احکام خانواده و آداب ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج0%

احکام خانواده و آداب ازدواج نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقی مدرسی
گروه: مشاهدات: 12709
دانلود: 2596

توضیحات:

احکام خانواده و آداب ازدواج
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 166 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12709 / دانلود: 2596
اندازه اندازه اندازه
احکام خانواده و آداب ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

بينشهاى وحى‏

الف - شريعت اسلام گروهى از زنان را بر مردان حرام گردانيده كه‏از آن جمله است مادر رضاعى وخواهر رضاعى. اين تحريم در سياق‏بيان محارم نسبى همچون مادر وخواهر آمده است كه دلالت بر آن‏دارد كه خويشاوندى رضاع وشير دادن همچون خويشاوندى نسب‏است، بنابر اين آنچه به وسيله خويشاوندى نسبى حرام مى‏شود، به‏واسطه خويشاوندى رضاعى نيز حرام مى‏گردد.

ب - اين بيان قرآنى كه مى‏فرمايد:وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ("مادران رضاعى شما" و )

( "وخواهران رضاعى‏شما"، گواه عدم انتشار حرمت است مگر پس از آن كه زن شيرده مادرگردد ودختر او خواهر كودك شير خوار، وچنين نمى‏شود مگر پس ازآن كه جسم او از شير اين زن رشد كند، وچنان كه در حديث شريف‏آمده است استخوان او محكم وگوشت او برويد واين، پس از ده بارشير دادن يا بيشتر يا پس از يك شبانه روز شير خوارگى تحقق‏مى‏يابد.

ج - هرگاه زن شيرده مادر گردد، مادر بزرگ فرزند شير خواره،وعمه برادر زاده او، وخاله خواهر زاده او نيز مى‏گردد، چنانكه شوهران و نيز براى اين طفل پدر رضاعى مى شود ودليل اين فراگيرى اين‏سخن خداوند است كه )وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ( وخواهران رضاعى‏شما. پس خواهر نسبت به شير خوار، بدو نسبت مى يابد به سبب‏مادر واين خود دليل آن است كه انتساب وخويشاوندى با كودك شيرخوار مى تواند از طريق انتساب به مادر باشد.

حديث شريف:

١ - در حديثى منقول از امام باقرعليه‌السلام آمده است كه پيامبر اكرم ‏صلى‌الله‌عليه‌وآله ‏فرمود: " به سبب رضاع همان حرام شود كه به سبب نسب."(٧٥)

٢ - از زياد بن سوقه روايت است كه گفت: به امام باقرعليه‌السلام عرض‏كردم: آيا رضاع حد خاصى دارد كه آن را معتبر بشماريم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شيرخوارگى در كمتراز يك‏شبانه‏روز يا پانزده‏بار شير دادن متوالى از يك زن واز شير يك مرد، بدون آنكه شير دادن‏زنى ديگر ميان آن فاصله بيندازد، موجب محرميت نمى‏شود."(٧٦)

٣ - امام صادق ‏عليه‌السلام در پى پرسش از چگونگى محرم شدن به سبب‏رضاع فرمود: "آن رضاعى كه گوشت را بروياند، واستخوان را محكم‏سازد."

راوى مى‏گويد: عرض كردم آيا كودك با ده بار شير خوارگى محرم‏مى‏شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا با ده بار شير خوارگى نه گوشتى‏مى‏رويد ونه استخوانى محكم مى شود."(٧٧)

پاورقي ها

١) سوره نور، آيه ٣.

٢) سوره نور، آيه ٤.

٣) سوره نور، آيه ١٩.

٤) سوره نور، آيات ٢٨ - ٢٧.

٥) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٦) سوره نور، آيه ٣١.

٧) سوره نور، آيه ٥٨.

٨) سوره نور، آيه ٥٩.

٩) سوره نور، آيه ٦٠.

١٠) سوره احزاب، آيه ٣٢.

١١) سوره احزاب، آيه ٣٣.

١٢) سوره بقره، آيه ٢٣٥.

١٣) سوره نور، آيه ٣٢.

١٤) سوره نور، آيه ٣٣.

١٥) سوره مؤمنون، آيات ٧ - ٥.

١٦) سوره نور، آيه ٥٨.

