آداب تعليم و تعلم در اسلام

آداب تعليم و تعلم در اسلام 0%

آداب تعليم و تعلم در اسلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب تعليم و تعلم در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: دكتر سيد محمد باقر حجتى
گروه: مشاهدات: 48458
دانلود: 9520

توضیحات:

آداب تعليم و تعلم در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 387 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48458 / دانلود: 9520
اندازه اندازه اندازه
آداب تعليم و تعلم در اسلام

آداب تعليم و تعلم در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

8 - آداب ورود و خروج و راه رفتن و بالا رفتن و پائين آمدن در مدرسه

اگر محل سكناى محصل (و يا ورود به حجره و اتاقش ) در مسجد و يا محل اجتماع و گردهم آئى مردم و يا شاگردان قرار داشته باشد، و او هم ناگزير باشد براى ورود به اتاق خويش از روى حصير و فرش مدرس و محل انعقاد درس عبور كند، بايد هنگام بالا رفتن در سوى اتاق خويش از افتادن كفشهايش ‍ جلوگيرى كند و پاافزار و كفش خود را وارونه در جهت قبله و يا در پيش روى مردم قرار ندهد، و نيز جامه و لباسش را در جهت قبله و در برابر ديد مردم ننهد و نياويزد؛ بلكه بايد پس از تكاندن كفش از گل و گرد و غبار آنها آن ها را از بيرون بر روى هم قرار دهد و آنها را پرت نكند؛ و اين كفشها را در محلى كه احتمالا مردم در آنجا هستند و يا طبق معمول از آنجا مى گذرند - از قبيل ايوان و پيشخوان اتاق خود - نگذارد؛ بلكه پس از درآوردن آنها از پاهايش در قسمت پائين وسط پيشخوان بر زمين نهد. او نبايد كفشهايش را طورى زير حصير مسجد قرار دهد كه موجب شكستگى و از هم دريدن تار و پود آن گردد.

اگر محل سكناى محصل در طبقه فوقانى باشد بايد در اتاق خويش آهسته راه برود، و آهسته بر روى كف اتاق به پشت و پهلو افتد، و اشياء سنگين را آهسته بر زمين نهد تا ساكنان طبقه تحتانى را نيازارد.

اگر دو محصل از ساكنان طبقه فوقانى و يا اشخاصى ديگر، در پله بالائى در موقع فرود آمدن به هم برسند بايد محصل و يا شخص كم سال تر، قبل از بزرگ سال تر از پله ها فرود آيند. ادب و نزاكت اقتضاء مى كند بطور كلى آنكه دنبال تر قرار دارد با درنگ و تاءمل و آهسته آهسته از پله ها پائين آيد و در فرود آمدن از پله ها - تا وقتى كسى كه جلوتر است به آخرين پله زيرين نرسد - شتاب نگيرد؛ بلكه صبر كند تا او از پله ها فرود آيد و پس از او فرود آمدن خود را آغاز نمايد. ولى رعايت اين نكته - در صورتى كه فرد بزرگ سال تر به دنبال كم سال تر فرود مى آيد - از ضرورت فزونترى برخوردار است

ولى چنانچه دو و يا چند نفر در پله پائين ، براى بالا رفتن به هم برسند بايد كم سال تر به دنبال بزرگ سال تر، اين پله ها را طى كند تا آنكه بزرگ سال تر - قبل از او - از پله ها صعود نمايد.

