بهسازى تبليغات دينى

بهسازى تبليغات دينى0%

بهسازى تبليغات دينى نویسنده:
گروه: سایر کتابها
صفحات: 4

بهسازى تبليغات دينى

نویسنده: محمد حسينى شيرازى
گروه:

صفحات: 4
مشاهدات: 1379
دانلود: 60

توضیحات:

بهسازى تبليغات دينى
  • مقدمه مترجم

  • انگيزه نگارش اين رساله

  • مسجدها وحسينيه ها و نماز جماعت

  • سخنرانى و روضه خوانى

  • كتابخانه

  • برگزارى مجالس جشن

  • نشريات مفيد

  • جلسات مذهبى

  • دعا و زيارت

  • درس و تأليف و تشكيل هيئت ها

  • نمايشهاى اسلامى

  • فايده هاى ديگر

  • تجربيات من در منبر

  • توجه قلبى بسوى خدا

  • توجه دادن به سوى خدا

  • آماده ساختن مردم براى پذيرش ارشاد

  • ارشاد عملى

  • آگاهى از علوم اسلامى

  • آگاهى از حوادث و تازه هاى عصر

  • موضوعات و مطالب تازه

  • مجسم ساختن وقايع و مطالب

  • تجزيه و تحليل مطالب

  • رعايت تناسب در بحث

  • سطح معلومات شنوندگان

  • شناخت دردها و اولويت ها

  • آگاهى از موقعيت مجلس

  • آلت دست كلاشان نشود

  • شجاعت در تبليغ

  • اطلاع از روانشناسى

  • حسن مطلع، حسن ختام، خلاصه گوئى

  • مستمعين بسيار

  • منبر رفتن در ساعت مناسب

  • اختصار در منبر

  • قبول نكردن منبرهاى متعدد

  • همه جا سخن سربسته نگويند

  • منبر پاكيزه

  • رعايت حفظ الصحه

  • فصاحت و بلاغت

  • استاد ديدن

  • رعايت حركات بدن

  • سير تدريجى

  • عمل بر طبق گفتار

  • منبر تربيتى

  • رعايت عواطف مستمعين

  • مسؤليت در برابر وقت مستمعين

  • رعايت چند نكته لازم

  • در چند حالت نبايد منبر رفت

  • مطالعه و تفكر پيش از منبر

  • سخنان گوناگون

  • ميانه روى در معاشرت و آداب اجتماعى

  • شركت در درس فقه

  • واعظ بايد فروتن باشد

  • روح قناعت در واعظ

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 4 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • مشاهدات: 1379 / دانلود: 60
اندازه اندازه اندازه
بهسازى تبليغات دينى

بهسازى تبليغات دينى

نویسنده:
فارسی
مقدمه مترجم


بهسازى تبليغات دينى

نويسنده : محمد حسينى شيرازى

مقدمه مترجم

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله، والصلوة والسلام على رسول الله و آله الطاهرين المعصومين، و لعنة الله على اعدائهم اجمعين..
اما بعد رسيدگى به امور مذهبى و بهسازى وضع تبليغات دينى يكى از مهمترين وظائف هر فرد باايمان است، روز بروز وسائل مدرن ببازار مى آيد و همگام با پيشرفت علم و دانش و صنعت و تكنيك وسائل تبليغات هم عوض مى شود، متصديان امور دينى، گردانندگان مسجدها، منبرها، حسينيه ها وظيفه دارند از مدرن ترين و عاليترين وسايل تبليغى روز در راه پيشبرد اهداف مذهبى استفاده كنند.
سابق بر اين يكى از وسائل تبليغى كه جزء شعائر حسينى بود مسئله تعزيه دارى و شبيه خوانى بود، كه اين برنامه اكثرا جمعيت بيشترى را جمع مى كرد، ولى متأسفانه بر اثر سوء تدبير گردانندگان آنطور كه بايد و شايد نمى توانستند صحنه هاى جالب و حساس و آموزنده را طبق روايات صحيح و مدارك مورد اعتماد پياده كنند. و لذا جمعى بجاى آنكه اين وسيله تبليغى مهم را اصلاح نموده تكامل بخشند، با آن به مخالفت پرداخته تا جائيكه مى بينيم فعلا به صورت تعطيل در آمده است.
متصديان حسينيه ها و دسته هاى عزادارى اين هنر مذهبى را بايد با مشورت علما و فضلاى هر منطقه به صورت صحيح احياء كنند، و براى مناسبتهاى شادى، جشن تولدها، اعياد مذهبى، جمعه ها نمايشهاى آموزنده تربيتى و اجتماعى و مذهبى مناسب تهيه كنند، و نيز بمناسبت وفيات و سوگواريها نمايشهاى تاريخى و آموزنده اجراء كنند،
و اگر اقدام به فيلم بردارى از اين نمايشها كنند و در هر حسينيه محلى مخصوص جهت نمايش اين فيلمها داشته باشند از نظر تربيتى و تبليغى تأثير بيشترى حتى از مهمترين منبرها خواهد داشت، زيرا از نظر علمى هم ثابت شده است كه آموزش بصرى بيش از هر نوع آموزش ديگرى تأثير دارد، و به نظر نگارنده اين اقدام يك مبارزه عملى و بسيار مهم با مفاسد اجتماعى بسيارى كه ناشى از تأثيرات سوء فيلمهاى بدآموز سينماها و تلويزيون است.
پيشنهاد ديگرى كه در مورد مساجد و حسينيه ها يادآورى آن لازم بنظرم رسيد آنكه متصديان مساجد و حسينيه ها از وجوه خيريه براى هر مسجد و حسينيه يك كتابخانه سيار و يك نوار خانه سيار دائر كنند و كتابهاى مذهبى جالب در سطوح مختلف و نوارهاى مذهبى جالب بمناسبتهاى شادى و مآتم تهيه كنند، و در اختيار افراد و مراجعين و مراكزى مانند آرايشگاهها، دفاتر معاملات ملكى، كاراژها، مخصوصا رانندگان اتوبوسها كه براى طى مسافتهاى طولانى احتياج بسرگرمى دارند، و ضمنا در هر اتوبوس چهل و چند نفر از آن نوار قهرا استفاده خواهند نمود.
كتابخانه و نوارخانه سيار علاوه بر گسترش مذهب موجب جلوگيرى از كتب فاسد، رمانها و مجلات كثيف، و ساز و آواز موسيقى هم خواهد شد.
اگر خدارا يارى كنيد، خدا نيرومند و ثابت قدمتان مىسازد.
* * *
بسم الله الرحمن الرحيم سپاس بدرگاه خداوند بزرگ.درود به پيشگاه رسول گرامى حضرت محمد و اهل بيت پاكش. همان رادمردانى كه مؤسسين اوليه مسجدها و حسينيه ها و مراكز مذهبى و علمى بودند، و پس از تأسيس اينگونه مراكز با برنامه نماز و جلسات موعظه و سخنرانى اين مراكز دينى را آباد ساختند، من اين راد مردان بزرگ و بانيان مسجدها و حسينيه ها را قهرمانان از جمله انگشت شمار مى شناسم، اما اينكه انگشت شمار هستند احتياج بدليل ندارد، زيرا شما اگر دقت كنيد در ميان هر هزار نفر و بلكه در ميان هر ده هزار نفر يك نفر را خواهى يافت كه اقدام باينگونه امور و تأسيس اينگونه مراكز كنند.و اما اينكه قهرمان بوده اند، زيرا در اين راه جهاد كرده اند و مبارزه نموده اند، و مورد حمله هاى گوناگون افراد نادان قرار گرفته، مورد حسادت واقع شده اند، اما در برابر تمامى اين حملات و ناملايمات ايستادگى بخرج داده، و تمام ناراحتيهاى خود را به حساب خدا گذاشته اند.
من خودم حدود ده سال پيش با يك وزير مواجه شدم و از او خواستم كه اقدام كند تا زمين مسجدى را كه برده اند پس بدهند مسجدى كه يك موقع در معرض حراجى قرار گرفته و هنگامى هم به صورت طويله الاغها در آمده بود، ما مى خواستيم اين زمين را به همان حالت مسجدى سابقش باز گردانيم.
وزير محترم با دهانى پر گفت: در باره باز گرداندن اين مسجد زياد اصرار نكنيد، زيرا قانون شهرداريها در مورد ساختمان مسجد سختيگرى بسيارى دارد، بطورى كه اجازه نمى دهد كه از اموال دولتى زمينى رايگان جهت بناى مسجد واگذار شود، در حالتيكه اجازه مى دهد كه از اموال شهردارى زمينهائى جهت تئاتر و سينما رايگان واگذار شود.
من نمى دانم كه اين وزير محترم! راست مى گفت يانه؟ ولى بهرحال گفتار او نشان مى داد كه تا چه اندازه در برابر ساختن مسجد در زمينى كه بخود مسجد تعلق دارد مقاومت مى كنند.
باز در يك روزنامه رسمى خواندم كه يك حكومت كه بنام حكومت اسلامى هم شناخته مى شود، مبلغى در حدود پانصد و چهل ميليون تومان به منظور ساختن استخرهائى مختلط براى پسران و دختران در نواحى مختلف اختصاص داده است، و در همان وقت در يكى از شهرهاى مذهبى برق مسجدى را به جهت بدهى آن مسجد قطع كردند، در حالتى كه بديهى مسجد باداره برق به دويست تومان نمى رسيد!
من از اين قبيل داستانها و جريانات شگفت انگيز بسيار دارم كه آنها را خودم شخصا مشاهده كرده ام، يا از افراد مورد اعتماد شنيده ام، بطورى كه اگر بخواهيم اين جريانات را جمع آورى كنم كتابى در حدود پانصد صفحه يا بيشتر خواهد شد.
آيا اينها همه دليل كافى نيست بر اينكه كسانى كه مساجد و حسينيه ها را مى سازند و با برنامه هاى اسلامى اين مراكز را آباد مى كنند مردانى قهرمان هستند؟خداوند به اينگونه افراد پاداش نيكو عطا فرمايد، و در ميان مسلمانان امثالشان را زيادتر كند، و به آنان ثواب مجاهدين راه اسلام را عنايت فرمايد، و دادن اين ثواب هم براى خداوند گران نخواهد بود.
من بنوبه خود از صميم قلب اينگونه بانيان خير را دوست دارم، آنان را سزاوار تقدير و احترام مى دانم، و هميشه به مردم سفارش مى كنم كه بااينگونه افراد همكارى كنند، و از آنان احترام نمايند، و زحمات آنان را قدردانى كنند.در حديث شريف وارد شده است كه: (من بنى مسجدا بنى الله له بكل شبر مدينة فى الجنة مسيره اربعين الف عام).يعنى: (هركس مسجدى بسازد خداوند در برابر هر وجبى از آن مسجد در بهشت براى او شهرى بنا كند كه سير چهل هزار سال راه باشد).
اما حسينيه ها، اين مراكز نيز بناهائى است اسلامى كه براى احياء اسلام و فضيلت برپا شده است، بنا بر اين مؤسسين و بانيان اين بناها و كسانى كه رهبرى صحيح اين مراكز را به عهده دارند از ثواب مذكور در اين حديث شريف برخوردار خواهند بود:
(من سن سنة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها) يعنى: (هركس سنت نيكوئى بپا دارد، پاداش آن عمل كه انجام داده و پاداش عمل كسانى كه طبق آن سنت عمل مى كنند باو خواهند داد).همانگونه كه مشمول رحمتى كه در اين حديث شريف آمده است خواهند شد كه فرمودند: (رحم الله من احيا أمرنا).
يعنى: (خداوند رحمت كند كسى كه امر ما را زنده سازد)علاوه بر اينها اينگونه افراد در زمره (پاسداران حدود الهى) و (آمرين به معروف) و (نهى از منكر كنندگان) و (ارشاد كنندگان افراد نادان) و (كمك كنندگان به نيكى و پرهيزكارى) قرار دارند.
خلاصه يكى از اعمالى كه جدا بسيار خوب است آن است كه افراد نيكوكار در ساختمان مساجد و حسينيه ها بسيار بكوشند، و صاحبان و بانيان اينگونه بناهاى خيريه را با مال و هرنوع مساعدتى تشويق كنند، و از آنان بهر راهى كه مى توانند دفاع كنند.

