ترجمه غرر الحكم و درر الكلم جلد ۲

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم0%

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم نویسنده:
گروه: متون حدیثی

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تمیمی آمدی، مترجم: سيد هاشم رسولى محلاتى
گروه: مشاهدات: 52560
دانلود: 10621


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 180 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 52560 / دانلود: 10621
اندازه اندازه اندازه
ترجمه غرر الحكم و درر الكلم

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم جلد 2

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

باب الطاعة

٥٥٨٢ ١- من كثرت طاعته كثرت كرامته. ٥ ٤٤٤ كسى كه فرمانبردارى‏اش بسيار شد، كرامت و عزّت او بسيار گردد.

٥٥٨٣ ٢- ثلاث مهلكات، طاعة النّساء، و طّاعة الغضب، و طاعة الشّهوة.

٣ ٣٣٧ سه چيز است كه نابود كننده است: فرمانبردارى زنان، و فرمانبردارى خشم، فرمانبردارى خواهش و شهوت.

٥٥٨٤ ٣- الطّاعة حرز. ١ ٣٣ فرمانبردارى و اطاعت حق، نگهبان است.

٥٥٨٥ ٤- الطّاعة تنجى، المعصية تردى.

١ ٣٣ فرمانبردارى رهايى بخشد، نافرمانى به هلاكت اندازد.

٥٥٨٦ ٥- الطّاعة اجابة. ١ ٤٢ فرمانبردارى اجابت و امتثال فرمان خدا است.

٥٥٨٧ ٦- الطّاعة أحرز عتاد. ١ ١٣٢ فرمانبردارى حق تعالى محكم‏ترين تكيه‏گاه است.

٥٥٨٨ ٧- الطّاعة غنيمة الاكياس. ١ ١٣٦ فرمانبردارى خداوند غنيمت زيركان است.

٥٥٨٩ ٨- الطّاعة متجر رابح. ١ ١٥٥ فرمانبردارى تجارتى است سودمند.

٥٥٩٠ ٩- الطّاعة همّة الاكياس. ١ ١٦٢ فرمانبردارى همّت و هدف زيركان است.

٥٥٩١ ١٠- الطّاعة أقوى حرز. ١ ١٦٣ فرمانبردارى خدا محكم‏ترين نگهبان است.

٥٥٩٢ ١١- الطّاعة ابقى عزّ. ١ ١٩٠ فرمانبردارى خدا ماندنى‏ترين عزّت است.

٥٥٩٣ ١٢- الطّاعة عزّ المعسر. ١ ٢٦٥ فرمانبردارى خداوند، عزّت انسان پريشان حال است.

٥٥٩٤ ١٣- الطّاعة تستدرّ المثوبة. ١ ٢٦٨ فرمانبردارى ريزان گرداند پاداش نيك پروردگار را.

٥٥٩٥ ١٤- الطّاعة تعظيم الإمامة. ١ ٢٧٥ فرمانبردارى خداوند بزرگداشت مقام امامت است.

٥٥٩٦ ١٥- الطّاعة تطفئ غضب الرّبّ.

١ ٣٢٦ فرمانبردارى، خشم پروردگار را فرو نشاند.

٥٥٩٧ ١٦- العزيز من اعتزّ بالطّاعة. ١ ٣٣٥ عزيز حقيقى كسى است كه به وسيله فرمانبردارى خداوند عزّت يافته است.

٥٥٩٨ ١٧- اخو العزّ من تحلّى بالطّاعة.

١ ٣٤٧برادر، عزّت (و قرين آن) كسى است كه به وسيله فرمانبردارى خداوند زيور گرفته است.

٥٥٩٩ ١٨- العمل بطاعة اللَّه أربح. ١ ٣٤٩ عمل به فرمانبردارى خداوند سودمندتر است.

٥٦٠٠ ١٩- الطّاعة للَّه اقوى سبب. ١ ٣٦٩ فرمانبردارى خداوند محكم‏ترين وسيله است.

٥٦٠١ ٢٠- العمل بطاعة اللّه اربح، و لسان الصّدق ازين و انجح. ٢ ٦٧ عمل به فرمانبردارى خدا سودمندتر، و زبان راستگو آراسته‏تر و پيروزمندتر است.

٥٦٠٢ ٢١- الطّاعة جنّة الرّعيّة و العدل جنّة الدّول. ٢ ٦٩ فرمانبردارى سپر رعيّت و عدل و داد سپر دولتهاست. ٥٦٠٣ ٢٢- المؤمن على الطّاعات حريص و عن المحارم عفيف. ٢ ١٠٧ مؤمن چنان است كه بر اطاعتها حريص، و از محرمات پاكدامن و عفيف است.

