٢٥- و عن ابى بصير قال : سمعت عليه السلام يقول : ان الحرحر على جميع احواله، ان نابته نائبته صبر لها و ان تراكمت تداكت عليها المصائب لم يكره لم تكسره و ان اسر و قهر و استبدل با ليسر عسرا ،كما كان يوسف الصديق الأمين عليه السلام لم يغير حريته ان استعبد و قهر و اسرو لم تضرره ظلمة الحب و وحشته و ما ناله، ان من الله عليه فجعل الجبار العالى العاتى له عبدا بعد ان اذ كان له ملكا فارسله و رحم به امة و كذالك الصبر يعقب خيرا،فاصبرو او وطنوا انفسكم على الصبر توجروا.
ابو بصير مىگويد از امام صادق عليه السلام كه فرمود : آزاد مرد در همه احوال آزاد مرد است اگر گرفتارى برايش پيش آيد صبر مىكند،و اگر مصيبتها بر سرش فرو ريزد ناراحت نمىشود اگر چه اسير شود و مغلوب گردد و آسايش تبديل به سختى شود،چنان كه يوسف صديق امين عليه السلام را بردگى و مغلوبيت و اسارت زيان نبخشد،و او را تغيير ندادو تاريكى و ترس چاه و آنچه بر سرش آمد ضررى بر او وارد نساخت تا اين كه خدا بر او منت گذارد و ستمگر سركش را برده او كرد بعد از آن كه مالك او بود و او را رسول قرار داد و به سبب او به امتى رحم كرد و صبر اين چنين است كه اين همه خير و بركت به دنبال دارد،پس شكيبإ؛پپ باشيد و دل به شكيبائى دهيد تا اجر و پاداش نصيبتان گردد.
٢٦- و عن الباقر عليه السلام قال : الجنة محفوفة بالمكاره و الصبر،فمن صبر على المكاره فى الدنيا دخل الجنة. و جهنم محفوفة باللذات و الشهوات فمن اعطى نفسه لذتها و شهوتها دخل النار.
امام باقر عليه السلام فرمود : بهشت در ميان ناگواريها و شكيبائى است. پس هركه در دنيا بر ناگواريها صبر كند، به بهشت رود و جهنم در ميان لذتها و شهوتها است، پس هر كه لذت و شهوتى را كه دلش خواهد به خود رساند به جهنم رود.
٢٧- عن على عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : الصبر ثلاثة : عند المصيبة و صبر على الطاعة و صبر عن المعصية فمن صبر على المصيبة حتى يردها بحسن عزائها كتب الله له ثلاثماة درجة ما بين الدرجة الى الدرجة كما بين السماء الى الارض و من صبر على الطاعة كتب الله ستماة درجة ما بين الدرجة الى الدرجة كما بين تخوم الارض الى العرش و من صبر عن المعصية كتب الله له تسعماة درجة ما بين الدرجة الى الدرجة كما بين تخوم الارض الى منتهى العرش
. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : صبر بر سه قسم است : صبر در مصيبت و صبر بر طاعت و صبر از معصيت، پس هر كه بر معصيت صبر كند تا آن كه آن را به بهترين وجه آرامش و تسلى رد كند خداوند سيصد درجه برايش مىنويسد كه ميان هر درجه تا درجه ديگر به اندازه فاصله ميان آسمان و زمين باشد و هر كه بر طاعت صبر كند خداوند برايش ششصد درجه مىنويسد كه ميان هر درجه تا درجه ديگر به اندازه فاصله ميان قعر زمين تا عرش باشد و هر كه از گناه صبر كند و از معصيت خودارى كند خداوند نهصد درجه از براى او مىنويسد كه فاصله ميان هر درجه بقدر فاصله ميان قعر زمين تا انتهاى عرش الهى باشد.
٢٨- عن ابى حمزة الثمالى قال : قال ابو عبدالله عليه السلام : من ابتلى من المومنين ببلاء فصبر عليه كان له مثل اجرالف شهيد.
امام صادق عليه السلام فرمود : هر كس از مومنين به بلائى گرفتار شود و صبر كند ،برايش مثل اجر هزار شهيد خواهد بود.
