سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم

سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم36%

سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم نویسنده:
گروه: کتابها

سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم
  • شروع
  • قبلی
  • 22 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10538 / دانلود: 2570
اندازه اندازه اندازه
سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم

سرشت و سرنوشت «خلاصه آثار شهيد مطهرى» - دفتر هفتم

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


1

2

3

4

پاورقی ها:

۱ - Jean-paul Sartre فيلسوف و نمايشنامه نويس فرانسوى (۱۹۸۰ - ۱۹۰۵)

۲ - Emil Durkheim جامعه شناس فرانسوى (۱۹۱۷ - ۱۸۵۸)

۳ - Karl marks فيلسوف سياسى و جامعه شناس آلمانى (۱۸۸۳ - ۱۸۱۸)

۴ - Sigmund Freud پزشك و متخصص اعصاب اتريشى و بنيانگذار روانكاوى (۱۹۳۹ - ۱۸۵۶)

۵ - Alfred Adler روانپزشك و روانشناس اتريشى (۱۹۳۷ - ۱۸۷۰)

۶ - Carl Gustar jung روانشناس و روانپزشك سوئيسى (۱۹۶۱ - ۱۸۷۵)

۷ - Thomas Hobbes فيلسوف تجربه گراى انگليسى (۱۶۷۹ - ۱۵۸۸)

۸ - Jan-Jacques Rousseau فيلسوف و نويسنده‏ى سوئيسى تبار فرانسوى (۱۷۷۸ - ۱۷۱۲)

۹ - Plato فيلسوف يونان باستان (۳۴۷ - ۴۲۷ قمرى.ميلادى)

۱۰ - Rene Descartes فيلسوف عقل گرا و رياضى دان فرانسوى (۱۶۵۰ - ۱۵۹۶)

۱۱ - sophists

۱۲ - Ernest Cassirer

۱۳ - ارنست كاسيرر، رساله‏اى در باب انسان، صفحه ۴۶

۱۴ - و نفخ فيه من روحه و خداوند در انسان از روح خود دميد.(سجده /۹)

۱۵ - و يسألونك عن الروح قل الروح من امر ربى و ما اوتيتم من العلم الا قليلا درباره‏ى روح از تو مى‏پرسند، بگو روح از (عالم) امر پروردگار من است و به شما جز اندكى از علم نداده ‏اند. (اسراء /۸۵)

۱۶ - به نقل از آقاى دكتر غلامعلى حداد عادل.

۱۷ - مطهرى، انسان و ايمان، صفحه ۶۳ و جامعه و تاريخ، صفحات ۸ و ۱۰۵

۱۸ - به نقل از آقاى مصطفى ملكيان.

۱۹ - مطهرى، فطرت، صفحه ۱۴

۲۰ - همان، صفحات ۱۸ - ۱۴

۲۱ - همو، وحى و نبوت، صفحه ۱۱۳ و جامعه و تاريخ، صفحه ۱۸۹

۲۲ - همو، امدادهاى غيبى، صفحه ۴۶ - ۴۵ و علل گرايش به ماديگرى، صفحه ۱۶۶

۲۳ - همو، جهان بينى توحيدى، صفحات، ۶۵ - ۶۴، جامعه و تاريخ، صفحه ۲۳۴

۲۴ - همو، اسلام و مقتضيات زمان، ج ۱، صفحه ۳۲۴ و ۴۲۴؛ الهيات شفا، ج ۱۶، صفحه ۲۳

۲۵ - همو، نقدى بر ماركسيسم، صفحه ۱۱۸

۲۶ - همو، انسان و ايمان، صفحات ۶۱ - ۵۶

۲۷ - همو، خدمات متقابل اسلام و ايران، صفحات ۷۹-۶۲

۲۸ - همو، فطرت، صفحه ۱۸، جامعه و تاريخ، صفحه ۵۶

۲۹ - مطهرى، فطرت، صفحه ۹

۳۰ - فطرت، صفحات، ۱۸ - ۱۴

۳۱ - انبياء /۵۶

۳۲ - انعام /۱۴

۳۳ - انفطار /۱

۳۴ - مزمل /۱۸

۳۵ - روم /۳۰

۳۶ - هر كس هنگام تولد بر فطرت (اسلام) آفريده شده است. (اصول كافى، ج ۲، صفحه ۱۲)

۳۷ - بقره /۱۳۸

۳۸ - (حنفيت) همان فطرتى است كه خداوند مردم را بر آن اساس آفريده و تغيير در تبديلى در خلقت خداوند وجود ندارد. (توحيد الصدوق، صفحه ۳۳۰)

۳۹ - فطرت، صفحات، ۳۸ - ۱۸

۴۰ - فطرت، صفحات، ۵۹ - ۴۱.

۴۱ - آن‏ها كسانى هستند كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دل‏ها آرامش مى‏يابد.(رعد/۲۸)

۴۲ - و هرگز تقاضاى نقل مكان از آنجا (بهشت) يا تغيير و تحول آن را نمى‏كنند. (كهف/۱۰۸)

۴۳ - و به آن‏ها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند. (بينه /۵)

۴۴ - نفوذ شرك در دل آدمى از حركت يك مورچه سياه در شبى تاريك بر روى صخره‏اى تيره مخفى‏تر است. (عوالى اللئالى، ج ۲، صفحه ۷۴ با اندكى اختلاف)

۴۵ - فطرت صفحات ۹۹ - ۵۹ و ۱۲۹ - ۱۱۴ و ۱۹۹ - ۱۸۹

۴۶ - از روح خود در او (انسان) دميدم. (صفحه /۷۲)

۴۷ - خداوند متعال ملائكه را آفريد و در خلقت آن‏ها عقل را ممزوج كرد، و چهارپايان را آفريد و در خلقت آن‏ها شهوت را، و انسان را آفريد و در خلقت او هم عقل را و هم شهوت را ممزوج نمود.

۴۸ - ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس. (انسان /۳)

۴۹ - فطرت، صفحات، ۱۰۹ - ۱۰۰

۵۰ - فطرت، صفحات، ۱۴۶ - ۱۳۴

۵۱ - فطرت، صفحات، ۱۵۵ - ۱۴۶

۵۲ - ريشه اين عقيده در خود دين است، مثلا قرآن كريم مى‏فرمايد: قل ان الخاسرين الذين خسروا أنفسهم بگو: زيانكاران واقعى كسانى هستند كه سرمايه وجود خويش را از دست داده‏اند. (زمر/۱۵) حال ما به آن‏ها اشكال مى‏كنيم كه شما اول بگوييد حقيقت اين خود چيست كه صحبت از بيگانگى با آن مى‏كنيد؟ چگونه مى‏توان خود را اعتبارى انگاشت و درباره از خودبيگانگى سخن گفت؟

۵۳ - فطرت، صفحات، ۱۷۰ - ۱۵۹

۵۴ - من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان‏ها و زمين را آفريده است (انعام /۷۹)

۵۵ - فطرت، صفحات، ۱۸۶ - ۱۷۱

۵۶ - ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم. (قصص /۵)

۵۷ - فطرت، صفحات، ۲۱۵ - ۲۰۳

۵۸ - (يوسف /۵۳) با تعبير ان النفس لأمارة بالسوء

۵۹ - قيامت /۲

۶۰ - فجر /۲۷

۶۱ - نهج البلاغه، نامه ۴۵

۶۲ - فطرت، صفحات، ۲۳۶ - ۲۱۹

۶۳ - روم /۳۰

۶۴ - اصول كافى، ج ۲، صفحه ۱۲

۶۵ - نهج البلاغه، خطبه ۱

۶۶ - به نظر مى‏رسد بحث درباره فطرت و بررسى آيات قرآن ادامه داشته، ولى اين جلسات در همين جابه پايان رسيده و ادامه نيافته است (فطرت، صفحات، ۲۶۱ - ۲۳۹)

۶۷ - فلسفه اخلاق، صفحات، ۳۳ - ۱۲

۶۸ - نهج البلاغه، نامه ۳۱

۶۹ - فلسفه، اخلاق، صفحات ۹۳ و ۹۵ - ۳۶ و ۴۶

۷۰ - انبياء /۷۳

۷۱ - شمس /۸

۷۲ - كنزالعمال، ج ۳، صفحه ۴۳۲

۷۳ - فلسفه اخلاق، صفحات ۸۹ - ۵۳

۷۴ - فلسفه اخلاق، صفحات ۱۱۴ - ۹۲

۷۵ - تبديل انسان و نظام فكرى او به نظامى فكرى شبيه جهان خارجى.

۷۶ - در (كار) دين خدا، نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد. (نور/۲)

۷۷ - فلسفه اخلاق، صفحات ۵۳ - ۴۷

۷۸ - شايسته‏ترين افراد براى گذشت و بخشش، تواناترين فرد بر مجازات است. (نهج البلاغه، حكمت ۵۲)

۷۹ - فلسفه اخلاق، صفحات ۳۲۳ - ۳۱۸

۸۰ - فلسفه اخلاق، صفحات، ۲۷۰ - ۲۵۲

۸۱ - هر موجودى تسبيح و حمد او مى‏گويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد. (اسراء /۴۴)

۸۲ - انبيا /۷۳

۸۳ - بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگى و مرگ من همه براى خداوند پروردگار جهانيان است. (انعام /۱۶۲)

۸۴ - و از مردم كسانى هستند كه گفتار آنان در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى‏شود (در ظاهر اظهار محبت شديد مى‏كند) و خدا را بر آن چه در دل دارند گواه مى‏گيرند. (اين در حالى است كه) آنان سرسخت‏ترين دشمنانند. (نشانه آن اين است كه) هنگامى كه روى بر مى‏گردانند (و از نزد تو خارج مى‏شوند)، در راه فساد زمين كوشش مى‏كنند و زراعت‏ها و چهارپايان را نابود مى‏سازند. (بقره /۲۰۵ - ۲۰۴)

۸۵ - دشمنى با جمعيتى شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند. عدالت كنيد كه به پارسايى نزديك‏تر است. (مائده /۸)

۸۶ - خدايا تو را نه از ترس مجازاتت و نه با ميل به پاداشت عبادت كردم بلكه تو را شايسته پرستش يافتم و تو را پرستيدم. (عوالى اللثالى، ج ۲، صفحه ۱۱ با اندكى اختلاف)

۸۷ - فلسفه اخلاق، صفحات ۱۳۷ - ۱۱۶

۸۸ - و آن كسى كه از مقام پروردگار خود ترسان باشد و نفس را از هوا و هوس باز دارد، قطعا بهشت جايگاه اوست. (نازعات/۴۱ - ۴۰)

۸۹ - همانا نفس (سركش )بسيار به بدى‏ها امر مى‏كند. (يوسف/۵۳)

۹۰ - همانا انسان با ايمان روز و شب نمى‏گذراند، مگر اين كه نفس او در نزد او مورد بدگمانى است. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶)

۹۱ - نفس خود را از هر كار پستى باز دار، گرچه تو را به امور مورد علاقه‏ات برساند، آگاه باش كه تو در مقابل آنچه وجود و نفس خود صرف مى‏كنى، هرگز معادل شايسته‏اى دريافت نمى‏كنى. (نهج البلاغه، نامه ۳۱)

۹۲ - نيازهاى خود را با عزت نفس بخواهيد. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۲۰ صفحه ۳۱۷)

۹۳ - عزت مخصوص خدا و رسولش و مؤمنين است. (فاطر/۱۰)

۹۴ - دشمنى با جمعيتى شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند. (مائده/۸)

۹۵ - بگو: زيانكاران واقعى كسانى هستند كه سرمايه وجودى خويش را از دست داده‏اند. (زمر/۱۵)

۹۶ - هر كه نفسش برايش داراى كرامت و حيثيت باشد شهوات و تمايلات براى او پست مى‏شود. (نهج البلاغه، حكمت ۴۴۹)

۹۷ - هر كسى كه نفسش نزد او پست شد. از شر او در امان نباش. (بحار الانوار، ج ۷۲ صفحه ۳۰۰ و تحف العقول، صفحه ۴۸۴)

۹۸ - تعجب مى‏كنم از كسى كه به دنبال شى‏ء گم شده خود مى‏گردد، در حالى كه نفس خود را گم كرده ولى به دنبال آن نيست. (ميزان الحكمه، ج ۳، صفحه ۱۸۷۶)

۹۹ - و همچون كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آن‏ها را به خودفراموشى گرفتار كرد. (حشر/۱۹)

۱۰۰ - بحار الانوار، ج ۲، صفحه ۳۲

۱۰۱ - به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن‏ها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار شود كه او حق است. (فصلت /۵۳)

۱۰۲ - و در زمين نشانه‏هايى براى جويندگان يقين هست. و در وجود خود شما (نيز). (ذاريات/۲۱ - ۲۰)

۱۰۳ - هيچ كسى تكبر و ابراز بزرگى نمى‏كند مگر به خاطر خوارى و ضعفى كه در نفس خود مى‏يابد. (اصول كافى، ج ۲، صفحه ۳۱۲)

۱۰۴ - فلسفه اخلاق، صفحات، ۲۲۲ - ۱۹۶

۱۰۵ - حكمت گمشده مؤمن است، پس آن را هر جا بيابد، او به آن شايسته‏تر است. (بحارالانوار، ج ۲، صفحه ۹۹)

۱۰۶ - فلسفه اخلاق، صفحات، ۲۵۰ - ۲۲۴

۱۰۷ - مسأله شناخت، صفحات ۱۷ - ۱۲ و ۳۸ - ۳۷

۱۰۸ - در اين بحث‏ها اگر در لابلاى سخن مطلبى از قرآن مى‏آوريم، قصد ما اين نيست كه به استناد قرآن، شناخت صحيح را معرفى كنيم. بلكه بحث ما يك بحث علمى است پيرامون شناخت‏شناسى، كه در كنار ذكر نظرات ديگران، نظر قرآن را هم بيان مى‏كنيم.

۱۰۹ - خداوند (حقايق) تمام اسما را به آدم آموخت. (بقره /۳۱)

۱۱۰ - مسأله شناخت، صفحات ۳۴ - ۱۷

۱۱۱ - و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه چيزى نمى‏دانستيد. (نحل /۷۸)

۱۱۲ - بگو در زمين سير كنيد و ببينيد سرانجام گناهكاران چگونه بوده است. (نمل/۹)۶

۱۱۳ - مسأله شناخت، صفحات ۸۱ -۵۹

۱۱۴ - نحل /۷۸

۱۱۵ - به آنچه كه در آسمان و زمين است بنگريد. (يونس /۱۰۱)

۱۱۶ - هر كس نفس خود را پاكيزه و تزكيه كرده، رستگار شده و آن كس كه نفس خويش را با گناه و معصيت آلوده ساخت خسران نمود. (شمس ۱۰ -۹

۱۱۷ - و آنها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند قطعا به راه‏هاى خود هدايتشان خواهيم كرد. (عنكبوت /۶۹)

۱۱۸ - انفال /۲۹

۱۱۹ - كسانى كه هدايت يافته‏اند خداوند بر هدايتشان مى‏افزايد. (محمد /۱۷)

۱۲۰ - كهف /۱۴

۱۲۱ - هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند، چشمه‏هاى حكمت از قلبش بر زبانش جارى مى‏شود. (عيون اخبار الرضا، ج ۱، صفحه ۷۴)

۱۲۲ - مسأله شناخت، صفحات ۵۸ - ۳۶

۱۲۳ - مسأله شناخت، صفحات ۹۹ - ۸۴

۱۲۴ - مسأله شناخت، صفحات ۱۰۹ -۹۹

۱۲۵ - مسأله شناخت، صفحات، ۱۲۷ - ۱۱۲

۱۲۶ - و از نشانه‏هاى او اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد. (روم/۲۱)

۱۲۷ - و از آيات او آفرينش آسمان‏ها و زمين و تفاوت زبان‏ها و رنگ‏هاى شماست. (روم/۲۲)

۱۲۸ - انعام/۷۶

۱۲۹ - من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان‏ها و زمين را آفريد؛ من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم. (انعام/۷۹)

۱۳۰ - مسأله شناخت، صفحات، ۱۶۷ - ۱۳۰

۱۳۱ - امت من بر خطا جمع نمى‏شوند. (مجمع الروائد، ج ۵، صفحه ۲۱۸)

۱۳۲ - مسأله شناخت، صفحات، ۱۹۱ - ۱۷۰

۱۳۳ - اين مطلب به بيانى در استدلال‏هاى اميرالمؤمنينعليه‌السلام در نهج البلاغه نيز وجود دارد. حضرت اصحاب خود را مورد تعرض قرار مى‏دهد و به صورت يك پيش بينى مى‏گويد: معاويه و اصحابش بر شما پيروز خواهند شد، در حالى كه تئورى شما حق است و دنبال رهبر حق مى‏رويد و قرآن هم مى‏گويد باطل در نهايت شكست مى‏خورد، نه حق. طبق اين منطق، وقتى مى‏بينيم كه معاويه در مبارزه پيروز شد و علىعليه‌السلام شكست خورد و پس از مدت كمى شهيد شد، بايد بگوييم كه معاويه حق است، نه علىعليه‌السلام ؛ يعنى به نتيجه عملى نگاه مى‏كنيم كه معاويه در عمل بر على پيروز شده و مى‏گوييم دليل حقانيت يك تئورى يا يك مكتب، پيروزى عملى آن است.

اما اين مطلب در صورتى درست است كه تنها همين فرضيه موجود باشد كه: هر كس بر حق باشد، پيروز مى‏شود. اما حضرت مى‏فرمايد كه خير، فرضيه‏هاى ديگرى هم وجود دارد و اين پيروزى ربطى به مكتب علىعليه‌السلام و معاويه ندارد، بلكه به روحيهى پيروان هم مرتبط است: باجتماعهم على باطلهم و تفرقكم عن حقكم يعنى عامل ديگرى در اينجا دخيل است و آن اين كه پيروى اصحاب حضرت از حق، فقط اسمى است نه عملى، ولى پيروى اصحاب معاويه از وى عملى است. (نهج البلاغه، خطبه ۲۵)

مسيحى‏ها نيز اين حرف را زنده‏اند كه اسلام يك مكتب است و محسيحيت هم يك مكتب، بايد ببينيم هر كدام بهتر ثمره مى‏دهد، دنبال همان برويم؛ امروز كشورهاى مسيحى، هم در فرهنگ مادى و هم در فرهنگ معنوى متمدنند، ولى مسلمانان مردم عقب مانده‏اند. اگر فقط با اين فلسفه كه معيار حقيقت تنها نتيجه عملى است، بنگريم اين براى محكوميت اسلام در مقابل مسيحيت كافى است، ولى جوابش اين است كه اگر مسيحيت صددرصد پياده شده مقايسه مى‏شد، حرف شما صحيح بود. اتفاقا دليل برترى اسلام بر مسيحيت همين است كه تا زمانى كه ما به اسلام و آن‏ها به مسيحيت، ولو بطور نسبى عمل مى‏كرديم، ما پيشرفته‏ترين ملل دنيا بوديم و آن‏ها عقب مانده‏ترين. اما از وقتى كه ما اسلام را رها كرديم و آن‏ها مسيحيت را آن‏ها جلو افتادند و ما عقب مانديم.

