رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی0%

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی نویسنده:
گروه: علم فقه

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 20094
دانلود: 2248

توضیحات:

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 158 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 20094 / دانلود: 2248
اندازه اندازه اندازه
رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

رساله آیت العظمی سید علی سیستانی

نویسنده:
فارسی

(نفاس)

٥١٤ - از وقتى كه اولين جزء بچه از شكم مادر بيرون مى آيد، خونى كه زن مى بيند، اگر پيش از ده روز يا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است.

و زن را در حال نفاس، نفساء ميگويند.

٥١٥ - خونى كه زن پيش از بيرون آمدن اولين جزء بچه مى بيند نفاس نيست.

٥١٦ - لازم نيست كه خلقت بچه تمام باشد، بلكه اگر ناتمام نيز باشد در صورتى كه زاييدن صدق كند، خونى كه تا ده روز ببيند خون نفاس است.

٥١٧ - ممكن است خون نفاس يك آن بيشتر نيايد، ولى بيشتر از ده روز نمى شود.

٥١٨ - هرگاه شك كند كه چيزى سقط شده يا نه، يا چيزى كه سقط شده بچه است يا نه، لازم نيست وارسى كند، و خونى كه از او خارج مى شود شرعا خون نفاس نيست.

٥١٩ - بنابر احتياط توقف در مسجد و كارهاى ديگرى كه بر حائض حرام است، بر نفساء هم حرام است.

و آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب مى باشد.

٥٢٠ - طلاق دادن زنى كه در حال نفاس است و نزديكى كردن با او حرام مى باشد.

ولى اگر شوهرش با او نزديكى كند، بدون اشكال كفاره ندارد.

٥٢١ - وقتى زن از خون نفاس پاك شد، بايد غسل كند، و عبادتهاى خود را بجا آورد و اگر بعد يك بار يا بيشتر خون ببيند، چنانچه روزهايى را كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده روى هم ده روز يا كمتر از ده روز باشد تمام خونهايى كه ديده نفاس است و در روزهايى كه پاك بوده بايد احتياطا كارهايى را كه بر طاهره واجب است انجام دهد و كارهايى را كه بر نفساء حرام است ترك نمايد بنابر اين بايد چنانچه روزه گرفته باشد قضا نمايد.

و اگر خونى كه آخر ديده از ده روز تجاوز كرد چنانچه آن زن صاحب عادت عدديه نباشد بايد مقدارى از آن را كه در ده ديده نفاس و آنچه بعد از او است استحاضه قرار دهد، و اگر صاحب عادت عدديه باشد بايد احتياطا در تمام خونهايى كه بعد از عادت ديده ميان كارهاى مستحاضه و تروك نفساء جمع نمايد.

٥٢٢ - اگر زن از خون نفاس پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست، بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند كه اگر پاك است، براى عبادتهاى خود غسل كند.

٥٢٣ - اگر خون نفاس زن از ده روز بگذرد، چنانچه در حيض عادت دارد، به اندازه روزهاى عادت او نفاس و بقيه استحاضه است.

و اگر عادت ندارد تا ده روز نفاس و بقيه استحاضه مى باشد، و احتياط مستحب آن است كه كسى كه عادت دارد از روز بعد از عادت و كسى كه عادت ندارد بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان، كارهاى استحاضه را بجا آورد، و كارهايى را كه بر نفساء حرام است ترك كند.

٥٢٤ - زنى كه عادت حيضش كمتر از ده روز است، اگر بيشتر از روزهاى عادتش خون ببيند، بايد به اندازه روزهاى عادت خود نفاس قرار دهد، و بعد از آن تا ده روز مخير است كه نماز را ترك نمايد يا آنكه كارهاى مستحاضه را بجا آورد و لكن ترك نماز در يك روز بهتر است، و اگر خون از ده روز بگذرد، بايد روزهاى بعد از عادت تا روز دهم را هم استحاضه قرار دهد، و عبادتهايى را كه در آن روزها بجا نياورده قضا نمايد.

