موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات0%

موعود شناسی و پاسخ به شبهات نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده: علی اصغر رضوانی
گروه:

مشاهدات: 27607
دانلود: 3166

توضیحات:

موعود شناسی و پاسخ به شبهات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 534 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 27607 / دانلود: 3166
اندازه اندازه اندازه
موعود شناسی و پاسخ به شبهات

موعود شناسی و پاسخ به شبهات

نویسنده:
فارسی

۴۹۱: وضعيت مردم در عصر ظهور از حيث رفاه اقتصادى چگونه است؟

از برنامه ها و اقدام هاى امام مهدىعليه‌السلام پديد آوردن رفاه اقتصادى در سطح كل جامعه بشرى است. بخش عظيم و مهمى از مسائل عقب ماندگى و وابستگى و كمبود مواد غذايى به دو عامل بستگى دارد كه با يكديگر ارتباط دارند:

۱- نظام اقتصادى استعمارگر حاكم بر جهان.

۲- نظام سياسى حاكم بر جامعه كه همواره به زيان ملت هاى خود گام بر مى دارند.

در رستاخيز ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام اين بندها و دام ها از سر راه برداشته مى شود و عوامل سلطه بر فكر و فرهنگ و اقتصاد و سياست جهانى و كشورها نابود مى گردد.

احاديث درباره رفاه اقتصادى دوران ظهور بسيار است و شايد از جمله مسائلى باشد كه بيشترين تاكيد بر آن شده است، و شايد پس از اصل عدالت دومين موضوعى باشد كه در آن دوران در جامعه پديد مى آيد. و اين دو با يكديگر پيوندى ناگسستنى دارند؛ زيرا كه اجراى عدالت براى از ميان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه آكل و ماكول است تا اقويا حق ضعيفان را نخورند و آنان را محروم نسازند. بنابراين، رفاه اقتصادى براى همه با اجراى اصل عدالت اجتماعى و بر پايى قسط قرآنى امكان پذير است، بلكه رفاه و بى نيازى از ميوه هاى درخت تناور عدل است و امام با تحقق بخشيدن به اصول دادگرى و عدالت اجتماعى همگان را به زندگى درست و سازمان يافته مى رساند.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: «ان قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربها،... و يطلب الرجل منكم من يصله بماله و ياخذ من زكاته لا يوجد احد يقبل منه ذلك. استغنى الناس بما رزقهم الله من فضله »(۱۲۷۷) ؛ «هنگام رستاخيز قائم ما، زمين با نور خدايى بدرخشد و شما به جست و جوى اشخاصى بر مى آييد كه مال يا زكات بگيرند، و كسى را نمى يابيد كه از شما قبول كند و مردمان همه به فضل الهى بى نياز مى گردند.»

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «امت من در زمان مهدىعليه‌السلام به نعمت هايى دست يابند كه پيش از آن و در هيچ دوره اى دست نيافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمين روييدنى را در دل خود نگاه ندارد».(۱۲۷۸)

در حديثى ديگر پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «... خداوند براى قائمعليه‌السلام گنج ها و معادن زمين را آشكار مى سازد...».(۱۲۷۹)

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «...تطوى له الارض... فلا يبقى فى الارض خراب الا قد عمر ...»(۱۲۸۰) ؛ «... زمين براى قائم ما در هم پيچيده مى شود و... در زمين جاى ناآبادى باقى نمى ماند...».

همچنين امام باقرعليه‌السلام فرمود: «و تظهر له الكنوز ...»(۱۲۸۱) ؛ «... براى قائم ما گنج ها آشكار مى گردد...».

۴۹۲: كثرت اموال در عصر ظهور از چه راهى حاصل مى شود؟

در مورد سوال فوق چند احتمال وجود دارد:

۱- اينكه كثرت اموال در دست مردم از راه معجزه و به بركت وجود امام زمانعليه‌السلام در ميان مردم اشد. اين احتمال از جهاتى قابل مناقشه است:

اولا : اين نظريه خلاف قانون معجزات است، زيرا قرار نيست كه همه كارها با معجزه صورت پذيرد. سعادت نسان كه عصر ظهور زمينه ساز آن است در اين است كه از راه طبيعى به كمال خود برسد.

