رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی0%

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی نویسنده:
گروه: علم فقه

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 20086
دانلود: 2248

توضیحات:

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 158 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 20086 / دانلود: 2248
اندازه اندازه اندازه
رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده:
فارسی

(احكام وضوى جبيره)

١/٣٢٩ - چيزى كه با آن زخم و شكسته را مى بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند جبيره ناميده مى شود.

٣٣٠ - اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شكستگى باشد چنانچه روى آن باز است و آب ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.

٣٣١ - اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است، و آب ريختن روى آن ضرر دارد، بايد اطراف زخم يا دمل را - به طورى كه در وضو گفته شد - از بالا به پايين بشويد.

و بهتر آن است كه چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد دست تر بر آن بكشد، و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه نيز بكشد و اما در شكستگى لازم است تيمم بنمايد.

٣٣٢ - اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند، به اين معنى كه زخم مثلا تمام محل مسح را گرفته باشد، يا آنكه از مسح جاهاى سالم نيز متمكن نباشد در اين صورت لازم است تيمم نمايد، و بنابر احتياط مستحب وضو نيز گرفته و پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند.

٣٣٣ - اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى بسته باشد، چنانچه باز كردن آن بدون مشقت ممكن است و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد باز كند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها باشد.

٣٣٤ - اگر زخم يا دمل يا شكستگى كه بسته است در صورت يا دستها باشد چنانچه باز كردن و ريختن آب روى آن ضرر دارد بايد مقدارى را كه متمكن است از اطراف شسته و روى جبيره را مسح نمايد.

٣٣٥ - اگر نمى شود روى زخم را باز كرد، ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته شده پاك است، و رساندن آب به زخم ممكن است و ضرر هم ندارد، بايد آب را به روى زخم از بالا به پايين برساند، و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته شده نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد، و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتى كه آب براى زخم ضرر ندارد، ولى رساندن آب به روى زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد، بايد تيمم بنمايد.

٣٣٦ - اگر جبيره تمام بعضى از اعضاى وضو را فرا گرفته باشد ظاهر اين است كه وضوى جبيره اى كافى است.

ولى اگر تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، بنابر احتياط بايد تيمم نمايد و وضوى جبيره نيز بگيرد.

٣٣٧ - لازم نيست جبيره از جنس چيزهايى باشد كه نماز در او جايز است، بلكه اگر از حرير يا از اجزاء حيوانى كه خوردن گوشت آن جايز نيست بوده باشد، مسح بر آن نيز جايز است.

٣٣٨ - كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد، و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است، سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.

٣٣٩ - اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته، ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى كه باز است روى پا را و جايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.

٣٤٠ - اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد، و اگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند، و در جاهايى كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.

٣٤١ - اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن بدون مشقت ممكن نيست، بايد تيمم نمايد مگر اينكه جبيره در مواضع تيمم باشد، كه در اين صورت لازم است بين وضو و تيمم جمع نمايد، و در هر دو صورت اگر برداشتن جبيره بدون مشقت ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشويد، و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.

٣٤٢ - اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمم كند.

٣٤٣ - اگر جايى از اعضاء وضو را رگ زده است، و نمى تواند آن را آب بكشد لازم است تيمم نمايد ولى اگر آب براى آن ضرر دارد بايد به دستور جبيره عمل كند. ٣٤٤ - اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدرى مشقت دارد كه نمى شود تحمل كرد، وظيفه اش تيمم است مگر آن كه آن چيز در مواضع تيمم باشد كه در اين صورت لازم است بين وضو و تيمم جمع كند، و اگر آن چيزى كه چسبيده دوا باشد، حكم جبيره را دارد.

