شیوه های یاری قائم آل محمد

شیوه های یاری قائم آل محمد 0%

شیوه های یاری قائم آل محمد نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

شیوه های یاری قائم آل محمد

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: ایه الله محمد باقر فقیه ایمانی
گروه: مشاهدات: 16300
دانلود: 1850

توضیحات:

شیوه های یاری قائم آل محمد
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 64 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 16300 / دانلود: 1850
اندازه اندازه اندازه
شیوه های یاری قائم آل محمد

شیوه های یاری قائم آل محمد

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

آداب و شرايط مهمّ زيارت حضرت سيدالشهداءعليه‌السلام

تنبيه سوّم ; در بيان بعضى از آداب و شرايط مهمّه است كه بعد از تحقّق خلوص نيّت; اثر زيادى در كمال زيارت و در ترتّب ثوابهاى عظيم و مراتب جليل دارد، و آن شرايط چند امر است كه در احاديث به آنها تصريح و بيان گرديده است.

اوّل: زائر بايد در هنگام رفت و آمد با تواضع و خضوع و خشوع باشد، خصوصاً هنگام نزديك شدن به حرم انور، و به هيئت تكبّر و تجبّر و با لباس اهل كبر و نخوت نباشد، و به اين امر در روايات و اخبار تأكيد زيادى شده است(٢) .

دوّم: از هر كار لغوى چه زبانى و چه عملى احتراز نمايد، و اين شرط هم مختص به همان حرم انور نيست، بلكه در همه حالات سفر رعايت آن لازم و مهمّ است، گرچه در آن مقام رفيع تأكيدش زيادتر است.

سوّم: ذكر خداى را بسيار نمايد، و صلوات بر اهل بيتعليهم‌السلام بفرستد و اين شرط هم به همه حالات زائر تعلق دارد، و در حرم اقدس و نزد قبر مقدّس مؤكّد است، خصوصاً در مقامات خاصه آن، و ذكرهاى مخصوصه با كيفيّاتى كه در اخبار مذكور است كه در هنگام وقوف و طواف و بوسيدن حرم انور و صورت بر آن نهادن و تكيه نمودن و طمأنينه و وقار و امثال آنهامشغول ذكر شود.

چهارم: به طور كلّى از چيزهاى لذيذ احتراز نمايد، يا در آن تقليل دهد، و هرچه مهموم و غبار آلوده و گرسنه و تشنه و در مشقّت و با خوف و اضطراب باشد; افضل است، و مثوبات آن كاملتر است.

پنجم: آنكه هميشه با طهارت باشد، خصوصاً براى حال زيارت، و در حدّ امكان غسل نمايد كه در تكميل آن ثوابها تأثير زيادى دارد، و در روايات تأكيد بسيار شده است، و در صورت عدم امكان ; وضو بگيرد، و نيز با لباسهاى پاك و نظيف باشد.

ششم: در حقّ برادران ايمانى و زوّار و خدّام آنحضرتعليه‌السلام در اين سفر زيارتى بسيار احسان و انفاق نمايد.

هفتم: خداوند متعال را با قلب و زبان و فعل و حال خود; بر اين نعمت عظمى و موهبت و سعادت كبرى شكر نمايد، كه توفيق تشرّف به اين حرم اعظم الهى پيدا كرده ; حرمى كه انبياء عظام و ملائكه كرام از عرش مجيد و از آسمانها براى تشرّف به زيارت و طواف آن ; از خداوند متعال اذن و اجازه مى طلبند، و زيارت آن; وسيله عالى ترين و كاملترين مراتب همه سعادات و فيوضات دنيوى و اُخروى است.

امّا شكر قلبى آن است كه در قلب خود بيشتر از آنچه به هر نعمت از نعمتهاى الهى مسرور مى شود; به اين سعادت عظمى مسرور باشد، بواسطه معرفت اش به اينكه نفع و فيض او از اين نعمتِ عظيم در دنيا و آخرت از سائر نعمتها حتّى از همه عبادات و حسنات و اعمال صالح كاملتر و بيشتر است.

و امّا شكر زبانى آن است كه خداوند عزّوجلّ را به آنچه در كلام مجيدش ذكر فرموده:( اَلْحَمْدُ لله الَّذي هَدانا لِهذا و ما كنّا لِنَهْتَدِىَ لَولا أنْ هَدانَا الله ) ، يا به الفاظ ديگر حمد و سپاس گويد.

