صفای باطن در پرتو رمضان

صفای باطن در پرتو رمضان0%

صفای باطن در پرتو رمضان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

صفای باطن در پرتو رمضان

نویسنده: سید محمد شفیعی
گروه:

مشاهدات: 12052
دانلود: 2103

صفای باطن در پرتو رمضان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 43 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12052 / دانلود: 2103
اندازه اندازه اندازه
صفای باطن در پرتو رمضان

صفای باطن در پرتو رمضان

نویسنده:
فارسی

كتابى كه پیش روى دارید سرشار از مفاهیم و آموزه هاى ارجمند الهى و حاصل تلاش پژوهشگرانه جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى سید محمد شفیعى است كه به همت و تلاش پژوهشكده فرهنگ و معارف وابسته به نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها به زیور طبع آراسته شده و امید است كه بتواند ره توشه اى قرار گیرد براى عزیزانى كه خواستار مائده هاى خوشگوار و شیرین معنوى هستند.

۱۰. صله رحم

یكى دیگر از ابعاد معارف روزه، توجه به انجام صله رحم است. در ضمن خطبه معروف پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه حلول ماه رمضان آمده است: «...وصلوا ارحامكم ».(۳۶۸)

صله رحم یكى از مسائل است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نسبت به آن اهتمام مى ورزید و بر آن تأکید فراوان داشت. صله رحم موجب تحكیم پیوند میان خویشاوندان و ارحام مى شود.

اولین منشور رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در میان مسلمانان مدینه، این بود: «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ! أَفْشُوا اَلسَّلَام, وَصِلُوا اَلْأَرْحَامَ, وَأَطْعِمُوا اَلطَّعَامَ, وَصَلُّوا بِاللَّيْلِ وَالنَّاسُ نِيَامٌ، تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ بِسَلَامٍ »(۳۶۹) همچنین حضرت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه ماه مبارك رمضان فرمود: «...وصلوا اءرحامكم و من وصل فیه رحمه وصله الله برحمته یوم یلقاه و من قطع رحمه قطع الله عنه رحمته یوم یلقاه(۳۷۰)

هنگامى كه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سؤ ال كردند: «أى الصدقة أفضل ؟ آن حضرت در جواب فرمود:أفضل الصدقة على ذى الرحم الكاشح(۳۷۱)

ارحام به نزدیكان و خویشاوندانى كه در قید حیات هستند، خلاصه نمى شود، بلكه اموات نیز از ارحامند و باید به یاد آنان نیز بود و در ذیل آیه:( وَ إِذَا المَوؤُدَةُ سُئِلَت‌‌ ) (۳۷۲) آمده است: «المراد بذالك الرحم(۳۷۳)

مردى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پرسید: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله پس از اداى مالیات معروف اسلامى، ایا در اموال ما چیزى هست؟ پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آرى،(۳۷۴) نیكى كردن به رحم، صله ارحام كنید هر چند با آب دادن، صله ارحام كنید هر چند با سلام كردن به آنان.

راه هاى تقویت روحیه پرداختن به صله ارحام:

مهمترین راه هاى تقویت صله رحم عبارت اند از: ۱. توجه به اثرات و بركات صله رحم؛ ۲. توجه به آثار قطع رحم.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «لا صیام لولد عاق (۳۷۵) ؛ روزه اى براى فرزند عاق نیست. یعنى روزه فرزندى كه والدین خود را آزار مى دهد، پذیرفته نمى شود و در نهایت بهره و نصیبى از ثواب روزه نخواهد بود.»

امام باقرعليه‌السلام به پسرش، امام صادقعليه‌السلام فرمود:(۳۷۶) از همراهى با كسى كه قطع رحم كرده اجتناب كن؛ زیرا وى در سه مورد در كتاب خدا مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.

هنگامى كه نوبت عقوبت و كیفر قابیل فرا رسید، گفت: خدایا پدرم دستور تو را نادیده گرفت، و توبه كرد او را بخشیدى، مرا نیز اجاره بده تا توبه كنم، چنان كه پدرم را اجاره دادى. خطاب رسید كه آدمعليه‌السلام نه مرتكب قتل نفس شد و نه قطع رحم كرد. وقتى قابیل خواست به محمد و آل محمد توسل جوید، بادى ورزیدن گرفت و او را به كوه زد.

