انتظار پویا

انتظار پویا75%

انتظار پویا نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

انتظار پویا
  • شروع
  • قبلی
  • 43 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4895 / دانلود: 2798
اندازه اندازه اندازه
انتظار پویا

انتظار پویا

نویسنده:
فارسی

تعادل شخصيت

از بارزترين نشانه هاى اين گروه، تعادل در شخصيت، تعادل ميان دنيا و آخرت و تعادل ميان قدرت و بصيرت است و همين راز نيرومندى و نفوذ آنان مى باشد.

خداى تعالى اين موازنه و تعادل را دوست دارد و افراط و تفريط و گرايش به چپ و راست را ناپسند مى دارد. خداى بزرگ فرموده است:

( وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ) .(۴۰)

(و با آن چه خدايت داده، سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مکن).

خداى تعالى در مقام آموزش دعا به ما فرموده است:

( رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ) .(۴۱)

(پروردگارا! در اين دنيا به ما نيکى و در آخرت نيز نيکى عطا کن).

و نيز خداى تعالى فرمايد:

( وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا ) .(۴۲)

(دستت را به گردنت زنجير مکن (بخيل مباش) و بسيار (هم) گشاده دستى منما که ملامت شده و حسرت زده بر جاى ماني).

تعادل بين خشوع و عبوديت براى خدا، فروتنى در برابر مؤمنان و شدّت و قاطعيت در برابر کافران نيز از همين موازنه محسوب مى شود.

( أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ ) .(۴۳)

(با مؤمنان، فروتن وبر کافران سرفرازند).

تعادل بين توکّل بر خدا وتلاش وکار وبرنامه ريزى نيز، از همين نوع موازنه است. حضرت اميرمؤمنان علىعليه‌السلام براى (همّام) جوانب اين موازنه و تعادل در شخصيّت (متّقين) را چنين توصيف کرده است:

«فمن علامه احدهم انّک ترى له قوّه فى دينٍ وحزماً فى لينٍ وايماناً فى يقين وحرصاً فى علمٍ وعلماً فى حلمٍ وقصداً فى غنى وخشوعاً فى عبادهٍ وتجمّلاً فى فاقه وصبراً فى شدّه وطلباً فى حلالٍ ونشاطاً فى هُديً وتَحَرُجّاً عن طمعٍ يعمل الاعمال الصالحه وهو على وجلٍ، يُمسى وَهمُّهُ الشکر ويُصبحُ وهَمُّهُ الذکر يَبيت حذراً ويُصبح فرحاً،... يمزج الحلم بالعلم والقول بالعمل... فى الزلازل وقور وفى المکاره صبورٌ وفى الرخاءِ شکورٌ... نفسه منه فى عَناءٍ والنّاس منه فى راحهٍ ».(۴۴)

«از نشانه هاى هر يک از آنان اين است که در کار دين نيرومندش بينى و پايدار، نرم خوى هشيار و در ايمان استوار و در طلب دانش حريص و با داشتن علم بردبار و در توانگرى ميانه رو و در عبادت فروتن و به درويشى نکوحالى نمودن و در سختى شکيبايى کردن و جستجوى آن چه رواست و شادمانى در رفتن راه راست و دورى گزيدن از طمع. کارهاى نيک مى کند و در هراس است. روز را به شب مى رساند و در بند سپاس است. بامداد مى کند ذکرگويان، شب را به سر مى برد ترسان و روز مى کند شادان... بردبارى را با دانش در مى آميزد و گفتار را با کردار... به هنگام دشوارى ها بردبار است و در ناخوشايندها پايدار ودر خوشى ها سپاسگزار... نفسِ او از او در زحمت است ومردم از وى در راحت».

اين موازنه از ويژگى هاى بارز در شخصيت ياران امام عصرعليه‌السلام است.

زاهدان شب، شيران روز

روايت، با جملهِ «رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ لُیُوثٌ بِالنَّهَار » به چنين موازنه اى اشاره کرده است. در ساختار شخصيت انسان، شب و روز نقش هاى گوناگونى را ايفا مى کنند. گردش شب و روز، يک گردش تکاملى است، هر کدام ديگرى را کامل مى کند و با مشارکت يکديگر، در بناى شخصيت انسان مؤمن دعوتگر و مجاهد نقش دارند.

