عصر ظهور

عصر ظهور10%

عصر ظهور نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

عصر ظهور
  • شروع
  • قبلی
  • 123 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 43650 / دانلود: 4416
اندازه اندازه اندازه
عصر ظهور

عصر ظهور

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

عصر ظهور

نويسنده: علی كورانی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

سيماى كلى دوران ظهور

با آنكه قرآن كريم معجزه جاويد پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است و در هر زمان و نسلى تازگى دارد....با اين وصف از جمله معجزه هاى هميشه تازه وى خبرهايى است كه توسط آن حضرت از آينده زندگى انسانها و خط سير اسلام ، تا فرا رسيدن زمان بازگشت اسلام موعود بيان شده است عصرى كه خداوند دين خود را برتمام اديان و مكاتب جهان برخلاف خواست مشركان و كافران پيروز مى گرداند.

و اين عصر ظهور اسلام كه موضوع اين كتاب است همان عصر ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام است و هيچ تفاوتى بين اين دو، در صدها روايت بشارت دهنده پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و رواياتى كه از طريق صحابه و تابعين و نويسندگان صحاح و مجموعه هاى روايتى كه درباره اين دو عصر رسيده وجود ندارد، با آنكه اختلاف روش داشته اند. و اگر روايات امامان اهل بيتعليهم‌السلام را بر آنها بيفزائيم بيش از يكهزار روايت مى شود، اگر چه ائمهعليهم‌السلام همواره احاديث خود را به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نسبت نداده اند، لكن بارها تاءكيد فرموده اند كه آنچه بيان نموده اند از پدران پاك و از جد بزرگوارشان پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى باشد.

سيمائى را كه اين روايات از اوضاع جهان در زمان ظهور ترسيم مى كند به ويژه از منطقه ظهور آن حضرت مانند: يمن ، حجاز، ايران ، عراق ، شام ، فلسطين ، مصر و مغرب مراكش سيمائى است كامل كه بسيارى از حوادث بزرگ و كوچك و نامهاى اشخاص و اماكن را در برمى گيرد.

كوشيده ام اين روايات را از ميان احاديث فراوان ، استخراج نموده و برگزينم و تا حد ممكن به شكلى واضح و پيوسته و دقيق در دسترس عموم مسلمانان قرار دهم.

در اين بخش ، قبل از پرداختن به مشروح آن روايات ، خلاصه اى از آنها را عرضه مى دارم تا سيمائى كلى از عصر ظهور باشد.

روايات شريفه حاكى از اين است كه انقلاب و حركت ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگيهاى منطقه اى و جهانى از مكه آغاز مى گردد

و طبق بيان روايات ، در سطح جهانى نبردى سخت بين روميان غربيها و بين تركان و يا هواداران آنها كه ظاهرا روسها باشند بوجود مى آيد، تا جائيكه به جنگ جهانى منجر مى گردد.

اما در سطح منطقه دو حكومت هوادار حضرت مهدىعليه‌السلام در ايران و يمن تشكيل خواهد شد...كه ياران ايرانى آن حضرت مدتى قبل از ظهور، حكومت خويش را تاءسيس نموده و درگير جنگى طولانى مى شوند كه سرانجام در آن پيروز مى گردند.

و اندك زمانى پيش از ظهور آن بزرگوار در بين ايرانيان دو شخصيت ، با عنوان سيد خراسانى ، رهبر سياسى و شعيب بن صالح ، رهبر نظامى ظاهر شده و ايرانيان تحت رهبرى اين دو تن ، نقش مهمى را در حركت ظهور آن حضرت ايفاء خواهند نمود.

اما ياران يمنى وى ، قيام و انقلاب آنان چند ماه پيش از ظهور حضرت بوده و ظاهرا ايشان در سامان بخشيدن به خلاء سياسى كه در حجاز بوجود مى آيد همكارى مى نمايند. علت بوجود آمدن اين خلاء سياسى حجاز اين است كه شاه نابخردى از خاندان فلان ! كه آخرين پادشاه حجاز مى باشد كشته شده و بر سر جانشينى او اختلاف بوجود مى آيد به گونه اى كه اين اختلاف تا ظهور مهدىعليه‌السلام ادامه خواهد يافت.

آنگاه كه مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشينى او نسبت به هيچكس به توافق نمى رسند و اين جريان تا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه مى يابد، عمر سلطنت هاى چندين ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهى چند ماهه و چندين روزه فرا مى رسد. ابوبصير مى گويد: پرسيدم : آيا اين وضع به طول مى انجامد؟ فرمود: هرگز.

و اين درگيرى بعد از كشته شدن اين پادشاه عبدالله منجر به كشمكش بين قبيله هاى حجاز مى شود.

از جمله نشانه هاى ظهور، حادثه اى است كه بين دو حرم مكه ومدينه رخ مى دهد.

عرض كردم : چه حادثه اى اتفاق مى افتد؟ فرمود: تعصب قبيله اى ميان دو حرم به وجود آمده و شخصى از فرزندان فلان ! پانزده تن از سران و شخصيتهاى قبيله مخالف و يا از فرزندان مخالفان خود را مى كشد.

در اين هنگام نشانه هاى ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام آشكار شده و شايد بزرگترين نشانه آن ، نداى آسمانى است ، كه به نام او در ٢٣ ماه رمضان شنيده مى شود.

سيف بن عميره گفت : نزد ابوجعفر منصور بودم وى بدون مقدمه گفت : اين سيف بن عميره بدون ترديد ندا كننده اى از آسمان نام مردى از فرزندان ابوطالب را مى خواند. گفتم : فدايت شوم اى اميرمؤ منان ، اين سخن را روايت مى كنيد؟ گفت : آرى سوگند به آن كس كه جانم در دست اوست آن را با گوش خود شنيدم گفتم : اى امير مؤ منان ، من تاكنون چنين حديثى از كسى نشنيده ام ! گفت : اى سيف ، اين سخن حق است ، زمانيكه آن امر واقع مى شود، نخستين كسى كه اجابت نمايد ما هستيم ، مگر نه اين است كه آن ندا، مردى از عموزادگان ما را مى خواند؟ گفتم : آيا آن مرد از فرزندان فاطمهعليهما‌السلام است ؟ گفت : آرى اين سيف ، چنانچه اين روايت را از ابوجعفر محمد بن على امام باقر نشنيده بودم ، اگر تمام مردم روى زمين برايم مى گفتند نمى پذيرفتم ، اما او محمد بن على امام باقرعليه‌السلام است.

طبق روايات پس از اين نداى آسمانى ، حضرت مهدىعليه‌السلام به طور سرى با برخى از ياران و هواداران خود ارتباط برقرار مى نمايد. درباره آن بزرگوار، در سراسر گيتى سخن بسيار به ميان آمده ، و نام وى زبانزد همگان گشته ، و محبتش در دلها جاى مى گيرد.

دشمنان وى از ظهور آن حضرت سخت بيمناك شده ، و از اين رو براى دست يافتن به او به تلاش و كوشش مى پردازند...در ميان مردم شايع مى شود كه آن حضرت در مدينه منوره اقامت گزيده ، و حكومت حجاز يا نيروهاى خارجى جهت كنترل اوضاع داخلى حجاز، و پايان دادن به كشمكش قبائل با حكومت وقت لشكريان سفيانى را از سوريه به يارى مى طلبند.

اين سپاه وارد مدينه گشته و به هر مرد هاشمى كه دست يابند او را دستگير مى كنند. بسيارى از آنان و شيعيان آنها را كشته و بقيه را به زندان مى افكنند.

سفيانى ، دسته اى از نيروهاى خود را روانه مدينه مى كند و آنها مردى را در آنجا بقتل مى رسانند و مهدى و منصور از آنجا مى گريزند، و از اولاد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كوچك و بزرگ آنان دستگير شده به گونه اى كه هيچكس ‍ نمى ماند جز اينكه دستگير و زندانى مى گردد،

نيروهاى سفيانى در تعقيب آن دو مرد از شهر بيرون مى آيند و حضرت مهدىعليه‌السلام همانند حضرت موسىعليه‌السلام ، بيمناك و نگران از آنجا خارج شده و رهسپار مكه مى گردد.

سپس آن حضرت در شهر مكه با بعضى از ياران خود تماس مى گيرد.... تا اينكه قيام و حركت مقدس خويش را در شب دهم محرم بعد از نماز عشاء از حرم شريف مكى آغاز مى كند آنگاه نخستين سخنرانى خود را براى مردم مكه ايراد مى فرمايد، كه دشمنان وى سعى در ترور آن حضرت دارند، اما ياران آن حضرت با در ميان گرفتن آن بزرگوار دشمنان را دور و متفرق ساخته ، و نخست بر مسجد الحرام و سپس بر مكه تسلط مى يابند.

و در صبح روز دهم محرم حضرت مهدىعليه‌السلام پيام خود را به زبانهاى مختلف به تمام جهان ابلاغ مى كند و ملل دنيا را به يارى خويش ‍ دعوت كرده ، اعلام مى دارد كه در مكه باقى خواهد ماند، تا معجزه اى كه جد گرامى اش حضرت مصطفىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وعده فرموده ، و آن فرو رفتن لشكريان سفيانى بزمين است كه براى درهم شكستن حركت آن حضرت راهى مكه مى شوند، به وقوع پيوندد.

اما پس از اندك زمانى ، معجزه وعده دادن شده در مورد سپاه سفيانى كه در مسير مكه به حركت در آمده اتفاق مى افتد.

چون سپاه سفيانى به بيابان مدينه مى رسد خداوند آنها را در زمين فرو مى برد، و اين مصداق فرموده خداى بزرگ است كه فرمود: و اگر تو اى پيامبر سختى حال تبهكاران را مشاهده كنى آنگاه كه ترسان و هراسان گشته و هيچ از عذاب آنان فروگذار نشود و از مكانى نزديك گرفتار شوند

همينكه به بيابان مى رسند به زمين فرو مى روند و كسانى كه پيشاپيش ‍ رفته اند باز مى گردند تا ببينند آن قوم چه كردند كه خود نيز به سرنوشت آنان دچار مى شوند و عقب ماندگان نيز از راه رسيده و به آنها مى پيوندند كه جوياى حال آنان شوند، به همين بلا گرفتار مى شوند.

