الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها0%

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها نویسنده:
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: حليمه صفرى
گروه: مشاهدات: 22419
دانلود: 3451

توضیحات:

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 355 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 22419 / دانلود: 3451
اندازه اندازه اندازه
الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

برنامه عبادى فاطمه عليها‌السلام

حضرت زهراءعليها‌السلام براى عبادت برنامه و محل خاص داشتند كه از جمله داشتن محراب و جايگاه خاص در خانه بود.

در روايات آمده است كه امام حسنعليه‌السلام مى فرمايد:

راءيت امى فاطمة قامت فييى محرابها اليلة جمعتها...

مادرم فاطمه را در شب جمع در محراب عبادتش ديدم كه

و همچنين در تاريخ آمده است كه روزى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به خانه حضرت زهراءعليها‌السلام آمدند و سراغ فاطمهعليها‌السلام را گرفتند و فرمودند:((اءين ابنتى ؟؛ كجاست دخترم ؟))جواب دادند:((فى محرابهاد در محراب عبادتش مى باشد)).

همچنين زمان خاصى را براى دعا داشتند و مى فرمودند: از پدرم شنيدم كه : در غروب جمع ساعتى است كه دعا مستجاب مى شود و لذا شخصى را ماءمور مى كردند كه در آن وقت به ايشان خبر دهند.

حضرت براى درك شب قدر و احياء آن برنامه ريزى خاصى داشتند. در رواياتى آمده است كه آن حضرت در روز به بچه ها استراحت كافى مى داد و به آنها شام كمترى مى داد تا براى مراسم شب احياءآماده باشد و مى فرمود: هر كس كه خير اين شب به او نرسد محروم است

از جمله برنامه هاى آن حضرت در مسائل عبادى استفاده از بوى خوش و لباس مخصوص در نماز بود. در تاريخ مى خوانيم كه آن حضرت در واپسين لحظه هايى زندگى پس از وضو گرفتن به اسماء فرمودند:((اى اسماء عطر مرا، همان عطرى كه هميشه مى زنم ، و پيراهنى را كه هميشه در آن نماز مى گزارم بياور و بر بالينم بنشين ، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بيدار كن ، اگر بيدار شدم كه نماز مى گزارم وگرنه كسى را دنبال علىعليه‌السلام را بفرست تابيايد.(٤١٠)

ساعت و روز مخصوص حضرت زهراء عليها‌السلام

در روايات ، روزهاى هفته و ساعات شبانه روز، هر يك به نام مبارك يكى از معصومين نامگذارى شده است و براى هر روز و هر هفته با توجه به همين نام گذارى ادعيه و اعمالى در((مفاتيح الجنان))آمده است

از جمله از بين روزها روز يكشنبه متعلق به اميرالمؤ منين و فاطمه زهراءعليها‌السلام آمده است و زيارت حضرت فاطمهعليها‌السلام با زيارت حضرت علىعليه‌السلام خوانده مى شود.

پس قصد زيارت حضرت فاطمهعليها‌السلام را در اين روز مى كنيم با اين سلام

السلام عليك با ممتحنة امتحنك الذى خلقك فوجدك لما امتحنك صابرة اءنا لك مصدق صابر على ما اءتى به اءبوك و وصيه صلوات الله عليهما و اءنا اءساءلك ان كنت صدقتك الا اءلحقتنى بتصديقى لهما لتسر نفسى فاشهدى اءنى ظاهر بو لايتك و ولاية آل بيتك صلوات الله عليهم اءجمعين

سلام بر تو باد اى آزموده نزد خدايى كه تو را آفريد و در آنچه آزمود صابر يافت من مقام رفيع شما را تصديق مى كنم و صبر كننده ام بر آنچه پدرت و وصى او آورده اند و من از شما در خواست مى كنم كه هرگاه من شاءن و مقام شما را به حق تصديق كرده ام شما هم مرا به مصدقان و مؤ منان به آن دو بزرگوار (پيغمبر و وصيش ) ملحق كنيد تا دلشاد گردم و گواه باشيد كه من با اخلاص ‍ كامل متوسلم به دوستى شما و اهل بيت شما صلوات الله عليهم اجمعين.(٤١١)

ساعت خاص آن حضرت (فاطمه ) ساعت آخر شب ، يك ساعت به اذان صبح است كه بهترين ساعات و وقت استجابت دعا است اين ساعات و وقت استجابت دعا است اين ساعات به ملكه اسلام تعلق دارد. وجه اختصاص اين ساعت به حضرت ، مستورى آن بانو است از نامحرمان و اشاره به اين است كه آن معظمه ،((ليلة القدر))حقيقى است و لذا سوره قدر را ده بار در آن ساعت خوانده اثر عميق دارد. ان شاء الله.(٤١٢)

