جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها

جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها0%

جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مفاهیم قرآنی

جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها

نویسنده: عبدالکریم پاک نیا
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 10548
دانلود: 3036

توضیحات:

جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 8 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10548 / دانلود: 3036
اندازه اندازه اندازه
جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها

جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها

نویسنده:
فارسی

پی نوشت ها:

۱- روم / ۳۰؛ اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده؛ دگرگونى در آفرينش الهى نيست؛ اين است آيين محكم و استوار.

۲- مدثر / ۳۱؛ و اين قرآن جز هشدار و تذكرى براى تمام انسانها نيست.

۳- رجال شيخ طوسى.

۴- ناسخ التواريخ، ج حضرت اميرالمؤمنين، ص ۷۳۳.

۵- تفسير صافى، ج ۱ / ۸۸.

۶- الرحمن / ۴۶.

۷- بقره / ۲۴۹.

۸- همان آيه.

۹- هشام بن حكم، ص ۸۵ از نگارنده.

۱۰- نساء / ۱.

۱۱- نوح / ۱.

۱۲- كشكول بحرانى، ۱ / ۱۰۶.

۱۳- انعام / ۳۸.

۱۴- زمر / ۹.

۱۵- انعام / ۱۶۰.

۱۶- منهاج الدموع، ۲۰ بنقل از ابن بابويه (ره).

۱۷- انعام / ۱۶۰.

۱۸- ق / ۲۹.

۱۹- صافات / ۹۹.

۲۰- طه / ۸۴.

۲۱- ذاريات / ۵۰.

۲۲- معارج / ۴.

۲۳- نساء / ۱۵۸.

۲۴- فاطر / ۱۰.

۲۵- من لا يحضره الفقيه، ۱ / ۲۲۴.

۲۶- نور/ ۳.

۲۷- نساء / ۸۶.

۲۸- مناقب ابن شهر آشوب، ۴ / ۱۸.

۲۹- نمل / ۱۶.

۳۰- مريم / ۵ و ۶.

۳۱- نساء / ۱۱.

۳۲- كشف الغمه، ج ۲، ص ۳۷.

۳۳- الرحمن / ۲۹.

۳۴- بقره، ص ۲۰۱.

۳۵- سفينة البحار، ۱ / ۲۰۸.

۳۶- تحريم / ۶.

۳۷- الميزان، ج ۱۹، ص ۳۹۵.

۳۸- طه / ۱۲۱.

۳۹- انسان / ۲۲.

۴۰- بقره / ۳۵.

۴۱- تحريم / ۱۰.

۴۲- بقره / ۲۶۰.

۴۳- بحار، ۴۰ / ۱۵۳.

۴۴- قصص / ۲۱.

۴۵- بقره / ۲۰۷.

۴۶- ص / ۳۵.

۴۷- نهج البلاغه صبحى صالح، حكمت ۷۷، ص ۴۸۰.

۴۸- ناسخ التواريخ، ج امام سجادعليه‌السلام ، ص ۱۵ - بحار الانوار، ۴۶ / ۱۳۵.

۴۹- كهف / ۹۳.

۵۰- فاطر / ۲۴.

۵۱- انعام / ۳۸.

۵۲- لطائف الطوائف، ص ۴۱۹.

۵۳- اعراف / ۴۴.

۵۴- المستطرف، ۱ / ۲۳۵.

۵۵- فتح / ۱۰.

۵۶- فاطر / ۴۳.

۵۷- بقره / ۲۴۹.

۵۸- المستطرف، ۱ / ۲۳۴.

۵۹- فوائد الرضويه، ۲۸۲.

۶۰- نساء / ۸۶.

۶۱- انعام / ۵۴.

۶۲- مائده / ۵۵.

۶۳- الغدير، ۳ / ۱۶۲.

۶۴- انعام / ۵۹.

۶۵- مدثر / از ۱۱ - ۲۶.

۶۶- البته، مراد از وحيد، به فرمايش مرحوم فيض در تفسير صافى (۵ / ۲۴۶) بنابر قولى، وليد بن مغيره عموى ابوجهل است كه ملقب، به وحيد بود.

۶۷- الخزائن / ۴۴.

۶۸- شورى / ۲۳.

۶۹- اسراء / ۲۶.

۷۰- انفال / ۴۱.

۷۱- احزاب / ۳۳.

۷۲- برگرفته از سوگنامه آل محمد، ص ۴۷۳، بنقل از لهوف سيد بن طاووس، ص ۱۷۷.

۷۳- كهف / ۱۱۰.

۷۴- كافى، ج ۳، ص ۶۹.

۷۵- مائده / ۶.

۷۶- بنقل از اعلام قرآن دكتر خزائلى.