۱۳۴ - و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد و برايتان قدرت شنوايى و بينايى و عقل قرار داد، شايد كه شكر نماييد. (نحل /۷۸)

۱۳۵ - مسأله شناخت، صفحات ۲۴۳ - ۱۹۴ استاد بسط بيشتر مباث اخير را به جلسه بعد محول مى‏نمايد كه متأسفانه به خاطر دستگيرى ايشان توسط رژيم طاغوت اين مباحث نيمه كار مى‏ماند. به اين ترتيب هشت مبحث از مباحث شناخت يعنى تعريف شناخت، اهميت شناخت، امكان شناخت، منابع شناخت، ابزار شناخت، مراحل شناخت، ملاك شناخت، و معيار شناخت از سوى استاد بيان شده و همان طور كه خود ايشان اشاره مى‏كند به همين مقدار مباحثى از مسأله شناخت باقى مى‏ماند كه عبارتند از: محتواى شناخت، انگيزه شناخت، متد شناخت، موضوعات شناخت، انواع شناخت (جامد و پويا)، ثبات و تغيير شناخت، تكامل شناخت و موقت بودن يا نبودن شناخت.)

۱۳۶ - انسان و ايمان، صفحات ۱۸ - ۷

۱۳۷ - در عهد عتيق، سفر پيدايش، باب دوم، آيه ۱۶ و ۱۷ درباره آدم و بهشت چنين آمده است: خداوند، آدم را امر فرموده گفت: از همه درختان باغ بى‏ممانعت بخور، اما از درخت معرفت، زنهار نخورى، زيرا روزى كه از آن خوردى هر آينه خواهى مرد.

۱۳۸ - اين مسأله بعدا تحت عنوان جهان بينى مطرح خواهد شد.

۱۳۹ - احياى تفكر دينى، صفحه ۲۰۳

۱۴۰ - لذات فلسفه، صفحه ۱۳۱

۱۴۱ - لذات فلسفه، صفحه ۱۹۳

۱۴۲ - شش بال، صفحه ۳۰۵ انسان و ايمان، صفحات ۳۲ -۱۹

۱۴۳ - اگر خدا را يارى نماييد، خدا نيز شما را يارى خواهد كرد. (محمد/۷)

۱۴۴ - خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد. (توبه/۱۲۰)

۱۴۵ - انسان و ايمان، صفحات ۴۸ - ۳۳

۱۴۶ - طرح و بررسى تحولات جامعه در كتاب «جامعه و تاريخ» بحث مى‏شود.

۱۴۷ - در كتاب ختم نبوت درباره كليت و اطلاق ايدئولوژى اسلامى و نقش اجتهاد در تطبيق آن با شرايط مختلف بحث شده است. انسان و ايمان، صفحات ۶۵ - ۴۸

۱۴۸ - اكثر مردم چنين‏اند كه اگر بخواهى پيرو آنها باشى تو را از راه حق گمراه مى‏كنند؛ براى اين كه تكيه‏شان بر ظن و گمان است و تنها با حدس و تخمين كار مى‏كنند. (انعام/۱۱۶)

۱۴۹ - چيزى را كه به آن علم ندارى دنبال نكن. (اسرا/۳۶)

۱۵۰ - پيروى نمى‏كنند مگر از گمان و آن چه نفس‏ها خواهش مى‏كنند. (نجم/۲۳)

۱۵۱ - آن مقدار علم و اطلاعى كه به شما رسيده اندك است و براى قضاوت كافى نيست. (اسرا/۸۵)

۱۵۲ - چيزى را تكذيب كردند كه به علم آن احاطه نداشتند. (يونس/۳۹)

۱۵۳ - اگر به آن‏ها گفته شود كه از آن چه خدا به وسيله وى فرود آورده پيروى كنيد، مى‏گويند: ما همان روش‏ها و سنت‏ها را پيروى مى‏كنيم كه پدران گذشته خود را بر آن يافته‏ايم. (بقره/۱۷۰)

۱۵۴ - پروردگارا! ما بزرگان و اكابر خويش را پيروى و اطاعت كرديم و در نتيجه ما را گمراه ساختند. (احزاب /۲۷)

۱۵۵ - بگو ببينيد در آسمان‏ها و زمين چه چيزهايى است. (يونس /۱۰۱)

۱۵۶ - پيش از شما سنت‏ها و قانون‏هايى به وقوع پيوسته، پس در زمين (و آثار تاريخى گذشتگان) گردش و كاوش كنيد و ببينى پايان كار كسانى كه (حقايقى را كه از طريق وحى بر آن‏ها عرضه داشتيم)، دروغ پنداشتند به كجا انجاميد. (آل‏عمران/۱۳۷)

۱۵۷ - بزودى نشانه‏هاى خود را در بيرون و درونشان به ايشان بنمايانيم، تا بر آنان آشكار شود كه آن حق است. (فصلت /۵۳) انسان و ايمان، صفحات ۷۴ - ۶۵

۱۵۸ - بقره /۳۰ و انعام /۱۶۵

۱۵۹ - بقره/۳۳ - ۳۱

۱۶۰ - اعراف /۱۷۲ و روم ۴۳

۱۶۱ - سجده /۹ - ۷

۱۶۲ - طه/۱۲۱

۱۶۳ - احزاب /۷۲ و دهر/۳

۱۶۴ - اسراء /۷

۱۶۵ - شمس /۹ - ۸

۱۶۶ - رعد/۲۸ و انشقاق /۶

۱۶۷ - بقره /۲۹ و جاثيه /۱۳

۱۶۸ - ذاريات /۶

۱۶۹ - حشر/۱۸

۱۷۰ - ق /۲۲

۱۷۱ - فجر/۲۸ و توبه /۷۲

۱۷۲ - انسان در قرآن، صفحات، ۱۳ - ۷

۱۷۳ - احزاب /۷۲

۱۷۴ - حج/۶۶

۱۷۵ - علق /۷

۱۷۶ - اسراء /۱۱

۱۷۷ - يونس /۱۲

۱۷۸ - اسراء /۱۰۰

۱۷۹ - كهف /۵۴

۱۸۰ - معارج/۲۱ -۱۹

۱۸۱ - معارج /۲۱ -۱۹

۱۸۲ - اعراف /۱۷۹ انسان در قرآن، صفحات ۱۶ - ۱۳

۱۸۳ - انسان در قرآن، صفحات، ۲۹ - ۱۶

۱۸۴ - انسان در قرآن، صفحات ۳۶ -۲۹

۱۸۵ - انسان در قرآن، صفحات ۳۹ - ۳۶

۱۸۶ - انسان در قرآن، صفحات ۵۳ - ۴۰

۱۸۷ - انسان در قرآن، صفحات ۶۴ - ۵۴

۱۸۸ - انسان در قرآن، صفحات ۸۱ - ۶۵

۱۸۹ - اى افراد مورد اعتماد من، مرا بكشيد، چون زندگانى من در كشته شدنم است.

۱۹۰ - مرگ در اين است كه زنده باشيد اما شكست خورده و حيات در اين است كه بميريد اما پيروز باشيد. (نهج البلاغه، خطبه ۵۱)

۱۹۱ - آنان كه به عالم غيب ايمان دارند. (بقره/۳)

۱۹۲ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۴۳ - ۷

۱۹۳ - و آن‏ها گفتند: چيزى جز همين زندگى دنياى ما در كار نيست؛ گروهى از ما مى‏ميرند و گروهى جاى آن‏ها را مى‏گيرند؛ و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمى‏كند. آنان به اين سخن كه مى‏گويند علمى ندارند، بلكه تنها حدس مى‏زنند (و گمانى بى پايه دارند). (جاثيه /۲۴)

۱۹۴ - علل گرايش به ماديگرى. صفحات ۵۴ - ۴۵

۱۹۵ - اينكه ما فقط نام كليسا را مى‏بريم، بدين معنى نيست كه در منابر ما مسلمانان، هميشه افراد مطلع، مفاهيم دينى را تعليم مى‏دهند. اين سخن به خاطر آن است كه اولا بحث در علل گرايش‏هاى مادى است و اين گرايش‏ها به طور وسيع در محيطهاى مسيحى بوده نه اسلامى. در محيطهاى اسلامى هرچه پيدا شده تقليدى از اروپا بوده و هست. ثانيا در محيط اسلامى، مكتبى به نام فلسفه الهى وجود داشته كه پاسخگوى اهل تحقيق باشد، ولى در محيطهاى كليسايى چنين مكتبى وجود نداشته است.

۱۹۶ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات، ۷۲ - ۵۵

۱۹۷ - چرا كه غير هستى، نيستى است و ماهيت؛ كه ماهيت نيز اعتبارى و همرديف نيستى است.

۱۹۸ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۸۷ - ۷۳

۱۹۹ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۰۱ - ۸۷

۲۰۰ - مؤمنون /۱۴ - ۱۲

۲۰۱ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۱۷ - ۱۰۱

۲۰۲ - براى بحث كامل‏تر در اين باره به كتاب «انسان و سرنوشت» اثر استاد مطهرى و خلاصه آن در صفحات ۱۷۹ - ۲۰۵ همين كتاب مراجعه كنيد.

۲۰۳ - ما راه را به او (انسان) نشان داديم و او خود مختار است كه شكر گزار باشد يا كافر. (دهر/۳)

۲۰۴ - جهان بينى علمى، صفحات ۹۳ - ۹۲

۲۰۵ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۳۶ - ۱۱۷

۲۰۶ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۵۶ - ۱۳۶

۲۰۷ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۶۰ - ۱۵۷

۲۰۸ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۶۳ - ۱۶۱

۲۰۹ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۶۹ - ۱۶۴

۲۱۰ - سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند. (روم/۱۰)

۲۱۱ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۷۷ - ۱۷۰

۲۱۲ - چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند. آن‏ها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‏رسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد. (آل عمران/۱۴۶)

۲۱۳ - خداوند مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است. (نساء/۹۵)

۲۱۴ - خداوند كسانى را كه در راه او مانند بنايى پولادين پيكار مى‏كنند، دوست دارد. (صف/۴)

۲۱۵ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۸۸ - ۱۷۹

۲۱۶ - علل گرايش به ماديگرى، صفحات ۱۹۴ - ۱۸۹

۲۱۷ - انسان و سرنوشت، صفحات ۱۵ - ۷

۲۱۸ - انسان و سرنوشت، صفحات ۲۷ - ۱۵

۲۱۹ - هيچ مصيبتى (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏دهد مگر اين كه همه آنها قبل از آن كه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است، و اين امر به خدا آسان است. (حديد/۲۲)

۲۲۰ - مى‏گفتند: آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟ بگو: همه كارها (و پيروزى‏ها) به دست خداست. (آل عمران /۱۵۴)

۲۲۱ - بگو: بارالها اى مالك حكومت‏ها به هر كس بخواهى حكومت مى‏بخشى، و از هر كس بخواهى، حكومت را مى‏گيرى؛ هر كس را بخواهى عزت مى‏بخشى و هر كس را بخواهى خوار مى‏كنى. تمام خوبى‏ها بدست توست؛ تو بر هر چيز قادرى. (آل عمران /۲۶)

۲۲۲ - خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آن كه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند. (رعد/۱۱)

۲۲۳ - (اين حق است از سوى پروردگارتان، حال) هر كس مى‏خواهد ايمان بياورد (و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس مى‏خواهد كافر گردد. (كهف/۲۹)

۲۲۴ - در عالم هستى، هيچ اثرگذارى جز خدا وجود ندارد.

۲۲۵ - انسان و سرنوشت، صفحات ۵۲ -۲۹

۲۲۶ - انسان و سرنوشت، صفحات ۵۹ - ۵۲

۲۲۷ - خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى‏كند و أم الكتاب (لوح محفوظ) نزد اوست. (رعد/۳۹)

۲۲۸ - اوست كه شما را از گل آفريد؛ سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمى نزد اوست. (انعام/۲)

۲۲۹ - هرگز در سنت خدا تبديلى نخواهى يافت. (فاطر/۴۳)

۲۳۰ - خداوند اوضاع هيچ قوم (و ملتى) را عوض نمى‏كند مگر آن كه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند. (رعد/۱۱)

۲۳۱ - انسان و سرنوشت، صفحات ۸۵ - ۶۰

۲۳۲ - امام صادق (عليه‌السلام ) مى‏فرمايد: دعا كردن قضا را عوض مى‏كند، حتى پس از آن كه قطعى شده باشد. (اصول كافى، ج ۲، صفحه ۴۶۹)

۲۳۳ - پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى‏فرمايد: هر گاه خداوند بخواهد كارى صورت گيرد عقل و قوه تدبير مردمان را از آنان مى‏گيرد، تا در آن حال خواسته خود را اجرا كند، و سپس عقول آنان را باز مى‏گرداند؛ در اين حال انسان‏ها پشيمان مى‏شوند. (جامع الصغير، ج ۱، صفحه ۲۵۳)

۲۳۴ - و در آن هنگام كه (در ميدان نبرد) با هم روبرو شديد، آن‏ها را به چشم شما كم نشان مى‏داد و شما را نيز به چشم آن‏ها كم مى‏نمود؛ تا خداوند كارى را كه مى‏بايست انجام گيرد، صورت بخشد. (شما نترسيد و اقدام به جنگ كنيد و آن‏ها هم نترسند و حاضر به جنگ شوند و سرانجام شكست بخورند.) و همه كارها به خداوند بازگردانده مى‏شوند. (انفال /۴۴)

۲۳۵ - و يقينا هر كس خدا را يارى كند، خدا او را نصرت مى‏دهد و خدا قوى و شكست‏ناپذير است. (حج /۴۴)

۲۳۶ - و هنگامى كه به آنان گفته شود: از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد، كافران به مؤمنان مى‏گويند: آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏كرد؟ پس خدا خواسته است كه او گرسنه باشد! (يس/۴۷)

۲۳۷ - انسان و سرنوشت، صفحات ۱۰۴ - ۸۵

۲۳۸ - انسان و سرنوشت، صفحات ۱۲۴ - ۱۰۶

۲۳۹ - ادله عقلى جبريون مفصلا در پاورقى‏هاى جلد سوم، اصول فلسفه و روش رئاليسم ذكر و نقد شده است.

۲۴۰ - او اول و آخر و ظاهر و باطن است و او به هر چيزى آگاه است. (حديد/۳)

۲۴۱ - انسان و سرنوشت، صفحات ۱۳۰ - ۱۲۴

جلوه هاى اهمیت روزه

اهتمام به مسئله قضاى روزه و كفاره و انواع آنان، به ویژه كفاره جمع، به نوبه خود، اهمیت روزه را بازگو مى كند. ولى برخى از جلوه هاى اهمیت روزه عبارت اند از:

۱. ریان درب ورودى مخصوص روزه دار

یكى از درهاى بهشت به نام ریان است و به روزه داران اختصاص دارد. هر در بهشت نامى دارد؛ مثلا: یكى از درهاى بهشت به نام مجاهدان در راه خداست و تنها جهادكنندگان در راه خدا از آن در وارد بهشت مى شوند. یكى دیگر از درهاى بهشت درى است كه انسانهاى روزه دار و صائمان از آن در، وارد بهشت مى شوند.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در بهشت درى هست بنام ریان، داخل نمى شوند به بهشت از آن در، مگر روزه داران(۳۵) .

این مسئله نشان دهنده اهمیت فوق العاده روزه است. در حدیثى دیگر آمده است؛ پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: در بهشت درى است كه ریان نام دارد. در روز قیامت روزه داران از آن در، داخل بهشت مى گردند. كسى جز آنان حق ورود از آن در را ندارد، در آنجا گفته مى شود، كجایند روزه داران؟ پس داخل شوند از آن در، وقتى كه نفر آخرى، غیر روزه دار بخواهد داخل شود، آن در بسته مى شود و كسى دیگر نمى تواند از آن داخل شود(۳۶)

۲. خواب روزه دار

خواب انسان روزه دار، عبادت محسوب مى شود؛ یعنى هنگامى كه روزه دار در خواب است، طبق روال طبیعى نباید در حال عبادت به حساب بیاید و به عنوان عابد محسوب شود، ولى روزه آن قدر در پیشگاه خدا مهم است كه حتى خواب آدم روزه دار عبادت به حساب مى آید. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خواب آدم روزه دار عبادت است و تنفس او ثواب تسبیح دارد(۳۷) . همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: انسان روزه دار در حال عبادت است گر چه خواب باشد، در صورتى كه اهل غیبت نباشد و مسلمانى را غیبت نكند(۳۸) ، این شرط كوچك خیلى مهم است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در خطبه آخر ماه شعبان فرمود: «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ. فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ

امام صادقعليه‌السلام مى فرماید: از وصایاى پیامبرعليه‌السلام و به علىعليه‌السلام این است: یا على! سه چیز در دنیا براى مؤمن مایه خوشحالى و سرور است؛ ملاقات برادران ایمانى و افطار روزه و بیدار شدن براى نماز شب.

همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در ماه رمضان روزه دار باشد و تمایلات جنسى و زبانش را از گناه و خود را از مردم آزارى باز دارد، خدا گناهان او را مى بخشاید و از جهنم آزاد مى سازد و در بهشت جایش مى دهد، شفاعت او را در حق اهل توحید گر چه داراى گناهان فراوانى باشند، مى پذیرد.(۳۹)

۳. اهتمام اولیاء الله به روزه

اهتمام و توجه اولیا و ائمه معصومینعليه‌السلام براى روزه، بیانگر مقام رفیع آن و درجه اهمیت روزه، مى باشد، در برخى از احادیث ذكر شده كه نیم از عمر پیامبر به روزه دارى گذشت.

این مسئله، اهمیت روزه را مى فهماند. داود پیامبر، پدر سلیمان همواره روزه داشت. وقتى كه عیسى مسیح به دنیا آمد، مریم در پاسخ كسانى كه اعتراض كردند و گفتند: یا مریم! مادرت كه آدم درستى بود پس چگونه شد كه شما شوهر نرفته پسر به دنیا آوردى، گفت: من روزه دار هستم.

۴. روزه پاره وقت

یكى از جلوه هاى اهمیت روزه در مكتب اسلام، آن است كه در اسلام حتى به عنوان پاره وقت هم مى توان نیت روزه كرد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امیر المومنینعليه‌السلام هر گاه وارد منزل مى شد، مى فرمود: آیا غذا وجود دارد، اگر نیست من روزه مى گیرم، در ادامه حدیث آمده است اگر غذایى فراهم بود، مى آوردند در غیر این صورت امام روزه مى داشت.(۴۰)

بعضى از صاحب نظران مى گویند این حدیث شاید مربوط به روزى باشد كه حضرت، سحرى خورده یا اصلا آن روز غذا نخورده بود، لذا قصد روزه مستحبى مى كرد.