اگر تهجّد وعبادت در شب نباشد، انسان در رويارويى با گردنه هاى دشوار، استوارى لازم را نمى يابد و از ادامهِ حرکت در راه پرخارى که در روز بايد بپيمايد، باز مى ماند. همچنين اگر حرکت در (روز) نباشد، (شب) يار و همراه خود را از عمل به وظيفهِ دعوتگرى به سوى خدا در اجتماع باز مى دارد و انسان دومين نقش خود را در زندگى دنيا - پس از عبادت خدا - که دعوت به سوى عبوديت اوست، از کف مى دهد.

قرآن کريم بر تأثير شب در آماده کردن انسان ها براى دعوت به سوى خدا و کوشش در اين راه تأکيد ورزيده است. در آغازين روزهاى رسالت پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، سورهِ مبارک مزمّل بر آن حضرت نازل شد. در اين سورهِ شريف، خداى تعالى از پيامبرش خواسته است تا شبانگاهان، خود را براى تحمّل (قول ثقيل)(۴۵) در روز آماده سازد.

خداى تعالى در اين سوره خطاب به پيامبرش فرموده است:

( يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا * إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا * إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا * إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا ) .(۴۶)

(اى جامه به خود پيچيده! شب را برخيز، مگر اندکي. نيمى اش را يا کمى از نيم بکاه يا بر آن بيفزاى وقرآن را آرام و پر درنگ بخوان. ما بر تو سخنى گران القا مى کنيم که خيزش شب، به اثر سخت تر است و به گفتار استوارتر که تو را در روز، آمد و شدى دراز است).

تعبير از شب به (ناشئه)، تعريفى دقيق وگويا است. شب، انسان را مى سازد و او را آماده انجام کارهاى بزرگ مى نمايد و شخصيت وى را صيقل مى دهد. واژهِ (قيلاً) يعنى سخن و ياد خدا( إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا ) .

در خطبهِ (متّقين) حضرت امام اميرمؤمنان علىعليه‌السلام براى (همّام) (قدس سره) دو بخش از زندگى پرهيزگاران، يعنى شب و روز را چنين توصيف کرده است. بنگريد:

«اَمّا اللّيلُ فصافّونَ اَقدامهم تالينَ لاِ َجزاء القرآنِ يُرَتّلونه ترتيلاً. يُحزِّنونَ بِهِ اَنفُسَهُم ويَستَثيرون به دَواءَ دائِهم. فَاِذا مَرُّوا بآيهٍ فيها تشويقٌ رَکَنُوا اليها طمعاً وتَطَلعَت نُفُوسُهُم اِلَيها شوقاً وَظَنُّوا اَنّها نَصبُ اَعيُنِهِم، واِذا مَرُّوا بِآيهٍ فيها تخويف اَصغَوا اِلَيها مَسامِعَ قُلُوبِهِم وَظَنُّوا اَن زَفيرَ جهنمَ وَشَهيقَها فى اُصُولِ آذانِهِم، فَهُم حانونَ عَلى اَوساطِهِم، مُفتَرِشُونَ لِجِباهِهِم واَکُفّهِم ورُکَبِهِم واَطرافِ اَقدامِهِم، يَطلِبُونَ اِلَى اللّهِ تَعالى فى فَکاکِ رِقابِهِم. واَما النهارُ فَحُلَماء عُلَماء، اَبرارٌ اَتقِياء، قَد بَراهُمُ الخَوفُ بَريَ القِداحِ، يَنظُرُ اِلَيهِم النّاظِرُ فَيَحسَبهُم مَرضى وَما بِالقَومِ مِن مَرَضٍ وَيَقُولُ: قَد خُولِطُوا وَلَقَد خالَطَهُم اَمرٌ عَظيمٌ ».(۴۷)

