امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری جلد ۴

امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری0%

امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری

نویسنده: محمد دشتى
گروه:

مشاهدات: 11576
دانلود: 2220


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3 جلد 4
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 142 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11576 / دانلود: 2220
اندازه اندازه اندازه
امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری

امام علی (علیه السلام) و امور نظامی و دفاعی / الگوهای رفتاری جلد 4

نویسنده:
فارسی

پي نوشت ها

۱ - تاكنون هزاران فيش تحقيقاتى از حدود ۷۰۰ عنوان در يك هزار جلد، كتاب پيرامون حضرت امام علىعليه‌السلام فراهم آمده است.

۲ - خطبه ۱۷۵/ ۶، نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلف

۳ - ينابيع المودّة ص ۴۰، قالت فاطمهعليها‌السلام : «نَظَرَ رَسُولَ اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله اِلى عَلِىٍّ عليه‌السلام و قال: هذا وَ شِيعَتُهُ فِى الْجَنَّة »

۴ - نامه ۴۵/۵ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلف

۵ - خطبه ۲۰۹/۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلف

۶ - نامه ۵۳/۴۴ نهج البلاغه المعجم المفهرس.

۷ - كامل ابن أثير، ج ۳، ص ۲۹۷

۸ - حكمت ۷۳ نهج البلاغه معجم المفهرس.

۹ - نامه ۵۳/۲ نهج البلاغه معجم المفهرس.

۱۰ - نامه ۵۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۱ - خطبه ۱۶۰/۲۳ نهج البلاغه معجم المفهرس.

۱۲ - نامه ۵۳/۱۰ نهج البلاغه معجم المفهرس.

۱۳ -. ضَبُعْ، يعنى كَفتار كه در اغفال شدن ضرب االمثل بود، با سر و صداهايى كه شكارچيان بوجود مى آوردند و سر در لانه فرو برده، از خطرات پيرامون خود غافل مى شد و شكار مى گرديد و آنگاه ضرب المثل براى انسان بى اطلاع گرديد.

۱۴ - خطبه ۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۵ - خطبه ۱۰ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۶ - دعوت كنندگان، طلحه و زبير و عائشه مى باشند.

۱۷ - خطبه ۱۰ نهج البلاغه معجم المفهرس

۱۸ - خطبه ۲۶/۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹ - خطبه ۲۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰ - خطبه ۱۲۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۱ - خطبه ۶۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۲ - سوره محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله ، آيه ۳۵

۲۳ - خطبه ۵۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۴ - خطبه ۲۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۵ - نامه ۳۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۶ - خطبه ۳۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۷ - خطبه ۷۵ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلف

۲۸ - خطبه ۱۳۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۹ - ناسخ التواريخ اميرالمؤمنينعليه‌السلام ج ۳ ص ۵

۳۰ - ناسخ التواريخ ج ۲ ص ۱۴۸ و ۱۴۹

۳۱ - نامه ۱۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين نامه به شرح زير است: ۱- تاريخ طبرى ج ۳ ص ۵۶۵ سنه ۳۶: طبرى شافعى (متوفاى ۳۱۰ ه.)

۲- تاريخ طبرى ج ۶ ص ۳۳۶۱: طبرى شافعى (متوفاى ۳۱۰ ه.)

۳- كتاب صفين ص ۱۵۴: نصر بن مزاحم (متوفاى ۲۱۲ ه.)

۴- تاريخ يعقوبى (ابن واضح) ج ۲ ص ۱۷۰: يعقوبى (متوفاى ۲۹۲ ه.)

۵- بحار الانوار ج ۳۲ ص ۴۱۴: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۶- كتاب احتجاج: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۷- كتاب أمالى ج ۲ ص ۷۸: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۸- بحار الانوار ج ۴۲ ص ۱۷۶ باب ۱۲۴ ح ۳۵: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۹- بحارالانوار ج ۶۸ ص ۱۸۸: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ه.)

۳۲ - بحارالانوار جلد ۴۲ ص ۱۵۱ و ۱۵۰

۳۳ - بحارالانوار ج ۴۲ ص ۱۵۱ و ۱۵۰

۳۴ - خطبه ۲۵ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۳۵ - خطبه ۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۳۶ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۴۵

۳۷ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۵۱

۳۸ - خطبه ۱۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۳۹ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۵۴

۴۰ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۵۵

۴۱ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۵۸

۴۲ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۲۵

۴۳ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۴۴

۴۴ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۴۴

۴۵ - خطبه ۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۴۶ - خطبه ۸ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۴۷ - خطبه ۲۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۴۸ - خطبه ۵۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۴۹ - خطبه ۲۰۰ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۰ - خطبه ۲۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۱ - خطبه ۸۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۲ - خطبه ۲۲/۵ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۳ - خطبه ۴۳/۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۴ - نامه ۶۲/۱۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۵۵ - نهج البلاغه، معجم المفهرس نامه ۵۳/۵۰

۵۶ - شرح ابن ابى الحديد ج ۵ ص ۳۴۲ - و - وقعة صفّين ص ۳۰۸

۵۷ - سوره عاديات، آيه ۱

۵۸ - بحارالانوار ج ۴۱ ص ۹۳

۵۹ - ارشاد شيخ مفيد ص ۴۴ - و - تاريخ طبرى ج ۳ ص ۳۸

۶۰ - ناسخ التواريخ اميرالمؤمنين ج ۱ ص ۱۲۴

۶۱ - مرد نامتناهى ص ۲۴

۶۲ - تاريخ ابن عساكر ج ۳ ص ۲۴۵ - و - الاستيعاب ج ۲ ص ۱۲۲ - و - أُسْدُ الْغابَة ج ۴ ص ۲۱۶ - و - مناقب خوارزمى ص ۱۲۲

۶۳ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۲۶

۶۴ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۱۲

۶۵ - تاريخ طبرى، ج ۶ ص ۳۳۸۰ -و الامامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۲۸ -و نورالابصار، ص ۱۱۳ -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۵

۶۶ - نورالابصار، ص ۱۱۵ -و شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۱۱، كلام ۳۶

