اسرار عبادات

اسرار عبادات13%

اسرار عبادات نویسنده:
گروه: مفاهیم عقایدی

  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 36491 / دانلود: 3766
اندازه اندازه اندازه
اسرار عبادات

اسرار عبادات

نویسنده:
فارسی

گفتار پنجم «حاوی مباحث» :

هر چه در عالم است باطنی دارد

چرا رسول خدا را اباالقاسم نامیدند

جمع بین راه تحصیل و تهذیب ممکن است

انبیاء را تهدید کرده اند اما تطمیع نکرده اند

معنای سه طلاقه کردن دنیا

طلا و نقره نزد علی سنگ است

حیف است انسان بمیرد و اسرار را نبیند

برزگان گفته اند چشم ببندید تا ببینید

سرانجام انسان مردار می شود

نه تنها عبادات اسراری دارند بلکه هرچه در عالم دنیا است باطنی دارد. چون عالم دنیا تنزل یافته عالم های بالاتر از خودش می باشد، هرچه در عالم دنیا است نمونه آنچه که در عالم معنا است، خواهد بود. احکام و قوانین الهی هم که در عالم دنیا به صورت دین و دستورات عبادی ظهور کرده اند، اسرار و باطن هائی دارند. عبادات هم یک سلسله احکام و آداب و اسرار دارد که بحث و شرح هر قسمتی را عده ای از علمای اسلامی بعهده گرفته اند. مرحوم شهید اول - رضوان الله علیه - احکام واجبه نماز را در یک کتاب بنام الفیه نوشت. آداب مستحبه نماز را که تقریباً سه هزار عدد می باشد در یک کتاب بنام نفلیه جمع آوری نمودند(۱۴۳) . اما مرحوم قاضی سعید قمی و دیگران تا حضرت امام خمینی - دام ظله - اسرار صلوه نوشتند.(۱۴۴) اسرار صلوه غیر از آداب صلوه است. هر عملی که در جهان طبیعت است باطنی دارد که آن را سر آن عمل می گویند. نماز هم یک باطنی دارد که باطن نماز را سر آن می نامند. بعنوان نمونه گفته اند که القاب و اوصافی هم که برای ائمه -عليهم‌السلام - هست اسراری غیر از آن معانی ظاهری دارد. ما موظفیم این کلمات را بر زبان جاری کنیم اما باید بدنبال این باشیم که باطن این کلمات و اسرار این عبادات و الفاظ چیست.

شخصی خدمت امام صادق - علیه السلام - آمد و عرض کرد: چرا رسول خدا - علیه آلاف التحیه والثناء - را ابالقاسم می گویند(۱۴۵) . فرمود برای اینکه حضرت یک فرزندی داشتند بنام قاسم و چون پدر قاسم بود از این جهت به رسول خدا ابالقاسم می گفتند. عرض کرد: این معنا را من می دانم، کمی روشن تر بیان کنید که چرا رسول خدا - علیه الصلوة والسلام - را ابالقاسم می گویند. حضرت فرمود: چون علی ابن ابیطالب -عليهم‌السلام - قسیم و الجنه والنار است، قاسم است، یعنی قسمت کننده بهشت و جهنم است. در قیامت امیرالمؤمنین به اذن خدا جهنمی ها را به جهنم و بهشتی ها را به بهشت فرا می خواند. به جهنم دستور می دهد که دوستان مرا نگیر و دشمنان مرا بگیر، پس علی - سلام الله علیه - قاسم است. و چون خداوند متعال علی بن ابیطالب را در همان دوران کودکی به دامان پیامبر منتقل کرد و از همان طفولیت رسول خدا معلم علی بن ابیطالب شد(۱۴۶) و علی بن ابیطالب -عليهم‌السلام - که شاگرد پیامبر بود، از رسول خدا علوم فراوانی آموخت، در محضر آن حضرت تربیت شد و هر شاگردی فرزند استاد است و استاد حق پدری بر او دارد پس علی بن ابیطالب، که قاسم جنه و نار است، چون شاگرد پیامبر است بمنزله فرزند او است و پیامبر بمنزله پدر او است پس پیامبر را ابالقاسم نامند. این معنا و تفسیر برای اباالقاسم جزء اسرار این کنیه است.(۱۴۷) این مطلب که چرا پیامبر را ابوالقاسم گفته اند هر کسی نمی تواند بفهمد و معنا کند. این حدیث را استادمان مرحوم آیه الله حاج شیخ محمدتقی آملی - قدس الله نفسه الزکیه - که در علم و عمل کامل بود، روزی بعد از درس نقل کردند و بعد فرمودند: اگر این شاگرد که از معصوم - علیه السلام - می پرسد که چرا پیامبر را ابالقاسم نامیدند توفیق و شرح صدر بیشتری می داشت و به همین مقدار قانع نمی شد و از حضرت سؤال می کرد زدنی بیاناً حضرت بیان دیگر می فرمود.

بنابراین آنچه در تعبیرات بعنوان الفاظ عبادات آمده است به اندازه فکر ما با ما سخن گفته اند. اینطور نیست که اسرار نماز و حقیقت نماز همین باشد که ما می خوانیم بلکه پشت پرده این الفاظ و معانی و مفاهیم، حقائقی است. البته آنان به اندازه فکر ما با ما سخن گفتند. اگر فکرمان را توسعه دادیم از پشت پرده و ماورای این الفاظ مطالب دیگری را هم کم و بیش می فهمیم که حقیقت و باطن نماز چیست. چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود ما موظفیم با مردم به اندازه فکر آنها سخن بگوئیم، لکن هرکس به اندازه فکر خود می فهمد: انا معاشر الانبیاء امرنا ان لا نکلم الناس الا علی قدر عقول قدر عقولهم(۱۴۸) .

امام صادق - علیه السلام - نقل فرمود که رسول خدا - علیه آلاف التحیه والثناء - در تمام مدت عمر به اندازه کنه عقل خود با کسی سخن نگفت: ما کلم رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - العباد بکنه عقله قط(۱۴۹) . پس اینطور نیست که آنچه ما می فهمیم کنه و تمام اسرار این عبادات باشد، بلکه قشر و صورت و پرده هائی از این عبادات است. اگر خواستیم پشت پرده را کنار بزنیم، دو راه دارد: یا راه درس و بحث و تحصیل، راه مدرسه، کتاب خواندن و کتاب نوشتن؛ و یا راه تهذیب نفس، تلاش و کوشش برای تطهیر درون و تصفیه باطن. اگر پرده ای جلو ما آویخته باشد ما نمی توانیم منظره ای را که پشت پرده می باشد، ببینیم؛ مگر اینکه یکی از این دو کار انجام بگیرد؛ اولی راه عقل است، و دومی راه شهود و تهذیب نفس. اگر انسان دشمن های درونی را یکی پس از دیگری مهار کرد آن لطف الهی چون نسیم می وزد، پرده کنار می رود و انسان مقداری پشت پرده عالم طبیعت را می بیند و آرام می شود. جمع این دو راه که کسی هم اهل درس و بحث باشد و هم راه تهذیب را طی کرده باشد نیز ممکن است؛ اما اگر جمع هر دو نشد لااقل یکی را از دست ندهیم. چیزی برای انسان لذیذتر از مشاهده پشت پرده عالم طبیعت نیست. هیچ چیز چون جهان غیب نمی تواند انسان را بخود مشغول کند. اگر انسان باطن این عالم را دید - ولو به مقدار کم - هیچ چیز او را نه بخود مشغول می کند و نه او را می ترساند. آیا شنیده اید که با انبیاء مانند یک سیاستمدار معامله کنند. الان که جهان بیش از ۴ میلیارد بشر را در خود جای داده است - که در آستانه ۵ میلیارد بشر است - سه چهارم این بشر را تنها چند نفر از انبیاء اداره می کنند. حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و محمد -عليهم‌السلام - که اگر فشار را از روی بقیه هم بردارند آنها هم موحد و به خدا و قیامت و وحی معتقد خواهند بود. بالاخره مجموع مسیحی ها و یهودی ها و مسلمین بیش از ۳ میلیارد هستند. یعنی مجموع افرادی که می گویند خدا و قیامت و وحی و نبوت و رسالت و دین وجود دارد، علیرغم همه فشارهائی که طاغوتیان داشته و دارند، اکثریت مردم روی زمین را تشکیل می دهند. و از آن طرف همه سلاطین و خاقان ها و قیصرها و کسری ها آمدند و رفتند و کاری از پیش نبردند.

الان هم اگر آن فشار اسلحه را از اتحاد جماهیر شوروی بردارند سنگرهای آنها در مسجدهای آنها جلوه می کند. الان هم اگر چنانچه شیطان بزرگ بنام آمریکا فشار تبلیغی را از روی مردم محروم آمریکا بردارد آنجا هم معابد و مساجدشان مملو از موحدان خواهد بود.

