آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه0%

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه نویسنده:
گروه: سایر کتابها

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: روح الله ولى ابرقوئى
گروه: مشاهدات: 21158
دانلود: 3512

توضیحات:

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 378 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21158 / دانلود: 3512
اندازه اندازه اندازه
آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

8 -آداب معنوى آداب مربوط به اموات و موت

مستحبات و مكروهات حالت احتضار و بعد از مرگ

١. مستحب است در حال احتضار شهادتين و اقرار به امامت ائمه اثنى عشرعليهم‌السلام و كلمات فرج را طورى براى محتضر بخوانند كه محتضر بشنود.(٧٤٧)

٢. در صورتى كه جان كندن محتضر دشوار باشد، بهتر است ، در صورتى كه اذيت نشود، بستر او را به جايى انتقال دهند كه همواره در آن جا نماز مى خوانده است.(٧٤٨)

٣. مستحب است كه سوره هاى ، يس ، صافات ، احزاب ، آية الكرسى ، آيه پنجاه و چهارم سوره اعراف و سه آيه آخر بقره بر بالين محتضر خوانده شود تا زودتر راحت گردد.(٧٤٩)

٤. مستحب است كه بعد از مرگ چشم هاى ميت را ببندند و لب و دهانش را روى هم نهاده و دو فك او را با دستمالى ببندند.(٧٥٠)

٥. بهتر است كه بعد از مرگ ، دو دست ميت را به طرف دو پهلويش بكشند.(٧٥١)

٦. مستحب است كه بعد از مرگ ، پاهاى ميت را بكشند تا راست قرار گيرد و پارچه اى روى او بيندازند.(٧٥٢)

٧. مستحب است كه در شب چراغى كنار ميت روشن كنند.(٧٥٣)

٨. مستحب است كه مؤ منين را از مرگ ميت خبردار كنند تا براى تشييع جنازه او حاضر شوند.(٧٥٤)

٩. مستحب است كه در تجهيز ميت ، يعنى غسل دادن ، كفن و دفن او عجله كنند، مگر آن كه در مردن او شك داشته باشند و وضع او مشتبه باشد كه بايد در اين صورت صبر كنند تا به مرگ او يقين حاصل نمايند.(٧٥٥)

١٠. مستحب است كه اگر ميت در شب مرده است در محل جان دادنش ‍ چراغى روشن كنند.(٧٥٦)

١١. مستحب است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد:اللهم اغفرلى الكثير من معاصيك واقبل منى اليسير من طاعتك يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير اقبل منى اليسير واعف عنى الكثير انك انت العفو الغفور اللهم ارحمنى فانك رحيم.(٧٥٧)

١٢. مستحب است او را پس از مردن در پارچه اى مانند چادر شب بپيچند. زيرا پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و ائمه چنين مى كردند.(٧٥٨)

١٣. كراهت دارد كه در حال جان كردن به بدن محتضر مس شود.(٧٥٩)

١٤. كراهت دارد بر شكم محتضر چيزى سنگين نهاده شود.(٧٦٠)

١٥. تنها گذاشتن او مكروه است

١٦. حاضر شدن شخص جنب و حائض بر بالين كسى كه در حال احتضار است ، كراهت دارد.(٧٦١)

١٧. حرف زدن زياد و گريه كردن نزد محتضر مكروه است

١٨. تنها گذاشتن زنان در نزد محتضر مكروه است.(٧٦٢)

آداب كفن و كفن كردن

١. مستحب است كفن از مقدار واجب بيشتر باشد.(٧٦٣)

٢. مستحب است كفن ميت از جامه اى نباشد كه از پوست حيوان حلال گوشت يا از مو و پشم حيوان حلال گوشت درست شده باشد.(٧٦٤)

٣. مستحب است انسان در حال سلامتى كفن ، سدر و كافور خود را تهيه كند.(٧٦٥)

٤. مستحب است كه علاوه بر سه قطعه واجب كفن قطعه ديگرى به عنوان لفافه به درازاى سه ذراع و نيم و پهناى يك وجب الى يك وجب و نيم به ران ميت بپيچند، به طورى كه چيزى از ميانه خاصره تا سر زانوهاى ميت بيرون نماند.(٧٦٦)

