بخش سوم تاریخ قرآن، نزول قرآن
هدف هاى آموزشى این بخش عبارتند از:
1. طرح یك معما درباره زمان نزول قرآن و زمان بعثت و حلّ آن با نظریه نزول دفعى و تدریجى.
2. تبیین اسرار نزول تدریجى.
3. آشنایى با تقسیم بندى قرآن به سوره ها و آیه ها، تعداد سوره ها، كلمات و آیات.
4. آشنایى با اولین و آخرین سوره اى كه نازل شده است.
5. گذرى بر معیارهاى تعیین سوره هاى مكى و مدنى، فواید و ویژگى هاى هریك و آگاهى از ترتیب سوره ها.
برخى از منابع مهمّ این بخش عبارتند از:
بحارالانوار؛ الاتقان فى علوم القرآن؛ التمهید فى علوم القرآن؛ تاریخ قرآن، دكتر محمود رامیار؛ پژوهشى در تاریخ قرآن، دكتر سید محمّد باقر حجتى؛ تاریخ القرآن، عبدالله زنجانى؛ المیزان، ج 2؛ قرآن در اسلام؛ فرهنگ آمارى كلمات قرآن كریم؛ مناهل العرفان.
فصل اول : نزول قرآن و بعثت
(
شهرُ رمضان الذى أُنزِل فیهِ القرآنُ
)
؛
ماه رمضان (همان ماه) كه در آن قرآن فروفرستاده شده است.
(
إنّا أنزلناهُ فى لیلةٍ مباركَةٍ
)
؛
ما آن را در شبى فرخنده نازل كردیم.
(
إنّا أنزلناهُ فى لیلةِ القدر
)
؛
ما قرآن را در شب قدر نازل كردیم.
مى دانیم كه پیامبر در چهل سالگى (610 یا 611 م.) در شهر مكه به رسالت مبعوث گردید. نیز مى دانیم كه آغاز بعثت در غار حرا با نزول آیاتى از سوره مباركه علق همراه بوده است و میان مسلمانان در این مسأله اتفاق نظر وجود دارد. اما در این كه بعثت در چه زمانى رخ داده است، نظرها مختلف است و همین، باعث اختلاف در زمان نزول قرآن نیز گردیده است.
شیعه معتقد است كه بعثت در 27 رجب اتفاق افتاده است؛ به دلیل روایات متعددى كه از عترت طاهره در این زمینه وجود دارد. آنان كه خود اهل بیتِ نبوّتند بهتر از هركس از زمان نبوت باخبرند و در تعیین زمان و مكان آن از همه شایسته تر. روایات فراوانى در این زمینه وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
1. شیخ طوسى در امالى خود روایتى را از امام صادقعليهالسلام
نقل مى كند كه فرمود:
در روز بیست و هفتم رجب، نبوّت بر رسول خدا نازل گشت. هر كه این روز را روزه بگیرد، ثواب كسى را دارد كه شصت ماه روزه گرفته باشد.
2. از امام كاظمعليهالسلام
نقل است كه فرمود:
خداوند محمدصلىاللهعليهوآله
را، كه رحمت براى جهانیان است، در بیست و هفتم رجب به پیامبرى برگزید. هركه این روز را روزه بگیرد، خداوند ثواب روزه شصت ماه را برایش ثبت مى كند.
3. امام صادقعليهالسلام
:
روزه روز بیست و هفتم رجب را ترك نكن؛ زیرا روزى است كه پیامبرى بر محمدصلىاللهعليهوآله
نازل گشته و ثواب آن، مانند شصت ماه است.
روایات دیگرى نیز با همین مضامین وارد شده است.
دانشمندان اهل سنت براى اثبات بعثت در ماه رمضان به آیات سوره بقره، دخان و قدر استناد نموده اند. آنان مى گویند در تمام قرآن نامى از رجب و بعثت در آن وجود ندارد. آن چه هست، دلالت صریح و روشن آیات است بر این كه: قرآن در ماه رمضان(
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي
)
در شب مباركى(
لیلةٍ مباركَةٍ...
)
كه همان شب قدر است(
أنزلناهُ فى لیلةِ القدر
)
نازل گشته است، و چون بعثت هم، همراه با نزول قرآن بوده، بنابراین بعثت در ماه رمضان به وقوع پیوسته است.
در پاسخ به این استدلال باید گفت، اوّلاً: آیات سه گانه فقط به زمان نزول قرآن دلالت دارند؛ امّا محلّ نزول در این آیات مشخص نگردیده است و این مسأله كه مراد از این نزول، همان نزول در غار حرا باشد، از هیچ یك از آیات فوق به دست نمى آید.
ثانیاً: ظاهراً آیات 185 بقره و اول سوره قدر، دلالت بر نزول همه قرآن در ماه رمضان و شب قدر دارند. دلالت آیه سومِ سوره دخان، بر نزول یكپارچه قرآن صریح تر و روشن تر است:(
حم والكتابِ المبین إنا أنزَلْناهُ فى لیلةٍ مباركةٍ
)
.
در این آیه، مرجع ضمیر «انزلناه» «كتاب» است كه قرآن به آن سوگند خورده است و به روشنى دلالت دارد كه مجموعه آیات قرآن و كتاب الهى مورد نظر است؛ در حالى كه در آغاز بعثت تنها پنج آیه از سوره علق نازل گشته است. بنابراین نمى توان گفت این آیات، ناظر به مسأله بعثت پیامبرند. آیات سه گانه بیانگر حقیقت دیگرى هستند كه در فصل آینده در مورد آن سخن خواهیم گفت.
گزیده مطالب
1. بعثت پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
همراه با نزول آیاتى چند از سوره علق و در 27 رجب اتفاق افتاده است، و به این امر در روایات فراوانى از ائمّهعليهالسلام
تصریح شده است.
2. آیات سه گانه نزول قرآن در شب قدر ماه رمضان دلالت ندارند كه محل نزول، غار حرا بوده است. بنابراین براى تعیین زمان بعثت نمى توان به این آیات استناد نمود.
3. از ظاهر آیات مورد اشاره، نزول همه قرآن استفاده مى گردد كه این امر نیز بیگانگى این آیات با مسأله بعثت و تاریخ آن را اثبات مى كند.
فصل دوم : نزول؛ دفعى، تدریجى
الف) نزول دفعى
پس از آن كه معلوم شد آیات دلالت كننده بر نزول قرآن در ماه رمضان ارتباطى با مسأله بعثت ندارند، این پرسش مطرح مى شود كه نزولى را كه قرآن از آن سخن گفته است چه نزولى بوده است؟
این احتمال وجود دارد كه قرآن نزول هاى گوناگونى داشته باشد؛ چرا كه در بسیارى از روایات شیعه و سنّى چنین امرى مورد تأكید قرار گرفته است.
جلال الدین سیوطى گوید:
در نحوه انزال قرآن از لوح محفوظ سه قول وجود دارد:
نظریه اول: - كه از همه صحیح تر و مشهورتر است - قرآن به صورت یكپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده و سپس به تدریج در مدت 20 یا 23 یا 25 سال (به حسب اختلافى كه در مدت اقامت پیامبر در مكه بعد از بعثت وجود دارد) نازل گشته است.