انبیاء مانند دیگر سیاستمداران نبودند. با سیاستمداران از دو راه کنار آمدند و آنها را از صحنه بیرون بردند: یکی راه تطمیع بود، دوم راه تهدید. تمام سیاستمداران در این دو صحنه باختند. بعضی ها تطمیع شدند و بعضی با تهدید از بین رفتند و بعضی هم با تطمیع و هم با تهدید. در هیچ تاریخی نیست. و از هیچ مورخی نرسیده است که درباره انبیاء حتی پیشنهاد تطمیع را داده باشند. نه تنها تطمیع در اینها اثر نکرد، بلکه پیشنهادش را هم ندادند. تهدید کرده اند اما تطمیع نکردند؛ یعنی به هیچ پیامبری نگفتند تو این مبلغ پول را بگیر و ساکت باش یا با اعمال اینگونه از غرائز جنسی از صحنه بیرون برو. در برابر انبیاء الهی کسی پیشنهاد تطمیع ندارد چون قسمت مهم زندگی انبیاء در بین خود همان امت بود و معمولاً به چهل سالگی که می رسیدند، مقام شامخ نبوت را نائل می شدند. اینها مردانی بودند که طوری در میان مردم زندگی می کردند که کسی احتمال طمع درباره اینها نمی داد. انبیاء طوری زندگی کرده بودند که کسی به خود اجازه نمی داد که به آنها پیشنهاد پول بدهد. چون آنها نه تنها از حرام استفاده نمی کردند، بلکه سعی می کردند از هر حلالی هم استفاده نکنند و می کوشیدند آنچه را هم که در اختیار دارند و به دیگران بدهند. آنچه هم که در حجاز اتفاق افتاده بعنوان احتمال بود که به ابوطالب گفتند تو از برادرزاده ات بپرس چه می طلبد، که حضرت فرمود: اینها اگر آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپم بگذارند، و من را بر منظومه شمسی مسلط کنند، من دست از حرفم برنمی دارم(۱۵۰) . نه تنها مرا سید حجاز کنند دست برنمی دارم، اگر مرا سید کائنات بکنند، دست برنمی دارم. من که سید کائنات هستم، اما آنها اگر چنین توانی می داشتند من دست از حرفم برنمی داشتم. حضرت رسول در سن ۲۵ سالگی با یک بانوی در سن چهل سالگی ازدواج کرد(۱۵۱) لذا از این راه غریزه هم خیال نمی کردند که بتوانند حضرت را تطمیع کنند. دیگر انبیاء هم همینگونه بودند. یکی از شاگردان مکتب انبیاء (علیه السلام) رهبر انقلاب است که دیدیم کسی به ایشان پیشنهاد تطمیع نداد، تهدید کردند، گفتند می زنیم می کشیم و هر روز هم تهدید می کنند، اما سخن از تطمیع نیست، این مرد را شناختند که این موجی از آن دریای بیکران امامت و نبوت است. طوری زندگی کرد که سیاستمداران شرق و غرب احتمال تطمیع نمی دهند، آنچه محصول تعلیم و تربیت انبیاء است این که انسان طوری زندگی کند که دیگری درباره او طمع نکند تا پیشنهاد تطمیع مطرح شود. لذا هر پیشنهادی بود، سخن از تهدید بود. می گفتند می زنیم می کشیم و بعد می گوئیم ما نمی دانستیم( لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ ) (۱۵۲) . و مانند این کارها را کرده اند و می کنند. اما تطمیع نکرده اند، چون انبیاء طوری زندگی کردند که باطن عالم را دیدند. کسی که باطن عالم را ببیند، به این مردار دل نمی بندد، چون باطن دنیا مردار است. اگر کسی طوری عبادت بکند که به احکام و آداب عبادات برسد و از آنجا به گوشه ای از اسرار عبادات پی ببرد، گوشه ای از اسرار دنیا را هم می بیند دنیا جز جیفه چیز دیگری نیست، آنچه که بنام دنیا است زمین و آسمان و دریا و صحرا دنیا نیست(۱۵۳) . این ها آیات الهی اند. خوردن و پوشیدن و نوشیدن و خوابیدن و استراحت کردن این ها دنیا نیست، این ها جزء مقررات نظام آفرینش است. آن خیال ها و اوهام اینکه این مقام مال من است، من بیشتر داشته باشم، باید تجاوز بکنم، این ها دنیا است. باطن دنیا مردار است، علی - علیه السلام - فرمود: الدنیا جیفه طالبها کلاب.(۱۵۴) . دنیا مردار است، مقام مردار است، مال حرام مردار است، جاه طلبی مردار است، اگر کسی خواست مردار بخورد، باید حمله سگ ها را هم تحمل بکند. دنیا یعنی آنچه که انسان را از خدا مشغول می کند و باز می دارد. این بنام دنیا است و مردار می باشد.

اینکه امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - فرمودند: من دنیا را سه طلاقه کردم و اصلاً رجوع نمی کنم(۱۵۵) ، آیا یعنی خوردن و نوشیدن و خوابیدن را سه طاقه کردم؟ کشاورزی و اداره امور المسلمین به منهج عدل را سه طاقه کردم، که دیگر بر من حلال نیست؟ چه چیزی را حضرت سه طلاقه فرمود؟ یعنی مقام خواهی، حرام طلبی، تجاوز و تعدی و امثال ذلک را طلاق داده اند. این هم یک ریشه تاریخی دارد. در جریان جنگ جمل وقتی طلحه و زبیر بصره را به خیال خام خود فتح کردند، اولین کاری که کردند در بیت المال را باز کرده اند. آن روز اسکناس رائج نبود با شمش طلا و نقره و احیاناً یک مقداری مسکوک معامله می کردند، دیدند یکی تلی از طلا و نقره، هست؛ وقتی چشمشان به طلا و نقره افتاد، گفتند ما به مقصد رسیدیم و پیروز شدیم. سپاهیان حضرت امیر - سلام الله علیه - که دفاع کردند و حمله کردند و بصره را گرفتند حضرت علی (علیه السلام) وارد همین بیت المال شد. در مقابل کوهی از طلا و کوهی از نقره، فرمود: یا صفراء یا بیضاء غری غیری(۱۵۶) . فرمود: ای کوه طلا! ای کوه نقره! ای سفید! ای زرد! علی را فریب ندهید. من را نمی توانید فریب بدهید. برای آنکه من کل دنیا را سه طلاقه کرده ام، تا چه رسد به شما. اینکه فرمود من دنیا را سه طلاقه کردم آیا مقصودشان حکومت بود؟ ایشان که برای حکومت تلاش می کردند، که داشته باشند. خلافتی که برای اجراء حق باشد دنیا نیست. حکومتی که برای اجراء عدل و داد باشد، دنیا نیست. چه اینکه تا جائی که ممکن بود بیل می زدند و قنات و نهر و چاه احداث می کردند. تمام تلاش و کوشش حضرت علی (علیه السلام) این بود که آن باغ های خود را با آب شخصی آبیاری کند، پس اینها دنیا نیست. آن تعلق که می گوئیم این مال من است، این دنیا است. چون این یک امری اعتباری است. این است که خطر می آورد. قرآن می فرماید کافر جز در غرور زندگی نمی کند:( إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ فی غرور ) (۱۵۷) . چون فقط در دنیایند؛ در قبالش اولیاء الهی اند که اصلاً در دنیا نیستند؛ گروه سوم که متوسطین اند گاهی در دنیا هستند و گاهی به آخرت میل دارند. آن خیال و وهم دنیا می شود. هرچه که انسان را از خدا مشغول کند دنیا است.

یک وقت کسی که مأمور مستغلات حضرت امیر - سلام الله علیه - بود؛ به حضرت عرض کرد که کسی از شما چیزی خواست، گفت من نیازمندم و مقروضم، شما فرمودید به او هزار واحد بدهید، اما بیان نفرمودید هزار واحد طلا یا نقره. فرمود: کلاهما عندی حجر اعطه انفعهما بحاله(۱۵۸) . هر دو پیش علی سنگ است - طلا یک سنگ زرد و نقره هم یک سنگ سفید است. طلا و نقره جزء گیاهان که نیستند، جزء جمادات اند. و به اصطلاح از احجار کریمه اند - فرمود: برای من بی تفاوت است. اما هرچه که به حال او نافع تر است و مشکلش را حل می کند به او بده.

خلاصه آنکه: اینها طوری زندگی کرده اند که دشمن درباره آنها احتمال طمع نمی دهد، چون فهمیدند دنیا جیفه و مردار است. در جریان عقیل می فرماید(۱۵۹) از من وامی خواست و به او ندادم. آنگاه فرمود من شب دیدم کسی آمده است منزل کنار لباسش یک بسته ای است، به او گفتم این بسته ای را که آورده ای اگر به مقصد زکوه و صدقه و امثال اینها است که بر ما حلال نیست. اگر یکی از اینها است که باید به بیت المال داد، نه به من. آن هم در روز می آوری و رسید هم می گیری. اگر عناوین دینی نیست، قصد دیگری داری، یعنی رشوه آورده ای. تو باید مخبط و دیوانه باشی. برای اینکه هیچ کسی حاضر نیست قی کرده افعی را که خمیر کرده اند، بخورد. اگر افعی یک غذائی را بخورد بعد تهوع کند آن تهوع کرده اش را به صورت یک خمیر در بیاورند، آیا هیچ عاقلی حاضر است آن را بخورد؟ فرمود این مال حرام همان است. این حرف کسی می باشد که می خواهد گوشه ای از باطن عالم را به ما نشان بدهد. در قبالش باطن عبادت روح و ریحان و جنت نعیم شدن است. اگر ما توانستیم پرده را کنار بزنیم و پشت پرده را ببینیم، می فهمیم پشت این پرده چه خبر است. اگر راه مدرسه بسته است، راه تهذیب نفس وجود دارد. حیف است که انسان بمیرد و این اسرار را نبیند، و آن اسرار را مشاهده نکند که آنقدر لذیذ و گوارا است که بوصف نیاید.

