هر آنكه جانب اهل وفا نگه دارد
|
|
خداش در همه حال از بلا نگه
|
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيمان
|
|
نگاه دار سرِ رشته تا نگه
|
حديث دوستنگويم مگر به حضرتدوست
|
|
كه آشنا سخن آشنا نگه دارد
|
نشانه های وفاداری
الف) از نشانه های وفاداری آن است كه نسبت به نزديكان و دوستانِ دوست خود محبت و انس داشته باشی و در حدّ امكان يار و مددكار آنان شوی. اين امر علاوه بر اينكه نشانه صداقت در دوستی است، در تقويتِ بنيان دوستی نيز مؤثر است چه اينكه اين گونه رفتار موجب آن میشود كه علاقه و محبت بين شما و دوستتان را زيادتر گردانَد بلكه گاهی محبت به نزديكان، در نزد دوست مهم تر و مطلوب تر است تا ابراز محبت به خودِ دوست. اين مطلب را از بيان نورانی اميرالمؤمنين علی
عليهالسلام
میتوان استفاده نمود:
أصْدِقائُكَ ثَلاثَه وَ أعْداؤُكَ ثَلاثَه، فَأصْدِقائُكَ صَديقُكَ وَ صَديقُ صَديقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّك.
دوست تو سه كس و دشمنت سه كس هستند. امّا دوستان: دوستان تو و دوستِ دوست تو و دشمنِ دشمن تُست.
ب) يكی ديگر از نشانه های وفاداری آن است كه مقام و منزلت دوست را هيچ گاه فراموش نكند. يعنی اگر به جاه و مقام دنيوی رسيد و ثروتی اندوخت، نسبت به دوستی و ارادت همچنان يك رنگ و متواضع و وفادار بماند. در واقع اينكه كسی با رسيدن به مقامی از مقامات دنيا يا با به دست آوردن ثروت، خود را برتر از دوستان ببيند و به آنان بیاعتنايی كند، چيزی جز خواری و پستی نيست؛ چرا كه مقامِ دوست از دنيا و آنچه در اوست بالاتر و با ارزش تر است. محبت ماندنی است حال آنكه مراتب و مقامات دنيا همگی از دست رفتنی است. اينچنين است كه میتوان گفت دوستی يك هنر است و نگه داشتن آن هنری بزرگتر. چه خوب است كه به كلام انديشه ساز مولای متقيان علی بن ابيطالب عليهالسلامكه مقامات دنيا را از بند كفش كمتر میشمارد پيش روی خود قرار دهيم. هم او كه در باب دوستی میفرمايد: از هر چيزی جديدِ آن را انتخاب كن و از دوستْ قديم ترش را. بدانيم كه دوستی از هرچيزی بالاتر است و به قول افلاطون «جان را فدای ياران موافق كنيد».
امام حسن
عليهالسلام
میفرمايد:
اَلإِخاءُ الْوَفاءُ فی الشِّدَّه وَ الرَّخاء.
برادری عبارت است از وفاداری در سختی و گشايش.
يار مفروش به دنيا كه چنان سود نبرد آن كه يوسف به زرِ ناسره بفروخته بود
ج) وفاداری تا كجا؟ از آنجا كه موضوع بحث ما در رابطه با دوستان شايسته ای است كه با دين و عقل و خرد و با انگيزه های الهی دست دوستی به همديگر داده اند، طبعاً جواب اين سؤال روشن است. امّا از باب تذكر به مؤمنان كه:
«وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْری تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ».
در كارهايت مشورت كن.
میدانيم كه علم پيامبران و از جمله پيامبر گرامی اسلام از وحی آسمانی نشأت گرفته و آنان به خودی خود نيازی به مشورت با خلق ندارند امّا برای اينكه مردم و مسلمانان به اهميت مشورت در زندگی توجه كنند و از سوی ديگر نيروی فكر و انديشه در افراد پرورش يابد؛ آنان به رايزنی و مشورت فراخوانده شده اند. پيامبر اكرم نيز در امور عمومی مربوط به جامعه، به مشورت میپرداخت و جلسات مشاوره برقرار میساخت.
اصولاً مردمی كه كارهای خود را با مشورت و صلاح انديشی يكديگر انجام میدهند، كمتر گرفتار لغزش میشوند و بالعكس افرادی كه گرفتار استبداد رأی هستند و خود را بینياز از افكار ديگران میدانند غالباً گرفتار اشتباهات میباشند.