٢٩- عن عبدالله بن سنان عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : قال الله عزوجل : انى جعلت الدنيا بين عبادى قرضا،فمن اقرضنى منها قرضا اعطيته بكل درهم واحد عشرا الى سبعماة ضعف و ما شئت من ذالك و من لم يقرضنى منها قرضا فاخذت منه شيئا قسرا فصبر اعطيته ثلاث خصال لو اعطيت واحدة منهن ملائكتى لرضوا بها منى، قال : ثم تلا ابوعبدالله عليه السلام قول الله عزوجل : الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا الله و انا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم فهذه واحدة من ثلاث خصال و رحمة اثنان
و اولئك هم المهتدون ثلاث ثم قال ابو عبدالله عليه السلام : هذا لمن اخذ الله منه شيئا قسرا
. رسول خدا صلى الله عليه و آله مىگويد : خداوند عزوجل فرموده است من دنيا را ميان بندگانم به عنوان قرض قرار دادهام كسى كه قرضى از آن به من دهد يعنى چيزى در راه من به اختيار خود انفاق كند در ميان هر درهمى ده تا هفتصد برابر به او مىدهم و كسى كه به من قرض ندهد و اجبارا چيزى از او بگيرم به وسيله مصيبتها و حوادث گوناگون در مقابل آن سه چيز به او مىرهم كه اگر يكى از آنها را به فرشتگانم دهم از من راضى خواهند شد سپس امام صادق عليه السلام اين آيه را تلاوت كرد الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انالله و انااليه راجعون
اولئك عليهم صلوات من ربهم.... كسانى كه هنگام مصيبت مىگويند : ما از آن خدائيم و بسوى او بازگشت مىكنيم صلوات خدا بر آنها باد امام فرمود : اين صلوات يكى از سه خصلت است دومى اش رحمت و سومى آن هدايت كه در آيه ذكر شده است.
ملخفات باب دوم
فصل : ضربت زدن بر ران هنگام مصيبت باعث نابودى اجر است
و عنه عليه السلام الضرب على الفخد عند المصبية يحبط الاجرو الصبر عند الصدمة الاولى اعظم و عظم الاجر على قدر المصيبة و من استرجع بعد المصيبة جدد الله له اجرها كيوم اصيب بها.
امام صادق عليه السلام فرمود : ضربت زدن بر ران و زانو در هنگام مصيبت اجر و پاداش را از بين مىبرد و صبر كردن هنگام مصيبت نخستين بسيار عظيم است و عظمت اجر و پاداش به مقدار مصيبت است يعنى هر چه مصيبت بزرگتر باشد اجرش نيز بزرگتر است و هر كس بعد از مصيبت بگويد :انالله و انا اليه راجعون
.خداوند اجرش را مانند روزى كه مصيبت به او رسيد تجديد مىنمايد يعنى هر مرتبه اين جمله را بگويد خداوند اجر تازهاى به او عنايت مىفرمايد.
بر پشت دست زدن به هنگام مصيبت اجر را از بين مىبرد
و سئل رجل النبى صلى الله عليه و آله ما يحبط الأجر فى المصيبة ؟ فقال : تصفيق الرجال بيمينه على شما له و الصبر عند الصدمة الاولى فمن رضى فله الرضا و من سخط فعليه السخط.
مردى از پيامبر صلى الله عليه و آله سوال كرد چه چيز اجر و پاداش مصيبت را از بين مىبرد ؟ فرمود : دست راست را بر پشت دست چپ زدن كه به هنگام مصيبت بعضىها اين عمل را انجام مىدهند اجر را از بين مىبرد و نابود مىسازد. و صبر حقيقى در صدمه نخستين يا اول صدمه است پس هر كه راضى شود خدا از او راضى است و هر كه ناراضى شود خدا از او ناراضى است. ام سلمه زوجه پيامبرصلى الله عليه و آله مىگويد : من از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم فرمود : هر كس گرفتار مصيبتى شود بگويدانالله و انااليه راجعون اللهم اجرنى على مصيبتى و اخلف لى خيرا منها