این وعده را به ما دادند که لازم نیست شما از راه درس و بحث و مدرسه پشت پرده این جهان را ببینید. اگر در جای خود مهذب بودید، آن نسیم الهی این پرده را کنار می زند و پشت پرده را می بینید، و اگر کسی پشت پرده جهان طبیعت را دید چیزی او را به خود مشغول نمی کند نه تهدید و نه تطمیع؛ لذا دشمنان انبیاء نتوانستند با تطمیع آنها را منزوی کنند، چون اصلاً پیشنهادش را ندادند؛ و نه با تهدید توانستند. زیرا انبیاء (علیه السلام) می گویند انسان جانش را که از دست نمی دهد، فقط جسمش را از دست می دهد. مگر جان می میرد؟(۱۶۰) مرگ عبارت از جدائی روح از بدن است، نه عبارت از نابودی روح. روح که نمی میرد(۱۶۱) .

یک وقت خاورشناسان شوروی آمده بودند ایران با وزارت امور خارجه هم ارتباط برقرار کردند، از آنجا خواستند با بعضی دیداری داشته باشند، به همراه بعضی از نمایندگان وزارت خارجه آمده بودند در اتاق شورای عالی قضائی. سه نفر بودند، یک مترجمی هم همراهشان بود. خواستند بگویند حزب کمونیسم با اسلام سازگار است. گفتیم به اینکه هیچ جهت اشتراکی بین آن حزب و اسلام نیست.

شما عقیده بر آن دارید که انسان مثل یک میوه ای است که روی درخت قرار دارد وقتی عمرش تمام شد از درخت می افتد و می پوسد و خاک می شود و دیگران هیچ ما برآنیم که انسان یک طائری است در قفس(۱۶۲) ، وقتی که عمرش به سر آمده، آن قفس را می شکند و به عالم ابد پرواز می کند و برای ابد هست. بین این دو مکتب اصلاً جهت شرکتی نیست. اینها یک قدری به یک دیگر نگاه کردند که این اسلام چه می گوید. ما چه می گوئیم. اگر این معنا برای کسی روشن باشد نه به چیزی دل می بازد و نه از چیزی هراسناک خواهد بود.(۱۶۳)

اوائل برای رزمندگان صدر اسلام جنگ نابرابر مایه رعب بود، بعد وقتی که آیات شهادت و عظمت روح و جاودان بودن انسان و پرواز کردن او از عالم طبیعت به ماوراء طبیعت برای آنها جا افتاد، چیزی آنها را به عنوان جنگ نابرابر هراسناک نمی کرد. اینکه دشمن قویتر از ما است، ما پیشنهاد صلح آنها را بپذیریم، نجنگیم، یا حمله نکنیم، این حرف ها نبود. تمام تلاش و کوششان آن بود که این غبار ره را بنشانند تا نظر کنند که: غبار راه بنشان تا نظر توانی کرد(۱۶۴) .

انسان وقتی که در جاده خاکی راه می رود گرد و غبار دارد. این گرد و غبار جلو دید او را می گیرد و نمی گذارد خیلی از مناظر را بیند؛ اما وقتی جای صاف راه برود و گرد و غبار نکند، خیلی از مناظر را می بیند. به ما گفتند اگر کسی در مسیر مستقیم حرکت کرد، گرد و غباری ندارد، جلو او صاف است و خیلی از جاها را می بیند لذا چشم اندازش وسیع و راحت است. اما وقتی که در محیط گرد و غبار حرکت می کند یا خود گرد و غبار پراکنده می کند، خیلی از مناظر را نمی بیند.

دیگران گفتند چشم باز کنید تا ببینید، اما بزرگان اهل معنا گفتند، چشم ببندید تا ببینید. خیلی از چیزها را انسان باید نبیند تا چشم دلش باز شود. علی - علیه السلام - فرمود: مواظب خودتان باشید، برای اینکه خواننده بهشت داود - علیه السلام - است. اگر بخواهید صدا و صوت داود را بشنوید، اینجا بایستی مواظب گوشهایتان باشید. در نهج البلاغه فرمود: خطیب اهل الجنه و قاری اهل الجنه داوود(۱۶۵) . وقتی بخواهند چیزی را برای اهل بهشت بخوانند، حضرت داوود (علیه السلام) می خواند؛ پیامی را برسانند، او می رساند. اما کدام گوش است که می تواند آن صدا را بشنود؟ به ما گفتند ماه مبارک رمضان برای پی بردن به اسرار عالم عامل خوبی است، لازم است حداکثر استفاده را ببریم، مواظب گفتار و رفتار خودمان باشیم، به همان مقدار غذائی که انسان را تأمین کند، بسنده کنیم. هیچ کس با پرخوری به جائی نرسید. یکی از بدترین اموری که مانع فهمیدن اسرار می باشد همان پرخوری است. در تعبیرات اخلاقی اسلام آمده است که: ماملا ابن آدم وعاء شرا من البطن(۱۶۶) یعنی هیچ ظرفی را انسان بدتر از شکم پر نکرده است. اگر انسان ساک یا چمدان را پر کند، تنها زیپ او پاره می شود، خطر دیگری ندارد. اما اگر انسان شکم را پر کرد، دیگر راه فهم بسته است. انسان پرخور هرگز چیز نمی فهمد؛ به فکر خوابیدن است و هرگز اسرار و باطن عالم را نمی فهمد. اینکه بسیاری از افراد معتدل عمر طولانی کردند، برای این است که مواظب خوردنشان بودند. خوردن بیش از اندازه لازم یک بارزائدی است: که هم روح را سرگرم می کند که این غذای زائد را هضم کند، و هم بدن را به سوخت و سوز بیشتری وادار می کند، ضمن آنکه انسان را زود از پای در می آورد. نوعاً آدمهای پرخور عمر طولانی ندارند(۱۶۷) . و این ها تازه جزء شرائط و آداب اولیه است، و اگر این راه ها را طی کرد به خواست خدا برای او روشن می شود که دنیا مرداری بیش نیست. قبل از آنکه خودش مردار بشود، مردار بودن دنیا را می فهمد، زیرا سرانجام همه ما بدنمان مردار خواهد بود. علی علیه السلام فرمود: انسان سرانجام کارش به جائی می رسد که یک مردار می شود: صار جیفه بین اهله واسلموه الی عمله(۱۶۸) . همه اعضاء خانواده بینی ها را می گیرند و می کوشند که زودتر این مردار را دفن کنند، تا بوی او آزارشان ندهد، که اگر کمی صبر بشود همه نگران اند، او را به اتاق عملش می برند و به اعمال دوران زندگیش تحویل می دهند.

حیف انسان است که مردار شود قبل از آن که بفهمد طبیعت دنیا مردار است. همین علی - علیه السلام - که می فرماید دیگران مردار می شوند، می فرماید ما مردار نمی شویم: یموت منامن مات ولیس بمیت ویبلی منامن بلی ولیس ببال(۱۶۹) . خیلی ها می میرند، ولی ما که مردیم زنده ایم. چرا انسان مردار بشود؟ می تواند طوری زندگی کند که مردار نشود. می فرماید ما مرده نیستم.

حیات ما با ممات ما یکسان است. زنده بودیم نور می دادیم، هم اکنون هم نور می دهیم، مردار که نور نمی دهد، فرمود این چنین باشید. ما می توانیم به جائی برسیم که ببینیم دنیا مردار است و خود را به مردار نفروشیم و برای همیشه زنده باشیم. این می شود آب زندگانی. آنها که به اسرار عبادات توجه کردند، همیشه زنده اند.

حدیث - ۵۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ولکل شی ء انف و انف الصلاة التکبیر؛

برای هر چیزی مقدمه ای است و مقدمه نماز تکبیر است

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۱۶).

حدیث - ۵۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا قام العبد الی الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه؛

هرگاه بنده مؤ منی به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک می شود؛ همچون روزی که ازمادر متولد شده است

(مجموعة الاخبار، ص ۲۲۰).

حدیث - ۵۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا لم یستطع الرجل ان یصلی قائما فلیصل مستلقیا ناصبا رجلیه حیال القبلة یومی ایماء؛

هرگاه شخصی قادر نیست ایستاده نماز بخواند، بایدنشسته بخواند و اگر نشسته هم قادر نیست ، به پشت بخوابد و پاهایش را به سمت قبله بکشد و برای رکوع و سجودش اشاره کند (با سر یا چشم و ابرو).

