ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)0%

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل) نویسنده:
گروه: ادعیه و زیارات

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سید بن طاووس
گروه: مشاهدات: 41929
دانلود: 6648

توضیحات:

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 190 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 41929 / دانلود: 6648
اندازه اندازه اندازه
ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

سپاس خدايى را كه به اسرار نهانى آگاه، و بر گناهانى كه دلها آن را پنهان مى‏دارند [يا: مرتكب آن مى‏شوند] مطّلع است، و لذا هيچ راه گريز و محلّ فرارى از او نيست، ستايش خدايى را كه در سلطنت خود متكبّر، و در مقام و منزلتش سرافزار، و در فرمانروايى‏اش سركش، و در گرفتن و مؤاخذه‏اش نيرومند، و بر فوق عرش خود بلند پايه، و بر مخلوقاتش اطّلاع و اشراف دارد، و آگاهى‏اش به هر چه كه بخواهد مى‏رسد، سپاس خداوندى را كه به كلمات او آسمانهاىِ استوار برپا گشته، و زمينهاى هموار و آماده، ثابت و پابرجا هستند، و كوههاى ثابت و ميخ گون ايستاده، و بادهاى آبستن كننده وزيدن گرفته، و ابرها در جوّ و هواى آسمان سير نموده، و درياها بر حدود و مرزهاى خود ايستاده، و دلها از ترس و هراس او لرزان، و صاحبان و پرورش دهندگان در برابر ربوبيّت و تدبير او سرشكسته و ذليل هستند، بلند مرتبه و منزّهى اى به شمار در آورنده‏ى قطره‏هاى باران و برگهاى درختان، و زننده كننده‏ى پيكرهاى مردگان براى حشر و زنده شدن، پاك و منزّهى تو، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.

با غريب و بيگانه فقيرى كه با حالت پناهنده شدن و يارى جويى از تو، به درگاه تو روى آورد چه مى‏كنى؟ با كسى كه خود را به آستانه و درگاهت انداخته، و خواهان خشنودى تو بوده، و در پيشگاهت زانو زده و از آنچه بر تو پوشيده نيست، به تو گله و شكايت نمايد، چه مى‏كنى؟ پس اى پروردگار من، مباد كه بهره‏ى من از دعايم، محروميّت، و نصيبم از آنچه از بخشش تو اميدوارم، شكست و خذلان باشد. اى خداوندى كه پيوسته بوده‏اى و همچنان هستى و خواهى بود، چنانكه هر نَفْسى آنچه را كه كسب نموده و عمل مى‏كند، به تو برپاست، اى كسى كه دنيا را به گونه‏اى قرار دادى كه از بين رفته و ماههايش متحوّل گشته، و سالهايش گردش مى‏كند، و تنها تويى كه ماندگار و جاودانى هستى و زمانها تو را پوسيده و كهنه، و روزگاران دگرگون نمى‏سازد. اى خداوندى كه هر روزى در نزد تو نو، و هر روزى‏اى در نزد تو (براى ناتوان و قوى و نيرومند) آماده است، روزيها را ميان آفريدگانت قسمت فرموده و بين گَرْد و گنجشك يكسان قرار داده‏اى.

