آئين دوستى

آئين دوستى0%

آئين دوستى نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آئين دوستى

نویسنده: غلامرضا بهرامى
گروه:

مشاهدات: 7051
دانلود: 2330

توضیحات:

آئين دوستى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 37 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7051 / دانلود: 2330
اندازه اندازه اندازه
آئين دوستى

آئين دوستى

نویسنده:
فارسی

آئين دوستی

نويسنده : غلامرضا بهرامی

پيشگفتار

سپاس خداوندی را كه برپايه محبت و دوستی، همه عالم وجود را خلق كرد و سلام و درود بر محمد و آل محمد كه درخت دوستی را بنا نهاده و كيش مهر و عطوفت و آيين دوستی و تفاهم را در جامعه تبيين نموده و با بيان شيوا و سيره عملی خود همه آدميان را تا پايان روزگار به همدلی و رفاقت و انس دعوت فرموده اند.

واژه «دوستی» كلمه ای است كه انسان از دوران كودكی با آن آشنا و تا پايان عمر خود با آن مأنوس است و به همين جهت در جامعه، روزنامه ها، مجلات، رسانه های گروهی، صدا و سيما، مجامع آموزشی و مراكز علمی از آن زياد سخن میگويند و هريك با برداشتهای متفاوت و سلايق مختلف، تعاريف گوناگونی از آن دارند.

از آنجا كه انسان موجودی اجتماعی است و با توجه به نياز روحی و جسمی او به دوست و رفيق راه، و نظر به اهميت موضوع «دوستی» و اثری كه در ساختار شخصيت هر فرد دارد؛ بر آن شدم كه با استفاده از كلام وحی و سخنان سازنده ائمه معصومين: در اين كتاب به اين موضوع بپردازم.

پيش از هرچيز يادآوری چند مطلب لازم است.

الف) كتاب حاضر مشتمل بر سه بخش است: بخش اوّل دوستی و تعريف آن، انواع دوستيها و نقش دوست در زندگی، نظر اسلام پيرامون اهميت گزينش دوست و نياز روح و جسم هر فرد به آن. بخش دوم چگونگی انتخاب، و ويژگيهای دوستان شايسته و وظايف انسان در مقابل دوستان خود. بخش سوم و پايانی درباره خطر دوستان ناشايست، ذكر صفات آنان و آثار دوستیهای ناشايست.

ب) اين نوشتار به گونه ای ساخته و پرداخته شده است كه برای استفاده نسل نو بويژه مقطع سنی جوانان مفيد و قابل مراجعه باشد. میدانيم كه ميل به دوست يابی چيزی است كه از نوجوانی كم كم شدت میگيرد و در جوانی به اوج خود میرسد. جوانان در اين دوران معمولاً بيشتر به دنبال گزينش دوست میباشند و به صورت طبيعی سؤالات مختلفی در ذهن آنان به وجود میآيد؛ از جمله اين كه: چه كسی را به دوستی خود برگزينيم؟ چگونه انتخاب كنيم؟ دوستان خوب و بد كدام اند؟ صفات هر يك از آنان چيست؟ آيا لازم است پيش از انتخاب دوست، او را آزمايش كنيم؟ و... دهها سؤال ديگر كه در اين راستا به ذهن میرسد.

در اين كتاب سعی شده تا با بيانی ساده به اين سؤالات پاسخ گفته و راههای بهتر و مطمئن تر در جريان اين انتخاب نشان داده شود.

ج) بسياری از دوستهايی كه در جامعه ما جريان دارد، دوستیهايی است ناپايدار. اين دوستیها به دلائل گوناگون پس از مدتی از بين میروند و معمولاً برای هر دو طرف نتيجه ای جز رنج و ناراحتی به بار نمیآورند. امّا به راستی چرا اين گونه است و چرا عده ای هرچند صباح دوستانی را رها كرده و دوستان ديگری را برمیگزينند؟

علت اين ناپايداری را معمولاً خود افراد يا نمیدانند و يا توجهی به آن ندارند. در اين نوشتار علت اين ناپايداری بيان شده است.