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۴).

حدیث - ۵۹

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لیست الصلاة قیامک وقعودک انما الصلاة اخلاصک و ان ترید بهاالله وحده ؛

نماز برخاستن و نشستن تو نیست ، بلکه باید آن را خالصانه انجام دهی و تنها خشنودی خداوند را بخواهی

(اصول وافی ، ج ۲، ص ۱۰۹، شرح نهج البلاغه ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۶۰

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

قم فصل فان فی الصلوة شفاء ؛

برخیز نماز به جای آور ! پس همانا در نماز شفا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۸).

حدیث - ۶۱

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ترک الغیبة احب الی الله من عشرة الاف رکعة تطوعا؛

ترک غیبت نزدخداوند ازده هزار رکعت نماز مستحبی محبوبتر است

(قصار الجمل ، ۲، ص ۱۰۷).

حدیث - ۶۲

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

نوم علی علم خیر من صلاة علی جهل؛

خواب باعلم و آگاهی بهتر از نماز باجهل و نادانی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۳۱۴۰).

حدیث - ۶۳

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من صلی صلوة یرائی بها فقد اشرک؛

هر که نمازی برای خودنمایی ، بخواند، شرک ورزیده است

(تفسیر قرطبی ج ۱۰، ص ۷۱).

حدیث - ۶۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلوته و لاصیامه اربعین یوما و لیلة الا ان یغفر له صاحبه ؛

هرکس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر این که غیبت شونده او را ببخشاید.

(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵۸).

حدیث - ۶۵

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من احسن صلاته حین یراه الناس ثم اساء ماحین یخلو، فتلک استهانة استهان بها ربه؛

هرکه در حضور مردم نماز خویش نیکو کند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خویش اهانت کرده است

(نهج الفصاحه ، ص ۵۸۴).

حدیث - ۶۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

رکعتان من عالم افضل من سبعین رکعة من غیر عالم ؛

دو رکعت نماز دانشمند بهتر از به جای آوردن هفتاد رکعت نماز دیگران است

(نهج الفصاحه ، ص ۳۵۰).

حدیث - ۶۷

رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط؛

دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۱۶۷۲).

حدیث - ۶۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر، لم تزده من الله الا بعدا؛

هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای جز دوری از خدا نبرده است

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸، شهاب الاخبار، ص ۲۱۵).

حدیث - ۶۹

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لاترفع یدیک بالدعاء فی المکتوبة حتی تجاوز بهما راءسک ولا باءس بذلک فی النافلة و الوتر؛

در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند، اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰۴).

حدیث - ۷۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال : فلم جعل التسبیح فی الرکوع و السجود قیل : لعلل منها ان یکون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استکانته و تذله و تواضعه و تقربه الی ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاکرا لخالقه و رازقه ، فلا یذهب به الفکر و الامانی الی غیر الله؛

اگر کسی بگوید: چرا دستور تسبیح در رکوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته می شود علتهایی دارد، از جمله این که بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خواری و فروتنی نماید و تقربش به سوی خدا باشد، و او را تقدیس و تسبیح و تمجید و تعظیم نماید، وسپاسگزار آفریننده و روزی دهنده خود باشد و اندیشه و فکر و آرزوهایش وی را به سوی غیر خدا نکشاند.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وعلیکم بطول الرکوع و السجود فان احدکم اذا طال الرکوع و السجود یهتف ابلیس من خلفه فقال یا ویلتاه ! اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت؛

بر شما باد به طول رکوع و سجده ، که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد شیطان به دنبال او فریاد می زند: وای بر من ! او اطاعت کرد و من معصیت کردم او سجده کرد و من سرباز زدم

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۱۹۹، مواعظ العددیه ، ص ۲۴۲).

حدیث - ۷۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

بینا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام یصلی فلم یتم رکوعه ولاسجوده ، فقال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : : نقر کنقر الغراب ، لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد نشسته بود مردی وارد گردید و به نماز و رکوع و سجود را به طور کامل انجام نداد پیامبر فرمودند: رکوع و سجود او به نوک زدن کلاغ شبیه است اگر این مرد بمیرد و نمازش بدین شکل باشد، به چیزی غیر از دین من مرده است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۳

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره :

فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله - تبارک و تعالی - لملائکته : اما ترون یا ملائکتی کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتی ! لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الی جنانی ؛

پس هنگامی که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود می کند و می گوید: آیا نمی بینید ای ملائکه من ! چگونه این بنده ام می گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، همچنان که در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را برای خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه می گیرم ای ملائکه من ! هرآینه عاقبت زیبا و خوب برای او قرار خواهم داد و بهشت را برای او قرار خواهم داد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۴

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره:

فاذا رکع قال الله تعالی لملائکته : یا ملائکتی ! اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتی ؟ اشهدکم لاعظمته فی دار کبریایی و جلالی؛

پس هنگامی که (نمازگزار) به رکوع رفت ، خداوند تبارک و تعالی خطاب به ملائکه می کند و می گوید: ای ملائکه من ! آیا نمی بیند (بنده نمازگزار) چگونه برای بزرگی و عظمت من تواضع می کند؟ شما را گواه می گیرم ، که هرآینه او را در دار کبریایی و جلال خودم بزرگ سازم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۵

من اتم رکوعه لم یدخله وحشة القبر؛

هرکس که رکوعش تمام وکامل باشد، دچار وحشت قبر نمی شود.

(مواعظ العددیه ، ص ۲۴۳).

حدیث - ۷۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما یکره ان یجمع بین السورتین فی الفریضة فاءما فی النافلة فلاباءس؛

کراهت دارد در نماز واجب (پس از حمد) دو سوره خوانده شود، ولی در نافله ها اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۳).

حدیث - ۷۷

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

اسمع القراءة و التسبیح اذنیک فیما لا تجهر فیه من الصلوات بالقراءة و هی الظهر و العصر، و ارفع فوق ذلک فیما تجهر فیه بالقراءة؛

در نمازهایی که با صدای آهسته خوانده می شود، مثل ظهر و عصر، صدای خواندن ، حمد و تسبیح را به گوش خود برسان و در نمازهایی که با صدای بلند خوانده می شود، بلندتر از آن بخوان

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۷۸

سئل الامام الکاظمعليه‌السلام عمن ترک القراءة ما حاله ؟ فقالعليه‌السلام :

ان کان متعمدا فلا صلاة له ، و ان کان نسی فلا باءس؛

امام کاظمعليه‌السلام در پاسخ این که اگر کسی (در نماز) قرائت را ترک کند حکمش چیست ؟ فرمودند: اگر به عمد باشد، نمازش درست نیست و اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۴۴).

حدیث - ۷۹

امام حسینعليه‌السلام فرمودند:

من قراء آیة من الکتاب - عزوجل - فی صلاته قائما یکتب له بکل حرف مائة حسنة ؛

کسی که آیه ای از قرآن را ایستاده در نماز خویش بخواند به هر حرفی صد حسنه برای او نوشته می شود.

(الکافی ، ج ۲، ص ۴۴۷).

حدیث - ۸۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم جعل القراءة فی الرکعتین الاولتین و التسبیح فی الاخیرتین ؟ قیل : للفرق بین ما فرضه الله من عنده و بین ما فرضه من عند رسول الله؛

چنانچه سوال شود که چرا در دو رکعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده ، گفته می شود:تافرق باشد بین دو رکعتی که خدا خودش واجب کرده (که فرض الله است ) و دو رکعتی که با خواست پیغمبرش واجب کرده (که فرض النبی است ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۸۸).

حدیث - ۸۱

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم امروا بالقرائة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا و لیکون محفوظا مدروسا فلا یضمحل و لایجهل؛

اگر کسی بپرسد: چرا واجب شده که در نماز قرآن خوانده شود، جواب این است که تا قرآن ترک نشود و ضایع نگردد بلکه محفوظ مانده و درس داده شود و بدین وسیله از نابودی و نخواندنش جلوگیری شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زیرا در سوره حمد خیر و حکمت دنیا وآخرت جمع شده است (بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۴).

حدیث - ۸۲

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

امر الناس بالقراءة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا ؛

مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند که قرآن مجید متروک و ضایع نشود.

(من لایحضره الفقیه ، ج ۱، ص ۸۴).

حدیث - ۸۳

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا احرم العبد المسلم فی صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الی الملک؛

هنگامی که بنده ای مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را می گوید، خداوند به طرف وی توجه می کند، و موکل می کند بر او ملکی را تا آنچه که قرائت می نماید از او دریافت می کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روی می گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا می گذارد.

(مستدرک الوسائل ، ج ۱، ص ۱۷۳).

حدیث - ۸۴

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا قمت فی الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک ای حیال خدیک؛

وقتی که به نماز ایستادی و خواستی تکبیرة الاحرام بگویی ، دو دوستت را بلند کن و نباید دستها از گوش ها، یعنی از کنار گونه هایت بالاتر می رود.

(اصول وافی ، ج ۸، ص ۴۳).

