رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی0%

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی نویسنده:
گروه: علم فقه

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 20079
دانلود: 2248

توضیحات:

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 158 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 20079 / دانلود: 2248
اندازه اندازه اندازه
رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده:
فارسی

(حيض)

١/٤٣٩ - حيض خونى است كه غالبا در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود. و زن را در موقع ديدن خون حيض حائض مى گويند.

٤٤٠ - خون حيض در بيشتر اوقات غليظ و گرم، و رنگ آن سياه يا سرخ است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.

٤٤١ - خونى را كه زنها پس از تمام شدن شصت سال مى بينند حكم حيض را ندارد و احتياط مستحب آن است كه زنهايى كه قرشيه نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنان چه خون را طورى ببينند كه اگر پيش از پنجاه سال مى ديدند قطعا حكم حيض را داشت ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض جمع نمايند.

٤٤٢ - خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال مى بيند حيض نيست.

٤٤٣ - زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد، ممكن است حيض ببينند، و حكم زن حامله و غير حامله يكسان است فقط زن حامله در صورتى كه بعد از گذشتن بيست روز از اول عادتش اگر خونى ببيند كه صفات حيض را دارد لازم است بنابر احتياط بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع نمايد.

٤٤٤ - دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه، اگر خونى ببيند كه داراى نشانه هاى حيض نباشد حيض نيست و اگر نشانه هاى حيض را داشته باشد حكم به حيض بودن آن محل اشكال است مگر آنكه اطمينان حاصل شود به اينكه حيض است و در اين صورت معلوم مى شود كه نه سال او تمام شده است.

٤٤٥ - زنى كه شك دارد شصت ساله شده يا نه اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه شصت ساله نشده است.

٤٤٦ - مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست.

٤٤٧ - بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد پس اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.

٤٤٨ - ابتداء حيض لازم است خون بيرون بيايد ولى لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر در باطن فرج خون باشد كافى است و چنان چه در بين سه روز مختصرى پاك شود به نحوى كه در بين زنها تماما يا بعضا متعارف است باز هم حيض است.

٤٤٩ - لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود، پس اگر از اول صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد، و هيچ قطع نشود، حيض است و هم چنين است اگر در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد.

٤٥٠ - اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود چنض ض انچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود روزهايى كه خون ديده حيض است ولى احتياط لازم آن است كه در روزهايى كه در وسط پاك بوده ميان كارهايى كه بر طاهره واجب و ترك آن چه بر حائض حرام است جمع نمايد.

٤٥١ - اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض، نبايد آن را خون حيض قرار دهد.

٤٥٢ - اگر خونى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض، بايد عبادت هاى خود را بجا آورد مگر اين كه حالت سابقه اش حيض باشد.

٤٥٣ - اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه چنانچه شرايط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.

٤٥٤ - اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض مى باشد.

٤٥٥ - اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند، خون دوم حيض است و خون اول اگر چه در روزهاى عادتش باشد، حيض نيست.

(احكام حائض)

٤٥٦ - چند چيز بر حائض حرام است: اول عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميت مانعى ندارد.

دوم تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.

سوم جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند و بنابر احتياط وطى زن در دبر چه حائض باشد چه نباشد ننمايد.

٤٥٧ - جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است، پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به دستورى كه بعدا گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.

٤٥٨ - اگر مرد با زن خود در حال حيض نزديكى كند لازم است استغفار كند، و احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد و كفاره آن بعدا بيان مى شود.

٤٥٩ - غير از نزديكى كردن با زن حائض، ساير استمتاعات مانند بوسيدن و ملاعبه مانعى ندارد.

٤٦٠ - كفاره نزديكى در حال حيض در قسمت اول آن، هيجده نخود طلاى سكه دار و در قسمت دوم، نه نخود، و در قسمت سوم، چهار نخود و نيم است مثلا زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع كند، هيجده نخود طلا و در شب يا روز سوم و چهارم نه نخود، و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.

