آداب رفتار با دختران

آداب رفتار با دختران0%

آداب رفتار با دختران نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

آداب رفتار با دختران

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: معصومه حيدرى
گروه: مشاهدات: 5324
دانلود: 2746

توضیحات:

آداب رفتار با دختران
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 52 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5324 / دانلود: 2746
اندازه اندازه اندازه
آداب رفتار با دختران

آداب رفتار با دختران

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پر كردن خلاء

اسلام سخت اصرار دارد كه انسان از هنگام بيدارى تا خواب آنچنان به كار سرگرم باشد كه هيچ فرصتى براى شكايت از بيكارى برايش باقى نماند.

اين كار بدين معنا نيست كه بخواهد مخلوق بشرى نيست و نابود شود... هرگز هدف اسلام اين نيست اسلامى كه انسان را به لذت بردن از طيبات و پاكيزه هاى زمين دعوت مى كند و يادآور مى شود كه بهره خود را از زندگى دنيا فراموش نكند چگونه هلاك خود انسان را مى خواهد.

غير از كار، عبادت كردن با عشق و علاقه ، يادآورى قلبى خدا، خواب نيمروز در گرما، شب نشينى با خانواده ها و دوستان و گفتن داستانهاى پاك و ناآلوده ، ديد و بازديد، مزاحها و خوشمزگيهاى معقول و ملايم و انواع و اقسام تفريحات شادى بخش هم جزء سرگرمى هستند.

اين كار از گواراترين وسائل تربيت جان است خصوصا هنگامى كه براى استوار ساختن جان پاره اى از چيزهاى مطلوبش را هم از او بازگرفته باشند.

وسيله صحيح پر كردن جاى خالى اين مطلوب و ميل ، ايجاد چيز جديدى است كه اين رغبت يا ساير اميال و رغبت هاى خالى شده را به خود مشغول دارد تا پيوندهاى جان از درون ، يكديگر را محكم داشته باشند و سلسله هاى محكمى از داخل جان را نگهدارند.(٥٥)

ج) لجبازى و يكدندگى :

يكى از شعبه هاى عصبانيت و عدم تعادل و سلامت اعصاب ، لجبازى و يكدندگى در برخوردها و معاشرتهاى اجتماعى است ، شايد كمتر كسى وجود داشته باشد كه نمونه هائى از اين خصلت شوم و آثار و عوارض تلخى را در خانواده ، در محل كار، در مسافرتها و خلاصه در معامله و معاشرت كه براى او پيش آمده ، نديده باشد، و در رغم آن انگشت تاءسف به دندان نگرفته و اشك تاءثر نريخته باشد!

آرى ، همانطور كه اشاره كرديم ، لجاجت و يكدندگى يك نوع عدم تعادل روانى و يك بيمارى اخلاقى و روانى است و اين بيمارى دردناك روح و اعصاب انسان را نيز آلوده و فرسوده تر مى گرداند!

امام علىعليه‌السلام فرموده است :

اللجاج يشين النفس

لجاجت و ستيزه جوئى ، جان و روان انسان را آلوده و معيوب مى گرداند.

براى اينكه از زيانها و آثار دردناك بيمارى اخلاقى لجبازى و سرختى هاى نارواى آن بيشتر مطلع شويم ، مناسب خواهد بود، تعدادى از بيانهاى پيشوايان بزرگوار اسلام را در اين زمينه به طور دقيق مورد مطالعه قرار دهيم :

امام علىعليه‌السلام فرموده :

اللجاج يفسد الراى

لجبازى ، راءى انديشه انسان را فاسد و تباه مى سازد.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:

اياك و للجاجة ، فان اولها جهل و آخرها ندامة

تا مى توانيد از لجبازى پرهيز كنيد، زيرا اول آن نادانى ، و آخر آن پشيمانى مى باشد!

امام علىعليه‌السلام فرموده :

اللجاج ينتج الحروب و يوغر القلوب

لجبازى و سرسختى ، آتش جنگها را روشن مى گرداند و دلها را داغدار و سوزان مى نمايد!(٥٧)

اگر پدر و مادر نسبت به دختران خود رفتار عادلانه اى داشته باشند هيچ كدام را بر ديگرى ترجيح ندهند، در ارجاع كارهاى منزل و نوازش و اظهار محبت در كليه معاشرتها و برخوردها عدالت و مساوات را رعايت فرمايند و حتى پسر و دختر فرقى بين آنها نباشد، حسادت در دختران به وجود نيامده و رشد و نمو نمى كند و باعث نابودى آنان و به خصوص ايمان آنها نمى شود.

