صفای باطن در پرتو رمضان

صفای باطن در پرتو رمضان0%

صفای باطن در پرتو رمضان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

صفای باطن در پرتو رمضان

نویسنده: سید محمد شفیعی
گروه:

مشاهدات: 12053
دانلود: 2103

صفای باطن در پرتو رمضان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 43 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12053 / دانلود: 2103
اندازه اندازه اندازه
صفای باطن در پرتو رمضان

صفای باطن در پرتو رمضان

نویسنده:
فارسی

كتابى كه پیش روى دارید سرشار از مفاهیم و آموزه هاى ارجمند الهى و حاصل تلاش پژوهشگرانه جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى سید محمد شفیعى است كه به همت و تلاش پژوهشكده فرهنگ و معارف وابسته به نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها به زیور طبع آراسته شده و امید است كه بتواند ره توشه اى قرار گیرد براى عزیزانى كه خواستار مائده هاى خوشگوار و شیرین معنوى هستند.

۶. مردم آزارى (همسر آزارى و همسایه آزارى)

یكى از عوامل كاهش ابهت روزه، مردم آزارى است. در دیدگاه اسلام مردم باید از یكدیگر خیر و نیكى ببینند نه شر و بدى. هر انسان با ایمانى موظف است، آئینه انسان مؤمن دیگر باشد و فقر و كاستى هاى زندگى او را رفع كند و وى را بیاراید: عن علىعليه‌السلام قال: «المومن مرآة لأنه یتامله فیسد فاقته و یجمل حالته »(۱۴۵)

بر این اساس هر گونه مردم آزارى باعث سقوط آبروى روزه دار مى باشد، اعم از آزار افراد داخل منزل، داخل كوچه، همسایگان، داخل شهر داخل نظام حكومتى.

بارها اشاره كردیم كه روزه داشتن، مسئله مهمى است، ولى مهمتر از آن، انجام روزه برتر است؛ روزه اى كه از آن به عنوان روزه خاص الخاص یاد كردیم. بر این اساس پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده: روزه با ارزش نصیب چند دسته نمى شود؛ از جمله: كسى كه مخالفت امام حق را مى كند و عبدى كه مولایش فرمان نمى برد؛ و زنى كه نسبت به شوهرش ناشزه است و حقوق وى را مراعات نمى كند، مگر آنكه توبه نماید و نیز فرزندى كه عاق والدین است.(۱۴۶)

هم چنین فرمودند: هر زنى كه شوهر خود را با زبان بیازارد، خدا اعمال نیك و حسنات او را نمى پذیرد، مگر آن كه شوهرش از وى راضى شود؛ هر چند كه روزها روزه بگیرد و شب ها را به عبادت به سر ببرد و البته در رابطه با اعمال شوهر نیز، این چنین است اگر در حق همسر خود ستم روا دارد(۱۴۷) .

آن حضرت در رهنمودى دیگر فرمود: هر زنى شوهرش را آزار دهد، نماز و اعمال نیك وى را خدا قبول نمى كند هر چند تمام دهر را روزه بگیرد مگر اینكه شوهرش را از خود راضى نماید. براى شوهر نیز مسئله از همین قرار است اگر همسرش را اذیت كند و نسبت به وى ظلم نماید(۱۴۸) . همچنین فرمودند: هر كس همسر خود را بدون جهت بیازارد من در قیامت دشمن او خواهم بود(۱۴۹) .

هنگامى كه معاذ جبل، یكى از صحابه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از شام بازگشت، به آن حضرت گزارش داد كه جمعى از نصارى را دیدم در مقابل اسقف ها و رهبران مذهبى خود، سجده مى كردند، و نیز گروهى از یهودیان را دیدم در برابر احبار و بزرگان دینى خود سجده مى نمودند. از آنان راز اعمال شان را سؤال كردم، پاسخ دادند: هذه تحیة الاءنبیاء این نوعى احترام و گرامى داشت پیامبران است.

