• شروع
  • قبلی
  • 28 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5450 / دانلود: 2928
اندازه اندازه اندازه
آثار اعتقادات به امام زمان (اروحناه فداه)

آثار اعتقادات به امام زمان (اروحناه فداه)

نویسنده:
فارسی

برترين راه تقرب به خداوند

مسلما راه تقرب به خداوند، انجام دستورات ودوری از منهيات او است. ولی در ميان فرائض دينی، هيچ فريضه ای (پس از توحيد ونبوت) به اهميت ولايت نمی باشد. لذا است که برترين راه تقرب به خدا، ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است. رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در همين زمينه فرمودند: «لکلّ أمر سيّد وحبّ ی وحبّ عل ی سيّد ما تقرَّب به المتقرّبون من طاعة ربّهم ».

در هر کاری رتبه برتری وجود دارد، ومحبت من ومحبت علی، برترين طاعتی است که افراد می توانند از طريق آن به خدا تقرب جويند.(۳۵) لذا در نظام آفرينش، مقام آن مخلوقی برتر است که در امر ولايت، اعتقاد واخلاص بيشتری نشان داده باشد. در همين راستا، انبيا در عالم قبل، با آزمون ولايت برگزيده شده، مقام رفيع نبوت، به اين دليل به آنان واگذار شد که در آن آزمايش، آنان ولايت را در درجه بالاتری پذيرفته، ونسبت به اهل بيتعليهم‌السلام خضوع بيشتری داشتند.

حضرت باقرعليه‌السلام فرمودند:... آن گاه خداوند از انبياء ميثاق گرفته، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟

سپس خداوند فرمود: آيا محمد پيامبر من وعلی رهبر مومنين نمی باشد؟ همه آنها پذيرفتند. لذا نبوت آنها تثبيت شد. گزينش انبيای اولو العزم، از ميان گروه کثير انبيا ورسل نيز به آزمون ولايت ومعرفت اهل بيت وپذيرش غيبت وظهور حضرت مهدیعليه‌السلام بود.

امام باقر در ادامه حديث فوق فرمودند: وخداوند از پيامبران اولو العزم عهد گرفت به اينکه: من پروردگار شما ومحمد پيامبر من وعلی امير مومنان بوده، جانشينان او صاحب ولايت وخزانه دار علم من خواهند بود ومهدی کسی است که توسط او دينم را ياری کرده، دولتم را ظاهر می سازم وبه واسطه او از دشمنانم انتقام می گيرم وبه واسطه او در زمين، با اشتياق يا کراهت بندگی خواهم شد.

همه آنها گفتند: پروردگارا به همه مطالب فوق اقرار کرده شهادت می دهيم. ولی آدم (توقف نموده) نه انکار کرد ونه اقرار نمود، لذا مقام اولو العزمی برای آن پنج پيامبر، به علت پذيرش ولايت مهدی تثبيت شده، برای آدم اين مقام قرار نگرفت.

زيرا او نسبت به مهدی (در ابتداء امر) اقرار ننمود. آن گاه امامعليه‌السلام به اين آيه شريفه استناد کردند:( وَلَقَدْ عَهِدْنا إِل ی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً ) (۳۶) ما از قبل بر آدم عهدی کرديم، ولی آدم عهد ما را فراموش کرد وما او را صاحب عزم نيافتيم.(۳۷) ملائکه آسمانها نيز با همين ملاک از ميان ديگر مخلوقات، گزيده شده، در اين مقام منصوب گرديده، ورمز درجات گوناگون آنان نيز به همين امر برگشت می کند.

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: ملائکه الهی با همه تقربی که به حق متعال دارند، به علت همين اعتقادی که شما بر آن هستيد (عقيده ولايت) به مجاورت خداوند راه يافته اند...(۳۸)

در روايت ديگری، آن حضرت، پس از بيان کثرت تعداد ملائکه می فرمايند: «ما منهم أحد إلاَّ ويتقرَّب کلّ يوم إل ی الله بولايتنا أهل البيت ويستغفر لمحبّينا ويلعن أعدائنا » همه ملائکه، هر روز با ولايت ما اهل بيت بسوی خدا تقرب جسته، برای محبين ما استغفار نموده دشمنان ما را نفرين می کنند.

