موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات0%

موعود شناسی و پاسخ به شبهات نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده: علی اصغر رضوانی
گروه:

مشاهدات: 27221
دانلود: 3103

توضیحات:

موعود شناسی و پاسخ به شبهات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 534 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27221 / دانلود: 3103
اندازه اندازه اندازه
موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده:
فارسی

۳۱۲: چرا وقتى عده اى امام زمانعليه‌السلام را مى بينند از ابتدا او را نمى شناسند؟

پاسخ اين سوال مى گوييم:

اولا: اين طور نيست كه تمام كسانى كه به ملاقات حضرت مشرف شده اند در ابتدا حضرت را نشناخته اند، چه بسا افرادى كه از همان ابتدا حضرت را شناخته و با او انس داشته اند همانند سيد بحرالعلوم و مقدس ردبيلى و....

ثانيا: هدف حضرت از ملاقات ها به طور عمده رفع گرفتارى از شيعيان است كه اين هدف با ملاقات ولو بدون شناخت، حاصل مى شود.

ثالثا: شناخته نشدن حضرتعليه‌السلام به جهت عدم انس است و معمولا در ملاقات هاى اول بوده كه ضرت را نمى شناختند، زيرا قبلا او را نديده بودند.

رابعا: گاهى انسان به جهت شوق زياد و يا بى توجهى و يا توجه زياد به كار خود است كه از مخاطب خود غافل مى شود و بعد از برآورده شدن حاجتش به فكر مى افتد كه اين شخص چه كسى بود.

خامسا: شناخته نشدن حضرت در عصر غيبت كبرا طبق مقتضاى اصل اولى است، زيرا غيبت حضرت كلى است و قرار است كه به جهت مصالحى حضرت ناشناخته بمانند.

۳۱۳: چرا براى امامان ديگر غيبت مقرر نگرديده است؟

براى امام زمانعليه‌السلام شرايط خاصى پيدا شد كه هرگز براى امامان ديگر مقرر نشده بود. اين شرايط باعث شد كه تنها امام زمانعليه‌السلام از ديد مردم غايب باشند نه ديگر امامان. از جمله آن شرايط و رفيت ها عبارتند از:

الف: حضرت مهدىعليه‌السلام آخرين امام از دوازده امامى است كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از آمدن آنان خبر داده است، امامانى كه هرگز نبايد زمين از وجودشان خالى باشد.

ب: از آنجا كه حضرتعليه‌السلام هر لحظه ممكن است به اذن خداوند مامور به خروج و قيام شود، لذا نمى تواند ظاهر باشد و تحت بيعت يكى از حاكمان ظلم و جور قرار گيرد.

ج: در صورت عدم غيبت امام زمانعليه‌السلام به طور حتم لازم مى آمد كه تنها باقى مانده از حجت هاى الهى تا روز قيامت از طرف دشمنان كشته شود.

در نتيجه مصلحت الهى بر آن تعلق گرفت كه حضرت در پشت پرده غيبت تا زمان معينى باقى بمانند.

۳۱۴: چرا ما نمى توانيم خدمت امام خود برسيم؟

اولا : ما بايد ملاحظه كنيم كه وظيفه ما در اين عصر و زمان چيست و براى رسيدن به كمالى كه هدف از خلقت ما قرار گرفته چه بايد بكنيم؟

وظيفه ما جز عمل به دستورات و وظايفى كه از ناحيه امامان معصومعليه‌السلام به ما ابلاغ شده و سيده چيز ديگرى نيست. اگر چه مجرد ملاقات حضورى خود نيز شرفى خاص است.

ثانيا : منشاء محروميت از ملاقات حضرتعليه‌السلام و غيبت ايشان خود ما بوده ايم و خود ما نيز مى توانيم با رداشتن موانع ظهور در رفع اين محروميت ها سهيم باشيم.

ثالثا : براى هر امتى در هر عصر و زمانى يك نوع امتحان است و مسأله غيبت امام زمانعليه‌السلام در اين وره براى جامعه شيعى يك نوع امتحان بزرگ محسوب مى شود.