من با شنیدن سخنان آنان، دریافتم كه ما باید در برابر پیامبر خود بیشتر سجده كنیم. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: آنان انبیاء خود را تكذیب كردند، كتاب او را تحریف نمودند، سپس افزودند: اگر كسى را اجازه داده بودم تا در برابر دیگرى غیر خدا سجده كند، به زن دستور مى دادم تا در برابر شوهر خود سجده كند(۱۵۰) . او اضافه كرد؛ به خاطر حق بزرگى كه شوهر بر همسر خود دارد. آنگاه افزود: زن، شیرینى ایمان به خدا را نمى چشد، جز آن كه حق شوهر خود را ادا كند(۱۵۱) .

مردى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خواست تا كارى كند كه بر یقین او افزوده شود و مسئله اجابت درخت و حركت به سوى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و باز گشت دوباره آن بر سر جاى خود پیش آمد، سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به او فرمود: اگر بنا بود كه دستور دهم، كسى در برابر دیگرى غیر خدا سجده كند، به زن دستور مى دادم تا در برابر شوهر خود سجده كند(۱۵۲) . همچنین آن حضرت در بیانى دیگر فرمودند: برترین اعمال زن، فرمان بردارى از شوهر است(۱۵۳) .

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: جهاد زن، خوب شوهر دارى كردن است(۱۵۴) . ام سلمه همسر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به نقل از پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «ایما امراءة ماتت و زوجها عنها راض دخلت الجنة(۱۵۵) همچنین رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در جاى دیگر فرمود: نماز زنى كه در مقابل شوهر خود تمرد و نافرمانى مى كند، قبول نیست.(۱۵۶)

دو نكته از احادیث فوق به دست مى آید: اول آنكه سجده اختصاص به خدا دارد و دوم آنكه احترام به شوهر از حقوق خانوادگى و داراى اهمیت ویژه اى مى باشد.

عایشه به پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كرد: چه كسى بر گردن زن، حق بیشترى دارد؟ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله پاسخ داد: شوهرش. عایشه پرسید: چه كسى بیشتر به گردن شوهر حق دارد؟ پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: مادرش.

یكى از مسائل اساسى در باب ازدواج، دقت در انتخاب همسر است كه سهل انگارى در این عرصه پشیمانى جانكاهى را در پى دارد.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خوب همسایه دارى كردن موجب افزایش رزق و روزى مى شود، بنابراین كسى كه حق همسایه اش را تلف كند، از ما نیست.

امیرالمومنینعليه‌السلام فرمود: حریم مسجد چهل ذراع و حریم همسایگان چهل خانه، از چهر طرف است.(۱۵۷)

كیفر همسایه آزارى

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هر كس به اندازه یك وجب از زمین نسبت به همسایه خود خیانت كند، خداوند آن را طوقى در گردن وى قرار مى دهد، مگر اینكه توبه كند و برگردد.(۱۵۸) همچنین فرمود: كسى كه همسایه اش را اذیت كند، خداوند بوى بهشت را بر وى حرام مى كند، و جایگاه او جهنم است... و هر كس كه حق همسایه اش را تلف كند از ما نیست.(۱۵۹)

مردى خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مشرف شد و عرض كرد: همسایه ام آزارم مى دهد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: صبر كن و عكس العمل نامناسب نشان مده صبر تو باعث مرگ اوست؛ چیزى نگذشت دوباره آمد و گفت: همسایه مرد.

اهمیت حرمت همسایه

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: جبرئیل امین پیوسته مرا نسبت به رعایت حقوق همسایه توصیه و سفارش مى كرد تا آنجا كه گمان كردم همسایه از همسایه ارث مى برد. به پیامبر عرض شد: آیا همسایه غیر از زكات در مال همسایه اش حق ندارد. فرمود: بله، بنابراین كسى شب سیر بخوابد و همسایه مسلمانش گرسنه باشد به من ایمان نیاورده است.(۱۶۰)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خوب همسایه دارى كردن باعث افزایش رزق و روزى مى شود.