به نقل از ابن عباس، گفته شده كه قرآن یكباره نازل شده و در بیت العزّه در آسمان دنیا قرار گرفته و سپس جبرئیل آن را در جواب سخن مردم و اعمال آنها بر پیامبر نازل فرموده است.
نظریه دوم: قرآن در شب بیستم، یا بیست و سوم، یا بیست و پنجم از هر ماه رمضان به آسمان دنیا نازل شده است؛ به طورى كه در هر شب قدر خداوند مقدار آیاتى را كه نزول آن را در طول سال مقدّر فرموده بوده نازل مى كرده است و بعد همین آیات به تدریج در طول سال نازل مى شده اند.
نظریه سوم: مراد از نزول قرآن در ماه رمضان، ابتداى نزول آن بوده است كه به تدریج پس از آن به صورت متفرق، آیات قرآن نازل شده است.
در روایاتى كه از طرق امامیه نقل شده است از نزول قرآن به بیت المعمور نام برده شده و در بعضى از آنها گفته شده كه بیت المعمور در آسمان چهارم قرار دارد. این كه آسمان چهارم كجاست و واقعیتِ بیت المعمور چیست، براى ما روشن نیست. از این روایات تنها به دست مى آید كه جایى به نام آسمان چهارم و بیت المعمور وجود دارد كه قرآن در شب قدر آن جا نازل گشته است.
علّامه طباطبائى در این رابطه، نظریه دیگرى دارد كه خلاصه آن چنین است:
از تدّبر در آیات مربوط به نزول قرآن در شب مبارك قدر از ماه رمضان و تعبیر «انزال» در هر سه آیه در مقابل «تنزیل» برمى آید كه نزول دفعى از قرآن مراد است (باب تفعیل براى كثرت به كار مى رود به خلاف افعال) و این بدان خاطر است كه قرآن داراى حقیقتى فوق فهم عادى ماست. از آیه اول سوره هود چنین حقیقتى استفاده مى گردد آن جا كه مى فرماید: كتاب أحكمت آیاته ثم فصّلت من لدن حكیم خبیر؛
كتابى است كه آیات آن استحكام یافته، سپس از جانب حكیمى آگاه به روشنى بیان شده است.
در آیه، اِحكام در مقابل تفصیل قرار گرفته و معناى آن عدم تفصیل است؛ یعنى قرآن در یك مرحله، اَجزا و فصول نداشته و این تفصیل و جزئیات آیات كه اكنون در قرآن مشاهده مى كنیم، پس از مرحله اِحكام بوده است. آیات 53 اعراف و 39 یونس نیز به همین مطلب دلالت دارند و از همه این آیات واضح تر آیات سوره زخرف است:
(
حم والكتابِ المبین إنا جعلْناه قرآناً عربیا لعلَّكم تعقلون وإنّه فى اُمّ الكتابِ لَدَینا لَعَلِىٌّ حكیمٌ
)
.
این آیات بیانگر این امر است كه كتاب مبین در ام الكتاب، لفظ عربى نبوده و تفصیل و اجزا نداشته و تنها براى فهم بشر به لسان عربى درآمده است. این آیات و آیاتى دیگر موجب مى گردد كه ما بگوییم مراد از انزال قرآن در ماه رمضان، انزال حقیقت كتاب آسمانى به قلب مبارك پیامبر به صورت یك مرتبه و دفعى مى باشد؛ همان گونه كه قرآن مُفَصَّل، به تدریج در طول مدت نبوّت، بر قلب آن حضرت نازل گشته است.
علّامه، آیه(
ولاتعجَلْ بِالقرآنِ مِنْ قبل أن یقْضى إلیكَ وَحیه
)
؛
و آیه(
لاتحرّكْ بهِ لسانَك لتعجلَ بهِ إنّ علینا جمعَه وقرآنَه
)
؛
را دلیل بر این مى داند كه چون حقیقت قرآن قبلاً بر قلب پیامبر نازل شده بوده، پیامبر نوعى آگاهى به آن چه بر او نازل مى شده داشته و به همین جهت از تعجیل در قرائت قرآن قبل از پایان یافتن وحى، نهى گردیده است.
ب) نزول تدریجى
آن چه گفتیم مربوط به نزول دفعى قرآن و راه حل هایى درباره نزول قرآن در ماه رمضان بود. اما در مورد نزول تدریجى قرآن كریم، صرف نظر از این كه از نظر تاریخى، بدیهى و قطعى است كه آیات قرآن در زمینه ها و مناسبت هاى مختلف نازل گشته اند، آیاتى از قرآن كریم نیز تدریجى بودن نزول را بیان مى كنند:
(
وقرآناً فَرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ على مُكثٍ ونزّلْناهُ تنزیلاً
)
؛
و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كردیم، تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى و آن را بتدریج نازل كردیم.
(
وقالَ الذین كفرُوا لولانُزّل علیهِ القرآنُ جملةً واحدةً...
)
؛
و كسانى كه كافر شدند گفتند: «چرا قرآن یك جا بر او نازل نشده است؟ »
از این آیات روشن مى گردد كه قرآن یك مرتبه نازل نشده و همین امر باعث اعتراض كافران گشته است.
اینك با مقایسه میان دو گروه از آیات، یعنى آیات مربوط به نزول كلى قرآن درماه رمضان، و آیات مربوط به نزول تدریجى آن، معلوم مى گردد كه هیچ گونه تنافى و تضادى میان آنها وجود نداشته بلكه هر گروه ناظر به نوعى از نزول قرآن مى باشند.
به اقتضاى مسائل روزمرّه اقتصادى و اجتماعى و یا حوادثى نظیر جنگ و صلح، حكم هر حادثه اى در نزول تدریجى قرآن كریم بیان مى گردیده و دیگر نزول دفعى معنا نداشته است و وقتى حقیقت قرآن و كتاب مبین مطرح بوده نزول دفعى قرآن جلوه نموده است.
ج) رازهاى نزول تدریجى
چرا قرآن به تدریج نازل گشته است؟ كافران به خاطر همین تدریجى بودن نزول، لب به اعتراض گشودند. شاید به این دلیل كه كتاب آسمانى كه براى هدایت مى آید باید آغاز و پایانش معلوم باشد و یك مجموعه مدوّن به بشر عرضه گردد؛ یعنى اصول و فروعش، قوانین، احكام و اخلاقیاتش همه در یك جا مضبوط باشد.
راستى این فاصله ها در نزول آیات به چه دلیل صورت گرفته است؟
باید گفت، تدریجى بودن نزول، حكمت هاى متعددى داشته كه برخى از آنها عبارتند از:
1. قرآن در پاسخ به اعتراض كافران، كه گفتند:(
لَولا نُزّل علیهِ القرآنُ جُملةً واحدةً
)
مى فرماید:(
كذلك لِنُثبّتَ بهِ فؤادَك
)
؛
این گونه (ما آن را به تدریج نازل كردیم) تا قلبت را استوار گردانیم.
