يك هزار حديث در يك صد موضوع

يك هزار حديث در يك صد موضوع 0%

يك هزار حديث در يك صد موضوع نویسنده:
گروه: متون حدیثی

يك هزار حديث در يك صد موضوع

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: هادى موحدى
گروه: مشاهدات: 14467
دانلود: 2942

توضیحات:

يك هزار حديث در يك صد موضوع
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 111 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14467 / دانلود: 2942
اندازه اندازه اندازه
يك هزار حديث در يك صد موضوع

يك هزار حديث در يك صد موضوع

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٨٦ - توبه

(١)امام علىعليه‌السلام :

التوبة تستنزل الرحمة ؛(٨٥٠)

توبه ، رحمت الهى را نازل مى كند.

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

يا على من اءنعم الله عليه فشكر واذا ابتلى فصبرو اذا اءساء استغفر دخل الجنة من اءى باب شاء؛(٨٥١)

اى على هر كس شكر گزار نعمت خدا باشد و چون گرفتار شد صبر نمايد و اگر مرتكب گناهى شد توبه كند، از هر درى كه بخواهد وارد بهشت مى شود.

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لله اءفرح بتوبة عبده من العقيم الوالد ومن الضال الواجد ومن الظمآن الوارد؛(٨٥٢)

هر آينه شادى خداوند از توبه بنده خود بيشتر است تا شادى نازايى كه بچه مى آورد و گم كرده اى كه گمشده خود را مى يابد و تشنه اى كه به آب مى رسد.

(٤)امام علىعليه‌السلام :

ثمرة التوبة استدراك فوارط النفس ؛(٨٥٣)

جبران خطاها ميوه توبه است

(٥)امام علىعليه‌السلام :

عاص يقر بذنبه خير من مطيع يفتخر بعمله ؛(٨٥٤)

گنهكارى كه به گناه خود اعتراف كند، بهتر است از اطاعت كننده اى كه به كار خويش ببالد.

(٦)امام كاظمعليه‌السلام :

ليس منا من لم يحاسب نفسه فى كل يوم فان عمل حسنا استزاد الله وان عمل سيئا استغفر اللهه منه وتاب اليه ؛(٨٥٥)

از ما نيست كسى كه هر روز اعمال خود را محاسبه نكند تا اگر نيكى كرده از خدا بخواهد كه بيشتر نيكى كند و اگر بدى كرده از خدا طلب آمرزش ‍ نموده و توبه كند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

التوبة ندم بالقلب واستغفار باللسان وترك بالجوارح واضمار اءن لايعود؛(٨٥٦)

توبه پشيمانى با دل است و آمرزش خواهى با زبان و ترك گناه در عمل و مصمم شدن بر تكرار نكردن آن

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا عملت سيئة فاءحدث عندها توبة السر بالسر والعلانية بالعلانية ؛(٨٥٧)

هر گاه كار بدى از تو سر زد، از آن توبه كن ، براى گناه پنهانى ، توبه پنهانى و براى گناه آشكار، توبه آشكار.

(٩)امام صادقعليه‌السلام :

اءوحى الله عزوجل الى داودعليه‌السلام : يا داود ان عبدى المومن اذا اءذنب ذنبا ثم رجع وتاب من ذلك الذنب واستحيى منى عند ذكره غفرت له واءنسيته الحفظة و اءبدلته الحسنة ولاابالى واءنا اءرحم الراحمين ؛(٨٥٨)

خداى عزوجل به داود پيامبرعليه‌السلام وحى كرد: اى داود هر گاه بنده مومن من گناهى كند و سپس از آن بر گردد و توبه نمايد و به هنگام ياد كردن از آن گناه از من شرم كند، او را بيامرزم و آن گناه را از ياد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نيكى بدل كنم و از اين كار مرا باكى نيست كه من مهربان ترين مهربانانم

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

الناس يوشكون اءن ينقطع بهم العمل و يسد عليهم باب التوبة ، فلا ينفع نفسا ايمانها لم تكن آمنت من قبل اءو كسبت فى ايمانها خيرا؛(٨٥٩)

مردم هر لحظه در معرض آن اند كه فرصت عملشان به پايان رسد و در توبه بر آنان بسته شود و در نتيجه ايمان كسى كه پيش از مرگ ايمان نياورده و كار خيرى انجام نداده سودى ندارد.