آن حضرت پس از اين معجزه فرو رفتن دشمنان در زمين ، با سپاه خود كه متشكل از ده و اندى هزار تن است كه از مكه رهسپار مدينه مى گردد، و پس ‍ از نبردى با نيروهاى دشمن مستقر در آنجا، مدينه را آزاد ساخته ، آنگاه با آزادسازى دو حرم مكه و مدينه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مى يابد.

برخى از روايات خاطر نشان مى سازد كه آن حضرت ، پس از پيروزى بر حجاز راهى جنوب ايران مى شود و در آنجا با سپاه ايران و توده هاى مردم آن سامان به رهبرى خراسانى و شعيب بن صالح برمى خورد آنان با وى بيعت كرده و با همرزمى يكديگر با قواى دشمن در بصره به پيكار مى پردازند كه سرانجام به پيروزى بزرگ و آشكارى دست مى يابند.

سپس امامعليه‌السلام وارد عراق گرديده و اوضاع داخلى آنجا را پاكسازى مى كند و با درگيرى با بقاياى نيروهاى سفيانى و گروهكهاى متعدد شورشى آنها را شكست داده و به قتل مى رساند.

آنگاه عراق را مركز حكومت و كوفه را پايتخت خود قرار مى دهد، و بدين سان ، يمن ، حجاز، ايران ، عراق ، و كشورهاى خليج فارس يكپارچه تحت فرمانروائى آن حضرت در مى آيد.

روايات يادآور اين معناست كه نخستين جنگى را كه حضرت مهدىعليه‌السلام پس ‍ از فتح عراق به آن اقدام خواهد نمود جنگ با تركان است:

اول لواء يعقده يبعثه الى الترك فيهزمهم

نخستين سپاهى كه حضرت مهدىعليه‌السلام تشكيل مى دهد لشكرى است كه به سوى تركها گسيل داشته و آنها را شكست مى دهد.

و ظاهرا مقصود از تركان ، روس ها است كه بعد از جنگ جهانى با روميان يعنى غربيها ضعيف و ناتوان مى شوند.

و امامعليه‌السلام پس از تجهيز، سپاه بزرگ قومش را راهى قدس مى گرداند، در اين هنگام سفيانى در برابر آن حضرت عقب نشينى مى كند تا اينكه لشكريان حضرت مهدىعليه‌السلام در مج عذراء نزديك دمشق فرود مى آيند، و گفتگو و مذاكراتى ميان آن بزرگوار و سفيانى انجام مى پذيرد، اما موضع سفيانى در مقابل آن حضرت ضعيف است بخصوص كه موج گسترده مردمى به آن حضرت گرايش پيدا مى كنند. به گونه اى كه روايات نشان مى دهد، سفيانى مى خواهد قدرت را به او واگذارد، اما حاميان يهودى و رومى وى و دستيارانش او را سرزنش مى كنند.

آنها با بسيج نيروهاى خود با امامعليه‌السلام و سپاه وى درگير نبردى بزرگ مى شوند، نبردى كه محورهاى ساحلى آن ، از عكا در فلسطين گرفته تا انطاكيه در تركيه و در داخل از طبريه١ تا دمشق و قدس را فرا مى گيرد

...

در اين هنگام خشم الهى بر نيروهاى سفيانى و يهودى و رومى فرود آمده و به دست مسلمانان كشته مى شوند، به گونه اى كه اگر يكى از آنان در پشت صخره اى پنهان شود، آن صخره بانگ برآورد: اى مسلمان ، در اينجا فردى يهودى مخفى شده او را هلاك كن.

در اين لحظه ظفر و يارى خداوند بر امام مهدىعليه‌السلام و مسلمانان به ارمغان آمده پيروزمندانه وارد قدس مى گردند.

غربيان مسيحى به طور ناگهانى مواجه با شكست يهوديان و نيروهاى پشتيبان آنها به دست با كفايت آن حضرت مى شوند، از اين رو آتش خشم آنان برافروخته شده و عليه امامعليه‌السلام اعلان جنگ مى دهند.

ولى ناگاه حضرت مسيحعليه‌السلام از آسمان به قدس فرود آمده و با سخنان خويش جهانيان و بويژه مسيحيان را مورد خطاب قرار مى دهد.

فرود آمدن حضرت مسيحعليه‌السلام براى جهانيان علامت و نشانه اى است كه موجب شادى مسلمانان و ملتهاى مسيحى خواهد گرديد.

به نظر مى رسد كه حضرت مسيحعليه‌السلام ميان حضرت مهدىعليه‌السلام و غربى ها وساطت نموده ، قرارداد صلحى به مدت هفت سال بين دو طرف بسته مى شود.

بين شما و روميان چهار پيمان صلح برقرار مى شود كه چهارمين آنها به دست مردى از خاندان هرقل ، انجام مى پذيرد و هفت سال به طول مى انجامد. مردى از عبدالقيس به نام مستور بن غيلان پرسيد: اين پيامبر خدا پيشواى مردم در آن روز چه كسى خواهد بود؟ فرمود: مهدى از فرزندانم ، كه مردى چهل ساله بنظر مى رسد، چهره اش چون ستاره تابان مى درخشد، برگونه راست او خالى وجود دارد، و در حالى كه دو قباى قطوانى٢ به تن دارد همچون مردان بنى اسرائيل جلوه مى كند، وى گنجينه هاى زمين را استخراج نموده و شهرى شرك آلود را آزاد مى سازد.

آنگونه كه در بعضى روايات آمده غربى ها پس از دو سال پيمان صلح را مى شكنند. شايد انگيزه اين پيمان شكنى ، ترس و وحشتى است كه حضرت مسيحعليه‌السلام در اثر ايجاد موج همبستگى مردمى در بين ملتهاى آنان بوجود مى آورد. بسيارى از غربيها به آئين اسلام گرويده و حضرت مهدىعليه‌السلام را مورد حمايت و تاءييد خويش قرار مى دهند.

لذا روميان در يك هجوم ناگهانى با نزديك به يك ميليون سرباز به سرزمين شام و فلسطين يورش مى آورند.

آنگاه با شما پيمان شكنى نموده و با ارتشى متشكل از هشتاد لشكر و هر لشكر دوازده هزار سرباز به سوى شما گسيل مى شوند

و نيروهاى اسلام روياروى آنان قرار گرفته و حضرت مسيح موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدىعليه‌السلام اعلام داشته و پشت سر وى در قدس نماز مى گزارد.

نبرد با روميان غربيها در همان محورهاى نبرد آزادى قدس ، از عكا تا انطاكيه ، و از دمشق تا قدس و مرج دابق٣ روى خواهد داد كه شكستى سخت متوجه روميان و پيروزى بزرگ و آشكارى نصيب مسلمانان مى گردد.

پس از اين كارزار دروازه هاى پيروزى جهت فتح نمودن اروپا و غرب مسيحيت ، به روى آن حضرت گشوده مى شود... و ظاهرا بسيارى از كشورها به وسيله انقلاب ملتهاى خودشان فتح مى گردد، چرا كه ملتها حكومتهاى خود را كه مخالف حضرت مهدى و مسيحعليهما‌السلام است سرنگون ساخته و حكومتهاى طرفدار آن حضرت را برپا مى دارند.

بعد از فتح غرب توسط امامعليه‌السلام و در آمدن آن تحت فرمانروائى آن حضرت ، و اسلام آوردن بيشتر مردم آن سامان ، حضرت مسيحعليه‌السلام رحلت نموده و حضرت مهدىعليه‌السلام و مسلمانان برپيكر او نماز مى گزارند، و آنطور كه روايات مى گويد، امامعليه‌السلام مراسم دفن و نماز خواندن بر بدن وى را آشكارا در حضور مردم انجام مى دهد، تا همچون بار اول درباره او سخن ناروا نگويند، سپس پيكر پاك او را با پارچه اى كه دست بافت مادرش مريم صديقهعليهما‌السلام است كفن نموده و در جوار مزار شريف در قدس به خاك مى سپارد.

پس از فتح جهان توسط آن حضرت و يكپارچگى تمام دولتهاى جهان به صورت يك حكومت اسلامى امامعليه‌السلام جهت تحقق بخشيدن به اهداف الهى در ابعاد گوناگون و در ميان ملتهاى جهان اقدام مى كند، و براى تعالى بخشيدن و شكوفائى زندگى مادى و تحقق توانگرى و رفاه همگان قيام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش ، و بالا بردن سطح آگاهى دينى و دنيايى مردم مى كوشد

...

طبق برخى روايات ، ميزان افزايش دانشى را كه آن حضرت بر دانش مردم اضافه مى كند، به نسبت ٢٥ به ٢ است ، يعنى اضافه بر ٢ جزء از علم را كه قبلا" دارا بوده اند ٢٥ جزء ديگر را بر آن افزوده و به طور كلى دانش بشر ٢٧ جزء خواهد شد.

هم چنانكه در زمان آن حضرت پاى ساكنان زمين به سوى ساكنان كرات گشوده مى شود بلكه مرحله گشوده شدن درهاى عالم غيبت به روى اين جهان مادى ما آغاز مى گردد، كه انسانهائى از بهشت به زمين مى آيند كه براى مردم اعجاز آور و خارق العاده خواهد بود.

و در روزگار آن حضرت و بعد از آن شمارى از پيامبران و امامانعليهم‌السلام به زمين باز خواهند گشت و تا هر زمان كه اراده حق تعالى باشد فرمانروايى خواهند نمود. و اين امر از نشانه هاى رستاخيز و مقدمات آن مى باشد.

به نظر مى رسد كه جنبش دجال ملعون و فتنه و آشوب او يك حركت انحرافى بهره گيرى از پيشرفت علوم و حالت رفاهى باشد كه در زمان امامعليه‌السلام جامعه بشرى به آن دست مى يابد تا، دجال از روشهاى پيشرفته چشمبندى ، براى فريب جوانان پسر و دختر و زنان كه بيشتر پيروان او را تشكيل مى دهند، استفاده مى كند.

از اين رو در جهان موجى از فتنه و آشوب بوجود مى آورد كه فريبكارى هاى او را باور مى كنند، اما حضرت مهدىعليه‌السلام نيرنگ هاى وى را آشكار ساخته و به زندگى او و هوادارانش خاتمه مى بخشد.