٣٤٥ - در غير غسل ميت از ساير اغسال غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است، ولى بايد بنابر احتياط لازم آن را ترتيبى به جا آورند و اظهر اين است كه اگر در بدن زخم يا دمل باشد مكلف مخير است بين غسل و تيمم و در صورتى كه غسل را اختيار كند و در محل جبيره نباشد، احتياط مستحب آن است كه پارچه پاكى روى زخم يا دمل باز گذاشته و روى پارچه را مسح نمايد، و اما اگر در بدن شكستگى باشد بايد غسل نمايد و احتياطا روى جبيره را هم مسح كند، و در صورتى كه مسح روى جبيره ممكن نباشد يا اينكه محل شكسته باز باشد لازم است تيمم كند.

٣٤٦ - كسى كه وظيفه او تيمم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد، بايد به دستور وضوى جبيره اى، تيمم جبيره اى نمايد.

٣٤٧ - كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اول وقت نماز بخواند ولى اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، بهتر آن است كه صبر كند، و چنانچه عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى بجا آورد. و در صورتى كه اول وقت نماز را خواند و تا آخر وقت عذرش برطرف شد احتياط مستحب آن است كه وضو گرفته يا غسل كرده و نماز را اعاده نمايد.

٣٤٨ - اگر انسان براى مرضى كه در چشم او است موى چشم خود را بچسباند، بايد تيمم كند.

٣٤٩ - كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمم است يا وضوى جبيره اى، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.

٣٥٠ - نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است، و مى تواند با آن وضو نمازهاى بعدى را نيز بجا آورد.

(غسلهاى واجب)

١/٣٥٠ - غسلهاى واجب هفت است:

اول: غسل جنابت.

دوم: غسل حيض.

سوم: غسل نفاس.

چهارم: غسل استحاضه.

پنجم: غسل مس ميت.

ششم: غسل ميت.

هفتم: غسلى كه به واسطه نذر و قسم و مانند اينها واجب مى شود.

(احكام جنابت)

٣٥١ - به دو چيز انسان جنب مى شود.

اول: جماع.

دوم: بيرون آمدن منى، در خواب باشد يا بيدارى، كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بى شهوت، با اختيار باشد يا بى اختيار.

٣٥٢ - اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اينها، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده، آن رطوبت حكم منى را دارد، و اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته باشد، حكم منى را ندارد، ولى در مريض لازم نيست آن رطوبت با جستن بيرون آمده باشد و در موقع بيرون آمدن بدن سست شود، بلكه اگر با شهوت بيرون آيد در حكم منى است.

٣٥٣ - اگر از مردى كه مريض نيست آبى بيرون آيد كه يكى از سه نشانه اى كه در مساله پيش گفته شد داشته باشد، و نداند نشانه هاى ديگر را داشته يا نه، چنانچه پيش از بيرون آمدن آب، وضو داشته مى تواند به همان وضو اكتفا كند، و اگر وضو نداشته كافى است فقط وضو بگيرد، و غسل بر او لازم نيست.

٣٥٤ - مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر بول نكند و بعد از غسل، رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى را دارد.

٣٥٥ - اگر انسان با زنى جماع كند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، در قبل باشد يا در دبر، بالغ باشند يا نابالغ، اگر چه منى بيرون نيايد هر دو جنب مى شوند.

٣٥٦ - اگر شك كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده يا نه غسل بر او واجب نيست.

٣٥٧ - اگر نعوذ باللّه با حيوانى نزديكى نمايد منى از او بيرون آيد غسل تنها كافى است، و اگر منى بيرون نيايد، چنانچه پيش از وطى وضو داشته باز هم غسل تنها كافى است، و اگر وضو نداشته احتياط واجب آن است كه غسل كند، و وضو هم بگيرد، و همچنين است حكم در نزديكى نمودن با مرد يا پسر.

٣٥٨ - اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد، يا انسان شك كند كه منى از او بيرون آمده يا نه، غسل بر او واجب نيست.

٣٥٩ - كسى كه نمى تواند غسل كند ولى تيمم برايش ممكن است، بعد از داخل شدن وقت نماز هم مى تواند با عيال خود نزديكى كند.