همچنان كه یكى از عوامل ارتقاى درجه روزه، صله رحم است، یكى از عوامل سبب كاهش ارزش روزه نیز قطع رحم مى باشد.

در احادیث آمده است كه در شب قدر فرشتگان خاص، در زمین به خانه هاى روزه داران وارد مى شوند و بر آنان سلام مى دهند:( سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ) (۳۷۷) ؛ ولى به چند خانه وارد نمى شوند از جمله خانه اى كه در آن قاطع رحم باشد.

در نامه اى از امیرالمؤمنین آمده است: «مروا الاقارب أن یتزاوروا و لا یتجاوروا(۳۷۸)

داود رقى مى گوید: در مكه پسر عمویى داشتم، گرچه با من بسیار بد بود ولى چون وضعیت مالى رضایت بخشى نداشت، به قصد صله رحم به دیدارش شتافتم و اموالى را در اختیارش گذاشتم، وقتى به مدینه بازگشتم، به زیارت امام ششمعليه‌السلام توفیق یافتم. امام صادقعليه‌السلام با دیدن من اظهار خوشحالى نموده و بدون مقدمه فرمود: روز پنجشنبه، وقتى اعمال تو را به من ارائه دادند از میان آنها صله رحم تو نسبت به پسر عمت فلانى، موجب نسبت به پسر عمت فلانى، موجب خوشنودى من شد، و مى دانم كه چون او قطع رحم كرد، صله رحم تو باعث كاهش عمر او مى گردد.

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده است كه: «الصدقة بعشرة، و القرض بثمانى عشرة و صلة الاخوان بعشرین، وصلة الرحم بأذبع و عشرین(۳۷۹)

امام سجادعليه‌السلام فرمود:(۳۸۰) هیچ گامى كه در راه خداوند برداشته مى شود نزد او محبوب تر از دو گام نیست؛ گامى كه موجب مى شود صف مؤمنین در میدان جهاد و مبارزه در راه خدا استوار و آسیب ناپذیر شود، و گامى كه به عنوان صله رحم برداشته مى شود؛ رحمى كه از او بریده است.

فواید صله رحم:

جلب محبت، سهولت حسابرسى، مصونیت از گناه از جمله آثار مطلوب و طبیعى صله رحم است. در حدیث آمده است:(۳۸۱) بدون شك صله رحم و نیكى كردن موجب سهولت در حسابرسى و مصونیت از گناهان مى شود.

رفع فقر، نابودى گناهان، بركت، دستیابى به حسنات، افزایش طول عمر، دخول در جنت، حراست و حفظ نعمت، آبادى دیار، كمك الهى، افزایش رزق، پیدایش اخلاق نیك، خوشنودى ائمه از دیگر آثار و نتایج صله رحم به شمار مى روند.

آثار سوء قطع رحم:

لعن و نفرین خدا، تسلط اشرار بر جامعه و مقدرات و سرنوشت مردم، ویرانى دیار و مرگ و میر از جمله آثار شوم و ناپسند قطع رحم است.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:(۳۸۲) از كوبنده و از پا در آورنده بر حذر باشید، سؤال شد كه از پا در آورنده چیست؟ آن حضرت پاسخ داد: قطع رحم.

محروم شدن از لطف و نعمت و بهشت خداوند، رد شدن عبادت ها، قساوت قلب و بازخواست از دیگر آثار سوء قطع رحم است.

امام باقرعليه‌السلام به نقل از جد بزرگوارش پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:(۳۸۳) امتم را چه آنانى كه حاضرند و چه آنهایى كه غایبند و آن هایى كه در اصلاب پدران و ارحام مادرانشان هستند و بعدا به دنیا مى آیند تا روز قیامت، همه را توصیه و سفارش به صله رحم مى كنم... زیرا صله رحم جزء دین است.