در حدیث آمده است كه همسایه خوب فقط كسى نیست كه همسایه خود را نیازارد، بلكه همسایه خوب كسى است كه همسایه اش را تحمل كند.(۱۶۱)

تواضع وزیر

على بن یقطین، وزیر معروف هارون الرشید كه از شیعیان خالص امام هفتمعليه‌السلام بود و بر اساس توصیه هاى آن حضرت به دربار هارون راه یافته بود و حتى آیین و كیش مورد اعتماد خود را آشكار نمى كرد و در تقیه، زندگى مى كرد، در مدینه، دور از چشمان جاسوسان هارون، به سراغ امام هفتمعليه‌السلام آمد، امام او را به حضور نپذیرفت. فرداى آن روز، به گونه اتفاق و تصادف، امامعليه‌السلام را در بازار زیارت كرد و، و راز به حضور نپذیرفتن شب گذشته را جویا شد.

امام پاسخ داد: به خاطر آن كه دل شیعه ما را شكستى و او را راه ندادى و حاجت او را برآورده نكردى، و مشكل او را حل ننمودى و تا رضایت او جلب نشود، تو را به حضور نمى پذیریم. على بن یقطین عرض كرد: اكنون او در مكان دور دستى زندگى مى كند. امامعليه‌السلام فرمود: شب هنگام در كنار قبرستان بقیع مركبى در انتظار توست، سوار شو و به دیدار او برو و رضایت وى را جلب كن، على بن یقطین طبق دستور امامعليه‌السلام با مركب غیبى به در خانه ابراهیم جمال در بصره رسید، و از وى طلب رضایت كرد و برگشت و پس از آن امام او را به حضور پذیرفت.

ما كه همیشه تقاضاى دیدار امام زمانعليه‌السلام را داریم، آیا با توجه به هتك حرمتها و تهمتها، افتراها، شایعه سازیها و دروغ پراكنى هایى كه به آنها عادت كرده ایم، مى توانیم به آرزوى خود برسیم؟ آیا موانع را رفع كرده ایم؟ آیا در صدد رفع آن ها هستیم؟ موانع فوق گاهى به صورت رد حاجت مؤمنان و گاهى به صورت اذیت و آزار و زمانى هم به صورت نادیده انگاشتن آبروى آنان است.

امام هفتمعليه‌السلام فرمود: كسى كه از ریختن آبروى مردم خوددارى مى كند، خدا در قیامت از ریختن آبروى او خوددارى مى نماید.(۱۶۲)

۷. دروغ گفتن

یكى از معارف روزه، پرهیز از دروغ و آراستن خود به راستگویى است بر این اساس در دعاى معروف به جوشن كبیر در بند ۲۷ مى خوانیم: اى راستگوترین راستگویان، قرائت این گونه رهنمودها در نیایش ها و دعا بدون هدف و منظور نخواهد بود و كمترین هدف آن این است كه اى روزه دار، مواظب باش كه در ماه رمضان، زبان تو از صراط صداقت، منحرف نگردد.

یكى از جلوه هاى روزه زبان، پرهیز از دروغ گفتن است؛ زیرا دروغ ارزش و اعتبار روزه را ساقط مى كند. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: چهار چیز روزه را از اعتبار ساقط مى كند و ارزش كارهاى نیك را از بین مى برد و مى افكند آن چهار عبارتند از: غیبت، دروغ، سخن چینى و نگاه نامشروع به نامحرمان.

امام باقرعليه‌السلام فرمود: بدون تردید دروغ سبب بطلان روزه و افطار روزه دار مى شود. دروغ گفتن، صائم را از صومش جدا مى سازد و چنان است كه روزه خود را افطار كرده است.

امام باقرعليه‌السلام فرمود: خدا براى شر و بدى قفل هایى قرار داده كه كلید آلوده شدن بدان عبارت است از شراب، و البته دروغ از شراب خطرناكتر است.

فردوسى مى گوید:

چو خواهى كه كار تو گیرد فروغ

زبان را مگردان، به گرد دروغ

چنانكه امام عسکری فرمود: «جُعِلَتِ الخَبائِثُ في ب َيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ »(۱۶۳) تمام بدیها در خانه اى قرار داده شده و كلید در آن دروغ انتخاب شده است. این سخن كنایه از این است كه دروغ، مبداء و ریشه پیدایش همه گونه بدی ها و خبائث است.

