پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن0%

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد حسين موسوى راد لاهيجى
گروه: مشاهدات: 6364
دانلود: 2318

توضیحات:

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 77 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6364 / دانلود: 2318
اندازه اندازه اندازه
پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

نويسنده : سيد حسين موسوى راد لاهيجى

پيشگفتار

بسم الله الرحمن الرحيم

انه خير ناصر و معين

اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام :خير ما ورث الاباء الابناء الادب (٢)

هر كس كه نفس خويش را پاك و تزكيه كرده و رستگار شده و آنكس كه نفس ‍ خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته نوميد و محرم گشته است

هيچ ميراثى در اسلام گرانمايه تر از ادب و تربيت صحيح نيست ، انسان تمايلات نفس اماره اش ب ه سوى بديها و پليديهاست و على الدوام او را به فساد و زشتيها دعوت مى نمايد، لذا تكليف انسانى و دينى او اقتضا دارد كه خود را به حسن عمل و رفتار و كردار شايسته موظف سازد و خود را تربيت كند.

قوا انفسكم (٤)

از خود سازى به ساختار اهل و عيال و اولاد بپردازيد تا از آتش جهنم مصون بمانيد.

براى تربيت اولاد، هميارى و همكارى برتر و برجسته تر از يارى مهربان ، و همسرى دلسوخته و آشنا و محرمى رازدار نيست كه ما را در تربيت و فرزندان يارى بخشد و وظائف و تكاليف تربيتى كودكان را با ما تشريك مساعى نمايد لذا همسرى مهربان براى خويش ، و مادرى دلسوز و عاشق براى فرزندان انتخاب و اختيار كنيم تا ما را در اين مسئوليت خطير يار و مددكار باشد از خود فرزندانى با صلاحيت و تربيتى شايسته و با اخلاقى ممتاز و با هوش و ذكاوتى كافى و كامل به جامعه تحويل دهيم

از خداوند حكيم استمداد و استدعا كنيم و از زبان گوياى على ابن الحسينعليه‌السلام عرض كنيم خدايا بر ما منت بگذار، و فرزندانى صالح به ما مرحمت فرما و بر اصلاح و تربیتشان ما را كمك ده و بر بقاء و دوامشان و تمتع و بهره ورى از عمر و وجودشان ما را مسرور و خوشحال گردان و بر ما به سلامت جسم و دينشان منت گذار و آنان را در دنيا قرة عين و از باقيات الصالحات ما قرار ده ، و يار و ياور دين و دنيا و آخرتمان گردان

انتخاب همسر

تربيت را از كجا شروع كنيم ؟

از انتخاب همسر:

دانشمندان علوم تربيتى و صاحبنظران پرورش و آموزش در آغاز تربيت فرزندان اختلاف نظر دارند، گروهى معتقدند تربيت را از دوران دبستان و آموزشهاى اوليه كودك بايد شروع كرد وقتى كه كودك كار نوشتن و خواندن را مى آموزد تربيت را با آموزش شروع مى نمايد و به كمك آموزش ، پرورش ‍ روحى و تربيت را نيز آغاز مى نمايد و اين برنامه تربيتى را براى پسر و دختر بالسويه غالبا از سنين شش سالگى شروع مى نمايند.

ناگفته نماند كه دنياى متمدن امروز و كارشناسان فرهنگى و آموزش و پرورش سن شش سالگى را براى آموزش و تعليم در نظر گرفته اند نه تربيت و پرورش روانى و دينى و اخلاقى !!! لذا در كنار كلمات ساده آموزشى ، كلمات تربيتى و پرورش كمتر گنجانده شده است و اين نشان مى دهد كه كارشناسان و روانشناسان در كار تعليم و آموزش ، سن شش سالگى را مناسب براى پرورش روحى و تربيتى نمى بينند، لذا كمتر دستور العمل آموزشى براى كارهاى روحى و تربيتهاى دينى و معنوى در دبستان و كلاس ‍ اول به چشم ميخورد.

اما در اسلام ، پيامبران الهى و پيشوايان معصوم مخصوصا آموزش و پرورش ‍ روحى و دينى و عبادى را از سنين پنج تا شش سالگى توصيه نموده اند.

و پاره اى از دانشمندان سنين تربيت اطفال را از دوره راهنمائى يا بالاتر ذكر كرده اند.