۷۷- انعام / ۸۴ و ۸۵.

۷۸- داستانهاى نهج البلاغه، ص ۲ / ۱۴ - شرح نهج البلاغه خوئى، ۱۳ / ۱۰۴.

۷۹- قصص / ۳۵.

۸۰- فرقان / ۴۴.

۸۱- قصص / ۷.

۸۲- انفال / ۴۱.

۸۳- حشر / ۷.

۸۴- بقره / ۴۴.

۸۵- انعام / ۱۴۹.

۸۶- عيون اخبار الرضا، ۲ / ۲۴۰، علل الشرايع. علت شهادت امام رضا (ع.

۸۷- احمد بن حنبل شيبانى، يكى از چهار امام اهل تسنن است. وى از ايرانيان عرب نژاد است و در سال ۲۴۱ درگذشت.

۸۸- محمد، (ص) ۲۲ - ۲۳.

۸۹- منهاج الكرامه از علاّمه حلّى، ص ۹۵.

۹۰- تابعين، به كسانى مى گويند كه به محضر پيامبر (ص) نرسيده اند، ولى به حضور ياران و اصحاب پيامبر رسيده اند.

۹۱- داستان راستان، ۳۷۲ به نقل از سفينة البحار، ماده طوس.

۹۲- آل عمران / ۳۷.

۹۳- مريم / ۲۵.

۹۴- داستانها و نكته هاى برگزيده / ۱۲۹.

۹۵- شورى / ۴۹.

۹۶- همان، ۲۳.

۹۷- يس / ۶۳.

۹۸- دانستنيهاى تاريخى، ص ۳۷۵.

۹۹- سليمان بن مهران اعمش، اصلاً اهل دماوند است و در كوفه متولد شده و در همانجا سكنى گزيده است. سليمان شيعه است و علماى اهل تسنن نيز او را ستوده اند. اعمش به لطيفه گوئى معروف است داستانهائى از لطائف او نقل مى شود. اعمش در حدود سال ۱۵۰ هجرى درگذشته است. ريحانة الادب، ج / ۳ - ص ۱۵۴.

۱۰۰- زخرف / ۱۳.

۱۰۱- مومنون / ۲۹.

۱۰۲- داستانها و نكته هاى برگزيده، ص ۲۰۲.

۱۰۳- فاطر / ۱.

۱۰۴- نمل / ۴۰.

۱۰۵- ص / ۲۳.

۱۰۶- انفال / ۶۳.

۱۰۷- قصص / ۷.

۱۰۸- دانستنيهاى تاريخى، ۷۳.

۱۰۹- الرحمن / ۴۱.

۱۱۰- سجده / ۱۸.

۱۱۱- و فى الاحتجاج، روزى امام حسن مجتبىعليه‌السلام به وليد فرمود: اى وليد بن عُقبه بخدا قسم من ترا سرزنش نمى كنم كه دشمن علىعليه‌السلام هستى، زيرا موقعى كه تو شراب خورده بودى، هشتاد تازيانه بتو زد و پدر ترا در جنگ بدر كشت و چگونه تو على را ناسزا نگوئى؟ زيرا در قرآن علىعليه‌السلام را مؤمن و ترا فاسق لقب داد آنجائى كه مى فرمايد: افمن كان مومناً كمن كان فاسقاً لايستوون. و در اين رابطه احاديث بسيارى داريم. كه مقصود از آيه، علىعليه‌السلام و وليد مى باشد. (تفسير صافى، ص ۱۵۹، ج ۴.)

۱۱۲- دانستنيهاى تاريخى، ۲۱.

۱۱۳- احزاب / ۳۳.

۱۱۴- فضيل بن عياض ابن مسعود (۱۰۵ - ۱۸۷) عارف و زاهد معروف است او اصالتاً اهل طالقان است. در سمرقند ولادت يافت و سپس به منظور كسب حديث به كوفه رفت. وى از امام ششمعليه‌السلام و سفيان ثورى و ديگران حديث شنيد و فضيل بيش از هشتاد سال عمر كرده و در شهر مكّه درگذشت و همان جا مدفون شد. از وى سخنانى پندآميز در كتابهاى صوفيه نقل شده است؛ و همچنين شيخ طوسى از وى ضمن اصحاب امام ششم نام برده است.

۱۱۵- حديد / ۱۶.

۱۱۶- رجال طوسى، ص ۲۶۹ و فيات الاعيان، ۳ / ۳۱۵.

۱۱۷- بقره / ۱۹۴.

۱۱۸- سيره نبوى - ۷۶.

۱۱۹- عبدالله بن مبارك مروزى، يكى از فقهاى ايرانى و اهل تسنن است. وى اهل مرو بوده و شاگردِ حنيفه و مالك و ثورى مى باشد. او در سال ۱۸۱ درگذشته است.