برخى از دروغ ها روزه را باطل مى كند. اگر كسى، سخنى را كه از پیامبر و امام: است و او مى داند كه از آنهاست ولى وقتى از وى سؤ ال كنند بگوى، خیر و یا آنكه به جاى خیر بگوید. آرى، روزه او باطل مى شود، حتى سخن حقى را از آنها نقل كند و سپس بگوید دروغ گفتم، و یا آنكه چیزى را مى داند كه دروغ است به آنان نسبت دهد، روزه او باطل مى شود.(۱۶۴)

روزه كسى كه به پیامبر و امامان: نسبت دروغ مى دهد، علاوه بر اینكه باطل مى شود باید كفاره جمع نیز پرداخت كند.

راه هاى تقویت حالت خوددارى از دروغ

راههاى مختلفى در پیش روى ماست كه با پیمودن آنها مى توان اراده خود را تقویت كرد و روحیه مقاومت در برابر دروغ گفتن در خود پدید آورد، از جمله:

۱. توجه به این حقیقت كه دروغ یكى از اخلاق نكوهیده و ناپسند است.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «لیس الكذب من خلائق الاسلام ...»(۱۶۵) .

۲. توجه به اثر ذات منفى دروغ در زندگى فردى، اجتماعى و دنیوى و اخروى. امام صادقعليه‌السلام فرمود: دروغ نگو كه آبروى تو را مى ریزد و به شخصیت تو ضربه مى زند.(۱۶۶)

۳. فراهم شدن زمینه گناهان دیگر. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: از دروغ بپرهیزید كه آدمى را به سوى سایر مظاهر فسق و فجور مى كشاند.(۱۶۷) همچنین امام باقرعليه‌السلام فرمود: دروغ مایه تضعیف و نابودى ایمان آدمى است.(۱۶۸)

در حدیث آمده است: هنگامى كه سردمداران و مسؤ ولان جامعه دروغ بگویند، باران رحمت الهى از آنان دریغ مى شود.(۱۶۹)

۴. توجه به آثار صدق و راستگویى در زندگى

۵. استفاده از توریه در زندگى

۶. پرهیز از پرحرفى و روى آوردن به سكوت حكیمانه در زندگى.

دروغ هاى مجاز

دروغى كه بر اساس خواسته دل و هواى نفس بر زبان جارى شود، مورد نهى و نكوهش است ولى سخنى كه طبق امر خدا و در جهت جلب نظر او بر زبان جارى، مى شود از مصادیق دروغ متعارف نبوده و مورد نكوهش نخواهد بود، از جمله:

الف - صلح طلبى: از راه دروغ گفتن، قلوب مؤمنان را نسبت به یكدیگر مهربان كردن و صلح و آشتى و اخوت و صمیمیت را تحكیم بخشیدن مورد لطف خداست، لذا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «الْمُصْلِحَ لَيْسَ بِكَذَّابٍ (۱۷۰) ؛ در وصیت امیرالمؤمنینعليه‌السلام به امام حسن و امام حسینعليه‌السلام آمده است كه از جد شما شنیدم كه فرمودند: آشتى دادن و اصلاح میان دو نفر و روزه یك سال بیشتر ارزش دارد. »

همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هركسى در جهت اصلاح و دوستى میان دو نفر گام بردارد، ملائكه خداوند بر او درود مى فرستند تا اینكه برگردد و ثواب و پاداش شب قدر به وى داده شود.(۱۷۱)

ب دفع شر: چنانچه دو انسان مؤمن در زندگى روزمره با یكدیگر به گونه اى قهرآمیز برخورد كنند، یكى از آنان از صحنه بگریزد و دیگرى با اسلحه وى را تعقیب نماید، طرف در جایى پنهان شود و دیگرى كه مسلح است، از شما بپرسد كه فلانى كجا است؟ وظیفه چیست؟ آیا باید راست گفت و آتش شرارت و فتنه را شعله ور ساخت؟ اینجاست كه امام باقرعليه‌السلام مى فرماید: دروغ ناپسند است، مگر آنجا كه دفع شر و اصلاح میان دو نفر است.(۱۷۲)