مثلا زنى كه عادت او شش روز بوده اگر بيشتر از شش روز خون ببيند، بايد شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم و هشتم و نهم و دهم مخير است بين اينكه عبادت را ترك كند يا كارهاى استحاضه را بجا آورد، و اگر بيشتر از ده روز خون ديد، از روز بعد از عادت او استحاضه مى باشد.

٥٢٥ - زنى كه در حيض عادت دارد، اگر بعد از زاييدن تا يك ماه يا بيشتر از يك ماه پى در پى خون ببيند، به اندازه روزهاى عادت او نفاس است، و خونى كه بعد از نفاس تا ده روز مى بيند اگر چه در روزهاى عادت ماهانه اش باشد، استحاضه است، مثلا زنى كه عادت حيض او از بيستم هر ماه تا بيست و هفتم آن ماه است، اگر روز دهم ماه زاييد و تا يك ماه يا بيشتر پى در پى خون ديد، تا روز هفدهم نفاس است، و از روز هفدهم تا ده روز حتى خونى كه در روزهاى عادت خود كه از بيستم تا بيست و هفتم است مى بيند، استحاضه مى باشد و بعد از گذشتن ده روز، اگر خونى را كه مى بيند در روزهاى عادتش باشد حيض است، چه نشانه هاى حيض را داشته چه نداشته باشد، و اگر در روزهاى عادتش نباشد بايد منتظر روزهاى عادتش شود هر چند كه انتظارش يك ماه يا بيشتر طول بكشد، هر چند كه خون در اين مدت داراى نشانه هاى حيض باشد، و اگر صاحب عادت وقتيه نباشد بايد حيض خود را چنانچه ممكن است با نشانه هاى آن تعيين كند و اگر ممكن نيست مثل اينكه همه خونى را كه ده روز بعد از نفاس مى بيند يكسان باشد و يك ماه يا چند ماه به همين صفت ادامه پيدا كند بايد در هر ماه حيض بعضى از خويشان خود را براى خويش حيض قرار دهد، و اگر ممكن نيست عددى را كه مناسب با خود مى داند اختيار نمايد و تفصيل تمام اين امور در مبحث حيض گذشت.

٥٢٦ - زنى كه در حيض عادت عدديه ندارد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از يك ماه خون ببيند حكم ده روز اول آن در مساله (٥٢٣) گذشت و ده روز دوم آن استحاضه است و اما خونى كه بعد از آن مى بيند ممكن است حيض باشد و ممكن است استحاضه باشد و براى تعيين حيض بايد به دستورى كه در مساله پيش گفته شد رفتار نمايد.

(غسل مس ميت)

٥٢٧ - اگر كسى بدن انسان مرده اى را كه سرد شده و غسلش نداده اند مس كند، يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مس ميت نمايد، چه در خواب مس كند چه در بيدارى، با اختيار مس كند يا بى اختيار حتى اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل كند، ولى اگر حيوان مرده اى را مس كند غسل بر او واجب نيست.

٥٢٨ - براى مس مرده اى كه تمام بدن او سرد نشده، غسل واجب نيست اگر چه جايى را كه سرد شده مس نمايد.

٥٢٩ - اگر موى خود را به بدن ميت برساند، يا بدن خود را به موى بدن ميت، يا موى خود را به موى ميت برساند، غسل واجب نيست.

٥٣٠ - براى مس بچه مرده حتى بچه سقط شده اى كه روح در بدن او داخل شده بوده غسل مس ميت واجب است، بنابر اين اگر بچه مرده به دنيا بيايد و بدنش سرد شده و ظاهر بدن مادر را مس كند مادر او بايد غسل مس ميت كند، بلكه اگر ظاهر بدن او را هم مس نكند بايد بنابر احتياط واجب غسل مس ميت كند.

٥٣١ - بچه اى كه بعد از مردن مادر و سرد شدن بدنش به دنيا مى آيد، چنانچه ظاهر بدن مادر را مس نمايد وقتى بالغ شد واجب است غسل مس ميت كند، بلكه اگر ظاهر بدنش را هم مس ننموده باشد بايد بنابر احتياط بعد از بلوغ غسل مس ميت نمايد.