٨٧ - حكومت

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

عمالكم اءعمالكم ، كما تكونون ، يولى عليكم ؛(٨٦٠)

كارگزاران شما (نتيجه) اعمال شما هستند، همان گونه كه هستيد، بر شما حكومت مى شود.

(٢)امام صادقعليه‌السلام :

ليس يحب للملوك اءن يفرطوا فى ثلاث : فى حفظ الثغور، وتفقد المظالم واختيار الصالحين لاعمالهم ؛(٨٦١)

براى حاكم سزاوار نيست كه در سه كار كوتاهى كند: حفظ مرزها، رسيدگى به حقوق پايمال شده و انتخاب افراد شايسته براى كارهاى خود.

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا كانت امراؤ كم خياركم واءغنياؤ كم سمحاء كم وامور كم شورى بينكم فظهرالارض خير لكم من بطنها واذا كانت اءمراؤ كم شراركم واءغنياؤ كم بخلاء كم واموركم الى نسياءكم فبطن الارض خير لكم من ظهرها؛(٨٦٢)

هر گاه حاكمانتان نيكان شما باشند و ثروتمندانتان بخشندگان شما و كارها ميان شما با مشورت باشد، روى زمين از درون آن براى شما بهتر است هر گاه حاكمان شما اشرار شما و ثروتمندان شما بخيلان باشند و كارهاى شما به دست زنان افتد، درون زمين براى شما بهتر از روى زمين است

(٤)امام علىعليه‌السلام :

لعمربن الخطاب -: ثلاث ان حفظتهن وعملت بهن كفتك ما سواهن وان تركتهن لم ينفعك شى ء سواهن قال : و ما هن يا اءباالحسن ؟ قال اقامة الحدود على القريب والبعيد والحكم بكتاب الله فى الرضا والسخط والقسم بالعدل بين الاحمر والاسود. فقال له عمر: لعمرى لقد اءو جزت واءبلغت ؛(٨٦٣)

به عمر بن خطاب: سه چيز است كه اگر آنها را به خاطر سپارى و به كار بندى به چيز ديگر نياز نخواهى داشت و اگر آنها را رها كنى ، هيچ چيز ديگرى سودت نبخشد. عمر گفت : آنها چيست اى اباالحسن ؟ فرمودند: اجراى حدود درباره نزديكان و بيگانه ، حكم بر اساس كتاب خدا در خشنودى و خشم و تقسيم عادلانه (بيت المال) ميان سرخ و سفيد. عمر گفت : به جانم سوگند كه كوتاه و رسا گفتى

(٥)امام علىعليه‌السلام :

فيما كتب للاشتر لما ولاه مصر -: ثم انظر فى امور عمالك ، فاستعملهم اختبارا و لا تولهم محاباة واءثرة فانهما جماع من شعب الجور والخيانة وتوخ منهم اءهل التجربة والحياء من اءهل البيوتات الصالحة والقدم فى الاسلام المتقدمة ؛(٨٦٤)

در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر -: ديگر آن كه در كارهاى كاراگزارانت انديشه و تاءمل كن و پس از آزمودن آنها، ايشان را به كار گمار و به صرف جانبدارى يا علاقه به كسى او را عهده دار كارى مكن ، زيرا اين دو، كانون انواع ستم و خيانت است كارگزاران خود را از ميان افراد با تجربه و آبرومند خاندان هاى نيك و خوشنام و پيشگام در اسلام انتخاب كن

(٦)امام علىعليه‌السلام :

اذا بنى الملك على قواعد العدل و دعم بدعائم العقل نصر الله موالية وخذل معاديه ؛(٨٦٥)