9- بايد از نشستن و راه رفتن در جاى هاى نامناسب خوددارى كرد

محصل نبايد بطور عموم و به ويژه به هنگام درس ، دم در مدرسه و يا مدرس را به عنوان محل جلوس خويش اتخاذ كرده و در آنجا بنشيند؛ بلكه حتى الامكان بايد از جلوس در كنار در مدرسه خوددارى نمايد، مگر آنگاه كه ضرورت و نياز و يا تنگى نفس و خفگى سينه ، او را ناگزير سازد كه در چنين جايگاهى نامناسب بنشيند. او نبايد در دهليز و دالانى - كه به منظور گذرگاه و راه ورود به مدرسه تعبيه شده است - جلوس نمايد. در طى اخبار، از جلوس در معابر و گذرگاههاى مردم نهى شده است ؛ دهليز مدرسه نيز به عنوان گذرگاه عمومى و معبر و يا چيزى به منزله و مفهوم آن تلقى مى گردد. به ويژه اگر جلوس كننده كسى باشد كه ديگران نسبت به او در خويشتن احساس شرم و حياء نموده و يا از كسانى باشد كه بدنام و مورد تهمت است و يا او را به بازى و شوخى مى گيرند، (كه جلوس اينگونه اشخاص در چنين محلى به هيچوجه روا نيست ). علاوه بر اين ، غالبا محصلين و طلاب ، همراه با خوراك (و لباس حمام ) و لوازم ضرورى ديگرى كه از بيرون با خود آورده اند از اين دهليز عبور كنند و از فردى كه در چنين محلى نشسته است شرم و حياء مى نمايند و دچار خجلت زدگى مى گردند و يا ناگزير مى شوند به فرد فرد اشخاصى كه در اين دهليز نشسته اند تك تك سلام كنند. علاوه بر همه اين عوارض ، اگر زناني كه وابسته و فاميل و مربوط به اهل مدرسه هستند بخواهند از گذرگاه عبور نمايند، جلوس افراد در اين رهگذر براى طلاب وابسته به اين زنها دشوار و گران تمام مى شود و موجب آزار و شكنجه روحى آنان مى گردد. اضافه بر تمام اين نتائج سوء، بايد چنين جلوسى را به عنوان نداشتن حس تصون و فقدان حيثيت و آبرو و بطالت و ياوه كارى برشمرد.

محصل نبايد بدون ضرورت و بارى كه به هر جهت و عدم نياز به استراحت و يا به ورزش و يا بدون آنكه در انتظار كسى باشد، در صحن و حياط مدرسه راه برود، و از ورود و خروج مكرر خويش در مدرسه بكاهد. او موظف است به هر كسى كه بر در مدرسه ايستاده است سلام و تحيت خود را تقديم نمايد.

محصل و دانشجو نبايد - به گاه ازدحام مردم - جز به حكم ضرورت ، وارد دستشوئى خانه و محل وضوء و توالت عمومى گردد؛ چون ورود او به چنين جايگاهى در چنان هنگام ، نمايانگر ترك حفظ و صيانت حيثيت و حاكى از بى بند و بارى است لذا او بايد مقدارى درنگ نمايد و درب آنرا - در صورتيكه بسته باشد - سه بار آهسته بكوبد؛ وقتى مطمئن شد كه كسى در آنجا نيست آنرا بگشايد. نبايد از سنگ و كلوخ ديوار بارى (استنجاء) استفاده كند، و دست آلوده به نجاست را بر روى ديوار بكشد.

10- تجنب و خوددارى از پاره اى اعمال مباح در مدرسه

نبايد محصل به هنگام عبور و مرور در صحن و حياط مدرسه ، به اتاق كسى كه از لاى شكاف در و يا از روزنه هاى ديگرى نگاه كند. و در صورتى كه درهاى اتاق باز باشد به درون آن ننگرد. و اگر بر او سلام كردند و يا او بر اهل حجره سلام نمود، سلام و يا جواب سلام را عابرانه و در حال گذر برگزار كند، بدون آنكه به درون حجره چشم بدوزد. و نيز نبايد به طاقها و ايوانها - به ويژه وقتى كه زنها در آنها بسر مى برند - زياد اشاره نمايد.

