حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام0%

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد جواد طبسى
گروه: مشاهدات: 14460
دانلود: 2700

توضیحات:

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 48 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14460 / دانلود: 2700
اندازه اندازه اندازه
حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيتعليهم‌السلام

نويسنده : محمد جواد طبسى

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است. لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است

بسمه تعالى

يكى از مهمترين وظايف دينى اجتماعى كه در جوامع اسلامى بايد كاملا رعايت شود وظيفه پدران و مادران در رابطه با فرزندان است كه متاءسفانه كمتر رعايت مى شود، و بيشتر پدران و مادران بر اين باورند كه حقوق خود را نسبت به فرزندان محفوظ بدارند و هرگز فكر نمى كنند كه شايد فرزندان آنها بر آنان حقوق و واجباتى داشته باشند و بايد رعايت شود. و در انجام آن كوتاهى نشود لذا يكى از وظايف مربيان جامعه اسلامى در هر گوشه و كنار كشورهاى مختلف جهان آن است كه پدران و مادران را به اين حقيقت و وظيفه الهى آشنا سازند و آنان را بر انجام آن كوشا نمايند.

اكنون با كمال شعف مى بينيم رادمردانى فاضل و انديشمند همچون جناب عالم فاضل و انديشمند كامل جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد جواد طبسى فرزند برومند مرحوم آيه الله طبسى نجفى تغمده الله برحمته كه از بركات انفاس آن پدر بزرگوار برخوردار است به گوشه اى از اين وظيفه دينى اخلاقى پرداخته و در صدد آشنا كردن توده مردم به اينمقدمه جنبه از وظيفه انسانى اجتماعى است

و انصافا كتابى كه در اين راستا نگاشته ، جامع ترين و كامل ترين نوشته هايى است كه تا كنون مشاهده كرده ام از حيث بيان مطالب و استدلالات قوى و استشهادات روشن و ذكر روايات متناسب و با ارزش ، سهم بالايى را ايفا كرده و نيكو آورده است خداوند بر توفيقات اين نويسنده توانا و مؤ لف بزرگوار بيافزايد و جامعه اسلامى را بيش از بيش از مفاخر نوشته ايشان سودمند گرداند.

بتوفيقه تعالى و عنايته الواثبه ان شاء الله

قم - محمد هادى معرفت

٢٩/١/٧٤

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

خانواده نخستين كانون تربيت كودك و معمار اوليه شخصيت اوست در همين مدرسه بزرگ تربيتى است كه فرزندان بتدريج از رفتارهاى پدر و مادر، الگوبردارى مى كنند. كودكان تا چند سالى مقلدند و مطابق اصل «همانند سازى» تلاش مى كنند كه كارهاى خود را «همانند» و «شبيه» آنان سازند. از آنجا كه كودكان مطابق فطرت الهى ، خداپرست و درست كردار به دنيا آمده اند. چنانچه در محيط تربيتى آنان رفتارهاى مطابق آيين توحيد باشد، و والدين به وظايف خويش آشنا باشند، آنان نيز موحد و متقى خواهند شد وگرنه منحرف مى شوند؛ چنان كه پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

المولود يولد على الفطرة الا اءن اءبواه يهودانه و ينصرانه و يمجسانه

فرزند بر فطرت پاك الهى آفريده شده است مگر آنكه پدر و مادرش او را يهودى ، نصرانى و يا مجوسى كنند.

مسؤوليت خانواده و پدر و مادر تنها تاءمين غذا و لباس و بهداشت فرزندان نيست بلكه بايد آنان را بر فطرت توحيدى و الهى ، تربيت كنند و بر رفتار، گفتار، دوست و عبادت و... كودكانشان نظارت كامل داشته باشند.

توجه والدين به كودكان موجب رشد و شادابى و صلاح آنان مى شود، و آنان را از دامهايى كه شياطين در پيش رويشان گسترده اند، نجات مى دهد.

