مشروبات الكلى و ساير مفاسد اخلاقى
خداوند متعال مى فرمايد:
(
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ
ۖقُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا
)
(بقره / ٢١٩)
درباره شراب و قمار، از تو سوال مى كنند؛ بگو در آنها گناه بزرگى است و منافعى (از نظر مادى) براى مردم دربردارند (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است
امتياز انسان از حيوان ، به عقل او است ، زيرا كه انسان با حيوانات ديگر، در حواس ظاهرى مانند چشم و گوش و حس لامسه و ذائقه و بويائى يكسان است ، و مسكرات اين امتياز را از انسان مى گيرد، و او را در رديف حيوانات ، بلكه پائين تر، قرار مى دهد، تا جائى كه مردم او را مسخره و استهزاء مى كنند ولى حيوانات را استهزاء نمى كنند.
.خور و خواب و خشم و شهوت ، شغب است و جهل و ظلمت ، حيوان خبر ندارد ز جهان آدميت
و شراب ام الخبائث و سرچشمه گناهان شمرده شده است ، و اين ، همان چيزى است كه قرآن بر آن تاءكيد فراوان دارد، چنانكه مى فرمايد:
(
إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ
)
(مائده / ٩١)
شيطان مى خواهد در ميان شما، به وسيله شراب و قمار، عداوت ايجاد كند.
و علت تسميه و ناميدن (شراب) به خمر اين است كه عقل را از بين مى برد، زيرا خمر در لغت عرب ، به معناى پوشش است و خمار زنان (پوشش زنان) نيز از اين لغت است و منفعت شراب در نشئه زودگذر و نشاط جسمى و هيجان اعصاب است وليكن اين منفعت ، در مقابل ضررهاى فكرى و بهداشتى آن ، بسيار ناچيز است زيرا كه علم ثابت كرده است شراب مركز مخ را به هيجان مى آورد و ضربان قلب را شدت مى بخشد و در موارد بسيارى باعث عقيمى و فلج و بيماريهاى صعب العلاج مى گردد.
دكتر خليلى مى گويد: طب جديد، امروزه ثابت كرده كه نوشابه هاى الكلى هيچ مرضى را درمان نمى كند بلكه مطابق آنچه كه از اهلبيتعليهالسلام
وارد شده به شدت امراض مى افزايد.
و در نزد پزشكان بزرگ ثابت شده كه : افراد مبتلا به مرضهاى الكلى معمولا علاجشان كند و ديرتر از كسانى است كه مبتلا به الكل نيستند و به عبارت روشنتر اينكه ؛ زمينه شفاء و بهبودى در افراد دائم الخمر كمتر از ديگران است كه اگر به مرضى هر چند آسان مبتلا شوند، علاج آن مشكل و بهبودى آن ديرتر خواهد بود.
همانا بالاترين آفت و زيان شراب اين است كه عقل را زايل مى گرداند و اين براى هر عاقلى ملموس و محسوس است و معلوم است كه بهترين سرمايه انسان عقل اوست كه اگر از بين برود، تمام كارهاى زشت در نظر وى زيبا و نيك جلوه مى كند و كارهاى نيكو را زشت مى انگارد و در زندگى پست و دور از انسانيت بسر خواهد برد، و دستگاههاى عصبى او دگرگون خواهد شد، و قدرتش در حفظ گفتارها و مراعات كردار خود، تقليل مى يابد و اطاعت و فرمانبردارى او نسبت به هر كسى آسان مى گردد (به آسانى از هر چيزى فرمان مى برد) و هنگامى كه خمر، شرابخوار را از عقل و فهم محروم سازد، از نظر درك و منزلت از حيوانات كمتر و حقيرتر خواهد شد. زيرا كه بسيارى از حيوانات خود توان رفتن به اصطبل را دارند ولى فرد مست ، قدرت رفتن به خانه خود را ندارد و كسان خود را نمى شناسد و غالبا تماشاچى دور او را گرفته يكى از باب ترحم ، و ديگرى از باب تحقير، و سومى از باب مسخره و استهزاء به او مى خندند كه چگونه عقلش را با دست خود و مال خود را از بين برده (و به صورت گيج و تلوتلوخوران در كوچه و خيابان به راه افتاده است) اگر انسان لحظه اى فكر كند و به عواقب زشت شرابخوارى ، از قبيل فقدان درك و آگاهى و گفتارهاى بيهوده و كارهاى پستى كه هر انسان عاقلى از آن نفرت دارد، تاءمل نمايد، هيچگاه به اينگونه كارهاى فسادانگيز، اقدام نمى كند.
