آداب تعليم و تعلم در اسلام

آداب تعليم و تعلم در اسلام 0%

آداب تعليم و تعلم در اسلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب تعليم و تعلم در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: دكتر سيد محمد باقر حجتى
گروه: مشاهدات: 44578
دانلود: 8501

توضیحات:

آداب تعليم و تعلم در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 387 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 44578 / دانلود: 8501
اندازه اندازه اندازه
آداب تعليم و تعلم در اسلام

آداب تعليم و تعلم در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

اساتيد شهيد ثانى

الف - جبع :

1- پدرش : نورالدين على ، معروف به (ابن الحجة ) (م 925 ه‍ ق ) درباره كتابها و درسهائى كه شهيد ثانى نزد پدرش قرائت كرد و آنها را فراگرفت ، قبلا گفتگو شد.

ب - ميس :

2- على بن عبدالعالى ميسى كركى (م 938 ه‍ ق ). كه شرح تحصيلات او - ضمن بحث از سفرهاى شهيد ثانى - بازگو شده است

ج - كرك نوح :

3- سيد حسن بن سيد جعفر، كه گزارش مربوط به تحصيلات شهيد ثانى نزد او، قبلا گزارش شد.

د- دمشق :

4- شمس الدين محمد بن مكى حكيم و فيلسوف ، كه سخن درباره تحصيلات شهيد ثانى نزد وى ، ضمن گفتگو از سفرهاى علمى شهيد ثانى بازگو شد.

5 - احمد بن جابر.

6- شمس الدين طولون حنفى دمشقى

ه‍- مصر:

شهيد ثانى در مصر، در حلقات گوناگونى - كه در مساجد و مدارس تشكيل مى گرديد - شركت مى كرد، و درس اساتيد بزرگى را در فقه و حديث و تفسير درك نمود. ابن العودى از شانزده استادى كه (گويا شهيد ثانى در مصر) نزد آنها تلمذ كرد نام مى برد و مى نويسد كه شهيد ثانى گفته بود: استادان (مصرى من ) بدين شرح است :

7- شيخ شهاب الدين احمد رملى شافعى ، كه (منهاج نووى ) در فقه ، و بخش مهم كتاب (مختصرالاصول ) ابن حاجب ، و (شرح عضدى ) - همراه با مطالعه حواشى (سعديه ) و (شريفيه ) - را بر او قرائت نمودم ؛ و كتابهاى زيادى در فنون و علوم عربى و عقلى و جز آنها را از او سماع كردم كه از جمله آنها (شرح التلخيص ) از ملا سعدالدين تفتازانى ، و (شرح تصريف عزى ؟) و (شرح كتاب امام الحرمين ، جوينى ) در اصول فقه - كه از نوشته هاى خود استاد بوده است - و (شرح جمع الجوامع ) (محلى ) در اصول فقه ، و (توضيح ) ابن هشام در نحو، و غيرذلك بوده است كه ذكر آنها به طول مى انجامد. اين استاد در سال 943 ه‍ ق ، براى من اجازه عامى صادر كرد كه بر اساس آن ، مجاز بودم رواياتى را - كه نقل آنها براى او روا بود - روايت كنم(1) .

8- ملاحسين جرجانى كه پاره اى از كتاب (شرح تجريد) ملا على قوشجى را همراه (حاشيه ملا جلال دوانى )، و (شرح اشكال التاءسيس )قاضى زاده رومى در هندسه و (شرح چغمينى ) در هيئت را بر او خواندم(2).

9- ملامحمد استرابادى ، كه قسمتى از (مطول ) را همراه با (حاشيه سيد شريف جرجانى ) و (شرح كافيه ) در نحو را بر او قرائت كردم(3).

10- ملا محمد على گيلانى ، كه پاره اى از علم معانى را در محضر او سماع نمودم(4) .

11- شيخ شهاب الدين ابن النجار حنبلى ، كه تمام كتاب (شرح شافيه ) جاربردى و نيز تمام كتاب (شرح الخزرجية ) در عروض و قافيه ، از شيخ زكريا انصارى را بر او قرائت كردم ؛ و نيز كتاب هاى فراوانى در فنون مختلف و حديث ، از جمله : (صحيح بخارى ) و (صحيح مسلم ) را در محضر او سماع نمودم اين استاد درباره آنچه كه در محضر او سماع و يا قرائت كردم ، و نيز رواياتى كه خود درباره آنها اجازه داشت در همان سال 943 ه‍ ق ، به من اجازه روايت داده بود(5).

12- شيخ ابوالحسن بكرى ، (نويسنده كتاب (الانوار فى مولدالنبى المختار) كه در مجلسى در كتاب (بحارالانوار) از اين كتاب مطالبى را آورده است ، و شهيد ثانى مى گويد: من قسمتى از كتب فقه و تفسير پاره اى از شرح وى بر (منهاج ) را از محضر او سماع نمودم(6).

13- شيخ زين الدين ، جرمى مالكى ، كه (الفيه ) ابن مالك را بر او خواندم(7).