١٧) سوره نور، آيه ٥٩.

١٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٥٧، از ابواب مقدّمات نكاح، باب ١١٩،حديث‏٢.

١٩) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٢٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٥، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٩،حديث ١.

٢١) همان، حديث ٣.

٢٢) همان، ص‏١٣٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٤، حديث ٨.

٢٣) تفسير الميزان، ج‏١٥، ص‏١١٥، به نقل از كافى.

٢٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٣٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٩٨،حديث ١.

٢٥) همان، حديث ٤.

٢٦) سوره نور، آيه ٦٠.

٢٧) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٤، باب ١٠٧، حديث ١.

٢٨) سوره نور، آيه ٣١.

٢٩) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٦٩، باب ١٢٦، حديث ٣.

٣٠) همان، حديث ٢.

٣١) سوره احزاب، آيه ٣٢.

٣٢) سوره نور، آيه ٣١.

٣٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٧٣، باب ١٣١، حديث ١.

٣٤) همان.

٣٥) همان، ص‏١٧٤، باب ١٣٢، حديث ١.

٣٦) همان، ص‏١٧٧، باب ١٣٦، حديث ٢.

٣٧) همان، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ١.

٣٨) همان، ج‏١٤، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ٢.

٣٩) بنگريد به حديث قبلى امام صادق‏‏عليه‌السلام .

٤٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٣٦،حديث‏١.

٤١) همان، حديث ٣.

٤٢) همان، ص‏٦١، ابواب مقدمات نكاح وآداب آن، باب ٣٦، حديث ١١.

٤٣) همان، ص‏٥٩، حديث ٥.

٤٤) سوره نور، آيه ٣٢.

٤٥) سوره روم، آيه ٢١.

٤٦) سوره نساء، آيه ١.

٤٧) مستدرك الوسائل، ابواب مقدّمات نكاح، باب ١، حديث ١٥.

٤٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١،حديث ٤.

٤٩) همان، ص‏٥، حديث ١٢.

٥٠) سوره ذاريات، آيه ٤٩.

٥١) سوره فاطر، آيه ١١.

٥٢) سوره نور، آيه ٣٢.

٥٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٢٥، باب ١١، حديث ٤.

٥٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، باب ١، حديث ٣.

٥٥) همان، حديث ٦.

٥٦) همان، ص‏٥، باب ١، حديث ٩.

٥٧) سوره روم، آيه ٢١.

٥٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥، باب ١، حديث ١٠.

٥٩) همان، ص‏٦، حديث ١٥.

٦٠) همان، ص‏٧، باب ٢، حديث ٢.

٦١) همان، ص‏٨، باب ٢، حديث ٧.

٦٢) همان، ص‏٧، حديث ٣.

٦٣) سوره بقره، آيه ٢٢١.

٦٤) سوره ممتحنه، آيه ١٠.

٦٥) سوره مائده، آيه ٥.

٦٦) وسائل‏الشيعه، ج‏١٤، ص‏٤١٣، ابواب‏آنچه به‏سبب كفر حرام مى‏شود، باب‏٢،حديث ٤.

٦٧) همان، ص‏٤١٢، باب ٢، حديث ١.

٦٨) همان، ص‏٤١٥، باب ٤، حديث ٢.

٦٩) همان، ص‏٤١٦، ابواب آنچه با كفر حرام مى شود، باب ٥، حديث ٤.

٧٠) همان، ج‏١٤، ص‏٤٢٢، باب ٩، حديث ٦.

٧١) همان، ص‏٤٢١، باب ٩، حديث ٣.

٧٢) همان، ج‏١٨، كتاب الحدود، ابواب حد المرتد، ص‏٥٤٥، باب ١، حديث ٣.

٧٣) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٤) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٥) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٨٠، ابواب ما يحرم بالرضاع، باب ١، حديث ١.

٧٦) همان، ص‏٢٨٢، باب ٢، حديث ١.

٧٧) همان، ص‏٢٨٣، حديث ٢.