آن گاه امامعليه‌السلام ، اين گونه به قرآن استناد فرمودند:( الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا ) .(۳۹) حاملان عرش واطرافيان آنها (ملائکه)، با حمد پروردگارشان خدا را تسبيح گفته، برای افراد مومن طلب آمرزش می کنند.(۴۰)

وقتی پدر ما حضرت آدمعليه‌السلام به علت عدم يقين به امام زمانعليه‌السلام ، از مقام والای اولو العزمی تنزل می کند وديگر انبيا با پذيرش آن به اين مقام ارتقاء يابند، آيا در عصر حاضر، برای ما، راهی جز اخلاص در قبول ولايت امام زمانعليه‌السلام وارتباط وتوسل به آن حضرت در تقرب به خداوند وجود خواهد داشت؟

آری، ولايت امام زمانعليه‌السلام بالاترين راه تقرب به حق متعال ومحکمترين ريسمان ايمان در عصر حاضر است. امام صادقعليه‌السلام از يکی از اصحابشان پرسيدند: کدام ريسمان ايمان محکمتر است؟

گفتند: نماز، فرمودند: نماز فضيلت دارد، ولی محکمترين ريسمان ايمان نيست. گفتند زکات. فرمودند: زکات فضيلت دارد، ولی محکمترين ريسمان ايمان نيست.

گفتند: روزه ماه رمضان... حج وعمره... جهاد در راه خدا وامام در هر يک، با تاييد فضيلت اين اعمال، آن را محکم ترين ريسمان ايمان ندانستند.

هنگامی که اصحاب از پاسخ ناتوان شدند. امام فرمودند: «إنَّ أوثق عر ی الإيمان الحبّ ف ی الله والبغض ف ی الله وتوال ی وليّ الله وتعاد ی عدوّ الله ». بدرستی که محکمترين و قابل اعتمادترين ريسمانهای ايمان، تولی وتبری وقبول ولايت اولياء خدا ودشمنی با دشمنان خدا است.(۴۱)

تنها راه نجات

همان طور که در فصل اول گفته شد، ايمان غير از اسلام است. مسلمان (گوينده شهادتين) از اسلام خويش در دنيا بهره مند می شود: ارث می برد، ازدواج می کند واز حقوق يک مسلمان در جامعه بهره مند است.

ولی مومن، يعنی آن کس که مطيع ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، علاوه بر اينکه در بهره وری از آثار دنيوی اسلام، با مسلمان برابر است، مزيتی که دارد اين است که از آثار معنوی واخروی ايمان نيز بهره مند است، در حالی که مسلمان غير مومن از آن بهره ای ندارد.

و آن عبارت است از: قبول اعمال ونجات اخروی و شفاعت اولياء خدا در عالم آخرت. در حديث شيعه واهل سنت آمده که عمر بن خطاب از رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره صحت اين روايت پرسيد که: (من قال: لا إله إلاَّ الله، محمّد رسول الله دخل الجنّة). کسی که به توحيد ونبوت معتقد باشد، اهل بهشت است.

رسول خدا حديث فوق را تاييد نموده، فرمودند: «نعم، إذا تمسَّک بمحبّة هذا و ولايته ». آری، بشرط اينکه به محبت علی بن ابی طالب وولايت او متمسک باشد.(۴۲)

يعنی ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دنيا وآخرت به مانند دژ مستحکمی است که انسان را از عذاب الهی حفظ می کند(۴۳) ، زيرا امام رضاعليه‌السلام در روايتی از اجداد طاهرينشان از رسول خدا از جبرئيل، از ميکائيل، از اسرافيل، از لوح از قلم نقل نمودند، که خدای تبارک وتعالی فرمود: «ولاية عل ی بن أب ی طالب حصن ی فمن دخل حصن ی أمن من عذابي ». ولايت علی بن ابی طالب سنگر من است، هر کس که در اين سنگر وارد شود از عذاب الهی ايمن است.(۴۴)

رمز اين سخن اين است که در مراحل مختلف از عالم آخرت، قبل از هر گونه محاسبه وپرسشی، از امر ولايت واعتقاد به امامت ائمه هدی عليهما السلام می پرسند، وآن کس که پاسخگو نباشد نجات نخواهد يافت.

