چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس جلد ۲

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس 0%

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس نویسنده:
گروه: شخصیت های اسلامی

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: علی ربانی خلخالی
گروه: مشاهدات: 73201
دانلود: 4237


توضیحات:

چهره درخشان قمر بنى هاشم (جلد اول) جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 275 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 73201 / دانلود: 4237
اندازه اندازه اندازه
چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس جلد 2

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

ثنيه

ثنيه ، به معنى هر نوع گردنه در كوههاى قابل رفت و آمد است و غالبا مضاف به يك اسم علم مى باشد. به طور مثال ، گفته مى شود: ثنيه الركاب ، ثنيه العقاب ، ثنيه المرار و غيره و چون مولف(١١٧) مقصود خود را از اين نام مشخص نكرده به طور قطع نظرى درباره آن نمى توان داد، و آنچه از طالبيون نام برده در طبريه بوده اند، چنانكه در تهذيب الانساب شيخ شريف عبيدلى نيز همين طور نقل شده است بنابر اين احتمال دارد مقصود مولف از ثنيه ، ثنيه العقاب باشد، چون آنجا در مرزهاى شام نزديك مصيصه مشرف بر غوطه دمشق قرار دارد كه هر كه از حمص به سمت دمشق مى رود از آنجا مى گذرد.(١١٨)

اسامى واردين به ثنيه ، از اولاد عباس بن على بن ابى طالبعليه‌السلام از اين قرار است :

برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

فضل بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام كه تنها بازمانده وى پسرى به نام محمد بوده است از ابو جعفر حسينى نسب شناس ، نقل كرده اند كه گويد: فضل بن محمد لحيانى در (طبريه ) به دنيا آمده است(١١٩)

جبل

جبل ، نام شهرهاى معروف به عراق عجم يعنى منطقه مابين اصفهان تا زنجان و قزوين و همدان و دينور و قرمسين و رى و بين اينها، از شهرهاى بزرگ و قصبات مهم مى باشد.(١٢٠)

اسامى واردين به جبل از اولاد حضرت عباسعليه‌السلام به شرح زير است :

١.- برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢. - برخى از اولاد محسن بن حسين بن على بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(١٢١)

جزيره بنى زبيد

جناب حمزه بن قاسم بن على بن حمزه بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام ، در جزيره بنى زبيد، كه طايفه بنى زبيد در آنجا مسكن دارند، مدفون و قبرش زيارتگاه است(١٢٢)

جحفه

جحفه (به ضم حرف اول و سكون دوم ) روستايى بزرگ در جايى بلند، بر سر راه مدينه است و در چهار منزلى مكه قرار دارد.

جحفه ، يكى از ميقاتهاى حاجيان است كه در فاصله سه يا چهار ميلى آن ، غدير خم قرار گرفته و پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از بازگشت خود از حجت الوداع در آنجا فرود آمد و از مردم براى اميرالمومنين على بن ابيطالبعليه‌السلام بيعت گرفت و فرمود:

هر كس را كه من مولاى اويم ، پس اين على ، مولاى اوست بار خدايا، هر كه او را دوست دارد، دوستش بدار و هر كه او را دشمن دارد دشمنش بدار! و يارى كن هر كه او را يارى كند، و خوار ساز هر كس كه او را خوار سازد.

خداوند در اين باره ، آيه شريفه اى را در قرآن بر آن بزرگوار نازل فرموده كه تا روز قيامت تلاوت مى شود و آن آيه اين است :( يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَوَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ) (١٢٣) اى پيغمبر آنچه از خدا بر تو نازل شد بر خلق برسان كه اگر نرسانى تبليغ رسالت و اداى وظيفه نكرده اى

جحفه

واردين به جحفه از اولاد عباس بن على بن ابيطالبعليه‌السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى شان به شرح ذيل است :

١. - محمد بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن علىعليه‌السلام ، كه بازماندگانش عبارت اند از: عبدالله ، عباس ، على ، احمد و ابراهيم(١٢٤)