نزول تدریجى آیات، مخصوصاً در موقعیت هاى بحرانى و در هنگامه ها و جنگ ها و تنگناها، بهترین دلگرمى و پشتوانه براى پیامبر بود و قلب مبارك آن حضرت را قوت مى بخشید. بدون شك آیاتى كه به آن حضرت توصیه به صبر و پایدارى مى كردند، اگر همه یكباره نازل مى شدند، تأثیر نزول همان آیات را به هنگام خطر و مواجهه نداشتند؛ مثلاً وقتى كه گفتار گمراهان ممكن بود، خاطر پیامبر را آزرده گرداند، آیه اى نازل مى شد و خطاب به پیامبر مى گفت:(
فلایحزُنْك قولُهم إنّا نعلمُ مایسِرّون وما یعْلِنون
)
؛
پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند. ما آن چه را پنهان و آن چه را آشكار مى كنند مى دانیم.
و یا پیامبرش را در موقع تكذیب از سوى افراد چنین دلدارى مى داد:(
ولقد كُذّبت رسلٌ من قبلِك فصبرُوا عَلى ما كُذِّبوا وأُوذُوا حتى أَتاهم نصرُنا
)
؛
و پیش از تو نیز پیامبرانى تكذیب شدند؛ ولى بر آن چه تكذیب شدند و آزار دیدند، شكیبایى كردند تا یارى ما به آنان رسید.
تكرار نزول چنین آیاتى براى پیامبر اطمینان بخش بوده است. البته همین قوت قلب و استحكام بخشیدن براى مسلمانان نیز به طریق اولى وجود داشته و نزول پیوسته و تدریجى آیات براى آنان نیز آرام بخش بوده است.
2.(
وقرآناً فرقْناه لِتقرأَهُ علَى الناسِ عَلى مكثٍ
)
؛
و قرآنى (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كردیم تا آن را به آرامى بر مردم بخوانى.
معارف اسلامى به ویژه آن دسته كه با عمل انسان ها در ارتباط است و قوانین فردى و اجتماعى را، كه موجب سعادت انسان در زندگى است، بیان مى كند، هنگامى از ثبات و دوام بیشترى برخوردار است كه از شیوه تدریج استفاده شود. بهترین نحوه تعلیم و كامل ترین شیوه تربیت همان است كه معارف دینى با بلندایى كه دارند، تدریجاً نازل گردند تا مردم آهسته اما پیوسته زندگى فردى و اجتماعى خویش را با آن هماهنگ كرده و به مرحله كمال خویش رسانند.
3. یكى از رازهاى نزول تدریجى قرآن را مى توان «تحریف ناپذیرى» آن دانست. نزول تدریجى قرآن این امكان را فراهم مى ساخت تا اصحاب آیات قرآن را حفظ كنند. فصاحت و بلاغت قرآن از یك سو، و اهتمام و عنایت مسلمانان از سوى دیگر وقتى با نزول تدریجى آیات همراه مى گشت، صیانت و حفاظت از وحى الهى را قطعى مى ساخت.
4. نزول بسیارى از آیات قرآن ارتباط و پیوستگى كامل با حوادث و رویدادهاى زمان پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
داشته و چون این حوادث تدریجاً به وقوع مى پیوسته، آیات نیز همزمان با آن یا متعاقب آن نازل مى گشته اند. این حوادث و وقایع را كه منجر به نزول آیات مى شده اند، «سبب نزول» یا «شأن نزول» نامیده اند.
گزیده مطالب
1. قرآن داراى دو نوع نزول است: دفعى و تدریجى. آیات مربوط به نزول در ماه رمضان بیانگر نزول دفعى قرآن است.
2. براساس روایات اهل سنّت نزول دفعى در بیت العزّه و آسمان دنیا بوده است. ولى روایات شیعه این نزول را در بیت المعمور و آسمان چهارم دانسته اند.
3. علامه طباطبائى معتقد است كه نزول دفعى بر قلب پیامبر بوده است؛ زیرا براساس آیات 114 طه و 19 قیامت، پیامبر در نزول تدریجى، نوعى آگاهى از آن چه بر او نازل مى شده، داشته و به همین جهت از قرائت قرآن قبل از پایان نزول آیات نهى گردیده است.
4. برخى از رازهاى نزول تدریجى عبارتند از: تثبیت و تقویت قلب پیامبر و مسلمانان؛ تدریجى بودن تشریع و قوانین اسلامى؛ عدم تحریف در قرآن؛ سهولت یادگیرى احكام و فراگیرى قرآن و پیوستگى كامل با حوادث و رویدادهاى زمان پیامبر.
فصل سوم : آیه و سوره در قرآن
قرآن در قالب 114 سوره، و هر سوره شامل آیاتى چند، صورت بسته است. در این فصل به بررسى معانى آیه، سوره، اسامى و دسته بندى سوره هاى قرآن و نیز تعداد آیات و كلمات قرآن مى پردازیم.
الف) معناى آیه
آیه در لغت به معناى علامت و نشانه واضح و روشن است. ابن فارس مى گوید: «الآیة، العلامة».
راغب نیز گفته است: «الآیة هى العلامة الظّاهرة».
در استعمالات قرآن، همین معناى لغوى با رعایت جهات و حیثیات مختلف به كار رفته است:
1. نشانه و علامت:(
قال ربِّ اجْعل لى آیة
)
؛
گفت: «پروردگارا، نشانه اى براى من قرارده. »
2. معجزه:(
هذه ناقةُ اللهِ لكم آیة
)
؛
این، ماده شتر خدا براى شماست كه پدیده اى شگرف است.
(
ولئن أتیتَ الذین اُوتوا الكتابَ بِكلّ آیةٍ ماتبعوا قِبلتَك
)
؛
اگر هر معجزه اى براى اهل كتاب بیاورى، قبله تو را پیروى نمى كنند.
3. حكم:(
ما ننسخْ منْ آیةٍ او نُنسها نأتِ بخیرٍ منها أو مثلها
)
؛
هر حكمى را نسخ كنیم یا آن را به دست فراموشى بسپاریم، بهتر از آن یا مانندش را مى آوریم.
4. آفریده:(
فأرسلْنا علیهم الطُوفانَ والجَرادَ والقمّلَ والضّفادعَ والدّمَ آیاتٍ مفصّلاتٍ
)
؛
پس بر آنان طوفان و ملخ و كنه ریز و غوك ها و خون را به صورت نشانه هاى آشكار فرستادیم.
5. انبیا و اولیاى الهى:(
لقدْ كانَ فى یوسفَ وإخوتِهِ آیاتٌ لِلسّائلین
)
؛
به راستى در (سرگذشت) یوسف و برادرانش براى پرستندگان عبرت هاست.
معجزه، آیت و نشانه اى از جانب خداست بر صدق گفتار پیامبر و ناتوانى بشر از انجام دادن مثل آن. احكام و تكالیف الهى، به اعتبار تقوا و تقرّبى كه به واسطه آنها حاصل مى گردد، آیات و علایمند. موجودات خارجى از آن جهت كه وجود آنها خبر از وجود صانع مى دهد، آیات الهى اند و در نهایت، پیامبران و اولیاى الهى از آن رو كه قول و فعل آنان مردم را به سوى خدا دعوت مى كند، آیات، عبرت ها و نشانه هاى عظمت خداوندند.
و امّا آیه در اصطلاح، ریشه قرآنى دارد و در مواردى چند به كار رفته است:
1.(
كتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُه قُرآناً عربیاً لِقومٍ یعلمون
)
؛
كتابى است كه آیات آن به روشنى بیان شده...
