حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام0%

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد جواد طبسى
گروه: مشاهدات: 14608
دانلود: 2823

توضیحات:

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 48 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14608 / دانلود: 2823
اندازه اندازه اندازه
حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

روزه هاى تمرينى

معاويه بن وهب مى گويد از امام صادقعليه‌السلام پرسيدم : در چند سالگى فرزندان خود را به روزه وادار كنيم ؟ امام فرمود: ما بينه و بين خمس عشره سنه و اءربع عشره سنه فان هو صام قبل ذلك فدعه ، ولقد صام ابنى فلان قبل ذلك فتركته.(٣٩٨)

آموزش قرآن

قرآن آخرين كتاب آسمانى است كه تمام قوانين هدايت و سعادت انسان ها را در بر دارد. قرآن سفره گسترده و غذاى آسمانى و گنجينه حقايق و اسرار الهى است ، قرآن بهار دلهاى خزان زده و مايه طراوت انديشه هاى افسرده و راكد است قرآن شفاى دلها و ريسمان الهى است و هر كس به آن چنگ زند نجات يابد و هر كس آن را رها كند هلاك گردد.

قرآن هدايتگر جهانيان است و تضمين كننده سعادت پيروان آن ، تلاوت قرآن كليد ارتباط با حق است ، و تدبر در آيات آن سبب بيدارى دلها و شكوفايى مغزهاست

حضرت امام رضاعليه‌السلام مى فرمايد: «قرآن ريسمان محكم خداست ، وسيله اطمينان بخش و راه مستقيم اوست ، راهى است كه به بهشت منتهى مى شود و سبب نجات و رهايى از آتش دوزخ است و قرآن با گذشت زمان كهنه و فرسوده نمى شود و بحث و گفتگو از آن سبب كاستى آن نمى گردد، زيرا كه به زمان معينى اختصاص ندارد...(٤٠٠)

خدا را خدا را درباره قرآن ، مبادا ديگران در فهم قرآن بر شما پيشى بگيرند.

آموزش اين كتاب آسمانى ، از حقوق مسلم فرزندان است كه پدران بايد از عهده آن برآيند، و آنان را با قرآن آشنا سازند بدين معنى كه يا خود بشخصه قرآن را به آنان بياموزند يا براى آنان معلم بگيرند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: حق الولد على والده اءن يحسن اسمه و يعلمه الكتاب(٤٠٢)

به فرزندانتان سوره يس بياموزيد زيرا اين سوره ، گل (باغ) قرآن است

پيامبر فرمود: حق الولد على والده اذا كان انثى يعلمها سوره النور.(٤٠٤)

روزى غالب ، پدر فرزدق شاعر، به همراه فرزندش پس از جنگ جمل در بصره به حضور علىعليه‌السلام رسيد. به حضرت عرض كرد: فرزندم از شعراى مضر است به شعرهايش گوش بفرماييد. علىعليه‌السلام فرمود: به او قرآن تعليم ده اين سخن در روح فرزدق مؤ ثر افتاد و در زمانى - مناسب - ريسمانى يه پاى خود بست و با خود عهد كرد كه تا قرآن را حفظ نكند هرگز آن را باز نكند.

ابن ابى الحديد مى گويد: تا زمانى كه فرزدق قرآن را حفظ نكرده بود پاى خود را باز نكرد.(٤٠٦)

هيچ مردى فرزند خود را قرآن نياموزد مگر اينكه خداوند پدر و مادر كودك را در روز قيامت تاج پادشاهى عطا كند و دو لباس بهشتى به آنان بپوشاند كه هرگز مردم مانند آن را نديده باشند.

ب - لباس بهشتى جايزه تعليم قرآن :

امام صادقعليه‌السلام فرمود: و من علمه القرآن دعى الاءبوان فكسيا حلتين يضى ء من نورهما وجوه اءهل الجنه(٤٠٨)

هر كه فرزند خود را قرآن بياموزد خداوند روز قيامت حلقه افتخارى به گردن او آويزد كه باعث حيرت اولين و آخرين شود.

د - سيماى اخروى آموزش قرآن :

امام صادقعليه‌السلام فرمود: تعلموا القرآن فانه ياءتى يوم القيامه صاحبه فى صوره شاب جميل شاحب اللون فيقول له : اءنا القرآن الذى كنت اءسهرت ليلك و اءظمات هو اجرك و اجففت ريقك و اءسبلت دمعك فاءبشر فيؤ تى بتاج فيوضع على راءسه و يعطى الاءمان بيمينه والخلد فى الجنان بيساره ويكسى حلتين ثم يقال له : اقراء وارق ، فكلما قراء آيه صعد درجه ، و يكسى ابواه حلتين ان كانا مؤ منين ، ثم يقال لهما هذا لما علمتماه القرآن(٤١٠) هر كس به فرزند خود قرآن تعليم دهد... (همان قرآن) نامه عملش را (در روز قيامت) سنگين كند و او را از پل صراط همانند برق جهنده عبور دهد و هيچ گاه از او جدا نگردد تا از طرف خداوند بهترين چيزى كه آرزو مى كرد بر او نازل شود.

