گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)0%

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه) نویسنده:
گروه: متون حدیثی

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين صفا خواه
گروه: مشاهدات: 4022
دانلود: 1731

توضیحات:

گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 75 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4022 / دانلود: 1731
اندازه اندازه اندازه
گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)

گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

اولياى خدا

داوود رقى به محضر امام صادقعليه‌السلام رفته و از شخصى شكايت كرد كه از او قرض گرفته بود. و داوود مى ترسيد كه مالش از بين برود.

امامعليه‌السلام فرمود:

چون وارد مكه شدى به نيابت عبد المطلب ، ابوطالب ، عبد الله و فاطمه بنت اسد طواف انجام بده و دو ركعت نماز بخوان سپس از خداى بخواه كه مالت را به تو برگرداند

داوود چنين كرد. و هنگامى كه از در صفا(٣٨) خارج مى شد ناگهان آن شخص بدهكار را ديد كه در آنجا ايستاده و مالش را به او برگرداند.(٣٩) (٤٠)

خانه كعبه ، دو هزار سال

قبل از آدمعليه‌السلام زراره به امام صادقعليه‌السلام عرض كرد:

جانم فدايت باد! چهل سال است كه من مسائل حج را از شما سوال مى كنم و شما پاسخ مى فرماييد! و هنوز مسائل پيرامون حج پايان نيافته است

امامعليه‌السلام فرمود:

در اين خانه ، دو هزار سال قبل از حضرت آدمعليه‌السلام ، اعمال حج برگزار مى شده است چگونه مى خواهى مسائل مربوط به آن در عرض چهل سال به پايان رسد؟!(٤١)

نماز در مسجد غدير

ابان گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمود:

نماز در مسجد غدير(٤٢) مستحب است زيرا پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آن مسجد امير المومنينعليه‌السلام را به جانشينى برگزيد. و آن موضعى است كه خدا حق را در آنجا اظهار فرمود.(٤٣)

زشتى جسارت

حسان جمال شتربان امام صادقعليه‌السلام گويد:

امام صادقعليه‌السلام را از مدينه به مكه مى بردم هنگامى كه به مسجد الغدير رسيديم ، امام صادقعليه‌السلام نگاهى به طرف چپ مسجد انداخت و فرمود:

اين جاى پاى رسول خداست در زمانى كه فرمود:

من كنت مولاه فعلى مولاه

آنگاه امام صادقعليه‌السلام به گوشه اى ديگر از مسجد نظر افكند و فرمود:

اينجا محلى است كه منافقان و سالم مولى ابى حذيفه وابى عبيدة بن جراح ، خيمه زده بودند.(٤٤)

چون دست پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را ديدند كه دست امير المومنينعليه‌السلام را گرفته و بلند كرده ، بين خودشان گفتند به چشمان او بنگريد، كه در حدقه مى چرخند، چونانكه گويى چشمان مجنونى است(٤٥)

در اين حال جبرئيلعليه‌السلام اين آيه را آورد:

و ان يكاد الذين كفروا ليزلقونك بابصارهم لما سمعو الذكر و يقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمين(٤٦) (٤٧)

پاداش زيارت ائمهعليه‌السلام

امام حسينعليه‌السلام روزى از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسيد:

اى پدر! پاداش كسى كه شما را زيارت كند چيست ؟

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

فرزند عزيزم ! كسى كه مرا چه در حال حياتم و چه بعد از وفاتم زيارت كند، يا پدر و يا برادر و يا تو را زيارت كند، بر من واجب است كه در روز قيامت به ديدار او بروم ، و او را از گناهانش آسوده كنم (٤٨)

فضيلت زائر مدينه

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

كسى كه براى به جاى آوردن حج ، به مكه سفر كند، و مرا در مدينه زيارت نكند، در روز قيامت روى از او بر مى گردانم(٤٩)

و كسى كه به قصد زيارت من بيايد، شفاعت كردن من از او، بر من واجب است

و كسى كه شفاعت من براى او واجب شد، بهشت بر او واجب مى شود.