خداوندا، آن هنگام كه جا بر مردم تنگ مى‏شود از تنگى جا به تو پناه مى‏بريم، خدايا، هنگامى كه روز قيامت بر مجرمان و گناهكاران طولانى مى‏گردد، پس [درازى‏] آن روز را بر ما مانند فاصله دو نماز، كوتاه گردان، خداوندا، هنگامى كه آفتاب نزديك جمجمه‏ها مى‏گشته و فاصله‏ى ميان آن و جمجمه‏ها به اندازه‏ى يك ميل [و فاصله ديدن چشم‏] مى‏گردد، و در سوزش آفتاب به اندازه‏ى سوزش ده سال افزون مى‏گردد، از تو درخواست مى‏كنيم كه با ابر بر ما سايه افكنده، و در حالى كه مردم در آنجا در رفت و آمد هستند، منبرها و صندلى‏هايى براى ما قرار دهى كه بر آن بنشينيم. اجابت فرما، اى پروردگار عالميان، خداوندا، به حقّ اين ستايشها از تو مسئلت دارم كه مرا بيآمرزى، و از من درگذرى، و لباس عافيتت را به تنم بپوشانى، و سلامتى در دينم را روزى‏ام كنى، زيرا من در حالى كه به اجابت تو اعتماد دارم از تو درخواست مى‏نمايم، و در حالى كه به شنيدن دعايم آگاهم به درگاه تو دعا مى‏كنم، پس دعايم را بشنو، و اميدم را قطع، و مدح و ثنايم را ردّ مكن، و دعايم را نوميد و بى‏پاسخ مگذار، كه من به خشنودى تو محتاج و به آمرزشت نيازمندم. از تو درخواست مى‏كنم در حالى كه از رحمتت نوميد نيستم، و تو را مى‏خوانم در حالى كه از سخط و ناخوشايندى‏ات نمى‏هراسم [و اميد خشنودى‏ات را دارم‏]، پروردگارا، پس براى من اجابت فرما، و عفو و گذشتت را به من منّت نِهْ، و در حالى كه تسليم تو هستم جانم را بستان، و به صالحان ملحق فرما، پروردگارا، فضلت را از من باز مدار، اى بسيار بخشنده، و با حالت شكستگى و خذلان مرا به خود وامگذار، اى بسيار مهربان، پروردگارا، هنگام جدايى دوستان بر به زمين افتادنم، و هنگام آرام و خاموش بودن قبر بر تنهايى‏ام، و در صحراى قيامت بر غُربتم، و در پيشگاهت در حالتى كه براى حساب كشى مى‏ايستم بر نياز و حاجتم به تو رحم آر. پروردگارا، به تو پناه مى‏آورم از آتش جهنّم [پس‏] پناهم ده، پروردگارا، و به تو پناه مى‏برم از آتش پس مرا در پناه خود درآور، [پروردگارا،] و از شرّ آتش به تو يارى مى‏جويم پس از آن دورم بدار، پروردگارا با حالت ناراحتى سخت از تو طلب مهربانى مى‏نمايم، پس بر من رحم آر، پروردگارا، به واسطه‏ى عمل جاهلانه‏ام از تو طلب آمرزش مى‏نمايم، پس مرا ببخشاى. دعا كردن به واسطه‏ى نيازم به تو مرا از منزل بيرون كشيده، پس مرا نوميد مگردان. اى بزرگوار اى صاحب نعمتها و نيكوكارى و گذشت، اى آقاى من، اى نيكوكار، اى مهربان، در ميان زارى كنندگان به درگاهت دعايم را مستجاب گردان، و در ميان سخت گريه كنندگان با فرياد و صداى بلند بر اشك چشمم رحم آر، و هنگام بيرون آمدن از دنيا آسودگى‏ام را در ملاقاتِ با خود قرار ده، و ميان مردگان - اى كسى كه اميد بزرگ به او بسته مى‏شود، - عورت [و: عيب‏] مرا بپوش، و هنگامى كه به تنهايى در گودال قبرم قرار مى‏گيرم، بر من مهربان باش، كه تويى آرزو و جايگاه خواسته و مقصودم، به آنچه كه در متوجّه ساختن خواسته‏ام به تو اراده نموده‏ام آگاهى دارى، پس [آن را] برآورده ساز، اى برآورنده‏ى خواسته‏ها [خواسته‏ام را ]برآورده ساز، پس تنها به تو گله نموده و تنها از تو يارى مى‏جويم و به تو اميدوارم، از گناهانم به سوى تو مى‏گريزم پس مرا بپذير، و از دست عدالتت در پناه آمرزش تو در آمده‏ام، پس مرا درياب، و از دست گرفتن با صولت تو به عفو و گذشت پناه مى‏برم پس مرا بازدار، و از دست‏] عقابت به رحمتت احساس آسودگى و راحتى مى‏نمايم پس مرا رهايى ده، و با تسليم [تو شدن يا: اسلام آوردن‏] نزديكى به تو را خواهانم پس مرا به خود نزديك گردان، و از هراس و هنگامه‏ى بزرگ [روز قيامت ]ايمنم گردان، و در سايه‏ى عرش خود قرار ده، و دو بهره‏ى كامل از رحمتت را به من ارزانى دار، و با سلامتى از دنيا نجاتم بخش، و از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آور، و در روز قيامت رويم را سپيده گردان، و آسان حساب كشى بفرما، و به واسطه‏ى درونم [و اعمال و صفات پنهانم‏] رسوايم مفرما، و بر گرفتارى‏ات شكيبا گردان، و چنانكه بدى و ناپسندى را از حضرت يوسف‏[ (عليه‌السلام)] دور داشتى، آن را از من نيز دور دار، و هر چه را كه توان آن را ندارم بر دوشم مَنِهْ، و به سوى خانه‏ى سلامتى و ايمنى [يعنى بهشت‏] هدايت فرما، از قرآن بهره‏مندم گردان، و با گفتار [و اعتقاد ]استوار، ثابت و استوارم گردان، و مرا از [گزند ]شيطان رانده شده محافظت فرما، و به دگرگونى و قدرت و عظمتت مصون و محفوظم بدار، و به بردبارى و آگاهى و وسعت رحمتت از جهنّم نجاتم بخش، و در بهشت فردوس ساكنم گردان، و نگريستن به روى [و اسماء و صفات‏]ات را روزى‏ام گردان، به پيامبرت حضرت محمّد(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) ملحق فرما، و از شيطانها و دوستان آنان و از شرّ هر آسيب رسان كفايتم فرما، خداوندا، و دشمنانم و هركس را كه خواست بدى به من برساند، اگر از راه خشكى آمدند، دلاورشان را ترسو، گروههايشان [يا: گروهشان ]را پراكنده، جنگ افزارشان را كُند، و پاى چهار پايانشان را قطع، همواره بادهاى تند و شكننده را بر آنان مسلّط گردان، تا اينكه آنان را داخل آتش جهنّم بفرمايى، آنان را از دژهايشان فرود آور، ما را از [گرفتن موى ]پيشانى شان متمكّن گردان. اجابت فرما. اى پروردگار عالميان.