دعاى فاطمه عليها‌السلام براى گنهكاران

اسماء مى گويد: در آخرين لحظه وفات حضرت زهراء ديدم كه حضرت دستهايش را به سوى آسمان بلند كرده و مى گويد:

((پروردگارا! به حق حضرت محمد مصطفىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و شوق و اشتياقى كه او نسبت به من دارد، و به حق شوهرم على مرتضىعليه‌السلام و اندوهى كه بر من دارد، و به حسن مجتبىعليه‌السلام و گريه اش بر من ، و به حسين شهيدعليه‌السلام و حسرت افسردگى اش ‍ نسبت به من ، و به دخترانم كه دختران فاطمه اند و به حق آه و ماتمشان بر من از تو مى خواهم كه بر گنهكاران امت حضرت محمد ترحم فرموده و آنان را ببخشايى و به بهشت واردشان سازى كه تو گرامى ترين سؤ ال شوندگان و مهربانترين مهربانانى !(٤١٣)

روايتى از حضرت فاطمه در مورد سستى در نماز

از حضرت زهراءعليها‌السلام نقل شده كه از پدر گرامى خود رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسيد: پدرم ! چگونه است حال آن زنان و مردانى كه در نمازشان سستى مى كنند؟ حضرت فرمود: اى فاطمه مردان و زنانى كه نماز را سبك بشمارند، خداوند آنها را به پانزده چيز مبتلا مى گرداند، شش در دنيا، سه در هنگام مرگ ، سه در قبر، و سه ديگر در روز قيامت ، آنگاه كه از قبر خارج مى شوند.

اما شش چيزى كه در اين دنيا به ايشان مى رسد عبارتند از: ١ - خداوند بركت را از عمرشان دريغ مى دارد.

٢ - روزيشان را بى بركت مى گرداند.

٣ - سيماى افراد صالح را از چهره آنها بر مى گيرد.

٤ - عمل شايسته اى كه انجام مى دهند، اجر و پاداشى برايش محسوب نمى دارد.

٥ - دعايشان را به آسمان بالا نمى برد.

٦ - برايشان لذت و بهره اى از دعاى صالحين نمى باشد.

اما آنهايى كه هنگام مرگ به ايشان رخ مى نماياند: ١ - در حال ذلت و خوارى مى ميرند.

٢ - گرسنه دار فانى را وداع مى گويند.

٣ - تشنه از اين سرا رخت بر مى بندند. اگر از آبهاى اين دنيا به آنها بنوشانند، تشنگى آنها بر طرف نمى شود.

اما آنچه در قبر به سراغ آنها مى آيد: ١ - خدا ملكى را در قبر براى آزار و اذيت آنان مى گمارد.

٢ - قبر را بر ايشان تنگ مى گرداند.

٣ - تاريكى گورشان را فرا مى گيرد.

اما آنچه كه هنگام خروج از قبر در روز قيامت با آنان همراه مى گردد: ١ - خدا ملكى را ماءمور مى كند تا آنان را به صورت روى زمين بكشند، آن هم در حالى كه مردم آنها را نظاره مى كنند.

٢ - موقع حساب از آنان به شدت حساب پس مى گيرد.

٣ - خداوند نگاه خود را از آنان دريغ مى دارد و آنان را پاك نمى گرداند و براى آنان عذاب دردناك است.(٤١٤)

دعايى براى رفع بى خوابى

در روايتى از حضرت موسى بن جعفرعليه‌السلام آمده كه حضرت علىعليه‌السلام فرمود: حضرت فاطمهعليها‌السلام از بى خوابى به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شكايت نمود: حضرت فرمود دخترم عزيزم ، اين دعا را بخوان :

يا مشبع البطون الجائعة ، و يا كاسى الجسوم العارية ، و يا مسكن العروق الضاربة ، و يا منوم العيون الساهرة ، سكن عروقى الضاربة ، و اءذن لعينى نوما عاجلا

اى سير كننده شكمهاى گرسنه ، و اى پوشاننده تنهاى برهنه ، و اى آرام كننده رگهاى زننده ، و اى به خواب برنده چشمهايى كه به خواب نمى روند، رگهاى زننده (بدن ) مرا آرام فرما، و زود به چشمم اجازه خوابيدن بده)).

پس حضرت فاطمهعليها‌السلام اين دعا را خواند و از بى خوابى اى كه رنج مى برد آسوده شد(٤١٥)

دعاء و تسبيحات آن حضرت

يكى از تسبيحات حضرت زهراءعليها‌السلام كه همواره آن جملات را مى خواند چنين است :

سبحان الذى من استنار بالحول و القوة

پاك است آن خدايى كه در نورانيت و قدرت ، خودكفاست

سبحان من احتجب فى سبع سموات فالا عين تراه

پاك است آن كه در هفت آسمان محبوب است و چشمى نتواند او را بنگرد.