حدیث - ۸۵

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فاذا اردت ان تقوم الی الصلوة فلا تقم الیها متکاسلا و لا متناعسا ولا مستعجلا و لا متاهیا ولکن تاءتیها علی السکون و الوقار و التؤ ده؛

چون خواستی به نماز بایستی ، با حال کسالت ، خواب آلودگی ، شتاب و لهو و بازی نایست ، بلکه با آرامش و وقار نماز را به جای آور.

مستدرک الوسائل ، ج ۴، ص ۸۷، باب افعال الصلاة ، ح ۷)

حدیث - ۸۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما مثل الصلاة لصاحبها، کمثل رجل دخل علی ذی سلطان فانصت له حتی فرغ من حاجته ، و کذلک المرء المسلم باءذن الله - عزوجل - مادام فی الصلاة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته ؛

همانا مثل نماز برای نمازگزار، مثل مردی است که بر ذی سلطانی وارد گردد و اظهار حاجت کند؛ پس آن شخص توانمند، ساکت و آماده استماع صاحب حاجت گردد، تا این که از درخواستش فارغ شود، همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهی شامل اوست تاوقتی که از نمازش فارغ گردد. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۱).

حدیث - ۸۷

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

من قال فی رکوعه وسجوده و قیامه اللهم صلی علی محمد و آله محد کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود و القیام؛

هرکسی در رکوع وسجود وقیام خود بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدا ثواب آن را مانند ثواب در رکوع و سجود و قیام برای او می نویسد.

(ثواب الاعمال ، ص ۶۱).

حدیث - ۸۸

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده علی النار؛

هیچ مؤ منی نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۷).

حدیث - ۸۹

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فی الصلوة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته؛

فرد مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوارالهی شامل اوست تا وقتی که انسان از نمازش فارغ گردد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۷).

حدیث - ۹۰

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

عن الفرض فی الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجة و الرکوع و السجود و الدعاء؛

آنچه که در نماز واجب می شود، عبارت است از: ۱ - وقت نماز۲ - طهارت ، ۳ - قبله ، ۴ - توجه داشتن ۵ - رکوع ، ۶ - سجود، ۷ – دعا.

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۸۰).

حدیث - ۹۱

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا استقبل المصلی القبلة استقبل الرحمان بوجهه لااله غیره؛

آن گه که نمازگزار روی به قبله می ایستد، روی به آن خدایی ایستاده است که جز او خدایی نیست

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۷۶)

حدیث - ۹۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

لاینبغی للرجل ان یدخل فی صلاة حتی ینویها و من صلی فکانت نیته الصلاة لم یدخل فیها غیرها قبلت منه اذا کانت ظاهرة و باطنة ؛

سزاوار نیست که شخصی وارد نماز شود، مگر با نیت ، و کسی که همراه با نیت مشغول نماز شده و نیتی جز نماز ندارد، نماز او قبول است ، در صورتی که ظاهر و باطن نمازش برای خدا باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۷۷).

حدیث - ۹۳

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

ان الصلوة افضل العبادة لله؛

همانا نماز، بهترین وسیله بندگی برای خدا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۵۰).

حدیث - ۹۴

عن الحسن بن علیعليه‌السلام :

ان من طلب العبادة تزکی له و اذا اضرت النوال بالفریضة فارفضوها؛

هرکس اشتیاق عبادت دارد، دل را برای آن پاک می کند و هرگاه نمازهای مستحبی به نمازهای واجب ضرر رساند. (در صورتی که نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترک کنید.

(تحف العقول ، ص ۲۶۷).

حدیث - ۹۵

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاتری انه یقول : اذکرونی اذکرکم ؛

یاخدا برای نمازگزاران بالاتر از یاد آنها از خدا است آیا نمی بینی که خدا می فرماید: مرا یاد کنیدتا شما رایاد کنم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).

حدیث - ۹۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

الصلاة بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر؛

نماز (حقیقی و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص و باعث دوری از کبر و خودپسندی است

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۷۵، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۸۳).

حدیث - ۹۷

سئل علی بن الحسینعليهما‌السلام :

ما افتتاح الصلاة ؟ قال : التکبیر، قال : ما تحریمها؟ قال : التکبیر، قال : ما تحلیلها؟ قال : التسلیم ؛

از علی بن الحسینعليهما‌السلام سؤ ال شد: افتتاح نماز چیست ؟ فرمودند: تکیبر، سوال شد: تحریم آن چیست ؟ فرمودند: تکبیر، سوال شد: تحلیل آن چیست ؟ فرمودند: سلام

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۰۳).

حدیث - ۹۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

وتاءویل تشهدک تجدید الایمان و معاودة الاسلام و الاقرار بالعبث بعد الموت و تاءویل قولک السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته ترحم عن الله سبحانه فمعنهاها هذه امان لکم من عذاب یوم القیامة ؛

معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام است واعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ ، و معنای (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) ازخدا ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است ؛ که این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت خواهد شد.

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۹۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

طول القنوت و لسجود ینجی من عذاب النار؛

قنوت و سجده طولانی در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات می دهد.

(تصنیف غررالحکم ، ص ۱۷۵، حدیث - ۳۳۳۵).

حدیث - ۱۰۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

و لما فی ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا ؛

هنگامی که انسان نماز می خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است

(نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۲).

حدیث - ۱۰۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛

اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالی ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنمیدارد.

(غررالحکم ، ص ۲۶۱).

حدیث - ۱۰۲

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اطیلوا السجود فما من عمل اشد علی ابلی من ان یری ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصی؛

سجده را طولانی کنید که هیچ عملی بر ابلیس گرانتر از این نیست که انسان را در حال سجده ببینید، زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سر برتافت

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۶۱).

حدیث - ۱۰۳

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لما سئل عن عنی مد العنق فی الرکوع تاءویله امنت بک ولو ضربت عنقی؛

علیعليه‌السلام در جواب این سوال که چرا در رکوع گردن باید کشیده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنی آن این است که خدایا! به تو ایمان دارم ، اگر چه در این راه گردنم زده شود.

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۹۰).

حدیث - ۱۰۴

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

ثم تاءویل مد عنقک فی الرکوع تخطر فی نفسک امنت بک و لو ضربت عنقی ثم تاءویل رفع راءسک من الرکوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذی اخرجنی من العدم الی الوجود؛

معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله ) این است که حمد وثنای ما را می شنود، آن خدایی که مرا از نیستی و عدم به وجود آورده است

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۱۰۵

اذ صلیت فاسمع نفسک القراءة و التکبیر و التسبیح؛

هنگامی که نماز می خوانی ، قرائت و تکبیر و تسبیح را چنان به جای آور که خود بشنوی

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۱۰۶

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من صلی باذان واقامة صلی خلفه من الملائکه لایری طرفاه و من صلی باقامة صلی خلفه ملک؛

هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شوند و هرکس که نمازخود را با اقامه تنها بخواند یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد.

(ثواب الاعمال ، ص ۵۸).

حدیث - ۱۰۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اذا قام الرجل الی الصلاة الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه ؛

هنگامی که کسی به نماز برمی خیزد، شیطان می آید و به نظرحسادت به او نگاه می کند زیرا می بیند که رحمت خدا او را فراگرفته است.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷).

حدیث - ۱۰۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

نوم علی یقین خیر من صلوة فی شک ؛

خوابی که از روی یقین باشد، بهتر از نمازی است که باشک (نسبت به خداوند) خوانده شود.

(بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۳۵۷).

حدیث - ۱۰۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من لم یاءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها ؛

کسی که پیش از نماز، خود را برای نماز آماده نکند، به نماز احترام نکرده است

(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، باب ۷۶۸، ص ۳۲۹).

حدیث - ۱۱۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو صمت الدهر کله و قعدت اللیل کله و قتلت بین الرکن و المقام ، بعثک الله مع هواک بالغا ما بلغ ، ان فی جنة ففی جنة و ان نار ففی نار؛

اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر بری و در میان رکن و مقام کشته شوی ، خداوند تو را (در قیامت ) با هوای نفس محشور می کند پس اگر هوای دل تو الهی بود، به بهشت خواهی رفت و اگر جهنمی بود، به جهنم داخل می شوی

(سفینة البحار، ج ۲، ص ۸۲۷).

حدیث - ۱۱۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

لیست الصلوة قیامک و قعودک انما الصلوة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده؛

نماز، قیام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نیست ، بلکه نماز، اخلاص و خداخواهی تو است

(شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۱۱۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

تحریم الصلاة التکبیر، و تحلیلها التسلیم؛

تحریم نماز، تکبیر و تحلیل آن سلام است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۱۰).

حدیث - ۱۱۳

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

استغفرالله ربی و اتوب الیه فی الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسری ، و تعد بالیمنی الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید برای اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۲۸۷).

حدیث - ۱۱۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وکان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یستغفر الله فی الوتر سبعین مرة و یقول : ((هذا مقام العائذ بک من النار)) سبع مرات؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بک من النار)) (یعنی این جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه آورده است ) می گفت

(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۱۰).