به هر حال ، مقايسه فرزندان با يكديگر و تعريف و تمجيد آنها و به رخ كشيدن خوبيهاى هر يك را بر ديگرى يكى از عوامل مهم حسادت و ايجاد دشمنى است كه پدر و مادر بايد جدا از آن خوددارى نمايند.

خشم

غضب از نهاد انسان مايه مى گيرد و يكى از غرائز بشمار مى رود. اين حالت فوق العاده روانى ، از قلب و مغز شروع مى شود و مانند شعله آتش سرتاسر بدن و اعصاب را فرا مى گيرد.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

از خشم و غضب اجتناب كنيد زيرا آغازش جنون و آخرش پشيمانى است

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

غضب كليد همه شرور و جنايتها است

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

غضب ايمان را فاسد مى كند چنانكه سركه عسل را خراب مى كند.

در حال غضب سخنان ناهنجارى از انسان صادر مى شود و كارهاى زشتى را انجام مى دهد كه باطنش را آشكار مى سازند و در نظر ديگران رسوا و حقير مى گردد.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

غضب همنشين بدى است عيوب و زشتيها را آشكار مى سازد و انسان را به شر نزديك و از خوبى دور مى گرداند.

خشم و غضب هاى مداوم بدون شك بر قلب و اعصاب انسان آثار سوئى مى گذارند و آنها را ضعيف و فرسوده مى گردانند.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

اگر از نيروى غضب پيروى كنى تو را به هلاكت مى افكند.(٥٩)

سخن چينى

يكى از عادتهاى بسيار زشتى كه متاءسفانه در بعضى افراد ديده مى شود سخن چينى است

دين مقدس اسلام جاسوسى و سخن چينى را حرام نموده و در مذمت آن احاديثى وارد شده است

امام محمد باقرعليه‌السلام فرمود:

بهشت بر سخن چين حرام شده و داخل آن نخواهد شد.

اميرالمومنينعليه‌السلام فرمود: اشرار و بدان شما كسانى هستند كه به وسيله سخن چينى بين دوستان جدايى مى افكنند و براى افراد پاكدامن عيبجوئى مى نمايند.

سخن چينى انگيزه هاى مختلفى مى تواند داشته باشد، گاهى دشمنى باعث سخن چينى مى شود.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

سخن چينى نكنيد و به گفتار سخن چين نيز گوش ندهيد.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

سخن سعايت كننده و سخن چين را تكذيب كنيد، باطل باشد يا حق

پدر و مادر براى اينكه فرزندانشان به اين خوى زشت عادت نكنند ابتدا بايد خودشان سخن چينى نكنند.(٦١)

فصل ششم : رفتار اسلامى و صحيح در شخصيت دختران

ادب

هر پدر و مادرى قطعا ميل دارند كه فرزندان با ادبى داشته باشند بچه هاى خوب و باادب اسباب سربلندى پدر و مادر هستند و به وجودشان افتخار مى كنند. بچه هايى كه در موقع ملاقات با ديگران سلام و به هنگام جدا شدن خداحافظى مى كنند، دست بدهند و احوالپرسى كنند، با سخنانى زيبا گفتگو و تعارف نمايند، به بزرگتران احترام بگذارند و جلو آنها برخيزند، به دانشمندان و افراد باتقوا و نيكوكار احترام بگذارند، در مجالس مودب باشند و شلوغ نكنند، در برابر احسان و هديه ديگران تشكر نمايند، به كسى دشنام ندهند و به ديگران آزار نرسانند، سخن ديگران و قطع نكنند، آداب غذا خوردن را رعايت كنند، بسم الله بگويند و...

اين قبيل بچه ها با ادب هستند، نه تنها پدر و مادر بلكه همه مردم بچه هاى باادب را دوست دارند و از بچه هاى گستاخ و بى ادب بدشان مى آيد.

امام علىعليه‌السلام فرمود:

ادب كمال انسان است

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

ادب براى انسان به منزله لباس زيبا است

حضرت على نيز در جايى ديگر فرمود:

مردم با آداب خوب بيشتر از طلا و نقره احتياج دارند.

حضرت على مى فرمايد:

هيچ زينتى بهتر از ادب نيست

اميرالمومنينعليه‌السلام فرمود:

بهترين ارث پدر اين است كه فرزندانش را با ادب نيك پرورش دهد.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

كسى كه بى ادب باشد عيبهايش زياد خواهد بود.