٣٦٠ - اگر در لباس خود منى ببيند و بداند كه از خود او است و براى آن غسل نكرده، بايد غسل كند و نمازهايى را كه يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى خوانده قضا كند، ولى نمازهايى را كه احتمال مى دهد پيش از بيرون آمدن آن منى خوانده لازم نيست قضا نمايد.

(چيزهايى كه بر جنب حرام است)

٣٦١ - پنج چيز بر جنب حرام است: اول: رساندن جايى از بدن خود به خط قرآن، يا به اسم خدا به هر لغت كه باشد و بهتر آن است كه به اسماء پيغمبران و امامان و حضرت زهراءعليهم‌السلام نيز نرساند.

دوم: رفتن در مسجد الحرام و مسجد پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اگر چه از يك در داخل و از در ديگر خارج شود.

سوم: توقف در مساجد ديگر، و همچنين بنابر احتياط واجب در حرم امامانعليهم‌السلام ، ولى اگر از مسجد عبور كند مثل اينكه از يك در مسجد داخل و از در ديگر خارج شود، مانعى ندارد.

چهارم: داخل شدن در مسجد براى برداشتن چيزى و همچنين گذاشتن چيزى در آن بنابر احتياط لازم.

پنجم: خواندن هر يك از آيات سجده واجب و آن در چهار سوره است: اول: سوره سى و دوم قرآن الم تنزيل دوم: سوره چهل و يكم حم سجده سوم: سوره پنجاه و سوم والنجم چهارم: سوره نود و ششم اقرا.

(چيزهايى كه بر جنب مكروه است)

٣٦٢ - نه چيز بر جنب مكروه است: اول و دوم: خوردن و آشاميدن ولى اگر صورت و دستها را بشويد و مضمضه بكند مكروه نيست و اگر تنها دستها را بشويد كراهت كمتر مى شود.

سوم: خواندن بيشتر از هفت آيه از قرآن كه سجده واجب ندارد.

چهارم: رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه و بين خطهاى قرآن.

پنجم: همراه داشتن قرآن.

ششم: خوابيدن.

ولى اگر وضو بگيرد يا به واسطه نداشتن آب، بدل از غسل تيمم كند مكروه نيست.

هفتم: خضاب كردن به حنا و مانند آن.

هشتم: ماليدن روغن به بدن.

نهم: جماع كردن بعد از آنكه محتلم شده، يعنى در خواب منى از او بيرون آمده است.

(غسل جنابت)

٣٦٣ - غسل جنابت براى خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مى باشد ولى براى نماز ميت و سجده سهو و سجده شكر و سجده هاى واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست.

٣٦٤ - لازم نيست در وقت غسل، نيت كند كه غسل واجب مى كند، بلكه اگر فقط قصد قربت يعنى براى انجام خواست خداوند عالم غسل كند كافى است.

٣٦٥ - اگر يقين كند وقت نماز شده و نيت غسل واجب كند بعد معلوم شود كه پيش از وقت غسل كرده، غسل او صحيح است.

٣٦٦ - غسل جنابت را به دو قسم مى شود انجام داد.

(غسل ترتيبى)

٣٦٧ - در غسل ترتيبى بايد به نيت غسل، بنابر احتياط لازم اول تمام سر و گردن، و بعد بدن را بشويد و بهتر آن است كه اول طرف راست، بعد طرف چپ بدن را بشويد، و تحقق غسل ترتيبى به حركت دادن هر يك از اعضاء سه گانه زير آب به قصد غسل بى اشكال نيست و احتياط در اكتفا نكردن به او است، و اگر عمدا يا از روى فراموشى يا به واسطه ندانستن مساله بدن را قبل از سر بشويد غسل او باطل است.

٣٦٨ - در صورتى كه بدن را قبل از سر بشويد لازم نيست غسل را اعاده كند بلكه چنانچه بدن را دوباره بشويد غسل او صحيح خواهد شد.