اين بود دورنمائى كلى از حركت و انقلاب جهانى حضرت مهدى موعودعليه‌السلام ... اما روزگارى كه اين حوادث در آن رخ مى دهد، آشكارترين نشانه ها و رويدادهاى آن از زبان روايات چنين است:

نخست فتنه اى است كه بر امت اسلامى پيش مى آيد و روايات ، آن را آخرين و سخت ترين فتنه ها توصيف مى كند كه بر آنان وارد شده ، و با ظهور امامعليه‌السلام برطرف مى گردد.

نكته قابل توجه اين است كه تمام ويژگيهاى كلى و مشروح اين آشوب با فتنه و سلطه غربى ها و نيز كشورهاى شرقى هم پيمان با آن در آغاز اين قرن ، تطبيق مى كند چه اينكه اين آشوب سراسر ممالك اسلامى و تمام خانواده هاى آنان را دربر مى گيرد.

خانه اى وجود ندارد، مگر اين كه آن فتنه داخل آن شده و هيچ مسلمانى نمى ماند مگر اينكه مورد آسيب آن واقع مى شود.

ملت هاى كافر بركشورهاى مسلمانان هجوم مى آورند، آنگونه كه گرسنگان آزمند برسفره چرب و رنگين حمله مى كنند.

به هنگام آن فتنه و آشوب گروهى از غرب و گروهى از شرق آمده و برامت من حكمرانى كنند.

اين فتنه از سرزمين شام ، سرزمينى كه دشمنان ما سلطه گرى استعمارى سياه خويش را از آنجا آغاز نموده ، و آن را كانون پرتو افكن تمدن مى نامند شروع مى شود در نتيجه آشوبى به پا مى شود كه در زبان روايات به فتنه فلسطين از آن ياد شده ، آشوبى كه كشور شام در اثر آن ، هم چون آب درون مشك به هم مى خورد.

چون فتنه فلسطين برپا شود منطقه شام دچار آشفتگى و نابسامانى گردد، مانند بهم خوردن آب در مشك ، و آنگاه كه زمان پايانش فرا رسد پايان يافته و اندكى از شما پشيمان مى شويد.

_____________________

يار صفحه:

١شهر طبريه و درياچه معروف آن در فلسطين قرار دارد.

٢قطوان نام منطقه اى در كوفه

٣نام منطقه اى در فلسطين اشغالى

عصر ظهور

روايات ، نسل ها و فرزندان مسلمان را بدين گونه توصيف مى كند: كه آنان با فرهنگ اين فتنه و آشوب نشو و نما مى كنند به گونه اى كه از ديگر فرهنگ ها بى اطلاع مى مانند... و فرمانروايان ستمگرى كه با احكام كفر و هوا و هوس ‍ بر مسلمانان حكمرانى نموده و آنان را با بدترين وضعى شكنجه مى دهند.

احاديث شريف ، به وجود آورندگان اين آشوب را روميان غربيها و تركان كه ظاهرا مراد از آنان روسها باشند، نام برده ، و آنگاه كه حوادث بزرگى در سال ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام رخ مى دهد، آنان نيروهاى خود را در رمله فلسطين و در انطاكيه در ساحل تركيه سوريه و در جزيزه ، واقع در مرزهاى سوريه عراق تركيه ، مستقر مى سازند.

زمانيكه روم و ترك روسيه و غرب عليه شما شورش و با يكديگر نيز مخالفت و كشمكش مى نمايند و جنگ و درگيرى ها در جهان رو به افزايش مى رود، هواداران تركان ، جهت استقرار در جزيره و خوارج روم به انگيزه فرود آمدن در رمله به حركت در مى آيند

هم چنين در روايات آمده كه آغاز ظهور آن بزرگوار از ايران خواهد بود.

نقطه آغاز ظهور او از سوى مشرق است و چون آن هنگام فرا رسد، سفيانى خروج مى كند.

يعنى ، آغاز مقدمات و زمينه ظهور آن حضرت بدست طرفداران سلمان فارسى ، ياران درفش هاى سياه انجام پذيرفته و نهضت آنان به دست مردى از قم به وجود مى آيد.

مردى از قم قيام نموده و مردم را به حق دعوت مى نمايد. گروهى كه گرد او جمع مى شوند، دلهاشان چون پاره اى آهن محكم و استوار است و آنچنان نستوه اند كه از تند بادها و طوفانهاى كارزار نمى هراسند، و از نبرد خسته و افسرده نشده و وحشتى به دل راه نمى دهند، و همواره توكل و اتكاء آنها به خداوند است و فرجام نيكو از آن تقواپيشگان خواهد بود.

آنان پس از بپاخاستن و به وجود آوردن انقلابشان از دشمنان خود ابرقدرتها مى خواهند كه آنها را به حال خود رها نموده و در امور آنها دخالت نكنند، اما آنان بر اين امر اصرار دارند.

حق را مى جويند، به آنان سپرده نمى شود، بار ديگر خواستار آن مى شوند ديگر بار نيز سپرده نمى گردد. با مشاهده اين وضع سلاح بر دوش ‍ گرفته ، و به مبارزه ادامه مى دهند تا خواسته آنها را عملى مى نمايند ولى اين بار اينان نمى پذيرند، تا اينكه قيام نموده و پرچم نهضت را به دست صاحب شما يعنى حضرت مهدىعليه‌السلام مى سپارند، و كشته هاى آنان شهيدان راه حق هستند

و به گفته روايات آنها سرانجام در جنگ طولانى خود پيروز گشته و دو شخصيتى كه وعده داده شده در بين آنان ظاهر مى شوند. كه يكى خراسانى بعنوان فقيه و مرجع ، يا رهبر سياسى ، و ديگرى شعيب بن صالح كه جوانى گندم گون ، با ريش كم پشت از اهالى رى ، مى باشد به عنوان فرمانده نظامى مى باشد.

با سپردن اين دو شخصيت پرچم اسلام را به حضرت مهدىعليه‌السلام ، با نيروهاى خود در نهضت آن حضرت شركت مى نمايند. و شعيب بن صالح به سمت فرماندهى كل قواى حضرت مهدىعليه‌السلام نائل مى گردد.

هم چنين روايات از حركتى ياد مى كند كه در سوريه توسط عثمان سفيانى كه از هواداران روميان و هم پيمان با يهود است برپا شده و وى سوريه و اردن را يك پارچه در قلمرو حكومت خويش در مى آورد.

خروج سفيانى امرى حتمى است كه از آغاز تا انجام آن پانزده ماه به طول مى انجامد. شش ماه آن را به جنگ و كشتار پرداخته و با به تصرف در آوردن پنج منطقه ، نه ماه كامل بر آن مناطق فرمانروائى مى كند.

طبق گفته روايات آن مناطق پنجگانه علاوه بر سوريه و اردن ، احتمالا لبنان را نيز در بر مى گيرد.

اين وحدت ناميمونى است كه توسط سفيانى در كشور شام به وجود مى آيد، زيرا كه هدف آن ايجاد يك خط دفاعى عربى از اسرائيل ، و پايگاهى براى روياروئى با ايرانيان و زمينه سازان حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام مى باشد.

از اين رو سفيانى اقدام به اشغال و تصرف عراق نموده و نيروهاى وى وارد عراق مى گردند.

او تعداد يكصد و سى هزار نيرو را به كوفه اعزام مى نمايد و آنها در محلى بنام روحاء و فاروق فرود مى آيند، آنگاه شصت هزار تن از آنان روانه كوفه شده و در محل مقبره حضرت هودعليه‌السلام در نخيله منزل مى كنند، و گويا من سفيانى و يا همراه و يار او را مى بينم كه در كوفه و در زمينهاى پهناور و سرسبز شما رحل اقامت افكند و منادى او بانگ برمى آورد كه هر فردى سر شيعه على را بياورد هزار درهم به او داده مى شود، در اين هنگام است كه همسايه به همسايه اش حمله ور شده و مى گويد اين شخص از زمره آنان است.

آنگاه سفيانى را به پركردن خلاء سياسى كه در حجاز بوجود آمد وادار مى نمايند و براى مبارزه و نابودى حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام كه زبانزد مردم بوده و انتظار آغاز آن را از مكه دارند، حكومت سفيانى را تقويت مى نمايند.

از اين رو سفيانى سپاه خود را به حجاز گسيل داشته و نيروهايش با ورود به شهر مدينه در آنجا دست به فساد زده و سپس آهنگ مكه مى نمايند، جائى كه حضرت مهدىعليه‌السلام نهضت خويش را از آن مكان آغاز نموده است پس ‍ از آن معجزه اى كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مورد سپاه سفيانى قبل از رسيدن به مكه وعده داه است ، يعنى فرو رفتن به زمين ، رخ خواهد داد.

پناهنده اى به خانه خدا پناه مى برد، آنگاه سپاهى به سوى او فرستاده مى شود، همين كه به بيابان مدينه مى رسند در زمين فرو مى روند.

پس از آن سفيانى بعد از شكست از ايرانيان و يمنى ها در عراق ، و شكستى كه در حجاز به دست حضرت مهدىعليه‌السلام به واسطه معجزه فرو رفتن در زمين نصيب او مى گردد، عقب نشينى مى كند و جهت روياروئى با پيشروى امامعليه‌السلام كه با سپاه خويش راهى دمشق و قدس مى باشد، به جمع آورى و بازسازى نيروهاى خود در داخل كشور شام مى پردازد.

روايات اين نبرد را حماسه اى بزرگ دانسته كه از عكا تا صور و انطاكيه در ساحل دريا، و در داخل منطقه ، از دمشق تا طبريه و قدس امتداد مى يابد.

در اين گيرودار خشم خداوند بر سفيانى و همدستان يهودى و رومى غربى وى فرود آمده و پس از شكستى سخت و كوبنده ، سفيانى به اسارت در آمده و كشته مى شود، آنگاه حضرت مهدىعليه‌السلام به همراهى مسلمانان وارد قدس مى گردد.

هم چنانكه روايات نهضت ديگرى را كه زمينه ساز حكومت آن حضرت بوده و در يمن پديد مى آيد، ياد نموده و رهبر آن نهضت يمنى را ستوده و يارى نمودن وى را بر مسلمانها واجب مى شمارد:

در بين پرچمها هيچ پرچمى از درفش يمنى هدايت كننده تر نيست پس از خروج يمنى فروش سلاح به مردم حرام است و چون خروج كند و به يارى او بشتاب زيرا كه درفش او درفش هدايت است جايز نيست هيچ مسلمانى از آن سرپيچى نمايد كه اگر چنين كند اهل آتش خواهد بود، چرا كه يمنى مردم را به حق و راه راست فرا مى خواند.

