سيرى در روايات اسلامى
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
اجتنبوا الريا فانه شرك بالله
(بحار / ج ٦٩، ٢٨١)
از ريا بپرهيزيد كه رياكارى شرك به خداست
٢ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
اءعظم الاءشقياء... رجل ترك الدنيا للدنيا ففاتته الدنيا و خسرالاخرة و رجل تعبد واجتهد و صام رياءا للناس و ذلك الذى حرم لذات الدنيا و لحقه التعب الذى لو كان به مخلصا لاستحق ثوابه
بدبخت ترين مردم مردى است كه دنيا را بخاطر رسيدن به دنيا ترك نمايد پس دنيا و آخرت هر دو از دستش برود. و مردى است كه عبادت كند و در راه بندگى زحمت بكشد و روزه ريائى براى مردم بگيرد و اين نيز از لذتهاى دنيا محروم مى شود و فقط برايش رنج بجاى ماند كه اگر اخلاص داشت به ثواب مى رسيد.
٣ - از امام باقرعليهالسلام
سوال شد:
ان الرجل يعمل شيئا من الخير فيراه انسان فيسره ذلك ؟ فقالعليهالسلام
لاباءس ما من اءحد الا و هو يحب اءن يظهر له فى الناس الخير اذا لم يكن صنع ذلك لذلك
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٧ - بحار / ج ٧٢، ٢٩٤)
شخصى كار نيكى را انجام مى دهد و ديگرى او را مى بيند و او خوشحال مى شود؟ (آيا اين كار ريا است ؟) فرمود عيب ندارد. كسى نيست مگر آنكه دوست دارد كه ميان مردم براى وى كار خوبى ظاهر شود بشرط آنكه كار خود را براى خودنمائى انجام ندهد.
٤ - امام باقرعليهالسلام
فرمود:
الابقاء على العمل اءشد من العمل فان : و ما الابقاء على العمل ؟ قال يصل الرجل بصلة و ينفق نفقة لله وحده لاشريك له فكتب له سرا ثم يذكرها فتمحى فتكتب له علانية يذكرها فتمحى و تكتب له رياءا.
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٦)
نگهدارى كار خير (از ريا) از خود آن كار، سخت تر است (راوى سوال كرد:) نگهدارى از عمل چيست ؟ فرمود: مردى صله اى مى كند و نفقه اى در راه خداى يگانه و بى شريك مى دهد و ثواب كار خير در پنهانى براى او نوشته مى شود. سپس آن را بازگو مى كند و از دفتر كار خير نهانى محو مى شود و در دفتر كار خير آشكار او نوشته مى شود و باز آن را اظهار مى كند از دفتر آشكار نيز محو مى شود و به صورت ريا ثبت مى گردد.
٥ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
انه قال لعباد بن كثير البصرى فى المسجد: ويلك يا عباد! اياك والريا فانه من عمل لغيرالله و كل الله الى من عمل له
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٢ - بحار / ٧٢، ٢٦٦)
به عباد بن كثير بصرى در مسجد فرمود: واى بر تو اى عباد! مبادا خودنمائى كنى زيرا هر كه براى غير خدا كار كند، خدايش به كسى واگذارد كه براى او كار كرده است
٦ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
كل رياء شك انه من عمل للناس كان ثوابه على الناس و من عمل لله كان ثوابه على الله
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٣ - بحار / ج ٧٢، ٢٨١)
هر ريائى شرك است براستى هر كس براى مردم كار كند، ثوابش بعهده آنها است ، و هر كس براى خدا كار كند ثوابش با خداوند است
٧ - على بن سالم گويد: از امام صادقعليهالسلام
شنيدم كه فرمود:
يقول الله عزوجل : اءنا خير شريك من اءشرك معى غيرى فى عمل عمله ، لم اقبله الا ما كان لى خالصا.
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٤ - بحار / ج ٧٢، ٢٨٨)
خداوند عزوجل مى فرمايد: من بهترين شريكم هر كه در كارى كه مى كند با من ديگرى را شريك كند از وى نپذيرم (و همه را به آن شريك واگذارم) جز همانچه خالص براى من باشد.
٨ - امام رضاعليهالسلام
به محمد بن عرفه فرمود:
ويحك يابن عرفه ! اعملوا لغير رياء ولا سمعة فانه من عمل لغير الله وكله الله الى ما عمل ويحك ما عمل اءحد عملا الا راده الله ان خيرا فخير و ان شرا فشر.