و گروهى از صاحبنظران معتقدند كه تربيت روحى از بدو تولد شروع مى گردد.

ولى ما به لطف الهى با تحقيقات وسيع ابتكار عمل را به دست گرفته و مسئله تربيت اطفال را از انتخاب همسر آغاز نموده ايم ، درست است كه هنوز فرزندى وجود ندارد كه تا تربيتش آغاز گردد، ولى اگر ما يك همسر فهميده و عالمه و مؤ منه و مهربانى كه شرائط تربيت صحيح فرزندان آينده ما را در دست بگيرد، اختيار نمائيم به خوبى مى توانيم صاحب يك يا چند فرزند صالح و شايسته باشيم ، چرا كه بيشترين بار تربيتى و اخلاقى روى دوش مادرها نهاد شده است و اين مادر با كفايت است كه مهمترين دوران تربيتى كودكان را به عهده دارد.

بنابراين به تبعيت از قانون وراثت ، همسرى انتخاب نمائيم كه تمامى اوصاف و سجاياى اخلاقى و تربيتى شايسته براى فرزندان آينده مان در آن خانواده يافت شود و بعد از تفحص كامل و تحقيق گسترده از آن خانواده همسر انتخاب نموده تا از چنين همسر فرزندان شايسته و خوبى را انتظار ببريم

براى دست يافتن به يك همسر با كفايت و خوب و شايسته ، به ناچار بايد علم و اطلاعى از قانون وراثت داشته باشيم و يا به وسيله يك دانشمند كه به علم انساب آگاهى داشته باشد بتوانيم يك همسر شايسته اختيار كنيم ، حضرت اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام توسط برادرش عقيل كه عالم به انساب عرب بود و به علم انساب آگاهى داشت ، همسر شايسته اى انتخاب كرد و از آن همسر خوب ابوالفضل العباسعليه‌السلام را به دست آورد.

اينك بپردازيم به قانون وراثت ، از اين فصل خواسته هاى خود را تاءمين نموده و از راه وراثت گمشده خود را بيابيم

امير مؤ منان علىعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد:

خير ما ورث الاباء الابناء الادب .(٦) مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند آنانرا از فضل خود بى نياز مى سازد. خداوند وسعت دهنده آگاه است

اينجا دو نكته قابل توجه و جود دارد، اول اينكه ، دختران و پسران ذيصلاح كه از نظر جسمى و عقلى و اخلاقى شايسته ازدواج باشند، بايد ازدواج نمايند دوم اينكه ، فقر و نادارى ملاك عمل قرار نگيرد، چونكه خداوند از فضل خود زندگى مستضعفان مؤ من را تاءمين و تضمين فرموده است

در اسلام شرايط و اوصافى را براى زن زندگى و مادر شايسته ذكر كرده اند كه از جمله اين است كه عاقله ، فهميده و مؤ دب و به آداب حميده و پسنديده و از بيتهاى نجيب و اصيلى بوده باشند تا بتوانند فرزندان شايسته اى براى جامعه تربيت نمايند.

امام موسى بن جعفرعليه‌السلام مى فرمايد:

همانا در امر زنان مذاكره داشتيم ، امام حرائر و زنان آزاد با آنان مذاكره نكنيد.چرا كه ايشان آزاده اند و اين خود امتياز بزرگى است در مقابل جاريه و كنيز كه آنان داراى شرافت بيشترى هستند.

و لكن خير الجوارى ما كان لك فيها هوى و كان لها عقل و ادب فلست تحتاج الى ان تاءمر و لا تنتهى و....

امامعليه‌السلام مى فرمايد: اما بهترين جاريه و كنيزى كه مورد علاقه توست ، اگر داراى عقل و ادب بود، پس او را انتخاب كن ، چرا كه محتاج نيستى به او امر و نهى كنى (چون او داراى عقل و درايت است و تربيتى كه دارد، رضايت تو را جلب مى كند.

