موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات0%

موعود شناسی و پاسخ به شبهات نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده: علی اصغر رضوانی
گروه:

مشاهدات: 27556
دانلود: 3159

توضیحات:

موعود شناسی و پاسخ به شبهات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 534 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27556 / دانلود: 3159
اندازه اندازه اندازه
موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده:
فارسی

۴۲۰: آيه « ارتداد » چگونه بر ظهور امام زمانعليه‌السلام دلالت دارد؟

خداوند متعال مى فرمايد:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ) (۱۱۳۷) ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد هر كس از شما از آيين خود باز گردد (به خدا زيانى نمى رساند)، خداوند جمعيتى را مى آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند. در برابر مومنان متواضع و در برابر كافران سرسخت و نيرومند، آنها در راه خدا جهاد مى كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى هراسند. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مى دهد و (فضل) خدا وسيع است و خداوند داناست.»

آيه فوق اشاره به قانون استبدال دارد يعنى تبديل جامعه اى به جامعه اى ديگر به جهت آنكه جامعه قبل به وظايف خود عمل نكرده است. خليفه رسول خدا را طرد كرده و در جهاد كوتاهى نموده است و نيز در تطبيق دين خدا در جامعه سهل انگارى نموده است.

با مراجعه به روايات پى مى بريم كه اهل بيتعليهم‌السلام آيه را بر اصحاب امام زمانعليه‌السلام تاويل نموده اند، از جمله سليمان بن هارون عجلى مى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: «همانا صاحب امر محفوظ است اگر تمام مردم از بين بروند خداوند متعال اصحاب او را گرد او جمع مى كند. آنها هستند كه خداوند در موردشان فرمود:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ ) ....»(۱۱۳۸)

۴۲۱: آيه «قتال» چگونه بر ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام دلالت دارد؟

خداوند متعال مى فرمايد:( وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ...) (۱۱۳۹) ؛ «با آنان پيكار كنيد تا فتنه برچيده شود و دين همه اش مخصوص خدا باشد.»

آيه فوق دلالت دارد بر اينكه بايد شرك و كفر ريشه كن شود و دين همه اش مخصوص خدا باشد و هيچ مشركى در روى زمين نماند جز آنكه كشته شده يا داخل در دين اسلام شود. اين هدف هنوز تحقق نيافته است در حالى كه بايد تحقق يابد و فتنه از روى زمين برچيده شود و دين خالص براى خدا گردد.

مطابق روايات اين هدف در عصر ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام تحقق خواهد يافت همان گونه كه در آيه ۳۳ از سوره توبه به آن اشاره شد.

آلوسى در ذيل آيه فوق مى گويد: «مقصود آن است كه همه اديان باطل از بين برود يعنى يا اهل اديان از بين رفته و هلاك شوند و يا از ترس و جهات ديگر به دين اسلام بازگردند».(۱۱۴۰)

آن گاه مى گويد: «گفته شده كه تاويل آيه تاكنون محقق نشده است و در هنگام ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام تاويل آن خواهد آمد و در آن عصر هيچ مشركى بر روى زمين باقى نخواهد ماند».(۱۱۴۱)

از امام صادقعليه‌السلام در مورد آيه فوق سؤال شد، حضرت فرمود: «لم يجى ء تاويل هده الاية ولو قد قام قائمنا بعد سيرى من يدركه ما يكون من تاويل هذه الاية و ليبلغن دين محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ما بلغ الليل حتى لا يكون مشرك على ظهر الارض ...»(۱۱۴۲) ؛ «هنوز تاويل آيه نيامده است و اگر قائم ما قيام كند زود است كسانى كه او را درك مى كنند تاويل اين آيه را ببينند. البته دين محمد به تمام نقاطى كه شب پوشش آرام بخش خود را بر آن مى افكند خواهد رسيد تا اينكه در سراسر زمين شرك و بت پرستى باقى نماند.»

ابتداى ظهور

۴۲۲: از كجا كه مهدى موعود ظهور نكرده باشد؟

مطابق مباحثى كه قبلا به آن اشاره شد ما به مهدىعليه‌السلام فرزند امام حسن عسكرىعليه‌السلام با خصوصيات ظاهرى و باطنى اعتقاد داريم و لذا هيچ گاه در تطبيق آن اشتباه نخواهيم كرد خصوصا آنكه معجزه نيز مويد و مثبت وجود او است. و امامان از اهل بيتعليه‌السلام نيز هر كدام خصوصيات او را ذكر نموده اند.