د) در زبان فارسی واژه «دوست» كلمه ای آشنا و گويا است و برای همه افرادی كه آن را به كار میبرند مفهوم روشنی دارد امّا در زبان عربی از واژه های مختلفی برای بيان مفهوم دوستی استفاده میشود. مثلاً در بهره گيری از آيات و احاديث، به كلمه هايی برمیخوريم همچون صديق، رفيق، خليل، حبيب، محبت، مودّت، مصاحبت، مجالست، اخوّت و...

در تهيه اين مجموعه در حدّ توان تلاش گرديده تا با نظری نسبتاً جامع، آيات و روايات متعدد كه با الفاظ مختلف، به طور كلی ناظر به موضوع دوستی است مورد توجه و استفاده قرار گيرد. البته حجم آيات و رواياتی كه به اين مقوله پرداخته اند بسيار زياد است؛ لاجرم گزيده ای از آنها با ترجمه ای آزاد و گويا به كار گرفته شده است. با اين اميد كه مقام والای دوست را بهتر بشناسيم و به ساحت او حرمت نهيم و در دوستیهايمان پايدار بمانيم و همواره با هم و در كنار يكديگر با محبت و صلح و صفا زندگی كنيم.

قم ـ زمستان ١٣٧٨

غلامرضا بهرامی

مقدمه

آنچه كه میتواند موجب رشد و بالندگی انسان شود، فرهنگ صحيح است همان طور كه گمراهی و عقب ماندگی انسان بدون شك معلول فرهنگ ناسالم است. فرهنگ دينی و الهی در طول تاريخ با فرهنگ های ضددينی سرِ ستيز داشته است. حاملان و امانت داران فرهنگ دينی همواره انسان های صالح، خدوم، عالم و فرهيخته بوده اند؛ كسانی كه در مورد آنها همين قدر بايد گفت كه:

آن دلی كو مطلع مهتاب هاست

بهر عارف فتحت ابواب هاست

با تو ديوار است و با ايشان در است

با تو سنگ و با عزيزان گوهر است

آنچه تو در آينه بينی عيان

پير اندر خشت بيند بيش از آن

پير ايشان اند كاين عالم نبود

جان ايشان بود در دريای جود

پيش از اين تن عمرها بگذاشتند

پيش تر از كشت بر برداشتند

پيش تر از نقش جان پذرفته اند

پيش تر از بحر دُرها سُفته اند

اگر نيك بنگريم خواهيم ديد كه در هر دوره ای از زمان انسانهای بزرگ و والايی زيسته اند كه لايق هر نوع احترام و عزت بوده و هستند. اگر علت اين رشد و شكوفايی را جويا شويم، میبينيم كه فرهنگ صحيح عامل اصلی آن بوده است؛ فرهنگی كه هركس به مقدار توان و استعداد خود از آن بهره مند شده و خود را بر اساس آن تربيت كرده است.

تربيت از طرق مختلف و با شيوه ها و ابزارهای گوناگون ممكن است امّا بیگمان عامل «دوستی» بسيار قویتر از هر عامل ديگری است.

تو اول بگو با كيان زيستی

پس آنگه بگويم كه تو كيستی

اينكه حضرت مولی الموحدين اميرالمؤمنين علی عليه‌السلام میفرمايد: «هرگاه وضع كسی بر شما نامعلوم بود و آيين او را نشناختيد به دوستانش نظر كنيد» به دليل تأثير فراوان دوستی بر فرهنگ و سپس تأثير فرهنگ بر انديشه، اراده، عقل و چگونگی كسب خصائص در انسان است. در اهميت نقش دوست همين بس كه در علوم مختلف بشری از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و نيز در كتابهای آسمانی و متكی به وحی مطالب بیشماری درباره آن گفته اند و توصيه ها، راهنمايیها و هشدارهايی كه در اين زمينه آمده، كمتر در موضوعات ديگر بيان شده است.

امروز با توجه به حضور رسانه های جديد ارتباطی و تأثير غيرقابل انكار آنها در زمينه مسائل فرهنگی و بويژه مسائل تربيتی، كه عموماً بيمار و آلوده نيز هستند؛ بيشتر لازم است كه انسان ها در امر مصون سازی فكری خود، فرزندان، خانواده ها و دوستان و اطرافيان و در يك كلام حفظ سلامت فكری و بهداشت روانی فرد و جامعه كوشش كنند و اهتمام بورزند. در اين ميان مقوله «دوستی» يكی از حساس ترين و مهم ترين اصول در ريشه يابی راجع به هر پديده فردی و اجتماعی است.

