• شروع
  • قبلی
  • 27 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13216 / دانلود: 2376
اندازه اندازه اندازه
جوان از نظر عقل و احساسات

جوان از نظر عقل و احساسات جلد 2

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

بنابراين وقتى دموستن گفت : «كسى كه شغلى پست و دون دارد، غير ممكن است بتواند روحى عالى و نجيب داشته باشد.» كلماتى فقط به خاطر خوش آيند شنوندگان خويش نگفت ، بلكه وى در مورد چگونگى اين كه محيط كار هر فرد، اخلاق او را طرح ريزى مى كند، سخن گفت زيرا هر كجا كه خزانه پول شماست قلب شما هم همان جا خواهد بود و همان جا فكر شما، فعاليت شما و اراده شما هم خواهد بود. آن جا كه فعاليت و كار افراد باعث خودبينى مى گردد طبعا افراد نمى توانند با سايرين همدردى كنند و اگر در علم روانشناسى قوانين عمومى وجود داشته باشد، اين يكى از آن قوانين است .»(٤٦٠)

در موضوع كار و كوشش و به دست آوردن مال ، نكته جالبى در روايات اسلامى خاطر نشان شده كه امروز نيز مورد توجه دانشمندان بشر است و آن اين كه اگر انگيزه كار و به دست آوردن مال ، تاءمين معاش خود و خانواده و بستگان يا بالا بردن سطح زندگى عائله خويش و دیگران باشد، آن كار مقدس و آن مال ممدوح و صاحبش مورد تكريم و احترام است ، ولى اگر مقصود از كار و كوشش ، ثروت اندوزى و جمع مال براى فخر فروشى و تفوق جويى باشد، نه تنها چنين كار و مالى شريف و مقدس نيست ، بلكه صاحبش نيز از صراط فضيلت و اخلاق منحرف شده و پيرو حرص و افكار شيطانى خود شده است

كانصلى‌الله‌عليه‌وآله جالسا مع اصحابه ذات يوم فنظر الى شاب ذى جلد و قوه و قد بكر يسعى فقالوا ويح هذا لو كان شبابه و جلده فى سبيل الله فقالصلى‌الله‌عليه‌وآله : لا تقولوا هذا فانه ان كان يسعى على نفسه ليكفها عن المسئله و يغنيها عن الناس فهو فى سبيل الله و ان كان يسعى على ابوين ضعيفين او ذريه ضعافا ليغنيهم و يكفيهم فهو فى سبيل الله و ان كان يسعى تفاخرا و تكاثرا فهو فى سبيل الشيطان.(٤٦٢)

مردى با نگرانى به امام صادقعليه‌السلام عرض كرد: به خدا قسم ما سخت گرفتار دنيا طلبى شده ايم و دوست داريم كه بر مال و ذخاير آن دست يابيم وضع ما چگونه خواهد بود؟

حضرت از او سؤ ال كرد:

- دوست دارى با مال دنيا چه كنى و درآمدت را در چه راهى صرف نمايى ؟

جواب داد: ١ - قسمتى را در بهبود زندگى خود و عائله ام صرف نمايم ٢ - صله رحم كنم و به بستگان تهى دستم كمك نمايم ٣ - در راه خدا به فقرا و مستمندان بدهم ٤ - به سفر عبادت حج و عمره بروم

حضرت فرمود: نگران نباش ، كار تو دنياطلبى مذموم نيست ، بلكه اين كار خود آخرت طلبى است

عن عمرو بن جميع قال سمعت ابا عبدالله يقول : لا خير فيمن لا يحب جمع المال من حلال يكف به وجهه و يقضى به دينه و يصل به رحمه.(٤٦٤)

«نظام سرمايه دارى ، مخصوصا در عصر حاضر، گرفتارى ها و ناروايى هاى عظيمى به بار آورده است اكثر فجايع جهانى كنونى ، تنگدستى مبرم ، بيكارى پردامنه ، خودكشى روز افزون ، طلاق فراوان ، تن فروشى دريغ آور، بهره كشى بهيمى و حتى مستعمره طلبى و جنگ هاى جهانى از عوارض دوره سرمايه دارى است

در عصر ما سرمايه دارى با مخاطرات مهلكى ، كه مهم ترين آن ها وسعت يافتن فواصل طبقه هاى اجتماعى و در گرفتن بحران سوداگرى يا بحران اقتصادى هستند، مواجه شده است .»(٤٦٦)

در پيكر اجتماع نيز كلمه عضو به گروه هاى مختلف صنفى و كلمه انسان به تمام افراد جامعه ، كه به منزله واحد سلولى بدن اجتماع اند اطلاق مى شود و همه داراى احترام و حقوق اجتماعى هستند. ولى ساختمان طبيعى و خصايص موروثى و صفات شخصيت تمام افراد با يكديگر متساوى نيست ، بلكه از جهات متعدد با هم تفاوت دارند.