البته ما منكر سوء استفاده از مفهوم عالى مهدويت نيستيم چنان كه از مقام منيع ربوبيت و مقام نبوت نيز سوء استفاده هايى شده است. وظيفه ما است كه امام زمانعليه‌السلام را با تمام اوصاف مشخص شده از طرف پيامبر و امامانعليهم‌السلام بشناسيم تا فريب مدعيان دروغين مهدويت را نخوريم.

۴۲۳: امام زمانعليه‌السلام چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهى مى يابيم؟

اين سؤال گاه از ديدگاه شخص غير شيعى مطرح گشته و گاه نيز از شخص شيعه امامى مطرح مى گردد. در ورتى كه سؤ ال از شخص غير امامى مطرح گردد دو گونه مى توان به او پاسخ داد:

الف: اينكه اين موضوع را بايد همانند ساير مسائل اجتماعى بررسى كرد به اين معنا كه هر گاه مصلحت اسلام و بشريت اقتضاى ظهور حضرت را داشته باشد به طور حتم امام زمانعليه‌السلام ظهور خواهد كرد.

ب: اينكه امامعليه‌السلام از آنجا كه از جانب خداوند متعال مورد تأیید است دستور ظهورش را مستقيما از جانب او خواهد گرفت.

و در صورتى كه سؤال از شخصى امامى است در جواب سؤال او چند طرح و نظر داده شده است:

۱- اينكه آن حضرت به زمان ظهور خود به جهت رواياتى كه از آباء و اجدادش رسيده آگاهى دارد. اين احتمال در ادله نقلى به آن اشاره نشده است.

۲- اينكه امامعليه‌السلام به طور اعجاز از زمان ظهورش آگاهى دارد به اين نحو كه خداوند هنگام رسيدن وقت ظهورش معجزه اى ايجاد خواهد كرد و با آن حضرت به وظيفه اش كه همان ظهور است التفات پيدا مى كند. در روايات اشاره به اين احتمال شده است:

رواندى مرسلاً از امام كاظمعليه‌السلام در حديثى راجع به حضرت مهدىعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «اذا حان وقت خروجه انتثر ذلك العلم من نفسه، و انطقه الله عزوجل فناداه: اخرج يا ولى الله فاقتل اعداء الله، وله سيف مغمد اذا حان وقت خروجه اقتلع ذلك السيف من غمده و انطقه الله عزوجل فناداه لاسيف: اخرج يا ولى الله! فلا يحل لك ان تقعد عن اعداء الله ...»(۱۱۴۳) ؛ «هر گاه وقت خروج حضرت رسيد علم به خروج در نفس او منتشر خواهد شد آن علم او را ندا داده كه: اى ولى خدا خروج كن و دشمنان خدا را به قتل برسان و براى او شمشيرى است هنگامى كه وقت خروج او فرا رسد از غلافش بيرون مى آيد و حضرت را ندا داده مى گويد: اى ولى خدا خروج كن كه براى تو حلال نيست كه از دشمنان خدا صرف نظر كنى....»

صدوق نيز از مفضل بن عمر نقل كرده كه از امام صادقعليه‌السلام درباره تفسير جابر سؤ ال كردم؟ حضرت فرمود: «..ان منا اماما مستترا فاذا اراد الله عزوجل اظهار اءمده نكت فى قلبه نكتة و اءمر بامر الله عزوجل »(۱۱۴۴) ؛ «همانا از ما امامى است پنهان، هر گاه خداوند اراده كند تا او را از پرده غيبت به در آورد در قلب او علامتى مى نهد، آن گاه به امر خدا سفارش خواهد كرد.»

در حديثى از امام زمانعليه‌السلام رسيده كه فرمود: «علمنا على ثلاثة اءوجه: ماض و غابر و حادث، اءما الماضى فتفسير و اما الغابر فموقوف و ام الحادث فقذف فى القلوب و نقر فى الاسماع و هو افضل علمنا ...»(۱۱۴۵) ؛ «علم ما اهل بيت بر سه نوع است: علم به گذشته و آينده و حادث، علم گذشته تفسير است علام آينده موقوف است و علم حادث انداختن در قلوب و زمزمه در گوش هاست اين بخش بهترين علم ماست.»

۳- اينكه حضرت مهدىعليه‌السلام با آن ذكاوت و خُبرَويتى كه دارد وقت ظهور را دريابد. احتمال دوم مطابق روايات و عقل است.