ج دروغ در جنگ با دشمن؛

د دروغ در منزل براى حفظ ثبات و سازش خانوادگى؛

ه سخن رمانتیك: یكى از موارد دروغ مجاز، دروغى است كه به منظور مهیا شدن زمینه بیان حق و حقیقت بر زبان مى آید؛ دروغى كه گوینده آن، به آن اعتقادى ندارد و به شنونده خود نیز این حقیقت را القا مى كند. گوینده در این موارد در صدد خلاف گویى نیست و خلاف گویى ظاهرى وى به خاطر هواهاى نفسانى او نیست، بلكه جهت مهیا ساختن زمینه تبلیغ حق، صورت مى پذیرد، لذا ملاك دروغ حرام را ندارد ملاك دروغ حرام، جهت جلب رضاى هواهاى نفسانى دروغ گو است.

عیسى خداست! (جدال احسن)

در جلسه مأمون، دانشمندى مسیحى مذهب حاضر، به طور مفصل، از فضل و منقبت مسیح مقدس سخن به میان آورد و تأکید فراوان داشت كه عیسى جلوه الوهیت داشت و ما حق داریم وى را خدا بدانیم و خدا است كه در سیماى عیسى، تجسم یافت. امام هشتمعليه‌السلام او را مورد توجه قرار داد و مسیح مقدس را ستود و افزود: او فقط یك عیب داشت و آن این است كه اقل عبادت نبود و به عبادت نمى پرداخت. دانشمند مسیحى مذهب برآشفت و گفت: مگر مى توان پذیرفت كه مسیح اهل عبادت نبود؟

امامعليه‌السلام پرسید: اگر او اهل عبادت بود، به عبادت چه كسى مى پرداخت؟ دانشمند مسیحى گفت: به عبادت خدا، امامعليه‌السلام فرمود: پس اقرار كردى كه مسیح، بنده خداست نه خدا، دانشمند مسیحى متحیرانه سكوت كرد(۱۷۳) .

۸. حسادت

یكى از آفات و عوامل كاهش ارزش روزه، حسد ورزى است. از امام صادقعليه‌السلام در ذیل آیه( إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا ) (۱۷۴) آمده است: زبان خود را حفظ كنید، چشمان خود را از نگاه به نامحرم بپوشانید. حسد نورزید، نزاع نكنید، و بدون تردید حسد ایمان را نابود مى كند همچنان كه آتش هیزم را.(۱۷۵)

راه رهایى و نجات از حسادت

تردیدى نیست كه بیمارى هاى روحى از جمله حسد همچون بیمارى هاى جسمى قابل علاجند، بنابراین حسادت را مى توان مهار كرد و تضعیف نمود. برخى از راه هاى مؤ ثر جلوگیرى كردن از حسد ورزى عبارت اند از:

۱. توجه به آثار منفى جسمى، روحى، دنیوى و اخروى حسد نسبت به خود حسود، تا آنجا كه حضرت علىعليه‌السلام فرمودند: سلامتى جسم در گرو كمتر حسد ورزیدن است.(۱۷۶) همچنین رد شدن عبادت از جمله آثار منفى حسادت است. در حدیث آمده است: اعمال نیك آدمى وقتى به بالا صعود مى كند در آسمان پنجم مورد كنترل واقع مى شود و اگر صاحب آن حسود باشد، آن عبادت بر سر صاحب خود كوفته مى شود: «فإنا ملك الحسد أضرب به وجه صاحبه فانه حاسد »(۱۷۷) .

۲. توجه به ویژگى هاى اخلاقى انبیا و اولیا و اسوه هاى انسانى. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: حسد، از اخلاق پیامبران نیست.(۱۷۸)

۳. چشم ندوختن و بى اعتنایى به آنچه كه در دست دیگران است.