چون حكومت بر پايه هاى عدل بنا شود و باستون هاى عقل استوار گردد، خداوند دوستانش را يارى و دشمنانش را خوار مى نمايد.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

... واجعل لذوى الحاجات منك قسما تفرغ لهم فيه شخصك وتجلس ‍ لهم مجلسا عاما فتتواضع فيه لله الذى خلقك وتقعد عنهم جندك واءعوانك من اءحراسك وشرطك حتى يكلمك متكلمهم غير متتعتع ...؛(٨٦٦)

(در فرمان به استاندار مصر) و مقدارى از وقت خود را به نيازمندان خود اختصاص ده و با آنان در يك مجلس عمومى بنشين و شخصا به مشكلاتشان رسيدگى كن و در آن مجلس براى خداوندى كه تو را آفريده است فروتنى نما و سربازان و يارانت را كه جزء پاسداران و نگهبانان تو هستند از آنان دور بدار تا هر كس مى خواهد سخن بگويد بدون لكنت زبان و ترس مطالبش را اظهار كند...

(٨)امام علىعليه‌السلام :

من كتابه للاشتر لما ولاه مصر -: ثم تفقد اءعمالهم ، وابعث العيون من اءهل الصدق والوفاء عليهم فان تعاهدك فى السر لامورهم حدوة لهم على التعمال الامانة ، والرفق بالرعية وتحفظ من الاعوان ...؛(٨٦٧)

در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر -: به كارهاى آنان (كارگزاران) رسيدگى كن و از ميان افراد با صداقت و وفادار مراقبانى بر آنها بگمار، زيرا مراقبت پنهانى تو در كارهاى ايشان ، آنها را به رعايت امانت و خوشرفتارى با مردم وا مى دارد و با دقت مراقب دستياران خويش ‍ باش

(٩)امام علىعليه‌السلام :

اءحب لعامة رعيتك ما تحب لنفسك واءهل بيتك واكره لهم ماتكره لنفسك واءهل بيتك فان ذلك اءوجب للحجة و اءصلح للرعية ؛(٨٦٨)

آنچه براى خود و خانواده ات دوست دارى ، براى توده ملت خود نيز دوست بدار و آنچه براى خود و خانواده ات نمى پسندى براى آنان مپسند، زيرا كه اين كار حجت را تمام تر مى كند، و در اصلاح ملت موثرتر است

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

زكاة السلطان اغاثة الملهوف ؛(٨٦٩)

زكات حاكم ، فرياد رسى دلسوختگان و درماندگان است

٨٨ - جامعه شناسى

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لن تقدس امة لايوخذ للضعيف فيها حقه من القوى غير متعتع ؛(٨٧٠)

ملتى كه نتوان در ميان آنان بدون دلهره حق ضعيف را از قوى گرفت ، هرگز قابل ستايش نيست

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

صنفان من امتى اذا صلحا صلحت امتى واذا فسدا، فسدت امتى ، قيل يا رسول الله و من هما؟ قال : الفقهاء والامراء؛(٨٧١)

دو گروه از امت من اگر صالح شوند امتم صالح مى شوند و اگر آنها فاسد شوند امتم فاسد شوند. عرض شد اى رسول خدا آن دو گروه كدامند؟ فرمودند: عالمان و دولتمران

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

انما اءهلك الذين من قبلكم اءنهم كانوا اذا سرق فيهم الشريف تركوه و اذا سرق فيهم الضعيف اءقاموا عليه الحد؛(٨٧٢)

هلاك پيشينيان شما از آنجا بود كه اگر سرشناسى دزدى مى كرد، رهايش ‍ مى ساختند و چون ناتوانى دزدى مى نمود، مجازاتش مى كردند.

(٤)امام صادقعليه‌السلام :

العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس ؛(٨٧٣) كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.

(٥)امام علىعليه‌السلام :

لايزال الناس بخير ما تفاوتوا فاذا استووا، هلكوا؛(٨٧٤)

مردم تا زمانى كه با هم تفاوت دارند، در خيرند و هر گاه همه يكسان شوند هلاك مى گردند.