فقه اسلامي

شرايط رضاع‏

١ - در حديثى منقول از امام صادق‏عليه‌السلام آمده كه از ايشان پرسيده‏شد از زنى كه بدون زايش شير دارد ودختر وپسرى را از اين شيرتغذيه مى كند آيا همين شير، همچون رضاع، آن دو را با هم محرم‏مى‏سازد؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير."(٧٨)

٢ - در خبرى به نقل از امام على‏عليه‌السلام آمده است كه فرمود: "شيرحرام، حلال را حرام نمى كند، مانند زنى كه با شير همسرش كودكى‏را شير دهد، سپس با شيرى كه از زنا به وجود آمده است ديگرى‏راشير دهد."(٧٩)

تفصيل احكام:

فقها براى رضاعى كه محرميت به دنبال دارد شروطى را به شرح‏زير نهاده‏اند:

شرط اول

- اين كه شير، پس از ازدواج باشد اين شرط فروعى دارد كه آنها را بيان مى كنيم:

الف - اين كه شير زن در پى ازدواج پديد آمده باشد، پس اگردوشيزه‏اى شير در سينه او روان شود وكودكى را با آن شير تغذيه كند،اين شير موجب محرميت او نمى‏شود وبر پايه احاديث رسيده‏پيوندى را به وجود نمى‏آورد، ولى احتياط آن است كه از ازدواج با آن‏كه اصطلاحاً مادر رضاعى يا خواهر رضاعى ناميده مى‏شود پرهيزگردد.

ب - اگر زنى - والعياذ باللَّه - زنا داد وحامله شد ووضع حمل كردوسپس كودكى را با شير خود تغذيه كرد، اين شير موجب محرميت اونمى‏گردد وبر حسب نظر مشهور فقهاء، واحتياط آن است كه مانندمسأله پيشين پرهيز شود.

ج - اگر مردى با زنى به گمان اين كه همسر اوست نزديكى كند - كه‏در اصطلاح فقهى شبهه ناميده مى‏شود - وآن زن حامله شود وطفلى‏به دنيا آورد، فراگيرى محرميت با اين شير، موافق احتياط است.

د - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندوكودكى را شير دهد موجب محرميت مى‏شود، زيرا اين شير به‏واسطه ازدواج صحيح پديد آمده است.

ه - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندودوباره به عقد مرد ديگرى در آيد وكودكى را شير دهد، محرميت‏پديد مى‏آيد، ولى صاحب شير همسر اول اوست، بنابراين همسراول پدر رضاعى آن كودك به شمار مى‏آيد نه همسر دوم زن، مگر آن‏كه از نو حامله شود وشير اول قطع گردد ودوباره شير در سينه او پديدآيد كه فقها گفته‏اند: اين شير از آن شوهر دوم است واو پدر رضاعى‏كودك است نه شوهر اول.

اگر ما از نظر علمى امكان يافتيم منشأ شير را شناسايى كنيم‏ودريابيم كه آيا اين شير از حاملگى اول است يا دوم بايد به علم عمل‏كنيم وصاحب شير )همسر اول يا دوم( را پدر رضاعى طفل‏بشماريم.

شرط دوم

- مقدار شير خوارگى قرآن كريم مى فرمايد: )وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ‏الرَّضَاعَةِ ...(٨٠)).

"... ومادران رضاعى شما، وخواهران رضاعى شما..."

از اين آيه استفاده مى‏كنيم آن شير خوارگى كه محرميت را موجب‏مى‏شود همان است كه زن شيرده را مادر ودختر او را خواهر مى‏گرداند. ومادر، اصل وجود انسان است وشيرى كه نه گوشتى بروياندونه خونى پديد آورد كافى نخواهد بود.

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "رضاع محرميتى راموجب نمى‏شود مگر آن كه خون وگوشتى را پديد آورد."(٨١)

٢ - ونيز مى‏فرمايد: "رضاع محرميتى را موجب نمى‏شود مگر آن‏كه گوشتى بروياند واستخوانى را محكم گرداند."(٨٢)

٣ - حضرت باقرعليه‌السلام به هنگام پرسش از حد رضاع فرمود: "رضاع‏در كمتر از يك شبانه روز يا پانزده بار شير دادن پى در پى، از يك زن‏كه آن شير حاصل يك مرد باشد بدون آنكه شير زن ديگرى ميان آن‏فاصله شده باشد، موجب محرميت نمى‏شود."(٨٣)

