بحثى پيرامون جزع و بى تابى
جزع كردن و بى صبرى بر عكس صفت صبر است
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
الجزع عند البلاء تمام المحنة
(بحار / ج ٧٠، ٢٣٥)
بى قرارى به هنگام بلا و آزمايش ، تمام مصيبت است
٢ - علىعليهالسلام
فرمود:
من لم ينجه الصبر اءهلكه الجزع
(نهج البلاغه فيض / حكمت ١٨٠)
كسى كه صبر او را نجات ندهد، جزع و بيقرارى هلاكش سازد.
٣ - علىعليهالسلام
فرمود:
المصيبة واحدة و ان جزعت صارت اثنتين
(غررالحكم / ج ١، ٦٢ حديث ١٦٥٤)
مصيبت يكى است ولى اگر جزع و بيقرارى كردى دو تا خواهد شد.
براى نصيحت شخص جزع كننده و بى قرار، همين بس كه درباره آنچه كه در ستايش از صبر، و مذمت از جزع در دنيا و آخرت وارد شده است ؛ فكر كند كه خداوند صابران را به سه چيز مژده داده كه عبارت از: درود خدا، و رحمت ، و هدايت او است چه بزرگ است فضيلت اين سه مژده ؟!! از جانبى ثابت است كه مصيبتهاى دنيا كوتاهند، و هيچ انسانى نيست كه امثال اين مصيبتها، او را دامنگير نشود، و چه بسا افرادى كه به مشكلتر از آن امتحان مى شوند. بنابراين شهامت آن است كه عواطف انسان ، راسختر و محمتر از آن باشد كه با اينگونه مصيبتها، تزلزل پيدا كند. چه زيبا آمده است در ديوان علىعليهالسلام
:
انى وجدت ، فى الاءيام تجربة للصبر عاقبة محمودة الاءثر و قل من جد فى مريطالبه فاستصحب الصبر الا فاز بالظفر
من در روزگار، تجربه هائى يافته ام كه براى صبر و شكيبائى ، عاقبت و آثار پسنديده اى است
و كم است كسى كه در بدست آوردن كار سختى كوشش نمايد و صبر را پيشه خود ساخته تا اينكه به پيروزى دست يابد.
سپاسگزارى و كفران نعمتها
خداوند متعال مى فرمايد:
(
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ
)
(ابراهيم / ٧)
اگر شكرگزارى كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود. و اگر كفران كنيد مجازاتم شديد است
دين اسلام ، از انسان مى خواهد كه در زندگى به واقعيتها و حقايق بنگرد. و وضعيت حاضر، او را از آينده غافل نسازد، و مظاهر فريبنده ، او را فريب ندهد، و زينتهاى ظاهرى وى را مغرور نكند، زيرا كه انسان در دنيا نبايد طورى زندگى كند كه مانند حيوان تمام هم و غمش ، علف او باشد، و غرق در شهوات و لذات دنيوى باشد. نعمتهاى بيشمار خدا، از فضل او بر بندگان است كه سزاوار نيست انسان تنها به منافع شخصى خود اكتفا كند و مازاد بر نيازش را مانند چهارپايان و حيوانات ، به زير پاى خود بريزد، بلكه براى انسان اهدافى است كه بايد او را از اسراف و كفران نعمت ، باز دارد و موجب شكر نعمت و معرفت خدا گردد، و به هنگام استفاده از نعمت هاى زندگى ، اعتدال و ميانه روى را بر خود لازم بداند و با استفاده از حرامها، به خود ستم و ظلم نكند و به هدف اسراق قدم نگذارد و به حد تقتير و حالت خسيسى نرسد، بلكه حد وسط را برگزيند.
خداوند متعال مى فرمايد:
(
وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا
)
(اعراف / ٣١)
بخورد و بياشاميد ولى اسراف و زياده روى نكنيد.