٤٦١ - اگر طلاى سكه دار ممكن نباشد، قيمت آن را بدهد و اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده، با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كند.

٤٦٢ - اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض با زن خود جماع كند، هر سه كفاره كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.

٤٦٣ - اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند بهتر آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.

٤٦٤ - اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فورا از او جدا شود و اگر جدا نشود احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.

٤٦٥ - اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين كه عيال خودش است جماع نمايد، احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.

٤٦٦ - كسى كه از روى نادانى يا فراموشى با زن در حال حيض نزديكى كند كفاره ندارد.

٤٦٧ - اگر مرد به اعتقاد اين كه زن حائض است با او نزديكى كند و بعدا معلوم شود كه حائض نبوده است كفاره ندارد.

٤٦٨ - طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى كه در احكام طلاق گفته مى شود باطل است.

٤٦٩ - اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام چنانچه محل اتهام نباشد بايد حرف او را قبول كرد ولى اگر محل اتهام باشد قبول حرف او محل اشكال است.

٤٧٠ - اگر زن در بين نماز حائض شود، نمازش باطل است.

٤٧١ - اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، نمازش صحيح است.

ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده، نمازى كه خوانده باطل است.

٤٧٢ - بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، غسل كند.

و دستور آن مثل غسل جنابت است، و بهتر آن است كه پيش از غسل وضو هم بگيرد.

٤٧٣ - بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، اگر چه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مى تواند با او جماع كند، ولى احتياط لازم اين است كه جماع پس از شستن فرج باشد، و احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد.

اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.

٤٧٤ - اگر آب براى وضو و غسل كافى نباشد و به اندازه اى باشد كه بتواند غسل كند، بايد غسل كند، و بهتر آن است كه بدل از وضو تيمم نمايد.

و اگر فقط براى وضو كافى باشد و به اندازه غسل نباشد بهتر آن است كه وضو بگيرد و بايد عوض غسل تيمم كند.

و اگر براى هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد بدل از غسل تيمم كند و بهتر آن است كه بدل از وضو نيز تيمم نمايد.

٤٧٥ - نمازهايى كه زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد، ولى روزه هاى ماه رمضان را كه در حال حيض نگرفته بايد قضا نمايد، و هم چنين بنابر احتياط لازم روزه هايى كه به نذر در وقت معين واجب شده در حال حيض نگرفته بايد قضا نمايد.

٤٧٦ - هر گاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد حائض مى شود بايد فورا نماز بخواند و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر احتمال دهد كه چنانچه نماز را تاخير بيندازد حائض مى شود.

٤٧٧ - اگر زن نماز را تاخير بيندازد و از اول وقت به اندازه خواندن يك نماز با تحصيل طهارت مائيه از حدث بگذرد - هر چند طهارت با تيمم بنابر احتياط لازم - و سپس حائض شود قضاى آن نماز بر او واجب است، ولى در تند خواندن و كند خواندن و چيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند، مثلا زنى كه مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز با تحصيل طهارت از حدث از اول ظهر بگذرد و حائض شود، و براى كسى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت با تحصيل طهارت كافى است.

٤٧٨ - اگر زن در آخر وقت نماز، از خون پاك شود و به اندازه غسل و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.

٤٧٩ - اگر زن حائض بعد از پاكى به اندازه غسل وقت ندارد، ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بخواند، احتياط واجب آن است كه آن نماز را با تيمم بخواند، و در صورتى كه نخواند قضا نمايد و اگر گذشته از تنگى وقت از جهت ديگر تكليفش تيمم است، مثل آن كه آب برايش ضرر دارد، بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند، و در صورتى كه نخواند لازم است قضا نمايد.

٤٨٠ - اگر زن بعد از پاك شدن از حيض شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.