٥. مستحب است براى پيچيدن لفافه از خاصره آغاز نموده و دو ران ميت را به هم بچسبانند و آخر پارچه را از زير دو پاى ميت بيرون آورده و در زير قسمت نهايى لفافه فرو برند.(٧٦٧)

٦. مستحب است مقدارى پنبه بين دو سرين ميت بگذارند، به طورى كه عورتين او را بپوشاند.(٧٦٨)

٧. مستحب است مقدارى ذريره كه نوعى بوى خوش است ، روى پنبه بگذارند و بعد پنبه را بين دو سرين قرار دهند.(٧٦٩)

٨. بهتر است ، اگر مى ترسند كه چيزى از مجراى غايط ميت بيرون آيد و كفن را آلوده كند، مجرى را با مقدارى از آن پنبه پر كنند، بلكه با مجراى حيض ‍ زن نيز چنين كنند؛ لازم به ذكر است كه همه اين اعمال را قبل از پيچيدن لفافه انجام مى دهند.(٧٧٠)

٩. مستحب است بعد از قرار دادن ميت در سرتاسرى واجب و پيچيدنش ، لفافه ديگرى (لفافه دوم ) بر او بپوشانند و بهتر است كه آن لفافه برد يمانى باشد.

١٠. استحباب لفافه سوم مخصوصا در مورد زنان تقويت شده است

١١. در مورد ميت مرد مستحب است كه پارچه اى به عنوان عمامه دور سر او بپيچند و دو طرف آن را زير چانه ميت قرار دهند؛ به اين نحو كه تحت الحنك سمت راست روى تحت الحنك سمت چپ قرار گيرد و مجددا سمت چپى را روى سمت راستى قرار داده و هر دو را به طرف سينه ميت بكشند.

١٢. در مورد ميت زن مستحب است كه به جاى عمامه ، مقنعه اى بر سرشان نهاده و با لفافه اى به عنوان سينه بند پستان هاى ايشان را بسته در پشت ميت گره بزنند.

١٣. مستحب است كفن ميت از پارچه خوبى تهيه شود و او را به نحو خوبى كفن كنند.

١٤. مستحب است كه كفن را با مال پاك و حلال و بدون شبه تهيه و خريدارى نمايند.

١٥. بهتر است كفن از جنس پنبه و سفيد رنگ باشد؛ سواى حبره كه مستحب است سرخ رنگ باشد.

١٦. مستحب است كفن پارچه اى باشد كه شخص با آن احرام بسته و يا در آن نماز خوانده است

١٧. مستحب است كه اگر كفن احتياج به دوختن دارد از رشته هاى خود كفن گرفته و آن را بدوزند.

١٨. مستحب است كه مقدارى از كافور و زيره را به هر يك از قطعه هاى كفن بپاشند.

١٩. مستحب است كه در حاشيه همه قطعات كفن و بر جريدتين (چوب ترى كه روى ترقوه ميت مى گذارند) بنويسد:فلانى پسر فلانى (يعنى نام ميت و پدرش نوشته شود) شهادت مى دهد به اين كه جز اللّه تعالى هيچ معبودى نيست و او يكتا است و شريكى ندارد. همچنين شهادت مى دهد به اين كه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله فرستاده خداست و على بن ابيطالب ، حسن ، حسين ، على ، محمد، جعفر، موسى ، على ، محمد، على ، حسن و مهدىعليهم‌السلام امامان و سادات و قائدان اويند و اين كه قيامت و ثواب و عقاب حق است.

٢٠. بهتر است بر كفن ميت دعاى جوشن كبير بنويسند. البته بهتر اين است كه همه اينها در حاشيه نوشته شود كه از نجس شدن ايمن باشد.(٧٧١)

٢١. مكروه است براى پيراهن ميت كه جامه دوم اوست ، آستين درست كنند.(٧٧٢)

٢٢. مكروه است كه كفن به وسيله چاقو يا قيچى آهنى بريده شود، بلكه سزاوار است با دست بريده شود.(٧٧٣)

مستحبات و مكروهات حنوط ميت

* حنوط يعنى ماليدن كافور به پيشانى ، كف دست ها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها كه اين عمل واجب مى باشد.