٥٦٠٤ ٢٣- الطّاعة و فعل البرّ هما المتجر الرّابح. ٢ ١٥٣ فرمانبردارى خداوند و كار نيك اين هر دو تجارتى است سودمند.

٥٦٠٥ ٢٤- اطع تغنم. ٢ ١٦٨ فرمانبردارى كن تا غنيمت يابى.

٥٦٠٦ ٢٥- اطع تربح. ٢ ١٧١ اطاعت خدا كن تا سود برى.

٥٦٠٧ ٢٦- اكرم نفسك ما اعانتك على طاعة اللّه. ٢ ١٨٧ گرامى بدار نفس خود را تا زمانى كه يارى دهد تو را بر فرمانبردارى خداوند.

٥٦٠٨ ٢٧- اتّق اللّه بطاعته و اطع اللّه بتقواه. ٢ ٢٠١ تقواى الهى داشته باش به وسيله فرمانبردارى او، و فرمانبردارى خدا كن به وسيله تقواى او.

٥٦٠٩ ٢٨- اطيعوا اللّه حسب ما امركم به و رسله. ٢ ٢٤٠ فرمانبردارى خدا كن بدانگونه كه او و پيامبرانش به تو دستور داده‏اند.

٥٦١٠ ٢٩- اطع اللّه فى جمل امورك فانّ طاعة اللّه فاضلة على كلّ شي‏ء، و الزم الورع. ٢ ٢١١ فرمانبردارى خدا كن در همه كارهاى خود كه به راستى فرمانبردارى خداوند از هر چيز برتر است، و ملازم ورع و پارسايى باش.

٥٦١١ ٣٠- اطع اللّه سبحانه فى كلّ حال و لا تخل قلبك من خوفه و رجائه طرفة عين و الزم الاستغفار. ٢ ٢٢٤ فرمانبردار خداى سبحان باش در هر حال، و دلت را از ترس و اميد او به اندازه چشم بر هم زدنى خالى مكن، و ملازم استغفار و آمرزشخواهى باش.

٥٦١٢ ٣١- اشغلوا انفسكم بالطّاعة و ألسنتكم بالذّكر و قلوبكم بالرّضا فيما احببتم و كرهتم. ٢ ٢٤٣ جانهاى خود را مشغول كنيد به فرمانبردارى خدا، و زبانهاتان را به ذكر خدا و دلهاتان را به خوشنودى از مقدرات خداوند در آنچه دوست داريد و ناخوش داريد.

٥٦١٣ ٣٢- استتمّوا نعم اللّه عليكم بالصّبر على طاعته، و المحافظة على ما استحفظكم من كتابه. ٢ ٢٤٩ نعمت‏هاى خدا را بر خويشتن تمام و كامل كنيد به وسيله صبر بر طاعت و فرمانبردارى خدا، و نگهدارى آنچه را كه كتاب خدا نگهدارى آن را از شما خواسته است.

٥٦١٤ ٣٣- اعقل النّاس اطوعهم للّه سبحانه. ٢ ٤٢٨ عاقل‏ترين مردم فرمانبردارترين آنهاست از خداى سبحان.

٥٦١٥ ٣٤- اعقلكم اطوعكم. ٢ ٣٦٩ عاقل‏ترين شما فرمانبردارترين شما است.

٥٦١٦ ٣٥- اشرف الاعمال الطّاعة. ٢ ٣٨٣ شريف‏ترين عملها فرمانبردارى خدا

است.

٥٦١٧ ٣٦- انصح النّاس لنفسه اطوعهم لربّه. ٢ ٤٢٤ خيرخواه‏ترين مردم براى نفس خويش فرمانبردارترين آنها است براى پروردگار خويش.

٥٦١٨ ٣٧- اجدر النّاس برحمة اللّه اقومهم بالطّاعة. ٢ ٤٣٦ شايسته‏ترين مردم به رحمت خدا پايدارترين آنها است در فرمانبردارى خدا.

٥٦١٩ ٣٨- احبّ العباد الى اللَّه اطوعهم له. ٢ ٤٣١ محبوب‏ترين بندگان در پيشگاه خداوند فرمانبردارترين آنهاست از وى.