٤- تشويق معلم قرآن

محمد بن على بن شهر آشوب روايت مى كند كه : ان عبدالرحمن السلمى علم ولد الحسينعليه‌السلام الحمد فلما قراءها على اءبيه اءعطاه اءلف دينار و الف حله و حشافاه درا، فقيل له فى ذلك فقالعليه‌السلام و اءين يقع هذا من عطائه يعنى تعليمه.(٤١٢)

روايت شده : خداوند تبارك و تعالى وقتى اراده كند كه تمام اهل زمين را بى استثنا (بخاطر گناهشان) عذاب كند. چون به پيرانى نظر افكند كه در حال گام برداشتن و رفتن به سوى مساجدند و نونهالان را ببيند كه مشغول تعليم قرآن هستند بر مردم رحم آورد و عذاب آنان را به تاءخير مى اندازد.

ثواب ده هزار مرتبه حج و عمره

رسول گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: من علم ولده القرآن فكاءنما حج البيت عشره آلاف حجه و اعتمر عشره آلاف عمره واعتق عشره آلاف رقبه من ولد اسماعيل ، و غزا عشره آلاف غزوه واءطعم عشره آلاف مسكين مسلم جائع و كاءنما كسا عشره آلاف عار مسلم و يكتب له بكل حرف عشر حسنات و يمحو الله عنه عشر سيئات و يكون معه فى قبره حتى يبعث

تشويق به قرائت قرآن

الف - تاءديب فرزندان با تلاوت قرآن

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: اءدبوا اءولادكم على ثلاث خصال : حب نبيكم و حب اهل بيته و قراءه القرآن فان حمله القرآن فى ظل الله يوم لاظل الا ظله مع انبياءه و اصفياءه.(٤١٥) و قالصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قولوا لصبيانكم اذا اءرادوا المنام ان يقرؤ ا هذه السوره حتى لايتعرض لهم الجن.(٤١٧)

پدرم كثير الذكر بود... سيره او چنين بود كه هر روز پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب ما را جمع مى كرد، هر كه قرآن ياد داشت او را به خواندن قرآن وا مى داشت و هر كس كه سنش كمتر بود و قرآن نمى خواند دستور مى داد تا ذكر خدا گويد.

د - دستور امام صادق به فرزند خود اسماعيل

حريز درباره امام صادقعليه‌السلام روايت مى كند كه : كان اسماعيل بن اءبى عبداللهعليه‌السلام عنده فقال : يا بنى اقراء المصحف فقال : انى لست على وضوء فقال : لاتمس الكتابه و مس الورق.(٤١٩)

على بن الحسينعليه‌السلام به هنگام قرآن خواندن از خوش صداترين مردم بود؛ به حدى كه اهل خانه صداى او را مى شنيدند.

آثار تلاوت قرآن در خانه

در خانه اى كه قرآن تلاوت شود، آثار نيكويى در آن خانه ظاهر مى گردد و اهل آن خانه غرق در نور مى شوند، پس چه خوب است كه به فرزندانمان بياموزيم تا هر روز در خانه كمى قرآن بخوانند و با صوت زيبا آيات الهى را تلاوت كنند و به آنها انس بگيرند. اينك به برخى از آثار نيكوى تلاوت قرآن اشاره مى كنيم :

الف - ازدياد بركت

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد: اجعلوا لبيوتكم نصيبا من القرآن فان البيت اذا قرء فيه تيسر على اءهله و كثر خيره و كان سكانه فى زياده(٤٢١)

در خانه اى كه قرآن خوانده شود و خدا ياد شود خير وبركتش زياد گردد، فرشتگان در آنجا حضور يابند و شياطين آنجا را ترك گويند و آن خانه براى اهل آسمان چنان بدرخشد كه ستارگان براى اهل زمين نور افشانى مى كنند.

آثار ترك قرائت قرآن در خانه

همچنانكه خواندن قرآن موجب نورانيت و بركت اهل خانه مى شود و آن خانه محل رفت و آمد فرشتگان مى شود، ترك قرائت قرآن نيز آثارى دارد كه به آن اشاره مى كنيم :

الف - كم شدن بركت خانه

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اجعلوا لبيوتكم نصيبا من القرآن فان البيت اذا لم يقرء فيه القران ضيق على اءهله و قل خيره و كان سكانه فى نقصان.(٤٢٣)

در خانه اى قرآن خوانده نشود و خداى متعال ياد نشود خير وبركتش ‍ بكاهد، فرشتگان از آن دورى جويند و محل حضور شياطين گردد.