، خداوند متعال اجر او را مىدهد و آنچه از او گرفته بهترش را به او عطا مىفرمايد. ام سلمه مىگويد وقتى شوهر سابقم ابوسلمه وفات كرد من مطابق دستور پيامبرصلى الله عليه و آله جملات مذكور را گفتم و خداوند بهتر از شوهر سابقم به من عطاء فرموده است و آن رسول خدا صلى الله عليه و آله است. در حديث ديگر آمده است كهام سلمه گفت : وقتى اين دستور را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم با خود گفتم كجا شوهرى بهتر از ابوسلمه براى من پيدا مىشود و زمانى كه عده وفات شوهرم به پايان رسيد پيامبرآمد جلوى منزلم اجازه ورود خواست و من در آن موقع مشغول دباغى پوستى بودم بلافاصله دستم را كه به برگ سلم ماليده بود شستم برگ سلم داروئى است كه به پوست مىزنند تا بوى آن را برطرف نمايد سپس به حضرت اجازه ورود دادم حضرت وارد شدند و من پوستى كه داخل آن از ليف خرما بود براى ايشان پهن نمودم و حضرت بر آن نشستند و بعد خطبه مرا خواند و مرا به عقد خود در آورد پس از اين كه حضرت از خطبه عقد فارغ شدند من به ايشان عرض كردم اى پيامبر خدا من لياقت زوجيت شما را ندارم مگر اينكه خود شما مرا قبول نمائيد چون من مىترسم خطائى از من ببينى و خداوند به خاطر آن مرا عذاب كمد و ديگر اين كه من پير شدم و ثالثا عائلهمندم. حضرت فرمود : در مورد پيرى كه گفتى من مثل تو پير شدم و اما در مورد عائلهات كه گفتى عيالوار هستم عائله تو عائله من است يعنى من متكفل ايشان مىشوم، ام سلمه مىگويد پس من خودم را تسليم پيامبر نمودم و آن حضرت مرا ترويج نمود و گفتم : خداوند بهتر از ابوسلمه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله را بمن عنايت فرمود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : مرگ داراى فزع مىباشد و هرگاه مرگ يكى از برادرانتان فرا رسيد بگوئيد : انا لله انا اليه راجعون و انا الى ربنا لمنقلبون اللهم اكتبه عندك من المحسنين و اجعله كتابه فى عليين و اخلف على عقبه فى الاخرين اللهم لاتحرمنا اجره و لا تفتنا بعده. يعنى ما مملوك خدائيم و به سوى او بازگشت مىنمائيم و به طرف پروردگار خويش مراجعت مىكنيم خدايا اين ميت را در نزد خودت در زمره محسنين بنويس و كتاب و نامه عمل او را در عليين قرار ده و جانشينان صالحى از او به يادگار گذار و نسل او را قطع مفرما خدايا ما را از اجزا و محروم منما و بعد از ما را مورد فتنه و آزمايش قرار مده. و عن الحسين بن على بن ابى طالب عليه السلام ان النبى ص) قال: من اصابتة مصيبة فقال : اذا ذكرها انالله و انا اليه راجعون جددالله عزوجل له اجرها مثل ما كان له يوم اصابته
. پيامبرصلى الله عليه و آله فرمود : هر كس مصيبتى به او رسيده است هرگاه آن مصيبت به يادش مىآيد بگويد انالله و انا اليه راجعون خداوند عزوجل اجر و پاداش او را مانند روزى كه مصيبت بر او وارد شد تجديد مىفرمايد.
فصل : هرگاه براهل بيت عليه السلام بلائى مىرسيد پيامبر آنها را به نماز امر مىفرمود
يوسف بن عبدالله بن سلام مىگويد : هرگاه براى اهلبيت و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله گرفتارى و بلائى نازل مىشد آن حضرت آنها را به نماز خواندن امر مىفرمود : سپس اين آيه را تلاوت مىكرد و امر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها
يعنى پيامبرم خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نيز بر انجام آن شكيبا و پر استقامت باش. سوره طه آيه
از صبر و نماز يارى و كمك بجوئيد