حدیث - ۱۱۵

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا صلی احدکم و لم یصل علی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فی صلاته یسلک بصلاته غیر سبیل الجنة؛

هرگاه یکی از شما نماز بخواند و در نمازش بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود نفرستد، با نماز خود به راهی غیر از راه بهشت می رود.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۲۸۰).

حدیث - ۱۱۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الرکوع و السجود، و الدعاء؛

فرایض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نیت ، قبله ، رکوع ، سجود، و دعا (درقنوت ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۹۷).

حدیث - ۱۱۷

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وفرض علی الوجه السجود له باللیل و النهار فی مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة علی الوجه والیدین والرجلین ؛

خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: (ای کسانی که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جای آورید، شاید که رستگار شوید). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها می باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۲۸).

حدیث - ۱۱۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

السجود علی تربة الحسینعليه‌السلام یخرق الحجب السبع؛

سجده بر تربت امام حسینعليه‌السلام هفت پرده و مانع را می شکافد. (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۵).

حدیث - ۱۱۹

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

انما یسجد المصلی سجدة بعد الفریضة لیشکر الله تعایل فیها علی ما من به علیه من اداء فرضه و ادنی ما یجزی ء فیها شکرالله مرات ؛

سزاوار است که نمازگزاز به پاس توفیق خدایی در به جای آوردن نماز واجب ، سجده شکر به جای آورد و حداقل ذکر سجده ، گفتن سه بار (شکرالله ) است

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۴۸).

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قراء السجدة او سمعها من قاری ء یقرؤ ها و کان یستمع قراءته فلیسجد، فان سمعها و هو فی صلاة فریضة من غیر امام او ما براءسه و انا قراها و هو فی الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان کان اماما و لا ینبغی للامام ان یتعمد قراءة سورة فیها سجدة فی صلاة فریضة ؛

کسی که آیه سجده بخواند و یا از قاری بشنود که به او گوش فرا می داد باید سجده کند، و اگر آن در حالی بشنود که نماز واجب را ادا می کند با سر اشاره (به سجد) کند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده باید خود و ماءمومین سجده نمایند و سزاوار نیست که امام در نماز واجب سوره ای بخواند که سجده دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۷۵).

حدیث - ۱۲۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا تصویت للسجود فقدم یدیک الی الارض قبل رکبتیک بشی ء ؛

هنگامی که برای سجده خم شدی ، کمی پیش از این که زانوهایت به زمین برسد، دستها را بر زمین بگذار.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۸).

حدیث - ۱۲۲

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

یسجد ابن ادم علی سبعة اعظم : یدیه و رجلیه و رکبتیه و جبهته ؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان نقل می فرمایند: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده می کند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پیشانی اش

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۴).

حدیث - ۱۲۳

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

اذا سجد احدکم فلیباشر بکفیه الارض لعل الله یصرف عنه الغل یوم القیامة؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان فرمودند: هنگامی که یکی از شما سجده می کند، دو کف دست را بر زمین قرار دهد، شاید خدا در قیامت غل و زنجیر را از او باز دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۲).

حدیث - ۱۲۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اتقواالله واحسنوا الرکوع و السجود وکونوا اطوع عبادالله فانکم لن تنالو ولایتنا الا بالورع؛

از خدا پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو به جای آورید، و مطیع ترین بندگان خدا باشید، زیرا شما ولایت ما را درنمی یابید، مگر با ورع

(بحارالانوارت ج ۸۵، ص ۱۰۴).

حدیث - ۵۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ولکل شی ء انف و انف الصلاة التکبیر؛

برای هر چیزی مقدمه ای است و مقدمه نماز تکبیر است

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۱۶).

حدیث - ۵۷

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا قام العبد الی الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه؛

هرگاه بنده مؤ منی به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک می شود؛ همچون روزی که ازمادر متولد شده است

(مجموعة الاخبار، ص ۲۲۰).

حدیث - ۵۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا لم یستطع الرجل ان یصلی قائما فلیصل مستلقیا ناصبا رجلیه حیال القبلة یومی ایماء؛

هرگاه شخصی قادر نیست ایستاده نماز بخواند، بایدنشسته بخواند و اگر نشسته هم قادر نیست ، به پشت بخوابد و پاهایش را به سمت قبله بکشد و برای رکوع و سجودش اشاره کند (با سر یا چشم و ابرو).

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۳۴).

حدیث - ۵۹

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لیست الصلاة قیامک وقعودک انما الصلاة اخلاصک و ان ترید بهاالله وحده ؛

نماز برخاستن و نشستن تو نیست ، بلکه باید آن را خالصانه انجام دهی و تنها خشنودی خداوند را بخواهی

(اصول وافی ، ج ۲، ص ۱۰۹، شرح نهج البلاغه ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۶۰

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

قم فصل فان فی الصلوة شفاء ؛

برخیز نماز به جای آور ! پس همانا در نماز شفا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۸).

حدیث - ۶۱

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ترک الغیبة احب الی الله من عشرة الاف رکعة تطوعا؛

ترک غیبت نزدخداوند ازده هزار رکعت نماز مستحبی محبوبتر است

(قصار الجمل ، ۲، ص ۱۰۷).

حدیث - ۶۲

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

نوم علی علم خیر من صلاة علی جهل؛

خواب باعلم و آگاهی بهتر از نماز باجهل و نادانی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۳۱۴۰).

حدیث - ۶۳

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من صلی صلوة یرائی بها فقد اشرک؛

هر که نمازی برای خودنمایی ، بخواند، شرک ورزیده است

(تفسیر قرطبی ج ۱۰، ص ۷۱).

حدیث - ۶۴

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلوته و لاصیامه اربعین یوما و لیلة الا ان یغفر له صاحبه ؛

هرکس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر این که غیبت شونده او را ببخشاید.

(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵۸).

حدیث - ۶۵

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من احسن صلاته حین یراه الناس ثم اساء ماحین یخلو، فتلک استهانة استهان بها ربه؛

هرکه در حضور مردم نماز خویش نیکو کند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خویش اهانت کرده است

(نهج الفصاحه ، ص ۵۸۴).

حدیث - ۶۶

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

رکعتان من عالم افضل من سبعین رکعة من غیر عالم ؛

دو رکعت نماز دانشمند بهتر از به جای آوردن هفتاد رکعت نماز دیگران است

(نهج الفصاحه ، ص ۳۵۰).

حدیث - ۶۷

رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط؛

دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است

(نهج الفصاحه ، حدیث - ۱۶۷۲).

حدیث - ۶۸

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر، لم تزده من الله الا بعدا؛

هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای جز دوری از خدا نبرده است

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸، شهاب الاخبار، ص ۲۱۵).

حدیث - ۶۹

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

لاترفع یدیک بالدعاء فی المکتوبة حتی تجاوز بهما راءسک ولا باءس بذلک فی النافلة و الوتر؛

در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند، اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰۴).

حدیث - ۷۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال : فلم جعل التسبیح فی الرکوع و السجود قیل : لعلل منها ان یکون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استکانته و تذله و تواضعه و تقربه الی ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاکرا لخالقه و رازقه ، فلا یذهب به الفکر و الامانی الی غیر الله؛

اگر کسی بگوید: چرا دستور تسبیح در رکوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته می شود علتهایی دارد، از جمله این که بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خواری و فروتنی نماید و تقربش به سوی خدا باشد، و او را تقدیس و تسبیح و تمجید و تعظیم نماید، وسپاسگزار آفریننده و روزی دهنده خود باشد و اندیشه و فکر و آرزوهایش وی را به سوی غیر خدا نکشاند.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وعلیکم بطول الرکوع و السجود فان احدکم اذا طال الرکوع و السجود یهتف ابلیس من خلفه فقال یا ویلتاه ! اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت؛

بر شما باد به طول رکوع و سجده ، که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد شیطان به دنبال او فریاد می زند: وای بر من ! او اطاعت کرد و من معصیت کردم او سجده کرد و من سرباز زدم

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۱۹۹، مواعظ العددیه ، ص ۲۴۲).

حدیث - ۷۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

بینا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام یصلی فلم یتم رکوعه ولاسجوده ، فقال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : : نقر کنقر الغراب ، لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد نشسته بود مردی وارد گردید و به نماز و رکوع و سجود را به طور کامل انجام نداد پیامبر فرمودند: رکوع و سجود او به نوک زدن کلاغ شبیه است اگر این مرد بمیرد و نمازش بدین شکل باشد، به چیزی غیر از دین من مرده است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۰۱).