۴. توجه به مبداء نعمتها كه الطاف پروردگار و تلاش و شایستگى ماست.

۵. توجه بدین مسئله كه حسادت باعث خشم الهى نسبت به آدم حسود و سبب محرومیت وى از الطاف خداوند مى شود.

عوامل فوق از جمله عواملى هستند كه در جهت نجات و رهایى انسان از چنگال حسد و یا پیشگیرى از غلبه آن بر وى مؤ ثرند.

وظیفه محسود

وظیفه شخصى كه مورد حسد واقع مى شود، آن است كه اولا، از حسد ورزى دیگران، دلگیر نشود؛ زیرا حسادت دیگران نسبت به او، نشان از برترى رتبه اوست. امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: هر كسى كه داراى مرتبه اى گرانمایه باشد محسود است.(۱۷۹)

۹. غیبت

غیبت یكى از عواملى است كه باعث سقوط ارزش روزه مى شود و شخص روزه دار را از دستیابى به پاداش بهتر و سزاوارتر محروم مى سازد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روزه دار عبادت كننده، به حساب مى آید گر چه در میان رختخواب و در حال استراحت باشد، البته مادامى كه به غیبت از این و آن روى نیاورد.(۱۸۰)

كسى كه در ماه رمضان از مرد یا زن مسلمانى غیبت مى كند، خدا نماز و روزه او را تا چهل روز قبول نمى كند مگر آنكه فرد مورد غیبت از او راضى شود.(۱۸۱) كسى كه در ماه رمضان غیبت مى كند در مقابل روزه خود پاداشى به دست نمى آورد.(۱۸۲)

هر كس غیبت برادر مسلمان خود را بنماید، روزه اش باطل مى شود و وضویش مى شكند.(۱۸۳)

غیبت چیست؟

از پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پرسیدند: غیبت چیست؟ آن حضرت فرمودند: چیزى را از بردار دینى خود ذكر كنى كه به مثل بیاید.(۱۸۴)

سؤال كننده عرض كرد: «أ رأیت یا رسول الله ان كان ذالك فى أخى ؛ اگر چه مطلب مورد غیبت در خود طرف غیبت شوند وجود داشته باشد؟» حضرت فرمودند: اگر در او وجود دارد سخن تو غیبت محسوب مى شود وگرنه بهتان خواهد بود.(۱۸۵)

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله همواره، تأکید داشت تا مسلمانان به افشاگرى نسبت به یكدیگر نپردازند و در صدد ریختن آبروى یكدیگر نباشد و به عیبجویى از همدیگر نپردازند، لذا آن حضرت به طور أكید مسلمانان و پیروان خود را از غیبت كردن نهى مى نمود: برادران مسلمانتان را غیبت نكنید و در صدد به دست آوردن و كشف اسرار آنان نباشید؛ بنابراین هر كس در پى كشف اسرار برادر دینى اش و افشاى آن باشد، خداوند اسرار او را بر ملا مى كند، و كسى را كه خداوند در صدد كشف اسرارش باشد، در درون خانه اش وى را مفتضح و رسوا خواهد كرد.

اركان غیبت

مهمترین اركان غیبت عبارتند از:

سخن، در غیاب كسى بر زبان آید. سخن در مقام نكوهش و سرزنش كسى باشد غیبت شونده اهل استتار باشد. غیبت شونده اهل ایمان باشد.

با توجه به اركان فوق، چنانچه سخنى در ستایش كسى و یا در مذمت شخص جاهر الفسق و یا منافق گفته شود، غیبت محسوب نخواهد شد.

ریشه غیبت

وجود خصلتى به نام غیبت كردن در بعضى افراد به عواملى چند بستگى دارد كه مهمترین آنها عبارت اند از:

الف. حرامزادگى

از دیدگاه اسلام حرامزاده نمى تواند برخى از مناصب معنوى از جمله پیشوایى و مرجعیت دینى را احراز كند؛ زیرا تأثیرات نامطلوبى از خود در جامعه بروز مى دهد كه بدخواهى دیگران، عیب جویى و بدگویى از مردم از آن جمله اند.