رابعا: كسى نگفته ما نمى توانيم خدمت آقا امام زمانعليه‌السلام مشرف شويم، اين امر براى هر كس مقدور است ولى مقدارى سنخيت لازم دارد. بايد غبار و زنگار را از چشم و دل زدود تا قابليت لقاى حضرت را پيدا كرد، و به طور كلى احتياج به دويدن نيست بلكه اگر خود را اصلاح كنيم آن حضرت خود به ديدارمان خواهد آمد.

۳۱۵: با چه شرايطى مى توان عاشق واقعى امام زمانعليه‌السلام بود؟

انسان كه عاشق كسى مى شود جهتى دارد، و ما كه مى خواهيم عاشق حضرت مهدىعليه‌السلام باشيم به طور حتم جهتى دارد. او را دوست داريم و به او عشق مى ورزيم، زيرا او مظهر همه خوبى هاست. او مظهر عدالت است. او مظهر عبوديت براى خداوند است و....

ما از آن جهت كه خوبى ها را دوست داريم و عمل به آنها را نيز مى پسنديم و امام مهدىعليه‌السلام را فردى كامل در عمل به خوبى ها مى بينيم لذا او را دوست داريم. پس عاشق واقعى امام زمانعليه‌السلام در حقيقت عاشق واقعى تمام خوبى هاست. عاشق واقعى امام زمانعليه‌السلام در حقيقت عاشق عمل به خوبى هاست.

حال اگر در خودمان عشق به خوبى ها و عمل به آنها را مى بينيم و اين عشق ما را به انجام عمل به خوبى ها وا مى دارد در حقيقت ما عاشق امام زمانعليه‌السلام هستيم و گر نه....

۳۱۶: علت تأخير فرج حضرت مهدىعليه‌السلام چيست؟

علت تأخير فرج آقا و مولاى ما امام زمانعليه‌السلام به خود انسان ها باز مى گردد، زيرا تشكيل حكومت عدل و توحيدى در سطح جهان عمدتا احتياج به شرايط و آمادگى هاى لازم از طرف خود مردم دارد، از قبيل اينكه:

۱- مردم مفهوم عدل را بدانند.

۲- به حدى برسند كه از جان و دل خواهان عدل باشند.

۳- با عمل به دستورات شرع به حد بالاى شعور فكرى و فرهنگى برسند، گر چه در محدوده بخشى از مردم باشد. و لذا مرحوم خواجه نصيرالدين طوسى در((شرح تجريد))غيبت حضرت را از ناحيه خود مردم مى داند.

۴- پيشرفت بشر از ناحيه صنعت و تكنيك.

و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرايط لازم براى ظهور، علت تأخير ظهور حضرت است.

امام زمانعليه‌السلام در توقيعى كه به شيخ مفيدرحمه‌الله مى فرستد مى فرمايد: «و لو أن أشياعنا - و فقهم اله لطاعته - على اجتماع من القلوب فى الوفآء بالعهد عليهم، لما تاخر عنهم اليمن بلقآئنا، و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة منهم بنا، فما يحبسنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نكرهه و لا نوثره منهم »(۸۹۵) ؛ «اگر شيعيان ما - كه خداوند توفيق طاعتشان دهد - در راه ايفاى پيمانى كه بر دوش دارند، همدل مى شدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تاءخير نمى افتاد، و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنها مى گشت، ديدارى بر مبناى شناختى راستين و صداقتى از آنان نسبت به ما. علت مخفى شدن ما از آنها چيزى نيست جز آنچه كه از كردار آنها به ما ميرسد و ما توقع انجام اين كارها را از آنها نداريم.»

۳۱۷: آيا حديث« لو ادركته لخدمته ايام حياتى » دليل برترى امام زمانعليه‌السلام بر ساير ائمه است؟

از امام صادقعليه‌السلام نقل است كه در ضمن سخنانى فرمود: «... اگر من زمان او - مهدىعليه‌السلام - را درك مى كردم در طول زندگى ام به او خدمت مى كردم».