_____________________

پاورقى ها ٨١٤- بحارالانوار ٦٢/٢٦٩/٦٠.

٨١٥- نهج البلاغه حكمت ٢٩٠.

٨١٦- مكارم الاخلاق ص ٤٥١.

٨١٧- بحارالانوار ٧٧/١٧٨/١٠.

٨١٨- كافى ٢/٢٧٦/٣١.

٨١٩- غررالحكم ٢/٧٢/١٨٩٠.

٨٢٠- نهج الفصاحه ح ١٦٢٤.

٨٢١- نهج البلاغه حكمت ٣٧١.

٨٢٢- نهج الفصاحه ح ٤٤٠.

٨٢٣- ثواب الاعمال ص ٢٩٨.

٨٢٤- بحارالانوار ٧٩/١٣/٢٤.

٨٢٥- من لا يحضره الفقيه ٤/٣٣٥/٥٧٦٢.

٨٢٦- كافى ٢/٢٧٠/٧.

٨٢٧- الاختصاص ص ٢٣٤.

٨٢٨- خصال ص ٢٣٠.

٨٢٩- معانى الاخبار ص ٢٧١.

٨٣٠- خصال ص ٦٢٤.

٨٣١- خصال ص ٦٢٠.

٨٣٢- كافى ٢/٢٧٢/١٥.

٨٣٣- امالى مفيد ص ٣١٠.

٨٣٤- كافى ٢/٢٧٥/٢٩.

٨٣٥- امالى طوسى ص ٣٠٥.

٨٣٦- علل الشرايع ص ٨١.

٨٣٧- نهج الفصاحه ح ٢٦٩٢.

٨٣٨- كافى ٢/٢٦٩/٣.

٨٣٩- كافى ٢/٤٤٧/١.

٨٤٠- نهج الفصاحه ح ٤٦.

٨٤١- نهج البلاغه خطبه ١٩١.

٨٤٢- كافى ٢/١٠٧/٧.

٨٤٣- بحارالانوار ٧٥/٢١/٢١.

٨٤٤- امالى صدوق ص ٥٨٩.

٨٤٥- نهج الفصاحه ح ٩١٧.

٨٤٦- كنزالعمال ١٦/١٢٩/٤٤١٥٤.

٨٤٧- امالى صدوق ص ١٣١.

٨٤٨- نهج البلاغه نامه ٣١.

٨٤٩- نهج الفصاحه ح ٢٩٥٣.

٨٥٠- غررالحكم ١/٢٦٧/١٠٦٩.

٨٥١- ميراث حديث ٢/٣١/٩٩.

٨٥٢- كنزالعمال ٤/٢٠٥/١٠١٦٥.

٨٥٣- غررالحكم ٣/٣٣٤/٤٦٥٧.

٨٥٤- غررالحكم ٤/٣٦٣/٦٣٣٤.

٨٥٥- كافى ٢/٤٥٣/٢.

٨٥٦- غررالحكم ٢/١٢٦/٢٠٧٢.

٨٥٧- نهج الفصاحه ح ٢٢٢.

٨٥٨- بحارالانوار ٦/٢٨/٣٠.

٨٥٩- بحارالانوار ٦/٣١٢/١٢.

٨٦٠- شرح شهاب الاخبار ص ٢٦٠.

٨٦١- تحف العقول ص ٣١٩.

٨٦٢- تحف العقول ص ٣٦.

٨٦٣- تهذيب الاحكام ٦/٢٢٧/٥٤٧.

٨٦٤- نهج البلاغه نامه ٥٣.

٨٦٥- غررالحكم ٣/١٦٨/٤١١٨.

٨٦٦- نهج البلاغه نامه ٥٣.

٨٦٧- نهج البلاغه نامه ٥٣.

٨٦٨- بحارالانوار ٧٥/٢٧/١٢.

٨٦٩- غررالحكم ٤/١٠٦/٥٤٥٦.

٨٧٠- تحف العقول ص ١٤٢.