ثانيا : سياق روايات در اين باب به تشكيل نظامى اقتصادى عادل اشاره دارد كه بشر مى تواند در پرتو آن درآمد كافى و وافر داشته باشد. و اين معنا با اعجاز سازگارى ندارد.

۲- اينكه وفور مال و نعمت ها به جهت گسترش زراعت و كشاورزى و تجارت است، گر چه الطاف خداوند متعال نيز در توفير اين گونه نعمت ها موثر است.

۳- اينكه توفير مال به جهت دسترسى و سيطره بر بانك هاى بزرگ در عالم باشد، به جهت آن كه بيشتر اموالى كه در آنها نهفته اند غصبى و حرام و نامشروع است، لذا حكومت عدل جهانى آنها را به طور مساوات بين مردم تقسيم مى كند.

۴۹۳: در عصر ظهور وضع مساجد چگونه خواهد بود؟

در دوران ظهور دين و مذهب به سوى هدف اصلى هدايت مى شود و جهت گيرى و حركت مذهبى در راه سعادت و رفاه و تعالى انسان قرار مى گيرد، و از قشرى گرى و سطحى نگرى و تجمل گرايى زايد - كه كار مذاهب باطل يا منحرف است - دور مى گردد.

از اين رو امام مهدىعليه‌السلام در آغاز رستاخيز خويش به پيرايش و آبادى ها از مظاهر تجمل گرايى ها و مصرف زدگى ها به ويژه در سازمان ها و موسسات مذهبى مى پردازد. امام همه امكانات و نيروها را صرف هدف هاى اصلى مذهب مى كند؛ يعنى برپايى عدالت و رفاه عمومى و نجات انسان ها از چنگال اهريمنى ظلم و محروميت براى تحقق اين آرمان ها به ضرورت تزيين معابد و مساجد و ظاهرسازى هاى بى محتوا و تشكيلات عريض و طويل به نام مذهب و دين ممنوع مى گردد و همه مظاهر اين گونه معابد ويران مى شود و معابد به صورت ساده و بى آرايش و دور از هر گونه تزيين و تجمل در مى آيد.

عمر بن جميع از امام باقرعليه‌السلام سؤال كرد: نماز گزاردن در مساجدى كه نقش و نگار دارد (آيينه كارى، كاشى كارى و تزيينات دارد) چگونه است؟ امام فرمود: «اكره ذلك و لكن لا يضركم اليوم و لو قد قام العدل لرايتم كيف يصنع فى ذلك »(۱۲۸۲) ؛ «اين كار را خوش ندارم و در اين روزگار اين موضوع ضررى براى شما ندارد، ليكن اگر عدالت حاكم گردد خواهيد ديد كه در اين امور چگونه عمل مى كند.»

۴۹۴: آيا حضرت مهدىعليه‌السلام بعد از ظهور مسجد الحرام و مسجد النبى را تغيير خواهد داد؟

كلينى و مفيد با سند خود از ابو بصير و او نيز از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «ان القائم عليه‌السلام اذا قام رد البيت الحرام الى اساسه و مسجد الرسول الى اساسه ...»(۱۲۸۳) ؛ «هنگامى كه قائم قيام كند مسجد الاحرام را به اساس خود باز مى گرداند و نيز مسجد نبوى را به اساس خود باز مى گرداند...».

پاسخ:

۱- شيخ مفيد اين روايت را مرسلا از ابى بصير نقل كرده و كلينى نيز با اين سند آن را نقل نموده است:احمد بن محمد، عمن حدثه، عن محمد بن الحسين عن وهيب بن حفص عن ابى بصير...؛ و معلوم است كه سند ارسال دارد زيرا راوى از محمد بن حسين مشخص نيست.

شيخ طوسىرحمه‌الله نيز در كتاب«الغيبة » ۱۲۸۴) حديث فوق را نقل كرده ولى در سند آن على بن ابى حمزه بطائنى است كه از سردمداران واقفى ها و از دشمنان امام رضاعليه‌السلام به حساب مى آيد. نتيجه اينكه اين روايت هيچ سند معتبرى ندارد كه قابل احتجاج باشد.

۲- حضرت مهدىعليه‌السلام كسى است كه مورد اعتماد شيعه و اهل سنت است و شيعه علاوه بر اعتماد، او را معصوم نيز مى داند. او كسى است كه مطابق روايات فريقين سيره اى پسنديده دارد و بعد از ظهورش زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد. كسى كه چنين اوصافى دارد هرگز شك و تريدى در عملكرد او نخواهد شد، در صورتى كه مسجد الحرام و مسجد النبى را براى مصالحى خراب كرده و به اساس آن باز گرداند.