چنانكه روايات ، از ورود نيروهاى يمنى به عراق جهت يارى ايرانيان در برابر نيروهاى سفيانى خبر مى دهد و ظاهرا وى و سپاهيانش در يارى نمودن حضرت مهدىعليه‌السلام در حجاز نقش مهمى را ايفا مى كنند.

هم چنين از نهضت مردى مصرى قبل از خروج يمانى و سفيانى به ميان آمده و جنبشى ديگر را به فرمانده ارتش مصر، و حركتى را به قبطيان اطراف مصر نسبت مى دهد. آنگاه ورود نيروهاى غربى يا مغربى را به مصر، و به دنبال آن خروج سفيانى را در كشور شام خاطرنشان مى سازد.

و نيز از روايات چنين بر مى آيد كه حضرت مهدىعليه‌السلام براى مصر موقعيت تبليغى خاصى در سطح جهان قرار مى دهد و آنجا را به عنوان منبر سخنرانى خويش انتخاب مى فرمايد و سپس كيفيت ورود آن حضرت و يارانشان را به مصريان مى نمايد:

آنگاه آنان مهدىعليه‌السلام و يارانشان وارد مصر شده و حضرت بر فراز منبر آن قرار مى گيرد و با مردم سخن مى گويد: زمين بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه اى به خود گرفته ، و آسمان باران رحمت خود را فرو مى بارد، درختان بارور شده و زمين گياهان خود را مى روياند و زينت بخش ‍ ساكنان خود مى گردد، حيوانات وحشى به گونه اى در آرامش و امنيت بسر مى بردند كه همچون حيوانات اهلى مى توانند در همه جا آسوده بچرند. دانش در دل مؤ منان آن چنان جاى گزين مى شود كه هيچ مؤ منى از لحاظ علمى به برادر دينى اش نياز پيدا نمى كند. آن روز، مصداق اين آيه شريفهيغنى الله كلا من سعته خداوند همگان را از غناى بى كران خويش توانگر مى سازد آشكار مى گردد.

اما در مورد كشورهاى اسلامى مغرب ، بنا به گفته روايات ، نيروهايى از آنجا وارد سرزمين شام و چه بسا مصر گرديده ، و برخى از آنها داخل عراق مى شوند.... و ماءموريتهاى آنان همچون ماءموريت نيروهاى بازدارنده عرب و يا بين المللى است كه به نفع اسلام و مسلمانان نخواهد بود. اين نيروها در شام با نيروهاى ايرانى و زميه سازان دولت حضرت مهدىعليه‌السلام روياروى شده و با يكديگر به زد و خورد مى پردازند. پس از آن به سوى اردن عقب نشينى نموده ، و باقيمانده آن بعد از خروج سفيانى عقب نشسته و يا به او مى پيوندند. و سپس به كمك دولت مصر كه با قيام مردم خود روبرو شده ، و يا به يارى نيروهاى غربى كه اندكى قبل از خروج و حركت سفيانى در شام وارد سرزمين مصر شده اند مى شتابند.

روايت مربوط به عصر و زمان ظهور حضرتعليه‌السلام خاطرنشان مى سازد كه يهوديان در آخرالزمان در روى زمين ايجاد فساد و فتنه نموده و گرفتار تكبرورزى و خود بزرگ بينى مى گردند. آنگونه كه خداوند در قرآن آنان را وصف نموده ، اين خوى برترى جوئى به دست پرچمدارانى كه از خراسان خروج مى نمايند نابود مى گردد.

چرا كه هيچ چيز نمى تواند آنان را از تصميم خود برگرداند تا آنكه درفش هاى خود را در قدس به اهتزاز در آورند.

و ايرانيان قومى هستند كه به زودى خداوند متعال آنان را عليه يهوديان برخواهد انگيخت.

ما بندگان نيرومندى از خود را عليه شما بر مى شورانيم

روايات ، هلاكت موعود يهوديان را كه در يك وهله و يا چندين وهله پيش از ظهور حضرتعليه‌السلام و بعد از آن اتفاق مى افتد، مشخص ننموده ، اما آخرين مرحله آن را وصف مى نمايد كه به دست تواناى حضرت مهدىعليه‌السلام و سپاهيان وى كه بيشتر آنها ايرانى هستند به هلاكت مى رسند.

و اين رويداد به صورت كارزارى بزرگ است كه در آن عثمانى سفيانى حاكم سرزمين شام در كنار يهوديان و روميها و در خط مقدم دفاعى آنان قرار داد.

بنا به نقل روايات ، امام مهدىعليه‌السلام نسخه هاى اصلى تورات را از درون غارى در انطاكيه و كوهى در فلسطين و از درياچه طبريه بيرون آورده و با استناد به آن يهوديان را محكوم نموده و نشانه و علامتها و معجزات را براى آنان آشكار مى سازد.

برخى از يهوديان كه بعد از نبرد آزادى قدس جان سالم بدر برده اند تسليم آن بزرگوار شده و كسانى كه تسليم نمى شوند از كشورهاى عربى اخراج مى گردند.

آنطور كه از روايات استفاده مى شود، اندكى قبل از ظهور حضرت ، جنگى جهانى بين روميان و تركان يعنى غربيها و روسيه رخ مى دهد كه سبب آغاز آن از ناحيه مشرق است و از پاره اى ديگر از روايات چنين برمى آيد كه جنگ مزبور به صورت جنگهاى منطقه اى خواهد بود.

در سال ظهور آن حضرتعليه‌السلام جنگهاى زيادى در روى زمين به وقوع مى پيوندند كه خسارتهاى آن متوجه آمريكا و اروپا مى گردد.

آتش جنگ در مغرب زمين همچون شعله ور شدن آتش هيزم بسيار برافروخته مى گردد، بين مردم شرق و غرب و حتى مسلمانان ايجاد اختلاف مى شود، و مردم در اثر هراس و وحشتى كه دارند با رنج و گرفتارى سختى روبرو خواهند شد

هم چنين روايات خبر مى دهد كه زيانهاى جانى و تلفات اين جنگ بعلاوه بيمارى طاعون كه پيش از جنگ و پس از آن شيوع پيدا مى كند، به دو سوم ساكنان زمين مى رسد، و اين خسارتها به مسلمانان وارد نمى گردد مگر به صورت غير مستقيم.

اين حادثه رخ نمى دهد مگر اينكه دو سوم مردم جهان از بين مى روند، پرسيدم : وقتى دو سوم مردم از بين بروند چه كسى باقى خواهد ماند؟ فرمود: آيا شما نمى خواهيد جزء يك سوم باقى مانده باشيد؟

پاره اى روايات ، اشاره دارد به اينكه اين نبرد در چند مرحله انجام مى پذيرد، و آخرين مرحله آن بعد از ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام و آزاد سازى حجاز توسط آن بزرگوار و ورود او به عراق خواهد بود.

البته آزاد نمودن حجاز مربوط به نابسامانى و خلاء سياسى و بحران حكومت در آن جاست كه مشروح آن در فصلهاى بعدى خواهد آمد.

حدیث - ۷۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لا دین إلّا بمروّه؛

دین جز به جوانمردی قوام نمی گیرد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۰

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لیغشینّ أمّتی من بعدی فتن کقطع اللّیل المظلم، یصبح الرّجل فیها مؤمنا و یمسی کافرا، یبیع أقوام دینهم بعرض من الدّنیا قلیل؛

پس از من امتم را فتنه ها خواهد گرفت چون پاره های شب تاریک که در اثنای آن مرد به صبح مؤمن است و به شب کافر شود و کسانی دینشان را به مال ناچیز دنیا فروشند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لن یبرح هذا الدّین قائما یقاتل علیه عصابه من المسلمین حتّی تقوم السّاعه؛

این دین پیوسته استوار است و گروهی از مسلمانان بر آن پیکار کنند تا قیامت در آید.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لکلّ شی ء عماد و عماد هذا الدّین الفقه؛

هر چیزی را ستونی هست و ستون این دین دانائی است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

کرم المرء دینه و مروّته عقله و حسبه خلقه؛

کرامت مرد به دین اوست و مروت وی به عقل اوست و شرف وی به اخلاق اوست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

قوام المرء عقله و لا دین لمن لا عقل له؛

اعتبار مرد به عقل اوست و هر که عقل ندارد، دین ندارد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

العلم أفضل من العباده و ملاک الدّین الورع؛

علم از عبادت بهتر است و اساس دین ترس خداست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

العقل فی أمر الدّنیا مضرّه و العقل فی أمر الدّین مسرّه؛

عقل در کار دنیا مایه ضرر است و در کار دین مایه سرور.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

علیک بحسن الخلق، فإنّ أحسن النّاس خلقا أحسنهم دینا؛

نیک خویی کن که از مردم هر که نکوخوی تر دینش نکوتر.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

رأس الدّین النّصیحه للَّه و لدینه و لرسوله و لکتابه و لأئمّه المسلمین و للمسلمین عامّه؛

اساس دین، خیرخواهی برای خدا و دین خدا و پیامبر خدا و کتاب خدا و پیشوایان مسلمانان و همه مسلمانان است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

رأس الدّین الورع؛

اساس دین، پرهیزکاری است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۰

الدّین النّصیحه؛

کمال دین خیر خواهی است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیرکم إسلاما أحاسنکم أخلاقا إذا فقهوا؛

از میان شما اسلام آن کس بهتر است که اخلاقش نیک تر است اگر در کار دین دانا باشند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیر دینکم الورع؛

بهترین صفات دین شما پرهیزکاری است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیر النّاس أقرؤهم و أفقههم فی دین اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنکر و أوصلهم للرّحم؛

بهترین مردم کسانی هستند که قرآن بهتر خوانند و در کار دین داناتر باشند و از خدا بیشتر ترسند و به نیکی بیشتر امر کنند و از بدی بیشتر جلوگیری کنند و با خویشاوندان بیشتر نزدیک شوند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خصلتان لا یجتمعان فی منافق حسن سمت و لا فقه فی الدّین؛

دو خصلت است که در منافق جمع نشود نیکنامی و دانائی در امور دین.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الحیاء هو الدّین کلّه؛