و كسى كه در يكى از حرمين مكه و مدينه از دنيا برود. او را به معرض سوال و جواب نمى آورند، و مورد حساب قرار نمى دهند. و او در زمره مهاجرين به سوى خداوند، مى ميرد. و در روز قيامت با اصحاب بدر محشور مى شود.(٥٠)

ثواب زائر قبر امام حسينعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

كسى كه قبر حسين بن علىعليه‌السلام را زيارت كند، گناهانش پلى بر در خانه اش قرار داده مى شود، و آنگاه از روى آن عبور مى كند، همانطور كه يكى از شما از پل بگذرد، آن را پشت سر خود وا مى گذارد.(٥١) (٥٢)

غريب طوس

حسين بن زيد گويد:

از امام محمد باقرعليه‌السلام شنيدم كه فرمود:

مردى از فرزند امام موسى كاظمعليه‌السلام ظهور مى كند، كه همنام امير المومنينعليه‌السلام است و در زمين طوس كه شهرى از شهرهاى خراسان است مدفون مى شود.

او با زهر كين كشته مى شود و غريبانه در آنجا مدفون مى گردد.

پس كسى كه او را، با معرفت به حقش زيارت كند، خداى عزوجل به او پاداش كسى را عطا مى كند كه در حال شدت و تنگدستى قبل از فتح مكه در راه پيروزى اسلام و پيامبرش انفاق كرده و جنگيده باشد.(٥٣)

روياى صادقانه

روزى شخصى از اهل خراسان نزد امام رضاعليه‌السلام آمد و عرض كرد:

اى پسر رسول خدا! من رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در خواب ديدم كه به من مى فرمود:

چگونه رفتار خواهيد كرد. زمانى كه پاره اى از تن من در سرزمين شما مدفون شود؟ و امانت من به شما سپرده شود؟ و ستاره من در زمين شما پنهان گردد؟

امام رضاعليه‌السلام فرمود: آن مدفون در زمين شما منم و پاره تن پيامبر شما منم و آن امانت و ستاره منم

آگاه باشيد! كه هر كس مرا زيارت كند در حالى كه حقى را كه خداى عزوجل از من و اطاعت از من واجب فرموده است بشناسد؛ من و پدرانم به روز قيامت شفيعان او خواهيم بود. و كسى كه ما شفيعان او باشيم ، نجات خواهد يافت ؛ اگر چه به اندازه گناه ثقلين جن و انس بر دوش داشته باشد.(٥٤)

زيارت امام حسينعليه‌السلام از راه دور

سدير گويد:

امام صادقعليه‌السلام به من فرمود:

اى سدير! هر روز به زيارت قبر امام حسينعليه‌السلام مى روى ؟

گفتم : نه ، فدايت شوم

فرمود: چه جفايى مى كنى ! آيا در هر ماه زيارت مى كنى ؟

گفتم : نه

فرمود: در هر سال يك بار به زيارت مى روى ؟

گفتم : به همين طور است

فرمود: اى سدير! چقدر نسبت به امام حسينعليه‌السلام روى گردان و بى اعتنا هستيد؟!

آيا نمى دانى كه خداى تعالى را هزار هزار فرشته گرد آلود و موى پريشان است كه بر حسينعليه‌السلام مى گريند. و پيوسته زيارت مى كنند و خسته نمى شوند؟

چه مى شود كه تو هفته اى پنج بار و يا هر روز به زيارت امام حسينعليه‌السلام بروى ؟

گفتم : فدايت شوم ميان من و قبر او فرسخها فاصله است

فرمود: بر بام خانه برو، و به جانب راست و چپ بنگر، و سپس سر خود را به سوى آسمان كن و پس از آن به سوى قبر آن حضرت توجه كن و بگو:

السلام عليك يا ابا عبد الله ، السلام عليك ورحمة الله و بركاته

در اين صورت ، اين عمل ، براى تو يك زيارت محسوب خواهد شد. و هر زيارتى ثواب يك حج و يك عمره دارد.