۶۷ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۲۳۸۰ و۲۳۸۱ -و مناقب مرتضوى، ص ۴۴۸ -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۶ -و الامامة والسياسه، ص ۱۲۸ -و الامام على، ج ۶، ص ۱۲۷ -و سفينه، ج ۱، ص ۳۸۴

۶۸ - مناقب مرتضوى

۶۹ - از نُه نفرى كه گريخته بودند، دو تن به طرف خراسان گريخته و در سجستان اقامت گزيدند، و دو تن به يمن پناه بردند، و دو نفر نيز به عمّان و مردى هم به بلاد جزيره، در كنار آب فرات محلى كه آنرا شَنّ شن به فتح شين و نون مشدّد مكسر، كوه هائى است متّصل به هم ميان تهامه و يمن مى ناميدند. پناه برد و دو نفر نيز به حرّان گريختند كه خوارج بعدى از نسل اين گريختگان بوجود آمدند. (ناسخ كتاب خوارج ص ۵۵۸ - و - نورالابصار ص ۱۱۳)

۷۰ - مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۰۶ -و انساب الاشراف، ص ۳۷۵ - ۳۷۶ -و مناقب بن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۹۱، -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۸ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۸۴ -و مناقب مرتضوى، ص ۴۴۸، -و ناسخ، كتاب خوارج، ص ۵۵۸ -و تاريخ بغداد، ج ۲، ص ۴۵۲، به نقل احقاق الحق، ج ۸، ص ۴۹۶، -و مناقب خوارزمى، ص ۱۷۷ -و مسند احمد، ج ۱، ص ۸۸ به نقل ملحقات احقاق الحق، ج ۸، ص ۵۱۲ -و على و فرزندانش، ص ۱۲۳ -و خصائص، ص ۳۰

۷۱ - سوره اعراف، آيه ۵۶

۷۲ - تفسير درالمنثور، ج ۳، ص ۲۵۰ -و تفسير كشاف، ج ۲، ص ۲۸۱ -و مجمع البيان، ج ۵، ص ۴ فصول المهمه، ص ۱۱۱ -و الامام على، ج ۶، ص ۱۴۱ -و تفسير تنوير المقياس، ص ۲۰۲ از آن مرد به جاى ذوالخويصره ابوالأخوص نام برده شده كه البته اين كنيه ها و القاب، تماماً مربوط به حرقوص است.

۷۳ - سفينه، ج ۱، ص ۳۸۳

۷۴ - زندگانى حضرت علىعليه‌السلام ، ص ۲۷۶

۷۵ - ارجح المطالب، ص ۵۵۹ -و مجمع الزاويه، ج ۶، ص ۲۳۹ بنا به نقل احقاق الحق، ج ۸، ص ۴۸۸

۷۶ - مخدج به ضم ميم و فتح دال بمعنى ناقص است، اين همان ذوالثّديه است كه او را مخدج اليد مى گفتند چون يك دستش ناقص بود.

۷۷ - تامرا به فتح ميم و تشديد راء نهر بزرگى بوده است.

۷۸ - بحار، ج ۳۸، ص ۱۵

۷۹ - بحار، ج ۳۸، ص ۱۵

۸۰ - سوره زمر، آيه ۱۲

۸۱ - سفينه بحار، ج ۲، ص ۴۹۷ -و تفسير نمونه،ج ۱۹، ص ۳۹۸

۸۲ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۸۴ -و الامام على، ج ۶، ص ۱۴۶

۸۳ - مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۰۷

۸۴ - نهج البلاغه كلام ۵۹ -و ناسخ كتاب خوارج، ص ۵۵۸

۸۵ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۸۴ -و مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۰۷ -و كامل بن اثير، ج ۳، ص ۳۴۸ -و الامام على، ج ۶، ص ۱۴۶

۸۶ - كامل بن اثير، ج ۳ ص ۳۴۸ -و تاريخ طبرى، ج ۶ ص ۳۳۸۴

۸۷ - شرح نهج البلاغه فيض، كلام ۶۰

۸۸ - خطبه ۹۳/۲ نهج البلاغه معجم المفهرس

۸۹ - جاذبه و دافعه علىعليه‌السلام ، ص ۱۵۶

۹۰ - كتاب خوارج، ص ۵۵۸ -و مسعودى در مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۰۴ -و ابن اثير در كامل -و محدث قمى در تتمة المنتهى، واقعه نهروان را در سال سى و هشت هجرى نقل نموده است.

۹۱ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۸۵ -و الامامة والسياسه، ج ۱، ص ۱۲۹ -و كامل ابن اثير، ج ۳ ص ۳۴۹ -و الامام علىعليه‌السلام ، ج ۶، ص ۱۵۲ -و مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۰۷

۹۲ - خطبه ۱۱۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۱۰- بحارالانوار ج ۳۴ ص ۱۲۳: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۱۱- احتجاج ج ۱ ص ۱۹۰: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۱۲- ارشاد القلوب ص ۱۱۷: ديلمى (متوفاى ۷۷۱ ه.)

۱۳- تحف العقول ص ۱۴۰ وصاياى علىعليه‌السلام : ابن شعبه حرانى (متوفاى ۳۳۲ ه.)

۱۴- دستور معالم الحكم ص ۵۹ و ص ۹۵: قاضى قضاعى (متوفاى ۴۵۴ ه.)

۱۵- غررالحكم ج ۱ ص ۸۴: آمدى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۱۶- عيون الحكم والمواعظ: ابن شاكر واسطى (متوفاى ۶۰۰ه.)

۱۷- حلية الاولياء ج ۱ ص ۷۷ و ۷۸: ابونعيم اصفهانى (متوفاى ۴۰۲ ه.)

۱۸- كتاب النهاية ج ۲ ص ۲۸۷: ابن اثير شافعى (متوفاى ۶۰۶ ه.)

۱۹- تذكرة الخواص ص ۱۲۴: ابن جوزى حنفى (متوفاى ۶۵۴ ه.)

۲۰- الحكمة الخالدة ص ۱۱۲: ابن مسكويه (متوفاى ۴۲۱ ه.)