۳- بر فرض صحت روايت ممكن است كه توجيه آن اين باشد: از آنجا كه برخى از نواحى اين دو مسجد به توسط سلاطين جور به جهت ريا و ديگر اهداف و يا با مال حرام و غصبى ساخته شده است، براى آنكه آثار ظالمين باقى نماند آنها را خراب مى كند به جاى اصلى آن باز مى گرداند.

۴- مطابق روايت صحيح مسلم پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قصد داشت كه كعبه را خراب كرده و از نو بنا كند، ولى به جهت آنكه مردم تازه مسلمان بودند از اين كار صرف نظر كرد.

مسلم در صحيح خود از عبدالله بن زبير از عايشه نقل كرده كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «يا عائشة لولا ان قومك حديثو عهد بشرك لهدمت الكعبة فالزقتها بالارض و جعلت لها بابين: بابا شرقيا و بابا غربيا وزدت فيها ستة اذرع من الحجر فان قريشا اقتصرتها حيث بنت الكعبة(۱۲۸۵) حديث ديگرى نيز مسلم در همين باب نقل كرده است كه برخى از سلاطين كعبه را خراب كرده و دوباره بازسازى كردند.(۱۲۸۶)

۴۹۵: آيا امام زمانعليه‌السلام بعد از ظهور از ابوبكر و عمر انتقام خواهد گرفت؟

مجلسى به سندش از بشير نبال از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «هل تدرى اول ما يبده له القائم عليه‌السلام ؟قلت: لا. قال: يخرج هذين رطبين غضين فيحرقهما ...»(۱۲۸۷) ؛ «آيا ميدانى كه اولين كاى كه قائم انجام مى دهد چيست؟ بشير گفت: خير. حضرت فرمود: آن دو نفر را در حالى كه تر و تازه هستند خارج كرده و هر دو را آتش خواهد زد.»

پاسخ:

۱- مجلسىرحمه‌الله اين حديث را از كتاب فضل بن شاذان به سندش از بشير نبال نقل كرده است. ولى توثيقى در كتب رجال براى بشير نبال نرسيده و لذا روايت از اين جهت ضعيف السند بوده و قابل احتجاج نيست.

۲- بر فرض صحت سند روايت، همان گونه كه اشاره شد مهم ترين كار امام مهدىعليه‌السلام اقامه حق و عدل است و اين عمل مصداق بارز آن به حساب مى آيد.

۳- در روايت تصريح نشده كه مقصود از آن دو نفر كيست لذا ممكن است كه مقصود برخى از خلفاى بنى اميه يا بنى عباس باشند.

۴- در صورت صحت حديث از آنجا كه امام مهدىعليه‌السلام معصوم بوده و عمل او عين عدل و حق است بايد اهل سنت نسبت به اين دو خليفه تجديد نظر كرده و با ديد ديگرى به آنان نظر كنند.

۵- مكانى كه اين دو نفر در آن دفن شده اند حجره پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حساب مى آيد و هرگز حقى نداشتند كه در آن دفن شوند، و از آنجا كه كار حضرت اقامه عدل است لذا جسد آن دو را از آن مكان بيرون مى آورد.

۴۹۶: چرا امام زمانعليه‌السلام بعد از ظهور به حكم داوود عمل مى كند؟

كلينى به سندش از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه خطاب به ابا عبيده فرمود: «...يا ابا عبيده اذا قام قائم آل محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حكم بحكم داوود و سليمان لا يسال البينه »(۱۲۸۸) ؛ «... اى ابا عبيده هر گاه كه قائم آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قيام كن به حكم داوود و سليمان حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند.»

نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه گفت: «من با جعفر بن محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين مهدى است كه به حكم داوود و سليمان قضاوت خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند...».(۱۲۸۹)

پاسخ:

۱- ظاهر روايات آن است كه امام زمانعليه‌السلام بعد از ظهور به علم خود در هر واقعه اى حكم مى كند نه به بينه، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند.