او نبايد صداى خود را براى تكرار درس و يا به منظور اينكه شخصى را به سوى خود فرا خواند و يا براى بحث و مذاكره ، به صورت فرياد، بلند سازد؛ چون سر و صداى او موجب تشويش و تشتت خاطر و تفتت افكار اطرافيان مى گردد. بلكه بايد در هر مورد و هر موقع و به ويژه به هنگام حضور نمازگزاران در مسجد، و اهل درس در مدرس ، از صداى آهسته براى تاءمين منظور خود استفاده كند و كفش چوبين خود را با شدت به زمين نسايد و نكوبد، و در را با خشونت نبندد، و ورود و خروج خود را به گونه اى آزاردهنده برگزار نكند؛ و در مدرسه را به سختى - در صورت عدم نياز و ضرورت - به هم نكوبد، و از طبقه پائين ، كسى را كه در طبقه فوقانى است صدا نزند؛ بلكه صداى خود را در حد نياز تنظيم كرده و با حفظ تعادل صدايش ، او را از پائين بخوابد.

اگر اتاق و مدرسه از طريق در و يا پنجره فراسوى راه عبور و مرور مردم باز باشد بايد در صورتيكه ضرورتى در كار نباشد از برهنه بودن طولانى سر و تن خويش خوددارى نمايد.

برحذر بودن محصل از عادات و كارهاى زشت :

محصل بايد از كارهائى كه اخلاقا نقص و عيب تلقى مى شود برحذر باشد، از قبيل خوردن در حال راه رفتن ، سخن هزل و بيهوده ، كشيدن كفش بر روى زمين ، افراط در خميازه ، به پشت يا به پهلو افتادن در ميان جمع ، قهقهه و خنده هاى بلند.

ضمنا محصل نبايد بى جهت و بدون ضرورت ، روى پشت بام مدرسه - كه مشرف بر جاهاى ديگر است - برود.

11- نكاتى ظريف درباره آداب مربوط به جلسه درس

محصل بايد - قبل از حضور به هم رساندن معلم و مدرس در مدرس و مجلس درس - در آنجا حضور يابد، و شركت در جلسه درس استاد را تا پس از جلوس او و جلوس شاگردان ديگر، به تاءخير نيندازد كه در نتيجه ، همه را ناگزير سازد كه طبق معمول و به حكم وظيفه ، از جاى خود برخاسته و در اثناء كار به سلام او پاسخ گويند. علاوه ، ممكن است احيانا كسى در ميان جمع باشد كه از برخاستن و جواب سلام معذور باشد و اين شاگرد تازه از راه رسيده حالت ناخوش آيندى را در قلب احساس كند و ضمنا نداند كه عذر اين شخص چيست

پيشينيان گفته اند: (ادب و نزاكت اقتضاء مى كند كه محصلين و طلاب در انتظار استاد بسر برند نه آنكه او در انتظارشان بماند).

محصل بايد براى حضور در دروس ، موازين ادب و نزاكت را در رابطه با پوشاك و جنبه هاى ظاهر و برونى خويش رعايت كند، به اين معنى كه با بهترين هيئت و زيبنده ترين وضع و نظيف ترين جامه و تن پوش و بدن در جلسه درس حضور يابد.

ابوعمر، معروف به (شيخ بن صلاح )، مانع از حضور شاگردانى در درس خود مى شد كه عمامه بر سر نداشتند و يا دكمه هاى قبا و لباس زيرين آنها باز بوده است

بايد شاگرد و محصل به طرز نشستن خويش در محضر استاد، سر و سامان بخشيده و دقيقا به درس مدرس گوش فرا دهد و به نحو شايسته اى - از نظر اخلاق - اشكال و ايراد خود را القاء نمايد، و در مكالمه و گفتگو و و خطاب و جواب با استاد، موازين ادب را مرعى دارد.

محصل نبايد - قبل از مدرس و استاد (و اجازه او) - به قرائت درس و استعاذه (و دعاى قبل از درس ) آغاز كند. و آنگاه كه مدرس در آغاز تدريس ، براى حاضران دعاء مى كند، بايد حاضران نيز به نوبه خود با دعاى به استاد، دعاى وى را پاسخ داده (و بدينوسيله از دعاى او تشكر نمايند).

يكى از اساتيد من - كه از شخصيتهاى برجسته از لحاظ زهد و پارسائى و تقوى به شمار مى رفت - شاگردانى را كه اين موازين اخلاقى را مراعات نمى كردند مورد سرزنش قرار مى داد، و آنها را با تنبيه و هشدارش بر سر ادب مى آورد.