ولى به نظر من تعبیر به كان امیرالمومنین؛ یعنى سیره امیرالمومنین این بود كه هر وقت به منزل مى آمد، مى فرمود: اگر غذا مهیاست، بیاورید وگرنه نیت روزه مى كنم، چه بسا این حضور بعداز ظهر بود یا قبل از ظهر، قبلا غذا خورده یا چیزى نخورده بود. حدیث مطلق است، عمومیت دارد و فراگیر است و در واقع به آدمى مى گوید: اگر یك ساعت هم به خاطر خدا غذا نخوردى، ثواب روزه پاره وقت را خدا به تو عنایت مى كند؛ این مسئله اهمیت روزه را در نگرش اسلامى و در تفكر اهل بیت بازگو مى كند.

۵. تضاعف پاداش ها

روزه باعث زیاد شدن پاداش سایر اعمال نیك در این ماه است. تضاعف ثواب بدین معناست كه اگر در حال روزه دارى یك عمل را در ماه مبارك رمضان انجام بدهى، همان عمل را اگر در غیر ماه مبارك رمضان هم انجام دهى، پاداش ثواب آن دو عمل یكسان نیست. این مسئله اهمیت روزه دارى را مى رساند.

در احادیث آمده كه هر كس در ماه مبارك رمضان یك آیه از قرآن را تلاوت كند، برابر با یك ختم قرآن در غیر ماه مبارك رمضان است. شما اگر در غیر ماه مبارك رمضان یك ختم قرآن كنى چقدر ثواب دارد؟ در ماه رمضان با دهان روزه یك آیه را بخوانى، به همان اندازه، پاداش الهى دریافت مى دارى.

گر چه، عمل صالح، اگر طبق دیدگاه اسلام انجام پذیرد، تضاعف پاداش را حتى در غیر ماه رمضان نیز در پى دارد، ولى همان اعمال حسنه، در ماه رمضان حساب دیگرى خواهد داشت.

راوى مى گوید از امام صادقعليه‌السلام شنیدم كه مى فرمود:(۴۱) هنگامى كه مؤمن عمل خویش را نیكو انجام داد، خدا اعمال او را مضاعف مى گرداند و هر عمل نیكى را هفتصد برابر اجر و ثواب مرحمت مى فرماید، و این قول خداوند در قرآن است كه مى فرماید: و خدا براى كسى كه بخواهد، اضافه تر و بیشتر از هفتصد برابر مى گرداند. پس اعمالتان را كه براى رسیدن به پاداش الهى انجام مى دهید، نیكو به جاى آورید.

عرض كردم چگونه اعمالمان را نیكو انجام دهیم؟ امام فرمود: هر گاه نماز به جاى آوردى ركوع كن و سجده آن را درست انجام بده. هر وقت روزه گرفتى، از تمام آنچه روزه را باطل مى كند، دورى كن. هر گاه حج و عمره به جاى آوردى، از تمام آنچه در حال حج و عمره حرام است، اجتناب كن. آنگاه امامعليه‌السلام فرمود: هر عملى كه انجام مى دهى، باید نیكو و به دور از گناه و حرام باشد.

۶. تجمع روزه داران

مسجد نشینى و روى آوردن به جماعت و انجام مراسم مختلف جمعى جهت انجام مناسك روزه، در ماه مبارك رمضان از رونق خاصى برخوردار است و این نوع از تجمع در این ماه در پیشگاه خدا ارزش خاصى دارد.

امام باقرعليه‌السلام همواره مى فرمود: جمعه هاى ماه رمضان را برترى و فضیلتى در پیشگاه خداست كه جمعه هاى غیر ماه مبارك رمضان آن را دارا نیستند. همان گونه كه خود ماه مبارك بر سایر ماه ها برترى دارد(۴۲)

این نكته را نباید از نظر دور داشت كه جلسات و تجمعات ماه رمضان هنگامى ارزش دارد كه جوانان را جذب خود كنند و زمینه هاى عرفانى را در آنان شكوفا سازد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در محافل خود، جوانان را راه دهید، حدیث و فرهنگ اسلامى را به آنان بیاموزید؛ زیرا اینان صاحبان جوامع و مجالس آینده شمایند.(۴۳)

۷. روزه در كشتى نوحعليه‌السلام

وقتى نوح پیامبر، یاران را سوار كشتى كرد و كشتى روى آب قرار گرفت، دستور داد تا همگان روزه دار باشند، با اینكه ماه رجب بود و او مى توانست دستور دهد تا همه نماز بخوانند، همه دعا بخوانند، همه به كارى مشغول شوند، ولى دستور داد تا روزه بدارند.(۴۴) این مسئله به نوبه خود اهمیت روزه را به تصویر مى كشد.

۸. فرشتگان حافظ و دعا كننده به روزه داران

برخى از فرشتگان از سوى پروردگار حكیم، ماءموریت دارند تا در حق روزه داران دعا كنند. امام هشتمعليه‌السلام فرمود: خدا ملائكه هایى بى شمار را برگماشت تا روزه داران را حراست نمایند و در حق مردان و زنان روزه دار دعا كنند(۴۵) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: جبرئیل از قول پروردگار متعال به من گفت: فرشتگانى را كه براى دعا برگماشتم، دعایشان را مستجاب خواهم كرد.

۹. سپر از آتش

روزه، ویژگى خاصى دارد؛ روزه مى تواند آدمى را از آزار آتش جهنم در امان نگه دارد؛ چنانكه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: روزه سپرى است كه روزه دار را از آتش جهنم محافظت مى كند. امام علىعليه‌السلام چنین مى فرماید: بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپرى است، نگه دارنده از آتش جهنم (و یا قلعه ایست محكم كه انسان را از تمامى خطرات حفاظت مى نماید)(۴۶) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرماید: یكى از آثار و ویژگى هاى خاص روزه آن است كه روزه دار را در برابر آتش سوزان جهنم حفظ مى نماید. راز اصلى سپر بودن روزه را باید در تأثیر گذارى آن در نفس روزه دار جست؛ زیرا آن تأثیر است كه باعث حراست آدمى مى شود.

فخر رازى در تفسیر لعلكم تتقون مى نویسد: از آیه فوق به دست مى آید كه روزه، تقوا را در آدمى تقویت مى كند. در حدیث آمده است: «ان الصوم یورث التقوى لما فیه من انكسار الشهوة و انقماح الهوى فانه یردع عن الاءشرار و البطر و الفواحش و لذات الدنیا و ریاستها و ذالك لاءن الصوم یكسر البطن و الفرج لاءن ما یمنع النفس عن المعاصى لابد و ان یكون واجبا(۴۷)

آرى: كسى كه روزه مى گیرد و در برابر شهوتها ایستادگى مى كند، در برابر سایر امیال مقاومت خواهد كرد. در نتیجه اراده او در برابر خواسته هاى ناپسند نفس تقویت مى شود. این تأثیر است كه وى را از آتش جهنم حفظ مى كند. این عبادت آنان را در شمار تقوا پیشگان قرار مى دهد.

۱۰. سیماى روزه در محشر

تجسم اعمال، در قیامت به بهترین وجهى در پیش است و روزه در قیامت با زیباترین صورت مجسم مى گردد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: ماه مبارك در روز قیامت به نیكوترین شكل محشور مى شود.

ندا مى رسد: مردم، آیا این را مى شناسید؟ این ماه مبارك رمضان است. چه بسیارند كسانى كه با گرامى داشتن آن به سعادت رسیدند و چه بسیارند آنانكه به خاطر بى حرمتى بدان به شقاوت كشانده شدند. مؤمنان از او، حله هاى بهشتى مى گیرند و تعداد گرفتن حله ها به قدر احترام روزه است.(۴۸)

۱۱. موت روزه دار

اگر كسى در حال روزه بمیرد، احترام ویژه اى در پیشگاه خدا دارد، پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در حال روزه از دنیا برود تا قیامت نام او به عنوان روزه دار ثبت مى گردد.(۴۹)

برخى از ویژگى هاى روزه مستحبى

روزه، اعم از واجب و مستحب، در شروط اصلى از حیث مبطلات و... مشترك اند ولى هر كدام ویژگى هایى دارند كه در دیگرى به چشم نمى خورد، از جمله:

۱. روزه مستحبى را به جهت اجابت درخواست و دعوت برادر ایمانى مى توان افطار كرد و پاداش روزه دارى، به گونه اى مضاعف از سوى خدا اعطا مى گردد.(۵۰)

۲. روزه مستحبى، در بسیارى از موارد نیازمند به اجازه دیگران است، از جمله:

الف - روزه مستحبى همسر، نیازمند به اذان شوهر است.

ب - روزه مستحبى عبد، نیازمند به اذان مولا است.

ج - روزه مستحبى مهمان، نیازمند به اجازه صاحب خانه است.

د - روزه مستحبى فرزند، نیازمند به اجازه والدین است.

فلسفه وجوب روزه

عقل بشر توان درك فلسفه احكام عقل برتر عقل كل را ندارد. آیا عقل كمتر مى تواند در ردیف عقل برتر قرار گیرد؟ بدون تردید پاسخ این سئوال منفى است. بر همین اساس، عقل كمتر نباید از خود انتظار داشته باشد تا راز و رمز و فلسفه تصمیم گیرى هاى عقل برتر را درك كند.

طبق این اصل در باب فلسفه روزه، باید بگوییم: فلسفه اصلى وجوب روزه را نمى دانیم، لكن احتمال دارد كه خداوند مهربان روزه را به خاطر آثار مثبت و فوائد ارزنده آن بر بندگان خود واجب كرده است. در ذیل به بعضى از مهمترین فوائد روزه اشاره مى شود:

۱. تقویت تقوا

تقوا به معناى وقایه از ماده وقى است. مصدر آن مى شود وقوى، واو را جهت رعایت زیبایى هاى تلفظى، به تاء تبدیل كردند و معنى آن در لغت این است. كسى كه از سرزمین پر از خار و خاشاك به گونه محتاطانه عبور مى كند تا دامن او به جایى گیر نكند و در اصطلاح دین تقوى آنجا اطلاق مى شود كه آدمى به گونه اى زندگى كند تا دامن او به خار و خاشاك گناه آلوده نگردد.

فخر رازى در تفسیر وقایة مى گوید: «الوقایة فرط الصیانة »(۵۱) پرهیزگارى و احتیاط كاری هاى هشیارانه بر اساس ایمان به خدا را تقوا گویند.

اولین فلسفه روزه، مسئله ایجاد و تقویت روحیه تقوا گرایى و پرهیزگارى است. در نگرش اسلامى تقوا از اهمیت ویژه اى برخوردار است.

الف) ملاك پذیرفته شدن عبادات و اعمال حسنه ما در پیشگاه خدا تقوا است. چنانكه در قرآن مى خوانیم:( إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ) (۵۲) .

امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردم از مردى، بسیار تمجید و تعریف مى كردند. متمایل شدم تا وى را دیدار كنم و گوشه اى از كردار او را زیر نظر بگیرم. او را در بازار دیدم و به گونه اى ناشناس، وى را تعقیب كردم، او در كنار نانوایى دو قرص نان گرفت، بدون آنكه صاحب آن را در جریان قرار دهد و نیز در كنار مغازه انار فروشى دو انار بدون اجازه مغازه دار برداشت و آنها را به فقیر داد، پیش رفتم و احوال پرسیدم و از نان و انار توضیح خواستم، گفت: دزدیدم ولى نه براى خود، بلكه براى این فقیر.

گفتم: تو كیستى؟ گفت: مردى از امت محمد. گفت: تو كیستى؟ گفتم: اهل مدینه از بیت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله . گفت: جعفر بن محمد تویى؟ گفتم: آرى. گفت: چگونه به كارم اعتراض دارى! تو از خاندان علم و دانایى مى باشى، باید توجه مى كردى كه خداى سیئه را یك كیفر و حسنه را ده پاداش مى دهد. چهار عدد دزدى یعنى چهار سیئه كم گردد سى و شش حسنه باقى مى ماند. گفتم: اى بنده خدا همان قرآنى كه مى فرماید: یك حسنه، ده پاداش، مى فرماید: فقط عمل صالح تقوا پیشگان را مى پذیرد.

ب) معیار برترى انسان ها بر یكدیگر تقواست.( إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ) .(۵۳)

ج) ملاك انتخاب یار، دوست، همسر، همكار، پیشنماز، مدیر مسؤ ول و... در جامعه اسلامى تقواست. لا فضل... الا بالتقوى.

د) تقوا سر سلسله كمالات است. عوامل تقویت كننده تقوا عبارت اند از:

۱. به گفته امام صادقعليه‌السلام : تقوا آب حیاتبخشى است كه از چشمه سار حكمت و آگاهى راستین، فوران مى كند(۵۴) .

۲. روزه به نوبه خود یكى از اسباب تقویت كننده تقواست، قرآن مى فرماید:( لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ) (۵۵) ، روزه براى شما مقرر گردید تا به تقوا دست یابید. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به جوانان توصیه مى كرد: اگر نمى توانید اقدام به ازدواج كنید... به روزه روى آورید كه عامل تضعیف سلطه شهوت و مایه تقویت تقواى درونى شماست(۵۶) .

یكى از رازهاى اینكه تقوا در پرتو روزه تقویت مى شود، آن است كه روزه روحیه خداگرایى و گرایش به مسائل عرفانى و معنوى در انسان را تحكیم مى بخشد.

در تفسیر ابوالفتوح رازى ذیل تفسیر( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ ) (۵۷) ، آمده است روزه، همراه با گرسنگى است و در پرتو گرسنگى، رجوع به سوى خدا صورت مى پذیرد. به قول سعدى:

اندرون از طعام خالى دار

تا در او نور معرفت بینى

هم چنین در نكوهش شكم پرستى مى فرماید: شكم بنده، كمتر پرستد خداى.

۳. شهوت یكى از اسباب تمایل انسان به گناه پدید آمدن بى تقوایى در اوست. مفسر معروف علامه فیض كاشانى ذیل آیه لعلكم تتقون مى نویسد: «و ان الصیام یكسر الشهوة التى هى معظم اءسبابها .» پشتوانه این سخن، كلام امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: روزه، قواى شهوانى حیوانى را تضعیف مى كند(۵۸) .

علماى علم اخلاق، در باب انسان شناسى، بر این نكته، تأکید دارند كه در انسان سه قوه و نیروى اساسى وجود دارد كه اگر در حد اعتدال؛ یعنى در پرتو هدایت و سیطره عقل و ایمان، قرار گیرند، منشاء پیدایش فضائل خواهند شد، ولى اگر به افراط و یا به تفریط كشانده شوند، منشاء رذائل اخلاقى خواهند گشت و آن سه قوه اساسى عبارت اند از: ۱. قوه شهوت ۲. قوه غضب ۳. قوه فكر.(۵۹)

حالت اعتدال در شهوت را عفت گویند و رعایت اعتدال در قوه غضبى موجب پدید آمدن صفت شجاعت در انسان مى شود. در نهایت حكمت ثمره اعتدال در قوه فكر است. با تعامل و تأثیر متقابل میان این سه صفت ارزنده، صفت چهارمى به نام عدالت پدید مى آید. روزه از جمله عواملى است كه همه صفات فوق را در انسان تقویت و شكوفا مى كند.

اعجاز ازدواج

روزه و ازدواج از بهترین عوامل تقویت تقوى و پارسایى آدمى مى باشند. تردیدى نیست كه ازدواج همانند روزه یكى از عوامل مؤثر در دو عرصه تضعیف سلطه هواى نفس و تقویت زمینه پارسایى آدمى است. به همین جهت در اسلام مورد توجه اءكید و مورد اهمیت ویژه قرار گرفته است.(۶۰)

در باب ازدواج، همواره، سخن از كفو است و در باب حقیقت كفو سخنان مختلفى در دست است از جمله: امام صادق فرمود:(۶۱) كفو، آن است كه مثلا، داماد پاكدامن بوده و توانایى مدیریت و تكفل زندگى خانوادگى را دارا باشد.

هشدار كانت

كانت مى نویسد: در سنین ۱۴-۱۳ سالگى، احساس جنسى در جوانان بیدار مى شود و جوان باید بداند كه استمناء مغایر با طبیعت آدمى است. اینگونه شهوت رانى، جسم را ضعیف مى كند، سبب پیرى زود رس مى شود. قوه تولید مثل را در آدمى تباه مى سازد و قدرت جسمانى آدمى را از بین مى برد و البته عواقب شوم اخلاقى آن خطرناك تر است.(۶۲)

او باید توجه داشته باشد كه در صورت فراهم نبودن زمینه لازم ازدواج از طریق اشتغال، سرگرمى، كاهش مدت استراحت و كاهش زمان توقف در رختخواب مى تواند او را از چنگال قواى جنسى شهوى آزاد كند و نیز باید این گونه اندیشه ها را از خود دور سازد.

۲. تقویت صبر و پایدارى

قرآن با بیان آسمانى:( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ ) ، مؤمنان را به صبر و پایدارى توصیه مى كند.

به نظر مفسران، مراد از صبر در قرآن مؤمنین را به آن دعوت كرده است، روزه است.(۶۳) البته این نامگذارى بدون تناسب نیست و مى توان فلسفه روزه را تقویت صبر و شكیبایى روحى آدمى دانست. یكى از عوامل شكست آدمى در برابر دشواری ها و مشكلات زندگى، اضطراب ها و نگرانی ها و دلهره هاست. در برابر این گونه عوامل كه ناراحتى روحى و درونى در پى دارد، مقاومت روحى شدید لازم است و این مقاومت تنها در پرتو نماز و روزه حاصل مى شود. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هر گاه دچار عوامل اندوه آور و محزون كننده مى شد، به نماز مى ایستاد و یا روزه مى گرفت.

امام صادقعليه‌السلام در یكى از رهنمودهایش مى فرماید: روزه اضطراب هاى درونى و تاریكی هاى دل را از بین مى برد(۶۴) .

هنگامى كه نوح پیامبر، یاران خود را بر كشتى سوار كرد در ماه رجب دستور داد تا روزه بدارند،(۶۵) زیرا روزه روح آدمى را تقویت كرده، صبر و ثبات را در انسان پدید مى آورد و هر گونه اضطراب روحى را برطرف مى كند. قابل ذكر است كه صبر از دیدگاه مكتب اسلام عبارت است از: تحمل حكیمانه. بر این اساس رهبران الهى اسلام فرمودند صبر بر سه گونه است: ۱. صبر در مصیبت؛ ۲. صبر در طاعت و عبادت؛ ۳. صبر در معصیت

مهمترین عوامل تقویت كننده صبر عبارت اند از: ۱. روزه دارى؛ ۲. آگاهى از نتایج شیرین آن؛ ۳. توجه به سرانجام ناگوار بى صبرى؛ ۴. اقتدا به اسوه هاى صبر.(۶۶)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هیچ روزه دارى حاضر نمى شود در محضر جمعیتى كه مشغول خوردن غذا هستند، روزه خویش را حفظ نماید مگر اینكه اعضا و جوارح او تسبیح خدا مى كنند و او فیض بزرگ تسبیح خدا را درك مى نماید و فرشتگان خدا او را درود و سلام مى فرستند، و درود فرشتگان خدا براى او آمرزش و استغفار است(۶۷) .

پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آیا شما را به چیزى آگاه نكنم كه اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور مى گردد، همچون بعد و فاصله مشرق تا مغرب؟ عرض كردند: بلى، یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله ! حضرت فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه و صدقه بر مساكین و مستمندان كمرش را مى شكند؛ حب و دوستى در راه خدا و مبادرت به عمل صالح دنباله و نسلش را قطع مى نماید؛ طلب آمرزش از خداوند، رگ قلبش را قطع مى گرداند و از براى هر چیزى زكات است و زكات تزكیه بدن، روزه است(۶۸) .

امام صادقعليه‌السلام در تفسیر آیه: استعینوا بالصبر و الصلاة فرمود: هنگامى كه مشكل و مسئله اى سخت در زندگى انسان رخ داد، باید روزه بگیرد، زیرا خداوند فرموده است: از صبر، استعانت و همكارى، بخواهید(۶۹) . همچنین فرمود: در تاریخ گذشته، اقوام پیشین، در صورت وقوع حوادث سهمگین روزه مى گرفتند.(۷۰)

شیخ بهایى، فیلسوف، ریاضیدان و فقیه برجسته با توجه به اینكه اهل فضل و دانش همواره با مشكلات و ناملایمات دست به گریبان هستند، این چنین سروده:

اى چرخ كه با مردم نادان یارى

هر لحظه، بر اهل فضل، غم مى بارى

پیوسته ز تو بر دل من، بار غمى است

گویا كه ز اهل دانشم پندارى(۷۱)

۳. تأمین تندرستى

اسلام براى تندرستى و عافیت، ارزش و اهمیت فوق العاده قائل است و نسبت به رعایت بهداشت توجه و تأکید فراوان دارد؛ تا آنجا كه دانش را دو گونه مى داند: العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان؛ این دو علم از میان سایر رشته هاى علمى بیش از حد قابل توجه و داراى اهمیت اند(۷۲) و یكى از مصادیق حسنه هستند؛ حسنه اى كه قرآن به ما آموخته آن را از خداوند بخواهیم و ما نیز همواره آن را در قنوت نماز تكرار و طلب مى كنیم. مفسران نوشته اند: مراد از حسنه در آیه( رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً ) (۷۳) ، همسر شایسته، روزى حلال، و تندرستى است.

همچنین رهنمودهاى آسمانى:( وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ) (۷۴) ؛ در مقام توصیف طالوت و: انه قوى امین؛ درباره حضرت موسىعليه‌السلام بر ارزش و اهمیت سلامتى جسمى تأکید مى كند.

روزه كه امروز به عنوان یكى از عوامل مهم تندرستى توجه مجامع پزشكى جهان را به خود معطوف داشته، نتیجه همان رهنمود معروف رسول خداست كه فرمودند: «صوموا تصحوا ؛ روزه بگیرید تا تندرست و سالم بمانید»(۷۵) .

حضرت امیر مؤمنانعليه‌السلام فرمود: سه چیز، بلغم را از بدن دور و برطرف مى كند و حافظه را قوى مى سازد: مسواك زدن، روزه گرفتن، قرائت قرآن(۷۶) .

حقیقت همان است كه پیامبر اكرمعليه‌السلام خاطر نشان كردند كه: هر چیزى زكات دارد، زكات بدن روزه گرفتن است(۷۷) و نیز فرمودند: شكم پرخورى منشاء تمام دردها و ناراحتى هاست و اجتناب از پرخورى عامل سرچشمه سلامتى است(۷۸) .

روزه بزرگترین ضامن سلامتى تن مى باشد. یك پزشك مصرى در حدود ۳۶۰۰ سال قبل به صورت فكاهى، ولى نیشدار مى گوید: انسان پرخور با یك چهارم غذاهایى كه مى خورد زنده مى ماند و با سه چهارم، پزشكان امرار معاش مى كنند.(۷۹)

پرخورى در نظر علامه نراقى:

علامه نراقى در جامع السعادات(۸۰) و معراج السعاده(۸۱) درباره پرخورى و تأثیر منفى آن ارزیابى جامعى دارد كه ذیلا به گوشه اى از آن اشاره مى شود.

از جمله امورى كه محقق نراقى در تعلیم و تربیت به آن توجه كرده است، این است كه انسان از همان دوران كودكى یاد بگیرد كه به اندازه بخورد و از پرخورى و شكم بارگى پرهیز نماید تا زمینه تعلیم و تربیت صحیح در وى از بین نرود.

محقق نراقى بر اساس روایات زیادى كه در مذمت و عوارض پرخورى وارد و به تجربه براى وى ثابت شده است، تأثیر منفى آن را به صورت زیر تبیین مى كند:

فردى كه پرخورى مى كند، ابتدا دركش نسبت به حقایق محدود مى شود و فكرش خوب كار نمى كند، اهتمام به تحصیل را از دست مى دهد؛ به ویژه آنچه باید با دل بیابد، نمى یابد و از اسرار ملكوت كه قلب دریافت مى كند، محروم مى ماند.

دوم اینكه، پرخورى مانع عبادت شایسته مى گردد و نمى گذارد شخص از عبادتش لذت ببرد. سوم اینكه، پرخورى موجب قساوت قلب مى شود و مانع از بروز عطوفت و راءفت به دیگران مى شود. چهارم این كه، پرخورى خواب را زیاد مى كند و باعث تضییع وقت شخص مى گردد. پنجم اینكه، پرخورى باعث بیمارى هاى جسمانى مى شود و فرد را از صحت و سلامتى دور مى سازد.

ششم اینكه، پرخورى شهوت برانگیز است و به حدى باعث تحریك جنسى مى شود كه ممكن است فرد را به شهوت رانى جنسى بكشاند.

هفتم اینكه، با برانگیختن شهوت جنسى، زمینه بیمارى هاى روانى و اخلاقى ویژه اى مى آید.

محقق نراقى در این خصوص مى گوید: شهوت شكم، سرچشمه بیماریها و آفات و شهوات دیگر است؛ زیرا با شكم بارگى شهوت جنسى به هیجان مى آید و باعث روى آوردن به آمیزش هاى بسیار مى شود، و این دو میل و رغبت به جاه طلبى و مال جویى را افزون مى كند تا به خوراك و آمیزش بیشتر دست یابد، و به دنبال آن انواع بیمارى هاى روانى از حسادت و هم چشمى، ریا، تفاخر، عجب و كبر پدید مى آید، و از اینها حقد و دشمنى پیدا مى شود و این همه، آدمى را، خواه ناخواه به دست یازیدن به گناهان، ستمگرى و تجاوز و منكرات و فحشا مى كشاند.

جهت پیشگیرى از این مشكل رفتارى، محقق نراقى گوشزد مى كند كه اولا؛ تربیت شونده از عوارض منفى شكم بارگى آگاه شود و مفاسد شخصیتى و اخلاقى آن را درك و به این حقیقت توجه كند كه سلامت بدن، اهتمام به تحصیل و فراگیرى دانش، تیزهوشى و فهم درست حقایق، رقت قلب و عطوفت، صفاى دل و علاقه به ذكر و عبادت پروردگار و... همه و همه با شكم بارگى به خطر مى افتد. ثانیا؛ با اراده قوى و برنامه ریزى درست، سعى كند در غذا خوردن، اعتدال را رعایت نماید و به میانه روى عادت كند و حتى با زحمت و تكلف، از افراط در خوردن پرهیز نماید.

۴. بیدارى عواطف بشرى

بدون شك روزه یكى از عوامل بیدارى عواطف انسانى است. آدمى از طریق روزه، در مى یابد كه بر فقرا و گرسنگان چه مى گذرد؛ در واقع روزه دار را با مصائب و درد بینوایان و مستمندان آشنا مى كند و عواطف و احساسات انسانى وى را بیدار و به فعالیت وا مى دارد. لذا در ماه مبارك رمضان، كمكها و رسیدگى به احوال فقرا و مساكین بیشتر به چشم مى خورد. امام صادقعليه‌السلام در مقام بیان فلسفه روزه به این حقیقت اشاره كرده و مى فرماید: خدا روزه را واجب گرداند تا نادار و توانگر مساوى شوند، و توانگران طعم گرسنگى را بچشند تا بر فقیران و گرسنگان ترحم كنند.(۸۲)

۵. تقویت روحیه آخرت گرایى

تردیدى نیست كه روزه دارى توجه به امور ماورایى، روحیه آخرت گرایى و نیز زهد و رزى نسبت به زندگى مادى را در انسان تقویت مى كند. بر این اساس حالت توجه به سراى ابدى در آدمى بیش از بیش متجلى مى شود.

امام هشتمعليه‌السلام فرمود: راز وجوب روزه آن است تا آدمى، مشكل گرسنگى و تشنگى را بچشد و در پیشگاه خدا، متواضع گردد، احساس نیاز كند، اجر خود را بخواهد و صبر و بردبارى را پیشه سازد، در نهایت این نیاز، زمینه ساز توجه به نیازمندیهاى وى در قیامت گردد(۸۳) .

همچنین فرمودند: مردم به انجام روزه، مأمور شدند تا طعم گرسنگى و تشنگى را بچشند و به یاد آخرت بیعتند. همچنین، خاضع و متواضع و نیازمند و محتاج به یاد خدا، عارف و صبور در برابر گرسنگى ها و تشنگى ها باشند تا آنكه مستحق پاداش الهى گردند. از شهوات زودگذر، به خاطر توشه زندگى جاوید چشم بپوشند، به فقر و تنگدستى تنگدستان بیندیشید و واجبات مالى خود را ادا كنند(۸۴) .

۶. تقویت روحیه غفران طلبى

در میان علماى علم كلام، واژه، تكفیر و واژه حبط بچشم مى خورد كه هر كدام گویاى حقیقتى در باب زوال حسنات و سیئات اند و از آنجا كه حسنات، باعث نابودى سیئات مى شود، كلمه تكفیر بكار مى رود «المُكَفَّرِ عَنْهُم سَيِّئاتُهُمْ ؛ ولى در مورد عكس آن حبط بكار مى رود: «( لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ ) ؛ اگر شوك بورزى، عمل نیك تو، حبط مى شود از پا در مى آید.

روزه یكى از عوامل تكفیر است؛ یعنى باعث از بین رفتن گناهان مى شود لذا ماه رمضان را رمضان خوانده اند به خاطر آنكه گناهان در این ماه از بین مى روند، بر این اساس، روحیه غفران طلبى در این ماه داراى ارج ویژه اى است.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه ماه مبارك رمضان در خطبه اى خاطر نشان كردند: آدم بدبخت كسى است كه از غفران الهى در این ماه محروم بماند.(۸۵)

المتقى در كتاب مجمع الزوائد(۸۶) و طبرانى در كتاب معجم الكبیر(۸۷) نقل مى كنند كه: اولین روزى كه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله بر منبر قدم نهادند، بر روى هر یك از پله هاى سه گانه آن آمین گفتند. گویا كسى دعا مى كرد و آن حضرت آمین مى گفتند. در پایان آن خطبه اصحاب پرسیدند: چرا هنگام بالا رفتن بر منبر، آمین مى گفتید؟

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پاسخ داد: هنگامى كه روى پله اول قدم نهادم، جبرئیل نازل شد و تا وقتى كه پا روى پله دوم و سوم منبر گذاشتم، در كنارم حضور داشت. او این چنین دعا كرد: دور باد از رحمت خدا كسى كه عاق والدین باشد؛ دور باد از رحمت خدا كسى كه نام شما را یا رسول الله! بشنود، ولى صلوات ختم نكند؛ دور باد از رحمت حق، كسى كه ماه رمضان او بگذرد آمرزیده نشود؛ من نیز هر بار، آمین گفتم.

۷. روزه و آرامش روانى

در پرتو روزه، انسان به آرامش روحى دست مى یابد و در برابر نگرانى و اضطراب مقاومت مى كند و مغلوب گرفتاریها و ناملایمات نمى گردد. روش پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله این بود كه وقتى چیزى وى را محزون مى كرد، روزه مى گرفت و به نماز مى پرداخت: «كان النبى اذا حزنه امر استعان بالصوم و الصلاة »(۸۸) امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هر گاه براى كسى واقعه اى هولناك رخ داد، فورا روزه بگیرد(۸۹) .

فخر رازى در تفسیر معروف خود، ذیل آیه ۲۸ سوره رعد مى نویسد: قلب آدمى در باب توجه به عالم مادى و عالم غیر مادى دو حالت متضاد و متفاوت پیدا مى كند: آنگاه كه دل انسان، غرق دریاى توجه به مادیات شود، دچار اضطراب، مى شود. لكن آنگاه كه غرق در تفكر در امور ماورایى و معنویات گردد، به حالت سكون نفسانى و اطمینان و آرامش باطن و آسایش خاطر دست مى یابد.(۹۰)

۸. عبادت بى نظیر ثواب و ارزش معنوى روزه

هر عبادتى، پاداش مشخصى دارد، جز روزه و این مسئله به نوبه خود بى نظیر بودن روزه را ثبات مى كند. در حدیثى آمده است: ابى امامه یكى از یاران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى گوید، به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كردم: اى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، مرا به عملى شایسته راهنمایى كن. حضرت فرمودند: روز بگیر؛ زیرا كه روزه همتا ندارد، و ثوابش بى اندازه است. بار دیگر عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى شایسته هدایت فرما، مجددا فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن؛ زیرا روزه از نظر ثواب و فضیلت مشابه ندارد. براى بار سوم عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى نیك راهنمایى فرما. فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن زیرا مثل و مانندى در عبادت براى روزه نیست.(۹۱)

۹. پاكسازى دل و افزایش نور معرفت

روزه مایه زدودن زنگارها از دل و باعث صفاى باطن از ناپاكى و آلودگى هاست. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روزه ماه رمضان و سه روز در هر ماه اول، وسط و آخر هر ماه زنگار دل را از بین مى برد.(۹۲)

ابو بصیر از امام صادقعليه‌السلام پرسید: روزه سالانه چیست؟ امامعليه‌السلام پاسخ داد: در آغاز، پایان و وسط هر ماه روزه گرفتن، پاداش روزه سالانه را دارد. امامعليه‌السلام خاطر نشان كرد كه: این روزه ها اضطراب ها و دلهره ها و زنگارهاى دل را از بین مى برد.(۹۳)

روزه دل را از گناه و معصیت پاك مى كند، به روح صفا و جلا مى بخشد و باعث تقویت و افزایش نور معرفت مى شود؛ انسان در پرتو روزه و دورى از گناه و محرمات و گرایش به معنویات زمینه تجلى نور معرفت را در وجود خود فراهم مى كند.

۱۰. تجلى خلوص

روزه ذاتا امرى ناآشكار است و زمینه ساز خلوص آدمى است، امام خمینى (ره) مى فرماید: انسان باید تكلیف خود را عمل كند. اگر بخواهد خودنمایى نماید، از اول شكست خورده است.(۹۴) باید آنچه تكلیفمان است عمل كنیم.(۹۵) مهم این است كه مقصد، مقصد واحد باشد. هر چند از راههاى مختلف بدان برسیم.(۹۶)

پیامبر اكرم فرمود: معیار و ملاك اعمال انسان نیت وى است(۹۷) ؛ یعنى عملى ارزش دارد، كه از روى اخلاص انجام داده شده باشد. برترین تجلى اخلاص همان است كه امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: خداوندا! تو را نه به خاطر ترس از آتش جهنم عبادت مى كنم و نه به طمع بهشت، بلكه چون تو را سزاوار پرستش یافتم، عبادت مى كنم.(۹۸)

جلوه هاى اهمیت روزه

اهتمام به مسئله قضاى روزه و كفاره و انواع آنان، به ویژه كفاره جمع، به نوبه خود، اهمیت روزه را بازگو مى كند. ولى برخى از جلوه هاى اهمیت روزه عبارت اند از:

۱. ریان درب ورودى مخصوص روزه دار

یكى از درهاى بهشت به نام ریان است و به روزه داران اختصاص دارد. هر در بهشت نامى دارد؛ مثلا: یكى از درهاى بهشت به نام مجاهدان در راه خداست و تنها جهادكنندگان در راه خدا از آن در وارد بهشت مى شوند. یكى دیگر از درهاى بهشت درى است كه انسانهاى روزه دار و صائمان از آن در، وارد بهشت مى شوند.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در بهشت درى هست بنام ریان، داخل نمى شوند به بهشت از آن در، مگر روزه داران(۳۵) .

این مسئله نشان دهنده اهمیت فوق العاده روزه است. در حدیثى دیگر آمده است؛ پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: در بهشت درى است كه ریان نام دارد. در روز قیامت روزه داران از آن در، داخل بهشت مى گردند. كسى جز آنان حق ورود از آن در را ندارد، در آنجا گفته مى شود، كجایند روزه داران؟ پس داخل شوند از آن در، وقتى كه نفر آخرى، غیر روزه دار بخواهد داخل شود، آن در بسته مى شود و كسى دیگر نمى تواند از آن داخل شود(۳۶)

۲. خواب روزه دار

خواب انسان روزه دار، عبادت محسوب مى شود؛ یعنى هنگامى كه روزه دار در خواب است، طبق روال طبیعى نباید در حال عبادت به حساب بیاید و به عنوان عابد محسوب شود، ولى روزه آن قدر در پیشگاه خدا مهم است كه حتى خواب آدم روزه دار عبادت به حساب مى آید. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خواب آدم روزه دار عبادت است و تنفس او ثواب تسبیح دارد(۳۷) . همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: انسان روزه دار در حال عبادت است گر چه خواب باشد، در صورتى كه اهل غیبت نباشد و مسلمانى را غیبت نكند(۳۸) ، این شرط كوچك خیلى مهم است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در خطبه آخر ماه شعبان فرمود: «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ. فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ

امام صادقعليه‌السلام مى فرماید: از وصایاى پیامبرعليه‌السلام و به علىعليه‌السلام این است: یا على! سه چیز در دنیا براى مؤمن مایه خوشحالى و سرور است؛ ملاقات برادران ایمانى و افطار روزه و بیدار شدن براى نماز شب.

همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در ماه رمضان روزه دار باشد و تمایلات جنسى و زبانش را از گناه و خود را از مردم آزارى باز دارد، خدا گناهان او را مى بخشاید و از جهنم آزاد مى سازد و در بهشت جایش مى دهد، شفاعت او را در حق اهل توحید گر چه داراى گناهان فراوانى باشند، مى پذیرد.(۳۹)

۳. اهتمام اولیاء الله به روزه

اهتمام و توجه اولیا و ائمه معصومینعليه‌السلام براى روزه، بیانگر مقام رفیع آن و درجه اهمیت روزه، مى باشد، در برخى از احادیث ذكر شده كه نیم از عمر پیامبر به روزه دارى گذشت.

این مسئله، اهمیت روزه را مى فهماند. داود پیامبر، پدر سلیمان همواره روزه داشت. وقتى كه عیسى مسیح به دنیا آمد، مریم در پاسخ كسانى كه اعتراض كردند و گفتند: یا مریم! مادرت كه آدم درستى بود پس چگونه شد كه شما شوهر نرفته پسر به دنیا آوردى، گفت: من روزه دار هستم.

۴. روزه پاره وقت

یكى از جلوه هاى اهمیت روزه در مكتب اسلام، آن است كه در اسلام حتى به عنوان پاره وقت هم مى توان نیت روزه كرد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امیر المومنینعليه‌السلام هر گاه وارد منزل مى شد، مى فرمود: آیا غذا وجود دارد، اگر نیست من روزه مى گیرم، در ادامه حدیث آمده است اگر غذایى فراهم بود، مى آوردند در غیر این صورت امام روزه مى داشت.(۴۰)

بعضى از صاحب نظران مى گویند این حدیث شاید مربوط به روزى باشد كه حضرت، سحرى خورده یا اصلا آن روز غذا نخورده بود، لذا قصد روزه مستحبى مى كرد.

ولى به نظر من تعبیر به كان امیرالمومنین؛ یعنى سیره امیرالمومنین این بود كه هر وقت به منزل مى آمد، مى فرمود: اگر غذا مهیاست، بیاورید وگرنه نیت روزه مى كنم، چه بسا این حضور بعداز ظهر بود یا قبل از ظهر، قبلا غذا خورده یا چیزى نخورده بود. حدیث مطلق است، عمومیت دارد و فراگیر است و در واقع به آدمى مى گوید: اگر یك ساعت هم به خاطر خدا غذا نخوردى، ثواب روزه پاره وقت را خدا به تو عنایت مى كند؛ این مسئله اهمیت روزه را در نگرش اسلامى و در تفكر اهل بیت بازگو مى كند.

۵. تضاعف پاداش ها

روزه باعث زیاد شدن پاداش سایر اعمال نیك در این ماه است. تضاعف ثواب بدین معناست كه اگر در حال روزه دارى یك عمل را در ماه مبارك رمضان انجام بدهى، همان عمل را اگر در غیر ماه مبارك رمضان هم انجام دهى، پاداش ثواب آن دو عمل یكسان نیست. این مسئله اهمیت روزه دارى را مى رساند.

در احادیث آمده كه هر كس در ماه مبارك رمضان یك آیه از قرآن را تلاوت كند، برابر با یك ختم قرآن در غیر ماه مبارك رمضان است. شما اگر در غیر ماه مبارك رمضان یك ختم قرآن كنى چقدر ثواب دارد؟ در ماه رمضان با دهان روزه یك آیه را بخوانى، به همان اندازه، پاداش الهى دریافت مى دارى.

گر چه، عمل صالح، اگر طبق دیدگاه اسلام انجام پذیرد، تضاعف پاداش را حتى در غیر ماه رمضان نیز در پى دارد، ولى همان اعمال حسنه، در ماه رمضان حساب دیگرى خواهد داشت.

راوى مى گوید از امام صادقعليه‌السلام شنیدم كه مى فرمود:(۴۱) هنگامى كه مؤمن عمل خویش را نیكو انجام داد، خدا اعمال او را مضاعف مى گرداند و هر عمل نیكى را هفتصد برابر اجر و ثواب مرحمت مى فرماید، و این قول خداوند در قرآن است كه مى فرماید: و خدا براى كسى كه بخواهد، اضافه تر و بیشتر از هفتصد برابر مى گرداند. پس اعمالتان را كه براى رسیدن به پاداش الهى انجام مى دهید، نیكو به جاى آورید.

عرض كردم چگونه اعمالمان را نیكو انجام دهیم؟ امام فرمود: هر گاه نماز به جاى آوردى ركوع كن و سجده آن را درست انجام بده. هر وقت روزه گرفتى، از تمام آنچه روزه را باطل مى كند، دورى كن. هر گاه حج و عمره به جاى آوردى، از تمام آنچه در حال حج و عمره حرام است، اجتناب كن. آنگاه امامعليه‌السلام فرمود: هر عملى كه انجام مى دهى، باید نیكو و به دور از گناه و حرام باشد.

۶. تجمع روزه داران

مسجد نشینى و روى آوردن به جماعت و انجام مراسم مختلف جمعى جهت انجام مناسك روزه، در ماه مبارك رمضان از رونق خاصى برخوردار است و این نوع از تجمع در این ماه در پیشگاه خدا ارزش خاصى دارد.

امام باقرعليه‌السلام همواره مى فرمود: جمعه هاى ماه رمضان را برترى و فضیلتى در پیشگاه خداست كه جمعه هاى غیر ماه مبارك رمضان آن را دارا نیستند. همان گونه كه خود ماه مبارك بر سایر ماه ها برترى دارد(۴۲)

این نكته را نباید از نظر دور داشت كه جلسات و تجمعات ماه رمضان هنگامى ارزش دارد كه جوانان را جذب خود كنند و زمینه هاى عرفانى را در آنان شكوفا سازد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در محافل خود، جوانان را راه دهید، حدیث و فرهنگ اسلامى را به آنان بیاموزید؛ زیرا اینان صاحبان جوامع و مجالس آینده شمایند.(۴۳)

۷. روزه در كشتى نوحعليه‌السلام

وقتى نوح پیامبر، یاران را سوار كشتى كرد و كشتى روى آب قرار گرفت، دستور داد تا همگان روزه دار باشند، با اینكه ماه رجب بود و او مى توانست دستور دهد تا همه نماز بخوانند، همه دعا بخوانند، همه به كارى مشغول شوند، ولى دستور داد تا روزه بدارند.(۴۴) این مسئله به نوبه خود اهمیت روزه را به تصویر مى كشد.

۸. فرشتگان حافظ و دعا كننده به روزه داران

برخى از فرشتگان از سوى پروردگار حكیم، ماءموریت دارند تا در حق روزه داران دعا كنند. امام هشتمعليه‌السلام فرمود: خدا ملائكه هایى بى شمار را برگماشت تا روزه داران را حراست نمایند و در حق مردان و زنان روزه دار دعا كنند(۴۵) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: جبرئیل از قول پروردگار متعال به من گفت: فرشتگانى را كه براى دعا برگماشتم، دعایشان را مستجاب خواهم كرد.

۹. سپر از آتش

روزه، ویژگى خاصى دارد؛ روزه مى تواند آدمى را از آزار آتش جهنم در امان نگه دارد؛ چنانكه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: روزه سپرى است كه روزه دار را از آتش جهنم محافظت مى كند. امام علىعليه‌السلام چنین مى فرماید: بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپرى است، نگه دارنده از آتش جهنم (و یا قلعه ایست محكم كه انسان را از تمامى خطرات حفاظت مى نماید)(۴۶) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرماید: یكى از آثار و ویژگى هاى خاص روزه آن است كه روزه دار را در برابر آتش سوزان جهنم حفظ مى نماید. راز اصلى سپر بودن روزه را باید در تأثیر گذارى آن در نفس روزه دار جست؛ زیرا آن تأثیر است كه باعث حراست آدمى مى شود.

فخر رازى در تفسیر لعلكم تتقون مى نویسد: از آیه فوق به دست مى آید كه روزه، تقوا را در آدمى تقویت مى كند. در حدیث آمده است: «ان الصوم یورث التقوى لما فیه من انكسار الشهوة و انقماح الهوى فانه یردع عن الاءشرار و البطر و الفواحش و لذات الدنیا و ریاستها و ذالك لاءن الصوم یكسر البطن و الفرج لاءن ما یمنع النفس عن المعاصى لابد و ان یكون واجبا(۴۷)

آرى: كسى كه روزه مى گیرد و در برابر شهوتها ایستادگى مى كند، در برابر سایر امیال مقاومت خواهد كرد. در نتیجه اراده او در برابر خواسته هاى ناپسند نفس تقویت مى شود. این تأثیر است كه وى را از آتش جهنم حفظ مى كند. این عبادت آنان را در شمار تقوا پیشگان قرار مى دهد.

۱۰. سیماى روزه در محشر

تجسم اعمال، در قیامت به بهترین وجهى در پیش است و روزه در قیامت با زیباترین صورت مجسم مى گردد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: ماه مبارك در روز قیامت به نیكوترین شكل محشور مى شود.

ندا مى رسد: مردم، آیا این را مى شناسید؟ این ماه مبارك رمضان است. چه بسیارند كسانى كه با گرامى داشتن آن به سعادت رسیدند و چه بسیارند آنانكه به خاطر بى حرمتى بدان به شقاوت كشانده شدند. مؤمنان از او، حله هاى بهشتى مى گیرند و تعداد گرفتن حله ها به قدر احترام روزه است.(۴۸)

۱۱. موت روزه دار

اگر كسى در حال روزه بمیرد، احترام ویژه اى در پیشگاه خدا دارد، پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در حال روزه از دنیا برود تا قیامت نام او به عنوان روزه دار ثبت مى گردد.(۴۹)

برخى از ویژگى هاى روزه مستحبى

روزه، اعم از واجب و مستحب، در شروط اصلى از حیث مبطلات و... مشترك اند ولى هر كدام ویژگى هایى دارند كه در دیگرى به چشم نمى خورد، از جمله:

۱. روزه مستحبى را به جهت اجابت درخواست و دعوت برادر ایمانى مى توان افطار كرد و پاداش روزه دارى، به گونه اى مضاعف از سوى خدا اعطا مى گردد.(۵۰)

۲. روزه مستحبى، در بسیارى از موارد نیازمند به اجازه دیگران است، از جمله:

الف - روزه مستحبى همسر، نیازمند به اذان شوهر است.

ب - روزه مستحبى عبد، نیازمند به اذان مولا است.

ج - روزه مستحبى مهمان، نیازمند به اجازه صاحب خانه است.

د - روزه مستحبى فرزند، نیازمند به اجازه والدین است.

فلسفه وجوب روزه

عقل بشر توان درك فلسفه احكام عقل برتر عقل كل را ندارد. آیا عقل كمتر مى تواند در ردیف عقل برتر قرار گیرد؟ بدون تردید پاسخ این سئوال منفى است. بر همین اساس، عقل كمتر نباید از خود انتظار داشته باشد تا راز و رمز و فلسفه تصمیم گیرى هاى عقل برتر را درك كند.

طبق این اصل در باب فلسفه روزه، باید بگوییم: فلسفه اصلى وجوب روزه را نمى دانیم، لكن احتمال دارد كه خداوند مهربان روزه را به خاطر آثار مثبت و فوائد ارزنده آن بر بندگان خود واجب كرده است. در ذیل به بعضى از مهمترین فوائد روزه اشاره مى شود:

۱. تقویت تقوا

تقوا به معناى وقایه از ماده وقى است. مصدر آن مى شود وقوى، واو را جهت رعایت زیبایى هاى تلفظى، به تاء تبدیل كردند و معنى آن در لغت این است. كسى كه از سرزمین پر از خار و خاشاك به گونه محتاطانه عبور مى كند تا دامن او به جایى گیر نكند و در اصطلاح دین تقوى آنجا اطلاق مى شود كه آدمى به گونه اى زندگى كند تا دامن او به خار و خاشاك گناه آلوده نگردد.

فخر رازى در تفسیر وقایة مى گوید: «الوقایة فرط الصیانة »(۵۱) پرهیزگارى و احتیاط كاری هاى هشیارانه بر اساس ایمان به خدا را تقوا گویند.

اولین فلسفه روزه، مسئله ایجاد و تقویت روحیه تقوا گرایى و پرهیزگارى است. در نگرش اسلامى تقوا از اهمیت ویژه اى برخوردار است.

الف) ملاك پذیرفته شدن عبادات و اعمال حسنه ما در پیشگاه خدا تقوا است. چنانكه در قرآن مى خوانیم:( إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ) (۵۲) .

امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردم از مردى، بسیار تمجید و تعریف مى كردند. متمایل شدم تا وى را دیدار كنم و گوشه اى از كردار او را زیر نظر بگیرم. او را در بازار دیدم و به گونه اى ناشناس، وى را تعقیب كردم، او در كنار نانوایى دو قرص نان گرفت، بدون آنكه صاحب آن را در جریان قرار دهد و نیز در كنار مغازه انار فروشى دو انار بدون اجازه مغازه دار برداشت و آنها را به فقیر داد، پیش رفتم و احوال پرسیدم و از نان و انار توضیح خواستم، گفت: دزدیدم ولى نه براى خود، بلكه براى این فقیر.

گفتم: تو كیستى؟ گفت: مردى از امت محمد. گفت: تو كیستى؟ گفتم: اهل مدینه از بیت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله . گفت: جعفر بن محمد تویى؟ گفتم: آرى. گفت: چگونه به كارم اعتراض دارى! تو از خاندان علم و دانایى مى باشى، باید توجه مى كردى كه خداى سیئه را یك كیفر و حسنه را ده پاداش مى دهد. چهار عدد دزدى یعنى چهار سیئه كم گردد سى و شش حسنه باقى مى ماند. گفتم: اى بنده خدا همان قرآنى كه مى فرماید: یك حسنه، ده پاداش، مى فرماید: فقط عمل صالح تقوا پیشگان را مى پذیرد.

ب) معیار برترى انسان ها بر یكدیگر تقواست.( إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ) .(۵۳)

ج) ملاك انتخاب یار، دوست، همسر، همكار، پیشنماز، مدیر مسؤ ول و... در جامعه اسلامى تقواست. لا فضل... الا بالتقوى.

د) تقوا سر سلسله كمالات است. عوامل تقویت كننده تقوا عبارت اند از:

۱. به گفته امام صادقعليه‌السلام : تقوا آب حیاتبخشى است كه از چشمه سار حكمت و آگاهى راستین، فوران مى كند(۵۴) .

۲. روزه به نوبه خود یكى از اسباب تقویت كننده تقواست، قرآن مى فرماید:( لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ) (۵۵) ، روزه براى شما مقرر گردید تا به تقوا دست یابید. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به جوانان توصیه مى كرد: اگر نمى توانید اقدام به ازدواج كنید... به روزه روى آورید كه عامل تضعیف سلطه شهوت و مایه تقویت تقواى درونى شماست(۵۶) .

یكى از رازهاى اینكه تقوا در پرتو روزه تقویت مى شود، آن است كه روزه روحیه خداگرایى و گرایش به مسائل عرفانى و معنوى در انسان را تحكیم مى بخشد.

در تفسیر ابوالفتوح رازى ذیل تفسیر( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ ) (۵۷) ، آمده است روزه، همراه با گرسنگى است و در پرتو گرسنگى، رجوع به سوى خدا صورت مى پذیرد. به قول سعدى:

اندرون از طعام خالى دار

تا در او نور معرفت بینى

هم چنین در نكوهش شكم پرستى مى فرماید: شكم بنده، كمتر پرستد خداى.

۳. شهوت یكى از اسباب تمایل انسان به گناه پدید آمدن بى تقوایى در اوست. مفسر معروف علامه فیض كاشانى ذیل آیه لعلكم تتقون مى نویسد: «و ان الصیام یكسر الشهوة التى هى معظم اءسبابها .» پشتوانه این سخن، كلام امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: روزه، قواى شهوانى حیوانى را تضعیف مى كند(۵۸) .

علماى علم اخلاق، در باب انسان شناسى، بر این نكته، تأکید دارند كه در انسان سه قوه و نیروى اساسى وجود دارد كه اگر در حد اعتدال؛ یعنى در پرتو هدایت و سیطره عقل و ایمان، قرار گیرند، منشاء پیدایش فضائل خواهند شد، ولى اگر به افراط و یا به تفریط كشانده شوند، منشاء رذائل اخلاقى خواهند گشت و آن سه قوه اساسى عبارت اند از: ۱. قوه شهوت ۲. قوه غضب ۳. قوه فكر.(۵۹)

حالت اعتدال در شهوت را عفت گویند و رعایت اعتدال در قوه غضبى موجب پدید آمدن صفت شجاعت در انسان مى شود. در نهایت حكمت ثمره اعتدال در قوه فكر است. با تعامل و تأثیر متقابل میان این سه صفت ارزنده، صفت چهارمى به نام عدالت پدید مى آید. روزه از جمله عواملى است كه همه صفات فوق را در انسان تقویت و شكوفا مى كند.

اعجاز ازدواج

روزه و ازدواج از بهترین عوامل تقویت تقوى و پارسایى آدمى مى باشند. تردیدى نیست كه ازدواج همانند روزه یكى از عوامل مؤثر در دو عرصه تضعیف سلطه هواى نفس و تقویت زمینه پارسایى آدمى است. به همین جهت در اسلام مورد توجه اءكید و مورد اهمیت ویژه قرار گرفته است.(۶۰)

در باب ازدواج، همواره، سخن از كفو است و در باب حقیقت كفو سخنان مختلفى در دست است از جمله: امام صادق فرمود:(۶۱) كفو، آن است كه مثلا، داماد پاكدامن بوده و توانایى مدیریت و تكفل زندگى خانوادگى را دارا باشد.

هشدار كانت

كانت مى نویسد: در سنین ۱۴-۱۳ سالگى، احساس جنسى در جوانان بیدار مى شود و جوان باید بداند كه استمناء مغایر با طبیعت آدمى است. اینگونه شهوت رانى، جسم را ضعیف مى كند، سبب پیرى زود رس مى شود. قوه تولید مثل را در آدمى تباه مى سازد و قدرت جسمانى آدمى را از بین مى برد و البته عواقب شوم اخلاقى آن خطرناك تر است.(۶۲)

او باید توجه داشته باشد كه در صورت فراهم نبودن زمینه لازم ازدواج از طریق اشتغال، سرگرمى، كاهش مدت استراحت و كاهش زمان توقف در رختخواب مى تواند او را از چنگال قواى جنسى شهوى آزاد كند و نیز باید این گونه اندیشه ها را از خود دور سازد.

۲. تقویت صبر و پایدارى

قرآن با بیان آسمانى:( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ ) ، مؤمنان را به صبر و پایدارى توصیه مى كند.

به نظر مفسران، مراد از صبر در قرآن مؤمنین را به آن دعوت كرده است، روزه است.(۶۳) البته این نامگذارى بدون تناسب نیست و مى توان فلسفه روزه را تقویت صبر و شكیبایى روحى آدمى دانست. یكى از عوامل شكست آدمى در برابر دشواری ها و مشكلات زندگى، اضطراب ها و نگرانی ها و دلهره هاست. در برابر این گونه عوامل كه ناراحتى روحى و درونى در پى دارد، مقاومت روحى شدید لازم است و این مقاومت تنها در پرتو نماز و روزه حاصل مى شود. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هر گاه دچار عوامل اندوه آور و محزون كننده مى شد، به نماز مى ایستاد و یا روزه مى گرفت.