قال رسول الله
صلىاللهعليهوآلهوسلم
:
ما مِنْ رَجُلٍ يُشاوِرُ أحَداً إلّا هَدَی الرُّشْد.
هيچ مردی با كسی مشورت نمیكند مگر آنكه به سوی رشد هدايت شود.
و قال علی
عليهالسلام
لا ظَهيرَ كَالْمُشاوَرَه وَ الإِسْتِشهارَه عَينُ الْهِدايَه.
هيچ پشتيبان و تكيه گاهی همچون مشورت نيست، و مشورت عين هدايت است.
دانايان گفته اند: تدبير يك تنه چون زورِ يك مرده و تدبير دوتنه چون زورِ دو مَرده و تدبيرِ ده تنه چون زور ده مَرده باشد و در هر حال نيروی ده مَرده بيشتر و قویتر از نيروی يك مَرده باشد
روشن است كه انسان بايد با افراد باايمان، خبير، خردمند، با تجربه، كارآزموده و به طور كلی با كسانی كه شرايط مشاوره را دارند، مشورت نمايد و از اطلاعات و آگاهی و نظر كارشناسی آنان استفاده كند. در غير اين صورت نه تنها مشاوره سودی ندارد بلكه مضر هم هست. البته گاهی ممكن است اين كارشناسی و آگاهی، كه مورد نياز انسان است نزد دوستانی كه طرف مشاوره ما قرارمیگيرند وجود داشته باشد و گاهی نيز ممكن است آنان فاقد چيزی باشند كه مورد تقاضای ما است. در اين حالت نيز دوستان به علت خيرخواهی كه از آن برخوردارند میتوانند به عنوان پل ارتباطی ميان ما و ديگران عمل كنند. آنان قهراً سعی و تلاش خود را به كار میبندند تا اين مشاوره با اهلش صورت گيرد و به طور صحيح و همراه با نتيجه مثبت به پايان برسد.
بنابراين به دليل اهميت غيرقابل انكار مشاوره و با توجه به صفت خيرخواهی كه در دوستان شايسته وجود دارد، مناسب است كه در هر دو صورت از آنان استفاده شود.
با عنايت به اهميت مشاوره در اسلام، يكی از وظايف دوستان نسبت به يكديگر آن است كه مشاوری خيرخواه برای يكديگر باشند.
او مشاور تو باشد
مشورت با دوست، گذشته از اينكه بخاطر بهره مندی او از صفات و ويژگيهای ارزشمند، دارای اهميت است، متضمن برخی نكات ظريف روانشناختی نيز هست. از آن جمله وقتی انسان با دوست خود مشورت میكند در واقع برای او شخصيت ويژه ای قائل شده است. او به اين ترتيب احساس میكند كه دارای ارزش و اعتبار والايی نزد ديگران است، به طوری كه او را خيرخواه خود میدانند. بديهی است اين احساس، خود باعث افزايش محبت هم میشود. بعلاوه انسان با انجام مشورت، از فكر و عقل ديگران ـ و از جمله دوست خود ـ استفاده میكند. زيرا در روايات داريم كه:
مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَكَها فی عُقُولِه
كسی كه با مردم مشورت میكند، در عقل مردم شريك شده است.
تو مشاور او باشی
به همان اندازه كه اسلام بر اصل مشاوره اهتمام ورزيده، از سوی ديگر دستور اكيد صادر كرده است كسانی كه مورد مشورت قرار میگيرند نبايد از هيچ گونه خيرخواهی فروگذاری كنند. اسلام، خيانت در مشورت را يكی از گناهان بزرگ محسوب كرده است و اين وظيفه اختصاص به دوستی ندارد. اصولاً هر مسلمان وقتی مشاور شخص ديگری قرار گرفت، حتی اگر آن شخص مسلمان هم نباشد نبايد در مشورت به او خيانت كند.
امام سجاد
عليهالسلام
میفرمايد:
حَقُّ الْمُسْتَشيرِ فَإِنْ عَلِمْتَ أنَّ لَهُ رَأياً حَسَناً أشَرْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ أرْشَدْتَهُ إِلی مَنْ يَعْلَمْ وَ حَقُّ الْمُشيرِ عَلَيْكَ أنْ لا تَتَّهِمَهُ فيما لا يُوافِقُكَ مِنْ رَأيِه. (