عن ابى عبداللهعليه‌السلام : الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه.(٤٦٨)

در جامعه گروههاى عضوى وقتى مفيدند كه با گروه هاى عضوى ديگر، براى ايجاد يك اجتماع موزون همكارى كنند. هرگاه عضوى كه با غرور و خودبينى رشد كند، در زندگى اجتماعى همان عملى را دارد كه سرطان در بدن انجام مى دهد.

افراد گروه هاى پيكرى و عضوى فقط از اين نظر مساوى اند كه همگى موجودات انسانى اند، ولى از نظر امكانات ارثى و عادات و سن و جنس و ارزش فيزيولوژيكى و اخلاقى و فكرى متفاوت اند. مع هذا، اختلاف ظرفيت فردى و اعمال اجتماعى ، دليلى بر تفاوت شرافت نيست معده و مخرج نيز براى بدن همچون مغز و چشم ها ضرورى اند همه اعضا به قلب بستگى دارند و قلب نيز به همه آنها وابسته است كارگر در خدمت كارفرما و كارفرما در خدمت كارگران است در يك اجتماع پيكرى ، كارهاى حقير شرافت كمترى از كارهاى خطير ندارند. در موفقيت يك پرواز، مهندس و مكانيسين نيز همچون خلبان سهم دارند.»(٤٧٠)

علىعليه‌السلام فرموده : مردم همواره در خير و خوبى به سر مى برند. تا موقعى كه با يكديگر متفاوت اند و اگر يكسان گشتند، هلاك خواهند شد.

دكتر كارل مى گويد:

«اگر اجتماع به شخصيت افراد توجه كند، ناگزير به عدم تساوى آنان قائل مى شود. هر كس بايد موافق خصايص فردى خود مورد استفاده قرار گيرد، زيرا خوشبختى وى ، با توافق صحيح با نوع كارش بستگى دارد. ما با تلاش در يكنواخت و يكسان كردن افراد، اين اختصاصات را كه بسيار مفيد بوده اند، پايمال كرده ايم در اجتماع امروز، مشاغل و وظايف بسيار متنوعى مى توان يافت بنابراين ، بايستى افراد انسانى را به جاى يكنواخت كردنشان متفاوت دانست و اين اختلاف را با تعليم و تربيت و عادات زندگى آنان محسوس تر ساخت .»(٤٧٢)

«براى آن كه جوانان بتوانند مشاغلى اختيار كنند كه با استعدادهاى واقعى ايشان توافق داشته باشد، بايد آنان را به سمت شغل معينى توجه داد. اين موضوع ، به خصوص براى كسانى مفيد است كه مى خواهند هر چه زودتر شغل اختيار نمايند. نتيجه اين توجه دادن ها، بخصوص در مورد مشاغل دستى خيلى واضح است ، زيرا تست هاى محرك ، كه در مواردى بسيار استادانه و بديع اند، نقش ‍ مهمى بر عهده دارند. اما در موارد ممتاز، آن تست ها كافى نيستند، زيرا تشخيص استعداد، كه به اين ترتيب به عمل مى آيد، قطعيتى به دست نمى دهد، بلكه احتمالى را معين مى نمايد. بنابراين ، براى توجه دادن جوانان به سوى مشاغل ، مسائل ديگرى را نيز بايد دخالت داد، از قبيل امتحان طبى و نتايج تحصيلى آرزوهاى خانواده و خود جوان ضمنا ذوق شاگردان را نبايد با استعداد ايشان اشتباه نمود، زيرا در بسيارى از موارد، انسان ابتدا شغلى را دوست دارد، ولى استعدادش در آن زمينه متوسط است راهنماهاى استعداد، كه از طرف آمريكايى ها درست شده است ، در اين مقام ، صميميت آميخته با شهامت خاصى به كار مى برند. مثلا به پسر يك نفر بانكدار يا ماءمور عالى رتبه دولت ، كه كم استعداد است ، اما در امور دستى موفقيتى حاصل مى كند، نصيحت مى نمايند كه شغل آشپزى يا باغبانى اختيار نمايد، ولى راهنمايان اين موضوع را نيز خاطرنشان مى كنند كه خانواده ها به هيچ وجه از اين مسئله خوش وقت و با آن مساعد نيستند.»(٤٧٤)

قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله : اعملوا فكل ميسر لما خلق له.(٤٧٦)

«پيش از انتخاب شغل ، بايد شوق خود را در نظر گرفت ، زيرا شغلى كه مورد علاقه نباشد، خوب انجام نمى گيرد و موفقيت و سعادت نمى آورد. كسى كه كار خود را دوست دارد، به آسانى در اين كار پيش مى رود و چون طبعا راضى و خوش خو مى شود، با زيردستان و بالادستان به خوشى مى سازد و دشوارى هاى كار را، هر چه باشد، به نيروى عشق و علاقه از ميان برمى دارد.»(٤٧٨)

«كسى كه به آزادى و به تشخيص عقلانى ، كارى را مطابق استعداد و ذوق خود نمى بيند، و آن را رها مى كند، وجودى است بالغ كه به رشد فكرى رسيده و قوه تميز يافته ، لكن آن كه در نتيجه شكست و از ناچارى دست از كارى مى كشد و توجهى به واقع ندارد، از رشد فكرى محروم است .»(٤٨٠)

گرچه مسئله صلاحيت و شايستگى براى قبول مسئوليت در گذشته و حال پيوسته مورد توجه عقلاى بشر بوده و هست ، ولى در جهان كنونى علم و صنعت ، اين اصل با اهميت بيشترى تلقى شده و براى حسن انجام كارهاى پيچيده و مشكل دنياى ماشين ، يكى از شرايط پيروزى و موفقيت به حساب آمده است

در روزگار گذشته ، كه اقتصاد بشر بر اساس كشاورزى بود، تشخيص استعدادهاى طبيعى جوانان براى انتخاب شغل و اشتغال به كار ضرورت قطعى نداشت ، زيرا در آن دوره ، به استثناى بعضى از كارها كه به استعداد طبيعى و شايستگى فطرى نياز داشت ، بيشتر كارها به قدرى ساده و سطحى بود كه اغلب جوانان ، با اختلاف درجات هوش و استعداد، در هر كارى كه وارد مى شدند، به آسانى آن را فرا مى گرفتند و به خوبى از عهده انجامش برمى آمدند. ولى در دنياى كنونى ، كه اقتصاد جهانى بر پايه تكنيك و ماشين قرار گرفته است ، در دنيايى كه بشر با قدرت عقل و هوش و در پرتو علم و محاسبه ، صدها پديده صنعتى بوجود آورده و هر پديده اى موضوع كار و مجراى درآمد هزاران مردم جهان شده است ، مسئله تشخيص استعداد طبيعى و لياقت فطرى جوانان در انتخاب شغل نقش بسيار مؤ ثرى دارد.

جوانى كه مى خواهد در دنياى صنعت جايى براى خود باز كند و خويشتن را با زندگى ماشينى تطبيق دهد، قبلا بايد بداند كه در چه رشته اى لياقت دارد و از عهده چه كارى برمى آيد، سپس در حدودى كه مى خواهد، در آن كار پيشرفت كند و معلومات لازم را فرا بگيرد تا بتواند شغل مناسبى به دست آورد و به آبرومندى زندگى كند.

ناگفته نماند كه تنها كسب معلومات در رشته مورد نظر و تحصيل تخصص براى نيل به زندگى موفقيت آميز و با شرافت كافى نيست ، بلكه علاوه بر آن ، شايستگى اخلاقى و حسن سازش اجتماعى لازم است

عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : كل ذى صناعة مضطر الى ثلاث خلال يجتلب بها الكسب و هو ان يكون حاذقا بعلم مؤ ديا لامانة فيه مستميلا لمن استعمله امام صادقعليه‌السلام فرموده است : هر صاحب حرفه و صنعتى ناچار بايد داراى سه خصلت باشد تا بتواند به وسيله آن تحصيل درآمد كند. اول آن كه در رشته علمى خويش مهارت داشته باشد. ديگر آن كه با درستكارى و امانت رفتار كند. سوم آن كه با كارفرمايان حسن برخورد داشته باشد و نسبت به آنان ابراز تمايل نمايد.

در دنياى كشاورزى ديروز، جوانان خيلى زود به استقلال اقتصادى مى رسيدند و به آسانى داراى شغل و درآمد مى شدند، زيرا طبق آداب و رسوم زمان ، فرزندان از دوران قبل از بلوغ با پدر به مزرعه مى رفتند و او را در كارهاى فلاحتى كمك مى نمودند و در ضمن ، خود نيز به فنون ساده كشاورزى ، كه معمول آن روز بود، آشنا مى شدند و براى فرا گرفتن تعليمات لازم كشاورزى ، دينارى صرف آنان نمى شد.