ابن عباس مىگويد : وقتى كه در مسير مسافرت به پيامبرصلى الله عليه و آله خبر وفات برادرش را به او داهاند ايشان استرجاع نمودند يعنى گفتند : انالله و انا اليه راجعون سپس از جاده خارج شدند و رفتند در كنار جاده و شتر خويش روى زانو خواباند و بعد دو ركعت نماز به جا آورد و مدتى نشست سپس به سوى راحله خويش حركت كرد و مىفرمود : واستعينوا بالصبر و الصلاة و آنهالكبيرة الاعلى الخاشعين يعنى از صبر و نماز يارى جوئيد كه نماز حضور قلب امرى بسيار بزرگ و دشوار است مگر بر خاشعان كه آنها مشتاق نمازند. و نيز از ابن عباس نقل شده است كه هرگاه پيامبرصلى الله عليه و آله مصيبتى مىرسيد حضرت بر مىخواست، وضوى مىگرفت و دو ركعت نماز مىخواند و مىگفت : اللهم قد فعلت ما امرتنا فانجزلنا ما وعدتنا يعنى خدايا آنچه را كه به ما دستور دادى انجام دادهام پس تو نيز وعده اين كه به ما دادهاى براى ما منجر فرما.عباده بن محمد مىگويد : وقتى عباده رضى الله عنه در حال احتضار به سر مىبرد گفت : بستر خواب مرا از خانه بيرون ببريد و در صحن حياط پهن نمائيد بستگان او مطابق دستور او رفتار كردند و رختخواب او را در صحن پهن نمودند و او را در آنجا خواباندند سپس عباده گفت : تمام دوستان و خدمه و همسايگان مرا و هر كس كه به عيادت من مىآمد همه را جمع كنيد و آنها را به نزد من حاضر نمائيد و حسب الامر او تمام اينها را جمع كردند و به نزدش در صحن حياط حاضر نمودند. سپس عباده به آن جمعيت گفت : امروز آخرين روز دنياى من و امشب اولين شب آخرتم مىباشد و من نمىدانم شايد در سابق از دست و زبان من چيز ناگوارى به شما رسيده باشد به آن خدائى كه جان عباده در دست او است قسم كه در قيامت قصاص در كار است و به هر كس از شماها صدمهاى زبانى يا بدنى وارد كردهام برخيزد و قبل از اينكه روح از بدنم جدا شود از من قصاص كند كه قصاص دنيا بهتر از قصاص آخرت است كه آنجا آدمى در حضور ملائكه و انبياء قصاص شود آن جمعيت گفتند : اى عباده تو براى ما پدرى مهربان و مردى مودب و بزرگوار بودى و هرگز به زير دست خود سخن ناروا نمىگفتى. سپس عباده گفت : آيا از اين جهت مرا مىبخشيد ؟ همگى گفتند بلى، بعد عباده گفت : خدايا شاهد باش كه اينها مرا عفو كردند سپس گفت : وصيت من بر شما اين است كه وقتى روح از بدن من جدا شد وضوى نيكو بسازيد و برويد مسجد نماز بخوانيد و بعد از آن براى من و خودتان طلب مغفرت نمائيد زيرا خداوند متعال فرمود: واستعينوا بالصبر والصلوه
يعنى از صبر و نماز يارى جوئيد سپس مرا با عجله بطرف قبر ببريد و بدنبال من آتش نياوريد و چوب ارجوان را زير من نگذاريد مثل اينكه مرسوم بود دنبال جنازه آتش مىكردند و چوب ارغوان را زير ميت مىگذاشتند ارجوان اسم درختى استو عن جابربن الباقر عليه السلام قال : اشد الجزع الصراخ بالويا و العويل و لطم الوجه و الصدر و جز الشعرو من اقام النواحة فقد ترك الصبر و من صبرو استرجع و حمدالله تعالى فقد رضى بما صنع الله و وقع اجره على الله عزوجل و من لم يفعل ذالك جرى عليه القضاء و هو ذميم واحبط الله عزوجل اجره
. امام باقر عليه السلام فرمود : بدترين جزع و بيتابى فرياد و خروش به ويل و عويل گفتن و لطمه به صورت و سينه زدن و كندن موى سر است. و هر كس در مصيبت داد و فرياد و جزع وفزع به راه اندازد علامت بى صبرى و ناشكيبائى او است و هر كس صبر و بردبارى پيشه كند و استرجاع نمايد يعنى بگويد : انالله و انا اليه راجعون، و خدا را حمد و ثنا گويد علامت رضايت او از كار خدا است و اجر او بر خداى عزوجل مىباشد و كسى كه به جاى استرجاع و حمد و ثناى خدا جزع و بيتابى كند قضا و قدر الهى نيز بر او جارى مىگردد اما در حالتى كه نزد خدا مذموم است و خداوند عزوجل اجر او را از بين مىبرد. و عن الصادق عليه السلام قال :ان الصبر البلاء يستبقان الى المومن يأتيه البلاء و هو صبور و ان الجزع و البلاء يستبقان الى الكافر ياتيه البلاء و هو جزوع.