آشنا سازى با مستحبات

از ديگر وظايف اخلاقى پدران و مادران نسبت به فرزندان خود اين است كه آنان را با مستحبات و كارهايى كه در شريعت واجب نبوده امام اكيدا به آنها سفارش شده است آشنا كنند. بدين صورت كه خود عامل و مبلغ عملى و مروج شايسته اى براى اين سنتهاى نيكو باشند و به زبان و بيان هم فرزندان خويش را به انجام دادن چنين اعمال و سنتهاى پسنديده تشويق كنند. مثلا دست فرزند را گرفته و به مسجد ببرند و در كنار خود بنشانند و آنان را به مسائل نماز جماعت و اهميت حضور در جماعات آشنا سازند. و يا آنان را به نماز اول وقت ، نافله ها، به سحر خيزى و اهميت نماز شب ، ترغيب نمايند.

شايد برخى تصور كنند كه وادار كردن كودكان و نوجوانان به مستحبات ، موجب دلزدگى و خستگى آنان از واجبات مى شود. ليكن اين تصور ناشى از ناآگاهى به رهنمودهاى مربيان و كارشناسان اسلام است ، زيرا تعاليم پيشوايان بزرگ اسلام گزافه نيست ، بلكه برخاسته از آشنايى كامل به خصوصيات انسان و نيز پرتوى از وحى آسمانى است

از رهنمودهاى معصومين در مى يابيم كه آشنايى با احكام و سنتهاى دينى و عمل به مقتضاى آنها دلها را صفا مى بخشد، زنگارها را مى زدايد، روح پاك فرزندان در پرتو ارتباط با پروردگار و در افق كمال لايتناهى پرواز مى كند و فروغ و جلاى ملكوتى مى يابد.

البته همچنان كه قبلا نيز تذكر داديم علاقه مند ساختن فرزندان به واجبات و مستحبات بايد به طور طبيعى و با اصول تربيتى صورت گيرد نه با زور و تحميل و خشونت

١ - حضور در نمازهاى جماعت

على بن ابراهيم در تفسير خود در ذيل آيه : فاصدع بما تؤ مر(٤٢٥)

٢- تشويق به نماز شب

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: رحم الله عبدا قام من الليل فصلى واءيقظ اءهله فصلوا اءلا و ان اءفضل الاءعمال صلاه الرجل بالليل ، والذى نفسى بيده ان الرجل اذا قام من الليل يصلى ، تسبح ثيابه و من حوله.(٤٢٧)

شما را به شب زنده دارى سفارش مى كنم از نيمه شب تا آخر شب و اگر خواب بر شما غلبه كرد در آخر شب بيدار شويد. و هر كس كه با وجود بيمارى از اين كار باز ماند، خداوند او را به دليل عذرى كه دارد معذور و معاف مى دارد.

زيد بن على گويد: كان اءبى على بن الحسينرضي‌الله‌عنه لايفرط فى صلاه خمسين ركعه قلت و كيف صلاه الخمسين ركعه قالصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سبعه عشر ركعه الفرائض و ثمان قبل الظهر و اءربع بعدها و اءربع قبل العصر و اءربع بعد المغرب و ثمان صلاه السحر و ثلاث الوتر و ركعتا الفجر، قالرضي‌الله‌عنه و كان على بن احسينرضي‌الله‌عنه يعلمها اءولاده.(٤٢٩)

آن حضرت نمازهاى نافله اى كه در روز او فوت شده بود، شب هنگام به جا مى آورد و مى فرمود: فرزندانم ! قضاى اين نوافل بر شما واجب نيست ليكم دوست دارم كه اگر خود را به كار خيرى عادت داديد بر آن مداومت كنيد.

دو ركعت نافله عشاء

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: كان اءبى يصلى بعد عشاء الاخره ركعتين و هو جالس يقراء فيهما مائه آيه و كان يقول من صلاهما و قراء ماءئه آيه لم تكتب من الغافلين.(٤٣١)

پس اگر از نماز فارغ شود و به پيامبر آنچنان كه سزاوار است درود بفرستد، خداوند تا هفتاد سال هر گناهى كه دارد مى بخشد و به او ثوابى مى دهد كه قابل شمارش نمى باشد.(٤٣٣)

اى ابا هارون ما به فرزندانمان دستور مى دهيم تا تسبيح فاطمه زهرا را بگويند. همانگونه كه به خواندن نماز فرمانشان مى دهيم پس بر تسبيح فاطمه مداومت كن زيرا هرگز بنده اى كه پيوسته اين تسبيح را بگويد گمراه و سيه رو نمى شود.