«چون شب شود برپا ايستاده، آيات قرآن را با تأمّل و انديشه مى خوانند و با خواندن و تدبّر در آن خود را اندوهگين مى سازند و به وسيلهِ آن به درمان درد خويش کوشش دارند. پس هرگاه به آيه اى برخورند که به شوق آورده و اميدوارى در آن است، به آن طمع نمايند و با شوق به آن نظر مى کنند، آن سان که گويى پاداشى که آيه از آن خبر مى دهد، در برابر چشم ايشان است و آن را مى بينند. هرگاه به آيه اى برخورند که در آن بيم دادنى است، گوش دل هاى خويش بدان نهند چنان که گويا شيون (اهل) دوزخ در بيخ گوش هاى ايشان است. (در پيشگاه الهى براى رکوع) قد خود را خم مى کنند و(براى سجود) پيشانى ها و کف ها و زانوها و اطراف قدم هاشان را بر روى زمين مى گسترانند. از خداى تعالى آزادى خويش را (از عذاب رستاخيز) درخواست مى کنند، ولى در روز، دانشمندانند خويشتن دار، نيکوکارانند پرهيزگار. ترس (از خدا) آنان را چون تير پيراسته لاغر کرده است و نزار. چون کسى بدان ها نگرد پندارد بيمارند، ولى آن ها را بيمارى نيست وگويد خردهاشان آشفته است، (امّا) موجب آشفتگى ايشان کارى است بزرگ.»

شب و روز دو نيمهِ زندگى انسانند که يکديگر را تکميل مى کنند. شب را دولتى و دولتمردانى است و روز را دولتى ودولتمرداني. دولتمردان روز بدون قيام شب به نتيجه نمى رسند و دولتمردان شب بدون تلاشِ روز، در دعوت مردم به بندگى خدا و حاکميت دين حق موفّق نخواهند بود.

ياران امام عصر (عجل الله فرجه) هم مردان شبند وهم مردان روز و خداوند بديشان دولت شب و روز هر دو را بخشيده است:

سمه العبيد من الخشوع عليهم

فاذا ترجلّت الضحى شهدت لهم

لِلّه اِن ضمتهم الاسحارُ

بيض القواضب انهم احرارُ

(نشان بندگى بندگان از خشوع آنان هويداست خدا را اگر سپيده دمان بديشان ضميمه شود وهنگام که بامداد برآيد، گواهى دهدبرق تيغ ها که آنان آزاد مردانند)

اگر آنان مردان دولت شب نبودند به تنهايى قدرت رويارويى با گردنکشان زمين را نداشتند و اگر مردان روز نبودند، قادر نبودند زمين را از آلودگى شرک براى برپايى توحيد و عدل تطهير کنند. همچنين اگر آنان از مردان روز نبودند، در زندگى مردم به توحيد و عدل حکم نمى کردند. و نيز اگر از مردان شب نبودند، دچار غرور شده و از صراط مستقيم منحرف مى شدند.

دو مرحله يا دو نسل؟

ما در مقابل دو نسل قرار داريم، نخست: نسلى که شاهد سقوط و فروپاشى تجربه سوسياليسم مارکسيستى و تجربهِ دموکراسى سرمايه دارى (غربي) است و زمين را مهيّاى ظهورامام عصر (عجل الله فرجه) خواهد ساخت. اينان همان نسل(موطّئان: زمينه سازانند). دوم: نسلى که به يارى امامعليه‌السلام بر مى خيزد وپيش روى او نبرد مى کند. اينان همان نسل (انصار) اند.

آيا اينان تنها دو نسل محسوب مى شوند يا آن که دو نسل ودو مرحله از تاريخ هستند؟ ما (به درستي) نمى دانيم، ولى بعيد است که چنين اقدام بزرگى تنها در يک نسل سامان پذيرد.

بايسته هاى مرحله انتظار ومسؤوليت هاى آن

ما هم اکنون در دوران انتظار به سر مى بريم که دراز دامن ترين مرحله در تاريخ اسلام است. به راستى مهم ترين بايسته ها ومسؤوليت هاى اين مرحله چيست؟

آن چه در پى مى آيد خلاصه اى از اين بايسته ها ومسؤوليت هاست:

آگاهى

آگاهى گونه هايى دارد:

الف) بينش توحيدى و اين که تمام هستى از خدا وهمه چيز در کف قدرت اوست. خدا بر هر کارى توانا وهمه چيز در آسمان و زمين، تحت فرمان اوست واز خود هيچ اختيارى ندارد.