و شكر فعلى و حالى دو قسم است

قسم اوّل: آن است كه از براى خداوند سجده شكر نمايد، و در كتاب «كافى» حديثى به اين مضمون نقل شده كه:

هرگاه نعمت خداوند متعال را ياد نمودى; پس بر خاك ; سجده شكر كن، و اگر سواره باشى و يا محذورى باشد چون ترسِ شهرت ; پس برهمان قربوس اسب سجده كن، و اگر آنهم نشود پس بر دست خود سجده نم( ٣).

پس در اين مقام رفيع هم اگر ممكن است نزد حرم انور بر زمين ; سجده شكر نمايد، و هرگاه محذورى باشد از كثرت جمعيّت يا ترس شبهه شدن در نظر مردمان كه سجده بر امامعليه‌السلام نموده، پس بر حسب مضمون اين حديث شريف ; سجده بر دست خود نمايد.

قسم دوّم: آنكه مادامى كه در اين مقام رفيع و در اين ارض طيّبه و مباركه حاضر است، پس شب و روز ، صبح و عصر بر تشرّف در حرم انور و زيارت و طواف قبر منوّر با رعايت همه آداب مهمّ آن از خضوع و خشوع ظاهرى و قلبى و طهارت و ساير آنچه در اين مقام به اجمال اشاره گرديد و در كتب مبسوطه به وجه كمال مشروح است جهد و سعى كامل داشته باشد.

هشتم: آنكه چون از جمله فضائل جليل و خصوصيّات حرمهاى مبارك و مقدّس ائمّه اطهارعليهم‌السلام ; استجابت دعا است، خصوصاً در حرم انور حضرت ابى عبداللهعليه‌السلام كه در اين مورد از همه آنها اعظم و اكمل است; پس براى مؤمنين لازم و مهم است در آنجا حوائج بزرگ را متذكّر شده و آنها را از خداوند متعال طلب نمايند، چنانچه در روايات نيز اين امر بيان و تأكيد شده است.

و چونكه بزرگترين و مهمترين حوائج ; پيشِ همه اولياء اطهار خداوند متعال; فرج آل محمّد صلوات الله عليهم اجمعين و ظهور دولت حقّه آنها مى باشد، چنانچه در اخبار بسيارى; اين مطلب بيان شده است پس بر بنده مؤمن لازم و مهم است كه برحسب كمال معرفتش به جلالت و بزرگى اين امر نزد اولياء الهى و به مقتضاى خلوص محبّت و مودت او نسبت به مولاى خود حضرت صاحب الأمر صلوات الله عليه كه در همه حالات و مقامات خصوصاً در چنين مقامى از ياد آنحضرت غافل نباشد.

و همچنين بر حسب معرفت او به جلالت و عظمت امر آنحضرت كه بايد آن را بر جميع اُمور خود در همه حالات در مقام دعا; مقدّم بدارد، چرا كه از اعظم آنها است.

و نيز به مقتضاى فرمايش نبوىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كه فرموده اند

(به خدا قسم; ايمان مؤمن حقيقت ندارد و كامل نيست تا آنكه من و امر من و ذريّه و اهلبيت من در نزد او از نفس و امر و از اهل و اولاد او عزيزتر باشد.

كه بر حسب اين كلام ; بايد امر همچون ذريّه طيّبه و طاهره آنحضرت صلوات الله عليه در نزد مؤمن مهم تر و عزيزتر از امر خودش باشد.

پس بنابراين خصوصيّات ; بايد بعد از حضور در چنين مقام شريف و تشرف به همچون حرم انور الهى كمال سعى و كوشش را در طلب تعجيل فرج و ظهور آنحضرتعليه‌السلام از خداوند متعال بنمايد، و نيز كليّه فرجها و كشف هموم و رفع غموم و دفع بليّات را از وجود مبارك ايشان طلب كند.