سبحان من اذل الخلائق بالموت و اعز نفسه بالحياة

پاك است آن كه آفريدگان را با مرگ به خوارى كشانده و خويش را با حيات عزيز فرمود.

سبحان من يبقى و يفنى كل شى سواه

پاك است آن كه جاويد است و هر چيزى غير او فانى است

سبحان من استخلص الحمد لنفسه و ارتضاه

پاك است آن كه ستايش را ويژه خود كرد و براى خود برگزيد.

((سبحان الحى العليم ؛ پاك است آن زنده آگاه)).(٤١٦)

دعاى معروف حضرت زهراء عليها‌السلام

براى رفع تب سلمان فارسى (رحمة الله عليه ) نقل مى كند:

حضرت زهراءعليها‌السلام پس از ملاقات با حوريان بهشتى ، از خرماى خوش بويى كه به آن حضرت تقديم داشتند، مقدارى را به من عطا فرمود، پس از خدا حافظى از حضرت زهراءعليها‌السلام ، در شهر مدينه با هر يك از اصحاب رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ملاقات مى كردم مى گفت : چه عطر دلنشينى ؟ آيا مشك ناب با خود دارى ؟ من اين ماجراى شگفت آور را براى حضرت فاطمهعليها‌السلام بازگو نمودم ، حضرت در حالى كه متبسم و خوشحال بود فرمود: اين خرماى معطر بهشتى از درختى است كه براى يكى از دعاهاى من آفريده شده و من آن را از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آموختم كه براى رفع تب به كار مى رود و آن دعا اين است كه :

بسم الله الرحمن الرحيم

پاورقي

٣٩٠- سيرى كوتاه در زندگى حضرت فاطمه : ص ١٦٠، / به نقل از ملكه اسلام : ص ٤٠ - ٣٩.

٣٩١- مناقب : ج ٢، ص ٢٠٥.

٣٩٢- زندگى حضرت فاطمه و دختران آن حضرت : ص ١٤٠.

٣٩٣- منتهى الامال : ج ١، ص ٢٩٩.

٣٩٤- فرهنگ سخنان فاطمه زهراء؛ ص ٧٦، / به نقل از رياحين الشريعه : ج ١، ص ١٠٥.

٣٩٥- وسائل الشيعه ، ج ٢ قديم و ج ٤ جديد، باب ١٠ و ١١، ص ١٠٢٥.

٣٩٦- جواهر: ج ١٠، ص ٣٩٦.

٣٩٧- مكارم الاخلاق : ص ٢١٨، اعمال روزو شب جواهر، ج ١٠، ص ٣٩٦.

٣٩٨- ادب حضور: ترجمه فلاح السائل ، ص ٥٠٠

٣٩٩- فرازهايى از زندگانى حضرت زهراء و زيينب كبرى : ص ٥١ بحارالانوار: ج ٤٣، ص ٨٢.

٤٠٠- جلوه هاى رفتارى حضرت زهراء: ص ١٥ عذراء انصارى

٤٠١- ناسخ التواريخ : ص ٢٨٤.

٤٠٢- بحارالانوار: ج ٤٣، ص ١٧٢.

٤٠٣- مفاتيح الجناح : ص ٢٣٣.

٤٠٤- علل الشرايع : ص ٣٢٤.

٤٠٥- علل الشرايع : ص ٣٢٤.

٤٠٦- داروهاى معنوى : ص ٣١.

٤٠٧- الذرية الطاهرة : ص ١٤٧ / چشمه در بستر: ص ٣١٢.

٤٠٨- مفاتيح الجنان : ص ١٠٨٤.

٤٠٩- دعائم الاسلام : قاضى نعمان ج ١، ص ٢٨٩، / بحار: ج ٩٧، ص ٢٠

٤١٠- فرهنگ فاطميه : ص ٤٤٥ - ١٣٦.

٤١١- مفاتيح الجناح ، زيارت حضرت زهراءعليها‌السلام در روز يكشنبه

٤١٢- فرهنگ فاطميه : ص ٣٢٩ - ٣٣٠ / به نقل از بحار: ج ٨٠، ص ٢١.

٤١٣- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٤٣٠ / به نقل از: وفاة فاطمة زهراء ص ٧٨

٤١٤- چشمه دربستر: ص ٣٢٠ / به نقل از يحار: ج ٨٠، ص ٢١،

٤١٥- ادب حضور؛ ص ٥٠٤ / ترجمه : فلاح السائل ، سيد بن طاوس

٤١٦- ادعيه فاطميه : ص ٥٨.

