موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات0%

موعود شناسی و پاسخ به شبهات نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده: علی اصغر رضوانی
گروه:

مشاهدات: 27815
دانلود: 3202

توضیحات:

موعود شناسی و پاسخ به شبهات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 534 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27815 / دانلود: 3202
اندازه اندازه اندازه
موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده:
فارسی

۴۷۷: آيا در دولت حضرت مهدىعليه‌السلام جز مسلمان روى زمين باقى نمى ماند؟

از برخى روايات استفاده مى شود كه در عصر دولت حضرت مهدىعليه‌السلام جز مسلمان احدى روى زمين باقى نمى ماند.

ابن بكير مى گويد: از حضرت ابوالحسنعليه‌السلام تفسير آيه شريفه( وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ) را سؤال كردم، فرمود: «انزلت فى القائم عليه‌السلام اذا خرج فى اليهود و النصارى و الصابئين و الزنادقه و اهل الردة و الكفار فى شرق الارض و غربها، فعرض عليهم الاسلام، فمن اسلم طوعا امره بالصلوة و الزكوة و ما يؤ مر به المسلم و يجب لله عليه، و من لم يسلم ضرب عنقه حتى لا يبقى فى المشارق و المغارب اءحد الا وحد الله »(۱۲۴۳) ؛ «آيه مذكور در شأن قائم نازل شده است، وقتى آن جناب ظاهر شود دين اسلام را بر يهود و نصارا و صابئين و كفار شرق و غرب عرضه مى دارد، پس هر كس با ميل و اختيار اسلام بياورد او را به نماز و زكات و ساير واجبات امر مى كند، و هر كس از قبول اسلام سرباز زند، گردنش را مى زند، تا آنكه در شرق و غرب زمين جز موحد و خداپرست كسى باقى نمى ماند...».

ولى با مراجعه به روايات ديگر پى خواهيم برد كه يهود و نصارا تا روز قيامت باقى خواهند ماند:

ابو بصير مى گويد: به امام صادقعليه‌السلام عرض كردم كه صاحب الامر با اهل ذمه، يهود و نصارا چه خواهد كرد؟ فرمود: «...يسالمهم كما سالمهم رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و يؤ دون الجزية عن يدوهم صاغرون ...»(۱۲۴۴) ؛ «مانند پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با آنان مصالحه مى كند، آنها هم با كمال تواضع و خوارى جزيه مى دهند.»

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «صاحب امر، مهدى ناميده شده به جهت آنكه تورات و ساير كتاب هاى آسمانى را از غارى كه در انطاكيه واقع شده خارج مى كند و بين اهل تورات به تورات و اهل انجيل به انجيل و اهل زبور به زبور و اهل قرآن به قرآن حكم خواهد كرد».(۱۲۴۵)

از آنجا كه اين دسته روايات كه دلالت بر بقاى يهود و نصارا تا روز قيامت دارد با ظاهر آيات قرآن مطابق است، لذا آن را بر طايفه اول از روايات مقدم مى داريم.

خداوند متعال مى فرمايد: «و من الذين قالوا انا نصارى اخذنا ميثاقهم فنسوا حظا مما ذكروا به فاءغرينا بينهم العداوة و البغضاء الى يوم القيامة »(۱۲۴۶) ؛ «و ما از كسانى كه ادعاى نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم، پس قسمتى از پندهاى ما را فراموش نمودند ما هم دشمنى و كينه را تا قيامت در بينشان انداختيم.»

و نيز مى فرمايد: «اذ قال الله يا عيسى انى متوفيك و رافتعك الى و مطهرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامة »(۱۲۴۷) ؛ «يادآور زمانى را كه خداوند فرمود: اى عيسى! همانا من تو را گرفته و به سوى خويش برآورم و از كفار دورت نمايم و پيروانت را تا قيامت بالا دست و مسلط بر كفار گردانم.»

از اين آيات و آيات ديگر استفاده مى شود كه يهود و نصارا تا روز قيامت باقى خواهند ماند، هر چند ممكن است در اقليت باشند و بدون آنكه صاحب اختيار و اقتدار گردند، در پناه دولت اسلامى جان و مال و آبرو و ناموس آنها محفوظ باشد.