اسباب و عوامل قطع رحم:

۱. ازدواج با نااهلان. در حدیث آمده است: ازدواج با نااهلان باعث قطع رحم مى شود، امام هشتمعليه‌السلام فرمود:(۳۸۴) كسى كه دختر خود را به شرابخوار دهد، قطع رحم كرده است.

۲. با فامیل ها و خویشاوندان خود قهر كردن.

۳. عدم رفت و آمد با فامیل ها و خویشاوندان.

۴. دستگیرى نكردن از ارحام در موارد لازم.

۱۱. امر به معروف و نهى از منكر

یكى از برنامه ها و ویژگی هاى ماه مبارك رمضان و وظیفه روزه دار در این ماه خیرخواهى براى دیگران است. این ماه، ماه پندپذیرى و پند دهى است. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه این ماه، مردم را پند مى داد و به رعایت تقوا و حرمت ماه رمضان سفارش مى نمود. دقت در خطبه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله كه در آستانه حلول ماه رمضان، ایراد نمود نشان مى دهد كه آن حضرت به بسیارى از مسائل اساسى امر كرد، و از ما خواست تا بدانها پاى بند باشیم و از بسیارى صفات و اعمال، نهى و نكوهش به عمل آورد، و از ما خواست تا از آنها دورى گزینیم. خطبه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله درس چگونه زندگى كردن براى تمام مسلمانان است.

یكى از اعمال شایسته اى كه از فرهنگ و معارف ماه رمضان نشأت مى گیرد، پرداختن به مسئله امر به معروف و نهى از منكر است؛ یعنى یكى از وظایف مهم روزه دار در ماه مبارك رمضان این است كه بیش از اوقات دیگر به امر به معروف و نهى از منكر اهتمام بورزد.

آرى، یكى از وظایف همگانى، مسئله امر به معروف و نهى از منكر است، هر چند عمل به این وظیفه مهم و حیاتى به نوبه خود شرایط خاص خود را مى طلبد. ولى در عین حال نباید غفلت كرد كه وظیفه فوق، به عنوان نظارت عمومى در شمار فروع دین است و با توجه به مراتب آن، باید به آن پرداخته شود. در واقع عمل به این وظیفه، فلسفه اصلى حركت تاریخ ساز كربلا و نهضت حضرت سید الشهداء را تشكیل مى دهد.

انگیزه هاى اصلى رویكرد به مسئله نظارت همگانى عبارت اند از:

۱.توجه به اثرات مثبت امر به معروف و نهى از منكر . اهمیت مسئله امر به معروف و نهى از منكر تا آنجاست كه امیرالمؤمنینعليه‌السلام درباره آن فرمود:(۳۸۵) كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند، خلیفه و جانشین خدا و رسول خدا و كتاب او در روى زمین است.

۲.توجه به نتایج سوء و شوم ترك امر به معروف و نهى از منكر . حضرت امیرعليه‌السلام ما را از عمل نكردن به امر به معروف و نهى از منكر بر حذر مى دارد و نسبت به ترك این وظیفه خطیر همگانى هشدار مى دهد و مى فرماید:(۳۸۶) امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنید؛ زیرا در اثر ترك این وظیفه، اشرار بر شما مسلط و حاكم خواهند شد و براى رهایى از شر آنان هر چند دعا كنید، مستجاب نمى شود.

آشنایى و دقت توجه تام به دو مسئله فوق، به نوبه خود موجب گرایش عمومى به مسئله نظارت همگانى، یعنى امر به معروف و نهى از منكر مى شود.

كسى كه به نهى از منكر نمى پردازد و دستورات خداوند را در این باره جدى نمى گیرد، از دو حال بیرون نیست؛ یا آن را گناه نمى داند، یا از اثرات و فواید حیاتبخش نهى از منكر اطلاع و آگاهى ندارد و یا آنكه نمى داند، وظیفه او به عنوان یك مسلمان چیست.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود:(۳۸۷) البته خداوند سبحان، گذشتگان را مورد لعن و نفرین قرار نداد، مگر به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر.

شروط امر به معروف و نهى از منكر:

شیخ بهایى در اربعین مى نویسد: در باب امر به معروف و نهى از منكر از سوى فقها چهار شرط است:

۱. آمر و ناهى باید خود، معروف و منكر را بشناسد.