۴۲۴: حكمت معين نبودن وقت ظهور حضرت چيست؟

گاهى اين سؤال در ذهن انسان خطور مى كند كه چرا وقت ظهور در منابع اسلامى معين نشده است؟ در جواب اين سؤ ال مى گوييم:

۱- كسى كه منتظر شخص دوست داشتنى است و وقت آمدن او را نمى داند هميشه در حال انتظار است، هميشه آماده است هميشه در صدد پياده كردن دستورات او در خود و اجتماع است ولى در صورتى كه زمان رسيدن او را بداند خصوصا آنكه بداند كه بسيار دور است ماءيوس شده و هرگز خود را به اين زودى آماده نمى كند.

۲- معين نبودن وقت ظهور، يك نوع امتحان است براى مردم تا معلوم گردد آيا مردم با اين همه سختى هاى مختلف روحيه خود را از دست مى دهند يا خير؟

۳- گاه مصلحت در تقديم و تاءخير زمان غيبت است كه اين معنا با معين بودن زمان ظهور سازگارى ندارد. و لذا در قصه حضرت موسىعليه‌السلام به جهت ادامه ملاقات او با خداوند از سى روز تا چهل روز عده اى به انحراف كشيده شدند.

۴- در صورت معين بودن ظهور، دشمنان حضرتعليه‌السلام در صدد تدارك بر آمده و با حضرت در همان زمان به مقابله بر خواهند خواست. لذا در روايات اسلامى از عنصر «ناگهانى بودن ظهور» به عنوان عنصر اساسى در پيروزى حضرت ياد شده است.

امام صادقعليه‌السلام به ابن النعمان فرمود: «اى پسر نعمان به راستى عالم نمى توان به هر چه اطلاع دارد تو را آگاه سازد... پس عجله نكنيد به خدا سوگند! سه بار اين امر - امر فرج - نزديك شد ولى به جهت آنكه شما آن را فاش كرديد خداوند آن را به تاخير انداخت. به خدا سوگند نزد شما سرى نيست مگر آنكه دشمنان شما به آن از شما آگاه ترند».

۵- در صورت عدم تعيين وقت ظهور حالت انقطاع و توجه و تضرع خاصى بر انسان ها حاكم خواهد شد كه چه بسا اين امر سبب تعجيل در فرج امام زمانعليه‌السلام گردد. ولى اگر وقت ظهور به طور قطع مشخص باشد ديگر از اين اثر معنوى خبرى نيست.

۶- از آنجا كه وقت ظهور همانند علايم ظهور متعلق «بدا » واقع مى شود لذا نبايد به طور دقيق وقت ظهور مشخص باشد تا مردم به كارهايى تشويق شوند كه موثر در ظهور امام زمانعليه‌السلام است.

۷- از آنجا كه ممكن است ظهور حضرت به طول انجامد لذا وقت آن معين نشده است تا مردم مايوس نباشند و با احتمال ظهور حضرت در هر لحظه حالت انتظار مثبت را از دست ندهند.

۴۲۵: آيا تعيين وقت ظهور صحيح است؟

تعيين تاريخ ظهور امام زمانعليه‌السلام به چند نحو متصور است:

۱- اينكه تاريخ و وقت ظهور حضرت را به طور دقيق و تفصيلى معين كنيم كه در فلان سال و فلان ماه و فلان روز خواهد بود. اين احتمال باطل است، زيرا در هيچ روايتى به اين اشاره نشده است و مضافا به اينكه در برخى از احاديث تعيين كننده وقت ظهور مورد لعن قرار گرفته است.

۲- اينكه موعد ظهور به نحو اجمال تعيين گردد، به اينكه بگوييم: هر گاه خداوند اراده كند آن حضرت ظهور خواهد كرد. اين احتمال به طور حتم اشكالى نداشته و صحيح است.

۳- اينكه از طريق قواعد حساب و جفر به طور اجمال يا تفصيل به زمان ظهور حضرت علم پيدا كرده و از آن خبر دهيم. اين احتمال گر چه در برخى روايات به آن اشاره شده(۱۱۴۶) ولى از سند معتبرى برخوردار نيست. خصوصا آنكه تاريخ ظهور ممكن است مورد بدا واقع شود.

