نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى 0%

نهج البلاغه موضوعى نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 48880
دانلود: 4334

توضیحات:

نهج البلاغه موضوعى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48880 / دانلود: 4334
اندازه اندازه اندازه
نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده:
فارسی

فصل چهارم: عبادت

بخش اول: اطاعت از خدا و غير خدا

۱. اطاعت از خدا

۱۰۸۳. فرمان خدا نيكوست

«فی و صيته لابنه: إنه (يعنی الله سبحانه) لم يأمرك الا بحسن، و لم ينهك إلا عن قبيح »

در سفارش به فرزند خود، می فرمايد: خدای سبحان تو را جز به آنچه نيكوست فرمان نداده و جز از آنچه زشت است، باز نداشته است.(۱۰۷۷)

۱۰۸۴. يكی از انگيزه های شكر گزاری

«من كتابه له ألی الحارث الهمدانی -: أكثر أن تنظر إلی من فضلت عليه؛ فان ذلك من أبواب الشكر »

در نامه خود به حارث همدانی می فرمايد: به كسی كه بر او برتری داده شده ای بسيار بنگر؛ زيرا اين كار يكی از انگيزه های شكر گزاری است.(۱۰۷۸)

۱۰۸۵. طاعت تنها از خدا

«لا طاعة لمخلوق فی معصية الخالق »

طاعت مخلوق در نافرمانی خالق نشايد.(۱۰۷۹)

۱۰۸۶. سفارش علیعليه‌السلام به فرزندش

«(لا بنه الحسنعليه‌السلام )لا تخلفن و رأك شيئا من الدنيا، فانك تخلفه لاحد رجلين: أما رجل عمل فيه بطاعة الله فسعد بما شقيت به، و اما رجل عمل فيه بمعصية الله فشقی بما جمعت له؛ فكنت عونا له علی معصيته، و ليس أحد هذين حقيقا اءن توثره علی نفسك »

به فرزندش امام حسنعليه‌السلام فرمود: از متاع دنيا چيزی برای خود باقی مگذار؛ چرا كه آن را بريا يكی از اين دو شخص می گذاری: يا كسی كه آن را در اطاعت خدا صرف می كند و با آنچه تو به خاطرش بدبخت شدی، خوشبخت می شود.

و يا كسی كه آن را در معصيت خدا به كار گيرد و با آن بدبخت می گردد، پس تو ياور او شدی در گناهی كه كرده، پس هيچ كدام از اين؛ سزاوار نيستند كه آن ها را بر خود مقدم داری و برای آن ها ارث گذاری.(۱۰۸۰)

۱۰۸۷. اطاعت بدون عذر

«عليكم بطاعة من لا تعذرون بجهالته »

بر شما باد به فرمانبرداری و اطاعت از كسی كه در نشناختنش عذری ندارد.(۱۰۸۱)

۱۰۸۸. فرمانبرداری از خدا

«استتموا نعم الله عليكم بالصبر علی طاعته، و المجانبة لمعصيته

با صبر و شكيبايی بر فرمانبرداری از خداوند، نعمت هايش را بر خود تمام كنيد و از معصيت و نافرمانی اش كناره گيريد.(۱۰۸۲)

۱۰۸۹. بزرگ ترين حسرت در قيامت

«إن أعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا فی غير طاعة الله، فورثه رجل فأنفقه فی طاعة الله سبحانه، فدخل به الجنة، و دخل الاول به النار »

بزرگ ترين حسرت در روز قيامت، حسرت كسی است كه ثروتی را از راه نامشروع به دست آورده و مردی آن را به ارث برده و در راه اطاعت خدا صرف كرده و به بهشت رفته و آن اولی به خاطر همان مال به دوزخ رفته.(۱۰۸۳)

۱۰۹۰. شناساندن پروردگار

«بعث الله محمدا صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ،بالحق ليخرج عباده من عبادة الاوثان إلی عبادته، و من طاعة الشيطان إلی طاعته »

خداوند حضرت محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به راستی برانگيخت تا بندگانش را از پرستش بت ها باز داشته و به عبادت او سوق دهد و آن ها را از اطاعت شيطان به فرمانبرداری از حق وادارد.(۱۰۸۴)

۱۰۹۱. موجبات خشنودی خدا

«هيهات! لا يخدع الله عن جنته، و لا تنال مرضاته إلا بطاعته »