والده بعضى از امامان معصومعليها‌السلام كنيز بوده اند. و از تعهدات ديانت و تقوى هم فوق العاده برخوردار بوده اند و امام موسى كاظمعليه‌السلام در رابطه با كنيزى كه از تربيت كافى برخوردار نيست فرمود:

و دون ذلك ما كان لك فيها هوى و ليس لها و ادب فانت تحتاج الى الامر و النهى

هرگاه كنيزى پست تر كه داراى ادب و تربيت نبود، در اين صورت تو محتاج به امر و نهى و تربيت او هستى

يعنى اگر او داراى عقل و درايت و ادب تربيت نباشد، پس تو بايد او را تربيت كنى و او را بسازى و آنچنان كه مى پسندى او را آموزش دهى و پرورش كنى

در انتخاب همسر كفو و هم شاءن را اهميت دهيد

قرآن كريم مبين اين حقيقت است و مى فرمايد: مردان مؤ من با زنان مؤ منه و زنان مؤ منه با مردان مؤ من بايد ازدواج نمايند. در قانون وراثت هم اين مساءله مورد اهميت قرار گرفته ، چرا كه ژن هاى اول يك زن مؤ منه با اسپرماتوزوئيد يك مرد منافق با هم بياميزند، نيمى ايمان و نيمى نفاق است ، البته گاهى اوصاف نفاق يا ايمان والدين ، يكى بر ديگرى غالب مى آيد و ممكن است كيفيت و ماهيت كودك تماما به يك طرف متحول گردد. قرآن كريم در مورد همكفو و همشاءن در ازدواج تاءكيد نموده و مى فرمايد:

الخبيثات للخبيثين و الخبيثون للخبيثات و الطيبات للطيبين و الطيبون للطيبات اولئك مبرؤ ن مما يقولون و لهم مغفرة ورزق كريم .(٨)

به شرابخوار اگر از دختر شما خواستگارى كند وصلت نكنيد و به او زن ندهيد. در روايت ديگر حضرت امام مى فرمايد:

من زوج كريمته من شارب خمر فقد قطع رحمها .(١٠)

در گناه بزرگ و ذنب لايغفر زنى ، كه از شوهر مست خود اطاعت كند امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

ايما امراءة اطاعت زوجها و هو شارب الخمر كان لها من الخطايا بعدد نجوم السماء و كل مولود تلد منها فهو نجس و لايقبل الله منها صرفا و لا عدلا حتى يموت زوجها او خلع عنه نفسها .(١٢)

در متلاشى شدن نسل آدم شرابخوار و بيمار و ناتوانيهاى جسمى و ناهماهنگيهاى جمجمه و حتى مرگ و مير كودك و يا انواع بيماريهاى موجود در كودكان شما لازم است از شرابخوارى و نوشيدن الكل اجتناب نمائيد. پس شما پدرم ، مادرم از يك لحظه هوسرانى و لذتخواهى به وسيله مشروبات الكلى سرنوشت من فرزند را تباه نكنيد و بدينوسيله به بيمارى لاعلاج و آسيب هاى جبران ناپذير گرفتارم نسازيد.

بنابراين ، ازدواج در اسلام ، يك پيمان ملكوتى است كه بايد بر طبق قوانين و اساس حق و حقيقت استوار گردد و پيوند نكاح و زناشوئى در اصل بايد بر معيارهاى صحيح اسلامى برقرار شود.

ازدواج با اموال ايتام و مساكين ؟!!

اميرالمؤ منينعليه‌السلام به يكى از عمال خود در رابطه به ازدواج از پول حرام چنين نوشت :

ايها المعدود كان عندنا من ذوى الالباب كيف تسيغ شرابا و انت تعلم انك تاكل حراما و تبتاع الاماء و تنكح النساء من مال اليتامى و المساكين .(١٤)

روزگار اسرار نهان را آشكار مى سازد

يا در جاى ديگر آمده است :

الايام تهتك لك الامر عن الاسرار الكامنة (١٦) در اين زمانها ممكن است مردم آقاى راسل و ارسطو، فيلسوف مشهور را مسخره كنند، چنانكه در دارا بودن چنين عقايد، علما و صاحبنظران مذاهب را به مسخره مى گيرند ولى بايد به عقيده ارسطو و همينطور اديان الهى ارج نهاد، چون يك فيلسوف نامى مثل ارسطو تحت تاءثير خرفات قرار نمى گيرد و بدون دقت نظر و تحقيق و تجربه ، سخن به زبان نياورده و يا رقم نمى زند.