14- استاد محقق ، ناصرالدين لقانى - يا - ملقانى مالكى ، پژوهشگر زمان و دانشمند برجسته مصر - و من در اين سرزمين به استادى ، فاضل تر از او برنخوردم كه در علوم عقلى و عربى ، چيره دست تر از او باشد - نزد اين استاد، (تفسير بيضاوى ) و فنون ديگر را سماع نمودم(8).

15- شيخ ناصرالدين طبلاوى شافعى ، كه قرآن كريم را - طبق قرائت ابن عمرو، و نيز رساله اى در قرائت را - كه خود تاءليف كرده بود - بر او خواندم(9).

16- شيخ شمس الدين محمد بن ابى نحاس ، كه در قرائت ، كتاب (الشاطبيه )، و قرآن كريم - طبق قرائت قراء سبعه - را بر او خواندم ، و بار دوم به خواندن قرائت قراء عشره نزد او آغاز كردم كه نتوانستم آن را به پايان رسانم

ابن العودى مى گويد: شهيد ثانى غالبا اين استاد را از نظر صلاح و تقوى و حسن اخلاق و تواضع مى ستود و فضلاء مصر - براى فراگرفتن فنون مختلف علوم قرآنى - بدو مراجعه مى كردند و از محضر او مستفيض مى گشتند، چون اين استاد در علوم قرآنى به عنوان دانشمندى برجسته و سرشناس به شمار مى رفت ، حتى مردم - آنگاه كه خود سرگرم كار بود و چكش (مسگرى ) را از دستش زمين نمى گذاشت - مطالب علوم قرآنى را بر وى قرائت مى كردند. فقط آنگاه دست از كار و صنعت مى نهاد كه يكى از فضلاء بزرگ بر او وارد مى شد، و براى او فرش مى گستراند و خود بر روى حصير مى نشست(10) .

17- استاد فاضل كامل ، عبدالحميد سنهورى ، كه فنون سودمندى را بر او خواندم ، او نيز اجازه عام براى من صادر كرده بود. ابن العودى مى گفت : شهيد ثانى (قدس سره )، اين استاد را - به خاطر آنكه جامع فضيلت علم و كرم بوده است - بسيار مى ستود(11) .

18- شيخ شمس الدين محمد بن عبدالقادر فرضى شافعى ، كه كتابهاى زياد در حساب ، و (المرشد) در حساب هند، و (الياسمينيه ) و شرح آن در علم جبر و مقابله را بر او خوانده ، و در محضر او (شرح الوسيلة ) را سماع نموده ، و اجازه عام از او دريافت كردم(12).

سپس شهيد ثانى مى گفت : در مصر از محضر استادان زيادى ، علوم را فرا گرفتم كه ذكر تفضيلى آنها، مطلب را به نحو ناخوش آيندى طولانى مى سازد، و اجمالا پاره اى از آنها عبارت بوده اند از:

19- شيخ عميره(13) .

20- شيخ شهاب الدين بن عبدالحق(14) .

21- شيخ شهاب الدين بلقينى(15) .

22- شيخ شمس الدين دير وطى(16) و اساتيد ديگر.

و- بيت المقدس :

23- شيخ شمس الدين ابى اللطيف مقدسى ، كه شهيد ثانى بخشهائى از (صحيح بخارى )، و (صحيح ) مسلم را بر وى قرائت كرد، و از او اجازه روايت دريافت نمود.

ز- قسطنطنيه :

24- سيد عبدالرحيم عباسى ، نويسنده كتاب (معاهدالتنصيص ).

مؤ لفات و آثار علمى شهيد ثانى

مقدمه :

اين دانشمند عالي مقدار اكثر فرصتهاى زندگانى خود را در سفر و در محضر علماء گذراند، و اوقات او در افتاء و قيام به امور مهم دينى و اجتماعى در هر جا مصروف مى گشت روزها را در شهر خود به تدريس و برآوردن حوائج مردم سپرى مى ساخت ، و شبها به تهيه هيزم و سوخت منزل و رسيدگى به انگورستان مى گذراند، مع ذلك آنچنان به مدد تاءييدات الهى ، مؤ يد و موفق بود كه توانست آثار جالبى در علوم مختلف از خود به جاى گذارد كه از لحاظ نظم و دقت و پختگى ، بى اندازه جالب توجه و ارزشمند مى باشند. مسافرتهاى زياد و حضور او نزد اساتيد مختلف و تلمذ در محضر دانشمندان مذاهب مختلف ، و مطالعات درازمدت و مداوم ، و حوصله شايان توجه او در بررسى مصادر و مراجع علمى ، همه اينها عواملى بود كه مؤ لفات و آثار شهيد ثانى را به گونه اى پرداخت كه پاره اى از آنها عملا به صورت كتب درسى درآيند و از عمق فكرى و وضوح در تعبير و روانى بيان و نظم و ترتيب خوش آيند و عرضه صحيح مطالب و حسن ذوق و سليقه در ابواب بندى و ترتيب مباحث ، برخوردار گردند.