حدیث - ۷۳

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره :

فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله - تبارک و تعالی - لملائکته : اما ترون یا ملائکتی کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتی ! لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الی جنانی ؛

پس هنگامی که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود می کند و می گوید: آیا نمی بینید ای ملائکه من ! چگونه این بنده ام می گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، همچنان که در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را برای خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه می گیرم ای ملائکه من ! هرآینه عاقبت زیبا و خوب برای او قرار خواهم داد و بهشت را برای او قرار خواهم داد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۴

قال الامام العسکریعليه‌السلام فی تفسیره:

فاذا رکع قال الله تعالی لملائکته : یا ملائکتی ! اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتی ؟ اشهدکم لاعظمته فی دار کبریایی و جلالی؛

پس هنگامی که (نمازگزار) به رکوع رفت ، خداوند تبارک و تعالی خطاب به ملائکه می کند و می گوید: ای ملائکه من ! آیا نمی بیند (بنده نمازگزار) چگونه برای بزرگی و عظمت من تواضع می کند؟ شما را گواه می گیرم ، که هرآینه او را در دار کبریایی و جلال خودم بزرگ سازم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۱).

حدیث - ۷۵

من اتم رکوعه لم یدخله وحشة القبر؛

هرکس که رکوعش تمام وکامل باشد، دچار وحشت قبر نمی شود.

(مواعظ العددیه ، ص ۲۴۳).

حدیث - ۷۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما یکره ان یجمع بین السورتین فی الفریضة فاءما فی النافلة فلاباءس؛

کراهت دارد در نماز واجب (پس از حمد) دو سوره خوانده شود، ولی در نافله ها اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۳).

حدیث - ۷۷

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

اسمع القراءة و التسبیح اذنیک فیما لا تجهر فیه من الصلوات بالقراءة و هی الظهر و العصر، و ارفع فوق ذلک فیما تجهر فیه بالقراءة؛

در نمازهایی که با صدای آهسته خوانده می شود، مثل ظهر و عصر، صدای خواندن ، حمد و تسبیح را به گوش خود برسان و در نمازهایی که با صدای بلند خوانده می شود، بلندتر از آن بخوان

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۷۸

سئل الامام الکاظمعليه‌السلام عمن ترک القراءة ما حاله ؟ فقالعليه‌السلام :

ان کان متعمدا فلا صلاة له ، و ان کان نسی فلا باءس؛

امام کاظمعليه‌السلام در پاسخ این که اگر کسی (در نماز) قرائت را ترک کند حکمش چیست ؟ فرمودند: اگر به عمد باشد، نمازش درست نیست و اگر از روی فراموشی باشد، اشکال ندارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۴۴).

حدیث - ۷۹

امام حسینعليه‌السلام فرمودند:

من قراء آیة من الکتاب - عزوجل - فی صلاته قائما یکتب له بکل حرف مائة حسنة ؛

کسی که آیه ای از قرآن را ایستاده در نماز خویش بخواند به هر حرفی صد حسنه برای او نوشته می شود.

(الکافی ، ج ۲، ص ۴۴۷).

حدیث - ۸۰

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم جعل القراءة فی الرکعتین الاولتین و التسبیح فی الاخیرتین ؟ قیل : للفرق بین ما فرضه الله من عنده و بین ما فرضه من عند رسول الله؛

چنانچه سوال شود که چرا در دو رکعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده ، گفته می شود:تافرق باشد بین دو رکعتی که خدا خودش واجب کرده (که فرض الله است ) و دو رکعتی که با خواست پیغمبرش واجب کرده (که فرض النبی است ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۸۸).

حدیث - ۸۱

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فان قال فلم امروا بالقرائة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا و لیکون محفوظا مدروسا فلا یضمحل و لایجهل؛

اگر کسی بپرسد: چرا واجب شده که در نماز قرآن خوانده شود، جواب این است که تا قرآن ترک نشود و ضایع نگردد بلکه محفوظ مانده و درس داده شود و بدین وسیله از نابودی و نخواندنش جلوگیری شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زیرا در سوره حمد خیر و حکمت دنیا وآخرت جمع شده است (بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۵۴).

حدیث - ۸۲

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

امر الناس بالقراءة فی الصلوة لئلا یکون القرآن مهجورا مضیعا ؛

مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند که قرآن مجید متروک و ضایع نشود.

(من لایحضره الفقیه ، ج ۱، ص ۸۴).

حدیث - ۸۳

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا احرم العبد المسلم فی صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الی الملک؛

هنگامی که بنده ای مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را می گوید، خداوند به طرف وی توجه می کند، و موکل می کند بر او ملکی را تا آنچه که قرائت می نماید از او دریافت می کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روی می گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا می گذارد.

(مستدرک الوسائل ، ج ۱، ص ۱۷۳).

حدیث - ۸۴

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا قمت فی الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک ای حیال خدیک؛

وقتی که به نماز ایستادی و خواستی تکبیرة الاحرام بگویی ، دو دوستت را بلند کن و نباید دستها از گوش ها، یعنی از کنار گونه هایت بالاتر می رود.

(اصول وافی ، ج ۸، ص ۴۳).

حدیث - ۸۵

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

فاذا اردت ان تقوم الی الصلوة فلا تقم الیها متکاسلا و لا متناعسا ولا مستعجلا و لا متاهیا ولکن تاءتیها علی السکون و الوقار و التؤ ده؛

چون خواستی به نماز بایستی ، با حال کسالت ، خواب آلودگی ، شتاب و لهو و بازی نایست ، بلکه با آرامش و وقار نماز را به جای آور.

مستدرک الوسائل ، ج ۴، ص ۸۷، باب افعال الصلاة ، ح ۷)

حدیث - ۸۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

انما مثل الصلاة لصاحبها، کمثل رجل دخل علی ذی سلطان فانصت له حتی فرغ من حاجته ، و کذلک المرء المسلم باءذن الله - عزوجل - مادام فی الصلاة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته ؛

همانا مثل نماز برای نمازگزار، مثل مردی است که بر ذی سلطانی وارد گردد و اظهار حاجت کند؛ پس آن شخص توانمند، ساکت و آماده استماع صاحب حاجت گردد، تا این که از درخواستش فارغ شود، همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهی شامل اوست تاوقتی که از نمازش فارغ گردد. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۱).

حدیث - ۸۷

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

من قال فی رکوعه وسجوده و قیامه اللهم صلی علی محمد و آله محد کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود و القیام؛

هرکسی در رکوع وسجود وقیام خود بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدا ثواب آن را مانند ثواب در رکوع و سجود و قیام برای او می نویسد.

(ثواب الاعمال ، ص ۶۱).

حدیث - ۸۸

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده علی النار؛

هیچ مؤ منی نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۲۷).

حدیث - ۸۹

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فی الصلوة لم یزل الله - عزوجل - ینظر الیه حتی یفرغ من صلاته؛

فرد مسلمان تا هنگامی که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوارالهی شامل اوست تا وقتی که انسان از نمازش فارغ گردد.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۲۷).

حدیث - ۹۰

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

عن الفرض فی الصلاة ، الوقت و الطهور و القبلة و التوجة و الرکوع و السجود و الدعاء؛

آنچه که در نماز واجب می شود، عبارت است از: ۱ - وقت نماز۲ - طهارت ، ۳ - قبله ، ۴ - توجه داشتن ۵ - رکوع ، ۶ - سجود، ۷ – دعا.

(وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۸۰).

حدیث - ۹۱

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

اذا استقبل المصلی القبلة استقبل الرحمان بوجهه لااله غیره؛

آن گه که نمازگزار روی به قبله می ایستد، روی به آن خدایی ایستاده است که جز او خدایی نیست

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۷۶)

حدیث - ۹۲

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

لاینبغی للرجل ان یدخل فی صلاة حتی ینویها و من صلی فکانت نیته الصلاة لم یدخل فیها غیرها قبلت منه اذا کانت ظاهرة و باطنة ؛

سزاوار نیست که شخصی وارد نماز شود، مگر با نیت ، و کسی که همراه با نیت مشغول نماز شده و نیتی جز نماز ندارد، نماز او قبول است ، در صورتی که ظاهر و باطن نمازش برای خدا باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۳۷۷).

حدیث - ۹۳

امام رضاعليه‌السلام فرمودند:

ان الصلوة افضل العبادة لله؛

همانا نماز، بهترین وسیله بندگی برای خدا است

(جامع احادیث الشیعه ، ج ۴، ص ۵۰).

حدیث - ۹۴

عن الحسن بن علیعليه‌السلام :

ان من طلب العبادة تزکی له و اذا اضرت النوال بالفریضة فارفضوها؛

هرکس اشتیاق عبادت دارد، دل را برای آن پاک می کند و هرگاه نمازهای مستحبی به نمازهای واجب ضرر رساند. (در صورتی که نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترک کنید.

(تحف العقول ، ص ۲۶۷).

حدیث - ۹۵

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاتری انه یقول : اذکرونی اذکرکم ؛

یاخدا برای نمازگزاران بالاتر از یاد آنها از خدا است آیا نمی بینی که خدا می فرماید: مرا یاد کنیدتا شما رایاد کنم

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹).

حدیث - ۹۶

امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

الصلاة بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر؛

نماز (حقیقی و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص و باعث دوری از کبر و خودپسندی است

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۷۵، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۸۳).