2.(
المر. تلكَ آیاتُ الكتابِ
)
؛
الر. این است آیات كتاب.
3.(
الر. تلكَ آیاتُ الكتابِ الحكیم
)
؛
الر. این است آیات كتاب حكمت آموز.
4.(
وإذا تُلیت علیهِم آیاتُه زادتْهم إیمانا
)
؛
و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید.
در موارد فوق، آیه به كلمه یا كلماتى از قرآن اطلاق مى گردد كه از قبل و بعد خود جدا بوده و در ضمن سوره اى آمده باشد.
ب) معناى سوره
(
سُورةٌ أنزلْناها وفرضْناها وأنزلْنا فیها آیاتٍ بیناتٍ
)
؛
سوره اى است كه آن را نازل و فرض گردانیدیم و در آن آیاتى روشن فرو فرستادیم.
«سوره» در لغت به صورت مهموز و غیرمهموز به كار رفته است.
1. در صورت اول از «سُؤْر» به معناى نیم خورده و باقى مانده آب یا هر چیز دیگرى است و جمع آن اَسْآر است.
2. در صورت غیرمهموز بودن، گاه از ریشه «سور» به معناى بارو و دیوار است؛ همان گونه كه عرب به دیوارى كه شهر را احاطه مى كند «سور المدینه» مى گوید. راغب مى گوید: «سورُ المدینةِ، حائِطُها المُشتمل عَلیها و سورةُ القرآن تشبیهاً بها لِكونه مُحاطاً بِها، إحاطةَ السُور بِالمدینةِ. »
سور، به این معنا به اَسوار و سیران جمع بسته مى شود.
3. سوره در اصل لغت به معناى علو و منزلت است. ابن فارس مى گوید: «السین و الواو و الرّاء أصلٌ واحدٌ یدلُّ على علوٍّ و ارتفاعٍ. »
نابغه ذبیانى در شعرى خطاب به نعمان بن منذر گفته است:
ألم تر أن الله أعطاك سورة
|
|
ترى كل ملك دونها یتَذَبْذَب
|
خداوند چنان جایگاهى و مقامى به تو داده است كه سلطنت پادشاهان دربرابر آن كوچك است.
سوره آن گاه كه در معناى مقام و منزلت به كار رود به سُور، سُوَر، سُورات و سُوَرات جمع بسته مى شود. هر یك از معانى سه گانه فوق با سوره در اصطلاح قرآن كه در یك قالب خاص با بسمله شروع مى گردند، سازگارى دارند.
اما اگر ریشه مهموز داشته باشند، از آن جهت كه قطعه اى از قرآن است به آن سوره گفته اند. یا آن كه سوره قرآن چون دژى تسخیرناپذیر و غیرقابل نفوذ است؛ همان طور كه برج و باروى شهر كه بر شهر و هر آن چه در آن است احاطه دارد، سوره نیز گرداگرد آیات را فراگرفته و آنها را به هم ربط داده است.
در معناى سوم نیز چون سوره كلام خداست، داراى شرافت و منزلت و مقام رفیع است، و یا آن كه قرائت و تلاوت آن موجب رفعت شأن و برترى مقام قارى مى گردد.
به نظر مى رسد از احتمالات سه گانه، احتمال سوم صحیح تر باشد؛ چرا كه سوره در اصطلاح قرآن به سُوَر جمع بسته مى شود و این جمع تنها در مورد احتمال و معناى سوم به كار رفته است.
سوره در شكل مفرد در نُه مورد از قرآن كریم به معناى اصطلاحى آن دیده مى شود.
ج) فلسفه تقسیم قرآن به سوره ها
در زمینه حكمت و علّت تقسیم قرآن به سوره هاى مختلف، قرآن شناسان فوایدى رابرشمرده اند. مسلماً این كه خداوند چنین تقسیمى را در كتاب جاودان خویش به كاربرده است بدون حكمت و غایت نبوده است. در قرآن بالاترین دقّت ها و ظرافت ها به كار رفته و حتى در تنظیم حروف و كلمات آن عنایت خاصى وجود داشته است.
ما برخى از فواید تقسیم قرآن به سوره ها را ذكر نموده و یادآور مى شویم كه قطعاً فواید به این موارد محدود نمى گردند.
1. اهداف مختلف و موضوعات متفاوت در قرآن: در بسیارى از سوره ها هدف خاصى مورد نظر است كه محور همه آیات آن سوره است. حتى بعضى از مفسران عقیده دارند كه هر سوره یك هدف خاصى را تعقیب مى كند.
این هدف خاص، آیات مربوط را در قالب یك سوره در كنار هم جاى داده است؛ به عنوان مثال سوره یوسف و یا نمل و یا فیل و... در سرگذشت یك پیامبر و یا یك واقعه تاریخى است.
2. سهولت در فراگیرى، قرائت و حفظ قرآن: تقسیم و تفكیك میان سوره ها تعلیم و تعلّم رابراى جویندگان و مشتاقان كلام خداوند آسان تر مى كند. چون قارى قرآن سوره اى را به پایان مى برد، به شروع سوره دیگر راغب تر مى شود. این امر به ویژه در حفظ قرآن مشهودتر است؛ چرا كه تقسیم قرآن به قطعه ها و سوره هاى كوچك و بزرگ، مشكل حفظ را حل نموده و اگر چنین نبود، هم انگیزه براى حفظ قرآن كمتر مى شد و هم حفظ آن دشوارتر.
3. صیانت و حفاظت قرآن از تحریف: یكى از هنرمندى هاى قرآن و جنبه هاى اعجاز آن همین تقسیم بندى كتاب به قطعات مستقلى به نام سوره است. این امر سبب گردید تا حفظ آنها به ویژه سوره هاى مكى كه در آغاز نزول سوره هایى كوچك و موزون بودند، به راحتى صورت گیرد و لااقل هر مسلمانى تعدادى از این سوره ها را در خاطره و حافظه خویش بایگانى كند. البته حافظان كل قرآن نیز - چنان كه در آینده ذكر خواهیم نمود - كم نبوده اند.
4. مانند ناپذیرى حتى در كوچك ترین سوره: تقسیم قرآن به سوره هایى كه دامنه اختلاف آیات آنها بسیار زیاد است، خود پدیده جالب دیگرى است؛ زیرا قرآن، كه در آیات «تحدّى» همگان را به مبارزه دعوت كرده است، تا اگر مى توانند حتى یك سوره همانند قرآن بیاورند، با تقسیم خود به سوره هاى كوچك و بزرگ اشاره به این حقیقت نموده كه بلندى و كوتاهى سوره ها، شرط اعجاز نیست و هر سوره هر قدر هم كوچك باشد در اوج اعجاز و عظمت قرار دارد.
د) دسته بندى سوره ها
قرآن شناسان در یك تقسیم بندى كلّى سوره هاى قرآن را به چهار گروه عمده تقسیم نموده و بر آن نام خاصى نهاده اند.
1. السَّبع الطُّوَل: (طُوَل جمع طُولى مؤنث اَطْول، مثل كُبَر جمع كُبرى) هفت سوره بزرگ قرآن كه اكثر گفته اند عبارتند از: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، امّا در مورد هفتمین سوره اختلاف است كه به نقل از سعید بن جبیر سوره یونس است، و بعضى دیگر سوره كهف گفته اند.