ب) آگاهى از وعدهِ الهى در شرايط سخت سياسى، در مرحلهِ ضعف و ناکامى و در شرايط سقوط. يکى از دشوارترين کارها در چنين شرايطى آن است که انسان اين سخنان خداى تعالى ر ا درک کند:

( وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم ) .(۴۸)

«سست مشويد واندوه مخوريد، شما برتريد اگر مؤمن باشيد.»

( وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ) .(۴۹)

«ما مى خواهيم، بر آنان که در زمين خوارشان شمرده اند منّت نهيم وآنان را پيشوايان (مردم) گردانيم وايشان را وارث زمين کنيم ودر زمين قدرتشان دهيم.»

( وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ) .(۵۰)

«همانا در زبور، پس از آن يادکرد، نوشتيم که زمين را بندگان شايستهِ ما به ارث خواهند برد.»

( كَتَبَ اللَّهُ لَأَغلِبَنَّ أَنا وَرُسُلي ) .(۵۱)

«خداوند مقرّر کرده است که حتماً من و فرستادگانم هر آينه پيروز خواهيم شد.»

( وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه ‌ ) .(۵۲)

«هر آينه خدا هر که را يارى اش کند، يارى مى کند.»

ج) آگاهى به نقش انسان مسلمان در کرهِ زمين که عبارت است از سرپرستى، گواهى دادن و رهبرى بشريّت (به سوى خير وفلاح). خداى تعالى فرمايد:

( وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا ) .(۵۳)

«اين چنين شما را مردمى ميانه ساخته ايم تا خود بر مردمان گواه باشيد وپيامبر بر شما.»

د) آگاهى از نقش دين اسلام در زندگى بشرى براى از ميان برداشتن فتنه و اميال نفسانى از مسير دعوت حقّ. خداى تعالى مى فرمايد:

( وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ) .(۵۴)

«با آنان بجنگيد تا آشوبى نباشد و دين از آنِ خداى شود.»

ه) آگاهى از سنّت هاى (رايج) الهى در تاريخ واجتماع و ضرورت آمادگى، زمينه سازى، حرکت و فعاليّت در ضمن اين سنن و محال بودن گذر از آن ها. از اين رو خداى تعالى فرمان داده است تا مسلمانان در خود آمادگى هاى لازم براى ورود در اين مبارزهِ قاطع و سرنوشت ساز را ايجاد کنند:

( وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ ) .(۵۵)

«تا مى توانيد در مقابل دشمنان نيرو مهيّا کنيد.»

اميدوارى

در صورتى که اميد انسان به برآورده شدن وعده هاى خداوند به بندگان و به حول و قوّه و اقتدار او باشد، بى گمان اين اميدوارى پايان ناپذير خواهد بود و صاحبش ناکام نخواهد شد. به همين دليل است که انسان مسلمان رشته اش را به رشتهِ الهى و نيرويش را به نيروى الهى استحکام مى بخشد و هر که رشته اش را به رشتهِ الهى پيوند زند و قوى گرداند، اميد و نيرو و اقتدارش پايان ناپذير خواهد بود.

مقاومت

مقاومت نتيجهِ اميدوارى است. غريقى که گروه نجات را از دور مى نگرد که به سوى او در حرکت است، بر امواج آب غلبه خواهد کرد و براى چنين غلبه اى در عضلاتش نيرويى فوق العاده خواهد يافت.

حرکت

حرکت، همان امر به معروف ونهى از منکر، دعوت به سوى خدا و آماده سازى زمين براى ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) وبرپايى دولت جهانى او است. و ايجاد آمادگى هاى لازم بينشى، ايمانى و تشکيلاتى در نسل مؤمنى که به يارى امام و زمينه سازى ظهور او قيام مى کند، معناى ديگر حرکت است.

دعا براى ظهور امام

شکّى نيست که دعا به همراه حرکت وفعاليّت وامر به معروف ونهى از منکر از عوامل نزديک شدن ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) است. دعاهاى زيادى در بارهِ ظهور امام (عجل الله فرجه) وثواب انتظار رسيده است. يکى از دعاهايى که مؤمنان، آن را مى خوانند وتکرار مى کنند، دعاى زير است:

«اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه فِي هذِهِ السّاعَةِ وَفِي كُلِّ ساعةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِيلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيْها طَوِيلاً ».