۲۱- عقد الفريد ج ۴ ص ۱۳۹ وج ۲ ص ۱۱۱: ابن عبد ربه مالكى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۲۲- مجمع الامثال ج ۲ ص ۲۹: ميدانى (متوفاى ۵۱۸ ه.)

۲۳- كتاب المستقصى ج ۱ ص ۲۴۰ ح ۱۰۲۲: زمخشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ ه.)

۹۳ - - غررالحكم ج ۱ ص ۳۹۶ وج ۴ ص ۱۳ و۴۸۷: آمدى (متوفاى ۵۸۸ ه.) ۲۵- كتاب طراز ج ۱ ص ۲۱۷: سيد يمانى

۲۶- كتاب الغارات (بنقل ابى الحديد ج ۱ ص ۲۰۳): ابن هلال ثقفى (متوفاى ۲۰۲ ه.)

۲۷- اصول كافى ج ۱ ص ۲۰۷: كلينى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۲۸- تفسير عياشى (در تفسير آيه ۱۰۶ نحل): عياشى (متوفاى ۳۰۰ ه.)

۲۹- قرب الاسناد: حميرى (متوفاى ۲۹۰ ه.)

۳۰- أنساب الاشراف ج ۲ ص ۱۱۹: بلاذرى (متوفاى ۲۷۹ ه.)

۳۱- مستدرك ج ۲ ص ۳۸۵: حاكم نيشابورى شافعى (متوفاى ۲۵۸ ه.)

۳۲- كتاب الفتن: نعيم بن حماد (متوفاى ۲۲۸ ه.)

۳۳- كتاب أمالى ص ۲۱۴: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۳۴- كتاب ارشاد ص ۱۵۱: شيخ مفيد (متوفاى ۴۱۳ ه.)

۳۵- الملاحم والفتن ص ۷۵: سيدبن طاووس (متوفاى ۶۶۴ ه.)

۳۶- كتاب الرجال ص ۱۰۳: علامه كشى (متوفاى ۳۴۰ ه.)

۳۷- تاريخ دمشق ج ۵ ص ۴۷: ابن عساكر شافعى (متوفاى ۵۷۳ ه.)

۳۸- كتاب أمالى ص ۱۳۱: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۳۹- روضه كافى ج ۸ ص ۱۹ و۳۱ و ج ۵ ص ۲۱: كلينى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۴۰- ربيع الابرار (باب سكوت): زمخشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ ه.)

۴۱- سراج الملوك ص ۴۸۴: طرطوشى (متوفاى ۵۲۰ ه.)

۹۴ - ميمنه يعنى، دست راست لشگر و ميسره يعنى دست چَپ لشگر

۹۵ - نامه ۵۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين نامه به شرح زير است: ۴۲- المقامات فى مناقب امير المؤمنينعليه‌السلام : ابو جعفر اسكافى معتزلى (متوفاى ۲۴۰ ه.)

۴۳- الامامة والسياسة ج ۱ ص ۷۰: ابن قتيبة (متوفاى ۲۷۶ ه.)

۴۴- تاريخ ص ۱۷۳: ابن أعثم كوفى (متوفاى ۳۱۴ ه.)

۴۵- تحف العقول ص ۹۴: ابن شعبه حرانى (متوفاى ۳۸۰ ه.)

۴۶- روضه كافى ج ۱ ص ۱۹: كلينى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۴۷- مطالب السئوول ص ۱۱۵: ابن طلحة شافعى (متوفاى ۶۵۲ ه.)

۴۸- كتاب مناقب ص ۱۸۳: خطيب خوارزمى حنفى (متوفاى ۹۹۳ ه.)

۴۹- بحار الانوار ج ۸ ص ۴۱۷ و ج ۳۲ص ۱۳۵: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۵۰- كشف الغمةج ۱ ص ۳۲۴: اربلى (متوفاى ۶۸۹ ه.)

۵۱- بحار الانوار ج ۳۲ ص ۱۳۵: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۵۲- احتجاج ج ۱ ص ۱۶۱: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۵۳- مناقب ج ۳ ص ۱۵۲: ابن شهر آشوب (متوفاى ۵۸۸ه.)

۵۴- تذكرة الخواص ص ۷۰: ابن جوزى حنفى (متوفاى ۶۵۴ه.)

۵۵- الفتوح ج ۲ ص ۴۶۸: ابن اعثم كوفى (متوفاى ۳۱۴ه.)

۹۶ - طلحه تا سه روز نگذاشت جنازه عثمان را دفن كنند، افرادى را مأمور كرد تا با سنگ باران كردن خانواده عثمان مانع دفن او شوند، كه سرانجام با دخالت امام او را دفن كردند.

۹۷ - اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است:

۹۸ - خطبه ۱۷۲ / ۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۵۶- احتجاج ج ۱ ص ۲۶۸: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۵۷- الامامة والسياسة ج ۱ ص ۱۵۶: ابن قتيبة (متوفاى ۲۷۶ ه.)

۵۸- الغارات ج ۱ ص ۳۰۸: ابن هلال ثقفى (متوفاى ۲۸۳ ه.)

۵۹- أمالى: شيخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ ه.)

۶۰- بحارالانوار ج ۳۲ص ۹۲ وج ۳۸ ص ۳۱۸: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۶۱- بحارالانوار ج ۲۹ ص ۶۲۹ و۴۴ وص ۶۴۶: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ه.)

۶۲- تاريخ طبرى ج ۳ ص ۱۶ سنه ۳۶: طبرى شافعى (متوفاى ۳۱۰ ه.)

۶۳- تفسير قمى ج ۲ ص ۱۸۴ و۱۸۵: على بن ابراهيم (من أعلام القرن ۳ه.)

۶۴- رسائل العشر ص ۱۲۵: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۶۵- عقدالفريد ج ۲ ص ۲۲۷: ابن عبد ربه مالكى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۶۶- غررالحكم ص ۳۲۹: آمدى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۶۷- كتاب النهاية (باب الباء): ابن أثير شافعى (متوفاى ۶۰۶ ه.)

۶۸- كتاب جمل ص ۱۲۳ و۱۷۱: شيخ مفيد (متوفاى ۴۱۳ ه.)