عدم توجه و رها كردن فرزندان موجب افسردگى ، غلتيدن در منجلاب گناه ، همنشينى با دوستان بد، و در نهايت نابودى او مى شود. شوقى شاعر مى گويد:

ليس اليتيم من انتهى اءبواه

من هم الحياة و خلفاه ذليلا

ان اليتيم هو الذى تلقى له اءما

تخلت او اءبا مشغولا

يتيم آن نيست كه پدر و مادرش ديده از جهان بسته او را تنها گذاشتند، بلكه آن كودكى يتيم است كه مادرش از پدر او جدا شده و يا پدرى دارد كه سخت گرفتار كارهاى خويش است فرزندان آرامش روحى و جايگاه امن مى خواهند، آنان مهر و محبت را جستجو مى كنند و ما بايد با شناخت از دستورات و راهنماييهاى معصومينعليه‌السلام كليد تربيت صحيح كودكانمان را به دست آوريم و خانه را محل امن و آرامش و موجب رشد فكرى آنان كنيم ، و نگذاريم ديو تشويش ، عقده حقارت ، اضطراب و... در خانه دل آنان لانه گزيند.

پدر و مادر بايد يك دوست خوب براى فرزندان خود باشند و با راهنماييهاى بجا، اعتماد به نفس را در آنان زنده كنند، از آنان مردان و زنانى با ايمان ، آهنين اراده ، امانت دار، فداكار، درستكار، فروتن ، ايثارگر، متواضع ، خيرخواه و... تحويل جامعه دهند.

كتاب حاضر بيان كننده حقايق و دستورالعملهائى است كه ما در تربيت فرزندانمان به دنبالش هستيم ، زيرا بنيانش بر گفتار و كردار و توصيه هاى معصومينعليهم‌السلام به فرزندانشان است و تنها امتياز اين نوشته اين است كه سعى شده در حد امكان سيره معصومينعليه‌السلام و كيفيت برخورد و معاشرت آنان با فرزندانشان نقل شود و به عنوان راه حل نهايى مطرح گردد، لذا بيشتر به رواياتى اشاره شده كه در آنها كلمه «فرزندم» آمده و يا وظيفه اى معين را براى پدر و مادر بيان كرده است

اما انگيزه و هدف از تاءليف آن ، اين بود كه با رهنمودهاى پيشوايان معصوم ، جان ميليونها كودك و جوان از خطر انحراف و هزاران خانواده از فروپاشى نجات يابد، زيرا با توجه به اوضاع كنونى جهان كه فساد اخلاقى و انحراف عقيدتى به اوج خود رسيده است و از هر سويى نغمه ويرانگرى به گوش ‍ مى رسد، علاوه كه شياطين با هزاران دام ، راه بر كودكان و نوجوانان گرفته تا آنان را در منجلاب فساد و نيستى غوطه ور سازند. از اينرو وظيفه هر مسلمان دلسوزى است كه نهايت تلاش خود را جهت نجات نونهالان و حفظ خانواده ها بنمايد. اين انگيزه وقتى در من شدت پيدا كرد كه به مناسبتى كتاب شريف «وسائل الشيعه» و «مستدرك الوسائل» و ديگر متون روايى را بررسى مى كردم ، در اين بررسى به رواياتى برخوردم كه وظايف پدران را در مقابل فرزندان خود بيان مى كرد، سخت مجذوب اين روايات شدم و تصميم گرفتم با فرصت و دقت بيشترى به جمع آورى آنها بپردازم تا با الهام از روايات ، يك دستورالعمل نسبتا جامعى كه در بردارنده گفتار و سيره عملى پيشوايان معصومعليه‌السلام است براى پدران و مادران در خصوص نحوه تربيت فرزندانشان ارائه نمايم

اينك كه به لطف خداى منان اين خدمت ناچيز به پايان رسيده ، از باب من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق بر خود لازم مى دانم كه از تلاشهاى بى وقفه و خالصانه دانشمندان محقق و بزرگوار آقايان : شيخ مصطفى آخوندى ، كريم جبارى و ابوالفضل طريقه دار، كه در شكل گيرى اين نوشتار متحمل زحمات بسيارى شدند صميمانه تشكر و قدردانى بنمايم

اميد است بزرگان و صاحبنظران ، ما را از نظرات سودمند خويش بهره مند سازند تا به يارى خداوند در چاپهاى بعدى اصلاح و تكميل شود. و من التوفيق و عليه التكلان

قم - حوزه علميه

محمد جواد طبسى

١٥/٣/٧٣

٢٤ / ذى الحجه /١٤١٤

فصل اول : جايگاه فرزند و مسؤ وليت والدين

شايد هنوز هم بسيارى از پدران و مادران آن چنان كه بايد فرزندان خود را نشناخته باشند و به امر پرورش و تربيت آنان توجه كافى نكنند. زيرا اين روشن است كه تا انسان به كنه و حقيقت چيزى پى نبرد و آن را چنان كه هست و بايد نشناسند به ارزش و اهميت آن واقف نمى شود؛ همچنان كه امام علىعليه‌السلام فرمود:

