آداب معاشرت در اسلام

آداب معاشرت در اسلام0%

آداب معاشرت در اسلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب معاشرت در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين الجلالى
گروه: مشاهدات: 24825
دانلود: 2967

توضیحات:

آداب معاشرت در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 72 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24825 / دانلود: 2967
اندازه اندازه اندازه
آداب معاشرت در اسلام

آداب معاشرت در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

حكم ربا و رباخوارى در اسلام

خداوند متعال مى فرمايد:

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿ ٢٧٨ ﴾ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ ۖوَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ) (بقره / ٢٧٨)

اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا بترسيد و آنچه از (مطالبات) ربا باقى مانده ، رها كنيد، اگر ايمان داريد. و اگر (چنين) نمى كنيد بدانيد به جنگ با خدا و رسول او روبرو خواهيد بود. و اگر توبه كنيد سرمايه هاى شما از آن شماست (اصل سرمايه بدون سود) نه ستم مى كنيد و نه بر شما ستم مى شود.

دين اسلام ، به شدت تمام ، با ربا مبارزه كرده است كه مانند آن ، در ساير محرمات دينى ، مشاهده نشده است زيرا كه خدا آنرا جنگ با خود و پيامبرش ، اعلام داشته است و اين بخاطر آن است كه ، در ربا شقاوت دنيوى و اخروى نسبت به فرد و جامعه ، وجود دارد، كه اموال فراوانى در دست طبقه بى وجدان و فاقد انسانيت ، متراكم مى شود چون غالبا طرف معامله در ربا، زيان مى برد، زيرا كه ربا هر مقدار هم كه كم باشد به مرور زمان چند برابر مى گردد و اسلام كارى را كه زير بناى آن به ضرر گروه ديگرى پايه ريزى شود، آن را تحريم كرده است مانند ربا و نزول خوارى ، رشوه ، دزدى ، و برعكس آن جمع آورى ثروت را از هر راه مشروعى كه باشد جايز مى شمارد. بشرط اينكه منجر به تراكم ثروت غير مشروع نگردد و از پيدايش ثروت در نزد انسانهاى با وجدان و با ايمان ، هيچگونه ممانعتى به عمل نمى آورد، زيرا كه در اموال آنها براى سائل و محروم حقى قرار داده است مانند، صدقه ، زكات ، خمس و امثال اينها. و آنها را به پرداخت حقوق شرعى اموالشان از سهم زكات و خمس ، به مستحقش ملزم ساخته است و راههاى مشروع جمع آورى ثروت كه اسلام به آن ، صحه گذاشته و آن را امضاء كرده است ، بسيار است كه اهم آن تجارت و كسب حلال است و آن بر سه هدف زير استوار مى باشد:

١ - سالم ماندن اصل سرمايه

٢ - بدست آوردن سود و منفعت

٣ - خصم(٥) از سود خالص به نسبت بيست درصد (٢٠/.) در صورتى كه ساير شرايط نيز موجود باشد.

و راههاى مشروع خريد و فروش (در اسلام) زياد است كه براى هر كدام در فقه ، نام خاصى وجود دارد. و معامله از جهت كالا بر چهار قسم است :

١ - بيع مقايضه : فروش كالا به كالا.

٢ - بيع صرف : فروش نقد به نقد.

٣ - بيع سلم : فروش نقد به كالا.

٤ - بيع مطلق : فروش كالا به نقد - كه در بين مردم بيشتر، اين نوع بيع متداول و رايج است

معامله از جهت پول و نقد نيز به چهار دسته تقسيم مى گردد:

١ - معامله مرابحه : معامله اى كه به قيمت اوليه آن سود اضافه شود.

٢ - معامله توليت : معامله اى كه به قيمت اوليه كالا و بدون سود باشد.

٣ - معامله وضيعه : معامله اى كه به كمتر از قيمت اوليه كالا باشد.

٤ - معامله مساومه : معامله به قيمت روز بدون توجه به قيمت اوليه كالا.