هيهات! بخشش خدا را با فريب نمی توان از او گرفت و خشنودی او جز با طاعتش به دست نيايد.(۱۰۸۵)

۱۰۹۲. نهايت خشنودی خدا

«أوصاكم بالتقوی و جعلها منتهی رضاه و حاجته من خلقه »

خداوند شما را به پرهيزگاری سفارش كرد و آن را منتهای خشنودی خود و خواسته اش از بندگان خويش قرار داد.(۱۰۸۶)

۱۰۹۳. ستون حق

«إن الله سبحانه قد جعل للخير أهلا، و للحق دعائم، و للطاعة عصما »

همانان خدای سبحان برای خير و خوبی اهلی و برای حق ستون هايی و برای اطاعت و بندگی نگاهدارانی قرار داده است.(۱۰۸۷)

۱۰۹۴. پاس بزرگی خدا

«لو لم يتوعد الله علی معصيته لكان يجب اءن لا يعصی شكرا لنعمه

اگر خداوند برای نافرمانی از خود بيم (آتش) هم نمی داد، باز واجب بود كه به پاس نعمت هايش نافرمانی نشود.(۱۰۸۸)

۱۰۹۵. شايسته فرمانبری

«فطوبی لذی قلب سليم، أطاع من يهديه، و تجنب من يرديه، و أصاب سبيل السلامة ببصر من بصره، و طاعة هاد أمره »

خوشا به حال كسی كه دلی سالم و پاك از آلودگی دارد، اطاعت می كند هدايت كننده اش را، اجتناب می كند از هلاك كننده اش و راه سلامت را پيش می گيرد با بينايی كسی كه او را بينا می سازد و با اطاعت هدايت كننده ای كه او را دستور دهد.(۱۰۸۹)

۱۰۹۶. پرهيز از كوتاهی در كار

«إن الله سبحانه جعل الطاعة غنيمة الاكياس عند تفريط العجزة »

خداوند سبحان اطاعت را غنيمت هوشياران خردمند قرار داده در آن هنگام كه مردم ناتوان قصور نمايند.(۱۰۹۰)

۱۰۹۷. بهترين ذكر

«أفيضوا فی ذكر الله فإنه أحسن الذكر و ارغبوا فيما وعد المتقين فان وعده أصدق الوعد »

در ذكر خداوندی حركت كنيد كه بهترين ذكر است و علاقه پيدا كنيد به آنچه كه خداوند متقيان را وعده فرموده است؛ زيرا وعده خداوندی راست ترين و عده ها است.(۱۰۹۱)

۱۰۹۸. جايگاه فرمانبرداران حق

«أهل الطاعة فأثابهم بجواره، و خلدهم فی داره، حيث لا يظعن النزال، و لا تتغير بهم الحال، و لا تنوبهم الافزاع، و لا تنالهم الاسقام »

خدا به فرمانبرداران با قرار دادنشان در كنار رحمت و پناه خود پاداش می دهد و آنان را در سرای خود، (سرايی كه برای اهل طاعت آماده ساخت يعنی بهشت) جاودانه ساكن می سازد، سرايی كه فرود آيندگان در آن به جای ديگری كوچ نمی كنند و حالشان دگرگون نمی گردد. هيچ گونه بيمی به آنان راه نمی يابد و هيچ نوع بيماری به ايشان نمی رسد.(۱۰۹۲)

۱۰۹۹. خير خواه ترين و خياتنكارترين مردم

«إن انصح الناس لنفسه أطوعهم لربه؛ و إن أغشهم لنفسه أعصا هم لربه »

خيرخواه ترين مردم نسبت به خويش، كس است كه در برابر پروردگارش از همه فرمانبردارتر باشد و خيانتكارترين آن ها به خود، نافرمان ترين آن ها از پروردگار خويش است.(۱۰۹۳)

۱۱۰۰. ستايش حق

«نحمده علی ما وفق له من الطاعة و ذاد عنه من المعصية »

ستايش می كنيم خدا را برای توفيق اطاعت كه به ما عنايت فرمود و ما را از معصيت بركنار فرمود.(۱۰۹۴)

۱۱۰۱. اطاعت و معصيت خداوند

«اعلموا! أنه ما من طاعة الله شی إلا يأتی فی كرده و ما من معصية الله شی ء الا ياتی فی شهوة »