خدا را شكر كه باز هم در جوار حضرت معصومه عليه‌السلام و در متن حوزه علميه قم برادری ديگر دست به قلم برد تا از دريای رحمت قرآن و عترت متناسب با زبان روز، يكی از مسائل مهم جامعه (دوستی) را بررسی كند. مؤلف اين كتاب حضرت حجه الاسلام و المسلمين غلامرضا بهرامی به دليل پيوند نزديك با قشر جوان و از طرفی به خاطر ارتباط با مركز رايانه ای علوم اسلامی به خوبی توانسته اند در اين زمينه چند مطلب را در كتاب شريف حاضر مورد مُداقّه قرار دهند.

١. اصل بحث را با بهره گيری از آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت عصمت و طهارت: به صورت كاربردی و متناسب با روحيات نوجوانان و جوانان امروز تدوين كنند.

٢. استفاده از ابزارهای روز برای فهماندن علوم آل محمد يك هنر است و ايشان به خوبی توانسته اند از قواعد روانشناسی بهره بگيرند تا مطالعه كننده به سهلوت بتواند مطالب غنی اسلام را درك كند و تا آخر كتاب نيز ان شاءالله با انگيزه و علاقه، مطالعه را ادامه دهد.

٣. آنچه مهم است دقت مؤلف در عناوين سرفصل ها است كه توانسته اند مسائل مربوط به زندگی اجتماعی و عاطفی هر انسان جوان را در قالب آنها به گويايی ترسيم كنند.

اميد است مربيان محترم جهت آسان شدن كار خود در پرورش انسان های والا و عزيز به مطالعه اين كتاب مفيد بپردازند و جوانان عزيز نيز برای رسيدن به آينده ای روشن و اميدوار مطالب آن را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. ان شاءالله.

قم مقدس ـ رضا علی كرمی

دوستی برترين پيوند

شايد اين سؤال گهگاه ذهن شما را هم به خود مشغول كرده باشد كه چرا انسان دوست انتخاب میكند؟ وانگهی آيا اين انتخاب يك نياز عمومی در درون آدمی است يا خواسته برخی از آنها است؟ به عبارت ديگر آيا همه مردم به دنبال دوستی و در جستجوی دوست هستند يا اين فقط خواسته افراد خاصّی از جامعه انسانی است؟ آيا دوری از مردم و گوشه گيری، خود موفقيت هايی را برای شخص درپی ندارد؟

در پاسخ به اين پرسشها قبل از هرچيز بايد گفت كه در همه جوامع بشری و در طول قرون و اعصار متمادی اين چنين بوده كه انسان در زندگی خود به جهت معاشرت و انس با ديگران و يا به منظور تأمين نيازهای درونی روزمرّه شخصی و جمعی، دوستانی را برای خويش برگزيده است. يعنی اين گزينش هم به لحاظ تأمين نيازهای روحی و روانی و هم به عنوان برطرف كردن احتياجات مادّی در دو بعد فردی و اجتماعی بوده است. زيرا هركس در مراحل مختلف زندگی احساس میكند نيازمند رفيق همدل و يار وفاداری است كه زمان قابل توجهی از عمر خود را با او صرف كند تا براين اساس ضمن آنكه احتياجات گوناگون خود را تأمين میكند، بتواند شخص مؤثری برای جامعه باشد. احساس نياز يك محصل در مدرسه، دانشجو در محيط دانشگاه، طلبه در محل تحصيل، كارمند در اداره و محل كار، كارگر در درون كارخانه، خانواده در محيط زندگی و خلاصه نياز هريك از قشرهای اجتماع به رفيق، دوست، همدل و همراه يك امر بديهی و روشن است. ديده ها و شنيده های ما نيز گواه اين مسئله است. به همين دليل كمتر جمعيت يا ملتی را شاهد هستيم كه دوستانی را برای خود اختيار نكرده باشند. چنين است كه از قديم الايام گفته اند: الرَّفيق ثُمَّ الطَّريق؛ «نخست يار نيكويی بجوی، آنگاه پای در راه بگذار».