٤٨١ - اگر به خيال اين كه به اندازه تحصيل طهارت از حدث و خواندن يك ركعت وقت ندارد نماز نخواند، و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.

٤٨٢ - مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد تيمم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.

٤٨٣ - خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن را به ما بين خطهاى قرآن، و نيز خضاب كردن به حنا (حنا بستن) و مانند آن، براى حائض مكروه است.

(اقسام زنهاى حائض)

٤٨٤ - زنهاى حائض بر شش قسمند: اول صاحب عادت وقتيه و عدديه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سر هم از اول ماه تا هفتم خون ببيند.

دوم صاحب عادت وقتيه و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند، ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.

سوم صاحب عادت عدديه و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آن كه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.

چهارم مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معينى پيدا نكرده، يا عادتش به هم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است.

پنجم مبتدئه و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است.

ششم ناسيه و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است.

و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مى شود.

(صاحب عادت وقتيه و عدديه)

٤٨٥ - زنهايى كه عادت وقتيه و عدديه دارند دو دسته اند: اول زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين هم پاك شود، مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود، كه عادت حيض اين زن از اول ماه تا هفتم است.

دوم زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند، و بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و تمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود، در هر دو ماه همه روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد كه عادت او به اندازه روزهايى است كه خون ديده است نه به ضميمه روزهاى كه در وسط پاك بوده است، پس لازم است كه روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشند، مثلا اگر در ماه اول و هم چنين در ماه دوم از روز اول ماه تا سوم خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند عادت اين زن شش روز مى شود، و چنانچه مقدار روزهايى كه در ماه دوم خون ديده بيشتر يا كمتر باشد اين زن صاحب عادت وقتيه است نه عدديه.

٤٨٦ - زنى كه عادت وقتيه دارد (چه عادت عدديه نيز داشته باشد يا نه) اگر در وقت عادت يا يك دو روز يا بيش از آن جلوتر خون ببيند به طورى كه بگويند عادتش جلو افتاده اگر چه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند، و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اين كه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضا نمايد.

٤٨٧ - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر همه روزهاى عادت و چند روز پيش از عادت و بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است.

و اگر از ده روز بيشتر شود.

فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده، حيض است و خونى كه پيش از آن و بعد از آن ديده استحاضه مى باشد.

و بايد عبادتهايى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد، و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است، و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط روزهاى عادت او حيض است، - هر چند با نشانه هاى حيض نباشد و روزهاى قبل نشانه هاى حيض را داشته باشد - و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه مى باشد و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا نمايد، و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است.

و اگر بيشتر شود فقط روزهاى عادت حيض و باقى استحاضه است.

٤٨٨ - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود حيض و روزهاى اول را استحاضه قرار مى دهد و اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است، و اگر بيشتر شود بايد روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

٤٨٩ - زنى كه عادت دارد، اگر بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشند، مثل آن كه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، چند صورت دارد.

١ - آن كه تمام خونى كه دفعه اول ديده يا مقدارى از آن، در روزهاى عادت باشد و خون دوم كه بعد از پاك شدن مى بيند در روزهاى عادت نباشد، در اين صورت بايد همه خون اول را حيض، و خون دوم را استحاضه قرار دهد.

٢ - آن كه خون اول در روزهاى عادت نباشد، و تمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض، و خون اول را استحاضه قرادهد.

٣ - آن كه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد و خون اولى كه در روزهاى عادت بوده از سه روز كمتر نباشد و با پاكى وسط و مقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد، در اين صورت هر دو خون حيض است (و احتياط واجب آن است كه در پاكى وسط بين كارهاى طاهره و ترك آن چه بر حائض حرام است جمع نمايد) و مقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده استحاضه است و اما مقدارى از خون اول كه قبل از روزهاى عادت بوده چنانچه عرفا بگويند كه عادتش جلو افتاده محكوم به حيضيت است، مگر آن كه حكم به حيضيت آن باعث آن شود كه بعضى از خون دوم كه نيز در روزهاى عادت بوده يا تمام آن از ده حيض خارج شود كه در اين صورت محكوم به استحاضه است، مثلا اگر عادت زن از سوم ماه تا دهم بوده در صورتى كه يك ماه از اول تا ششم خون ببيند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم خون ببيند خونهايى كه از اول تا دهم ديده حيض است و خونهايى كه از يازدهم تا پانزدهم ديده استحاضه مى باشد.