بدانيد خداوند را در هيچ چيز نمی توان اطاعت كرد مگر با زحمت، و در هيچ چيز نمی توان خدا را معصيت كرد مگر با ميل و رغبت.(۱۰۹۵)

۱۱۰۲. جاده های مستقيم برای طاعت خدا

«إن للطاعة أعلاما واضحة، و سبلا نيرة، و محجة نهجة، و غاية مطبة، يردها الاكياس، و يخالفها الانكاس »

به راستی برای اطاعت از خداوند نشانه های آشكار و راه هايی روشنی بخش و جاده ای مستقيم و واضح و عاقبتی مطلوب است كه هوشمندان به آن نشانه ها و راه ها وارد می شوند (و از آن ها هدايت می جويند) و فرومايگان با آن ها به مخالفت بر می خيزند و به راه خلاف می روند.(۱۰۹۶)

۱۱۰۳. بهترين اطاعت

«من كتابه إلی الحارث الهمدانی؛ أطع الله فی جميع أمورك؛ فان طاعة الله فاضلة علی ماسواها »

در نامه خود به حارث همدانی می فرمايد: در تمام كارهای خود از خدا اطاعت كن؛ زيرا فرمانبرداری از خدا بهترين اطاعت هاست.(۱۰۹۷)

۱۱۰۴. حفظ خداوند از مردم

«إنما الناس مع الملوك و الدنيا، الا من عصم الله »

مردم از پادشاهان (و قدرتمندان) و دنيا تبعيت می كنند، مگر كسی كه خدا او را حفظ فرمايد.(۱۰۹۸)

۱۱۰۵. عاقبت خروج

«إن للطاعة أعلامآ و اضحة... من نكب عنها جار عن الحق، و خبط فی التيه، و غير الله نعمته، و أحل به نقمتة »

برای اطاعت نشانه های روشنی است... هر كس از آن راه های روشن منحرف شد تجاوز از حق نمود و در بيابان گمراهی سر در گم گشت و خداوند نعمت او را دگرگون ساخت و عذاب خود را بر او فرود آورد.(۱۰۹۹)

۱۱۰۶. فرمانبری از خدا

«لم تخلق الخلق لوحشة، و لا استعملتهم لمنفعة، و لا يسبقك من طلبت، و لا يفلتك من أخذت، و لا ينقص سلطانك من عصاك، و لا يزيد فی ملكك من اطاعك »

مخلوقات را برای دفع وحشت نيافريدی و آن ها را برای سود بردن به كار نيانداختی، قدرت فرار از تو را دارا نيست كسی كه تو را معصيت كند از سلطه تو نكاهد و كسی كه اطاعتت كند بر ملك تو نيفزايد.(۱۱۰۰)

۱۱۰۷. آثار اطاعت از خدا

«خلق الخلق حين خلقهم غنيا عن طاعتهم، آمنا من معصيتهم، لانه لا تضره معصية من عصاه و لا تنفعه طاعة من أطاعة »

هنگامی كه مخلوقات را آفريد از اطاعت آنان بی نياز بود و از معصيت آنان در امان؛ زيرا گناه هر كس كه او را گناه كرد ضرری به او نرساند و اطاعت كسی كه او را اطاعت می كند نفعی برای او ندارد.(۱۱۰۱)

۱۱۰۸. لطف دايم خدا

«لم تخل من لطفه مطرف عين فی نعمة يحدثها لك، أو سيئة يسترها عليك، أو بلية يصرفها عنك! فما ظنك به لو أطعته

هرگز از لطف و عنايت او خالی نيستی، حتی يك چشم برهم زدن، چه با بخشيدن نعمتی كه بای تو به وجود می آورد، يا زشتی كه بر تو می پوشاند يا بلايی كه از تو بر می گرداند، با اين حال چه گمان می كنی درباره اين خداوند اگر اطاعتش كنی.(۱۱۰۲)

۱۱۰۹. آثار اطاعت از خدا

«لو قد عاينتم ما قد عيان، ما مات منكم لجز عتم و وهلتم و سمعتم و أطعتم »

اگر آنچه را كه مردگان درك كرده اند و ديده اند شما هم بوديد، می ترسيديد وحشت می كرديد گوش به دستور خدا می داديد و فرمان می برديد.(۱۱۰۳)

۱۱۱۰. نتيجه پناه بردن به خدا

«لو إن الناس حين تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم فزعوا إلی ربهم بصدق من نياتم و وله من قلوبهم، لرد عليهم كل شارد، و أصلح لهم كل فاسد »