شکوه و دعا

در دعاى (افتتاح) که از حضرت حجت (عجل الله فرجه) نقل است، اين شکايت تلخ واين دعاى دلپذير را مى خواني:

«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ... اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا ».

«خدايا! ما از تو اميد داريم آن حکومت کريمى را که به سبب آن اسلام ومسلمانان را عزت بخشى ونفاق واهل آن را ذليل گردانى، برقرار سازى وما را در آن، از دعوت کنندگان به طاعت خويش واز رهبران راه هدايتت قرار دهى وکرامت دنيا وآخرت را به ما روزى فرمايي... خدايا! از نبودِ پيامبر ما - که درود تو بر او وخاندانش باد -، غيبت ولى ما وفزونى دشمن ما وکمى عدد ما، زيادى فتنه هايى که بر ما فرود مى آيد وناسازگارى زمانه به تو شکوه مى کنيم.»

انتظار مطلوب

بنابراين، انتظار بر دو گونه است: انتظار آگاهانه و مطلوب، و انتظار نامطلوب که دوّمى، همان مترصد بودن علامت هاى ظهور، مانند صداى آسمانى (صيحه)، فرو رفتن در زمين (خَسف)، ظهور سفيانى ودجّال است. ما اين علايم را نفى نمى کنيم، در اين باره روايت هاى زيادى در مجموعهِ روايات (مَلاحِم) آمده است.

هر چند اين روايت ها تاکنون به صورت دقيق مورد پژوهش سندى علمى قرار نگرفته، ولى از قبل بر درستى برخى از آن ها تأکيد مى کنيم. ليکن در اين جا بر شيوهِ (مترصد بودن) در معنى انتظار، انتقاد داريم. به نظر ما اين شيوه، امّت را از عمل به وظايفى که در دورهِ انتظار بر دوش اوست، منحرف مى سازد واز شيوهِ انتظار صحيح باز مى دارد.

ولى مورد نخست، همان (انتظار مطلوب) است. در چنين انتظارى هم فعاليت و حرکت وامر به معروف و نهى از منکر وجود دارد وهم دعوت به سوى خدا و جهاد و اين، از نشانه هاى بزرگ ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) است؛ زيرا ظهور امام (عجل الله فرجه) با زنجيره اى از سنّت هاى الهى در جامعه و تاريخ ارتباط دارد که اين سنّت ها متحقق نمى شود مگر به فعاليت وحرکت.

علامت هاى ظهور در روايت ها اجمالاً صحيح هستند، امّا به نظر ما محدود به زمان خاصى نيستند ودر روايت ها نيز صراحتاً وارد شده که وقّاتون(۵۶) را تکذيب کنيد.

عبدالرحمن بن کثير مى گويد: ما نزد حضرت ابى عبدالله امام صادقعليه‌السلام بوديم که مهزم وارد شد وبه امام عرض کرد: قربانت شوم، دربارهِ اين حادثه اى که ما انتظار آن را مى کشيم (ظهور امام عصر عجل الله فرجه) بفرماييد کى اتفاق مى افتد؟

امامعليه‌السلام فرمود: «يا مَهزَم! کذب الوقّاتون وهلک المستعجلون ».(۵۷)

«اى مهزم! آنان که براى اين امر وقت مشخص مى کنند، دروغ مى گويند وآنان که تحقق آن را پيش از موعدش مى جويند هلاک مى شوند.»

فُضيل بن يسار از امام باقرعليه‌السلام سؤال کرد: آيا براى اين امر (ظهور حضرت) زمان خاصّى است؟ فرمود:

«کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ ».(۵۸)

«دروغ گفته اند آنان که زمان خاصى را مقرر کرده اند.»

بنابراين، هدف از نشانه ها، روشن کردن دقيق زمان ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) نيست. درست آن است که بگوييم اين ها به اعمال ما ارتباط دارد. (خسف) و(صيحه) (مثل) از علامت هاى ظهورند، ولى عمل ماست که تحقق اين امور را نزديک يا دور مى سازد.

اين تصحيح وتوجيه در تفسير مفهوم ظهور ضرورى است وهمان است که ما از آن به (انتظار مقبول وموجّه) ياد مى کنيم.