٥٦٢٠ ٣٩- احقّ من تطيعه من لا تجد منه بدّا، و لا تستطيع لامره ردّا. ٢ ٤٤٤ شايسته‏ترين كسى كه بايد فرمانش را ببرى كسى است كه از او چاره‏اى ندارى، و ردّ فرمان او نتوانى (يعنى خداوند متعال).

٥٦٢١ ٤٠- احقّ من اطعته من امرك بالتّقى و نهاك عن الهوى. ٢ ٤٤٦ شايسته‏ترين كسى كه بايد اطاعتش كنى، كسى است كه تو را دستور به تقوا داده و از پيروى هواى نفس باز داشته است.

٥٦٢٢ ٤١- انّ اسعد النّاس من كان له من نفسه بطاعة اللّه متقاض. ٢ ٤٩٠ به راستى كه نيكبخت‏ترين مردم كسى است كه او را از نفس و درون خويش براى اطاعت خداوند درخواستى باشد.

٥٦٢٣ ٤٢- انّ المغبون من غبن عمره، و انّ المغبوط من انفذ عمره فى طاعة اللّه.

٢ ٥٢٥ به راستى كه مغبون كسى است كه در مورد عمر خويش مغبون باشد، و «مغبوط» يعنى كسى كه مورد غبطه و آرزوى ديگران است، كسى است كه عمر خويش را در راه اطاعت و فرمانبردارى خداوند به پايان رسانده است.

٥٦٢٤ ٤٣- انّ اللّه سبحانه جعل الطّاعة غنيمة الاكياس عند تفريط العجزة.

٢ ٥٣٢به راستى كه خداى سبحان فرمانبردارى را غنيمت زيركان قرار داده، در آنجا كه ناتوانان (در عمل) تقصير در اطاعت كنند.

٥٦٢٥ ٤٤- انّ ولىّ محمّد صلّى اللّه عليه و آله من اطاع اللّه و ان بعدت لحمته.

٢ ٥٠٥ به راستى كه دوستدار حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله كسى است كه فرمانبردارى خدا كند، اگر چه نسب او با آن حضرت دور باشد.

٥٦٢٦ ٤٥- انّ من بذل نفسه فى طاعة اللّه و رسوله كانت نفسه ناجية سالمة و صفقته رابحة غانمة. ٢ ٥٦٥ به راستى آن كسى كه نفس خويش را در راه فرمانبردارى خدا و پيامبرش بذل كرده و بخشيده، داراى نفسى رستگار و سالم است، و تجارتى سودمند و پر غنيمت كرده است.

٥٦٢٧ ٤٦- ان كنت حريصا على طلب المضمون لك، فكن حريصا على اداء المفروض عليك. ٣ ٦ اگر حريص هستى بر جستن آنچه رسيدنش براى تو ضمانت شده است، (يعنى رزق و روزى تو) پس حريص نيز باش براى انجام آنچه بر تو واجب شده است.

٥٦٢٨ ٤٧- انّك ان اطعت اللّه نجاك و اصلح مثواك. ٣ ٥٦ به راستى تو اگر اطاعت خدا كنى نجات دهد تو را و جايگاهت را اصلاح كند.

٥٦٢٩ ٤٨- آفة الرّعيّة مخالفة الطّاعة.

٣ ١٠٤ آفت رعيت مخالفت فرمانبردارى كردن (از والى و زمامدار) است.

٥٦٣٠ ٤٩- اذا طلبت العزّ فاطلبه بالطّاعة. ٣ ١٣٥ هرگاه در طلب عزّت بودى، آن را به وسيله فرمانبردارى خدا بجوى.

٥٦٣١ ٥٠- اذا قويت فاقو على طاعة اللَّه سبحانه. ٣ ١٤٠ هرگاه نيرومند شدى نيروى خود را در راه فرمانبردارى خداى سبحان صرف كن.

٥٦٣٢ ٥١- اذا اخذت نفسك بطاعة اللَّه اكرمتها، و ان ابتذلتها فى معاصيه اهنتها. ٣ ١٤٣ هرگاه به كار گرفتى نفس خود را در راه فرمانبردارى خدا، گرامى‏اش داشته‏اى، و اگر به پستى و خوارى نافرمانى‏هاى خدا واداشتى آن را پست و سبك كرده‏اى.

٥٦٣٣ ٥٢- بالطّاعة يكون الاقبال. ٣ ٢١٣ اقبال و بخت بلند، به فرمانبردارى خدا است.

٥٦٣٤ ٥٣- بالطّاعة يكون الفوز. ٣ ٢١٤ رستگارى به اطاعت خداست.