٥٣٢ - اگر انسان، ميتى را كه سه غسل او كاملا تمام شده مس نمايد غسل بر او واجب نمى شود، ولى اگر پيش از آنكه غسل سوم تمام شود جايى از بدن او را مس كند اگر چه غسل آنجا تمام شده باشد، بايد غسل مس ميت نمايد.

٥٣٣ - اگر ديوانه يا بچه نابالغى ميت را مس كند، بعد از آنكه آن ديوانه عاقل يا بچه بالغ شد بايد غسل مس ميت نمايد.

٥٣٤ - اگر از بدن زنده يا مرده اى كه غسلش نداده اند، قسمتى جدا شود، و پيش از آنكه قسمت جدا شده را غسل دهند، انسان آن را مس نمايد بنابر اقوى لازم نيست غسل مس ميت كند هر چند كه آن قسمت داراى استخوان باشد.

٥٣٥ - براى مس استخوانى كه آن را غسل نداده اند چه از مرده جدا شده باشد چه از زنده غسل واجب نيست.

و همچنين است براى مس دندانى كه از مرده يا زنده جدا شده باشد.

٥٣٦ - غسل مس ميت را بايد مثل غسل جنابت انجام دهند ولى كسى كه مس ميت كرده، اگر بخواهد نماز بخواند احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.

٥٣٧ - اگر چند ميت را مس كند يا يك ميت را چند بار مس نمايد يك غسل كافى است.

٥٣٨ - براى كسى كه بعد از مس ميت غسل نكرده است، توقف در مسجد و نزديكى با زن و خواندن آيه هايى كه سجده واجب دارد، مانعى ندارد ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل كند.

(احكام محتضر)

٥٣٩ - مسلمانى را كه محتضر است يعنى در حال جان دادن مى باشد، مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا كوچك، بنابر احتياط در صورت امكان بايد به پشت بخوابانند، به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد.

٥٤٠ - اولى آن است تا وقتى كه غسل ميت تمام نشده، نيز او را رو به قبله بخوابانند، ولى بعد از آنكه غسلش تمام شد، بهتر آن است كه او را مثل حالتى كه بر او نماز مى خوانند بخوابانند.

٥٤١ - بنابر احتياط رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و چنانچه خود محتضر راضى باشد - و قاصر هم نباشد - براى اين كار لازم نيست از ولى او اجازه بگيرند و در غير اين صورت اجازه گرفتن از ولى او بنابر احتياط لازم است.

٥٤٢ - مستحب است شهادتين و اقرار به دوازده امامعليهم‌السلام و ساير عقايد حقه را به كسى كه در حال جان دادن است، طورى تلقين كنند كه بفهمد، و نيز مستحب است چيزهايى را كه گفته شد، تا وقت مرگ تكرار كنند.

٥٤٣ - مستحب است اين دعا را طورى به محتضر تقلين كنند كه بفهمد: اللهم اغفرلي الكثير من معاصيك واقبل مني اليسير من طاعتك يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير اقبل مني اليسير واعف عنى الكثير انك انت العفو الغفور، اللهم ارحمني فانك رحيم.

٥٤٤ - مستحب است كسى را كه سخت جان مى دهد، اگر ناراحت نمى شود، به جايى كه نماز مى خوانده ببرند.

٥٤٥ - مستحب است براى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركه يس و صافات و احزاب و آية الكرسى، و آيه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آيه آخر سوره بقره را، بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.

٥٤٦ - تنها گذاشتن محتضر، و گذاشتن چيز سنگين روى شكم او و بودن جنب و حائض نزد او و همچنين حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.

(احكام بعد از مرگ)

٥٤٧ - بعد از مرگ مستحب است چشمها و لبها و چانه ميت را ببندند و دست و پاى او را دراز كنند و پارچه اى روى او بيندازند و اگر شب مرده است، در جايى كه مرده چراغ روشن كنند، و براى تشييع جنازه او مؤمنين را خبر كنند و در دفن او عجله نمايند، ولى اگر يقين به مردن او ندارند، بايد صبر كنند تا معلوم شود و نيز اگر ميت حامله باشد و بچه در شكم او زنده باشد، بايد به قدرى دفن را عقب بيندازند، كه پهلوى او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.