٤ - از ابن ابى يعفور روايت شده كه گفت: از حضرت‏عليه‌السلام پرسيدم‏چگونه رضاع موجب محرميت مى شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اگر به قدرى شير دهد كه شكم كودك پرگردد واين موجب مى شود كه گوشت او برويد وخون در او پديد آيدوچنين است كه محرميت به وجود مى آيد."(٨٤)

تفصيل احكام:

روييدن گوشت، معيار محرميت‏ براى آن كه رضاع موجب محرميت شود وخويشى پديد آورد بايدبه قدرى باشد كه گوشتى بروياند وخونى بسازد واستخوانى استوارگرداند، واين امر به وسيله افزايش وزن ورشد پيوسته استخوان‏وجريان خون در گونه‏ها وطراوت چهره كودك ونظاير آن از علاماتى‏كه مادران شير دهنده مى شناسند، فهميده مى‏شود.

واقوى آن است كه روييدن گوشت وپديد آمدن خون كفايت‏مى‏كند حتى اگر استخوان كه - ظاهراً - در مرحله بعد قرار دارد استوارنگردد.

بايد روييدن به گونه‏اى اساسى به تعداد شير دادنها از همان زن‏بستگى داشته باشد، اما در صورتيكه كودك با شير ديگرى تغذيه كندشرط تحقق نمى‏يابد.

شارع مقدس به هدف آسان‏گيرى ووسعت بر مردم براى تحقق اين‏شرط دو حد عرفى قائل شده كه عبارتند از:

شير خوردن يك شبانه روز يا پانزده بار پى در پى شير بخورد.

الف - شير خوارگى يك شبانه روز:

اگر كودكى از نيمروز جمعه تا ظهر روز شنبه از پستان يك زن شيربخورد آن زن مادر رضاعى او مى گردد به شرط آن كه غذاى طفل دراين مدت تنها شير او باشد، اما اگر از شير يا خوراك ديگرى تغذيه كردبه گونه اى كه - به واسطه آن - استخوانش استوار گشت يا گوشت بر اوروييد وخون در او پديد آمد كفايت نمى كند.

آرى، غذاى اندك زيانى نمى‏رساند.

واگر كودك در طول اين مدت مريض باشد يا زن شيرده آنقدر كم‏شير باشد كه شير او نه گوشتى را بروياند ونه خونى را پديد آورد ايجادمحرميت دور به نظر مى رسد وپيمودن راه احتياط در چنين موردى‏بهتر است.

ب - شير خوارگى پانزده باره:

هرگاه شمار شير دادن به پانزده رسيد اين شير گوشت مى‏روياندوخون پديد مى آورد، اما اگر ده بار شير دادن توانست استخوانى رااستوار گرداند يا گوشتى را بروياند يا خونى را پديد آورد ظاهراً كفايت‏مى كند ودر غير اينصورت خير.

وبراى هر يك بار شير دادن شروطى وجود دارد بدين شرح:

١ - اينكه يك نوبت شير دادن، عرفاً كامل باشد، وعلامت آن اين‏است كه كودك سيرآب مى شود ودهان از پستان برمى‏گيرد وچه بساخواب او را بربايد، اما اگر از پستان ناراحت شد يا به كسى توجه كردكه با او بازى مى كند وپستان را رها كرد وسپس به خوردن شير روى‏آورد نوبت جديدى در شير خوارگى شمرده نمى‏شود ودر واقع‏تكميل نوبت اول است.

٢ - اينكه دفعات شيرخوارگى پى در پى باشد پس اگر دو زن‏شيرده به تناوب )يكى در ميان( به كودك شير دهند كفايت نخواهدكرد حتى اگر اين دو زن همسر ان يك مرد باشند.

آرى، اگر به كودك مقدار اندكى شير يا قندآب در اثناى شيرخوارگى داده شود به گونه‏اى كه شير زن شيرده غذاى اصلى اوشمرده شود كه گوشت وخون از آن پديد مى آيد، به توالى زيان‏نمى‏رسد. اما اگر پديد آمدن گوشت وخون به واسطه غذا ياآشاميدنى، يا به واسطه هر دو آن به علاوه شير شيرده پديد آيد، ايجادمحرميت بعيد مى نمايد.