نكته قابل توجه در آثار شهيد ثانى اين است كه همه نوشته ها و آثار او محدود به استفاده طبقه خاصى از علماء و دانشمندان نيست ، و علي رغم آنكه او گاهى به تاءليف آثارى پرداخت كه بايد آنها را علمى بحت و صد در صد تحقيقى و تخصصى برشمرد، دست اندركار نگارش موضوعاتى مى شد كه صرفا اخلاقى و ساده و آسان بوده كه حتى براى توده مردم و افرادى كه از بضاعت علمى محروم بودند، سودمند مى افتاد، و مى توانستند به سهولت از آن بهره گيرند.

بدين سان ، شهيد ثانى از شرائط و اوضاع محيط اجتماعى خود الهام مى گرفت و دست اندر كار آفرينش آثار علمى و اخلاقى مى شد، مثلا مى بينيم كتابى در مذمت (غيبت ) نوشت ، چون مى ديد:

(مردم فرصتهاى زندگانى را به بطالت صرف مى كنند، و در مجالس و محافل و محاورات روزمره خويش سرگرم فكاهه و تفريح مى شوند، و نفوس خود را به وسيله آبروريزى برادران دينى و بى حيثيت ساختن اقران و همنوعان مسلمان ، تغذيه مى كنند، و چنين كارى را در شمار سيئات و گناهان نمى آورند، و معذلك از مؤ اخذه و بازپرسى جبار سماوات و خداى منتقم بيمى ندارند).(1)

و آنگاه كه طفل عزيز خود را از دست مى دهد، كتاب ديگرى را تحت عنوان (مسكن الفؤ اد عند فقد الاحبة و الاولاد) مى نگارد، كتابى در تسكين خاطر خود و ديگران در برابر مصائب روزگار، كه همه طبقات مردم را به كار مى آيد و آنها را از هم و غم آسيبها مى رهاند، و مترجم ، اين كتاب را ترجمه نموده است كه - ان شاء الله - به زودى منتشر خواهد شد.

آثار علمى اين دانشمند پاك نهاد به دهها كتاب و رساله تحقيقى مى رسد. و علي رغم اشتغالات ديگر و تدريس ، حدود هفتاد اثر علمى از خود به جاى گذاشت كه ما به برخى از آنها دست يافته و يا به نام پاره اى از آنها- ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف - آگاهى يافته ايم

مجموعه تاءليفات شهيد ثانى كه از (روض الجنان ) افتتاح مى شود و به (الروضة البهية ) - از لحاظ تاريخ تاءليف - پايان مى گيرد واقعا همچون روضه و بوستانى است كه هر پژوهشگر دانشهاى دينى و علوم انسانى را با مناظر دل انگيز خود بر سر نشاط مى آورد تا گمشده خود را در ميان آنها بيابد، و قلب او با مشاهده هر زاويه اى از اين بوستان و آبشخورهاى آن سيراب گردد.

آثار شناخته شده اين عالم بزرگوار و فقيه عاليقدر را بر حسب ترتيب موضوعى در زير ياد مى كنيم :

الف - كتب و رساله هاى فقهى

1- روض الجنان فى شرح ارشاد الاذهان : شرحى است مزجى بر (ارشادالاذهان ) علامه حلى ، كه يك مجلد از اين شرح در (طهارت ) و (صلوة ) پس از ظهور اجتهاد او در سن 33 سالگى در جمعه 25 ذى القعده 949 ه‍ ق ، به انجام رسيده ، و اولين بار با (منية المريد) در 1307 ه‍ ق چاپ شده(2) و همانگونه كه از رساله ابن العودى استفاده مى شود، نخستين كتابى است كه شهيد ثانى در فقه استدلالى تاءليف كرده و تاءليف آن را به كسى اظهار ننموده است تا آنكه ابن العودى بر آن اطلاع يافت و اين قضيه را ضمن داستان مفصلى در رساله خود ياد كرد(يك ).

2- مسالك الافهام فى شرح شرايع الاسلام : شرحى است مزجى بر (شرايع الاسلام ) محقق حلى كه تاريخ پايان كتاب (ديات ) آن 8 ربيع الاخر 964 ه‍ ق مى باشد. روش شهيد در شرح اين كتاب ، نخست مبنى ، بر اختصار بوده ، و سپس به تفصيل و گسترش در شرح و گزارش آن گرايش يافت به گونه اى كه سرانجام به هفت مجلد كتاب پر حجم رسيد(3) (دو) .

3- الفوائدالملية فى شرح النفلية : شرحى است بر (الرسالة النفليه ) شهيد اول ، كه مستحبات نماز در آن ياد شده ، و شهيد ثانى اين رساله را به اختصار و به صورت مزجى ، شرح كرده ، و احيانا متعرض پاره اى از ادله شده است(4) (سه ).

4- المقاصدالعلية فى شرح الالفية : اين كتاب عبارت از شرح كبير شهيد ثانى بر (الرسالة الالفيه ) شهيد اول مى باشد كه آن را در 19 ربيع الاول 950 ه‍ ق به انجام رسانيد. شهيد ثانى سه شرح بر (الرسالة الالفية ) نوشته است كه (المقاصدالعلية ) عبارت از شرح كبير و استدلالى بر رساله مزبور مى باشد.(چهار).