۱۲۰- يس / ۵۸.

۱۲۱- اعراف / ۱۸۶.

۱۲۲- اسراء / ۱.

۱۲۳- مريم / ۱۰.

۱۲۴- شعراء / ۷۹.

۱۲۵- نساء / ۴۳.

۱۲۶- بقره / ۱۸۷.

۱۲۷- بقره / ۱۵۸.

۱۲۸- بقره / ۱۸۴.

۱۲۹- ق / ۱۸.

۱۳۰- پيامبر اكرم (ص) فرمود: آن فرشته اى كه خوبيهاى انسان را مى نويسد در طرف راست قرار دارد. آنكه گناهان را ثبت مى كند در طرف چپ انسان قرار دارد و فرشته دست راست فرمانده طرف چپ است، اگر انسان كار نيكى انجام دهد فرشته طرف راست آن را ده برابر مى نويسد، و اگر انسان گناهى مرتكب شود فرشته طرف راست به ديگرى مى گويد: آن معصيت را تا هفت ساعت ننويس، آن شخص را آزاد بگذار، شايد توبه كرده و استغفار كند. (تفسير صافى، ج /۵ ص ۶۱.)

۱۳۱- اسراء / ۳۶.

۱۳۲- يوسف / ۹۲.

۱۳۳- بقره / ۱۹۷.

۱۳۴- نور / ۳۰.

۱۳۵- شورى / ۳۰.

۱۳۶- انبياء / ۷۹.

۱۳۷- زخرف / ۱۳.

۱۳۸- لقمان / ۱۹.

۱۳۹- مزمل / ۲۰.

۱۴۰- بقره / ۲۶۹.

۱۴۱- بقره / ۲۶۹.

۱۴۲- نمل / ۴۰.

۱۴۳- مائده / ۱۰۱.

۱۴۴- كهف / ۴۶.

۱۴۵- نحل / ۱۶.

۱۴۶- نساء / ۱۲۵.

۱۴۷- نساء / ۱۶۴.

۱۴۸- مريم / ۱۲.

۱۴۹- كهف / ۱۹.

۱۵۰- حاقه / ۲۴.

۱۵۱- جمعه / ۴.

۱۵۲- المستطرف، ج / ۱، ۱۲۹. گفتنى است نظير چنين داستانى را مؤ رخين شيعه نقل كرده اند و آن را به فضّه خادمه، خدمتگزار حضرت فاطمه (س) نسبت داده اند.

۱۵۳- اعراف / ۳۲.

۱۵۴- حق و باطل، ص ۱۵۱. اعيان الشيعه، ۱۰ / ۲۲۶.

۱۵۵- انفال / ۲.

۱۵۶- عدل الهى، ۲۵۱ - ۲۵۲.

۱۵۷- طه / ۱۳۱.

۱۵۸- مومنون / ۵۱.

۱۵۹- يعنى شخص مكلف و عاقل و عالم به حكم و موضوع، اگر شراب بخورد، در نوبت اول و دوم تمام بدن او را، (غير از عورت) برهنه مى كنند و هشتاد تازيانه به او مى زنند و در نوبت سوم و يا چهارم حدّ او كشتن است. و اگر در ماه رمضان باشد، حاكم شرع، چيزى هم اضافه مى كند، زيرا حرمت ما خدا را شكسته است و در روايتى فرمود: بيست تازيان اضافه مى كند. (وسائل الشيعه، باب حدود - حد مسكر ۲۹ / ۲۳۳). چنانكه امام على اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، به نجاشى شاعر، هشتاد تازيانه شرعى اجرا كردند. سپس بيست تازيانه ديگر افزودند؛ زيرا در ماه رمضان شراب خورده بود. وسائل الشيعه ۲۸ / ۲۳۲.

۱۶۰- نور / ۱۶.

۱۶۱- حجرات / ۱۲.

۱۶۲- برگرفته از بزم ايران، ص ۲۱۱.

۱۶۳- فرقان / ۱۱ - ۱۴.

۱۶۴- زمر / ۵۳.

۱۶۵- معراج السعاده.

۱۶۶- حسن بن يوسف بن على بن مطهّر حلّى، معروف به علاّمه حلّى، يكى از چهره هاى درخشان و از اركان مهمّ مذهب اماميه مى باشد. وى در فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه و رجال و غيره كتاب نوشته است. در حدود صد كتاب از آثار خطى يا چاپى او شناخته شده كه بعضى از آنها (مانند تذكره الفقهاء) به تنهائى در اثبات نبوغ او كافى است. علاّمه كتب زيادى در فقه دارد كه غالب آنها همانند: كتابهاى محقق حلّى در زمانهاى بعد از او از طرف فقهاء شرح و حاشيه شده است. كتب معروف فقهى علامه، عبارت است از: ارشاد، تبصره المتعلمين، قواعد، تحرير، تذكرة الفقهاء، مختلف الشيعه، منتهى، علاّمه اساتيد زيادى داشته است. در فقه شاگرد دائى خود، محقق حلّى و در فلسفه و منطق، شاگرد خواجه نصيرالدين طوسى بوده است، فقه عامّه را، نزد علماى اهل تسنن تحصيل كرده است. علاّمه در سال ۶۴۸ متولد شده و در سال ۷۲۶ در سن ۷۸ سالگى درگذشته است.