تصحيح مفهوم انتظار

ما امروزه در عصرى زندگى مى کنيم که در آن سخنان زيادى در مورد ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) گفته مى شود. در عصرهاى تاريخى دور ونزديک خودمان دوره اى را سراغ نداريم که مردم به اندازهِ امروز از ظهور امامعليه‌السلام ودولت او سخن گفته وتوجه نشان داده باشند. بنابراين، (انتظار) از ويژگى هاى بارز عصر ماست؛ ولى متأسفانه اصلاح وارشادى در سطح عموم، دربارهِ مسألهِ انتظار صورت نگرفته است.

جوانان ما مسألهِ ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) ونشانه هاى ظهور او را در لابه لاى کتاب ها مى جويند. به نظر من چنين رويکردى صحيح نيست، بلکه درست آن است که ظهور امام وانقلاب جهانيى که وى رهبرى آن را بر عهده دارد، را در متن زندگى سياسى واجتماعى خودمان جستجو کنيم.

نشانه هاى ظهور امام (عجل الله فرجه) را کتاب ها به ميزانى که ما در متن زندگى سياسى وفرهنگى معاصر، در آگاهى، مقاومت، وحدت کلمه، انسجام سياسى، فداکارى، توانايى هاى انقلابى وسياسى وتبليغاتى مان مى يابيم، نمى کاوند.

شيوهِ جوانان ما در پژوهش از نشانه هاى ظهور امام (عجل الله فرجه) که تنها از کتاب ها استفاده مى شود، شيوه اى کاملاً منفى است. ما بايد مفهوم انتظار را تصحيح وحالت انتظار را به سمت مثبت جهت دهى کنيم.

فرق دو مفهوم اين است که مفهوم نخست، نقش انسان را در مسألهِ انتظار، منفى جلوه گر مى سازد، ولى مفهوم دوم، اين نقش را در روند ظهور امام (عجل الله فرجه) مثبت، فعّال ومرتبط با زندگى ووضعيت سياسى وانقلابى ودرد ورنج ما قرار مى دهد.

از معمّر بن خلاّد از حضرت ابى الحسن (عجل الله فرجه) در تفسير سخن خداى تعالي:

( الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ) .(۵۹)

«الف، لام، ميم، آيا مردم پنداشتند که تا گفتند ايمان آورديم، رها مى شوند ومورد آزمايش قرار نمى گيرند؟»

نقل است که حضرتعليه‌السلام فرمود:

«يُفْتَنُونَ كَمَا يُفْتَنُ اَلذَّهَبُ ثُمَّ قَالَ يُخْلَصُونَ كَمَا يُخْلَصُ اَلذَّهَبُ ».(۶۰)

«(مردم) آزمايش مى شوند، چنان که طلا آزمايش مى شود. سپس فرمود: ناخالصى مردم گرفته مى شود. چنان که طلا را خالص مى سازند.»

منصور صيقل مى گويد: من و حارث بن مغيره که از اصحاب واز شيعيان ما است، نشسته بوديم و (دربارهِ ظهور امام عصر عجل الله فرجه) با هم سخن مى گفتيم، چنان که حضرت امام صادقعليه‌السلام سخنان ما را مى شنيد. امام رو به ما کرد وفرمود:

«فى ايّ شيءٍ انتم هاهنا؟ هيهات لا واللّهِ لا يکون ما تمدّون اليه اعينکم حتّى تميزّوا ».

«براى چه اين جا نشسته ايد؟ دريغا! نه به خدا قسم آنچه که انتظارش را مى کشيد واقع نخواهد شد، مگر آن که متمايز (آزمايش) شويد.»

منصور از امام صادقعليه‌السلام نقل مى کند که فرمود:

«يا منصور! انّ هذا الامر لا يأتيکم اِلاّ بعد اياسٍ، لا واللّهِ حتّى يميّزوا، لا واللّهِ حتّى يشقى من يشقى ويَسعَدُ مَن يَسعَدُ ».(۶۱)

«اى منصور! ظهور امامعليه‌السلام واقع نمى شود مگر پس از نوميدى، نه به خدا مگر آن که متمايز شوند. نه به خدا مگر آن که شقى ونيکبخت هر دو خود را نشان دهند.»