آيا اين جمله دلالت بر برترى امام زمانعليه‌السلام بر ديگر امامان دارد؟

در پاسخ مى گوييم: هرگز زيرا از آنجا كه در عصر ظهور، رهبر بالفعل و فعال مايشاء امام مهدىعليه‌السلام است و همگى وظيفه دارند كه در راستاى اهداف آن حضرت او را يارى دهند لذا امام صادقعليه‌السلام چنين تعبيرى را فرموده اند.

۳۱۸: چرا اگر امام زمان خود را نشناسيم، به مرگ جاهلى از دنيا رفته ايم؟

اولا : شكى نيست كه معرفت تاءثير به سزايى در عملكرد انسان دارد و هر چه معرفت انسان به كسى يا عقيده اى بيشتر و راسخ ‌تر باشد، تاءثير آن در ناحيه عمل بيشتر خواهد بود و به طور كلى انسان بدون معرفت نمى تواند در ناحيه عمل حق مطلب را ادا كند.

لذا علماى كلام از همين طريق و به ملاك لزوم شكر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شده اند. امام زمانعليه‌السلام حجت خدا بر روى زمين است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا بايد به او در حد امكان معرفت حاصل كنيم و رنه با مرگ جاهلى از دنيا رفته ايم.

ثانيا : ما وظيفه داريم امام زمان خود را بشناسيم تا دنباله رو هر كسى نباشيم، چه كسى را الگوى خود قرار دهيم و دين را از چه كسى اخذ كنيم؟ آيا مى توان از هر كسى كه متاعى از دين را عرضه كرد به سراغش رفته او را الگو و امام خود قرار دهيم؟

بايد در مرحله اول خصوصيات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص كنيم، آن گاه به دنبال ايشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهيم. قطعا بايد چنين باشد و گرنه در هنگام مرگ مرگى، با جهالت خواهيم داشت.

۳۱۹: وظيفه ما براى نزديك شدن ظهور چيست؟

ظهور امام زمانعليه‌السلام وابسته به شرايط و مصالح خاصى است، ولى آنچه كه مربوط به شيعيان ضرت مى شود اين است كه؛

اولا: خود را اصلاح نموده و با شرايط حكومت و عصر ظهور حضرت وفق دهيم.

ثانيا: در جامعه براى ظهور حضرت زمينه سازى كنيم و در صدد اصلاح مردم در حد توان خود برآييم تا شرايط فراهم شود و به دست تواناى حضرت موانع كلى بر طرف شده و شرايط اساسى براى حكومت دل جهانى ايجاد گردد، لذا فرموده اند: «منتظران مصلح خود افرادى صالحند.»

ثالثا: هرگز دعا و استغاثه به درگاه الهى را فراموش نكنيم كه در ظهور حضرت مطابق روايات تأثير به سزايى دارد.

۳۲۰: آيا گناهان شيعيان، سبب تأخير در ظهور مى شود؟

از آن جهت كه حضرتعليه‌السلام در هنگام ظهورش احتياج به افرادى پاك و خالص از هر جهت دارد تا بتواند حكومت عدل توحيدى خود را پياده كند، طبيعتا گناهان مى تواند سبب تاخير در ظهور حضرت و فراهم نشدن يكى از شرايط اساسى ظهور باشد.

و از طرفى ديگر حضرت مهدىعليه‌السلام در عصرى ظهور خواهد كرد كه در سطح كلى و نوعى، مردم از مستواى عالى فرهنگى برخوردار باشند كه با ظهورش عقل ها كامل گردد و اين هدف در سايه عمل به دستورات شرع تحقق مى يابد.

۳۲۱: صدقه دادن به جهت سلامتى امام زمانعليه‌السلام چه حكمى دارد؟

اصل صدقه دادن داراى ارزش و ثواب بسيارى است و مى تواند بلاها را از انسان دور كند و اگر انسان از طرف امام زمانعليه‌السلام و به وكالت از آن حضرتعليه‌السلام صدقه دهد، هم براى انسان موثر است و هم براى حضرت.

براى انسان تاءثير دارد؛ زيرا هديه به مومن، آن هم بالاترين مومن روى زمين ثواب دارد.