٨٧١- خصال ص ٣٧.

٨٧٢- نهج الفصاحه ح ٩٤٣.

٨٧٣- تحف العقول ص ٣٥٦.

٨٧٤- امالى صدوق ص ٥٣١.

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لا تختلفوا، فان من كان قبلكم اختلفوا فهلكوا؛(٨٧٥)

با هم اختلاف نكنيد، كه پيشينيان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

الناس باءمرائهم اءشبه منهم بآبائهم ؛(٨٧٦)

مردم به دولتمردان خود شبيه ترند تا به پدرانشان

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اءصبح لايهتم بامور المسلمين فليس منهم و من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم ؛(٨٧٧)

هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نيست و هر كس ‍ فرياد كمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست

(٩)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا كثر الزنا بعدى كثر موت الفجاءة واذا طفف المكيال اخذهم الله بالسنين والنقص واذا منعوا الزكاة منعت الارض بركاتها من الزرع والثمار والمعادن واذا جاروا فى الحكم تعاونوا على الضلم والعدوان واذا نقضوا العهود سلط الله عليهم عدوهم ...؛(٨٧٨)

چون پس از من زنا زياد شود، مرگ ناگهانى زياد مى شود و چون كم فروشى كنند، خداوند آنان را به قحطى و كمبود مبتلا مى گرداند و چون زكات ندهند، زمين بركات خود مانند غلات و ميوه ها و معادن را از آنان دريغ مى دارد و چون در قضاوت ستم نمايند، بر ظلم و تجاوز يكديگر را يارى كنند و چون عهد و پيمان ها را بشكنند، خداوند دشمنشان را بر آنان مسلط كند...

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اءلا كلكم راع وكلكم مسؤ ول عن رعيته ؛(٨٧٩)

آگاه باشيد كه همه شما سرپرست و مسئوول هستيد و درباره زيردستانتان بازخواست مى شويد.

٨٩ - حق

(١)امام علىعليه‌السلام :

ان الحق لا يعرف بالرجال اعرف الحق تعرف اءهله ؛(٨٨٠)

حق به شخصيت ها شناخته نمى شود، خود حق را بشناس تا پيروان آن را بشناسى

(٢)امام صادقعليه‌السلام :

ليس من باطل يقوم بازاء الحق الا غلب الحق بالباطل وذلك قوله : (بل نقذف بالحق على الباطل فيدمغه ...)؛(٨٨١)

هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه حق بر باطل چيره شود و اين سخن خداوند است : «بلكه حق را بر سر باطل مى زنيم تا آن را در هم كوبد...»

(٣)امام علىعليه‌السلام :

من عمل بالحق مال اليه الخلق ؛(٨٨٢)

هر كس بر اساس حق رفتار كند، مردم به سوى او روى خواهد آورد.

(٤)امام علىعليه‌السلام :

لن يدرك النجاة من لم يعمل بالحق ؛(٨٨٣)

هرگز رستگار نمى شود (نجات پيدا نمى كند) كسى كه به حق عمل نكند.

(٥)امام علىعليه‌السلام :

اءشبه الناس باءنبياء الله اءقولهم للحق واءصبر هم على العمل به ؛(٨٨٤)

شبيه ترين مردم به پيامبران الهى كسى است كه در بيان حق گوياتر و در عمل به حق صابرتر باشد.

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اقبل الحق ممن اءتاك به - صغير اءو كبير - وان كان بغيضا، واردد الباطل على من جاء به من صغير اءوكبير وان كان حبيبا؛(٨٨٥)

حق را از هر كس برايت آورد كوچك باشد و يا بزرگ بپذير هر چند دشمنت باشد و باطل را، كوچك يا بزرگ هر كس گويد به خودش برگردان هر چند دوستت باشد.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

اءصبر نفسك على الحق فانه من منع شيئا فى حق اءعطى فى باطل مثليه ؛(٨٨٦)

خود را بر اداى حق شكيبا دار كه هر كس حق را ادا نكند، دو برابر آن را در باطل مى پردازد.