ابن حجر عسقلانی - دانشمند بزرگ اهل سنت - از يونس بن خباب نقل می کند که پس از توضيح درباره چگونگی عذاب قبر، گفت:

در اينجا مطلبی است که ناصبی ها (دشمنان اهل بيت) آن را پنهان داشته اند! گفتم: آن مطلب چيست؟ گفت: (إنَّه ليسئل فی قبره: من وليّک، فإن قال: علی نجي). در عالم قبر درباره امامت می پرسند، اگر فرد بگويد: امامم علی است نجات پيدا می کند.(۴۵)

در قيامت نيز آن گاه که نامه اعمال را منتشر کنند، عنوان نامه عمل هر کس، موضع او در قبال امر ولايت است.(۴۶) و عبور از پل صراط نيز نيازمند اعتقاد به ولايت بوده، منکر ولايت در جهنم سقوط نموده، پيرو اهل بيت امکان عبور دارد(۴۷) که امام صادق به نقل از رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در روايتی که سنی وشيعه نقل کرده اند فرمودند: «أثبتکم قدماً عل ی الصراط أشدّکم حبّاً لأهل بيتي ». کسی از شما بر پل صراط ثابت قدم تر است که محبت بيشتری به اهل بيت من دارد.(۴۸)

در زيارت جامعه نيز می خوانيم: «بکم يُسلک إل ی الرضوان وعل ی من جحد ولايتکم غضب الرحمن » با ولايت شما است که افراد به بهشت می روند وبر منکرين ولايت شما، خشم خدا خواهد بود. مفسر بزرگ اهل سنت، آلوسی در ذيل آيه:( وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ ) (۴۹) ، ايشان را از حرکت بازدار، آنها بايد مورد رسيدگی قرار گيرند، درباره موضوع پرسش، اقوالی نقل کرده، آن گاه گويد:

«وأول ی هذه الأقوال إنَّ السؤال عن العقائد والأعمال ورأس ذلک لا إله إلاَّ الله ومن أجلّه ولاية عل ی کرَّم الله وجهه ». بالاترين اقوال اينکه: سئوال از عقائد واعمال است ودر راس همه عقائد توحيد، وبرترين اين اعتقادات ولايت علیعليه‌السلام است.(۵۰)

به امام باقرعليه‌السلام خبر رسيد که عکرمه، غلام ابن عباس، که مردی خبيث ودشمن اهل بيت بود، در حال مردن است. فرمودند: اگر قبل از مرگ به او برسم به او مطلبی می آموزم که به آتش جهنم دچار نشود. اصحاب عرض کردند:

(او که مرد) پس آن مطلب را به ما بياموزيد! فرمودند: «والله ما هذا إلاَّ الأمر الذ ی أنتم عليه ». به خدا قسم اين مطلب جز همين اعتقاد به ولايت که شما بر آن هستيد نمی باشد.(۵۱) لذا است که بزرگترين محدث اهل سنت - بخاری - از قول رسول اکرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده است که درباره قيامت فرمودند:

«ليردنَّ عليَّ حوض ی أقوام فيختلجون فأقول: أصحاب ی ، فيقال: إنَّک لا تدر ی ما أحدثوا بعدک، فيختلجون ».(۵۲) گروه هایی از امت اسلام در قيامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شده، ملائکه مانع آمدن آنها می شوند، من می گويم:

خدايا اصحابم (از رسيدن به من مانع شده اند)، پاسخ گفته می شود: تو نمی دانی پس از مرگ تو آنها چه کرده اند، پس مانع آمدن آنها ونجات آنها می گردند. يعنی اگر فرد، از اصحاب پيامبر نيز باشد وبه راه پيامبر جان فشانی کرده باشد، اگر پيرو ولايت نباشد نجات نخواهد يافت.