احياى شب نيمه شعبان

زيد بن على گويد: كان على بن الحسين يجمعنا جميعا ليله اليصف من شعبان ثم يجزى ء الليل اجزاء ثلاثه فيصلى بنا جزءا ثم يدعو فنؤ من على دعائه ثم يستغفر الله و نستغفره و نساءله الجنه حتى ينفجر الفجر(٤٣٥)

احياى شب عيد فطر

سيد ابن طاووس از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند: «كان على بن الحسينعليه‌السلام يحيى ليله عيد الفطر بصلوه حتى يصبح و يبيت ليله الفطر فى المسجد و يقول يا بنى ماهى بدون ليله يعنى ليله القدر.(٤٣٧)

تشويق به صدقه و انفاق در راه خدا

هارون بن عيسى گويد: «روزى امام صادقعليه‌السلام به فرزند خود محمد فرمود: فرزندم ! چه مقدار از پول خرجى خانه مانده است ؟

گفت : چهل دينار. حضرت فرمود: همه آن را در راه خدا صدقه بده

عرض كردم در اين صورت چيزى براى ما نمى ماند. حضرت فرمود: همه اش را انفاق كن كه خداوند جاى آن را پر خواهد كرد. آيا مى دانى كه براى هر چيزى كليدى هست و كليد روزى صدقه مى باشد. (فرزندم) همه اش را انفاق كن

محمد به دستور پدر عمل كرد و آنچه را كه همراه خود داشت در راه خدا صدقه داد، هنوز ده روز نگذشته بود كه از جايى براى حضرت چهارهزار دينار رسيد.

حضرت فرمود: فرزندم ما چهل دينار براى خدا داديم و او در عوض چهل هزار دينار به ما عطا كرد.(٤٣٩)

بزرگداشت شعاير اسلامى

آشنا ساختن فرزندان با شعاير اسلامى ، آنان را به الگوها و اسوه هاى اسلامى علاقه مند مى سازد و تعليمات دينى و مذهبى را در زندگى و روان آنان زنده مى دارد.

بزرگداشت قيام سالار شهيدان كربلا

از بهترين و عاليترين مصاديق تعظيم شعاير و ياد آورى مظاهر اسلامى ، يادبود حماسه ها و جانبازيهاى سالار شهيدان حضرت حسين بن علىعليه‌السلام و فرزندان و ياران باوفايش در كربلاست از اين رو پدران و مادران متعهد، مسؤ ولند كه هميشه اين خاطره بزرگ را در دل فرزندان خود زنده و جاويد نگهدارند. زيرا بقا و دوام اسلام و عزت مسلمانان به زنده نگهداشتن عاشوراى حسينى است

اين درس را امام صادق و ديگر امامانعليهم‌السلام به ما آموخته اند، كه فرزندان خود را به مجالس حسينى ببريم و آنان را با ياد و نام عبداللهعليه‌السلام و رخدادهاى سرنوشت ساز عاشوراى حسينى آشنا سازيم

مرحوم كلينى به سند خود از ابو داود مسترق از عبدى چنين نقل مى كند: به محضر امام صادق رسيدم حضرت فرمود: به ام فروه(٤٤١)

به ياد مظلوميت على عليه‌السلام و زهرا عليها‌السلام

از جمله دستوراتى كه در زمينه بزرگداشت شعاير اسلامى وجود دارد، تشويق فرزندان به حفظ پرمحتواى حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام است

اين خطبه كه داراى مضامين عالى و معارف بلندى مى باشد، بخشى از حوادث پس از رحلت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بيان مى كند و از مقام ولايت و امامت دفاع مى نمايد، بيان خطبه آن چنان رساست كه خواننده با مطالعه دقيق آن به خوبى مى تواند به مظلوميت علىعليه‌السلام و زهراعليها‌السلام پس از پيامبر پى ببرد.

زينب كبرىعليها‌السلام در هفت سالگى اين خطبه را از حفظ داشت و اهل بيت اين خطبه را از حضرتش روايت مى كردند.(٤٤٣)

ديدم كه بزرگان خاندان ابوطالب اين خطبه را از پدرانشان روايت مى كنند و آن را به فرزندانشان آموزش مى دهند.