شيخ مفيدرحمه‌الله در كتاب المسائل مى گويد: «امامعليه‌السلام مى تواند به علم خود حكم كند همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر علم خود حكم خواهد كرد...».(۱۲۹۰)

علامه مجلسىرحمه‌الله در«مرآة العقول» مى فرمايد: «و اين اختلاف در سيره اهل بيتعليهم‌السلام از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر نسخى نيست، بلكه با به اعتبار تقيه در برخى موارد است و يا به جهت اختلاف اوضاع و احوال در زمان ها است...».(۱۲۹۱)

۲- از آنجا كه وظيفه امام زمانعليه‌السلام بعد از ظهور پر كردن زمين از عدل و داد است لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه حقوق به صاحبان اصلى اش باز گردد، و مقتضاى آن اين است كه حضرت به علم خود كه از جانب خدا به او الهام شده حكم نمايد و اين همان حكم داوود است.

۳- حكم حاكم به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند.

ابن قدامه مى گويد: «... از احمد بنا بر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابو يوسف و ابو ثور و راى دوم شافعى و اختيار مزنى است، زيرا پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با علم به گفتار مدعى حكم صادر كرد.

آن گاه مى گويد حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به حهت غلبه بر ظن اوست پس در مورد علم و قطع اولى به جواز حكم است.

و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند، پس در ثبوت حق به طريق ولى مى تواند به علم خود حكم نمايد».(۱۲۹۲)

نتيجه اينكه:

هيچ استبعادى ندارد كه حضرت مهدىعليه‌السلام در قضايا به علمى كه از جانب خداوند به او الهام شده حكم نمايد.

۴۹۷: امام زمانعليه‌السلام «ياتى بدين جديد» يعنى چه؟

پاسخ : در بين برخى از مردم اين مطلب زياد مطرح مى شود كه حضرت مهدىعليه‌السلام هنگام ظهور دين جديدى را عرضه مى كند در حالى كه ما مى دانيم مطابق نص قرآن پيامبر اسلام خاتم انبيا و دين او نيز خاتم اديان است.

با مراجعه به مصادر حديثى پى خواهيم برد كه چنين تعبيرى در مجامع حديثى وجود ندارد و تنها تعبيراتى مى بينيم كه ممكن است كسى از مجموعه آنها چنين استنباط كند كه حضرتعليه‌السلام دين جديدى را مى آورد لكن در جاى خود هر يك از اين تعبيرات را مورد بررسى قرار خواهيم داد.

طبيعت هر نهضت و قيام و انقلابى گر چه تجديد نظر كردن در برنامه هاى گذشته بود و در صدد پياده كردن امرى جديد است، زيرا نوآورى از اركان هر نهضت به شمار مى آيد ولى اين بدان معنى نيست كه از اصول اولى شريعت دست برداشته شود؛ زيرا حضرت، محيى الشريعه است و در صدد احياى همان شريعت جد خود مى باشد، گر چه ممكن است آن را با اسلوب جديدى پياده نمايد.

اين مطالب هنگامى بيشتر روشن مى شود كه به نكات زير توجه شود:

۱- مطابق برخى روايات بخشى از احكام به جهت نبود شرايط و مقتضيات در عصر معصومين بيان نشده و تنها علمش نزد اهل بيتعليهم‌السلام باقى مانده است و در عصر ظهور آن احكام بيان خواهد شد.

۲- بخشى از احكام به جهت ضايع شدن كتاب ها و احاديث تلف شده و به دست ما نرسيده است كه قطعا نزد امام زمانعليه‌السلام موجود است و در عصر ظهور آنها را بيان كرده و به اجرا خواهد گذاشت.

۳- در عصر غيبت به جهت دورى از امام معصوم، علما و فقها مامور به اخذ وظيفه از ادله اى هستند كه غالب آن ها ظنى است و در نتيجه احكامى كه استخراج مى شود احكام ظاهرى است نه واقعى، گر چه در عصر غيبت مامور به عمل به آنها هستيم ولى در عصر ظهور توسط امام زمانعليه‌السلام احكام واقعى عرضه مى شود.

۴- در طول تاريخ اسلام برخى از احكام كمتر به آنها عمل شده و يا اصلا در جامعه بيان نشده است همانند گرفتن جزيه با خفت و خوارى از اهل ذمه در ممالك اسلامى، كه به طور حتم اين گونه احكام در عصر ظهور به اجرا در خواهد آمد.