٣٦٩ - اگر يقين نكند كه هر دو قسمت يعنى سر و گردن و بدن را كاملا غسل داده، بايد براى آنكه يقين كند، هر قسمتى را كه مى شويد مقدارى از قسمت ديگر را هم با آن قسمت بشويد.

٣٧٠ - اگر بعد از غسل بفهمد جايى از بدن را نشسته و نداند كجاى بدن است دوباره شستن سر لازم نيست، و فقط هر جايى را از بدن كه احتمال مى دهد نشسته بايد بشويد.

٣٧١ - اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته، چنانچه از طرف چپ باشد شستن همان مقدار كافى است.

و اگر از طرف راست باشد احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد.

و اگر از سر و گردن باشد بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره بدن را بشويد.

٣٧٢ - اگر پيش از تمام شدن غسل، در شستن مقدارى از طرف چپ يا طرف راست شك كند، لازم است كه آن مقدار را بشويد، و اگر در شستن مقدارى از سر و گردن شك كند، بنابر احتياط لازم بايد بعد از شستن آن دوباره طرف راست و طرف چپ را بشويد.

(غسل ارتماسى)

١/٣٧٢ - غسل ارتماسى به دو نحو انجام مى گيرد: دفعى و تدريجى.

٣٧٣ - در غسل ارتماسى دفعى بايد در يك آن آب تمام بدن را فرا بگيرد، ولى معتبر نيست كه قبل از شروع در غسل تمام بدن بيرون آب باشد بلكه اگر مقدارى از آن بيرون باشد و به نيت غسل در آب فرو رود كفايت مى كند.

٣٧٤ - در غسل ارتماسى تدريجى بايد بدن را به نيت غسل تدريجا با حفظ وحدت عرفى در آب فرو برد و در اين قسم لازم است كه تمام بدن قبل از شروع در غسل بيرون آب باشد.

٣٧٥ - اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد كه به مقدارى از بدن آب نرسيده، جاى آن را بداند يا نداند، بايد دوباره غسل كند.

٣٧٦ - اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد، و براى ارتماسى وقت دارد، بايد غسل ارتماسى كند.

٣٧٧ - كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته، نمى تواند غسل ارتماسى كند، ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند غسلش صحيح است.

(احكام غسل كردن)

٣٧٨ - در غسل ارتماسى يا ترتيبى پاك بودن تمام بدن پيش از غسل لازم نيست، بلكه اگر به فرو رفتن در آب يا ريختن آب به قصد غسل بدن پاك شود غسل محقق مى شود.

٣٧٩ - كسى كه از حرام جنب شده با آب گرم غسل كند اگر چه عرق مى كند غسل او صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با آب سرد غسل كند.

٣٨٠ - اگر در غسل به اندازه سر مويى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است، ولى شستن مثل توى گوش و بينى و هر چه از باطن شمرده مى شود. واجب نيست.

٣٨١ - جايى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن بايد آن را بشويد.

٣٨٢ - اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن بقدرى گشاد باشد كه داخل آن از ظاهر شمرده شود، بايد آن را شست، و گرنه شستن آن لازم نيست.

٣٨٣ - چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است، بايد برطرف كند و اگر پيش از آنكه يقين كند برطرف شده غسل نمايد غسل او باطل است.

٣٨٤ - اگر موقع غسل شك كند، چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست يا نه، بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست.

٣٨٥ - در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مى شود بشويد و شستن موهاى بلند واجب نيست، بلكه اگر آب را طورى به پوست برساند كه آنها تر نشود، غسل صحيح است، ولى اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد، بايد آنها را بشويد كه آب به بدن برسد.

٣٨٦ - تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد: مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن، در صحيح بودن غسل هم شرط است، ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد، و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن سر و گردن فورا بدن را بشويد، پس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر كند و بعد از مدتى بدن را بشويد اشكال ندارد.

بلكه لازم نيست تمام سر و گردن يا بدن را يك مرتبه بشويد پس جايز است مثلا سر را شسته و بعد از مدتى گردن را بشويد، ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول يا غايط خوددارى كند، اگر به اندازه اى كه غسل كند و نماز بخواند بول يا غايط از او بيرون نمى آيد بايد فورا غسل كند و بعد از غسل هم فورا نماز بخواند.