پدر، مادر، معلم مرا خوب تربيت كن

در اسلام مساءله ايام الله و ليالى متبركه و قداست يا نحوست بعضى از امكنه و ازمنه و مسئله قمر در عقرب ، و يا اوقات گرفتن ماه و خورشيد، يا بروز و ظهور رنگين كمان ، و اثرات جوى آن ، در كنار خيلى از آثار نحوست و سعادت و امثال آن تاءثير فراوان در زمان و مكان دارد. ناگفته نماند همان گونه كه ايام و ليالى متبركه امتيازهاى فراوانى دارد، همچنين اوقات و ايام و ليالى وجود دارد كه منحوس و مرموز بوده و اثرات بدى در دوره هفته ، ماه و سال دارد كه بعضى كارها از جمله ، آميزش امور جنسى در آن ناشايسته بوده و تاءثير بدى در روح و روان جسم و جان باقى مى گذارد. بنابراين ، ايام و ليالى و ساعات و لحظات در مقايسه با خوردنيها و نوشيدنيها در جسم و روح انسان اثر مطلوب و يا نامطلوب خود را خواهد گذاشت و لذا بهتر است زوجين براى اوقات آميزش خود حسابى دقيق باز كنند و مخصوصا براى توليد نسل سالم و صحيح دقت عمل بيشترى ايفا نمايند.

نقش وراثت در تربيت

الحال پدرم : همسرى كه فردا مادر ما فرزندان آينده شما است بايد داراى عفاف و حجاب و سجاياى اخلاقى و اوصاف شايسته برجسته انتخاب نمائى چرا كه ما فرزندان وارثان اوصاف شما پدر و مادر هستيم و از زيبائيها و خلقيات و اوصاف شما ارث مى بريم ،

مادرم : ما فرزندان از پدر مجد و عظمت و بزرگوارى و سخاوت و كرامت و شجاعت او را به ارث مى بريم ، بنابراين همسرى كه داراى سجاياى اخلاقى و كرامت انسانى باشد انتخاب كن كه تا فردا پدرى بزرگوار و شايسته براى ما باشد. در فرهنگ لغات مى خوانيم

ورث اباه ماله و مجده .(١٨)

بنگريد كه فرزند خود را در چه محلى جاى مى دهيد فرزند تان را در چه آغوشى مى پرورانيد زيرا اخلاق و ويژگيهاى (مادران) به فرزندان متصل مى گردد.

حيات شناسان مى نويسند: عامل وراثت در كجا مقام دارد؟ و يا در كدام قسمت از سلول نهفته است ؟ و مسئوليت پذيرى و ارث برى آنرا به كدام يك از اعضاء نسبت دهيم ؟ و چه قسمتى از پرتو پلاسما، و كدام يك از قطعات هسته موجب مى گردد كه مثلا پسرى شكل بينى مادر و چشمان پدر را بارث برد، و فلان كيفيت را از اجداد خويش اخذ كند؟!(٢٠)

حضرت امام با قبضه شمشير به دوش فرزندش محمد كوبيد و فرمود: اين ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده اى پس اثبات شد كه بيشترين ارث برى فرزند از مادر است ، نه از پدر - بنابراين پدرم براى من مادر خوب انتخاب كن

از نظر وراثت محمد حنفيه وارث ضعف و ترس مادر است ، چرا كه در مولاى متقيان هيچ ترس و وحشتى راه ندارد مگر از خدا مى ترسد، ترس ‍ محمد حنفيه از راه وراثت از مادر به او رسيده است

پس اى برادر، در امر ازدواج و انتخاب همسر اگر به سرنوشت فرزندانتان علاقمنديد، همه اوصافى را كه دوست مى داريد در فرزندانتان تبلور پيدا كند آن اوصاف حميده را در همسر آينده تان سراق بگيريد، زيرا حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

حسن الاخلاق برهان كرم الاعراق (٢٢) مادر حاتم از زنان بسيار معروف در سخاوت وجود و كرم بود.

بنابراين مادر حاتم ، او را به ده جوان شجاع و دلير مبادله نكرد ولى پدر در مقابل بذل و بخشش و سخاوت بلند حاتم تحمل نكرد و او را از منزل بيرون كرد. پدرم ، مادرم : از دودمان و خانواده هاى معروف و شايسته براى من پدر، و مادر انتخاب نمائيد.

وراثت از ديدگاه قرآن

وراثت و ارث برى را كتابهاى آسمانى بالاتفاق تائيد كرده و از آن سخن بسيار به ميان آمده است قرآن از زبان حضرت نوح پيامبر اولوالعزم ، فرمود:

رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا .(٢٤).