الناس اعداء ما جهلوا(٢) ، زينت بخش زندگى(٤) ياد كرده است

فرزندان ، مونس و اميد والدين هستند، شايد به اين دليل كه حضرت زكريا از خداوند درخواست فرزندى مى كند تا او را از تنهايى بيرون آورد. قرآن مجيد مى فرمايد:( وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ) .(٦)

فرزند بد چيزى است اگر زنده بماند رنجورم مى كند و چون بميرد مرگش ‍ بى تاب و ناتوانم مى سازد، اين سخن كه به گوش امام سجاد رسيد، فرمود: به خدا قسم دروغ گفت ! فرزند، بهترين نعمت است ؛ اگر بماند دعايى است حاضر(٨)

اى ابن عباس ! خانه اى كه در آن كودكى نباشد، خير وبركت ندارد.

٣ - وجود فرزند از توست : در رساله حقوقى كه از امام سجادعليه‌السلام بر جاى مانده چنين آمده است : و اما حق ولدك فان تعلم انه منك و مضاف اليك فى عاجل الدنيا بخيره و شره(١٠)

٥ - جگر گوشه مؤ من : پيامبر فرمود: الولد كبد المؤ من ان مات صار شفيعا و ان مات بعده يستعفر الله له فيغفر له(١٢)

فرزندان خود را ببوسيد، زيرا براى هر بوسه اى كه به فرزندان مى زنيد، يك درجه در بهشت خواهيد داشت كه فاصله هر درجه تا درجه ديگر به اندازه پانصد سال راه است

٧ - اجر معنوى و پاداش اخروى رفع حاجت فرزندان : ابن عمر از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى كند: من سقى ولده شربه ماء فى صغره سقاه الله سبعين شربة من ماء الكوثر يوم القيامه.(١٤)

هر كس فرزند خود را خوشحال كند، خداوند در روز قيامت خوشحالش ‍ مى نمايد.

٩ - نيكى به فرزند نيكى به پدر و مادر است : مردى از انصار به امام صادقعليه‌السلام عرض كرد: من اءبر؟ قال : والديك قال قد مضيا. قال : بر ولدك(١٦) مردى كه نسبت به فرزند خود محبت بسيار دارد مشمول رحمت و عنايت خداوند بزرگ مى باشد.

١١ - نگاه كردن محبت آميز پدر به فرزند : پيامبر فرمود: نظر الوالد الى ولده حبا له عباده(١٨)

اگر پدر نگاهى به فرزند خود بيفكند همانند آن است كه بنده اى آزاد كند عرض شد: اى پيامبر خدا! و اگر سيصد و شصت نگاه كرد؟

پيامبر از سر شگفتى و براى نشان دادن پاداش عظيم مهر و عنايت اين پدر به فرزندش و تقدير از چنين پدرى فرمود: الله اكبر.

خلاصه از مجموع آيات و روايات گذشته استفاده مى شود كه فرزند عطيه و موهبتى الهى است و نعمتى است كه خود منشاء نعمتهاى بى شمار ديگر است ، وجود فرزند در خانه فضاى آن را از خير و بركت و مهر و مودت لبريز مى كند، رابطه معنوى و الهى والدين و فرزندان هر دو را از رحمتهاى واسعه ربوبى بهره مند مى گرداند. داشتن فرزند صالح ، آرزويى است كه حتى پيران كهنسال فاقد فرزند هم آن را در سر مى پرورانند. همچنان كه حضرت ابراهيمعليه‌السلام در سن نود سالگى از خداى متعال طلب فرزند نمود و دعايش به استجابت رسيد. آرى فرزند پاره تن والدين و گلى از گلهاى بهشت است كه در خانه آنها روييده ، مرگ زودرس او شفاعت عندالله است و دوام عمر او و اعمال صالح و استغفار و دعاى او در حق پدر و مادر مايه بخشودگى در درگاه الهى و مفتوح ماندن نامه اعمال نيك و سبب برداشته شدن عذابهاى برزخى از آنها در عالم قبر است با چنين نگرشى به فرزندان چگونه مى توان نسبت به شخصيت و نيازهاى آنها و تربيت و شكوفايى استعدادهايشان غفلت و كوتاهى و سستى و سهل انگارى نمود.

