حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)0%

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)

نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 12069
دانلود: 3745

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 13 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12069 / دانلود: 3745
اندازه اندازه اندازه
حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم (س)

نویسنده:
فارسی

کتاب حاضر از جمله تالیفات جناب محمد محمدی اشتهاردی رحمه الله علیه است که مولف محترم در این نوشته به شرح زندگانی حضرت معصومه سلام الله علیها پرداخته و در مقدمه نیز شرحی مختصر از حرم آن حضرت (شهر قم) آورده است.

حضرت معصومهعليها‌السلام فاطمه دوم

مؤلف : محمد محمدى اشتهاردى

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

پرتوى از تلألوء زهراعليها‌السلام

آيتى از خداست معصومه

لطف بى انتهاست معصومه

جلوه اى از جمال قرآن را

چهره اى حق نماست معصومه

عطر باغ محمدى دارد

زاده مصطفى است معصومه

پرتوى از تلألوء زهرا

گوهرى پربهاست معصومه

ماه عفت نقاب آل كسا

دختر مرتضى است معصومه

اخترى در مدار شمس شموس

يعنى اخت الرضاست معصومه

زائران! يك در بهشت اينجاست

تربتش باصفا است معصومه

در توسل به عترت و قرآن

باب حاجات ماست معصومه

از مدينه به قصد خطه طوس

رهروى خسته پاست معصومه

تا زيارت كند برادر خود

فكر و ذكرش دعاست معصومه

روز و شب عاشق بيابان گرد

خواهرى باوفاست معصومه

يا مگر اوست زينب دگرى

كز برادر جدا است معصومه

تا بدانى كه نيمه ره جان داد

بنگر اكنون كجاست معصومه

از وطن دور و از برادر دور

حسرتش غم فزاست معصومه

گر چه نشكسته سينه و پهلويش

در دلش داغ هاست معصومه

داغ زهرا و داغ اجدادش

وارث كربلاست معصومه

هر حسينيه بيت اوست حسان

چون كه صاحب عزاست معصومه( ۱)

پيش سخن

در پناه بارگاه ملكوتى حضرت معصومهعليها‌السلام

آگاهى به فرهنگ و روش زندگى پرافتخار خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و آل على و پناهندگى معنوى و علمى به اين پناهگاه مطمئن و استوار، يكى از اصيل ترين راه هاى شناخت اسلام ناب و بهره مندى از آن است، چرا كه آن از سرچشمه زلال اسلام آب نوشيده اند، و تبلورى از مكتب حيات بخش پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هستند.

در اين ميان، آگاهى به زندگى حضرت معصومهعليها‌السلام كه گلى درخشان از گلستان خاندان نبوت، و حرمش دارالشفاى آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، و آگاهى به سرزمين مقدس قم از قديم و نديم، و بركات اين سرزمين، و حوزه علميه آن، و آثار درخشان حوزه، و ماجراى مسجد جمكران و پايگاه بودن قم براى حكومت جهانى حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) و... هر كدام فرهنگى پربار و سازنده است، كه موجب هدايت و رشد بيشتر شده و ما در مسير ترقيات معنوى، مددكارى نيرومند، در سطح عالى خواهد بود.

بر همين اساس، به عنوان برگرفتن خوشه اى از اين خرمن يا ليوان آبى از اين دريا، به نگارش اين كتاب اقدام گرديد، چرا كه اين امور از شعائر و نشانه هاى دين است، و بايد نشانه هاى دين را كه نقش به سزايى در سازندگى و باسازى و سازماندهى معنوى و فرهنگى دارند، ارج نهاد و حريم آنها را حفظ كرد، چنان كه قرآن مى فرمايد: و من يعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب؛

و هر كس نشانه هاى الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست(۲)

و مفهوم سوره كوثر، بيانگر استوارى و برقرارى هميشگى آثار خاندان نبوت، و بهره گيرى قاطع از اين آثار و جلوگيرى از گزند دشمنان است.