اوحدى كرمانى مى گوید:

آن كس كه حرامزادگیش عادت و خوست

عیب دگران به پیش او سخت نكوست

معیوب، همه عیب كسان مى طلبد

از كوزه همان برون تراود كه در دروست

امامعليه‌السلام مى فرماید: دروغ مى گوید كسى كه ادعاى حلال زادگى دارد، ولى از راه غیبت، گوشت مردم را مى خورد.(۱۸۶)

ب. عجز و درماندگى:

بعضى افراد در رویارویى با حریف و هماورد طرف دعوا كم مى آورند، در نتیجه در خود احساس ضعف مى كنند. این احساس حقارت در برابر طرف وى را وا مى دارد تا به جنگ سرد كه یكى از جلوه هاى آن غیبت و پشت سرگویى از اوست، روى آورد. علىعليه‌السلام مى فرماید: غیبت تلاش و یا سنگر آدم عاجز است.(۱۸۷)

ج. نفاق:

انسان ها نسبت به یكدیگر یا دوستند یا دشمن و یا منافق؛ آدم منافق رفتار و كردارش مطابق گفتارش نیست در ظاهر دوست است و در غیاب دشمن، در حضور تعریف و در غیاب تكذیب مى نماید، در حضور شخص خود را خیر خواه وى جلوه مى دهد، اما در پشت سر بدخواه اوست. غیبت، در برخى از موارد نشانه وجود این خصلت ناستوده؛ یعنى نفاق است.

علىعليه‌السلام فرمود: غیبت نشانه و دلیل منافق بودن است.(۱۸۸)

راه هاى درمان بیمارى غیبت

مهمترین طریق پیشگیرى از ابتلا به بیمارى غیبت و یا راه هاى درمان این بیمارى خطرناك، و رهایى از آن عبارت اند از:

۱. توجه به اثرات منفى غیبت

آثار سوء غیبت در دنیا و آخرت، در زندگى فردى و اجتماعى ظاهر مى گردد. در دنیا موجب جدایى و جدال و فاصله گرفتن دل ها، و در عالم قبر و برزخ موجب فشار قبر و در آخرت باعث هزاران مشكلات است.

غیبت در دنیا، علاوه بر ایجاد كدورت و از بین بردن محبتها و دوستیها و صمیمیتها، حسنات و عبادتهاى آدمى را ضایع كرده و از ارزش آن مى كاهد.

بعضى از اثرات منفى غیبت عبارت اند از:

سلب پاداش : در احادیث مى خوانیم: كسى كه در ماه صیام از انسان مؤمنى غیبت مى كند، پاداشى در برابر روزه خود دریافت نمى كند.(۱۸۹)

نابود شدن حسنات : پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آتش در سوزاندن و نابود كردن چیز خشك مؤ ثرتر و سریع الأثر تر از غیبت در جهت نابودى حسنات نیست.(۱۹۰)

سلب ایمان : امام صادقعليه‌السلام فرمود: هنگامى كه انسان با ایمان، مؤمنى را متهم كند، ایمان وى در قلبش ذوب مى شود، همچنان كه نمك در آب حل مى شود.(۱۹۱)

انتقال حسنات : شخصى روز قیامت در پیشگاه خدا حاضر مى شود و نامه اعمال او به وى داده شود. او حسنات خود را در آن نمى بیند، مى گوید: خداوندا! این كتاب اعمال من نیست؛ زیرا حسنات خود را در آن نمى یابم. به او گفته مى شود: به ساحت پروردگار تو نسیان راه ندارد. اعمال تو به واسطه غیبت كردن مردم نابود شده است.