١. مستحب است كه بر سر بينى ميت كافور بمالند.(٧٧٤)

٢. مستحب است كه در حنوط ميت مراعات ترتيب بين اعضاى سجود انجام گيرد. پس مستحب است اول كافور را به پيشانى ميت بمالند.(٧٧٥)

٣. مستحب است كه ميت را پيش از كفن كردن حنوط نمايند.(٧٧٦)

٤. مستحب است كه قدرى تربت حضرت سيدالشهداءعليه‌السلام را كافور مخلوط كنند، ولى بايد به جاهايى كه بى احترامى مى شود، نرسانند.(٧٧٧)

٥. مستحب است كه به زير بغل ها، گودى روى سينه و مفاصل استخوان هاى ميت كافور بمالند.(٧٧٨)

٦. مكروه است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو كنند.(٧٧٩)

٧. مكروه است كه مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر را با كافور مخلوط كنند.(٧٨٠)

مستحبات تشييع جنازه

١. مستحب است كه تشييع كنندگان هنگام تشييع جنازه بگويند:بسم اللّه و بالله و صلى اللّه على محمد و آل محمد اللهم اغفر للمؤ منين و المؤ منات؛ به نام خدا و به يارى او. خدا بر محمد و آل او درود بفرستد! بارالها! مردان و زنان مؤ من را بيامرز!(٧٨١)

٢. مستحب است كه جنازه را بر دوش خود حمل كنند، نه بر بالاى حيوان باربر و امثال آن ، اما كراهت حمل آن بر بالاى حيوان معلوم نيست(٧٨٢)

٣. تشييع كننده بهتر است در حال خشوع و تفكر باشد. مستحب است كه فكر كند كه اين خود اوست كه از دنيا رفته و بر بالاى دوش حمل مى شود. و دارد التماس مى كند مرا برگردانيد.(٧٨٣)

٤. مستحب است كه تشييع جنازه ، با پاى پياده صورت گيرد.(٧٨٤)

٥. بهتر است تشييع كننده پيشاپيش جنازه نرود، بلكه يا عقب جنازه و يا در دو طرف آن حركت كند. كه اولى بهتر است.(٧٨٥)

٦. بهتر است تشييع كننده چهار طرف جنازه را به تناوب به دوش بگيرد و بهتر آن است كه از سمت راست جلوى تابوت شروع نموده و آن را به دوش ‍ راست خود بگيرد و سپس سمت راست عقب را به دوش راست بگيرد؛ در نوبت سوم ، سمت چپ آخر تابوت را به دوش چپ حمل كند و در نوبت چهارم سمت چپ جلوى تابوت را به دوش چپ بگيرد.(٧٨٦)

٧. بهتر است صاحب مصيبت با پاى برهنه تشييع كند و ردا يا عباى خود را زمين بگذارد و نپوشد و اگر آن را پوشيد، طورى غير معمولى بپوشد كه با حالت داغديدگان تناسب داشته باشد؛ خلاصه اين كه وضعى به خود بگيرد كه همه تشيع كنندگان بفهمند كه او صاحب مصيبت است

* فضيلت تشييع جنازه بسيار و ثواب آن عظيم است در روايت آمده است كه هر كس جنازه اى را تشييع كند، در رفتن و برگشتن به هر گامى كه برمى دارد، خداوند هزار هزار حسنه (يك ميليون حسنه ) برايش مى نويسد و هزار هزار گناه (يك ميليون گناه ) را از نامه عمل او محو مى كند و به او هزار هزار درجه مى دهد.

مكروهات تشييع جنازه

١. سوار شدن بر وسيله نقليه در هنگام تشييع جنازه ؛ جز در صورت عذر و مراجعت.(٧٨٧)

٢. خنديدن و لهب و لعب.(٧٨٨)

٣. كنار گذاشتن ردا توسط كسى كه صاحب مصيبت نباشد.(٧٨٩)

٤. راه رفتن به سرعت(٧٩٠)

٥. بردن آتش در دنبال جنازه ، مگر آن كه چراغى به منظور روشن كردن راه باشد.(٧٩١)

٦. شركت در تشييع جنازه براى زنان جوان كراهت دارد.(٧٩٢)

مستحبات نماز ميت

١. مستحب است كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند، تمام چيزهايى كه در نماز ديگر لازم است ، اعم از وضو، غسل ، تيمم و پاك بودن بدن و لباس ‍ و... را رعايت كند.(٧٩٣)