انگيزه نگارش اين رساله

اما انگيزه نگارش اين كتاب اين بود كه در سرحد امكان استفاده هائى كه از اين دو پايگاه مهم مذهبى مى توان نمود در اين كتاب تشريح كنيم، تا بتوانيم ازاين دو پايگاه بزرگ هرچه بيشتر اسلام و ايمان و فضيلت و تقوى را گسترش دهيم، و به مردم علم و عمل بياموزيم.
زيرا آن اندازه اى كه معمولا از اين دو پايگاه مهم استفاده مى شود كمتر از آن حدى است كه مى بايد استفاده نمايند، بلكه مى توان گفت: كه ميزان استفاده از اين مراكز حتى باندازه يكصدم هم نمى باشد.
بنا بر اين بسيار لازم است كه ما باين موضوع بيشتر اهميت بدهيم تا در حد ممكن از اين نيروى معنوى به منظور پايه گذارى زندگى سعادتمندانه اى استفاده كنيم، تا بتوانيم ملتى رشيد و پيشرفته بسازيم، كه از خير دنيا و آخرت برخوردار باشند.
ضمنا بايد دانست اقداماتى كه دراين كتاب يادآورى مى كنيم كارهاى سختى نيست، زيرا اگر همكارى در بين باشد و مردم تبليغ شوند، و در هر مسجد يا حسينيه اى جمعيتى ولو متشكل از سه نفر همكارى نمايند اين رسالت مذهبى بخوبى انجام خواهد گرفت، و حتى ممكن است اين سه نفر عبارت باشند از متولى مسجد و حسينيه و دو نفر از نزديكان و دوستانش.
اين را هم بايد گفت كه: آنچه را كه ما در اين جزوه يادآورى مى كنيم پاره اى از رسالت مسجد و حسينيه است كه ما بتناسب اوضاع و احوال به آن اكتفاء مى كنيم.
از درگاه الهى مسئلت داريم كه همگان را توفيق عنايت فرمايد كه موجبات رضايت پروردگار را فراهم سازند، آرى توفيق و يارى بايد از او برسد.

مسجدها وحسينيه ها و نماز جماعت

مسجدها در درجه اول براى نماز جماعت تأسيس مى شوند، و حتى از حسينيه ها نيز بايد استفاده نماز جماعت نمود، در ابتداى امر نبايد توجهى به تعداد نمازگزاران داشت، فرض كنيد كه در ابتداء مسجدى يا حسينيه اى سه نفر نمازگزار داشته باشد، مگر رسول خدا (ص) در ابتداى شروع به نماز جماعت خودش و اميرالمؤمنين على (ع) نبود، كه پس از چندى خديجه ام المؤمنين هم به آنان پيوست، و سپس جعفر طيار نيز به دستور پدر بزرگوارش حضرت ابوطالب مؤمن قريش به آنان پيوست؟
در صورتى كه فرض كنيم امام جماعتى با دو نفر مأموم در مسجد يا حسينيه اى به نماز جماعت مشغول شوند، در طول سال در اوقات سه گانه صبح و ظهر و مغرب از اين پايگاه مذهبى يك هزار و پانصد و شصت خدمت اسلامى انجام گرفته، علاوه بر اينكه نماز عيد فطر و عيد قربان و نماز آيات و نماز باران در صورت لزوم و نمازهاى مستحبى ماه مبارك رمضان، و نوافل روزانه نيز بر آن افزوده خواهد شد، و علاوه بر خواندن نمازها اذان و مناجات در اوقات سه گانه و در سحر و افطار ماه مبارك رمضان، و شبهاى جمعه، و اعياد مذهبى كه همگى روى هم نزديك به (٣٢٥٠) خدمت اسلامى خواهد بود.
بد نيست به همين مناسبت يادآورى كنم، به نظر من اگر در آپارتمانها و ساختمانهاى چند طبقه خواستند مسجدى ايجاد كنند، يا حسينيه اى تأسيس نمايند خود مسجد يا حسينيه و يا پرچم و علامت آن را در طبقه فوقانى قرار دهند، تا مسجد و حسينيه از ساير بناهاى مجاور از قبيل بانگها و ساير مؤسسات و ادارات پائين تر قرار نگيرد.
زيرا خداوند مى فرمايد: (فى بيوت اذن الله ان ترفع) (١) (يعنى: (در خانه هائى كه خداوند دستور رفعت آنرا داده است) و در اين باره ما در بعضى از كتب فقهى خود يادآورى كرده ايم كه (ترفع) مطلق است و شامل رفعت ظاهرى و معنوى هردو خواهد شد.
و به نظر من بسيار خوب است شعائر مذهبى كه در مساجد و حسينيه ها برگذار مى شود، با وسائل مختلف اعلان شود و به تمام مردم برسد، زيرا خداوند در قرآن مجيد مى فرمايد: (و اذن فى الناس بالحج) (٢) يعنى: (در ميان مردم اعلان حج كن) و به همان ملاك كه اعلان حج پسنديده است و خداوند به آن فرمان داده است، اعلان شعائر مذهبى هم عملى است بسيار خوب.
و در سيره رسول خدا (ص) مى بينيم هرگاه كارى داشتند كه مى خواستند به مردم برسانند، به منادى خود دستور مى فرمودند كه آن مطلب را در ميان مردم اعلان كند.
اميرالمؤمنين هم به فرزند خود وصيت مى فرمايند: (بنى اذا كنت فى بلدة فعاشر بآداب اربابها).
يعنى: (فرزندم در هر شهرى كه بودى طبق آداب مردم آنجا زندگى كن) (٣). و از طرفى امروزه جزء آداب مردم زمان ما است كه هركس براى خود با وسائل ارتباط جمعى مطالب خود را اعلان و تبليغ مى كند.