٤ - آن كه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد ولى خون اولى كه در روزهاى عادت بوده، از سه روز كمتر باشد در اين صورت بعيد نيست مقدارى از خون اول را كه در عادت خود ديده با تمام كردن كسرى آن از ماه قبل تا سه روز شود بايد حيض قرار دهد، پس اگر بشود مقدارى را كه از خون دوم در بين عادت ديده حيض قرار دهد (به اين معنى كه مجموع اين مقدار با مقدارى كه از اول حيض قرار داده - براى كسرى خون اول - با پاكى ما بين آنها از ده روز تجاوز نكند) او نيز هم حيض است و گرنه خون دوم استحاضه است، و در بعضى موارد بايد تمام خون اول را حيض قرار دهد (نه خصوص مقدارى از آن را كه براى كسرى خون اول بايد حيض قرار مى داد) و اين به دو شرط است: اول آن كه به مقدارى بر عادت مقدم باشد كه بگويند عادتش جلو افتاده.

دوم آن كه اگر او را حيض قرار بدهد لازم نيايد كه مقدارى از خون دوم كه در عادت واقع شده از ده حيض خارج شود مثلا اگر عادت زن از چهارم ماه تا دهم بوده و از اول ماه تا آخر روز چهارم خون ديده و دو روز پاك بوده و بعد دوباره تا پانزدهم خون ديده تمام خون اول حيض است و هم چنين خون دوم تا آخر روز دهم.

٤٩٠ - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد.

اگر در وقت عادت، خون نبيند و در غير آن وقت به شماره روزهاى حيضش با نشانه هاى حيض خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد، چه پيش از وقت عادت ديده باشد چه بعد از آن.

٤٩١ - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد.

اگر در وقت عادت خود سه روز يا بيشتر خون ببيند و شماره روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد و پس از پاك شدن دوباره به شماره روزهاى عادت خويش خون ببيند در اينجا چند صورت دارد: ١ - آن كه مجموع آن دو خون با پاكى ميان آنها از ده روز بيشتر نشود، در اين صورت مجموع دو خون يك حيض حساب مى شود.

٢ - آن كه پاكى ميان آن دو خون ده روز يا بيشتر باشد، در اين صورت هر كدام از آنها حيض مستقل قرار داده مى شوند.

٣ - آن كه پاكى ميان آن دو خون كمتر از ده روز و مجموع دو خون با پاكى در ميان بيشتر از ده روز باشد، در اين صورت بايد خون اول را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد.

٤٩٢ - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض است، و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را داشته باشد استحاضه است.

مثلا زنى كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است.

اگر از اول ماه تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه مى باشد.

(صاحب عادت وقتيه)

٤٩٣ - زنهايى كه عادت وقتيه دارند و اول عادت آنها معين باشد دو دسته اند: اول زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند، و بعد از چند روز پاك شود، ولى شماره روزهاى آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد.

مثلا دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود، كه اين زن بايد روز اول ماه را عادت حيض خود قرار دهد.

دوم زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و تمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولى ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اول باشد، مثلا در ماه اول هشت روز و در ماه دوم نه روز باشد كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد.