۴- اينكه مطابق برخى از روايات به طور كلى و اجمال به زمان ظهور آن حضرت اشاره گردد:

طبرسى از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه: «لا يخرج القائم الا فى وتر من السنين، سنة احدى او ثلاث او خمس او سبع او تسع »(۱۱۴۷) ؛ «قائم در سال وتر (فرد) ظهور خواهد كرد، سال يك يا سه يا پنج يا هفت يا نه.»

و نيز به سند خود از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «ينادى باسم القائم فى ليلة ثلاث و عشرين من شهر رمضان و يقوم فى عاشوراء، و هو الذى قتل فيه الحسين بن على عليه‌السلام ...»(۱۱۴۸) ؛ «به اسم قائم در شب بيست و سوم ماه رمضان ندا داده خواهد شد و در روز عاشورا قيام خواهد كرد و آن روزى است كه حسين بن على در آن روز به شهادت رسيد.»

۴۲۶: آيا جمله« كما ملئت ظلما و جورا » با صالح بودن مردم منافات دارد؟

در مورد سوال فوق مى گوييم:

اولا : در بيشتر روايات جمله «كما ملئت ...» به كار رفته نهبعد ما ملئتو اين جمله در حقيقت تشبيه حكومت پر از عدل است به حكومتى پر از ظلم، يعنى چگونه حكومتى پر از ظلم مى شود همانگونه كه حكومت ضرت پر از عدل خواهد بود.

ثانيا : گسترش ظلم و تعدى و تجاوز به نحو سببيت براى ظهور در اين روايات ذكر نشده است بلكه به عنوان رط مقارن ظهور است.

ثالثا : در اين روايات خبر از واقعيتى خارجى هنگام ظهور مى دهد نه اينكه مردم را تشويق به ظلم كند تا با گسترش آن حضرت ظهور كند، بلكه ما وظيفه داريم گسترش دهنده عدالت يعنى همان چيزى باشيم كه حضرت به جهت آن ظهور مى كند و در اين امر بزرگ سهيم شويم.

۴۲۷: معناى ظهور امام زمانعليه‌السلام چيست؟

در اينكه معنا ظهور امام زمانعليه‌السلام چيست سه احتمال داده شده كه قابل جمع است:

۱- اينكه مقصود از ظهور بروز و انكشاف بعد از محجوب بودن و استتار باشد. اين معنا مختص فهم شيعى است كه معتقد به غيبت براى امام زمانعليه‌السلام است.

۲- اينكه مقصود اعلان انقلاب و قيام به جهت پياده كردن اسلام ناب و در سايه حكومت عدل باشد، اين مفهوم با ديدگاه امامى و ديگران نيز سازگارى دارد.

۳- مقصود از ظهور پيروزى و سيطره بر عالم است. اين معنا بعد از آن حاصل مى شود كه حضرت از پرده غيبت به در آمده و امور او مرتب گردد.

۴۲۸: مراد از ظهور اصغر و اكبر چيست؟

همان گونه كه براى تثبيت و جا افتادن غيبت كبرا خداوند متعال براى امام زمانعليه‌السلام غيبت صغرا را مقدر كرد تا زمينه براى غيبت كبرا فراهم گردد در مورد ظهور حضرت نيز گفته شده كه قبل از ظهور اكبر خداوند براى ايجاد آمادگى براى آن ظهور اصغرى را پيش بينى كرده است.

به اين معنا كه خداوند مدتى قبل از ظهور اكبر، سطح علمى مردم را در طبقات مختلف جامعه بالا مى برد تا براى درك عصر حضرت مهدىعليه‌السلام قابليت لازم را پيدا نمايند. اين آمادگى از دو طريق حاصل مى شود:

۱- بالا بردن شعور و آگاهى مردم نسبت به احتياج داشتن حكومت جهانى توحيدى.

۲- بالا بردن سطح علمى مردم براى پذيرش چنين حكومتى.

۴۲۹: چه عواملى زمينه ساز حكومت واحد جهانى است؟

ممكن است گفته شود با توجه به تشتت آرا و اختلاف مذاهب و تنوع حكومت ها و ناسازگارى آن ها نسبت به يكديگر تشكيل حكومت واحد جهانى ممكن به نظر نمى رسد؛ چگونه مى توان همه ميلت ها را تحت حكومت واحدى جمع كرد.