پس رمز نجات اهل بهشت، ولايت اهل بيت وسر شقاوت اهل جهنم، انکار ولايت اهل بيت است، که امام صادقعليه‌السلام در ذيل آيه شريفه:( فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ ) (۵۳) در روز قيامت، از گناهان (برخي) انسانها وجن ها پرسش نخواهد شد (مورد شفاعت قرار می گيرند). فرمودند:

«والله لا يُر ی منکم ف ی النار اثنان، لا والله، ولا واحد ». به خدا قسم از شما شيعيان(۵۴) در جهنم دو نفر حتَّی يک نفر هم ديده نمی شود.(۵۵)

و نيز فرمودند: «أمَا والله ما هلک من کان قبلکم وما هلک من هلک حتَّ ی يقوم قائمنا إلاَّ ف ی ترک ولايتنا وجحود حقّنا ». به خدا قسم علت هلاکت اقوام قبل از شما واقوام بعد، تا زمان ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام ، چيزی جز ترک ولايت ما وانکار حق امامت وخلافت ما نيست.(۵۶)

بنابراين، راه نجات ما که در عصر غيبت حضرت مهدیعليه‌السلام قرار گرفته ايم، نيز چيزی جز پناه بردن به ولايت ومحبت وانتظار ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشريف نيست.

از اين روست که در زيارت آن حضرت، خطاب به آن بزرگوار عرض می کنيم: «أشهد أنَّ بولايتک تُقبل الأعمال وتزکّ ی الأفعال وتضاعف الحسنات وتمح ی السيّئات، فمن جاء بولايتک واعترف بإمامتک، قبلت أعماله وصدقت أقواله وتضاعفت حسناته ومحيت سيّئاته، ومن عدل عن ولايتک وجهل معرفتک واستبدل بک غيرک کبَّه الله عل ی منخره ف ی النار ولم يقبل له عملاً ولم يقم له يوم القيامه وزناً »

گواهی می دهم که به ولايت تو (ای امام زمان)، (خدا) اعمال را پذيرفته، افعال را پاکيزه کرده، حسنات را دو برابر نموده، گناهان را پاک می کند. پس کسی که معتقد به ولايت تو باشد وبه امامت تو اعتراف کند، اعمالش پذيرفته شده، گفتارهايش تصديق شده، حسناتش دو برابر و گناهانش محو خواهد شد و آن کس که از ولايت تو سر باز زند و معرفت تو را جاهل باشد وبه جای تو ديگری را به امامت بپذيرد، خداوند او را به صورت در آتش پرتاب می کند وعمل او را نمی پذيرد، برای سنجش اعمال او ميزانی اقامه نمی کند.

شرط لازم برای مغفرت حق

يکی از جلوه های رحمت بيکرانه خدای متعال، مغفرت او است. از اسماء او غفور، غفار، تواب، غافر الذنب وخير الغافرين است که خداوند صد وده بار در قرآن به اين اوصاف، توصيف گرديده است. ولی برخورداری از مغفرت خداوند متعال، شرائطی دارد که مهمترين آنها شرط ايمان است.( يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ ) . ای قوم ما، دعوت پيامبر را اجابت کرده، به او ايمان آوريد تا خداوند، گناهان شما را ببخشايد وشما را از عذاب دردناک پناه دهد.(۵۷)

بدين جهت کسانی که از ايمان بهره ندارند، از اين رحمت واسعه الهی بی بهره اند، حتَّی در صورت شفاعت اولياء خدا، آنان، مورد فضل ومغفرت حق قرار نمی گيرند. «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ».

ای پيامبر، اگر برای آنان طلب مغفرت نمايی يا اينکه اين کار را نکنی، حتَّی اگر هفتاد بار هم برای آنها استغفار کنی، خدا هرگز آنان را نمی آمرزد، زيرا آنان به خدا وپيامبرش کافرند.(۵۸) در فصل دوم نيز بيان کرديم که از شرائط لازم ايمان، اعتقاد به ولايت دوازده امام و محبت آنان وبيزاری از دشمنان آنان است.