وظايف پدر و مادر نسبت به فرزند روايات گذشته پدران و مادران را بر آن مى دارد كه در باب پرورش فرزند احساس وظيفه كنند، وظيفه اى سنگين و مسؤ وليتى بزرگ كه هرگز نمى توان آن را ناديده گرفت و نسبت به آن كوتاهى نمود.

شايد عده اى از والدين به طور يك طرفه فكر كنند كه تنها آنان به گردن فرزندان حق دارند اما فرزندان نسبت به آنها از هيچ حقى برخوردار نيستند ولى بايد به چنين كسانى گفت حقى كه فرزندان بر آنها دارند، كمتر از حق آنها بر فرزندانشان نيست

در حقيقت اين والدين هستند كه با تربيت صحيح ، شالوده زندگى بچه هايشان را بنا مى نهند و سرنوشت آنان را رقم مى زنند.

شبيه اين سؤ الات در صدر اسلام هم در ذهن برخى از ياران پيامبر بزرگوار اسلام بود. آنان هم نمى انديشيدند كه فرزندانشان به گردن آنان حقى داشته باشند.

«پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در جواب سؤ ال ابورافع كه گفت : مگر فرزندان بر ما حقى دارند همان گونه كه ما بر آنها حق داريم ؟ فرمود: آرى حق فرزند بر پدر آن است كه كتاب خدا را به او ياد دهد...»(٢٠)

عمل كن درباره فرزند خويش چون عمل كسى كه مى داند اگر به فرزند خود احسان كند پاداش داده مى شود و اگر بدرفتارى كرد مؤ اخذه و عقاب مى گردد.

بلكه از دو روايتى كه متقى هندى در كنزالعمال(٢٢)

فصل دوم : دوران تولد و رعايت سنتها

گفتن اذان و اقامه در گوش فرزند

يكى از مستحباتى كه پيامبر و معصومينعليهم‌السلام بدان سفارش ‍ اكيد فرموده اند اين است كه پدر و مادر پس از تولد نوزادشان در گوش ‍ راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند كه اين عمل آثار روحى بسيار مفيدى در وجود نوزاد خواهد داشت

زيرا بدون شك القاء جملات : الله اكبر، اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمد رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از اولين آنات زندگى ، گوش ‍ طفل را با نداى توحيد و رسالت توحيدى آشنا خواهد كرد و صحيفه پاك و نورانى روح كودك اين پيامها را در خود منعكس خواهد كرد. آرى پيامهاى توحيدى همچون آب حيات فطرت الهى او را سيراب كرده و او را براى قرار گرفتن در شاهراه سعادت آماده تر خواهد ساخت و همچنان كه روان شناسى جديد ثابت كرده است روح كودك در شش سال اول زندگى بسيار گيراتر، حساس تر و نقش پذير از دوره هاى ديگر زندگى است و چنان ديده ها و شنيده ها را در خود جذب مى كند كه به سختى مى توان آثار مثبت يا منفى آنها را در بزرگسالى از خويشتن زدود. در حالى كه بر اساس تصورات عاميانه بسيارى از مردم ، كودك در اين سنين هيچ چيزى در نمى يابد.

اذان گفتن دور كردن شيطان از نوزاد است

سكونى از امام صادقعليه‌السلام روايت كرده كه پيامبر فرمود: من ولد له مولود فليؤ ذن فى اذنه اليمنى باذان الصلاه و ليقم فى اذنه اليسرى فانها عصمه من الشيطان الرجيم(٢٤)

يعنى اين عمل (گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد) كودك را از شر شيطان حفظ مى كند و نيز سبب مى شود كه كودك در خواب نترسد.

مصون ماندن از گزند شيطان

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اميرمؤ منانعليه‌السلام چنين سفارش مى فرمايد: يا على اذا ولد لك غلام او جاريه فاذن فى اذنه اليمنى و اقم فى اليسرى فانه لايضره الشيطان ابدا.(٢٦) هر كس كه صاحب فرزندى شود و در گوش راستش اذان و در گوش چپش ‍ اقامه بگويد، هرگز به بيمارى ام الصبيان مبتلا نخواهد شد.

توضيح : بيمارى ام الصبيان «نوعى بيمارى صرع است كه عارض بچه هاى نوزاد مى شود و موجب غش مى گردد.»(٢٨)

پيامبر در گوش حسنينعليه‌السلام اذان گفت و به چنين كارى سفارش ‍ فرمود.