حدیث - ۹۷

سئل علی بن الحسینعليهما‌السلام :

ما افتتاح الصلاة ؟ قال : التکبیر، قال : ما تحریمها؟ قال : التکبیر، قال : ما تحلیلها؟ قال : التسلیم ؛

از علی بن الحسینعليهما‌السلام سؤ ال شد: افتتاح نماز چیست ؟ فرمودند: تکیبر، سوال شد: تحریم آن چیست ؟ فرمودند: تکبیر، سوال شد: تحلیل آن چیست ؟ فرمودند: سلام

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۰۳).

حدیث - ۹۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

وتاءویل تشهدک تجدید الایمان و معاودة الاسلام و الاقرار بالعبث بعد الموت و تاءویل قولک السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته ترحم عن الله سبحانه فمعنهاها هذه امان لکم من عذاب یوم القیامة ؛

معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام است واعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ ، و معنای (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) ازخدا ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است ؛ که این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت خواهد شد.

(میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۹۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

طول القنوت و لسجود ینجی من عذاب النار؛

قنوت و سجده طولانی در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات می دهد.

(تصنیف غررالحکم ، ص ۱۷۵، حدیث - ۳۳۳۵).

حدیث - ۱۰۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

و لما فی ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا ؛

هنگامی که انسان نماز می خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است

(نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۲).

حدیث - ۱۰۱

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛

اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالی ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنمیدارد.

(غررالحکم ، ص ۲۶۱).

حدیث - ۱۰۲

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اطیلوا السجود فما من عمل اشد علی ابلی من ان یری ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصی؛

سجده را طولانی کنید که هیچ عملی بر ابلیس گرانتر از این نیست که انسان را در حال سجده ببینید، زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سر برتافت

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۶۱).

حدیث - ۱۰۳

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لما سئل عن عنی مد العنق فی الرکوع تاءویله امنت بک ولو ضربت عنقی؛

علیعليه‌السلام در جواب این سوال که چرا در رکوع گردن باید کشیده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنی آن این است که خدایا! به تو ایمان دارم ، اگر چه در این راه گردنم زده شود.

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۹۰).

حدیث - ۱۰۴

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

ثم تاءویل مد عنقک فی الرکوع تخطر فی نفسک امنت بک و لو ضربت عنقی ثم تاءویل رفع راءسک من الرکوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذی اخرجنی من العدم الی الوجود؛

معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله ) این است که حمد وثنای ما را می شنود، آن خدایی که مرا از نیستی و عدم به وجود آورده است

(میزان الحکمة ، ج ۵، ص ۳۹۵).

حدیث - ۱۰۵

اذ صلیت فاسمع نفسک القراءة و التکبیر و التسبیح؛

هنگامی که نماز می خوانی ، قرائت و تکبیر و تسبیح را چنان به جای آور که خود بشنوی

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۷۶).

حدیث - ۱۰۶

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من صلی باذان واقامة صلی خلفه من الملائکه لایری طرفاه و من صلی باقامة صلی خلفه ملک؛

هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شوند و هرکس که نمازخود را با اقامه تنها بخواند یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد.

(ثواب الاعمال ، ص ۵۸).

حدیث - ۱۰۷

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

اذا قام الرجل الی الصلاة الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه ؛

هنگامی که کسی به نماز برمی خیزد، شیطان می آید و به نظرحسادت به او نگاه می کند زیرا می بیند که رحمت خدا او را فراگرفته است.

(بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷).

حدیث - ۱۰۸

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

نوم علی یقین خیر من صلوة فی شک ؛

خوابی که از روی یقین باشد، بهتر از نمازی است که باشک (نسبت به خداوند) خوانده شود.

(بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۳۵۷).

حدیث - ۱۰۹

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

من لم یاءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها ؛

کسی که پیش از نماز، خود را برای نماز آماده نکند، به نماز احترام نکرده است

(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، باب ۷۶۸، ص ۳۲۹).

حدیث - ۱۱۰

امام علیعليه‌السلام فرمودند:

لو صمت الدهر کله و قعدت اللیل کله و قتلت بین الرکن و المقام ، بعثک الله مع هواک بالغا ما بلغ ، ان فی جنة ففی جنة و ان نار ففی نار؛

اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر بری و در میان رکن و مقام کشته شوی ، خداوند تو را (در قیامت ) با هوای نفس محشور می کند پس اگر هوای دل تو الهی بود، به بهشت خواهی رفت و اگر جهنمی بود، به جهنم داخل می شوی

(سفینة البحار، ج ۲، ص ۸۲۷).

حدیث - ۱۱۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

لیست الصلوة قیامک و قعودک انما الصلوة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده؛

نماز، قیام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نیست ، بلکه نماز، اخلاص و خداخواهی تو است

(شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۳۲۵).

حدیث - ۱۱۲

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

تحریم الصلاة التکبیر، و تحلیلها التسلیم؛

تحریم نماز، تکبیر و تحلیل آن سلام است

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۳۱۰).

حدیث - ۱۱۳

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

استغفرالله ربی و اتوب الیه فی الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسری ، و تعد بالیمنی الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید برای اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

(بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۲۸۷).

حدیث - ۱۱۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وکان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یستغفر الله فی الوتر سبعین مرة و یقول : ((هذا مقام العائذ بک من النار)) سبع مرات؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) و هفت بار ((هذل مقام العائذ بک من النار)) (یعنی این جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه آورده است ) می گفت

(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۱۰).

حدیث - ۱۱۵

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا صلی احدکم و لم یصل علی النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فی صلاته یسلک بصلاته غیر سبیل الجنة؛

هرگاه یکی از شما نماز بخواند و در نمازش بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود نفرستد، با نماز خود به راهی غیر از راه بهشت می رود.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۲۸۰).

حدیث - ۱۱۶

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

فرائض الصلاة سبع : الوقت ، والطهور، و التوجه و القلبه و الرکوع و السجود، و الدعاء؛

فرایض نماز، هفت تاست : وقت ، طهارت ، نیت ، قبله ، رکوع ، سجود، و دعا (درقنوت ).

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۹۷).

حدیث - ۱۱۷

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

وفرض علی الوجه السجود له باللیل و النهار فی مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة علی الوجه والیدین والرجلین ؛

خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: (ای کسانی که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جای آورید، شاید که رستگار شوید). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها می باشد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۲۸).

حدیث - ۱۱۸

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

السجود علی تربة الحسینعليه‌السلام یخرق الحجب السبع؛

سجده بر تربت امام حسینعليه‌السلام هفت پرده و مانع را می شکافد. (بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۵).

حدیث - ۱۱۹

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

انما یسجد المصلی سجدة بعد الفریضة لیشکر الله تعایل فیها علی ما من به علیه من اداء فرضه و ادنی ما یجزی ء فیها شکرالله مرات ؛

سزاوار است که نمازگزاز به پاس توفیق خدایی در به جای آوردن نماز واجب ، سجده شکر به جای آورد و حداقل ذکر سجده ، گفتن سه بار (شکرالله ) است

(المحجة البیضاء، ج ۱، ص ۳۴۸).

حدیث - ۱۲۰

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

من قراء السجدة او سمعها من قاری ء یقرؤ ها و کان یستمع قراءته فلیسجد، فان سمعها و هو فی صلاة فریضة من غیر امام او ما براءسه و انا قراها و هو فی الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان کان اماما و لا ینبغی للامام ان یتعمد قراءة سورة فیها سجدة فی صلاة فریضة ؛

کسی که آیه سجده بخواند و یا از قاری بشنود که به او گوش فرا می داد باید سجده کند، و اگر آن در حالی بشنود که نماز واجب را ادا می کند با سر اشاره (به سجد) کند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده باید خود و ماءمومین سجده نمایند و سزاوار نیست که امام در نماز واجب سوره ای بخواند که سجده دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۷۵).

حدیث - ۱۲۱

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اذا تصویت للسجود فقدم یدیک الی الارض قبل رکبتیک بشی ء ؛

هنگامی که برای سجده خم شدی ، کمی پیش از این که زانوهایت به زمین برسد، دستها را بر زمین بگذار.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۸).

حدیث - ۱۲۲

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

یسجد ابن ادم علی سبعة اعظم : یدیه و رجلیه و رکبتیه و جبهته ؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان نقل می فرمایند: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده می کند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پیشانی اش

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۴).

حدیث - ۱۲۳

عن الصادق عن ابیهعليهما‌السلام قال :

اذا سجد احدکم فلیباشر بکفیه الارض لعل الله یصرف عنه الغل یوم القیامة؛

امام صادقعليه‌السلام از پدرشان فرمودند: هنگامی که یکی از شما سجده می کند، دو کف دست را بر زمین قرار دهد، شاید خدا در قیامت غل و زنجیر را از او باز دارد.

(بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۲).

حدیث - ۱۲۴

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

اتقواالله واحسنوا الرکوع و السجود وکونوا اطوع عبادالله فانکم لن تنالو ولایتنا الا بالورع؛

از خدا پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو به جای آورید، و مطیع ترین بندگان خدا باشید، زیرا شما ولایت ما را درنمی یابید، مگر با ورع

(بحارالانوارت ج ۸۵، ص ۱۰۴).


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23