اگر مردم در آن هنگام كه سختی ها بر آنان فرود می آيد و نعمت ها از آنان زايل می گردد، به پروردگارشان با نيت راستين و اشتياق شديدی از دل هايشان بنالند و التماس كنند، خداوند متعال هر آن چه را كه از آنان گريزان شده است، به آنان بر می گرداند و هر فاسدی را كه به آنان روی آورده است اصلاح می نمايد.(۱۱۰۴)

۱۱۱۱. عيد واقعی

«كل يوم لا يعصی الله فيه فهو عيد »

هر روزی كه در آن خدای را نافرمانی نكنند عيد است.(۱۱۰۵)

۱۱۱۲. فرمانبری از خدا

«إن ولی محمد من أطاع الله و إن بعدت لحمته، و إن عدو محمد من عصی الله و إن قربت قرابته !.»

همان دوستدار محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و نزديك به او كسی است كه از خدا فرمان ببرد، اگر چه نسبش از آن حضرت دور باشد، و دشمن محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسی است كه از انجام فرمان خدا سرپيچی كند، اگر چه خويشاوندی او نسبت به حضرتصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نزديك باشد.(۱۱۰۶)

۱۱۱۳. اطاعت از خدا

«أطعيوا الله و لا تعصوه، و إذا رأيتم الخير فخدوا به، و إذا رأيتم الشر فأعرضوا عنه

اطاعت خدا كنيد و معصيت او را نكنيد، اگر چيز خوبی ديديد آن را عمل كنيد و اگر شری ديديد آن را رد كنيد(۱۱۰۷)

۱۱۱۴. فرمان بردن از خدا

«احذر إن يراك الله عند معصيته و يفقدك عند طاعته، فتكون من الخاسرين، و اذا قويت فاقو علی طاعة الله، و اذا ضعفت فاضعف عن معصية الله

بترس از اين كه خداوند بزرگ تو را در حال گناه و نافرمانی ببيند و فرمانبرداری از تو نبيند، و گرنه از زيانكاران باشی. پس اگر توانايی، در فرمانبرداری حق توانا باش. اگر ناتوانی، از نافرمانی حق ناتوان شو.(۱۱۰۸)

۱۱۱۵. بيناترين ديدگان و شنواترين گوش ها

«الا ان ابصر الابصار ما نفذ فی الخير طرفه! الا ان اسمع الاسماع ما وعی التذكير و قبله !.»

بدانيد كه بيناترين ديدگان ديده ای است كه نگاهش به خير و صلاح باشد، بدانيد كه شنواترين گوش های گوشی است كه پند و اندرز را بشنود و پذيرا شود.(۱۱۰۹)

۱۱۱۶. ترس ملاقات با خدا

«اتق الله الذی الا بد لك من لقائه، و لا منتهی لك دونه

از خدايی كه بی گمان او راملاقات خواهی كرد بترس كه تو را غير از او نهايتی نيست و سرانجام به سوی او باز خواهی گشت.(۱۱۱۰)

۱۱۱۷. هدايت امام

«اخرجوا الی الله بما افترض عليكم من حقه، و بين لكم من وظائفه، إنا شاهد لكم، و حجيج يوم القيامة عنكم

به سوی خدا روی آوريد و حق آنچه را كه به شما واجب نموده است و آن ها را نيز بيان كرده است به خوبی ادا كنيد، من روز قيامت برای شما گواه و از طرف شما حجت و دليل خواهم آورد.(۱۱۱۱)

۲. اطاعت از غير خدا

۱۱۱۸. همه مردم آزادند

«لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا، و ما خير خير لا ينال الا بشر، و يسر لا ينال الا بعسر

بنده ديگری مباش كه خدا تو را آزاد آفريد. چه خوبی است آن خوبی كه جز با بدی به دست نيايد و چه آسانی است آن آسانی كه جز با سختی به چنگ نيايد؟.(۱۱۱۲)

۱۱۱۹. به غير از خدا روی نياوريد

«أيها الناس! غير المغفول عنهم، و التاركون الما خوذ منهم. مالی أراكم عن الله ذاهبين، و الی غيره راغبين !.»