٢. مستحب است كه اگر ميت مرد است ، امام جماعت يا كسى كه تنهايى بر او نماز مى خواند، مقابل وسط قامت ميت بايستد و اگر ميت زن است ، مقابل سينه اش بايستد.(٧٩٤)

٣. بهتر است نمازگزار پا برهنه بر ميت نماز بخواند.(٧٩٥)

٤. مستحب است نمازگزار در هر تكبير دست ها را بلند كند.(٧٩٦)

٥. مستحب است كه فاصله نمازگزار با ميت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.(٧٩٧)

٦. بهتر است نماز ميت به جماعت خوانده شود.(٧٩٨)

٧. مستحب است كه امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند، آهسته بخوانند.(٧٩٩)

٨. مستحب است كه نمازگزار در نماز ميتى كه به جماعت خوانده مى شود اگر چه ماءموم يك نفر باشد، پشت سر امام بايستد.(٨٠٠)

٩. مستحب است كه نمازگزار به ميت و مؤ منين زياد دعا كند.(٨٠١)

١٠. پيش از نماز سه مرتبه بگويد: الصلاة

١١. بهتر است نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز بيشتر به آنجا مى روند.

١٢. مستحب است كه اگر زن حائض نماز ميت را به جماعت مى خواند در صفى تنها بايستد.(٨٠٢)

١٣. خواندن نماز ميت در مساجد به غير از مسجدالحرام مكروه است(٨٠٣)

١٤. مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد، كراهتى ندارد.(٨٠٤)

آداب دفن و بعد دفن

١. گود كردن قبر تا چنبره گردن و يا به قدر قامت(٨٠٥)

٢. ساختن لحد براى قبر. به اين معنا كه در زمين سخت از جانب ديوار سمت قبله اش به قدرى كه بدن ميت در آن جاى گيرد را خالى كنند و او را زير لحد بخوابانند و در زمين سست و كف قبر حفره اى شبيه نهر بكنند به مقدارى كه بدن ميت را فرا گيرد. آن گاه روى آن سقف بزنند.(٨٠٦)

٣. جنازه مرد را قبل از آن كه در قبر سرازير كنند، طرف پاى قبر به زمين بگذارند و جنازه زن را پيش روى قبر، سمت قبله به زمين بگذارند.(٨٠٧)

٤. ميت را يكباره در قبر نكنند، بلكه دو يا سه ذراع جلوتر بر زمين نهاده ، لحظه اى صبر كنند و آن گاه اندك اندك نزديكش سازند و دوباره لحظه اى صبر كنند. پس از آن در لب قبر قرارش دهند تا او خود را براى سوال قبر آماده سازد. چون براى قبر هول عظيمى است آن گاه او را به آرامى داخل قبر كنند.

٥. اگر ميت مرد باشد، اول سر او را وارد قبر سازند، اما اگر زن بود، او را به عرض داخل قبر كنند.

٦. مستحب است كه همه گره هاى كفن را داخل قبر باز كنند.

٧. مستحب است كه بند كفن را از صورت ميت باز كنند، و گونه صورتش را روى خاك بگذارند و براى او از خاك بالشى درست كنند و خشت يا كلوخى را در پشتش بگذارند تا تكيه گاه بدنش باشد و به پشت نيفتد.(٨٠٨)

٨. مستحب است كه قبر را با خشت يا سنگ بپوشانند تا خاك قبر روى ميت نريزد.(٨٠٩)

٩. اگر بعد از نهادن سنگ ، گل درست كرده و روى آن بريزند تا محكم شود بهتر است(٨١٠)

١٠. مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه باشد.(٨١١)

١١. مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد، دگمه هاى لباس خود را باز كرده و عمامه را از سر برداشته و ردا و كفش خود را بكند.(٨١٢)

١٢. مستحب است اگر ميت زن است مباشر در پايين بردن او در قبر و باز كردن گره هاى كفن او شوهر يا يكى از محارم او باشد.(٨١٣)

١٣. مستحب است كه دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.(٨١٤)

١٤. مستحب است كه مقدارى از تربت سيدالشهداءعليه‌السلام زير صورت يا در هر جاى كفن ميت قرار داده شود.(٨١٥)