در دعائم الاسلام از علىعليه‌السلام نقل شد(٣٠)

از مادرم شنيدم نجمه مادر حضرت امام رضاعليه‌السلام مى فرمود: هنگامى كه فرزندم على را وضع حمل كردم پدرش امام كاظمعليه‌السلام بر من وارد شد، فرزندم را در حالى كه در پارچه اى سفيد پيچيده شده بود، به دست آن حضرت دادم ، پس در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت : آنگاه قدرى آب فرات طلبيد و كام او را با آب فرات برداشت و به من برگرداند و فرمود: او را بگير كه بقية الله روى زمين است

برداشتن كام نوزاد

(٣٢) كام فرزندان خود را با تربت حسين بن علىعليه‌السلام برداريد كه مايه ايمنى كودك خواهد بود.

ب :با آب فرات : سعدان از اميرمؤ منانعليه‌السلام چنين روايت مى كند: اءما ان اهل الكوفه لو حنكوا اءولادهم بماء الفرات لكانوا لنا شيعه(٣٤) مگر اينكه دوستدار ما اهل بيت باشد.

ج :با خرما اءبو بصير از امام صادقعليه‌السلام از اميرمؤ منانعليه‌السلام چنين نقل مى كند: حنكوا اءولادكم بالتمر، فكذا فعل رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بالحسن والحسين(٣٦)

كام فرزندان خود را با آب فرات و با تربت حسين بن علىعليه‌السلام برداريد و اگر اين دو يافت نشد آنگاه كام آنان را با آب باران برداريد.

.

ختنه كردن پسران

سومين سنتى كه بايد در هفته اول تولد نوزاد پسر بايد رعايت كرد، ختنه كردن اوست كه معصومين بزرگوارعليهم‌السلام سفارش زيادى داشته اند و روز هفتم تولد را بدين منظور معين كرده اند و حكمتهايى هم در روايات براى اين عمل بيان شده است

علىعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنين نقل مى كند: اختتنوا اءولادكم يوم السابع فانه اءطهر و اءسرع نباتا للحم و اءروح للقلب.(٣٨) فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه كنيد و هيچ گاه گرما يا سرما شما را از اين عمل باز ندارد، زيرا ختنه مايه طهارت و پاكى جسم است

پرهيز از مخالفت با سنت پيامبر

عبدالله بن جعفر به امام حسن عسكرىعليه‌السلام نوشت : انه روى عن الصادقين اءن اختنوا اءولادكم يو السابع يطهروا، فان الاءرض تضج الى الله عزوجل من بول الاءغلف و ليس جعلنى الله فداك لحجامى بلدنا حذق بذلك و لايختنونه يوم السابع و عندنا حجاموا اليهود، فهل يجوز لليهود اءن يختنوا اءولاد المسلمين ام لا ان شاءالله ؟ فوقع : السنه يوم السابع فلا تخالفوا السنن ان شاءالله.(٤٠)

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستور فرمود تا سر نوزاد در روز هفتم تولد تراشيده شود.

استحباب سر تراشيدن نوزاد در روز هفتم

على بن جعفر گويد از برادرم - امام موسىعليه‌السلام از نوزادى كه سر او را مى تراشند سؤ ال كردم ، فرمود: اذا مضى سبعه اءيام فليس عليه حلق.(٤٢)

فاطمهعليها‌السلام سر دو فرزند خود - امام حسن و امام حسين - را تراشيد و هم وزن موى آنان نقره صدقه داد.

وليمه يا اطعام مردم

پنجمين مستحبى كه پدر به هنگام تولد نوزاد مى بايست انجام دهد اطعام مومنين و دوستان و آشنايان است كه بدون شك همين عمل زمينه ساز پيوندهاى نيكوى اجتماعى و مقدمه اى است براى پذيرش طفل از سوى جامعه ، علاوه بر اين آثار معنوى پربركتى هم در سلامت روحى و جسمى كودك به دنبال خواهد داشت

سنت و سيره اهل بيت نيز بر همين بوده است ، بلكه امام صادقعليه‌السلام به هنگام ولادت فرزندش امام كاظمعليه‌السلام سه روز اطعام كرد و بر همين اساس مرحوم حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه بابى تحت عنوان باب استحباب اطعام الناس عند ولاده المولود ثلاثه ايام ذكر كرده است

منهال قصاب گويد: خرجت من مكه و انا اريد المدينه فمررت بالاءبواء وقد ولد لابى عبداللهعليه‌السلام موسى فسبقته الى المدينه و دخل بعدى بيوم ، فاءطعم الناس ثلاثا...(٤٤)

روش امام على بن الحسينعليه‌السلام اين بود كه به هنگام ولادت فرزند خود وليمه مى داد.