۱۶۷- بقره / ۱۵۶ و ۱۵۷.

۱۶۸- روضات الجنات، ۲۸۴ / ۲.

۱۶۹- در يكى از كتابهاى معتبر اهل سنت از پيامبر اكرم (ص) چنين روايت شده: لا تصلوا علىَّ الصلوة البتراء فقالوا: و ما الصلوة البتراء؟ قال: تقولون: اللّهم صلّ على محمد و تمسكون، بل قولوا اللهم صل على محمد و على آل محمد. يعنى درود ناقص بر من نفرستيد. گفتند: درود بدون دنباله و ناقص چيست؟ فرمود: اينكه بگوئيد: خداوندا بر محمد درود فرست و ساكت شويد، بلكه بگوئيد: خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست. (مقدمه الاتقان، ص ۱۷. الصّواعق المحرقه، ۷۸.)

۱۷۰- احزاب / ۵۵.

۱۷۱- يس / ۴ - ۱.

۱۷۲- صافات / ۷۹.

۱۷۳- صافات / ۱۰۹.

۱۷۴- صافات / ۱۲۰.

۱۷۵- صافات / ۱۳۰.

۱۷۶- عيون اخبار الرضاعليه‌السلام ، ج ۱ / ۱۸۵، تفسير صافى، ۴ / ۱۲۴.

۱۷۷- انبياء / ۷.

۱۷۸- طلاق / ۱۰.

۱۷۹- عيون اخبار الرضاعليه‌السلام ، ۱ / ۱۸۷.

۱۸۰- حجاج ابن يوسف، يكى از ستمگران خونخوار روزگار است. او مدت بيست سال، از طرف خلفاى بنى اميه با نهايت ستمگرى و قساوت، در شهر كوفه بر عراق و ايران حكومت مى كرد. اين مرد سنگدل و شقى تشنه خون مخالفين بود. بهترين اوقات زندگى او لحظه اى بود كه محكومى را جلو چشمش، به فجيعترين وضع، به قتل برسانند و او از مشاهده آن لذت ببرد!

حجاج گذشته از انسانهايى كه بقتل رسانده بود، بعد از مرگش، پنجاه هزار مرد و سى هزار زن را در زندان او يافتند. زندان او محوّطه وسيع و بى سقفى بود كه ديوار از اطراف كشيده بودند، هرگاه يكى از زندانيان، مى خواست از گرماى كشنده به سايه ديوار پناه ببرد، نگهبانان سنگدل با سنگ و آجر او را از آنجا مى راندند، تا همچنان در آفتاب سوزان بسر برد و شكنجه شود.

حجاج، از دشمنان سرسخت اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام بود، و گروه بسيارى از شيعيان آن حضرت را بقتل رساند. از جمله آنها، كميل بن زياد، قنبر غلام علىعليه‌السلام و سعيد ابن جبير مى باشد.

۱۸۱- سعيد بن جبير فقيه و مفسر بزرگ شيعه كه در مورد تفسير قرآن كتابى نوشته است. و از خواص ياران امام سجّادعليه‌السلام مى باشد. او با ايمانى قوى و روحى با عظمت، ارادت خالصانه خويش را به خاندان پيامبر نشان داد و در اين راه چنان استقامتى به خرج داد كه دشمنان سنگدل و بيرحم خاندان عصمت را حيرت زده كرد. او تا آخرين قطره خون خويش، از حريم ولايت دفاع كرد و در عبادت بجائى رسيد كه مستجاب الدعوه شد؛ چنانكه وقتى حجاج مى خواست او را به شهادت برساند رو به آسمان كرده و گفت: خدايا بعد از من حجاج را به قتل هيچيك از بندگان خود، مسلط نكن. و براى همين بود كه پانزده روز نكشيد كه حجاج به درك واصل شد.

۱۸۲- سعيد يعنى خوشبخت و شقى مقابل آنست و جُبَيْر يعنى تسكين يافته و كسير مقابل آن است.

۱۸۳- انعام / ۷۹.

۱۸۴- بقره / ۱۱۵.

۱۸۵- طه / ۵۵.

۱۸۶- منهاج الدموع، ص ۱۵۰.