2. المئون: این سوره ها از «طُوَل» كوتاه تر بوده، و آیاتشان متجاوز از صد آیه است كه عبارتند از: التوبه، النحل، هود، یوسف، الكهف، الاسراء، الانبیاء، طه، المؤمنون، الشعراء و الصّافات.
3. المثانى: سوره هایى كه آیاتشان از صد كمتر است كه تقریباً بیست سوره اند. دلیل آن كه این سوره ها را مثانى گفته اند، قرار گرفتن این سوره ها پس از «مئون» است. «ثَنْى» به معناى میل و عطف است. وجوه دیگرى نیز براى معناى مثانى ذكر كرده اند.
4. المفصّل: سوره هاى كوتاه را مفصل نامیده اند. چون كوتاهند و با «بسمله» از هم فصل و جدا مى شوند. و یا آن كه فواصل آیات در این سوره ها به نسبت زیادتر است. در این كه آخرین سوره از مفصّل «ناس» است، اختلافى نیست. اما در مورد اولین سوره مفصّل، اختلاف فراوانى است. سیوطى دوازده قول را نقل كرده كه از میان آنها التمهید سوره «الرحمن» را انتخاب نموده است؛ در حالى كه مناهل العرفان و موجز علوم القرآن، اولین سوره مفصّل را «حجرات» ذكر كرده اند.
در حدیثى از رسول خداصلىاللهعليهوآله
نقل شده است كه فرمود:
اُعْطیتُ مكانَ التوراةِ، السبعَ الطُوَل، و اُعطیت مكانَ الزَبورِ، المئین و اُعطیتُ مكانَ الإنجیلِ، المثانى و فُضِّلْتُ بِالمفصّل؛
به جاى تورات، هفت سوره بلند قرآن و به جاى زبور، سوره هاى مئون و به جاى انجیل، سوره هاى مثانى به من داده شد و با وجود سوره هاى مفصّل بر دیگران برترى یافتم.
نوع دیگرى دسته بندى براى سوره هاى قرآن ذكر نموده اند؛ نظیر سوره هاى ممتحنات، مسبّحات، حوامیم (آنها كه با «حم» آغاز مى شوند) و سوره هاى عزائم (سوره هایى كه سجده واجب دارند: سجده، فصّلت، نجم و علق)
در زمینه دسته بندى سوره ها در بخش چهارم در بحث مربوط به خصوصیات مصاحف اصحاب نیز سخن خواهیم گفت.
ه) عدد سوره ها، آیه ها و كلمات قرآن
1 عدد سوره ها و آیه ها
عدد سوره هاى قرآن به اتفاق همگان 114 است. اما در شمار آیات قرآن اختلاف وجود دارد. این اختلاف هرگز به معناى كم یا زیاد شدن آیات نیست، بلكه تنها به نحوه شمارش آیات در سوره ها برمى گردد. گفته اند دلیل اختلاف این بوده است كه پیامبراكرمصلىاللهعليهوآله
ابتدا در رأس هر آیه توقف كرده پس از معلوم شدن، آن آیه را به آیه اى دیگر وصل مى فرمود. به همین جهت بعضى توهم مى كردند كه وصل آن حضرت دلیل بر عدم اتمام آیه است. این امر سبب گردید كه میان مسلمانان درشمار آیات قرآن اختلاف به وجود آید.
این اختلاف، صرفاً یك اختلاف شكلى و ظاهرى و شمارشى است و در مورد اصل آیات و كلمات قرآن هیچ گونه اختلافى وجود ندارد.
هر یك از قاریان قرآن در شهرهاى مهمّ اسلامى، مكتب و عقیده اى در مورد تعداد آیات داشتند كه به عدد شهرشان معروف گشت. به عنوان مثال وقتى گفته مى شود، عدد مكّى یعنى عدد آیات قرآن در نظر مردم و اهل مكه كه به یك یا چند تن از قاریان مشهور آن شهر نسبت داده مى شده است.
كسانى كه تعداد آیات قرآن را 6236 آیه دانسته اند، عدد كوفى را بر سایر عددها ترجیح داده اند. این عدد منسوب به حمزة بن حبیب زیات و ابوالحسن كسائى و خلف بن هشام است. حمزه گفته است، این عدد را ابن ابى لیلى از ابوعبدالرحمن سُلَمى از على بن ابى طالبعليهالسلام
نقل كرده است.
2 عدد كلمات قرآن
در تعداد كلمات قرآن نیز میان مفسّران و معجم نویسان اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف نیز تنها به جهت نحوه محاسبه كلمات قرآن مجید است، نه چیزدیگر.
با همّتى كه دكتر محمود روحانى در تدوین فرهنگ آمارى قرآن كریم (المعجم الاحصائى للقرآن الكریم) انجام داده همه این اختلافات از میان برداشته شده است. این مجموعه كم نظیر كه با دقتى تمام به انجام رسیده است، بى گمان دقیق ترین معجم و فرهنگى است كه آمار كلمات و واژه هاى قرآنى را در زمینه هاى مختلف به دست مى دهد.
شمارش كلمات قرآن در این فرهنگ به دو روش مختلف صورت گرفته است:
1. شمارش مستقیم (كلمه شمارى)
2. شمارش غیرمستقیم (شمارش كلمات مشتق و غیرمشتق)
به این ترتیب از مقایسه دو روش پیش گفته و انطباق نتایج آنها با یكدیگر، اطمینان حاصل شده است كه آمار به دست آمده، یعنى:
مى تواند از اعتبار علمى كافى برخوردار باشد.
در این فرهنگ ضمن اشاره به چند نكته در نحوه محاسبه آیات و كلمات، به خاطر هماهنگى با سایر معاجم قرآنى آمار آیه «بسمله» فقط در سوره حمد به حساب آمده است.
نظر به ارزش علمى و عملى فرهنگ آمارى قرآن كریم، آمار آیات و كلمات قرآن را كه از منابع مختلف نقل شده و میان آنها مقایسه گردیده عیناً از این كتاب براى مطالعه آزاد نقل مى كنیم.
مطالعه آزاد
براساس اقوال مكتب هاى مختلف (كوفى، مكّى، مدنى، بصرى و شامى) براى تعداد آیات قرآن اعداد متفاوتى به شرح زیر ذكر شده است:
علاوه بر اعداد فوق، كتاب سیر تحوّل قرآن (ج 1، ص 127، جدول شماره 14) برپایه محاسبه فراوانى تجمّعى
، آیات نازل شده در دوران بعثت را 6372 به دست مى دهد. هم چنین براساس جدول شماره 2 صفحه 18 این كتاب مى توان عدد 6228 را به دست آورد.
تفسیر مجمع البیان (ج 1، ص 11) با ذكر این كه: «عدد اهل الكوفة أصحّ الأعداد و أعلاها إسناداً؛ لأنّه مأخوذ من أمیرالمؤمنین على بن أبى طالبعليهالسلام
»، عدد 6236 را مرجّح مى داند.