٣٨٧ - كسى كه پول حمامى را بدون اينكه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد، اگر چه بعد حمامى را راضى كند، غسل او باطل است.

٣٨٨ - اگر حمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند، ولى كسى كه غسل مى كند قصدش اين باشد كه طلب او را ندهد، يا از مال حرام بدهد غسل او باطل است.

٣٨٩ - اگر پولى را كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد، اگر چه مرتكب حرام شده، ولى ظاهر اين است كه غسل او صحيح باشد و ذمه اش به مستحقين خمس مشغول مى شود.

٣٩٠ - اگر مخرج غايط را در آب خزينه تطهير كند، و پيش از غسل شك كند كه چون در خزينه تطهير كرده حمامى به غسل كردن او راضى است يا نه، غسل او باطل است، مگر اينكه پيش از غسل حمامى را راضى كند.

٣٩١ - اگر شك كند كه غسل كرده يا نه بايد غسل كند، ولى اگر بعد از غسل شك كند، كه غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.

٣٩٢ - اگر در بين غسل، حدث اصغر از او سر زند، مثلا بول كند لازم نيست غسل را رها كرده و غسل ديگرى بنمايد بلكه مى تواند غسل خود را تمام نمايد و در اين صورت بنابر احتياط لازم بايد وضو هم بگيرد ولى اگر از غسل ترتيبى به ارتماسى و يا از ارتماسى به ترتيبى يا به ارتماسى دفعى عدول نمايد لازم نيست وضو هم بگيرد.

٣٩٣ - اگر از جهت ضيق وقت وظيفه مكلف تيمم بوده، ولى به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد غسل كند، در صورتى كه با خود غسل قصد قربت كرده باشد، غسل او صحيح است هر چند براى انجام نماز غسل نموده باشد.

٣٩٤ - كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه، نمازهايى را كه خوانده صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند، و در صورتى كه بعد از نماز حدث اصغر از او صادر شده باشد، لازم است وضو هم بگيرد، و اگر وقت باقى است بنابر احتياط لازم نمازى را كه خوانده اعاده نمايد.

٣٩٥ - كسى كه چند غسل بر او واجب است مى تواند به نيت همه آنها يك غسل به جا آورد، و ظاهر اين است كه اگر يكى معين از آنها را قصد كند از بقيه كفايت مى كند.

٣٩٦ - اگر بر جايى از بدن، آيه قرآن يا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، چنانچه بخواهد وضو يا غسل را ترتيبى به جا آورد، بايد آب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد.

٣٩٧ - كسى كه غسل جنابت كرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد، بلكه با غسلهاى ديگر واجب - غير از غسل استحاضه متوسطه - و با غسلهاى مستحب كه در مساله (٦٥١) مى آيد، نيز مى تواند بدون وضو نماز بخواند اگر چه احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.

(استحاضه)

١/٣٩٧ - يكى از خونهايى كه از زن خارج مى شود خون استحاضه است، و زن را در موقع ديدن خون استحاضه، مستحاضه مى گويند.

٣٩٨ - خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و غليظ هم نيست، ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.

٣٩٩ - استحاضه سه قسم است: قليله و متوسطه و كثيره، استحاضه قليله آن است كه خون فقط روى پنبه اى را كه زن با خود برمى دارد آلوده كند و در آن فرو نرود استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فرو رود، اگر چه در يك گوشه آن باشد، ولى از پنبه به دستمالى كه معمولا زنها براى جلوگيرى از خون مى بندند نرسد، استحاضه كثيره آن، است كه خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.

(احكام استحاضه)

٤٠٠ - در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد، و بنابر احتياط مستحب پنبه را آب كشيده و يا عوض كند و بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده باشد آب بكشد.