«مرد در مزرعه از حيث عقل و جسم زودتر پخته و بالغ مى گرديد و وظايف حيات را در بيست سالگى مانند مردان چهل ساله به خوبى درك مى كرد. احتياج او تنها به گاوآهن و بازوى قوى و مراقبت اوضاع جوى بود.»(٤٨٣)

بعضى از كارهاست كه انجام آن ، احتياج به تحصيلات عالى و معلومات زياد دارد. پاره اى از كارها با فرا گرفتن تحصيلات متوسط انجام پذير است قسمتى از مشاغل و كارهاى دستى است كه تحصيلات علمى و درسى لازم ندارد و فرا گرفتن آن با تمرين هاى عملى ميسر است البته تمام اين مشاغل از نظر ارزش علمى و وزن اجتماعى و درآمد مالى يكسان نيستند، ولى همه آنها در اداره اجتماع نقش مؤ ثرى دارند و هر يك بايد در جاى خود محترم باشد.

اگر جوانان كم استعداد درباره خود واقع بين باشند و با فرا گرفتن يكى از شغل هاى متوسط يا كارهاى دستى ، كه مناسب استعدادشان باشد، خدمت اجتماعى خويش را آغاز نمايند و آن كار را به خوبى انجام دهند، مى توانند به شايستگى جاى خود را در جامعه باز كنند و به استقلال اقتصادى نايل آيند.

«بى ترديد و تاءمل ، به شغلى بپردازيد كه در خور توانايى و استعداد شماست ، زيرا اگر در جهان كار پستى باشد، آن است كه صاحب كار از عهده برنيايد، و گرنه هر عملى كه با مهارت و كمال انجام شود، موجب افتخار و سربلندى است .»(٤٨٥)

بعضى از جوانان در جامعه ما چنان دچار خودپرستى و اشتباه شده اند كه حاضر نيستند به طور موقت كار خريد لوازم خانه خود را به عهده بگيرند و از پولى كه پدر، با زحمت كار تحصيل كرده ، نان و غذا تهيه كنند و به منزل بياورند، چه رسد به اين كه شغل هاى متوسط و كارهاى دستى را به طور دائم بپذيرند و آن را مجراى معيشت و زندگى خود قرار دهند.

اگر بخواهيم جوانان به كارهاى متوسطى كه در خور استعداد و لياقت آنهاست ، علاقه مند شوند و در قبول و انجام آن كارها، احساس ‍ پستى و حقارت ننمايند، بايد كليه طبقات مردم ، عموما، و صاحبان قدرت و مقام ، خصوصا، همه آن شغل ها را محترم شمارند و هر فردى كه عهده دار كار مفيدى است ، قولا و عملا مورد احترام و تكريم قرار گيرد و بايد جوانان بفهمند كه كار مفيد و مورد احتياج اجتماع ، هر چه باشد، اگر به خوبى و درستى انجام پذيرد، براى جوان مايه ننگ و حقارت نيست ، بلكه ننگ و پستى براى جوان اين است كه بيكار و سربار جامعه باشد، يا آن كه كارى را به خيانت و نادرستى انجام دهد.

اولياى گرامى اسلام ، علاوه بر آن كه خود شخصا در كار كشاورزى و درخت كارى مانند ساير كارگران كار مى كردند و با دست خود بيل مى زدند، در بعضى از مواقع با داشتن نوكر و خدمتگزار و دوستان بسيار صميمى ، لوازم خانه خود را شخصا خريدارى مى كردند و در مقابل چشم مردم روى دست مى گرفتند و به منزل مى بردند تا به پيروان آن روز و امروز خود بفهمانند كه از انجام كارهاى مفيد، خواه بزرگ باشد يا كوچك ، ابا نكنند و از نگاه مردم احساس انفعال ننمايند.

كان سيد المرسلين يشترى الشى ء فيحمله الى بيته بنفسه ، فيقول له صاحبه اعطنى احمله ، فيقول : صاحب المتاع احق بحمله(٤٨٧)

راوى حديث مى گويد: علىعليه‌السلام را ديدم كه يك درهم خرما خريدارى كرد و خود شخصا آن را مى برد. بعضى روى ارادت به رئيس مملكت گفتند: اجازه دهيد آن را براى شما بياوريم در جواب فرمود: كسى كه عائله دارد، به حمل متاع خود شايسته است

ناگفته نماند كه مشكل جوانان در انتخاب كار و اشتغال به شغل ، تنها تشخيص استعداد طبيعى و تحصيل مبانى علمى و آموختن فنون عملى نيست ، بلكه پس از فراغت از تحصيل و فرا گرفتن تجربيات لازم ، ممكن است در راه اشتغال به كار يا ادامه كار با موانع تازه اى مواجه شوند و مشكلات جديدى سد راه پيشرفت و موفقيتشان گردد.