۶۹- كتاب رسائل (طبق نقل سيد بن طاووس): كلينى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۹۹ - هُودَج نام شترى عسگر بود، شترى كه يَعلى بن منيه او را به دويست دينار خريده بود و آن هُودج هُوَجى بزرگ بود كه از چوب ساخته و ميخ هاى آهنى بر او زده و پوست شترى در او كشيده كه عَلَمِ اَهل بصره بر روى آن هودج نصب شده بود.

۱۰۰ - آن استرى خِنگ بود كه او را دُلدُل مى گفتند.

۱۰۱ - الاغِ پيامبر كه دُلدُل نام داشت.

۱۰۲ - مالك اشتر ان روز، روزه دار بود.

۱۰۳ - ناسخ كتاب جمل، ص ۲۰۱ -و كامل بن اثير، ج ۳، ص ۲۸۴ -و وقعه صفين، ص ۱۶۱ -و مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۷۵

۱۰۴ - شرح حديدى، ج ۳ ص ۲۴۴، كلام ۵۰ -و شرح فيض، كلام ۵۱، ص ۱۲۹ -و ناسخ تاب صفين، ص ۲۰۳

۱۰۵ - وقعه صفين، ص ۹۴-۹۵ -و تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۸۸

۱۰۶ - الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۹۵ -و وقعه صفين، ص ۹۵

۱۰۷ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۲۶۹ -و تجارب السلف، ص ۴۷ -و كامل بن اثير، ج ۳، ص ۲۸۵ -و الامام على، ج ۴، ص ۳۰۴

۱۰۸ - كامل بن اثير، ج ۳ ص ۲۸۶ -و وقعه صفين، ص ۱۸۸ -و يعقوبى، ج ۲، ص ۱۸۸ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۲۷۱ -و ناسخ كتاب صفين، ص ۲۱۶ -و فصول المهمه، ص ۷۸

۱۰۹ - حمص بكسر حاء و سكون ميم و صاد مهمله شهر بزرگى است ميان شام و حلب. معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۳۴

۱۱۰ - الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۹۶

۱۱۱ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۸۹ و۲۹۱

۱۱۲ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۲۸۴

۱۱۳ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۲۸۲ -و كامل بن اثير، ج ۳، ص ۲۹۲ -و مسعودى در مروج الذهب، ج ۲، -و نصربن مزاحم، در وقعه صفين، ص ۲۰۲، -و سپهر در ناسخ كتاب صفين، ص ۲۳۱

۱۱۴ - كامل بن اثير، ج ۳، ص ۲۹۴

۱۱۵ - كتاب صفّين، نصربن مزاحم، ص ۲۱۴

۱۱۶ - فصول المهمه، ص ۸۸

۱۱۷ - خوارزمى نام او را كريب نموده كه سرپنجه قوى داشت اگر سكه اى را با انگشت ابهام خود ميماليد، نقش سكه محو مى شد. (مناقب خوارزمى، ص ۱۴۷) -و ابن شهر آشوب در ج ۳، ص ۱۷۴ نام او را كريب بن صباح ثبت كرده است.

۱۱۸ - مناقب خوارزمى، ص ۱۴۸

۱۱۹ - فصول المهمه، ص ۹۰

۱۲۰ - الامامة والسيسة، ج ۱، ص ۹۵ -و كامل بن اثير، ج ۳، ص ۳۱۲ -و ناسخ كتاب صفين، ص ۲۵۹

۱۲۱ - الامام علىعليه‌السلام ، ج ۲، ص ۳۹۸

۱۲۲ - الامام علىعليه‌السلام ، ج ۲، ص ۳۵

۱۲۳ - مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۸۷ -و الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۹۵ -و زندگانى اميرالمؤمنين، ص ۳۰۶ -و در سفينه نيز با اندك تفاوتى نقل شده، ج ۲، ص ۲۶۳

۱۲۴ -. نابغه: زن معروفه، آلوده دامن، كه مادر عمر و عاص بود، زن اسفى بود كه عبداللّه بن جدعان او را خريد چون فاسد و بى پروا بود او را رها كرد، وقتى عمر و عاص متولّد شد، ابولهب، اميّة بن خلف، هشام بن مغفه، ابوسفيان، عاص بن وائل، هر كدام ادّعا داشتند كه عمرو، فرزند اوست: ربيع الابرار،.

۱۲۵ - عمرو عاص در اين فكر بود كه در ميدان صفّين روزى خودى نشان دهد، تا آن كه سوارِ نقاب دارى از سپاه امام علىعليه‌السلام به ميدان آمد، عمرو فكر كرد كه حريف او مى شود، با شجاعت در مقابل نقاب دار ايستاد و گَرد و خاك كرد، وقتى حمله آغاز شد دانست كه آن نقاب دار، علىعليه‌السلام است، درمانده شد چه كند؟ مقاومت كند كشته مى شود، فرار كند آبرويش مى رود، هنوز انتخاب نكرده بود كه حمله امام به او مهلت نداد از روى اسب سرنگون شد، مرگ را با چشم خود ديد، ناگاه زشت ترين حيله را بكار گرفت، كه عورت خود را آشكار كرد، و امام او را در پستى و رسوائيش واگذارد، عمرو عاص با كمال ذلّت فرار كرد، و در ميان دو لشگر آن روز، و در پيشگاه تاريخ تا روز قيامت خود را آبرو برد.

۱۲۶ - اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۷۰- عيون الاخبار ج ۳ ص ۱۰: ابن قتيبة (متوفاى ۲۷۶ ه.)

۷۱- عقدالفريد ج ۲ ص ۲۸۷: ابن عبد ربه مالكى (متوفاى ۳۲۸ ه.)

۷۲- امتاع والمؤانسة ج ۳ ص ۱۸۳: ابوحيان توحيدى (متوفاى ۳۸۰ ه.)

۷۳- محاسن و المساوى ص ۵۴: بيهقى شافعى (متوفاى ۵۶۹ ه.)