تعليم اشعار آموزنده و حماسى

مى دانيم كه از روزگاران قديم شعر و سروده هاى زيباى دينى و مذهبى نقش ‍ مهمى در ابلاغ رسالتهاى الهى داشته اند و همواره جزء برجسته ترين نمونه هاى هنر و ادب به شمار مى روند. به طور كلى استفاده از قالبهاى هنرى و ادبى شرط نفوذ و ماندگارى يك پيام است زيرا محتواى خوب و ارزنده و انسان ساز همچون روحى پاك و زيباست كه مى تواند در تنى پاك و نيرومند و برازنده و برومند قرار گيرد و ارزش و اهميت آن و راه يافتن آن به دلها صد چندان گردد. قدرت هنر و ادبيات در اين است كه مى تواند پيچيده ترين مطالب را به شكل آسانترين مطالب همه كس فهم در آورد و علاوه بر اين صورت زيبايى هم بر حقايق بكشد و اهميت آنها را بيش از پيش مطرح سازد. بنابراين در اهميت آشنا ساختن كودكان و نوجوان با ميراث ادبى و هنرى فرهنگ اسلامى كه هنوز هم با نفاست و عظمت هر چه تمامتر در جهان مى درخشد، جاى ترديد نيست

تعليم اشعار آموزنده ابوطالب

امير مؤ منانعليه‌السلام به پدران توصيه مى كند كه اشعار آموزنده ابوطالب را به فرزندان خود تعليم كنند. كه بدين وسيله هم معارف اسلامى را در قالب شعر و سروده به آنها تلقين كرده باشند و هم اينكه برخى از صحنه هاى پر شكوه تاريخ صدر اسلام و از جمله ياد ابوطالب آن يگانه مدافع راستين پيامبر بزرگوار اسلام را در دلها و ذهنها زنده نگه دارند.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: كان اءميرالمؤ منين يعجبه اءن يروى شعر اءبى طالب و اءن يدون و قال : تعلموه و علموه اءولادكم فانه كان على دين الله و فيه علم كثير.(٤٤٥) خداوند توانا و بى همتا است ، بخشنده اوست و آفرينش و رستاخيز موجودات به دست اوست ، آنچه كه در آسمانهاست همانا براى اوست و هر كه در زير آسمان است همه بنده او است

تعليم اشعار آموزنده عبدى

سفارش ديگرى كه امام صادقعليه‌السلام به ما مى كند آموزش ‍ سروده هاى عبدى است او سفيان بن مصعب عبدى كوفى يكى از شعراى اهل بيت و از ياران امام صادقعليه‌السلام (٤٤٧) تمام سروده هاى عبدى مورد تاءييد امام صادقعليه‌السلام بوده است و آن حضرت گاهى از عبدى مى خواست كه اشعارى براى مجالس عزادارى بسرايد، تا به ياد سالار شهيدان خوانده شود.(٤٤٩)

اى شيعيان ، شعر عبدى را به فرزندانتان ياد دهيد زيرا او بر دين خدا بوده است

نمونه اى از اشعار سفيان عبدى

علامه امينى در كتاب الغدير اشعار زيادى از عبدى نقل كرده كه به يك نمونه اشاره مى كنيم :

احب النبى المصطفى وابن عمه عليا وسبطيه و فاطمه الزهرا هم اءهل بيت اءذهب الرجس عنهم واءطلعهم افق الهدى اءنجما زهرا موالاتهم فرض على على كل مسلم و حبهم اءسنى الذخائر للاخرى و ما انا للصحب الكرام بمبغض فانى اءرى البغضاء فى حقهم كفرا(٤٥١)

آرى براى مؤ منان عيدى است كه از آن چه كه گفتى مهمتر است و آن روزى است كه امير مؤ منان علىعليه‌السلام به پا داشته شد (يعنى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را به خلافت منصوب كرد).

سپس پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ولايت حضرتش را در غدير خم برگردن تمامى مردان و زنان نهاد. عرض كردم : آن چه روزى است ؟... فرمود: روز هيجدهم ماه ذى حجه

سپس فرمود: (عبادت) و كار نيك در آن روز برابر با هشت ماه - عبادت - و عمل صالح است

و سزاوار است كه در اين روز خدا بسيار ياد شود و بر پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درود فرستاده شود ونيز سزاوار است كه مردى در اين روز بر اهل و عيال خود اسباب راحتى و گشادگى فراهم كند.

آرى يادبود مناسبتهاى اسلامى و بويژه عيد فرخنده غدير زنده كردن اسلام و عمل به سفارشهاى اهل بيت اطهار است و چه نيكوست كه در اين روز با تقديم هدايايى كوچك و بزرگ به اعضاى خانواده و بخصوص فرزندان ، آنان را دلشاد كنيم ، در ضمن به آنها توضيح دهيم كه امامت و ولايت چه معنايى دارد و اين يادبودها براى چيست

آمادگى براى روز جمعه

پيشوايان اسلام براى بزرگداشت روز جمعه حساسيت و اهميت خاصى نشان داده اند. و براى آن برنامه هاى ويژه اى معين كرده اند.