و معامله مرابحه از جهت سود به سه دسته تقسيم مى گردد:

١ - آنچه كه قيمت نسبت به اجزاء آن تقسيم مى شود، ولى سود تقسيم نمى شود مانند خياطى و نظاير آن

٢ - آنچه كه سود نسبت به اجزاء آن تقسيم مى شود ولى قيمت ، تقسيم نمى شود مانند باربرى و كرايه كشى

٣ - آنچه كه قيمت و سود نسبت به آن تقسيم نمى شود مانند سمسارى و امانت فروشى

اين اشاره اى گذرا به معامله و اقسام آن بود. در معامله دايما پول و نقدى در مقابل كالا و جنس وجود دارد و معمولا در طرف نقد زياده اى كه بر كل قيمت تقسيم مى گردد مشاهده مى شود. بر خلاف ربا كه در مقابل مال ربا، چيزى قرار نمى گيرد و تقسيم بر آن نمى شود مثلا كسى كه جنس يك تومانى را به دو تومان بفروشد، همانا قيمت را دو تومان قرار داده است كه هر جزئى از اين جنس ، به تنهايى در مقابل جزئى از دو تومان قرار مى گيرد. ولى هرگاه يك تومان را به دو تومان فروخت در اين صورت يك تومان را بدون عوض و زياده پرداخت كرده است و مهلت دادن ، عوض ، حساب نمى شود زيرا كه مهلت نه مال است و نه كارى كه مال در قبال آن قرار گيرد؛ در نتيجه يكى از دو تومان از بين مى رود و بخاطر همين است كه براى بدست آوردن مال ، ربا، راه غير شرعى محسوب مى شود. چنانكه دزدى و خيانت چنين است

خداوند متعال مى فرمايد:

( الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ )

(بقره / ٢٧٥)

كسانى كه ربا مى خورند برنمى خيزند مگر مانند كسى كه در اثر تماس شيطان ديوانه شده و نمى تواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مى خورد گاهى بپا مى خيزد.

يعنى به پا نمى خيزند مگر مانند كسى كه بواسطه شرابخوارى مست شده است و اين عمل زشت آنها بخاطر آن است كه گفتند بيع هم مانند ربا است و تفاوتى (ميان آن دو) نيست

يعنى سبب در اين مستى ، كسب مال از راه غير مشروع آن است و گفتند كه ، بيع و ربا يكى است لذا رباخوارى را حلال دانستند در حالى كه ميان آن دو فرق زيادى وجود دارد. چرا كه ربا نسبت به طرف مقابل (دهنده ربا) ظلم است و حرمت مال مردم مانند حرمت خون و ناموس آنهاست و رباخوار با حرص و ولع خود فرد محتاج و مضطر را به خود نيازمند مى سازد و او را با بدهى زياد به بند مى كشد، و پشت او را سنگين مى نمايد و آينده اش را ويران مى سازد، و اين با روح اسلام سهل گير منافات دارد، كه در مورد مهلت دادن به بدهكار و درمانده ، تا رسيدن به گشايش ، سهل گيرى مى كند و فقير و درمانده را كمك و دستگيرى مى نمايد.

سپس خداوند متعال مى فرمايد:

( فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّـهِ ۖوَمَنْ عَادَ فَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ) (بقره / ٢٧٥)

كسى كه اندرز الهى به او برسد و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق (قبل از نزول حكم تحريم) بدست آورده ، مال اوست - و اين حكم تحريم ، گذشته را شامل نمى شود - و كار او به خدا واگذار مى شود (و گذشته او را خواهد بخشيد) اما كسانى كه باز گردند (و مجددا مرتكب اين گناه شوند) اهل آتش خواهند بود، و هميشه در آن مى مانند.

بلغ اءبا عبداللهعليه‌السلام عن رجل انه كان ياءكل الربا و يسميه اللبا، فقال لئن اءمكننى الله منه لاءضربن عنقه

(وسائل / ج ١٢، ٤٢٩)

به امام صادقعليه‌السلام درباره مردى كه رباخوارى را مانند شير مادر حلال مى دانست ، خبر دادند؛ فرمود: اگر خدا به من قدرت مى داد البته گردن وى را مى زدم بنابراين مسئوليت و گناه رباخواران حيله گر كه با روشهاى گوناگون رباخوارى مى كنند بسيار بزرگ است ، زيرا كار آنان با روح اسلام كاملا تناقض دارد. پس كسى كه به مرگ و روز قيامت ايمان دارد بايد از خدا بترسد و رباخوارى نكند، زيرا خداوند انسان را با وجود راههاى كسب مشروع از قبيل : تجارت ، زراعت و صنعت از راههاى نامشروع ، بى نياز ساخته است تجارت و امثال آن راههاى مشروعى است كه به احدى ، در آنها ستم نمى شود و به حقوق ديگران تعدى نمى گردد و خود يك نوع خدمت اجتماعى است و مصلحت عمومى را دربر مى گيرد.