٢. - على بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام . مادرش ‍ ام كلثوم دختر على بن على بن حسين بن على بن ابى طالبعليه‌السلام مى باشد. فرزندش به نامهاى : حسين ، حسين اصغر، محمد، عبدالله ، على بن على ، عباس و عبيدالله بوده اند.(١٢٥)

٣. - برخى از اولاد طاهر بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسين بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(١٢٦)

جحفه در ١٥٦ كيلومترى مكه واقع است كه

١. - ميقات شام و مصر و مشعر بوده است و كسانى است كه از اين ناحيه به مكه مى روند مى باشد و جحفه محل آبادى بوده است كه ارتش پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنگام فتح مكه در آنجا متمركز شده بود در حوالى آن غدير خم مكانى كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از طرف خدا ماموريت يافت تا ولايت علىعليه‌السلام را به مردم ابلاغ كنند قرار داد و شهر مقدس مكه مكرمه براى اهل مكه و احرام حج تمتع و همچنين (ادنى الحل ) (مرز حرم و حل )، و محاذات ميقاتهاى پنجگانه هم از اماكن محرم شدن است در اينجا لازم است ديگر ميقاتها را هم ياد آور شويم

٢ - ذوالحليفه : كه بنام هاى مسجد شجره و آبار علىعليه‌السلام نيز معروف است اين ميقات در ٩ كيلومترى مدينه (٤٤٠ كيلومترى مكه ) قرار دارد مسجد شجره ميقاتگاه اهل مدينه و همه كسانى است كه از اين راه به مكه مى ورند به اين جهت آبار علىعليه‌السلام گويند چون اميرالمومنين علىعليه‌السلام در نقاط مختلف مدينه قنوات و چاه هايى به دست خود حفر مى كرده و آنها را در راه خدا وقف مى نموده است كه به نام (چاههاى علىعليه‌السلام ) شهرت يافته است

٣ - وادى عقيق : در ٩٤ كيلومترى مكه واقع است و ميقات كسانى است كه از راه نجد و عراق به مكه مى روند.

٤ - يلملم : در ٨٤ كيلومترى مكه واقع است و ميقات اهل يمن و كسانى است كه از آن راه عبور مى كنند.

٥ - قرن المنازل : در ٩٤ كيلومترى مكه و ميقات براى كسانى كه از راه طائف عازم مكه مى باشند.

يكى از مهمترين و قديمى ترين شهرهاى عربستان مكه است كه قبل از اسلام هم مورد احترام همه قبائل و مراكز داد و ستد و تجمع عربها بوده است

مكه در غرب عربستان ، در ٧٥ كيلومترى جده در ارتفاع ٣٣٠ متر از سطح دريا قرار دارد، ٥٣ سال پيش از هجرت در سال تولد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ارتش متجاوز ابرهه ، فرماندار يمن با فيل هاى جنگى به قصد تخريب كعبه آمده بودند كه به وسيله مرغهايى هلاك شدند.

( بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيم اَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ... )

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از اجاره دادن و از بستن دربهاى خانه خدا به روى حجاج نهى فرموده است در مكه تلاوت قرآن مجيد (خواندن با تدبر سراسر قرآن ، يعنى به ياد آوردن تاريخ شگفت انگيز و گسترش دين الهى در طول ٢٣ سال و نزديك شدن به حقايق تابناك اسلامى و بهره گيرى از هدايت اين كتاب آسمانى ) بهتر است قرآن را در مسجد الحرام تلاوت نماييم تا ديگران تهمت هاى ناروا نزنند.

مکه به نامهاى ام القرى ، بلد الامين ، و بكه در قرآن مجيد آمده است

١. - مكه :( وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ ) (١٢٧)

٢ - ام القرى :( أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ) (١٢٨)

٣ - بكه :( إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ ) (١٢٩)

٤ - البلد الامين :( وَهَـٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ ) (١٣٠)

مسجد الحرام

سابقه تاريخى مسجدالحرام با بناى كعبه شروع مى شود و از مقدس ترين و محترم ترين اماكن جهان است و داراى احكام ويژه اى است كه از ساير مساجد ممتاز مى گردد.