امام صادقعليه‌السلام در یكى از رهنمودهایش مى فرماید: روزه اضطراب هاى درونى و تاریكی هاى دل را از بین مى برد(۶۴) .

هنگامى كه نوح پیامبر، یاران خود را بر كشتى سوار كرد در ماه رجب دستور داد تا روزه بدارند،(۶۵) زیرا روزه روح آدمى را تقویت كرده، صبر و ثبات را در انسان پدید مى آورد و هر گونه اضطراب روحى را برطرف مى كند. قابل ذكر است كه صبر از دیدگاه مكتب اسلام عبارت است از: تحمل حكیمانه. بر این اساس رهبران الهى اسلام فرمودند صبر بر سه گونه است: ۱. صبر در مصیبت؛ ۲. صبر در طاعت و عبادت؛ ۳. صبر در معصیت

مهمترین عوامل تقویت كننده صبر عبارت اند از: ۱. روزه دارى؛ ۲. آگاهى از نتایج شیرین آن؛ ۳. توجه به سرانجام ناگوار بى صبرى؛ ۴. اقتدا به اسوه هاى صبر.(۶۶)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هیچ روزه دارى حاضر نمى شود در محضر جمعیتى كه مشغول خوردن غذا هستند، روزه خویش را حفظ نماید مگر اینكه اعضا و جوارح او تسبیح خدا مى كنند و او فیض بزرگ تسبیح خدا را درك مى نماید و فرشتگان خدا او را درود و سلام مى فرستند، و درود فرشتگان خدا براى او آمرزش و استغفار است(۶۷) .

پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آیا شما را به چیزى آگاه نكنم كه اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور مى گردد، همچون بعد و فاصله مشرق تا مغرب؟ عرض كردند: بلى، یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله ! حضرت فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه و صدقه بر مساكین و مستمندان كمرش را مى شكند؛ حب و دوستى در راه خدا و مبادرت به عمل صالح دنباله و نسلش را قطع مى نماید؛ طلب آمرزش از خداوند، رگ قلبش را قطع مى گرداند و از براى هر چیزى زكات است و زكات تزكیه بدن، روزه است(۶۸) .

امام صادقعليه‌السلام در تفسیر آیه: استعینوا بالصبر و الصلاة فرمود: هنگامى كه مشكل و مسئله اى سخت در زندگى انسان رخ داد، باید روزه بگیرد، زیرا خداوند فرموده است: از صبر، استعانت و همكارى، بخواهید(۶۹) . همچنین فرمود: در تاریخ گذشته، اقوام پیشین، در صورت وقوع حوادث سهمگین روزه مى گرفتند.(۷۰)

شیخ بهایى، فیلسوف، ریاضیدان و فقیه برجسته با توجه به اینكه اهل فضل و دانش همواره با مشكلات و ناملایمات دست به گریبان هستند، این چنین سروده:

اى چرخ كه با مردم نادان یارى

هر لحظه، بر اهل فضل، غم مى بارى

پیوسته ز تو بر دل من، بار غمى است

گویا كه ز اهل دانشم پندارى(۷۱)

۳. تأمین تندرستى

اسلام براى تندرستى و عافیت، ارزش و اهمیت فوق العاده قائل است و نسبت به رعایت بهداشت توجه و تأکید فراوان دارد؛ تا آنجا كه دانش را دو گونه مى داند: العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان؛ این دو علم از میان سایر رشته هاى علمى بیش از حد قابل توجه و داراى اهمیت اند(۷۲) و یكى از مصادیق حسنه هستند؛ حسنه اى كه قرآن به ما آموخته آن را از خداوند بخواهیم و ما نیز همواره آن را در قنوت نماز تكرار و طلب مى كنیم. مفسران نوشته اند: مراد از حسنه در آیه( رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً ) (۷۳) ، همسر شایسته، روزى حلال، و تندرستى است.

همچنین رهنمودهاى آسمانى:( وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ) (۷۴) ؛ در مقام توصیف طالوت و: انه قوى امین؛ درباره حضرت موسىعليه‌السلام بر ارزش و اهمیت سلامتى جسمى تأکید مى كند.

روزه كه امروز به عنوان یكى از عوامل مهم تندرستى توجه مجامع پزشكى جهان را به خود معطوف داشته، نتیجه همان رهنمود معروف رسول خداست كه فرمودند: «صوموا تصحوا ؛ روزه بگیرید تا تندرست و سالم بمانید»(۷۵) .

حضرت امیر مؤمنانعليه‌السلام فرمود: سه چیز، بلغم را از بدن دور و برطرف مى كند و حافظه را قوى مى سازد: مسواك زدن، روزه گرفتن، قرائت قرآن(۷۶) .

حقیقت همان است كه پیامبر اكرمعليه‌السلام خاطر نشان كردند كه: هر چیزى زكات دارد، زكات بدن روزه گرفتن است(۷۷) و نیز فرمودند: شكم پرخورى منشاء تمام دردها و ناراحتى هاست و اجتناب از پرخورى عامل سرچشمه سلامتى است(۷۸) .

روزه بزرگترین ضامن سلامتى تن مى باشد. یك پزشك مصرى در حدود ۳۶۰۰ سال قبل به صورت فكاهى، ولى نیشدار مى گوید: انسان پرخور با یك چهارم غذاهایى كه مى خورد زنده مى ماند و با سه چهارم، پزشكان امرار معاش مى كنند.(۷۹)

پرخورى در نظر علامه نراقى:

علامه نراقى در جامع السعادات(۸۰) و معراج السعاده(۸۱) درباره پرخورى و تأثیر منفى آن ارزیابى جامعى دارد كه ذیلا به گوشه اى از آن اشاره مى شود.

از جمله امورى كه محقق نراقى در تعلیم و تربیت به آن توجه كرده است، این است كه انسان از همان دوران كودكى یاد بگیرد كه به اندازه بخورد و از پرخورى و شكم بارگى پرهیز نماید تا زمینه تعلیم و تربیت صحیح در وى از بین نرود.

محقق نراقى بر اساس روایات زیادى كه در مذمت و عوارض پرخورى وارد و به تجربه براى وى ثابت شده است، تأثیر منفى آن را به صورت زیر تبیین مى كند:

فردى كه پرخورى مى كند، ابتدا دركش نسبت به حقایق محدود مى شود و فكرش خوب كار نمى كند، اهتمام به تحصیل را از دست مى دهد؛ به ویژه آنچه باید با دل بیابد، نمى یابد و از اسرار ملكوت كه قلب دریافت مى كند، محروم مى ماند.

دوم اینكه، پرخورى مانع عبادت شایسته مى گردد و نمى گذارد شخص از عبادتش لذت ببرد. سوم اینكه، پرخورى موجب قساوت قلب مى شود و مانع از بروز عطوفت و راءفت به دیگران مى شود. چهارم این كه، پرخورى خواب را زیاد مى كند و باعث تضییع وقت شخص مى گردد. پنجم اینكه، پرخورى باعث بیمارى هاى جسمانى مى شود و فرد را از صحت و سلامتى دور مى سازد.

ششم اینكه، پرخورى شهوت برانگیز است و به حدى باعث تحریك جنسى مى شود كه ممكن است فرد را به شهوت رانى جنسى بكشاند.

هفتم اینكه، با برانگیختن شهوت جنسى، زمینه بیمارى هاى روانى و اخلاقى ویژه اى مى آید.

محقق نراقى در این خصوص مى گوید: شهوت شكم، سرچشمه بیماریها و آفات و شهوات دیگر است؛ زیرا با شكم بارگى شهوت جنسى به هیجان مى آید و باعث روى آوردن به آمیزش هاى بسیار مى شود، و این دو میل و رغبت به جاه طلبى و مال جویى را افزون مى كند تا به خوراك و آمیزش بیشتر دست یابد، و به دنبال آن انواع بیمارى هاى روانى از حسادت و هم چشمى، ریا، تفاخر، عجب و كبر پدید مى آید، و از اینها حقد و دشمنى پیدا مى شود و این همه، آدمى را، خواه ناخواه به دست یازیدن به گناهان، ستمگرى و تجاوز و منكرات و فحشا مى كشاند.

جهت پیشگیرى از این مشكل رفتارى، محقق نراقى گوشزد مى كند كه اولا؛ تربیت شونده از عوارض منفى شكم بارگى آگاه شود و مفاسد شخصیتى و اخلاقى آن را درك و به این حقیقت توجه كند كه سلامت بدن، اهتمام به تحصیل و فراگیرى دانش، تیزهوشى و فهم درست حقایق، رقت قلب و عطوفت، صفاى دل و علاقه به ذكر و عبادت پروردگار و... همه و همه با شكم بارگى به خطر مى افتد. ثانیا؛ با اراده قوى و برنامه ریزى درست، سعى كند در غذا خوردن، اعتدال را رعایت نماید و به میانه روى عادت كند و حتى با زحمت و تكلف، از افراط در خوردن پرهیز نماید.

۴. بیدارى عواطف بشرى

بدون شك روزه یكى از عوامل بیدارى عواطف انسانى است. آدمى از طریق روزه، در مى یابد كه بر فقرا و گرسنگان چه مى گذرد؛ در واقع روزه دار را با مصائب و درد بینوایان و مستمندان آشنا مى كند و عواطف و احساسات انسانى وى را بیدار و به فعالیت وا مى دارد. لذا در ماه مبارك رمضان، كمكها و رسیدگى به احوال فقرا و مساكین بیشتر به چشم مى خورد. امام صادقعليه‌السلام در مقام بیان فلسفه روزه به این حقیقت اشاره كرده و مى فرماید: خدا روزه را واجب گرداند تا نادار و توانگر مساوى شوند، و توانگران طعم گرسنگى را بچشند تا بر فقیران و گرسنگان ترحم كنند.(۸۲)

۵. تقویت روحیه آخرت گرایى

تردیدى نیست كه روزه دارى توجه به امور ماورایى، روحیه آخرت گرایى و نیز زهد و رزى نسبت به زندگى مادى را در انسان تقویت مى كند. بر این اساس حالت توجه به سراى ابدى در آدمى بیش از بیش متجلى مى شود.

امام هشتمعليه‌السلام فرمود: راز وجوب روزه آن است تا آدمى، مشكل گرسنگى و تشنگى را بچشد و در پیشگاه خدا، متواضع گردد، احساس نیاز كند، اجر خود را بخواهد و صبر و بردبارى را پیشه سازد، در نهایت این نیاز، زمینه ساز توجه به نیازمندیهاى وى در قیامت گردد(۸۳) .

همچنین فرمودند: مردم به انجام روزه، مأمور شدند تا طعم گرسنگى و تشنگى را بچشند و به یاد آخرت بیعتند. همچنین، خاضع و متواضع و نیازمند و محتاج به یاد خدا، عارف و صبور در برابر گرسنگى ها و تشنگى ها باشند تا آنكه مستحق پاداش الهى گردند. از شهوات زودگذر، به خاطر توشه زندگى جاوید چشم بپوشند، به فقر و تنگدستى تنگدستان بیندیشید و واجبات مالى خود را ادا كنند(۸۴) .

۶. تقویت روحیه غفران طلبى

در میان علماى علم كلام، واژه، تكفیر و واژه حبط بچشم مى خورد كه هر كدام گویاى حقیقتى در باب زوال حسنات و سیئات اند و از آنجا كه حسنات، باعث نابودى سیئات مى شود، كلمه تكفیر بكار مى رود «المُكَفَّرِ عَنْهُم سَيِّئاتُهُمْ ؛ ولى در مورد عكس آن حبط بكار مى رود: «( لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ ) ؛ اگر شوك بورزى، عمل نیك تو، حبط مى شود از پا در مى آید.

روزه یكى از عوامل تكفیر است؛ یعنى باعث از بین رفتن گناهان مى شود لذا ماه رمضان را رمضان خوانده اند به خاطر آنكه گناهان در این ماه از بین مى روند، بر این اساس، روحیه غفران طلبى در این ماه داراى ارج ویژه اى است.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه ماه مبارك رمضان در خطبه اى خاطر نشان كردند: آدم بدبخت كسى است كه از غفران الهى در این ماه محروم بماند.(۸۵)

المتقى در كتاب مجمع الزوائد(۸۶) و طبرانى در كتاب معجم الكبیر(۸۷) نقل مى كنند كه: اولین روزى كه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله بر منبر قدم نهادند، بر روى هر یك از پله هاى سه گانه آن آمین گفتند. گویا كسى دعا مى كرد و آن حضرت آمین مى گفتند. در پایان آن خطبه اصحاب پرسیدند: چرا هنگام بالا رفتن بر منبر، آمین مى گفتید؟

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پاسخ داد: هنگامى كه روى پله اول قدم نهادم، جبرئیل نازل شد و تا وقتى كه پا روى پله دوم و سوم منبر گذاشتم، در كنارم حضور داشت. او این چنین دعا كرد: دور باد از رحمت خدا كسى كه عاق والدین باشد؛ دور باد از رحمت خدا كسى كه نام شما را یا رسول الله! بشنود، ولى صلوات ختم نكند؛ دور باد از رحمت حق، كسى كه ماه رمضان او بگذرد آمرزیده نشود؛ من نیز هر بار، آمین گفتم.

۷. روزه و آرامش روانى

در پرتو روزه، انسان به آرامش روحى دست مى یابد و در برابر نگرانى و اضطراب مقاومت مى كند و مغلوب گرفتاریها و ناملایمات نمى گردد. روش پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله این بود كه وقتى چیزى وى را محزون مى كرد، روزه مى گرفت و به نماز مى پرداخت: «كان النبى اذا حزنه امر استعان بالصوم و الصلاة »(۸۸) امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هر گاه براى كسى واقعه اى هولناك رخ داد، فورا روزه بگیرد(۸۹) .

فخر رازى در تفسیر معروف خود، ذیل آیه ۲۸ سوره رعد مى نویسد: قلب آدمى در باب توجه به عالم مادى و عالم غیر مادى دو حالت متضاد و متفاوت پیدا مى كند: آنگاه كه دل انسان، غرق دریاى توجه به مادیات شود، دچار اضطراب، مى شود. لكن آنگاه كه غرق در تفكر در امور ماورایى و معنویات گردد، به حالت سكون نفسانى و اطمینان و آرامش باطن و آسایش خاطر دست مى یابد.(۹۰)

۸. عبادت بى نظیر ثواب و ارزش معنوى روزه

هر عبادتى، پاداش مشخصى دارد، جز روزه و این مسئله به نوبه خود بى نظیر بودن روزه را ثبات مى كند. در حدیثى آمده است: ابى امامه یكى از یاران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى گوید، به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كردم: اى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، مرا به عملى شایسته راهنمایى كن. حضرت فرمودند: روز بگیر؛ زیرا كه روزه همتا ندارد، و ثوابش بى اندازه است. بار دیگر عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى شایسته هدایت فرما، مجددا فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن؛ زیرا روزه از نظر ثواب و فضیلت مشابه ندارد. براى بار سوم عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى نیك راهنمایى فرما. فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن زیرا مثل و مانندى در عبادت براى روزه نیست.(۹۱)

۹. پاكسازى دل و افزایش نور معرفت

روزه مایه زدودن زنگارها از دل و باعث صفاى باطن از ناپاكى و آلودگى هاست. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روزه ماه رمضان و سه روز در هر ماه اول، وسط و آخر هر ماه زنگار دل را از بین مى برد.(۹۲)

ابو بصیر از امام صادقعليه‌السلام پرسید: روزه سالانه چیست؟ امامعليه‌السلام پاسخ داد: در آغاز، پایان و وسط هر ماه روزه گرفتن، پاداش روزه سالانه را دارد. امامعليه‌السلام خاطر نشان كرد كه: این روزه ها اضطراب ها و دلهره ها و زنگارهاى دل را از بین مى برد.(۹۳)

روزه دل را از گناه و معصیت پاك مى كند، به روح صفا و جلا مى بخشد و باعث تقویت و افزایش نور معرفت مى شود؛ انسان در پرتو روزه و دورى از گناه و محرمات و گرایش به معنویات زمینه تجلى نور معرفت را در وجود خود فراهم مى كند.

۱۰. تجلى خلوص

روزه ذاتا امرى ناآشكار است و زمینه ساز خلوص آدمى است، امام خمینى (ره) مى فرماید: انسان باید تكلیف خود را عمل كند. اگر بخواهد خودنمایى نماید، از اول شكست خورده است.(۹۴) باید آنچه تكلیفمان است عمل كنیم.(۹۵) مهم این است كه مقصد، مقصد واحد باشد. هر چند از راههاى مختلف بدان برسیم.(۹۶)

پیامبر اكرم فرمود: معیار و ملاك اعمال انسان نیت وى است(۹۷) ؛ یعنى عملى ارزش دارد، كه از روى اخلاص انجام داده شده باشد. برترین تجلى اخلاص همان است كه امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: خداوندا! تو را نه به خاطر ترس از آتش جهنم عبادت مى كنم و نه به طمع بهشت، بلكه چون تو را سزاوار پرستش یافتم، عبادت مى كنم.(۹۸)

جلوه هاى اهمیت روزه

اهتمام به مسئله قضاى روزه و كفاره و انواع آنان، به ویژه كفاره جمع، به نوبه خود، اهمیت روزه را بازگو مى كند. ولى برخى از جلوه هاى اهمیت روزه عبارت اند از:

۱. ریان درب ورودى مخصوص روزه دار

یكى از درهاى بهشت به نام ریان است و به روزه داران اختصاص دارد. هر در بهشت نامى دارد؛ مثلا: یكى از درهاى بهشت به نام مجاهدان در راه خداست و تنها جهادكنندگان در راه خدا از آن در وارد بهشت مى شوند. یكى دیگر از درهاى بهشت درى است كه انسانهاى روزه دار و صائمان از آن در، وارد بهشت مى شوند.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در بهشت درى هست بنام ریان، داخل نمى شوند به بهشت از آن در، مگر روزه داران(۳۵) .

