ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)0%

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل) نویسنده:
گروه: ادعیه و زیارات

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سید بن طاووس
گروه: مشاهدات: 41921
دانلود: 6647

توضیحات:

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 190 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 41921 / دانلود: 6647
اندازه اندازه اندازه
ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

كيفيّت سجده‏ى شكر در تعقيب نمازعصر

١١ - وقتى بنده از تمام اين امور به صورتى كه ذكر نموديم، يا به هر اندازه كه براى او مقدور بود، و خداوند جلّ جلاله توفيق آن را به او عنايت فرمود و از آن خشنود مى‏گردد - فراغت پيدا نمود، لازم است كه سجده‏ى شكر را به كيفيّتى كه در تعقيب نماز ظهر بر آن آگاهى داديم، همراه با ذلّت و خاكسارىِ بندگى براى عظمت الهى بجا آورد.

بعد سجده بجاآور و بگو آنچه را كه روايت شده مولايمان علىّ بن الحسين -صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم - همواره در سجده صد بار مى‏فرمود:

أَلْحَمْدُللَّهِ‏ِ شُكْراً .

- از روى شكر و سپاسگزاى ستايش خدا را مى‏نمايم.

و پس از هر ده بار گفتن آن، مى‏فرمود:

شُكْراً لِلْمُجيبِ

- سپاس مى‏گزارم خداوندى را كه اجابت مى‏نمايد.

سپس مى‏فرمود:

ياذَا الْمَنِّ الدّآئِمِ الَّذى لا يَنْقَطِعُ أَبَداً، وَ لا يُحْصيهِ غَيْرُهُ، وَ يا ذَاالْمَعْروفِ الَّذى لا يَنْفَدُ أَبَداً، يا كَريمُ، يا كَريمُ، يا كَريمُ .

- اى خداوندى كه صاحب بخشش جاودانى‏اى كه هيچگاه پايان نپذيرفته، و غير تو نمى‏تواند آن را به شماره درآورد، و اى صاحب نيكى اى كه هيچگاه تمام نمى‏شود، اى بزرگوار، اى بزرگوار، اى بزرگوار.

بعد دعا و تضرّع نموده و حاجت خويش را ذكر مى‏نمود، آنگاه مى‏فرمود:

لَكَ الْحَمْدُ إِنْ أَطَعْتُكَ، وَلَكَ الْحُجَّةُ إِنْ عَصَيْتُكَ، لا صُنْعَ لى وَلا لِغَيْرى فى إِحْسانٍ مِنْكَ إِلَىَّ فى حالٍ [يا: حالِىَ‏] الْحَسَنَةِ، يا كَريمُ، يا كَريمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ صِلْ بِجَميعِ ما سَأَلْتُكَ وَ أَسْأَلُكَ مَنْ فِى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغاربِهِا مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ، وَ ابْدَأْ بِهِمْ وَثَنِّ بى بِرَحْمَتِكَ .

- اگر اطاعت تو را نمودم سپاس براى توست، و اگر معصيت تو را نمودم حجّت و براى توست، در احسان و نيكوكارى از ناحيه‏ى تو به من در هنگام انجام حسنه و كار نيك [و يا حال نيكم‏] نه من ونه ديگر هيچ نقشى نداريم، اى بزرگوار، اى بزرگوار، بر محمّد و اهل بيت او درود فرست. و به رحمتت، تمام آنچه را كه درخواست نموده و مى‏نمايم، به تمام مردان و زنان مؤمنى كه در قسمتهاى مشرق و مغرب زمين قرار دارند، برسان، و نخست به آنان عنايت فرما، و در مرحله‏ى دوّم به من بده.

آنگاه سمت راست صورت خويش را بر زمين گذارده و مى‏فرمود:

أَللّهُمَّ، لا تَسْلُبْنى ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ وِلايَتِكَ وَ وِلايَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، عَلَيْهِ وَ عليهم‌السلام .

- خداوندا، آنچه را كه از ولايت و دوستى خود و ولايت محمّد و آل محمّد - كه درود بر او و ايشان باد - بر من ارزانى داشته‏اى، باز مگير.

بعد سمت چپ صورت خويش را بر زمين مى‏نهاد و مثل آن را مى‏فرمود. (پايان‏روايت)

١٢ - سپس هر حاجتى را كه دوست داشتى درخواست مى‏نمايى، و اگر خواستى در حال سجده مى‏گويى:

أَللّهُمَّ، لَكَ قَصَدْتُ، وَ إِلَيْكَ اعْتَمَدْتُ وَ أَرَدْتُ، وَ بِكَ وَثِقْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ أَنْتَ عالِمٌ بِما أَرَدْتُ .

- خدايا، تنها قصد و آهنگ تو را نمودم، و به تو تكيه كردم و تو را اراده نمودم، و فقط به تو اعتماد نموده و بر تو توكّل كردم، و تو نسبت به آنچه كه اراده نموده‏ام آگاه هستى.

زيرا در روايت آمده كه: هركس آن را بگويد، سر از سجده برنمى‏دارد، مگر اينكه حاجت و خواسته‏اش برآورده مى‏گردد. ان شاء اللَّه تعالى.

٢٤٨) ظاهراً لفظ وَ از اينجا افتاده است.