ثواب يك ركعت نماز در آن برابر با ١٠٠٠ ركعت و به روايتى ٠٠٠/١٠٠ ركعت نماز در جاى ديگر است ، از سال ١٧ هجرى تاكنون بارها بر مساحت آن افزوده شده و تا سال ١٣٧٤ هجرى قمرى به ٢٩١٢٧ متر مربع رسيده است و در آخرين توسعه كه در سال ١٣٧٥ هجرى قمرى آغاز شد. مجموع مساحت دو طبقه آن به ١٦٠١٦٨ متر مربع بالغ شد كه گنجايش بيش از ٣٠٠ هزار نفر نمازگزار دارد. (فقط طبقه اول به انضمام طبقه دوم مساحتش ‍ ٦٠٥٦٠٠ متر مربع است ).(١٣١)

كعبه

طبق روايات متعدد قدمت كعبه به زمان قبل از حضرت ابراهيمعليه‌السلام و حتى پيش از حضرت آدمعليه‌السلام بر مى گردد. كعبه نخستين خانه اى است كه براى هدايت بشر بنا شده است حضرت ابراهيم و اسماعيلعليه‌السلام ساختمان كعبه را بر پايه هاى قديمى آن بر پاداشتند.

ارتفاع كنونى آن ١٥ متر است و يگانه درب آن در ضلع شرقى قرار دارد. تقريبا ٢٣ سال قبل از هجرت ، كعبه در اثر سيل بزرگى آسيب ديده بود و به وسيله قريش تجديد بنا گرديد. بر سر نصب حجر الاسود كه خود افتخار بزرگى بود اختلاف شديدى ميان آنها بروز كرد در اين بين همين كه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را ديدند، گفتند اين امين است و او را به داورى بر مى گزينيم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با درايت تحسين انگيزى همه را در محل حجرالاسود شركت داد و با دست خود آن را نصب فرمود، و از خون ريزى حتمى جلوگيرى نمود.

در سال ٦٣ هجرى امويها در جنگ با ابن زبير با پرتاب سنگ به وسيله منجنيق بناى كعبه را متزلزل كردند ابن زبير آن را در سال ٢٤ هجرى تعمير نمود.

همچنين در جنگ ديگرى آسيب فراوانى به كعبه رسيد و پس از قتل ابن زبير در سال ٧٤ هجرى تجديد بنا گرديد و حضرت امام سجاد على بن الحسينعليه‌السلام حجر الاسود را به دست خود نصب فرمود. در سال ١٤٠ هجرى كعبه بار ديگر مرمت شد. در سال ١٣٧٧ هجرى قمرى شكافى در سقف كعبه مشاهده شد، پس از بررسى معلوم شد كه كعبه داراى دو سقف است ، سقف فوقانى آن تجديد و سقف تحتانى آن ترميم گرديد.

ابوذر غفارى از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كرده : نگاه كردن به على بن ابى طالبعليه‌السلام پدر و مادر، قرآن و كعبه عبادت است از روى معرفت باشد خطاها را محو مى كند. (حضرت امام جعفر صادقعليه‌السلام فرمود: تا كعبه برپا است دين اسلام برپاست )

حضرت علىعليه‌السلام فرمود: (اگر ثروت بسيار داشتم چيزى به كعبه هديه نمى كردم چون به دست نيازمندان نمى رسد، بلكه به دست متوليان بى نياز مى رسد. كعبه نه مى خورد و نه مى آشامد، آن چه به آن هديه مى شود بايد به زوار و نيازمندان داده شود. از اين رهنمود آسمانى روشن مى شود كه هدايا و نذوراتى كه در عصر ما به اماكن مقدسه داده مى شود بايد تحت ضوابطى به دست محتاجان واقعى برسد.