سخنرانى و روضه خوانى

حسينيه ها به منظور ايراد سخنرانيهاى مذهبى و بيان مواعظ و ارشاد مردم، و خواندن روضه و مدح و مصيبت داير شده است، البته بايد از مساجد هم اينگونه استفاده ها برده شود زيرا رسول خدا (ص) در مسجد روى منبر از جعفر بن ابى طالب ياد كرد و مصيبت او را بيان فرمود.
و فاطمه زهرا عليهاالسلام هم در اطاق پدرش رسول اكرم (ص) كه جزء مسجدالنبى است اين اشعار را در مصيبت پدر انشاء فرمودند كه مشهور است:
ماذا على من شم تربة احمد ان لا يشم مدى الزمان غواليا صبت على مصائب لو أنها صبت على الايام صرن لياليـا يعنى: (كسى كه خاك قبر احمد (ص) را بوئيده است، اگر در طول عمرش هيچ عطرى را نبويد بر او ايرادى نخواهد بود.
مصيبتهائى بر سر من آمده است كه اگر آنها را بر سر روزها بريزند تبديل به شب خواهد شد).
و نيز بشير در مدينه كنار قبر رسول خدا (ص) ياد از مصيبت حضرت حسين (ع) كرده اين اشعار را خواند:
يا اهل يثرب لا مقام لكم بها قتل الحسين فادمعى مدرار يعنى: (اى مردم مدينه! دگر مدينه جاى اقامت ندارد، زيرا حسين كشته شد، از اين پس بسان ابر بگرييد).
اگر خواندن مصيبت در مسجد ايرادى داشت امام زين العابدين او را منع مى كرد، نه تنها مانع او نشد، بلكه خود حضرت به او دستور داده بود كه در مسجد اين اشعار را بخواند.
سخنرانى و بيان مواعظ در مساجد كه رفتار رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين و فرزندانش عليهم السلام بود.
بنا بر اين مساجد و حسينيه ها در اينكه محل طبيعى روضه خوانى و وعظ و ارشاد هستند باهم مشترك مى باشند.
پس اگر امام جماعت بعد از فراغت از هر نماز صبح و ظهر و شب ولو پنج دقيقه براى مردم موعظه كند در سال (١٠٦٥) خدمت اسلامى انجام داده است، و چنانچه در حسينيه هر شب يك مجلس روضه داير كند در سال (٣٥٥) خدمت مذهبى كرده است.
و چنانچه بمناسبت شهادت رسول اكرم (ص) و فاطمه زهرا عليهاالسلام و يازده امام ديگر كه بشهادت رسيده اند براى هركدام سه روز مجلس برگزار شود در سال حداقل (٣٩) خدمت اسلامى صورت گرفته است.
و در صورتى كه بمناسبت ايام ماه مبارك رمضان و دو ماه محرم و صفر مجالسى جهت وعظ و ارشاد و روضه خوانى برقرار كند (٨٨) خدمت اسلامى انجام داده است، كه جمعا يك امام جماعت در طول سال مى تواند در يك مسجد يا يك حسينيه (١٥٤٧) خدمت اسلامى انجام دهد.
البته بسيار ضرورى است كه تمام حسينيه ها بايد داراى پخش صداى مرتب باشد، و در قسمتى دستگاههاى ضبط صوت مجهز داشته باشند كه تمامى سخنرانيها و مواعظ اسلامى را ضبط كرده بطور مجانى يا به قيمت تمام شده در اختيار مردم بگذارند تا بدينوسيله از مواعظ و مراثى همگان بهره مند شده؛ در هر خانه و محلى نوارهاى سودمندى در دسترس مردم يافت شود.
ضمنا به حسينيه هاى بزرگ پيشنهاد مى كنم كه از وسائل مدرن روز استفاده كنند، بخصوص به منظور آنكه در تمام زوايا و غرفه هاى يك حسينيه بزرگ تمام مستمعين تصوير گوينده را ببينند، بد نيست كه از تلويزيونهاى مدار بسته براى اين منظور استفاده كنند.


۱
كتابخانه

كتابخانه

رسالت اسلام گسترش ايمان و علم در ميان مردم است، خداوند بزرگ در قرآن مجيد مى فرمايد:
(يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات) (٤) يعنى: (خداوند درجات رفيع را به كسانى از شما خواهد بخشيد كه داراى ايمان و دانش باشند).
و در حديثى آمده است:
(احتفظوا بكتبكم، فانكم سوف تحتاجون إليها).
يعنى: (كتابهاى خود را حفظ كنيد كه بزودى به آنها نياز پيدا مى كنيد).
و در حديث مشهور آمده است:
(اذا مات ابن آدم انقطع عمله [امله] الا من ثلاث: علم ينتفع به، و ولد صالح يدعوله، و صدقة جارية).
يعنى: (انسان كه مرد عملش [اميدش] بريده مى شود جز از سه چيز:
١ ـ دانشى كه از آن استفاده شود.
٢ ـ فرزند شايسته اى كه برايش دعا كند.
٣ ـ صدقه جاريه اى كه پس از او بماند.
و در حديث ديگر آمده است: (مداد العلماء افضل من دماء الشهداء).
يعنى: (مركب قلم دانشمندان بيش از خون شهداء ارزش دارد). پس با توجه به اين حقيقت لازم است كه مساجد و حسينيه ها داراى كتابخانه هائى براى مطالعه مردم باشند، زيرا وجود كتابخانه در اينگونه مراكز عمومى موجب رشد سطح فرهنگى جامعه خواهد شد، و هر اندازه كه به تعداد كتابخانه هاى يك شهر افزوده شود بهمان اندازه سطح دينى و دنيوى مردم بالا خواهد رفت، زيرا كه خير دنيا و آخرت در علم و دانش است، همانگونه برعكس نكبت دنيا و آخرت يك ملت در جهل و نادانى افراد آنست.
و روى همين حساب من به تمام دوستان خودم توصيه كرده و مى كنم كه همگى در منزل خود كتابخانه داشته باشند، زيرا علاوه بر اينكه وجود كتابخانه در يك منزل اعضاء خانواده را وادار به مطالعه مى كند، خدمت بزرگى بجهان علم و دانش نيز هست، زيرا خريدارى كتاب موجب تشويق مؤلفين، ناشرين، چاپخانه ها، صحافيها، و ديگر وسائل و عوامل نشر كتاب خواهد شد.
اداره كتابخانه را ـ اگر كوچك باشد ـ مى توان به خادم مسجد و حسينيه، يا بعضى از اعضاء كتابخانه سپرد، و بهتر است در تمام ساعتهائى از شب و روز كه مردم بيدار هستند كتابخانه هم باز باشد، و چنانچه اين اندازه ممكن نشد بايد به اندازه اى كه ممكن است شبانه روز چند ساعت كه با وقت مطالعه اكثريت مردم مناسبت دارد كتابخانه باز باشد، (و ساعتهائى كه كتابخانه باز است براى اطلاع مردم اعلان شود). و لازم است كه جزء برنامه كتابخانه كتاب امانت دادن بخوانندگان باشد، و براى كتابخانه هاى بزرگ لازم است كه مجهز به دستگاههاى فتوكپى و عكسبردارى باشد، كه در صورت لزوم از هركتابى كه بخواهند فيلمبردارى كنند .(٥)
اگر در تمام سال ـ به استثناى روزهاى تعطيل كه فرض كنيم٢٥ روز باشد ـ كتابخانه باز باشد، اين عمل موجب خواهد شد كه ما از راه كتابخانه هر سال (٣٣٠) خدمت اسلامى انجام داده باشيم.
و اگر آمار مطالعه كنندگان را در سال در نظر بگيريم و مطالعه هر انسانى را يك خدمت اسلامى بحساب بياوريم آمار خدمات اسلامى ما بسيار پيشتر بالا خواهد رفت.