۷۴- أنساب الاشراف ج ۲ ص ۱۵۱ و ۱۴۵ و۱۲۷: بلاذرى (متوفاى ۲۷۹ ه.)

۷۵- كتاب أمالى ج ۱ ص ۱۳۱ م ۵ ح ۲۰۸/۲۱: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۷۶- كتاب النهاية ج ۴ ص ۵۹ و ۸۹: ابن اثير شافعى (متوفاى ۶۰۶ ه.)

۷۷- بحارالانوار ج ۳۳ ص ۲۲۱ ح ۵۰۹ وص ۲۲۳: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۷۸- الغارات ج ۱ ص ۳۰۲ و۳۱۷: ابن هلال ثقفى (متوفاى ۲۸۳ ه.)

۷۹- جواهر المطالب ص ۸۱: عبداللَّه السلمى

۸۰- كتاب مجالس ص ۶۳ م ۷ ذح ۸ پاورقى: شيخ مفيد (متوفاى ۴۱۳ ه.)

۸۱- احتجاج ج ۱ ص ۴۳۳ ح ۹۶ ط جديد: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۱۲۷ - مناقب خوارزمى، ص ۱۵۸ -و مناقب مرتضوى، ص ۴۳۴ -و فصول المهمه، ص ۹۱

۱۲۸ - كامل بن اثير، ج ۳، ص ۳۲۱

۱۲۹ - حرقوص، به ضم حاء و سكون راء و ضم قاف، فرزند زهر، و او را حرقوص ذوالثديه مى گفتند. روزى در حضور پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از كثرت عبادت حرقوص سخن گفتند، حضرت فرمود: وى را نمى شناسم، در اين حال حرقوص در آمد، گفتند اين است، رسول خدا فرمود: در ميان دو چشم او نشانى مى بينم كه علامت شيطان است، چون نزديك آمد حضرت فرمود: آيا در اينحال كه بر ما وارد مى شدى نفست به تو چنين وانمود نمى كرد كه در ميان اين قوم هرگز كسى به رتبه تو نمى رسد؟

حرقوص گفت: بلى.

سپس راهى مسجد شد و به نماز ايستاد.

پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آيا مردى نيست كه او را به هلاكت برساند.

ابوبكر برخاست و به سراغ او رفت او را در حال ركوع ديد، به خود گفت: چگونه كسى را گردن بزنم كه ركوع مى كند و لا اله الاّ اللَّه مى گويد و برگشت، حضرت فرمود: بنشين تو با او مصاحب نيستى. آنگاه به علىعليه‌السلام فرمود: تو قاتل او هستى. علىعليه‌السلام در پى او رفت ولى او را نيافت، برگشت و به عرض پيامبر ساند كه او را نيافتم، پيامبر خدا فرمود: اگر او كشته مى شد، فتنه پايان مى يافت.

به روايت ديگر فرمود: اين نخستين كسى است كه از امت من خروج مى كند اگر او را مى كشتيد دو نفر اختلاف نمى كرد. (مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۸۷)

نقل شده است كه بدين جهت او را ذوالثديه مى گفتند كه جاى يكدست او را پاره گوشتى بود مانند پستان زنان و داراى چند تار موى تراز مانند سبيل گربه، وقتى آنرا مى كشيدند به اندازه دست ديگرش و چون رها مى شد جمع و منقبض گرديده به شانه بر مى گشت و كوتاه مى شد. (كامل ابن اثير، ج ۳ -و ناسخ كتاب ج ۳ از كتاب دوم، ص ۵۵۸ -و مناقب مرتضوى، ص ۴۴۸.

۱۳۰ - سوره نحل، آيه ۹۳.

۱۳۱ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۳۴ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۶۰

۱۳۲ - خوارج، يعنى شورشيان اين واژه از خروج به معناى سركشى و طغيان، گرفته شده است، كلمه خروج دو معناى نزديك به هم دارد، يكى در مقام پيكار و جنگ و ديگرى تمرّد و عصيان كردن.

۱۳۳ - جاذبه و دافعه علىعليه‌السلام ، ص ۱۲۲

۱۳۴ - حروراء به فتح حاء و راء و سكون واو و راء دوم دهى است در پشت كوفه و يا محلى است در دو ميلى كوفه معجم البلدان.

۱۳۵ - كشف الغمّه، ج ۱، ص ۲۶۴ -و على و فرزندانش، ص ۱۰۷

۱۳۶ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۶۳ -و الامام علىعليه‌السلام ، ج ۵، ص ۲۶۷

۱۳۷ - تاريخ سياسى اسلام، ص ۳۲۲

۱۳۸ - نهروان، گويا نام كوره هاى آب ميان بغداد و واسط و داراى آبادى بوده كه از بين رفته و اثار عمارتها نمايان است. (معجم البلدان)

۱۳۹ - كامل ابن اثير ج ۳، ص ۳۴۲ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۷۴ -و ناسخ ج اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، ص ۵۴۱ -و تحفة الاحباب، ص ۱۸۱ -و الامامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۲۶ -و سفينه بحار، ج ۱، ص ۳۸۳

۱۴۰ - نورالابصار، شبلنجى، ص ۱۱۲ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۷۶ -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۳ -و الامامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۲۷ -و ناسخ كتاب خوارج، ص ۵۴۲

۱۴۱ - منجّم، از طريق ستاره شناى ك پيشگويى مى كند و كاهِن (غيب گو) با كمك گرفع از شيطان و جن خق مى دهد، مى گويند شخص مورد نظر عفيف بن قيس برادر اشعث بن قيس بود.

۱۴۲ - خطبه ۷۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۸۲- كتاب صفين: ابراهيم بن ديزيل المحدث (متوفاى ۲۸۱ه.)

۸۳- كتاب أمالى ص ۳۳۸ مجلس ۶۴ حديث ۱۶: شيخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ ه.)

۸۴- عيون الجواهر (بنقل از فرج المهموم): شيخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ ه.)

۸۵- فرج المهموم ص ۵۷ و ۵۹: سيدبن طاووس (متوفاى ۶۶۴ ه.)