٥٦٣٥ ٥٤- بالطّاعة تزلف الجنّة للمتّقين.

٣ ٢٣٠ نزديك شدن بهشت به پرهيزكاران، به فرمانبردارى خداست.

٥٦٣٦ ٥٥- بحسن الطّاعة يعرف الاخيار.

٣ ٢٣٦ به خوب فرمانبردارى كردن، نيكان شناخته شوند.

٥٦٣٧ ٥٦- بادر الطّاعة تسعد. ٣ ٢٤١ به فرمانبردارى خدا مبادرت كن تا نيكبخت شوى.

٥٦٣٨ ٥٧- توسّل بطاعة اللّه تنجح. ٣ ٢٧٦ به فرمانبردارى خدا توسل جوى تا پيروز شوى.

٥٦٣٩ ٥٨- تمسّك بطاعة اللَّه يزلفك. ٣ ٢٧٧ به فرمانبردارى خدا تمسّك جوى تا تو را به خدا نزديك كند.

٥٦٤٠ ٥٩- ثمرة الطّاعة الجنّة. ٣ ٣٢٦ ميوه اطاعت و فرمانبردارى خدا، بهشت است.

٥٦٤١ ٦٠- ثواب اللَّه لاهل طاعته، و عقابه لاهل معصيته. ٣ ٣٤٨ پاداش نيك خدا از آن فرمانبرداران است و كيفر و عقاب او از آن نافرمانان.

٥٦٤٢ ٦١- ثابروا على الطّاعات و سارعوا الى فعل الخيرات، و تجنّبوا السّيّئات، و بادروا الى فعل الحسنات، و تجنّبوا ارتكاب المحارم. ٣ ٣٥٢

مداومت كنيد بر طاعتها، و بشتابيد به سوى انجام كارهاى نيك، و دورى گزينيد از بدى‏ها، و پيشى گيريد به سوى انجام كارهاى نيك، و از ارتكاب محرمات الهى اجتناب كنيد.

٥٦٤٣ ٦٢- جوار اللَّه مبذول لمن اطاعه و تجنّب مخالفته. ٣ ٣٦٠ همسايگى رحمت و عنايت خداى تعالى در اختيار كسى است كه او را فرمانبردارى كرده و از مخالفت با او دورى كند.

٥٦٤٤ ٦٣- جمال العبد الطّاعة. ٣ ٣٦٣ زيبايى بنده به اطاعت و فرمانبردارى است.

٥٦٤٥ ٦٤- دوام الطّاعات و فعل الخيرات و المبادرة الى المكرمات من كمال الايمان و افضل الاحسان.

٤ ٢٠ دوام فرمانبردارى حق، و انجام كارهاى نيك، و پيشى گرفتن به خصلتهاى گرامى از كمال ايمان و از برترين احسانهاست.

٥٦٤٦ ٦٥- ذلّل نفسك بالطّاعة و حلّها بالقناعة، و خفّض فى الطّلب و اجمل فى المكتسب. ٤ ٣٩ نفس خويش را به وسيله فرمانبردارى رام گردان، و به قناعت بياراى، و در طلب روزى آسان بگير، و در كسب و كار ميانه‏رو باش (و حرص نزن).

٥٦٤٧ ٦٦- درك الخيرات بلزوم الطّاعات. ٤ ٢٣ دريافت و درك خيرات و نيكى‏ها به ملازمت انجام طاعات الهى است.

٥٦٤٨ ٦٧- راكب الطّاعة مقيله الجنّة.

٤ ٨٥ كسى كه بر مركب اطاعت حق سوار است خوابگاه او بهشت است.

٥٦٤٩ ٦٨- زكاة الصّحّة السّعى فى طاعة اللَّه. ٤ ١٠٦ زكات سلامتى، تلاش و كوشش در طاعت الهى است.

٥٦٥٠ ٦٩- زر فى اللَّه اهل طاعته و خذ الهداية من اهل ولايته. ٤ ١١٣ فرمانبرداران را در راه خدا ديدار كن، و

هدايت و راهنمايى را از اهل ولايت خدا فرا گير.

٥٦٥١ ٧٠- صابروا انفسكم على فعل الطّاعات، و صونوها عن دنس السّيّئات، تجدوا حلاوة الايمان.

٤ ٢٢٤ به شكيبايى و صبر واداريد نفسهاى خود را براى انجام طاعتهاى الهى، و نگه داريد آنها را از چركى بديها تا حلاوت و شيرينى ايمان را بيابيد.