براى حضرت نيز تأثير دارد؛ زيرا موجب مى شود كه خداوند به او بركات بيشترى دهد و به عناياتش بيفزايد، زيرا عنايات خداوند حد و حصرى ندارد و نيز موجب دفع بلا از وجود حضرت مى گردد، زيرا خداوند متعال حضرت را از راه هايى كه از آن جمله صدقه دادن است حفظ مى نمايد.

در مورد دعا براى سلامتى امام زمانعليه‌السلام نيز همين جواب را خواهيم داد.

۳۲۲: چرا با وجود فساد در جهان حضرت ظهور نمى كنند؟

وجود فساد و يا گسترش آن در سطح كل جامعه بشرى علت تامه براى ظهور حضرت نيست. يكى از اهداف حضرت گسترش عدل و داد است، ولى براى ظهور حضرت احتياج به فراهم شدن شرايط و مقدماتى است كه در جاى خود به طور اجمال به آن اشاره كرده ايم كه از آن جمله مى توان به اين موارد شاره كرد:

الف: بالا رفتن سطح فكرى جامعه.

ب: گسترش وسايل و امكانات ارتباط جمعى و تكنيك.

ج: فراهم شدن افرادى خاص و انسان هايى كامل براى همكارى با حضرت در گسترش عدل و توحيد در جامعه.

۳۲۳: آيا از وقت ظهور اطلاع دادن صحيح است؟

به جهاتى نبايد خبر از وقت ظهور داد:

۱- در هيچ روايتى به وقت دقيق و حتى غير دقيق ظهور اشاره نشده است.

۲- از آنجا كه زمان ظهور ممكن است به جهت شرايطى تغيير پيدا كند و به تعبيرى متعلق «بداء» واقع شود و ما از آن اطلاعى نداشته باشيم لذا نبايد از زمان ظهور خبر دهيم گر چه انسان ممكن است از راه هاى غير عادى به يك پرده از قضايا علم حاصل نماييد.

۳- گاهى با برخى از خبرها نسبت به ظهور كه در خارج هم تحقق نيافته است مردم به اصل ظهور بدبين مى شوند و اصل واقعه از ديد آنان بى اعتبار مى گردد.

۴- برخى از روايات، از توقيت و معين كردن وقت ظهور نهى نموده اند.

۳۲۴: آيا عريضه نويسى به امام زمانعليه‌السلام مدرك معتبرى دارد؟

در مورد جواز بلكه رجحان عريضه نويسى به امام زمانعليه‌السلام مى توان به ادله اى تمسك كرد:

۱- عريضه نويسى از انواع توسلات و استغاثه هاى به امام عصرعليه‌السلام به شمار مى آيد، توسلى كه اصل آن از مستحبات مسلم در مصادر دينى به حساب مى آيد.

۲- عريضه نويسى از كارهاى مسلمى است كه عمل و سيره بزرگان بر آن بوده و آثار و بركات شگفت انگيزى از آن برده شده است. محدث نورى در كتاب «نجم الثاقب» قضاياى عجيبى را در اين رابطه نقل مى كند.(۸۹۶)

۳- كفعمى در «المصباح» و «البلد الامين» كيفيت و چگونگى عريضه نويسى را نقل كرده و اين خود دليل بر آن است كه عريضه نويسى را مشروعيت برخوردار است.(۸۹۷)

مرحوم مجلسى نيز فرموده است: «هنگام انداختن عريضه چنين خيال كند كه نامه را به نايب خاص تسليم مى كند».(۸۹۸)

شيخ الطائفه ابو جعفر طوسىرحمه‌الله در كتاب «مصباح المتهجد» مى گويد: «عريضه اى به سوى خداوند متعال مى نويسى و آن را مى پيچى، سپس عرضه ديگرى به محضر والاى حضرت بقية الله اروحنا فداه مى نويسى...»(۸۹۹) ، آن گاه كيفيت نوشتن هر يك از عريضه ها را بيان مى دارد.

۳۲۵: آيا قيام قبل از ظهور حجت صحيح است؟

برخى معتقدند كه قيام و انقلاب بر ضد هر حاكم ظالم و بى دين قبل از ظهور امام زمانعليه‌السلام حرام است، آنان به رواياتى در اين باره استناد مى كنند از قبيل آنكه امام صادقعليه‌السلام فرمود:كل راية ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت يعيد من دون الله عزوجل(۹۰۰) ؛ «هر پرچمى كه قبل از قيام قائم بالا رود صاحب آن طاغوت بوده و غير خداوند عزوجل را عبادت مى كند.»