ای مردمی كه از كار شما غافل نيستند و ای مردمی كه (خدا و اوامر او را) رها كرده ايد و (هر چه داريد از جان، مال و فرزند) از شما گرفته می شود، چه شده است كه می بينم از خدا روی گردان شده ايد و به غير او روی(۱۱۱۳) آورده ايد!؟

۱۱۲۰. خير خواه ترين مردم

«إن أنصح الناس لنفسه أطوعهم لربه، و إن أغشهم لنفسه أعصاهم لربه

خيرخواه ترين مردم نسبت به خويش، اطاعت كننده ترين آن ها از پروردگار است و فريبنده ترين مردم نسبت به خود نافرمان ترين آنها از پروردگار خويش می باشد.(۱۱۱۴)

۱۱۲۱. نافرمانی از خدا

«من كلامه لاهل الكوفة: أيها الشاهدة ابدانهم، الغائبه عنهم عقولهم، المختلفة اهواوهم، المبتلی بهم اءمراوهم، صاحبكم يطيع الله و اءنتم تعصونه، و صاحب اءهل الشام يعصی الله و هم يطيعونه !.»

در سخنان به كوفيان می فرمايد: ای مردمی كه پيكرهايشان پيداست و خردهايشان از وجود آنها رخت بر بسته است! خواهش ها و اهدافشان گونه گونه است، و امرايشان به آنها گرفتار شده اند. زمامدار شما خدا را فرمان می برد و شما او را نافرمانی می كنيد و زمامدار شاميان خدا را نافرمانی می كند و آنها از او فرمان می برند!(۱۱۱۵)

۱۱۲۲. خير از ديدگاه امامعليه‌السلام

«سئل عن الخير ما هو! فقال عليه‌السلام :ليس الخير إن يكثر مالك و ولدك، ولكن الخير اءن يكثر علمك، و إن يعظم حلمك، و إن تباهی الناس بعبادة ربك

از امامعليه‌السلام سئوال شده: خير چيست؟

فرمود: خير آن نيست كه دارايی و فرزندت زياد شود، بلكه خير و خوبی آن است كه دانشت افزون شود و حلم و بردباری ات بزرگ و ثابت گردد و بتوانی با پرستش پروردگارت در ميان مردم فخر و مباهات كنی.(۱۱۱۶)

۱۱۲۳. عاقبت مطيعان تنبلی

«من أطاع التوانی ضيع الحقوق، و من اطاع الواشی ضيع الصديق

هر كس مطيع سستی و سهل انگاری باشد (سهل انگاری بر او چيره گردد) حقوق و منافع خود را ضايع و تباه می سازد و كسی كه از سخن چين اطاعت كند (و سخن او را بپذيرد) دوست خود را از دست می دهد.(۱۱۱۷) .

۱۱۲۴. نيرومندی در اطاعت خداوند

«احذر أن يرالك الله عند معصيته، و يفقدك عند طاعته فتكون من الخاسرين، و اذا قويت فاقو علی طاعة الله؛ و اذا ضغف فاضعف عن معصيد الله

بترس از ان كه خداوند تو را در حال عصيان ببيند و در فرمانبرداری اش نبيند كه در شمار زيانكاران خواهی بود و هرگاه نيرومند شدی در طاعت خدا باش و چون ضعيفی از معصيت و نافرمانی اش ناتوانی كن.(۱۱۱۸)

۱۱۲۵. ترك خير خداوندی

«عباد الله! إنه ليس لما وعد الله من الخير مترك، و لا فيما نهی عنه من الشر مرغب

ای بندگان خدا! آن خيری كه خدا وعده داد است ترك كردنش شايسته نيست و رغبت به آن شری كه از آن نهی فرموده است جايز نيست.(۱۱۱۹)

۱۱۲۶. بندگی غير خدا

«تدبروا احوال الماضين من المومنين قبلكم، كيف كانوا فی حال التمحيص و البلاء... اتخذتهم الفراعنة عبيدا فساموهم سوء العذاب و جر عوهم المرار

در حالات مردمان با ايمان كه پيش از شما از اين دنيا گذشته اند كه چگونه زندگی را در حال ضعف و بلا سپری كردند،... فراعنه و طاغوت ها آنان را بردگی خود گرفتند و عذاب بدی به آنان دادند و تلخی ها را جرعه جرعه به آنان نوشاندند.(۱۱۲۰)

۱۱۲۷. پرهيز از نافرمانی خالق

«اتقوا معاصی الله فی الخلوات؛ فان الشاهد هو الحاكم

از نافرمانی خدا بپرهيزيد و در خلوت گناه نكنيد كه گواه (بر گناه شما) خود حاكم بر آن است.(۱۱۲۱)