خداوندا، بر محمّد و بر آل محمّد درود فرست، درود و رحمتى كه پيشينيان همراه با ابرار و نيكان و سرورِ اهل تقوى و خاتم پيامبران، و راهبر خير و كليد رحمت الهى آن را مشاهده نمايند. خداوندا، اى پروردگار خانه‏ى محترم، و ماه محترم، و پروردگار مشعر محترم، و پروردگار كِن [خانه‏ى كعبه‏] و مقام [حضرت ابراهيم(عليه‌السلام)]، و پروردگار حلّ [زمينهاى غير از حَرَم و خانه كعبه‏] و حرم، درود وسلام ما را به روح حضرت محمّد[(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) ]برسان. سلام بر تو اى رسول خدا، سلام بر تو اى امانت دار خدا، سلام بر تو اى محمّد بن عبداللَّه‏[(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم )]، سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد، زيرا چنانكه خود او را توصيف فرمودى، نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است، خداوندا، برترين درخواستهايى را كه خود او از تو درخواست نموده و برترين تقاضاهايى را كه ديگران براى او تقاضا نموده و تا روز قيامت درخواست مى‏كنند، به او عطا فرما. اجابت فرما، اى پروردگار عالميان.

دعاى امام صادق(عليه‌السلام) در تعقيب نماز مغرب‏

٣ - و نيز از جمله تعقيبات نماز مغرب، دعاى مخصوص به نماز مغرب از روايت معاوية بن عمّار از امام صادق(عليه‌السلام) در تعقيب نمازهاى پنجگانه واجب است، به اين صورت:

أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ الْبَشيرِ النَّذيرِ، أَلسِّراجِ الْمُنيرِ، أَلطُّهْرِ الطّاهِرِ، أَلْخَيْرِ الْفاضِلِ، خاتَم أَنْبِيآئِكَ، وَ سَيَّدِ أَصْفِيآئِكَ، وَ خالِصِ أَخِلّآئِكَ، ذِى الْوَجْهِ الْجَميلِ، وَ الشَّرَفِ الاَْصيلِ، وَ الْمِنَبرِ [يا: أَلْمُنير] النَّبيِلُ، وَ الْمَقامِ الَْمحْمُودِ، وَ الْمَنْهَلِ الْمَشْهُودِ، وَ الْحَوْضِ الْمَوْرُود، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما بَلَّغَ رِسَالَتَكَ، وَ جاهَدَ فى سَبيلِكَ، وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ، وَ عَبَدَكَ حَتّى‏أَتاهُ الْيَقينُ، وَ صَلِّ عَلى آلِهِ الطّاهِرينَ الاَْخْيارِ الاَْتْقِيآءِ الاَْبْرارِ، أَلَّذين انْتَجَبْتَهُمْ لِدينِكَ، وَ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ، وَ ائْتَمَنْتَهُمْ عَلى وَحْيِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خُزّانَ عِلْمِكَ، وَ تَراجِمَةَ كَلِماتِكَ، وَ أَعْلامَ نُورِكَ، وَ حَفَظَةَ سِرِّكَ، وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهيراً. أَللّهُمَّ، انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ، وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِمْ، وَ تَحْتَ لَوآئِهِمْ، وَلاتُفَرِّقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ، وَاجْعَلْنى بِهِمْ عِنْدَك وَجيهاً فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ، أَلَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ، وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ.

أَلْحَمْدُللَّهِ‏ِ الَّذى أَذْهَبَ [يا: ذَهَبَ‏] بِالنَّهارِ بِقُدْرَتِهِ، وَ جَآءَ بِاللَّيْلِ بِرَحْمَتِهِ خَلْقاً جَديداً، وَ جَعَلَهُ لِباساً وَ سَكَناً، وَ جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ [يا: دآئِبَيْنِ‏] لِيُعْلَمَ بِهِما عَدَدُ السِّنينَ وَالْحِسابِ، أَلْحَمْدُللَّهِ‏ِ عَلى إِقْبالِ اللَّيْلِ وَإِدْبارِ النَّهارِ، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ [عَلى ]آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَصْلِحْ لى دينِىَ الَّذى هُوَ عِصْمَةُ أَمْرى، وَ أَصْلِحْ لى دُنْياىَ الَّتى فيها مَعيشَتى، وَ أَصْلِحْ لى آخِرَتِىَ الَّتى إِلَيْها مُنْقَلَبى، وَاجْعَلِ الْحَياةَ زِيادَةً لى فى كُلِّ خَيْرٍ، وَاجْعَلِ الْمَوْتَ راحَةً لى مِنْ كُلّ سُوءٍ، وَاكْفِنى أَمْرَ دُنْياىَ وَ آخِرَتى بِما كَفَيْتَ بِهِ أَوْلِيآئَكَ وَ خَيْرَتَكَ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ، وَاصْرِفْ عَنِّى شَرَّهُما، وَ وَفِّقْنى لِما يُرْضيكَ عَنّى، ياكَريمُ، أَمْسَيْتُ، وَالْمُلْكُ للَّهِ‏ِ الْواحِدِ الْقَهّارِ وَ ما فِى اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، أَللّهُمَّ، إِنّى وَ هذَا اللَّيْلُ وَ النَّهارُ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِكَ، فَاعْصِمْنى فيهِما بِقُوَّتِكَ، و لا تُريهِما [يا: لاتُرِهِما] جُرْأَةً مِنّى عَلى مَعاصيكَ، وَلا رُكُوباً مِنّى لَِمحارِمِكَ، وَاجْعَلْ [عَمَلى فيهِما مَقْبوُلاً، وَسَعْيى مَشْكُوراً، وَ يَسِّرْلى ما أَخافُ عُسْرَهُ، وَ سَهِّلْ لى ما صَعُبَ‏] عَلَىَّ أَمْرُهُ، وَاقْضِ لى فيهِ بِالْحُسْنى. وَ آمِنّى مَكْرَكَ، وَلا تَهْتِكَ عَنّى سِتْرِكَ، وَلا تُنْسِنى ذِكْرَكَ، وَلا تَحُلْ بَيْنى وَ بَيْنَ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ، وَ لا تَكِلْنى إِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً، وَلا إِلى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، ياكَريمُ.