احترام به مقدسات مذهبى

احترام به مقدسات مذهبى، و تجليل و بزرگداشت آن مقدسات، از امور بسيار مهم اسلامى است، بر همين اساس حتى تماس دادن جايى از بدن، بدون وضو به كلمه خدا (به هر زبانى كه نوشته شده باشد) حرام است، همچنين تماس دادن جايى از بدن به نام مبارك چهارده معصوم: (بنا به فتواى بسيارى از فقها) حرام است، رفتن جنب به مسجد يا حرم امامانعليهم‌السلام حرام است، و هر گونه امورى كه توهين به حريم آنها باشد حرام است، اين گونه دستورها بيانگر آن است كه حريم مقدسات را بايد حفظ كرد، و با خلوص و پاكى فوق العاده از آنها بهره گرفت.

بزرگان ما به اين موضوع اهميت زيادى مى دادند، نقل شده روزى شاه عربستان سعودى به ايران آمد، و هدايايى براى مرجع كل، حضرت آيت الله العظمى بروجردى (رحمه الله) فرستاد، آقا در ميان آن هدايا، چند قرآن و مقدارى از پرده كعبه را پذيرفت و بقيه را رد كرد، و در ضمن شاه عربستان تقاضاى ملاقات با آقاى بروجردى كرده بود، آقا اين تقاضا را رد كرد، وقتى كه از علت اين امر سوال شد آقا فرمود: اين شخص (شاه عربستان) اگر به قم بيايد (به خاطر اينكه وهابى است به زيارت حضرت معصومهعليها‌السلام نمى رود) و اگر او به قم بيايد و به زيارت حضرت معصومهعليها‌السلام نرود، به مقام ارجمند حضرت معصومهعليها‌السلام توهين خواهد شد، و من به هيچ وجه چنين امرى را - كه توهين غيرمستقيم به حضرت معصومهعليها‌السلام است نمى پذيرم و تحمل نمى كنم.(۳)

احترام متواضعا نه و عميق رهبر كبير انقلاب حضرت امام خمينى (رحمه الله) و مقام معظم رهبرى، از حضرت معصومهعليها‌السلام و مقدسات دين نيز شاهد ديگرى بر اين مطلب است. امام خمينى آن بزرگ مرد الهى كنار مرقد مطهر حضرت معصومهعليها‌السلام مى آمد و با كمال تواضع و خضوع ضريح را مى بوسيد، و به عقيده بعضى شايد علت آنكه او نخواست مرقد مطهرش در كنار مرقد مطهر حضرت معصومهعليها‌السلام باشد، از اين رو بود كه مبادا به حريم حضرت معصومهعليها‌السلام بى احترامى شود، زيرا با رفت و آمد ميليون ها نفر از مردم، و آمدن سران كشورها كنار قبر او، به طور طبيعى موجب كم رنگ شدن احترام به مرقد مطهر حضرت معصومهعليها‌السلام مى گرديد، و چنين كارى هرگز با خلق و خوى امام خمينى (رحمه الله) نسبت به خاندان عصمت و طهارت سازگار نبود.

مرحوم آيت الله العظمى، مرجع تقليد شيعيان آقاى نجفى مرعشى (رحمه الله) حدود شصت سال، در زمستان و تابستان، صبح قبل از اذان براى اقامه جماعت در حرم حضرت معصومهعليها‌السلام از خانه به طرف حرم مى آمدند، در بسيارى از موارد، هنوز درهاى حرم باز نشده بود، در پشت در به انتظار مى نشستند تا در باز گردد.(۴)

يك بار خودم ديدم كه آن بزرگوار صبح قبل از اذان، عبا بر سر افكنده بود، و در پشت در صحن (جانب خيابان موزه) خود را به صحن چسبانده بود، و با كمال تواضع در انتظار آمدن خدام براى باز كردن در، مى نشست، گويى شخص نيازمند دردمند، به در خانه حضرت معصومهعليها‌السلام پناهنده شده است.

