۸. توكل
از دیگر عوامل ارتقاى روزه، توكل است. در فرازى از دعاى روز دهم ماه مبارك مى خوانیم: خدایا، در این روز مرا از جمله توكل كنندگان بر خود قرار بده. و در دعاى جوشن كبیر آمده است: «...یا من لا یتوكل الا علیه... و یا من الیه یتوكل المتوكلون و یا سید المتوكلین
.» علىعليهالسلام
در نهج البلاغه مى فرماید:
كسى كه بر خداوند توكل كند، خداوند او را كفایت مى كند.
توكل، تنها یك موضوع و مسئله اخلاقى نیست كه فقط در كتب اخلاقى از آن بحث شود، بلكه در حوزه علم لغت، علم كلام، علم اخلاق، علم مذاهب و ادیان و علم سیاست مورد بحث و كنكاش قرار مى گیرد.
توكل از ماده وكل؛ یعنى به دیگرى چشم دوختن، وى را وكیل خود دانستن و كار خود را به او واگذار كردن و او را به جاى خویش انگاشتن است.
توكل در اذهان مردم داراى دو كاربرد است:
توكل منفى:
توكل منفى؛ یعنى ترك سبب و چشم دوختن به مسبب، ترك كار و تلاش و به انتظار معجزه نشستن. این معنا، همان چیزى است كه معاندین و اسلام ستیزان از آن به عنوان حربه و دستاویز علیه دین استفاده مى كنند.
توكل مثبت:
توكل مثبت؛ یعنى عمل، كار و تلاش همراه با امید به امدادهاى غیبى و بارش باران الطاف حق. در اینجا، نوع نصیر از توكل، مورد بحث است.
ماهیت توكل عبارت است از:
۱. براى اسباب تأثیر قائل نشدن.
۲. در مورد آنچه كه از توان آدمى خارج است، فقط به خدا دوختن.
۳. علت ها را هماوره در طول اراده خدا مؤثر دانستن و چشم داشت به لطف او. انگیزه هاى رویكرد فرد یا جامعه به توكل منفى را مى توان موارد زیر دانست:
۱. توكل به معناى لغوى آن.
۲. عدم دقت لازم به قیومیت خدا و فقر ذاتى بشر.
۳. عدم دقت و توجه كافى به توحید افعالى.
۴. تبلیغات دشمنان اسلام و دین در جهت ریشه كن كردن دین سیاست دین زدایى و تخدیر مردم در جهت حفظ سلطه.
۵. عدم تعمق لازم در احادیث و آیات توكل.
اركان توكل
۱. اعتقاد به خدا.
۲. اعتقاد به قیومیت خدا: الله لا اله الا هو الحى القیوم.
۳. اعتقاد به آزادى اراده و اختیار انسان در مقام اندیشه و عمل.
۴. توجه به مسئله امر بین امرین نه جبر و نه تفویض.
۵. توجه به زمینه ساز بودن كردار و نیات ما در جلب الطاف حق.
اهمیت توكل
توكل در قرآن و فرهنگ اسلامى، از جایگاه ویژه اى برخوردار است:
(
و على الله فلیتوكل المؤمنون
.)
(
و على الله فتوكلوا ان كنتم مؤمنین
.)
(
انما المؤمنون الذین اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و على ربهم یتوكلون
.)
(
و من یتوكل على الله فهو حسبه
.)
(
و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوكل على ایحب متوكلین
.)
پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
از قول خداوند فرمود: «اىما عند اطاعنى لم اكله غیر لى و اى ما عصانى و كلته الى نفسه ثم لم ابال فى اى وادهلك
.»
اهمیت و ارزش توكل تا آنجاست كه افضل الأعمال به شمار آمده است. علىعليهالسلام
مى فرماید: پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
در شب معراج، از پروردگار خود پرسید: كدام عمل بیشترین فضیلت را دارد؟ ندا رسید:
چیزى نزد من از توكل بر من و خشنود بودن به آنچه براى بنده ام مقدر كرده ام، با فضیلت تر و ارزشمندتر نیست.
از نظر اسلام توكل، یكى از اركان ایمان است. علىعليهالسلام
در مقام ارزش و اهمیت توكل مى فرمایند:
ایمان چهر ركن دارد: توكل بر خداوند، و تفویض امر به او، و راضى بودن به قضاى الهى و تسلیم در برابر امر خداوند. اقبال لاهورى مى گوید:
طارق! چو در كناره اندلس سفینه سوخت
|
|
گفتند: كار تو زنگاه خرد خطاست
|
دوریم از سواد وطن، باز چون رسیم
|
|
ترك سبب، زروى شریعت كجا رواست
|
خندید و دست خویش به شمشیر برد و گفت
|
|
هر ملك، ملك ماست كه ملك خداى ماست
|
نشانه هاى توكل
۱.شجاعت راستین
: امام صادقعليهالسلام
فرمود: از نشانه هاى توكل آن است كه، آدمى از غیر خدا نهراسد.
۲.تقوا پیشه كن
: پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
فرمود:
كسى كه دوست دارد با تقوا ترین مردم باشد، به خدا توكل كند.