چه بسا به خاطر همين نياز مبرم روحی انسان و كسب موفقيت های مختلف او در جامعه كه در گرو انتخاب دوستان شايسته است، در حديث شريف آمده:

التَّودُّدُ نِصْفُ الْعَقْل. (١)

جلب دوستی نيمی از خرد است.

زيرا كيفيت انتخاب دوست، بستگی به ميزان عقلِ انتخاب كننده دارد. پيدا است كه انسان عاقل و با تدبير، كسی را برای دوستی برمیگزيند كه او نيز از خرد بالايی برخوردار باشد. از سوی ديگر معلوم است كه اگر انتخاب شونده فردی مؤمن، عاقل، دورانديش، صادق و وفادار و دارای انديشه و فكر روشن باشد و يا رفيقی بیايمان، كودن، بیتدبير، دروغگو، بیوفا و فاقد بينش و بصيرت؛ هركدام چه نقش و تأثيری دارند.

در اين بخش پس از بيان مفهوم دوستی و شناساندن دوستان حقيقی و مجازی، به نقش دوست در زندگی میپردازيم.

١ - دوستی چيست؟

اگر اندكی دقت كنيد، متوجه خواهيد شد كه شما آگاهانه و يا ناخودآگاه به دنبال دوست يابی هستيد. امّا آيا تاكنون فكر كرده ايد كه دوستی چيست و دوستی حقيقی كدام است؟ از آنجا كه انسان موجودی اجتماعی است، صرف نظر از اينكه در چه جامعه ای زندگی میكند طبعاً به دنبال يافتن ياران و دوستان و همراهانی برای خود میباشد. البته چون اين گزينش در ميان اقوام و ملل مختلف، شكلهای متنوعی پيدا میكند و با انگيزه های گوناگون و يا براساس احساسات متفاوت عقلانی، عاطفی و غير از آن به وجود میآيد؛ تعاريف مختلفی نيز از اين واژه ارائه شده است. گروهی دوستی را صرفاً به معنای همان «معاشرت» دانسته اند. گروهی ديگر بر اين باورند كه دوستی عبارت است از پيدا شدن يك نوع ارتباط خاص كه در مقاطع مختلف و يا در زمانی خاص، ميان افراد پيدا میشود. برخی ديگر معتقدند كه دوستی يك نوع قرارداد اخلاقی است كه با انگيزه های خاصّ دنيوی و اخروی بين افراد به وجود میآيد. به هر حال قبل از آنكه بدانيم دوست خوب كيست و دوست بد كدام است؛ بايد ديد ما چه تعريفی از «دوستی» داريم زيرا دوستی هم میتواند صحيح و هم ناصحيح باشد.

دوستی يعنی چه؟

در تفسير الميزان در توضيح كلمه «أخِلّاء»، دوستی چنين تعريف شده است: كلمه أخِلّاء جمع خليل به معنای دوست است. و اگر دوست را خليل گفته اند بدان جهت است كه آدمی، خُلّت يعنی حاجت خود را به او میگويد. و ظاهراً مراد از اخلّاء، مطلقِ كسانی است كه با يكديگر محبت میكنند. چه متقين و اهل آخرت كه دوستیشان با يكديگر به خاطر خداست (نه به خاطر منافع مادی) و چه اهل دنيا كه دوستیشان به منظور منافع مادی است. (٢)

در كتاب المحجّه البيضاء، دوستی چنين تعريف شده است:

«دوستی يعنی همنشينی، معاشرت و گفتگوی انسان با افرادی كه به آنها علاقه و محبت دارد، زيرا با غيردوست معمولاً كسی قصد معاشرت ندارد. اين دوستی و ارادت و محبت يا لِذاته است (٣) و يا مجازی و واسطه ای است كه انسان به وسيله آن به دوست حقيقی برسد». (٤)

بنابراين دوستی ها ممكن است براساس منافع مادی و خواهش های نفسانی و اغراض و احساسات باشد و يا براساس يك انگيزه صحيح. با استفاده از آنچه گذشت، دوستی صحيح براساس معيارهای دينی را اينچنين تعريف میكنيم:

محبت، علاقه، ارتباط روحی، حسن معاشرت و گفتگو ميان دو فرد و يا بين افراد جامعه با ملاك صحيح و انگيزه ای الهی به طوری كه دوستان براساس آن بتوانند نيازهای فردی و اجتماعی و احتياجات دنيوی و اخروی خود را تأمين كنند.