كتاب الدّلیل الكامل لآیات القرآن الكریم نیز در جدولى و هم چنین معجم القرآن الكریم المفهرس تعداد آیات قرآن را 6236 به دست مى دهند. ضمناً حدّاقل آیات 6123 و حدّاكثر آن 6328 است.
امّا در این تحقیق، ما عدد 77807 را به دست آورده ایم.
به علاوه این مقایسه با چند كتاب دیگر نیز به عمل آمد كه تفاوت هاى جزئى به شرح زیر در آنها به نظر رسید:
اعداد ذكر شده براى كلمات هریك از سوره ها، در تاریخ قرآن و پژوهشى در تاریخ قرآن كریم عیناً بر یكدیگر منطبق است؛ جز در مورد تعداد كلمات سوره الاسراء كه به جاى 1533، 1433 كلمه در تاریخ قرآن ثبت شده است. لذا بر پایه آمار این كتاب تعداد كل كلمات قرآن 82687 است.
در جدول السّور ملحق به قرآن مبین (ص 1030 - 1033) اعداد ذكر شده عیناً همان اعداد مذكور در پژوهشى در تاریخ قرآن كریم است؛ جز در مورد سوره انعام كه به جاى 3860، 3850 كلمه احصا شده است. بنابراین بر پایه آمار مآخذ، تعداد كلمات قرآن 82777 به دست مى آید.
نتیجه محاسبه تعداد كلمات قرآن مجید براساس چند مأخذ به ترتیب صعودى:
اكنون با استفاده از جدول فوق
این پرسش را مطرح مى كنیم:
اختلاف در تعداد كلمات قرآن كریم از كجاست؟
زركشى و سیوطى این اختلاف را ناشى از «حقیقت و مجاز» و «لفظ و رسم» كلمه مى دانند.
اما آیا میدان تغییرات
مشهود براى تعداد كلمات قرآن (75666- 83679) یعنى 8013 كلمه، چنان كه زركشى و سیوطى خاطر نشان كرده اند واقعاً مى تواند معلول حقیقت و مجاز و لفظ و رسم باشد؟
آیا این تفاوت صرفاً به سبب انتخاب (تعبیر و تفسیر) گوناگون واحد آمارى از طرف احصا كنندگان است
یا آن كه اصولاً طریق شمارش كلمات، مثلاً شمارش با دانه هاى جو و یا احتمالاً تواتر نقل قول غیردقیق از شمارش هاى پیشینیان، موجب این قبیل اختلافات شده است؟
براى تشریح این سؤال، بد نیست میدان تغییرات را بیشتر مورد بررسى قرار دهیم.
اگر اختلاف هایى نظیر:
را با توجه به تعداد زیاد كلمات این سوره ها بتوانیم ناشى از انتخاب (تمیز و تعیین) واحد آمارى از طرف شمارش كنندگان بدانیم، آیا تفاوت هاى فاحشى را- از قبیل آنچه در زیر مى آید - مى توان به این گونه عوامل مربوط دانست؟
گزیده مطالب
1. آیه در لغت به معناى علامت و نشانه است و در قرآن در معانى دیگرى هم نظیر معجزه، حُكم، عبرت، موجودات، پیامبران و... به كار رفته است.
2. آیه در اصطلاح قرآنى به كلمه یاكلماتى گفته مى شود كه از قبل و بعد خود جدا بوده و در ضمن سوره اى آمده باشد.
3. سوره به معناى علو و منزلت است. به مجموعه اى ازآیات قرآن كه با «بسمله» آغاز مى گردند (به استثناى سوره توبه) سوره گفته مى شود؛ زیرا كلام خدا و داراى منزلت است و یا از آن رو كه تلاوت آن موجب برترى مقام و منزلت قارى مى گردد.
4. بعضى از علل تقسیم قرآن به سوره ها عبارتند از: موضوعات مختلف در سوره ها، سهولت در فراگیرى، قرائت و حفظ قرآن، حفاظت قرآن از تحریف و بیان اعجاز قرآن حتى در سوره هاى كوچك.
5. سوره هاى قرآن به چهار دسته بزرگ «السّبع الطُوَل»، «المئون»، «المثانى» و «المفصل» تقسیم شده اند.
6. براساس آمار دقیقى كه فرهنگ آمارى كلمات قرآن كریم ارائه داده است، قرآن داراى 114 سوره، 6236 آیه و 77807 كلمه است.
فصل چهارم : آیه و سوره، اولین و آخرین
الف) اوّلین آیه و سوره
شناسایى نخستین آیه و سوره اى كه نازل شده است، براى آنان كه سیر نزول آیات قرآنى را پى مى گیرند و نیز آیات مربوط به هر موضوعى را از جهت تقدیم و تأخیر زمانى ملاحظه مى نمایند، بسیار مفید و لازم است. تقریباً همه دانشوران علوم قرآنى در مباحث نزول قرآن، به این مسأله با دقت بسیار پرداخته اند. اضافه بر فایده عملى، باید همه آفاق قرآن روشن باشد و در هیچ زمینه اى نقطه مبهمى در آن وجود نداشته باشد. از این رو، حتى در جزئیات مربوط به قرآن، دقت هاى فراوان به كار رفته است.
در زمینه اوّلین آیه و سوره اى كه نازل شده محققان و قرآن شناسان عقیده دارند كه اولین سوره، سوره علق بوده كه پنج آیه اول آن در آغاز بعثت پیامبر نازل شده است. روایات نیز این قول را تأیید مى كند: از امام صادقعليهالسلام
نقل شده است: أوّلُ ما نُزّل عَلى رسولِ اللَّهصلىاللهعليهوآله
، بسم اللَّه الرحمن الرحیم اِقْرأ بِاسمِ ربِّك...
بعضى گفته اند: سوره «فاتحةالكتاب» نخستین سوره مُنزَل است.
زمخشرى در كشاف ضمن آن كه از ابن عباس و مجاهد همین قول را نقل كرده، گفته است: «اكثر مفسّران عقیده دارند اولین سوره اى كه نازل شده، سوره فاتحة الكتاب است. »
امّا این سخن صحیح نیست؛ زیرا اوّلاً این افراد بسیار اندكند و ثانیاً دانشمندان علوم قرآنى گفته اند: سوره «حمد» اوّلین سوره كاملى است كه نازل شده است؛ امّا به اعتبار نزول آیات، پیش تر پنج آیه سوره علق نازل شده است.
سوره «فاتحة الكتاب» در ترتیب نزول براساس روایت جابر بن زید پنجمین سوره، یعنى در شمار نخستین سوره هایى است كه نازل شده اند. براساس نقل كتب تاریخ و سیره، پیغمبر از همان آغاز بعثت خویش، نماز مى خواند و جمعى چون حضرت على و خدیجه به او اقتدا مى كردند. در روایات نیز آمده است: لاصلاة إلّا بفاتحة الكتاب. بنابراین، سوره فاتحه از عتائق سوره هاى قرآنى است كه در اول بعثت به طور كامل نازل گشته است.
ب) آخرین آیه و سوره
در مورد آخرین آیه اى كه نازل گشته است، اختلاف فراوانى وجود دارد. زرقانى در مناهل العرفان ده قول در این زمینه نقل كرده است.
برخى از اقوال عبارتند از:
1. آیه:(
واتَّقوا یوماً تُرجعون فیهِ إلى اللهِ...