١٥. سزاوار است كه غير از ارحام با پشت دست خاك را در قبر بريزند(٨١٦) و بگويند:انا لله و انا اليه راجعون.(٨١٧)

١٦. مستحب است دعاهايى كه براى موارد ويژه وارد شده است را بخوانند: مثل دعاى هنگام بيرون آوردن ميت از تابوت ، دعاى روبه رو شدن با قبر، دعاى هنگام سرازير كردن ميت در قبر و دعاى بعد از نهادن ميت در قبر و بعد از نهادنش در لحد و...(٨١٨)

١٧. سزاوار است كه بعد از قرار دادن ميت در لحد و قبل از بستن لحد عقايد حقه ، يعنى اصول دين و مذهب به آن قسمى كه از امامانعليهم‌السلام وارد شده است را به ميت تلقين كنند.(٨١٩)

١٨. مستحب است كه قبر را بعد از دفن ميت به مقدار چهار انگشت بسته يا باز از زمين بلند سازند.(٨٢٠)

١٩. بهتر است قبر را چهار گوش درست كنند؛ به طورى كه زاويه هاى آن قائمه باشد.(٨٢١)

٢٠. مستحب است كه ولى ميت يا آن كسى كه ولى ميت به آن دستور مى دهد، بعد از دفن ميت و برگشتن تشييع كنندگان كنار قبر بنشيند و اصول دين و مذهب را با بلندترين صدا به ميت تلقين كند؛ يعنى اقرار به توحيد، رسالت سيدالمرسلين حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله و امامت ائمه معصومينعليهم‌السلام و اقرار به حق بودن آنچه رسول خدا از جانب خداى تعالى آورده ، حقانيت قيامت و زنده شدن در آن روز، حسابرسى به اعمال و بهشت و دوزخ را تلقينش كند. اگر چنين كند، سوال نكير و منكر - ان شاء اللّه - از او دفع مى شود.

٢١. بهتر است كه نام ميت را بر قبر يا بر چيزى از چوب و يا سنگ نوشته و بر بالاى قبر ميت نصب كنند.

٢٢. بهتر است خويشاوندان را نزديك به هم دفن كنند.

٢٣. سزاوار است بناى قبر را محكم بسازند.(٨٢٢)

٢٤. بهتر است ميت را در نزديك ترين قبرستان دفن كنند، مگر آن كه قبرستان دورتر، از جهانى بهتر باشد.(٨٢٣)

٢٥. مستحب است كه موقع وارد كردن ميت به قبر پارچه اى روى قبر بگيرند.(٨٢٤)

٢٦. مستحب است كه براى تلقين دادن ميت دست راست را به شانه راست ميت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميت بگذارند و دهان را نزديك گوش او ببرند و به شدت حركتش دهند و آن گاه دعاهاى وارده براى تلقين را به او تلقين كنند.(٨٢٥)

٢٧. مستحب است كسى كه ميت را داخل قبر مى گذارد بعد از اتمام كارش ‍ از طرف پاى ميت از قبر بيرون آيد.(٨٢٦)

٢٨. سزاوار است كه بعد از دفن و پوشاندن قبر روى آن آب بپاشند و بعد از پاشيدن آب ، كسانى كه در آنجا حضور دارند، دست ها را بر قبر بگذارند و انگشت ها را باز كرده و در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره قدر را بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند.(٨٢٧)

٢٩. مستحب است كه بعد از دفن صاحبان عزا سرسلامتى دهند، ولى اگر مدتى گذشته باشد كه به واسطه آن سرسلامتى مصيبت يادشان مى آيد، ترك آن بهتر است.(٨٢٨)

٣٠. مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند.(٨٢٩)

٣١. مستحب است كه انسان در مرگ خويشان ، مخصوصا در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت را ياد مى كندانا لله و انا اليه راجعون بگويد و براى ميت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد.(٨٣٠)

٣٢. مستحب است در شب اول قبر براى ميت دو ركعت نماز وحشت بخوانند؛ به گونه اى كه در ركعت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدررا بخوانند و بعد از نماز بگويند: اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر فلان كه به جاى فلان اسم ميت را بگويند.(٨٣١)

٣٣. مستحب است كه نماز وحشت بعد از نماز عشا خوانده شود.(٨٣٢)