برگزارى مجالس جشن

از جمله خدمتهاى اسلامى كه در مساجد و حسينيه ها بايد برگزار شود مجالس جشنى است كه به مناسبت تولد حضرت رسول (ص) و حضرت زهرا عليهاالسلام و امامان دوازده گانه عليهم السلام بايد تشكيل شود، و نيز مى توان بمناسبت زادروز بزرگان دين و علم مانند علماء و وعاظ، افراد نيكوكار، جشن تولد گرفت، يا بعنوان ياد بود سرداران، فاتحين و مكتشفين و مؤسسين بزرگ مانند سيد رضى و شيخ طوسى و علامه حلى و... مجالس بزرگداشت در مساجد و حسينيه ها ترتيب داد.
و نيز مى توان مجلس جشن ازدواج، مجلس توديع حجاج، يا برنامه استقبال زائران اعتاب مقدسه، و حتى جشنهاى ختنه سوران جشن تولد افراد و از اين قبيل جشنها را در مساجد و حسينيه ها گرفت زيرا تمام اين جلسات، جشنها و اجتماعات يا يك عمل اسلامى است، كه مصداق (يفرحون لفرحنا) مى باشد، يا اينكه به خاطر يك عمل اسلامى برگزار مى شود مانند جشن بازگشت حجاج، و بدرقه و استقبال زوار و... كه بطور طبيعى محل برگزارى اينگونه اجتماعات اسلامى خانه خدا مسجدها، و خانه هاى اولياء خدا حسينيه ها است.
بدين ترتيب اگر فرض كنيم كه:
١ ـ بمناسبت تولد معصومين عليهم السلام در سال ١٤ مجلس گرفته شود.
٢ ـ بمناسبت جشن ازدواج در سال ٤ مجلس.
٣ ـ بمناسبت توديع و استقبال حجاج و زائرين ١٢ مجلس.
٤ ـ بمناسبت ختنه سوران ١٢ مجلس.
٥ ـ بمناسبت جشن تولد افراد ٢٠ مجلس گرفته شود.
رويهم در سال ٦٢ خدمت اسلامى انجام گرفته است.
اما بايد اينگونه مجالس كاملا منزه از هرنوع رفتار خلاف باشد، و طورى برگزار شود كه در آن احترام مسجد و حسينيه كاملا رعايت شود، و نيز در جلساتى كه بمناسبت جشن تولد معصومين عليهم السلام گرفته مى شود بايد سعى كنند كه تنها به نقل تاريخ اكتفاء نشود، بلكه بتناسب پيشرفتهاى علمى روز از مقامات علمى معصومين عليهم السلام بيان گردد، و حضار مجلس را وادار به پيروى از ارشادات آنان كنند، زيرا مجالسى كه بنام بزرگان گرفته مى شود فايده اش در آن است كه مردم آن شخصيت را بعنوان الگوئى براى زندگى خود بشناسند و از راه و روش او پيروى كنند.
همانگونه كه جلسات توديع و استقبال حجاج و زائران اماكن مقدسه، و جشن ازدواج و ديگر جشنها هم خاصيتش آنستكه جامعه پيشرفت كند بدينوسيله مردم بسوى فضائل انسانى و كارهاى نيك سوق داده شوند.
و نيز مناسب است كه جشنهاى مذهبى، و همچنين مجالس سوگوارى و ارشاد با پرچمها و پرده ها، و پلاكاردهاى مناسبى تزئين شود، و در اين جلسات اگر بتوانند با تهيه و تدارك قبلى نمايشها و بلكه فيلمهاى آموزنده مذهبى توجه شركت كنندگان را هرچه بيشتر جلب كنند، و با پخش قطعه هاى كلمات قصار و نشريات سودمند هرچه بيشتر از شركت كنندگان پذيرائى نمايند.
و خلاصه جشن مذهبى بايد علاوه بر شادى و سرور يك جلسه آموزنده و ارشادى باشد، البته همانطور كه قبلا اشاره شد بوسيله ضبط صوت، و دستگاههاى فيلم بردارى از نمايشها و گفتارها و برنامه هاى مختلف مجلس صدا بردارى و فيلم بردارى كنند كه بعدها هم مورد استفاده قرار گرفته تكثير شود.

نشريات مفيد

در يكى از جنگهاى اسلامى، پس از آنكه رسول خدا (ص) عده اى از دشمنان را به اسارت درآورد، آن دسته از اسيران جنگى را كه سواد داشتند مخير فرمود كه اگر بخواهند براى آزاد كردن خودشان يا مقدار معينى از مال و ثروت خود را بدهند، يا اينكه در مقابل با سوادكردن ده نفر از مسلمانان كه به آنان خواندن و نوشتن ياد بدهند آزاد شوند.
حضرتش با اين اقدام آموزنده خود اهميت سواد خواندن و نوشتن را به مسلمانان آموخت، و لذا يكباره سواد خواندن و نوشتن در ميان جزيرةالعرب جهش كرد، به طورى كه پيش از بعثت حضرت در سرتاسر جزيرةالعرب تنها ده نفر انگشت شمار بودند كه سواد خواندن و نوشتن داشتند ولى در زمان حضرت رسول (ص) تعداد افراد باسواد جزيره اگر نگوئيم به هزاران نفر رسيد دست كم به صدها نفر افزايش يافت.
تا اينكه مى بينيم كار پيكار با بيسوادى حضرت بجائى مى رسد كه مى بينيم در زمان حضرت رضا (ع) در ميان استقبال كنندگان حضرت تنها از شهر نيشابور بيست و چهار هزار نفر (٢٤٠٠٠) دانشمند هستند كه قلم و كاغذ در دست دارند، تا از حضرت حديث يادداشت كنند! كه حتى دنيا در اين عصر علم و دانش هم هنوز به اين پايه نرسيده است.
بنا براين با الهام گرفتن از دستورات اسلام به منظور بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان بايد مساجد و حسينيه ها هميشه داراى نشريه هاى ديوارى هفتگى، يا دو هفته يك نشريه، يا حداقل ماهى يك نشريه داشته باشند، كه در داخل و خارج از مسجد در محل معينى نصب شود تا عابرين و مراجعه كنندگان از آن استفاده كنند، و بر معلومات مذهبى و اطلاعات علمى آنان افزوده شود.
البته معلوم است نشريات بايد داراى مطالب متنوعى در باره:
١ ـ اصول دين، فروع دين، تفسير قرآن، تاريخ اسلام.
٢ ـ فضائل اخلاقى و رذائل اخلاقى.
٣ ـ واجبات و محرمات.
٤ ـ و مطالبى به مناسبت جشنهاى تولد، اعياد اسلامى و وفيات بزرگان اسلام بوده.
٥ ـ و علاوه بر مطالب فوق بايد نشريات شامل مطالب علمى، از اختراعات و اكتشافات عصرى، و طرح معماها و پرسشهاى مذهبى و راهنمائيهاى عمومى و مسابقات هم باشد.
و چنانچه امكان داشته باشد نشريه چاپ شده مانند يك نشريه هفتگى ميان نمازگزاران و اعضاء مسجد و ديگران و حسينيه توزيع شود، تا از نشريه افراد بيشترى استفاده كنند.
حال اگر فرض كنيم كه نشريه دو هفته يكبار منتشر شود، بدين وسيله متصديان هر مسجد يا حسينيه توانسته اند ساليانه (٢٤) خدمت اسلامى انجام دهند.