پاسخ : نه تنها تشكيل حكومت جهانى ممكن و ميسور است بلكه امرى حتمى و لازم به نظر مى رسد و علل و عوامل زيادى در زمينه سازى آن دخيل مى باشند:

۱- خطر جنگ و خونريزى كه همواره مانند كابوس وحشتناكى بر سر جوامع انسانى سايه افكنده، تنها با وحدت حكومت در سطح جهان و يكپارچگى همه امت ها بر طرف مى شود.

۲- به تصريح دانشمندان «تضاد منافع» ريشه اصلى و اولى برخوردهاى خونين و پيكارهاى سهمگين حكومت ها با يكديگر است. حال اگر بدانيم كه شعار حكومت حضرت، عدل و انصاف براى كل جامعه بشرى است همگى به سوى حكومت عدل جهانى سوق داده مى شوند.

۳- يكى ديگر از عوامل تشكيل حكومت جهانى تكامل عقول و ادراكات بشر است كه به نوبه خود مى تواند زمينه ساز حكومت جهانى گردد؛ زيرا بشر هم از ناحيه خود در راه حركت به سوى كمال و ترقى و تكامل عقلانى است و هم در هنگام ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام به كمال نهايى خود نايل مى گردد، و لذا مى توانند با يكديگر تألف كرده و به حكومت جهانى تن دهند، زيرا همه تعارض و تزاحم ها از ناحيه كم عقلى و جهل و كم خردى است.

۴۳۰: ظرفيت كلى براى ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام چيست؟

شكى نيست كه هر كار اجتماعى به آماده كردن ظرفيت هاى مناسب دارد در مورد ظهور منجى كل بشرى كه پديده اجتماعى عظيمى است احتياج به تحقق مقدمات و شرايط خاصى است؛

۱- پيشرفت دينى در ميان امت اسلامى و لو در طبقه خاصى از آنها.

۲- گسترش انحراف عمومى در بين مردم.

۳- گسترش ظلم و فساد در سطح عموم و در نتيجه دور شدن مردم از دين و متابعت از هواى نفس.

۳- پيشرفت بشر در صنعت و تكولوژى.

۵- آماده شدن ياران خاص حضرت براى نصرت و يارى او.

۴۳۱: امام زمانعليه‌السلام در ظاهر با چه سنى ظهور مى كنند؟

مطابق روايات شيعه و سنى امام زمانعليه‌السلام در حالى كه ظاهر او جوان و به سن چهل سالگى است ظهور خواهند كرد. اينك به برخى از روايات اشاره مى كنيم:

۱- ابن صباغ مالكى به سندش از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه در حديثى فرمود: «مهدى از اولاد من با سن چهل سال است ...»(۱۱۴۹) .

۲- شيخ صدوقرحمه‌الله از اباصلت هروى نقل مى كند كه گفت: به امام رضاعليه‌السلام عرض كردم: قائم شما هنگام خروج چه علامتى دارد؟ حضرت فرمود: «علامت او اين است كه او از حيث سن پير است ولى در ظاهر جوان نشان داده مى شود به حدى كه هر گاه كسى به او نظر مى افكند گمان مى كند كه او سى ساله يا كمتر است و از جمله علامات او آن است كه به مرور ايام و شب ها پير نمى شوند تا آنكه مرگ او فرا رسد»(۱۱۵۰) .

نعمانى به سندش از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «اگر قائم قيام كند مردم او را انكار خواهند كرد زيرا در حالى كه جوان رشيدى است به سوى آنها باز مى گردد...»(۱۱۵۱) .

ممكن است رواياتى كه اشاره به سن چهل سالگى دارد مقصود آن باشد كه جسد و جسم او در حد كمال است؛ زيرا بدن تا چهل سالگى به كمال رشد خود مى رسد. گر چه برخى روايات نيز به سن ۱۸ سالگى و ۵۱ سالگى اشاره كرده است ولى روايت اول از محمد بن حمير نقل شده نه از يكى از معصومينعليهم‌السلام .

و روايت دوم گر چه از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده ولى از صحت سند برخوردار نيست خصوصا آنكه هر دو روايت با روايات مستفيضى كه دلالت بر ظاهر چهل سالگى دارد مخالف است.