حضرت امام جعفر صادقعليه‌السلام فرمود:

به فرزندانتان اجازه بدهيد تا هفت بازى كنند و هفت سال به او آداب زندگى را ياد بده

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

فرزند سه حق بر پدر و مادر دارد؛ اول اينكه نام خوبى برايش انتخاب كند، دوم اينكه او را با ادب تربيت كند و سوم همسر خوبى برايش برگزيند.

نهايت آرزوى هر پدر و مادرى همين است كه فرزندان باادبى داشته اما اين آرزو خود به خود و بدون كوشش برآورده نمى شود، با پند و اندرز و امر و نهى غالبا نمى توان فرزندان مودب و دلخواه تربيت كرد.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

بهترين ادب اين است كه خودت شروع كنى

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

رهبر بايد ابتدا به تعليم خويش بپردازد سپس به تعليم ديگران ، بايد ابتدا با رفتارش تاديب كند بعد از آن پند و اندرز بدهد.

اما پدر و مادر كه خود مودب به آداب نيك نباشد نبايد از كودكانشان انتظار ادب داشته باشند. گر چه صدها مرتبه بگويند و پند و اندرز دهند. بچه هايش خود فكر مى كنند كه گفتار پدر و مادر اگر درست بود خودشان عمل مى كردند، پس مى خواهند ما را فريب دهند. در اين خانواده اى كه احترام و سلام و تشكر و خداحافظى نباشد چگونه مى توان از بچه هاى چنين خانواده اى ، انتظار داشت كه نسبت به پدر و مادر و ساير مردم ادب را رعايت نمايند!(٦٣)

استقلال و اعتماد به نفس

زندگيش همه اش مبارزه و پيكار و تلاش و كوشش است هر انسانى در طول عمر با صدها بلكه هزار مشكل مواجه مى شود، براى اينكه زنده بماند و زندگى كند ناچار است با قواى طبيعى عالم بجنگد و آنها را مسخر گرداند، با بيماريها و عوامل آنها پيكار نمايند، با تجاوزها و تعديها و عوامل مزاحم آسايش و آزادى ، مبارزه كند.

در صحنه نبرد زندگى كسى پيروز است كه نفس بزرگ و همت عالى و اراده اى نيرومند داشته باشد. ريشه خوشبختى يا بدبختى هر كس در وجودش نهفته است همت و اراده عالى هر دشوارى را آسان بلكه محالات ديگران را نيز ممكن مى گرداند. انسان با اراده ، در درياى ژرف زندگى ، مانند پر كاهى نيست كه با موج دريا بازى كند و اين طرف و آن طرف برود، بلكه شناگر ماهرى است كه با بازوى نيرومند و اراده آهنين خويش و توكل بر خدا به هر طرف خواست شنا مى كند بلكه حوادث جهان را از مسيرشان منحرف مى سازد.

كسى كه استقلال و اعتماد به نفس داشته باشد براى حل مشكلات در انتظار ديگران نمى نشيند بلكه با همت عالى و اراده آهنين وارد ميدان عمل مى شود و تا به هدف نرسد دست از كوشش و فعاليت برنمى دارد.

بسيارى از پدران و مادران نه تنها به پرورش استقلال و اعتماد به نفس ‍ فرزندان خود كمك نمى كنند بلكه به واسطه سرزنش ها و عيب جوئيهاى خود روح استقلال طلبى را در آنان خفه مى كنند.

اگر دختر خانم شما ميل داشت مستقلا غذا تهيه كند، او را راهنمايى كنيد سپس كار را بر عهده اش بگذاريد و در آن حالت دخالت نكنيد. چه مانع دارد يك مرتبه هم غذاى معيوب تناول كنيد؟ از غذا پختن او عيب جويى نكنيد، آيا مى دانيد كه عيب جويى و سرزنش هاى شما چه ضربه بزرگى به روح او وارد مى سازد؟ و چگونه او را بى اعتماد به خويشتن مى گرداند؟

در زندگى آينده با حوادث و دشواريهاى زندگى روبرو خواهند شد، شما هم با آهنگ طبيعت همگام شويد و به نداى استقلال طلبى آنان پاسخ دهيد، استقلال طلبى عيب نيست تا با آن مبارزه كنيد، بلكه يك استعداد و كمال وجودى است سعى كنيد به طريق صحيح از آن بهره بردارى نمائيد، و آنان را براى زندگى آينده آماده سازيد. اصرار نداشته باشيد به جاى فرزندانتان براى آنها تصميم بگيريد بلكه آنها را روشن سازيد سپس ‍ مسئوليت تصميم و اراده را بر عهده خودشان بگذاريد.