۱۸۷- انعام / ۴۴.

۱۸۸- الذى ضرب بسيفين و طعن برمحين و صلى القبلتين و هاجر الهجرتين و لم يكفر بالله طرفة عين، انا مولى صالح المؤمنين و نور المجاهدين و وارث النبيين و يعسوب المسلمين و لسان رسول رب العالمين.

۱۸۹- منهاج الدموع، ص ۱۱۶، بنقل از منتخب التواريخ.

۱۹۰- ثوبان، مولى رسول (ص)، يكنّى ابوعبدالله من اصحاب النبى (ص)، (معجم رجال الحديث - ۴ / ۳۲۱).

۱۹۱- نساء / ۶۹.

۱۹۲- نكته هاى برگزيده، ۲۰۴.

۱۹۳- حج / ۳۵.

۱۹۴- در مورد شرح حال يونس ابن عبدالرحمن، به كتابهاى رجال و يا به مقاله نگارنده - در ماهنامه كوثر، خرداد، ۷۷- مراجعه شود.

۱۹۵- معجم رجال الحديث، ۱۱ / ۱۶۰.

۱۹۶- ناپلئون بناپارت (۱۷۶۹ - ۱۸۲۱) امپراطور فرانسه، متولد آژاكسيو، دومين فرزند شارل بناپارت ميباشد. وى در سال ۱۸۰۴، با ۷ ميليون راى به امپراطورى فرانسه رسيد و در سال ۱۸۱۵ در واترلو شكست خورد و تا آخر عمرش در سينت هلن زندانى بود. (اطلاعات عمومى شكيباپور، ۴۳۶.)

۱۹۷- اسراء / ۹.

۱۹۸- برگرفته از راهنماى سعادت، ص ۴۷۹.

۱۹۹- عمرو ليث صفّارى بعد از برادرش يعقوب، در سال ۲۶۵ به رهبرى سلسله صفاريان رسيد و در نواحى غزنين، نيشابور خراسان و سيستان حكومت كرد او مطيع خليفه عباسى نبود و خليفه از ترس حمله او به بغداد بين عمروليث و امير اسماعيل سامانى اختلاف ايجاد كرده و در جنگى كه در سال ۲۸۷ در حوالى بلخ ميان آن دو در گرفت، صفاريان شكست خوردند و عمروليث به اسارت در آمد و به بغداد فرستاده شد و دو سال بعد در زندان بغداد بدستور خليفه بقتل رسيد.

۲۰۰- نمل / ۳۴.

۲۰۱- نمل / ۵۲.

۲۰۲- رهنماى سعادت به نقل از تاريخ بحيره، ص ۱۹، لطائف الطوائف، ص ۱۳۶.

۲۰۳- آل عمران / ۱۳۴.

۲۰۴- منتهى الا مال، ۲ / ۴.

۲۰۵- نكته هاى برگزيده، ۲۰۵.

۲۰۶- كشكول شيخ بهائى، ۲۸۲.

۲۰۷- سوره فتح / ۱.

۲۰۸- انبيا / ۲۲.

۲۰۹- حج / ۷۳.

۲۱۰- يوسف / ۷۹.

۲۱۱- هود / ۴۴.

۲۱۲- اسراء / ۸۸.

۲۱۳- نكته هاى برگزيده، ۲۰۷.

۲۱۴- بقره / ۲۵۸.

۲۱۵- فَاِنَّ اللّ هَ ياتى بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَاْتِ بِه ا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الّذى كَفَرَ. (بقره / ۲۵۸)

۲۱۶- قصص قرآن، ص ۵۴.

۲۱۷- فجر / ۶ - ۸.

۲۱۸- آل عمران / ۱۷۸.

۲۱۹- جوامع الحكايات و لوامع الروايات، ص ۳۶۵.

۲۲۰- آل عمران / ۵۹.

۲۲۱- آل عمران / ۶۱.

۲۲۲- جزينه، نوعى ماليات است كه بايد اهل كتاب، به رهبر مسلمانان بپردازد و در مقابل، در سايه حكومت اسلامى، جان و مال آنان محترم بوده و با امنيت خاطر و آسايش كامل زندگى مى كنند. خداوند متعال در قرآن مى فرمايد: اى اهل ايمان! با كسانى از اهل كتاب كه نه بخدا، و نه به روز جزاء ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مى شمرند، و نه آئين حق را مى پذيرند، پيكار كنيد تا زمانى كه با خضوع و تسليم، جزينه را به دست خود بپردازند.( قاتِلُوا الَّذينَ لايُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الا خِرِ وَ لا يُحَّرِمُونَ ما حَرَّمَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لايُدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ پاُوتُوا الْكِتابَ حَتّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ ) (توبه / ۲۹) علاقه مندان به اطلاعات بيشتر در زمينه مسئله جزيه به كتاب وسائل الشيعه (باب جهاد، ج ۱۵) و ساير كتابهاى فقه و حديث و يا تفسير آيه فوق رجوع كنند.