۲. طرف اصرار بر گناه داشته و قرائن دال بر توبه و ندامت او، در كار نباشد.

۳. احتمال تأثیر بدهد.

۴. منجر به ضرر و زیان نشود.

نكته مهمتر آنكه: امر به معروف و نهى از منكر كننده خود اهل عمل باشد، و طبق فرموده قرآن:( أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ ) (۳۸۸) نباشد.

مردى صوفى مذهب را به جرم دزدى پیش مأمون آوردند، وى كه ظاهرى آراسته داشت و مؤمن به نظر جلوه مى كرد، در برابر اعتراض مأمون گفت: عمل من از روى اضطرار بود، هم ابن سبیل هستم و هم فقیر. قرآن مى فرماید:( وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ) (۳۸۹) ؛ تو حق مرا خوردى، خمس غنائم را ندادى، به ناچار دست به چنین كارى زدم.

مأمون گفت: با این حرف ها مى خواهى خود را تبرئه كنى. آن مرد گفت: تو اول خود را پاك كن، سپس مرا. مأمون با كمال تعجب به امام هشتمعليه‌السلام نگاهى كرد و گفت: این مرد چه مى گوید؟ امامعليه‌السلام فرمود: این مرد مى گوید تو دزدى كرده اى، من هم دزدى كردم. مأمون خشمگین شد و گفت حتما دست او را قطع مى كنم. صوفى گفت: چگونه دست مرا قطع مى كنى تو بنده منى، مالت از بیت المال مسلمین است، و از طرفى متصدى خمس مى باشى و به اهل آن پرداخت نمى كنى. وانگهى، كسى حد جارى مى كند كه به گردنش حد نباشد، تو باید حد بخورى.

مأمون دوباره به امام هشتمعليه‌السلام نگریست و گفت: چه مى گوید؟ امامعليه‌السلام فرمود: «فله الحجة البالغة .» مأمون خشمگین شد، او را آزاد كرد، ولى كینه امام رضاعليه‌السلام را به دل گرفت.(۳۹۰)

اهمیت مسئله امر به معروف و نهى از منكر:

علامه حلى در شرایع مسائل فقهى اسلام را به چهار دسته تقسیم مى كند: عبادات، معاملات، ایقاعات و احكام. ایشان، امر به معروف و نهى از منكر را در شمار عبادات مى داند و وجوب عینى بودن آن را بر وجوب كفایى بودن آن ترجیح مى دهد.(۳۹۱)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به یاران خود در راستاى اجراى امر به معروف و نهى از منكر فرمود:(۳۹۲) باید دیگران را به انجام معروف، وادار كنید و از روى آوردن به منكرات باز دارید، وگرنه بدون شك مطمئن باشید كه عقاب الهى كیفرى سخت متوجه شما خواهد گشت.

همچنین امام باقرعليه‌السلام درباره اهمیت امر به معروف و نهى از منكر فرمود:(۳۹۳) در پرتو این اصل امر به معروف و نهى از منكر فرائض الهى زنده مى شوند، امنیت راه ها برقرار مى گردد، كسب هاى حلال و مشروع رونق مى یابند، مظالم و هر آنچه كه از راه ناروا به دست آمده، به صاحبانشان مسترد مى گردند، زمین آباد مى شود و دشمنان زمین دور مى گردند و نابسامانی ها سامان مى یابند.

باید در برابر ناهنجارى هاى اجتماعى بویژه نافرمانیها در برابر دستورات خدا عكس العمل مناسب نشان داد وگرنه آدمى در شمار معصیت كاران قرار مى گیرد؛ زیرا ملاك تجمع و تفرق، خشنودى و ناخشنودى رضایت و عدم رضایت دل است و در این رابطه باید به این نكته اندیشید كه: در بسیارى از موارد پاداش ها و كیفرها به عمل قلبى، تعلق مى گیرد نه به عمل بدنى گرچه كردار و رفتار بدنى مهمند لكن كردار و رفتار قلبى از اهمیت بیشترى برخوردارند.