و سلام و درود خدا بر من روزي كه زاده شدم و روزى كه ميميرم و روزي كه برانگيخته گردم و زنده شوم و چون يحيىعليه‌السلام به اين مقام نرسيده بود ساكت شد تا خدا بر او سلام فرستاد و فرمود:

والسلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيا (٢٦).

زكريا آن همه فضيلت و كرامت از مريم ديد دست به دعا برداشته گفت : پروردگارا مرااز ناحيه خود فرزندى و نسلى پاك ببخش

علامه طباطبائى در تفسيرش مى فرمايد: ذرية طيبه آن فرزند صالحى است كه مثلا صفات و افعالش با آرزوئى كه پدر از فرزند داشت مطابق باشد.(٢٨)

با اين عيوبات كه در ميان زن و مرد جامعه وجود دارد، تو اى انسان متعهد و مسئول ، همسرى از اين جامعه برگزين كه صد در صد اين معايب و بديها در او نباشد تا فرزندانى سالم و بى نقص ، بلكه داراى امتيازات برجسته اى شما را نصيب گردد.

ژنها عامل انتقال وراثت

ژنهاى عامل وراثت به طور نصف در هسته سلول زن و مرد موجود است و گاهى به طور اتفاق ممكن است سلول مرد بر زن يا بالعكس هسته سلول زن بر مرد غلبه پيدا كند، در نتيجه فرزند از نظر اخلاق و يا اوصاف يكى از پدر يا مادر را به ارث برد.

كه در اين باره پيامبر بزرگ اسلام فرمود:

ولم ياءتك الا من عرق منك او عرق منها.

اين فرزند غير مشابه يا از عرق و ويژگيهاى تو كه پدر او هستى پديد آمده است يا از عرق همسرت كه مادر كودك است يعنى از اوصاف و اخلاق ويژگيهاى آباء و امهات يكى از پدر يا مادر را به وراثت كسب نموده است

چرا بعضى كودكان به پدر و مادر شباهت ندارند؟!

امر مهم ازدواج اگر از يك زوج سالم داراى اوصاف حميده و اخلاق شايسته صورت پذيرد و كارهاى زندگى مشترك آنان صحيح بر مبناى اسلامى انجام گيرد و مسئله مضاجعت و لقاح به طور طبيعى ، بدون دلهره و اضطراب واقع شود، فرزند صحيح و سالم و از شباهت كامل به والدين نيز برخوردار خواهد شد.

حضرت مجتبىعليه‌السلام فرمود:

ان الرجل اذا اتى اهله بقلب ساكن و عروق هادئة و بدن غير مضطرب استكنت تلك النطفة فى الرحم فخرج الرجل يشبه اباه و امه .(٣٠)

قانون وراثت از قوانين مسلم و تغيير ناپذيرى است كه خداوند حكيم براى حفظ نظام بشريت وضع و مقرر فرموده و آن را جزء لاينفك انسان قرار داده است ولو صفات انسان تا ٩٩ پشت از آباء به ابناء منتقل گردد. و اينكه قضاوت صريح حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مورد فرزند رنگين پوست كه از يك پدر و مادر انصارى سفيد پوست تولد يافته بود، و نظريه آلكسيس كارل و دهها دلائل و شواهد ديگر معلوم مى شود كه فرزندان و نوادگان ، بيشترين صفات و اخلاق نفسانى و جسمانى آباء و اجداد خود را به ارث مى برند و انتقال اين اوصاف و خصوصيات يك قانون مدون و منظم است و آن ، قانون تكوينى وراثت است و اختيارى نيز نمى باشد، چه انسان بخواهد و چه نخواهد، اخلاق و اوصاف آبا و اجداد خود را به ارث خواهد برد.