عوامل و انگیزه هاى روى آوردن به توكل
۱. تقویت معرفت و خداشناسى.
۲. توجه به آثار مثبت توكل(
وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
)
.
۳. توجه به اثرات منفى غفلت از توكل.
حوزه توكل
در قرآن كریم مى خوانیم:(
و من یتوكل على الله فهو حسبه
.)
پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
نیز مى فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ، فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ
»
بر این اساس باید دید در این میان نقش علل و اسباب از جمله انسان چیست؟ آیا در مواردى كه قدرت و توانایى دارد، باید خود اقدام كند و آنجا كه فاقد قدرت است كارها را به خدا واگذار نماید و بر او توكل كند؟
آیا در همه موارد اعم از اینكه در مدار قدرت او قرار دارد و یا از دایره قدرت او بیرون است، باید بر خدا توكل كند، زیرا همه تأثیر بخشى هاى از خداست.
آیا همچنان كه گفته مى شود در تحقق یك مقصد، مثلا: صد عامل نقش دارند، تلاش فاعل و به كارگیرى اسباب درصدى از عوامل مؤ ثر را تشكیل مى دهند و براى تحقق هدف در سایه فراهم شدن تمام عوامل مؤ ثر باید به خدا امید بست. یا نه، باید به طور كلى اسباب و علل، كار و تلاش را تعطیل كرد و فقط به خدا امید بست و به مهر او چشم دوخت.
هر یك از دیدگاه هاى فوق طرفدارانى دارند ولى به نظر ما معقول و قابل قبول است، نظریه اول مى باشد، زیرا تلاش و حركت ما یكى از موجبات جلب الطاف الهى است نسبت به ما و كار ما، و اگر خود اقدام نكنیم، كار ما به نتیجه نرسیده، از الطاف حق محروم مى شویم، زیرا توجه الطاف حق به ما، شروطى دارد كه حركت و تلاش ما از جمله آنهاست.
آثار توكل
۱. عزت و سربلندى:
در محاسن برقى امام صادقعليهالسلام
مى فرماید:
بى نیازى و عزت در جولانند، و جایى كه توكل حضور دارد، همانجا اسكان مى گزینند.
۲. تقویت تقوا:
پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
فرمود:
كسى كه مى خواهد با تقوا ترین مردم به حساب آید، باید توكل را پیشه خود سازد.
۳. صیانت:
امام باقرعليهالسلام
فرمود:
كسى كه بر خدا توكل كند، مغلوب نمى شود و كسى كه به ریسمان الهى چنگ زند، شكست نمى خورد.
۴. كفایت زندگى:
پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
فرمود:
كسى كه فقط به خدا چشم امید داشته باشد، خداوند امور زندگى وى را كفایت مى كند و از جایى كه گمان نمى برد، رزق و روزى خواهد داد، ولى كسى كه از خدا ببرد و به دنیا اتكا و اعتماد كند، خداوند او را به آن واگذار خواهد كرد.
۵. تقویت:
كسى كه مى خواهد قوى ترین آدم، باشد بر خدا توكل كند.
۶. هدایت و راهیابى توكل و استخاره:
انسان باید با توكل بر خدا و امید به او، لحظه اى از تلاش و كوشش در زندگى باز نایستد و با امید به خدا و طلب خیر و موفقیت از اوست كه مشاوره با دیگران سودمند خواهد بود؛ زیرا چه بسا در این صورت، خداوند متعال آنچه خیر و صلاح انسان را تأمین مى كند، بر زبان كسى كه طرف مشورت قرار گرفته، جارى سازد.
هارون بن خارجه مى گوید: از امام صادقعليهالسلام
شنیدم كه مى فرمود:
هنگامى كه از یكى از شما تصمیم دارد به كارى بپردازد، پیش از آنكه با كسى در میان بگذارد، با خداى خود در میان بنهد و با او مشورت كند.
به امام صادقعليهالسلام
گفتم مشاوره با خدا چگونه است؟ امام پاسخ داد: پیش خود خدا، طلب خیر را كن و سپس درباره مسئله مورد نظر خود، با صاحب نظران مشورت كن كه در آن صورت خدا آنچه كه خیر و صلاح شما را تأمین مى كند، بر زبان جارى مى سازد.
۷. زهد:
یكى از عوامل ارتقاء درجه انسان روزه دار، زهد است. بر این اساس در رهنمودهاى اساسى پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
در آستانه حلول ماه رمضان آمده است:
از گرسنگى و عطش اوقات روزه، باید به گرسنگى و عطش روز رستاخیز، پى برد.
این رهنمود گویاى این حقیقت است كه ماهیت روزه، ماهیت ویژه اى است كه زهد گرایى، تضعیف دلبستگى نسبت به دنیا را به همراه دارد. در دعاى معروف به جوش كبیر مى خوانیم: «يَا مَنْ إِلَيْهِ يَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ
.»
اهمیت زهد
زندگى به دور از دلهره و اضطراب و همراه با آرامش درون و سكون نفسانى راه تنها در جایى مى توان جست كه اغلال حرص و آز، انسان را اسیر خود نكرده باشد. زهد اسلامى و مورد نظر قرآن كریم، به زندگى معنا، هدف و جهت مى بخشد.
پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
فرمودند:
میل و رغبت حرص و آز نسبت به دنیا، مایه اندوه و غم اضطراب و دلهره و ناامنى روحى است، ولى زهد عدم وابستگى روحى نسبت به دنیا، باعث آرامش دل است. همچنین آن حضرت در جاى دیگر فرمودند:
زهد در دنیا، سبب آرامش جسم و روح است و میل و رغبت به دنیا؛ یعنى حرص و آز، رنج و اندوه روح و جسم را به دنبال دارد.
علىعليهالسلام
فرمود:
آرامش و آسایش در زهد و پارسایى است، و زهد برترین عامل آرامش است. همچنین فرمودند:
كسى كه طالب آرامش است، زهد را برگزیند. و در جاى دیگر فرمودند: الراحة فى الزهد.
آرامش در زهد ورزى است، و زهد ورزى در دنیا بالاترین عامل آرامش روحى و آسایش زندگى است.
در نهج البلاغه مى خوانیم كه قرآن زهد اسلامى را چنین تعریف كرده است: «(
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ
)
؛ درباره آنچه از دست داده اید، تأسف نخورید و هنگامى كه دنیا به شما روى آورد شادمان نشوید.»
دنیا در احادیث اهل بیت، یك جا مورد توجه است؛ (متجر اءولیاء الله و مزرعة الآخرة.)
در جایى دیگر طرد و نكوهش شده است: انما الدنیا كالسم یاكله من لا یعرفه.
در جاى دیگر هم، دنیا و آخرت هر دو یك جا، مورد توجه قرار گرفته اند: بم ییم خیر الناس من لم یترك الدنیا لآخرته و لا آخرته لدنیا لیس منا من ترك دنیاه لآخرته و آخرته لدنیاه.
از مجموع روایات فوق چنین به دست مى آید:
۱. مقصد اساسى، تأمین آخرت است.
۲. دنیا به عنوان وسیله اى در راستاى تأمین آخرت، مورد توجه قرار گرفته است.
۳. اگر دنیا به عنوان هدف اساسى و نهایى و اصیل نگریسته شود، جاى نكوهش و مذمت آن است، وگرنه چنانچه كسى به دنیا بعنوان وسیله بنگرد، جاى آن دارد كه مورد ستایش قرار گیرد. بر این اساس از كار و تلاش و مال اندوزى در چار چوب مجوزهاى اسلامى، تمجید و تأکید به عمل آمده است.
دقت در احادیثى كه درباره زهد وارد شده است، این حقیقت را اثبات مى كند كه شیفتگى، دلبستگى و دنیا زدگى مذموم است.
راز اصلى ترویج زهد
راز اصلى ترویج زهد عبارت است از رهایى از چنگال خطرناك فخر و مباحات و فضل فروشى در زندگى. حدیث مى فرماید:
لباس خشن بپوش تا فخر فروشى در تو راه نیابد. بر این اساس، اگر خشن پوشى موجب مباحات كسى شود؛ مثلا كسى از راه زهد ورزى بخواهد تفاخر كند، آن گونه از زهد را زهد اسلامى نمى توان لقب داد؛ زیرا فلسفه ممدوح بودن زهد، رهایى از دام فخر فروشى است و اگر شیطان آن را در زندگى كسى دام قرار داد باید از مظاهر آن پرهیز كرد.
عوامل تقویت كننده روحیه زهدگرایى
۱. شناخت آفات دنیا زدگى و فواید زهدگرایى.
۲. فم و درك اینكه دنیا محل گذر بوده و پایدار نیست.
۳. تقویت حالت یقین و رضا.
۴. توجه به آخرت.
صوفى در حمام
یكى از صوفیان كشكول به دوش در حمام با علامه نراقى برخورد كرد و گفت: ما زهد علىعليهالسلام
را در زندگى رعایت مى كنیم، ولى شما زندگى، باغ، حشم و خدم دارید. در پایان، سخن از زیارت كربلا پیش آمد، همانجا تصمیم گرفتند و حركت كردند، قدرى كه راه رفتند، پیرمرد صوفى گفت: من كشكول خود را در حمام جا گذاشته ام. نراقى گفت: مهم نیست، صوفى گفت: آن كشكول گرانقیمت بود، نمى توانم از آن چشم بپوشم، باید باز گردم. در این هنگام، علامه نراقى به او گفت: خوب دقت كن كه كدام یك از ما زاهد هستیم، من آن همه تعلقات زندگى را نادیده گرفتم و یكسره به راه افتادم، ولى تو از یك كشكول نتوانى چشم بپوشى.
امیرالمومنینعليهالسلام
درباره كسانى كه به راستى اهل جود بوده و بخشنده هستند، فرمود:
جواد واقعى، كسى است كه دنیاى خود را نثار آخرت خود كند. بدیهى است كه جز در سایه زهد اسلامى نمى توان، جواد بود، و جواد بدون جلوه اى از زاهد زیستن است.