بخش دوم: انجام فريضه و عبادت خداوندی

۱۱۲۸. واجبات خالصانه

«وليكن فی خاصة ما تخلص به لله دينك: اقامة فرائضه التی هی له خاصة

به مالك اشتر: از جمله كارهايی كه بايد خالصانه انجام دهی به پا داشتن فرايض و واجبات است كه مخصوص ذات پاك خداوند است.(۱۱۲۲)

۱۱۲۹. ادای امانت الهی

«من لم يختلف سره و علانيته، و فعله و مقالته، فقد أدی الامانة، و أخلص العبادة

آن كه پنهان و آشكارش، عمل و حرفش با يكديگر فرق نكند، امانت الهی را ادا كرده و در بندگی و عبادت به درجه خلوص رسيده است.(۱۱۲۳)

۱۱۳۰. تقسيم ساعات و اوقات

«من كتاب كتبه للاشتر: و اجعل لنفسك فيما بينك و بين الله أفضل تلك المواقيت، و أجزل تلك الاقسام، و إن كانت كلها لله اذا صلحت فيها النية، و سلمت منها الرعيه

در نامه خود به مالك اشتر می فرمايد: بهترين اوقات هرروز و بيشترين بخش از آن را برای رابطه ميان خود قرار ده، هر چند كه اگر در همه اوقات نيت پاك و درست باشد و مردم در امنيت، اوقات همه از آن خدا است.(۱۱۲۴)

۱۱۳۱. عبادت بازرگان

«إن قوما عبدوا الله رغبه فتلك عبادة التجار

گروهی خدا را زا روی ميل و رغبت (به بهشت) عبادت كردند، اين عبادت بازرگانان و تجار است.(۱۱۲۵)

۱۱۳۲. احتجاج با اعضای بدن

«لا تقل ما لا تعلم، بل لا تقل كل ما تعلم، فان الله فرض علی جوارحك كلها فرائض يحتج بها عليك يوم القيامة

آن چه را كه نمی دانی مگو، بلكه هر آن چه را هم كه می دانی همه را مگو، زيرا خداوند بر اعضائ و جوارح تو فرايضی مقدر داشته كه در روز قيامت به آن ها با تو احتجاج خواهد كرد.(۱۱۲۶)

۱۱۳۳. تجارت و سود

«لا تجارة، كالعمل الصالح، و لا ربح كالثواب

هيچ تجارتی مانند عمل نيك و هيچ سودی مانند ثواب و پاداش الهی نيست.(۱۱۲۷)

۱۱۳۴. خوشا به حال اين نفس!

«طوبی لنفس أدت إلی ربها فرضها، و عركت بجنبها بوسها

خوشا به حال آن نفسی كه وظيفه واجبش را نسبت به پروردگارش ادا كرده، سختی و مشكلات را تحمل نموده است.(۱۱۲۸)

۱۱۳۵. عبادت آزادگان

«إن قوما عبدوا الله رغبة فتلك عبادة الاحرار

همانا گروهی خدا را به خاطر سپاس از نعمت هايش عبادت می كنند، اين عبادت آزادگان است.(۱۱۲۹)

۱۱۳۶. عبادت آزادگان

«حمل كل امری منكم مجهودة، و خفف عن الجهلة. رب رحيم، و دين قويم، و امم عليم

هر كس به اندازه توانش تكليف شده و به نادانان تخفيف داده شده است. پروردگارتان مهربان است و دينتان استوار و پيشوايتان دانا.(۱۱۳۰)

۱۱۳۷. خوشا به حال حزب خدا

«طوبی لنفس أدت إلی ربها فرضها... فی معشر أسهر عيونهم خوف معادهم، و تجافت عن مضاجعهم جنوبهم، و همهمت بذكر ربهم شفاههم، و تقشعت بطول استغفار هم ذنوبهم ،( أُولَٰئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ )

خوشا نفسی كه وظيفه خود را به پروردگارش ادا كرد... آنان كه خوف روز رستخيز شب هنگام چشمانشان را بيدا نگه داشته و پهلوهايشان را از بستر نرم دور ساخته و لب هايشان را به ذكر خداوند می جنبند، از بسياری استغفار گناهانشان زدوده شده است. آنان حزب و گروه خداوندند و بدانيد كه حزب خدا پيروزند!(۱۱۳۱)

۱۱۳۸. روزی تضمين شده

«قد تكفل لكم بالرزق، و اءمرتم بالعمل فلا يكونن المضمون لكم طلبه أولی بكم من المفروض عليكم عمله، مع انه و الله لقد اعترض الشك و دخل اليقين، حتی كان الذی ضمن لكم قد فرض عليكم، و كان الذی قد فرض عليكم قد وضع عنكم

خداوند روزی شما را تضمين كرد و به كار (انجام واجبات) فرمان داده شده ايد.