جلسات مذهبى

در جلسات مذهبى مساجد و حسينيه ها معمولا بايد پيرامون موضوعات گوناگون اسلامى بحث و سخنرانى ايراد شود:
١ ـ گاهى جلسات مذهبى به صورت سخنرانى است كه عده اى از جوانان گردهم جمع مى شوند، و يك نفر يا چند نفر از آنان در باره موضوعات اسلامى، مانند اصول دين، اقتصاد اسلامى، سياست اسلامى، خانواده در اسلام، حقوق كارگران و كشاورزان در اسلام و. و. بحث مى كنند و ديگران گوش مى دهند.
٢ ـ گاهى جلسه مذهبى به صورت پرسش و پاسخ است كه شركت كنندگان در جلسه پرسشهائى مطرح مى كنند، و مدير جلسه يا عالم و روحانى مسجد بپرسشهاى مذهبى آنان پاسخ مى دهد، و ضمن اينكه پرسش كننده پاسخ خود را دريافت كرده است، ديگران هم استفاده مى كنند.
٣ ـ گاهى جلسه مذهبى هردو برنامه فوق را همراه با هم در بر دارد، بدين ترتيب كه پس از ايراد سخنرانى مذهبى بوسيله سخنران جلسه، حاضران پيرامون موضوع بحث شده در سخنرانى يا هر نوع پرسش ديگرى كه دارند سئوالات خود را طرح و پاسخ خود را دريافت مى دارند.
فائده اين جلسات مذهبى آن است كه جامعه اسلامى با اطلاعات و معلومات مذهبى مجهز شده مردم وادار مى شوند كه در باره امور دينى خود پرسش كنند، و ضمنا براى رهبران مذهبى معلوم مى شود كه مردم به چه موضوعاتى بيشتر احتياج دارند.
اگر فرض كنيم كه در هفته يك جلسه با اين برنامه برگزار شود در سال (٥٠) جلسه دائر شده و پنجاه خدمت مذهبى ديگر بر آمار خدمات مذهبى مسجد و يا حسينيه افزوده خواهد شد.
و چنانچه مقدور باشد و بحثهاى اين جلسات و پرسش و پاسخهاى ايراد شده را پس از اصلاح و ترتيب و تهذيب چاپ كنند فائده جلسه بسيار بيشتر خواهد شد.
بهتر آن است كه جلسات با قرائت قرآن مجيد شروع شود، و چنانچه وقت جلسه ايجاب كند تمام شركت كنندگان به صورت دوره هركدام چند آيه زير نظر استاد قرائت تلاوت كنند.
و بسيار مناسبت است كه برنامه دوره قرآن را در ابتداى هر جلسه مذهبى كه بهر مناسبتى تشكيل مى شود قرار دهند، تا تعليم قرآن در سطح وسيعترى اجراء گردد، و هرچه تلاوت قرآن بيشتر باشد بهتر است، زيرا قرآن نور و بركت است.
و بهتر از همه چيز آنست كه جلسات جنبه سازندگى و تربيت افراد در آن قوى تر باشد، و در اينگونه جلسات بجوانانى كه استعداد سخنرانى و مقاله نويسى و كتاب نويسى دارند طرز سخنرانى و نويسندگى و اداره جلسات مذهبى را بياموزند تا جلسه به صورت خشك و عقيم نمانده داراى توليدهاى ارزنده اى باشد، و استعدادهاى افراد را رشد داده توليد مثل كند.

دعا و زيارت

مسجدها و حسينيه ها بهترين محل براى خواندن دعاها و زيارتها است، بنا بر اين مناسب است كه:
هر روز صبح در اين اماكن دعاى صباح خوانده شود.
و هر شب جمعه دعاى كميل بخوانند.
و هر روز جمعه صبحها دعاى ندبه بخوانند.
و عصرهاى جمعه دعاى سمات بخوانند.
و دعاهاى مناسب در روزهاى مخصوص بخوانند مانند دعاى افتتاح در اول شبهاى ماه مبارك رمضان، و دعاى سحر در سحرهاى ماه مبارك، و دعاهاى روزانه در روزهاى ماه رمضان، و دعاى عرفه، دعاى عيد و دعاهائى مناسب شبها و روزهاى مخصوص سال.
و مناسب است كه در اين اماكن زيارتهاى وارده در اوقات مناسبش بخوانند مانند مخصوص اميرالمؤمنين در روز عيد غدير، و زيارت عاشوراء امام حسين در روز عاشوراء و ازاين قبيل زيارتهاى مخصوصه.
و اگر ممكن باشد هنگام خواندن زيارتهاى مخصوص و دعاها، مردم را هم در مسجد و يا حسينيه جمع كنند بهتر است، و اين امور رويهم رفته تقريبا در سال (٧٠٠) خدمت اسلامى است:
دعاى صباح (٣٥٥) خدمت اسلامى.
دعاى كميل (٥٠) خدمت اسلامى.
دعاى سمات (٥٠) خدمت اسلامى.
دعاى ندبه (٥٠) خدمت اسلامى.
دعاهاى ماه مبارك رمضان (٩٠) خدمت اسلامى.
ساير دعاها و زيارتهاى گوناگون (١٠٠) خدمت اسلامى.
و نيز مناسب است كه دعاهاى رسول اكرم (ص) و ائمه طاهرين عليهم السلام در مناسبتهائى خوانده شود، و مخصوصا برنامه اى براى خواندن صحيفه سجاديه باشد، زيرا دعاء و زيارت خود مكتبى است عالى كه به مردم اصول عقايد، فروع دين، اخلاق و آداب و معارف دينى آموخته، علاوه بر آن ضمن تعليم حقايق و معارفى يك نوع تربيت روحى و ايجاد خشوع و ارتباط با پروردگار بزرگ و پيشوايان دين است.

درس و تأليف و تشكيل هيئت ها

درسهاى دينى احتياج به مدارسى دارد گاهى در شهرى يا محله اى مدرسه يافت نمى شود، يا اينكه مدرسه هست ولى محصلين علوم دينى زياد هستند و مدرسه كافى نيست، يا مدرسه از منطقه دور است و در نزديكى محصلين مسجد يا حسينه اى وجود دارد.
بهر حال يكى از خدمات اسلامى متصديان مساجد و حسينيه ها اين است كه مردم و طلاب علوم دينى را به فرا گرفتن علوم دينى و مادى تشويق كنند، تا مردم علومى را مانند اصول دين، تفسير قرآن، تاريخ اسلام، و يا مسائل فقهى و... را در مساجد و حسينيه ها فرا گيرند.
و متصديان مساجد و حسينيه ها در اين مراكز دينى را به روى طالب علوم دينى و مردم باز كنند، تا به تعليم و تعلم و بحث و تأليف و مطالعات اسلامى بپردازند، و از مساجد و حسينيه ها بجاى مدرس و كلاس درس استفاده كنند.
خلاصه هركس از هر صنف و طبقه ايكه بخواهد در مسجد و حسينيه برنامه درس و بحث دينى و علمى داير كند چه طلبه باشد، چه دانشجو و محصل، چه ادارى، چه آموزگار و چه وكيل و قاضى مناسب است كه در مساجد و حسينيه ها را بروى آنان باز كنند تا به اشتغال علمى خود بپردازند.
همچنين در مساجد و حسينيه ها سزاوار است كه هيئتهاى گوناگون مذهبى تشكيل دهند، هيئت عبارت است از جماعتى از مردم كه به منظور يك هدف دينى باهم تشريك مساعى مى كنند.
١ ـ مانند هيئت ازدواج كه به منظور تشويق جوانان به امر ازدواج و فراهم كردن تسهيلاتى براى آنان تأسيس مى شود.
٢ ـ هيئت كاريابى به منظور كار پيدا كردن براى افراد بى كار.
٣ ـ هيئت قرض الحسنه، به منظور وام دادن به افراد محتاج.
٤ ـ هيئت ارشادى به منظور حل مشكلات گوناگون مردم، و راهنمائى و يارى كردن در رفع گرفتاريهاى آنان و...
اگر فرض كنيم كه در سال دويست جلسه درس در يك مسجد يا حسينيه داير شود، و حداقل پنج جلد كتاب تأليف شود، و آنجا دو هيئت از هيئتهاى خيريه مزبور داير شود كه هريك از آن دو هيئت در ماه دوبار تشكيل جلسه دهند، رويهم (٢٥٥) خدمت اسلامى از اين جهت انجام خواهد شد.

نمايشهاى اسلامى

نمايشهاى اسلامى از بهترين وسيله ها براى نشر اسلام است، بطورى كه مثل معروفى شده است كه مى گويند: (يك تصوير گويا بهتر از هزار كتاب اثر دارد)، نمايش هم عبارتست از همان شبيه خوانى كه علماء به استحباب آن فتوا داده اند(٦).
نمايش اسلامى گاهى يك نمايش تاريخى است مانند نمايش جنگ بدر، يا جريان روز عاشوراء، و گاهى نمايش اخلاقى و گاهى دينى است مانند نمايش حجاج و روزه داران، گاهى نمايش اجتماعى است، گاهى بهداشتى است، گاهى علمى و فرهنگى است و حسينيه ها بهترين مكان براى اينگونه نمايشهاى اسلامى است، سابق در مساجد و حسينيه ها شبيه خوانى مى كردند، و تابحال هم شبيه خوانى در مراقد ائمه اطهار عليهم السلام و در مسجد كوفه و جاهاى ديگر داير مى شود.
ولى لازم است كه بسيار كوشش كنند تا نمايشها كاملا مطابق اخبار و تواريخ معتبره باشد، و نيز بايد نمايشهاى اسلامى زير نظر افراد وارد به فن نمايش ترتيب داده شود تا هرچه جالبتر تهيه گردد و بيشتر در تماشاچيان تأثير گذارد، و هدف را بهتر تأمين كند.
اگر فرض كنيم كه در يك مركز نمايشهاى اسلامى در دو ماه يكبار سه شب يا سه روز نمايش داده شود در سال (١٨) خدمت اسلامى انجام خواهد گرفت، و چه بسا كه تأثير نمايش بسيار زياد باشد.
و چه بهتر اگر همين نمايشهاى اسلامى را فيلمبردارى كنند، و در جشنها و جلسات مذهبى اين فيلمها را در معرض تماشاى مردم بگذارند، فرض كنيم در سال شش بار هم فيلم نمايشهاى اسلامى را بدهند.
و چه بسيار بهتر اگر اين فيلمها را تكثير كنند و كپيه آن را در مراكزى بفروش برسانند. يا بمؤسسات و هيئتهاى مذهبى ديگرى مجانى اهداء كنند.
و چنانچه فرض كنيم كه از فيلم هر نمايشنامه اى ساليانه بيست نسخه بفروش برسد، در هر سال يكصد و بيست خدمت اسلامى انجام گرفته است.
و نيز اگر همين نمايشهاى اسلامى به صورت نمايشنامه هائى جالب نوشته شود، چاپ و نشر آن موجب تكثير نمايشهاى اسلامى شده، تأثير بسزائى در جامعه اسلامى خواهد گذاشت، و بدين ترتيب خدمت ديگرى از نوع نگارش بر آمار خدمات اسلامى مساجد و حسينيه ها افزوده خواهد شد.