بسم الله النور بسم الله نور النور بسم الله نور على نور بسم الله الذى هو مدبر الامور بسم الله الذى خلق النور من النور الحمد لله الذى خلق النور من النور و اءنزل النور على الطور فى كتاب مسطور فى كتاب مسطور فى رق منشور بقدر مقدور على نبى محبور الحمد لله الذى هو بالعز مذكور و بالفخر مشهور و على اسراء و الضراء مشكور و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين

به نام خداى بخشنده مهربان

به نام مبارك خدا كه نور عالم است به نام مبارك خدا كه نور نور عالم است به نام مبارك خدا كه نور بالاى نور عالم است به نام مبارك خدا آن نام كه مدبر امور عالم است به نام مبارك خدا آن نام كه نور را نور آفريد (يعنى عالم و آدم را از نور خود آفريد) ستايس خدا را كه نور (وجود عالم و نور جان آدم ) را از نور (جمال خود) آفريد و نور (تجلى خود) را بر طور سينا در كتاب مسطور تورات نازل كرد در صحيفه گشوده به قدرى كه مقدور نمود بر پيغمبر عالم و صالح خود ستايش خدا را كه نزد تمام موجودات به عزت مذكور و به فخر و جلالت معروف است و در حال آسايش و سختى بايد شكر گزار او بود و درود خدا بر سيد ما حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بيت طاهرينش باد.))(٤١٧)

سلمان گفت : چون اين دعا را از آن حضرت آموختم آن را به بيشتر از هزار نفر از اهل مكه و مدينه كه مبتلا به تب بودند آموختم به خدا قسم همه آنها به اذن خداى تعالى شفا يافتند.

نماز فاطمه عليها‌السلام

در روايت آمده است : حضرت فاطمهعليها‌السلام دو ركعت نماز مى خواند كه جبرئيل به ايشان تعليم نموده بود، در ركعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قدر و در ركعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحيد مى خواند و چون سلام مى گفت اين دعا را مى خواند:

سبحان ذى العز الشامخ المنيف سبحان ذى الجلال الباذخ العظيم سبحان ذى الملك الفاخر القديم سبحان من لبس البهجة و الجمال سبحان من تردى بالنور و الوقار سبحان من يرى اءثر النمل فى الصفا سبحان من يرى وقع الطهير فى الهواء سبحان من هو هكذا لا هكذا غيره

منزه است خداى صاحب عزت و مقام بلند منزه است خداى صاحب جلال و كبريايى و عظمت منزه است خداى صاحب ملك فاخر ازلى منزه است خدايى كه لباس حسن و جمال به قامت خود آراسته منزه است خدايى كه رداى نور وقار در بر دارد منزه است خدايى كه اثر پاى مورچه را در سنگ سخت سياه مى بيند منزه است خدايى كه خط سير مرغ را در هوا مى بيند منزه است خدايى كه تنها او بدين كمال است و غير وى کسی داراى اين كمال نيست .)).

در روايت آمده است كه بعد از اين نماز تسبيح مشهور آن حضرت خوانده شود.(٤١٨)

نماز ديگرى از حضرت فاطمه عليها‌السلام

محمد بن على حلبى روز جمعه خدمت حضرت صادقعليه‌السلام شرفياب شد و سؤ ال كرد كه مى خواهم مرا عملى تعليم فرمايى كه بهترين اعمال باشد در اين روز. حضرت فرمود: من كسى را بزرگتر از فاطمهعليها‌السلام نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نمى دانم و نمى دانم چيزى را افضل از آنچه كه تعليم كرد پيغمبر فاطمه را فرمود: هر كه صبح كند در روز جمعه ، غسل كند و قدمهایش را بگستراند و چهار ركعت نماز كند، به دو سلام ، و بخواند در ركعت اول بعد از حمد توحيد را ٥٠ مرتبه و در ركعت دوم بعد از حمد ٥٠ مرتبه((اذا جاء نصرالله))را و چون از نماز فارغ شد اين دعا را بخواند:

الهى و سدى من تهياء اءو تعبى اءو اءعد اءو استعد لوفادة مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائله و فواضله و جوائزه فاليك يا الهى(٤١٩)

توسل به آن حضرتعليه‌السلام از توسلات بسيار مجرب به بى بى دو عالم است جملات زير است كه شايسته است با حضور قلب بيان شود:

يا فاطمة الزهراء يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا يا وجيهة عند الله اشفعى لنا عند الله

اى فاطمه زهرا اى دخت محمد اى نور ديده پيغمبر خدا اى سيده و مولاى ما همه ما رو به تو آورده ايم و به حضرتت متوسل شده و تو را شفيع به درگاه خدا آورده ايم و تو را براى انجام حاجاتمان نزد خدا مقدم داشته ايم اى آبرومند نزد خدا ما را پيش حضرت حق شفاعت فرما.(٤٢٠)