در وصيتنامه خود چنين سفارش كرد: جنازه مرا روبروى مرقد مطهر بى بى فاطمه معصومهعليها‌السلام قرار داده، و در اين حال يك سر عمامه ام را به ضريح مطهر و سر ديگر را به تابوت بسته، به عنوان دخيل (دست توسل) و در اين هنگام مصيبت وداع من حسين مظلوم با اهل بيت طاهرينشعليهم‌السلام را بخوانند.(۵)

آرى بزرگان علم و عمل، اين گونه به مقدسات احترام مى كردند، و از شعائر مذهبى تجليل مى نمودند.

كتاب حاضر و وجه نام گزارى آن

آغاز سال ۱۳۵۰ هجرى شمسى بود كه به تأليف كتاب زندگينامه حضرت معصومهعليها‌السلام اقدام نمودم، مورد علاقه دوستداران خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قرار گرفت و در همان سال ها، چهار بار به چاپ رسيد، اينك شايسته ديدم كه آن را با تجديد نظر كامل و تهذيب و تكميل اهدا كنم كه به خواست خداوند متعال، به صورت اين كتاب تقديم مى گردد.

وجه نام گزارى اين كتاب به حضرت معصومهعليها‌السلام ؛ فاطمه دوم، از اين رواست كه نام اصلى حضرت معصومهعليها‌السلام ، فاطمه است، و آن حضرت با اين نام، بعد از حضرت زهراعليها‌السلام ، نمونه اى از وجود حضرت زهراعليها‌السلام بو و در راستاى اهداف حضرت زهراعليها‌السلام ، در سطح بسيار بالا درخشيد، و همچون او در دوران جوانى در راه تأييد ولايت امامان: به شهادت رسيد.

نيز اين نام، اقتباسى است از اشعار ارزنده حضرت امام خمينى (رحمه الله) كه در يكى از قصايد خود، تحت عنوان مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصمومه زهرا و فاطمه معصمومهعليها‌السلام پس از چند شعر، گويد:

نور خدا در رسول اكرم پيدا

كرد تجلى ز وى به حيدر صفدر

وز وى تابان شده به حضرت زهرا

اينك ظاهر ز دخت موسى جعفر

آبروى ممكنات جمله از اين نور

گرنبدى باطل آمدند سراسر

دختر چون اين دو از مشيمه قدرت

نامد و نايد دگر هماره مقدر

آن يك، امواج علم را شده مبدأ

وين يك افواج حلم را شده مصدر

آن يك بر فرق انبيا شده تارك

وين يك اندر سر، اوليا را مغفر

آن يك در عالم جلالت، كعبه

وين يك در ملك كبريايى مشعر

لم يلدم بسته لب و گرنه بگفتم

دخت خدايند اين دو نور مطهر

آن يك بر ملك لايزالى، تارك

وين يك بر عرش كبريايى، افسر

آن يك خاك مدينه كرده مزين

صفحه قم را نموده اين يك، انور

خاك قم اين كرده، از شرافت، جنت

آب مدينه نموده آن يك، كوثر

عرصه قم غيرت بهشت برين است

بلكه بهشتش يساولى است برابر(۶)

زيبد اگر خاك قم به عرش كند، فخر

شايد گر لوح را بيابد همسر

خاكى عجب خاك، آبروى خلايق

ملجأ بر مسلم و پناه به كافر(۷)

توضيح اين كه: در مورد نام گذارى اين كتاب در ميان چند نام ترديد داشتم، يكى از آن نام ها حضرت معصومهعليها‌السلام فاطمه دوم بود، زيرا نام اصلى آن حضرت فاطمهعليها‌السلام است، و در ميان بانوانى كه نامشان فاطمه است، بعد از حضرت زهراعليها‌السلام كسى به مقام حضرت معصومهعليها‌السلام نمى رسد.