امام صادق عليه السلام فرمود : صبر و بلا با يكديگر مسابقه مىگذارند و به طرف مومن مىروند بلا به مومن مىرسد در حالى كه او صبور است. و جزع و بلا نيز بر يكديگر سبقت مىگيرند و بلا به كافر مىرسد در حالى كه او جزوع و بيتاب است. و عنه عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ضرب المسلم على فخذه عند المصيبة احباط لاجره
. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : ضربت زدن بر ران و زانو به هنگام مصيبت باعث نابودى اجر است. و عن موسى بن بكير عن الكاظم عليه السلام قال: ضرب المسلم على فخذه عند المصيبة احباط اجره
. امام كاظم عليه السلام فرمود : ضربت زدن بر ران به هنگام مصيبت باعث از بين بردن اجر است.و عن اسحق بن عمار عن الصادق عليه السلام يا اسحق لا تعدن مصيبة اعطبت عليها الصبر و استوجبت عليها من الله عزوجل الثواب انما المصيبة التى يحرم صاحبها اجرها و ثوابها اذا لم يصبر عند نزولها.
امام صادق عليه السلام به اسحق بن عمار فرمود : اى اسحق آن مصيبتى را كه تو در برابر آن صبر نمودى و موجب ثواب الهى گرديدى مصيبت مشمار، بلكه مصيبت آن است كه صاحب آن بر اثر صبرى و بيتابى از اجر و ثواب آن محروم گردد. و عن ابى ميسرة قال : كنا عند ابى عبدالله عليه السلام فجائه رجل و شكا اليه مصيبته فقال : اما انك ان تصبر توجر و ان لم تصبر يمضى عليك قدر الله عزوجل الذى قدر عليك و انت مذموم ابو ميسره مىگويد : مإ؛ثث نزد امام صادق عليه السلام بوديم كه مردى خدمت آن حضرت آمد و از مصيبت و گرفتارى خود شكايت مىكرد حضرت به او فرمود : اگر صبر كنى خداوند به تو اجر مىدهد و اگر صبر نكنى آن قضا و قدرى كه از طرف خداوند عزوجل برايت مقدر و معين شده است بر تو جارى مىگردد در حالى كه تو نزد خدا مذموم هستى يعنى چه صبر كنى و چه صبر نكنى مقدرات الهى بر تو جارى مىگردد لكن در صورت اول ما جور و در صورت دوم مذموم هستى.
قال الصادق عليه السلام : البلاء زين المومن و كرامة لمن عقل، لان فى مباشرته و الصبر عليه و الثبات عنده تصتيح نسبة الايما : قال النبى صلى الله عليه و آله : نحن معاشر الانبياء اشد الناس بلاء، و المؤمن المؤمنون الامثل فالامثل.و و من ذاق طعم بلاء تحت سر حفظه الله له تلذده به اكثر من تلذده با لنعمه، و يشتاق اليه اذا فقده، لأنه لأن تحت يدنيزان البلاء و الجنة انوار النعمة، و تحت انوار النعمة نيران البلاء و المحنة، و قد ينجوا منه كثير و يهلك فى النعمة كثير. و ما اثنى الله تعالى على عبد من عباده من لدن آدم عليه السلام الى محمد (ص) الابعد ابتلائه و وفاء حق العبودية فيه فكرمات الله تعالى فى الحقيقة نها يات بدايا تها البلاء و بدايات نها يا تها البلاء و من خرج من شبكة البلوى جعل سراج المؤمنين و مونس المقربين و دليل القاصدين، و لاخير فى عبد شكى من محنه تقدمها الاف نعمة و تتبعها الاف راحة، و من لايقضى حق الصبر فى البلاء حرم جزاء قضاء الشكر فى النعماء ،كذالك من لايودى حق الشكر فى النعماء يحرم عن قضاء جزاء الصبر فى بلاء، و من حرمهما فهومن المطر و دين. و قال ايوب عليه السلام فى دعائه : اللهم انه اتى على سبعون فى الرخاء فا مهلنى حتى ياتى على سبعون فى البلاء. و قال وهب : البلاء للمومن كالشكال للداية و العقال للابل، و هذا الفصل كله من كلام الصادق
(ع) چون اين روايت مفصل است و شامل مطالب متعددى مىباشد لذا قطعه قطعهاى از روايت را با عناوين و ذكر متن ترجمه مىنمائيم.
بلاء زينت مومن است
امام صادق عليه السلام فرمود : البلاء زين المومن و كرامه لمن عقل لان فى مباشرته و الصبر عليه و الثبات عنده تصحيح نسبة الايمان
يعنى بلاء زينت مومن و كرامت عاقل است، براى اين كه بر خوردن نمودن با بلاء و صبر كردن و پايدار بودن به هنگام آن دليل قوت ايمان است.