پس از آن من ، در هر ماه ، گاهى بيست بار اين كار را انجام مى دادم(٥٥)

رعايت حقوق

١ - اعضاى بدن

ثابت بن دينار ابوحمزه ثمالى گويد:

امام سجادعليه‌السلام فرمود:

حق خداى اكبر، بر تو اين است كه :

او را عبادت كنى و چيزى را شريك او قرار ندهى ، پس اگر تو با اخلاص ، اين عمل را به جاى آورى ، خداوند بر خود چنين قرار داده كه امر دنيا و آخرتت را كفايت كند.

حق جان تو، بر خودت اين است كه :

آن را در طاعت خداوند به كارگيرى

حق زبان ، گرامى داشتن آن از دشنام و عادت دادنش به خير و ترك ياوه گويى كه فايده اى در آن نباشد. و نيكى با مردم و خوش گفتارى با آنان است

حق گوش ، منزه داشتن آن از غيبت ، و آنچه كه نبايد بشنوى ، حق چشم ، اين است كه آن را از محرمات فروبندى و نگاه كردن با آن را وسيله عبرت قرارى دهى

حق دستت ، اين است كه آن را به سوى چيزى كه بر تو حلال نيست ، نگشايى

حق پايت ، اين است كه به سوى محرمات راه نسپارى ، چرا كه با اين پاها بر صراط مى ايستى

پس بنگر، تا تو را نلغزاند تا در دوزخ افتى

و حق شكم ، آن است كه آن را ظرفى براى حرام نسازى ، و بيشتر از حد سيرى نخورى(٥٦)

٢ - عبادات

حق نماز، اين است كه :

بدانى راه يافتن به درگاه خداوند عزوجل است ، و تو در حال نماز در پيشگاه خداى عزوجل ايستاده اى ، چون اين را دانستى ، چنان بايستى كه يك بنده ذليل ، كوچك ، مشتاق ، ترسان ، اميدوار، خائف ، بيچاره ، ملتمس ، مى ايستد. در پيشگاه بزرگى ، با آرامش و وقار كه او را بزرگ مى دارد.

آنگاه ، با قلب خود به نماز رو كنى ، و آن را با حدود و حقوق آن ، به پاى دارى

حق حج ، اين است كه :

بدانى در آن مهمان خداى خودت هستى ، و به سبب آن از گناهانت ، خود به سوى خداى عزوجل مى گريزى به آن توبه ات پذيرفته است ، و آنچه خداى تعالى بر تو واجب ساخته ، انجام مى دهى

حق روزه ، اين است كه :

بدانى آن قفلى است كه خداى عزوجل بر زبانت ، گوشت چشمت ، شكمت و شهوتت زده ، تا بدان حجاب تو را از آتش بپوشاند.

اگر روزه را رها كردى ، پرده اى را كه خدا بر تو كشيده دريده اى

حق صدقه ، اين است كه :

بدانى صدقه ، ذخيره تو نزد پروردگار توست و امانت توست كه براى آن به گواه گرفتن نياز ندارى

و سپرده اى را كه در پنهانى به امانت گزارده اى به آن مطمئن ترى ، تا آنچه كه به آشكار امانت مى گزارى

و بدانى كه اين صدقه در دنيا، بلاها و بيماريها را از تو دفع مى كند. و در آخرت ، آتش دوزخ را از تو دور مى دارد.

٣ - معلم و شاگرد

حق كسى كه با علم ، تو را تربيت مى كند. اين است كه ، او را بزرگ بدارى ، وقار محضر او را نگاه دارى

به كلامش خوب گوش بسپارى .به سوى او رو كنى ، صدايت را بر او بلند نگردانى

اگر كسى از معلم تو سوالى پرسيد، تو پاسخ ندهى ، تا معلم خود جواب گويد.

در مجلس او، با ديگرى سخن نگويى

نزد او از ديگران ، غيبت نكنى

اگر كسى از او، نزد تو بدگويى كرد، حريم او را پاس دارى زشتى هاى او را بپوشانى و نيكى هاى او را آشكار كنى

با دشمن او همنشينى ننمايى ، و دوست او را دشمن ندارى

چون چنين عمل كنى ، فرشتگان خداى عزوجل به نفع تو گواهى مى دهند، كه تو او را براى خداى عزوجل خواستى و براى خدا از محضر او كسب علم كردى نه براى مردم

و اما حق كسى كه در علم ، زير دست تو است .اين است كه :

بدانى خداى عزوجل ، در علمى كه به تو بخشيده ، تو را قيم بر آنان قرار داده است و از خزائن خود بر تو گشوده است

پس اگر در تعليم مردم بكوشى ، و با ايشان بدرفتارى ننمايى و بر آنان دلتنگ نشوى ؛ خداى از فضل خود، بر تو زياده مى كند.