و از جمله شواهد بر شدّت تأكيد و اهتمام در اين امر نسبت به آن جناب صلوات الله عليه علاوه بر آن جهات مزبوره ; روايتى است كه در «بحار» از حضرت امام صادق و امام على النقىعليهما‌السلام قل شده كه:

كسالت و مرضى عارض وجود مباركشان گرديد، پس امر فرمود: كسى را به كربلا روانه نموده تا در حرم حضرت ابى عبداللهعليه‌السلام دعا در حقّ ايشان نمايد، و طلب شفا از خداوند متعال كند، و فرمودند: چونكه خداوند را مقاماتى است كه دوست مى دارد كه در آنها دعا شود، و اين حرم منور از آن مقامات است.

و اين روايت را در كيفيّت هفتم بيان كرديم.

بنابر اين حديث ; بايد بنده مؤمن در حين اراده تشرّف به سوى كربلا يا به سوى حرم انور; امر طلب فرج براى مولاى خود صلوات الله عليه را از مهمترين مقاصد خود قرار دهد، زيرا با اين قصد; كمال خلوص در اين عمل و زيارت حاصل مى شود.

بلكه بنابراين روايت ; سزاوار است كه بنده مؤمن هرچند مدّت كه براى او از جهت مؤونه ميسّر شود ; مخصوصاً به همين قصد و اراده به حرم انور حضرت ابى عبداللهعليه‌السلام مشرّف گردد، اگر چه در بلاد و شهرهاى بعيد و دور باشد.

و از فضائل جليله و خاصّه اين دعا يعنى طلب تعجيل فرج حضرت قائمصلوات الله عليه در حرم مطهّر ; اين است كه: چون از بزرگترين شرط و خصوصيّتى كه موجب كمال زيارت زائر ; و وسيله تكميل ثوابهاى آن تا به اعلى درجه ; مى شود ; خلوص موالات و مودّت و كمال معرفت نسبت به ائمّه اطهارعليهم‌السلام است كه اين خصوصيّت در اين دعا و طلب فرج در امر آنحضرتعليه‌السلام خصوصاً بر وجه شدّت سعى و اهتمام در آن و آن را از اعظم مقاصد و هموم خود دانستن حاصل مى شود، و مصداق موالات و مودّت و معرفت به وجه كمال نسبت به همه ائمّه اطهارعليهم‌السلام مخصوصاً نسبت به وجود مبارك حضرت بقية الله صلوات الله عليه كه افتتاح فرج به دست آنحضرتعليه‌السلام است ; مى باشد.

پس اين دعا براى زائر وسيله كمال مرتبه زيارت و عمل خواهد شد، و به اعلى درجه قبولى آن فائز خواهد گرديد.

و بعضى از مطالب در اين مورد يعنى در جهت شدّت اهتمام نمودن در اين دعا در كلّيه مقامات شريفه خاصه در اين مقام رفيع با بعضى ديگر از فضائل مهمّ آن در فصل هفتم بيان گرديد،والله الهادي و هو ولىّ التوفيق.

و شرح و تفصيل همه اين شرايط و آداب و بعضى ديگر از خصوصيتها در كتابهاى مفصّل خصوصاً در « بحار» ذكر شده(٤) ، و لكن بايد دانست كه آن آداب و شرايط اگر چه بعضى از آنها مخصوص به همان حرم انور و زيارت از نزديك است، لكن رعايت نمودن بسيارى از آنها ; در همه زيارات ولو از شهرهاى دور و در هر مقامى ; لازم و مهم است، و تأثير تمام در قبولى و كمال زيارت دارد.

و از جمله آن آداب مهم كه به نحو اطلاق بيان شده است ; عبارت است از: خضوع، خشوع، طهارت، احتراز از لهو و لغو، مهموميّت، تشنگى، گرسنگى ، و نيز انفاق و احسان به برادران، و سعى و اهتمام در دعا، خصوصاً در تعجيل فرج حضرت صاحب الأمرعليه‌السلام ، به وجهى كه قبلا گفتيم.

حدود و اوقات زيارت حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام تنبيه چهارم: در بيان حدود و اوقات زيارت آنحضرتعليه‌السلام است، كه انسان نسبت به آن حدود و اوقات و ماه ها و سالها دائماً محافظت داشته باشد، و بيان آنكه آن همه ثوابهاى مهم و آن مراتب بزرگ موقوف و مشروط است بر عمل نمودن به آن; در حدّ زمانى كه معيّن گرديده، و هرگاه با قدرت و اختيار از آن حدّ تعدّى كند; موجب نقصان در آن مراتب و فضائل خواهد شد.