(وجوب غسل و كفن و نماز و دفن ميت)

٥٤٨ - غسل و حنوط و كفن و نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامى نباشد، بر ولى او واجب است، ولي بايد اين كارها را يا خود انجام دهد يا ديگرى را مامور انجام آنها نمايد، و چنانچه شخصى اين كارها را به اجازه ولى انجام دهد از ولى ساقط مى شود بلكه اگر دفن و مانند او را بدون اجازه ولى انجام دهد از ولى ساقط مى شود و حاجت به اعاده آنها نيست، و اگر ميت ولى نداشته باشد يا آنكه ولى از انجام كارهاى او امتناع كند بر بقيه مكلفين كفاية واجب است كه كارهاى او را انجام دهند و اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد همه معصيت كرده اند، و در صورت امتناع ولى اذن او معتبر نيست.

٥٤٩ - اگر كسى مشغول كارهاى ميت شود بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند، ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.

٥٥٠ - اگر انسان اطمينان كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت شده، واجب نيست به كارهاى ميت اقدام كند، ولى اگر شك يا گمان دارد، بايد اقدام نمايد.

٥٥١ - اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده اند، بايد دوباره انجام دهد، ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده، يا شك دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.

٥٥٢ - ولى زن شوهر او است و در غير زن مردهايى كه از ميت ارث مى برند به همان ترتيبى كه در طبقات ارث خواهد آمد بر ديگران مقدمند، و در مقدم بودن پدر ميت بر پسرش و جد او بر برادرش و برادر پدر و مادريش بر برادر پدرى و مادريش فقط و برادر پدرى او بر برادر مادريش و عموى او بر داييش اشكال است پس در چنين موارد بايد مقتضاى احتياط رعات شود.

٥٥٣ - بچه نابالغ و ديوانه ولايت انجام كارهاى ميت را ندارند و همچنين غايبى كه نمى تواند - شخصا يا با مامور كردن كسى كه - متكفل انجام آن كارها شود ولايت ندارد.

٥٥٤ - اگر كسى بگويد من ولى ميت هستم، يا ولى ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن ميت را انجام دهم يا بگويد راجع به امور تجهيز ميت من وصى او مى باشم، چنانچه به حرف او اطمينان دارند يا ميت در تصرف او است يا اينكه دو نفر عادل به گفته او شهادت دهند، بايد حرف او را قبول كرد.

٥٥٥ - اگر ميت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولى كسى ديگرى را معين كند، ولايت اين امور با او است و لازم نيست كسى كه ميت وصيت كرده كه او شخصا انجام اين كارها را متكفل شود اين وصيت را قبول كند، ولى اگر قبول كرد، بايد به آن عمل نمايد.

(كيفيت غسل ميت)

٥٥٦ - واجب است ميت را سه غسل بدهند: اول با آبى كه با سدر مخلوط باشد.

دوم با آبى كه با كافور مخلوط باشد.

سوم با آب خالص.

٥٥٧ - سدر و كافور بايد به اندازه اى زياد نباشد، كه آب را مضاف كند و به اندازه اى هم كم نباشد كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.

٥٥٨ - اگر سدر و كافور به اندازه اى كه لازم است پيدا نشود، بنابر احتياط مستحب مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند.

٥٥٩ - اگر كسى در حال احرام بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند، و به جاى آن بايد با آب خالص غسل بدهند، مگر اينكه در احرام حج تمتع بوده و طواف و نمازش و سعى را تمام نموده باشد يا آن كه در احرام حج قران يا افراد بوده و حلق را انجام داده باشد كه در اين دو صورت با آب كافور بايد غسل دهند.

٥٦٠ - اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود، يا استعمال آن جايز نباشد مثل آنكه غصبى باشد، بايد بنابر احتياط به جاى هر كدام كه ممكن نيست ميت را با آب خالص غسل داده و يك تيمم نيز بدهند.