فرد رباخوار از آنجا كه به مردم رحم نمى كند مردم نيز نسبت به او نفرت دارند و از جمله نفرت كنندگان كسانى هستند كه با او معامله مى كنند و در آنچه بدون رحمت و رنج بدست آورده ، طمع مى ورزند، زيرا معتقدند كه او مالك آن همه ثروت نمى باشد. و گاهى اين عقده روحى بصورت خيانت يا جنايت بروز مى كند و فقط شامل رباخوار و خانواده اش ‍ مى گردد، و دليلش جز رفتار ناپسندانه و رباخوارى وى نمى باشد.

خداوند متعال مى فرمايد:

( يَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا .)

خداوند رباخوار را نابود مى كند.

يعنى عاقبت رباخوار را به فقر و فلاكت منجر مى سازد.

( وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ .)

(بقره / ٢٧٦)

و صدقات را افزايش مى دهد.

يعنى ، برخلاف تصور رباخواران ، در دنيا آن را افزايش مى دهد، زيرا كه جايگاه و منزلت رباخوار، بى اعتبار و كم ارزش ‍ مى گردد، در حالى كه مقام و منزلت صدقه دهنده بالا مى رود و قلبها به سوى او گرايش پيدا مى كند و در بين مردم با نام نيك از او ياد مى شود.

ربا بر دو قسم است :

اول : ربا در قرض دادن ، يعنى ، هنگام قرض دادن شرط زيادى در مال يا در كار بكند مثلا، اگر ده دينار (يا ده تومان) براى يك ماه قرض دهد، شرط كند كه هنگام دريافت آن بعد از يك ماه مبلغ معينى به نسبت معين زياد بگيرد و چنين شرطى كه قبلا شود، قرض را ربوى مى كند و همچنين است ، اگر عملى را شرط كند مانند اينكه طلايى را براى مدت معينى قرض دهد و شرط نمايد كه هنگام گرفتن به شكل خاصى آنرا تحويل دهد (يعنى آن را به صورتى ساخته باشد) بلى اگر شرط نكند دادن اضافه از طرف وام گيرنده نه تنها اشكالى ندارد؛ بلكه مستحب نيز مى باشد البته در صورتى كه با طيب نفس باشد. چه وام دهنده بدون شرط قبلى اين را بداند يا نداند و از همين حكم حساب سپرده و صندوقهاى پس انداز معلوم مى گردد كه از بانكداران به هر سپرده اى به نسبت درصد بدون شرط قبلى سود پرداخت كنند، اشكالى ندارد؛ زيرا آنها نيز سپرده هاى مردم را در هدف هاى خاص تجارى يا عمرانى و مانند آن بكار مى گيرند و از آن استفاده مى برند. به اميد آنكه مردانى با همت براى مصلحت اسلام و مسلمين به چنين امر مهمى اقدام نمايند.

دوم : ربا در معامله ، و آن با دو شرط تحقق پيدا مى كند: يكى متحد بودن دو جنس مورد معامله در خريد و فروش يعنى دو جنس مورد معامله عرفا هر و از يك جنس باشند، اگر چه در خصوصيات با همديگر تفاوت داشته باشند ديگر اينكه ، هر دو از مكيل(٦) يا موزون(٧) باشند.