توصيه شده كه در اين روز آدابى همچون ؛ خواندن دعاى امام زمانعليه‌السلام ، دعاى ندبه ، دعاى سمات و نماز جمعه به عمل آيد، افراد به نظافت شخصى و استحمام و... بپردازند. و مهمتر از همه تاءكيد شده كه حتما در اين روز فرصتى به آموزشهاى دينى و عقيدتى اختصاص داده شود. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «واى بر مسلمانى كه در هر هفته ، روز جمعه را براى آموختن دستورات الهى خالى نگذارد.(٤٥٣)

براى فرزندان خود گوشت تهيه كنيد و فضيلت روز جمعه را براى آنان بيان نماييد.

امير مؤ منانعليه‌السلام فرمود: اءطرفوا اءهاليكم فى كل ليله جمعه بشى ء من الفاكهه كى يفرحوا بالجمعه(٤٥٥)

فصل هفتم : فرزند و جامعه

برخوردهاى اجتماعى فرزندان

از آنجايى كه فطرت انسانى بر انس و رابطه با يكديگر پايه گذارى شده ، دوست دارد هميشه زندگى جمعى داشته باشد و از انزوا و گوشه گيرى متنفر است

زندگى جمعى ، آداب و شرايطى دارد تا محيط را براى زندگى سالم و تواءم با آرامش آماده كند و زمينه هاى نزاع و دشمنى را از ميان بردارد. از اين رو پيشوايان الهىعليهم‌السلام براى تحكيم روابط بين انسانها و تحقق زندگى مطلوب و متعالى توصيه هايى بيان فرموده اند كه بدون شك به كار بستن اين دستورات الهى سلامت همه جانبه جامعه و روابط نيكوى انسانى را تضمين خواهد كرد كودكان و نوجوانان بخش عظيمى از اجتماع را تشكيل مى دهند شخصيت آنان و نحوه آشنايى شان با آداب و روابط و نوع برخوردهاى اجتماعى در دوران كودكى و نوجوانى شكل مى گيرد. و اين والدين هستند كه با نقش حياتى و تاءثير همه جانبه خود در سرنوشت كودكان مسير زندگى آنها را رقم مى زنند. اگر والدين به كودكان تعليم دهند كه آنان از عزت نفس و كرامت شخصيت برخوردارند و ديگران هم همين طور. بنابراين احترام به شخصيت خود و ديگران جزء خوى و خصلت دائمى كودكان مى گردد و از فخر فروشى بى معنا و تعدى به حقوق ديگران و بدخلقى و خشم بر آنها رويگردان مى شوند و به دهها صفت نيكوى اخلاقى آراسته مى گردند كه زمينه ساز موفقيت و خوشبختى در زندگى اجتماعى و همزيستى تكاملى با ديگر همنوعان است

خلاصه : ارزش ها و ضدارزش هايى كه در جامعه به چشم مى خورد به طور عمده ريشه در رفتار و گفتار والدين از طريق رفتار با فرزندان دارد و نوع تربيتى كه از خانواده به فرزندان الهام و تلقين مى شود و آنها را سمت و سو مى دهد، جامعه حال و آينده را هم شكل و جهت مى دهد و دانه هايى كه درون خانه و خانواده كاشته مى شود در دل اجتماعات انسانى برگ و بار مى دهد.

شناخت شخصيت خود

نخستين درسى كه بايد اوليا به فرزندان خود بياموزند اين است كه آنان را در خودشناسى يارى كنند و به آنها تعليم دهند كه خداوند انسانها را عزيز، باكرامت ، آزاد و با سرشتى پاك و آسمانى آفريده است و دوست ندارد آدمى به دست خويش خوار و ذليل گردد.

انبياء الهى نيز مبعوث شدند تا انسان را براى رسيدن به قله هاى كمال و كرامت هدايت نمايند. از اينرو بر والدين است كه به فرزند خود تبيين كنند كه : تو با اين كرامت انسانى در جامعه زندگى مى كنى و اگر خداى نخواسته روزى اين كرامت را بر باد دهى مردم براى تو هيچ ارزشى قائل نخواهند شد. سپس فرزندان را به آنچه كه شخصيت شان را خوار و بى مقدار مى سازد و به آبرو و حيثيت آنان لطمه مى زند آگاه سازند.