۵- تا عصر ظهور ديدگاه و سطح فكر و تعقل مردم بسيار بالا رفته و آمادگى و قابليت هايى فوق العاده در فهم معارف دينى خواهد يافت كه در نتيجه احتياج به پاسخ ‌گويى با انحاى مختلف به اين خواسته ها است.

۴۹۸: امام زمانعليه‌السلام «ياتى بسلطان جديد» يعنى چه؟

از امام باقرعليه‌السلام وارد شده كه فرمود: «به خدا سوگند گويا نظر مى كنم به مهدى بين ركن و مقام كه با مردم به... سلطان جديد از آسمان بيعت مى كند».(۱۲۹۳)

پاسخ: در اين عنوان احتمالاتى وجود دارد:

۱- اينكه مقصود از سلطان جديد، اسلوب و روش جديد در اداره حكومت و شوون اجتماع باشد كه بشريت نظير آن را در هيچ نوع از حكومت ها و دولتها نديده است؛ حكومتى در سطح كل جامعه بشرى به تمام معنا اسلامى و مطابق با تمدن و پيشرفت بشرى.

۲- اينكه مقصود سلطنتى است كه نسبت به سلطنت ها و حكومت هاى سابق بر خود جديد است ولى تجديدكننده حكومت و سلطنت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در عصر خلافتشان مى باشد.

۴۹۹: امام زمانعليه‌السلام به «امر جديد» قيام مى كند يعنى چه؟

امام باقر در روايتى مى فرمايد: «... هر گاه كه مهدى خروج كند به امر جديد و... قيام خواهد نمود».(۱۲۹۴)

درباره اين عنوان چند احتمال وجود دارد:

۱- مقصود از «امر جديد» طلب جديد است كه شامل طلب فعلى و طلب ترك مى شود، يعنى مجموعه اى از احكام جديد يعنى از آنجا كه حضرت به واقع حكم مى كند لذا در حقيقت به امر جديد قيام كرده است.

۲- مقصود از «امر جديد» روش و برنامه فكرى و عقيدتى جديد با روش هاى نوين است كه در برخى از روايات به آن اشاره شده است.

۳- مقصود از «امر جديد» امارت، خلافت و امامت باشد همان گونه كه در آيه «اولى الامر» به آن اشاره شده است. و از آنجا كه امارت و خلافت حضرتعليه‌السلام با ساير خلافت ها متفاوت است لذا نسبت به آنها جديد به حساب مى آيد.

۵۰۰: امام زمانعليه‌السلام «ياتى بقضاء جديد» يعنى چه؟

در روايتى از امام باقر روايت شده كه فرمود: «... هر گاه قائم آل محمد خروج كند به سنت جديد و قضاوت جديد قيام خواهد نمود».(۱۲۹۵)

در اينكه مقصود حضرت از قضاوت جديد در عصر ظهور به توسط حضرت چيست دو احتمال وجود دارد:

۱- مقصود خطوط جديد با برنامه هاى بسيار متنوع و پيشرفته براى بشر در عصر ظهور است.

۲- مقصود داشتن اسلوب جديد در قضاوت و فصل خصومت بين مردم است همان گونه كه در روايات به آن اشاره شده كه حضرت به حكم داوود عمل خواهد نمود و درخواست بينه و دو شاهد عادل نمى كند.

۵۰۱: امام زمانعليه‌السلام «ياتى بسنة جديدة» يعنى چه؟

در روايتى از امام باقرعليه‌السلام مى خوانيم كه فرمود: «هر گاه مهدى خروج كند به امر جديد و كتاب جديد و سنت جديد قيام خواهد كرد».(۱۲۹۶)

با آنكه مطابق برخى روايات پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «سنت مهدى همانند سنت من است».(۱۲۹۷)

در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: چون حضرت از طرفى به واقع حكم مى كند و نيز حكومت او در سطح گسترده و عالمى است و بشر نيز در عصر ظهور به مستواى عالى فكرى و پيشرفت عقلانى رسيده است لذا روش حكومتى و اسلوب خاص او در حكومت دارى با ديگر روش ها فرق مى كند، گر چه نسبت به اصول و چهار چوب احكام اسلامى با سنت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرقى ندارد.

همچنين ممكن است مقصود آن باشد كه سنت و روش حكومتى حضرت نسبت به روش هاى مردم كه قبل از حكومت حضرت بوده اند جديد به حساب مى آيد.