در آيه اخير دو نكته قابل توجه است:

۱- اينكه مقصود به «توفى در آيه اخذ به قوت و تمام است نه مرگ آن گونه كه علامه طباطبايىرحمه‌الله از اهل لغت نقل كرده است.»

۲- مقصود از متابعين حضرت عيسىعليه‌السلام كه بر كفار تفوق داده شده اند كسانى هستند كه در زمان آن حضرت و بعد از ايشان در خط توحيد بوده و بعد از ظهور اسلام از پيامبر آن يعنى حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پيروى كرده اند.

۴۷۸: در عصر ظهور كدامين مذهب حاكم است؟

شكى نيست كه اسلام آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به عنوان«خاتم النبيين » توصيف كرده، آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤ ال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين مذهب از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟

پاسخ : مطابق آيات و روايات فراوان دين حاكم در عصر ظهور دين اسلام است(۱۲۴۸) ، ولى با ضميمه كردن اين آيات به آيه اكمال پى مى بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان مذهب تشيع است.

خداوند متعال مى فرمايد:( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ) (۱۲۴۹) ؛ «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.»

در آن روز چه اتفاق افتاده است كه خداوند به سبب آن دين خود را بر مردم كامل كرده و نعمت را بر آنان تمام نموده است و اسلام را همراه با آن پذيرفته است؟

كليد فهم اين سؤال ها بررسى شان نزول آيه و روشن شدن مصدق كلمه«اليوم » در آيه شريفه است.

با مراجعه به روايات و بيان مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شان نزول آيه قضيه اى است كه در غدير خم روز هيجدهم ذى حجه اتفاق افتاده است. در آن روز پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دست حضرت علىعليه‌السلام را بلند كرده و او را به عنوان امام و خليفه و جانشين بعد از خود معرفى كرده است.

پس دين مرضى خداوند در عصر ظهور كه بر همه اديان غالب خواهد شد همان دينى است كه در مذاهب تشيع يعنى پيروى از امام علىعليه‌السلام و يازده امام معصوم از فرزندان او متبلور شده است.

لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد:( ...وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ ...) (۱۲۵۰) ؛ «و دينى را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود.»

اين دين پسنديده همان دينى است كه در روز غدير خم با خط ولايت مستدام است.

۴۷۹: حضرت مهدىعليه‌السلام بعد از ظهور با انحرافات فكرى چگونه برخوردار خواهد كرد؟

يكى از مشكلاتى كه امام مهدىعليه‌السلام با آن روبه رو مى شود مشكل انحراف ها و برداشتها و تفسيرهاى نادرستى است كه در راه و روش هاى دين خدا و اصول و فروع احكام الهى پديد آمده و قرن ها در ذهن جامعه اسلامى نفوذ و رسوخ كرده است.

اين موضوع، مانع عظيمى بر سر راه امام مهدىعليه‌السلام است؛ زيرا كفر و كافر به سلاحى مجهز نيست و انسان بى اعتقاد، حقى را به نام اسلام واژگون نياموخته است و براى او اصل يا اصولى را نادرست تفسير نكرده و چيزى را به شكل انحرافى و نادرست به نام دين خدا در ذهن مردم جاى نداده است و آيه يا حديثى را به راءى و دلخواه خويش معنى نكرده است...

اين كار آسانى است، ليكن با مسلمان و مدعى خداشناسى كه تعاليم دين يا بخش هايى از آن را به گونه اى انحرافى آموخته و معناى بسيارى از احاديث و آيات قرآنى را برعكس فهميده است و... چگونه مى توان روبه رو شد؟ و چه سان مى توان به اين طبقه فهماند كه اين افكار و انديشه ها و تفسير و تاويل ها كه آنان و جامعه و پيشوايان و مبلغان مذهبى ايشان به نام دين آموزش داده اند و سال ها بلكه قرن ها گفته و تكرار كرده اند دين خدا نيست؟

در اين جا مشكلاتى روى مى دهند كه در مورد كافران و بى اعتقادان وجود ندارد؟

اين جريان يكى از موانع بزرگ بر سر راه امام مهدىعليه‌السلام است، زيرا در اين جريان امام تنها با توده هاى ناآگاه رو در رو نيست، بلكه عاملين اصلى توجيه ها و تاويل ها و انحراف ها و تحريف ها نيز پشت سر آنان قرار دارند و همواره به تحريك افكار و فتنه گرى مشغول اند. عاملان اصلى بر عكس تفسير كردن قرآن و حديث از سه جريان تشكيل مى شوند:

۱- روحانيان دنيادار و وابسته.