و اما اگر علم خود را از مردم ، دريغ دارى ، يا با مردم هنگامى كه از تو كسب دانش مى كنند، مهربان نباشى ، بر خداى عزوجل حق است كه علم و نور علم را از تو سلب كند، و جايگاه تو را از دلها پايين بياورد.

٤ - خانواده

حق مادرت اين است كه :

بدانى ، او تو را در شكم خود حمل كرد، به گونه اى كه هيچ كس بار ديگرى را نكشيد.

از ثمره قلب خود، به تو غذايى داد كه هيچ كس به كسى ندهد.

با تمام اعضاى خود، در نگهدارى تو كوشيد.

در اين انديشه نيست كه گرسنه و تشنه بماند، تا تو سير و سيراب شوى

بى لباس بماند تا تو را بپوشاند؛ در آفتاب بماند تا تو در سايه باشى ، از خواب خود چشم بپوشد تا تو راحت بخوابى

از گرما و سرما تو را نگاه داشت ، تا فرزند او باشى

پس نمى توانى او را شكر گزارى ، مگر به توفيق و يارى و كمك خداوند.

حق پدرت ، آن است كه :

بدانى او اصل وجود تو است ، كه اگر نمى بود، تو هم نبودى

پس هر نيكى در خودت ديدى كه از آن شگفت زده شدى ، بدان كه پدرت ، اصل نعمت بر تو در آن خير بوده است پس خدا را به اندازه آن حمد و شكر كن و نيرويى جز به سبب خدا نيست

حق فرزندت ، اين است كه :

بدانى از تو است ، و در دنياى گذرا، به خير و شر خود، وابسته تو است و تو در برابر سرپرستى او مسئولى كه او را نيكو ادب نمايى ، به سوى خداى عزوجل راهنمايى كن ، و در طاعت خدا به او كمك رسانى

پس در كارهاى او بكوش ، مانند كوشيدن كسى كه مى داند در نيكى به او پاداش مى گيرد. و اگر با او بدرفتارى كند، عقاب مى شود.

حق برادرت ، اين است كه :

بدانى دست تو مايه عزت و قدرت تو است پس او را سلاحى بر معصيت خدا مگير، و براى ظلم كردن بر آفريدگان خدا، او را وسيله اى مساز.

و در برابر دشمنش ، يارى او را رها مكن

و از خير خواهى نسبت به او دريغ مدار. اگر اوامر خداى تعالى را پيروى كرد، چه بهتر. و اگر چنين نكرد، خدا را گرامى تر از او نزد خودت بدان و نيرويى جز به سبب خدا نيست

٥ - همنشينان

حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه :

او را سپاس گويى ، و احسان او را به ياد داشته باشى ، و ميان خود و خدا برايش خالصانه دعا كنى هنگامى كه چنين كردى ، در نهان و آشكارا، او را شكر گزارده اى سپس اگر قدرت يافتى ، به او عوض هم بدهى

حق همنشين تو، اين است كه :

با او به نرمى رفتار كنى ، و با او نيكو سخن گويى ، از مجلس خود، جز به اجازه او بر نخيزى ، و كسى كه پيش تو بنشيند، بى اجازه تو مى تواند برخيزد.