آداب رفتار با دختران

آزادى

بسيارى از پدران و والدين ، دختران خود را محدود و آزادى را براى آنان سلب مى كنند، والدين مى گويند: دختران خوب و بد را تشخيص نمى دهند و عقلشان به جايى نمى رسد و اگر آنها را آزاد بگذاريم به فساد مى گرايند.

دين مقدس اسلام نيز به آزادى عنايت داشته و در اين باره احادیثى صادر شده است از باب نمونه :

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

تو براى ديگران بندگى نكن خدا تورا آزاد آفريده است

حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمود:

كسى كه پنج چيز نداشته باشد وجودش چندان فائده اى ندارد. اول دين ، دوم عقل ، سوم ادب ، چهارم آزادى و پنجم خوش اخلاقى

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

كودك تا هفت سالگى فرو مانده است و از هفت سالگى تا چهارده سالگى فرمانبردار، بعد از چهارده سالگى تا هفت سال وزير و مشاور پدر و مادر خواهد بود.

اما آزادى مطلق هم امكان پذير نيست انسانى كه بين اجتماع زندگى مى كند نمى تواند كاملا آزاد باشد. چون همه افراد حق آزادى و زندگى دارند. براى آزادى يك فرد نمى توان حقوق ديگران را ناديده گرفت(٦٦)

خوش اخلاق باشيد

كسى كه خوش اخلاق باشد، با مردم خوشرفتارى كند، با لب خندان سخن بگويد، در مقابل حوادث و مشكلات بردبار باشد، محبوب همه است ، دوستانش زيادند، همه دوست دارند با او معاشرت و رفت و آمد كنند، عزيز و محترم است ، به ضعف اعصاب و بيماريهاى روانى مبتلا نمى شود، بر مشكلات و دشواريهاى زندگى پيروز مى گردد، از زندگى لذت مى برد و بر معاشرانش خوش مى گذارد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

در هيچ زندگانى گواراتر از خوش اخلاقى نيست

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

آدم بد اخلاق نفس خودش را در رنج و عذاب دائم قرار مى دهد.(٦٨)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

كامل ترين مردم از لحاظ ايمان ، خوش اخلاق ترين آنها مى باشد. بهترين شما كسى است كه نسبت به خانواده اش احسان كند.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

هيچ عملى بهتر از اخلاق خوب نيست

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

عيشى بهتر از خوش اخلاقى نيست

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

اخلاق خوب نصف دين است

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

نيكوكارى و حسن خلق خانه ها را آباد و عمرها را زياد مى كند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

شخص بداخلاق خودش را در عذاب مى دارد.(٧٠)

خودشناسى و هدفدارى

خودشناسى و هدفدارى را بايد والدين به گلهاى سرخ زندگى ، دختران بياموزند.

حيوان عقل و آگاهى كامل ندارد، خوب و بد را تميز نمى دهد، بدين جهت ، تكليف و مسئوليت هم ندارد، حساب و كتاب و ثواب و عقاب ندارد و در زندگى برنامه و هدف عاقلانه ندارد.

اما انسان كه اشرف مخلوقات است يك حيوان نيست ، انسان عقل و شعور و آگاهى دارد. خوب و بد را و زشت و زيبا را تميز مى دهد. براى زندگانى هميشگى و جاودان آفريده شده است نه براى نابودى و فنا. بدين جهت ، تكليف و مسئوليت دارد. خليفه الهى و امانتدار خدايى است حاصل عمر انسان نمى تواند خوردن و خوابيدن و شهوترانى و توليد مثل و كار كردن باشد. انسان بايد در مسيرى حركت كند كه از فرشته ها هم بالاتر رود. او انسان است ، بايد انسانيت خويش را پرورش دهد و تكامل دهد، انسان در زندگى هدف دارد اما هدف عالى انسان نه هدفهاى پست حيوانى

اميرالمومنينعليه‌السلام فرمود:

كسى كه نفس خويشتن را نشناسد از طريق نجات دور مى گردد و در طريق جهالت و گمراهى واقع مى شود.

حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

كسى كه سعادت اخروى را هدف خويش بداند به بالاترين خوبيها نائل خواهد شد.

اگر پدر و مادر، خودشناس و هدفدار باشند و به مسئوليت خويش واقف باشند مى توانند انسانهاى خودشناس و هدفدار پرورش دهند.(٧٢)

پدر و مادر ارجمند اگر خود عهدشكن باشيد و به وعده هاى دروغ دختران را فريب دهيد و به وعده هاى خويش عمل نكنيد، با رفتار نادرست خويش ‍ به دختران بى گناه درس عهدشكنى مى دهيد و عملا به آنها ياد مى دهيد كه انسان مى تواند بنا بر مصالح خود، وعده هاى دروغ بدهد سپس همان وعده ها را نقص كند.