٣ - اينكه شير خوارگى مستقيماً از طريق پستان صورت پذيرد، امااگر شير را از پستان بدوشند وسپس به كودك بدهند، به نظر غالب‏فقها موجب محرميت نمى شود، زيرا ديگر رضاع ناميده نمى شودواحتياط بهتر است به ويژه اگر با اين شير گوشت وخون پديد آيد.

اما در صورتيكه مكيدن پستان به وسيله لوله‏اى انجام شود كه به‏پستان متصل است زيانى نمى رساند، زيرا فقها اين مورد را رضاع‏مى‏شمرند واين قيد در شير خوارگى يك شبانه روز نيز آمده است.

٤ - برخى از فقها شرط كرده‏اند كه شير خوارگى بايد در حيات زن‏شيرده صورت پذيرد، پس اگر طفل شيرخوار آخرين نوبت شيرش راپس از مرگ زن شيرده بخورد كفايت نمى كند، زيرا رضاع ناميده‏نمى‏شود ودر چنين موردى نبايد احتياط ترك گردد.

شرط سوم

- شيرخوارگى پيش از گرفتن كودك از شير قرآن كريم مى‏فرمايد:

)وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ (٨٥)).

"ومادران بايست دوسال كامل فرزندان خود را شير دهند، آن كسى‏كه خواهد فرزند را شير تمام دهد..."

حديث شريف:

١ - امام صادق‏عليه‌السلام نقل كرده كه پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد: "پس‏از گرفتن كودك از شير، ديگر شير خوارگى ورضاع نخواهد بود."(٨٦)

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى پيش ازدوسال وپيش از آن است كه كودك از شير ستانده شود."(٨٧)

٣ - حماد بن عثمان از امام صادق‏عليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: "بعداز گرفتن از شير، شير خوراگى در ميان نيست. عرض كردم از شيرگرفتن چيست؟ فرمود: "دو سالى كه پروردگار فرموده است."(٨٨)

تفصيل احكام:

شرط است كه شير خوارگى در دو سال كمال يابد، اما اگر كودكى‏پس از تمام شدن دو سال شير بخورد محرميت ميان او ودايه‏اش پديدنمى آيد، زيرا در روزهاى از شير گرفتن بوده است.

اين شرط نيست كه عمر فرزند نسبى دايه كمتر از دو سال باشد،ولى بهتر است در مورد دايه احتياط رعايت شود، چنانكه بهتر است‏درباره كودكى كه از شير ستانده شده وسپس از زن مرضعه‏اى‏شيرخورده است، اگر چه قبل از تمام شدن دوسال باشد بااحتياط عمل شود واقوى عدم لزوم عمل به اين احتياط در هر دو مورد است‏بدين ترتيب اگر خوردن اخرين نوبت شير پيش از آن كه كودك به دوسال برسد تمام شود محرميت ايجاد مى گردد ودر غير اين صورت‏خير.

ملاك: گذشت بيست وچهار ماه از سن كودك شير خواره است،نه آغاز يا پايان سال هجرى.

شرط چهارم

- شير يك مرد

حديث شريف:

١ - عمار ساباطى روايت كرده مى گويد: از امام صادق‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون نوجوانى پرسش كردم كه )دركودكى( از زنى شير خورده‏است آيا اين شخص مى تواند با خواهر رضاعى پدرى آن زن ازدواج‏كند؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا هردو خواهر از شير يك زن تغذيه‏كرده‏اند كه از آن يك مرد بوده است."

گفتم: آيا مى‏تواند با خواهر رضاعى مادرى آن زن ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اشكالى ندارد، چون خواهرى كه به كودك‏شير نداده از مردى است غير از مرد خواهرى است كه به كودك شيرداده وچون مردان مغاير بودند اشكالى ندارد."(٨٩)

٢ - محمد بن ابى نصر روايت كرده مى گويد از ابو الحسن‏عليه‌السلام اززنى پرسش كردم كه دخترى را شير داده است وهمسرش پسرى از زن‏ديگرى دارد. آيا پسر شوهر او مى تواند با دخترى كه آن زن شير داده‏ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شير از آن يك مرد است."(٩٠)

تفصيل احكام:

مرد )شوهر( محور احكام شير خوارگى است وشير، از آن اوتلقى مى شود ومحرميت زمانى فراگير مى شود كه شير از آن يك مردباشد اگرچه زنها متعدد باشند ولى در مقابل محرميت فراگير نمى‏شوداگر مردان متعدد باشند حتى اگر زن شيرده يكى باشد. توضيحات اين‏شرط به اين قرار است:

١ - زهرا همسر جعفر است كه پسرى به نام هادى را شير داده‏ورقيه همسر دوم جعفر دختر بچه‏اى را به نام اسماء شير داده. پس‏هادى نمى‏تواند با اسماء ازدواج كند، زيرا هر دو، از شيرى كه از آن‏جعفر )همسر ومرد( بوده تغذيه كرده‏اند اگر چه سخن از دو زن‏شيرده در ميان است.

٢ - سپس جعفر همسرش زهرا را طلاق مى دهد وزهرا با مردديگرى ازدواج مى كند واز شير خود - كه پس از ازدواج دوم‏وحاملگى از همسر جديد روان گشته - دختر بچه‏اى را به نام هاجرتغذيه مى كند آيا هادى مى تواند با هاجر ازدواج كند؟

آرى! زيرا شير از آن مرد است ودر اين جا اگر چه زن شير ده - درهر دو مورد - يكى بيشتر نيست، ولى سخن از دو مرد در ميان است‏ودر روايت ديگرى نيز اشاره به حرمت نكاح اين دو آمده است ولى‏فقها بدان توجهى نكرده‏اند.

٣ - زهرا از همسر دوم خود دخترى را به نام صديقه به دنيامى‏آورد. آيا جايز است هادى كه زهرا او را شير داده است با صديقه‏ازدواج كند؟

خير، جايز نيست، زيرا فرزندان نسبى زهرا بر كسانى كه او شيرداده حرام هستند، ولى در صورت اختلاف همسر، فرزندان رضاعى‏آن زن، محرم همديگر نمى شوند.

مفهوم احتياط در رضاع‏ در برخى از فروع گذشته به )احتياط( توصيه كرديم. مفهوم‏احتياط در اين جا چيست؟

احتياط يعنى ترك ازدواج با كسانى كه ترديد داريم كه با فرد،پيوندى رضاعى دارند ولى - از طرف ديگر - نبايد به آن دختر نگاه كندوپوشش شرعى بايد رعايت شود.

پس دختر از نظر ازدواج احتياطاً محرم اين پسر تلقى مى شود وازنظر نگاه كردن، بيگانه.

فراگيرى محرميت در رضاع‏

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "حضرت على‏عليه‌السلام نام‏دختر حمزه را براى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله برد. وحضرت فرمود: آيا ندانسته‏اى‏كه او دختر برادر رضاعى من است."(٩١) پيامبر اكرم وعمويش حمزه ازيك زن شير خورده بودند.

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "زن را جايز نيست كه‏عمو يا دايى رضاعيش او را به نكاح خود در آورد."(٩٢)

٣ - عثمان بن عيسى به نقل از ابو الحسن‏عليه‌السلام روايت كرده مى گويدبه ايشان عرض كردم: برادرم با زنى ازدواج كرده واز او بچه‏اى به دنياآورده است وسپس زن برادرم دختركى را از عامه مردم شير داده‏است. آيا جايز است با اين دخترك كه زن برادرم او را شير داده‏ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير، زيرا به واسطه رضاع همان حرام مى‏شود كه به واسطه نسب."(٩٣)

تفصيل احكام: رضاع وشير خوارگى، ميان كودك وشيرده‏اش ونيز بين او وهمسرزن شيرده، پيوندى همچون پيوند نسبى برقرار مى سازد واين كودك‏به طور كامل فرزند آن دو است. بدين ترتيب محرميت از طريق اين دوبه نزديكان نفوذ مى يابد. پس مادرِ زن شيرده جده او وخواهرش‏خاله او وخواهر پدر، عمه او مى گردد واگر اين طفل مؤنث باشد برپسران نسبى زن شيرده محرم مى‏شود وبر پسران نسبى ورضاعى آن‏مرد )بنا به تفصيلى كه گذشت( ونيز بر برادر زن شيرده )زيرا دايى اومى‏گردد( ونيز بر برادرِ مرد )زيرا عموى او مى‏شود(.