۲۲۳- الميزان، ج ۳ / ۲۵۰.

۲۲۴- در تفسير قمى از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود: على و فاطمه صلوات الله عليها دو درياى بى كران هستند كه از آنها لؤ لؤ و مرجان يعنى حسن و حسين عليهاالسلام خارج مى شود. تفسير صافى، ج ۵، ص ۱۰۹.

۲۲۵- الرحمن / ۱۹. (دو درياى مختلف را كنار هم قرار داد در حالى كه با هم تماس دارند.)

۲۲۶- الرحمن / ۲۲. (از آن دو لؤ لؤ و مرجان خارج مى شود.)

۲۲۷- اخرج ابن مردويه عن ابن عباس، فى قوله (مرج البحرين يلتقيان) قال: على و فاطمه، (بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لايَبْغيانِ) قال: النبى ص (يَخْرَجُ مِنْهُما اللُؤْلُؤ وَالْمَرْجان) قال: الحسن و الحسين.

۲۲۸- مجمع البيان، ج ۹ / ۲۰۱، الدر المنثور، ۶ / ۱۴۲ و ۱۴۳. الميزان، ۱۹ / ۱۱۶.

۲۲۹- آل عمران / ۱۳۴.

۲۳۰- منتهى الا مال، ج ۱، ۲۲۳ - جوامع الحكايات و لوامع الروايات، ۱۷۸.

۲۳۱- همان. ص ۱۴۲.

۲۳۲- نحل / ۱۱۱.

۲۳۳- همان، ص ۱۴۲.

۲۳۴- انعام / ۱۶۰.

۲۳۵- مائده / ۲۷.

۲۳۶- وسائل الشيعه، ۹ / ۴۶۷. معانى الاخبار، ۳۴.

۲۳۷- امير حسن ركن الدوله، برادر بزرگ معزّالدوله، در قرن چهارم بيش از ۴۴ سال، بر اصفهان و همدان و قزوين و رى حكومت كرد. او كه از امراى آل بويه بود، مثل آنان در انتخاب وزراء و فرمانداران سعى مى كرد از وجود محبين و عاشقين اهل بيت، همچون شيخ اسماعيل، صاحب ابن عبّاد و ديگران استفاده كند و همچنين به فقهاء، علماء و دانشمندان، ارزش و احترام خاصى قائل بود. گفتنى است در دوران حكومت ۱۲۷ ساله آل بويه (۳۲۰ - ۴۴۷) شيعيان عزت يافتند و كشورهاى عراق و ايران به آبادى و پيشرفت باشكوهى نائل شد. زيرا امراى آنان انسانهاى بخشنده، جوانمرد و با ايمان بودند كه در دل مردم نفوذ كرده بودند.

۲۳۸- عنكبوت / ۱۴.

۲۳۹- مقدمه معانى الاخبار، ۳۳.

۲۴۰- آل عمران / ۱۳۴.

۲۴۱- گلستان سعدى، باب اول در سيرت پادشاهان.

۲۴۲- قمر / ۲۴.

۲۴۳- قمر / ۲۵.

۲۴۴- كشف الغمه، على ابن عيسى اربلى، (ج سوم حالات امام نهم (ع - معجم رجال الحديث، (۱۵ / ۲۶).

۲۴۵- جمعه / ۳.

۲۴۶- مجمع البيان، ج / ۱۰ - ۲۸۴.

۲۴۷- مائده / ۳۳.

۲۴۸- كافى، ج ۷ - ۲۴۵.

۲۴۹- بقره / ۲۲۴.

۲۵۰- من لا يحضره الفقيه، ۳ / ۲۵۸ و ۲۶۵.

۲۵۱- نور / ۳۲.

۲۵۲- انفال / ۷۳.

۲۵۳- من لا يحضره الفقيه، ۳ / ۲۸۴.

۲۵۴- فتح / ۱۰.

۲۵۵- انوار العلويه، ص ۱۱۹.

۲۵۶- هماى سعادت.

۲۵۷- مائده / ۶.

۲۵۸- مائده / ۶.

۲۵۹- جنّ / ۱۸.

۲۶۰- پند تاريخ، ج / ۲، ص ۱۵۲، به نقل از بحار ۱۲ / ۱۰۰.

۲۶۱- بقره / ۲۵۳.

۲۶۲- الميزان، ج / ۲، ۳۲۳.

۲۶۳- حج / ۲۵.

۲۶۴- استلام حجرالاسود: يعنى حاجى بعنوان زيارت، آنرا لمس كند و ببوسد و يا به آن دست بكشد.