در اين فكر بودم كه آيا چنين اسمى مناسب و بى اشكال است يا نه؟ با اين فكر وارد صحن نو حرم شدم و در كنار حوض، رو به مرقد مطهر ايستادم و محكم گفتم: سلام بر تو اى فاطمه دوم!

سپس از آنجا عبور كردم، همچنان در اين فكر بودم كه آيا اين نام، نام مناسبى براى كتاب است؟! در حين عبور از درى كه به طرف ميدان آستانه نزديك مدرسه فيضيه باز مى شود، ناگهان چشمم به در كتابخانه آستانه افتاد، با اين كه سال ها بود به آن كتابخانه نرفته بودم، به دلم القاء شد سرى به كتابخانه بزنم. كتابخانه در طبقه دوم قرار گرفته، از پله ها بالا رفتم، تابلويى نظر مرا به خود جلب كرد، كه با فلش، اطاق هاى مديريت كتابخانه و آستانه را نشان مى داد، به آنجا رقتم وارد اتاق شدم ديدم چند نفر از خدمتكاران فرهنگى آستانه كه بعضى از آنها روحانى بودند، مشغول انجام وظيفه هستند، در آنجا موضوع را عنوان كردم و با آنها در مورد نام كتاب به مشورت پرداختم، يكى از آقايان بى درنگ برخاست و به اطاق ديگر رفت و بازگشت، ديدم كليات ديوان( ۸) حضرت امام خمينى (رحمه الله عليه) را آورد و صفحه هاى ۲۵۳ تا ۲۷۵ را گشود و به من نشان داد، ديدم در صفحه ۲۵۳ اين جمله به صورت تيتر نوشته شده:

 

(مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصومهعليها‌السلام

در ذيل اين تيتر ۴۴ بيت بسيار عميق در شأن حضرت زهراعليها‌السلام و حضرت معصومهعليها‌السلام ذكر شده بود كه حضرت امام خمينى (رحمه الله) حضرت معصومهعليها‌السلام را با حضرت زهراعليها‌السلام مقايسه كرده بود (كه بخشى از اين اشعار قبلا ذكر شد)

دو بيت از آن اشعار مرا بيشتر جذب كرد و آن اين بود:

لم يلدم بسته لب، و گرنه بگفتم

دخت خدايند اين دو نور مطهر

دختر چون اين دو از مشيمه قدرت

نامد و نايد دگر هماره مقدر

قلبم سرشار از اطمينان شد كه اين نام (حضرت معصومهعليها‌السلام فاطمه دوم) بهترين و زيباترين نام براى اين كتاب است، و اين موهبت را از راهنمايى ناپيداى حضرت معصومهعليها‌السلام يافتم كه مرا بدون نيت قبلى در چند لحظه روانه كتابخانه نموده و ترديد را از دلم برطرف كرده. لذا اين كتاب را به همين نام نام گذارى نمودم.

اين كتاب در سه فصل زير تنظيم گرديد:

۱- پيشينه تاريخى قم، و سير حوزه علميه در قم، و اشاره اى به آثار آن، و برجستگان برخاسته از اين سرزمين مقدس.

۲- ماجراى ورود حضرت معصومهعليها‌السلام به قم، و مطالبى پيرامون بزرگ بانوى خاندان عصمت، و بارگاه ملكوتى آن حضرت و چند نمونه از كرامات آن بانوى ممتاز.

۳- مسجد جمكران، يكى از پايگاه هاى مركزى حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) ، قبور امام زادگان و رجال و مكان هاى ديدنى قم.

به اميد بهره گيرى از اين گنجينه هاى فرهنگى و مذهبى، و دست يابى آگاهانه به بركاتى كه از اين رهگذر نشأت مى گيرد.

حوزه علميه قم: محمد محمدى اشتهاردى

بهار ۱۳۷۵ ش؛ با تجديد نظر، پاييز ۱۳۸۰ ش