بنابراين اگر چيزى با شمارش فروخته شود، زياده گرفتن اشكال ندارد مثلا مى توان يك تخم مرغ را در مقابل دو تخم مرغ معامله كرد و اين در صورتى است كه غالبا خريد و فروش آن با شمارش باشد نه پيمانه و وزن ؛ و لازم است كه شرعا همه آنها از يك جنس شمرده شود مانند گندم ، جو و انواع خرما كه از يك جنس محسوب مى شوند، و همچنين است ميش با بز و گاو با گاوميش كه يك جنس محسوب مى شوند، و هر چيزى كه اصل آن با فروعاتش يكى باشد، عرفا يك جنس به حساب مى آيد، مانند گندم ، آرد و نان و مانند شير، ماست و پنير.

و اين دو قسم ربا در حرمت و اثر سوء آن در خود شخص و ايجاد دشمنى و كينه در جامعه ، نقش مشترك دارند و از آنجا كه معامله ربوى از نياز شخصى افراد، سرچشمه مى گيرد، پس لازم است كه براى ريشه كن ساختن اساس آن ، تلاش مثبت شود. و راه آن ايجاد بانك هاى اسلامى براى رفع نياز نيازمندان با راه شرعى آن مى باشند. به اميد روزى كه توانگران جامعه به اين كار همت گمارند كه خداوند متعال وعده داده كسى را كه دين او را كمك نمايد، او را يارى دهد و خداوند هميشه ياور انسانهاى مخلص و امين است

سيرى در سنت و روايات اسلامى

١ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

ان الله عزوجل لعن آكل الربا و موكله و كاتبه و شاهديه

(بحار / ج ٧٣، ٣٣٠)

خداوند عزوجل خورندگان و دهندگان و نويسندگان و شاهدان ربا را لعن و نفرين كرده است

٢ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

من اءكل الربا ملا الله بطنه من نار جهنم بقدرما اءكل و ان اكتسب منه مالا لم يقبل الله منه شيئا من عمله ولم يزل فى لعنة الله و ملائكته مادام معه فيراط.

(وسائل / ج ٦، ٤٢٧)

كسى كه مال ربا بخورد خداوند شكم او را به اندازه اى كه ربا خورده است از آتش جهنم پر مى كند و اگر از آن مالى بدست آورده هيچ عملى را از وى نمى پذيرد و مادامى كه در نزد او يك قيراط(٨) باشد دايما مورد لعنت خدا و ملائكه اش خواهد بود.

٣ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

شر المكاسب الربا.

(بحار / ج ١٠٠، ١٢٠)

بدترين كسبها رباخوارى و معامله ربوى است

٤ - علىعليه‌السلام فرمود:

اذا اءراد الله بقربة هلاكا ظهر فيهم الربا.

هرگاه خدا اراده نمايد كه قريه و آباديى را ويران و هلاك سازد در ميان آنان ، ربا ظاهر مى شود.

٥ - علىعليه‌السلام فرمود:

آكل الربا و موكله و كاتبه و شاهداه فى الوزر سواء.

(وسائل / ج ١٢، ١٤٤)

خورنده ربا و دهنده و نويسنده و شاهدان ، همه در وزر و گناه يكسانند.

٦ - امام باقرعليه‌السلام فرمود:

يستتاب آكل الربا كما يستتاب من الشرك

(بحار / ج ١٠٠، ١١٩)

رباخوار بايد از عمل خود توبه كند، چنانكه مشرك از شرك توبه مى نمايد.

٧ - از امام صادقعليه‌السلام ، سوال شد:

قدترى الرجل يربى و يكثر ماله ؟ فقالعليه‌السلام : يمحق الله دينه و ان كان ماله يكثر.

(بحار / ج ١٠٠، ١١٧)

يابن رسول شما خود نيز شاهد هستيد كه بعضى ها ربا مى گيرند و مالشان نيز زياد مى شود، (چگونه با آيه قرآن سازش ‍ دارد)؟! فرمود: خداوند دينش را نابود مى كند گرچه مالش زياد بشود.

٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

درهم ربا عندالله اءشد من سبعين زنية كلها بذات محرم فى بيت الله الحرام

(بحار / ج ١٠٠، ١١٩)

يك درهم ربا در نزد خدا، از هفتاد زنا كه همه اش با محارم در خانه خدا باشد، بدتر است

٩ - امام كاظمعليه‌السلام فرمود:

انما حرم الله الربا لئلا يتمانع الناس المعروف

(بحار / ج ١٠٠، ١٢٠)

خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از انجام كارهاى نيك ممانعت و سهل انگارى ننمايند.