از حوادث فاطمه شگفت انگيز كعبه كه هيچ گاه در تاريخ تكرار نگشته اين است كه حضرت فاطمه بنت اسد زوجه ابوطالبعليه‌السلام فرزند بزگوار خود علىعليه‌السلام را در داخل كعبه به دنيا آورد. كيفيت تولد علىعليه‌السلام در خانه خدا در كتب متعدد نقل شده است

از جمله مستدرك الصحيحين جلد ٣، ص ٤٨٣، نور الابصار، ص ٦٩، فصول المهمه ابن صباغ المالكى ، ص ٢٤

كسى را ميسر نشد اين سعادت

به كعبه ولادت به مسجد شهادت(١٣٢)

حران

حران (با تشديد راء) نام شهرى قديمى است كه فاصله آن تا (رها) يك روز و تا (رقه ) دو روز راه بوده است

اين شهر، محل سكونت حرانيان صائبى بوده كه ارباب ملل و نحل از آنها نام برده اند.

حران ، نيز نام روستايى از روستاهاى حلب و همچنين نام روستايى در غوطه دمشق مى باشد. حران بزرگ و حران كوچك نيز نام دو روستا در منطقه بحرين ، و متعلق به بنى عامر است كه اين دو مقصود مولف نيستند. چون از طالبيون كه نام برده كسى به آنجا وارد نشده ، بلكه تنها در حران اولى بوده اند و احتمال بودن آن در دومى و سومى ضعيف است(١٣٣)

واردين به حران از اولاد عباس بن على بن ابيطالبعليه‌السلام چنين اند:

١ - برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - حسن بن على بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(١٣٤)

حله

حله به كسر (ح ) و تشديد (ل ) و در لغت به معنى گروه بسيارى است كه برجايى فرود آيند. در اطراف حله آرامگاههايى است كه به فرزندان ائمهعليه‌السلام منسوب است از جمله قبر حمزه(١٣٥) بن حسن بن حمزه بن على بن قاسم بن عبدالله بن عباس بن على بن ابى طالبعليهم‌السلام است ، كه در محلى نزديك قريه مزيديه از اطراف حله سيفيه واقع است اين مطلب را سيد مهدى قزوينى در (فلك النجاه ) گفته است در اطراف حله آرامگاه بزرگى وجود دارد كه داراى بقعه اى وسيع و گنبدى بلند است به حمزه بن امام موسى كاظمعليه‌السلام منسوب مى باشد. مردم به زيارت او مى روند و كراماتى برايش نقل مى كنند، اين شهرت بى اساس است ، بلكه او حمزه بن قاسم بن على بن حمزه بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنينعليهما‌السلام است كه كنيه اش ابويعلى است به گفته سيد جعفر بحر العلوم در كتاب تحفه العالم ج ٢ ص ٣٤ وى مردى موثق و بزرگوار بوده است(١٣٦)

حمص

حمص (به كسر اول و سكون دوم و صاد آخر) نام شهر مشهور و بزرگى است در سوريه ، ما بين دمشق و حلب ، كه به خوش آب و هوا بودن شهرت دارد و در دشت وسيعى سبز و خرم قرار گرفته است ضمنا به همين نام شهر ديگرى نيز در اندلس وجود دارد و آن شهر اشبليه است كه آن را به اين نام مى خوانند و ابن عبدون در شعر خود بدان اشاره دارد: آيا به ياد دارى آن شبى را كه در سرزمين حمص و حجاز بيتوته كرديم ، در حاليكه مهريه عقد ازدواجمان شراب بود؟(١٣٧)

واردين به حمص از اولاد عباس بن على بن ابى طالبعليهم‌السلام چنين است :

١ - برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - محمد بن احمد بن هارون بن محمد بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام (١٣٨)

خراسان

واردين به خراسان از آل ابى طالبعليه‌السلام :