أَللّهُمَّ، افْتَحْ مَسامِعَ قَلْبى لِذِكْرِكَ حَتّى أَعِىَ وَحْيَكَ، وَأَتَّبِعَ كِتابَكَ، وَأُصَدِّقَرُسُلَكَ، وَ أُوْمِنَ بِوَعْدِكَ، [وَ أَخافَ وَعيدَك‏]، وَ أُوْفِىَ بِعَهْدِكَ، وَأَتَّبِعَ أَمْرَكَ، وَاجْتَنِبَ نَهْيَكَ، أَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ، وَلا تَمْنَعْنى فَضْلَكَ، وَلا تَحْرِمْنى عَفْوَكَ، وَاجْعَلْنى أُوالى أَوْلِيآئَكَ، وَأُعادى أَعْدآئَكَ، وَارْزُقْنِى الرَّهْبَةَ مِنْكَ، وَالرَّغْبَةَ إِلَيْكَ، وَالْخُشُوعَ وَالْوَقارَ وَ التَّسليمَ لاَِمْرِكَ وَالتَّصْديقَ بِكِتابِكَ وَ اتِّباعِ سُنَّةِ نَبِيِّكَ(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ). أَللّهُمَّ، إِنّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لاتَقْنَعُ، وَ بَطْنٍ لا يَشْبَعُ [يا: لاتَشْبَعُ‏]، وَ عَيْنٍ لاتَدْمَعُ، وَ قَلْبٍ لايَخْشَعُ، وَ صَلاةٍ لاتُرْفَعُ، [وَ عَمَلٍ لايَنْفَعُ‏]، وَ دُعآءٍ لايُسْمَعُ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوءِ الْقَضآءِ وَ دَرَكِ الشَّقآءِ وَ جَهْدِ الْبَلآءِ وَ شَماتَةِ الاَْعْدآءِ، وَ مِنْ عَمَلٍ لايُرْضى، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ وَ الْقَهْرِ وَ الْعَذْرِ وَ مِنْ ضيقِ الصَّدْرِ وَ مِنْ شَتاتِ الاَْمْرِ وَ مِنَ الدّآءِ الْعُضالِ وَ غَلَبَةِ الرِّجالِ وَ خَيْبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْنَّظَرِ فِى النَّفْسِ وَالدّينِ وَالاَْهْلِ وَ الْمالِ وَالْوَلَدِ وَ عِنْدَ مُعانِيَةَ الْمَوْتِ، وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ إِنْسانِ سَوْءٍ وَ جارِ سَوْءٍ وَ قَرينِ سَوْءٍ وَ يَوْمِ سَوْءٍ وَ ساعَةِ سَوْءٍ وَ مِنْ شَرِّ ما يَلِجُ فِى الاَْرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها، وَ مِنْ شَرِّ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَ ما يَعْرُجُ فيها، وَ مِنْ شَرِّ طَوارِقِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِلاّ طارِقاً ٢٩٠ يَطْرُقُ بِخَيْرٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دآبَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها، إِنَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ، فَسَيَكْفيكَهُمُ اللَّهُ، وَ هُوَ الْسَّميعُ الْعَليمُ، أَلْحَمْدُللَّهِ‏ِ الَّذى قَضى‏عَنّى صَلاةً كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً.

- خداوندا، بر حضرت محمّد مژده و بيم دهنده، چراغ روشن، پاك و پاكيزه‏ى، خير افزون، خاتم پيامبران و سرور برگزيدگان، و نابِ دوستانت، صاحب چهره‏ى زيبا و شرافت ريشه‏دار و منبر [يا: روشنگر] بزرگوار، و جايگاه ستوده، وسرچشمه‏ى نمايان، و حوضى كه [پيروان واقعى‏اش‏] بر آن وارد مى‏شوند، درود فرست، خدايا، بر حضرت محمّد درود فرست چنانكه رسالت خويش را تبليغ، و در راه تو جهاد و كوشش، و نسبت به اُمّت خويش خير خواهى نمود، و تا هنگام فرا رسيدن يقين [يعنى مرگ‏] تو را پرستيد، و بر خاندان او كه پاكيزگان و نيكان و تقوا پيشگان و ابرار و خوبان هستند، هم آنان كه ايشان را براى دين خود انتخاب، و از ميان مخلوقاتت برگزيدى، و امين بر وحى خويش قرار داده، و گنجينه داران علم و ترجمه كنندگان و شارحان كلماتت، و پرچمها و نشانه‏هاى نور خويش و نگاهبانان اسرارت قرار دادى، و پليدى را از ايشان بر طرف نموده، و به گونه‏ى ويژه‏اى پاكيزه نمودى، درود فرست. خدايا، ما را به واسطه‏ى دوست داشتن آنان سود بخش، و در ميان گروه ايشان و زير پرچمشان محشور گردان، و بين ما و ايشان جدايى ميانداز، و به واسطه‏ى ايشان در نزد خود در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان [درگاهت‏] كه نه بيمى برايشان است، و نه اندهگين مى‏شوند، قرار ده.