5 - شرح الرسالة الالفية (الوسيط): كه اهم مسائل را در آن ياد كرده ؛ ولى آنچنان گسترده در آن به بحث نپرداخته است(پنج ) .

6- شرح الرسالة الالفية (الوجيز): كه بر روي هم عبارت از تعليقات و شروح و حواشى فتوائى بر (الرسالة الالفية ) مى باشد كه آن را به منظور عمل كردن مقلدين ، تحرير كرده ، و لذا بايد آنرا نوعى از (رساله عمليه )برشمرد(شش ).

7- نتايج الافكار فى حكم المقيمين فى الاسفار: كه آن را در روز دوشنبه 27 رمضان 950 ه‍ ق به پايان رسانيد. اين رساله نوشتارى است فشرده در بيان حكم مسافرى كه در بلد خود قصد اقامه ده روز كرده باشد. اين مساءله در اين رساله به اقسام مشهور، تقسيم شده است(5) (هفت ) .

8 - رسالة فى ارث الزوجة من العقار: كه در ظهر روز پنجشنبه 956 ه‍ ق ، آنرا تاءليف كرد(هشت ).

9- رسالة فى احكام الحبوة : كه در روز سه شنبه 25 ذى الحجه 956 ه‍ ق ، آنرا تاءليف نمود(نه ).

10- رسالة فى وجوب صلوة الجمعة : شهيد ثانى ، معتقد بود كه نماز جمعه ، واجب عينى است ، و رساله مزبور را در اثبات همين مساءله تاءليف كرد و بسيارى از علماء در كتب فقه استدلالى خود از آن نقل مى كنند(ده ).

11- رسالة فى الحث على صلوة الجمعة : اين رساله ، غير از رساله مذكور در شماره 10 مى باشد(يازده ).

12- رسالة فى اعمال يوم الجمعة :(دوازده ).

13- رسالة فى تحريم طلاق الحائض الحامل المدخول بها، الحاضر زوجها(سيزده ) .

14- رسالة فى حكم طلاق الحائض ، الغائب عنها زوجها(چهارده ).

15- رسالة فى تحقيق النية(پانزده ).

16- رسالة فى منسك الحج و العمرة (الكبيرة )(شانزده ).

17- رسالة فى منسك الحج و العمرة (الصغيرة )(هفده ).

18- رسالة فى نيات الحج و العمرة(هجده ).

19- رسالة فى عدم جواز تقليد الميت(نوزده ).

20- رسالة فى انفعال ماءالبئر(بيست ).

21- رسالة فى ما اذا احدث المجنب حدثا صغيرا فى اثناء الغسل(بيست و يك ).

22- رسالة فى ما اذا تيقن الحدث و الطهارة ، و شك فى السابق منها(بيست و دو).

23- جواب المباحث النجفية : كه آنرا هنگام مراجعت از استانبول به نجف نگاشته است(بيست و سه ).

24- جواب المسائل الهندية(بيست و چهار).

25- جواب المسائل الشامية(بيست و پنج ) .

26- اجوبة شيخ زين الدين(بيست و شش ).

27- اجوبة الشيخ احمد(بيست و هفت ).

28- اجوبة على ثلث مسائل لبعض الافاضل(6) (بيست و هشت ).

29- جواب المسائل الخراسانية(بيست و نه ).

30- اجوبة مسائل جبل عامل : كه پس از مراجعت از مكه ، در جبل عامل ، به آنها پاسخ نوشته است(سى ).

31- الفتاوى المختصرة : غالبا در مسائل مربوط به عبادات است(سى و يك ).

32- رسالة فى عدم قبول الصلوة الا بالولاية: (سى و دو).

33- الرسالة الاسطنبولية فى الواجبات العينية : كه هم در فقه و واجبات عملى ، و هم در مسائل اعتقادى است ، كه آن را در 12 صفر 952 ه‍ ق نگاشته است(سى و سه ).

34- حاشيه ارشادالاذهان : حاشيه اى است بر قسمتى از مبحث (عقود) ارشاد كه تحقيقات مهمى در آن منعكس است(7) (سى وچهار) .

35- حاشية شرايع الاسلام : حاشيه اى است مختصر در دو مجلد كه ابن العودى گفته است : قسمت قابل توجهى از آن نگارش يافته است(سى و پنج ).

36- حاشية قواعدالاحكام : حاشيه اى كه نكات مهم مباحث (قواعد) علامه را مورد تحقيق قرار داده ، و بر روند حاشيه معروف به (النجارية ) مى باشد، و مجلدى لطيف از اين حاشيه - تا كتاب تجارت - فراهم گشته است(8) (سى و شش ).

37- حاشية المختصرالنافع(سى و هفت ).