٥٦١ - كسى كه ميت را غسل مى دهد، بايد عاقل و مسلمان باشد و بنابر مشهور بايد دوازده امامى باشد، و نيز بايد مسائل غسل را هم بداند، و ظاهر آن است كه اگر بچه مميز بتواند غسل را به طور صحيح انجام دهد كفايت مى كند، و چنانچه ميت مسلمان غير اثنا عشرى را هم مذهب خودش اگر چه بر طبق مذهبش غسل بدهد، تكليف از مؤمن اثنا عشرى ساقط است مگر آنكه ولى آن ميت باشد كه در اين صورت تكليف از او ساقط نمى شود.

٥٦٢ - كسى كه ميت را غسل مى دهد، بايد قصد قربت داشته باشد يعنى غسل را براى انجام خواست خداوند عالم بجا آورد.

٥٦٣ - غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد، واجب است.

و غسل و كفن و دفن كافر و اولاد او مشروع نيست.

و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده، چنانچه محكوم به اسلام بوده، بايد او را غسل داد.

٥٦٤ - بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند، بلكه اگر چهار ماه هم ندارد ولى ساختمان بدنش تمام شده بايد بنابر احتياط او را غسل دهند و در غير اين دو صورت بايد بنابر احتياط در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.

٥٦٥ - مرد نمى تواند زن را غسل بدهد و همچنين زن نمى تواند مرد را غسل بدهد، ولى زن مى تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه زن، شوهر خود و شوهر زن خود را در حال اختيار غسل ندهد.

٥٦٦ - مرد مى تواند دختر بچه اى را كه مميز نيست، غسل دهد و زن هم مى تواند پسر بچه اى را كه مميز نيست غسل دهد.

٥٦٧ - اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند، مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، يا بواسطه شير خوردن يا ازدواج با او محرم شده اند، مى توانند او را غسل بدهند.

و نيز اگر براى غسل ميت زن، زن ديگرى نباشد، مردهايى كه با او نسبت دارند و محرمند يا به واسطه شيرخوردن يا ازدواج با او محرم شده اند، مى توانند او را غسل دهند و در هر دو صورت لازم نيست كه غسل دادن از زير لباس باشد - مگر در عورت - هر چند اين كار احوط است.

٥٦٨ - اگر ميت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد يا هر دو زن باشند، جايز است كه غير از عورت، جاهاى ديگر ميت برهنه باشد، ولى بهتر آن است كه از زير لباس غسل داده شود.

٥٦٩ - نگاه كردن به عورت ميت حرام است، و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند معصيت كرده، ولى غسل باطل نمى شود.

٥٧٠ - اگر در جايى از بدن ميت عين نجس باشد بايد پيش از آنكه آنجا را غسل بدهند، آن را برطرف كنند و اولى آن است كه تمام بدن ميت، پيش از شروع به غسل از جهت نجاستهاى ديگر پاك باشد.

٥٧١ - غسل ميت مثل غسل جنابت است.

و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است، ميت را غسل ارتماسى ندهند، و در غسل ترتيبى هم لازم است طرف راست را پيش از طرف چپ بشويند، و نيز اگر ممكن است بنابر احتياط مستحب هر يك از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند، بلكه آب را روى آن بريزند.

٥٧٢ - كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده، لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميت براى او كافى است.

٥٧٣ - مزد گرفتن براى غسل دادن ميت بنابر احتياط حرام است، و اگر كسى براى گرفتن مزد، ميت را غسل دهد به طورى كه منافات با قصد قربت داشته باشد آن غسل باطل است ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل حرام نيست.

٥٧٤ - در غسل ميت غسل جبيره اى مشروع نيست و اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن مانعى داشته باشد بايد عوض غسل، ميت را يك تيمم بدهند، و احتياط مستحب آن است كه سه تيمم بدهند و در يكى از اين سه تيمم قصد ما فى الذمه نمايند يعنى كسى كه تيمم مى دهد نيت كند كه اين تيمم را براى آنكه به تكليف عمل شده باشد انجام مى دهم.