مكروهات دفن و بعد از دفن

١. دفن كردن دو ميت در يك قبر يا نهادن دو ميت در يك تابوت(٨٣٣)

٢. فرش كردن كف قبر با ساج (تخته )، مگر آن كه زمين قبر خيس باشد.(٨٣٤)

٣. پائين رفتن پدر در داخل قبر فرزند. زيرا در اين عمل بيم آن هست كه بى تاب شود و اجرش ضايع گردد.(٨٣٥)

٤. رحم (خويشان )، خاك را بر قبر رحم خود بريزند كه اين كار كراهت دارد.(٨٣٦)

٥. پوشاندن و اندود كردن قبر با خاك ديگرى غير خاك خود قبر.(٨٣٧)

٦. تجديد بناى قبر بعد از خراب شدن آن ، مكروه است مگر اين كه قبر متعلق به يكى از انبيا يا اوصياعليهم‌السلام و يا يكى از صلحا و علما باشد.(٨٣٨)

٧. قبر را بيش از چهار انگشت باز، بلند ساختن.(٨٣٩)

٨. غذا خوردن در نزد صاحبان عذا و در منزلشان مكروه است.(٨٤٠)

آداب مربوط به قبرستان

١. با وضو وارد قبرستان شدن

٢. بدون سلام و دعا از قبرستان نگذشتن

٣. حتى الامكان از روى قبرها راه نرفتن

٤. در قبرستان حرف دنيا نزدن

٥. در قبرستان خنده نكردن

٦. در قبرستان بول نكردن

٧. از حال اموات عبرت گرفتن و متذكر سفر آخرت شدن

٨. نقش روى قبرها را نخواندن

٩. بر روى قبر يا پهلوى قبر يا موازى قبر نماز نخواندن

١٠. به زيارت قبور علما و صالحين كه در قبرستان هستند، رفتن

١١. موقع فاتحه خواندن رو به قبله نشستن و دست بر بالاى سر قبر گذاشتن

١٢. دور قبر طواف نكردن ، مگر قبر پيغمبر يا امامعليه‌السلام

١٣. خيرات كردن و صدقه دادن براى اموات(٨٤١)

١٤. تكيه ندادن بر قبر.(٨٤٢)

١٥. ننشستن روى قبر.(٨٤٣)

خواص خوراكيها

به زبان روايات درمان با نمك در كتاب كافى

، هشام بن سالم ، از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه پيامبر اكرم به علىعليه‌السلام فرمود:يا على ! غذا را با نمك شروع كن و با نمك ختم نما؛ زيرا اگر كسى چنين كند، از هفتاد و دو نوع بلاء و بيمارى ، از قبيل جنون و جذام و برص ، در امان خواهد بود.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:ابتداى غذا نمك بخوريد، اگر مردم مى دانستند نمك چه خاصيتى دارد، هر آينه به جاى داروهاى مجرب ديگر، آن را انتخاب مى كردند.

همچنين فرمود:اگر در سر سفره غذا نمك نباشد، ملائكه حاضر نمى شوند؛ زيرا شروع كردن غذا با نمك ، باعث صحت بدن مى شود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:اگر كسى همراه اولين لقمه غذا، نمك بخورد، لكه هاى سياه و سفيد صورت را برطرف مى سازد.(٨٤٤)

درمان با حليم در كتاب كافى

از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:

اميرالمؤ منانعليه‌السلام فرمود:بر شما باد! خوردن حليم ، چرا كه آدمى را به مدت چهل روز در عبادت ، با نشاط مى كند و اين همان مائده اى است كه بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نازل شده است

در كتاب عده ، از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:يكى از پيامبران از ضعف بدن و عدم توانايى در جماع ، به خداوند شكايت كرد. خداوند او را به خوردن حليم فرمان داد.

در حديثى ديگر، آن حضرت فرمود:روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از درد كمر به خداوند شكايت كرد، خداوند او را به خوردن حليم فرمان داد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روزى جبرئيل بر من نازل شد و مرا به خوردن حليم دستور داد، تا اين كه نيرويم براى عبادت بيشتر شود و قوه باه را بيافزايد.(٨٤٥)

درمان با عسل در كتاب كافى

وعده آمده است : امام صادقعليه‌السلام فرمود:مردم به هيچ چيز مانند عسل ، درمان نشده اند.

