٤ - معيار بهترين دوستی ها
نخستين نكته ای كه در اينجا بايد بر آن تأكيد شود اين است كه دوستی و محبت دارای مراتب و درجاتی است. نبايد تصور كرد كه دوستی بين افراد، يكسان است. حقيقت اين است كه دوستان مراتب مختلفی دارند؛ بعضی به عنوان دوست كامل شناخته میشوند زيرا از همه ويژگيها و شرايط يك دوست كامل برخوردارند و بعضی شرايط كمتری را در خود جمع كرده اند. با مطالعه احاديث و روايات هم به اين مطلب پی میبريم كه دوستان به چند نوع تقسيم شده اند:
الصَّداقَه مَحْدُودَه فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلا تَنْسِبْهُ اِلی كَمالِ الصَّداقَه وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلا تَنْسِبْهُ إلی شَيْءٍ مِنَ الصَّداقَه أوَّلُها أنْ يَكُونَ سَريرَتُهُ وَ عَلانِيَتُهُ لَكَ واحِدَه وَ الثّانِيَه أنْ يَری زَيْنَكَ زَيْنَهُ و شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثّالِثَه أنْ لا يَغُرَّهُ عَنْكَ مالٌ وَ لا وَلايَه وَ الرَّابِعَه أنْ لا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمّا تَصِلُ إلَيْهِ مَقْدِرَتُهُ وَ الْخامِسَه أنْ لا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبات.
امام صادق
عليهالسلام
فرموده است:
دوستی و رفاقت حدودی دارد. كسی كه واجد تمام آن حدود نيست، دوست كامل نيست و آن كس كه دارای هيچ يك از آن حدود نباشد اساساً دوست نيست.
اوّل آنكه: ظاهر و باطن رفيقت نسبت به تو يكسان باشد.
دوّم آنكه: زيبايی و آبروی تو را جمال خود ببيند و نازيبايی تو را نازيبايی خود بداند.
سوّم آنكه: دست يافتن به مال و يا رسيدن به مقام، روش دوستانه او را نسبت به تو تغيير ندهد.
چهارم آنكه: در زمينه رفاقت از آنچه و هرچه در اختيار دارد نسبت به تو مضايقه نكند.
پنجم: تو را در مواقع آرام و مصائب ترك نگويد.
شما تا چه اندازه مايل هستيد كه اينچنين دوستانی داشته باشيد؟ آيا آرزوی هميشگی شما نيست كه با اين گونه افراد رفاقت كنيد؟
با اطمينان میتوان گفت كه اينها دوستان برتر هستند و اگر دوستانی با اين خصوصيات پيدا كرديد، بدانيد كيميايی يافته ايد كه نبايد آن را به آسانی از دست داد زيرا ارتكاب چنين خطايی از خرد به دور است و همان گونه كه امام صادق
عليهالسلام
میفرمايد: دوستی برادران مؤمن، جزئی از دين میباشد و شخص عاقل مراقب دين خود است.
آن حضرت در حديث ديگری فرمود: رفقای صميمی سه دسته اند:
١. كسی كه مانند غذا از لوازم ضروری زندگی به حساب میآيد و آدمی در همه حالات به وی نيازمند است؛ كه او رفيق عاقل است.
٢. كسی كه وجود او برای انسان به منزله يك بيماری رنج آور است؛ و آن رفيق احمق است.
٣. رفيقی كه وجودش نافع و به منزله داروی شفابخش و ضدّ بيماری است؛ كه او رفيق روشنفكر بسيار عاقل است.
تفاوت بين دوستان و مراتب دوستی احتياج به دليل و برهان ندارد. لابد شما در زندگی دوستانی داشته ايد كه دوستی با آنان عذاب آور است و به اين ترتيب هميشه سعی میكنيد خود را از او دور نگه داريد. در مقابل بعضی هستند كه انسان حاضر است با صرف ساعتها وقت و طی مسافتهای طولانی و يا با تحمل رنج و مشقّت، او را پيدا كند و ساعتی با او همنشين باشد. اين مطلب همان چيزی است كه ما از آن به عنوان مراتب دوستی ياد كرديم.
معيار دوستی
همان طوركه در تعريف دوستی اشاره شد، دوستی بايد براساس معيار و ملاك صحيح استوار باشد. زيرا معمولاً ملاك افراد جهت گزينش دوستان، متفاوت است. چه بسا افرادی كه با مقاصد نفسانی برای رسيدن به خواسته های دنيوی و يا براساس مقاصد شرورانه و مفسدت آميز يا انگيزه های عاطفی غيرمعقول ـ تعصّبها ـ و خلاصه دوستیهای بیبنياد و تصادفی اقدام به انتخاب دوست كنند. امّا مسلمانی كه با چراغ راهنمای عقل و با تدبير و انديشه، كليه نيازهای مادی و معنوی و از آن جمله دوست يابی خود را تأمين میكند قطعاً دوستان خود را با ملاك صحيح و انگيزه الهی و برای خدا برمیگزيند. او میداند كه تنها دوستیهای پايدار اين نوع دوستی يعنی دوستی اهل ايمان است كه در دنيا و آخرت باقی خواهد ماند، چنانكه قرآن كريم میفرمايد:
«الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ»
در قيامت همه دوستان به استثنای متقين، دشمن يكديگرند.