(اصول كافى / ج ٣، ٤٣٤)
واى بر تو اى پسر عرفه ! عمل هاى خود را بدون ريا و شهرت انجام دهيد زيرا هر كه براى غير خدا كارى كند، خدايش به همان كس واگذارد كه برايش كار كرده است واى بر تو هيچكس كارى نكند جز آنكه خدا عوض كارش را به او برگرداند اگر خوب باشد خوب و اگر بد باشد بد.
پس هرگاه در عمل اخلاص نباشد، نتيجه مترقبه از آن بدون پاداش خواهد بود و هر عملى (ذاتا) اگر نيك باشد نيك و اگر بد باشد بد نوشته مى شود. برخلاف اخلاص كه آدم مخلص هميشه به پاداش و اجر خود خواهد رسيد.
اخلاص عبارت است از عملى كه خالى از ظاهرسازى و حيله باشد و رياكارى برعكس آن است و اين مطلب ظاهرسازى نيست بلكه عين حقيقت است
پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
الاءخلاص هو اءن تقول : ربى الله ثم تستقم كما امرت تعمل لله لا تحب ان تحمد عليه
اخلاص آن است كه بگوئى پروردگار من خداى (يكتا) است سپس چنانكه او فرموده در راهش استقامت بورزى ، عمل خود را براى خدا انجام دهى و دوست نداشته باشى كه در مقابل آن ستايش شوى
يعنى هوى و هوس خود را پرستش نكنى و جز خدا را نپرستى و در راه عبادت او استقامت و پايدارى كنى چنانكه به آن ماءمور گشته اى و اين بخاطر آن است كه هر عملى كه انسان بدون اخلاص انجام مى دهد، قيمت و ارزشى ندارد.
خداوند متعال مى فرمايد:
(
إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ، أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ
.)
(زمر/ ٣)
ما اين كتاب را بر تو بحق فرستاديم (بشكرانه اين نعمت بزرگ) خداى را پرستش كن و دين را براى او خالص گردان (دل از غير حق بگردان) (اى بندگان) آگاه باشيد كه دين خالص (بدون هيچ شرك و ريا) براى خدا است
خطابهائى كه بر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى شود بخاطر رهبرى امت بوسيله آن حضرت و هدايت آنان در زندگى است و خداوند در قرآن كريم اخلاص و عمل را همرديف و مقارن يكديگر بيان فرموده است چنانكه مى فرمايد:
.
(
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ
)
(بينه / ٥)
و (در كتب آسمانى) امر نشده اند مگر بر اينكه خدا را به اخلاص كامل و (بدون شائبه شرك و ريا) در دين (اسلام) پرستش كنند. و از غر دين حق روى بگردانند و نماز به پا دارند و زكات به فقيران بدهند و اين است دين درست (و راه راست و سعادت .)
بنابراين بايد بدنبال هر اخلاصى عمل معنوى مثل نماز يا عمل مادى مثل زكات وجود داشته باشد و هيچ منافاتى ندارد كه اخلاص همراه با خوشحالى بر عمل باشد زيرا كه طبيعى است كه انسان از هر كار نيكى خوشحال مى شود چه كار خودش باشد يا كار ديگران چون اولا عمل خير ذاتا نيك است و ثانيا عملى است كه از او سرزده است و اين خوشحال هيچ منافاتى با اخلاص ندارد بلكه اين شادى و سرور به تبع اخلاص است و ريا نيست زيرا كه خودنمائى محسوب نمى شود بلكه خودش عمل خير است
پس خوشحالى بر عمل خير چه از خود انسان سر بزند يا از ديگران ، يك چيز طبيعى به عنوان نتيجه عمل است
امام باقرعليهالسلام
فرمود:
ما من اءحد الا و هو يحب اءن يظهر له فى الناس الخير اذا لم يكن صنع ذلك لذلك
(اصول كافى / ج ٣، ٤٠٥ - بحار / ج ٧٢، ٢٩٤)
هيچ كسى نيست مگر آنكه دوست دارد نيكيش در بين مردم آشكار گردد بشرط اينكه عمل خود را بخاطر نشان دادن به مردم انجام ندهد. (يعنى كار انجام دهد كه به مردم نشان دهد و همين ريا شود.)