امام ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه آلاف التحيه و الثناء ياقوت حموى در كتاب معجم البلدان مى نويسد: (مرسى ) از شهرهاى جزيره سيسيل بشمار مى رود ولى مادر امام هشتم را كه (تكتم مرسى ) مى نامند چون از باختر زمين و از شهر مارسى واقع در جنوب فرانسه است اين بانوى فرانسوى كه از ادب خانوادگى برخوردار بود در خانه امام هفتمعليه‌السلام از كنيزى به آزادگى رسيد و همسر امامعليه‌السلام شد. روز پنجشنبه يازدهم ذى قعده سال صد و چهل و هشت هجرى ، ديده به جهان گشود و بنابر امر الهى و وصيت پدر و لياقتى كه داشت ، به امامت برگزيده شد. امامعليه‌السلام مدتى را با هارون و مدتى را با امين و چند سالى را با ديگر فرزندش ، مامون گذراند. از آنجا كه مامون از آگاهى سياسى بيشترى برخوردار بود، محاسبه كرد كه بايد رهبران جنبش هاى آزادى بخش ‍ اسلامى را كه امام هشتمعليه‌السلام در راس آنان است ، وارد در دولت كرد و از سنگرهايشان ، آنان را خارج نمود. اول با پيشنهاد و پس از اينكه امامعليه‌السلام نپذيرفت ، با تهديد امامعليه‌السلام را از مدينه به مرو، فراخواند و ولايت عهد خلافت را به امام رضاعليه‌السلام سپرد. امامعليه‌السلام قبول نمى كرد و سرانجام شرط كرد در عزل و نصب كارمندان دولت ، دخالتى نداشته باشد تا مامون به مقصد خود نائل نگردد. اين حادثه در سال دويست هجرى اتفاق افتاد و پس از آن مامون پشيمان گرديد. زيرا نفوذ تشيع را، روز افزون مى ديد و امامعليه‌السلام را وسيله زهر، در سال دويست و سه هجرى روز آخر ماه صفر، شهيد كرد. امامعليه‌السلام در طوس دفن گرديد. ابن صباغ در كتاب ارزنده خود مى نويسد: (شيخ كمال الدين بن طلحه گفت اگر كسى پيرامون شخصيت على اميرالمومنين و على بن الحسين زين العابدينعليهما‌السلام تحليل و تحقيق كند و سپس سومين على يعنى على بن موسى الرضاعليه‌السلام را بشناسد، به اين نتيجه مى رسد كه آن امامعليه‌السلام كاملا وارث دو امام و دو على ديگر است گويا مقاومت ، علم و ايمان را از سلف خود به ارث برده و اينقدر توانايى علمى داشت كه مامون ، تمام شخصيتهاى علمى مذاهب جهان را براى مباحثه با امامعليه‌السلام دعوت كرد و همه در پيشگاه علم و احتجاجش ‍ تسليم شدند.(١٣٩)

دمشق

دمشق (به كسر دال و فتح ميم ) نام شهر مشهور و مركز شام است و در حقيقت به سبب ساختمانهاى مجلل و شهرتى كه دارد و همچنين به خاطر پاكيزه بودنش ، بهشت شام است صنوبرى درباره آن مى گويد: دنيا، دمشق را براى ساكنين آنجا آراسته است ، پس جز دمشق ، لازم نيست كه ديگر جاهاى دنيا را ببينى(١٤٠)

اسامى واردين به دمشق از اولاد عباس بن علىعليهما‌السلام از قرار زير است :

١ - برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - جعفر بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبدالله بن عباس ، كه تنها بازمانده اش پسرى به نام على بوده است(١٤١)

عقيله بنى هاشم زينب كبرىعليها‌السلام

زينب كبرىعليها‌السلام روز پنجم جمادى الاول سال ٥ يا ٦ هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى ديدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام آمد و به دختر خود فاطمهعليها‌السلام فرمود: (دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم ) فاطمهعليها‌السلام نوزاد كوچكش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آنگاه به پدر بزرگوارش داد. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد. فاطمهعليها‌السلام ناگهان متوجه شد و در حاليكه شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم چرا گريه مى كنى ؟ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلات دردناكى روبرو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند) در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمهعليها‌السلام فرمود: (اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كس كه بر زينب و مصائب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند.)(١٤٢)

در يتيم اهل بيتعليهم‌السلام در شام (دمشق )