٢ - دوستی حقيقی

اين نوع از دوستی مخصوص اولياء و مؤمنان واقعی است كه تمام ارادت و انس و محبت خود را نسبت به خداوند تبارك و تعالی و اهل بيت عصمت و طهارت عليهما‌السلام صرف نموده اند. آری اينان نخبگان عالم و كسانی هستند كه از غيردوست رسته و به دوست پيوسته اند و آنچنان لذت اين دوستی را چشيده اند كه حاضر نيستند دنيا و آنچه در آن است را با لحظه ای انس و محبت و مناجات با خدای تعالی و ارادت به ساحت معصومين عليهما‌السلام عوض كند. زيرا آنها خود مصداق واقعی:

«وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ». (٥)

آنان كه ايمان دارند بيشترين محبت و عشقشان به خداست.

فرازی از مناجات

معلّمان بزرگ محبت و پرچمداران راستين عبوديت، ائمه هدی عليهما‌السلام هستند. در اينجا فرازی كوتاه از مناجات سيدالعارفين علیبن الحسين حضرت امام سجاد عليه‌السلام را می آوريم كه اين جملات خود گويای آن است كه دوستان حقيقی كيان اند.

لِقاؤُكَ قُرَّه عَيْنی وَ وَصْلُكَ مُنی نَفْسی وَ إِلَيْكَ شَوْقی وَ فی مَحَبَّتِكَ وَ لَهی وَ إِلی هَواكَ صَبابَتی وَ رِضاكَ بُغْيَتی و رُؤْيَتُكَ حاجَتی وَ جِوارُكَ طَلِبَتی وَ قُرْبُكَ غايَه سُؤْلی وَ فی مُناجاتِكَ رَوْحی وَ راحَتی وَ عِنْدَكَ دَواءُ عِلَّتی وَ شِفاءُ غُلَّتی وَ بَرْدُ لَوْعَتی وَ لا تَقْطَعْنی عَنْكَ وَ لا تُباعِدْنی مِنْكَ يا نَعيمی وَ جَنَّتی وَ يا دُنْيای وَ آخِرَتی. (٦)

نور چشمان من! لقاء تو، و آرزويم رسيدن به تو، و تمام اشتياقم به تو، شيدائی من در محبت تو، و دوای دردهايم و شفای عطش تشنگیام و خنكی دل سوخته ام همه نزد توست. پس مرا از خود جدا مكن و به هجرانم مبتلا مساز. ای نعمت و بهشت من و ای دنيا و آخرت من. كيست كه طعم حلاوت محبت تو را چشيد و جز آن را طلب كرد و كيست كه به قرب تو مأنوس گرديد، آنگاه از تو روی گرداند.

ای به ديدار تو روشن ديده ام

وصل تو نور دل غمديده ام

ای به سويت اشتياق جانی ام

عشق تو سرمايه حيوانی ام

گرچه از عشق تو میسوزد دلم

نيست جز مهر تو در آب و گِلم

من ندارم حاجتی جز روی تو

من نجويم مقصدی جز كوی تو

از تو غير از تو ندارم حاجتی

جز به ذكر تو نبينم راحتی

تشنه ام سيرابی ام در دست تست

تابش و بينائی ام پابست تست

ای خدا نوميد از آن نورم مكن

از درِ خود دور و مهجورم مكن

ای تو هم دنيا و هم عُقبای من

هم بهشت و هم بهشت آرای من (٧)

حكايت يك عاشق

جوانی از اهل شام همه روزه به عشق ديدار جمال دوست، خدمت حضرت امام محمدباقر عليه‌السلام میرسيد و خود در بيان دليل اين اشتياق پايان ناپذير اين گونه میگفت: من در محبت و دوستی مولايم آنچنانم كه اگر يك روز از فيض جمالش محروم شوم، جان میدهم.

اين گذشت تا آنكه روزی بيمار شد و سه روز از وصالْ محروم و پس از آن مرغ جانش قفس تن را بدرود گفت.