۸۶- أنساب الاشراف ج ۲ ص ۳۶۸ ح ۴۳۷: بلاذرى (متوفاى ۲۷۹ ه.)

۸۷- تذكرة الخواص ص ۱۴۵: ابن جوزى حنفى (متوفاى ۵۶۷ ه.)

۸۸- كتاب احتجاج ج ۱ ص ۵۶۰ ط جديد: طبرسى (متوفاى ۵۸۸ ه.)

۸۹- زهر الاداب: ابواسحاق قيروانى(حدود ۴۲۵ ه.)

۹۰- كنزالفوائد ص ۱۶۵: كراجكى (متوفاى ۴۴۹ ه.)

۹۱- بحارالانوار ج ۵۵ ص ۲۵۸ ح ۵۰: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۹۲- انوار النعمانيه ج ۱ ص ۱۹۵: جزائرى (متوفاى ۱۱۱۲ه.)

۹۳- بحارالانوار ج ۳۳ ص ۳۶۲ ح ۵۹۶: جزائرى (متوفاى ۱۱۱۲ه.)

۹۴- ربيع الابرار ج ۱ ص ۱۰۸ ح ۹۳ ب ۲: زمخشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ه.)

۱۴۳ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۷۱ -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۰ (سه هزار و دويست نفر از آن سپاه از اهل بصره بودند.)

۱۴۴ - تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۷۵-۳۳۷۶ -و الامامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۲۷ -و مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۰۵ -و تتمة المنتهى، ج ۱، ص ۳۰ -و الامام على، ج ۶، ص ۱۰۹ -و كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۳

۱۴۵ - كامل ابن اثير، ج ۳، ص ۳۴۳ -و الاما على، ج ۶، ص ۱۱۰ -و تاريخ طبرى، ج ۶، ص ۳۳۷۷ -و انساب الاشراف، ص ۳۶۹ -و فصول المهمه، ص ۱۰۹

۱۴۶ - نامه ۷۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۴۷ - سوره اعراف، آيه ۳۰ و ۳۱

۱۴۸ - اين حديث را صاحب وسائل الشيعه از حضرت صادقعليه‌السلام در ج ۳، ص ۳۴۰ نقل نمده است.

۱۴۹ - ناسخ كتاب خوارج، ص ۵۵۱

۱۵۰ - مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۸۸

۱۵۱ - ناسخ كتاب خوارج، ص ۵۳۵

۱۵۲ - نساء آيه ۹

۱۵۳ - بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۳۹۷

۱۵۴ - سوره قصص، آيه ۹

۱۵۵ - شخصيّت علىعليه‌السلام ، ص ۱۲۲ -و كامل بان اثير، ج ۳، ص ۳۴۵ -و ناسخ كتاب خوارج، ص ۵۵۴.

۱۵۶ - بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۳۹۶

۱۵۷ - ناسخ التواريخ اميرالمؤمنينعليه‌السلام ج ۱ ص ۱۶۲

۱۵۸ - شرح ابن ابى الحديد ج ۵ ص ۳۴۲ - و - وقعة صفّين ص ۳۰۸

۱۵۹ - مستدرك الوسائل ج ۲ ص ۲۶۵

۱۶۰ - بحارالانوار ج ۲۰ ص ۴۴ و ۴۵

۱۶۱ - ناسخ التواريخ ج ۲ ص ۳۸۰

۱۶۲ - تاريخ يعقوبى ج ۲ ص ۲۳ - و - طبرى ج ۲ ص ۱۱۳ - و - كشفُ الغُمّة ص ۶۲

۱۶۳ - ناسخ التواريخ اميرالمؤمنينعليه‌السلام ج ۱ ص ۲۱۵

۱۶۴ - حكمت ۳۲۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۶۵ - نامه ۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۶۶ - نامِ سرزمينى كه در آن صُلح نامه بين پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و سران قريش امضاء شد.

۱۶۷ - كوكب درّى ج ۲ ص ۱۲۶ (ماجراى مفصّلى نقل شده، به آنجا مراجعه فرمائيد.)

۱۶۸ - خطبه ۵۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۶۹ - نامه ۸ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۷۰ - تحفة المجالس ص ۱۴۸

۱۷۱ - سوره بقره، آيه ۲۰۷

۱۷۲ - به تفسير كشاف زمخشرى، و اسباب النزول واحدى و اسدالغابه ابن اثير، رجوع شود.

۱۷۳ - سوره توبه آيه ۹

۱۷۴ - تفسير طبرى از انس، ج ۱۰ ص ۵۹، و اسباب النّزول واحدى ص ۱۸۲، و تفسير قرطبى ج ۸ ص ۹۱، و تفسير راضى و نسفى و سيوطى و ديگران، نقل از فضائل الخمسه ج ۱ ص ۲۷۹

۱۷۵ - كتاب اشارات و تنبيهات، نمط نُهُم - و - نامه ۴۵/۱۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۷۶ - خطبه ۵۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۷۷ - خطبه ۵۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۷۸ - نامه ۵۰ / ۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين نامه به شرح زير است: ۹۵- كتاب صفين ص ۱۰۷: نصر بن مزاحم (متوفاى ۲۰۲ ه.)

۹۶- كتاب أمالى ج ۱ ص ۲۱۷ م ۸: شيخ طوسى (متوفاى ۴۶۰ ه.)

۹۷- كتاب أمالى: شيخ مفيد (متوفاى ۴۱۳ ه.)

۹۸- منهاج البراعة ج ۳ ص ۱۵۸: ابن راوندى (متوفاى ۵۷۳ ه.)

۹۹- بحار الانوار ج ۷۲ ص ۳۵۴: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۱۰۰- بحارالانوار ج ۳۳ ص ۴۶۹ و۷۵ و۵۸۹: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۱۰۱- تحف العقول ص ۱۸۰: ابن شعبه حرانى (متوفاى ۳۸۰ه.)

۱۷۹ - مجالس الواعظين ج ۱ ص ۱۴۲

۱۸۰ - خطبه ۲۰۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۱۰۲- تاريخ طبرى ج ۳ ص ۱۰۷ (در حوادث سنه ۳۷): طبرى شافعى (متوفاى ۳۱۰ ه.)