يا بنت محمد يا قرة عين الرسول تويى فاطمه دخت محمد تو زهرائى و نور چشم احمد يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا تو ما را سرورى در هر دو دنيا شفاعت خواهمان از حى دانا و توسلنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا توسل بر تو جويم نزد يزدان بر آور حاجتم با اذن سبحان يا وجيهة عند الله اشفعى لنا عند الله تو را در نزد يزدان هست بس جاه شفاعت بهر ما از حضرتش خواه(٤٢١)

زيارت حضرت فاطمه عليها‌السلام

السلام عليك يا سيدة نساء العالمين السلام عليك يا والدة الحجج على الناس اءجمعين السلام عليك اءيتها المظلومة الممنوعة حقها (پس بگو) اللهم صل على اءمتك و ابنة نبيك و زوجة وصى نبيك صلاة تزلفها فوق زلفى عبادك المكرمين من اءهل السماوات و اءهل الارضين :

درود بر تو باد اى بانوى زنان جهان درود و سلام بر تو باد اى مادر امامان همه مردم درود باد بر تو اى ستمديده اى كه حقت را به زور گرفتند بار خدايا رحمت فرست بر كنيزت و دختر پيغمبرت و همسر وصى پيغمبرت رحمتى كه او را برتر از نزديكى بندگان گراميت از اهل آسمانها و اهل زمينها نزديك گرداند)).(٤٢٢)

چهار عمل مهم موقع خواب

در خلاصة الاذكار از حضرت فاطمهعليها‌السلام روايت است كه فرمود:

حضرت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر من وارد شد در وقتى كه رختخواب خود را پهن كرده بودم و مى خواستم بخوابم حضرت فرمود: اى فاطمه ! مخواب مگر آنكه چهار عمل به جاى آورى :

١ - ختم قرآن كنى ،

٢ - پيغمبران را شفيعان خود گردانى

٣ - مؤ منين را از خود خشنود كنى

٤ - حج و عمره كنى

اين سخنان را فرمود و مشغول نماز شد. من توقف كردم تا نمازش را تمام كرد. عرض كردم : يا رسول الله ! امر فرمودى به چهار چيز كه من قدرت ندارم در اين وقت آنها را به جا آورم ، آن حضرت تبسم كرد و فرمود: دخترم ! هرگاه بخوانى((قل هوالله احد))(سوره توحيد) را سه مرتبه پس گويا ختم قرآن كرده اى.(٤٢٣)

هرگاه صلوات بفرستى بر من و پيغمبران قبل از من ، ماشفيعان تو خواهيم بود در روز قيامت

و هرگاه استغفار كنى از براى مؤ منين ، پس تمامى ايشان از تو خشنود خواهند شد.

و هرگاه بگويى :سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبرپس ‍ حج و عمره كرده اى(٤٢٤)

سفارش امام زمان (عج ) به ذكر تسبيح حضرت زهراء عليها‌السلام

حضرت آية العظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى (اعلى الله مقامه ) نقل كرده اند كه :

وقتى در سامراء اقامت داشتم ، شبى براى زيارت حضرت سيد محمدعليه‌السلام از سامراء بيرون رفته و راه را گم نمودم به خاطر تشنگى فوق العاده و گرسنگى و وزيدن باد، بيهوش شده روى خاكهاى گرم افتادم ولى دفعتا چشم باز كردم و سر خود را بر زانوى شخصى ديدم آن شخص كوزه آبى به لب من رسانيد كه تا كنون نظير آن آب را در گوارايى و شيرينى نياشاميده بودم پس از خوردن آب ، سفره نان را باز نمودم پس از صرف غذا، آن مرد عرب به من فرمود: نهرى جارى در اينجا وجود دارد خود را در آن شستشو بده من گفتم : در اينجا نهرى نيست وگرنه من اين قدر تشنه نمى شدم آن مرد عرب فرمود: اين آب است كه در اينجا جارى است به مجرد صادر شدن اين كلمه از آن مرد عرب ديدم در آنجا نهر با صفايى است تعجب كردم كه نهر آب در كنار من بوده و من از تشنگى و عطش ‍ نزديك به هلاك شدن بودم ! پس آن مرد عرب از من پرسيد: قصد كجا دارى ؟ گفتم حرم مطهر سيد محمد. آن شخص عرب فرمود: اين هم حرم سيد محمد است ديدم نزديك بقعه سيد محمد هستم و حال آنكه محلى كه در آنجا راه را گم كرده بودم قادسيه بود و مسافت زيادى از آنجا تا حرم سيد محمد وجود داشت در فاصله مصاحبت با آن مرد عرب مطالبى چند را برايم توضيح داد از سفارشهاى او، تاءكيد بر تلاوت قرآن مجيد، انكار تحريف قرآن ، نيكى به والدين ، رفتن به بقاع متبركه و امامزادگان ، احترام به ذريه علوى ، خواندن نماز شب ، ذكر تسبيح حضرت زهراءعليها‌السلام و زيارت حضرت سيد الشهداء بود. در اين هنگام به فكرم خطور كرد كه نكند اين شخص محترم همان امام زمان (عج ) باشد. با بروز اين فكر در ذهنم ناگهان آن شخص عرب از نظرم ناپديد گرديد.(٤٢٥)