لذا کسی که از نعمت ولايت اهل بيت ومعرفت امام زمانعليه‌السلام برخوردار نيست، از رحمت حق در عالم آخرت وشفاعت اولياء خدا بی بهره خواهد بود. امام صادقعليه‌السلام در ذيل آيه شريفه:( وَإِنِّ ی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَد ی ) .

بدرستی که من بسيار آمرزنده ام کسی را که توبه کند، ايمان داشته باشد وعمل نيکو انجام دهد آن گاه به هدايت رهنمود گردد.(۵۹) فرمودند: آيا نديدی که خداوند چگونه (مغفرت خويش را به ولايت ما) مشروط کرده است؟

زيرا توبه وايمان وعمل صالح سودی ندارند، مگر اينکه فرد هدايت شود. بخدا قسم اگر فرد، در راه بندگی تلاش فراوان نيز کند، اعمال او پذيرفته نمی شود مگر اينکه هدايت شده باشد. راوی گويد: عرض کردم: قربانت شوم، بسوی چه کسی هدايت شده باشد؟ فرمودند: بسوی ما.(۶۰)

بدين روی برای رحمت حق ومغفرت او وشفاعت اوليائش در مواقف سهمگين عالم آخرت، راهی جز ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ودر زمان ما، محبت ومعرفت امام زمانعليه‌السلام وانتظار ظهور آن حضرت وجود ندارد. رسول خدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «حبّ ی وحبّ أهل بيت ی نافع ف ی سبعة مواطن أهوالهنَّ عظيمة: عند الوفاة، وف ی القبر، وعند النشور، وعند الکتاب، وعند الحساب، وعند الميزان، وعند الصراط ». حب من واهل بيت من در هفت جايگاه که بشدت هراسناک می باشند، سودمند است:

در لحظه مرگ ودر داخل قبر ودر حشر ونشر وبهنگام (دادن) نامه اعمال ودر زمان محاسبه اعمال ودر موقف سنجش اعمال ودر (گذر) از پل صراط.(۶۱) اين مطلب، فقط در آثار ما شيعيان نيامده، کتب اهل سنت نيز بدان اقرار دارند. در روايتی که آنان از رسول اکرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده اند، آمده است:

«معرفة آل محمّد براءة من النار، وحبّ آل محمّد جواز عل ی الصراط، والولاية لآل محمّد أمان من العذاب ». معرفت آل محمد شرط دوری از آتش جهنم است ودوستی آل محمد لازمه عبور از صراط است وولايت آل محمد باعث محفوظ بودن از عداب الهی است.(۶۲)

محبت اهل بيتعليهم‌السلام آن چنان رحمت الهی را بر انسان سرازير می کند که حتَّی اگر غير مسلمانی يافت شود که محب اهل بيت باشد، گر چه به علت عدم ايمان به ديگر مبانی دين، راهی به بهشت برين الهی ندارد، ولی با محبت اهل بيت، از عداب الهی در جهنم مصون خواهد ماند. ابن عباس گويد:

مردی يهودی بشدت به حضرت علیعليه‌السلام علاقه داشت، ولی قبل از اينکه مسلمان شود مرد. بعد از مرگ او، خدای بزرگ فرمود: اما او را از بهشت من بهره ای نيست، ولی ای آتش او را بی قرار مکن.(۶۳)

ولی دنيا، دار حجاب است وبسياری از اين حقائق بر حواس ما پوشيده است. حقيقت اينست که ما در لحظه چشم بستن از دنيا وچشم گشودن به حقائق عالم آخرت است که بزرگی نعمت ولايت واهميت آن را در می يابيم. امام صادقعليه‌السلام پس از آنکه لازمه ايمان را معرفت امام زمانعليه‌السلام معرفی کردند، به بيان آثار اخروی اين معرفت پرداخته، فرمودند:

«وأحوج ما يکون أحدکم إل ی معرفته إذا بلغت نفسه هيهنا -وأهو ی بيده إل ی صدره -». در لحظه مرگ آن هنگام که جان شما به سينه برسد، بيش از هر زمان ديگر به معرفت امام نيازمنديد.(۶۴) پس چه بهتر که تا نفس باقی است، در مسير ولايت اهل بيت بکوشيم و با امام زمانعليه‌السلام آشنا شويم. وشيرينی محبت آن بزرگوار وپدران گرامش را در قلب خويش احساس نماييم تا شايد مورد لطف ورحمت ومغفرت حق قرار گيريم.