و اين مثل آن است كه از براى اهل نماز مقامات عالى در بهشت معيّن شده; لكن موقوف است به آنكه به حدود وقتى و زمانى نماز عمل شود، و بطور دائم در شبانه روز; در پنج وقت بجا آورده شود، و در روزه نيز بايد در هر سال يك ماه بجا آورده شود، و همچنين در خمس و زكات و حجّ و سائر فرائض الهى ; اگر در اوقات مخصوصه انجام نشود، و با قدرت و اختيار ; نقص در آن وارد كند، او از اهل آن عمل محسوب نمى شود، و از فيوضات و آثار دنيوى و اُخروى آنها محروم مى ماند.

و همچنين است امر زيارت كه اكثر آن فضائل جليله و خاصّه موقوف به آن است كه بنده به وظيفه حدّ زمانى زيارت بر حسب شب و روز و هفته و ماه و سال عمل نمايد، به وجهى كه در اخبار نسبت به دور و نزديك، و آنكه امكان دارد و يا عاجز است; معيّن شده است.

حدود زيارت حضرت سيدالشهداءعليه‌السلام در روايات اينك حدودى كه در اين مورد در اخبار آمده است; بيان مى نمائيم:

در «بحار» رواياتى از «كامل الزيارات » و «تهذيب» نقل كرده كه:

فرد غنى و ثروتمند لازم است كه در هر سال دو مرتبه به زيارت آنحضرتعليه‌السلام مشرّف گردد، و بر شخص فقير سالى يك مرتبه(٥) .

و در چند روايت ديگر نيز از «كامل الزيارات» و از «محاسن» بر وجه اطلاق فرموده اند:

در هر سال بايد يك مرتبه حرم انور ايشان را زيارت نمائى(٦) .

و در روايت ديگرى نيز از «كامل الزيارات» آمده است:

افراد ثروتمند در هر چهار ماه يك مرتبه زيارت كنند، و افراد فقير بر حسب قدرت و توانائى خود(٧) .

و در روايات ديگرى نيز از «كامل الزيارات» بدين مضمون آمده كه:

ترك زيارت آنحضرتعليه‌السلام از براى شخصى كه نزديك (كربلا) است ; بيشتر از يك ماه جايز نيست، و از براى شخصى كه دور است و كسانى كه در شهرهاى دورند; بيشتر از سه سال جايز نيست(٨) .

و در بعضى از روايات ديگر آمده است كه:

اگر سه سال بيشتر بگذرد و به زيارت ايشان نرود ; عاق رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شده است، و به ايشان بى حرمتى نموده است.

و معنى «عاق» اين است كه حقّ لازم ايشان را اداء نكند، كه از جمله آن حقوق; حقّ مودّت و موالات با ذوى القرباى و ذريّه و اهلبيت ايشان است، به وجهى كه در اين آيه شريفه است:( قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ اَجْراً إلاّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربى ) (٩)

و در بعضى ديگر از اين روايات آمده است كه:

ملائكهائى كه موكّل بر زوّار ايشان مى باشند ; در بازگشت تا وطن اش او را همراهى مى كنند، سپس تا سه سال در خانه او توقف مى كنند، پس اگر بدون عذر به زيارت ايشان نرفت ; آن ملائكه مى روند(١٠) .

از اين حديث معلوم مى شود كه ترك زيارت بعد از اين مدّت; موجب سلب شرف و حرمت او نزد خداوند مى شود، و اين بجهت همان بى حرمتى است كه به امر حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در ترك زيارت نموده است.

و در چند روايت ديگر آمده است كه فرمودند:

سزاوار نيست از براى مسلمان كه از زيارت آنحضرت بيشتر از چهار سال تخلّف نمايد(١١) .

و در چند روايت ديگرى نيز اين مضمون نقل شده كه:

كسانيكه تا حرم آنحضرتعليه‌السلام يك روز يا دو روز فاصله دارند; لازم است در هر هفته يك مرتبه زيارت نمايند، و الاّ به ايشان جفا و بى وفائى كرده و حقّ لازم مودّت با ايشان را ترك نموده اند(١٢) .