بنابراين، ارتباط ظهور امام عصر (عجل الله فرجه) با علم ما، متن زندگى ما، گرفتارى ودرد ورنج ما نيکبختى وبدبختى ما بيش تر از ارتباط آن با نشانه هاى کيهانى ذکر شده در کتاب هاست و اين، مفهومى است که بايد در آن با ديدهِ تعميق و روشنگرى بنگريم.

چه کسى منتظر ديگرى است، ما يا امام؟

با توجه به اين مفهوم، مسأله برعکس مى شود وامامعليه‌السلام منتظر حرکت ومقاومت وجهاد ما خواهد بود، نه ما منتظر ايشان. مسألهِ ظهور امامعليه‌السلام هنگامى که با واقعيت هاى سياسى وانقلابى ما مرتبط باشد، بى گمان اين ماييم که اين واقعيت ها را تحقق مى بخشيم. در نتيجه در اين رابطه ما دو گونه عملکرد مى توانيم از خود بروز دهيم: يا آن که با اقدام و حرکت، اتحاد و نظم تشکيلاتى، داد و دهش، فداکارى و امر به معروف زمينهِ قيام آن حضرت را فراهم کنيم يا آن که کار را به عهدهِ ديگران بگذاريم، خود از هرگونه اقدامى شانه خالى کنيم و از رويارويى با مسؤوليت ها بگريزيم.

ارزش انتظار

براى مفهوم مثبت ومقبول (انتظار) در منابع اسلامى ارزش واهمّيت زيادى قايل شده اند. از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت شده است:

«أفضَلُ أعمالِ اُمَّتي إنتظارُ ».(۶۲)

«برترين اعمال امّت من انتظار است.»

باز از آن حضرت است که:

«انتظار الفرج عبادهٌ ».(۶۳)

«انتظار فرج، خود عبادت است.»

در سخن ديگرى است:

«المنتظر لاِ َمرِنا کالمتشحّطِ بدمه ».(۶۴)

«کسى که انتظار امر ما را بکشد (منتظر ظهور) چونان کسى است که (در راه خد) به خون خود درغلتيده باشد.»

اين ارزش بزرگى که در روايت ها براى انتظار قايل شده اند، با تصور مثبت از اين معنا تناسب دارد واز تصوّر منفى انتظار به معنى (مترصد بودن) بسيار دور است.

پى نوشت ها:

۱. کتاب مقدّس، سفر مزامير داوود، مزمور ۳۷.

۲. سوره انبياء آيه ۱۰۵.

۳. عنوان کامل اين کتاب (العبر وديوان المبتدأ والخبر فى ايّام العرب والعجم والبربر) است. (مترجم).

۴. مقدمه ابن خلدون، ص ۳۱۱.

۵. مجله الجامعة الاسلامية، شماره ۴۵.

۶. سوره زخرف آيه ۶۱: (وى نشانه اى براى رستخيز است، پس در آن در گمان ميفتيد وراه مرا پى گيريد، اين راهى است راست).

۷. ابن حجر هيثمى، الصواعق المحرّقة، ج ۱، ص ۲۴۰.

۸. مؤلف محترم در اينجا شماره مسلسل مجله را ذکر نکرده است. (مترجم).

۹. معجم احاديث الامام المهدى، تأليف هيأت علمى مؤسسه معارف اسلامى زير نظر شيخ على کورانى، نشر مؤسسه معارف اسلامى، چاپ اول، ۱۴۱۱ ه.

۱۰. انفجارهاى ۱۱ سپتامبر سال جارى (۲۰۰۱ م) در برج هاى ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانى ووزارت دفاع امريکا (پنتاگون) در نيويورک نمونه آشکار اين زلزله هاى سخت است. (مترجم).

۱۱. «يملأ الارض عدلاً کما مُلِئَتْ ظلماً وجوراً ».

۱۲. «بَعْدَ اَنْ مُلِئَتْ ظلماً وجوراً ».

۱۳. بحارالانوار مجلسى، ج ۵۱، ص ۱۲۰.

۱۴. منتخب الاثر، ص ۱۶۲.

۱۵. سوره قصص آيه ۵.

۱۶. سوره انبياء آيه ۱۰۵.

۱۷. سوره قصص آيه ۶.

۱۸. سوره احزاب آيه ۶۲.