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: هر كس كردار شخصى را دوست مى دارد چه بد و چه خوب از حیث موقعیت و نوع كیفر یا پاداش اخروى. همانند عامل آن خواهد بود.(۳۹۴)

نظارت عمومى در تاریخ:

خداوند متعال مى فرماید: شما نیكوترین امتى هستید كه قیام كردید تا مردم را به نیكوكارى وادار كنند و از بدكارى باز دارند.(۳۹۵)

یكى از كاربردها و موارد استعمال كان آنجاست كه چیزى در زمان گذشته بر سبیل ابهام و به طور پیوسته وجود داشته و انقطاع و گسستگى نیز در آن راه نیافته است. كنتم خیر امة...؛ یعنى شما در میان اقوام پیشین، به عنوان برترین عاملان امر به معروف و نهى از منكر مطرح بوده اید. همچنین در ذیل آیه فوق گفته شده است كه در علم الهى، شما در مقام عمل به مسئله فوق، موفقتر از دیگر امت ها بوده اید.(۳۹۶) در مصداق آیه فوق، در احادیث آمده است: «هم آل محمد... و ما عنى بها الا محمد و أوصیأه(۳۹۷)

آرى، مسئله امر به معروف و نهى از منكر، یك مسئله سابقه دار است كه در میان همه امت هاى پیشین وجود داشته است. در قرآن در موارد متعدد مانند داستان اصحاب سبت از وجود این مسئله در ادوار گذشته، سخن رفته است.

روش نهى از منكر:

امام صادقعليه‌السلام بر اساس مصلحت در دربار منصور دوانقى، حضور مى یافت و از این طریق مانع بسیارى از خلافكاریهاى او مى شد.

روزى قرار بود منصور به مناسبتى به عده اى، جایزه بدهد، شقرانى، یكى از شیعیان امام صادقعليه‌السلام ، آن حضرت را واسطه قرار داد تا اسم وى نیز در شمار گیرندگان جوائز قرار گیرد. امامعليه‌السلام واسطه شد و به شقرانى نیز جایزه تعلق گرفت. پس از آن امامعليه‌السلام به شقرانى فرمود: بدون تردید كار نیك از هر كس سر زند، پسندیده است ولى از تو پسندیده تر. كار زشت از هر كس سر زند ناپسند است و از تو ناپسندتر؛ زیرا تو به ما نسبت دارى.

این نصیحت حكیمانه آنچنان در شقرانى تأثیر كرد كه به صراط حق متمایل شد و به شاهراه هدایت درآمد.(۳۹۸)

از روشهاى مناسب نهى از منكر به موارد ذیل مى توان اشاره كرد:

۱. عدم تندروى در نهى از منكر.

۲. مدارا در نهى از منكر.

۳. تبلیغ علنى و جدا كردن خط خود از اهل منكر.

۴. برخورد قهرآمیز.

۵. برخورد دوستانه.

۱۲. گره گشاى از كار دیگران

یكى از عوامل ارتقاى درجه روزه، گره گشایى است.

گره گشایى از مشكلات مردم، دستیگرى از حاجتمندان و رسیدگى به كار ارباب رجوع، یكى از عوامل تقرب به خداست و به موازات آن كناره گیرى و شانه خالى كردن از حل مشكلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهى و عامل رویگردانى انبیا و اولیاست.

امام حسینعليه‌السلام فرمود: بدون تردید نیازهاى مردم به شما از جمله نعمت هاى خداوند است.(۳۹۹)

راوى مى گوید: شخصى در معیت امام صادقعليه‌السلام مشغول طواف مستحبى بود، امامعليه‌السلام متوجه شد كه او به كسى خیره شده است، پرسید، كسى چشم انتظار توست؟ آن شخص گفت: آرى، فلانى را قول داده بودم تا براى حل مشكل او اقدامى كنم، ولى او هنگامى آمده كه مشغول طواف هستم. امامعليه‌السلام فرمود: طواف را رها كن و براى رفع مشكل آن شخص اقدام كن كه در پیشگاه خداوند هفتاد برابر طواف مستحبى پاداش دارد.