۱۰۳- منهاج البراعة ج ۲ ص ۳۲۱: ابن راوندى (متوفاى ۵۷۳ ه.)

۱۰۴- تذكرة الخواص ص ۲۹۲: ابن جوزى حنفى (متوفاى ۶۵۴ ه.)

۱۰۵- بحارالانوار ج ۳۲ ص ۵۶۲ ح ۴۶۷ ب ۱۲: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۱۰۶- ربيع الابرار ج ۴ ص ۲۶۸ ح ۶۴: زمخشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ه.)

۱۰۷- الكامل ج ۲ ص ۱۹۸: ابن أثير شافعى (متوفاى ۶۰۶ه.)

۱۸۱ - شرح ابن ابى الحديد ج ۱ خطبه ۱۳

۱۸۲ - مصعب بن عمير بن هاشم بن عبد مناف مكنّى به ابوعبداللّه از فضلاء و بهترينِ صحابه و از سبقت گيرندگان به اسلام است. اسلام آورد هنگامى كه رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله در دار الارقَم بود. اسلام خويش را از ترس پدر و مادرش پوشيده داشت و چون پدر و مادرش از اين امر آگاه شدند او را زندانى نمودند تا اينكه او به حبشه مهاجرت كرد. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله او را با دوازده تن، اهل عقبه دوّم فرستاد تا اهالى مدينه را فقاهت بياموزد و بر آنها قرآن تلاوت كند. او نخستين كسى است كه به گردآورى جماعت در مدينه پرداخت و به دست او سعد بن معاذ اسلام آورد. جنگ بدر را ديد و در جنگ اُحُد در حالى كه ۴۰ ساله بود، به شهادت رسيد و همسر او وحمنة دختر جحش بود. (تهذيب الاسماء - ۹۷۱).

۱۸۳ - سيره معصومان ج دوّم ص ۷۱۶، سيّد محسن امين - و - نامه ۱۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۸۴ - نامه ۲۹ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارك اين خطبه به شرح زير است: ۱۰۸- كتاب الغارات ج ۲ ص ۳۷۳ و ۴۱۲: ابن هلال ثقفى (متوفاى ۲۸۳ ه.)

۱۰۹- منهاج البراعة ج ۳ ص ۶۹: ابن راوندى (متوفاى ۵۷۳ ه.)

۱۱۰- بحار الانوار ج ۳۳ ص ۴۹۶ ح ۷۰۱: مجلسى (متوفاى ۱۱۱۰ ه.)

۱۱۱- انساب الاشراف ج ۲ ص ۴۳۰ و۴۲۹: احمد بلاذرى ( از علماى قرن ۳ ه.)

۱۱۲- ربيع الابرار ج ۳ ص ۳۸۵ ح ۱۰۸ ب ۵۱: زمخشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ه.)

۱۸۵ - نامه ۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۸۶ - بحارالانوار ج ۴۲ ص ۱۲ حديث ۱۰

۱۸۷ - نامه ۵۳/۴۴ نهج البلاغه المعجم المفهرس.

۱۸۸ - خطبه ۲۷ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۸۹ - خطبه ۶۶ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۰ - خطبه ۱۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۱ - نامه ۶۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۲ - خطبه ۱۹۳/۱۶ نهج البلاغه معجم المفهرس

۱۹۳ - نامه ۳۸ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۴ - نامه ۱۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۵ - نامه ۵۳/۵۱ نهج البلاغه معجم المفهرس.

۱۹۶ - نامه ۱۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۷ - نامه ۶۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۸ - نامه ۴۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۱۹۹ - نامه ۳۴ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۰ - نامه ۵۳ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۱ - مانند نامه ۴۰ و ۴۱ و ۷۱.

۲۰۲ - نامه ۱۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۳ - نامه ۱۱ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۴ - نامه ۶۰ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۵ - بحارالانوار ج ۲۰ ص ۶۷

۲۰۶ - خطبه ۱۹۲/ ۱۱۵ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۰۷ - خداوند بزرگ آگاهى نسبت به عواقب آن شب هولناك را در اختيار امام علىعليه‌السلام نگذاشته بود تا او را بيازمايد و الگوى ديگر مجاهدان گردد، همانگونه كه پيامبران خود را آزمود.

۲۰۸ - سوره بقره، آيه ۲۰۷

۲۰۹ - الامام علىعليه‌السلام رجل الاسلام المخلّد ص ۵۳

۲۱۰ - سوره يس از آيه ۱ تا ۳

۲۱۱ - سوره يس آيه ۸

۲۱۲ - سوره انفال آيه ۳۰

۲۱۳ - امالى شيخ طوسى ص ۳۰۰ - و - فاطمه زهراعليها‌السلام ص ۱۱۵، ترجمه صادقى

۲۱۴ - سوره شعراء، آيه ۲۱۴

۲۱۵ - خصال ج ۲ ص ۱۲۵ - و - ثمرات الانوار ج ۳ ص ۱۸۹

۲۱۶ - كشف الغمّه، و حديقة الشيعه ص ۱۴۶

۲۱۷ - بحارالانوار ج ۶ ص ۴۹۵

۲۱۸ - سيره ابن هشام

۲۱۹ - تذكره ابن جوزى ص ۳۲

۲۲۰ - تفسير برهان ج ۲ ص ۱۱۴

۲۲۱ - امالى شيخ صدوق

۲۲۲ - روضة الصفاء ج ۲ ص ۱۱۱

۲۲۳ - علل الشرايع شيخ صدوق

۲۲۴ - توضيح دادند كه: يعنى: خليفه اوّل و دوّم

۲۲۵ - شِعب، درّه اى در كوه هاى اُحُد كه به صورت مخفيگاه بود.