در توجيه اين روايات مى گوييم:

۱- اين روايات با اصول كلى شريعت و مبانى قطعى آن كه از جمله ادله امر به معروف و نهى از منكر و جهاد است منافات دارد، زيرا اين سه مراتبى دارد كه يكى از آنها قيام است.

۲- غالب روايات مشكل سندى از قبيل ارسال و ضعف راوى دارد. كه در جاى خود مورد بحث سندى و تضعيف قرار گرفته است.

۳- از برخى روايات نيز استفاده مى شود كه امام در صدد خبر از غيب است به اين معنا كه امام مى فرمايد: اين گونه انقلاب ها به پيروزى نهايى نمى رسد گر چه ممكن است آثار مثبتى بر آن مترتب شود، نه آنكه امام در صدد تخطئه اصل انقلاب باشد آن گونه كه در مورد قيام زيد شهيد و مختار فرمودند.

۴- دعوت انقلابى و انقلاب كننده بر دو گونه است: يكى دعوت به حق كه به هدف برپا داشتن حق و باز گرداندن زمام امور حكومت به دست اهل بيتعليهم‌السلام است. كه البته چنين حكومتى مورد تأیید امامان معصومعليه‌السلام است.

ديگرى دعوت به باطل كه به جهت مطرح كردن خود است و مقصود از «كل راية» گويا همين معنا است. بنابراين قيام هايى كه در صدد دفاع از حريم شريعت و امامت اهل بيتعليهم‌السلام است تخصصاً از اين روايات خارج مى باشد و لذا هنگامى كه درباره وظيفه شيعيان در مقابل قيام مختار از امام زين العابدينعليه‌السلام سؤال شد حضرت فرمود: «لو ان عبدا زنجيا تعصب لنا اهل البيت، لوجب على الناس مؤ ازرته »(۹۰۱) ؛ «هر گاه برده اى زنگى براى يارى ما پيشانى بند به پيشانى بست - كنايه از اينكه قيام كرد - بر مردم كمك و يارى او واجب است.»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «يخرج القائم حتى يخرج اثنا عشر من بنى هاشم كلهم يدعو الى نفسه »(۹۰۲) ؛ «قائم خروج نخواهد كرد تا آنكه قبل از آن دوازده نفر از بنى هاشم خروج كنند و همه آنها مردم را به خود دعوت مى كنند.»

سرداب مقدس

۳۲۶: آيا امام زمانعليه‌السلام در عصر غيبت در سرداب خانه خود مخفى و غايب شده است؟

اهل سنت به جهت استهزاى عقايد شيعه مى گويند: شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولدش در سردابى مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مى برد و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود. لذا شيعيان هر روز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مى نشينند و اشك ماتم مى ريزند.(۹۰۳)

پاسخ:

اولا: سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مى سازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانه هاى عراق مشاهده مى شود و سامرا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادىعليه‌السلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث منتقل به امام عسكرىعليه‌السلام شد.

مطابق تاريخ، حضرت مهدىعليه‌السلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكام مخفى بود و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا كه سكونت حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدس نسبت مى دهند.

اين سرداب براى شيعيان اهل بيتعليهم‌السلام از آن جهت مقدس شمرده شده است كه امام زمان و پدرش و جدشعليه‌السلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاى آورده اند و از همان مكان نيز حضرت مهدىعليه‌السلام غايب شده است.

نسبت غيبت حضرت به سرداب همانند نسبت غيبت به تمام خانه و هر مكانى است كه امام زمان در آن ديده شده و زندگى كرده است.

و اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به شيعه نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمانعليه‌السلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است!! زيرا مطابق روايات فراوان امام زمانعليه‌السلام در سرزمين هاى مختلف بر مواليان خود وارد مى شوند و در مناطق مختلف گردش مى كنند.