٤٩٤ - زنى كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش از عادت خون ببيند بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته شد رفتار نمايد و تفصيل اين مطلب در مساله (٤٨٦) گذشت، و اما در غير اين دو صورت - مثل اين كه آن قدر زودتر از عادتش خون ببيند كه نگويند عادتش جلو افتاده بلكه بگويند در غير وقت خود خون ديده و يا آن كه بعد از گذشت وقت عادتش خون ببيند - چنانچه آن خون داراى نشانه هاى حيض باشد بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته شد رفتار نمايد، و هم چنين اگر داراى نشانه هاى حيض نباشد ولى بداند كه آن خون سه روز ادامه پيدا مى كند، و اگر نداند كه سه روز ادامه پيدا مى كند يا نه احتياط واجب آن است كه هم كارهايى كه بر مستحاضه واجب است انجام دهد و هم كارهايى كه بر حائض حرام است ترك نمايد.

٤٩٥ - زنى كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود خون ببيند و مقدار آن خون بيش از ده روز باشد و نتواند مقدار حيض را بواسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد احوط آن است كه عادت بعضى از خويشان خود را حيض قرار دهد چه پدرى باشد و چه مادرى زنده باشد يا مرده ولى به دو شرط: اول آن كه نداند مقدار عادت او مخالف با مقدار حيض خودش مى باشد، مثل آن كه خودش در زمان جوانى و قوت مزاج باشد و آن زن نزديك به سن ياس باشد كه مقدار عادت معمولا كم مى شود و هم چنين در عكس اين صورت.

دوم آن كه نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادت ديگر خويشانش كه داراى شرط اول هستند تفاوت دارد، ولى اگر مقدار تفاوت بسيار كم باشد كه حساب نشود ضرر ندارد، و هم چنين است حكم زنى كه عادت وقتيه دارد و در وقت به كلى خون نبيند و لكن در غير آن وقت خونى ببيند كه بيشتر از ده روز باشد و نتواند مقدار حيض را بواسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد.

٤٩٦ - صاحب عادت وقتيه نمى تواند حيض را در غير وقت عادت خود قرار دهد، پس اگر ابتداى زمان عادت او معلوم باشد مثل اين كه هر ماه از روز اول خون مى ديده و گاهى روز پنجم و گاهى روز ششم پاك مى شده چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند و نتواند با نشانه هاى حيض شماره او را معين نمايد بايد اول ماه را اول حيض قرار دهد و در شماره به آنچه در مساله پيش گفته شد رجوع نمايد و اگر وسط يا آخر عادت او معلوم باشد چنانچه خون او از ده روز تجاوز بكند بايد آن شماره را طورى قرار دهد كه آخر يا وسط آن موافق با وقت عادتش باشد.

٤٩٧ - زنى كه عادت وقتيه دارد و بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند آن را به آنچه در مساله (٤٩٥) گفته شد معين نمايد مثل اين كه خونش نشانه نداشته باشد يا آن كه يكى از دو شرطى كه قبل گفته شد نباشد مخير است كه از سه روز تا ده روز هر شماره اى را كه مناسب مقدار حيضش مى بيند حيض قرار دهد و بهتر آن است كه هفت روز قرار دهد در صورتى كه او را مثل شش روز و هشت روز مناسب خود ببيند، البته بايد شماره اى را كه حيض قرار مى دهد موافق با وقت عادتش باشد آن طورى كه در مساله پيش گفته شد.

(صاحب عادت عدديه)

٤٩٨ - زنهايى كه عادت عدديه دارند دو دسته اند: اول زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد كه در اين صورت هر چند روزى كه خون ديده عادت او مى شود.

مثلا اگر ماه اول از روز اول تا پنجم و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند عادت او پنج روز مى شود.

دوم زنى كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون، در ماه اول با ماه دوم فرق داشته باشد، كه اگر تمام روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود، و شماره روزهايى كه خون ديده به يك اندازه باشد، تمام روزهايى كه خون ديده عادت حيض او مى شود، و بايد در روزهاى وسط كه پاك بوده احتياطا كارهايى كه بر طاهره واجب است انجام دهد و كارهايى كه بر حائض حرام است ترك نمايد، مثلا اگر ماه اول از روز اول تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند عادت او شش روز مى شود، و اما اگر در يك ماه مثلا هشت روز خون ببيند و در ماه دوم چهار روز خون ديده و پاك شود و دوباره خون ببيند و مجموع ايام خون با پاكى وسط هشت روز باشد ظاهر آن است كه اين زن صاحب عادت عدديه نيست بلكه مضطربه حساب مى شود كه حكمش خواهد آمد.