عقيقه

از سنتهاى خوب محمدىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اين است كه روز هفتم تولد كودك پس از تراشيدن سر او، پدر در راه خدا گوسفندى قربانى كند و بين فقرا و دوستان و همسايه ها تقسيم نمايد؛ اين سنت اسلامى را «عقيقه» گويند.

در اسلام بر عقيقه بسيار تاءكيد شده و استحبابش همچنان تا بلوغ كودك بر عهده پدر و پس از آن بر خود شخص باقى است اين تاءكيد به خاطر حكمتهايى است كه در اين سنت نهفته است و به برخى از آنها اشاره خواهد شد.

١ - بيمه سلامتى :

سمره از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كند كه فرمود: كل غلام رهينه بعقيقته(٤٦)

سلامتى هر نوزادى در گرو عقيقه اوست خواه والدين عهده نوزاد را از عقيقه آزد كنند يا نكنند.

٢ - عقيقه در روز هفتم :

امام صادقعليه‌السلام فرمود: الغلام رهن بسابعه بكبش يسمى فيه يعق عنه(٤٨)

در روز هفتم براى نوزاد گوسفندى (قوچى) ذبح كن

٤ - عقيقه پيامبر از طرف حسنينعليهم‌السلام :

امام صادقعليه‌السلام فرمود: سمى رسول الله حسنا و حسيناعليهم‌السلام يوم سابعهما و شق من اسم الحسن الحسين و عق عنهما شاة شاة...(٥٠)

فاطمه زهراعليها‌السلام در روز هفتم از طرف دو فرزند خود عقيقه كرده و سر آنها را تراشيد.

٦ - عقيقه كردن امام باقرعليه‌السلام براى دو فرزندش :

محمد بن مسلم گويد: ولد لاءبى جعفر غلامان فاءمر زيد بن على اءن يشترى له جزورين للعقيقه(٥٢)

مولاى من امام حسن عسكرىعليه‌السلام دو راءس گوسفند فرستاد و برايم نوشت : بسم الله الرحمن الرحيم اين دو گوسفند را از طرف مولاى خود (يعنى امام زمان) عقيقه كن و از گوشتش بخور كه گوارايت باد و به برادرانت هم اطعام كن پس من چنين كردم

٨- عقيقه پسر و دختر يكى است :

از پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت شده كه فرمود: العقيقه شاة من الغلام و الجاريه سواء(٥٤)

نزد امام صادقعليه‌السلام بودم كه فرستاده عموى آن حضرت عبدالله بن على در رسيد و عرض كرد: عموى شما مى گويد ما به دنبال گوسفند بارى عقيقه گشتيم ولى يافت نشد، نظر شما چيست ؟ آيا پولش را صدقه بدهيم ؟ حضرت فرمود نه (چنين كارى نكنيد) زيرا خداوند اطعام طعام و ريختن خون قربانى را دوست مى دارد.

محمد بن مسلم گويد: ولد لاءبى جعفر غلامان فاءمر زيد بن على اءن يشترى له جزورين للعقيقه و كان زمن غلاء فاشترى له واحده و عسرت عليه الاءخرى فقال لاءبى جعفرعليه‌السلام قد عسرت على الاخرى فاءتصدق بثمنها؛ قال : لا اءطلبها فان الله عزوجل يحب اهراق الدماء و اطعام الطعام(٥٦) مستحب است مقدارى از گوشت عقيقه براى اطعام مؤ منان كنار گذاشته شود و آنان را دعوت كرده و پذيرايى شوند تا هم به بركت حضور مؤ منان در خانه پدر نوزاد و استفاده از غذاى عقيقه بر بركت خانه و اهل آن بيفزايد و هم براى سلامتى فرزند دعا شود و كودك در پرتو دعاى مهمانان از سلامتى روحى و جسمى بيشترى برخوردار گردد.