حضرت در موسم هاى دينى همچون حج حاضر شده و اقامه شعائر دينى مى نمايند و گواه بر زنده ها و مرده ها خواهند بود. لذا بهترين تعبيرى كه مى توان درباره سرداب مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصى ندارند لذا شيعيان در محل هاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و... دور هم جمع مى شوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مى نمايند. و در حقيقت سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت آنجا بوده جنبه رمزى داشته، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مى شوند و از خداوند طلب خروج او را مى نمايند.

علامه امينىرحمه‌الله مى فرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كرده اند و از همان جا نيز ظهور خواهد كرد بلكه اعتقاد شيعه - كه با احاديث تأیید شده - آن است كه او از مكه معظمه مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز قائل نشده كه سرداب مقدس آن نور را در خود مخفى كرده است بلكه آن سرداب خانه امامان در سامرا بوده است.

و اين مسأله اى همگانى در خانه هاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مى سازند. اين سرداب به طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانه اى كه داوند متعال اذن داده كه ارتفاع معنوى يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود».(۹۰۴)

ثانيا: عقيده هر مذهب يا دينى را مى توان از لابلاى كتاب هاى علماى آن مذهب يا دين يافت. با مراجعه به كتاب هاى علماى شيعه قبل از ولادت امام مهدىعليه‌السلام تا اين زمان كه در دسترس همه است پى خواهيم برد كه هيچ يك از آنان حتى نزد عوام از آنها چنين اعتقادى وجود ندارد كه دشمنان شيعه به آن نسبت مى دهند.

۳۲۷: مكان حضرت مهدىعليه‌السلام در عصر غيبت كبرا كجا است؟

از روايات بسيارى استفاده مى شود كه امام زمانعليه‌السلام نه تنها در سرداب مقدس مخفى نيست بلكه هيچ مكان معينى ندارد.

امام زمانعليه‌السلام در خطاب خود به ابراهيم بن مهزيار فرمود: «پدرم مرا وصيت كرده كه در سرزمين هاى مخفى و دور سكنى گزينم تا امرم از مردم مخفى بماند و محلم از كيدهاى اهل ضلالت و ارتداد و از حوادث امت هاى گمراه محفوظ بماند. لذا اين سفارش، مرا به تپه هاى بلند كشانده است».(۹۰۵)

آرى مطابق برخى از روايات مكان خاصى براى حضرت وجود دارد كه تنها خواص از شيعيانش از آن اطلاع دارند.

اسحاق بن عمار از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «للقائم غيبتان: احداهما قصيرة و الاخرى طويلة، الغيبة الاولى لا يعلم بمكانه فيها الا خاصة شيعته و الاخرى لا يعلم بمكانه فيها الا خاصة مواليه »(۹۰۶) ؛ «براى قائم دو غيبت است: يكى كوتاه و ديگرى طولانى، در غيبت كوتاه كسى غير از خواص از شيعيانش از مكان او اطلاع ندارند و در غيبت طولانى نيز تنها خواص از دوستدارانش از مكان او آگاهند.»

۳۲۸: آيا امام زمانعليه‌السلام از سرداب مقدس ظهور خواهند كرد؟

از جمله نسبت هاى ناروايى كه به شيعه داده شده اين است كه آنان معتقدند امام مهدىعليه‌السلام در آخرالزمان از سرداب سامرا خروج خواهد كرد. ولى با مراجعه به كتاب هاى حديثى و كلامى شيعه پى خواهيم برد كه اين نسبت كذب و دروغ است. بلكه شيعه معتقد است كه آن حضرت همانند جدش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از مكه مكرمه ظهور خواهند نمود.

فضل بن شاذان به سند خود از امام صادقعليه‌السلام و او از امير المومنينعليه‌السلام در حديثى طولانى نقل كرده كه فرمود: «هو التاسع من ولدك يا حسين! يظهر بين الركنين ...»(۹۰۷) ؛ «او نهمين از فرزندان توست اى حسين! كه بين ركن و مقام ظهور خواهد كرد.»