پس، طلب روی تضمين شده نبايد برای شما مقدم بر اعمال واجب باشد، ليكن به خدا سوگند كه شك بر شما عارض شده و اوهام نادرست با يقين در آميخته است؛ چندان كه آن چه برای شما تضمين شده گويی به صورت امری واجب در آمده و گويی آن چه واجب شده، از دوش شما برداشته شده است.(۱۱۳۲)

۱۱۳۹. تقسيم ساعات و اوقات

«للمؤمن ثلاث ساعات: فساعة يناجی فيها ربه، و ساعة يرم معاشه، و ساعد يخلی بين نفسه و بين لذتها فيما يحل و يجمل

مومن اوقات خود را به سه قسمت بخش می كند: زمانی كه در ان با پروردگار خود به راز و نياز می پردازد و زمانی كه به تحصيل معاش دست می يازد و زمانی كه به لذت های حلال و خوشايند می گذراند.(۱۱۳۳)

۱۱۴۰. تشويق به در نظر داشتن خدا

«رحم الله امرا سمع حكما فوعی، و دعی الی رشاد فدنا، و اخذ بحجزة هاد فنجا، راقب ربه، و خاف ذنبه

خدا رحمت كند مردی (بنده ای) را كه سخن حكيمانه ای بشنود و پذيرايش شود و به راه راست فراخوانده شود، پس به آن نزديك گردد و كمربند راهنمايی را بگيرد و نجات يابد. پروردگارش را در نظر داشته باشد و از گناه خويش بترسد.(۱۱۳۴)

۱۱۴۱. اميد ثواب و عقاب

«من كتاب له الی الاسود بن قطبة صاحب جند حلوان: و ابتذل نفسك فيما افترض الله عليك راجيآ ثوابه و متخوفا عقابه

امام علی در نامه ای به اسود بن قطبه فرمانده لشكر حلوان چنين می نويسد: و خود را در راه انجام كارهای واجب به اميد ثواب خدا و ترس از كيفرش فدا كن!(۱۱۳۵)

۱۱۴۲. نقش يقين در عبادت

«قد سمع رجلا من الحرورية يتهجد و يقرا فقال: نوم علی يقين، خير من صلاة فی شك !.»

چون شنيد كه مردی از خوارج حروارء شب را به عبادت و قرائت قرآن به سر می برد، فرمود: خوابی كه همراه با يقين (به حق باشد، بهتر از نمازی است كه همراه با شك و ترديد (در حق) بوده باشد.(۱۱۳۶)

۱۱۴۳. اينگونه نزد خدا برو!

«اخرجوا الی الله بما افترض عليكم من حقه، و بين لكم من وظائفه

به ادی حقوقی كه خداوند برای شما مقرر داشته است و با عمل به وظايفی كه برای شما تبيين فرموده است به درگاه خدا برويد.(۱۱۳۷)

۱۱۴۴. سكوت معنی دار

«إن الله افترض عليكم الفرائض، فلا تضيعوها... و سكت لكم عن اشياء و لم يدعها نسيانا، فلا تتكلفوها

قطعی است كه خداوند بر شما واجباتی مقرر فرموده است، پس آن ها را ضايع مسازيد و در مورد اشيايی برای شما سكوت كرده و سخنی نفرموده است، اين سكوت از فراموشی نبوده است، لذا خود را برای شناخت آن ها به مشقت نياندازيد.(۱۱۳۸)

۱۱۴۵. بر پايی حدود

«فرض الله... إقامه الحدود اعظاما للمحارم

بر پا داشتن خدود برای اهميت دادن به حرام های خداست.(۱۱۳۹)