امام باقر و امام صادقعليهم‌السلام به اين نكته اشاره داشته و فرموده اند: ان الله عزوجل يحب اهراق الدماء و اطعام الطعام(٥٨)

پيامبر روز هفتم نام حسن و حسينعليهم‌السلام را براى آنها انتخاب كرد... و براى هر كدام گوسفندى عقيقه كرده و يك ران عقيقه را براى قابله فرستادند.

١١ - دعاى عقيقه از زبان پيامبر:

امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خدا به هنگام عقيقه اين دعا را مى خواند: بسم الله عقيقه عن الحسن وقال : اللهم عظمهابعظمه ، ولحمها بلحمه و دمها بدمه و شعرها بشعره ، اللهم اجعلها و قاءا لمحمد و آله(٦٠)

يهوديان براى نوزادى كه پسر بود عقيقه مى كردند ولى اگر دختر بود برايش ‍ عقيقه نمى كردند، پيامبر فرمود: براى پسر دو گوسفند عقيقه كنيد و براى دختر يك گوسفند.

عايشه گويد: كانوا فى الجاهليه اذا عقوا خضبوا قطنه بدم العقيقه و اذا حلقوا راس الصبى وضعوها على راسه فقال النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اجعلوا مكان الدم خلوقا.(٦٢)

هيچ نوزادى براى ما متولد نمى شود مگر اينكه نخست او را محمد مى ناميم و پس از هفت روز، اگر خواستيم نامش را تغيير مى دهيم وگرنه همان نام را بر او باقى مى گذاريم

انتخاب نام خوب حق فرزند است :

ابن عباس از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كند كه فرمود: حق الولد على الوالد اءن يحسن اسمه و يحسن اءدبه(٦٤)

پيامبر فرمود: اولين هديه اى كه هر يك از شما به فرزندش مى بخشد نام خوب است پس بهترين نام را براى فرزند خود انتخاب كنيد.

موسى بن بكر از حضرت ابوالحسنعليه‌السلام نقل مى كند: اءول ما يبر الرجل ولده اءن يسميه باسم حسن فليحسن اءحدكم اسم ولده.(٦٦)

روايت شده كه روز قيامت مردى را مى آورند و نامش محمد است از طرف خدا به او خطاب مى شود كه از من شرم نكردى و مرا معصيت كردى در حالى كه همنام حبيب من - رسول الله - بودى و من امروز شرم دارم كه تو را عذاب كنم در حالى كه همنام حبيب من هستى

هر كه نامش محمد است از جاى برخيزد

عطا از امام صادق از پدرانش از ابن عباس نقل كند اذا كان يوم القيامه نادى مناد: اءلا ليقم كل من اسمه محمد فليدخل الجنه لكرامه سميه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (٦٨)

نامهاى خود را نيكو گردانيد، زيرا در روز قيامت با همان نام خطاب مى شويد كه اى فلان فرزند فلان برخيز و به سوى نور خود گام بردار و اى فلان فرزند فلان برخيز كه نورى ندارى

توضيح : البته جاى ترديد نيست كه الفاظ و اسامى هر چند نيكو و پسنديده باشد نمى تواند به تنهايى آدمى را سعادتمند گرداند و مقصود از روايات گذشته اين است كه نامهاى نيكو زمينه روانى و تلقينات روحى و اجتماعى مثبتى فراهم مى كنند كه اگر شخص صاحب نام در افق آن قرار گيرد و به اخلاق والاى پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سيره اهل بيت عصمتعليه‌السلام آراسته گردد، به حقيقت پيوسته و راه بهشت را به روى شخص مى گشايد.

نكته مهمى كه در نامگذارى نهفته است اين است كه نام هر كس و هر معنايى كه بر روى كودك گذاشته شود با ذكر مكرر اين نام در طول زندگى ياد و خاطره و ويژگيهاى آن شخص و آن معنا در ذهن و روان كودك تاءثير مى بخشد و پيوند خاصى بين آن دو ايجاد مى شود كه در سعادت و شقاوت او مؤ ثر مى افتد.