۲۲۶ - بحارالانوار ج ۲۰ ص ۴۴ - و - روضة الصفاء ج ۲ ص ۱۱۲ - و - سفينة البحار ج ۱ ص ۱۴۹

۲۲۷ - الخرايج - و - خلاصة الأخبار ص ۲۷۵

۲۲۸ - حق اليقين ص ۱۳۲ و اربعين خطيب بغدادى

۲۲۹ - نگاهى به زندگانى دوازده امامعليهم‌السلام ، نوشته: علاّمه حلّى، ترجمه: محمّدى اشتهاردى

۲۳۰ - شرح ابن ابى الحديد ص ۱۵۳

۲۳۱ - الغدير ج ۳ باب (مناشدة)

۲۳۲ - ينابيع الموده ص ۸۷ - و - الصواعق المحرقه ص ۹۳

۲۳۳ - مروج الذهب ج ۱ ص ۳۰۱ - و - عبدالله بن سبا ج ۱ ص ۱۲۵

۲۳۴ - مروج الذهب ج ۱ ص ۳۰۱

۲۳۵ - احتجاج طبرسى ج ۱ ص ۱۰۴

۲۳۶ - بحارالانوار ج ۳۰

۲۳۷ - بحارالانوار ج ۳۱ ص ۳۱۵ و ۳۷۲

۲۳۸ - صحيح بخارى ج ۸ ص ۱۸۵

۲۳۹ - شرح ابن ابى الحديد ص ۶ نامه ۴۵ و شرح فيض ج ۲ ص ۹۵۸

۲۴۰ - احقاق الحق، ج ۴ق ص ۱۵۰، ۳۳۱ و ج ۵، ص ۶۰

۲۴۱ - سفينه بحار، ج ۱، ص ۶۹۱

۲۴۲ - منتهى الآمال، ج ۱، ص ۶۹ -و كشف ترمذى -و مناقب ص ۴۵۱ -و در كفاية الموحدين، ج ۲، ص ۱۱۵

۲۴۳ - ثمرات الانوار ج ۲ ص ۲۶۰ - و - شبهاى پيشاور ص ۵۵۷

۲۴۴ - روضه كافى ص ۵۸ و ۶۳ - و - تاريخ الخلفاء سيوطىصلى‌الله‌عليه‌وآله ۱۳

۲۴۵ - بداية المجتهد ج ۱ ص ۳۴۶ - و - زادالمعاد ج ۲ ص ۲۰۵ - و - شرح ابن ابى الحديد ج ۳ ص ۱۶۷ - و - مُغنى ابن قدامه ج ۷ ص ۵۲۷ - و - محلّى ابن حزم ج ۷ ص ۱۰۷

۲۴۶ - مسند احمد ج ۱ ص ۹۲

۲۴۷ - موطأ مالك ص ۳۳۶ - و - تاريخ ابن كثير ج ۵ ۱۲۹

۲۴۸ - سنن نسائى ج ۲ ص ۱۵ - و - مسند احمد ج ۱ ص ۵۷ - و - تاريخ ابن كثير ج ۵ ص ۱۲۶ - و - صحيح مسلم ۸۹۶ - و - مسند احمد ج ۱ ص ۹۷ و ۱۳۶ - و - سنن بيهقى ج ۵ ص ۲۲ - و - صحيح بخارى ج ۱ ص ۱۹۰ - و - مسند طيالسى ج ۱ ص ۱۶

۲۴۹ - سوره غافر (۴۰) آيه ۲۸

۲۵۰ - عبدالرّزّاق مصنّف ج ۱۱ ص ۳۳۹ - ۳۴۹

۲۵۱ - روضه كافى ص ۲۰۶، و كتاب السّقيفه: جوهرى

۲۵۲ - كتاب السّنه ابن ابى عاصم ص ۴۸۸، ۴۹۹

۲۵۳ - تاريخ المدينة المنوّره ج ۲ ص ۱۰۴۳، ۱۰۴۴

۲۵۴ - مروج الذهب ج ۲ ص ۳۳۷ - و - انساب الاشراف ج ۴ ص ۵۳۲، ۵۳۶

۲۵۵ - الفتوح ج ۲ ص ۱۵۳، ۱۵۵ - و - تاريخ المدينة المنوّره ج ۲ ص ۱۰۹۹ - ۱۱۰۰ - و - انساب الاشراف ج ۴ ص ۵۳۷ تا ۵۴۱، يكى از چيزهايى كه اباذر در اعتراضاتش مطرح مى كرد همين كتك خوردن عمّار بن ياسر بود. - و - كتاب الفتوح ج ۲ ص ۱۵۵.

۲۵۶ - الفتوح ج ۲ ص ۱۶۲

۲۵۷ - تاريخ الطبرى ج ۴ ص ۲۶۸ - و - الغدير ج ۸ ص ۹۹ به نقل از سنن ابى داوود ج ۱ ص ۳۰۸، و الاثار قاضى ابو يوسف ص ۳۰ - و - كتاب الامام شافعى ج ۱ ص ۱۵۹، ج ۷ ص ۱۷۵ - و - سنن الكبرى بيهقى ج ۳ ص ۱۴۴.

۲۵۸ - شرح نهج البلاغه ج ۳ ص ۴۲، ابن ابى الحديد

۲۵۹ - انساب الاشراف ج ۴ ص ۵۲۴ تا ۵۲۷ - و - تاريخ المدينة المنوّره ج ۲ ص ۱۰۴۹ تا ۱۰۵۴

۲۶۰ - تاريخ سياسى اسلام تا سال ۴۰ هجرى ص ۳۴۹ تا ۳۵۶، بحث مخالفين خليفه سوم (بلاذرى مى نويسد: درباره انتقادى كه از خليفه سوم دفاع نكند، -و انساب الاشراف ج ۴ ص ۵۴۹ ش ۱۴۱۱.

۲۶۱ - طبقات الكبرى ج ۸ ص ۱۱۳ - و - البيان و التّبيين ج ۱ ص ۳۷۷ - و - نثر الدر ج ۲ ص ۱۲، و ج ۴ ص ۳۴.

۲۶۲ - نامه ۶۲ نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف

۲۶۳ - تاريخ الطبرى ج ۴ ص ۲۶۷.

۲۶۴ - سوره محمد، آيه ۳۵

۲۶۵ - الخميس: لشگرى كه از پنج جهت آراسته باشد. عقب، جلو، راست، چپ، و قلب سپاه.