۲- سرمايه داران و اشراف.

۳- حكومت هاى به ظاهر اسلامى.

شايد بخشى از برنامه هاى كشتار گسترده و فراگير امام مهدىعليه‌السلام در جامعه هاى اسلامى در اين ارتباط باشد و به اين علت باشد كه مسلمانان به حربه اسلام انحرافى كه در حقيقت ضد اسلام است به جنگ با امام بر مى خيزند و امام ناگزير با قاطعيت با آنان روبه رو مى شود، البته در صورتى كه از افكار و انديشه هاى نادرست خويش دست بر ندارند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ان قائمنا اذا قام استقبل من جهلة الناس اشد مما استقبله رسول الله من جهال الجاهلية. قلت: و كيف ذلك؟ قال أن رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أتى الناس و هم يعبدون الحجارة والصخور و العيدان و الخشب المنحوتة و ان قائمنا اذا قام اتى الناس وكلهم يتاول عليه كتاب الله و يحتج عليه به ...»(۱۲۵۱) ؛ «آزارى كه قائم به هنگام رستاخيز خويش از جاهلان آخرالزمان بيند بسى سخت تر است از آن همه آزار كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از مردم جاهليت ديد. راوى مى گويد: گفتم اين چگونه مى شود؟ امام فرمود: پيامبر به ميان مردم آمد در حالى كه ايشان سنگ و صخره و چوب و تخته هاى تراشيده را مى پرستيدند و قائم ما كه قيام كند مردمان همه از كتاب خدا براى وى دليل مى آورند و آيه هاى قرآن را تاويل و توجيه مى كنند.»

مشكل امام زمانعليه‌السلام مشكل توده هاى جاهل و نادانى است كه در دوران عمر خود گرفتار بدآموزى هاى گسترده در تعاليم دين بوده اند و به رهبرى و راهنمايى تزويرگران عالم نما از سر جهل رو در روى امام و منجى خويش مى ايستند و با تحريك مدعيان دروغين علم دين با امام بر حق به ستيز بر مى خيزند، و درگيرى با حربه تاويل قرآن خواهد بود.

كوشش امام و رسالت او تطبيق دست و دقيق تعاليم قرآن بر مسائل حيات بشرى و مشخص كردن حد و مرزهاى تعاليم واقعى احكام است.

۴۸۰: آيا حكومت امام مهدىعليه‌السلام نژادى است؟

گر چه برخى اديان منحرف و آيين هاى شبه دينى، معتقد به برترى برخى عناصر و انسان ها بر برخى ديگرند، لكن مطابق ادله اى كه به آنها اشاره خواهيم كرد در حكومت و دولت حضرت مهدىعليه‌السلام نژادپرستى جايگاهى ندارد:

۱- دعوت حضرت بر اساس احكام اسلامى است، و مى دانيم كه اسلام به طور صريح نژاد پرستى را نفى مى كند، آنجاكه مى فرمايد:( يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ) (۱۲۵۲) ؛«اى مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را از تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (ولى) گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».

اسلام دين عموم مردم در عصر ظهور است و اختصاص به قوم و دسته خاصى ندارد، خداوند مى فرمايد: «و ما أرسلناك الا كافة للناس بشيرا و نذيرا ولكن اكثر الناس لا يعلمون »(۱۲۵۳) ؛ «ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا بشارت دهى و بترسانى ولى بيشتر مردم نمى دانند».

اسلام ملاك هاى جديدى را براى برترى جويى قرار داده است كه هيچ ارتباطى با نژادپرستى و عنصريت دارد:

الف:علم :( قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ) (۱۲۵۴) ؛ «بگو آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند يكسانند؟ تنها خردمندان متذكر مى شوند.»

ب:تقوا :( إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ) (۱۲۵۵) ؛ «همانا گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.»

ج:جهاد :( لَّا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ...) (۱۲۵۶) ؛ «(هرگز) افراد با ايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى از جهاد بازنشستند با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان [ترك كنندگان جهاد] برترى مهمى بخشيده...».