و در روايتى هم در «كامل الزيارات» مذكور است كه:

سئوال شد كه در هر چند روز بايد ايشان را زيارت نمود ؟ فرمودند: هرچند كه بخواهيد(١٣)

نتيجه كلّى از روايات و از اين احاديث چنين استفاده مى شود كه بر هرشخص مؤمن لازم است كه بر حسب قدرت و توانائى خود در مال و حال ; براى رفتن به زيارت حرم آنحضرت چه از نزديك و چه از دور ; سعى تمام داشته باشد و آنكه ترك كردن آن با حال قدرت موجب هتك حرمت عظيمه جليله حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و نيز جفا نسبت به حضرت ابى عبداللهعليه‌السلام است، و آنكه منتها درجه اى كه انسان معذور است مانند كسانيكه دورند و سفر آنها محتاج به مؤونه بسيار است; چهار سال است، و از براى كسانيكه نزديك اند ; يك هفته است.

درجات چهارگانه بندگان نسبت به زيارت سيدالشهداعليه‌السلام

در اينجا حال بندگان را نسبت به زيارت كه بر چهار درجه است بيان مى كنيم:

درجه اوّل: افرادى كه به نزديك حرم انور آنحضرتعليه‌السلام مى باشند و مجاورت دارند، اينها لازم است در شبانه روز; در هر صبح و شب; محافظت و مواظبت بر زيارت حرم ايشان نمايند.

درجه دوّم: افرادى كه يك روز يا دو روز از حرم انور آنحضرتعليه‌السلام فاصله دارند، اينها لازم است كه در همه اوقات شريفه سال و ماه و هفته; محافظت بر زيارت حرم ايشان نمايند، كه كمترين آن هر جمعه مى باشد.

درجه سوّم: افرادى كه در شهرهاى دور مى باشند و قدرت و استطاعت حالى و مالى دارند; لازم است كه در هر ماه يا در هر چهار ماه يا شش ماه يا در هر يك سال يك مرتبه مشرّف شوند، بر حسب كثرت و قلّت مؤونه و شغل خود، و در صورت شدّت و كثرت مشاغل يا كمى مؤونه; هر سه سال يك مرتبه، و بعد از اين مرتبه در هر چهار سال يك مرتبه به زيارت حرم انور ايشان مشرّف شوند.

درجه چهارم: افرادى كه در شهرهاى دور مى باشند، و براى تشرّف به زيارت حرم آنحضرتعليه‌السلام قدرت و استطاعت مالى يا حالى ندارند.

و بديهى است كه از اين طايفه هم در اين حال; حقّ زيارت آنحضرتعليه‌السلام ساقط نمى شود، زيرا برحسب دليل نقلى قطعى از آيات و اخبار; و هم به مقتضاى حكم عقل و اعتبار ; حقّ امامعليه‌السلام خصوصاً وجود مقدّس حضرت ابى عبد اللهعليه‌السلام حقّ عظيمى است كه بر عهده هر مؤمن و مؤمنه فرض و ثابت ; و ترك آن موجب عقوق و جفا و هتك حرمت به حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و حضرت ابى عبد اللهعليه‌السلام است ; و اين حقّ عظيم در هيچ حالى ساقط نمى شود.

و اداء آن حقّ عظيم ; شرط صحّت ايمان و حفظ و كمال آن مى باشد، و حقيقت و كمال اسلام و ايمان براى هر كسى درهر حالى متوقّف بر امر زيارت ايشان مى باشد.

و اين حقّ عظيم ; مانند توقّف امر نماز بر استقبال كعبه معظمه در هر مكانى است، پس هر كس كنار حرم محترم كعبه است; واجب است كه در هر نمازى رو به جانب آن نمايد، و آنهائى هم كه در شهرهاى دور مى باشند اين امر واجب از آنها ساقط نمى شود، بلكه آنها هم در هر نمازى بايد به طرف كعبه رو نمايند.