معيار آن است كه به جاى كلمه )رضاع( كلمه )نسب( را قراردهيم وسپس ببينيم آيا پيوند خويشى محكوم به عنوان محرمى است‏كه ما اورا در رضاع نيز محرم قرار مى دهيم واگر در نسب چنين نيست‏در رضاع نيز نخواهد بود. پس اگر مادر نسبى محرم است، مادررضاعى نيز محرم مى‏باشد واگر خواهر، عمه وخاله نسبى محرم‏هستند، همين خويشان از طريق رضاع نيز محرم مى‏باشند. وزنى كه‏پدر نسبى من با او ازدواج كند بر من حرام مى شود ونيز اگر پدررضاعى من با زنى ازدواج كند، آن زن نيز بر من حرام مى شود وزن‏پسر نسبى من بر من حرام است چنان كه زن پسر رضاعى من بر من

اما خواهر برادر نسبى من، غير محرم است اگر ميان من وآن زن‏پيوندى جز آن نباشد، همچنين خواهر برادر رضاعى من، ومادربرادر نسبى من محرم است نه از آن نظر كه مادر برادر من است، بلکه ازاين نظر كه يا مادر من نيز هست يا زن پدر من مى‏باشد بنابر اين مادربرادر رضاعى من بر من محرم نيست، اگر من وپسر عمويم از يك زن‏شير خورديم آيا مادر او بر من محرم مى شود؟

او محرم نيست، زيرا در شريعت عنوان محرمى با نام )مادربرادر( نسبى وجود ندارد تا رضاعى او محرم به شمار آيد.

حكم خواهر رضاعى پسر

حديث شريف:

على بن شعيب به ابو الحسن‏عليه‌السلام نوشت: زنى كه يكى از فرزندان‏مرا شير داده است، آيا من مى‏توانم با يكى از فرزندان او ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام چنين پاسخ نگاشت: "اين كار بر تو جايز نيست، زيرافرزندان او به منزله فرزندان تو هستند."(٩٤)

تفصيل احكام:

١ - بيشتر فقهاى ما گفته‏اند: جايز نيست، مردى با خواهران‏رضاعى پسرش ازدواج كند، زيرا آنها به منزله دختران او مى‏باشند.

ولى برخى از فقها جواز اين امر را مى‏دهند، زيرا اين زنان در اصل‏شرع داخل عنوان تحريمى نسبى نيستند، ولى احتياط همان است كه‏فقهاى مشهور گفته‏اند.

٢ - تفاوتى نيست ميان فرزندان صاحب شير )مرد( كه پدررضاعى پسرش گشته است، بين اين كه فرزندان نسبى يا رضاعى اوباشند.

٣ - اما فرزندان زن شيرده، آن دسته از آنان بر پدر كودك شير خوارمحرم هستند كه فرزندان نسبى زن شيرده باشند نه فرزندان رضاعى‏او.

٤ - باكى نيست اگر مرد با خواهر رضاعى خواهر خود يا خواهررضاعى برادر خود ازدواج كند همچنانكه در نسبى آن اشكالى نيست‏پس اگر پدر من با زن مطلقه‏اى ازدواج كند كه دخترى از همسرنخست خويش دارد آيا من مى‏توانم با آن دختر ازدواج كنم؟

آرى! زيرا او علي رغم اينكه ممكن است خواهر برادر من شود ولى‏ارتباطى خويشاوندى با من ندارد، چه، نه مادر او مادر من است ونه‏پدر او پدر من. پس ازدواج با او براى من جايز است، حكم رضاعى‏او نيز چنين است زيرا خويشاوندى رضاعى پائين‏تر از نسبى است.

حكم شير خوارگى پس از ازدواج‏

حديث شريف:

از امام باقرعليه‌السلام نقل است كه فرمود: "اگر مردى با دختركى شيرخواره عقد ازدواج ببندد وزنش او را شير دهد ازدواج او باطل‏مى‏شود."(٩٥)

تفصيل احكام:

چون شير خوارگى دقيقاً همچون نسب موجب محرميت است،پس زناشويى گذشته را باطل مى‏كند همچون كه از زناشويى آينده‏مانع مى‏گردد، اين حكم مسائلى دارد كه ذيلاً بيان مى‏شود.