كمك به صعود و ترقى دختران

بشر بالذات قابليت ترقى دارد، عشق به كمال در نهادش نهفته و براى تكامل آفريده شده است ، هر كس در هر مقام و با هر شرائط و در هر سنى باشد، مى تواند به ترقيات خويش ادامه داده كاملتر گردد، انسان كه براى هر گونه كمالى آماده است نبايد هيچگاه به موجوديت خويش قناعت نموده هدف آفرينش را از دست بدهد، تا زنده است بايد بكوشد تا كامل و كاملتر گردد.

هر انسانى خواهان ترقى است ، ليكن همه موفق نمى گردند و همت بلند و كوشش فراوان لازم دارد، بايد زمينه كار را فراهم ساخت و موانع را برطرف نمود آنگاه كوشيد تا به مقصد رسيد.(٧٤)

برقرارى انس و الفت

انسان را به يك لحاظ زائيده و نشاءت گرفته از انس دانستيم ، و از نظر اخلاقى و اجتماعى هم ، افرادى كه داراى خصلت انس و الفت هستند و جاذبه و گيرايى اجتماعى دارند، مورد ستايش و درخور تقدير مى باشند.

در فرهنگ اسلامى و به استناد قرآن كريم ، از ويژگيها و نعمتهاى بسيار بزرگى كه به جاى كينه ها، كدورتها، عداوتها، اختلافها و جدائيهاى خانمانسوز زمان جاهليت به امت اسلامى عطا شده و پيوسته قرآن مجيد يادآورى مى كند، كه مسلمانان هرگز اين نعمت را فراموش نكنند و بلكه در ميان خود آنرا بكار گيرند و حفظ كنند، نعمت الفت و اخوت است

قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:

و اذكروا اذا كنتم اعداء فالف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمة اخوانا .

به ياد آوريد كه آن روزگار همه شما دشمنان همديگر بوديد، اما خداوند مهربان بين دلهاى شما الفت و پيوستگى برقرار نمود و به بركت نعمت اسلامى ، شما برادر يكديگر شديد.

امام علىعليه‌السلام ضمن اينكه از الفت و مودت تجليل به عمل آورد، محور و ملاك انس و الفت را كه جداى از انگيزه هاى گناه آلود و تباه كننده بوده و بر اساس هدف مقدس اطاعت الهى صورت مى گيرد، بدين شرح بيان مى كند:

طوبى لمن يالف الناس و يالفونه على طاعة الله

خوشا به حال كسى كه چنين روحيه اى دارد، كه با مردم الفت و پيوند برقرار مى كند و ديگران نيز بر اساس پاكى و دوستى و اطاعت خداوند، با وى الفت و معاشرت برقرار مى سازند.

امام رضاعليه‌السلام نيز درباره فائده انس و الفت ، براى خانواده و فرد و اجتماع مى فرمايد:

الانس يذهب بالمهانة

انس و الفت با ديگران ، سستى ها و كمبودها و نواقص اجتماعى را برطرف مى گرداند.

بنابراين انس و الفت پيوستگى پرجاذبه ، از خصلت هاى لازم اخلاقى و اجتماعى است ، دلها را به هم نزديك و مهربان و همدل مى كند و معيار و ملاك آن هم بايد عواطف انسانى و ارزشهاى معنوى باشد و خاصيت چنين روابطى هم در كانون خانواده ها و سطح جامعه ، زدودن كجى ها و كاستى ها و نواقص اخلاقى و فرهنگى و بالاخره دريافت منافع مادى و معنوى خواهد بود.(٧٦)

هديه دادن

اصل اين سنت ، يك سنت محبوب و مطلوب اسلامى و اخلاقى و اجتماعى است و بدين لحاظ بايد رهنمودهاى شرع و پيشوايان اسلام ، در آن به كار گرفته شود از اين جهت موارد زير را مورد مطالعه قرار مى دهيم :

امام صادقعليه‌السلام فرموده :

تهادوا تحابوا، فان الهدية تذهب بالضغائن

براى همديگر هديه ببريد، تا مورد مهر و محبوبيت يكديگر واقع شويد، زيرا هديه و چشم روشنى بردن ، كينه ها و كدورتهاى قلبى افراد را برطرف مى كند.