و همچنين است امر زيارت امام حسينعليه‌السلام ، زيرا حفظ ايمان و كمال آن موقوف است كه انسان آن را در هر سال و ماه و هفته و شب و روز بنابر قدرت و تمكّن حال اداء بنمايد، پس هر گاه در آن مقام رفيع حاضر است يا حضور برايش ممكن است; لازم است كه حرم انور ايشان را زيارت كند، و هر گاه در شهرهاى دور ساكن است و استطاعت و قدرت بر حضور را ندارد ; پس لازم است از همان مكان كه هست به جانب كربلا توجه نموده و آنحضرتعليه‌السلام را زيارت نمايد ، و از همان جا هر شب و روز و هر ماه و سال; محافظت و مواظبت نمايد، و آداب و شرايط زيارت را رعايت كند همانگونه اى كه در حرم انور آنحضرتعليه‌السلام مراعات مى كرده.

و بر اين امر در بعضى از اخبار تصريح شده است، از آن جمله در «بحار» و «زاد المعاد» و «تحفة الزائر» به سندهاى معتبر از سديرصرّاف نقل شده است كه گفت: حضرت صادقعليه‌السلام به من فرمود:

چه مانع است ترا از اينكه در هر هفته پنج مرتبه، يا در هر روز يك مرتبه قبر امام حسينعليه‌السلام را زيارت كنى ؟

گفتم: فداى تو شوم ! فاصله من و آن حضرت; فرسخهاى بسيار هست.

فرمود: بر بام خود مى روى و توجه به جانب راست و چپ خود مى نمائى، پس سر خود را به سوى آسمان بلند مى كنى، بعد رو به جانب قبر آنحضرت مى كنى و مى گوئى:

(السّلام عليك يا أبا عبدالله، ألسّلام عليك يابن رسول الله، ألسّلام عليك و رحمة الله و بركاته)

تا اينكه براى تو ثواب حج و عمره نوشته شود.

سدير گفت: بيشتر روزها من بيشتر از بيست مرتبه ; چنين زيارت مى كنم(١٤) .

و نيز در «بحار» در حديث معتبر ديگرى منقول است كه: حنّان بن سدير به خدمت حضرت صادقعليه‌السلام رفت، و نزد آنحضرت جماعتى از اصحاب او بودند، پس حضرت فرمود:

اى حنّان ! آيا هر ماه يك مرتبه امام حسينعليه‌السلام زيارت مى كنى؟ گفت: نه.

فرمود: هر سال يك مرتبه چطور ؟ گفت: نه.

فرمود: كه بسيار جفا كاريد به سيّد و آقاى خود.

گفت: يابن رسول الله ! مانع من كمى توشه و دورى مسافت است.

فرمود: مى خواهى شما را دلالت كنم به زيارتى كه مقبول باشد هرچند زيارت كننده دور باشد؟

گفت: چگونه زيارت كنيم يابن رسول الله ؟

فرمود: در روز جمعه يا هر روز كه مى خواهى غسل كن، و پاك ترين لباسهاى خود را بپوش، و بالاى بلندترين بام خانه خود و يا به صحرائى برو، و رو به جانب قبر كن و بگو: پس زيارت مختصره اى را بيان فرمودند(١٥) .

باز در « بحار » در حديث معتبر ديگرى نقل شده كه: حضرت صادق ٧ به سدير فرمود:

آيا قبر حسين بن علىعليهما‌السلام را بسيار زيارت مى كنى ؟

گفت: از بسيارى شغل ; مرا مقدور نمى شود.

فرمود: مى خواهى تو را چيزى تعليم نمايم كه هر گاه آن را انجام دهى; از براى تو زيارت آنحضرت نوشته شود ؟

گفت: بلى فداى تو شوم.

فرمود: در خانه خود غسل كن، و بالاى بام خانه خود برو، و اشاره كن به جانب آنحضرت به سلام كردن، تا براى تو ثواب زيارت نوشته شود(١٦) .

و نيز در همان كتاب از سدير نقل شده كه حضرت صادقعليه‌السلام فرمودند: اى سدير ! آيا هر روز قبر امام حسينعليه‌السلام را زيارت مى كنى؟

گفتم: نه ; فداى تو شوم.

فرمود: بسيار جفا كار هستيد، آيا او را در هر ماه زيارت مى كنى ؟

گفتم: نه.

فرمود: آيا او را در هر سال زيارت مى كنى.

عرض كردم: گاهى مى شود.