دعاى حضرت زهراء عليها‌السلام در آخرين روزهاى حيات

امام باقرعليه‌السلام فرمود: فاطمه دخترم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از گذشت شصت روز از رحلت پيامبر، بيمار و بسترى شد و بيماريش شديد گرديد و دعاى او در شكوه از ظالمان اين بود:

يا حى و يا قيوم برحمتك استغيث فاغثنى ، الهم زحزحنى عن النار و ادخلنى الجنة و الحقنى بابى محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

اى خداى زنده و توانا! پناه مى آورم به رحمت تو، پس به من پناه بده و مرا از آتش دوزخ دور گردان و به بهشت وارد كن و مرا به پدرم محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ملحق فرما)).

علىعليه‌السلام به او مى فرمود:((خدا به تو عافيت مى دهد و تو را زنده نگهدارد)).

فاطمهعليها‌السلام مى فرمود:((اى ابوالحسن ! بسيار نزديك است كه با خدايم ملاقات كنم)).(٤٢٦)

فضيلت تسبيح حضرت زهراء عليها‌السلام

رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: تعقيباتى هست كه هر كس آنها را بعد از تمامى نمازهاى واجب بگويد ناكام و نااميد نشود، و آن عبارت است از: ٣٣ مرتبه((سبحان الله))، ٣٣ مرتبه((الحمدلله))، ٣٤ مرتبه((الله اكبر)).

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايند: هر كس تسبيحات حضرت فاطمهعليها‌السلام را در نماز واجب و قبل از اينكه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود، به جا آورد خدا بهشت را بر او واجب كند.

باز مى فرمايند: هر كس شب را با تسبيح حضرت فاطمهعليها‌السلام سپرى كند. (هنگام خواب تسبيح بگويد) از مردان و زنانى باشد كه خدا را زياد ياد مى كنند.

امام باقرعليه‌السلام مى فرمايد: خداوند به چيزى برتر از تسبيح حضرت فاطمهعليها‌السلام حمد و ستايش نشده و اگر چيزى برتر از آن بود هر آينه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را به حضرت فاطمهعليها‌السلام مى بخشيد.(٤٢٧)

حرز حضرت فاطمه عليها‌السلام

بسم الله الرحمن الرحيم : يا حى يا قيوم برحمتك اسغيث فاغثنى و لا تكلنى الى نفسى طرفة عين ابدا و اصلح شاءنى كله

به نام خداوند بخشنده و مهربان اى زنده ، اى برپادارنده ، به رحمت تو فرياد خواهى مى كنم ، به فريادم برس و مرا هيچ گاه و براى هميشه حتى يك چشم بر هم زدن ، به خودم وا مگذار و تمام كارهايم را اصلاح فرما!)).

نماز استغاثه به حضرت زهراء عليها‌السلام

در روايات آمده است :

هر گاه تو را حاجتى باشد و سينه ات از آن تنگ شده است ، پس دو ركعت نماز بخوان و چون سلام نماز را گفتى ، سه مرتبه تكبير بگو و تسبيح حضرت فاطمهعليها‌السلام را بخوان ، پس به سجده برو و صد مرتبه بگو:((يا مولاتى يا فاطمة اغيثينى))و بعد جانب راست صورت را بر زمين بگذار و همين دعا را صد مرتبه بگو و بعد جانب چپ صورت را بر زمين بگذار و همين ذكر را صد مرتبه بگو، و باز دوباره به سجده برو و صد و ده مرتبه اين ذكر را بگو، و حاجت خود را ياد كن به درستى كه خداوند بر مى آورد آن را انشاء الله تعالى.(٤٢٨)

آداب سفره از زبان فاطمه عليها‌السلام

حضرت زهراءعليها‌السلام درباره آداب غذا خوردن و بهداشت عمومى فرمود:

در سر سفره غذا ١٢ كار نيك وجود دارد كه سزاوار است ، هر مسلمانى آنها را بشناسد كه چهار مورد واجب و ٤ مورد مستحب و ٤ مورد نشانه ادب و بزرگوارى است

اما چهار عمل واجب : ١ - شناخت و معرفت پروردگار. (بدانيم كه نعمت ها از اوست )

٢ - راضى به نعمتهاى خدا بودن

٣ - گفتن((بسم الله الرحمن الرحيم))در آغاز غذا.