٥٦٥٢ ٧١- طوبى لمن حافظ على طاعة ربّه. ٤ ٢٣٨ خوشا به حال كسى كه بر طاعت پروردگار خود محافظت و نگهبانى دارد.

٥٦٥٣ ٧٢- طوبى لمن وفّق لطاعته و بكى على خطيئته. ٤ ٢٤٠ خوشا به حال كسى كه موفق به طاعت پروردگار گشته، و بر گناه خويش گريسته است.

٥٦٥٤ ٧٣- طوبى لمن وفّق لطاعته و حسنت خليقته و احرز امر آخرته.

٤ ٢٤٤ خوشا به حال كسى كه موفق به فرمانبردارى پروردگار گشته، و خلق و خوى خويش را نيكو كرده، و كار آخرت خود را فراهم كرده است.

٥٦٥٥ ٧٤- طوبى لعين هجرت فى طاعة اللَّه غمضها. ٤ ٢٤٨ خوشا به حال ديده و چشمى كه در راه اطاعت خدا پوشيدن و بستن خود را ترك كرده است.

٥٦٥٦ ٧٥- طاعة اللَّه سبحانه لا يحوزها الّا من بذل الجدّ و استفرغ الجهد. ٤ ٢٥٤ فرمانبردارى خداى سبحان را درنيابد مگر آن كس كه بذل كند تلاش خود را و به كار برد كوشش خود را.

٥٦٥٧ ٧٦- طاعة اللَّه مفتاح كلّ سداد و صلاح كلّ فساد. ٤ ٢٥٥ فرمانبردارى خداوند كليد هر كار درست و اصلاح كننده هر كار فاسد و تباهى است.

٥٦٥٨ ٧٧- طاعة اللَّه سبحانه اعلى عماد و اقوى عتاد. ٤ ٢٥٥

طاعت خداى سبحان بلندترين ستون و محكم‏ترين تكيه‏گاه است.

٥٦٥٩ ٧٨- ظلّ اللَّه سبحانه فى الآخرة مبذول لمن اطاعه فى الدّنيا. ٤ ٢٧٦ سايه لطف و عنايت خداى سبحان در آخرت عطا گردد به كسى كه در دنيا از او فرمانبردارى نموده است.

٥٦٦٠ ٧٩- عليك بطاعة من لا تعذر بجهالته. ٤ ٢٩٠ بر تو باد به اطاعت و فرمانبردارى كسى كه معذور نيستى در نادانى شناخت او. ٥٦٦١ ٨٠- عليك بطاعة اللَّه سبحانه فانّ طاعة اللَّه فاضلة على كلّ شي‏ء. ٤ ٢٩٣ بر تو باد به فرمانبردارى خداى سبحان كه به راستى فرمانبردارى خداوند افزون است بر هر چيز.

٥٦٦٢ ٨١- على قدر العقل تكون الطّاعة.

٤ ٣١٢ به اندازه عقل است اطاعت پروردگار.

٥٦٦٣ ٨٢- غاية العبادة الطّاعة. ٤ ٣٧١ نهايت عبادت اطاعت و فرمانبردارى است.

٥٦٦٤ ٨٣- فى الطّاعة كنوز الارباح.

٤ ٣٩٤ در اطاعت حق تعالى است گنجهاى سود.

٥٦٦٥ ٨٤- فضائل الطّاعات تنيل رفيع المقامات. ٤ ٤٢٧ افزونى‏هاى (پاداش) طاعتها مى‏رساند انسان را به جايگاههاى بلند.

٥٦٦٦ ٨٥- كلّ مطيع مكرّم. ٤ ٥٢٧ هر فرمانبردارى مورد اكرام و گرامى است.

٥٦٦٧ ٨٦- كن مطيعا للَّه سبحانه و بذكره آنسا، و تمثّل فى حال تولّيك عنه اقباله عليك، يدعوك الى عفوه و يتغمّدك بفضله. ٤ ٦١٥ فرمانبردار خداى سبحان باش و به ياد او انس گير، و مجسّم كن در حال پشت كردن از او صورت روى آوردن خدا را به‏

سوى تو، كه تو را به گذشت خويش مى‏خواند و به فضل خويش مى‏پوشاند.

٥٦٦٨ ٨٧- لو لم يرغّب اللَّه سبحانه فى طاعته، لوجب ان يطاع رجاء رحمته.