فايده هاى ديگر

علاوه بر خدمات اسلامى گذشته ممكن است در مساجد و حسينيه ها خدمات اسلامى ديگرى از اين قبيل انجام گيرد:
١ ـ مجالس ترحيم، شب هفت، چهلم، سال روز درگذشت اموات.
٢ ـ پيدا كردن گم شده ها، ولى درخارج از مسجد.
٣ ـ فروختن كتاب، نوارهاى مذهبى، فيلمهاى نمايش و چيزهائى كه مربوط به دين و متدينين است، باز در خارج از مسجد.
٤ ـ اطعام نمودن در حسينيه ها، و در سالنهاى ديگر مساجد.
٥ ـ گردآورى اعانه ها براى مؤسسات و خدمات اسلامى مسجد و حسينيه، به صورت نصب صندوقها و درخواست كمك نمودن از افراد خيّر در اجتماعات بزرگ در مناسبتهاى مختلف و مجالس گوناگون.
٦ ـ تهيه وسائل آگهى بوسيله مقالات و تصويرها.
٧ ـ دعوت مردم براى انجام امور مذهبى، مانند اينكه مردم را براى امور حج، يا زيارت، يا بناى مسجد و خوديارى در امور ساختمانى مسجد و حسينيه جمع كنند.
٨ ـ جمع آورى كتاب در مسجد براى كتابخانه، يا پوشاك و غذا و دوا و اجناسى مانند آن براى افراد بى بضاعت، يا آسيب ديدگان در حوادث و يا جنگ زدگان.
٩ ـ استفاده از مساجد و حسينيه ها براى اسكان زائران و حجاج در مدتى كه در شهرى سر راه توقف دارند، و نيز در شهرهاى مذهبى مانند مدينه، مكه، كربلاء، نجف، خراسان، قم، كاظمين، سامراء و ديگر شهرهاى زيارتى و مذهبى زوار مى توانند از مساجد و حسينيه ها استفاده كنند، و چند شبى كه هستند آنجا اقامت نمايند.
١٠ ـ تشكيل كنفرانسهاى مختلف مذهبى، و از اين قبيل استفاده هاى دينى كه مى توان از مساجد و حسينيه ها نمود، و فرض كنيم كه در هر سال از اينگونه خدمات اسلامى هم (٦٤٠) مورد استفاده شود.
بدين ترتيب تنها يك حسينيه، و يا يك مسجد مى تواند ساليانه طبق آمار و ارقامى كه عرضه شد حدود هفت هزار (٧٠٠٠) خدمت اسلامى انجام دهد، تنها اين رقم براى يك مسجد خدمت بسيار بزرگى است، حال اگر اين رقم را در تعداد مساجد و حسينيه هاى موجود در يك منطقه يا يك استاد و يا يك شهر بزرگ ضرب كنيم، حاصل ضرب آن رقم بسيار بزرگى خواهد بود (كه ادامه آن در ظرف مدت چند سال مى تواند تأثير بسيار محسوسى در پيشرفت امور مذهبى يك منطقه بگذارد).
علاوه بر اينها اگر گردانندگان هر مسجد يا حسينيه بتوانند از مساجد و حسينيه ها بلندگوهائى به منازل و مراكز تجمع اطراف مسجد سيم كشى كنند، تا در مواقع تبليغى و برگزارى جلسات مردم بيشتر استفاده كنند دامنه فعاليت آنان گسترش يافته، آمار خدمات مذهبيشان بالا خواهد رفت.
همانگونه بايد مجالس مذهبى را در خانه ها هم گسترش داد، كه در هر مناسبت دينى و دهه هاى ساليانه و مجالس هفتگى در منازل تشكيل شود.
در اينجا دو پرسش خودنمائى مى كند:
اول ـ انجام خدمات اسلامى گذشته احتياج به بودجه دارد، زيرا گردانندگان اين برنامه ها، و خود برنامه ها و خدمات مذهبى احتياج به بودجه دارند، اين بودجه را از كجا بايد تأمين كرد؟
جواب اين پرسش: مى توان بودجه هاى لازمه را از راههاى ذيل تهيه نمود:
١ ـ موقوفاتى كه براى هر مسجد و حسينيه هست.
٢ ـ بودجه هائى كه از حكومتهاى صالحه براى اينگونه خدمات مى توان دريافت نمود.
٣ ـ اموالى كه از افراد خيرانديش و بوسيله همين برنامه ها مى توان تهيه كرد.
٤ ـ از وجوهات شرعيه مانند زكات، سهم امام.
دوم ـ پيشنهادهائى كه در اين كتاب گذشت احتياج به تنظيم و طرح ريزى و برنامه ريزيهائى دارد، اين طرح ها و نقشه ها از كجا بدست آيد؟.
جواب: هيئت مديره هر مسجد و حسينيه بايد به تنظيم و برنامه ريزى اين فعاليتهااقدام كند، زيرا نظم موجب دوام و قوام جهان است، و شرع مقدس اسلام هم به ما دستور داده است كه كارهاى خود را منظم سازيم.
حضرت على در نهج البلاغه شريف مى فرمايد: (و نظم امركم) يعنى: (بر شما باد كه امور خود را منظم سازيد).
اگر ما بخواهيم بدون نظم و برنامه رفتار كنيم، از قافله جهان عقب خواهيم افتاد، و زمام امور را كسانى بدست خواهند گرفت كه در كارهاى خود نظم برقرار مى سازند، و از طرفى مورد سرزنش اولياء اسلام قرار خواهيم گرفت و حساب بى نظمى و خسارتهاى ناشى از آن را از ما خواهند كشيد.
در حديث آمده است كه: (اين دنيا حلالش حساب، حرامش عقاب، و شبهاتش سرزنش دارد).
از درگاه خداى سبحان مسئلت داريم كه ما را موفق بدارد تا كارهائى كه مورد پسند او است انجام دهيم، و در راه خدمت به دينش مارا يارى كند، و مؤمنين را عزيز و سربلند سازد، اينها براى خدا سخت نيست، يارى و توفيق تنها از او ساخته است.


۲
تجربيات من در منبر

تجربيات من در منبر

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله رب العالمين، والصلوة والسلام على محمد و آله الطاهرين، و لعنةالله على اعدائهم اجمعين، انالله و انا اليه راجعون، و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون.
امروز كه مشغول نوشتن اين كلمات هستم روز عاشوراى حسين (ع) است، روزى كه در آن باران سيل آساى اشگ از ديدگان و قطرات خون از سرهاى عاشقان حسينى فرو مى ريزد، و پشتها در اثر ضربات زنجير سياه شده، كف پاها در اثر پابرهنه رفتن ورم كرده، و بدنها زير تابش آفتاب سوزان خصوصا در كربلاء كه هم اكنون من در آنجا هستم ـ تفتيده، هم اكنون شهر كربلاء به صورت يك محشر كوچكى در آمده است، و همه جا صداى شيون و داد و فرياد و گريه و زارى بلند است.
امروز همگى در يك حالت غير عادى هستند، مردم را چنان مى بينى كه گويا هركدام از آنان يا يكى از عزيزترين كسان و يا عده اى از عزيزانشان را از دست داده اند، چگونه چنين حالتى را نداشته باشند با اينكه در اينروز خاطره غم انگيز شهادت كسى تجديد مى شود كه اختيار جان و مالشان در دست آنان است.
زيرا پيامبر خدا (ص) در باره حسين (ع) فرموده است: (حسين ازمن است و من از حسينم) و معلوم است كه رسول خدا (ص) در مورد مؤمنين اختيار جان و مال آنان را دارد.
۳
شجاعت در تبليغ

شجاعت در تبليغ

شجاعت در حد اعتدال يكى از صفات ضرورى هر گوينده مذهبى است، اين صفت هرچند كه در اكثر افراد يكنوع بهره و موهبت الهى است، ولى افرادى هم كه از آن بى بهره هستند مى توانند با تذكر و تفكر و مطالعه حالات و زندگانى قهرمانان، اين خصلت را براى خود به دست آورند.
زيرا واعظى كه ترسو باشد و از گناهكاران كه كارهاى نيك را ترك كرده، مرتكب گناهان مى شوند بترسد، در كار خود شكست خواهد خورد، زيرا مردم هميشه افراد مصلح را دوست دارند، و از افرادى كه پيرو شهوات و خواسته هاى نامشروع مردم هستند بيزار مى باشند.
و چيزى نمى گذرد كه مردم افراد ترسو و سازشكار را شناخته و از اطرافش پراكنده مى شوند.