شيخ صدوق نيز به سند خود از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «القائم منا منصور بالرعب، مويد بالنصر... فعند ذلك خروج قائمنا. فاذا خرج اسند ظهره الى الكعبة و اجتمع اليه ثلاثمائة و ثلاثه عشر رجلا ...»(۹۰۸) ؛ «قائم از ما كسى است كه به رعب و ترس يارى شده، و به نصرت تأیید مى شود... در آن هنگام است خروج قائم ما. پس هنگامى كه خروج كند بر كعبه تكيه زند در آن هنگام سيصد و سيزده نفر دور او جمع مى شوند...».

تكاليف عصر غيبت

۳۲۹: مومنين چه تكاليفى در عصر غيبت نسبت به امام زمانعليه‌السلام دارند؟

در مورد حضرت مهدىعليه‌السلام و موقعيت آن حضرت هر يك وظايف سنگينى بر عهده دارند اينك به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

۱- ايمان به حتمى بودن خروج مهدىعليه‌السلام

در روايات اهل سنت مى خوانيم كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «من انكر خروج المهدى فقد كفر بما انزل على محمد »(۹۰۹) ؛ «هر كس منكر خروج مهدى شود به آنچه بر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شده كفر ورزيده است.»

۲- صبورى و تمسك به دين حق در فتنه ها

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «طوبى لمن تمسك بأمرنا فى غيبة قائمنا فلم يزغ قلبه بعد الهداية »(۹۱۰) ؛ «خوشا به حال كسى كه در غيبت قائم ما متمسك به امر ما شده و قلب او بعد از هدايت منحرف نشود.»

۳- تمسك به ولايت امام غايب

امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه فرمود: «طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى و هو ياءتم به فى غيبته قبل قيامه و ...»(۹۱۱) ؛ «خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا درك كند و در غيبت او قبل از قيامش به او اقتدا كند و...».

۴- طلب معرفت امام زمانعليه‌السلام از خداوند متعال

كلينىرحمه‌الله به سند خود از ابو بصير نقل كرده كه امام باقرعليه‌السلام به من فرمود: «هل عرفت امامك؟ قال: قلت: اى والله قبل ان اخرج من الكوفة، فقال: حسبك اذا »(۹۱۲) ؛ «آيا امامت را شناخته اى؟ عرض كردم آرى به خدا سوگند قبل از آنكه از كوفه خارج شوم، فرمود: بس است تو را در اين هنگام.»

۵- تجديد بيعت و ثبات بر اطاعت

در دعاى عهد از امام صادقعليه‌السلام مى خوانيم: «اللهم انى اجدد له فى صبيحة يومى هذا و ما عشت فى ايامى عهدا و عقدا و بيعة له فى عنقى لا احول عنها و لا ازول ابدا، اللهم اجعلنى من انصاره و اعوانه و الذابين عنه ...»(۹۱۳) ؛ «بار خدايا همانا من براى او (حضرت مهدىعليه‌السلام ) در اين روزم عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم تجديد مى كنم بيعتى كه از آن بازنگشته و هرگز آن را زايل نمى سازم، بار خدايا مرا از ياران و كمك كاران و مدافعين از آن حضرت قرار بده.»

در اين دعا سخن از تجديد عهد با امام خود در هر روز است.

۶- مقابله با شبهات و اشكالات

امام صادقعليه‌السلام در حديثى فرمود: «اياكم و الشك و الارتياب انفوا عن نفوسكم الشكوك، و قد حذرتم فاحذروا و من الله اسئل توفيقكم و ارشادكم »(۹۱۴) ؛ «خود را از شك و ترديد دور كنيد و از شك ها بپرهيزيد شما بر حذر داده شديد پس حذر كنيد و من توفيق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم.»

۷- كمك و يارى برادران مومن

امام صادقعليه‌السلام در حديثى جمله «و عملوا الصالحات» در سوره العصر را بر مواسات و هم يارى برادران دينى منطبق ساخته اند.(۹۱۵)

در تفسير امام عسكرىعليه‌السلام آمده است: هر كس متكفل يتيمى براى ما شود كه محنت استتار ما او را وامانده كرده و از علوم ما كه به دستش رسيده او را سرشار كند تا اينكه ارشاد شده و هدايت يابد خداوند متعال در حق او مى فرمايد: «يا ايها العبد الكريم المواسى! انا اولى بالكرم منك، اجعلوا له يا ملائكتى فى الجنان بعدد كل حرف علمه ألف ألف قصر ...»(۹۱۶) ؛ «اى بنده كريم كه يارى كننده اى من از او در اين كرم اولى ترم اى ملائكه من براى او در بهشت به هر حرفى كه تعليم داده يك مليون قصر دهيد...».