٥٧٥ - كسى كه ميت را تيمم مى دهد، بايد دست خود را بر زمين بزند و به صورت و پشت دستهاى ميت بكشد و اگر ممكن باشد، احتياط واجب آن است كه با دست ميت هم او را تيمم بدهد.

(احكام كفن ميت)

٥٧٦ - ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى گويند كفن نمايند.

٥٧٧ - لنگ بايد بنابر احتياط از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند.

و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد، و پيراهن بايد بنابر احتياط از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه تا روى پا برسد و سرتاسرى بايد به اندازه اى باشد كه تمام بدن را بپوشاند، و احتياط آن است كه درازاى او به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد و پهناى آن به اندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.

٥٧٨ - مقدارى از لنگ كه ناف تا زانو را مى پوشاند و مقدارى از پيراهن كه از شانه تا نصف ساق را مى پوشاند، مقدار واجب كفن است و آنچه بيشتر از اين مقدار در مساله قبل گفته شد، مقدار مستحب كفن مى باشد.

٥٧٩ - مقدار واجب كفن كه در مساله قبل گفته شد از اصل مال ميت برداشته مى شود و ظاهر آن است كه مقدار مستحب كفن - در حدود متعارف و معمول - با ملاحظه شان ميت را هم مى شود از اصل مال او برداشت اگر چه احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن را از سهم وارثى كه بالغ نشده بر ندارند.

٥٨٠ - اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مساله قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولى مصرف آن را معين نكرده باشد، يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.

٥٨١ - اگر ميت وصيت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل مال بردارند، نبايد زيادتر از آنچه در مساله (٥٧٩) گذشت مثل مستحبات غير متعارفه كه شان ميت اقتضاء آن را ندارد از اصل مال بردارند، و همچنين اگر بيشتر از قيمت متعارف براى كفن بپردازند نبايد زيادى آن را از اصل مال بردارند، ولى اگر كسانى از ورثه كه بالغ هستند اجازه بدهند كه از سهم آنان بردارند مقدارى كه اجازه داده اند از سهم آنان مى شود برداشت.

٥٨٢ - كفن زن بر شوهر است، اگر چه زن از خود مال داشته باشد و همچنين اگر زن را به شرحى كه در احكام طلاق گفته مى شود، طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولى شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.

٥٨٣ - كفن ميت بر خويشان او واجب نيست، اگر چه از كسانى باشد كه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.

٥٨٤ - احتياط آن است كه هر يك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد، ولى اگر به طورى باشند كه هر سه با هم بدن ميت از زير آنها پيدا نباشد بنابر اقوى كفايت مى كند.

٥٨٥ - كفن كردن با چيز غصبى اگر چه چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند اگر چه او را دفن كرده باشند، مگر در بعضى موارد كه مقام گنجايش تفصيل آن را ندارد.

٥٨٦ - كفن كردن ميت با چيز نجس و با پارچه ابريشمى خالص و بنابر احتياط با پارچه اى كه با طلا بافته شده جايز نيست ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.

٥٨٧ - كفن كردن با پوست مردار نجس در حال اختيار جايز نيست بلكه كفن كردن با پوست مردار پاك و همچنين با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده بنابر احتياط در حال اختيار جايز نيست، ولى اگر كفن از پوست يا از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد اگر چه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم كفن ننمايند.

٥٨٨ - اگر كفن ميت به نجاست خود او يا به نجاست ديگرى نجس شود چنانچه كفن ضايع نمى شود، بايد مقدار نجس را بشويند يا ببرند اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد، و اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست در صورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض نمايند.

٥٨٩ - كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته اگر بميرد، بايد مثل ديگران كفن شود، و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.

٥٩٠ - مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.