يكى از بزرگان ، از شرابخوارى امتناع مى كرد و مى گفت : دوست ندارم كه رئيس قومى باشم و سفيه ترين و بى عقل ترين آنها شوم
ملاى رومى در شعر خود، چه زيبا سروده :
واهجر الخمرة ان كنت فتى كيف
|
|
يسعى فى جنون من عقل
|
اگر جوانمرد هستى ! از شرابخورى بپرهيز.
چگونه صاحب عقلى در ديوانگى خويش ، تلاش مى كند.
و چه بسيار جرائمى كه از شرابخوار در خانه ، نسبت به خود و خانواده اش ، و در كوچه و خيابان نسبت به جامعه سر مى زند.
عقلاى زيادى از ملتهاى مختلف كوشيده اند كه با قوانين و نظامهاى گوناگون ، شرابخوارى را محدود كنند تا از ضررها و زيانهاى خانوادگى و اجتماعى آن جلوگيرى كنند و طبيعى است كه انسان دائم الخمر، ضرر زشتى عملش را درك نمى كند زيرا كه در يك جو خيال و توهم زندگى مى كند و همه محدوده و اطراف خود را در روابط اجتماعى و زندگى فراموش مى كند و در روابط جنسى خود، بين زن و خواهر و دختر خود فرقى نمى گذارد. لذا در حديث وارد شده است كه امام صادقعليهالسلام
فرمود:
اذا خطب اليكم شارب الخمر فلا تزوجوه
(وسائل / ج ١٤، ٥٣ و ج ١٧، ٢٤٩)
هرگاه شرابخوارى به خواستگارى دختر شما آمد، فرزندتان را به وى تزويج نكنيد.
و در ادامه حديث مى فرمايد:
من زوج ابنته شارب خمر فكاءنما اءقادها الى النار.
(بحار / ج ٦٣، ٤٩١ - وسائل / ج ١٧، ٢٤٩)
هر كس دختر خود را به شرابخوار تزويج نمايد مانند اين است كه وى را به آتش كشانيده است
انواع و اقسام شراب
در ميان انواع شراب فرقى نيست ، زيرا هر چيزى كه مستى آور و عقل انسان را بپوشاند (و مانع فكر كردن وى شود) و درك سليم را، از او بگيرد همه اينها شراب محسوب مى شود چه از خرما توليد شود، يا از انگور، يا از كشمش ، يا از گندم و جو و غير آنها، گرچه درصد الكل در آنها، متفاوت است
شرابهاى تقطير شده و خالص مانند عرق و ويسكى شامل چهل الى هفتاد و پنج درصد (٧٥/. - ٤٠/.) الكل است و شراب هاى تخمير شده مانند آبجو شامل دو الى ٦ درصد (٦/. - ٢/.) الكل است و همه مسكرات از لحاظ حرمت و گناه يكسان هستند اگر چه نام آنها با يكديگر فرق مى كند.
در حديثى از امام كاظمعليهالسلام
وارد شده است :
ان الله لم يحرم الخمر لا سمها ولكن حرمها لعاقبتها فما كان عاقبته عاقبة الخمر فهو خمر.