على بن یقطین وزیر هارون، خواست شب هنگام خدمت امام هفتمعليه‌السلام شرفیاب شود، ولى امام او را راه نداد، فرداى آن روز، اتفاقا در بازار به امام برخورد كرد، راز راه ندادن خود را پرسید. امامعليه‌السلام فرمود: به خاطر آنكه ابراهیم جمال از بصره به بغداد آمد و جهت حل مشكل خود از تو كمك خواست، او را نپذیرفتى و كمكش ننمودى، على بن یقطین عرض كرد الآن چه كنم؟ امامعليه‌السلام فرمود: رضایت او را باید جلب كنى. ابن یقطین گفت: او در بصره است و من در مدینه. امام هفتم فرمود: امشب در كنار بقیع شترى براى تو مهیاست، سوار مى شوى و در بصره به در خانه ابراهیم جمال مى روى جلب رضایت مى كنى و باز مى گردى.

على بن یقطین به در خانه ابراهیم رفت و رضایت او را جلب نمود و برگشت، و خدمت امامعليه‌السلام مشرف شد. امامعليه‌السلام ضمن پذیرش خاطرنشان ساخت در دربار بمان، ما در حق تو دعا مى كنیم، به شرط آنكه در پى حل مشكل ارباب رجوع از شیعیان ما باشى. از این حدیث به دست مى آید كه رضاى شیعیان موجب رضاى امام و ناراحتى شیعیان مایه نارضایتى امامعليه‌السلام خواهد بود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسى كه یك طواف خالصانه انجام دهد، شش هزار درجه كسب مى كند، شش هزار گناه او محو مى شود، ولى مشكل گشایى و برآورده ساختن حاجت انسان با ایمان:... برتر از ده بار تمام انجام طواف است.(۴۰۰)

صاحب مستدرك الوسایل، در جهت قضاء حوائج مؤمنان به شدت تلاش مى كرد. او مى گفت: عملى، همپاى ثواب زیارت امام حسینعليه‌السلام نیست، ولى در احادیث و روایات دیدم كه قضاء حاجت برادر مؤمن از ثواب زیارت حضرت سیدالشهدا برتر است.(۴۰۱) مقدس اردبیلى یادآور مى شود: «...لقضاء حاجة المؤمن... فانه لا شك انه أعظم من النافلة ....»(۴۰۲)

در احادیث آمده است: كسى كه در پى قضاء حوائج ارباب رجوع باشد، خدا در پى قضاء حوائج او خواهد بود.

ارتباط روزه با مشكل گشایى:

در جلوه هاى گوناگون مى توان ارتباط روزه با مشكل گشایى را مشاهده كرد. اولین جلوه این ارتباط همان فلسفه وجوب روزه است، امام صادقعليه‌السلام مى فرمایند: خدا، روزه را بر همگان واجب كرد تا اغنیا لمس كنند كه در زندگى فقرا چه مى گذرد و در جهت انفاق به آنان قیام كنند. از این مسئله به خوبى ارتباط تنگاتنگ میان انفاق و روزه اثبات مى شود.

دومین جلوه ارتباط میان روزه و حل مشكلات مردم آنجا است كه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هر گاه از روزه سخن مى گفت بر انفاق نیز تأکید به عمل مى آورد. در آن خطبه معروف علاوه بر ذكر فضایل و بركات این ماه، خاطرنشان كرد كه در این ماه صدقه بدهید و انفاق كنید و دست مساكین را بگیرید.

مردى در خدمت امام صادقعليه‌السلام از فقر و تنگدستى خود شكایت كرد، امامعليه‌السلام فرمود: روزه بگیر و سپس در حال روزه صدقه بده.