۱۹. سوره انفال آيه ۶۰.

۲۰. يعنى زمينه سازان ظهور حضرت حجّتعليه‌السلام . در اين نوشتار پس از اين از قشر موطّئان تحت عنوان (زمينه سازان) ياد خواهيم کرد.

۲۱. مستدر الصحيحين، حاکم نيشابورى، صفحات ۴، ۴۶۴ و۵۳۳.

۲۲. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، (دار احياء التراث العربى ومؤ سسه التاريخ العربى، لبنان)؛ ونيز غيبت نعمانى، انتشارات صدوق، باب ۱۴، ح ۵۰.

۲۳. عصر الظهور، ص ۲۰۶.

۲۴. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶؛ ونيز سفينه البحار، ج ۲، ص ۴۴۶.

۲۵. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۲.

۲۶. سوره اسراء آيه ۵: (پس آن گاه که وعدهِ تحقق نخستين آن دو فرارسد، بندگانى ازخود را که سخت نيرومندند بر شما مى گماريم...).

۲۷. دل هاشان همچون پاره هاى آهن است که طوفان ها آنان را نلرزاند.

۲۸. اهرم: ميلهِ آهنى ضخيمى که به وسيلهِ آن اجسام سنگين را جا به جا مى کنند.

۲۹. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۳.

۳۰. سوره اسراء آيهِ ۵: (بندگانى از خود را که سخت نيرومندند بر شما مى گماريم).

۳۱. کافى، ج ۸ (روضه)، ح ۲۵۰، ص ۱۴۲ (دار الاضواء بيروت)؛ سيماى حضرت مهدى در قرآن، سيدمهدى حائرى قزوينى، نشر آفاق، ص ۲۱۳.

۳۲. کنزالعمّال، ج ۷، ص ۲۶.

۳۳. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷.

۳۴. در نسخه اى ديگر به (سخت تر از سنگ) تعبير شده است.

۳۵. در برخى نقل ها پس از اين جمله، فقره هاى زير اضافه شده است: «ويکفونه ما يريد فيهم، رجالٌ لا ينامون الليل، لهم دويُّ فى صلاتهم کدويّ النّحل»؛ «هر انتظارى که امام از اينان داشته باشد، کفايتش کنند، مردانى هستند که شب نمى خوابند. در نماز خويش صدايى چون صداى زنبوران عسل دارند (کنايه از ابتهالى که در نماز دارند).»

۳۶. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳.

۳۷. همان، ص ۲۳۸ و۲۳۹.

۳۸.

آيا حديث حاضر وغايب شنيده اي؟

من در ميان جمع ودلم جاى ديگر است

۳۹. کسانى که عليه منافع استکبار دست به عمليات شهادت طلبانه مى زنند.

۴۰. قصص، ۷۷.

۴۱. بقره، ۲۰۱.

۴۲. اسراء، ۲۹.

۴۳. مائده، ۵۴.

۴۴. نهج البلاغه با ترجمهِ دکتر شهيدى، خ ۱۹۳، ص ۲۲۶؛ نهج البلاغهِ فيض الاسلام، خ ۱۸۴، ص ۶۱۱.

۴۵. کنايه از دريافت وحى الهي.

۴۶. مزمل، ۷۱.

۴۷. نهج البلاغه دکتر شهيدى، ص ۲۲۵ و۲۲۶.

۴۸. آل عمران، ۱۳۹.

۴۹. قصص، ۵ و۶.

۵۰. انبياء، ۱۰۵.

۵۱. مجادله، ۲۱.

۵۲. حج،۴۰.

۵۳. بقره، ۱۴۳.

۵۴. همان، ۱۹۳.

۵۵. انفال، ۶۰.

۵۶. آنان که زمان خاصى را براى ظهور حضرت حجتعليه‌السلام پيش بينى مى کنند (مترجم).

۵۷. الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۶۰.

۵۸. همان.

۵۹. عنکبوت، ۱ و۲.

۶۰. الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۶۱.

۶۱. همان.

۶۲. الزام الناصب، ج ۱، ص ۴۶۹.

۶۳. الزام الناصب، ج ۱، ص ۴۶۹.

۶۴. الزام الناصب، ج ۱، ص ۴۶۹.

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:


4