اظهار فقر باعث انحطاط شخصيت است

لقمان حكيم به فرزند خود گفت : يا بنى ذقت الصبر واءكلت لحاء الشجر فلم اءجد شيئا اءمر من الفقر فان بليت به يوما، ولاتظهر الناس عليه فيستهينوك و لاينفعوك بشى ء، ارجع الى الذى ابتلاك به فهو اءقدر على فرجك ، وسله من ذا الذى ساءله فلم يعطه او وثق به فلم ينجه(٤٥٧)

خذيفه بن يمان در حال احتضار فرزند خود را طلبيد، و به او چنين سفارش ‍ كرد: فرزندم ! از آنچه كه در دست مردم است ماءيوس و نااميد باش ، زيرا دارايى و بى نيازى تو در همين است (كه به ثروت ديگران چشم اندوزى)، مبادا نيازهايت را از مردم مطالبه كنى چرا كه فقر واقعى چيزى جز اين نيست

عزت مؤ من در بى نيازى او از مردم است

علىعليه‌السلام به فرزند خود امام حسينعليه‌السلام مى فرمايد: اءى بنى عز المؤ من غناه عن الناس.(٤٥٩)

فرزندم ! مبادا خودت را خوار و بى مقدار كنى كه رسوا خواهى شد.

اگر عزت دنيا را مى خواهى

از امام صادقعليه‌السلام روايت شده كه لقمان به فرزند خود مى گفت : فان اردت اءن تجمع عز الدنيا فاقطع طمعك مما فى اءيدى الناس ، فانما بلغ الاءنبياء و الصديقون ما بلغوا بقطع طمعهم.(٤٦١)

فرزندم ! قبل از آنكه با مردم سخن آغاز كنى ، تو خود در سلام كردن و مصافحه نمودن پيشقدم شو.

زبان سرخ سر سبز مى دهد بر باد

همچنين لقمان به فرزند خود فرمود: يا بنى من لايكلف لسانه يندم.(٤٦٣)

با مردم به نيكويى سخن بگوييد همان گونه خداوند شما را بدان امر كرده است

علىعليه‌السلام به فرزند خود امام حسينعليه‌السلام مى فرمايد: و اءعلم اءى بنى انه من لانت كلمته وجبت محبته.(٤٦٥ )

فرزندم ! مبادا بى قرار و بد اخلاق و كم حوصله باشى ، زيرا با داشتن اين خصلتها هيچ دوستى برايت باقى نمى ماند، نفس خود را وادار تا در امور صبر و حوصله داشته باشد، همچنين در رفع مشكلات برادرانت صبر و تحمل به خرج بده و با تمام مردم اخلاقى نيك داشته باش

فرزندم ! اگر هم نتوانى با خويشاوندانت پيوند داشته باشى و بر برادرانت لطف و احسان كنى ، اما هرگز خوش خلقى و گشاده رويى را از كف منه ، زيرا هر كسى اخلاق خود را نيكو گرداند خوبان او را دوست خواهند داشت و بدكاران از او دورى خواهند گزيد.

بد اخلاقى موجب پراكنده شدن دوستان

علىعليه‌السلام به فرزند خود محمد حنفيه فرمود: اياك والعجب و سوء الخلق و قله الصبر فانه لايستقم لك على هذه الخصال الثلاث صاحب ولايزال لك عليها من الناس مجانب.(٤٦٧)

بى ترديد اگر با لطف و مهربانى چيزى را از برادرت دريغ دارى ، بهتر از آن است كه با روى ترش چيزى به او بدهى

فخر نفروش و تكبر نكن

علىعليه‌السلام به فرزند خود امام حسين فرمود: من تكبر عن الناس ‍ ذل.(٤٦٩ )

فرزندم ! مبادا جدال كنى ، زيرا هيچ سودى به حال تو ندارد، علاوه بر اين كه موجب دشمنى بين برادران هم خواهد شد.

پرهيز از استهزا و تحقير ديگران

علىعليه‌السلام به فرزند امام حسن مجتبى مى فرمايد: يا بنى لاتستخفن برجل تراه اءبدا، ان كان اكبر منك فعد اءنه اءبوك و ان كان منك فهو اءخوك ، و ان كان اءصغر منك فاحسب انه ابنك(٤٧١)

خداوند سه چيز را در سه چيز پنهان كرده است : ١ - رضاى خود را در طاعتش پنهان ساخته پس هيچ طاعتى را حقير و كوچك مشمار شايد كه رضاى خدا در همان باشد. ٢ - خشم خود را در نافرمانى اش پنهان كرده پس ‍ هيچ معصيتى را كوچك مشمار كه شايد خشم خدا در همان باشد. ٣ - اولياى خودش را در ميان بندگانش پنهان كرده پس هيچ كسى را تحقير مكن كه شايد او ولى خدا باشد.

شخص مبتلا و مريض را مسخره نكن

لقمان حكيم به فرزند خود فرمود: يا بنى لاتشمت بالموت و لاتسخر بالمبتلى و لاتمنع بالمعروف(٤٧٣)

يكى از ياران امام صادقعليه‌السلام نزد آن حضرت آمد و سلام كرد و به اسماعيل فرزند امام نيز كه آنجا بود سلام كرد و نشست اندكى بعد امام آنجا را ترك گفت و آن مرد نيز با او همراه شد. زمانى كه امام به در خانه خويش ‍ رسيد، از آن مرد جدا شد اسماعيل به حضرت گفت پدر جان آيا نمى خواستى او را براى ورود به خانه تعارف كنى ؟ امام فرمود: آمادگى پذيرايى او را نداشتم اسماعيل گفت : او كه داخل خانه نمى آمد. امام فرمود: فرزندم ، من دوست نمى دارم كه خداوند بر من عيب و خللى بنويسد.