۸- فريب نخوردن از مدعيان دروغين مهدويت

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «و لتعرفن اثنى عشر راية مشتبهة لا يدرى أى من أى »(۹۱۷) ؛ «... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد كه از همديگر تشخيص داده نمى شود...».

۹- زياد دعا كردن براى تعجيل فرج

حضرت مهدىعليه‌السلام در توقيعى كه در جواب سؤال هاى اسحاق بن يعقوب فرستادند فرموده اند: «اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم »(۹۱۸) ؛ «زياد براى تعجيل فرج دعا كنيد زيرا فرج شما در آن است.»

۱۰- اجتناب از جزع

كلينىرحمه‌الله به سندش از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «انما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر ان الله لا يعجل لعجلة العباد ان لهذا الامر غاية ينتهى اليها ...»(۹۱۹) ؛ «همانا مردم به جهت عجله كردن در اين امر هلاك شدند، خداوند به خاطر عجله بندگان عجله نخواهد كرد زيرا براى اين امر نهايتى است.»

۱۱- وقت معين نكردن براى ظهور

امام صادق فرمود: «انا اهل بيت لا نوقت »(۹۲۰) ؛ «همانا ما اهل بيت وقت معين نمى كنيم.»

۱۲- دوست داشتن حضرتعليه‌السلام

در روايات فراوانى به دوستى اهل بيت عصمت و طهارتعليه‌السلام و از آن جمله حضرت مهدىعليه‌السلام سفارش شده است و اين به نوبه خود مى تواند در جلب توجه مردم به حضرتعليه‌السلام و پيروى از دستورات او و ديگر امامان تأثير بسزايى داشته باشد.

حسب و نسب امام مهدىعليه‌السلام

۳۳۰: مشخصات ظاهرى حضرت چيست و آيا كسى مى تواند خودش را به صورت حضرت درآورد؟

امام زمانعليه‌السلام بعد از شهادت پدرش هنگامى كه براى نماز بر جنازه او حاضر شد مردم او را مشاهده كردند در حالى كه طفلى گندم گون بود با موهاى فرى و بين دندانهاى جلو او باز بود.(۹۲۱)

شيخ طوسىرحمه‌الله از برخى كسانى كه حضرت را در خلال غيبت صغرا مشاهده كردند نقل مى كند كه آن حضرت جوانى زيبارو، با بويى معطر، و هيبتى عظيم بود. راوى مى گويد: «هنگامى كه سخن مى گفت، كسى را بهتر از او در سخن گفتن نديدم».(۹۲۲)

در روايتى ديگر مى خوانيم كه راوى گفت: «حضرت جوانى گندم گون بود و هرگز كسى را به مانند او در زيبايى و اعتدال قامت نديدم».(۹۲۳)

و در روايتى ديگر آمده است: «قد او نه طولانى است و نه كوتاه، بلكه معتدل القامه است. سر مباركش گرد و پيشانى اش پهن است. بينى او كشيده و گونه هاى او صاف و بر گونه راستش خالى است».(۹۲۴)

در مورد ذيل سؤال كه آيا كسى مى تواند خودش را به شكل و شمايل حضرتعليه‌السلام درآورد يا خير؟ مى گوييم: اگر چه به حسب ظاهرى كسى بتواند خودش را به مانند حضرت در اوصافى كه ذكر شد درآورد ولى علائم ظهور كه در جاى خود ثابت شده و نيز با اعجازى كه حضرت از خود نشان مى دهند هرگز كسى در امامت او شك نخواهد كرد.

و اين مقتضاى لطف خداوند است. و لطف بر او واجب است، و لذا به طور حتم كارى خواهد كرد كه وجود حضرت در عصر ظهور به كسى مشتبه نخواهد شد.