محصل بايد در مجلس درس ، از خوابيدن و پينكى و چرت زدن و سخن گفتن با ديگران و خنده و امثال آن خوددارى كند. و ما طى مبحث مربوط به آداب محصل و شاگرد از حالاتى كه در مجلس درس ، ناستوده تلقى مى شوند گفتگو نموديم

آنگاه كه درس اول مدرس - با گفتن : (الله اعلم ) - به پايان رسيد، نبايد شاگرد ميان اين درس و درس بعدى جز با اذن و اجازه مدرس ، سخنى به ميان آورد؛ و وقتى مدرس ، وارد بيان مسئله اى شد نبايد محصل درباره مسئله ديگر سخن گويد. اساسا نبايد هيچگاه در حضور مدرس راجع به هيچ چيزى ، مطلبى را بر زبان سازد مگر آنگاه كه احساس كند سخن گفتن او مفيد و بجا است

محصل بايد از جدال و ستيز در بحث ، و از غلبه جوئى و سلطه گرى بر ديگران بپرهيزد. و اگر چنين دريابد كه جان و روح وى در اين رهگذر، دستخوش ‍ هيجان و طغيان گشته است بايد با زمام و لگام سكوت ، و صبر و انقياد و رامش ، اختيار آنرا به دست گرفته و مانع از غليان و فوران روحى گردد؛ چون از نبى اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت شده است كه فرمود: اگر كسى - عليرغم آنكه حق با او است - دست از مراء و جدال بردارد، خداوند متعال براى او خانه اى در قله و نقطه اى فرازا در بهشت بناء خواهد كرد)(572) ؛

زيرا ترك ستيز و اجتناب از مجادله ناخوش آيند، براى جلوگيرى از هيجان و گسترش غضب ، وسيله بسيار مناسبى است و مى توان آن را عامل مؤ ثرترى براى جلوگيرى از نفرت و گريز دلها از يكديگر برشمرد.

بايد هر يك از حاضران جلسه درس سعى كنند كه قلبشان نسبت به يار و مصاحبشان از هرگونه شوائبى پاك و پاكيزه و عارى از حقد و كينه باشد. و آنگاه كه پس از پايان يافتن درس از جاى برمى خيزند در درونشان نسبت به دوست و رفيقشان كمترين حالت ناخوش آيندى وجود نداشته باشد.

وقتى محصل و يا مدرس از مجلس درس برمى خيزند، بايد دعائى را كه در طى احاديث ، وارد شده است برخوانند، و آن دعاء اين است :

(( (سبحانك اللهم و بحمدك ، و لا اله الا انت ، استغفرك و اتوب اليك ، فاغفرلى ذنبى ؛ انه لايغفر الذنوب الا انت ) ))

بار خدايا ترا تقديس مى كنم و ترا ستايشگرم ، هيچ معبودى جز تو در خور پرستش نيست ، خدايا از تو آمرزش مى طلبم و به تو بازمى گردم ، پس تو از گناهانم درگذر و مرا بيامرز، زيرا جز تو هيچكسى را نشايد كه گناهان را مشمول آمرزش و گذشت قرار دهد.

(( سبحان ربك رب العزة عما يصفون ، و الحمد لله رب العالمين و الصلوة و السلام على رسوله محمد و آله الغر الميامين ))

اضافات و تجديد نظر در ترجمه در ساعات پنج و پنج دقيقه بعد از ظهر روز يكشنبهبيستم شهريور 1362 ه‍ ش سوم ذى حجه 1403 ه‍ ق در تهران به پايان رسيد. ازخداوند متعال مى خواهم اين بنده خائب و خاسر: سيد محمد باقر حجتى (حسينى ) رامشمول آمرزش خويش قرار داده ، و اين كوششناقابل را براى اين ناتوان به عنوان ذخرى در روز تهى دستى بپذيرد.

** بالنبى محمد و آله الطاهرين***