۵۰۲: آيا امام مهدىعليه‌السلام قيام كننده به كتاب جديد است؟

ابو بصير از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «...والله لكأنى انظر اليه بين الركن و المقام يبايع الناس على كتاب جديد ...»(۱۲۹۸) ؛ «به خدا سوگند گويا نظر مى كنم به مهدى در بين ركن و مقام كه به مردم بر كتاب جديد بيعت مى كند....».

در اين تعبير احتمالاتى وجود دارد:

۱- مقصود آوردن قرآن جديد باشد كه قطعا اين احتمال باطل است زيرا امت اسلامى اتفاق دارند بر آنكه در قرآن نقصانى و زيادتى ايجاد نشده و نخواهد شد.

۲- مقصود اين باشد كه حضرتعليه‌السلام قرآن را آن گونه كه در عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده مى آورد. يعنى آن را با تقديم و تاءخير در آيات مى آورد. اين احتمال با قول به اينكه قرآن به امر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تدوين شده سازگارى ندارد.

۳- ممكن است كه مراد همان قرآنى باشد كه على بن ابيطالبعليه‌السلام تدوين كرده است، قرآنى كه متنش همين قرآن موجود است ولى با بيان شان نزول، تفسير برخى آيات، ذكر ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقيد و برخى خصوصيات ديگر. اين احتمال به واقع نزديك تر است.

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «اذا قام قائم آل محمد ضرب فساطيط و يعلم الناس القرآن على ما انزل الله عزوجل فاصعب ما يكون على من حفظه اليوم لانه يخالف فيه التأليف »(۱۲۹۹) ؛ «هنگامى كه قائم آل محمد قيام كند خيمه هايى برپا مى شود و مردم قرآن را آن گونه كه خداوند عزوجل نازل كرده فرا مى گيرند و اين امر براى كسانى كه قرآن را امروز حفظ كرده اند بسيار دشوار خواهد بود زيرا با آنچه كه الفت داشته و از قرآن مانوس بوده اند مخالفت و مغايرت دارد».

۴- ممكن است كه مقصود از «كتاب جديد» معارف و مفاهيم بلند و والايى است كه امام از آيات برداشت كرده و به مردم عرضه مى كند، معانى اى كه براى آنان تازگى دارد و گويا كتابى با مفاهيمى جديد آورده است.

۵۰۳: حكمت مشاركت حضرت مسيح در حكومت عدل جهانى چيست؟

در مورد سؤال فوق حكمت هايى را مى توان بيان داشت:

۱- از آنجا كه مسيحيان به حضرت مسيح اعتقاد دارند و از طرفى ديگر جمعيت زيادى را در جهان تشكيل مى دهند لذا با مشاهده حضرت مسيح و يقين پيدا كردن پاپ و كشيش ها به او تسليم او شده و با تسليم حضرت مسيح نسبت به حضرت مهدىعليه‌السلام عموم آنان نيز تسليم حضرت خواهند شد.

و لذا مفسران آيه( وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ) (۱۳۰۰) ؛ «و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش به او - حضرت مسيح - ايمان مى آورد.»را مربوط به عصر نزول حضرت مسيح از آسمان در آخرالزمان مى دانند.

۲- به جهت آنكه زمينه پيروزى حضرت مهدىعليه‌السلام بر جهان و تسريع در آن فراهم گردد. و اين از آثار حكمت اول است.

۳- حضرت مسيحعليه‌السلام به نوبه خود مى تواند متكفل مسئوليتى در حكومت جهانى حضرت مهدىعليه‌السلام گردد.

۵۰۴: با وجودى كه حضرت عيسىعليه‌السلام پيامبر است چرا رياست حكومت جهانى براى حضرت مهدىعليه‌السلام است؟

در پاسخ سؤال فوق مى توان چند جواب را ذكر كرد:

۱- حضرت مهدىعليه‌السلام وارث شرعى طرح كاملى است كه پيامبر اسلام در اين امت بر جاى گذارده است و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

۲- حضرت مسيح پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است. امتى كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم تا روز قيامت متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست.