۴۳۲: خصوصيات جسمى امام زمانعليه‌السلام هنگام ظهور چگونه است؟

مطابق برخى از روايات سنى و شيعى امام زمانعليه‌السلام هنگام ظهور داراى صفات و خصوصيات سمى خاص است از قبيل:

۱- أجلى الجبهة:

يعنى پيشانى وسيع و عريض.(۱۱۵۲)

۲- اقنى الانف:

وسط بينى او برآمده ولى دو سوراخ آن تنگ است.(۱۱۵۳)

۳- كان وجهه كوكب درى:

گويا صورت او همانند ستاره اى درخشان است.(۱۱۵۴)

۴- اللون لون عربى:

با چهره اى گندم گون.(۱۱۵۵)

۵- افرق الثنايا:

مابين دندان هاى او باز است.(۱۱۵۶)

۶- اكحل العينين:

مژه هاى او سياه است.(۱۱۵۷)

۷- براق الثنايا:

با دندان هاى سفيد.(۱۱۵۸)

۸- اءزج الحاجبين:

با ابروانى كشيده و باريك.(۱۱۵۹)

۹- مربوع القامة:

قامتش متوسط.(۱۱۶۰)

۱۰- الجسم جسم اسرائيلى:

جسم او تنومند است.(۱۱۶۱)

۱۱- على خده الايمن خال اسود:

برگونه راست او خالى سياه است.(۱۱۶۲)

۴۳۳: آيا علايم قريب براى ظهور، با اينكه حضرت به طور ناگهانى ظهور مى كند منافات دارد؟

مطابق برخى از روايات، ظهور و قيام حضرت مهدىعليه‌السلام به طور ناگهانى خواهد بود و اين از عنايات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگير كرده و جلو تدابير آنها را گرفته و هر گونه اقدامى را بر ضد حضرت از آنها سلب كند.

طبرسى توقيعى را از ناحيه مقدسه به شيخ مفيدرحمه‌الله نقل كرده كه در آخر آن چنين آمده است: «هركس بايد كارى كند كه محبت ما را به خود جذب كرده و از كارى كه كراهت و سخط ما را بر مى انگيزد دورى كند. پس همانا امر ما يك دفعه و به طور ناگهانى اتفاق خواهد افتاد».(۱۱۶۳)

در توجيه اشكال فوق مى گوييم:

علايم قريب براى ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام همانند نداى آسمانى و فرو رفتن زمين بيدا با اهلش و ديگر علايم، براى آگاهى مخلصين و مومنان است تا از قرب ظهور آگاهى داشته باشند، و لذا ظهور براى آنها ناگهانى نخواهد بود.

آرى عنصر اتفاق و ظهور ناگهانى براى دشمنان حضرت مهدىعليه‌السلام است تا از اين غفلتى كه خداوند در آنها قرار مى دهد حضرت بتواند به مقاصد عالى خود كه همان سلطه بر ظالمان و گسترش عدل و داد است برسد.

۴۳۴: خداوند متعال چه عنايتى به جهت پيروزى حضرت مهدىعليه‌السلام هنگام ظهور انجام خواهد داد؟

مطابق روايات خداوند متعال هنگام ظهور امام زمانعليه‌السلام امدادهاى غيبى را به كمك آن حضرت خواهد فرستاد كه از آن جمله است:

۱- عنصر ناگهانى و غفلت دشمنان

مطابق روايات حضرت هنگامى ظهور مى كنند كه دشمنان همه از ظهور او غافلند و در دانش نظامى اين مطلب به خوبى روشن است كه چقدر عنصر غفلت و ناگهانى هجوم در پيروزى بر دشمن تأثير دارد.

امام زمانعليه‌السلام در توقيعى كه به شيخ مفيدرحمه‌الله فرستاد فرمود: «پس همانا امر ما به طور ناگهانى است...»(۱۱۶۴) .

۲- ايجاد رعب و وحشت

يكى ديگر از راه هاى نفوذ بر دشمن كه در علم نظامى از آن بهره گيرى فراوان مى شود ايجاد ترس و خوف و رعب در قلوب دشمن است تا از اين راه تسليم گردند.

نعمانى به سند خود از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «امر الله عزوجل ان لا تستعجل به حتى يؤ يده (الله) ثلاثة (اجناد) الملائكة و المومنين، و الرعب »(۱۱۶۵) ؛ «خداوند عزوجل امر نمود تا به آن عجله نكنى تا اينكه او - مهدىعليه‌السلام - را به سه لشكر تأیید نمايد: ملائكه، مومنين و وحشت.»

۳- جذب تمام مسلمين

يكى ديگر از تأییدات الهى در حق حضرت آن است كه به عنايت الهى از راهى قيام خود را شروع خواهد رد كه مورد اتفاق تمام مسلمانان است از جمله آنكه:

الف: ظهور خود را از مسجد الحرام شروع خواهد كرد كه مورد اتفاق تمام مسلمانان است.