دكتر الكسيس كارل درباره قانون وراثت مى گويد:

بين كودكان يك خانواده كه همگى در دامان يك مادر و يه يك نحو پرورش ‍ يافته اند، اختلافات فاحشى در شكل و قد و ساختمان و حالت عصبى و ميزان فعاليت فكرى و صفات اخلاقى و معنوى وجود دارد، بديهى است كه اين اختلافات وراثتى است(٣٢)

حضرت فرمود: تو ٩٩ عرق و ويژگى دارى و همسرت نيز ٩٩ عرق و ويژگى دارد، آنگاه كه آميزش انجام مى گيرد، هر يك از اين ويژگيها (عروق) از خدا مى خواهد كه نوزاد جديد مطلق با (شكل و هيئت) او به دنيا بيايد، پس ‍ برخيز كه او فرزند توست و آنچه همسرت براى تو زاييده است جز يكى از عروق تو يا همسرت نيست

با تفاوت تمامى حالات در فرزندان و اختلاف رنگ و پوست و صورت و سيرت كه با والدين پديد مى آيد، تنها ژن است كه پاسخگوى وراثت است يعنى وراثت از راه ژن نقش مهمى را ايفا مى نمايد، اگر وراثت از اسپرماتوزوئيد و اوول تكون مى يافت ممكن بود خلق و خوى و ساير حالات فرزند به پدر و مادر شباهت پيدا مى كرد و اوصاف فرزند محدود مى شد نه اوصاف والدين ، اما قانون وراثت شباهت صد در صد و تام و تمام فرزند با والدين را رد كرده است ، ممكن است فرزند متعلق به يكى از ٩٩ عرق از آباء و امهات باشد و با عرق و خصوصيات والدين فاصله درازى پيدا كند يا در هر دو از والدين ارث برد و هم ممكن است از آباء و امهات و اجداد خويش اوصاف و خلق و خوى را به ارث ببرد، يعنى براى انسان ٩٩ عرق است و ممكن است به اوصاف يكى از ٩٩ عرق منتسب گردد.

بنابراين پدرم ، مادرم ، به تمام معنا، سجاياى اخلاقى و اوصاف نيك و بد و زشت و زيبايم به شما والدين و آباء و امهاتم پيوند خورده و برخواسته است با همه اين استدلالات من فرزند، وارث اخلاق خير و شر شما مى باشم و هر چه هستم و هر كه باشم از شما هستم ، پس براى من ، پدر و مادر خوبى باشيد و براى تربيت صحيح من به وظائف دينى ، اخلاقى ، فرهنگى ، بهداشتى عمل كنيد، تا من نيز از شما براى آيندگانم عنصر مفيد و مؤ ثر باشم

دوران باردارى

مسئوليتهاى مادر، در دوران باردارى

وظائف مهم تربيتى مادر از بدو حمل و باردارى شروع مى گردد، مسئوليت مادر در دوران باردارى ، بارى سنگين و وظائف و تكاليفى بس مهم را به عهده گرفته است

مادر بايد بداند كه پس از احساس باردارى و حمل ، بار سنگين و پر مسئوليت امانتدارى را به عهده گرفته و در حفظ و حراست و پاسدارى از موقعيتهاى روحى و معنوى و سلامت جسم و جان كودك بايد بكوشد و بداند كه سعادت و شقاوت فرزند عزيزش از بطن او شروع مى گردد.

مراقبتهاى لازم براى يك مادر مؤ منه و متعهده ايجاب مى كند كه او بداند فرزندش چه دختر و چه پسر نقش دوم او را ايفا مى نمايد و نجابت و پاكدامنى و حجاب و عفاف و طهارت و خباثت و شقاوت مادر در فرزندش ‍ نقش مهم و اساسى و بنيانى دارد.

بنابراين مادر بايد در حفظ و سلامت روح و جسم فرزندش از همان دوران حمل مراقب و مواظب باشد.

مادر و سعادت و شقاوت كودك !!

پس از انعقاد نطفه دوران پر ماجراى حمل و باردارى شروع مى گردد، دوران باردارى مادر، مسئوليتهاى خطير مادرى او آغاز و مادر از همان ابتداى حمل ، بار سنگين تربيتى كودك را بعهده مى گيرد.

پيامبر بزرگ اسلام مبناى سعادت و شقاوت كودك را از همان آغاز باردارى تعيين كرده و مى فرمايد:

الشقى من شقى فى بطن امه و السعيد من سعد فى بطن امه (٣٤)

...زن بر اهل بيت شوهرش و (در غياب او) بر تمام فرزندانش فرمانروائى نموده و مسئوليت تربيتى آنان را به عهده دارد.

سعادت و خوشبختى فرزند سرمايه ايست كه مادر براى خود و همسر، خاصه فرزندش سعى و تلاش مى كند كه تاءمين نمايد، اگر يك پسر يا يك دختر به كمال نهائى خود راه يافت ، اين عزت و عظمت را از مادر كسب نموده و زحمات تربيتى و پرورشى مادر، او را به اين سعادت و خوشبختى رسانده است و از فيض كمال و جمال و سعادت و خوشبختى فرزند مستفيض و بهره مند مى شود و رشد و ترقى مادى و معنوى فرزند را مادر براى خود افتخار مى داند و به آن مى بالد.