پس از آن، شخص دیگرى حاضر مى شود و نامه اعمال او را به وى مى دهند، او در آن طاعتهاى بسیارى مى بیند، عرض مى كند: بارالها! این كتاب اعمال من نیست؛ زیرا من این طاعات را به جا نیاورده ام. گفته مى شود فلانى تو را غیبت كرد در نتیجه حسنات او به تو داده شد.(۱۹۲)

خروج از ولایت خدا و دخول در ولایت ابلیس: امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسى كه مطلبى را علیه دیگرى، پیش كسى نقل مى كند تا زشتى او را اثبات كند و شخصیت وى را بكوبد و از این راه، وى را از چشم مردم بیفكند خدا وى را از ولایت خود، خارج كرده و به ولایت شیطان مى افكند، گرچه شیطان نیز وى را قبول نمى كند.(۱۹۳)

۲. توجه به دیدگاه اسلام درباره غیبت

در اسلام غیبت به عنوان یك صفت زشت و ناپسند مذمت شده و غیبت كننده مورد نكوهش قرار گرفته است، به گونه اى كه از غیبت به اشد من الزنا و قوت كلاب النار تعبیر گردیده است.

۳. اثر كوبنده غیبت در برزخ و قیامت

در حدیث آمده است: بدون تردید عذاب قبر از پیامدهاى شوم سخن چینى و دروغ و غیبت است.(۱۹۴)

۴. توجه به آثار ترك غیبت

در حدیث مى خوانیم: خوددارى كردن از غیبت، در پیشگاه خدا از ده هزار ركعت نماز مستحبى برتر است.(۱۹۵)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: غیبت نكن وگرنه دیگران از تو غیبت مى كنند.(۱۹۶)

غیبت بر دوگونه است؛ مجاز و حرام. غیبت حرام آنجاست كه بر بنیاد و اساس خواهش هاى نفسانى صورت پذیرد. برخى از مهمترین موارد غیبت هاى مجاز عبارت اند از: غیبت از متجاهر به فسق؛

غیبت به منظور هدایت و درمان؛

غیبت در نزد قاضى در باب طرح شكایت؛

غیبت به قصد جرح و تعدیل شهود؛

غیبت فرمانرواى ظالم و شكایت از وى؛

اظهار و بیان صفت آشكار؛

غیبت در مقام مشورت؛

غیبت در مقام اظهار تظلم مظلوم.(۱۹۷)

وظیفه شنونده غیبت

غیبت شنونده باید به وظیفه اش آشنا باشد و حتى المقدور آن را رعایت كند؛ او باید هدایت، حمایت و ترك و خلوت را مد نظر داشته باشد. بنابراین وظیفه غیبت شنونده به ترتیب عبارت است از:

۱. غیبت كننده را نهى از منكر كند و پیامد و عواقب شوم را به وى تذكر دهد.

۲. غیبت شنونده همچنان كه وظیفه دارد نهى از منكر كند مسؤ ولیت دارد به دفاع از فردى كه مورد غیبت قرار گرفته بپردازد و از وى حمایت نماید.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه آبروى برادر مسلمانش را... حفظ كند، بهشت براى او واجب مى شود. كسى كه برادر مسلمانش نزد وى مورد غیبت قرار مى گیرد و او مى تواند از وى دفاع كند و دفاع نمى كند، خدا او را در دنیا رسوا خواهد كرد.(۱۹۸)

۳. در صورت مؤثر نبودن نهى از منكر و دفاع از كسى كه مورد غیبت واقع گردیده، شنونده غیبت وظیفه دارد جلسه غیبت را ترك گوید وگرنه در شمار غیبت كنندگان محسوب خواهد شد. علىعليه‌السلام فرمود: شنونده غیبت یكى از غیبت كنندگان است(۱۹۹) نیز فرمود: شنونده قول غیبت شریك جرم گوینده غیبت است.(۲۰۰)

كفاره غیبت

آدم غیبت كننده چنانچه بخواهد از عمل زشت غیبت توبه كند، در آغاز باید:

الف از عمل غیبت خوددارى كند؛ ب ندامت و پشیمانى خود را در عمل نشان دهد؛ ج از شخص مورد غیبت، حلیت بطلبد و به جلب رضایت وى بپردازد؛ چ چنانچه به فرد غیبت شده دسترسى ندارد، براى وى استغفار كند.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كفاره غیبت آن است براى فرد مورد غیبت خود، استغفار كنى.(۲۰۱)