۵۰۵: حضرت مهدىعليه‌السلام با يهود و نصارا چگونه رفتار خواهد كرد؟

مطابق برخى از روايات حضرت مهدىعليه‌السلام بين اهل تورات به توراتشان و بين اهل انجيل به انجيلشان و بين اهل زبور به زبورشان حكم خواهد كرد.

حال سؤال اين است كه اگر همه اهل عالم مسلمان هستند چرا حكم بين تمام مردم در عصر ظهور يكسان نخواهد بود؟

در پاسخ سؤال اول مى گوييم: كسانى كه از اهل كتاب معاند نبوده و در صدد ستيز و جنگ و مقابله با حضرت و حكومت او برنيايند مى توانند در ذمه اسلام و مسلمين بوده و با اعطاى جزيه به زندگى خود ادامه دهند.

و در مورد سؤال دوم چند احتمال وجود دارد:

۱- مقصود تطبيق اين كتب در آن قسمتى است كه فرمان به دخول در اسلام و ايمان به پيامبر داده است. امورى كه در نسخه هايى از انجيل كه حضرت مهدىعليه‌السلام يا حضرت عيسىعليه‌السلام به آنها نشان مى دهند موجود است.

۲- اينكه مقصود آن است كه حضرت احكام اين كتب را بر معتقدان به آنها كه اسلام نياورده اند ولى تحت ذمه اسلامند به اجرا خواهد گذاشت.

۵۰۶: بين ظهور امام زمانعليه‌السلام و برپايى قيامت چه مقدار فاصله است؟

شيخ مفيدرحمه‌الله مى فرمايد: «بعد از دولت قائمعليه‌السلام براى هيچ كس دولتى نخواهد بود مگر آنچه در روايات اشاره شده كه اولاد حضرت جانشين ايشان خواهند شد، ولى دليل قطعى و ثابتى بر آن نيست و اكثر روايات بر اين دلالت دارند كه مهدىعليه‌السلام اين امت از دنيا رحلت نمى كند مگر چهل روز قبل از قيامت كه در آن مدت هرج و مرج خواهد شد و علامت خروج اموات و قيام ساعت حساب و جزا است...».(۱۳۰۱)

شيخ حر عاملىرحمه‌الله در شرح و توضيح كلام شيخ مفيدرحمه‌الله مى نويسد: «شايد چهل روز ايام رجعت باشد و اين عدد اشاره به كمى دوران حضرتش باشد چون مقدار زياد را به هفتاد و مقدار كم را با عدد كمتر معرفى مى كنند. و يا اينكه هر روز از آن چهل روز برابر هزار سال باشد.»

چنان كه خداوند مى فرمايد:( وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ) (۱۳۰۲) ؛ «يك روز نزد پروردگار مثل هزار سالى است كه شما مى شماريد.»

«و شايد مراد از قيامت قيامت صغرا باشد و البته اطلاق قيامت بر رجعت مانعى ندارد زيرا قيامت بر هر دو اطلاق مى شود».(۱۳۰۳)

۵۰۷: اگر حكومت حضرت حكومت عدل جهانى است پس چرا به شهادت مى رسد؟

در مورد سؤال فوق مى گوييم:

دليل قطعى يا متواترى بر شهادت حضرت مهدىعليه‌السلام در دست نيست. آرى كسانى كه قائل به هادت حضرت شده اند به دو دليل تمسك كرده اند:

الف: روايات عام كه دلالت دارد بر اين كه تمام امامان به مرگ غير طبيعى از دنيا خواهند رفت.

از امام حسنعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: «ما منا الا مسموم او مقتول »(۱۳۰۴) ؛ «هيچ يك از ما امامان نيست جز نكه مسموم يا شهيد مى شود.»

ب: روايات خاص كه مربوط به شهادت امام زمانعليه‌السلام است كه مطابق روايتى زنى به نام سعيده از طايفه بنى تميم ايشان را به شهادت مى رساند به اين نحو كه از بالاى بام به هنگامى كه حضرت در حال عبور است سنگى به سوى ايشان پرتاب مى كند و با آن حضرت را به شهادت مى رساند.(۱۳۰۵)

ولى در پاسخ مى گوييم:

اولا : مسأله شهادت حضرت مهدىعليه‌السلام با رواياتى كه دلالت بر اصلاح عموم مردم در عصر ظهور ارد سازگارى ندارد.

ثانيا : روايت عام را كه دلالت بر مرگ غير طبيعى عموم اهل بيتعليهم‌السلام دارد مى توان به مورد امام هدىعليه‌السلام تخصيص زد.