٤٠١ - در استحاضه متوسطه بايد بنابر احتياط لازم زن براى نمازهاى خود روزانه يك غسل نمايد و نيز بايد كارهاى استحاضه قليله را كه در مساله پيش گفته شد انجام دهد، بنابر اين اگر استحاضه قبل از نماز صبح يا در همان آن حاصل شود بايد براى نماز صبح غسل كند و اگر عمدا يا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نكند بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند، و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند، بايد پيش از نماز مغرب و عشاء غسل نمايد، چه آنكه خون بيايد يا قطع شده باشد.

٤٠٢ - در استحاضه كثيره بايد - بنابر احتياط واجب - زن براى هر نماز پنبه و دستمال را عوض كند يا آب بكشد و لازم است يك غسل براى نماز صبح و يكى براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد، و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند، و نيز اگر بين نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد بايد براى نماز عشا دوباره غسل نمايد، اينها همه در صورتى است كه خون پى در پى از پنبه به دستمال برسد، اما چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فاصله باشد كه زن بتواند در آن فاصله يك نماز يا بيشتر بخواند احتياط لازم آن است كه هرگاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد، بنابر اين اگر زن غسل كرد و نماز ظهر را مثلا خواند ولى قبل از نماز عصر يا در ميان آن خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد بايد براى نماز عصر نيز غسل نمايد، ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد كه زن بتواند در آن ميان دو نماز يا بيشتر بخواند مثل اين كه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آن كه خون دوباره به دستمال برسد بخواند ظاهر آن است كه براى آن نمازها لازم نيست غسل ديگرى بكند، و در هر صورت اظهر اين است كه در استحاضه كثيره غسل از وضوء كفايت مى كند.

٤٠٣ - اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز هم بيايد چنانچه زن براى آن خون، وضو يا غسل بجا نياورده باشد، بايد در موقع نماز وضو يا غسل بجا آورد اگر چه در آن موقع مستحاضه نباشد.

٤٠٤ - مستحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد و غسل كند بايد بنابر احتياط لازم غسل را اول بجا آورد و بعد وضو بگيرد، ولى در مستحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد.

٤٠٥ - اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح متوسطه شود بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند، و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.

٤٠٦ - اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود و به اين حال باقى بماند بايد احكامى را كه در مساله ٤٠٢ گفته شد نسبت به نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا رعايت نمايد.

٤٠٧ - در مستحاضه كثيره در صورتى كه لازم است ميان غسل و نماز فاصله اى واقع نشود - آن چنان كه در مساله ٤٠٢ گذشت - اگر انجام غسل پيش از داخل شدن وقت نماز باعث وقوع فاصله گردد آن غسل براى نماز فايده ندارد و بايد مستحاضه براى نماز دوباره غسل نمايد، و اين حكم در مستحاضه متوسطه نيز جارى است.

٤٠٨ - در مستحاضه قليله و متوسطه زن براى هر نمازى - غير از نماز يوميه كه حكم آن گذشت - چه واجب باشد چه مستحب، بايد وضو بگيرد، ولى اگر بخواهد نماز يوميه اى را كه خوانده احتياطا دوباره بخواند، يا بخواهد نمازى را كه تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، بايد تمام كارهايى را كه براى استحاضه گفته شد انجام دهد، اما براى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد فراموش شده، اگر آنها را بعد از نماز فورا بجا آورد و همچنين براى سجده سهو در هر حال، لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.

٤٠٩ - زن مستحاضه بعد از آنكه خونش قطع شد، فقط براى نماز اولى كه مى خواند، بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد، و براى نمازهاى بعدى لازم نيست.

٤١٠ - اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، موقعى كه مى خواهد نماز بخواند بايد بنابر احتياط خود را وارسى كند مثلا مقدارى پنبه داخل فرج نمايد، و كمى صبر كند، و بيرون آورد و بعد از آنكه فهميد استحاضه او كدام يك از آن سه قسم است كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شده انجام دهد، ولى اگر بداند تا وقتى كه مى خواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمى كند، پيش از داخل شدن وقت هم مى تواند خود را وارسى كند.