هدايت الهی

در منطق قرآن، حيات وزندگی، در آثار ظاهری آن از قبيل تنفس وحرکت و... نيست، بلکه در نور ايمان وشناخت خدا وپيامبر واعتقاد به معاد ودين می باشد. به همين دليل قرآن کريم، منکرين حقائق دينی را مرده وناشنوا وساکنان ظلمت قلمداد می نمايد ومی فرمايد: (وَ ما يَسْتَوِ ی الأَْعْم ی وَالْبَصِيرُ * وَلاَ الظُّلُماتُ وَلاَ النُّورُ * وَلاَ الظِّلُّ وَلاَ الْحَرُورُ * وَما يَسْتَوِ ی الأَْحْياءُ وَلاَ الأَْمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِ ی الْقُبُورِ ) . نه کور وبينا مساوی اند ونه تاريکيها با نور، ونه سايه وگرما ونه زندگان با مردگان، بدرستی که خداوند هر که را بخواهد شنوا می کند ولی تو نمی توانی ساکنان قبرها را شنوا کني.(۶۵)

بدين جهت، فرزند مومنی که به تقدير خدا از خانواده ای کافر متولد شده است، مصداق:( يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ ) (۶۶) است. يعنی او زنده ای است که از مرده يعنی از کافر وبی دين بيرون آمده است.(۶۷)

لذا است که در روايات اهل بيتعليهم‌السلام ، حيات حقيقی زمين، در ظهور امام زمان حضرت مهدیعليه‌السلام وگسترش حکومت آن حضرت بر سر تا سر زمين قلمداد شده است. قرآن کريم می فرمايد:( اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الأَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها ) . بدانيد که خداوند زمين را بعد از مرگش زنده خواهد گردانيد.(۶۸)

امام باقرعليه‌السلام درباره آيه فوق فرموده اند: (يحييها الله عزَّ وجلَّ بالقائم عليه‌السلام بعد موتها، بموتها: کفر أهلها والکافر ميّت ). خدای بزرگ، زمين را بعد از مرگش به حضرت مهدیعليه‌السلام زنده می دارد. مرگ زمين، کفر ساکنان آن بوده وکافر مرده است.(۶۹)

با توجه به آنچه در فصول گذشته آمد، تنها کسانی که به هدايت الهی، خلفاء رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را شناخته، پيرو آن بزرگواران می باشند، از نظر قرآن حيات داشته، منحرفين از طريق ولايت به مردگان می مانند، زيرا قرآن کريم می فرمايد:( أَوَمَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَجَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِ ی بِهِ فِ ی النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِ ی الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ) . آيا کسی که مرده بود وما او را زنده گردانيديم وبرای او نوری قرار داديم که با آن نور در ميان مردم حرکت می کند، مانند کسی است که در تاريکی ها بوده از آن خارج نمی گردد؟(۷۰) وحضرت باقرعليه‌السلام در تفسير آيه فوق فرمودند: «الميّت الذی لا يعرف هذا الشأن ». مرده کسی است که به خلافت اهل بيت معتقد نيست.(۷۰)

بنابراين، نوری که خداوند به وسيله آن، مردگان را زنده می گرداند، امامت امير المومنين علی بن ابی طالبعليه‌السلام وديگر فرزندان مطهر آن حضرت می باشد.(۷۲) پس ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زنده کننده انسان بوده، انسان را از مرگ حقيقی نجات می بخشد.