٤ - سپاسگذارى خدا در پايان (گفتن((الحمدلله رب العالمين))).

و چهار عمل مستحب عبارتند از: ١ - وضو گرفتن قبل از غذا.

٢ - نشستن به جانب چپ

٣ - در حال نشسته غذا خوردن

٤ - غذا خوردن با سه انگشت

و آن چهار عمل كه نشانه ادب و بزرگوارى است : ١ - از غذاى پيش روى برداشتن

٢ - لقمه ها را كوچك برداشتن

٣ - غذا را به خوبى جويدن

٤ - كمتر در صورت ديگران نگاه كردن.(٤٢٩)

نماز شب فاطمه عليها‌السلام

فاطمهعليها‌السلام از جهت عبادت ، عابدترين و پارساترين زنان عالم بود و با تمام مشاغل و گرفتاريهايى كه در داخل و خارج خانه به عهده داشت علاوه بر فرائض ، نوافل و مستحبات را نيز انجام مى داد.

شيخ صدوق (رحمة الله عليه ) در كتاب((علل الشرايع))از امام حسنعليه‌السلام فرزند بزرگوار آن حضرت روايت كرد كه فرمود:

راءيت امى فاطمةعليه‌السلام قامت فى محرابها ليلة جمعتها فلم تزل راكعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعو للمؤ منين و المؤ منات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشى ء فقلت لها يا اماه لم لا تدعون لنفسك كما تدعون لغيرك فقالت يا بنى الجار ثم الدار

مادرم فاطمه را ديدم كه در شب جمعه در محراب عبادت ايستاده و تا هنگامى كه سپيده طالع شد پيوسته در حال ركوع و سجده بود و شنيدم پيوسته براى مردان و زنان با ايمان دعا مى كرد و آنها را در دعا نام مى برد و بسيار براى آنها دعا مى كرد. و براى خودش دعا نمى كرد، من گفتم : مادرجان ! چرا همانطور كه براى ديگران دعا مى كنى براى خودت دعا نمى كنی، فرمود: پسرم ! اول همسايه ، سپس خانه !))

در روايات اهل سنت حسن بصرى ، يكى از بزرگان ايشان مى گويد: در ميان امت عبادت كسى از فاطمهعليها‌السلام بيشتر نبود، زيرا آنقدر روى پاهاى خود در مقام عبادت ايستاد كه قدمهايش ورم كرد.(٤٣٠)

عبادت فاطمه عليها‌السلام در كلام پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

در حديث نبودى آمده است كه :

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره عبادت حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود:

فاطمه هرگاه در محراب عبادت به پيشگاه پروردگار خود مى ايستد نور او براى فرشتگان آسمان تابش مى كند، همانند ستارگان كه براى اهل زمينى مى درخشد، و خداى عزوجل در آن وقت به فرشتگان خود مى فرمايد:((كنيزم فاطمه ، بانوى همه زنان جهان را بنگريد چگونه در پيشگاه من به عبادت ايستاده و بند بند بدنش از خوف من مى لرزد!(٤٣١)

در حديث ديگرى به سلمان مى فرمايد:

اى سلمان ! خداى تعالى چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ايمان پر كرده كه يك سره براى عبادت و فرمانبردارى حق تعالى خود را از همه چيز فارغ ساخته است.(٤٣٢)

آرى فاطمه به هنگام عبادت چنان غرق در عظمت حق مى گشت و از خود جدا مى شد كه از فكر عزيزان خود: با تمام علاقه اى كه به آنها داشت بيرون مى رفت و خداى تعالى فرشتگان را ماءمور مى كرد تا گهواره كودك او را حركت دهند.

عبادت فاطمه عليها‌السلام قبل و بعد از تولد

امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كند كه آن حضرت فرمودند: خداوند فاطمه را خلق كرد قبل از آنكه آسمان و زمين را خلق كند و او حوريه اى است انسانى كه از نور خدا آفريده شده است قبل از آنكه خدا آدم را خلق كند، آنگاه خداوند فاطمه را در حقه اى زير ساق عرش قرار داد. از رسول خدا سؤ ال شد:((يا رسول الله))فما كان طعامها؟))پس در آن زمان غذاى فاطمهعليها‌السلام چه بود؟

آن حضرت فرمودند:((التسبيح و التقديس و التهليل و التحميد)). غذاى فاطمه تسبيح و تقديس و تهليل و تمجيد پروردگار بود.