)
(به نقل از ابن عباس و ابى حاتم)
2. آیه:(
یا ایها الذینَ آمَنوا اتقُوا اللهَ وذَروا مابقىَ منَ الرّبوا
)
.
(به نقل از ابن عباس و ابن عمر)
3. آیه:(
یا أیها الذین آمَنوا إذا تداینتُم بدینٍ إلى أجلٍ مُسمّى فاكْتُبوه
)
.
سیوطى مى گوید:
میان روایاتى كه این سه آیه را به عنوان آخرین آیه ذكر نموده اند، منافاتى وجود ندارد؛ زیرا این آیات همه یك باره نازل شده اند. همان گونه كه در ترتیب مصحف به دنبال هم هستند و داستان آنها نیز یكى است. هر یك ازراویان بعضى از این آیات را آخرین آیه دانسته اند كه در جاى خود صحیح است.
زرقانى در مناهل العرفان، آیه 281 بقره را آخرین آیه نازل شده مى داند. وى مى نویسد: «در روایت ابن عباس نقل شده پیامبر پس از نزول این آیه فقط نه شب زندگى كرد. »
4. آیه:(
الْیوم اكْملتُ لكُم دینَكم وأتْممتُ علیكم نعمتى ورضیتُ لَكمُ الإسلامَ دیناً
)
.
یعقوبى گفته است: آخرین آیه، همین بوده است كه نزولش در غدیرخم هنگام نصب على بن ابى طالب به امامت بوده است. صاحب التمهید، نظر یعقوبى را ترجیح مى دهد؛ زیرا این آیه، اعلامى براى به كمال رسیدن دین و انذارى براى به پایان رسیدن وحى بوده است. وجه جمع میان آیات پایانىِ سوره بقره و این آیه این است كه بگوییم آن آیات، آخرینِ آیات الاحكام بوده كه نازل شده، اما این آیه آخرین آیات وحى بوده است.
امّا در مورد آخرین سوره اى كه نازل شده است، سه قول وجود دارد:
1. سوره مائده. 2. سوره براءة. 3. سوره نصر.
روایت منقول از امام صادقعليهالسلام
چنین است:
أولُ ما نزل على رسولِ اللهِصلىاللهعليهوآله
، بسم الله الرحمن الرحیم اقرأ باسمِ ربِّك، وآخرُ مانزل علیهِ، إذا جاءَ نصرُ اللهِ والفتحُ.
بسیارى عقیده دارند كه سوره هاى مائده و براءة آخرین سوره هاى نازل شده بالقول المطلق نیستند، بلكه سوره توبه به اعتبار آیات آغازینش آخرین سوره بوده است.
آخرین سوره اى كه به طور كامل نازل شده، سوره نصر است.
ابن عباس گفته است: إذا جاء نصر الله آخرین سوره اى بوده است كه تماماً نازل گشته است.
روایت شده وقتى سوره «نصر» نازل گشت، پیامبر آن را بر اصحاب قرائت كرد، همه شادمان شدند. عباس عموى پیامبر سوره را شنید و گریست. پیامبر سبب گریه را پرسیدند. عباس جواب داد: گمان مى كنم این سوره اعلام رحلت شماست.
گزیده مطالب
1. پنج آیه اول سوره مباركه علق اولین آیاتى بوده كه نازل شده است.
2. سوره فاتحة الكتاب اوّلین و سوره نصر آخرین سوره هایى هستند كه به طور كامل نازل شده اند.
فصل پنجم : سوره هاى مكّى و مدنى
الف) فایده این تقسیم
آیات و سوره هاى قرآن كریم به دلایلى به دو بخش مكى و مدنى تقسیم گردیده اند. برخى از آنها عبارتند از:
1. شناخت سیر دعوت و رسالت پیامبر و نحوه تبیین و تشریع احكام و قوانین در قرآن.
2. فوایدى كه از جهت تقیید و یا تخصیص مطلقات و عمومات قرآنى با شناخت تقدیم و تأخیر آیات و سوره ها و نیز احیاناً تشخیص آیات ناسخ از منسوخ حاصل مى شود.
3. آگاهى بر یكى از ابعاد اعجاز قرآن و تحریف ناپذیرى آن، كه از راه تأمّل و تدبّر در سوره هاى مكّى و مدنى به دست مى آید. توضیح این كه، سوره هاى مكّى غالباً سوره هایى كوچك و با آیاتى كوتاه و موزونند، به خلاف سوره هاى مدنى. این ویژگى ها در آغاز نزول قرآن از طرفى اعجاز قرآن در ناحیه تحدّى و از سوى دیگر تحریف ناپذیرى آن را به جهت سهولت در فراگیرى و حفظ نمایان مى سازد.
ب) ضابطه این تقسیم
در تفكیك آیات و سوره هاى مكى از مدنى، سه معیار و ضابطه ذكر شده است:
1. ضابطه زمانى. 2. ضابطه مكانى. 3. ضابطه خطابى.
1. ضابطه زمانى: در این معیار، هجرت پیامبراكرمصلىاللهعليهوآله
ملاك قرار گرفته است. هرآیه وسوره اى كه قبل از هجرت و یا در اثناى هجرت قبل از رسیدن به مدینه نازل شده باشد، مكى و آن چه پس از هجرت نازل گردیده اگرچه در مكه نازل شده باشد - مدنى است.
2. ضابطه مكانى: در این معیار، مكان نزول آیه تعیین كننده مكى یا مدنى بودن آن است. هرچه در مكه و اطراف آن نازل شده باشد، مكى و هرچه در مدینه و اطراف آن نازل شده باشد، مدنى است. بر این اساس آیات و سورى كه نه در مكه و نه در مدینه نازل شده باشند، نه مكى اند و نه مدنى.
3. ضابطه خطابى: آیات و سورى كه خطاب به مردم مكه است؛ یعنى در آنها خطاب(
یا أیها النّاس
)
به كار رفته مكّى، و آیات و سورى كه خطاب به مردم مدینه است، یعنى در آنها خطابِ(
یا أیها الذین آمنوا
)
به كار رفته مدنى هستند (ابن مسعود)
مشهور در میان مفسّران، انتخاب ضابطه اول در تفكیك بین سوره هاى مكى و مدنى است.
ج) ویژگى هاى سوره هاى مكى و مدنى
ویژگى هایى كه غالباً در سوره هاى مكى وجود دارند، عبارتند از:
1. دعوت به اصول عقاید؛ مثل ایمان به خدا و روز قیامت و تصویر نمودن صحنه هاى حساب و حالات بهشتیان و دوزخیان.
2. كوچكى سوره ها و كوتاهى و موزون بودن آیه ها و ایجاز در خطابات.
3. مجادله با مشركان و ابطال عقاید آنها.
4. كثرت قسم به خداوند، روز قیامت، قرآن و جز اینها. در سوره هاى مكى نزدیك به سى سوگند وجود دارد؛ در حالى كه در سوره هاى مدنى تنها در دو مورد ادات قسم به كار رفته است:(
فلا وَربّكَ لا یؤمنونَ حَتّى یحكّموك فیما شَجَرَ بَینَهُم
)
؛
ولى چنین نیست به پروردگارت قسم، كه ایمان نمى آورند، مگر آن كه تو را در مورد آن چه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند(
بلى وَربّى لتُبْعَثُنَّ ثم لَتُنَبّؤُنَّ بما عَمِلْتُم
)
؛
آرى سوگند به پروردگارم، حتماً برانگیخته خواهید شد، سپس شما را به آن چه كرده اید واقف خواهند ساخت؛
5. كثرت قصص انبیا و امّت هاى پیشین و داستان حضرت آدم و ابلیس.