38- جواهر الكلمات فى صيغ العقود و الايقاعات : مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى پس از ياد كردن اين كتاب مى نويسد:(در كتابخانه سيد محمد على هبة الدين ، نسخه (صيغ العقود) شهيد را رؤ يت كردم كه در آغاز آن چنين آمده است : (( (الحمد لله حمدا كثيرا كما هو اهله ) )) اين نسخه به خط مقصود على بن شاه محمد دامغانى بوده است كه آن را به سال 996 ه‍ ق ، تحرير نمود؛ لكن در اين رساله ، نامى از (جواهر الكلمات ) ياد نشده است(9) (سى و هشت ).

39- الاقتصاد فى معرفة المبدء و المعاد، و احكام افعال العباد، و الارشاد الى طريق الاجتهاد: كه بر اساس دو بخش تنظيم شده است : 1- اصول عقائد 2- فروع و واجبات فقهى ، روش شهيد ثانى در اين كتاب ، مبنى بر اختصار بوده است(سى و نه ).

40- الروضة البهية فى شرح اللمعة الدمشقية (شرح لمعه ): شرحى است مزجى و استدلالى و فشرده كه همانند شهيد اول ، آن را مختصر و پرشمول و جامع گزارش كرده است(چهل ).

شهيد ثانى در اين كتاب ، پای بند اختصار، و استخوان بندى قوى ، و سلاست و حسن تعبير بوده ؛ و در اكثر موارد به دليل مساءله و پاره اى از آراء مهم فقهى و رد بر پاره اى از آراء و نظريات شهيد اول - در صورتيكه نادرست به نظر مى رسيد - اشاراتى دارد، و راءى شخصى خود را نيز در اينگونه موارد اظهار نموده است

اين كتاب در ميان كتب فقهى از موقعيت خاصى برخوردار است ، به گونه اى كه علماء و دانشجويان دينى در درس و مطالعات خود بدان روى آور گشته اند و از زمانى كه تاءليف آن به پايان رسيد تاكنون به عنوان (كتاب درسى ) مورد اعتناء و اقبال همه علماء و دانشجويان دينى در حوزه هاى علميه شيعى است

درباره اهميت اين كتاب مى توان گفت : كه فقهاء بزرگ به شرح و تعليق و حاشيه نويسى بر اين كتاب و توضيح مشكلات آن آنچنان گرايش يافته اند كه طبق نوشته حاج شيخ آقابزرگ تهرانى ، قريب به نود شرح و حاشيه بر آن نگارش شده است(10) . گويند: شهيد ثانى اين كتاب را در مدت شش ماه و شش روز و يا پانزده ماه ، تاءليف كرده است ، و بارها در ايران و مصر و نجف به طبع رسيد. ضمنا بايد يادآور شد كه ممكن است رسالاتى كه از آنها ياد كرديم برخى از آنها با برخى ديگر قابل تداخل بوده ، و به صورت يك رساله با نامهاى متعدد معرفى شده باشد. تحقيق در اين باره ، به فرصتى بيشتر و پژوهشى فزونتر، نيازمند مى باشد

ب - كتب اصول فقه

41- تمهيد القواعد الاصولية و العربية لتفريع الاحكام الشرعية : در دو بخش : 1- صد قاعده اصول فقهى 2- صد قاعده ادب عربى و در پايان ، داراى فهرست مبسوطى براى تسهيل استخراج مطالب آن مى باشد.

شهيد ثانى اين كتاب را در اول محرم 958 ه‍ ق ، به پايان رسانده است ؛ و در 1272 ه‍ ق با كتاب (ذكرى الشيعه ) شهيد اول به طبع رسيده است. (11) (يك ).

42- تفصيل ما خالف الشيخ الطوسى اجماعات نفسه : در روضات آمده است : اين كتاب ، در حقيقت ، رد بر مطلق اجماعات و نيز رد بر كسانى است كه به اجماعات اعتماد كرده اند.(دو).

ج - كتب مربوط به علوم حديث

43- بداية الدراية : شهيد ثانى كتاب فشرده اى با اين نام در علم درايه نگاشت كه مى توان گفت : وى اولين دانشمند شيعى است كه در اين زمينه دست اندركار تاءليف كتاب گشت (يك ).

44- شرح بداية الدراية : اين كتاب تواءم با متن ، در ايران و نجف به چاپ رسيد. (دو).

45- غنية القاصدين فى معرفة اصطلاحات المحدثين : ابن العودى درباره اين كتاب مى نويسد: (در ميان علماء شيعه ، تصنيف اين كتاب بى سابقه بوده و قبل از شهيد ثانى هيچ يك از دانشمندان شيعه در چنين موضوعى ، كتابى تاءليف نكرده بود). احتمال مى رود كه غير از (بداية ) باشد(سه ).

46- شرح حديث (الدنيا مزرعة الآخرة ). (چهار).

47- كتاب فى الاحاديث : مرحوم شيخ حر عاملى مى گويد: حدود هزار حديث به خط شهيد ثانى ديده ام كه از (مشيخه ) حسن بن محبوب ، انتخاب شده بود. (پنج ).

48- كتاب الرجال و النسب : ظاهرا كتاب خاصى در رجال ، و غير از كتاب (فوائد خلاصة الرجال ) و يا كتابى است كه در پاره اى از آثار مؤ لف به عنوان (التعليقات على كتب الرجال )، معروف مى باشد.(شش ).