بايد لغزشهاى همنشين خود را فراموش كنى نيكى هاى او را در ياد خود نگاه دارى و جز سخن خير با او نگويى

حق همسايه ات ، اين است كه :

او را در غيابش حفظ كنى ، و در حضورش بزرگ دارى ، و اگر به او ستم شد ياريش كنى در پى عيب او نباشى

و اگر زشتى در او سراغ داشتى ، بر او بپوشانى

اگر مى دانى كه نصيحت تو را مى پذيرد، در خلوت به خير خواهى او بنشينى

او را در سختى رها نكنى

از لغزش او درگذرى

گناهش را ببخشى ، با او كريمانه معاشرت كنى ، و قوتى جز به يارى خدا نيست

حق رفيق ، اين است كه :

با تفضل و انصاف با او مصاحبت كنى

او را بزرگ بدارى ، چنان كه تو را بزرگ مى دارد. نگذارى در نيكى هاى به يكديگر، بر تو سبقت بجويد. اما اگر از تو سبقت گرفت ، در ازاى كار نيك بهتر از او پاسخ دهى

دوستش بدارى ، آنگونه كه تو را دوست مى دارد.

اگر اراده گناهى كرد، او را از ارتكاب به آن باز دارى بر او رحمت باش و عذاب مباش ولا قوة الا بالله

اما حق شريك ، آن است كه :

اگر غايب شد، او را كفايت كنى و اگر حاضر بود، حرمتش را پاس ‍ دارى

بدون مشورت و همفكرى با او، به تنهايى حكم نكنى و راى ندهى

مال او را حفظ كنى در كار سخت يا آسان به او خيانت نكنى چرا كه دست خداوند تبارك و تعالى بر دو شريك است

تا زمانى كه به يكديگر خيانت نكنند. ولا قوة الا بالله

٦ - ديگران

حق خيرخواه تو ، اين است كه :

نسبت به وى تواضع كنى

به سخنانش خوب گوش فرا دهى اگر درست گفت ، خداى عزوجل را حمد گويى ، و اگر درست نگويد، بر او رحمت آورى ، و او را متهم نسازى ، و بدانى كه او خطا كرده است و از روى عمد سخن نگفته است و او را بر آن خطا مواخذه نكنى ، مگر اينكه واقعا شايسته توبيخ باشد. كه در اين حالت بايد به كار او اعتنا نكنى و توفيق تنها از خداست

حق بزرگسال ، اين است كه :

او را به جهت سن او، بزرگ بدارى براى تقدم در اسلام كه پيش از تو مسلمان بوده

در اجلال او بكوشى ، نزد دشمنان با او روبرو نشوى ، در راه بر او سبقت نگيرى ، با او كودكانه رفتار نكنى ، او را به نادانى نسبت ندهى و اگر با تو سبكى كرد، تحمل كنى و به جهت حق و حرمت اسلام ، به او اكرام كنى

حق كوچكتر، از تو در سن ، اين است كه :

در تعليم به رحم آورى ، بر او ببخشايى و بر زشتى او پرده پوشى كنى ، با او مهربان باشى و به كمكش بشتابى

حق كسى كه از تو چيزى مى خواهد. اين است كه به اندازه نيازش به او ببخشى

حق كسى كه از وى درخواست مى كنى ، اين است كه اگر خواسته تو را به تو بخشيد، با تشكر و معرفت فضلش از او بپذيرى و اگر از تو دريغ داشت عذر او را بپذيرى

حق كسى كه تو را در راه خدا خشنود سازد، اين است كه اول خداى تعالى را حمد گويى سپس از او تشكر كنى

حق كسى كه با تو بد مى كند، اين است كه : او را عفو كنى و اگر بدانى كه اين عفو تو ضرر دارد، از ديگران در برابر بدرفتارى او كمك بخواهى ، كه خداى تبارك و تعالى فرمود:

( وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَـٰئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ ) (٥٧)

و هر كس ، پس از ظلمى كه بر او شده است ، براى دفع ظلم از ديگران يارى طلبد، بر او هيچ حرجى نيست

وضو

امام موسى بن جعفرعليه‌السلام فرمود:

هر كس براى نماز مغرب وضو بگيرد، آن وضو كفار همه گناهان آن روز اوست مگر گناهان كبيره و هر كس براى نماز صبح وضو بگيرد، آن وضو كفاره همه گناهان آن شب اوست ، مگر گناهان كبيره(٥٨)

آبى بر آتش

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

چشمان خود را هنگام وضو گرفتن باز نگه داريد. تا آنها آتش جهنم را نبينند.(٥٩)