سپاس خدايى را كه روز را به قدرت خويش برد، و شب را با رحمتش به عنوان آفريده‏ى نو آورد، و آن را پوشاننده‏ى [عيب و نقص‏] و مايه‏ى آرامش قرار داده، و شب و روز را به عنوان دو نشانه [يا: گردش كننده به صورت مُستمرّ ]قرار داد، تا شماره‏ى سالها و حساب به وسيله‏ى آن دو معلوم گردد، سپاس خداوند را به خاطر روى آوردن شب و پشت كردن و سپرى شدن روز، خداوندا، بر محمّد و [بر] آل محمّد درود فرست، و دينم را كه مايه‏ى عصمت و نگاهدارنده‏ى امورم، و دنيايم را كه گذران زندگانى من در آن است، و آخرتم را كه بازگشتم به سوى آن است اصلاح فرما، و زندگانى را براى من مايه‏ى فزونى در هر خير، و مرگ را آسودگى از بدى قرار ده، و امور دنيا و آخرتم را به آنچه دوستان و برگزيدگان از بندگان صالح خويش را كفايت فرمودى، كفايت فرما، و شرّ آن دو [يعنى دنيا و آخرت يا: شب و روز] را از من بازدار، و مرا به آنچه كه تو را از من خشنود سازد مؤفّق گردان، اى كريم، شب كردم در حالى كه فرمانروايى و آنچه در شب و روز است. براى خداوند يگانه قهّار و بسيار چيره مى‏باشد، خداوندا، من و اين شب و روز دو آفريده از آفريده‏هاى تو مى‏باشيم، پس به قدرت خويش مرا در آن دو [از گناه‏] نگاه دار، و جرأت و دليرى بر [انجام‏] گناهانت و ارتكاب محرّماتت را از من به آن دو نشان نده، و [عملم را در آن دو مقبول و كوششم را مورد سپاس خويش قرار ده، و هرچه كه از مشكلى و سختى آن هراس دارم بر من آسان گردان، و آنچه امر آن بر من ]مشكل است راحت بفرما]، و با [عمل‏] نيكوتر آن را به پايان بر، از مكر خويش ايمن ساز، و پرده‏ام را ندر، و يادت را فراموشم منما، و ميان من و حول و قوّه‏ات چيزى را حايل مگردان، و هيچگاه به اندازه‏ى چشم بر هم زدنى به خود و به هيچ كدام از مخلوقاتت واگذار مكن. اى بزرگوار.

خداوندا، گوشهاى دلم را براى [دريافت ]يادت بگشاى تا وحى‏ات را دريافته، و از كتابت پيروى، و پيامبرانت را تصديق نمايم، و به وعده‏ات ايمان آورده [و از وعده‏ى عذابت بيم داشته،] و به پيمانت وفا نموده، و از دستورت پيروى كنم، و از آنچه نهى نموده‏اى پرهيز نمايم. خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و روى‏ات را از من برمگردان، و فضلت را از من باز مدار، و مرا از عفوت محروم منما، و چنانم قرار ده كه دوستانت را دوست، و دشمنانت را دشمن بدارم، و بيم و هراس از خود و ميل و رغبت به سويت و خشوع و وقار و تسليم در برابر امرت و تصديق به كتابت و پيروى از سنّت و روش پيامبرت(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) را روزى‏ام گردان. خداوندا، به تو پناه مى‏برم از نَفْسى كه [به چيزى‏] بسنده نمى‏كند، و از شكمى كه سير نمى‏گردد، و از چشمى كه اشك نمى‏ريزد، و دلى كه فروتن و خاشع نمى‏گردد، و نمازى كه بالا برده نمى‏شود [و پذيرفته نمى‏گردد]، [و عملى كه سودمند نيست‏] و دعايى كه شنوده نمى‏شود، [و مورد اجابت قرار نمى‏گيرد.]، و به تو پناه مى‏برم از قضاء [و اراده‏ى حتمى‏] بد، و پيوستن [ويا: پيآمد ]بدبختى، و بلاى طاقت فراسا و بسيار سخت، و شماتت و شادمانى دشمنان، و از عملى كه مورد پسند تو نباشد. و به تو پناهنده مى‏برم از كفر و فقر و چيرگى و فريب خوردن و از دلتنگى و از پراكندگى امور و از درد و بيمارى سخت و غالب، و غلبه‏ى مردان [و دشمنان ]و بد عاقبتى و بد منظرى درباره‏ى خود و دين و خانواده و مال و دارايى و فرزند و هنگام مشاهده‏ى مرگ. و به خدا پناه مى‏برم از انسان بد، و همسايه‏ى بد، و دوست و همراه بد، و روز بد و ساعت و لحظه‏ى بد، و از شرّ هر چه در زمين وارد و از آن خارج مى‏گردد، و از شرّ آنچه از آسمان فرود آمده و به سوى آن بالا مى‏رود، و از شرّ پيشامدها و گرفتاريهاى شب و روز، مگر پيشامدى كه همراه با خير و خوبى وارد شود، و از شرّ هر جنبنده‏اى كه تو [موى‏] پيشانى آن را گرفته‏اى، براستى كه پروردگارم بر راه است استوار است. پس خداوند خود تو را از [شرّ] آنها كفايت خواهد نمود و اوست شنوا و آگاه، سپاس خدايى را كه نماز [ديگرى‏] را كه به عنوان نوشته [و واجب ]معيّن و وقت دار بر مؤمنان نوشته و واجب فرموده، از ناحيه‏ى من برآورده ساخت.