١٠ - وسئل عن الرجل اعطى رجلا ماءة درهم على ان يوتيه خمسة دراهم او اقل او اكثر؟ فقالعليه‌السلام هذا الربا المحض

(وسائل / ج ١٢، ٤٣٧)

از امام كاظمعليه‌السلام درباره مردى سوال شد كه به شخصى يكصد درهم داده كه در مقابل آن پنج درهم كمتر يا بيشتر اضافه بگيرد (حكمش چيست ؟) فرمود اين همان رباى خالص است

١١ - امام رضاعليه‌السلام فرمود:

ان الربا حرام سحت من الكبائر و مما وعد الله عليه النار و هو محرم على لسان كل نبى و فى كل كتاب

(بحار / ج ١٠٠، ١٢١)

ربا، حرام و نامشروع است و از گناهان كبيره محسوب مى شود، و از چيزهايى است كه خداوند براى آن وعده آتش ‍ داده و از طرف هر پيغمبرى در تمام كتابهاى آسمانى تحريم گشته است

بحثى پيرامون قرض الحسنه

اصلاح فرد و جامعه دايما بر دو محور استوار است :

١ - جنبه منفى آن ؛ با كم كردن موارد فساد.

٢ - جنبه مثبت آن ؛ با تكثير و زياد كردن موارد اصلاح به اندازه اى كه نياز را برطرف سازد، تا انسان به موارد فساد محتاج نگردد.

و نقش اسلام در مبارزه با انواع فساد اين چنين است ؛ لذا با انواع ربا به عنوان يك ماده مضر در اقتصاد، مبارزه كرده است ، يكى از اثرات منفى ربا، بيچارگى كسانى است كه به آن گرفتار مى شوند و خود يك نوع ظلم اجتماعى است و معامله ربوى جنگ با خدا و پيامبر قلمداد شده است ولى مبارزه منفى به تنهايى مشكل را ريشه كن نمى سازد، زيرا بسيارى از افراد جامعه حتى قادر نيستند، گرفتارى شخصى خود را برطرف سازند و راهى هم جز به دست آوردن مال از هر راهى كه ممكن باشد ندارند تا نياز خود را برطرف سازند، اين جاست كه دين اسلام براى مبارزه مثبت با رباخوارى به قرض الحسنه تاءكيد مى ورزد تا افراد متمكن و توانا مقدارى از سرمايه هاى خود را به نيازمندان قرض ‍ دهند، كه در وقت معين بدون شرط زياده ، پرداخت نمايند و صاحبان سرمايه از اين طريق ، در سعادت فرد و اصلاح جامعه سهيم گردند.

قرآن كريم ، وام دادن را معامله با خداوند سبحان مى داند، و قرض دادن به نيازمندان را به منزله قرض به خدا مى شمارد، در حاليكه خدا نيازى به اين كار ندارد و منفعت آن تنها به سود محتاجان جامعه مى باشد. برخلاف ربا كه خداوند آن را جنگ با خدا و پيامبر مى داند.

خداوند متعال مى فرمايد:

( مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚوَاللَّـهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ) (بقره / ٢٤٥)

كيست كه خدا را وام (قرض الحسنه) دهد تا خداوند براى وى چندين برابر بيافزايد؟ و خداست كه مى گيرد و مى دهد و همه به سوى او باز مى گردند.

و نيز مى فرمايد:

( إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ) (حديد / ١٨)

همانا مردان و زنانى كه در راه خدا به فقيران صدقه و احسان كنند و به خدا قرض نيكو دهند (به محتاجان قرض ‍ الحسنه دهند) خداوند احسان آنان را چندين برابر سازد و پاداش همراه با لطف و كرامت نيز عنايت فرمايد.

و در سوره ديگر مى فرمايد:

( وَأَقْرَضْتُمُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚفَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ) (مائده / ١٢)

و خدا را قرض نيكو دهيد (به بندگان او بى منت و بدون ربا قرض دهيد) در اين صورت گناهان شما را بيامرزم و شما را در بهشتى داخل گردانم كه زير درختانش نهرها جارى است پس هر كسى از شما پس از عهد با خدا (آمدن كتاب و رسولان و حجت هاى آسمانى) كافر شود، سخت از راه راست دور افتاده است

و قرض را با نماز و روزه مقارن و همراه ذكر كرده است و مى فرمايد:

( وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا ۚوَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّـهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا .)