٤١١ - زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند، مشغول نماز شود، چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلا استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است، و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده، نماز او باطل است.

٤١٢ - زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد، بايد به آنچه مسلما وظيفه او است عمل كند، مثلا اگر نمى داند استحاضه او قليله است يا متوسطه بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، و اگر نمى داند متوسطه است يا كثيره، بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد، ولى اگر بداند سابقا كدام يك از آن سه قسم بوده، بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.

٤١٣ - اگر خون استحاضه در اول ظهورش در باطن باشد و بيرون نيايد، وضو يا غسل را كه زن داشته باطل نمى كند، و اگر بيرون بيايد هر چند كم باشد وضو و غسل راباطل مى كند.

٤١٤ - زن مستحاضه اگر بعد از نماز خود را وارسى كند و خون نبيند اگر چه بداند دوباره خون مى آيد با وضويى كه دارد مى تواند نماز بخواند.

٤١٥ - زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و در داخل فرج هم نيست، مى تواند خواندن نماز را تا وقتى كه مى داند پاك مى ماند تاخير بياندازد.

٤١٦ - اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلى پاك مى شود، يا به اندازه خواندن نماز خون بند مى آيد، بايد بنابر احتياط لازم صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند.

٤١٧ - اگر بعد از وضو و غسل، خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد، به مقدارى كه وضو و غسل و نماز را بجا آورد به كلى پاك مى شود، بايد بنابر احتياط لازم نماز را تاخير بيندازد و موقعى كه به كلى پاك شد دوباره وضو و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند.

و اگر موقعى كه خون در ظاهر قطع شود وقت نماز تنگ باشد، لازم نيست وضو و غسل را دوباره بجا آورد بلكه با وضو و غسلى كه دارد مى تواند نماز بخواند. ٤١٨ - مستحاضه كثيره وقتى كه به كلى از خون پاك شد اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده لازم نيست دوباره غسل نمايد، و در غير اين صورت بايد غسل نمايد - هر چند كليت اين حكم بنابر احتياط است - و اما در مستحاضه متوسطه لازم نيست براى آنكه از خون به كلى پاك شده غسل نمايد.

٤١٩ - مستحاضه قليله بعد از وضو، و مستحاضه متوسطه بعد از غسل و وضو، و مستحاضه كثيره بعد از غسل بايد فورا مشغول نماز شوند، مگر در دو موردى كه در مساله ٤٠٣ و ٤١٥ به آنها اشاره شد، ولى گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشكال ندارد و در نماز هم مى تواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجا آورد.

٤٢٠ - زن مستحاضه اگر وظيفه اش اين باشد كه ميان وضو يا غسل و نماز فاصله نيندازد ولى مطابق وظيفه اش رفتار نكند بايد دوباره وضو گرفته يا غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود.

٤٢١ - اگر خون استحاضه زن جريان دارد و قطع نمى شود، چنانچه براى او ضرر ندارد، بايد بعد از غسل از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد، و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد اگر نماز خوانده بايد دوباره نماز بخواند بلكه احتياط مستحب آن است كه دوباره غسل كند.

٤٢٢ - اگر در موقع غسل خون قطع نشود، غسل صحيح است ولى اگر در بين غسل، استحاضه متوسطه كثيره شود، لازم است كه غسل را از سر بگيرد. ٤٢٣ - احتياط مستحب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است، به مقدارى كه مى تواند، از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.

٤٢٤ - بنابر مشهور روزه زن مستحاضه كثيره، در صورتى صحيح است كه غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى خواهد فرداى آن را روزه بگيرد بجا آورد، و نيز در روز غسلهايى را كه براى نمازهاى روز واجب است انجام دهد ولى بعيد نيست كه در صحت روزه اش غسل شرط نباشد همچنان كه بنابر اقوى در مستحاضه متوسطه شرط نيست.