راههاى قرآن

امير المومنينعليه‌السلام فرمود:

همانا دهانهاى شما، راههاى قرآن است و با آن قرآن مى خوانيد؛ پس آنها را با مسواك زدن پاكيزه كنيد.(٦٠)

مسواك و نماز

امام باقر و امام صادقعليهما‌السلام فرموده اند:

اگر مسواك بزنيد و دو ركعت نماز بخوانيد، بهتر از اين است كه هفتاد ركعت نماز را بدون مسواك زدن بخوانيد.(٦١)

دستور به مسواك

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

اگر بر امتم سخت و مشقت انگيز نبود. آنان را به هنگام هر وضويى به مسواك زدن امر مى كردم(٦٢)

فوايد مسواك زدن

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

مسواك زدن دوازده ويژگى دارد:

١ - جزء سنت است

٢ - پاكيزه كننده دهان است

٣ - روشنى بخش چشم است

٤ - خداوند را خشنود مى كند.

٥ - دندانها را سفيد مى كند.

٦ - زردى دندان را از بين مى برد.

٧ - اشتها را زياد مى كند.

٨ - لثه را محكم مى كند.

٩ - بلغم را از بين مى برد.

١٠ - حافظه را زياد مى كند.

١١ - اجر هر كار نيكى را مضاعف مى كند.

١٢ - فرشتگان را شاد مى كند.(٦٣)

نماز بى وضو

مردى عالم را در قبر نهادند و به او گفتند:

ما تو را صد تازيانه از عذاب خداوند عزوجل مى زنيم

گفت : طاقت ندارم

پيوسته از تازيانه ها كم كردند تا به يك تازيانه رسيد. باز گفت طاقت ندارم

گفتند: چاره اى غير از تازيانه نيست

گفت : چرا به من تازيانه مى زنيد؟

گفتند: روزى بدون وضو نماز خواندى ، و بر فردى ضعيف گذشتى ولى او را يارى نكردى

آنگاه تازيانه اى از عذاب خداى متعال به او زدند، و قبرش پر از آتش شد.(٦٤)

خشنودى مادر

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

در مدينه فردى هنگام جان دادنش ، زبانش گرفته بود و زمان فوتش نزديك مى شد. حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كنار او آمد و فرمود:

بگو:

لا اله الا الله

آن فرد نتوانست بگويد.

پيامبر دوباره تكرار كرد. ولى آن شخص باز هم نتوانست زنى بر بالين او حاضر بود. حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آيا اين شخص مادر دارد؟

زن عرض كرد: بلى يا رسول الله ! من مادرش هستم

حضرت فرمود: آيا از او راضى هستى ؟

عرض كرد: نه ، از او خشمگين هستم

حضرت فرمود: من دوست دارم كه از او راضى شوى

عرض كرد: يا رسول الله ! بخاطر خشنودى شما از او راضى شدم

آنگاه پيامبر رو به آن شخص كرد و فرمود:

بگو:

لا اله الا الله

آن فرد تكرار كرد.

پيامبر فرمود: اين دعا را بخوان :

يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير، اقبل منى اليسير و اعف عنى الكثير، انك انت العفو الغفور

يعنى : اى خدايى كه از بندگان ، طاعت اندك را مى پذيرى واز گناهان بسيار آنها مى گذرى ، از من عبادت ناچيزم را قبول فرما و از نافرمانيهاى بى شمارم درگذر، كه تو بسيار بخشند و آمرزنده هستى

آن فرد اين دعا را خواند. حضرت فرمود: چه مى بينى ؟

او پاسخ داد: دو موجود سياه بر من وارد شده اند؟

حضرت فرمود: دوباره بخوان

دوباره خواند. پيامبر مجددا سوال فرمود چه مى بينى ؟

گفت : آن دو موجود سياه از من دور شدند. و دو موجود سفيد بر من وارد شده اند. و اكنون آن دو موجود به من نزديك شدند و مشغول قبض روح من هستند.