(احكام حنوط)

٥٩١ - بعد از غسل واجب است ميت را حنوط كنند، يعنى به پيشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بزنند به طورى كه مقدارى از كافور در آنها باقى بماند هر چند به غير ماليدن باشد، و مستحب است به سر بينى ميت هم كافور بزنند و بايد كافور، ساييده و تازه باشد و اگر به واسطه كهنه بودن عطر او از بين رفته باشد كافى نيست.

٥٩٢ - احتياط مستحب آن است كه اول كافور را به پيشانى ميت بمالند ولى در جاهاى ديگر ترتيب معتبر نيست.

٥٩٣ - بهتر آن است كه ميت را پيش از كفن كردن، حنوط نمايند اگر چه در بين كفن كردن و بعد از آن هم حنوط نمايند مانعى ندارد.

٥٩٤ - كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است، اگر بميرد حنوط كردن او جايز نيست، مگر در دو صورتى كه در مساله ٥٥٩ گذشت.

٥٩٥ - زنى كه شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده، اگر چه حرام است خود را خوشبو كند، ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است.

٥٩٦ - احتياط مستحب آن است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو نكنند و نيز اينها را به كافور مخلوط ننمايند.

٥٩٧ - مستحب است قدرى تربت حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام را با كافور مخلوط كنند، ولى بايد از آن كافور به جاهايى كه بى احترامى مى شود نرسانند و نيز بايد تربت به قدرى زياد نباشد كه وقتى با كافور مخلوط شد آن را كافور نگويند.

٥٩٨ - اگر كافور پيدا نشود، يا فقط به اندازه غسل باشد، حنوط لازم نيست و چنانچه از غسل زياد بيايد ولى به همه هفت عضو نرسد، بنابر احتياط مستحب بايد اول پيشانى و اگر زياد آمد به جاهاى ديگر بمالند.

٥٩٩ - مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.

(احكام نماز ميت)

٦٠٠ - نماز خواندن بر ميت مسلمان يا بچه اى كه محكوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد واجب است.

٦٠١ - نماز خواندن بر بچه اى كه شش سال او تمام نشده ولى نماز را مى شناسد بنابر احتياط لازم است، و اگر نمى شناسد خواندن نماز بر او رجاء مانعى ندارد و اما نماز خواندن بر بچه اى كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست.

٦٠٢ - نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود، و اگر پيش از اينها، يا در بين اينها بخوانند، اگر چه از روى فراموشى يا نداستن مساله باشد كافى نيست.

٦٠٣ - كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و بدن و لباسش پاك باشد، و اگر لباس او غصبى هم باشد اشكال ندارد، اگر چه بهتر آن است كه رعايت كند تمام چيزهايى را كه در نمازهاى ديگر لازم است.

٦٠٤ - كسى كه بر ميت نماز مى خواند بايد رو به قبله باشد و نيز واجب است ميت را مقابل او به پشت بخواباند، به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.

٦٠٥ - بنابر احتياط مستحب مكان نمازگزار بايد غصبى نباشد، و نيز بايد از جاى ميت پست تر يا بلندتر نباشد، ولى پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.

٦٠٦ - نمازگزار بايد از ميت دور نباشد، ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند، اگر از ميت دور باشد، چنانچه صفها به يكديگر متصل باشند اشكال ندارد.

٦٠٧ - نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد، ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف ميت بگذرد، نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.

٦٠٨ - بين ميت و نمازگزار بنابر احتياط بايد پرده و يا ديوار و يا چيزى مانند اينها نباشد ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.

٦٠٩ - در وقت خواندن نماز بايد عورت ميت پوشيده باشد، و اگر كفن كردن او ممكن نيست، بايد عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.

٦١٠ - نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند، و در موقع نيت ميت را معين كند، مثلا نيت كند نماز مى خوانم بر اين ميت قربة الى اللّه.

٦١١ - اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند مى شود نشسته بر او نماز خواند.

٦١٢ - اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند، احتياط مستحب آن است كه آن شخص از ولى ميت اجازه بگيرد.

٦١٣ - مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد مكروه نيست.