از ابى الحسنعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:به هيچ بيمارى به اندازه عسل ، از چيز ديگرى شفا و درمانى نديد.

از ابى الحسنعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:هر كسى در امور جنسى ناتوان گشت ، خوردن مخلوط عسل با شير براى او نافع است

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:هر كسى خواهان تقويت نيروى حافظه است ، عسل ميل كند.

همچنين ايشان در حديثى ديگر فرمودند:بهترين آشاميدنيها، عسل است ، زيرا محافظ است و سردى سينه را از بين مى برد

امام كاظمعليه‌السلام به نقل از پدرانش ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل مى كند و مى فرمايد:عسل موجب شفاى هر بيمارى مى باشد، باد را مى شكند و تب بر است(٨٤٦)

درمان با شير

ابى الحسن اصبهانى مى گويد: نزد امام صادقعليه‌السلام بودم ، مردى به او عرض كرد: فدايت شوم ! در خود احساس ضعف مى نمايم امامعليه‌السلام فرمود:بر تو باد خوردن شير! چرا كه موجب رشد گوشت بدن مى شود و استخوان ها را محكم مى گرداند.

امام باقرعليه‌السلام فرمود:شير گوسفند سياه ، بهتر از شير گوسفند قرمز و قهوه اى و شير گاو قهواى بهتر از شير گاو قرمز است

منافع و زيانهاى پنير

يكى از ياران امام صادقعليه‌السلام در كتاب كافى نقل مى كند و مى گويد: مردى از امام صادقعليه‌السلام راجع به پنير پرسيد. ايشان فرمود:بيمارى زا است و هيچ خاصيت درمانى نداردامام همين كه موقع شام شد، آن مرد بر امام صادقعليه‌السلام وارد شد و مشاهده كرد كه بر سر سفره آن گرامى پنير وجود دارد، عرض كرد، هنگام روز، راجع به پنير از شما سوال نمودم ، فرموديد: بيمارى آور است و فائده درمانى ندارد، اما حالا مى بينم بر سر سفره شما وجود دارد حضرت فرمود:در روز، زيان آور است اما هنگام شب نافع و براى قوه باه مفيد مى باشد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: اگر پنير و گردو با هم باشند، هر كدام سود درمان كننده اى دارند. اما اگر از يكديگر جدا شوند، هر كدام زيان و بيمارى مى آورند.

در كتاب دعوات راوندى آمده است كه امام صادقعليه‌السلام فرمود:پنير، غذايى خوب است ، نفس آدمى را خوشبو مى كند. غذاى خورده شده را هضم مى نمايد و غذايى را كه بعدا خورده مى شود، گوارا مى سازد.(٨٤٧)

درمان با سركه در كتاب كافى

ذكر شده است كه امام صادقعليه‌السلام فرمود:سركه ، باعث تقويت عقل مى شود.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و امام صادقعليه‌السلام فرمودند:خانه اى كه در آن سركه باشد، فقير نمى شود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:سركه انگور، جانوران شكم را نابود مى سازد و دهان را محكم مى گرداند.

همچنين فرمود:سركه ، قلب را روشن مى سازد.

باز هم مى فرمايد:سركه ، لثه را محكم مى كند، جانوران داخل شكم را مى كشد و باعث تقويت عقل مى شود.(٨٤٨)

درمان با زيتون و روغن آن

امام صادقعليه‌السلام فرمود:رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روغن زيتون بخوريد، و به بدن بماليد كه از درخت مباركى مى باشد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:زيتون قوه باه را زياد مى كند.حضرتعليه‌السلام در جايى ديگر فرمودند:زيتون ، باد بدن را از بين مى برد.(٨٤٩)

درمان با جو در كتاب مكارم

از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:غذاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نان جو، حلوايش خرما و خورشتش ‍ زيتون بود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:اگر خدا، سراغ داشته كه در غذاى ديگر بيشتر از جو، شفادهندگى باشد، جو را غذاى پيامبران قرار نمى داد.(٨٥٠)