٤٩٩ - زنى كه عادت عدديه دارد اگر كمتر يا بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر نشود تمام آن را حيض قرار دهد و اگر بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز تجاوز كند چنانچه همه خونهايى كه ديده يك جور باشد بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر همه خونهايى كه ديده يك جور نباشد بلكه چند روز از آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد اگر روزهايى كه خون نشانه حيض را دارد با شماره روزهاى عادت او يك اندازه باشد بايد آن روزها را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض را دارد از روزهاى عادت او بيشتر باشد فقط به اندازه روزهاى عادت او حيض و بقيه استحاضه است، و اگر روزهايى كه خون نشانه هاى حيض دارد از روزهاى عادت او كمتر است بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روى هم به اندازه عادتش مى شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

(مضطربه)

٥٠٠ - مضطربه يعنى زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادتى پيدا نكرده - نه از جهت وقت و نه از جهت عدد - اگر بيش از ده روز خون ببيند و همه خونهايى كه ديده يك جور باشد به اين معنى كه همه آنها يا داراى نشانه هاى حيض يا داراى نشانه هاى استحاضه باشد حكم او حكم صاحب عادت وقتيه است كه در غير وقت عادت خود خون ببيند و به نشانه نتواند حيض را از استحاضه تمييز بدهد، او بنابر احتياط بايد عادت بعضى از خويشان خود را حيض قرار دهد و در صورتى كه ممكن نباشد عددى بين سه و ده روز را براى خود حيض قرار دهد به بيان و شرحى كه در مساله (٤٩٥) و (٤٩٧) گذشت.

٥٠١ - مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه دارد چنانچه آنچه نشانه حيض را دارد از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد تمام او را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و چنانچه كمتر يا بيشتر باشد بايد در شماره حيض به دستورى كه در مساله پيش گذشت عمل نمايد و اگر پس از خونى كه گفته شد او را حيض قرار دهد دوباره پيش از گذشت ده روز خونى ببيند كه آن هم نشانه هاى حيض را داشته باشد بعيد نيست كه بايد او را استحاضه قرار دهد.

(مبتدئه)

٥٠٢ - مبتدئه يعنى زنى كه دفعه اول خون ديدن او است اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خونهايى كه ديده يك جور باشد بايد مقدار عادت يكى از خويشان خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد به دو شرطى كه در مساله (٤٩٥) گذشت، و اگر اين ممكن نشد بايد يك عددى بين سه روز و ده روز را حيض خود قرار دهد به دستورى كه در مساله (٤٩٧) بيان شد.

٥٠٣ - مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است، ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آنكه پنج روز خون سياه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون اول را حيض، و دو خون ديگر را استحاضه قرار دهد، چنانكه در مضطربه گذشت.

٥٠٤ - مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، ولى خونى كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر باشد بايد آن را حيض قرار دهد و در شماره آن به دستورى كه در مساله (٥٠١) گفته شد عمل نمايد.

(ناسيه)

٥٠٥ - ناسيه يعنى زنى كه مقدار عادت خود را فراموش كرده است بر چند قسم است، يكى آنكه صاحب عادت عدديه بوده و مقدار عادت خود را فراموش كرده باشد، اين زن اگر خونى ببيند كه كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد بايد همه آن را حيض قرار دهد، و اگر آن خون بيشتر از ده روز باشد حكم او حكم مضطربه است كه در مساله (٥٠٠) و (٥٠١) گفته شد تنها با يك فرق و آن اين است كه نمى شود مقدارى را كه حيض قرار مى دهد كمتر از مقدارى باشد كه مى داند شماره حيض او كمتر از آن نيست، و همچنين نمى شود كه بيشتر از مقدارى قرار دهد كه مى داند شماره عادتش بيش از او نيست.