گذشت داشته باش

علىعليه‌السلام به فرزند خود امام حسن فرمود: واقبل عذر من اعتذر اليك واقبل العفو من الناس.(٤٧٥)

پدرم دست مرا گرفت و فرمود: فرزندم ! پدر من امام باقر روزى دست مرا گرفت همانگونه كه من دست تو را گرفته ام و به من فرمود: پدرم على بن الحسينعليه‌السلام دست مرا گرفت و فرمود:... اگر شخصى كه در طرف راستت نشسته بود و به تو دشنام داد و سپس به سمت چپ تو رفت و پوزش خواست ، عذر او را بپذير.

حفظ اسرار ديگران

از ديگر مسائل مهمى كه فرزند بايد در روابط اجتماعى خود با ديگران رعايت كند مساءله حفظ اسرار برادران و دوستان خود مى باشد كه بى احترامى و بى وفايى به دوستان و سبب ضعف روابط دوستانه و بلكه مايه سلب آبرو و حيثيت خويشتن است

علىعليه‌السلام به امام حسن فرمود: ولاتذع سره و ان اءذاع سرك.(٤٧٧)

هر كس پرده (آبرو و شخصيت) ديگرى را پاره كند، عيبهاى خانواده خودش هويدا گردد.

پرهيز از ظلم به ديگران

ظلم و ستم از گناهان كبيره است ظلم به ديگران موجب سلب آرامش و امنيت جامعه مى شود و حد و مرزهاى روابط و حقوق اجتماعى افراد را به هم مى ريزد و منشاء نابسامانيهاى عظيمى مى گردد.

كودكان بايد در خانواده و از رفتارهاى والدين ياد بگيرند كه به حقوق ديگران و شخصيت آنها و مال و ثروت و متعلقات آنها احترام بگذارند. و حق هيچ كسى را ضايع نكنند، اگر چه بسيار ناتوان باشد وتوان و زبان دفاع از حق خويش را نداشته باشد. مخصوصا در دوره كودكى و نوجوانى از هر گونه آزار و اذيت ديگران بپرهيزند و ناخشنودى و رنج ديدن ديگران را رنج و ناراحتى خود و ناخشنودى حق تعالى بدانند.

ابوحمزه ثمالى از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند: لما حضرت على بن الحسين الوفاه ضمنى الى صدره ثم قال : يا بنى اوصيك بما اءوصانى به اءبى حين حضرته الوفاه ، و بما ذكر ان اءباه اءوصاه به فقال يا بنى : اياك و ظلم من لايجد عليك ناصرا الا الله.(٤٧٩)

فرزندم ! فقر و بيچارگى بهتر از آن است كه نسبت به ديگران طغيانگرى و تعدى كنى

لقمان به فرزند خود فرمود: يا بنى لاترث لمن ظلمته و لكن ارث لسوء ما جنيته على نفسك و اذا دعتك القدره الى ظلم الناس فاذكر قدره الله عليك.(٤٨١)

فرزندم ! بدترين توشه براى آخرت دشمنى با بندگان خداست

لقمان حكيم به فرزند خود مى گويد: يا بنى لاتكالب الناس فيمقتوك و لا تكن مهينا فيذلوك و لا تكن حلوا فاكلوك و لا مرا فيلفظوك.(٤٨٣)

فرزندم ! در پى انتقامجويى از برادرت مباش گرچه به دهانت خاك بپاشد.

علىعليه‌السلام به فرزند خود امام حسنعليه‌السلام مى فرمايد: واءطع اءخاك و ان عصاك وصله و ان جفاك.(٤٨٥)

چون برادرت از تو ببرد خود را وادار به پيوند با او كن ، و چون ازتو روى گرداند به لطف و مهربانى و درخواست ارتباط و دوستى با او روى آور. و هنگامى كه خست و بخل نشان دهد تو بخشش و احسان كن و چون دورى كند تو نزديك كن و چون نسبت به تو درشتى ورزد تو نرمش كن ، و چون نسبت به تو خطايى مرتكب شود، از او عذر خواهى كن ، به صورتى كه گويا تو بنده او هستى و او ولى نعمت تو است ، و مبادا اين خوشرفتارى را نا به جا به كارگيرى و با كسى كه اهل آن نيست چنين رفتار كنى