ب: خطابه اى كه در مسجد الحرام هنگام ظهورش مى خواند به امور مشترك و اتفاقى بين مسلمانان اشاره دارد.

ج: قيام خود را با همان شعارهاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شروع مى كند.

د: مطالبه خون امام حسينعليه‌السلام مى كند.

۴- تأیید از جانب ملائكه

از جمله تأییدات الهى نسبت به حضرت مهدىعليه‌السلام كمك فرستادن ملائكه براى يارى حضرت و قتال به همراه حضرت بر ضد ظالمان است.

گنجى شافعى به سند خود از على بن ابى طالبعليه‌السلام در حديثى در رابطه با مهدىعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «خداوند او را به سه هزار از ملائكه يارى خواهد كرد...»(۱۱۶۶)

قندوزى حنفى از كتاب «اسعاف الراغبين» صبان نقل كرده كه در روايات فراوان آمده است كه هنگام ظهور حضرت بر بالاى سر او فرشته اى ندا مى دهد: «اين خليفه خداست او را متابعت و پيروى كنيد... و همانا خداوند متعال او را با سه هزار فرشته يارى خواهد كرد...»(۱۱۶۷) .

نعمانى به سند خود از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «خداوند متعال او - مهدىعليه‌السلام - را با سه لشكر يارى خواهد كرد: با ملائكه...»(۱۱۶۸) .

اين تأیید به نوبه خود در توجه مردم به حضرت نقش به سزايى دارد زيرا هنگامى كه مخالفان مشاهده كنند كه حضرت مشمول نصرت فرشتگان خداوند است ترس سراسر وجود آنها را فرا گرفته و پى به الهى بودن اين قيام خواهند برد و در نتيجه طوعاً و يا كرهاً خود را تسليم حضرت مى كنند.(۱۱۶۹)

۴۳۵: اولين مكانى كه حضرت در آنجا ظهور مى كند كجاست؟

مطابق روايات شيعه و اهل سنت اولين مكانى كه حضرت در آنجا ظهور مى كند بين ركن و مقام است.

سيوطى به سندش از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه فرمود: «مهدى از مدينه به سوى مكه خروج مى كند، مردم از او مى خواهند كه از ميانشان خروج كند آن گاه با او بين ركن و مقام بيعت مى كنند در حالى كه كراهت دارد...».(۱۱۷۰)

شيخ طوسى به سندش از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «گويا قائم را در روز عاشورا روز شنبه ايستاده بين ركن و مقام مشاهده مى كنم...».(۱۱۷۱)

اين اخبار به جهت كثرت و تظافر آنها قابل اثبات تاريخى است.

۴۳۶: حضرت مهدىعليه‌السلام بعد از ظهور چه عملى انجام مى دهند؟

مطابق روايات بعد از ظهور بين ركن و مقام خطبه اى خوانده، آن گاه مردم را به بيعت با خود دعوت مى نمايد:

نعمانى به سندش از جابر بن يزيد جعفى از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه در حديثى طولانى فرمود: «و قائم در آن روز در مكه است، تكيه بر بيت الحرام داده و به آن پناه مى برد. آن گاه ندا مى دهد:يا ايها الناس!....»(۱۱۷۲)

مجلسى به سندش از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «همانا او - امام زمانعليه‌السلام - به سوى مسجد الحرام به حركت در مى آيد و در آنجا كنار مقام ابراهيم چهار ركعت نماز مى گزارد و با تكيه بر حجر الاسود حمد خدا و ثناى او را به جاى آورده و يادى نيز از پيامبر كرده و بر او درود مى فرستد. آن گاه سخنى را آغاز خواهد كرد كه هرگز كسى چنين سخن نگفته است...».(۱۱۷۳)

نعمانى به سندش از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه در حديثى فرمود: «گويا بر او نظر مى كنيم در حالى كه بين ركن و مقام مردم با او بيعت مى كنند...».(۱۱۷۴)

۴۳۷: اول كسى كه با حضرت مهدىعليه‌السلام بيعت مى كند چه كسى است؟

مطابق روايات اول كسى كه با حضرت مهدىعليه‌السلام بيعت مى كند جبرئيل است.

ابان بن تغلب از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «همانا اول كسى كه با قائمعليه‌السلام بيعت مى كند جبرئيل است...».