ثالثا : روايت شهادت حضرت مهدىعليه‌السلام به دست زن تميمى از حيث سند تمام نيست.

رابعا : رواياتى وجود دارد كه حضرت مهدىعليه‌السلام به مرگ طبيعى از دنيا رحلت مى كنند.

كلينىرحمه‌الله به سندش از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «... چون معرفت و ايمان به حضرتش در دلهاى مردم استقرار يافت مرگ حضرت حجتعليه‌السلام فرا مى رسد. پس امام حسينعليه‌السلام متولى غسل و كفن و حنوط و دفن ايشان خواهد شد».(۱۳۰۶)

زهرى مى گويد: «حضرت مهدىعليه‌السلام چهارده سال زندگى مى كند سپس به مرگ طبيعى از دنيا رحلت مى كند».(۱۳۰۷)

ارطاه مى گويد: »به من خبر رسيده است كه حضرت مهدىعليه‌السلام چهل سال زندگى مى كند سپس به مرگ طبيعى در بستر خود مى ميرد».(۱۳۰۸)

۵۰۸: آيا در حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام تمام مردم اصلاح خواهند شد؟

مطابق برخى از روايت اصلاحات حضرت مهدىعليه‌السلام فراگير بوده و شامل همه افراد روى زمين خواهد شد.

از امام حسن مجتبىعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: «خداوند در آخرالزمان مردى را بر مى انگيزاند كه كسى از منحرفان و فاسدان نمى ماند مگر اينكه اصلاح گردد».(۱۳۰۹)

امام باقرعليه‌السلام مى فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم ما قيام كند دستش را بر سر بندگان خدا مى گذارد و خردهايشان را جمع كرده (تمركز مى بخشد و رشد مى دهد) اخلاقشان را كامل مى كند».(۱۳۱۰)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت فاطمهعليها‌السلام مى فرمايد: «خداوند از نسل اين دو (حسن و حسينعليهم‌السلام ) شخصى را بر مى انگيزد كه دژهاى گمراهى را مى گشايد و دل هاى سياه قفل خورده را تسخير مى نمايد».(۱۳۱۱)

۵۰۹: مقر حكومت امام مهدىعليه‌السلام بعد از ظهور كجاست؟

از برخى روايات استفاده مى شود كه مقر حكومت و به تعبير ديگر پايتخت حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام كوفه خواهد بود.

ابو بصير مى گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمود: «اى ابا محمد! گويا مى بينم كه قائم آل محمد با خانواده اش در مسجد سهله فرود آمده است. گفتم: آيا خانه او مسجد سهله است؟ فرمود: آرى...».(۱۳۱۲)

امام صادقعليه‌السلام از مسجد سهله ياد كرد و فرمود: «آن خانه صاحب ما (حضرت مهدىعليه‌السلام ) است زمانى كه با خاندانش در آنجا سكونت گزيند».(۱۳۱۳)

امام باقرعليه‌السلام مى فرمايد: «مهدىعليه‌السلام قيام مى كند و به سوى كوفه مى رود و منزلش را آنجا قرار مى دهد».(۱۳۱۴) و نيز آن حضرت مى فرمايد: «هنگامى كه قائم ما قيام كند و به كوفه برود هيچ مومنى نيست مگر آنكه در آن شهر در كنار مهدىعليه‌السلام سكونت مى گزيند يا به آن شهر مى آيد».(۱۳۱۵)

حضرت علىعليه‌السلام در اين باره مى فرمايد: «روزگارى فرا رسد كه اين جا (مسجد كوفه) نمازگاه و مصلاى مهدىعليه‌السلام گردد».(۱۳۱۶)

۵۱۰: اگر در عصر ظهور عقل ها كامل مى گردد ديگر چه احتياجى به امام مى باشد؟

اگر هنگام ظهور عقل ها كامل مى گردد اين طور نيست كه از روى جبر و تكوينا باشد بلكه به لحاظ اسباب طبيعى آن است كه همان وجود امام عصر و حضور حضرت در ميان مردم است؛ يعنى با وجود حضرت است كه مردم از بركاتش استفاده كرده و به كمال عقلى خواهند رسيد و گرنه با نبود ايشان مردم به جاهليت بازگشت خواهند كرد.