حیا تمام دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

حسن الخلق نصف الدّین؛

نیک خوئی یک نیمه دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

تنکح المرأه لأربع، لمالها، و لحسبها و لجمالها و لدینها فاظفر بذات الدّین تربّت یداک؛

زن را برای چهار چیز گیرند، مال و شرف و جمال و دین و تو زن دین دار بجوی.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

بعثت بالحنیفیّه السّمحه و من خالف سنّتی فلیس منّی؛

من دینی ساده و آسان آورده ام و هر که با روش من مخالفت کند از من نیست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الاقتصاد نصف العیش و حسن الخلق نصف الدّین؛

میانه روی یک نیمه معیشت است و خوش خلقی یک نیمه دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۰

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

أیّما شابّ تزوّج فی حداثه سنّه عجّ شیطانه یا ویله عصم منّی دینه؛

هر جوانی در آغاز جوانی زن بگیرد شیطان وی بانگ برآرد وای بر او دین خود را از دستبرد من محفوظ داشت.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

أوّل ما تفقدون من دینکم الأمانه و آخر ما تفقدون الصّلوه؛

نخستین چیزی که از دین خود از دست می دهید، امانت است و آخرین چیزی که از دست می دهید، نماز است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّما یدرک الخیر کلّه بالعقل و لا دین لمن لا عقل له؛

همه خوبیها را به عقل می توان دریافت و هر که عقل ندارد، دین ندارد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّما أنا بشر إذا أمرتکم بشی ء من دینکم فخذوا به و إذا أمرتکم بشی ء من رأیی فإنّما أنا بشر؛

من انسانی مانند شما هستم وقتی شما را بچیزی در کار دین دستور دادم بدان رفتار کنید و وقتی از پیش خود شما را به چیزی فرمان دادم من انسان هستم.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّ لکلّ شی ء دعامه و دعامه هذا الدّین الفقه و لفقیه واحد أشدّ علی الشّیطان من ألف عابد؛

هر چیزی اساسی دارد و اساس این دین دانش است و یک دانشمند برای شیطان از هزار عابد بدتر است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّ لکلّ دین خلقا و إنّ خلق هذا الدّین الحیاء؛

هر دینی خوی خاص دارد و خوی دین ما حیاست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إن اللَّه تعالی لیؤیّد الإسلام برجال ما هم من أهله.

خداوند اسلام را به مردانی که مسلمان نیستند، یاری می کند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الهوا و العبوا فإنّی أکره أن یری فی دینکم غلظه؛

تفریح کنید و بازی کنید زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

اعلم أنّ النّصر مع الصّبر و أنّ الفرج مع الکرب و أنّ مع العسر یسرا؛

بدان که ظفر قرین صبر است و گشایش قرین رنج و بدنبال سختی سستی ای هست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إذا أتاکم من ترضون خلقه و دینه فزّوّجوه إن لا تفعلوا تکن فتنه فی الأرض و فساد عریض؛

وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید به وی زن بدهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در زمین فراوان خواهد شد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۱۰

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

آفَهُ الدِّینِ ثَلاثَهٌ: فَقیهٌ فاجِرٌ و إمامٌ جائرٌ و مُجتَهِدٌ جاهِلٌ؛

آفت دین سه چیز است: دانای بد کار و پیشوای ستم کار و مجتهد نادان.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۱۱

امام حسن مجتبیعليه‌السلام فرمودند:

هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد. تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص می باشد و به وسیله تکبّر شیطان با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طوری که حضرت آدمعليه‌السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتی ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

اعیان الشّیعة، ج ۱، ص ۵۷۷

حدیث - ۱۱۲

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءعليها‌السلام :

جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِی الرِّزقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْییداً لِلدّینِ ؛

حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام فرمودند:

خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را برای استحکام أساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.

ریاحین الشّریعة، ج ۱، ص ۳۱۲

حدیث - ۱۱۳

قال رَسُولُ اللّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّی لا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است، سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟ پاسخ داد: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند.

وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۲۲، ح ۲۱۱۳۹

حدیث - ۱۱۴

قال رَسُولُ اللّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

یَأتی عَلی النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلی دینِهِ کَالْقابِضِ عَلی الْجَمَرِ؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

زمانی بر مردم خواهد آمد که صبر نمودن در برابر مسائل دین و عمل به دستورات آن همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.

بحارالأنوار، ج ۲۸، ص ۴۷، ح ۹

حدیث - ۱۱۵

پیامبراکرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سلم ) می فرمایند :

الصلاة من شرایع الدین ، و فیها مرضاة الرب - عز و جل - فهی منهاج الانبیاء؛

نماز از سنتهای دین ، و مایه خشنودی پروردگار و راه و روش پیامبران است

بحار الانوار، ج ,۸۲ ص ۲۳۱

حدیث - ۱۱۶

قال امیرالمؤمنینعليه‌السلام :

اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می‌کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست

بحار، ج ۸۲، ص ۲۰۹

حدیث - ۱۱۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الصلاة من شرایع الدین، و فیها مرضاة الرب عز و جل، فهی منهاج الانبیاء.

پیامبر گرامیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایه خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است

بحار، ج ۸۲، ۲۳۱

حدیث - ۱۱۸

امام جعفر صادق (عليه‌السلام ) :

اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین؛

چون خدا خیر بنده ای خواهد، او را در دین دانشمند کند

اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۳۹

حدیث - ۱۱۹

حضرت رسوا اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

یأتی عَلیَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلی دینِهِ کَالْقابِضِ عَلیَ الْجَمَرِ؛

زمانی بر مردم خواهد آمد که صبر کردن در برابر مسائل دین و عمل به دستورات آن همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.

بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۴۷، ح ۹

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند:

مردم هر شهری به سه چیز نیازمندند که در امور دنیا و آخرت خود به آنها رجوع کنند و اگر آن سه را نداشته باشند گرفتار سرگردانی می‌شوند: دین‌شناسِ دانایِ پرهیزکار، حاکم نیکوکاری که مردم از او اطاعت کنند و پزشک دانای مورد اعتماد.

تحف العقول، ص ۳۲۱.

حدیث - ۱۲۱

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمایند :

اِنَّما یُدْرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛

همه خوبی‌ها با عقل شناخته می‌شوند و کسی که عقل ندارد، دین ندارد.

تحف العقول، ص ۵۴

حدیث - ۱۲۲

امام علیعليه‌السلام :

اِجْعَلِ الدِّینَ کَهْفَکَ وَالْعَدْلَ سَیْفَکَ تَنْجُ مِنْ کُلِّ سوءٍ وَتَظْفَرْ عَلی کُلِّ عَدُوٍّ؛

دین را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدی نجات پیدا کنی و بر هر دشمنی پیروز گردی.

غررالحکم، ج۲، ص ۲۲۱، ح ۲۴۳۳.

حدیث - ۱۲۳

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

مِنْ عَلامَةِ اَحَدِهِمْ (المُتَقینَ) اَنَّکَ تَری لَهُ قُوَّةً فی دینٍ... وَحِرْصا فی عِلْمٍ وَعِلْما فی حِلْمٍ؛

از نشانه‌های پرهیزکاران این است که می‌بینی در دین نیرومند... در کسب دانش حریص و دارای علم همراه با بردباری‌اند.

نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.

حدیث - ۱۲۴

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

دین ندارد آن کس که توبه را به تأخیر اندازد.

(غررالحکم ، باب توبه)

حدیث - ۱۲۵

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

آن کـه نـهـان خـود را اصـلاح نـمـاید، خدا آشکار او را نیکو گرداند، و آن که به کار دینش همّت گـمـارد، خـداونـد کار دنیای او را سامان دهد، و آن که رابطه خود و خدا را نیکو گرداند، خداوند رابطه او و مردمان را نیکو دارد.

نهج البلاغه

حدیث - ۱۲۶

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

آنـان (ائمـهعليهم‌السلام ) دارنـدگـان راز پـیـامـبـرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و پشتیبان امر وی و ظرف علم و مرجع قوانین و در بردارنده کتب رسالت و کوه های پابرجای دین او هستند.

(نهج البلاغه، خ ۲)

حدیث - ۱۲۷

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

... و (رسـول خـداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) پـرچـم حـق را در مـیـان ما بر جای نهاد، کسی که از آن پیش افتد از دین بیرون است ، و آن که پس بمانَد تباه و سرنگون و آن که همراهی کند رستگار خواهد شد.

(نهج البلاغه ، خ ۹۹)

حدیث - ۱۲۸

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند :

هر چیزی آفتی دارد که مایه فساد آن می شود و آفت این دین زمامداران بدند.

(نهج الفصاحه ، ح ۲۲۵۵)

حدیث - ۱۲۹

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند :

آفت دین سه چیز است : دانای بدکار، پیشوای ستم کار و مجتهد نادان.

(نهج الفصاحه ، ح ۴)

حدیث - ۱۳۰

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

برترین (مرتبه) دین کوتاه کردن آرزو است، و برترین عبادت اخلاص عمل.

غررالحکم ، باب آرزو

حدیث - ۱۳۱

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

انسان با ایمان اندوهش درباره آخرت خویش و همه تلاش و کوشش در راه بازگشتگاه او است.

غررالحکم ، باب آخرت

حدیث - ۱۳۲

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

آخرت را با ترک دنیا به چنگ آورید و دنیا را با ترک دین به دست نیاورید.

غررالحکم ، باب آخرت

حدیث - ۱۳۳

حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمودند :

دین را خوب بفهمید زیرا هر که دین را خوب نفهمد مانند صحراگرد است. خداوند در کتابش می فرماید (۱۲۴ سوره ۹) تا در امر دین دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خود را بیم دهند شاید آنها بترسند.

اصول کافی جلد ۱ صفحه ۳۶

حدیث - ۱۳۴

امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمودند :

ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل بدانست ، بدانید که طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است زیرا مال برای شما قسمت و تضمین شده. عادلی (که خداست) آن را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید کــه آن را از اهلش طلب کنید ، پس آنرا بخواهید.

کتاب کافی جلد ۱ ص ۳۵

حدیث - ۱۳۵

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

بهترین جامه ها و پوشش های دین ، شرم و حیاست.

غررالحکم ، باب حیا

حدیث - ۱۳۶

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

کسی که درباره ذات خدای تعالی تفکر کند، الحاد ورزیده از دین بیرون رود.