۲- دعوت حضرت مهدىعليه‌السلام و دولت او جهانى است و اين نوع دعوت با نژادپرستى سازگارى ندارد.

۳- مطابق برخى از روايات دولت حضرت مهدىعليه‌السلام دولتى متعادل و مخالف با نژادپرستى است.

الف: رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه حكم حضرت بر عرب شديد است.(۱۲۵۷) و اگر قرار بر حكومت نژادپرستى باشد اين روايات متضافره بى معنا خواهد بود.

ب: رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه اصحاب خالص حضرت از نژادهاى مختلف و از كشورهاى مختلف هستند.

شيخ طوسى از ابى بصير از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه درباره اصحاب قائمعليه‌السلام فرمود: «سيصد و سيزده نفر مرد به عدد اهل بدر از مكان هاى مختلف به سوى او مى آيند».(۱۲۵۸)

مطابق برخى از روايات حضرت به سيره رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عمل خواهند نمود. و مى دانيم كه سيره رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نفى هر گونه نژادپرستى بوده است.

۴۸۱: آيا نوع حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام همانند ساير حكومت ها است؟

مى توان به طور جزم ادعا كرد كه نوع حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام شبيه هيچ يك از كومت هاى موجود در دنيا نيست زيرا:

اولا : حضرت مهدىعليه‌السلام قرار است در عصر ظهورش اسلام را به تمام معنا به عنوان برنامه حكومتى عادل پياده كند، و مى دانيم كه برنامه هاى اسلامى با هيچ يك از نظام هاى حكومتى جهان مطابقت و شابهت كامل ندارد.

ثانيا : اساس و بنياد حكومت هاى رايج در دنيا بر ظلم و تعدى استوار است حتى حكومت دموكراسى كه بر اساس راى اكثريت استوار است در آن ظلم به اقليتى است كه حاكم و حكومت او را نپذيرفته است، در حالى كه امام زمانعليه‌السلام يكى از اهداف اصلى حكومتش برچيدن ظلم و بى عدالتى و گسترش دل و داد در سطح كل جامعه است.

ثالثا : همه نظام ها و قوانين موجود در جهان بر ماديت و اسقاط عنصر الهى در امور استوار است خواه به صراحت تصريح كرده باشند همانند ماركسيست ها يا ضمنا همانند هر حكومتى ديگر، در حالى كه نظام حكومتى حضرت مهدىعليه‌السلام بر پايه معنويت و ربط انسان به خدا و تربيت جسم و روح استوار ست. لذا تمام قوانين حكومت حضرت قوانين الهى خواهد بود.

رابعا : حكومت امام زمانعليه‌السلام نوع حكومتى است كه تمام خواسته هاى مادى و معنوى بشر را كه در دوره هاى قبل و حكومت هاى پيشين برآورده نشده است تامين خواهد كرد و مردم را از ياءس و نااميدى كه از ناكامى حكومت هاى پيشين پديد آمده برطرف مى سازد.

و لذا در روايات آمده است: «همانا دولت ما آخرين دولت است و براى هيچ اهل بيتى دولتى نيست جز آنكه قبل از ما مالك حكومت خواهند شد تا اينكه وقتى كه سيره ما را ديدند نگويند: اگر ما مالك شده بوديم به مثل همين روش عمل مى كرديم. و آن است گفتار خداوند متعال:( الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ ) .(۱۲۵۹)

۴۸۲: امام زمانعليه‌السلام در مقابله با ستمگران و اجراى حدود و احكام الهى چگونه رفتارى دارند؟

امام مهدىعليه‌السلام در راه و روش خويش سازش ناپذير است و در اجراى حدود و احكام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعيتى خدايى دارد. چشم پوشى و مسامحه اى در راه و روش او نيست.

از ملامت ملامت گران نمى هراسد، از هيچ مقام و قدرتى نمى ترسد و بدون هيچ گونه ملاحظه اى تبهكاران را كيفر مى دهد.

قاطعيت، خصلت همه رهبران راستين الهى است و در امام مهدىعليه‌السلام اين خلصت در حد اوج و كمال است و معيار پاك سازى اجتماعات بشرى همين است.