خبر مرگ او را به امام باقر عليه‌السلام رساندند و از آن حضرت درخواست كردند كه در نمازش قدم رنجه فرمايد. وقتی آن جناب به بالين اين جوان عاشق آمد و او را به نام صدا زد؛ جوان بیتأمّل برخاست و گفت: «لبيك ای امام». پس از آن گفت: به خدا قسم وقتی جان مرا به جهان جاويدان بردند، صدايی به گوشم رسيد كه او را برگردانيد تا دعوت مولای خود را اجابت كند.

٣ - دوستی مجازی

برپايه آنچه تا بدين جا در تعريف دوستی گفتيم روشن میشود كه هر علاقه و محبتی كه انسان به غير از خداوند تبارك و تعالی و ائمه معصومين عليهما‌السلام دارد، دوستی مجازی است. حال اگر اين دوستی برخاسته از خواهش های نفسانی و شر و فساد باشد رهزن آدمی است و انسان را به منجلاب فساد میكشد و اصولاً چنين دوستیهايی ناپايدار خواهد بود. امّا اگر اين دوستی، دارای معيار صحيح بوده و از انگيزه الهی و فطرت انسانی نشأت گرفته باشد؛ ضمن آنكه پايدار میماند، سرانجام انسان را به سعادت رهنمون خواهد شد.

بیشك يك مسلمان كه با نگاه دينی، روش زندگی خود را ترسيم میكند و تمام مراحل و ابعاد آن را حركت به سوی كمال میداند؛ در انتخاب دوست ـ كه سهم عظيمی در سعادت و شقاوت دارد و نقش مهمی در زندگی ايفا میكند ـ دقت كامل را به عمل میآورد و دوستانی را جهت معاشرت و زندگی میگزيند كه در اين مسير يار و مددكار او باشند. در اين صورت است كه اين نوع دوستی و محبت مجازی، به بستر و واسطه ای برای رسيدن به آن حقيقت مطلق تبديل میشود.

آنچه در اين كتاب، با استفاده از رهنمودهای انسان ساز پيشوايان معصوم عليهما‌السلام بيشتر به آن خواهيم پرداخت، اين نوع از دوستی است. طی مباحث آينده به مسائل مختلفی در خصوص اين موضوع خواهيم پرداخت؛ از جمله: نقش دوستی در زندگی چيست و اهميت آن تا چه حد است؟ دوستی چگونه بايد باشد؟ چگونه دوست انتخاب كنيم؟ يك دوست خوب چه ويژگیهايی دارد؟ آيا انتخاب دوست يك ضرورت است؟ كسانی كه احساس نياز به رفيق و دوست را در خود دارند ولی نمیدانند كه رفيق شفيقِ با وفا را چطور بايد بيابند، چگونه میتوانند مشكل خود را حل كنند؟ برای بعضی افراد كه خود را ناتوان از دوست يابی می بينند و درپی يافتن راه نفوذ در دلها و شناسايی دوستان هستند، چه راههايی را میتوان پيشنهاد كرد؟ از طرفی كسانی كه دچار رفيق بد شده اند و در نتيجه از فقدان دوستی و نداشتن دوستان مناسب رنج میبرند؛ چه بايد بكنند؟

اميد است مطالعه اين كتاب برای پاسخگويی به اين سؤالات و پرسشهای ديگری از اين دست، در حدّ خود روشنگر باشد.

٤ - معيار بهترين دوستی ها

نخستين نكته ای كه در اينجا بايد بر آن تأكيد شود اين است كه دوستی و محبت دارای مراتب و درجاتی است. نبايد تصور كرد كه دوستی بين افراد، يكسان است. حقيقت اين است كه دوستان مراتب مختلفی دارند؛ بعضی به عنوان دوست كامل شناخته میشوند زيرا از همه ويژگيها و شرايط يك دوست كامل برخوردارند و بعضی شرايط كمتری را در خود جمع كرده اند. با مطالعه احاديث و روايات هم به اين مطلب پی میبريم كه دوستان به چند نوع تقسيم شده اند:

الصَّداقَه مَحْدُودَه فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلا تَنْسِبْهُ اِلی كَمالِ الصَّداقَه وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلا تَنْسِبْهُ إلی شَيْءٍ مِنَ الصَّداقَه أوَّلُها أنْ يَكُونَ سَريرَتُهُ وَ عَلانِيَتُهُ لَكَ واحِدَه وَ الثّانِيَه أنْ يَری زَيْنَكَ زَيْنَهُ و شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثّالِثَه أنْ لا يَغُرَّهُ عَنْكَ مالٌ وَ لا وَلايَه وَ الرَّابِعَه أنْ لا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمّا تَصِلُ إلَيْهِ مَقْدِرَتُهُ وَ الْخامِسَه أنْ لا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبات. (٨)

امام صادق عليه‌السلام فرموده است:

دوستی و رفاقت حدودی دارد. كسی كه واجد تمام آن حدود نيست، دوست كامل نيست و آن كس كه دارای هيچ يك از آن حدود نباشد اساساً دوست نيست.