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

من تكرمه الرجل الاخيه المسلم ان يقبل تحفت ، او قيحفه مما عنده ، و لايتكلف سئيا.

از نشانه هاى احترام گذاشتن به برادر مسلمان اين است كه انسان هديه و تحفه او را قبول كند، يا اينكه توانايى دارد براى او هديه و چشم روشنى ببرد، اما خود را در اين باره ، به مشقت و خرج سنگين نيندازد!

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

نعم الشى الهديه امام الحاجة

بهترين كار اين است كه انسان براى كسى هديه اى ببرد كه به آن احتياج داشته باشد و آن هديه بتواند براى او مشكلى از مشكلات زندگى را حل نمايد.

امام علىعليه‌السلام مى فرمايد:

نعم الهديه الموعظه

بهترين هديه اى كه براى ديگران مى توان برد، عبارت از موعظه و نصيحت آموزنده و سازنده خواهد بود.

بنابراين ، در مورد هديه بردن ، همه نيروها نبايد، صرف مظاهر مادى شود، در اين زمينه با هديه دادن يك كتاب خوب ، آموزنده و مناسب و هر سخن و چيزى كه ارزش اخلاقى و هدايتگرى داشته باشد، مى توان نسبت به خانواده ها و جمعيتى ، خدمت فرهنگى به جاى ماندنى و جاويدان هم انجام داد، كه خوشبختانه اين روش هم در جامعه اسلامى امروز ما، اهميت و گسترش چشمگيرى پيدا كرده است و بسيار درخور تقدير خواهد بود كه اين كار رايجتر و راسختر و عمومى تر شود.(٧٨)

نصيحت و خيرخواهى

الف اهميت نصيحت در سازندگى اخلاقى :

اصل نصيحت كردن و خيرخواهى نمودن ، و يكديگر را آيينه وار متوجه معايب و اشتباهات ساختن ، شيوه بسيار پسنديده اى است كه مورد توصيه پيشوايان عالى مقام اسلام قرار گرفته و در يك جامعه اسلامى هم اين حالت مى تواند جريان رشد و تعالى معنوى راه به صورت يك پيوند معنوى و انسانى ، در همه ابعاد زندگى سرايت دهد؛ و چنانچه اين ويژگى در سطح جامعه به فراموشى سپرده شود، خير و سعادت ، نيز دامن برمى چيند و عواقب و عوارض دردناكى به وجود خواهد آمد.

امام علىعليه‌السلام فرموده است :

لاخير فى قوم ليسوا بناصحين ، و لايحبون الناصحين

در ملتى كه يكديگر را نصيحت و سفارش به نيكى ها نمى كنند و نيز افراد نصيحت گر را دوست نمى دارند و با آنان برخورد مناسب ندارند، هيچگونه خيرى و سعادتمندى وجود نخواهد داشت !

آن حضرت درباره تاءثير نصيحت و خيرخواهى ، و توجه داشتن به ديگران مى فرمايد:

المواعظ شفاء لمن عمل بها

موعظه ها و اندرزهاى سودمند، شفا و درمان دردهاى اخلاقى و روانى افرادى است كه بدان عمل مى كنند.

ب چگونه بايد نصيحت كرد؟

كسى كه مى خواهد ديگرى را نصيحت كند و با اين كار اشتباهاتى را مبدل به صواب ، نواقصى را تبديل به كمال ، و خلاصه شخص خلافكارى را به صراط مستقيم هدايت گرداند، همانطور كه امام زين العابدينعليه‌السلام فرموده : بايد روحيه رحمت و شفقت ، نرمش و ملايمت داشته و خلاصه بايد روحيه خيرخواهى و مسالمت ، به اين مسئوليت مهم اخلاقى و دينى اقدام نمايد.

همچنين از روشهاى نصيحت آميزى كه در ملاء عام و در حضور ديگران بوده و موجب اهانت و اذيت و ضربه زدن به حيثيت و خورد كردن شخصيت ديگرى باشد به طور جدى خوددارى نمايد!

امام علىعليه‌السلام فرموده است :

نصحك بين الملاء تقريع

اگر كسى در حضور افراد براى نصيحت و توجه طرف به لغزشهاى او اقدام كند، با اين عمل شخصيت او را ضربه دار و خورد كرده است !