درمان با برنج

زراره مى گويد: دايه حضرت موسى بن جعفرعليه‌السلام را مشاهده نمودم كه به دهان آن حضرت برنج مى گذاشت و اصرار داشت كه حتما بخورد. متاءثر شدم و به حضور امام صادقعليه‌السلام ، پدر آن بزرگوار، شرفياب گشتم ، آن گرامى فرمود:گمان مى كنم از رفتار دايه ابى الحسن موسىعليه‌السلام ، متاءثر گشته اى ؟عرض كردم :آرى ! پدر و مادرم به فدايت .فرمود:برنج ، غذاى خوبى است روده را باز كرده و فراخ مى سازد. بواسير را درمان مى كند و ما بر مردمان عراق ، غبطه مى خوريم كه برنج و آب سرد مى خورند؛ چرا كه اين دو، روده ها را فراخ كرده و بواسير را درمان مى سازند.

خالد بن نجيح مى گويد: از دل درد به امام صادقعليه‌السلام شكايت نمودم به من فرمود:برنج را بشور، سپس آن را در سايه ، خشك كن بعد از آن ، مقدارى بكوب ، هر روز از آن ، به اندازه اى كه مى توانى بخور!

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:سرور غذاهاى دنيا و آخرت ، گوشت و برنج است

درمان با عدس و نخود در كتاب كافى

به نقل از امام رضاعليه‌السلام آمده است :نخود، براى درد كمر بسيار مفيد است .امام صادقعليه‌السلام در كتاب كافى مى فرمايد: اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام فرمود:خوردن عدس ، رقت قلب مى آورد و اشك را جارى مى گرداند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: روزى يكى ، از قساوت قلب به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شكايت كرد، آن گرامى فرمود:بر تو باد خوردن عدس ! چرا كه باعث رقت قلب و جارى شدن اشك مى گردد.

درمان با باقلا امام صادقعليه‌السلام فرمود:خوردن باقلا، باعث جلوگيرى از پوكى استخوان ، زيادى و تقويت مغز و توليد خون مى گردد.

همچنين فرمودند:باقلا را با پوستش بخوريد، كه باعث تقويت و دباغى معده مى شود.

ايشان در جايى ديگر فرمودند:خوردن باقلا، هيچ گونه بيمارى و مرضى نمى آورد، بلكه شفا دهنده است.(٨٥١)

درمان با انگور

امام صادقعليه‌السلام فرمود:يكى از پيامبران از غم و اندوه به خداوند شكايت كرد. خداوند سبحان به او دستور داد تا انگور بخورد.

همچنين فرمودند:وقتى طوفان و باران نوح پايان يافت و جسدهاى مرده پديدار شد، حضرت نوحعليه‌السلام منظره را مشاهده نمود، به شدت غمگين گشت و اندوهگين گرديد. در اين موقع خداوند متعال به وى وحى فرمود: انگور سياه بخور تا غم و اندوهت فرو نشيند.(٨٥٢)

درمان با انار و فوايد آن

امام صادقعليه‌السلام فرمود:هر كس يك دانه انار بخورد، اين دانه انار در مقابل ، شيطان وسوسه را به مدت چهل روز بيمار مى گرداند.

عبداللّه بن سنان مى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه فرمود:بر شما باد خوردن انار شيرين ! زيرا اگر يك دانه از آن وارد معده شود، يك بيمارى از بدن ، از بين مى رود و شيطان وسوسه را نابود مى سازد.

در كتاب عده ، به نقل از خراسانى آمده است :خوردن انار شيرين ، قدرت جماع را افزوده و نوزاد را زيبا مى كند.

صالح بن عقبه مى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود:انار را با پيه آن بخوريد؛ زيرا معده را دباغى كرده و ذهن آدمى را نيرو مى بخشد.

در جايى ديگر فرمودند:انارى نيست ، مگر آن كه در آن ، دانه اى از بهشت باشد. هر گاه دانه اى از انار افتاد و يا پرتاب شد، آن را بخوريد. چنين دانه اى در هر معده اى وارد شود، قطعا آن را چهل روز نورانى خواهد ساخت و شيطان وسوسه را دور خواهد كرد.

همچنين ايشان فرمودند:به كودكان خود انار بخورانيد؛ زيرا موجب رشد سريع آنها مى گردد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:هر كس هنگام خوابيدن انار بخورد، تا صبح از شر در امان است.(٨٥٣)