اوّل آنكه: ظاهر و باطن رفيقت نسبت به تو يكسان باشد.

دوّم آنكه: زيبايی و آبروی تو را جمال خود ببيند و نازيبايی تو را نازيبايی خود بداند.

سوّم آنكه: دست يافتن به مال و يا رسيدن به مقام، روش دوستانه او را نسبت به تو تغيير ندهد.

چهارم آنكه: در زمينه رفاقت از آنچه و هرچه در اختيار دارد نسبت به تو مضايقه نكند.

پنجم: تو را در مواقع آرام و مصائب ترك نگويد.

شما تا چه اندازه مايل هستيد كه اينچنين دوستانی داشته باشيد؟ آيا آرزوی هميشگی شما نيست كه با اين گونه افراد رفاقت كنيد؟

با اطمينان میتوان گفت كه اينها دوستان برتر هستند و اگر دوستانی با اين خصوصيات پيدا كرديد، بدانيد كيميايی يافته ايد كه نبايد آن را به آسانی از دست داد زيرا ارتكاب چنين خطايی از خرد به دور است و همان گونه كه امام صادق عليه‌السلام میفرمايد: دوستی برادران مؤمن، جزئی از دين میباشد و شخص عاقل مراقب دين خود است. (٩)

آن حضرت در حديث ديگری فرمود: رفقای صميمی سه دسته اند:

١. كسی كه مانند غذا از لوازم ضروری زندگی به حساب میآيد و آدمی در همه حالات به وی نيازمند است؛ كه او رفيق عاقل است.

٢. كسی كه وجود او برای انسان به منزله يك بيماری رنج آور است؛ و آن رفيق احمق است.

٣. رفيقی كه وجودش نافع و به منزله داروی شفابخش و ضدّ بيماری است؛ كه او رفيق روشنفكر بسيار عاقل است. (١٠)

تفاوت بين دوستان و مراتب دوستی احتياج به دليل و برهان ندارد. لابد شما در زندگی دوستانی داشته ايد كه دوستی با آنان عذاب آور است و به اين ترتيب هميشه سعی میكنيد خود را از او دور نگه داريد. در مقابل بعضی هستند كه انسان حاضر است با صرف ساعتها وقت و طی مسافتهای طولانی و يا با تحمل رنج و مشقّت، او را پيدا كند و ساعتی با او همنشين باشد. اين مطلب همان چيزی است كه ما از آن به عنوان مراتب دوستی ياد كرديم.

معيار دوستی

همان طوركه در تعريف دوستی اشاره شد، دوستی بايد براساس معيار و ملاك صحيح استوار باشد. زيرا معمولاً ملاك افراد جهت گزينش دوستان، متفاوت است. چه بسا افرادی كه با مقاصد نفسانی برای رسيدن به خواسته های دنيوی و يا براساس مقاصد شرورانه و مفسدت آميز يا انگيزه های عاطفی غيرمعقول ـ تعصّبها ـ و خلاصه دوستیهای بیبنياد و تصادفی اقدام به انتخاب دوست كنند. امّا مسلمانی كه با چراغ راهنمای عقل و با تدبير و انديشه، كليه نيازهای مادی و معنوی و از آن جمله دوست يابی خود را تأمين میكند قطعاً دوستان خود را با ملاك صحيح و انگيزه الهی و برای خدا برمیگزيند. او میداند كه تنها دوستیهای پايدار اين نوع دوستی يعنی دوستی اهل ايمان است كه در دنيا و آخرت باقی خواهد ماند، چنانكه قرآن كريم میفرمايد:

«الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ» (١١)

در قيامت همه دوستان به استثنای متقين، دشمن يكديگرند.