(٨)امام صادقعليه‌السلام :

وقد استفتاه رجل من اءهل الجبل فاءفتاه بخلاف ما يحب ، فراءى اءبو عبدالله الكراهة فيه -: يا هذا، اصبر على الحق ، فانه لم يصبر اءحد قط الحق الا عوضه الله ما هو خير له ؛(٨٨٧)

مردى از اهالى جبل از امام صادقعليه‌السلام استفتايى كرد، حضرت فتوايى داد كه بر خلاف ميل او بود. امام ناراحتى را در چهره او مشاهده كردند، پس فرمودند: اى مرد! حق را تحمل كن ، زيرا هيچ كسى حقى را تحمل نكرد مگر اين كه خداوند در عوض چيزى كه برايش بهتر است به او عطا فرمود.

(٩)امام صادقعليه‌السلام :

خير الناس قضاة الحق ؛(٨٨٨)

بهترين مردم كسانى هستند كه به حق قضاوت كنند.

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

اءعظم الخطايا اقتطاع مال امرء مسلم بغير حق ؛(٨٨٩)

بزرگ ترين معصيت ، مال مسلمانى را به ناحق در اختيار گرفتن است

٩٠ - عدالت

(١)امام صادقعليه‌السلام :

ثلاثة اشياء يحتاج الناس طرا اليها: الامن والعدل والخصب ؛(٨٩٠)

سه چيز است كه همه مردم به آنها نياز دارند: امنيت ، عدالت و آسايش

(٢)امام صادقعليه‌السلام :

العدل احلى من الشهد والين من الزبد واطيب ريحا من المسك ؛(٨٩١)

عدالت از عسل شيرين تر، از كره نرم تر و از مشك خوشبوتر است

(٣)امام صادقعليه‌السلام :

الناس يستغنون اذا عدل بينهم وتنزل السماء رزقها وتخرج الارض ‍ بركتها باذن الله تعالى ؛(٨٩٢)

هنگامى كه در ميان مردم عدالت بر قرار شود، بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركاتش را بيرون مى ريزد.

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

عدل ساعة خير من عبادة سبعين سنة قيام ليلها وصيام نهارها؛(٨٩٣)

ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه شب هايش به نماز و روزهايش به روزه بگذرد.

(٥)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اعدل الناس من رضى للناس مايرضى لنفسه وكره لهم ما يكره لنفسه ؛(٨٩٤)

عادل ترين مردم كسى است كه براى مردم همان را بپسندد كه براى خود مى پسندد و براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد.

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا حكموا بغير عدل ارتفعت البركات ؛(٨٩٥)

هنگامى كه به غير عدالت حكم كنند، بركت ها از بين مى روند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

اجعل الدين كهفك والعدل سيفك تنج من كل سوء و تظفر على كل عدو؛(٨٩٦)

دين را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدى نجات پيدا كنى و بر هر دشمنى پيروز گردى

(٨)امام علىعليه‌السلام :

ان العدل ميزان الله سبحانه الذى وضعه فى الخلق ونصبه لاقامة الحق فلا تخالفه فى ميزانه و لا تعارضه فى سلطانه ؛(٨٩٧)

براستى كه عدالت ترازوى (معيار) خداى سبحان است كه در ميان خلق نهاده است و براى برپاداشتن حق نصب فرموده ، پس در ترازوى خداوند با او مخالفت نكن و با حكومتش مقابله ننما.

(٩)امام علىعليه‌السلام :

قلوب الرعية خزائن راعيها فما اودعها من عدل اوجور وجده ؛(٨٩٨)

دلهاى مردم صندوقچه هاى حاكم است ، پس آنچه از عدالت و يا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد ديد.

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

استعمل العدل واحذر العسف والحيف فان العسف يعود بالجلاء والحيف يدعوا الى السيف ؛(٨٩٩)

عدالت را اجرا كن و از زورگويى و ستمگرى بپرهيز زيرا زور گويى مردم را به ترك از وطن وامى دارد، و ستم آنان را به قيام مسلحانه مى كشاند.