و در همان لحظه از دنيا رفت(٦٥)

توبه

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آخرين خطبه اى كه ايراد كردند، فرمودند:

هر كس يكسال قبل از فوتش توبه كند، خداوند توبه او را مى پذيرد. سپس ‍ فرمودند:

يكسال زياد است هر كس يك ماه قبل از فوتش توبه كند، توبه اش پذيرفته مى شود.

دوباره فرمودند: يك ماه نيز زياد است هر كس يك هفته قبل از فوتش توبه كند. خداوند توبه او را قبول مى كند.

باز فرمودند: يك روز هم بسيار است هر كس يك ساعت قبل از فوت توبه كند، توبه اش مقبول است

باز فرمودند يك ساعت نيز زياد است هر كس در حالى كه نفسش به اينجا رسيده با دست مبارك به حلق خود اشاره نمودند توبه كند، توبه او مورد قبول حضرت بارى تعالى واقع مى شود.(٦٦)

آخرين همراه

امير المومنينعليه‌السلام فرمود:

زمانى كه انسان آخرين روز زندگيش در دنيا و اولين روز از آخرت يعنى روز مرگ را مى بيند، مال و فرزندان و عملش در برابرش مجسم مى شود. در اين حال انسان به مال رو مى كند و مى گويد:

سوگند به خدا، من در طلب تو حريص ، و در صرف كردنت بخيل بودم اكنون براى من چه مى كنى ؟

مال پاسخ مى دهد: كفن خود را از من برگير.

آنگاه رو به فرزندان كرده و مى گويد:

به خدا سوگند ، من دوستدار شما و مدافع شما بودم حال شما براى من چه مى كنيد؟

پاسخ مى دهند: ما تو را به گور مى سپاريم و در خاك پنهان مى سازيم

در اين هنگام ، رو به عمل خود مى كند و مى گويد: به خدا قسم ، تو بر من بسيار سنگين بودى و رغبتى براى انجام دادن تو نداشتم ، تو با من چه مى كنى ؟

عمل پاسخ مى دهد: من در گور و در روز محشر با تو همراه و همنشين خواهم بود، تا هر دو با هم بر خداوند، عرضه شويم(٦٧)

ضمانت بهشت

امير المومنينعليه‌السلام فرمود:

براى شش گروه ، بهشت را ضمانت مى كنم :

١ - شخصى كه براى صدقه دادن از خانه خارج مى شود و در اين هنگام مرگش فرا مى رسد.

٢ - كسى كه براى عيادت بيمار از خانه بيرون مى آيد و فوت مى كند.

٣ - شخصى كه براى جهاد در راه خدا از خانه خارج مى شود و به شهادت مى رسد.

٤ - كسى كه براى انجام حج خانه خدا بيرون مى آيد و ملك الموت جانش را مى ستاند.

٥ - آن كس كى براى بجا آوردن نماز جمعه از منزل خارج مى شود و مى ميرد.

٦ - كسى كه براى تشييع جنازه مسلمانى از خانه خارج شده و فوت مى كند.(٦٨)

براى تمامى ايشان ، بهشت را ضمانت مى كنم

رحمت خداوند

فردى در زمان امام صادقعليه‌السلام فرزندش را از دست داد. آن حضرت براى تسليت به آن شخص فرمود:

خداوند از تو براى فرزندت مهربان تر است و پاداش خداوند به خاطر اين مصيبت كه بر تو وارد گرديد، از خود فرزندت بهتر است

پس از مدتى ، به آن حضرت خبر رسيد كه آن فرد همچنان بى تاب است حضرت دوباره به ديدن او رفته و فرمودند:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هم از دنيا رفت آيا تو، به آن حضرت تاسى نمى كنى ؟(٦٩)

مرد عرض كرد: يابن رسول الله ! فرزند من نوجوان بود.

حضرت فرمود: او سه چيز دارد كه اگر خداى عزوجل بخواهد، هيچگاه از دست او نمى رود.

١ - گواهى بر وحدانيت

٢ - رحمت خداوند

٣ - شفاعت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (٧٠)

سنت ماندگار

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

زمانى كه جعفر بن ابى طالبعليه‌السلام به شهادت رسيد، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود كه نزد همسرش اسماء بنت عميس و ديگر همسران آن حضرت رفته و او را تسليت دهد و براى خانواده اش تا سه روز غذا تهيه كند.(٧١)

و اين عمل ، در نزد مسلمين يك سنت شد.