٦ - بهترين نام پسران :

در روايات نامهاى فراوانى براى پسران ذكر گرديده ولى روى چند نام به عنوان بهترين نامها تاءكيد بيشترى رفته است

الف) عبدالله و عبدالرحمن

ابن عمر از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال : اءحب الاءسماء الى الله عبدالله و عبدالرحمن.(٧٠)

يكى از نامهاى بندگى را بر او انتخاب كن پرسيد منظور شما كداميك از نامها است ؟

امام فرمودند: عبدالرحمن

ب - نام محمد

از پيامبر چنين روايت شده است : من ولد له اءربعه اولاد و لم يسم اءحدهم باسمى فقد جفانى.(٧٢)

اى ابوهارون ! چند روزى است كه تو را نديده ام ؟ عرض كردم : پسرى برايم متولد شد. حضرت فرمود: مبارك باشد او را چه نام گذارى ؟ عرض كردم : محمد - حضرت تا نام محمد را شنيد - گونه خود را به زمين برده و مى فرمود: محمد، محمد، محمد و آنقدر خم شد كه نزديك بود گونه اش به زمين سايده شود.

آنگاه فرمود: جانم و فرزندم و همسرم و پدر و مادرم و تمام مردم روى زمين به فداى رسول خدا باد مبادا او را دشنام دهى يا بزنى ، مبادا با او بدى و بدرفتارى كنى

ابو امامه از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كند كه فرمود: من ولد له مولود ذكر فسماه محمدا حبا و تبركا باسمى كان هو و مولوده فى الجنه.(٧٤)

خانه اى كه نام محمد در آن باشد خداوند روزى آن خانه را گسترده گرداند، پس اگر فرزندتان را محمد نام گذاشتيد او را مزنيد و دشنامش مدهيد.

خير و بركت دايمى خانه اى كه نام محمد در آن باشد

امام رضاعليه‌السلام فرمود: البيت الذى فيه محمد يصبح اءهله بخير و يمسون بخير.(٧٦)

اگر نام فرزندتان محمد ناميديد، اكرامش كنيد و در مجالس خود برايش جا باز كرده ، و كار او را زشت و ناپسند مشمريد.

انس بن مالك از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كند كه فرمود: تسمون اءولادكم محمدا ثم تلعنونهم

خجسته باد خانه اى كه محمد در او باشد

ابورافع گويد از پيامبر شنيدم كه مى فرمود: اذا سميتم فلا تقبحوه ولا تجبهوه ولاتضربوه ، بورك لبيت فيه محمد، و مجلس فيه محمد، و رفعه فيها محمدا.(٧٩)

آيا نامش را محمد نگذارده اى ! عرض كردم آرى چنين كردم حضرت فرمود: محمد را مزن و دشنامش مده زيرا تا وقتى كه زنده هستى خداوند او را نور چشم تو قرار داده و پس از مرگت فرزند صالح و جانشين صادقى براى تو خواهد بود.

ابورافع از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كند كه فرمود: اذا سميتم محمدا فلا تضربوه و لاتحرموه.(٨١)

اگر نام فرزند خود را محمد گذاشتيد او را اكرام كرده و در مجالس برايش جا باز كنيد، و كار او را زشت و ناپسند مشمريد. بى ترديد اگر گروهى در حال مشاوره باشند و فردى به نام محمد يا احمد در ميانشان باشد و او را در مشورت خود سهيم گردانند، سبب خير آنان خواهد شد، همچنين هيچ سفره اى نيست كه شخصى به نام احمد يا محمد بر آن حاضر گردد مگر اينكه آن خانه روزانه دوبار تقديس گردد.

ج - نام على و امامان معصومعليهم‌السلام

سليمان جعفرى گويد: سمعت اءبا الحسنعليه‌السلام يقول : لايدخل الفقر بيتا فيه اسم محمد او اءحمد اءو على اءو الحسن اءو الحسين اءو جعفر اءو طالب اءو عبدالله اءو فاطمه من النساء.(٨٣)

هنگاميكه معاويه مروان بن حكم را والى مدينه ساخت و به او دستور داد تا براى جوانان قريش مبلغى مقرر بدارد.

امام سجادعليه‌السلام مى فرمايد: من نيز نزد او رفتم و او از نامم پرسيد: گفتم على بن الحسين گفت نام برادرت چيست ؟ عرض كردم على گفت على و على ! مثل اينكه پدرت قصد دارد نام تمام فرزندانش را على بگذارد، سپس مبلغى برايم مقرر نمود و از نزد او بيرون آمده و به حضور پدرم رسيدم و ماجرا را به ايشان عرض كردم

پدرم فرمود: واى بر فرزند مروان چشم زرد دباغ ! اگر صاحب صد فرزند هم شوم دوست ندارم جز على نامى بر آنها بنهم