۱۱۴۶. تعيين ساعت عبادت خدا

«من كتبه للاشتر لما ولاه مصر: وليكن فی خاصة ما تخلص به لله دينك: اقامه فرائضه التی هی له خاصة، فاعط الله من بدنك فی ليلك و نهارك، ووف ما تقربت به إلی الله من ذلك كاملا غير مثلوم و لا منقوص بالغا من بدنك ما بلغ

در فرمان حكومت مصر به مالك اشتر می فرمايد: بايد در كارهايی كه برای خدا خالصانه انجام می دهی برپای داشتن واجباتی كه مخصوص اوست در راس كارها باشد، بنابراين در شب و روزت بخشی از نيروی جسمی ات را برای عبادت خدا در نظر بگير و آن چه را باعث نزديك شدنت به خدای عزيز می گردد بدون كم و كاست اجرا كن، هر چند تلاش تو موجب رنج بدنت گردد.(۱۱۴۰)

۱۱۴۷. ترغيب به انجام فرايض

«الفرائض الفرائض! ادوها الی الله تود كم الی الجنة

واجبات را مراعات كنيد واجبات را. آن ها را برای خدا ادا كنيد، تا شما را رهسپار بهشت نمايد.(۱۱۴۱)

۱۱۴۸. والاترين عبادت

«لا عبادة كاداء الفرائض

هيچ عبادتی مانند، انجام فريضه ها و واجبات دينی نيست.(۱۱۴۲)

۱۱۴۹. ياری خواستن از خدا

«أكثر الا ستعانة بالله يكفك ما أهمك، و يعنك علی ما ينزل بك، إن شاء الله

هميشه از خدای بزرگ بسيار ياری بخواه تا تو را بی نياز گرداند و در مشكلاتی كه به تو رسيده است ياری ات كند، إن شاء الله.(۱۱۴۳)

۱۱۵۰. فلسفه ايمان

«فرض الله الايمان تطهيرآ من الشرك

خداوند ايمان را برای پاك كردن و زدودن شرك فريضه و واجب ساخت.(۱۱۴۴)

۱۱۵۱. فلسفه عبادت

فی بيان فلسفة العبادات: «لما فی ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا، و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا، و لحوق البطون بالمتون من الصيام تذللا

در بيان فلسفه عبادت فرمودند: به جهت ماليدن چهره های نازنين به خاك از روی تواضع و چسباندن اعضای شريف بر زمين برای احساس حقارت در بارگاه الهی و چسبيدن شكم ها به پشت ها به جهت روزه داری برای دريافت ذلت.(۱۱۴۵)

۱۱۵۲. عبادت به وقت

من كتابه الی الحارث الهمدانی: «خادع نفسك فی العبادة، وارفق بها و لا تقهرها، و خذ عفوها و نشاطها، الا ما كان مكتوبا عليك من الفريضة، فانه لا بد من قضائها و تعاهدها عند محلها

امام علیعليه‌السلام در نامه خود ره حارث همدانی می فرمايد: به خودت برای عبادت حيله بزن و با خودت مدارا كن. روح خود را تحت فشار قرار مده و به هنگام آزادی و نشاط او را (برای كارهای مستحب) درياب. فقط در كارهای واجب نگاه به نشاط خود مكن، زيرا بايد آن را به موقع انجام دهی (خواه نشاط داشته باشی يا نه).(۱۱۴۶)

۱۱۵۳. زمان كنار گذاشتن مستحبات

«اذا اضرت النوافل بالفرائض فارفضوها

در ان هنگام كه مستحبات به واجبات ضرر وارد كند آن مستحبات را رها كنيد.(۱۱۴۷)

۱۱۵۴. مستحبات مضر

«لا قربة بالنوافل اذ اضرت بالفرائض

با آن عبادات مستحب كه به واجبات ضرر می زند، نمی توان به خدا نزديك شد.(۱۱۴۸)

۱۱۵۵. تنها قدردان خوبی

«لا يزهدنك فی المعرف من لا يشكره لك، فقد يشكرك عيليه من لا يستمتع بشی ء منه، و قد تدرك من شكر الشاكر اكثر مما اضاع الكافر، و اله يحب المحسنين

تشكر نكردن ديگران از تو، نبياد تو را به خوبی كردن بی رغبت سازد؛ زيرا كسی كه از ان نيكی كم ترين بهره ای نمی برد (يعنی خداوند) از تو قدردانی می كند و از سپاسگزاری اين سپاسگزار به بيش از آن چيزی می رسی كه فرد ناسپاس فرو گذاشته است و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.(۱۱۴۹)