و در سوره ديگر مى فرمايد:
(
وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا
)
(اسراء / ٢٩)
هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرو مانى
حد وسط عبارت از شناختن نعمتهاى الهى ، و شكر بر آن است و گاهى شكر همراه با عبادت است ؛ مانند سجده شكر كه بعد از نماز انجام مى دهيم و با زبان خدا را شكر مى كنيم ، كه عايشه به پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
عرض كرد:
لم تتعب نفسك و قد غفر الله لك ما تقدم من ذنبك و ما تاءخر؟ فقالصلىاللهعليهوآلهوسلم
: يا عائشه اءلا اءكون عبدا شكورا
(اصول كافى / ج ٣ / ١٤٩)
چرا خودت را خسته مى كنى و حال آنكه خداوند گناهان گذشته و آينده ترا آمرزيده است ؟ فرمود: اى عايشه آيا من بنده سپاسگزار خدا نباشم ؟
و گاهى شكرگزارى با عمل است و آن عبارت از ميانه روى ، و اسراف نكردن و اداى حقوق شرعيه و احترام به فقيران و مستمندان و دادن از آنچه كه از نيكيهاى دنيا و ثواب آخرت است ، مى باشد. و قرآن كريم تاءكيد مى كند كه فايده شكر به خود شكرگزار بر مى گردد. و اين همان اطمينان قلب و آرامش جان است كه خداوند متعال مى فرمايد:
(
وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
)
(نمل / ٤٠)
هر كس شكر كند به سود خويش شكر كرده است و هر كس كفران كند، پروردگار من غنى و كريم است
و پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
در تعريف شكر مى فرمايد:
خصلتان من كانتا فيه ، كان عندالله شاكرا صابرا: من نظر فى دينه الى من فوقه فاقتدى به ونظر فى دنياه الى من هو دونه فشكرالله
دو خصلت است كه در هر كس باشد، پيش خدا شكرگزار و صبر كننده محسوب مى شود: كسى كه در دين خود به بالاتر از خودش بنگرد و به وى اقتدا نمايد و در دنيايش به كسى كه از وى پائين تر است بنگرد و خدا را شكر كند.
انسان شكرگزار، كسى است كه در دين به بالاتر از خود بنگرد و به او اقتداء كند، و در امور دنيا به پائين تر از خود نگاه كند و شكرگزار خدا باشد. و اگر در امور دنيا به بالاتر از خود بنگرد، و بر آنچه از دست داده ، تاءسف بخورد، خداوند او را شكرگزار و صابر به حساب نمى آورد.
امام صادقعليهالسلام
در تعريف شكر فرمود:
... يحمد الله على كل نعمة عليه فى اءهل و مال و ان كان فيما اءنعم عليه فى ماله حق اءداه
(اصول كافى / ج ٣ ١٥١)
(حد شكر آن است كه) خدا را بر هر نعمت كه نسبت به خانواده و مال او داده سپاس گويد، و اگر براى خداوند در نعمتى كه نسبت به مال او داده ، حقى باشد بپردازد.
سيرى در روايات اسلامى
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
:
اءربع من كن فيه كمل ايمانه و ان كان من قرنه الى قدمه ذنوبا لم ينقصه ذلك قال : و هو الصدق و اداء الاءمانة والحياء و حسن الخلق
چهار چيز است كه در هر كس باشد، و از سر تا پايش گناه باشد خدا همه آن گناهان را به حسنات و نيكيها تبديل مى كند: راستگويى ، و حيا، و خوش خلقى ، و شكرگزارى
٢ - علىعليهالسلام
:
ما كان الله لفتح على عبدالشكر و يغلق عليه باب الزيادة
(سفينة البحار / ج ١ / ٧٠٩ ماده شكر - اصول كافى ج ٣ / ١٥١ با اندك تفاوت)
خداوند در شكر را بر هيچ بنده اى نمى گشايد مگر آنكه او را زياد دهد (درب زيادى را بر او نمى بندد.)
٣ - امام سجادعليهالسلام
:
ان الله يحب كل قلب حزين و يحب كل عبد شكور
(اصول كافى / ج ٣ / ١٥٨ بحار / ج ٧١ / ٣٨)
خدا هر بنده غمگين و هر بنده شكرگزار را دوست دارد.