پدر بزرگوار حضرت رقيهعليها‌السلام ، امام عظيم ، حسين بن علىعليها‌السلام معروفتر از آن است كه نياز به توصيف و معرفى داشته باشد. مادر حضرت رقيهعليها‌السلام ، مطابق بعضى از نقلها، (ام اسحاق ) نام داشت كه قبلا همسر امام حسنعليه‌السلام بود، و آن حضرت در وصيت خود به برادرش امام حسينعليه‌السلام سفارش كرد كه با ام اسحاق ازدواج كند، و فضايل بسيارى را براى آن بانو برشمرد. و به نقلى ، مادر رقيهعليها‌السلام (ام جعفر قضاعيه ) بوده است ولى دليل مستندى در اين باره ، در دسترس نيست شيخ مفيد در كتاب ارشاد ام اسحاق بنت طلحه را مادر فاطمه بنت الحسينعليها‌السلام معرفى مى كند. سن مبارك حضرت رقيهعليها‌السلام هنگام شهادت ، طبق پاره اى از روايتها سه سال ، و مطابق پاره اى ديگر چهار سال بود. برخى نيز پنج سال و هفت سال نقل كرده اند. در كتاب وقايع الشهور و الايام نوشته علامه بيرجندى آمده است كه ، دختر كوچك امام حسينعليه‌السلام در روز پنجم ماه صفر سال ٦١ رحلت نمود، چنانكه همين مطلب در كتاب رياض القدس نيز نقل شده است(١٤٣)

آن بلبلم كه سوخته شد آشيانه ام

صياد سنگدل زده آتش به خانه ام

اى گل ز جاى خيز كه بلبل ز ره رسيد

بشنو صداى نغمه و بانگ ترانه ام

دمياط

دمياط (به كسر اول و سكون دوم يا و طاى بى نقطه ) نام شهرى قديمى ما بين تنيس و مصر در زاويه درياى روم و رود نيل است(١٤٤)

واردين به دمياط از اولاد عباس بن علىعليها‌السلام اشخاص زيرند:

١ - برخى از اولاد عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - برخى از اولاد ابو عبدالله بن محمد تاتور فرزند حسن اصغر پسر على بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(١٤٥)

رحبه

رحبه (به فتح راء) محل وسيعى را گويند كه در بين خرابه ها قرار گرفته باشد. رحبه ها تعداد زيادى هستند كه از طريق نسبت آنها به قبايل و اشخاص ‍ مشخص مى شوند از آنجا كه مولف رحبه مورد نظر خود را مشخص نكرده ، به احتمال قوى مقصودش رحبه مالك بن طوق مى باشد كه مشهورترين رحبه ها بوده و در صورت اطلاق ، ذهن آدمى به آن منتقل مى گردد. رحبه مالك بالاى فرات ، ما بين رقه و عانه واقع شده و مالك بن طوق در زمان خلافت مامون آن را احداث كرده است و تا قرقيسيا شش فرسنگ فاصله دارد.(١٤٦)

واردين به رحبه از اولاد عباس بن علىعليها‌السلام كسان زيرند:

١ - برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - عيسى بن سليمان بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام (١٤٧)

رقه

به فتح (ر) و (ق ) و تشديد (ق ) شهرى مشهور در كنار فرات است ، به گفته حموى در معجم البلدان ج ٤ ص ٢٧٢ با حساب مردم شهرهاى الجزيره سه روز راه است در گذشتگان به رقه از خاندان اهل بيت عصمت و طهارتعليهم‌السلام عبارتند از:

ابراهيم بن هارون بن محمد بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنين على بن ابيطالبعليهم‌السلام و برادرش احمد بن هارون بن محمد ياد شده در رقه در گذشته اند. ابوالحسن عمرى در المجدى گويد: (اين دو برادر از ام ولد متولد شدند كه به آنها فكر گفته مى شود، و هر دو در رقه مردند و قبرشان در رقه است و از آنان فرزند هم مانده است )(١٤٨)

رمله يعنى يك دانه شن ، نام شهرى است در فلسطين كه مركز سپاه مسلين بوده است فاصله اين شهر تا بيت المقدس دوازده ميل و بعضى گفته اند هيجده ميل است و يكى از نواحى فلسطين نيز به حساب مى آيد.(١٤٩)

واردين به رمله از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى آنان بدين شرح است :

١ - اولاد داوود بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .

٢ - بعضى از اولاد فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٣ - عبدالله بن عباس اصغر، فرزند فضل بن حسن بن عبيدالله

٤ - اولاد فضل بن عباس اصغر، پسر فضل بن حسن بن عبيدالله

از جمله اولاد عباس بن حسن بن عبدالله بن عباسعليه‌السلام ، كه نخست ساكن مدينه بود و سپس از آنجا به رمله انتقال يافت ، احمد بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام است كه در آنجا خطيب بوده است و بازماندگانش ‍ عبارتند از: ابوالطيب محمد اكبر بعضى گفته اند: محمد اصغر - ابوالحسين محمد اصغر - كه بعضى وى را محمد اكبر دانسته اند -، عبدالله ، عبيدالله ، عباس و رقيه به طورى كه نقل كرده اند مادر ايشان كلثوم دختر جعفر بن صالح بن عبدالله جواد بوده است و بنا به گفته ابو جعفر حسينى نسب شناس ، وى غير از فرزندان مذكور، پسر ديگرى نيز به نام فضل داشته است(١٥٠)

رى

رى (به فتح اول و تشديد دوم ) از معروفترين و مهمترين شهرهاى اسلامى است كه پس از بغداد از آبادترين شهرهاى مشرق به شمار مى آمده است و زمانى به نام محمديه خوانده مى شده اين شهرت در آغاز خلافت عباسيان برقرار بود، زيرا محمد مهدى در روزگار خلافت پدرش ، منصور، مقيم آنجا بود و پسرش هارون نيز در آنجا به دنيا آمد رى در نواحى جبال (منطقه مركزى ايران ) بزرگترين دارالضرب بوده است ، تا آنجا كه روى بسيارى از سكه هاى دوران عباسى نام (محمديه ) زده شده است(١٥١)

واردين به رى از اولاد عباس بن علىعليها‌السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بنى عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى آنان بدين قرار است :

١ - ابو محمد قاسم بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس ، كه مادرش ام ولد بوده است و فرزندانش عبارتند از: ابو حسن على شعرانى ، حمزه و داود، اسماء، فاطمه و (بنا به قول ابوحسن احمد بن عيسى بن على بن حسين اصغر فرزند على زين العابدين ) ديگر فرزندانش ابوالحسن ، ابوعبيدالله و محمد هستند و مادر محمد زنى از اهل رى بوده است

٢ - بعضى از فرزندان ابراهيم بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن علىعليه‌السلام

٣. از منتقلان كليس (از نواحى رويان طبرستان ) ابوعقيل محمد بن على بن محمد بن حسين بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام ، كه تنها بازمانده اش پسرى به نام على بوده است

٤ - اولاد حسن بن موسى ، فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام ، مطابق نقل ابوجعفر حسينى نسب شناس در كتاب تهذيب الانساب(١٥٢)

جناب قاسم بن عبدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنينعليها‌السلام از واردين رى است

امامزاده عبداللهعليه‌السلام

بقعه امامزاده عبدالله ، واقع در حومه تهران (جى عليا)، بنايى هشت ضلعى است كه بر روى سكوى هشت تركى بنا شده است طول هر ضلع داخل بقعه دو متر است در جانب شمالى ، شرقى ، غربى و جنوبى چهار طاق نما قرار دارد كه ورودى بقعه در پشت طاق نماى شرقى و مسجد زنانه در پشت طاق نماى شمالى واقع شده است ازاره حرم با كاشيهاى جديد پوشش يافته است در وسط حرم ، ضريح جوبى سبز رنگى قرار دارد كه مرقد را در برگرفته است در نماى خارجى بر روى هر ضلع طاقنمايى ايجاد كرده اند كه بر حجم بنا افزوده است

بقعه امامزاده عبدالله در ميان محوطه پر درختى قرار دارد و از صفاى خاصى برخوردار است در زيارتنامه ، شخصيت صاحب مرقد شاهزاده عبدالله بن ابى الفضل العباسعليه‌السلام معرفى شده كه مورد توجه فراوان اهالى قرار دارد.(١٥٣)