٥ ١١٧ اگر خداى سبحان مردم را به فرمانبردارى خويش ترغيب و تشويق نمى‏كرد، باز هم واجب بود اطاعت او به خاطر اميد به مهر و رحمتش.

٥٦٦٩ ٨٨- من اطاع ربّه ملك. ٥ ١٤٦ كسى كه پروردگار خود را اطاعت كند مالك سعادت و نيكبختى گردد.

٥٦٧٠ ٨٩- من يطع اللَّه يفز. ٥ ١٤٦ كسى كه اطاعت خدا كند رستگار شود.

٥٦٧١ ٩٠- من اطاع اللَّه استنصر. ٥ ١٦٦ كسى كه اطاعت خدا كند از خدا يارى جسته است.

٥٦٧٢ ٩١- من اطاع اللَّه جلّ امره. ٥ ١٧٠ كسى كه اطاعت خدا كند كارش بالا گيرد و بزرگ شود.

٥٦٧٣ ٩٢- من اطاع امرك اجلّ قدرك.

٥ ٢٢٦ كسى كه دستور تو را اطاعت كند قدر و ارزش تو را بزرگ گردانده است.

٥٦٧٤ ٩٣- من عمل بطاعة اللَّه كان مرضيّا. ٥ ٢٦٦ كسى كه عمل كند به طاعت خداوند مورد خوشنودى پروردگار است.

٥٦٧٥ ٩٤- من اطاع اللَّه علا امره. ٥ ٢٨٠ كسى كه از خدا اطاعت كند كارش بلند گردد.

٥٦٧٦ ٩٥- من عمل بطاعة اللَّه ملك. ٥ ٢٨٢ كسى كه عمل كند به طاعت خداوند مالك گردد (سعادت و آخرت را).

٥٦٧٧ ٩٦- من اطاع اللَّه لم يشق ابدا.

٥ ٢٨٣ كسى كه از خدا اطاعت كند هيچ‏گاه بدبخت نشود.

٥٦٧٨ ٩٧- من تقرّب الى اللَّه بالطّاعة أحسن له الحباء. ٥ ٢٨٨ كسى كه تقرّب و نزديكى جويد به درگاه خدا به وسيله اطاعت او، خداوند بخشش‏

و عطاى او را نيكو كند.

٥٦٧٩ ٩٨- من اطاع اللَّه سبحانه عزّ و قوى. ٥ ٢٩١ كسى كه از خداى سبحان اطاعت كند عزيز و نيرومند گردد.

٥٦٨٠ ٩٩- من اطاع اللَّه سبحانه عزّ نصره. ٥ ٢٩٩ كسى كه از خداى سبحان اطاعت كند، نيرومند باشد يارى‏اش (از طرف خداوند).

٥٦٨١ ١٠٠- من اهمل العمل بطاعة اللَّه ظلم نفسه. ٥ ٣١٦ كسى كه در عمل كردن به طاعت خداوند اهمال كارى و سهل‏انگارى كند به خويشتن ستم كرده است.

٥٦٨٢ ١٠١- من صبر على طاعة اللَّه عوّضه اللَّه سبحانه خيرا ممّا صبر عليه. ٥ ٣٣١ كسى كه صبر و شكيبايى كند بر فرمانبردارى خداوند، خداى سبحان عوض دهد او را بهتر از آنچه بر آن صبر و شكيبايى ورزيده است.

٥٦٨٣ ١٠٢- من اتّخذ طاعة اللَّه سبيلا فاز بالّتى هى اعظم. ٥ ٣٧٤ كسى كه فرمانبردارى خداى را فرا راه خود برگيرد، و انتخاب كند، به بزرگترين نيكبختى رسيده و سعادت يافته است.

٥٦٨٤ ١٠٣- من اتّخذ طاعة اللَّه بضاعة، اتته الارباح من غير تجارة. ٥ ٣٨٥ كسى كه طاعت خدا را سرمايه خويش گرداند، سودها بدون تجارت به نزدش آيد.

٥٦٨٥ ١٠٤- من سرّه الغنى بلا مال و العزّ بلا سلطان، و الكثرة بلا عشيرة، فليخرج من ذلّ معصية اللَّه الى عزّ طاعته، فانّه واجد ذلك كلّه. ٥ ٣٩٠ كسى كه توانگرى و بى‏نيازى خواهد بدون مال و ثروت، و عزّت خواهد بدون سلطنت و پادشاهى، و زيادى و فزونى افراد وابسته به خود را خواهد بدون داشتن عشيره و فاميل، بايد از خوارى نافرمانى خدا به در آيد، به سوى عزّت فرمانبردارى او، كه با اين كار، همه آنها را يافته است.