به هر حال ، اين كار مسئوليت بسيار ظريفى است ، آگاهى و دانائى مى خواهد و بر اساس آگاهى و توانائى ، و حتى خود اهل صداقت و عمل بودن است كه مى شود خلافكار را بيمار دانست و طبيبانه به اصلاح او پرداخت

براى اين منظور، راهنمائيهاى خالصانه و دلسوزانه پيشوايان بزرگوار اسلام ، كه بر اساس آن منافع نصيحت پذيرى و زبانهاى گردنكشى و خوددارى از نصيحت پذيرى را بيان مى دارد، شايان وقت است و مى تواند براى همه ما راهگشا و سازنده باشد.

امام علىعليه‌السلام فرموده است :

اسمعوا النصيحة ممن اهداها اليكم ، و اعقلوها على انفسكم

نصيحت آن كس را كه به منظور راهنمائى و هدايت شما انجام مى شود گوش كنيد و مورد توجه قرار دهيد و جهت سازندگى خود به آن فكر كنيد.

آن حضرت نيز مى فرمايد:

من بصرك عيبك و حفظك فى غيبك فهو الصديق ، فاحفظه

هر كس كه تو را نسبت به معايب و نواقص تو آگاهى مى گرداند و در غياب نيز ترا حفظ و حراست مى گرداند، دوست واقعى تست و نيز تو بايد براى حفظ و نگهدارى او مراقبت معمول دارى

آن بزرگوار در بيان ديگرى فرموده :

مرارة النصح انفع من حلاوة الغش

تلخى نصيحت پذيرى ، از شيرينى رفتار كسى كه تو را فريب مى دهد، و خرسند مى گرداند، شيرين تر خواهد بود!

امام باقرعليه‌السلام مى فرمايد:

اتبع من يبكيك و هو لك ناصح و لاتتبع من يضحك و هو لك غاش ‍

از نصيحت كننده خيرخواهى كه تو را راهنمائى مى مند، اگر چه نصيحت او موجب گريه تو شود پيروى كن ، اما از كسى كه به خاطر خوشايند تو را مى خنداند، ولى تو را اغفال مى نمايد، هرگز شنوائى و اطاعت بخرج مده

امام علىعليه‌السلام مى فرمايد:

من ابان لك عيوبك فهو و دودك ، و من ساتر عيبك فهو عدوك

هر كس عيب و ايراد تو را روشن مى گرداند، دوست صميمى تو است و آن كس كه روى نواقص و ضعفهاى تو پرده پوشى مى كند و تو را در اغفال و نادانى نگه مى دارد، يقينا دشمن تو خواهد بود.

آن حضرت در بيان ديگرى مى فرمايد:

لا ترددن على النصيح

هرگز در مقابل شخص نصيحت كننده ، در مقام پاسخگوئى و جواب رد دادن و طفره رفتن از مسير اصلاح بر نيا.

آن بزرگوار، در بيان بسيار ارزشمند و حكيمانه اى مى فرمايد:

من قبل النصيحة امن من الفضيحة

آن كس كه نصيحت ها و راهنمائيهاى دلسوزانه افراد را مى پذيرد و در صدد بكارگيرى و اصلاح معايب خويش برمى آيد، از رسوائيها و فضاحتها ناراحت كننده و شرم آور محفوظ مى ماند!

اين را هم بايد توجه داشته باشيم كه روحيه نصيحت پذيرى و گوش شنوا داشتن ، اضافه بر اينكه از يك نوع سلامت روان و انصاف و مروت داشتن حكايت مى كند، يك نوع توفيق الهى و عنايت خداوندى هم نسبت به انسان مى باشد. به همين دليل افراديكه اسير خودخواهى و غرور و لجبازى هستند، توفيق نصيحت پذيرى را از ذات مقدس خداوند بايد درخواست نمايد، تا به كمك عنايت خداوندى به اين راز موفقيت دست يابند.

امام علىعليه‌السلام مى فرمايد:

من اكبر التوفيق ، الاخذ بالنصيحة

از بزرگترين توفيقها و عنايات خداوند نسبت به بنده اين است كه در وجود وى روحيه نصيحت پذيرى وجود داشته باشد.

( 1) - ناصر مكارم شيرازى ، تفسير نمونه ، ص 176 ، جلد 26.

( 2) - همان ، ص 270 ، جلد 26.

( 3) - على ، ربانى خلخالى ، زن از ديدگاه اسلام ، ص 50 - 45.

( 4) - ناصر مكارم شيرازى ، تفسير نمونه ، ص 247 270 ، جلد دوم

( 5) - على ، ربانى خلخالى ، زن از ديدگاه اسلام ، ص 49.

( 6) - مرتضى ، مطهرى ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 88.

( 7) - همان ، ص 89.