غررالحکم ، باب معرفت خدا

حدیث - ۱۳۷

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

جهاد، ستون دین و راه روشن نیکبختان است.

غررالحکم ، باب جهاد

حدیث - ۱۳۸

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

مَنْ رُزِقَ الدِّینَ فَقَدْ رُزِقَ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ؛

هر کس دین روزی او شود، براستی خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.

غررالحکم، ح ۸۵۲۳

حدیث - ۱۳۹

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّینِ؛

خوش‌گمانی، مایه آسایش قلب و سلامت دین است.

غررالحکم، ح ۴۸۱۶

حدیث - ۱۴۰

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

عَلَی الْعاقِلِ اَنْ یُحْصی عَلی نَفْسِهِ مَساویَها فِی الدّینِ وَ الرَّأیِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَیَجْمَعُ ذلِکَ فی صَدْرِهِ اَوْ فی کِتابٍ وَ یَعْمَلُ فی اِزالَتِها ؛

بر عاقل است که بدی‌هایش را در دین، اندیشه، اخلاق و ادب یادداشت کند و به‌خاطرش بسپارد و برای از بین بردن آنها بکوشد.

تحف العقول، ص ۳۷۶.

حدیث - ۱۴۱

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمایند :

ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فی حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَیْطانُهُ : یا وَیْلَهُ ، یا وَیْلَهُ! عَصَمَ مِنّی ثُلُـثَی دینِهِ ، فَلْیَتَّقِ اللّه‌َ الْعَبدُ فِی الثُّـلُثِ الْباقی ؛

هر جوانی که در سن کم ازدواج کند ، شیطان فریاد بر می‌آورد که : وای برمن ، وای بر من! دو سوم دینش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت پس بنده باید برای حفظ یک سومِ باقی مانده دینش ، تقوای الهی پیشه سازد

نوادر راوندی ، ص ۱۱۲

حدیث - ۱۴۲

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

اِتَّقُوا اللّهَ وصُونوا دِینَکُم بِالوَرَعِ؛

از خدا پروا کنید و با پارسایی از دینتان پاسداری نمایید.

الکافی: ج ۲ ، ص ۷۶ ، ح ۲

حدیث - ۱۴۳

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

صُن دینَکَ بِدُنیاکَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنیاکَ بِدِینِکَ فَتَخسَرَهُما؛

دین خود را با دنیایت حفظ کن تا هر دو را ببری ، و دینت را وسیله حفظ دنیایت قرار مده ، که هر دو را می‌بازی.

غررالحکم و دررالکلم ، ح ۵۸۶۱

حدیث - ۱۴۴

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

یا مَعشَرَ الفِتیانِ، حَصِّنوا اَعراضَکُم باِلاَْدَبِ وَ دینَـکُم بِالعِلمِ

ای جوانان! آبرویتان را با ادب و دینتان را با دانش حفظ کنید.

تاریخ یعقوبی ، ج ۲، ص ۲۱۰

حدیث - ۱۴۵

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند

لا یَزالُ الدّینُ قائِمًا ما قامَتِ الکَعبَةُ

تا زمانی که کعبه بر پاست، دین بر پاست.

الکافی : ج ۴ ، ص ۲۷۱ ، ح ۴

حدیث - ۱۴۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

ثَلاثَةٌ تُورِثُ المَحَبَّةَ : الدّینُ وَالتَّواضُعُ وَالبَذل؛

سه چیز است که محبّت می آورد : دین ، فروتنی و بخشش.

تحف العقول، ص ۳۱۶

حدیث - ۱۴۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

مَن رُزِقَ الدِّینَ فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛

هر کس دین روزی او شود، براستی خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.

(غررالحکم، ح ۸۵۲۳)

حدیث - ۱۴۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

مَن کَانَ عَاقِلاً کَانَ لَهُ دِین وَ مَن کَانَ لَهُ دِین دَخَلَ الجَنَّةَ

کسی که عاقل باشد دین دارد و کسی که دین دارد وارد بهشت خواهد شد.

(جهاد با نفس، ح ۸۳)

حدیث - ۱۴۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

مِن عَلامَةِ اَحَدِهِم (المُتَقینَ) اَنَّک تَری لَهُ قُوَّةً فی دینٍ... وَحِرصا فی عِلمٍ وَعِلما فی حِلمٍ

از نشانه های پرهیزکاران این است که می بینی در دین نیرومند در کسب دانش حریص و دارای علم همراه با بردباری‌اند.

(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳)

حدیث - ۱۵۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لیس منّا مَن ترک دنیاه لدینه و دینه لدنیاه

از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید.

(بحارالانوار،ج??،ص???)

حدیث - ۱۵۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لکل شی ء وجه و وجه دینکم الصلاة

هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است

(بحار الانوار،ج۸۲،ص۲۲۷)

حدیث - ۱۵۲

حضرت امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

بالاترین خوشبختی، استواری در دین است.

غررالحکم، ح ۲۸۶۹.

حدیث - ۱۵۳

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند:

اف برمسلمانی که برای کار دین خویش و پرس و جو درباره ی آن، (دست کم) روزجمعه ی هر هفته خود را، از کارهای دیگر فارغ نمی سازد.

خصال شیخ صدوق، ص ۳۹۳.

حدیث - ۱۵۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

حسن الخلق نصف الدین؛

خوی نیکو، نصف دین است.

الحضال، ج۳۰، ص ۱۰۶.

حدیث - ۱۵۵

حضرت امام علی (عليه‌السلام ) می فرمایند:

بالاترین خوشبختی، استواری در دین است.

غررالحکم، ح ۲۸۶۹.

حدیث - ۱۵۶

امام جوادعليه‌السلام می فرمایند:

لن یستکمل العبد حقیقة الإیمان حتی یؤثر دینه علی شهوته؛

بنده هرگز حقیقت ایمان را به کمال نرساند مگر آنگاه که دینش را بر هوس خود ترجیح دهد.

میزان الحکمه، ج۱، ص ۳۷۲.

حدیث - ۱۵۷

امام باقر (عليه‌السلام )می فرمایند:

الکمال و کل الکمال التفقه فی الدین و الصبر علی انائبة و تقدیر المعیشه؛

کمال و بلکه همه ی کمال انسانی در سه چیز است: دانا بودن در دین و احکام آن، شکیبا بودن در ناراحتی ها و مصائب و برنامه ریزی درست در اقتصاد زندگی

اصول کافی، ج۱، ص ۳۲.

حدیث - ۱۵۸

حضرت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

به راستی خداوند عزوجل دشمن می دارد مؤمن ناتوانی که دین ندارد. به آن حضرت عرض کردند: مؤمن ناتوانی که دین ندارد، کیست؟ فرمودند: کسی که نهی از منکر نکند.

وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.

حدیث - ۱۵۹

امام هادی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایی که به سوی او (مردم را فرا) می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دام ابلیس و پیروان او می رهانند، بی گمان همه ی مردم از دین خدا بر می گشتند.

بحارالانوار/ج۲/ص۶.

حدیث - ۱۶۰

قال الامام علیعليه‌السلام : زَینُ الدّین الصّبرُ و الرضا.

امام علیعليه‌السلام فرمودند: زینت و زیبائی دین، صبر و رضا (به قضای پروردگار) است.

«تصنیف غررالحکم، ص ۲۸۱، ح ۶۲۴۳»

کفر

حدیث - ۱

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

دنَی الکُفرِ أن یَسمَعَ الرجلُ عن أخیهِ الکَلِمَةَ فَیَحفَظَها علَیهِ یُریدُ أن یَفضَحَهُ بها ، اُولئکَ لا خَلاقَ لَهُم

کمترین درجه کفر ، این است که آدمی از برادر خود سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا (روزی) به وسیله آن رسوایش گرداند ؛ اینان از خیر و خوبی بی‌نصیبند

بحار الأنوار : ۷۸/۲۷۶/۱۱۲

حدیث - ۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛

ریشه های کفر سه چیز است: حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

(جهاد النفس، ح ۵۵۰)

حدیث - ۳

امام صادقعليه‌السلام :

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛

ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

جهاد النفس، ح ۵۵۰

حدیث - ۴

امام حسن عسکریعليه‌السلام :

المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلی الکافر؛

مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.

تحف العقول، ص۴۸۹

حدیث - ۵

امام صادقعليه‌السلام :

اِیّـاکُـم اَن یَحسُـدَ بَعضُکـُم بَعضـاً فَـاِنَّ الکُفـرَ اَصلُه الحَسَـد؛

از حسـد ورزی به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

تحف العقول، ص ۳۱۵

حدیث - ۷۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لا دین إلّا بمروّه؛

دین جز به جوانمردی قوام نمی گیرد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۰

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لیغشینّ أمّتی من بعدی فتن کقطع اللّیل المظلم، یصبح الرّجل فیها مؤمنا و یمسی کافرا، یبیع أقوام دینهم بعرض من الدّنیا قلیل؛

پس از من امتم را فتنه ها خواهد گرفت چون پاره های شب تاریک که در اثنای آن مرد به صبح مؤمن است و به شب کافر شود و کسانی دینشان را به مال ناچیز دنیا فروشند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لن یبرح هذا الدّین قائما یقاتل علیه عصابه من المسلمین حتّی تقوم السّاعه؛

این دین پیوسته استوار است و گروهی از مسلمانان بر آن پیکار کنند تا قیامت در آید.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

لکلّ شی ء عماد و عماد هذا الدّین الفقه؛

هر چیزی را ستونی هست و ستون این دین دانائی است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

کرم المرء دینه و مروّته عقله و حسبه خلقه؛

کرامت مرد به دین اوست و مروت وی به عقل اوست و شرف وی به اخلاق اوست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

قوام المرء عقله و لا دین لمن لا عقل له؛

اعتبار مرد به عقل اوست و هر که عقل ندارد، دین ندارد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

العلم أفضل من العباده و ملاک الدّین الورع؛

علم از عبادت بهتر است و اساس دین ترس خداست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

العقل فی أمر الدّنیا مضرّه و العقل فی أمر الدّین مسرّه؛

عقل در کار دنیا مایه ضرر است و در کار دین مایه سرور.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

علیک بحسن الخلق، فإنّ أحسن النّاس خلقا أحسنهم دینا؛

نیک خویی کن که از مردم هر که نکوخوی تر دینش نکوتر.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