اطلاع از روانشناسى

يكى از چيزهائى كه براى واعظ لازم است اطلاع از علم روانشناسى است، تا هرچند بهتر بتواند در دل مردم جا باز كند، و گفتارش در دل مردم اثر بگذارد، و از اين راه بتواند حقايقى را به مردم رسانده در آنان تأثير نمايد... زيرا هر مطلبى را مى توان با الفاظ و تعبيرات مختلفى بيان كرد، كه نحوه بيان آن گاهى مؤثر مى شود و گاهى تأثير نامطلوب خواهد داشت.
و از اين قبيل است كه مى گويند اميرى در خواب ديد كه دندانهايش افتاده از معبّرى كه عالم به تعبير خواب بود پرسيد؟ معبّر گفت: تمام بستگان امير خواهند مرد، امير عصبانى شد و دستور داد او را كتك زده به زندان افكندند، و از معبّر ديگرى تعبير خوابش را خواست؟ معبّر گفت: اين خواب دلالت دارد بر اينكه عمر امير از تمام بستگانش طولانى تر خواهد بود، امير دستور داد به او جايزه دادند و احترامش نمود.
نيز نقل مى كنند كه هارون خليفه عباسى از روى حسادت و دشمنى با حضرت على (ع) تصميم گرفت كه به تمام آفاق مملكتش بخشنامه كند كه هيچ جا نگذارند از حضرت على (ع) نامى برده شود... و هراندازه كه علماء و عقلاء خواستند كه او را از اين فكر منصرف كنند نتوانستند... تا اينكه يكى از علماء نزد او رفت و به او گفت:
خليفه اگر بنو تميم بيايند و بگويند از ميان ما ابوبكر خليفه شده است و ما ابوبكر را داريم، و بنو عدى بيايند و بگويند ماهم عمر را داريم و بنو مره بيايند و بگويند ما عثمان را داريم، آنگاه از تو بپرسند كه شما بنى هاشم چه كسى را داريد؟ اى خليفه در پاسخ آنان چه خواهى گفت؟ هارون مقدارى فكر كرد و از تصميمش منصرف شد.

حسن مطلع، حسن ختام، خلاصه گوئى

يكى از مطالبى كه براى واعظ لازم است آن است كه ابتداى سخنانش و آخر بحثش جالب باشد، و هميشه عنوان سخن خود را در اول منبر بيان كند، در پايان هم خلاصه بحث را تكرار كند.
بنا بر اين بحث خود را نبايد با سخنى آغاز كند كه مؤثر و جالب نيست، زيرا اگر از ابتداء منبر توجه حاضرين جلب نشود، شنونده در افكار شخصى خود غوطه ور شده ديگر گوشش به سخنان واعظ بدهكار نيست، همانگونه كه اگر واعظ منبر خود را با مطالبى مبتذل ختم كند تمام زحمات و بحثهايش هدر خواهد رفت، زيرا مردم هنگامى كه از مجلس بر مى خيزند افكارشان با آخرين سخن واعظ خوب باشد يا بد مشغول است.
علماى فن بلاغت هم اين دو مطلب را جزء شرائط بلاغت يادآورى كرده اند... اما تلخيص بحث عبارتست از آنكه واعظ در ابتداى منبرش، و نيز در آخر سخنانش خلاصه و نتيجه بحث خود را يادآورى كند، زيرا اگر خلاصه بحث در اول منبر بيان شود شنونده متوجه موضوع بحث خواهد شد، بطورى كه اگر به مقدارى از بحث توجه نكرد از خلاصه بحث محروم نمى ماند، همانگونه كه يادآورى خلاصه بحث در آخر منبر سبب مى شود كه شنونده بحث را در ذهن خود مرتب ساخته، اگر در قسمتى از منبر هم غفلتى داشته است جبران شود.
و روى همين حساب است كه مى بينيم وسائل ارتباط جمعى خلاصه اخبار را پيش از بيان مشروح اخبار و بعد از آن نقل مى كنند، و نيز مؤلفين هم كه براى فصلها و مقالات نوشته خود عنوان و فهرست مى گذارند روى همين حساب است و در مقالات به همان تيتر و عنوان اول بحث اكتفاء مى كنند، زيرا تيتر جاى فهرست را مى گيرد، علاوه بر اين براى خواننده ممكن است كه پس از مطالعه دوباره به تيتر مقاله توجه كند.

مستمعين بسيار

يكى از چيزهائى كه براى واعظ مراعات آن لازم است، آنستكه مراقب باشد كه در مجلسش شنونده بيشترى شركت كند، زيرا كمى تعداد شنوندگان:
اولاً: موجب مى شود كه خود شنونده كسل شود.
ثانياً: شنوندگان درگوش دادن به سخنانش سرد مى شوند، زيرا فطرت مردم اين طور است كه هميشه بطرف كسى روى مى آورند كه مردم بيشتر به او روى آور شده اند.
و روى همين حساب است كه مى بينيم تجار هم عادت كرده اند كه بيشتر با كسانى معامله مى كنند كه مشترى بيشترى دارند، زيرا زياد بودن مشترى را دليل براين مى دانند كه جنس او جنس بهترى است يا نرخ او ارزانتر است.
ثالثاً: زيان كمى تعداد شنوندگان كسالت صاحب مجلس است، كه در آينده در تشكيل مجلس سرد مى شود، يا اگر مجلسى داير كرد ديگران و اعظ را كه نتوانسته است جمعيتى را پاى منبرش بكشاند دعوت نخواهد نمود. و هر منبرى كه نتواند اين سه ركن اساسى را كه عبارت است: نشاط گوينده، نشاط شنونده، و نشاط مجلس، را حفظ كند، آن منبر منبرى است شكست خورده.
اما از چه راهى مى توان شنونده بيشترى جلب كرد؟
١ ـ مطالب جالب و مؤثر، بيان جالب، ساعت منبر ساعت مناسبى باشد، كه در اين مورد توضيحات بيشترى خواهيم داد.
٢ ـ گوينده قبلا صاحب مجلس را ببيند و او را وادار نمايد كه مردم را به مجلس دعوت كند، و براى شنوندگان وسائل آسايش مانند پنكه و كولر در تابستان و بخارى و شوفاژ در زمستان فراهم نموده، براى آنكه صداى واعظ در داخل جلسه و خارج به همگان برسد بلندگوى مناسبى تهيه كند.
٣ ـ گوينده در منبر شنوندگان را تشويق كند كه دوستان خود را بمجلس دعوت كنند و فرزندان و نزديكان خود را نيز همراه خود بياورند.

منبر رفتن در ساعت مناسب

در وقت نامناسب منبر رفتن موجب شكست انسان در منبر خواهد شد، بنا بر اين بر واعظ لازم است در وقتى كه مناسب منبر نيست منبر نرود، مانند ساعتى كه گرما بسيار شديد است، يا وقتى كه سرماى بسيار سختى است، يا در ساعتهاى نزديك نصف شب، و همچنين در هنگامى كه مردم داراى آرامش نيستند و تشويش و نگرانى دارند، مانند مواقعى كه پيش آمدها، فكر مردم را بخود مشغول كرده است، مانند حادثه جنگ، يا تجهيزات جنازه اى، يا استقبال شخصيتى، يا عزادارى و دسته اى، يا مجلس عروسى و اين قبيل كارها... كه در اين موارد اگر شنوندگان آمادگى براى گوش دادن به سخنان واعظ ندارند، و موقعيت مناسب منبر نيست، قهرا بيانات واعظ براى آنان سنگين و خسته كننده خواهد بود، و اينگونه وعاظ كه رعايت موقعيت را نمى كنند سزاوار شكست بوده، گاهى همين بى ملاحظگى ها سابقه منبر شان را خراب مى كند. يكى از اوقات نامناسب منبر رفتن در مجلسى است كه قبلا چند نفر از وعاظ منبر رفته و شنوندگان را خسته كرده اند، و نيز وقت نماز و هنگام غذا نهار يا شام هم براى منبر رفتن مناسب نيست .