و شبيه اين امر را بايد در عادت عدديه ناقصه هم مراعات كرد يعنى زنى كه شماره عادتش مردد است بين زيادتر از سه روز و كمتر از ده روز - مثل آنكه در هر ماه يا شش روز خون مى بيند يا هفت روز نمى تواند به واسطه نشانه هاى حيض يا ملاحظه عادت بعضى از خويشانش و يا به اختيار عدد - در صورتى كه بيش از ده روز خون ببيند - كمتر يا بيشتر از اين دو عدد را حيض قرار دهد.

(مسايل متفرقه حيض)

٥٠٦ - مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد، اگر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض را داشته باشد يا يقين كنند كه سه روز طول مى كشد، بايد عبادت را ترك كنند و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده اند قضا نمايد.

٥٠٧ - زنى كه در حيض عادت دارد، چه در وقت حيض عادت داشته باشد چه در عدد حيض يا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونى ببيند كه وقت آن يا شماره روزهاى آن، يا هم وقت و هم شماره روزهاى آن يكى باشد، عادتش بر مى گردد به آنچه در اين دو ماه ديده است مثلا اگر از روز اول ماه تا هفتم خون مى ديده و پاك مى شده چنانچه دو ماه از دهم تا هفدهم ماه خون ببيند و پاك شود از دهم تا هفدهم عادت او مى شود.

٥٠٨ - مقصود از يك ماه، گذشتن سى روز از ابتداى خون ديدن است نه از روز اول ماه تا آخر ماه.

٥٠٩ - زنى كه معمولا ماهى يك مرتبه خون مى بيند، اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند و آن خون نشانه هاى حيض را داشته باشد، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.

٥١٠ - اگر سه روز يا بيشتر خون ببيند كه نشانه حيض را دارد بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه استحاضه را دارد و دوباره سه روز خونى به نشانه هاى حيض ببيند، بايد خون اول و خون آخر را كه نشانه هاى حيض داشته حيض قرار دهد.

٥١١ - اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادتهاى خود غسل كند، اگر چه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند، و اگر يقين داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند بايد همچنان كه گذشت احتياطا غسل كند و عبادتهاى خود را به جا آورد و آنچه بر حائض حرام است ترك نمايد.

٥١٢ - اگر زن پيش از ده روز پاك شود و احتمال بدهد كه در باطن خون هست بايد قدرى پنبه داخل فرج نمايد و مقدارى صبر نمايد (البته بيش از مقدار مختصرى كه در ميان زنها متعارف است كه در اثناء حيض پاك شوند) و بعد بيرون آورد پس اگر پاك بود غسل كند و عبادتهاى خود را بجا آورد و اگر پاك نبود اگر چه به آب زرد رنگى آلوده باشد چنانچه در حيض عادت ندارد يا عادت او ده روز است يا هنوز روزهاى عادتش تمام نشده باشد بايد صبر كند كه اگر پيش از ده روز پاك شد غسل كند و اگر سر ده روز پاك شد يا خون او از ده روز گذشت سر ده روز غسل نمايد و اگر عادتش كمتر از ده روز است در صورتى كه بداند پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز پاك مى شود نبايد غسل كند و اگر احتمال دهد كه خون او از ده روز مى گذرد احتياط مستحب آن است كه يك روز عبادت را ترك كند و مى تواند تا ده روز ترك عبادت را ادامه دهد و اين حكم مختص زنى است كه قبل از عادت مستمرة الدم نبوده و الا بعد از گذشتن عادت جايز نيست عبادت را ترك كند. ٥١٣ - اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند، بعد بفهمد حيض نبوده است، بايد نماز و روزه اى كه در آن روزها بجا نياورده قضا نمايد، و اگر چند روز را به گمان اينكه حيض نيست عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.