رأس الدّین النّصیحه للَّه و لدینه و لرسوله و لکتابه و لأئمّه المسلمین و للمسلمین عامّه؛

اساس دین، خیرخواهی برای خدا و دین خدا و پیامبر خدا و کتاب خدا و پیشوایان مسلمانان و همه مسلمانان است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۸۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

رأس الدّین الورع؛

اساس دین، پرهیزکاری است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۰

الدّین النّصیحه؛

کمال دین خیر خواهی است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیرکم إسلاما أحاسنکم أخلاقا إذا فقهوا؛

از میان شما اسلام آن کس بهتر است که اخلاقش نیک تر است اگر در کار دین دانا باشند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیر دینکم الورع؛

بهترین صفات دین شما پرهیزکاری است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خیر النّاس أقرؤهم و أفقههم فی دین اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنکر و أوصلهم للرّحم؛

بهترین مردم کسانی هستند که قرآن بهتر خوانند و در کار دین داناتر باشند و از خدا بیشتر ترسند و به نیکی بیشتر امر کنند و از بدی بیشتر جلوگیری کنند و با خویشاوندان بیشتر نزدیک شوند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

خصلتان لا یجتمعان فی منافق حسن سمت و لا فقه فی الدّین؛

دو خصلت است که در منافق جمع نشود نیکنامی و دانائی در امور دین.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الحیاء هو الدّین کلّه؛

حیا تمام دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

حسن الخلق نصف الدّین؛

نیک خوئی یک نیمه دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

تنکح المرأه لأربع، لمالها، و لحسبها و لجمالها و لدینها فاظفر بذات الدّین تربّت یداک؛

زن را برای چهار چیز گیرند، مال و شرف و جمال و دین و تو زن دین دار بجوی.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

بعثت بالحنیفیّه السّمحه و من خالف سنّتی فلیس منّی؛

من دینی ساده و آسان آورده ام و هر که با روش من مخالفت کند از من نیست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۹۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الاقتصاد نصف العیش و حسن الخلق نصف الدّین؛

میانه روی یک نیمه معیشت است و خوش خلقی یک نیمه دین است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۰

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

أیّما شابّ تزوّج فی حداثه سنّه عجّ شیطانه یا ویله عصم منّی دینه؛

هر جوانی در آغاز جوانی زن بگیرد شیطان وی بانگ برآرد وای بر او دین خود را از دستبرد من محفوظ داشت.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۱

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

أوّل ما تفقدون من دینکم الأمانه و آخر ما تفقدون الصّلوه؛

نخستین چیزی که از دین خود از دست می دهید، امانت است و آخرین چیزی که از دست می دهید، نماز است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۲

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّما یدرک الخیر کلّه بالعقل و لا دین لمن لا عقل له؛

همه خوبیها را به عقل می توان دریافت و هر که عقل ندارد، دین ندارد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۳

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّما أنا بشر إذا أمرتکم بشی ء من دینکم فخذوا به و إذا أمرتکم بشی ء من رأیی فإنّما أنا بشر؛

من انسانی مانند شما هستم وقتی شما را بچیزی در کار دین دستور دادم بدان رفتار کنید و وقتی از پیش خود شما را به چیزی فرمان دادم من انسان هستم.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۴

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّ لکلّ شی ء دعامه و دعامه هذا الدّین الفقه و لفقیه واحد أشدّ علی الشّیطان من ألف عابد؛

هر چیزی اساسی دارد و اساس این دین دانش است و یک دانشمند برای شیطان از هزار عابد بدتر است.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۵

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إنّ لکلّ دین خلقا و إنّ خلق هذا الدّین الحیاء؛

هر دینی خوی خاص دارد و خوی دین ما حیاست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۶

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إن اللَّه تعالی لیؤیّد الإسلام برجال ما هم من أهله.

خداوند اسلام را به مردانی که مسلمان نیستند، یاری می کند.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۷

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

الهوا و العبوا فإنّی أکره أن یری فی دینکم غلظه؛

تفریح کنید و بازی کنید زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۸

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

اعلم أنّ النّصر مع الصّبر و أنّ الفرج مع الکرب و أنّ مع العسر یسرا؛

بدان که ظفر قرین صبر است و گشایش قرین رنج و بدنبال سختی سستی ای هست.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۰۹

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

إذا أتاکم من ترضون خلقه و دینه فزّوّجوه إن لا تفعلوا تکن فتنه فی الأرض و فساد عریض؛

وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید به وی زن بدهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در زمین فراوان خواهد شد.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۱۰

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

آفَهُ الدِّینِ ثَلاثَهٌ: فَقیهٌ فاجِرٌ و إمامٌ جائرٌ و مُجتَهِدٌ جاهِلٌ؛

آفت دین سه چیز است: دانای بد کار و پیشوای ستم کار و مجتهد نادان.

نهج الفصاحه

حدیث - ۱۱۱

امام حسن مجتبیعليه‌السلام فرمودند:

هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد. تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص می باشد و به وسیله تکبّر شیطان با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طوری که حضرت آدمعليه‌السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتی ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

اعیان الشّیعة، ج ۱، ص ۵۷۷

حدیث - ۱۱۲

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءعليها‌السلام :

جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِی الرِّزقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْییداً لِلدّینِ ؛

حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام فرمودند:

خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را برای استحکام أساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.

ریاحین الشّریعة، ج ۱، ص ۳۱۲

حدیث - ۱۱۳

قال رَسُولُ اللّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّی لا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است، سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟ پاسخ داد: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند.

وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۲۲، ح ۲۱۱۳۹

حدیث - ۱۱۴

قال رَسُولُ اللّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

یَأتی عَلی النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلی دینِهِ کَالْقابِضِ عَلی الْجَمَرِ؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

زمانی بر مردم خواهد آمد که صبر نمودن در برابر مسائل دین و عمل به دستورات آن همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.

بحارالأنوار، ج ۲۸، ص ۴۷، ح ۹

حدیث - ۱۱۵

پیامبراکرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سلم ) می فرمایند :

الصلاة من شرایع الدین ، و فیها مرضاة الرب - عز و جل - فهی منهاج الانبیاء؛

نماز از سنتهای دین ، و مایه خشنودی پروردگار و راه و روش پیامبران است

بحار الانوار، ج ,۸۲ ص ۲۳۱

حدیث - ۱۱۶

قال امیرالمؤمنینعليه‌السلام :

اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:

شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می‌کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست

بحار، ج ۸۲، ص ۲۰۹

حدیث - ۱۱۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الصلاة من شرایع الدین، و فیها مرضاة الرب عز و جل، فهی منهاج الانبیاء.

پیامبر گرامیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایه خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است

بحار، ج ۸۲، ۲۳۱

حدیث - ۱۱۸

امام جعفر صادق (عليه‌السلام ) :

اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین؛

چون خدا خیر بنده ای خواهد، او را در دین دانشمند کند

اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۳۹

حدیث - ۱۱۹

حضرت رسوا اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند:

یأتی عَلیَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلی دینِهِ کَالْقابِضِ عَلیَ الْجَمَرِ؛

زمانی بر مردم خواهد آمد که صبر کردن در برابر مسائل دین و عمل به دستورات آن همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.

بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۴۷، ح ۹

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند:

مردم هر شهری به سه چیز نیازمندند که در امور دنیا و آخرت خود به آنها رجوع کنند و اگر آن سه را نداشته باشند گرفتار سرگردانی می‌شوند: دین‌شناسِ دانایِ پرهیزکار، حاکم نیکوکاری که مردم از او اطاعت کنند و پزشک دانای مورد اعتماد.

تحف العقول، ص ۳۲۱.

حدیث - ۱۲۱

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمایند :

اِنَّما یُدْرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛

همه خوبی‌ها با عقل شناخته می‌شوند و کسی که عقل ندارد، دین ندارد.

تحف العقول، ص ۵۴

حدیث - ۱۲۲

امام علیعليه‌السلام :

اِجْعَلِ الدِّینَ کَهْفَکَ وَالْعَدْلَ سَیْفَکَ تَنْجُ مِنْ کُلِّ سوءٍ وَتَظْفَرْ عَلی کُلِّ عَدُوٍّ؛

دین را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدی نجات پیدا کنی و بر هر دشمنی پیروز گردی.

غررالحکم، ج۲، ص ۲۲۱، ح ۲۴۳۳.

حدیث - ۱۲۳

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

مِنْ عَلامَةِ اَحَدِهِمْ (المُتَقینَ) اَنَّکَ تَری لَهُ قُوَّةً فی دینٍ... وَحِرْصا فی عِلْمٍ وَعِلْما فی حِلْمٍ؛

از نشانه‌های پرهیزکاران این است که می‌بینی در دین نیرومند... در کسب دانش حریص و دارای علم همراه با بردباری‌اند.

نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.

حدیث - ۱۲۴

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

دین ندارد آن کس که توبه را به تأخیر اندازد.

(غررالحکم ، باب توبه)

حدیث - ۱۲۵

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

آن کـه نـهـان خـود را اصـلاح نـمـاید، خدا آشکار او را نیکو گرداند، و آن که به کار دینش همّت گـمـارد، خـداونـد کار دنیای او را سامان دهد، و آن که رابطه خود و خدا را نیکو گرداند، خداوند رابطه او و مردمان را نیکو دارد.

نهج البلاغه

حدیث - ۱۲۶

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

آنـان (ائمـهعليهم‌السلام ) دارنـدگـان راز پـیـامـبـرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و پشتیبان امر وی و ظرف علم و مرجع قوانین و در بردارنده کتب رسالت و کوه های پابرجای دین او هستند.

(نهج البلاغه، خ ۲)

حدیث - ۱۲۷

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

... و (رسـول خـداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) پـرچـم حـق را در مـیـان ما بر جای نهاد، کسی که از آن پیش افتد از دین بیرون است ، و آن که پس بمانَد تباه و سرنگون و آن که همراهی کند رستگار خواهد شد.

(نهج البلاغه ، خ ۹۹)

حدیث - ۱۲۸

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند :

هر چیزی آفتی دارد که مایه فساد آن می شود و آفت این دین زمامداران بدند.

(نهج الفصاحه ، ح ۲۲۵۵)

حدیث - ۱۲۹

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمایند :

آفت دین سه چیز است : دانای بدکار، پیشوای ستم کار و مجتهد نادان.