6. كثرت استعمال(
یا أیها الناس
)
و قلّت استعمال(
یا أیها الذین آمنوا
)
.
در آیه 21 و 168 سوره بقره و آیه اول سوره نساء، با این كه مدنى اند، خطاب(
یاأیها الناس
)
وجود دارد.
ابن حصار گفته است: «همه متّفقند كه سوره «حج» مكى است، ولى در آیه 77 از این سوره خطاب(
یا أیها الذین آمنوا اركعوا و اسجدوا...
)
وجود دارد».
7. آیه ها و سوره هاى مكى پرحرارت، تند و با شدّت لحنند و تجانس صوتى در آیات وجود دارد.
8. دعوت به ارزش هاى دینى و اخلاق متعالى؛ نظیر محبت، اخلاص، احترام به غیر، اكرام به همسایه، نیكى به والدین و مبارزه با عادات زشت اخلاقى، مانند قتل و خونریزى و خوردن مال یتیم و...
ضمناً هر سوره اى كه حروف مقطّعه در آغاز آن باشد - به جز بقره و آل عمران - مكّى است.
ویژگى هایى كه غالباً در سوره هاى مدنى وجود دارد، بدین قرار است:
1. طولانى بودن سوره ها و آیات.
2. مجادله با اهل كتاب.
3. رویارویى با منافقان.
4. كثرت ذكر جهاد و اذن به جهاد و احكام آن.
5. تشریح احكام حدود، فرایض، حقوق، ارث، قوانین سیاسى و اقتصادى و معاهدات.
6. تفصیل ادلّه و براهین بر حقایق دینى.
د) جدول سوره هاى مكى و مدنى
در پایان این فصل به پیروى از سایر كتب علوم قرآنى كه اسامى سور مكى و مدنى را به ترتیب نزول فهرست مى كنند، نظرى اجمالى بر این سوره ها خواهیم داشت. دو روایت ابن عباس و جابر بن زید، كه سیوطى و دیگران آنها را در ترتیب نزول سور ملاك قرار داده اند، معمولاً مورد استناد قرار مى گیرند.
سیوطى روایت ابن عباس در ترتیب سوره هاى مكى و مدنى را در الاتقان، (ج 1، ص 31 -32) ذكر نموده است؛ در این روایت سوره «فاتحةالكتاب» ذكر نشده است. اما در روایتى كه از جابر (ص 81) نقل مى كند، سوره فاتحه پنجمین سوره در ترتیب نزول سوره هاى مكّى است. براساس این روایات تعداد سوره هاى مكى 86 سوره، ورقم سوره هاى مدنى، 28 است.
ما به تبعیت از التمهید كه سوره «فاتحةالكتاب» را در ترتیب روایت ابن عباس قرارداده، جدول سوره ها را تنظیم كرده ایم. در این ترتیب آغاز هر سوره مورد نظر است. بنابراین اگر چند آیه از آغاز یك سوره نازل شده باشد، بعد سوره اى دیگر نازل و سپس آیات سوره نخست، تكمیل شود، در ترتیب نزول، سوره اول بر سوره دوم مقدّم مى شود.
آیات مستثنیات
آیا در سوره هاى مكى، آیات مدنى و یا در سوره هاى مدنى، آیات مكى وجود دارد؟ بسیارى به این سؤال پاسخ مثبت داده اند. سیوطى در بیانى مفصل، استثنائات آیات در سوره هاى مكى و مدنى را ذكر كرده است؛ مثلاً گفته است: «در سوره بقره كه مدنى است، دو آیه استثناست، كه آیات 109(
فاعفوا واصفحوا
)
و 272(
لیس علیك هدیهم
)
است و... »
التمهید همین موارد را به تفصیل ذكر نموده ولى وجود استثنا را، چه در سوره هاى مكى و چه در سوره هاى مدنى، رد كرده است.
در فرهنگ آمارى كلمات قرآن كریم، آیات مستثنیات براساس تفسیر كشّاف زمخشرى كه با تنویر المقیاس من تفسیر ابن عباس و تاریخ القرآن، از ابوعبدالله زنجانى و المعجم المفهرس نیز هماهنگى دارد، در دو جدول توزیع كلمات مدنى در سوره هاى مكّى به تفكیك سوره و آیه و توزیع كلمات مكى در سوره هاى مدنى به تفكیك سوره و آیه آورده شده و نتیجه بررسى آمارى آن در جدول صفحه بعد نشان داده شده است.
به موجب این آمار، 4468 آیه مكى با 45653 كلمه و 1768 آیه مدنى با 32154 كلمه در قرآن مجید وجود دارد؛ یعنى 71/6% آیات مكى و 28/4% آن مدنى است. این نسبت ها براى كلمات به ترتیب 58/7% (حدود35) و 41/3% (حدود25) است.
گزیده مطالب
1. آیات و سوره هاى قرآن كریم به دو گروه مكى و مدنى تقسیم شده اند.
2. آیه ها و سوره هایى كه قبل از هجرت نازل شده اند، مكى و آنها كه پس از هجرت نازل شده اند مدنى اند.
3. ویژگى هاى غالبى سوره هاى مكى عبارتند از: دعوت به اصول عقاید، اخلاق متعالى، سخن از قیامت و بهشت و دوزخ، مجادله با مشركان، كثرت وجود قسم، قصص انبیا، كوچكىِ سوره ها، كوتاهى و موزون بودن آیات و ایجاز در خطابات.
4. ویژگى هاى غالبى سوره هاى مدنى عبارتند از: مجادله با اهل كتاب، رویارویى با منافقین، ذكر جهاد و احكام آن، تشریح احكام حدود، واجبات، حقوق، ارث، قوانین سیاسى و اقتصادى و معاهدات و طولانى بودن آیه ها و سوره ها.
5. قرآن داراى 86 سوره مكى و 28 سوره مدنى است.
پرسش
1. به چه دلیل قرآن داراى دو نوع نزول (دفعى و تدریجى) است؟
2. آیه و سوره را تعریف كنید.
3. چرا قرآن به سوره هاى گوناگون تقسیم شده است؟
4. سبع طوال و مئون چه سوره هایى هستند؟
5. عدد سوره ها، آیات و كلمات قرآن را ذكر كنید.
پژوهش
1. آیا كتب آسمانى دیگر نظیر تورات و انجیل نیز دو نوع نزول داشته اند؟ توضیح دهید.
2. سه آیه از قرآن را كه داراى شأن نزولند بیان كنید.
3. چند سوره دیگر از قرآن كه هدف خاصى را تعقیب مى نمایند، ذكر كنید.
4. راجع به اسباب نزول آیات شراب و ترتیب این آیات، تحقیقى ارائه دهید.
5. چرا تعداد آیه ها و سوره هاى مكّى بیش از آیه ها و سوره هاى مدنى است؟