وقت انجام سجده‏ى شكر

٤ - هنگامى كه از تعقيب نماز فراغت پيدا كردى، اگر خواستى هم اكنون دو سجده‏ى شكر را به كيفيّتى كه ذكر خواهيم نمود، بجا آور، و اگر خواستى آن را به بعد از فراغت از تمام اعمال و نمازها و دعاهاى بين نماز مغرب و عشا تأخير بيانداز، به گونه‏اى كه سجده‏ى شكر آخرين عمل تو در بين نماز مغرب و عشا باشد، پس اگر خواستى دو سجده‏ى شكر را به اين صورت انجام بده:

كيفيّت انجام دو سجده‏ى شكر ابوعبيدة مى‏گويد: شنيدم كه امام باقر(عليه‌السلام) در حال سجده‏٢٩١ مى‏فرمود:

أَسْأَلُكَ بِحَقِّ حَبيبِكَ مُحَمَّدٍ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) إِلاّ بَدَّلْتَ سَيِّئآتى حَسَناتٍ، وَ حاسَبْتَنى حِساباً يَسيراً.

- به حق حبيبت حضرت محمّد(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) از تو درخواست مى‏نمايم كه بديهايم را [به كارهاى نيك ]مبدّل فرموده، و از من حساب كشى آسان نمايى.

سپس در سجده‏ى دوّم فرمود:

أَللّهُمَّ، بِحَقِّ حَبيبِكَ مُحَمَّدٍ(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) إِلاّ كَفَيْتَنى مَؤُونَةَ الدُّنْيا وَ كُلَّ هَوْلٍ دُونَ الْجَنَّةِ.

- خداوندا، به حقّ محبوبت حضرت محمّد(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) [از تو درخواست مى‏نمايم‏] كه سختى دنيا، و تمام هول و هراسها را تا رسيدن به بهشت از من كفايت فرمايى.

سپس در سجده‏ى سوّم فرمود:

أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ حَبيبِكَ(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) لَمّا غَفَرْتَ لِىَ الْكثَيرَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْقَليلَ، وَ قَبِلْتَ مِنْ عَمَلِىَ الْيَسيرَ.

- به حقّ حبيبت حضرت محمّد(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) از تو تقاضا دارم كه گناهان فراوان و اندك مرا آمرزيده، و عمل اندكم را از من بپذيرى.

سپس در سجده‏ى چهارم فرمود:

أَللّهُمَّ، بِحَقِّ حَبيبِكَ مُحَمَّدٍ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم )، لَمّا أَدْخَلْتَنِى الْجَنَّةَ، وَ جَعَلْتَنى مِنْ سُكَّانِها، وَ لَمّا نَجَّيْتَنى مِنْ سَفعاتِ النّارِ بِرَحْمَتِكَ.

- خداوندا، به حقّ محبوبت حضرت محمّد(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) [از تو درخواست مى‏نمايم‏] كه مرا داخل بهشت نموده، و از ساكنان آن قرار داده، و به رحمت خويش، از زبانه‏هاى فراگيرنده‏ى آتش [جهنّم‏] نجاتم بخشى.

(پايان روايت مذكور)

اشكال و جواب‏

اگر به ذهن كسى خطور كند كه در اين روايت نيامده كه اين دو سجده شكر براى نماز مغرب است.

در جواب گفته مى‏شود: از اينكه اصحاب و راويان ما آن را در دو سجده‏ى شكر بعد از نماز مغرب آورده و آن دو را براى مغرب تعيين كرده‏اند، معلوم مى‏شود كه آن از طريق روايت ديگرى به آنها رسيده است.

٥ - پيش از اين در تعقيب سجده نماز ظهر آنچه را كه هنگام بلند كردن سر از سجده گفته و بدان عمل مى‏شود، ذكر نموديم، بنابراين به هر مقدار از آن كه در مورد عموم سجده‏ى شكر نمازهاى واجب مى‏باشد، عمل شود.

فصل بيست و پنجم: نمازهاى مستحبّى بين نافله‏هاى نماز مغرب، و نماز عشا و فضيلت آنها فضيلت نماز مستحبّى بين نماز مغرب و عشاء در روايت آمده كه امام صادق(عليه‌السلام) به نقل از پدر بزرگوارش(عليهما‌السلام) فرمود كه رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمودند: در ساعت غفلت نماز بخوانيد، اگر چه دو ركعت باشد، زيرا اين دو ركعت انسان را در دار كرامت الهى وارد مى‏كنند.

همچنين در روايت ديگر در فضيلت آن آمده است كه: امام صادق(عليه‌السلام) به روايت از پدر بزرگوارش(عليهما‌السلام) فرمود كه رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمودند: در ساعت غفلت نماز نافله بخوانيد، هر چند دو ركعت مختصر باشد، زيرا اين دو ركعت انسان را در دارِ كرامت الهى وارد مى‏كنند. عرض شد: اى رسول خدا، ساعت غفلت كجا است؟ فرمود: بين مغرب و عشا.