(نهج الفصاحه ، ح ۴)

حدیث - ۱۳۰

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

برترین (مرتبه) دین کوتاه کردن آرزو است، و برترین عبادت اخلاص عمل.

غررالحکم ، باب آرزو

حدیث - ۱۳۱

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

انسان با ایمان اندوهش درباره آخرت خویش و همه تلاش و کوشش در راه بازگشتگاه او است.

غررالحکم ، باب آخرت

حدیث - ۱۳۲

امام علی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

آخرت را با ترک دنیا به چنگ آورید و دنیا را با ترک دین به دست نیاورید.

غررالحکم ، باب آخرت

حدیث - ۱۳۳

حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمودند :

دین را خوب بفهمید زیرا هر که دین را خوب نفهمد مانند صحراگرد است. خداوند در کتابش می فرماید (۱۲۴ سوره ۹) تا در امر دین دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خود را بیم دهند شاید آنها بترسند.

اصول کافی جلد ۱ صفحه ۳۶

حدیث - ۱۳۴

امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمودند :

ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل بدانست ، بدانید که طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است زیرا مال برای شما قسمت و تضمین شده. عادلی (که خداست) آن را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید کــه آن را از اهلش طلب کنید ، پس آنرا بخواهید.

کتاب کافی جلد ۱ ص ۳۵

حدیث - ۱۳۵

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

بهترین جامه ها و پوشش های دین ، شرم و حیاست.

غررالحکم ، باب حیا

حدیث - ۱۳۶

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

کسی که درباره ذات خدای تعالی تفکر کند، الحاد ورزیده از دین بیرون رود.

غررالحکم ، باب معرفت خدا

حدیث - ۱۳۷

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

جهاد، ستون دین و راه روشن نیکبختان است.

غررالحکم ، باب جهاد

حدیث - ۱۳۸

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

مَنْ رُزِقَ الدِّینَ فَقَدْ رُزِقَ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ؛

هر کس دین روزی او شود، براستی خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.

غررالحکم، ح ۸۵۲۳

حدیث - ۱۳۹

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّینِ؛

خوش‌گمانی، مایه آسایش قلب و سلامت دین است.

غررالحکم، ح ۴۸۱۶

حدیث - ۱۴۰

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

عَلَی الْعاقِلِ اَنْ یُحْصی عَلی نَفْسِهِ مَساویَها فِی الدّینِ وَ الرَّأیِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَیَجْمَعُ ذلِکَ فی صَدْرِهِ اَوْ فی کِتابٍ وَ یَعْمَلُ فی اِزالَتِها ؛

بر عاقل است که بدی‌هایش را در دین، اندیشه، اخلاق و ادب یادداشت کند و به‌خاطرش بسپارد و برای از بین بردن آنها بکوشد.

تحف العقول، ص ۳۷۶.

حدیث - ۱۴۱

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمایند :

ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فی حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَیْطانُهُ : یا وَیْلَهُ ، یا وَیْلَهُ! عَصَمَ مِنّی ثُلُـثَی دینِهِ ، فَلْیَتَّقِ اللّه‌َ الْعَبدُ فِی الثُّـلُثِ الْباقی ؛

هر جوانی که در سن کم ازدواج کند ، شیطان فریاد بر می‌آورد که : وای برمن ، وای بر من! دو سوم دینش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت پس بنده باید برای حفظ یک سومِ باقی مانده دینش ، تقوای الهی پیشه سازد

نوادر راوندی ، ص ۱۱۲

حدیث - ۱۴۲

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

اِتَّقُوا اللّهَ وصُونوا دِینَکُم بِالوَرَعِ؛

از خدا پروا کنید و با پارسایی از دینتان پاسداری نمایید.

الکافی: ج ۲ ، ص ۷۶ ، ح ۲

حدیث - ۱۴۳

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

صُن دینَکَ بِدُنیاکَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنیاکَ بِدِینِکَ فَتَخسَرَهُما؛

دین خود را با دنیایت حفظ کن تا هر دو را ببری ، و دینت را وسیله حفظ دنیایت قرار مده ، که هر دو را می‌بازی.

غررالحکم و دررالکلم ، ح ۵۸۶۱

حدیث - ۱۴۴

امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

یا مَعشَرَ الفِتیانِ، حَصِّنوا اَعراضَکُم باِلاَْدَبِ وَ دینَـکُم بِالعِلمِ

ای جوانان! آبرویتان را با ادب و دینتان را با دانش حفظ کنید.

تاریخ یعقوبی ، ج ۲، ص ۲۱۰

حدیث - ۱۴۵

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند

لا یَزالُ الدّینُ قائِمًا ما قامَتِ الکَعبَةُ

تا زمانی که کعبه بر پاست، دین بر پاست.

الکافی : ج ۴ ، ص ۲۷۱ ، ح ۴

حدیث - ۱۴۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

ثَلاثَةٌ تُورِثُ المَحَبَّةَ : الدّینُ وَالتَّواضُعُ وَالبَذل؛

سه چیز است که محبّت می آورد : دین ، فروتنی و بخشش.

تحف العقول، ص ۳۱۶

حدیث - ۱۴۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

مَن رُزِقَ الدِّینَ فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛

هر کس دین روزی او شود، براستی خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.

(غررالحکم، ح ۸۵۲۳)

حدیث - ۱۴۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

مَن کَانَ عَاقِلاً کَانَ لَهُ دِین وَ مَن کَانَ لَهُ دِین دَخَلَ الجَنَّةَ

کسی که عاقل باشد دین دارد و کسی که دین دارد وارد بهشت خواهد شد.

(جهاد با نفس، ح ۸۳)

حدیث - ۱۴۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

مِن عَلامَةِ اَحَدِهِم (المُتَقینَ) اَنَّک تَری لَهُ قُوَّةً فی دینٍ... وَحِرصا فی عِلمٍ وَعِلما فی حِلمٍ

از نشانه های پرهیزکاران این است که می بینی در دین نیرومند در کسب دانش حریص و دارای علم همراه با بردباری‌اند.

(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳)

حدیث - ۱۵۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لیس منّا مَن ترک دنیاه لدینه و دینه لدنیاه

از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید.

(بحارالانوار،ج??،ص???)

حدیث - ۱۵۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لکل شی ء وجه و وجه دینکم الصلاة

هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است

(بحار الانوار،ج۸۲،ص۲۲۷)

حدیث - ۱۵۲

حضرت امام علیعليه‌السلام می فرمایند:

بالاترین خوشبختی، استواری در دین است.

غررالحکم، ح ۲۸۶۹.

حدیث - ۱۵۳

امام صادقعليه‌السلام می فرمایند:

اف برمسلمانی که برای کار دین خویش و پرس و جو درباره ی آن، (دست کم) روزجمعه ی هر هفته خود را، از کارهای دیگر فارغ نمی سازد.

خصال شیخ صدوق، ص ۳۹۳.

حدیث - ۱۵۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

حسن الخلق نصف الدین؛

خوی نیکو، نصف دین است.

الحضال، ج۳۰، ص ۱۰۶.

حدیث - ۱۵۵

حضرت امام علی (عليه‌السلام ) می فرمایند:

بالاترین خوشبختی، استواری در دین است.

غررالحکم، ح ۲۸۶۹.

حدیث - ۱۵۶

امام جوادعليه‌السلام می فرمایند:

لن یستکمل العبد حقیقة الإیمان حتی یؤثر دینه علی شهوته؛

بنده هرگز حقیقت ایمان را به کمال نرساند مگر آنگاه که دینش را بر هوس خود ترجیح دهد.

میزان الحکمه، ج۱، ص ۳۷۲.

حدیث - ۱۵۷

امام باقر (عليه‌السلام )می فرمایند:

الکمال و کل الکمال التفقه فی الدین و الصبر علی انائبة و تقدیر المعیشه؛

کمال و بلکه همه ی کمال انسانی در سه چیز است: دانا بودن در دین و احکام آن، شکیبا بودن در ناراحتی ها و مصائب و برنامه ریزی درست در اقتصاد زندگی

اصول کافی، ج۱، ص ۳۲.

حدیث - ۱۵۸

حضرت رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

به راستی خداوند عزوجل دشمن می دارد مؤمن ناتوانی که دین ندارد. به آن حضرت عرض کردند: مؤمن ناتوانی که دین ندارد، کیست؟ فرمودند: کسی که نهی از منکر نکند.

وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.

حدیث - ۱۵۹

امام هادی(عليه‌السلام ) می فرمایند:

اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایی که به سوی او (مردم را فرا) می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دام ابلیس و پیروان او می رهانند، بی گمان همه ی مردم از دین خدا بر می گشتند.

بحارالانوار/ج۲/ص۶.

حدیث - ۱۶۰

قال الامام علیعليه‌السلام : زَینُ الدّین الصّبرُ و الرضا.

امام علیعليه‌السلام فرمودند: زینت و زیبائی دین، صبر و رضا (به قضای پروردگار) است.

«تصنیف غررالحکم، ص ۲۸۱، ح ۶۲۴۳»

کفر

حدیث - ۱

پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

دنَی الکُفرِ أن یَسمَعَ الرجلُ عن أخیهِ الکَلِمَةَ فَیَحفَظَها علَیهِ یُریدُ أن یَفضَحَهُ بها ، اُولئکَ لا خَلاقَ لَهُم

کمترین درجه کفر ، این است که آدمی از برادر خود سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا (روزی) به وسیله آن رسوایش گرداند ؛ اینان از خیر و خوبی بی‌نصیبند

بحار الأنوار : ۷۸/۲۷۶/۱۱۲

حدیث - ۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛

ریشه های کفر سه چیز است: حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

(جهاد النفس، ح ۵۵۰)

حدیث - ۳

امام صادقعليه‌السلام :

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛

ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

جهاد النفس، ح ۵۵۰

حدیث - ۴

امام حسن عسکریعليه‌السلام :

المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلی الکافر؛

مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.

تحف العقول، ص۴۸۹

حدیث - ۵

امام صادقعليه‌السلام :

اِیّـاکُـم اَن یَحسُـدَ بَعضُکـُم بَعضـاً فَـاِنَّ الکُفـرَ اَصلُه الحَسَـد؛

از حسـد ورزی به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

تحف العقول، ص ۳۱۵


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30