اصولاً لازمه دوستی متقابل اين است كه يك طرف، طرف ديگر را در كارها و وظايفش كمك كند. اگر اين كمك در غيررضای خدا باشد، در حقيقت به بدبختی و شقاوت و عذاب دائمی آن طرف كمك كرده است. از همين رو قرآن نيز در حكايت گفتار ستمگران در قيامت فرموده كه:
«يا وَيْلَتی لَيْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً».
ای كاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم.
برخلاف دوستیهای متقين كه دوستی مايه پيشرفت آنان در راه خداست و در روز قيامت هم به سود ايشان خواهد بود.
در حديثی از امام صادق
عليهالسلام
اين گونه میخوانيم:
«مَنْ أحَبَّ لِلّهِ وَ أبْغَضَ لِلّهِ وَ أعْطی لِلّه عَزَّوَجَلَّ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إيمانُه
كسی كه برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا ببخشد، از كسانی است كه ايمانش كامل شده».
آن حضرت در حديث ديگری میفرمايد: از محكم ترين دستگيره های ايمان اين است كه برای خدا دوست بداری و برای خدا ببخشی و برای خدا منع كنی.
برای خدا بودن يعنی چه؟
ممكن است اين سؤال را مطرح كنيد كه در دوستی، «برای خدا بودن» به چه معنی است؟
قبل از پاسخ دادن به اين سؤال ابتدا بايد دانست كه اين سؤال برای چه كسی مطرح است؟ آيا سؤال كننده فردی است معتقد به دين؟ آيا فانی بودن اين جهان و انتقال به جهان آخرت را باوردارد؟ يا نه بیاعتقاد به اين امور است؟ اگر اعتقادی به دين و جهان آخرت ندارد از بحث فعلی ما خارج است امّا اگر معتقد به دين بوده و دستورات دينی را باور كرده باشد، حتماً میداند كه هرگونه فعل و انفعالی در اين جهان نتيجه اخروی دارد.
در اين صورت چنين انسانی در همه مسائل زندگی و از جمله دوستی و خصوصاً در دوران جوانی كه زمان شكل گيری شخصيت اوست با توجه به تأثير حتمی آن در زندگی دنيايی و به تبع آن در جهان آخرت، پيمان رفاقت و دوستی با ديگران بسته و پايه معاشرت خود را با ديگران به گونه ای بنياد خواهد گذاشت كه سعادت دنيا و آخرت را به دنبال داشته باشد. ما اين نوع دوستی را دوستی برای خدا و مبتنی بر ملاكهای الهی و انسانی میدانيم.
ممكن است كسی به غلط تصور كند كه چنين دوستیهايی قهراً به معنای بیتوجهی به ماديات و لذتهای دنيايی است. امّا اين، تصور نادرستی است. در واقع با عنايت به همان انگيزه الهی كه در اين نوع رفاقت وجود دارد، دوستان میبايد در جهت لذتهای مشروع و رفاه اجتماعی دوستان خود كمك كنند و اين خود يكی از وظايف و حقوق دوستی است كه در فصل «حقوق دوستان» به آن میپردازيم. امّا عجالتاً در اينجا تأكيد میكنيم كه دوستیهای صحيح هم در راستای منافع مشروع دنيوی است و هم برای رسيدن به آخرتی بهتر و آبادتر و اصولاً پايداری آن هم بدين جهت است. در مقابل اين نوع «دوستی» كه برخوردار از معيار صحيح است، دوستیهای خطرناك قرار دارند؛ دوستیهايی كه براساس هواهای نفسانی و آرزوهای زودگذر مادّی و بعضاً با هدف استثمار و سوء استفاده از ديگران شكل میگيرند. در اين گونه دوستیها افراد در تلاش اند با انواع فريب كاری ديگران را به دام انداخته و به منافع مادی خود برسند. يعنی اين دوستیها پل ارتباطی جهت رسيدن به اهداف آنها است و البته تا زمانی كه اين پل ارتباطی لازم باشد، ممكن است شما را برای چند روزی به بعضی خواهش های نفسانی برسانند امّا مطمئن باشيد كه اين حالتْ موقتی است و دير يا زود به محض اينكه احساس كنند به شما نياز ندارند، شما را به آسانی رها میكنند.