مثلا موقعى كه جوانان براى انجام يكى از كارهاى اجتماعى آماده مى شوند و از هر جهت به شرايط لازم آن مجهز مى گردند و قدم در جامعه مى گذارند، اغلب مشاهده مى كنند براى اشتغال به كارى كه مربوط به رشته آنهاست ، جاى خالى وجود ندارد و دیگران قبلا آن را اشغال كرده اند. از اين وضع سخت ناراحت و متاءثر مى شوند. گاهى برافروخته و خشمگين مى گردند. مدتى بايد مجاهده كنند و رفت و آمد نمايند تا مگر اين مشكل حل شود و به كار مورد نظرشان دست يابند. اين مطلب در جهان غرب نيز يكى از مشكلات نسل جوان امروز است

موريس دبس مى گويد:

«جوانانى كه شغلى آموخته اند و يا پس از سالها كوشش و مطالعه و زحمت وارد در كارى مى شوند، به محض ورود در زندگانى فعال ، نسل ماقبل خود را ملاقات مى كنند كه همه جاها را اشغال كرده و به درخواست هاى مشروع ايشان جواب مساعد نمى دهند. از اين جا يك مخالفت غيرقابل اجتناب مابين جوانان و پيران ايجاد مى شود كه در تمام دوره اوليه كمال باقى و پايدار مى ماند.»(٤٨٩)

پديده صنايع خودكار

پديده صنايع خودكار، راه هاى بهتر و سريع ترى را در توليد محصول نشان داد و مورد قبول صاحبان موسسات بزرگ صنعتى واقع شد و با به كار افتادن ماشين آلات و ابزارهاى مدرن و دگرگون شدن طرز توليد كالا، عده زيادى از متخصصين تحصيل كرده و كارگران تجربه ديده بيكار شدند. اين خود فصل نوينى را در زندگى كشورهاى صنعتى گشود و مشكل تازه اى را به نام بيكارى تكنولوژى به وجود آورد و با توسعه صنايع خودكار اين مشكل در سراسر جهان پيوسته گسترش مى يابد.

«معمولا ترقيات فنى موجب مى گردد كه نسبت استفاده از كار در هر واحد از توليد، تقليل يابد. با اين وضع بايد ديد پس از حصول تغيير و ترقى فنى و پيدايش كارگران زايد، صنايع ديگر چه حد از كارگران مزبور را جذب مى نمايد و اشتغال مجدد چه وقت و در چه محلى صورت مى گيرد.

به اين نتيجه رسيده اند كه بررسى هايى از اين قبيل را از طريق روش استقرايى نمى توان به نتيجه رساند. زيرا نتايج حاصله از آن به دوران انجام تحقيقات محدود مانده و به ساير ادوار با خصوصيات ديگر قابل اعمال نيست نظر به اين نقص ، براى تحقيق از روش هاى مختلف استفاده كرده اند.

يكى از موسسات كه نسبت به تاءثيرات تكنولوژى در امر اشتغال مطالعاتى به عمل آورده ، نتيجه بررسى هاى خود را در صنعتى كه مورد مطالعه قرار گرفته است ، به اين شرح اعلام نموده است

در زمان بررسى ، ٤٥ از كارگرانى كه به بيكارى تكنولوژى گرفتار شده بودند، مشاغل جديد و ثابت پيدا كرده و بقيه هنوز بيكار بوده اند.»(٤٩١)

رسول اكرم فرموده است : خواستن رزق مباح و گذران كردن از درآمد حلال وظيفه واجب هر مرد و زن مسلمان است

عن العسكرىعليه‌السلام قال : لا يشغلك رزق مضمون عن عمل مفروض.(٤٩٣)

امام صادقعليه‌السلام به هشام فرمود: اگر روزى را ببينى كه سربازان در ميدان كارزار، از دو طرف در مقابل يكديگر صف كشيده اند و با مشتعل شدن آتش جنگ ، نگرانى و وحشت همه جا را فرا گرفته است ، تو در همان روز از انجام كار و طلب روزى باز نايست و در همان شرايط سخت و دشوار، براى به دست آوردن معاش كوشش كن