٢٤٩) در نسخه‏اى اين لفظ نيز با «كَآمده كه ظاهراً درست نيست.

٢٥٠) در برخى از نسخه‏هاى كتاب به جاى كآئِناً لفظكافيِاً آمده است كه ظاهراً اشتباه است.

٢٥١) صفّ (٦١): ٤.

اعمال بعد از سجده‏ى شكر و اتمام نماز

١٣ - وقتى سر از سجده برداشتى، سه بار دستت را بر جاى سجده‏ات بكش، و در هر بار آنچه را كه پيش از اين بعد از سجده‏ى نماز ظهر ذكر نموديم بگو، و دست بر صورتت بكش.

١٤ - اگر درد و يا بيمارى داشته باشى، هفت بار دست بر جاى سجده‏ات بكش و در هر بار آنچه را كه يادآور شديم بگو، و دستت را بر جايى كه بيمار است بكش، ان شاء اللَّه برطرف مى‏شود.

١٥ - بعد از خواندن نماز در مسجد با حضور قلب و طهارت باطن، اعمّ از مسجدهاى خاصّ، يا جايگاه مخصوص نمازگزاردن در خانه يا مسجدِ حضور در پيشگاه خداوند - جلّ جلاله - هنگام جدا شدن به اين نيّت جدا شو: براى امتثال امر خداوند - جلّ جلاله - در انجام اعمال شايسته‏اى كه او - جلّ جلاله - امر فرموده، از پيشگاه او برمى‏خيزم، در حالى كه مقصودم از اين بندگى خالصانه‏ى او - جلّ جلاله - اوست از آن جهت كه او در هر حال زيبنده‏ى پرستش است.

١٦ - همچنين بگو آنچه را كه روايت شده كه امام صادق(عليه‌السلام) فرمود رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمودند: وقتى نمازتان را خوانديد و از مسجد بيرون آمديد، بگوييد:

أَللّهُمَّ، دَعَوْتَنى فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ، وَ صَلَّيْتُ مَكْتُوبَتَكَ، وَانْتَشَرْتُ فى أَرْضِكَ كَما أَمَرْتَنى، فَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ، الْعَمَلَ بِطاعَتِكَ وَ اجْتِنابَ مَعْصِيَتِكَ وَالْكَفافَ مِنَ الرِّزْقِ بِرَحْمَتِكَ .

- خداوندا، مرا خواندى و دعوتت را اجابت نمودم، و نماز واجبت را خواندم، و چنانكه امر فرمودى [بعد از خواندن آن‏] بر روى زمين [دنبال كار خود] رفتم، پس از فضل تو، و به واسطه‏ى رحمتت، عمل كردن به طاعت و عبادتت، و اجتناب كردن از معصيتت، و از روزى به اندازه‏اى كه مرا از مردم بى‏نياز كند، درخواست مى‏نمايم.

اينك مى‏گويم: بنابراين، شايسته است كه بنده بعد از خواندن نماز عصر و اظهار خاكسارى و ذلّت براى خدا و ياد او، هنگام جدا شدن از آن توجّه داشته باشد كه هرگز از خاكسارىِ بندگى خداوند و از اطّلاع و آگاهى و اشراف احاطه‏ى علوم ربّانى او جدا نمى‏گردد، و نيز توجّه داشته باشد كه بعد از اين در هيچ حركت و سكونى كه با خداوند معامله مى‏كند آزاد و رها گذاشته نشده، بلكه از او خواسته‏اند كه در تمام تصرّفات و كارهايش عابد خداوند - جلّ جلاله - باشد.

در برخى از حكايتهاى اهل مراقبه آمده كه بعضى از آنان همراه با دوستى كه مدّت زمانى با او مصاحبت اختيار نموده بود با عدّه‏اى در كشتى‏اى كه در آن گندم بود نشسته بودند، و گندم مال هيچيك از اين دو نفر نبود، يكى از روى غفلت از گندم برداشت و يك دانه از آن را خورد، دوستش به او نگاه كرد و گفت: اين چه كارى است؟ وى گفت: از نَفْس خويش غافل شدم. رفيقش به او گفت:

إِمّا تَقُومُون كَذا، أَوْ فَاقْعُدُوا عَنْ تَعَبٍ أَوْ رَدِّ ساقٍ أَوَّلاً لَوْ شُرِّفُ الاِْنْسانُ وَ هُوَ وادِعٌ مَا كُلُّ مَنْ رامَ السَّمآءَ يَصْعَدُ وَ مَسَحَتْ غُرَّةَ سَبّاقٍ [يا: سَيّافٍ‏]يَدُ لَقَطَعَ الصَّمْصامُ وَ هُوَ مُغْمَدُ ‏ - يا چنين [جوانمردانه‏] برخيزيد وگرنه بنشينيد، چنين نيست كه هركس آهنگ آسمان را كرد بتواند بالا برود.

به اين صورت كه ابتدا رنج و سختى را تحمّل و پا فشارى و استقامت كنيد، كه تنها در اين صورت است كه شخص پيشرو در مسابقه [يا: شمشير زن يكتا] به جايزه‏ى نفيس دست مى‏يابد.

اگر انسان با وجود رها كردن و ترك طلب، شرافت و برترى مى‏يافت، مسلّماً شمشيرِ تيزى كه در غلاف است، نيز مى‏بُريد.