امام صادقعليه‌السلام منظور از حيات در آيه شريفه زير را ولايت معرفی نمودند:( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ ) .(۷۳) بنابراين، معنای آيه بنابر تفسير آن حضرت اينگونه خواهد بود: ای افراد مومن، سخن خدا ورسول را اجابت کنيد آن زمان که پيامبر شما را به سوی ولايت علی بن ابی طالب که با آن زنده خواهيد شد، می خواند.(۷۴)

بدين جهت آن کسانی که از اين دعوت پيامبر، يعنی امر او به تبعيت از ولايت وامامت حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام اطاعت ننموده، به ولايت اهل بيت پشت کردند، از نور هدايتی که با قبول توحيد ونبوت، تا قبل از اين بر حيات آنان سيطره داشت بيرون رفته، در ظلمات گمراهی غرق شده، همراه با رهبران طاغوتی خويش در عذاب الهی جايگير خواهند شد.

سند ما روايت ارجمندی است که در ذيل آيه زير نقل گرديده است. خدای متعال می فرمايد:( اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ) . خدا سرپرست افراد با ايمان بوده آنان را از تاريکيها به سوی نور هدايت می کند. وکسانی که کافرند، تحت سرپرستی طغيانگرها هستند که اين رهبران طاغوتی، آنان را از نور به سوی تاريکی بيرون می برند. اينان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(۷۵)

هنگامي که عبدالله بن ابی يعفور در محضر امام صادقعليه‌السلام از حسن اخلاقی برخی مخالفين ولايت، وکج رفتاری پيروان اهل بيت ابراز شگفتی نمود، امام صادقعليه‌السلام غضبناک شده، با سخنان زير، ديد ظاهر بين او را اصلاح نموده، معيار درست ارزيابی را ابراز فرمودند:

کسی که با پيروی از رهبری پيشوايی ظالم که خدا او را منصوب ننموده، خدا را بندگی کند، دين ندارد، وبر آن کس که به ولايت امام عادلی که از طرف خدا می باشد معتقداست، سرزنشی نخواهد بود.

يعنی قبل از اينکه به رفتار اين دو گروه بنگری، بايد عقيده آنها را بسنجی وملاک ومعيار اصلی، اعتقاد درست بوده، در مرحله بعد، عمل قرار دارد. آنگاه امامعليه‌السلام ، در توضيح مطلب فوق، به آيه شريفه استناد نموده، فرمودند: خدا سرپرست افراد با ايمان بوده، آنها را از تاريکيها به سوی نور هدايت می کند. يعنی آنان را از تاريکی گناهان به سوی نور توبه ومغفرت رهنمايی می کند زيرا آنان پيرو ولايت پيشوايان عادلی هستند که خدا آنان را منصوب فرموده است.

سپس سخن را به قسمت ديگر آيه معطوف داشته، اينگونه دنبال کردند: وکسانی که کافرند تحت سرپرستی طغيانگر هستند که اين رهبران طاغوتی انان را از نور به سوی تاريکی ها بيرون می برند. زيرا آنان، بر نور اسلام بودند، ولی هنگامی که از ولايت پيشوايان ظالمی که از جانب خدای بزرگ نبودند پيروی نمودند، با اين اعتقاد، از نور اسلام به سوی تاريکی کفر بيرون رفتند، پس خداوند، آتش جهنم را همراه با کفار بر آنان واجب ساخت، پس آنان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(۷۶)

پس اگر ما طالب حيات واقعی وهدايت الهی هستيم، در زمان حاضر، راهی جز توسل به ذيل ولايت امام زمانعليه‌السلام ومعرفت آن حضرت وپيوند قلبی با آن حضرت ندارد. زيرا قرآن دستور می دهد:

( فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ) . پس بخدا وپيامبرش وبه نوری که نازل کرديم ايمان آوريد که خدا به آنچه شما انجام می دهيد، آگاه است.(۷۷) امام باقرعليه‌السلام در ذيل آيه فوق، منظور از عبارت نوری که نازل کرديم، را نور ائمهعليهم‌السلام در همه اعصار دانسته اند.(۷۸) پس آن نور الهی که مردم اين زمان مامور به ايمان به او هستند ودر پی اعتقاد به او، هدايت يافته وزنده خواهند شد، امام زمان حضرت مهدیعليه‌السلام می باشد.

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:


4