و به هنگام تولد به سجده افتاد و خداوند را شكر كرد و چنين گفت : شهادت مى دهم كه پروردگار و آفريننده من ، كسى نيست مگر خداى بزرگ و بى همتا و گواهى مى دهم به اينكه پدرم سيد و سرور برگزيدگان خدا و رسول خداست و از همين آغاز اقرار مى كنم به اينكه همسرم آقاى پيشوايان و جانشين رسول خداست و فرزندانم (حسن و حسينعليه‌السلام ) بزرگ اسباط رسول خدايند.(٤٣٣)

نيز روايت شده كه :

كانت فاطمة تنهج فى الصلاة من خيفة الله تعالى

فاطمه چنان بود كه در نماز از خوف خداى تبارك و تعالى غش ‍ مى كرد.(٤٣٤)

نقش انگشترهاى حضرت فاطمه عليها‌السلام

حضرت فاطمهعليها‌السلام داراى چند انگشتر بود كه حلقه اش از نقره و انگشترش از عقيق بود. روى يكى از آنها اين جمله بود:

((الله ولى عصمتى ، خداوند نگهدار و ولى عصمت و پاكى من است)).

و در ديگرى نوشته شده بود:

((نعم القادر))

و روى يكى ديگر از آنها:

((آمن المتوكلون))بود.(٤٣٥)

نقش اين كلمات در انگشترى تاءثير عجيبى در دفع دشمنان و نگهدارى اموال و اولاد و بدن از شر انس و جن و شياطين و تمام ناراحتى ها و آفات و بديها دارد.

همچنين گفته شده است كه نقش انگشتر آن حضرت ، نقش انگشتر سليمان بن داود، يعنى سبحان من الجم الجن بكلماته ؛پاك و منزه است خدايى كه مهار كرد جن را به كلمات خود.))بوده است.(٤٣٦)

دعاى حضرت فاطمه عليها‌السلام براى رفع گرفتارى

امام زين العابدينعليه‌السلام مى فرمايد: در روز عاشوراء، پدرم مرا در حالى كه خون از بدن مباركش مى جوشيد به سينه اش چسباند و فرمود:

پسرم ! دعايى است براى رفع گرفتارى و نياز شديد و مشكلى كه پيش ‍ مى آيد. اين دعا را مادرم فاطمه زهراءعليها‌السلام به من آموخته است و او خود از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرا گرفته بود و پيامبر را جبرئيل آموزش داده بود. از من فراگير! آنگاه فرمود: بخوان

بحق يس و القرآن الحكيم ، و بحق طه و القرآن العظيم ، يا من يقدر على حوائج السائلين ، يا من يعلم ما فى الضمير، يا منفس عن المكروبين ، يا مفرج عن المغمومين ، يا راحم الشيخ الكبير، يا رازق الطفل الصغير، يا من لايحتاج الى التفسير، صل على محمد و آل محمد و افعل بى كذا و كذا؛

خداوند! به حق((ياسين))و قرآن حكيم و به حق((طه))و قرآن حكيم ، اى كسى كه توانايى بر آوردن نيازهاى درخواست كنندگان و محتاجان را دارى ، اى كسى كه به آنچه در ضمير و باطن است آگاهى دارى ؟ اى برطرف كننده اندوه دل شكسته گان ، اى گشاينده غم افسردگان ! اى مهربان نسبت به پيرمرد كهنسال ، و اى روزى دهنده كودك خردسال ! اى كسى كه نيازمند به تفسير و برهان نيست ، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و براى من اين كار را انجام بده)).(٤٣٧)

توسل ائمه عليه‌السلام به حضرت فاطمه عليها‌السلام

امام باقرعليه‌السلام هرگاه تب مى كردند آب خنکى طلب مى كرد و وقتى كه آب به دستش مى رسيد جرعه اى از آن را مى نوشيد، لحظه اى از نوشيدن باز مى ماند و سپس با صداى بلند به حدى كه در بيرون خانه نيز شنيده مى شد از ته دل مادرش زهراء را صدا مى كرد و مى فرمود:((يا فاطمة بنت محمد؛ فاطمه اى دختر رسول خدا))و بدين گونه خود را از سوز تب تسلى مى داد و برخود مرحمى مى نهاد و جان و روح خود را با ياد محبوب و توسل به او آرام و عطر آگين مى نمود.

در همين زمينه مرحوم شيخ عباس قمى مى فرمايد: شايد تذكر به نام حضرت زهراءعليها‌السلام در هنگام تب شديد بيانگر اين بود كه همچنانكه بدنم به آتش تب مى سوزد و آن را با آب سرد خاموش می سازم قلبم هم به آتش مصيبت مادرم گدازان است ، لذا با ذكر فاطمهعليها‌السلام دل را آرام مس ساختند.(٤٣٨)