٤٢٥ - اگر بعد از نماز عصر، مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند روزه بدون اشكال و صحيح است.

٤٢٦ - اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز، متوسطه يا كثيره شود بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد، و اگر استحاضه متوسطه كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد، و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسلى كرده باشد فايده ندارد، و بايد دوباره براى كثيره غسل كند.

٤٢٧ - اگر در بين نماز، استحاضه متوسطه زن كثيره شود، بايد نماز را بشكند، و براى استحاضه كثيره غسل كند، و كارهاى ديگر آن را انجام دهد، و همان نماز را بخواند، و بنابر احتياط استحبابى قبل از غسل وضوء بگيرد و اگر براى غسل وقت ندارد لازم است عوض غسل تيمم كند، و اگر براى تيمم نيز وقت ندارد، بنابر احتياط نماز را نشكند و به همان حال تمام كند، ولى لازم است در خارج وقت قضا نمايد، و همچنين اگر در بين نماز استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود بايد نماز را بشكند و براى استحاضه متوسطه يا كثيره كارهاى آن را انجام دهد.

٤٢٨ - اگر در بين نماز خون بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده يا نه، چنانچه بعد از نماز بفهمد به كلى قطع شده بوده، و وقت وسعت اين را داشته باشد كه در حال پاكى نماز را دوباره بخواند اگر مايوس از قطع شدن خون نبوده بنابر احتياط لازم است بر حسب وظيفه اش وضو گرفته يا غسل نموده و نماز را دوباره بجا آورد.

٤٢٩ - اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل متوسطه را بجا آورد، مثلا اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر غسل كند، و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد، ولى اگر براى نماز ظهر غسل نكند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد، بايد براى نماز عصر غسل نمايد، و اگر براى نماز عصر هم غسل نكند بايد براى نماز مغرب غسل كند، و اگر براى آن هم غسل نكند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد، بايد براى نماز عشا غسل نمايد.

٤٣٠ - اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.

٤٣١ - اگر استحاضه كثيره قليله شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را انجام دهد، و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله شود، بايد براى نماز اول، عمل متوسطه و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را بجا آورد.

٤٣٢ - اگر مستحاضه يكى از كارهايى را كه بر او واجب مى باشد ترك كند نمازش باطل است.

٤٣٣ - مستحاضه قليله يا متوسطه اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است مثلا بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند چنانچه بعد از تمام شدن نماز باشد بايد وضو بگيرد و وضويى كه براى نماز گرفته كافى نيست.

٤٣٤ - مستحاضه اى كه غسلهاى واجب خود را بجا آورده رفتن او در مسجد و توقف در آن و خواندن آيه اى كه سجده واجب دارد و نزديكى شوهر به او حلال است، اگر چه كارهاى ديگرى را كه براى نماز انجام مى داد، مثل عوض كردن پنبه و دستمال، انجام نداده باشد، و بعيد نيست كه اين كارها بدون غسل نيز جايز باشد اگر چه احتياط در ترك است.

٤٣٥ - اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز آيه اى را كه سجده واجب دارد بخواند، يا مسجد برود، بنابر احتياط مستحب بايد غسل نمايد، و هم چنين است اگر شوهرش بخواهد با او نزديكى كند.

٤٣٦ - نماز آيات بر مستحاضه واجب است.

و بايد براى نماز آيات همه كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد انجام دهد.

٤٣٧ - هرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود، اگر چه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد بنابر احتياط لازم نمى تواند هر دو را با يك غسل و وضو بخواند.

٤٣٨ - اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد و بنابر احتياط نمى تواند براى نماز قضا به كارهايى كه براى نماز ادا انجام داده اكتفا كند.

٤٣٩ - اگر زن بداند خونى كه از او خارج مى شود خون زخم نيست و مردد بين خون استحاضه و حيض و يا نفاس باشد چنانچه شرعا حكم حيض و نفاس را نداشته باشد بايد به دستور استحاضه عمل كند بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر، چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.