49- فوائد خلاصة الرجال (هفت ).

د- كلام

50 - حقايق الايمان - يا - (تحقيق الايمان و الاسلام ) - يا - (حقيقة الايمان و الاسلام )، كه بحثها و تحقيقات غنى و سرشارى است درباره مفهوم (ايمان و اسلام ) و رد پاره اى از شبهات در اين باره در پايان اين كتاب ، مبحثى در اصول دين - با تفصيل فزونترى - آمده است ، و شهيد ثانى ، آن را در شب دوشنبه ، هشتم ذى القعده 954 ه‍ ق ، تاءليف كرد؛ و ضمن مجموعه اى از كتب به سال 1307 ه‍ ق در ايران به طبع رسيد.(يك ).

51 - البداية فى سبيل الهداية : ظاهرا اين كتاب درباره بحث از عقائد مى باشد؛ لكن پاره اى از مؤ لفين را گمان بر آن است كه همان (بداية الدراية ) مى باشد. آقا بزرگ تهرانى مى گويد: (شيخ حر عاملى از اين كتاب پس از (بداية الدراية ) ياد كرده است ، و چنين به نظر مى رسد كه دو كتاب مى باشد، و نام آن نيز نشان مى دهد كه درباره عقائد، نگارش يافته است )(12) (دو).

الاقتصاد فى معرفة المبدء و المعاد و احكام ...: از اين كتاب ، ضمن كتب فقهى شهيد يادكرديم

ه‍- اخلاق و عرفان

52 - منارالقاصدين فى اسرار معالم الدين : ظاهر عنوان كتاب نشان مى دهد كه در طى آن از اسرار احكام شرعى و عللى كه موجب تشريع اين احكام ، - يعنى واجبات و محرمات و... - مى باشد، بحث و تحقيق به عمل آمده است ، و شهيد ثانى از اين كتاب در (منية المريد) ياد مى كند(يك ).

53 - منية المريد فى آداب المفيد و المستفيد: در آداب دينى و اخلاقى تعليم و تعلم و قاضى و مفتى و افتاء، كه آنرا در 20 ربيع الاول 954 ه‍ ق به پايان رسانيد، كه بارها در ايران و هند و نجف به طبع رسيده است.(دو).

54 - مختصر رسالة منية المريد فى آداب المفيد و المستفيد(سه ).

55 - مسكنة - يا- مسكن الفؤ اد عند فقد الاحبة و الاولاد: رساله اى است كه وظائف انسان را به هنگام مواجهه با مصائب و شدائد - از قبيل : از دست دادن فرزند و خويشاوندان و سایر مصائب ديگر - مشخص مى سازد. شهيد ثانى اين كتاب را در چاشت روز جمعه اول رجب 954 به منظور تسليت خود - آنگاه كه فرزند و يا فرزندانى قبل از تولد شيخ حسن صاحب معالم را از دست داده بود - و نيز براى تسليت و دلدارى ديگران نگاشته است نگارنده سطور در سال 1361 ه‍ ش ، آن را به فارسى برگردان كرده و ان شاء الله به زودى چاپ و منتشر خواهد شد. متن كتاب بارها در ايران به طبع رسيد(چهار).

56 - مبرد الاكباد فى مختصر مسكن الفؤ اد: اين كتاب فشرده اى از (مسك -ن الفؤ اد) ياد شده است كه به منظور استفاده همگان ، تلخيص شد.(پنج ).

57 - كشف الريبة عن احكام الغيبة : كتاب جالبى است كه در آن از غيبت ، و دلالت كتاب و سنت بر حرمت آن ، و نيز از مواردى كه غيبت كردن ، جايز مى باشد، و از كيفيت احتراز از غيبت و امثال آن گفتگو شده ، و شهيد ثانى ، آنرا در 13 صفر 949 ه‍ ق ، تاءليف كرده است و بارها در ايران و نجف به طبع رسيده ، اخيرا نيز به فارسى نيز برگردان شده است(شش ).

58 - التنبيهات العلية على وظائف الصلوة القلبية - يا - (اسرار الصلوة ): كه در بيان اسرار عرفانى و آداب و نكات درونى و باطنى نماز مى باشد، و ترتيب واجبات نماز در مد نظر مؤ لف بوده ، و با استمداد از احاديث و آيات قرآنى تاءليف شده است ، و تاريخ فراغ از آن ، نهم ذى الحجه 951 ه‍ ق مى باشد.(هفت ).

و- تفسير

59 - رسالة فى شرح البسملة(يك ).

ز- ادعيه

60- رسالة فى الادعية(يك ).

61- رسالة فى آداب الجمعة(دو).

ح - نحو

62- المنظومة فى النحو(يك ).

63- شرح المنظومة فى النحو. كه شرح شماره 62 مى باشد، و در رساله ابن العودى آمده است كه او بخشى از اين رساله را به خط خود شهيد ثانى ديده است(دو).