باقيات صالحات

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

شش چيز است كه ثواب آن بعد از مرگ به مومن مى رسد:

١ - فرزند صالح كه براى او طلب مغفرت كند.

٢ - مصحف كه از او بجا مى ماند قرآن و ديگران از آن استفاده مى كنند.

٣ - درختى كه به قصد قربت كاشته باشد.

٤ - آبى كه به قصد قربت جارى ساخته است

٥ - چاهى كه در بيابانى حفر كرده است

٦ - سنتى كه از خود بجاى گذاشته و آيندگان از او پيروى مى كنند.(٧٢)

كلام ابوذر

هنگامى كه ذر فرزند ابوذر از دنيا رفت ، ابوذر بر قبر او ايستاد و دست بر قبر كشيد و عرض كرد:

اى ذر! خدا تو را رحمت كند، به خدا قسم ؛ كه تو نسبت به من ، بسيار نيكوكار بودى و من از تو راضى هستم مرا به هيچكس جز خداوند نيازى نيست و اگر هول از عالم پس از مرگ نبود، دوست داشتم كه به جاى تو باشم و ناراحتى كه براى وضعيت پس از مرگ تو دارم ، مرا از ناراحتى فقدان تو بازداشته است

به خدا قسم ، از دورى تو گريه نكردم ، بلكه براى مواقف سختى كه در پيش ‍ دارى ، گريستم اى كاش مى دانستم ، كه تو چه گفته اى و به تو چه پاسخى داده اند.

بار خدايا! من از حقى كه بر او دارم ، مى گذرم ، و به او مى بخشم پس تو نيز حقوق خود را كه بر او واجب كرده بودى بر او ببخشاى ، كه تو، به جود و كرم از من سزاوارترى(٧٣)

مرگ فقيه

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

شيطان از مرگ هيچكس ، به اندازه مرگ يك عالم و فقيه خوشحال نمى شود.(٧٤)

انواع صبر

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

صبر دو گونه است :

١ - صبر، در هنگام گرفتارى كه خوب و نيكوست

٢ - صبر، در برابر محرمات كه بهتر و نيكوتر است زيرا تو را از انجام كار حرام باز مى دارد.(٧٥)

گريه يتيم

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

هنگامى كه طفل يتيمى بگريد، عرض الهى به لرزه در مى آيد.

و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:

اين كيست كه بنده مرا كه در خردسالى پدر و مادرش را از او گرفته ام ، به گريه آورده است ؟

قسم به عزت و جلال خودم ، هر بنده مومنى كه او را آرام كند، بهشت بر او واجب است(٧٦)

حفظ حجاب پس از مرگ

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

نخستين كسى كه براى جنازه اش تابوت تهيه شد و او را در تابوت(٧٧) قرار دادند، حضرت فاطمهعليها‌السلام دختر حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود.(٧٨)

نماز شفاعت

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

همانا شفاعت ما خاندان ، سبك شمارنده نماز را در بر نمى گيرد، و به او نمى رسد شامل حال او نخواهد شد(٧٩)

نماز، در اول وقت

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حالى وارد مسجد شد كه عده اى از اصحاب آن حضرت در مسجد بودند.

حضرت فرمود: آيا مى دانيد پروردگار شما چه فرموده است ؟

اصحاب عرض كردند: خدا و رسولش بهتر مى دانند.

حضرت فرمود: خداوند شما مى فرمايد:

اين نمازهاى پنجگانه كه بر شما واجب شده است هر كه آنها را در وقت خاص خود به جا آورده شود، روز قيامت حالى مرا ملاقات خواهد كرد كه براى او در نزد من سندى است كه به حكم آن سند، من آن بنده را داخل بهشت مى سازم

و هر كس آنها را در وقت معين خودش ادا نكند، و بر آن محافظت ننمايد، به لطف و اراده من مربوط است اگر بخواهم ، او را عقوبت كنم و اگر بخواهم ، از وى در گذرم(٨٠)