٦١٤ - اگر ميت را عمدا يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند، يا بعد از دفن معلوم شود، نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است، جايز نيست براى نماز خواندن بر او قبرش را نبش كنند ولى مانعى ندارد كه تا وقتى جسد او از هم نپاشيده رجاء با شرطهايى كه براى نماز ميت گفته شد بر قبرش نماز بخوانند.

(دستور نماز ميت)

٦١٥ - نماز ميت پنج تكبير دارد، و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است، بعد از نيت و گفتن تكبير اول، بگويد: اشهد ان لا اله الا اللّه و ان محمدا رسول اللّه و بعد از تكبير دوم، بگويد: اللهم صل على محمد وآل محمد و بعد از تكبير سوم، بگويد: اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات و بعد از تكبير چهارم، اگر ميت مرد است بگويد: اللهم اغفر لهذا الميت و اگر زن است بگويد: اللهم اغفر لهذه الميت و بعد تكبير پنجم را بگويد.

و بهتر است بعد از تكبير اول، بگويد: «اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له واشهد ان محمدا عبده ورسوله، ارسله بالحق بشيرا ونذيرا بين يدي الساعة» و بعد از تكبير دوم، بگويد: «اللهم صل على محمد وآل محمد وبارك على محمد وآل محمد، وارحم محمدا و آل محمد، كافضل ما صليت و باركت وترحمت على ابراهيم وآل ابراهيم انك حميد مجيد، وصل على جميع الانبياء والمرسلين والشهداء والصديقين، وجميع عباد اللّه الصالحين» و بعد از تكبير سوم، بگويد: «اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات والمسلمين والمسلمات الاحياء منهم والاموات تابع بيننا وبينهم بالخيرات انك مجيب الدعوات انك على كل شي ء قدير» و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: «اللهم ان هذا عبدك وابن عبدك وابن امتك نزل بك وانت خير منزول به، اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا وانت اعلم به منا، اللهم ان كان محسنا فزد في احسانه، وان كان مسيئا فتجاوز عنه واغفر له، اللهم اجعله عندك في اعلى عليين واخلف على اهله في الغابرين وارحمه برحمتك يا ارحم الراحمين» و بعد تكبير پنجم را بگويد.

ولى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد: «اللهم ان هذه امتك وابنة عبدك وابنه امتك نزلت بك وانت خير منزول به، اللهم انا لا نعلم منها الا خيرا، وانت اعلم بها منا، اللهم ان كانت محسنة فزد في احسانها، وان كانت مسيئة فتجاوز عنها، واغفر لها، اللهم اجعلها عندك في اعلى عليين واخلف على اهلها في الغابرين، وارحمها برحمتك يا ارحم الراحمين.»

٦١٦ - بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند، كه نماز از صورت خود خارج نشود.

٦١٧ - كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند اگر چه ماموم باشد بايد تكبيرها و دعاهاى آن را هم بخواند.

(مستحبات نماز ميت)

٦١٨ - چند چيز در نماز ميت مستحب است: اول آنكه نمازگزار بر ميت، با وضو يا غسل يا تيمم باشد، و احتياط آن است در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد.

دوم اگر ميت مرد است، امام جماعت يا كسى كه فرادى بر او نماز مى خواند مقابل وسط قامت او بايستد، و اگر ميت زن است مقابل سينه اش بايستد.

سوم پا برهنه نماز بخواند.

چهارم در هر تكبير دستها را بلند كند.

پنجم فاصله او با ميت به قدرى كم باشد، كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.

ششم نماز ميت را به جماعت بخواند.

هفتم امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند آهسته بخوانند.

هشتم در جماعت اگر چه ماموم يك نفر باشد عقب امام بايستد.

نهم نمازگزار، به ميت و مؤمنين زياد دعا كند.

دهم پيش از نماز در جماعت سه مرتبه بگويند: الصلاة.

يازدهم نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى روند.

دوازدهم زن حائض اگر نماز ميت را به جماعت مى خواند، تنها بايستد، و در صف نمازگزاران نايستد.

٦١٩ - خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است ولى در مسجد الحرام مكروه نيست.