ط - اجازات

64- الاجازات : شهيد ثانى در اين كتاب ، اجازاتى كه از مشايخ حديث صادر شده گردآورى نموده است ؛ لكن معلوم نيست آيا اين كتاب ، عبارت از همان كتابى است كه محتواى آن اجازاتى باشد كه از مشايخ و اساتيد شهيد ثانى براى او صادر شده است ، و يا مطلق اجازات مشايخ براى اشخاص ديگر مى باشد. (يك ).

65- اجازاته لتلاميذه : شهيد ثانى به گروهى از شاگردانش اجازات متنوعى صادر كرده است كه پاره اى مفصل ، و پاره اى ديگر، مختصر مى باشد. و حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى اجازات زير را در اين مورد ياد كرده است :

1- اجازه به شيخ ظهيرالدين ميسى در 957 ه‍ ق

2- اجازه به شيخ محيى الدين ميسى عاملى در 954.

3- اجازه به شيخ تاج الدين جزائرى در 965.

4- اجازه به شيخ عزالدين بن زمعه مدنى در 948.

5 - اجازه به شيخ عبدالصمد، پدر شيخ بهائى در 941.

6- اجازه به شيخ سلمان جبعى عاملى در 954.

7- اجازه به سيد عطاءالله حسينى موسوى در 950.

8 - اجازه به ابن صائغ حسينى موسوى در 958.

9- اجازه به شيخ محمود لاهيجى در 953 (13) (دو).

ى - جنگ و مجموعه

66- رسالة فى عشرة علوم : رساله اى است كه در قسطنطنيه درباره ده علم نگاشته و آن را به قاضى زاده رومى تقديم كرد، و در نتيجه ، حكمى درباره وى براى تدريس و اداره مدرسه (نوريه ) بعلبك صادر گرديد.

اين بود قسمتى از آثار علمى شهيد ثانى كه گويند مجموعا به هشتاد كتاب و رساله مى رسد.

نويسندگانى كه شرح حال شهيد ثانى را ياد كرده اند به حوصله و صبر او در تاءليف و تصنيف و نسخه بردارى از كتب و آثار ديگران ، اشاراتى دارند؛ با اينكه مى دانيم مراجعان به شهيد ثانى ، زياد بوده و خود پى در پى در مسافرت به سر مى برد، و مساعى خويش را در راه نشر اسلام به كار مى گرفت لذا بايد اين آثار علمى فراوان و عميق و تحقيقى را موهبتى ربانى تلقى كرد كه اين دانشمند بزرگوار به مدد توفيق الهى از آن برخوردار بوده است

خوانسارى - آنگاه كه از (مسالك ) (شهيد) ياد مى كند - مى نويسد. (و گويد: او اين كتاب را در مدت نه ماه نگاشت و خدا مى داند كه اگر يك محرر و نويسنده اى مزدور بخواهد چنين كتابى را استنساخ كند، تحرير آن در چنان مدتى بر او دشوار مى باشد ) تا چه رسد به آنكه بخواهد كتابى را با اين حجم زياد - تواءم با تحقيق -، تاءليف نمايد.

مؤ يد چنين توفيق شگفت آور، سخن صاحب كتاب (حدائق المقربين ) است كه آن را از جمعی از علماء نقل كرده ، مبنى بر اينكه شهيد ثانى اين كتاب را در مدتى كوتاه تاءليف نمود،چنانكه مى دانيم اين عالم عالي مقدار، به تاءليف كتاب (الروضة البهية شرح لمعه )در طى چند ماه موفق گرديد، كتابى كه از بهترين كتابهاى فقه استدلالى به شمار مىرود. و نيز صاحب (امل الآمل ) از دانشمندى موثقنقل مى كند كه شهيد ثانى ، دو هزار كتاب از خود باقى گذاشت كه دويست كتاب - از ميان جمع كتب مزبور - به خط شريف او، اعم از آثار علمى خود او و آثار ديگران ، بوده است

مرحوم شيخ اسدالله فقيه كاظمى در مقدمات كتاب (مقابيس ) خود، يكى از كرامات او را چنين برمى شمارد كه او يك بار، قلم را با دوات آشنا مى كرد و با آن حدود بيست تا سى سطر مى نوشت ، و بلكه گويد: چهل يا هشتاد سطر را به نگارش درمى آورد(14)

شهيد ثانى از ديدگاه علماء و دانشمندان اسلامى

شهرت شهيد ثانى - از آنگاه كه به درنورديدن بلدان اسلامى آغاز كرد، و در محضر اساتيد بزرگ راه يافت - جهان اسلامى آن روز را فرا گرفت تا آنجا كه تدريجا منزلت علمى او و نيز مقام اجتهادش مورد قبول و اعتراف همگان بوده ، آن هم در حاليكه هنوز بيش از سى و سه سال از عمرش را پشت سر نگذاشته بود - نتيجه اين شهرت ، چنان بود كه زبانها به ستايش او آن هم با آميزه اى از قداست روحى وى - گشوده شده ، و با عبارات مختلفى به مدح و ثناء وى ، سخن آغاز كردند. و ما نمونه هائى چند از اين سخنها را در زير مى آوريم

1- ابن العودى :

شهيد ثانى از خصلتهاى كمال ، محاسن و نخبه هائى را واجد بوده و قامت شخصيت او با انواعى از مفاخر كمال آراسته بوده ، و كالبد او به جان و روح فرازمندى مى باليد كه خويشتن را در جوار او مى يافت او شيخ و بزرگ و جوانمرد اين امت بوده است لحظه اى از عمرش را جز در كسب فضيلت مصروف نداشت اوقات شبانه روزى خود را چنان برنامه ريزى مى كرد كه وى را در تمام لحظات سودمند افتد.