سومین جلوه ارتباط میان روزه و حل مشكلات مردم، پرداخت زكات فطره است، و آن این است كه بر هر مسلمان حتى آنهایى كه روزه نمى گیرند، پرداخت فطریه واجب است، زكات فطره نوعى انفاق در راه خداست.(۴۰۳)

سیره انبیا و اولیاى خدا:

مشكل گشایى سیره انبیا و اولیاى خداست. مسائلى چون: شفاعت، توسل، تبرك و اهتمام ورزیدن به امور مسلمین و... گویاى اهمیت این مسئله در زندگى اولیا و انبیا عظام است. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه شب را به صبح رساند و نسبت به امور مسلمین اهتمام نورزد، مسلمان نیست(۴۰۴) .(۴۰۵)

۱۳. انتظار

یكى از عوامل ارتقاء روزه، توجه به امام غایب و در انتظار آن حضرت به سر بردن است. بر ما فرض است كه همیشه به ویژه در ماه رمضان، بالاءخص در شب هاى قدر، به یاد آن امام باشیم. نیایش هاى ماه مبارك رمضان را مى توان انتظار نامه لقب داد. برخى از دعاهاى ماه رمضان به ما رهنمود مى دهند كه:

الف. باید به واسطه فیض میان خالق و مخلوق توجه كرد.

ب. واسطه فیض، جز امام زمان نیست.

ج. باید هماره چشم به راه طلوع آن خورشید و منتظر بهار پربار آفرینش بود.(۴۰۶)

سید بن طاووس مى نویسد: شب قدر باید دعاى فرج امام زمان را بیشتر خواند؛ پس ماه رمضان ماه انتظار است. در فصل امام شناسى سخن از توجه بیشتر این ماه به مسئله امامت به میان آمد و اینك بدین نكته اشاره داریم كه در این ماه باید بیشتر بدان پرداخته شود. در دعاى هر شب ماه رمضان دعاى افتتاح بدان توجه شده است: «...والخلف الحجة المهدى، حججك على عبادك، اللهم و صل على ولى امر القائم... المؤمل و العدل المنتظر... اللهم اجعله الداعى الى كتابك و القائم بدینك، استخلفه فى الأرض... اللهم انا نشكو فقد نبینا... و غیبة ولینا ....»(۴۰۷)

یكى از عوامل ارتقاى درجه روزه، انتظار است؛ انتظار، همان امیدى كه از كانون فطرت آدمى فوران مى كند، و به نوبه خود داراى اركانى است: منتظر، منتظر، و مسئله مورد انتظار.

تردیدى نیست كه هر كس، داراى هر فرهنگ و پیرو هر مكتبى باشد، به گونه اى در انتظار به سر مى برد و اختلاف در ایده آل و مورد انتظار افراد است و جامع و قدر مشترك این است كه هر كسى، روز بهى مى طلبد از ایام، حتى كمونیستها و مادیون زمان ما نیز در انتظار تحقق جامعه بى طبقه مورد نظر خود به سر مى برند!

به طور كلى مسلمانان و به خصوص شیعه امامیه شیعه اثنى عشرى در این باره نظر مترقى دارد؛ زیرا آنان در انتظار امام موعود خویش هستند؛ امامى كه بنا به مصالحى الهى، پس از سپرى كردن غیبت صغرى ۳۲۲-۲۵۵، حدود ۶۷ سال پس از پدر و ۵ سال در دوران پدر هم اكنون قرنهاست كه در غیبت كبرى به سر مى برد.

انتظار یكى از بزرگترین، پشتوانه هاى روحى آدمى است كه در كشاكش دشواریها و مشكلات زندگى، توان مقابله و قدرت استقامت خاصى به انسان مى بخشد و از هر گونه افسردگى و اضطراب و نگرانى پیشگیرى مى كند.

انتظار از نظر قرآن:

انتظار فرج اختصاص به مسلمانان ندارد و همچنین آن كسى كه مورد انتظار مسلمانان است مورد انتظار همه انبیاء و اولیاء پیشین نیز بوده است و این مسئله مورد اذعان قرآن كریم است. آنجا كه مى فرماید: ما بعد از تورات در زبور نوشتیم و در كتب انبیاء سلف وعده دادیم كه البته بندگان نیكوكار من ملك زمین را وارث و متصرف خواهند شد.(۴۰۸)

زبور گرچه طبق نظر معروف، نام كتاب داود است، لكن معناى عام آنعبارت است از صحیفه (دفتر) كه به همه كتابهاى آسمانى گفته مى شود. بر این اساس الف و لام آن جنس است و عمومیت آن قابل تردید نیست.