٤ - امام سجادعليهالسلام
:
اءشكركم لله اءشكركم للناس
(اصول كافى / ج ٣ / ١٥٨)
قدردان ترين شما نسبت به مردم ، شكرگزارترين شما است نسبت به خدا.
٥ - امام باقرعليهالسلام
فرمود:
لا يقطع المزيد من الله حتى ينقطع الشكر من العبد
(بحار / ج ٧١ / ٥٦)
زيادى در نعمت از جانب خدا قطع نمى شود مگر آنكه شكر نعمت از جانب بنده قطع شود.
٦ - امام صادقعليهالسلام
:
شكر النعمة اجتناب المحارم و تمام الشكر قول الرجل : الحمدلله رب العالمين
(اصول كافى / ج ٣ / ١٥٣، بحار / ج ٧١ / ٤٠)
شكر نعمت كناره گيرى از حرامهاست و نهايت شكر گفتن الحمدلله رب العالمين است
٧ - امام صادقعليهالسلام
:
من احتمل الجفاء لم يشكر النعمة
(بحار / ج ٦٨ / ٤٢)
هر كس درباره خدا احتمال جفا و ظلم دهد، شكر نعمت او را بجا نياورده است
٨ - امام صادقعليهالسلام
:
طوبى لمن لم يبدل نعمة الله كفرا
(بحار / كتاب ايمان و كفر / ج ٤٥)
خوشا به حال كسى كه نعمت خدا را به كفر مبدل نسازد.
٩ - امام صادقعليهالسلام
:
اءشكر من اءنعم عليك و اءنعم على من شكرك ، فانه لا زوال للنعماء اذا شكرت ولا بقاء لها اذا كفرت الشكر زيادة فى النعم و اءمان من الغير.
(اصول كافى / ج ٣ / ١٥١ - بحار / ج ١٣ / ٣٦٠)
شكرگزارى كن از هر كه به تو نعمت داد. و نعمت بخش بر هر كه تو را سپاس گزارد، زيرا با سپاسگزارى نعمت نابود نگردد. و با كفران ، نعمتى نپايد. شكرگزارى ، افزايش نعمت است ، و امان از دگرگونى نعمت
١٠ - امام صادقعليهالسلام
:
ان الله عزوجل اءنعم على قوم بالمواهب فلم يشكروا فصارت عليهم وبالا
(تحف العقول / ٣٧٦)
خداوند عزوجل ، به گروهى نعمتهائى از مواهب خود عنايت كرد، ولى آنان سپاسگزارى نكردند، آن نعمتها به وزر و وبال مبدل گرديد.
١١ - امام كاظمعليهالسلام
:
من حمد الله على النعمة فقد شكره و كان الحمد اءفضل من تلك النعمة
(بحار / ج ٧١ / ٣٣ - اصول كافى / ج ٣ / ١٥٤)
هر كه خدا را بر نعمتى حمد كند، او را شكر كرده است و حمد از آن نعمت برتر است
١٢ - امام رضاعليهالسلام
:
من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله عزوجل
(بحار / ج ٧١ / ٤٤)
كسى كه از مخلوقات و بندگان خدا بخاطر نعمتهايش سپاسگزارى نكند، از خداوند عزوجل سپاسگزارى نكرده است
١٣ - امام جوادعليهالسلام
از علىعليهالسلام
:
نعمة لا تشكر كسيئة لا تغفر
(غرررالحكم / ج ٢ / ٧٧٤)، حديث ١٠)
نعمتى كه سپاسگزارى نشود، مانند گناهى است كه آمرزيده نشود.
و از آنجا كه به فرموده قرآن كريم :(
لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
)
- براى انسان جز سعى و كوشش او نيست لذا تلاش انسان به تفاوت درجات نعمت ، متفاوت مى شود و مراحل شكرگزارى نيز، نسبت به همديگر؛ مانند نعمت زندگى كه خداوند به تمامى بشر از فقير و غنى و زمامدار، ارزانى داشته ، تفاوت شايانى دارد. از قبيل آب و هوا، و عقل و اراده ، و سلامتى ، كه اينها نعمتهاى دائمى براى بشر است و اگر چيزى از آنها مختل و نابود شود، نظام زندگى بشر مختل خواهد شد.