۲۶۵- انبياء / ۴۷.

۲۶۶- النفس بالنفس (مائده / ۴۵).

۲۶۷- خداوند متعال در قرآن (مجادله / ۲) در مورد ظهار مطالبى فرموده است: كه خلاصه اش ‍ چنين است: كسانى كه از شما نسبت به همسرانشان ظهارِ مى كنند (و مى گويند: اَنْتِ عَلَىّ كَظَهْرِ اُمّى: تو نسبت به من به منزله مادر هستى آنان سخنى زشت و باطل مى گويند و اگر پشيمان شوند بايد قبل از آميزش جنسى، برده اى را آزاد كنند.

۲۶۸- اگر مرتد ملى (يعنى كسى كه پدر و مادرش كافر بودند ولى او مسلمان شده بعد كافر شد) توبه كند، پذيرفته مى شود. امّا مرتد فطرى (كسى كه پدر و مادرش و يا يكى از آنها، مسلمان بودند ولى او مسلمان شده بعد كافر شد) توبه اش پذيرفته نيست، و كشته مى شود. (شرح مكاسب مرحوم مولانا، در ذيل، بيع مملوك كافر).

۲۶۹- انعام / ۱۲۴.

۲۷۰- اعلام الناس / ص ۷۸.

۲۷۱- اِنَّ عِدَّةَ الشُّهوُرِ عِنْدَاللّهِ اِثْنى عَشَرَ شَهْرَاً فى كِتابَ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ. توبه / ۳۶.

۲۷۲-( وَ اِذْ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنا اضرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اِثْنَتا عَشَرَةَ عَيْناً ) ، بقره /۶۰.

۲۷۳- مائده / ۱۲.

۲۷۴- احقاق الحق، ۳: ۵۶۶ - ماءة منقبه از ابن شاذان قمى: ۹۷- بحار ۸۴: ۲۶۳.

۲۷۵- انعام / ۸۹.

۲۷۶- محمد (ص) / ۳۸.

۲۷۷- نفس الرحمان، ص ۴۷.

۲۷۸- محمد بن على بن نعمانِ احول، اهل كوفه و از ياران نزديكِ امام سجاد و امام باقر و حضرت صادق عليهم السلام مى باشد. او شخصى اديب، شاعر و متكلّم بوده و در مباحثه و مناظره استاد و حاضر جواب، و در رديف هشام بن حكم، به شمار مى آمد. امام صادقعليه‌السلام ، در مورد وى فرمود: چهار نفر از يارانم پيش من، از همه مردم عزيزترند: بريد بن معاويه، زرارة بن اعين، محمد بن مسلم و ابوجعفر احول (مومن طاق) اينها محبوبترين انسانند در نزد من، چه زنده باشند و يا مرده. (رجال كَشّى، ۱۶۳.)

۲۷۹- ص / ۸۰ - ۸۱.

۲۸۰- منتخب التواريخ، ص ۴۳۴.

۲۸۱- بقره / ۱۸۹.

۲۸۲-( لَيْسَ الْبُرِّبانْ تَاءْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَلْكِنَّ الْبِرَّ مَنْ اتَّقى وَاءْتُو الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها ) . بقره / ۱۸۹.: (كار نيك آن نيست كه از پشت خانه ها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد و از در خانه ها وارد شويد.)

۲۸۳- نور / ۶۱.

۲۸۴- حجرات / ۲۲.

۲۸۵- زينة المجالس، ص ۱۹۲.

۲۸۶- قطرى بن الفجاءة، يكى از شورشيان عصر بنى اميه و از گروه بنى مازن مى باشد.. (شرح شافيه ابن حاجب، ج ۱ / ۲۷۸).

۲۸۷- فاطر / ۱۸.

۲۸۸- انفال / ۲۱.

۲۸۹- المستطرف، ج ۱ / ۱۰۷.

۲۹۰- نحل / ۵۸.

۲۹۱- ثمرات الانوار، ص ۲۲۳.

۲۹۲- انعام / ۱۱۹.

۲۹۳- اعراف / ۳۱.

۲۹۴- مائده / ۱۱۴.

۲۹۵- اصل حديث: فى وصية النبىّ (صلى الله عليه و آله)، لعلىّعليه‌السلام ، قال: يا عَلى! لَوْ اُهْدِىَ اِلَىَّ كُراع لَقَبِلْتُ، وَ لَوْ دُعيتُ اِلى ذِراعٍ لاََجِبْتُ. وسائل، ۱۷ - ۲۸۹.

۲۹۶- لطائف الطوائف، ص ۳۵۰.

۲۹۷- صافات / ۳۷.

۲۹۸- يس / ۱۴.

۲۹۹- همان.