(وسائل / ج ١٧، ٢٧٣)
خداوند شراب را بخاطر نامش ، حرام نكرده است ، بلكه آنرا بخاطر عاقبت زشت آن ، تحريم نموده است
بنابراين هر چيزى كه عاقبت و نهايتش مانند عاقبت شراب باشد آن نيز مانند شراب است
و در حديث ديگر، از امام صادقعليهالسلام
وارد شده است :
سئلت اءبا عبداللهعليهالسلام
عن النبيذ، فقال : ان رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
خطب الناس فقال : ايها الناس الا ان كل مسكر حرام و ما اسكر كثيره فقليله حرام
(وسائل / ج ١٧، ٢٦٨)
راوى مى گويد از امام صادقعليهالسلام
درباره حكم نبيذ (شراب) سوال كردم ، امام فرمود: پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
براى مردم خطبه خواند و فرمود: مردم ! بدانيد كه هر مست كننده اى حرام است و آنچه كه زيادى آن باعث مستى شود، كم آن نيز حرام است
براى شراب در لغت پنج نام ذكر شده است :
١ - عصير: شرابى كه با فشار دادن انگور، بدست مى آيد.
٢ - نقيع : شرابى كه از خيسانيدن كشمش در آب بدست مى آيد.
٣ - بتع : شرابى كه از عسل بدست مى آيد.
٤ - مزر: شرابى كه از جو بدست مى آيد. (آبجو)
٥ - نبيذ: شرابى كه از خرما بدست مى آيد.
كه به همه اينها شراب گفته مى شود.
در كتاب قاموس اللغة مى گويد: اطلاق شراب به همه اين موارد صحيح است زيرا كه همه آنها، حرام است در شهر مدينه ، بيش از دو نوع شراب وجود نداشت كه يكنوع آن از خرماى رسيده (تمر) و يكنوع آن از خرماى نارس (بسر) گرفته مى شد.
آقاى دكتر خليلى مى گويد: ماده الكلى كه در همه اين شرابها وجود دارد، داراى سم قوى و كشنده است مثلا اگر سفيده تخم مرغى را بگيريم ؛ و چند قطره از ويسكى يا شراب ، بر روى آن بريزيم ، فورا منجمد مى شود و رنگش تغيير مى يابد. و چنان مى شود كه گويا در روى آتش گداخته شده ، يا در آب جوش گذاشته اى بنابراين وقتى بدانيم كه معده و قلب و كبد و كليه هاى ما نيز، از همين مواد سفيده تخم مرغ تشكيل يافته است ؛ آنگاه براى ما روشن مى شود كه الكل در اين اعضاء، چه اثرات سوى و زيانبخشى بوجود مى آورد.
سيرى در روايات اسلامى
١ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
اول مانهانى عنه ربى عزوجل عبادة الاءوثان و شرب الخمر و ملاهات الرجال
(بحار / ج ٧٦، ١٤٨ - وسائل / ج ١٧، ٢٤٨)
اولين چيزى كه پروردگارم مرا از آن نهى فرمود، پرستش بتها و خوردن شراب ، و بذله گوئى با مردان است
٢ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
شارب الخمر كعابد الوثن .(١٠)
(وسائل / ج ١٧، ٢٥٢)
شرابخوار مانند بت پرست است
٣ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
تحرم الجنة على ثلاثة : على المنان و على المغتاب و على مدمن الخمر.
(بحار / ج ٧٦، ١٥٣)
بهشت بر سه گروه حرام است : بر منت گذار، و غيبت كننده و شرابخوار دائم
٤ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
كل مسكر حرام و كل مسكر خمر.
(بحار / ج ٦٣، ٤٧٨ - وسائل / ج ١٧، ٢٦٠)
هر مست كننده اى حرام است و هر مست كننده اى شراب است
٥ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
ان رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
لعن بايعها و مشتريها و آكل ثمنها و ساقيها و شاربها.
(بحار / ج ٦٣، ٤٩٠)
پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فروشنده و خريدار شراب و استفاده كننده از پول آن و ساقى و خورنده اش را لعنت فرمود.
٦ - پيامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
ملعون من جلس على مائدة يشرب عليها الخمر.
(بحار / ج ٦٣، ٥٠٠)
كسى كه كنار سفره اى بنشيند كه در آن شراب خورده مى شود، ملعون است
٧ - امام باقرعليهالسلام
فرمود:
ان شرب الخمر اكبر الكبائر و يدخل صاحبه فى الزنا و السرقة و قتل النفس المحترمة و الشرك و افاعيل الخمر تعلو كل ذنب
(بحار / ج ٤٦، ٣٥٨ - وسائل / ج ١٧، ٢٥٧)