و درجه اخلاص در اسلام بسيار بزرگ است
پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
ما اءخلص عبدلله اءربعين صباحا الا جرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه
(بحار / ج ٦٧، ٢٤٢)
هيچ بنده اى چهل صباح براى خدا اخلاص نمى ورزد، مگر آنكه چشمه هاى جوشان حكمت ، از قلبش بر زبانش جارى مى گردد.
و فاطمه زهراعليهالسلام
(پاره تن پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:)
من اصعد الى الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل اليه اءفضل مصلحته
(بحار / ج ٧٠، ٢٤٩)
كسى كه عبادت خالصانه وى به سوى خدا صعود نمايد (بالا برود) خداوند عزوجل بهترين مصلحتهاى او را برايش فرو مى فرستد.
امام باقرعليهالسلام
فرمود:
ما اءخلص العبد الايمان بالله اءربعين يوما الا زهده الله تعالى فى الدنيا و بصره داءها و دواءها و اءثبت الحكمة فى قلبه و اءنطق بها لسانه
(اصول كافى / ج ٣، ٢٧)
هيچ بنده اى چهل روز ايمان به خدا را خالص نمى سازد، مگر آنكه خداى عزوجل او را نسبت به دنيا زاهد سازد و درد و داروى دنيا را به او بنمايد، پس حكمت را در دلش ثابت كند و زبانش را به آن گويا سازد.
پس اخلاص خود عبادتى است براى خدا بلكه بهترين عبادات است ، چنانكه امام جوادعليهالسلام
فرمود:
اءفضل العبادة الاخلاص
(بحار / ج ٦٧، ٥ - قصارالجمل / ج ١، ١٧٧)
با فضيلت ترين عبادتها اخلاص است
دين اسلام اين چنين مقام و منزلت اخلاص را بالا مى برد زيرا كه اخلاص روح و جان عمل است و مطمئن ترين همراهى است كه پايه زندگى بر آن استوار است ، و ريا به تمام معنا برخلاف آن است
عيبجوئى از نظر اسلام
عيبجوئى از مردم ، از عيب خود انسان سرچشمه مى گيرد و اين مساءله غالبا از راه حسد و سوءظن و خود برتر بينى و بخل و امثال آن ناشى مى گردد.
عيب ، عبارت است از هر چيزى كه از جريان طبيعى زياد يا كم باشد مانند زيادى يك انگشت يا كم بودن آن
خداوند متعال مى فرمايد:
(
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ
)
(حجرات / ١٢)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد و هيچيك از شما ديگرى را غيبت نكند. آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين كار كراهت داريد. تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبه پذير و مهربان است
خداوند دستور داده كه از اين گونه صفات رذيله اجتناب گردد زيرا هر يك از اين صفات به يكديگر ارتباط و پيوند دارد كه يا سبب آن است و يا نتيجه آن لذا سوءظن و بدبينى منشاء ضعف است و سبب تجسس از عيب ، حسد و مثل آن است ، و اساس غيبت ، ترس (از اظهار عيب به صاحب آن) است انسان اين صفات ناپسند را بر خود نمى پسندد، پس بايد بر برادر دينى خود نيز نپسندد.
پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
... و من مشى فى عيب اءخيه كشف عورته على رؤ وس الخلائق
(وسائل / ج ٨، ٦٠٤ چاپ آل البيت)
... و هر كس در عيبجوئى برادر (دينى) خود قدم بردارد مانند اين است كه عورت و آبروى او را در برابر مردم آشكار ساخته است
امام صادقعليهالسلام
فرمود:
من ستر على مؤ من عورة يخافها سترالله عليه سبعين عورة من عورات الدنيا والاخرة
(وسائل / ج ١١، ٥٨٦ آل البيت)
... و هر كس عيب و لغزش مومنى را كه از آن مى ترسد، بپوشاند، خداوند هفتاد لغزش از لغزشهاى دنيا و آخرت را براى او مى پوشاند.
پس واى بر آنها (عيب جويان) كه در زندگيشان هر كجا باشند خشم خداى متعال به آنان خواهد رسيد. و آنها از نظر معنوى از رحمت خدا دور شده و از نظر اجتماعى ، اعتماد مردم به خود را از دست مى دهند و چه خسارت بزرگى !!؟.