فرمود: اى سدير! چه بسيار جفا كاريد به حسينعليه‌السلام ، آيا نمى دانى كه از براى خداوند هزار هزار ملك ژوليده مو و غبار آلوده است كه گريه مى كنند و آنحضرتعليه‌السلام را زيارت مى كنند، و هيچ وقت سستى پيدا نمى كنند، و چه باك است بر تو اى سدير ! كه قبر حسينعليه‌السلام را در هر هفته پنج مرتبه زيارت كنى، پس بعد حضرت مثل حديث اوّل را بيان فرمودند(١٧) .

پس بنده مؤمنِ سعادتمند; با اشتياق قلبى كه به زيارت آنحضرتعليه‌السلام دارد كه آن هم علامت آن است كه خداوند اراده خير نسبت به او دارد و نيز از دوستان و اولياء حقيقى اهلبيت اطهارعليهم‌السلام مى باشد البته چنين بنده اى در هر كجا كه باشد، سعى تمام در زيارت آنحضرتعليه‌السلام خواهد داشت.

بلكه علاوه بر آن ميزان ; در همه اوقات خود زيارت خواهدكرد و در آن مسامحه نخواهد نمود، مگر بواسطه عذرى كه در امور ضرورى براى او پيش آيد.

بنابراين هركس قدرت واستطاعت براداء حقّ واجب زيارت آن حضرتعليه‌السلام را در رفتن به كربلا و به قرب حرم انور ايشان ندارد; پس بايد در هركجا كه هست، از دور به جانب كربلا توجّه نمايد و زيارت و سلام كند، و هر روز و شب و هر هفته و ماه و سال ; به وظيفه حدّ معيّن در زيارت آنحضرتعليه‌السلام عمل نمايد، بر آن وجهى كه اگر در كربلا حاضر و مكلّف بود عمل مى نمود ; اداء حقّ زيارت ايشان را بنمايد، و در اين حال بر وجه مدام هر روز يا هر صبح و شام، يا در هر پنج وقت نماز; بر آن نحو از سلام و زيارت مختصرى كه درفرمايش حضرت صادقعليه‌السلام براى سديرنقل شد; عمل نمايد.

اوقات شريفه و ايّام زيارتى حضرت سيدالشهداءعليه‌السلام

و امّا اوقات شريفه و ايّام زيارتى آنحضرتعليه‌السلام ; چون جمعه و اعياد و ايّام ذى الحجة و ماه هاى مبارك رجب و شعبان و رمضان و محرّم; پس شدّت اهتمام در آنها نمايد بر دو وجه:

وجه اوّل: آنكه جمله اى از آداب و شرايط مهمّه زيارت را رعايت نمايد، مانند غسل و طهارت و نظافت لباس و بودن بالاى بام يا صحرا، يا در مكانهاى شريفه كه افضل آنها نزد قبور امامزاده ها و قبور صلحا و علماء است(١٨) و ديگر خضوع و تواضع و زياد گفتن ذكر خداوند و صلوات، و اجتناب از لغويات گفتارى و عملى ; خصوصاً مراء و جدال، و ديگر تقليل در اكل و شرب و همه لذائذ، بلكه ترك آنها اگر ممكن شود، كه همه اين آداب را در حال زيارت و قبل از آن از وقتيكه اراده زيارت و سلام نمودن مى كند و بعد از آن مادامى كه در مكان زيارت حاضر است ; رعايت نمايد.

وجه دوّم: آنكه در الفاظ زيارت و سلام يكى از زيارات مبسوط و جامع را انتخاب نمايد، كه با فضيلت ترين و جامع ترين و كاملترين زيارت; متن زيارت عاشورا است، كه در روايت علقمه و صفوان از حضرت امام محمّد باقرعليه‌السلام و از حضرت صادقعليه‌السلام مذكور است و اين افضليت از دوجهت است:

يكى از جهت جامع بودن آن از زيارات ديگر; بروجهى كه قبلا بيان گرديد.

و ديگر از جهت آنكه در روايت از آن دو بزرگوار چنين آمده است كه: هر بنده مؤمن كه آن را در هر مكان و زمانى غير از كربلا و عاشورا بخواند; فضائلِ جليلِ شريفى كه اگر در كربلا و عاشورا مى خواند درك مى كرد ; درك مى كند.

و بنابراين; اگر كسى آن را هر روز و هر كجا بخواند ; مانند اينست كه در تحت قبّه منوّره آنحضرت حاضر است و ايشان را زيارت مى كند.