۳۰۰- بقره / ۲۶۰.

۳۰۱- كهف / ۲۲.

۳۰۲- اعراف / ۵۴.

۳۰۳- نباء / ۱۲.

۳۰۴- الحاقه / ۱۷.

۳۰۵- نمل / ۴۸.

۳۰۶- بقره / ۱۹۶.

۳۰۷- يوسف / ۴.

۳۰۸- توبه / ۳۶.

۳۰۹- تين (۹۵) / ۳ - ۱.

۳۱۰- مسد / ۱.

۳۱۱- مسد / ۴ - ۵.

۳۱۲- لطائف الطوائف، ص ۱۳۲.

۳۱۳- ابوالقاسم اسماعيل بن عبّاد، كه بصاحب عبّاد، مشهور است؛ وزير مويّد الدوله ديلمى بود و بعد از او وزير فخر الدوله، و بسيار فاضل و سليم النّفس و كريم الطبّع بود.

۳۱۴- هود / ۳۷.

۳۱۵- يوسف / ۶۵.

۳۱۶- اسراء / ۱۷.

۳۱۷- هود / ۳۲.

۳۱۸- حشر / ۲۱.

۳۱۹- انفال / ۶۳.

۳۲۰- روم / ۲۱.

۳۲۱- آل عمران / ۱۰۳.

۳۲۲- لطائف الحكايات، ص ۳۲۹.

۳۲۳- اعراف / ۵۶.

۳۲۴- فاطر / ۱۶.

۳۲۵- آل عمران / ۹۷.

۳۲۶- آل عمران / ۹۷.

۳۲۷- نحل / ۱۲۶.

۳۲۸- منتخب التواريخ، ص ۶۱.

۳۲۹- تين / ۵ - ۴.

۳۳۰- يس / ۷۸.

۳۳۱- رياض الحكايات، ص ۱۵۱.

۳۳۲- حج / ۲۷.

۳۳۳- يوسف / ۷.

۳۳۴- لطائف الطوائف، ص ۲۱۸.

۳۳۵- ابن حاجب نحوى، يكى از مشاهير ادبيات عرب، و مؤ لف كتابهاى كافيه در نحو و شافيه در صرف مى باشد كه مرحوم شيخ رضى الدين استرآبادى نحوى آنها را شرح كرده است. ابن حاجب در سال ۶۴۶ در شهر اسكندريه از دنيا رفته است. (وفيات الاعيان ۱ / ۳۴۰، از ابن خلكان).

۳۳۶- لقمان / ۳۴.

۳۳۷- احوال و آثار خواجه نصير، ص ۱۰۵.

۳۳۸- كهف / ۱۸.

۳۳۹- يونس / ۶۲.

۳۴۰- نوح / ۲۶.

۳۴۱- بقره / ۲۶۰.

۳۴۲- بحار الانوار، ۴۶ / ۱۳۵.

۳۴۳- شعرا / ۱۴.

۳۴۴- عنوان الكلام، ص ۱۷۰ - وقايع الايام (صيام)، ص ۵۸۳.

۳۴۵- بصائر الدرجات، ص ۶، عوالى اللئالى، ج ۳، ص ۶۰۷.

۳۴۶- برگرفته از نشان از بى نشانها، ص ۵۰ و ۲۶ با تغييرات لازم.

۳۴۷- انفطار / ۱۳ - ۱۴.

۳۴۸- مائده / ۲۷.

۳۴۹- اعراف / ۵۶.

۳۵۰- مومنون / ۱۰۱.

۳۵۱- طه / ۱۰۹.

۳۵۲- عنوان الكلام، ص ۲۰۶.

۳۵۳- انعام / ۵۹.

۳۵۴- عبس / ۲۴.

۳۵۵- بقره / ۶۷.

۳۵۶- بقره / ۶۸.

۳۵۷- بقره / ۶۹.

۳۵۸- بقره / ۷۱ - ۷۰.

۳۵۹- با استفاده از حيوة القلوب، ج ۲، ص ۲۷۰ -تفسير صافى، ج ۱/ ۱۴۰ -داستان پيامبران، ۲ / ۳۶۶.

۳۶۰- نور / ۲۶.

۳۶۱- شرح / ۶.

۳۶۲- صافات / ۳۵.

۳۶۳- حديد / ۱۳.

۳۶۴- حجر / ۷۲.

۳۶۵- سفينه البحار، ۲ / ۲۱ ماد حبب.

۳۶۶- نساء / ۲۰.

۳۶۷- المستطرف ۱ / ۱۲۷.

۳۶۸- احزاب / ۱۶.

۳۶۹- طه / ۴۴.

۳۷۰- توبه / ۷۳.

۳۷۱- داستان پيامبران، ج ۲، ص ۳۰۰.