زمخشرى در كشاف، ذیل آیه فوق، یادآور مى شود: «الزبور... اسم لجنس ما اءنزل على الاءنبیاء من الكتب .» و در ادامه آن مى نویسد: «ترثها امة محمد(۴۰۹)

همچنین در تفسیر كبیر نیز آمده است: «الزبور... و هو الكتاب المنزل(۴۱۰) نیز شیخ طوسى در تبیان، خاطرنشان مى كند كه زبور بفتح ز معناى مفرد و به ضم ز معناى جمع دارد. وى سپس مى نویسد: «الزبور كتب الأنبیاء(۴۱۱)

همچنین از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:(۴۱۲) این وعده خداوند به مؤمنین است و آن اینكه مؤمنین وارث تمام زمین خواهند شد.

نكات مهمى كه آیه فوق در باب مهدویت و امامت صالحان و وراثت آنان بر زمین خاطرنشان مى سازد، از این قرار است:

الف. مهدى موعود كه مسلمانان بخصوص شیعیان انتظار ظهور وى را مى كشند، در همه كتابهاى آسمانى انبیاى پیشین مطرح شده است.

ب. انبیاء و تمام پیروان آنان در طول تاریخ، منتظر ظهور امام زمان بوده اند، بنابراین مسئله انتظار، اختصاص به اسلام و مسلمین ندارد.

ج. به مسئله انتظار در اسلام توجه ویژه اى شده و افضل الاعمال به شمار آمده است، چنانكه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرماید:(۴۱۳) بهترین اعمال امت من انتظار فرج است.

همچنین رسول گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله در جاى دیگر فرمود:(۴۱۴) بهترین اعمال امت من صبر و سكوت و انتظار فرج است.

منتظر هنگامى منتظر به حساب مى آید كه مهیاى هرگونه پذیرایى، همسویى و همگامى با محبوب، اسوه و ولى مورد انتظار خود باشد. او باید به گونه اى در زندگى روزه مره خود عمل كند كه نظر امام منتظر خود را جلب كرده و رفتار خود را با او همسو نماید و به آنچه كه امام موعود بعد از ظهور خود، در اولویت قرار مى دهد، بیندیشد و در محدوده وسع و توان و امكانات خود، در دوران انتظار، در تحقق آنها بكوشد. بنابراین، انتظار تأثیر روانى ویژه در روحیه شخص منتظر دارد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:(۴۱۵) كسى كه دوست دارد تا از یاران امام زمان (عج) به حساب آید، باید در انتظار به سر برد، او باید در دوران انتظار اهل ورع و تقوا باشد و با محاسن اخلاقى خود را بیاراید.

ابو بصیر مى گوید: از امام صادقعليه‌السلام ، پرسیدم، مراد از آیه( وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ ) (۴۱۶) چیست؟ آن حضرت پاسخ دادند:(۴۱۷) منظور آیه، عبارت است از امامت كه در نسل امام حسینعليه‌السلام تا روز قیامت، جاودانه خواهد بود.

سر مكنون:

وجود امام زمان (عج)، چگونگى زندگى او و فلسفه غیبت او، همه از رازها و از اسرار جهان آفرینش اند بر این اساس امام صادقعليه‌السلام از این مسئله به عنوان راز نهفته سر مكنون یاد مى كند.

مستضعفین از دیدگاه قرآن و روایات:

مفضل مى گوید امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله به على و امام حسن و امام حسین: نگاه كرد و سپس گریه نمود و فرمود: شما مستضعفین بعد از من هستید. مفضل مى گوید: در این هنگام از امام پرسیدم، منظور پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله چیست؟ امامعليه‌السلام پاسخ داد مراد آن حضرت این است: بدون تردید شما امامان بعد از من هستید، خداوند مى فرماید: و ما اراده كردیم كه بر آن طایفه ضعیف و ذلیل در آن سرزمین منت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملك و جاه فرعونیان گردانیم.(۴۱۸) امامعليه‌السلام در ادامه فرمود: این آیه تا روز قیامت صادق است.(۴۱۹)