2- صاحب (المقابيس ):

شهيد ثانى ، افضل متاءخرين ، اكمل متبحرين ، نادره پسينيان ، يادگار پيشينيان ، مفتى همه طوائف اسلامى ، راهنماى دينى مردم به راهى پايدار و صراطى مستقيم ، مقتداى شيعه ، و نور شريعت بود كه سخنان بزرگان از برشمردن مزايا و استيفاء حق او در بيان فضائل پرارزشش نارسا است و گفتار خردمندان و انديشمندان سترك ، در گزارش مناقب و خصلتهاى بلندش بسى ناچيز و حيرت گونه مى باشد. در بلنداى فضل و كمال و سعادت در لابلاى شخصيت خود، ميان مراتب علم و عمل و شكوه و جلال و شهادت ، گردهم آئى برقرار ساخت ؛ و او در سايه لطف نهان و آشكار خداوند متعال ، بسى موفق و مؤ يد بوده است(15)

3- شيخ حر عاملى :

موضع و موقعيت شهيد ثانى در فقه و علم و فضل و زهد و عبادت و تقوى و تحقيق و تبحر و عظمت مقام و شكوه منزلت و جامعيت فضائل و كمالات ، مشهورتر از آن است كه آنها را بازگو نمائيم محاسن و اوصاف پسنديده اش بيش از حد احصاء و شمار است ، و مصنفات و آثار علمى او، مشهور و بر سر زبانها است او فقيه و مجتهد و نحوى و حكيم و متكلم و عالم به قرآن و جامع انواع علوم و دانشها بوده ، و نخستين كسى است كه در جمع علماء شيعه به تصنيف كتابى در (دراية الحديث ) آغاز كرد. (16)

4- شيخ يوسف بحرانى ، صاحب كتاب (الحدائق ):

شهيد ثانى در ميان دانشمندان شيعه از برجستگان و رؤ ساء و اعاظم فضلاء و ثقات ، برشمار است عالمى است عامل ، و محققى است موفق و موشكاف ، و زاهد و پارسائى است مجاهد كه محاسن و اوصاف خميده اش فزونتر از آن است كه به شمارش درآيد، و فضائلش بيش از آن است كه كسى بتواند كاملا آنها را بررسى كند.(17)

5- تفرشى در كتاب (نقدالرجال ):

شهيد ثانى از دانشمندان موجه و آبرومند شيعه و از رجال مورد اعتماد مى باشد كه در خزانه خاطر خويش مايه هاى فراوانى از علم را اندوخته ، و سخنانش ‍ پاكيزه از لغزشها بوده است شاگردان برجسته اى را پرورد، و كتابهاى نفيس و جالبى را تاءليف كرد، و به خاطر تشيع در قسطنطنيه به شهادت رسيد.(18)

6- خوانسارى ، صاحب (روضات الجنات ):

تاكنون ، يعنى حدود سال 1263 ه‍ ق ، در جمع دانشمندان بزرگ و برجسته شيعه كسى را به ياد ندارم كه از لحاظ شكوه شخصيت ، سعه صدر، خوش فهمى ، حسن سليقه ، نظام و برنامه تحصيلى ، كثرت استادان ، ظرافت طبع ، معنويت سخن ، و پختگى و بى نقص بودن آثار علمى ، به پاى او برسد. بلكه اين استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهى و قرب منزلت ، چنان مى نماياند كه تالى تلو معصومعليه‌السلام است ، يعنى بلافاصله در رده پس از معصومان پاك قرار دارد.(19)

7- حاج ميرزا حسين نورى محدث :

شهيد ثانى در جمع متاءخرين ، فاضلترين علماء و كاملترين دانشمندان متخصص به شمار مى آيد، وى نادره دوران و شخصيت شگفت انگيز پسينيان ، و يادگار بزرگان پيشين ، و مفتى همه طوائف اسلامى و راهنماى مردم به صراط مستقيم ، و مقتداى شيعه و...(20) بوده است

7- علامه مامقانى :

شهيد ثانى ، داراى محفوظاتى سرشار و نيز پاكيزه گفتار بوده است و كتاب ما - اگر چه در جهت شرح حال دانشمندان تاءليف نشده است ، بلكه صرفا رجال حديث در آن گزارش مى شود -؛ لكن از امثال اين استاد بزرگوار، سطرى و گوشه اى از شرح حال آنها را به منظور تبرك و تيمن در اين كتاب ياد مى كنيم(21)