( 8) - همان ، ص 239.

( 9) - على ، ربانى خلخالى ، پيشين ، ص 47.

( 10) - ناصر، مكارم شيرازى ، تفسير نمونه ، ص 178 ، جلد اول

( 11) - همان ، ص 269.

( 12) - سيد على ، كمالى (دزفولى )، قرآن و مقام زن ، ص 48-41.

( 13) - ناصر، مكارم شيرازى ، تفسير نمونه ، ص 276-274 ، جلد 26.

( 14) - سيد رضا، پاك نژاد، روش شوهردارى در اسلام ، ص 79.

( 15) - نور 36.

( 16) - حسين ، مظاهرى ، اخلاق در خانه ، ص 105-101.

( 17) - على ، قائمى ، تشكيل خانواده در اسلام ، ص 250.

( 18) - سيد على ، كمالى (دزفولى )، قرآن و مقام زن ، ص 53-51.

( 19) - سيد محمد، نجفى ، ازدواج و روابط زن و مرد، جلد 2 ، ص 4-3.

( 20) - حسين ، مظاهرى ، پيشين

( 21) - سيد محمد، نجفى ، پيشين ، ص 149.

( 22) - همان ، ص 150.

( 23) - شورى ، 59.

( 24) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 73.

( 25) - پيشين ، ص 148.

( 26) - ابراهيم ، امينى ، آئين همسردارى ، ص 408-404.

( 27) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 77-74.

( 28) - همان ، ص 79-74.

( 29) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 312-309.

( 30) - سيد محمد، نجفى ، پيشين ، ص 156.

( 31) - ابراهيم ، امينى ، پيشين ، ص 5-3.

( 32) - مرتضى ، مطهرى ، پيشين ، ص 99-91.

( 33) - نور 32.

( 34) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 29-21.

( 35) - محمد، قطب ، روش تربيتى اسلامى ، ترجمه سيد محمد مهدى جعفرى ، ص 316.

( 36) - سيد محمد، نجفى ، پيشين ، ص 61.

( 37) - همان ، ص 66.

( 38) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 119.

( 39) - ابراهيم ، امينى ، آئين همسردارى ، ص 15.

( 40) - على ، قائمى ، نقش مادر در تربيت ، برداشتى از ص 96-91.

( 41) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 180-177.

( 42) - مرتضى ، مطهرى ، تعليم و تربيت در اسلام ، ص 218.

( 43) - همان ، ص 224.

( 44) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 126-119.

( 45) - سيد محمد، نجفى ، ازدواج و روابط زن و مرد، جلد 2 ، ص 71-66.

( 46) - حسين ، مظاهرى ، اخلاق در خانه ، ص 205-119.

( 47) - همان ، برداشتى از ص 207.

( 48) - همان ، ص 218.

( 49) - همان ، ص 346-344.

( 50) - محمد، قطب ، روش تربيتى اسلام ، ترجمه سيد محمد مهدى جعفرى ، برداشتى از ص ‍ 307-306.

( 51) - همان ، ص 307.

( 52) - ابراهيم ، امينى ، آئين همسردارى ، ص 240-236.

( 53) - سيد محمد، نجفى ، ازدواج و روابط زن و مرد، ص 160.

( 54) - محمد، قطب ، روش تربيتى اسلام ، ترجمه سيد محمد مهدى جعفرى ، ص 286-244.

( 55) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 158-153.

( 56) - همان ، ص 161.

( 57) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 274.

( 58) - همان ، ص 285.

( 59) - همان ، ص 290 288.

( 60) - همان ، ص 294 292.

( 61) - همان ، ص 369 364.

( 62) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 264 261.

( 63) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 22-21.

( 64) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 179-174.

( 65) - همان ، ص 186-185.

( 66) - همان ، ص 209-206.

( 67) - ابراهيم ، امينى ، آئين همسردارى ، ص 36-35.

( 68) - همان ، ص 40.

( 69) - همان ، ص 274.

( 70) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 224-223.

( 71) - على ، قائمى ، نقش مادر در تربيت ، ص 249-247.

( 72) - ابراهيم ، امينى ، آئين تربيت ، ص 215-214.

( 73) - ابراهيم ، امينى ، آئين همسردارى ، ص 93.

( 74) - همان ، ص 257-254.

( 75) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 369-367.

( 76) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 269.

( 77) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 394-391

( 78) - سيدرضا، پاك نژاد، روش شوهردارى در اسلام ، ص 80.

( 79) - احمد، صادقى اردستانى ، اخلاق خانواده ، ص 177-172