این مسئله نشان دهنده اهمیت فوق العاده روزه است. در حدیثى دیگر آمده است؛ پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: در بهشت درى است كه ریان نام دارد. در روز قیامت روزه داران از آن در، داخل بهشت مى گردند. كسى جز آنان حق ورود از آن در را ندارد، در آنجا گفته مى شود، كجایند روزه داران؟ پس داخل شوند از آن در، وقتى كه نفر آخرى، غیر روزه دار بخواهد داخل شود، آن در بسته مى شود و كسى دیگر نمى تواند از آن داخل شود(۳۶)

۲. خواب روزه دار

خواب انسان روزه دار، عبادت محسوب مى شود؛ یعنى هنگامى كه روزه دار در خواب است، طبق روال طبیعى نباید در حال عبادت به حساب بیاید و به عنوان عابد محسوب شود، ولى روزه آن قدر در پیشگاه خدا مهم است كه حتى خواب آدم روزه دار عبادت به حساب مى آید. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خواب آدم روزه دار عبادت است و تنفس او ثواب تسبیح دارد(۳۷) . همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: انسان روزه دار در حال عبادت است گر چه خواب باشد، در صورتى كه اهل غیبت نباشد و مسلمانى را غیبت نكند(۳۸) ، این شرط كوچك خیلى مهم است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در خطبه آخر ماه شعبان فرمود: «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ. فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ

امام صادقعليه‌السلام مى فرماید: از وصایاى پیامبرعليه‌السلام و به علىعليه‌السلام این است: یا على! سه چیز در دنیا براى مؤمن مایه خوشحالى و سرور است؛ ملاقات برادران ایمانى و افطار روزه و بیدار شدن براى نماز شب.

همچنین پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در ماه رمضان روزه دار باشد و تمایلات جنسى و زبانش را از گناه و خود را از مردم آزارى باز دارد، خدا گناهان او را مى بخشاید و از جهنم آزاد مى سازد و در بهشت جایش مى دهد، شفاعت او را در حق اهل توحید گر چه داراى گناهان فراوانى باشند، مى پذیرد.(۳۹)

۳. اهتمام اولیاء الله به روزه

اهتمام و توجه اولیا و ائمه معصومینعليه‌السلام براى روزه، بیانگر مقام رفیع آن و درجه اهمیت روزه، مى باشد، در برخى از احادیث ذكر شده كه نیم از عمر پیامبر به روزه دارى گذشت.

این مسئله، اهمیت روزه را مى فهماند. داود پیامبر، پدر سلیمان همواره روزه داشت. وقتى كه عیسى مسیح به دنیا آمد، مریم در پاسخ كسانى كه اعتراض كردند و گفتند: یا مریم! مادرت كه آدم درستى بود پس چگونه شد كه شما شوهر نرفته پسر به دنیا آوردى، گفت: من روزه دار هستم.

۴. روزه پاره وقت

یكى از جلوه هاى اهمیت روزه در مكتب اسلام، آن است كه در اسلام حتى به عنوان پاره وقت هم مى توان نیت روزه كرد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: امیر المومنینعليه‌السلام هر گاه وارد منزل مى شد، مى فرمود: آیا غذا وجود دارد، اگر نیست من روزه مى گیرم، در ادامه حدیث آمده است اگر غذایى فراهم بود، مى آوردند در غیر این صورت امام روزه مى داشت.(۴۰)

بعضى از صاحب نظران مى گویند این حدیث شاید مربوط به روزى باشد كه حضرت، سحرى خورده یا اصلا آن روز غذا نخورده بود، لذا قصد روزه مستحبى مى كرد.

ولى به نظر من تعبیر به كان امیرالمومنین؛ یعنى سیره امیرالمومنین این بود كه هر وقت به منزل مى آمد، مى فرمود: اگر غذا مهیاست، بیاورید وگرنه نیت روزه مى كنم، چه بسا این حضور بعداز ظهر بود یا قبل از ظهر، قبلا غذا خورده یا چیزى نخورده بود. حدیث مطلق است، عمومیت دارد و فراگیر است و در واقع به آدمى مى گوید: اگر یك ساعت هم به خاطر خدا غذا نخوردى، ثواب روزه پاره وقت را خدا به تو عنایت مى كند؛ این مسئله اهمیت روزه را در نگرش اسلامى و در تفكر اهل بیت بازگو مى كند.

۵. تضاعف پاداش ها

روزه باعث زیاد شدن پاداش سایر اعمال نیك در این ماه است. تضاعف ثواب بدین معناست كه اگر در حال روزه دارى یك عمل را در ماه مبارك رمضان انجام بدهى، همان عمل را اگر در غیر ماه مبارك رمضان هم انجام دهى، پاداش ثواب آن دو عمل یكسان نیست. این مسئله اهمیت روزه دارى را مى رساند.

در احادیث آمده كه هر كس در ماه مبارك رمضان یك آیه از قرآن را تلاوت كند، برابر با یك ختم قرآن در غیر ماه مبارك رمضان است. شما اگر در غیر ماه مبارك رمضان یك ختم قرآن كنى چقدر ثواب دارد؟ در ماه رمضان با دهان روزه یك آیه را بخوانى، به همان اندازه، پاداش الهى دریافت مى دارى.

گر چه، عمل صالح، اگر طبق دیدگاه اسلام انجام پذیرد، تضاعف پاداش را حتى در غیر ماه رمضان نیز در پى دارد، ولى همان اعمال حسنه، در ماه رمضان حساب دیگرى خواهد داشت.

راوى مى گوید از امام صادقعليه‌السلام شنیدم كه مى فرمود:(۴۱) هنگامى كه مؤمن عمل خویش را نیكو انجام داد، خدا اعمال او را مضاعف مى گرداند و هر عمل نیكى را هفتصد برابر اجر و ثواب مرحمت مى فرماید، و این قول خداوند در قرآن است كه مى فرماید: و خدا براى كسى كه بخواهد، اضافه تر و بیشتر از هفتصد برابر مى گرداند. پس اعمالتان را كه براى رسیدن به پاداش الهى انجام مى دهید، نیكو به جاى آورید.

عرض كردم چگونه اعمالمان را نیكو انجام دهیم؟ امام فرمود: هر گاه نماز به جاى آوردى ركوع كن و سجده آن را درست انجام بده. هر وقت روزه گرفتى، از تمام آنچه روزه را باطل مى كند، دورى كن. هر گاه حج و عمره به جاى آوردى، از تمام آنچه در حال حج و عمره حرام است، اجتناب كن. آنگاه امامعليه‌السلام فرمود: هر عملى كه انجام مى دهى، باید نیكو و به دور از گناه و حرام باشد.

۶. تجمع روزه داران

مسجد نشینى و روى آوردن به جماعت و انجام مراسم مختلف جمعى جهت انجام مناسك روزه، در ماه مبارك رمضان از رونق خاصى برخوردار است و این نوع از تجمع در این ماه در پیشگاه خدا ارزش خاصى دارد.

امام باقرعليه‌السلام همواره مى فرمود: جمعه هاى ماه رمضان را برترى و فضیلتى در پیشگاه خداست كه جمعه هاى غیر ماه مبارك رمضان آن را دارا نیستند. همان گونه كه خود ماه مبارك بر سایر ماه ها برترى دارد(۴۲)

این نكته را نباید از نظر دور داشت كه جلسات و تجمعات ماه رمضان هنگامى ارزش دارد كه جوانان را جذب خود كنند و زمینه هاى عرفانى را در آنان شكوفا سازد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: در محافل خود، جوانان را راه دهید، حدیث و فرهنگ اسلامى را به آنان بیاموزید؛ زیرا اینان صاحبان جوامع و مجالس آینده شمایند.(۴۳)

۷. روزه در كشتى نوحعليه‌السلام

وقتى نوح پیامبر، یاران را سوار كشتى كرد و كشتى روى آب قرار گرفت، دستور داد تا همگان روزه دار باشند، با اینكه ماه رجب بود و او مى توانست دستور دهد تا همه نماز بخوانند، همه دعا بخوانند، همه به كارى مشغول شوند، ولى دستور داد تا روزه بدارند.(۴۴) این مسئله به نوبه خود اهمیت روزه را به تصویر مى كشد.

۸. فرشتگان حافظ و دعا كننده به روزه داران

برخى از فرشتگان از سوى پروردگار حكیم، ماءموریت دارند تا در حق روزه داران دعا كنند. امام هشتمعليه‌السلام فرمود: خدا ملائكه هایى بى شمار را برگماشت تا روزه داران را حراست نمایند و در حق مردان و زنان روزه دار دعا كنند(۴۵) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: جبرئیل از قول پروردگار متعال به من گفت: فرشتگانى را كه براى دعا برگماشتم، دعایشان را مستجاب خواهم كرد.

۹. سپر از آتش

روزه، ویژگى خاصى دارد؛ روزه مى تواند آدمى را از آزار آتش جهنم در امان نگه دارد؛ چنانكه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: روزه سپرى است كه روزه دار را از آتش جهنم محافظت مى كند. امام علىعليه‌السلام چنین مى فرماید: بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپرى است، نگه دارنده از آتش جهنم (و یا قلعه ایست محكم كه انسان را از تمامى خطرات حفاظت مى نماید)(۴۶) .

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرماید: یكى از آثار و ویژگى هاى خاص روزه آن است كه روزه دار را در برابر آتش سوزان جهنم حفظ مى نماید. راز اصلى سپر بودن روزه را باید در تأثیر گذارى آن در نفس روزه دار جست؛ زیرا آن تأثیر است كه باعث حراست آدمى مى شود.

فخر رازى در تفسیر لعلكم تتقون مى نویسد: از آیه فوق به دست مى آید كه روزه، تقوا را در آدمى تقویت مى كند. در حدیث آمده است: «ان الصوم یورث التقوى لما فیه من انكسار الشهوة و انقماح الهوى فانه یردع عن الاءشرار و البطر و الفواحش و لذات الدنیا و ریاستها و ذالك لاءن الصوم یكسر البطن و الفرج لاءن ما یمنع النفس عن المعاصى لابد و ان یكون واجبا(۴۷)

آرى: كسى كه روزه مى گیرد و در برابر شهوتها ایستادگى مى كند، در برابر سایر امیال مقاومت خواهد كرد. در نتیجه اراده او در برابر خواسته هاى ناپسند نفس تقویت مى شود. این تأثیر است كه وى را از آتش جهنم حفظ مى كند. این عبادت آنان را در شمار تقوا پیشگان قرار مى دهد.

۱۰. سیماى روزه در محشر

تجسم اعمال، در قیامت به بهترین وجهى در پیش است و روزه در قیامت با زیباترین صورت مجسم مى گردد. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: ماه مبارك در روز قیامت به نیكوترین شكل محشور مى شود.

ندا مى رسد: مردم، آیا این را مى شناسید؟ این ماه مبارك رمضان است. چه بسیارند كسانى كه با گرامى داشتن آن به سعادت رسیدند و چه بسیارند آنانكه به خاطر بى حرمتى بدان به شقاوت كشانده شدند. مؤمنان از او، حله هاى بهشتى مى گیرند و تعداد گرفتن حله ها به قدر احترام روزه است.(۴۸)

۱۱. موت روزه دار

اگر كسى در حال روزه بمیرد، احترام ویژه اى در پیشگاه خدا دارد، پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كسى كه در حال روزه از دنیا برود تا قیامت نام او به عنوان روزه دار ثبت مى گردد.(۴۹)

برخى از ویژگى هاى روزه مستحبى

روزه، اعم از واجب و مستحب، در شروط اصلى از حیث مبطلات و... مشترك اند ولى هر كدام ویژگى هایى دارند كه در دیگرى به چشم نمى خورد، از جمله:

۱. روزه مستحبى را به جهت اجابت درخواست و دعوت برادر ایمانى مى توان افطار كرد و پاداش روزه دارى، به گونه اى مضاعف از سوى خدا اعطا مى گردد.(۵۰)

۲. روزه مستحبى، در بسیارى از موارد نیازمند به اجازه دیگران است، از جمله:

الف - روزه مستحبى همسر، نیازمند به اذان شوهر است.

ب - روزه مستحبى عبد، نیازمند به اذان مولا است.

ج - روزه مستحبى مهمان، نیازمند به اجازه صاحب خانه است.

د - روزه مستحبى فرزند، نیازمند به اجازه والدین است.

فلسفه وجوب روزه

عقل بشر توان درك فلسفه احكام عقل برتر عقل كل را ندارد. آیا عقل كمتر مى تواند در ردیف عقل برتر قرار گیرد؟ بدون تردید پاسخ این سئوال منفى است. بر همین اساس، عقل كمتر نباید از خود انتظار داشته باشد تا راز و رمز و فلسفه تصمیم گیرى هاى عقل برتر را درك كند.

طبق این اصل در باب فلسفه روزه، باید بگوییم: فلسفه اصلى وجوب روزه را نمى دانیم، لكن احتمال دارد كه خداوند مهربان روزه را به خاطر آثار مثبت و فوائد ارزنده آن بر بندگان خود واجب كرده است. در ذیل به بعضى از مهمترین فوائد روزه اشاره مى شود:

۱. تقویت تقوا

تقوا به معناى وقایه از ماده وقى است. مصدر آن مى شود وقوى، واو را جهت رعایت زیبایى هاى تلفظى، به تاء تبدیل كردند و معنى آن در لغت این است. كسى كه از سرزمین پر از خار و خاشاك به گونه محتاطانه عبور مى كند تا دامن او به جایى گیر نكند و در اصطلاح دین تقوى آنجا اطلاق مى شود كه آدمى به گونه اى زندگى كند تا دامن او به خار و خاشاك گناه آلوده نگردد.

فخر رازى در تفسیر وقایة مى گوید: «الوقایة فرط الصیانة »(۵۱) پرهیزگارى و احتیاط كاری هاى هشیارانه بر اساس ایمان به خدا را تقوا گویند.

اولین فلسفه روزه، مسئله ایجاد و تقویت روحیه تقوا گرایى و پرهیزگارى است. در نگرش اسلامى تقوا از اهمیت ویژه اى برخوردار است.

الف) ملاك پذیرفته شدن عبادات و اعمال حسنه ما در پیشگاه خدا تقوا است. چنانكه در قرآن مى خوانیم:( إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ) (۵۲) .

امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردم از مردى، بسیار تمجید و تعریف مى كردند. متمایل شدم تا وى را دیدار كنم و گوشه اى از كردار او را زیر نظر بگیرم. او را در بازار دیدم و به گونه اى ناشناس، وى را تعقیب كردم، او در كنار نانوایى دو قرص نان گرفت، بدون آنكه صاحب آن را در جریان قرار دهد و نیز در كنار مغازه انار فروشى دو انار بدون اجازه مغازه دار برداشت و آنها را به فقیر داد، پیش رفتم و احوال پرسیدم و از نان و انار توضیح خواستم، گفت: دزدیدم ولى نه براى خود، بلكه براى این فقیر.

گفتم: تو كیستى؟ گفت: مردى از امت محمد. گفت: تو كیستى؟ گفتم: اهل مدینه از بیت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله . گفت: جعفر بن محمد تویى؟ گفتم: آرى. گفت: چگونه به كارم اعتراض دارى! تو از خاندان علم و دانایى مى باشى، باید توجه مى كردى كه خداى سیئه را یك كیفر و حسنه را ده پاداش مى دهد. چهار عدد دزدى یعنى چهار سیئه كم گردد سى و شش حسنه باقى مى ماند. گفتم: اى بنده خدا همان قرآنى كه مى فرماید: یك حسنه، ده پاداش، مى فرماید: فقط عمل صالح تقوا پیشگان را مى پذیرد.

ب) معیار برترى انسان ها بر یكدیگر تقواست.( إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ) .(۵۳)

ج) ملاك انتخاب یار، دوست، همسر، همكار، پیشنماز، مدیر مسؤ ول و... در جامعه اسلامى تقواست. لا فضل... الا بالتقوى.

د) تقوا سر سلسله كمالات است. عوامل تقویت كننده تقوا عبارت اند از:

۱. به گفته امام صادقعليه‌السلام : تقوا آب حیاتبخشى است كه از چشمه سار حكمت و آگاهى راستین، فوران مى كند(۵۴) .

۲. روزه به نوبه خود یكى از اسباب تقویت كننده تقواست، قرآن مى فرماید:( لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ) (۵۵) ، روزه براى شما مقرر گردید تا به تقوا دست یابید. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به جوانان توصیه مى كرد: اگر نمى توانید اقدام به ازدواج كنید... به روزه روى آورید كه عامل تضعیف سلطه شهوت و مایه تقویت تقواى درونى شماست(۵۶) .

یكى از رازهاى اینكه تقوا در پرتو روزه تقویت مى شود، آن است كه روزه روحیه خداگرایى و گرایش به مسائل عرفانى و معنوى در انسان را تحكیم مى بخشد.

در تفسیر ابوالفتوح رازى ذیل تفسیر( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ ) (۵۷) ، آمده است روزه، همراه با گرسنگى است و در پرتو گرسنگى، رجوع به سوى خدا صورت مى پذیرد. به قول سعدى:

اندرون از طعام خالى دار

تا در او نور معرفت بینى

هم چنین در نكوهش شكم پرستى مى فرماید: شكم بنده، كمتر پرستد خداى.

۳. شهوت یكى از اسباب تمایل انسان به گناه پدید آمدن بى تقوایى در اوست. مفسر معروف علامه فیض كاشانى ذیل آیه لعلكم تتقون مى نویسد: «و ان الصیام یكسر الشهوة التى هى معظم اءسبابها .» پشتوانه این سخن، كلام امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: روزه، قواى شهوانى حیوانى را تضعیف مى كند(۵۸) .

علماى علم اخلاق، در باب انسان شناسى، بر این نكته، تأکید دارند كه در انسان سه قوه و نیروى اساسى وجود دارد كه اگر در حد اعتدال؛ یعنى در پرتو هدایت و سیطره عقل و ایمان، قرار گیرند، منشاء پیدایش فضائل خواهند شد، ولى اگر به افراط و یا به تفریط كشانده شوند، منشاء رذائل اخلاقى خواهند گشت و آن سه قوه اساسى عبارت اند از: ۱. قوه شهوت ۲. قوه غضب ۳. قوه فكر.(۵۹)

حالت اعتدال در شهوت را عفت گویند و رعایت اعتدال در قوه غضبى موجب پدید آمدن صفت شجاعت در انسان مى شود. در نهایت حكمت ثمره اعتدال در قوه فكر است. با تعامل و تأثیر متقابل میان این سه صفت ارزنده، صفت چهارمى به نام عدالت پدید مى آید. روزه از جمله عواملى است كه همه صفات فوق را در انسان تقویت و شكوفا مى كند.

اعجاز ازدواج

روزه و ازدواج از بهترین عوامل تقویت تقوى و پارسایى آدمى مى باشند. تردیدى نیست كه ازدواج همانند روزه یكى از عوامل مؤثر در دو عرصه تضعیف سلطه هواى نفس و تقویت زمینه پارسایى آدمى است. به همین جهت در اسلام مورد توجه اءكید و مورد اهمیت ویژه قرار گرفته است.(۶۰)

در باب ازدواج، همواره، سخن از كفو است و در باب حقیقت كفو سخنان مختلفى در دست است از جمله: امام صادق فرمود:(۶۱) كفو، آن است كه مثلا، داماد پاكدامن بوده و توانایى مدیریت و تكفل زندگى خانوادگى را دارا باشد.