نمازهاى مستحبّى بين نماز مغرب و عشا اينك نمازهايى را كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مى‏شود، با استفاده از روايات برگزيده و ذكر مى‏كنيم:

١ - در روايت آمده كه امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: هركس بين نماز مغرب و عشا دو ركعت نماز بخواند، به اين صورت كه در ركعت اوّل سوره‏ى حمد و فرمايش خداوند متعال را بخواند كه مى‏فرمايد:

وَ ذَاالنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً، فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ، فَنادى فِى الظُّلُماتِ: أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، سُبْحانَكَ، إِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْنالَهُ، وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمَّ، وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ .٢٩٢

- و ذوالنون [يعنى حضرت يونس(عليه‌السلام)] را [به ياد آور ]آن هنگام كه خشمگين [از عمل قوم خويش‏] رهسپار شد، و گمان نمود كه ما نمى‏توانيم بر او تنگ بگيريم، پس در ميان تاريكيها ندا داد كه: معبودى جز تو نيست، پاك و منزّهى، براستى كه من از ستمكاران بودم، پس [دعاى‏] او را اجابت نموده، و او را از غم و اندوه نجات بخشيديم، و اينچنين مؤمنان را رهايى مى‏بخشيم.

و در ركعت دوّم، سوره‏ى حمد و فرمايش خداوند متعال را بخواند كه مى‏فرمايد:

وِ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لايَعْلَمُها إِلاّ هُوَ، وَ يَعْلَمُ ما فِى الْبِرَّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ يَعْلَمُها، وَلا حَبَّةٍ فِى ظُلُماتِ الاَْرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا يابِسِ إِلّا فى كِتابٍ مُبينٍ .٢٩٣

- و كليدهاى غيب در نزد اوست و جز او از آن آگاه نيست، و تمام آنچه را كه در خشكى و درياست مى‏داند، و [تا حتّى ]هيچ برگى [از درخت ]نمى‏افتد مگر اينكه به آن آگاه است، و هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى زمين وهيچ تر و يا خشكى نيست مگر اينكه در كتاب مُبين [الهى ]وجود دارد.

و وقتى از قرائت آن فراغت پيدا كرد، دستهاى خود براى قنوت را بالابرده و بگويد:

أَللَّهُمَّ، إِنّى أَسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتى لايَعْلَمُها إِلاّ أَنْتَ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [يا: آلِ مُحَمَّدٍ]، وَ أَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَ كَذا

- خداوندا، به [حق‏] كليدهاى غيب كه جز تو آن را نمى‏داند، از تو خواهانم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى، و به من چنين و چنان كنى.٢٩٤

و بعد بگويد:

أَللّهُمَّ، أَنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتى، وَالْقادِرُ عَلى طَلِبَتى، تَعْلَمُ حاجَتى، فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ -عليهم‌السلام -لَمّا قَضَيْتَها لى .

- خدايا، تويى سرپرست نعمت، و توانا بر [برآوردن ]خواسته‏ام، حاجتم را مى‏دانى، پس به حقّ محمّد و آل محمّد - كه سلام بر او و ايشان باد - از تو خواهانم كه آنها را براى من برآورده سازى.

و حاجت خويش را از خداوند - جلّ جلاله - بخواهد، خداوند هرچه را كه خواسته به او عطا مى‏فرمايد، زيرا پيامبر اكرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمود: دو ركعت غُفَيْله را ترك نكنيد، و آن دو ما بين نماز مغرب و عشا خوانده مى‏شوند.

٢ - از امام صادق از پدر بزرگوارش از جدّ بزرگوارش از پدر بزرگوارش نقل شده كه امير المؤمنين(عليهم‌السلام) فرمود: هنگام وفات رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) به او عرض كرديم: اى رسول خدا، سفارشى به ما بفرما. فرمود: شما را سفارش مى‏كنم به خواندن دو ركعت نماز بين مغرب و عشا، به اين صورت كه در ركعت اوّل سوره‏ى حمد و ده بار سوره‏ىإِذا زُلْزِلَتِ الاَْرْضُ زِلْزالَها، و در ركعت دوّم سوره‏ى حمد و پانزده بار سورهقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد را قرائت مى‏كنى.

زيرا هركس اين را در هر ماه انجام دهد، از تقوى پيشگان خواهد بود، و اگر در هر سال انجام دهد از نيكوكاران خواهد بود، و اگر در هر جمعه و هفته‏اى يك بار انجام دهد از نمازگزاران خواهد بود، و اگر در هر شب انجام دهد، در بهشت جاى مرا تنگ خواهد نمود٢٩٥، و ثواب آن را جز خداوندى كه پروردگار عالَميان است، نمى‏تواند به شماره درآورد.

٣ - روايت شده كه بعضى از مَوالى ما و ائمّه(عليهم‌السلام) درباره‏ى گفتار خداوند متعال كه مى‏فرمايد:

إنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطْأً وَ أَقْوَمُ قيلاً .٢٩٦

- و براستى كه پديده [و نماز] شب از لحاظ موافقت [زبان با دل ]سخت‏تر، و از لحاظ گفتار استوارتر است.