اصولاً لازمه دوستی متقابل اين است كه يك طرف، طرف ديگر را در كارها و وظايفش كمك كند. اگر اين كمك در غيررضای خدا باشد، در حقيقت به بدبختی و شقاوت و عذاب دائمی آن طرف كمك كرده است. از همين رو قرآن نيز در حكايت گفتار ستمگران در قيامت فرموده كه:

«يا وَيْلَتی لَيْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً». (١٢)

ای كاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم.

برخلاف دوستیهای متقين كه دوستی مايه پيشرفت آنان در راه خداست و در روز قيامت هم به سود ايشان خواهد بود.

در حديثی از امام صادق عليه‌السلام اين گونه میخوانيم:

«مَنْ أحَبَّ لِلّهِ وَ أبْغَضَ لِلّهِ وَ أعْطی لِلّه عَزَّوَجَلَّ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إيمانُه . (١٣)

كسی كه برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا ببخشد، از كسانی است كه ايمانش كامل شده».

آن حضرت در حديث ديگری میفرمايد: از محكم ترين دستگيره های ايمان اين است كه برای خدا دوست بداری و برای خدا ببخشی و برای خدا منع كنی.

برای خدا بودن يعنی چه؟

ممكن است اين سؤال را مطرح كنيد كه در دوستی، «برای خدا بودن» به چه معنی است؟

قبل از پاسخ دادن به اين سؤال ابتدا بايد دانست كه اين سؤال برای چه كسی مطرح است؟ آيا سؤال كننده فردی است معتقد به دين؟ آيا فانی بودن اين جهان و انتقال به جهان آخرت را باوردارد؟ يا نه بیاعتقاد به اين امور است؟ اگر اعتقادی به دين و جهان آخرت ندارد از بحث فعلی ما خارج است امّا اگر معتقد به دين بوده و دستورات دينی را باور كرده باشد، حتماً میداند كه هرگونه فعل و انفعالی در اين جهان نتيجه اخروی دارد.

در اين صورت چنين انسانی در همه مسائل زندگی و از جمله دوستی و خصوصاً در دوران جوانی كه زمان شكل گيری شخصيت اوست با توجه به تأثير حتمی آن در زندگی دنيايی و به تبع آن در جهان آخرت، پيمان رفاقت و دوستی با ديگران بسته و پايه معاشرت خود را با ديگران به گونه ای بنياد خواهد گذاشت كه سعادت دنيا و آخرت را به دنبال داشته باشد. ما اين نوع دوستی را دوستی برای خدا و مبتنی بر ملاكهای الهی و انسانی میدانيم.

ممكن است كسی به غلط تصور كند كه چنين دوستیهايی قهراً‌ به معنای بیتوجهی به ماديات و لذتهای دنيايی است. امّا اين، تصور نادرستی است. در واقع با عنايت به همان انگيزه الهی كه در اين نوع رفاقت وجود دارد، دوستان میبايد در جهت لذتهای مشروع و رفاه اجتماعی دوستان خود كمك كنند و اين خود يكی از وظايف و حقوق دوستی است كه در فصل «حقوق دوستان» به آن میپردازيم. امّا عجالتاً در اينجا تأكيد میكنيم كه دوستیهای صحيح هم در راستای منافع مشروع دنيوی است و هم برای رسيدن به آخرتی بهتر و آبادتر و اصولاً پايداری آن هم بدين جهت است. در مقابل اين نوع «دوستی» كه برخوردار از معيار صحيح است، دوستیهای خطرناك قرار دارند؛ دوستیهايی كه براساس هواهای نفسانی و آرزوهای زودگذر مادّی و بعضاً با هدف استثمار و سوء استفاده از ديگران شكل میگيرند. در اين گونه دوستیها افراد در تلاش اند با انواع فريب كاری ديگران را به دام انداخته و به منافع مادی خود برسند. يعنی اين دوستیها پل ارتباطی جهت رسيدن به اهداف آنها است و البته تا زمانی كه اين پل ارتباطی لازم باشد، ممكن است شما را برای چند روزی به بعضی خواهش های نفسانی برسانند امّا مطمئن باشيد كه اين حالتْ موقتی است و دير يا زود به محض اينكه احساس كنند به شما نياز ندارند، شما را به آسانی رها میكنند.