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «قائم قيام مى كند... بر اعراب سختگير است و راه و روش او شمشير بوده و در راه اجراى برنامه هاى الهى از ملامت ملامت گران بيم نمى كند».(۱۲۶۰)

امام كاظمعليه‌السلام فرمود: «خداوند براى دوازدهمين امام از خاندان ما هر دشوارى را آسان مى گرداند و به دست او هر جبار سرسختى نابود مى شود و هر شيطان سركشى هلاك مى گردد».(۱۲۶۱)

۴۸۳: آيا در عصر ظهور، زندگى بشر سامان مى يابد؟

در زيارت نامه ها و رواياتى كه درباره حضرت مهدىعليه‌السلام و عصر ظهور رسيده به زندگى اصيل و درست انسان در پرتو فروغ جاودانه تعاليم امام مهدىعليه‌السلام اشاره رفته است.

در زيارتى درباره حضرت مهدىعليه‌السلام مى خوانيم: «... السلام على ربيع الانام و نضرة ال ايام...»(۱۲۶۲) ؛ «... سلام بر بهاران زندگى مردمان و طراوت روزگاران...».

امام حسينعليه‌السلام فرمود؛ «منا اثنى عشر مهديا ...و آخرهم التاسع من ولدى و هو القائم بالحق يحيى الله به الارض بعد موتها ...»(۱۲۶۳) ؛ «در خاندان ما دوازده مهدى است... آخر آنان نهمين فرزند من است كه به حق قيام كند و خداوند، زمين مرده را با به دست او زنده كند...».

امام صادقعليه‌السلام در تفسير آيه( اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ...) فرمود: «يعنى خداوند زمين را با عدل قائم در رستاخيز ظهور او زنده مى گرداند پس از آنكه از ستم فرمانروايان ضلالت مرده باشد...»(۱۲۶۴)

۴۸۴: سرلوحه برنامه هاى حضرت مهدىعليه‌السلام چيست؟

گسترش عدالت در سراسر گيتى در راس آرمان هاى انقلاب امام مهدىعليه‌السلام قرار دارد و از هدف هاى اساسى آن تحول عظيم جهانى است، چنان كه اين اصل از نخستين هدف ها و اصلى ترين برنامه هاى همه پيامبران بوده است، كه در گذشته تاريخ، اجتماعات و مردمان را بدان فرا خوانده اند و در راه تحقق آن فداكارى هاى فراوان كرده اند. مى توان گفت بيشترين درگيرى و مبارزه پيامبران بر سر اجراى عدالت بوده است....

امام زمانعليه‌السلام در برابر طبقات آگاه و عالمان و روشنفكرانى كه بخواهند به گونه اى در برابر اجراى عدالت بايستند مقاومت مى كند، و با كسانى كه با توجيه كلام خدا و تأويل آيات قرآن كريم، قصد تضعيف مبانى انقلاب او را دارند درگير مى شود و آنان را از جلو راه انقلاب بر مى دارد.

«عدل» به معناى رعايت دقيق حق و حقوق مردم و برابرى همه آنها در برخوردارى از حقوق و منافع مشروع و معقول خويش است، چنان كه «ظلم» زير پا نهادن حق و حقوق ديگران و نابرابرى و تبعيض است.

عدالت، زمينه حيات اجتماعى تنها در بخش ويژه اى از جامعه نيست بلكه در همه ابعاد حيات فردى و اجتماعى عامل اصلى حيات و زندگى انسان، اصل عدالت و عدل است. عدل حيات زندگى است و زندگى بى عدالت مرگى است كه حيات پنداشته مى شود.

امام حسينعليه‌السلام فرمود: «لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتى يخرج رجل من ولدى فيملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما. كذلك سمعت رسول الله يقول »(۱۲۶۵) ؛ «اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را دراز گرداند تا مردى از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد بيا كند آن گونه كه از ستم و بيداد آكنده باشد. اين چنين از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيدم.»

امام زمان در لحظات نخستين پس از تولد دهان به سخن گشود و عرض كرد: «...اللهم انجز لى ما وعدتنى و اتمم لى امرى و ثبت و طاءتى و املا الارض بى عدلا و قسطا »(۱۲۶۶) ؛ «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادى وفا كن و امر مرا به كمال برسان و گام هاى مرا استوار بدار و زمين را به دست من آكنده از عدل و داد ساز.»