٩١ - ظلم

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الظلم ثلاثة : فظلم لا يغفره الله وظلم يغفره وظلم لايتركه ، فاءما الظلم الذى لا يغفره الله فالشرك قال الله : «ان الشرك لظلم عظيم» واءما الظلم الذى يغفره الله فظلم العباد اءنفسهم فيما بينهم وبين ربهم واءما الظلم الذى لا يتركه الله فظلم العباد بعضه بعضا؛(٩٠٠)

ظلم سه قسم است ، ظلمى كه خدا نمى آمرزد، ظلمى كه مى آمرزد و ظلمى كه از آن نمى گذرد، اما ظلمى كه خدا نمى آمرزد شرك است خداوند مى فرمايد «حقاكه شرك ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى كه خدا مى آمرزد، ظلم بندگان بخودشان ميان خود و پروردگارشان است اما ظلمى كه خدا از آن نمى گذرد ظلم بندگان به يكديگر است

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اتقوا دعوة المظلوم وان كان كافرا ليس دونها حجاب ؛(٩٠١)

از نفرين مظلوم بترسيد اگر چه كافر باشد، زيرا در برابر نفرين مظلوم پرده و مانعى نيست

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اءخذ للمظلوم من الظالم كان معى فى الجنة تصاحبا؛(٩٠٢)

هر كس داد مظلوم را از ظالم بگيرد، در بهشت با من يار و هم نشين باشد.

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ان الناس اذا راءوا الظالم فلم ياءخذوا على يديه اءوشك اءن يعمهم الله بعقاب منه ؛(٩٠٣)

مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مى رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.

(٥)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لينصر الرجل اءخاه ظالما اءو مظلوما ان كان ظالما فينهاه فانه له نصرة وان كان مظلوما فينصره ؛(٩٠٤)

انسان بايد برادر (دينى) خويش را يارى كند چه ظالم باشد چه مظلوم اگر ظالم باشد او را باز دارد و اين بمنزله يارى كردن اوست و اگر مظلوم باشد ياريش كند.

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

يقول الله عزوجل : وعزتى وجلالى لانتقمن من الظالم فى عاجله وآجله ولانتقمن ممن راءى مظلوما فقدر اءن ينصره فلم ينصره ؛(٩٠٥)

خداى عزوجل مى فرمايد: به عزت و جلالم سوگند كه از ظالم در دنيا و آخرت انتقام مى گيرم و از كسى هم كه مظلومى را ببيند و بتواند ياريش ‍ كند و نكند بى گمان انتقام مى گيرم

(٧)امام باقرعليه‌السلام :

ما انتصر الله من ظالم الا بظالم و ذلك قوله عزوجل (وكذلك نولى بعض الظالمين بعضا)؛(٩٠٦)

خداوند هيچ گاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسيله ظالمى ديگر و اين سخن خداى عزوجل است كه «و بدين سان ظالمان را به سزاى اعمالى كه مى كنند بر يكديگر مسلط مى كنيم»

(٨)امام علىعليه‌السلام :

من طلب عزا بظلم وباطل اءورثه الله ذلا بانصاف و حق ؛(٩٠٧)

هر كس عزت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق ذلت نصيبش مى نمايد.

(٩)امام سجادعليه‌السلام :

اللهم انى اءعوذبك من اءن نعضد ظالما اءو نخذل ملهوفا اءو نروم ما ليس لنا بحق ؛(٩٠٨)

خدايا به تو پناه مى برم از اين كه ظالمى را يارى كنيم و يا مظلوم و دلسوخته اى را بى ياور گذاريم و يا آنچه حق ما نيست بخواهيم

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

رحم الله عبدا كانت لاخيه عنده مظلمة فى عرض اءومال فجاءه فاستحله قبل اءن يوخذ وليس ثم دينار ولادرهم فان كانت له حسنات اخذ من حسناته وان لم تكن له حسنات حملوا عليه من سيئاته ؛(٩٠٩)

خدا رحمت كند بنده اى را كه حلاليت بطلبد از برادرى كه به آبرو يا مال او تجاوز كرده ، قبل از آن كه (در قيامت) از او بازخواست كنند، آنجا كه دينار و درهمى نباشد، در نتيجه اگر شخص كار نيكى داشته باشد از آن بردارند و اگر نداشته باشد، از گناهان مظلوم برداشته بر گناهان او بيفزايد.