بايد گفت شقاوت و بدبختى و زبونى فرزند نيز دودش اول به چشم مادر مى رود و ايذاء و اذيت فرزند معلول جسمى و روانى ، ابتداء متوجه مادر است و مادر اگر از ايمان و نجابت و اصالت برخوردار باشد آثار زشت و كارهاى ناهنجار فرزند را بيشتر از ديگران احساس مى كند كه او موجبات فضاحت و رسوائى مادر را فراهم كرده و واكنش عمل پرورشى و تربيتى فرزند ابتدا به مادر بر مى گردد.

مادر است آن كسى كه مى سوزد

همچو شمعى به پاى فرزندان

ورشود مادرى اسير هوس

غافل از ماجراى فرزندان

اوست مسئول هر چه پيش آيد

از گناه و خطاى فرزندان

مى كند مادر وظيفه شناس

هستى خود فداى فرزندان(٣٦)

موقعيتهاى معنوى و علمى و روحانى اين دو بزرگوار ايجاب مى كرد كه تا در عالم رؤ يا شيخ مفيد سيد رضى و سيد مرتضى را به جاى حسنينعليهما‌السلام براى تعليم و تربيت تحويل بگيرد كه اين دو بزرگوار از نوابغ عالم به شمار آمدند. پدرم :!!! در انتظار انتخاب چنين مادر با فضيلت از جانب شما هستم ، كه به راستى با انتخاب چنين همسر شايسته به من فرزند نيز فضيلت و بزرگوارى مى بخشى و عزت دارين نصيب من مى گردانى

گزيده اى از اشعار پروين اعتصامى

هميشه دختر امروز

مادر فرداست

زمادر است ميسر بزرگى پسران

اگر فلاطن و سقراط بوده اند بزرگ

بزرگ بوده پرستار خردى ايشان

به گاهواره مادر به كودكى بس خفت

سپس به مكتب حكمت

حكيم شد لقمان

چه پهلوان وچه سالك چه زاهدو چه فقيه

شدند يكسره شاگرد اين دبيرستان

وظيفه زن و مرد اى حكيم دانى چيست ؟

يكى است كشتى و آن ديگرى است كشتيبان

بزرگترين و عاليترين نقش مادر در تربيت فرزند، اصالت بخشيدن به فرزند و حفاظت و حراست از آرمانهاى دينى و پاسدارى از نعمت عظماى ولايت و محبت اهلبيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و تزكيه نفس است و چنين مادرى مى تواند سعادت و خوشبختى فرزندانش را تضمين نمايد، اما مادر بى تعهد و بى فضيلت ، براى تربيت كودكانش هيچگونه مايه نميگذارد و رنج تربيت او را متحمل نمى شود و معلوم است از دامن چنين مادران جز فرزندان بى فضيلت و ناپاك پرورش نمى يابد.!!

حقيقت سعادت و شقاوت در چيست ؟

سعادت و خوشبختى بشر در چهار صفت نهفته است در تعريف و تحليل از حقيقت سعادت و شقاوت امام صادقعليه‌السلام در روايتى از اميرالمؤ منينعليه‌السلام نقل نموده كه حضرت مى فرمايد:

ان حقيقة السعادة ان يختم للمرء عمله بالسعادة و ان حقيقية الشقاء ان يحتم للمرء عمله بالشقاء .(٣٨)

بنابراين تضمين كننده سعادت و شقاوت فرزند مادر است و مادر شدن و پذيرش مادرى مسئوليت خطيرى است كه هر مادر به عهده گرفته و قبول كرده است

پند پذيرى سعادت ، و غرور شقاوت است

امام علىعليه‌السلام در مورد سعادت و شقاوت چنين مى فرمايد:

والسعيد من وعظ بغيره ، و الشقى من انخدع بهواه و غروره (٤٠)

كسيكه اندرز و نصيحت پذيرد از رسوائى و فضاحت مصون و محفوظ ماند.

بنابراين ، مادر با پند پذيرى سعادتمند مى شود و سعادت فرزند خويش را تضمين و تاءمين مى نمايد.