امام علىعليه‌السلام درباره عصر ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام مى فرمايد: «...لينزعن عنك قضاة السوء و ليقبضن عنكم المراضين و ليعزلن عنكم امراء الجور و ليطهرن الارض من كل غاش »(۱۲۶۷) ؛ «... امام مهدىعليه‌السلام قاضيان زشت كار را كنار مى گذارد و دست سازشكاران را از سرتان كوتاه مى كند و حكمرانان ستم پيشه را عزل مى نمايد و زمين را از هر نادرست و خائنى پاك مى سازد.»

۴۸۵: چه عواملى در موفقيت حضرت مهدىعليه‌السلام در گسترش عدل تأثيرگذار است؟

اگر بخواهيم راز و رمز موفقت آن حضرت را در پياده كردن حكومت عدل در پهنه زندگى بشر ترسيم كنيم مى توان گفت كه در آن روز هم فاعليت فاعل تام است و هم قابليت محل تكميل شده است؛ زيرا در نظام امامت كه عهده دار اجراى حق و عدالت است، شخص امام كه در رأس آن قرار دارد نمونه و الگوى اعلا و نمايش عملى و تجسم ظهور تمام برنامه هاى اسلامى و تعليمات آن و نسخه سعادت بخش جامعه بشرى است. در اين نظام، هم قوانينى كه اساس عمل است به عدل حق و برقرارى توازن و تعادل نظر دارد و هم حاكم و نظام حكومت و قوه مجريه اى كه اجراى اين قوانين را بر عهده دارد از طريق عدل منحرف نمى شود.

عامل ديگر براى موفقيت حضرت مهدىعليه‌السلام در گسترش عدل در جامعه تكامل عقول بشر در آن عصر است. كسانى با عدل و داد درگيرند كه عقلشان كامل نيست و وقتى مردم از لحاظ عقل ضعيف باشند زير بار حكومت عدل نمى روند؛ زيرا طبق احاديث عدل از جنود عقل به شمار مى آيد و جور از جنود و لشكريان جهل.(۱۲۶۸)

لذا در روايتى از امام باقرعليه‌السلام مى خوانيم: «اذا قام قائمنا وضع الله يده على روؤس العباد فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم »(۱۲۶۹) ؛ «هنگامى كه قائم ما قيام كند خداوند دستش را بر سر بندگانش مى گذارد و بدين وسيله عقول آنها كامل و افكارشان را پرورش مى دهد.»

بنابراين، عصر حضرت مهدىعليه‌السلام به جهت تكامل عقولشان و نيز عظمت نظام امامت به سرعت تمام پذيراى حكومت آن حضرت خواهند بود.

۴۸۶: سيره عملى و روش شخصى حضرت مهدىعليه‌السلام بعد از ظهور چگونه است؟

امام مهدىعليه‌السلام مانند همه پيامبران و رهبران راستين و شايسته الهى بسيار ساده زيست است لباس هاى درشت و كم بها مى پوشد خوراك خشك و ناگوار مى خورد، و...؛ زيرا رهبرى جامعه انسانى چنين سيره و روشى را نيز لازم دارد و در فكر آسايش خلق بودن و لحظه اى براى آنان نياسودن، شرط اصلى آن است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ما تستعجلون بخروج القائم فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب »(۱۲۷۰) ؛ «به چه جهت درباره خروج قائم عجله داريد؟ به خدا سوگند! او جامه اى درشت مى پوشد و خوراك خشك و ناگوار مى خورد...».

۴۸۷: وضعيت امنيت اجتماعى در عصر ظهور چگونه است؟

امنيت اجتماعى، امنيت در بخش هاى گوناگون زندگى اجتماعى را شامل مى شود. يعنى امنيت در بخش هاى اقتصادى، سياسى، دفاعى، فرهنگى و غيره. امنيت اجتماعى زمينه همه فعاليت هاى درست و مفيد اجتماعى و شرط لازم رشد و تكامل فرد و جامعه است.

امام مهدىعليه‌السلام پديدآورنده امنيت اجتماعى است، امنيتى كه بشريت در تمام دوران تاريخ خود مانند آن را نديده است.

امام صادقعليه‌السلام در تفسير آيه( وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ...) (۱۲۷۱) ، فرمود: اين آيه درباره قائم و يارانش نازل شده است.