٩٢ - آزادى

(١)امام صادقعليه‌السلام :

خمس خصال من لم تكن فيه خصلة منها فليس فيه كثير مستمتع اءولها: الوفاء والثانية التدبير والثالثة الحياء والرابعة حسن الخلق والخامسة وهى تجمع هذه الخصال ، الحريه ؛(٩١٠)

پنج خصلت است كه در هر كس يكى از آنها نباشد خير و بهره زيادى در او نيست : اول : وفادارى دوم : تدبير سوم : حيا چهارم : خوش اخلاقى و پنجم :- كه چهار خصلت ديگر را نيز در خود دارد - آزادگى

(٢)امام علىعليه‌السلام :

لاتكن عبد غيرك وقد جعلك الله حرا؛(٩١١)

بنده ديگرى مباش كه خداوند تو را آزاد آفريد.

(٣)امام صادقعليه‌السلام :

ان الحر حر على جميع اءحواله : ان نابته نائبة صبر لها، وان تداكت عليه المصائب لم تسكره وان اسر وقهر واستبدل باليسر عسرا، كما كان يوسف الصديق الامين صلوات الله عليه : لم يضرر حريته اءن استعبد وقهر واسر؛(٩١٢)

آزاده در همه حال آزاده است : اگر بلا و سختى به او رسد شكيبايى ورزد و اگر مصيبت ها بر سرش فرو ريزند او را نشكنند هر چند به اسيرى افتد و مقهور شود و آسايش را از دست داده و به سختى و تنگدستى افتد. چنان كه يوسف صديق امين ، صلوات الله عليه ، به بندگى گرفته شد و مقهور و اسير گشت اما اين همه به آزادگى او آسيب نرساند.

(٤)مام علىعليه‌السلام :

الحرية منزهة من الغل والمكر؛(٩١٣)

آزادگى از كينه توزى و مكر منزه است

(٥)امام علىعليه‌السلام :

من توفيق الحر اكتسابه المال من حله ؛(٩١٤)

از موفقيت آزاده اين است كه مال را از راه حلال به دست آورد.

(٦)امام علىعليه‌السلام :

ابذل مالك فى الحقوق وواس به الصديق فان السخاء بالحراء خلق ؛(٩١٥)

دارايى خود را در آنجا كه حق است ببخش و با آن دوستانت را يارى رسان كه جامه بخشندگى برتن آزاد مرد زيبنده تر است

(٧)امام علىعليه‌السلام :

العبد حر ما قنع ، الحر عبد ما طمع ؛(٩١٦)

بنده قانع آزاد است و آزاد طمعكار، بنده

(٨)امام علىعليه‌السلام :

من قضى ما اءسلف من الاحسان فهو كامل الحرية ؛(٩١٧)

هر كس به وعده نيكى اى كه در گذشته داده است عمل كند آزادگى اش ‍ كامل است

(٩)امام علىعليه‌السلام :

من قام بشرائط العبودية اءهل للعتق ، من قصر عن اءحكام الحرية اعيد الى الرق ؛(٩١٨)

هر كس شرايط بندگى خدا را به جا آورد سزاوار آزادگى مى شود و هر كس ‍ در عمل به شرايط آزادگى كوتاهى كند، به بندگى (غير خدا) مبتلا مى شود.

(١٠)امام حسينعليه‌السلام :

ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا اءحرارا فى دنياكم ؛(٩١٩)

اگر دين نداريد و از قيامت نمى ترسيد لااقل در دنياى خود آزاد مرد باشيد.