١ - اگر مردى با دختركى شيرخوار ازدواج كند، ومادر يا مادر بزرگ‏ويا خواهر ويا زن پدر يا زن برادرش هر يك با شير خود او را طبق‏شرايط شرعى تغذية كند ازدواجش با او باطل مى شود، زيرا اين‏دختر با شير خوردن از مادر او خواهر رضاعى، و با شير خوردن ازمادر بزرگ پدرى يا مادر بزرگ مادرى او به عمه يا خاله‏اش بدل شده‏است وبا شير خوردن از خواهرش به دختر خواهر او تبديل شده‏است، وبا شير خوارگى اين كودك از زن پدرش تبديل به خواهرپدرى‏اش گشته است وبا تغذيه از شير همسر برادرش به دختربرادرش بدل شده است وهمان گونه كه اين عناوين با نسب موجب‏محرميت مى‏شود با رضاع نيز محرميت را در پى دارد.

٢ - اگر مردى با دختركى شير خوار ازدواج كند وهمسر او آن دختررا شير دهد هر دو براى هميشه بر او حرام مى‏شوند، در صورتيكه باهمسر اول، كه همسر كوچك را شير داده، همبستر شده باشد، چراكه در اين صورت، دخترك شير خوار، دختر همسرى مى‏گردد كه اين‏مرد با او همبستر شده، در حاليكه همسر اولى مادر همسرش گشته،ومادر همسر به طور ابد بر شوهر حرام مى شود، در صورتيكه)ربيبه( يعنى دختر همسر حرام مى شود به شرط همبستر شدن بامادرش.

اما در مورد مهر گفته‏اند:

از ميان رفتن نكاح يعنى عدم اقتضاى چيزى. آرى اگر در باطل‏شدن عقد ولو بدون هيچ عمد وعلمى همسر بزرگ سبب شده باشد،ضامن پرداخت مهر همسر كوچك مى باشد، چه، اين كار ستم است‏وخداوند به اجراى عدل دستور داده كه اقتضا دارد حق هر حقدارى‏به او داده شود.

اما احتياط آن است كه ولى شير خوار در مهر مصالحه كند، زيراشيرخوار با عقد، مستحق مهر گشته است.

آداب ومستحبات شير خوارگى

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى بيست‏ويك ماه است وكمتر از آن ستم است بر كودك."(٩٦)

٢ - كسى از امام موسى بن جعفر نقل كرده كه از حضرت‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون زنى پرسيدم كه از زنا كودكى آورده وپرسيدم آيا شير اوشايستگى تغذيه را دارد؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه شير او شايستگى دارد ونه شير دختر اوكه از زنا زاده شده است."(٩٧)

٣ - در حديث ديگرى آمده است: "كودك با شير زن )گبر( تغذيه‏نشود ولى با شير زن يهودى ومسيحى كه شراب ننوشد تغذيه‏مى‏شود."(٩٨)

٤ - امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير خوارگى از زن يهودى‏ومسيحى بهتر است از زن ناصبى."(٩٩)

٥ - امير المؤمنين‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "بنگريد چه كسى به كودكانتان‏شير مى‏دهد كه كودك با )آثار روانى( همان شير به جوانى مى‏رسد."(١٠٠)

٦ - پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "نگذاريد زن احمق يا زنى كه چشم‏او ضعيف است به فرزندتان شير دهد كه شير اثر وضعى دارد."(١٠١)

٧ - حضرت على‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "براى شير دادن بر گزينيد چنان‏كه براى ازدواج بر مى‏گزينيد كه شير سرشتها را تغيير مى‏دهد."(١٠٢)

٨ - امام باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير زن زيبا وخوشرو به كودكانتان‏دهيد نه شير زن زشت رو، كه شير اثر وضعى دارد."(١٠٣)

٩ - فضل ابو العباس از امام صادق‏عليه‌السلام پرسيد: "آيا مرد )شوهر(سزاوارتر است نسبت به كودك يا زن؟"

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "مرد، ولى اگر زن به شويش كه او را طلاق‏داده بگويد: من كودكم را، با همان اجرتى كه به ديگرى خواهى داد،شير مى‏دهم در اين صورت آن زن نسبت به كودك سزاوارتر است."(١٠٤)