سيرى در روايات اسلامى
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
الصدق يهدى الى البر و البر يهدى الى الجنة و ان الرجل ليصدق حتى يكتب عندالله صديقا.
(اصول كافى / با اندك تفاوت)
راستگوئى انسان را به نيكى راهنمائى مى كند و نيكى انسان را به بهشت رهنمون مى گردد و چه بسا مردى با ادامه راستگوئى ، پيش خداوند صديق و بسيار راستگو نوشته مى شود.
٢ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
كبرت خيانة اءن تحدث اءخاك حديثا هو لك به مصدق و انت له به كاذب
(ترغيب / ج ٣، ٥٦٩)
خيانت بزرگى است كه به برادر خود كلامى بگوئى كه او تو را راستگو پندارد و تو به او دروغ بگوئى
٣ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
ان الله عزوجل لم يبعث الانبياء الا بصدق الحديث و اءداء الاءمانة الى البر و الفاجر.
(بحار / ج ٦٩، ٢ - اصول كافى / ج ٣، ١٦٢)
خداوند متعال پيامبران را مبعوث نفرمود جز به راستگوئى و اداى امانت به نيكوكار و بدكار.
٤ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
من صدق لسانه زكى عمله
(بحار / ج ٧٥، ٣٠٣ - اصول كافى / ج ٣، ١٦٣)
كسى كه زبانش راستگو باشد، عملش پاكيزه خواهد بود.
٥ - امام صادقعليهالسلام
فرمود:
لاتغتروا بصلاتهم ولا بصيامهم فان الرجل ربما لهج بالصلوة والصوم حتى لوتركه استوحش ولكن اختروهم عند صدق الحديث و اءداء الاءمانة
(بحار / ج ٦٨، ٢ - اصول كافى / ج ٣، ١٦٢)
به روزه و نماز مردم گول نخوريد، زيرا بسا انسان به نماز و روزه شيفته مى شود تا آنجا كه اگر ترك كند به هراس افتد. ولى آنها را به راستگوئى و اداى امانت بيازمائيد.
در شرافت راستگوئى همين بس ، كه موجب آرامش وجدان ، و اطمينان روح ، و بالا بردن مقام و منزلت انسان مى گردد تا آنجا كه انسان راستگو، مورد اطمينان مردم مى شود، برعكس دروغگو.
دروغگوئى و آثار زشت آن
خداوند متعال مى فرمايد:
(
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ
)
(نحل / ١٠٥)
تنها كسانى دروغ مى گويند كه به آيات خدا ايمان ندارند و دروغگويان واقعى آنها هستند.
دروغ آن است كه سخن در اعتقاد گوينده با واقع مطابق نباشد و راستگوئى برعكس آن است از نشانه هاى راستگوئى ، عقل و كمال و شرف انسانى است ، و دروغ برعكس آن است و قوام اجتماع ، و آرامش وجدان ، و تربيت شجاعانه ، بر آن استوار است برخلاف دروغگوئى زيرا كه دروغگوئى باعث دشمنى و موجب سلب اطمينان و سرزنش وجدان مى شود. بخاطر همين نكات ، دروغ يكى از زشت ترين و بدترين گناهان است ، زيرا كه داراى مفاسد زيادى است كه مهمترين آن تفرقه و خيانت است
پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
الكذب راءس كل خطيئة
دروغ سرمنشاء همه خطاها است
قيل لهصلىاللهعليهوآلهوسلم
: اءيكون المؤ من جبانا؟ قال نعم فقيل : اءيكون بخيلا؟ قالصلىاللهعليهوآلهوسلم
نعم فقيل : اءيكون كذابا؟ قالصلىاللهعليهوآلهوسلم
لا.
(بحار / ج ٧٢،١٧٢)
به پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
گفته شد: آيا مؤ من ترسو مى شود؟ فرمود: بلى گفته شد: آيا بخيل مى شود؟ فرمود: بلى گفته شد: آيا دروغگو مى شود؟ فرمود: نه
اين حديث مى گويد: ايمان با راستگوئى همراه است و با دروغگوئى منافات دارد.
مردى به پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
عرض كرد:
دلنى على عمل اءتقرب به الى الله تعالى فقالصلىاللهعليهوآلهوسلم
: لاتكذب
(بحار/ ج ٦٩،٢٦٢)
مرا به عملى راهنمائى كن كه به خداوند متعال نزديكى پيدا كنم حضرت فرمود: دروغ نگو.
اين اندرز، باعث شد كه آن مرد از هر معصيتى دورى گزيند زيرا هيچ گناهى را قصد ننمود مگر آنكه در آن دروغى بود يا به دروغ منجر مى شد.
علىعليهالسلام
فرمود:
لا يصلح من الكذب جدا ولا هزلا ولا اءن يعد اءحد كم صبيته ثم لايفى له اءن الكذب يهدى الى الفجور والفجور يهدى الى النار و ما يزال اءحدكم يكذب حتى يقال كذب و فجر و ما يزال اءحدكم يكذب حتى لايبقى فى قلبه موضع اءبرة صدق فيسمى عندالله كذابا.
(بحار / ج ٦٩، ٢٥٩)
براى انسان سزاوار نيست كه دروغ جدى و شوخى بگويد و نبايد كسى از شما به فرزند خود وعده اى دهد كه به آن وفا نكند، زيرا كه دروغ آدم را به گناهان وادار مى سازد، و گناهان وى را به سوى آتش رهنمائى خواهد كرد. و هيچ فردى از شما دروغ نمى گويد جز آنكه گفته مى شود او دروغ گفت و گناه انجام داد. و كسى دروغ نمى گويد جز آنكه در قلب او سر سوزنى راستى و صداقت نمى ماند. پس چنين شخصى در نزد خدا دروغگو ناميده مى شود.