سيرى در روايات اسلامى
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
... لا تذموا المسلمين ولا تتبعوا عوراتهم فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالى عورته يفضحه ولو فى بيته
(اصول كافى / ج ٤، ٥٨ - بحار / ج ٧٣، ٢١٤)
مسلمانان را نكوهش نكنيد و از عيوب آنان جستجو ننمائيد زيرا هر كه عيوب آنها را جستجو كند خداوند عيوب او را دنبال كند و هر كه خداوند عيبش را دنبال كند، رسوايش سازد گرچه در خانه اش باشد.
٢ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
من مشى فى عيب اءخيه و كشف عورته ، كانت اولى خطوة خطاها وضعها فى جهنم و كشف الله عورته على رؤ وس الخلائق
(وسائل / ج ٨، ٦٠٤ - آل البيت)
هر كس در عيبجوئى برادر (دينى) خود قدم بردارد و لغزشهاى وى را آشكار سازد، اولين قدمى كه (روز قيامت) برمى دارد. آن را در جهنم مى گذارد و خداوند لغزشهايش را در برابر خلايق آشكار مى سازد (و رسوايش گرداند.)
٣ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
من اءذاع فاحشة كان كمبتدئها و من عير مومنا بشى ء لم يمت حتى يرتكبه
(اصول كافى / ج ٤، ٥٩)
هر كس كار زشتى را فاش كند، چون كسى است كه آن را انجام داده و هر كس مومنى را به چيزى سرزنش كند، نمى ميرد تا مرتكب آن شود.
٤ - علىعليهالسلام
فرمود:
طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب الناس من اخوانه
(نهج البلاغه / خطبه ١٧٦)
خوشا بحال كسى كه عيب خودش او را از پرداختن به عيبهاى برادران دينى از مردم ، مشغول سازد.
٥ - علىعليهالسلام
فرمود:
من نظر فى عيب نفسه اشتغل عن عيب غيره و من نظر فى عيوب الناس فانكرها ثم رضيها لنفسه فذلك الاءحمق بعينه
(نهج البلاغه / حكمت ٣٤٩)
هر كس در عيب خود بنگرد، از عيب ديگرى غافل مى ماند و هر كس در عيبهاى مردم دقت نمايد و آن عيوب را از ايشان نپسندد ولى نسبت به خودش نيك بداند (بپسندد) اين شخص خودش احمق است
٦ - علىعليهالسلام
فرمود:
الاشرار يتبعون مساوى الناس و يتركون محاسنهم كما يتتبع الذباب المواضع الفاسدة من الحسد ويترك الصحيح
(شرح نهج البلاغه / ابن ابى الحديد / ج حكمت ١١٣)
مردمان بد، زشتيها و عيبهاى مردم را جستجو مى كنند، و نيكيهاى آنان را كنار مى گذارند چنانكه مگس بدنبال جاهاى فاسد (و كشف) مى رود جاى سالم (و پاكيزه) را رها مى سازد.
٧ - علىعليهالسلام
فرمود:
اكبر العيب اءن تعيب ما فيك مثله
(نهج البلاغه / حكمت ٣٤٥)
بزرگترين عيب آن است كه عيبجوئى كنى از آنچه كه در خودت مثل آن وجود دارد.
٨ - علىعليهالسلام
فرمود:
جهل المرء بعيوبه من اكبر ذنوبه
(نهج البلاغه / حكمت ٣٧٧)
جهل و غفلت انسان به عيبهاى خود، از بزرگترين گناهان او است
٩ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
اءحب اخوانى الى من اهدى الى عيوبى
(بحار / ج ٧٤، ٢٨٢)
بهترين برادران من كسانى هستند كه عيبهايم را به من هديه كنند.
١٠ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
من روى على مومن رواية يريد بها شينه و هدم مروته ليسقط من اءعين الناس اءخرجه الله من ولايته الى ولاية الشيطان فلا يقبله الشيطان
(وسائل / ج ٨، ٦٠٩ - چاپ آل البيت)
هر كس چيزى عليه برادر دينى خود نقل كند و قصدش اين باشد كه با اين كار وى را لكه دار كند، و جوانمردى او را خراب سازد و از بين ببرد تا از چشم مردم بيفتد، خداوند او را از ولايت (و دوستى خود) بيرون رانده و به ولايت شيطان وارد مى كند و شيطان نيز او را نمى پذيرد.