٥٦٨٦ ١٠٥- من اطاع اللَّه سبحانه لم يضرّه من اسخط من النّاس. ٥ ٤٠٠ كسى كه از خداى سبحان اطاعت كند زيانش نرساند كسى كه او را در اين راه خشمگين كرده است.

٥٦٨٧ ١٠٦- من عمل بطاعة اللَّه سبحانه لم يفته غنم و لم يغلبه خصم. ٥ ٤٠٥ كسى كه عمل كند به طاعت خداى سبحان، هيچ سود و نفعى از او فوت نشود، و هيچ دشمنى بر او چيره نگردد.

٥٦٨٨ ١٠٧- من بادر الى مراضى اللَّه سبحانه و تأخّر عن معاصيه، فقد اكمل الطّاعة. ٥ ٤٣١ كسى كه پيشى گيرد بدانچه موجب خوشنودى خداى سبحان است و از نافرمانى‏هاى خدا واپس رود، به حقيقت كه فرمانبردارى را به كمال رسانده است.

٥٦٨٩ ١٠٨- من اطاع اللَّه اجتباه. ٥ ٤٤٥ كسى كه از خدا اطاعت كند، خدا او را برگزيند.

٥٦٩٠ ١٠٩- من كرم النّفس العمل بالطّاعة. ٦ ٢٩ از بزرگوارى نفس است عمل به طاعت خداوند.

٥٦٩١ ١١٠- من المروّة طاعة اللَّه و حسن التّقدير. ٦ ٢٢ از جوانمردى است فرمانبردارى خدا و خوب اندازه‏گيرى كردن زندگى.

٥٦٩٢ ١١١- من افضل الاعمال اكتساب الطّاعات. ٦ ٣٣ از برترين عملها به دست آوردن طاعتهاى الهى است.

٥٦٩٣ ١١٢- من تقوى النّفس العمل بالطّاعة. ٦ ٤٤ از پرهيزكارى نفس است عمل به طاعت الهى.

٥٦٩٤ ١١٣- ما تزيّن متزيّن بمثل طاعة اللَّه. ٦ ٥٧ هيچ آراسته به زيورى خود را نياراسته به چيزى همانند فرمانبردارى خدا.

٥٦٩٥ ١١٤- ما من شي‏ء من طاعة اللَّه سبحانه يأتي الّا فى كره. ٦ ٩٩

هيچ چيزى از طاعت خداى سبحان نيست كه بيايد بر انسان جز از روى ناخوشنودى. ٥٦٩٦ ١١٥- ملاك كلّ خير طاعة اللَّه سبحانه. ٦ ١٢٠ ملاك و معيار هر كار نيك و خيرى اطاعت و فرمانبردارى خداى سبحان است (يعنى انجام دادن آن به خاطر فرمان خدا).

٥٦٩٧ ١١٦- ملازمة الطّاعة خير عتاد.

٦ ١٣٥ ملازمت با فرمانبردارى خدا بهترين تكيه‏گاه است.

٥٦٩٨ ١١٧- نعم الوسيلة الطّاعة. ٦ ١٦٦ فرمانبردارى خدا خوب وسيله‏اى است.

٥٦٩٩ ١١٨- نعم الطّاعة الانقياد و الخضوع. ٦ ١٦٧ خوب طاعتى است انقياد (گردن نهادن) و خضوع و فروتنى در پيشگاه خداوند.

٥٧٠٠ ١١٩- نال الفوز من وفّق للطّاعة.

٦ ١٨٢ به رستگارى رسيده كسى كه موفق به اطاعت حق گرديده است.

٥٧٠١ ١٢٠- نظام المروّة فى مجاهدة اخيك على طاعة اللَّه سبحانه و صدّه عن معاصيه، و ان يكثر على ذلك ملامه. ٦ ١٨٤ نظام و رشته پيوند مردى و مردانگى در اين است كه با برادر خود در راه طاعت خداى سبحان پيكار كنى، و او را از نافرمانى‏هاى خداوند بازدارى، و او را در اين باره بسيار سرزنش كنى.

٥٧٠٢ ١٢١- هدى من اطاع ربّه و خاف ذنبه. ٦ ١٩٣ به هدايت و راه راست رسيده كسى كه اطاعت پروردگار خود كند و از گناه خويش بترسد.