طبرسى از ابى عبداللهعليه‌السلام نقل كرده كه در حديثى فرمود: «... پس خداوند عزوجل جبرئيل را مى فرستد تا نزد او آمده و سؤال كند، به او مى گويد: به چه چيزى دعوت مى كنى؟ قائم او را از ماهيت دعوت خبر مى دهد. جبرئيل مى گويد پس من اول كسى هستم كه با تو بيعت مى كنم. آن گاه مى گويد كف دستت را بده و آن را بر دست خود مسح مى كند...».(۱۱۷۵)

در اينكه بيعت جبرئيل به چه معنا است دو احتمال وجود دارد:

۱- معناى رمزى: به اين معنا كه مقصود از آن تأیید الهى براى حضرت است، زيرا جبرئيل بزرگترين نماينده الهى است. ولى اين معنا در صورتى صحيح است كه حمل بر معناى صريح و ظاهر آن ممكن نباشد در حالى كه چنين نيست.

۲- معناى رايج: به اين معنا كه مقصود به بيعت همان معناى رايج آن است كه مردم با خليفه و ديگران انجام مى دهند. و فايده آن دو چيز است:

الف: توجه مردم به لزوم بيعت با حضرت.

ب: تأیید حركت و قيام امام زمانعليه‌السلام .

۴۳۸: آيا جبرئيل بعد از وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عهد كرده كه برزمين نازل نشود؟

اربلى در «كشف الغمه» از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «جبرئيل نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جهت عيادت آمد و عرض كرد: سلام بر تو اى محمد اين آخرين روزى است كه به سوى دنيا فرود مى آيم».(۱۱۷۶)

و نيز از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود:((هنگامى كه وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نزديك شد... در آن هنگام جبرئيل گفت: اى محمد اين آخرين نزول من به دنيا بود...)).(۱۱۷۷)

پاسخ:

اولا : همه اين روايات مقيد به قيدى است و آن اينكه تا مادامى كه مصلحتى در بين نباشد.

ثانيا: مقصود جبرئيل آن بود كه به جهت نزول وحى ديگر بعد از وفات پيامبر نازل نمى شود، زيرا شريعت با حلت ايشان كامل خواهد شد.

ثالثا : بر فرض تعارض، روايات نزول حضرت جبرئيل و بيعت با امام زمانعليه‌السلام از حيث تعداد بيشتر بوده و از حيث سند صحيح تر است.

۴۳۹: مقصود از اصلاح امر حضرت مهدىعليه‌السلام در يك شب چيست؟

مطابق روايات شيعه و سنى خداوند متعال امر حضرت مهدىعليه‌السلام را در يك شب اصلاح خواهد كرد.

ابو بصير از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «خداوند عزوجل امر او را در يك شب اصلاح خواهد نمود».

و نيز از امام حسينعليه‌السلام نقل است كه فرمود: «قائم ما اهل بيت (كسى است كه) خداوند متعال امر او را در يك شب اصلاح و آماده خواهد نمود».

ابن ماجه از امام علىعليه‌السلام نقل كرده كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «مهدى از ما اهل بيت است كه خداوند امر او را در يك شب اصلاح و آماده خواهد نمود».(۱۱۷۸)

مقصود به اصلاح امر حضرت در يك شب آن است كه مقدمات نصر و پيروزى را در اسرع وقت و در يك شب فراهم كرده و او را مامور به ظهور خواهد نمود و اولين اقدامى كه براى او خواهد نمود اجتماع اصحاب خاص آن حضرت است.

ولى چيزى كه باقى مى ماند اينكه چگونه امر حضرت در يك شب اصلاح و آماده مى شود در حالى كه طابق روايات گروهى همانند جيش سفيانى و دجال و ديگران به مبارزه با او خواهد پرداخت.

پاسخ:

اولا : ممكن است مقصود از يك شب كه در روايات آمده كنايه از سرعت اصلاح امر امام زمانعليه‌السلام اشد.

ثانيا : ممكن است مقصود از اصلاح امر حضرتعليه‌السلام پيروزى در يك شب باشد.

ثالثا : ممكن است مقصود از اصلاح امر حضرت تنها مقدمه سازى براى اعلان ظهور باشد گر چه پيروزى هايى به طول انجامد.

رابعا : از آنجا كه معارضه با مخالفان به سرعت و با اعجاز انجام مى گيرد، لذا تعبير به يك شب شده است.