فرمود: [مقصود از آيه‏ى شريفه‏] همان دو ركعت بعد از مغرب است، كه در ركعت اوّل سوره‏ىفاتِحَةُ الْكِتاب و ده آيه از اوّل سوره‏ى بقره و آيه‏ى سَخَره‏٢٩٧ و آيه‏ى إِلهُكمْ إِلهُ واحِدٌ تا آخر يعنى تا: لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ٢٩٨ و پانزده بار سوره‏ى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد؛ و در ركعت دوّم سوره‏ى فاتِحَةُ الْكِتاب و آية الكرسى‏٢٩٩ و آخر سوره‏ى بقره ازللَّهِ‏ِ ما فِى السَّمواتِ تا آخر سوره‏٣٠٠، و پانزده بار سوره‏ىقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد را قرائت مى‏كنى. و بعد از خواندن آن دو ركعت، هر دعايى كه خواستى مى‏كنى.

حضرت فرمود: هركس اين را انجام دهد و بر آن مواظبت نمايد، خداوند در برابر هر نماز براى او ششصد هزار حجّ مى‏نويسد.

اين نماز به طريق ديگر نيز روايت شده كه مطلبى افزون بر اين دارد به اين صورت كه در آن آمده است: بعد از گفتن سلام نماز بگو:

أَللّهُمَّ، مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالاَْبْصارِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ وَ دينِ نَبِيِّكَ [وَ وَلِيِّكَ‏]، وَلا تُزِعْ قَلْبى بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنى، وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً، إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهّابُ، وَ أَجِرْنى مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ، أَللّهُمَّ، امْدُدْ[لى‏] فى عُمْرى، وَ انْشُرْ عَلَىَّ رَحْمَتَكَ، وَ أَنْزِلَ عَلَىَّ مِنْ بَرَكاتِكَ، وَ إِنْ كُنْتُ عِنْدَكَ فى اُمِّ الْكِتابِ شَقِيّاً، فَاجْعَلْنى سَعيداً؛ فَإِنَّكَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَ تُثْبِتَ، وَ عِنْدَكَ أُمُّ الْكِتابِ .

- خداوندا، اى گرداننده و زير و رو كننده‏ى دلها و ديدگان، قلبم را بر دينت و دين پيامبرت [و ولىّ‏]ات استوار گردان، و دلم را بعد از آنكه هدايت فرمودى، منحرف مفرما، و رحمتى از جانب خويش به من ارزانى دار، براستى كه تو بسيار بخشنده‏اى، و مرا به رحمت خويش از آتش جهنّم در پناه خويش درآور. خداوندا، عمر مرا طولانى گردان، و رحمتت را بر من بگستران، و بركاتت را بر من فرودآور، و اگر در نزد تو در كتاب مادر [علمِ تو] بدبخت هستم، پس مرا سعادتمند قرار ده، كه تو هرچه را بخواهى محو و يا ثابت مى‏گردانى، و كتاب مادر تنها در نزد توست.

و ده بار بگو:أَسْتَجيرُ بِاللَّهِ مِنَ النّارِ .:

(به خدا پناه مى‏برم از آتش جهنّم.)

و ده بار بگو:أَسْأَلُ اللَّهَ الْجَنَّةَ.:

(از خدا بهشت را خواهانم.)

و ده بار بگو:أَسْأَلُ اللَّهَ الْحُورَ الْعينَ .:

(از خدا حورعين و زنان سياه و درشت چشم بهشتى را خواهانم.)

٤ - روايت شده كه امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: هركس بعد از نماز مغرب چهار ركعت نماز بخواند، و در هر ركعت از آن پانزده بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد قرائت كند، وقتى نماز را تمام مى‏كند، بين او و خداوند متعال گناهى نمى‏ماند كه خدا آن را نبخشيده باشد.

٥ - روايت شده كه امام رضا(عليه‌السلام) فرمود: هركس نماز مغرب را بخواند و بعد از آن چهار ركعت نماز بخواند، و سخن نگويد تا اينكه ده ركعت ديگر نماز بخواند، به اين صورت كه در هر ركعت سوره‏ىفاتِحَةُ الْكِتاب و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد را قرائت كند، براى او برابر با [يا: به منزله‏ى‏] آزاد كردن ده بَرده خواهد بود.

٦ - منقول است كه امام صادق(عليه‌السلام) فرمود رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) فرمودند: نماز نافله بخوانيد، اگر چه دو ركعت مختصر باشد، زيرا آن دو انسان را در دار كرامت الهى وارد مى‏كنند. عرض شد: اى رسول خدا، مقصود از اين دو ركعت مختصر چيست؟ فرمود: دو ركعتى كه در آن تنها حمد را قرائت مى‏كنى. عرض شد: اى رسول خدا، كى بخوانم؟ فرمود: بين نماز مغرب و عشا.

ما به خاطر ترس از تنگى وقت و عدم درك اوّل وقت نماز عشا تنها به برخى از نمازها و دعاهاى بين نماز مغرب و عشا كه روايت شده، بسنده نموديم، البتّه آنچه ذكر كرديم براى كسى كه آنها را با ادب و اخلاصِ در عبادات انجام دهد، كفايت مى‏كند.

آخرين تعقيب نماز مغرب از امور مهمّ ختم كردن آخر تعقيب نماز مغرب است به دعايى كه ذكر آن در آخر دعاهاى نماز ظهر گذشت، يعنى همان دعاى ابن خانبه كه براى جبران و اصلاح غفلتها و جنايتها و گناهان قلبى است كه در نماز از انسان صادر مى‏شود.