۴۸۸: در عصر ظهور، رشد عقلى و تكامل علمى انسان چگونه است؟

نقش اصلى دعوت پيامبران در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و ايمان از شاخه هاى دانايى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به انسان ها راه و رسم زندگى هدف و نتيجه آن را مى آموختند.

از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان رشد و تكامل معرفت و شناخت اوست بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگار دانش هاى راستين و پيروزى خرد بر مجهولات فرا رسد. از اين رو در دوران ظهور كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، شناخت انسان به تكامل نهايى مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد.

در دوران امام زمانعليه‌السلام همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، و بشريت در تلاش اعصار و قرون به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف نگر و حقيقت بين او پوشيده نيست و هدف او پرده بردارى از حقايق و مجهولات است و تا سرحد امكان و توان انسان ها، آنان را به اوج تكامل علمى مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى حضرت مهدىعليه‌السلام است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد.

۱- با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات پايه هاى خداشناسى استوار مى گردد.

۲- گسترش شناخت و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «...تاسعهم قائمهم الذى يملا الله عزوجل به الارض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها ...»(۱۲۷۲) ؛ «نهمين از آنان قائم است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [ زندگى ] را نورانى و روشن مى كند و از عدل مى آكند، پس از (دوران) ظلم و علم و دانايى را فراگير مى سازد پس از (دوران) جهل و نادانى...».

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «اذا قام قائمنا وضع يده على روؤس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به احلامهم »(۱۲۷۳) ؛ «قائم ما به هنگام رستاخيز خويش نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز دهد و خردها و دريافت هاى خلق را به كمال رساند.»

۴۸۹: عصر ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام از حيث رشد تربيتى چگونه است؟

تكامل تربيت و بلوغ روحى انسان از جمله برنامه هاى مهم قيام امام مهدىعليه‌السلام است. حضرت برنامه خود را از اين نقطه زيربنايى آغاز مى كند تا برنامه هاى ديگر او به شايستگى انجام يابد و زمينه ها و شرايط و عوامل اصلى صلاح، شايستگى، بسامانى، رفاه، عدالت، دادگرى، قانون شناسى، تعهد پذيرى، مهرورزى، محبت، ايثار و فداكارى در سطح جامعه ها پديدار گردد.

امام علىعليه‌السلام فرمود: «...و لو قد قام قائمنا لذهبت الشحنآء من قلوب العباد ...»(۱۲۷۴) ؛ «چون قائم ما قيام كند كينه ها از دل ها بيرون رود.»

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «اذا قام قائمنا وضع يده على روؤس العباد... و اكمل به اخلاقهم »(۱۲۷۵) ؛ «هنگامى كه قائم ما رستاخيز كند دستش را بر سر مردم مى گذارد... و اخلاق آنان را تكامل بخشد.»

۴۹۰: حضرت مهدىعليه‌السلام در تقسيم اموال چگونه رفتار خواهد كرد؟

از جمله برنامه هاى حضرت مهدىعليه‌السلام اجراى اصل مساوات است. اين اصل در آيات قرآن و احاديث پيامبر اكرم و امامان معصومعليهم‌السلام فراوان مورد تاكيد قرار گرفته و ابعاد و جوانب آن شكافته شده و تبيين گشته است.

درباره دوران ظهور و تحقق اصل مساوات و گسترش برادرى و برابرى در سراسر اجتماعات احاديثى رسيده است كه از بيان و محتواى آنها مى توان كشف كرد كه در دوران امام زمانعليه‌السلام مساوات اجتماعى در سطحى بسيار عالى عينيت مى يابد كه شايد چگونگى آن و فراگيرى و عمق نفوذ آن در اين روزگاران براى ما- با ذهنيت هاى موجود - پذيرفتنى نباشد.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «ابشركم بالمهدى يبعث فى امتى... يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض يقسم المال صحاحا. فقال له رجال: و ما صحاحا؟ قال: التسوية بين الناس »(۱۲۷۶) ؛ «به مهدى بشارتتان مى دهم او از ميان امت من برانگيخته مى شود... ساكنان آسمان و زمين از او خشنود خواهند بود. او مال را درست تقسيم مى كند. مردى پرسيدن درست چيست؟ فرمود: ميان همه به طور مساوى.»