٥٧٠٣ ١٢٢- وقّوا انفسكم من عذاب اللَّه بالمبادرة الى طاعة اللَّه. ٦ ٢٣٥ نگاه داريد خود را از عذاب خداوند به وسيله پيشى جستن به سوى طاعت خداوند.

٥٧٠٤ ١٢٣- لا تعتذر من امر اطعت اللَّه سبحانه فيه فكفى بذلك منقبة. ٦ ٣٠٥ هيچ گاه از كارى كه در آن فرمانبردارى خداى سبحان را انجام داده‏اى عذرخواهى نكن كه همين كار در منقبت و مباهات تو كافى است.

٥٧٠٥ ١٢٤- لا عزّ كالطّاعة. ٦ ٣٤٩ عزتى همچون فرمانبردارى خدا نيست.

٥٧٠٦ ١٢٥- لا رأى لمن لا يطاع. ٦ ٣٩٣ كسى را كه فرمانش نبرند رأى و انديشه ندارد.

٥٧٠٧ ١٢٦- لا عزّ الّا بالطّاعة. ٦ ٣٩٣ عزتى نيست جز به اطاعت خداوند.

٥٧٠٨ ١٢٧- لا ينجع تدبير من لا يطاع.

٦ ٤١٤ سود ندهد تدبير كسى كه فرمانش نبرند.

٥٧٠٩ ١٢٨- لا يسعد امرء الّا بطاعة اللَّه سبحانه و لا يشقى امرء الّا بمعصية اللَّه. ٦ ٤١٧ نيكبخت نشود كسى مگر به وسيله اطاعت خداى سبحان، و بدبخت نشود كسى مگر به نافرمانى خداوند.

٥٧١٠ ١٢٩- ينبغي للعاقل ان لا يخلو فى كلّ حالة عن طاعة ربّه و مجاهدة نفسه. ٦ ٤٤٠ براى شخص خردمند و عاقل شايسته است كه بيكار نباشد در هر حالى از اطاعت پروردگار خود و پيكار كردن با نفس خويش.

٥٧١١ ١٣٠- ينبغي للمؤمن ان يلزم الطّاعة و يلتحف الورع و القناعة. ٦ ٤٤٠ براى مؤمن شايسته است كه ملازم فرمانبردارى خدا باشد، و بپوشد جامه پرهيزكارى و قناعت را.

٥٧١٢ ١٣١- لا تطيعوا الادعياء الّذين شربتم بصفوكم كدرهم و خططتم بصحّتكم مرضهم و ادخلتم فى حقّكم‏

باطلهم. ٦ ٢٧٩ از «ادعياء» همانها كه معلوم نيست پدرشان كيست و جامه اسلام را به تن پوشيده‏اند و نفاق و دورويى را پيشه كرده‏اند اطاعت نكنيد، از آنها كه جام پاك قلبتان را در اختيار آب تيره نفاقشان قرار داده‏ايد، از آنها كه تندرستى خويش را با بيمارى آنها آميخته‏ايد (و ايمان خالص خويش را به انفاق آنها مخلوط ساخته‏ايد) و باطلشان را در حق خود راه داده‏ايد.

باب الطاقة (توانايى)

٥٧١٣ ١- من كلّفك ما لا تطيق فقد افتاك فى عصيانه. ٥ ٤٥٢ كسى كه به تو تكليف كند چيزى را كه توان و طاقت آن را ندارى، فتوى و دستور نافرمانى خويش را به تو داده و صادر كرده است.

باب الطيش (سبكى)

٥٧١٤ ١- الطّيش ينكّد العيش. ١ ٢٠٠ سبكى و سبكسرى (در هنگام خشم يا غير آن) زندگى را سخت و دشوار سازد.

حرف «الظاء»

باب الظفر (پيروزى)

٥٧١٥ ١- الظّفر شافع المذنب. ١ ٧٥ پيروز شدن بر گنهكار شفيع و واسطه او است. ٥٧١٦ ٢- لا تبطرنّ بالظّفر فانّك لا تأمن ظفر الزّمان بك. ٦ ٢٩١ سرمست پيروزى مشو كه از پيروز شدن زمانه بر تو در امان نخواهى بود.

٥٧١٧ ٣- كفى بالظّفر شافعا للمذنب.

٤ ٥٧٩ پيروز شدن براى شفاعت گنهكار كافى است.

٥٧١٨ ٤- من تأيّد فى الأمور ظفر ببغيته.

٥ ٣١٥ هر كس در كارها (از طرف خداوند) تأييد و يارى شود به هدف و آرمان خود خواهد رسيد.