هشدار كانت

كانت مى نویسد: در سنین ۱۴-۱۳ سالگى، احساس جنسى در جوانان بیدار مى شود و جوان باید بداند كه استمناء مغایر با طبیعت آدمى است. اینگونه شهوت رانى، جسم را ضعیف مى كند، سبب پیرى زود رس مى شود. قوه تولید مثل را در آدمى تباه مى سازد و قدرت جسمانى آدمى را از بین مى برد و البته عواقب شوم اخلاقى آن خطرناك تر است.(۶۲)

او باید توجه داشته باشد كه در صورت فراهم نبودن زمینه لازم ازدواج از طریق اشتغال، سرگرمى، كاهش مدت استراحت و كاهش زمان توقف در رختخواب مى تواند او را از چنگال قواى جنسى شهوى آزاد كند و نیز باید این گونه اندیشه ها را از خود دور سازد.

۲. تقویت صبر و پایدارى

قرآن با بیان آسمانى:( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ ) ، مؤمنان را به صبر و پایدارى توصیه مى كند.

به نظر مفسران، مراد از صبر در قرآن مؤمنین را به آن دعوت كرده است، روزه است.(۶۳) البته این نامگذارى بدون تناسب نیست و مى توان فلسفه روزه را تقویت صبر و شكیبایى روحى آدمى دانست. یكى از عوامل شكست آدمى در برابر دشواری ها و مشكلات زندگى، اضطراب ها و نگرانی ها و دلهره هاست. در برابر این گونه عوامل كه ناراحتى روحى و درونى در پى دارد، مقاومت روحى شدید لازم است و این مقاومت تنها در پرتو نماز و روزه حاصل مى شود. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هر گاه دچار عوامل اندوه آور و محزون كننده مى شد، به نماز مى ایستاد و یا روزه مى گرفت.

امام صادقعليه‌السلام در یكى از رهنمودهایش مى فرماید: روزه اضطراب هاى درونى و تاریكی هاى دل را از بین مى برد(۶۴) .

هنگامى كه نوح پیامبر، یاران خود را بر كشتى سوار كرد در ماه رجب دستور داد تا روزه بدارند،(۶۵) زیرا روزه روح آدمى را تقویت كرده، صبر و ثبات را در انسان پدید مى آورد و هر گونه اضطراب روحى را برطرف مى كند. قابل ذكر است كه صبر از دیدگاه مكتب اسلام عبارت است از: تحمل حكیمانه. بر این اساس رهبران الهى اسلام فرمودند صبر بر سه گونه است: ۱. صبر در مصیبت؛ ۲. صبر در طاعت و عبادت؛ ۳. صبر در معصیت

مهمترین عوامل تقویت كننده صبر عبارت اند از: ۱. روزه دارى؛ ۲. آگاهى از نتایج شیرین آن؛ ۳. توجه به سرانجام ناگوار بى صبرى؛ ۴. اقتدا به اسوه هاى صبر.(۶۶)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هیچ روزه دارى حاضر نمى شود در محضر جمعیتى كه مشغول خوردن غذا هستند، روزه خویش را حفظ نماید مگر اینكه اعضا و جوارح او تسبیح خدا مى كنند و او فیض بزرگ تسبیح خدا را درك مى نماید و فرشتگان خدا او را درود و سلام مى فرستند، و درود فرشتگان خدا براى او آمرزش و استغفار است(۶۷) .

پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آیا شما را به چیزى آگاه نكنم كه اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور مى گردد، همچون بعد و فاصله مشرق تا مغرب؟ عرض كردند: بلى، یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله ! حضرت فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه و صدقه بر مساكین و مستمندان كمرش را مى شكند؛ حب و دوستى در راه خدا و مبادرت به عمل صالح دنباله و نسلش را قطع مى نماید؛ طلب آمرزش از خداوند، رگ قلبش را قطع مى گرداند و از براى هر چیزى زكات است و زكات تزكیه بدن، روزه است(۶۸) .

امام صادقعليه‌السلام در تفسیر آیه: استعینوا بالصبر و الصلاة فرمود: هنگامى كه مشكل و مسئله اى سخت در زندگى انسان رخ داد، باید روزه بگیرد، زیرا خداوند فرموده است: از صبر، استعانت و همكارى، بخواهید(۶۹) . همچنین فرمود: در تاریخ گذشته، اقوام پیشین، در صورت وقوع حوادث سهمگین روزه مى گرفتند.(۷۰)

شیخ بهایى، فیلسوف، ریاضیدان و فقیه برجسته با توجه به اینكه اهل فضل و دانش همواره با مشكلات و ناملایمات دست به گریبان هستند، این چنین سروده:

اى چرخ كه با مردم نادان یارى

هر لحظه، بر اهل فضل، غم مى بارى

پیوسته ز تو بر دل من، بار غمى است

گویا كه ز اهل دانشم پندارى(۷۱)

۳. تأمین تندرستى

اسلام براى تندرستى و عافیت، ارزش و اهمیت فوق العاده قائل است و نسبت به رعایت بهداشت توجه و تأکید فراوان دارد؛ تا آنجا كه دانش را دو گونه مى داند: العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان؛ این دو علم از میان سایر رشته هاى علمى بیش از حد قابل توجه و داراى اهمیت اند(۷۲) و یكى از مصادیق حسنه هستند؛ حسنه اى كه قرآن به ما آموخته آن را از خداوند بخواهیم و ما نیز همواره آن را در قنوت نماز تكرار و طلب مى كنیم. مفسران نوشته اند: مراد از حسنه در آیه( رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً ) (۷۳) ، همسر شایسته، روزى حلال، و تندرستى است.

همچنین رهنمودهاى آسمانى:( وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ) (۷۴) ؛ در مقام توصیف طالوت و: انه قوى امین؛ درباره حضرت موسىعليه‌السلام بر ارزش و اهمیت سلامتى جسمى تأکید مى كند.

روزه كه امروز به عنوان یكى از عوامل مهم تندرستى توجه مجامع پزشكى جهان را به خود معطوف داشته، نتیجه همان رهنمود معروف رسول خداست كه فرمودند: «صوموا تصحوا ؛ روزه بگیرید تا تندرست و سالم بمانید»(۷۵) .

حضرت امیر مؤمنانعليه‌السلام فرمود: سه چیز، بلغم را از بدن دور و برطرف مى كند و حافظه را قوى مى سازد: مسواك زدن، روزه گرفتن، قرائت قرآن(۷۶) .

حقیقت همان است كه پیامبر اكرمعليه‌السلام خاطر نشان كردند كه: هر چیزى زكات دارد، زكات بدن روزه گرفتن است(۷۷) و نیز فرمودند: شكم پرخورى منشاء تمام دردها و ناراحتى هاست و اجتناب از پرخورى عامل سرچشمه سلامتى است(۷۸) .

روزه بزرگترین ضامن سلامتى تن مى باشد. یك پزشك مصرى در حدود ۳۶۰۰ سال قبل به صورت فكاهى، ولى نیشدار مى گوید: انسان پرخور با یك چهارم غذاهایى كه مى خورد زنده مى ماند و با سه چهارم، پزشكان امرار معاش مى كنند.(۷۹)

پرخورى در نظر علامه نراقى:

علامه نراقى در جامع السعادات(۸۰) و معراج السعاده(۸۱) درباره پرخورى و تأثیر منفى آن ارزیابى جامعى دارد كه ذیلا به گوشه اى از آن اشاره مى شود.

از جمله امورى كه محقق نراقى در تعلیم و تربیت به آن توجه كرده است، این است كه انسان از همان دوران كودكى یاد بگیرد كه به اندازه بخورد و از پرخورى و شكم بارگى پرهیز نماید تا زمینه تعلیم و تربیت صحیح در وى از بین نرود.

محقق نراقى بر اساس روایات زیادى كه در مذمت و عوارض پرخورى وارد و به تجربه براى وى ثابت شده است، تأثیر منفى آن را به صورت زیر تبیین مى كند:

فردى كه پرخورى مى كند، ابتدا دركش نسبت به حقایق محدود مى شود و فكرش خوب كار نمى كند، اهتمام به تحصیل را از دست مى دهد؛ به ویژه آنچه باید با دل بیابد، نمى یابد و از اسرار ملكوت كه قلب دریافت مى كند، محروم مى ماند.

دوم اینكه، پرخورى مانع عبادت شایسته مى گردد و نمى گذارد شخص از عبادتش لذت ببرد. سوم اینكه، پرخورى موجب قساوت قلب مى شود و مانع از بروز عطوفت و راءفت به دیگران مى شود. چهارم این كه، پرخورى خواب را زیاد مى كند و باعث تضییع وقت شخص مى گردد. پنجم اینكه، پرخورى باعث بیمارى هاى جسمانى مى شود و فرد را از صحت و سلامتى دور مى سازد.

ششم اینكه، پرخورى شهوت برانگیز است و به حدى باعث تحریك جنسى مى شود كه ممكن است فرد را به شهوت رانى جنسى بكشاند.

هفتم اینكه، با برانگیختن شهوت جنسى، زمینه بیمارى هاى روانى و اخلاقى ویژه اى مى آید.

محقق نراقى در این خصوص مى گوید: شهوت شكم، سرچشمه بیماریها و آفات و شهوات دیگر است؛ زیرا با شكم بارگى شهوت جنسى به هیجان مى آید و باعث روى آوردن به آمیزش هاى بسیار مى شود، و این دو میل و رغبت به جاه طلبى و مال جویى را افزون مى كند تا به خوراك و آمیزش بیشتر دست یابد، و به دنبال آن انواع بیمارى هاى روانى از حسادت و هم چشمى، ریا، تفاخر، عجب و كبر پدید مى آید، و از اینها حقد و دشمنى پیدا مى شود و این همه، آدمى را، خواه ناخواه به دست یازیدن به گناهان، ستمگرى و تجاوز و منكرات و فحشا مى كشاند.

جهت پیشگیرى از این مشكل رفتارى، محقق نراقى گوشزد مى كند كه اولا؛ تربیت شونده از عوارض منفى شكم بارگى آگاه شود و مفاسد شخصیتى و اخلاقى آن را درك و به این حقیقت توجه كند كه سلامت بدن، اهتمام به تحصیل و فراگیرى دانش، تیزهوشى و فهم درست حقایق، رقت قلب و عطوفت، صفاى دل و علاقه به ذكر و عبادت پروردگار و... همه و همه با شكم بارگى به خطر مى افتد. ثانیا؛ با اراده قوى و برنامه ریزى درست، سعى كند در غذا خوردن، اعتدال را رعایت نماید و به میانه روى عادت كند و حتى با زحمت و تكلف، از افراط در خوردن پرهیز نماید.

۴. بیدارى عواطف بشرى

بدون شك روزه یكى از عوامل بیدارى عواطف انسانى است. آدمى از طریق روزه، در مى یابد كه بر فقرا و گرسنگان چه مى گذرد؛ در واقع روزه دار را با مصائب و درد بینوایان و مستمندان آشنا مى كند و عواطف و احساسات انسانى وى را بیدار و به فعالیت وا مى دارد. لذا در ماه مبارك رمضان، كمكها و رسیدگى به احوال فقرا و مساكین بیشتر به چشم مى خورد. امام صادقعليه‌السلام در مقام بیان فلسفه روزه به این حقیقت اشاره كرده و مى فرماید: خدا روزه را واجب گرداند تا نادار و توانگر مساوى شوند، و توانگران طعم گرسنگى را بچشند تا بر فقیران و گرسنگان ترحم كنند.(۸۲)

۵. تقویت روحیه آخرت گرایى

تردیدى نیست كه روزه دارى توجه به امور ماورایى، روحیه آخرت گرایى و نیز زهد و رزى نسبت به زندگى مادى را در انسان تقویت مى كند. بر این اساس حالت توجه به سراى ابدى در آدمى بیش از بیش متجلى مى شود.

امام هشتمعليه‌السلام فرمود: راز وجوب روزه آن است تا آدمى، مشكل گرسنگى و تشنگى را بچشد و در پیشگاه خدا، متواضع گردد، احساس نیاز كند، اجر خود را بخواهد و صبر و بردبارى را پیشه سازد، در نهایت این نیاز، زمینه ساز توجه به نیازمندیهاى وى در قیامت گردد(۸۳) .

همچنین فرمودند: مردم به انجام روزه، مأمور شدند تا طعم گرسنگى و تشنگى را بچشند و به یاد آخرت بیعتند. همچنین، خاضع و متواضع و نیازمند و محتاج به یاد خدا، عارف و صبور در برابر گرسنگى ها و تشنگى ها باشند تا آنكه مستحق پاداش الهى گردند. از شهوات زودگذر، به خاطر توشه زندگى جاوید چشم بپوشند، به فقر و تنگدستى تنگدستان بیندیشید و واجبات مالى خود را ادا كنند(۸۴) .

۶. تقویت روحیه غفران طلبى

در میان علماى علم كلام، واژه، تكفیر و واژه حبط بچشم مى خورد كه هر كدام گویاى حقیقتى در باب زوال حسنات و سیئات اند و از آنجا كه حسنات، باعث نابودى سیئات مى شود، كلمه تكفیر بكار مى رود «المُكَفَّرِ عَنْهُم سَيِّئاتُهُمْ ؛ ولى در مورد عكس آن حبط بكار مى رود: «( لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ ) ؛ اگر شوك بورزى، عمل نیك تو، حبط مى شود از پا در مى آید.

روزه یكى از عوامل تكفیر است؛ یعنى باعث از بین رفتن گناهان مى شود لذا ماه رمضان را رمضان خوانده اند به خاطر آنكه گناهان در این ماه از بین مى روند، بر این اساس، روحیه غفران طلبى در این ماه داراى ارج ویژه اى است.

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در آستانه ماه مبارك رمضان در خطبه اى خاطر نشان كردند: آدم بدبخت كسى است كه از غفران الهى در این ماه محروم بماند.(۸۵)

المتقى در كتاب مجمع الزوائد(۸۶) و طبرانى در كتاب معجم الكبیر(۸۷) نقل مى كنند كه: اولین روزى كه پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله بر منبر قدم نهادند، بر روى هر یك از پله هاى سه گانه آن آمین گفتند. گویا كسى دعا مى كرد و آن حضرت آمین مى گفتند. در پایان آن خطبه اصحاب پرسیدند: چرا هنگام بالا رفتن بر منبر، آمین مى گفتید؟

پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پاسخ داد: هنگامى كه روى پله اول قدم نهادم، جبرئیل نازل شد و تا وقتى كه پا روى پله دوم و سوم منبر گذاشتم، در كنارم حضور داشت. او این چنین دعا كرد: دور باد از رحمت خدا كسى كه عاق والدین باشد؛ دور باد از رحمت خدا كسى كه نام شما را یا رسول الله! بشنود، ولى صلوات ختم نكند؛ دور باد از رحمت حق، كسى كه ماه رمضان او بگذرد آمرزیده نشود؛ من نیز هر بار، آمین گفتم.

۷. روزه و آرامش روانى

در پرتو روزه، انسان به آرامش روحى دست مى یابد و در برابر نگرانى و اضطراب مقاومت مى كند و مغلوب گرفتاریها و ناملایمات نمى گردد. روش پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله این بود كه وقتى چیزى وى را محزون مى كرد، روزه مى گرفت و به نماز مى پرداخت: «كان النبى اذا حزنه امر استعان بالصوم و الصلاة »(۸۸) امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هر گاه براى كسى واقعه اى هولناك رخ داد، فورا روزه بگیرد(۸۹) .

فخر رازى در تفسیر معروف خود، ذیل آیه ۲۸ سوره رعد مى نویسد: قلب آدمى در باب توجه به عالم مادى و عالم غیر مادى دو حالت متضاد و متفاوت پیدا مى كند: آنگاه كه دل انسان، غرق دریاى توجه به مادیات شود، دچار اضطراب، مى شود. لكن آنگاه كه غرق در تفكر در امور ماورایى و معنویات گردد، به حالت سكون نفسانى و اطمینان و آرامش باطن و آسایش خاطر دست مى یابد.(۹۰)

۸. عبادت بى نظیر ثواب و ارزش معنوى روزه

هر عبادتى، پاداش مشخصى دارد، جز روزه و این مسئله به نوبه خود بى نظیر بودن روزه را ثبات مى كند. در حدیثى آمده است: ابى امامه یكى از یاران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى گوید، به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كردم: اى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، مرا به عملى شایسته راهنمایى كن. حضرت فرمودند: روز بگیر؛ زیرا كه روزه همتا ندارد، و ثوابش بى اندازه است. بار دیگر عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى شایسته هدایت فرما، مجددا فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن؛ زیرا روزه از نظر ثواب و فضیلت مشابه ندارد. براى بار سوم عرض كردم: یا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مرا به عملى نیك راهنمایى فرما. فرمودند: بر تو باد به روزه گرفتن زیرا مثل و مانندى در عبادت براى روزه نیست.(۹۱)

۹. پاكسازى دل و افزایش نور معرفت

روزه مایه زدودن زنگارها از دل و باعث صفاى باطن از ناپاكى و آلودگى هاست. پیامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: روزه ماه رمضان و سه روز در هر ماه اول، وسط و آخر هر ماه زنگار دل را از بین مى برد.(۹۲)

ابو بصیر از امام صادقعليه‌السلام پرسید: روزه سالانه چیست؟ امامعليه‌السلام پاسخ داد: در آغاز، پایان و وسط هر ماه روزه گرفتن، پاداش روزه سالانه را دارد. امامعليه‌السلام خاطر نشان كرد كه: این روزه ها اضطراب ها و دلهره ها و زنگارهاى دل را از بین مى برد.(۹۳)

روزه دل را از گناه و معصیت پاك مى كند، به روح صفا و جلا مى بخشد و باعث تقویت و افزایش نور معرفت مى شود؛ انسان در پرتو روزه و دورى از گناه و محرمات و گرایش به معنویات زمینه تجلى نور معرفت را در وجود خود فراهم مى كند.

۱۰. تجلى خلوص

روزه ذاتا امرى ناآشكار است و زمینه ساز خلوص آدمى است، امام خمینى (ره) مى فرماید: انسان باید تكلیف خود را عمل كند. اگر بخواهد خودنمایى نماید، از اول شكست خورده است.(۹۴) باید آنچه تكلیفمان است عمل كنیم.(۹۵) مهم این است كه مقصد، مقصد واحد باشد. هر چند از راههاى مختلف بدان برسیم.(۹۶)

پیامبر اكرم فرمود: معیار و ملاك اعمال انسان نیت وى است(۹۷) ؛ یعنى عملى ارزش دارد، كه از روى اخلاص انجام داده شده باشد. برترین تجلى اخلاص همان است كه امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: خداوندا! تو را نه به خاطر ترس از آتش جهنم عبادت مى كنم و نه به طمع بهشت، بلكه چون تو را سزاوار پرستش یافتم، عبادت مى كنم.(۹۸)


9

10

11