امام سجادعليهالسلام
به فرزندانش مى فرمود:
اتقوا الكذب الصغير منه والكبير فى كل جد و هزل فان الرجل اذا كذب فى الصغير اجترى على الكبير.
(اصول كافى / ج ٤، ٣٥ - بحار / ٦٩، ٢٣٥)
از دروغ كوچك و بزرگ ، جدى و شوخى آن بپرهيزيد زيرا آنكس كه در چيز كوچك دروغ گويد به دروغ بزرگ نيز جراءت پيدا مى كند.
و امام باقرعليهالسلام
فرمود:
ان الله عزوجل جعل للشر اءقفالا و جعل مفاتيح تلك الاءقفال الشراب والكذب شر من الشراب
(اصول كافى / ج ٤، ٣٥ - بحار / ٦٩، ٢٣٦)
خداى عزوجل براى شر و زشتى قفلهائى قرار داده و كليدهاى آن را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است
امامعليهالسلام
از دروغ ، به عنوان گناه بدتر از شراب تعبير فرمود، زيرا شرابخوار در حالى شر و بدى را ترجيح مى دهد كه مانند ديوانه عقلش را از دست داده است ولى دروغگو در حالى دروغ مى گويد كه شعور كامل دارد. هردوى آنها مرتكب كار حرام هستند در صورتى كه دروغگو از نسبت دادن دروغ به خدا و پيامبر او، ابائى ندارد و اين چيزى است كه شرابخوار آن را مرتكب نمى شود. اسلام همانطورى كه از دروغ گفتن نهى فرمود، از معاشرت و رفت و آمد با آنان نيز نهى فرموده است ، زيرا معاشرت در كسب اخلاق بد انتقال آن ، به همنشين تاءثير دارد و چه نيكو سروده شاعر عرب :
عن المرء لا تسئل وسل عن قرينه
|
|
فكل قرين بالمقارن يقتدى اذا كنت فى قوم
|
فصاحف خيارهم ولا تصحب
|
|
الاءردى فتردى مع الردى
|
به ظاهر شخص ننگر بلكه از همنشين وى سؤ ال كن كه هر همنشينى به همنشين خود اقتدا مى كند.
هر گاه در ميان گروهى بودى با بهترين آنان رفاقت و همزيستى كن
و با مردمان پست رفاقت نكن كه مانند آنان پست گردى
اسلام دروغ را حرام نكرده مگر بخاطر آنكه مفاسدى بر آن مترتب مى شود.
پس اگر راستگوئى هم در موردى باعث فساد شود، حكم آن نيز مانند حكم دروغ خواهد بود و بر عكس آن اگر دروغ گفتن موجب فساد نباشد، جايز است مانند گفتن در اصلاح بين دو شخص متخاصم و ايجاد الفت بين آندو كه مصلحتى بر آن مترتب است به همين خاطر، اسلام دروغ گفتن را در هنگام ضرورت و اصلاح بين مردم ، جايز دانسته است
امام صادقعليهالسلام
فرمود:
ليس شى ء مما حرمه الله الا و قد اءحله لمن اضطروا اليه
(بحار / ج ٢، ٢٧٢)
هيچ چيز نيست كه خدا آن را حرام كرده مگر آنكه به هنگام اضطرار و ضرورت آن را حلال نموده است
خداوند متعال مى فرمايد:
(
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّـهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
)
.
(بقره / ١٧٣)
هركس مضطر و مجبور شود (براى حفظ جان خود از مردار و گوشت خوك بخورد) در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد گناهى بر او نيست ، به درستى كه خداوند بخشنده مهربان است
و امام صادقعليهالسلام
فرمود:
كل كذب مسئول عنه صاحبه يوما الا كذبا فى ثلاثة : رجل كائد فى حربه فهو موضوع عنه ، اءورجل اءصلح بين اثنين يلقى هذا بغير ما يلقى به هذا يزيد بذلك الاصلاح ما بينهما، اءورجل وعد اءهله شيئا و هو يريد اءن لا يتم لهم
(اصول كافى / ج ٤، ٤١ - بحار / ج ٢٩، ٢٤٢)
از هر دروغى در يك روزى (رستاخيز) باز پرسى شود جز در سه جا:
يكى - مردى كه در نبرد خود (با دشمنان دين) نيرنگ زند كه گناهى بر او نيست
ديگر - مردى كه ميان دو كس سازش دهد و اصلاح نمايد. به اين برخورد كند بغير آنچه با ديگرى برخورد كند، و مقصودش از اين كار اصلاح ميان آن دو باشد.
سوم - مردى كه به خانواده خود وعده دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد.
و قالعليهالسلام
اءيضا: الكلام ثلاثة : صدق و كذب و اصلاح بين الناس ، قال : قيل له : جعلت فداك ما الاصلاح بين الناس ؟ قال : تسمع من الرجل كلاما يبلغه فتخبث نفسه فتلقاه فتقول : سمعت من فلان قال فيك من الخير كذا و كذا خلاف ما سمعت منه
(بحار / ج ٦٩، ٢٥١ - اصول كافى / ج ٤، ٣٨)
نيز آن حضرت فرمود:
سخن بر سه گونه است : راستگوئى ، و دروغگوئى ، و اصلاح بين مردم (راوى) گويد به آن حضرت عرض شد: فدايت گردم اصلاح ميان مردم چيست ؟ فرمود: از كسى سخنى درباره ديگرى بشنوى كه اگر آن سخن به او برسد ناراحت شود پس تو او را ديدار كنى و به او بگوئى : از فلانى شنيدم كه درباره خوبى تو چنين و چنان مى گفت بر خلاف آنچه شنيده اى