(مزمل / ٢٠)

نماز را بپا داريد و زكات مال خود را به فقيران دهيد و به خدا قرض نيكو دهيد، (براى خدا به محتاجان صدقه و قرض ‍ الحسنه دهيد) و (بدانيد كه) هر عمل نيك بر آخرت خود، پيش فرستيد؛ پاداش آن را نزد خدا بيابيد و آن اجر و ثواب آخرت (كه بهشت ابد است) از متاع دنيا بسى بهتر و بزرگتر است

چنانكه بر روش صحيح در قرض گرفتن و قرض دادن ارشاد نموديم ، لازم است كه قرض ، نوشته شده و ثبت گردد تا انسان نسبت به آن و مقدارش دچار شك و فراموشى نگردد.

خداوند متعال مى فرمايد:

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚوَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚوَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّـهُ ) (بقره / ٢٨٢)

اى اهل ايمان چون به قرض و نسيه معامله كنيد، تا زمانى معين سند و نوشته در ميان باشد و بايست نويسنده درستكارى ، معامله ميان شما را بنويسد و از نوشتن ابا و خوددارى نكند كه خداوند به وى نوشتن آموخته است

سيرى در سنت و روايات اسلامى

١ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

من اءقرض مومنا قرضا ينظر به ميسوره كان ماله فى زكاة و كان هو فى صلاة من الملائكة حتى يؤ ديه اليه

(بحار / ج ١٠٠، ١٣٩)

هر كس مومنى را قرض دهد و تا بهبودى وضع وى مهلت دهد مالش افزايش مى يابد و دائم در رحمت ملائكه خواهد بود تا وام گيرنده بدهى را بپردازد.

٢ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

من يمطل على ذى حق حقه و هو يقدر على اءداء حقه فعليه كل يوم خطيئة عشار.

(وسائل / ج ١٣، ٨٩)

هر كس در دادن حق صاحب حقى مماطله و سهل انگارى كند، و قدرت بر اداى آن دارد، هر روز براى وى گناه باج بگير (زورگو) نوشته مى شود.

٣ - پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

قرض المال حمى الزكوه

(وسائل / ج ٦، ٢٠٨)

قرض دادن مال ، حمايت از زكات است (زيرا كه باعث مى گردد زكات به فقراء درمانده برسد نه بر هر كس كه محتاج باشد.)

٤ - علىعليه‌السلام فرمود:

اما الفرض فقرض درهم كصدقة در همين سمعته من رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سلم فقال : هو الصدقة على الاءغنياء.

(بحار / ج ١٠٠، ١٤٠)

ثواب يك درهم قرض دادن ، به اندازه دو درهم صدقه دادن است و اين مطلب را از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيدم كه فرمود: قرض دادن ، صدقه دادن به اغنياء است

٥ - امام باقرعليه‌السلام فرمود:

خير القرض ما جر المنفعة (اى بلا اشتراط)

بهترين قرض دادن آن است كه منفعتى (نيز) به همراه داشته باشد (ولى بدون شرط زياده قبلى(٩) )

٦ - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

اذا اءقرضت الدراهم ثم جاءك بخير منها، فلا باءس اذا لم يكن بينكما شرط.

(وسائل / ج ١٣، ٣٧٣)

اگر به كسى چند درهم قرض دادى و او هنگام پرداخت آن ، بهتر از آن را آورد، اشكال ندارد در صورتى كه قبلا شرط نكرده باشى

٧ - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

على باب الجنة مكتوب ؛ القرض ثمانية عشر والصدقة بعشرة و ذلك ان القرض لايكون الا لمحتاج و الصدقة ربما وقعت فى يد غير محتاج

(بحار / ج ١٠٠، ١٣٨)

بر درب بهشت نوشته شده است كه ، قرض هيجده برابر و صدقه ده برابر ثواب دارد و دليلش اين است كه (اولا) اكثر وقتها قرض از طرف محتاج گرفته مى شود و صدقه بسيارى از وقتها، در دست غير محتاج آن قرار مى گيرد (و ثانيا قرض ‍ دوباره برمى گردد و در دست ديگران قرار مى گيرد و مشكل ديگرى را حل مى كند ولى صدقه بازپس گرفته نمى شود.)

٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

لان اقرض قرضا، احب الى من ان اتصدق مثله

(بحار / ج ١٠٠ / ١٣٩)

اگر چيزى را قرض دهم براى من بهتر از آن است كه مانند آن را صدقه بدهم

٩ - امام صادقعليه‌السلام فرمود:

السراق ثلاثه : مانع الزكوه و مستحل مهور النساء و كذلك من استدان ولم ينو قضائه

(خصال / ١٥٣)

دزدان و سارقين سه دسته اند:

١ - كسانى كه از دادن زكات خوددارى مى كنند.

٢ - كسانى كه مهريه زنان را بر خود حلال مى شمارند (و آن را نمى دهند.)

٣ - كسانى كه قرض مى گيرند ولى در فكر بازپرداخت آن نيستند.

١٠ - امام كاظمعليه‌السلام فرمود:

من طلب الرزق من حله فغلب فيستقرض على الله عزوجل و على رسولهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سلم

(وسائل / ج ١٣، ٨١)

هر كس روزى خود را از راه حلال جستجو نموده و بر آن دست يابد، بايد بر خدا و پيامبرش قرض الحسنه دهد (تا شكر نعمت خدا را بجا آورده باشد.)

امام كاظمعليه‌السلام ، بر اين مطلب اشاره دارد كه ، اگر انسان از طريق كارهاى مشروع و سالم ، كسب روزى كند و به كارهاى نيك ملتزم بشود و آن طورى كه اسلام مى گويد، از اسراف و زياده روى دورى كند، چنين شخصى خواه ناخواه توفيق دادن قرض را پيدا خواهد نمود. زيرا كه او در هدايت الهى سير مى كند، و اسلام در اينجا بدهكار را به يك نكته انسانى توجه و هشدار مى دهد مالى كه در زمان خاصى گرفتارى و مشكل او را حل نموده ، وى صاحب آن نشده است ، بلكه هنوز هم مال طلبكار است و او حق داشت به كسى ندهد و پيش خودش نگهدارد، اما حالا كه به توى (بدهكار) نيكى نموده و به عنوان قرض پرداخته است ، تو نيز بايد هنگام اداى آن به وى نيكى كنى و چيزى به عنوان هديه ، اضافه بر اصل مال ، با رضايت و طيب نفس به او پرداخت كنى چه از نقد باشد يا از جنس ديگر، و چنانكه او به تو احسان نموده ، تو نيز بايد با نيكى خود او را پاسخ دهى

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

الربا رباء ان : اءحدهما ربا حلال والاخر حرام فاما الحلال فهو اءن بقرض الرجل قرضا طمعا اءن يزيده و يعوضه باءكثر مما اءخذه بلا شرط بينهما.

(وسائل / ج ١٢، ٤٢٩)

ربا بر دو قسم است : يكى رباى حلال و ديگرى رباى حرام اما رباى حلال آن است كه شخصى به ديگرى قرض داده و طمع داشته باشد كه (قرض گيرنده) چيزى بر آن اضافه نمايد، و بدون شرط قبلى ، به عنوان عوض به وى اضافه دهد.

بنابراين زيادى دادن با اختيار، هنگام اداى قرض ، شرعا مستحب است و اسلام با اين راه برگزيده و عالى ، ريشه هاى فساد اقتصادى را كه از رباى ظالمانه ناشى مى شود، مى خشكاند و چه مناسب است كه حكومتهاى اسلامى و مردم نيكوكار، صندوقهاى خيريه اى را بر اساس قرض الحسنه ، ايجاد نمايند تا اين مشكل را از ريشه برطرف سازند.

خداوند متعال مى فرمايد:

( يَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ .)

(بقره /۲۷۶)

خداوند ربا را نابود مى سازد و صدقات را افزايش مى دهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس گهنكار را دوست نمى دارد.