اختصار در منبر

بر واعظ لازم است در منبر هراندازه كه مى تواند رعايت اختصار كند، و هرگاه مردم آمادگى شنيدن يك ساعت سخنرانى دارند، سه ربع ساعت براى آنان سخن بگويد و همچنين... ولى منظورم از اين مطلب آن نيست كه واعظ آنقدر مختصر كند كه از سخن خود نتيجه نگيرد، بلكه منظورم آنست كه از نشاط و شوق مستمع نسبت به منبر باقى بماند، تا مطالبى را كه واعظ گفته است از ياد نبرد، و براى شنيدن منبر ديگر هم آمادگى داشته باشد.
من خودم شخصا اين جريان را در منبرهايم تجربه كرده ام، گاهى كه كنترل وقت را از دست مى دادم، به خوبى مشاهده مى كردم كه چه اثر بدى در روحيه شنونده باقى گذاشته است، هرچند هم كه مطالب جذاب و جالب بود، و برعكس هرگاه مقدارى زودتر سخن خود را تمام مى كردم، كه هنوز شنونده حال شنيدن را داشت، مى ديدم شنوندگان شاداب از مجلس بر مى خواستند، بطورى كه علاقه مند بودند در جلسات ديگر هم شركت كنند.

قبول نكردن منبرهاى متعدد

يكى از چيزهائى كه براى گوينده رعايت آن بسيار اهميت دارد آن است كه منبرهاى متعددى قبول نكند، زيرا تقويت كيفيت منبر و كم ساختن كميت و مقدار آن براى واعظ صحيحتر بوده سابقه اش بهتر مى شود و مردم را بيشتر بمنبر او علاقه مند خواهد ساخت، و برعكس زياد منبر رفتن و زياد سخن گفتن غلط است، و سابقه واعظ را خراب كرده، موجب مى شود كه مردم كمتر به منبر او روى آورند.
گوينده نبايد خيال كند كه زياد بحث كردن و زياد منبر رفتن موجب تأثير بيشتر و بهترى خواهد شد، يا اينكه از نظر مادى براى او بهتر است... زيرا اگر انسان در مورد وعاظ دقت كند مى بيند روش آنان در منبر از اين چهار صورت بيرون نيست:
١ ـ افراد پر منبر با مطالب خوب.
٢ ـ افراد كم منبر با مطالب خوب.
٣ ـ افراد پرمنبر با مطالب عادى.
٤ ـ افراد كم منبر با مطالب عادى و متوسط.
از ميان اين چهار صفت و اين چهار نوع روش وعاظ نوع دوم داراى بهترين روش است، حتى مردم آنقدر كه به منبر وعاظ كم منبرى كه داراى مطالب عالى هستند توجه دارند، هيچگاه به آن اندازه به وعاظ پر منبر هرچند كه مطالب عالى داشته باشد علاقمند نخواهند بود.
و شاهد اين مطلب آن است كه مى گويند: ارزش هرچيز با كمياب بودن آن، و احتياج زياد نسبت به آن است، و برعكس چيزى كه زياد باشد ارزش ندارد هرچند هم بسيار ضرورى و مورد نياز باشد، مانند آب و هوا، و آب و هوا هرچند هم كه بسيار مورد نياز است، چون همه جا فراوان يافت مى شود، هيچگاه عزيز نخواهند بود.

همه جا سخن سربسته نگويند

بر خطيب لازم است كه در سخنرانى خود ملاحظه كند، و در مواردى كه احتياج به توضيح باشد سخن خود را سربسته نگذارد، و فكر نكند كه مردم همه مى دانند، و سخن سربسته و اشاره را درك خواهند نمود، مثلا هرگاه واعظ مردم را به احسان و بخشش دعوت كرد،
بايد بگويد كه البته هزينه خانواده بايد بر احسان مقدم باشد، و هرگاه كه مردم را به زهد و پارسائى دعوت مى كند، بايد يادآورى كند كه بدن انسان هم داراى حقوقى است كه روز قيامت در باره آن از انسان مى پرسند، و هرگاه كه از خوبى اطعام به فقرا سخن به ميان آورد، بايد ضمنا يادآورى كند در مواردى كه اطعام و كمك به فقراء موجب تنبلى آنان مى شود و آنان را از كار و كوشش باز مى دارد، نبايد به آنان اطعام نمود.
باين داستان توجه كنيد: يكى از دوستان براى من نقل كرد كه زنش حمام رفت و در بازگشت از حمام براى من تعريف كرد كه در حمام با زنى آشنا شده است كه مى گفته است: من دو شوهر دارم، يكى از آنان ثروتمند است، و ديگرى فقير مى باشد، و همينكه ديد من بسيار تعجب كردم، گفت كه: من از يكى از وعاظ شنيده ام كه روى منبر مى گفت قرآن مجيد مى فرمايد: (لهن مثل الذى عليهن) يعنى: (همانگونه كه حقوقى بر آنان واجب شده است، حقوقى هم براى آنان مى باشد) و چون واعظ مطلب را باز نكرده است، او گمان كرده است همانگونه كه مردان مى توانند دو زن بگيرند، زنان هم حق دارند دو شوهر داشته باشند!!
البته من ـ مؤلف ـ اين داستان را با مختصرى رفوكارى نقل كردم، زيرا نقل عين جريان با تمام جزئياتش بسيار ركيك بود.
اينجا است كه زيركى بايد به خرج داد، زيرا بر واعظ لازم است كه خود را از بن بست نجات دهد، اگر زياد توضيح بدهد از نظر شنوندگان متهم به توضيح واضحات خواهد شد، و اگر سخن خود را سربسته بگذارد ممكن است برخى از شنوندگانش به اشتباه بيفتند.

منبر پاكيزه

البته بسيار روشن است كه واعظ بايد منبر خود را به سخن راست، و اخلاص بيارايد، و از ذكر مصيبتهائى كه شايسته نيست، و حكايات ضعيفه، و سخن گفتن بر طبق مناسبتهاى بعيده، و نقل تواريخ بى اعتبار خوددارى كند، تا بتواند منبرى پاكيزه تحويل دهد.

رعايت حفظ الصحه

يكى از امورى كه بر واعظ لازم است رعايت بهداشت است، كه بعضى از وعاظ اصلا آن را در نظر ندارند، و چون حرص زيادى در ارشاد و تبليغ دارند، يا كنترل از دست مى دهند، يا در منبر بسيار حاشيه روى مى كنند، و مطالب نامربوط بيان مى كنند، و داستانهاى طولانى در منبر خود مى آورند، و اين سبك نه تنها براى شنوندگان معمولا ملال آور بوده مفيد نمى باشد، خود گوينده را نيز سخت خسته مى كند، و اينگونه وعاظ پرسخن و حريص بايد هميشه اين سخن ارزنده رسول خدا (ص) را در مد نظر داشته باشد كه مى فرمايد: (... لا ارضا قطع، ولا ظهرا أبقى). يعنى: (... نه راهى خواهد پيمود، و نه مركبى سالم خواهد گذاشت).

فصاحت و بلاغت

يكى از امورى كه جدا مهم است، رعايت فصاحت و بلاغت در سخنرانى است، واعظ بايد شمرده و موزون سخن بگويد، و فاصله جمله بنديها را كاملا رعايت كند، و مطالب و بحثهاى خود را از هم تفكيك نمايد، و در سخنرانى خود نه بسيار تند سخن بگويد، و نه بسيار آهسته حرف بزند، و اگر بخواهد منبر خود را آزمايش كند، و به عيب آن پى ببرد، بايد از منبر خود نوارهائى ضبط كند، و به آن گوش دهد تا سبك منبر خود را ببيند، و بفهمد چگونه حرف مى زند؟
و هرگاه واعظ ملكه فصاحت و بلاغت را در خود ايجاد كرد و نواقص خود را از اين نظر هم برطرف نمود، سخنش در روحيات شنوندگان به مراتب تأثير بيشترى خواهد داشت.

استاد ديدن

بر واعظ لازم است كه در ابتداء مدتى پيش استادان منبر تمرين منبر كند، تا غلطها و نقاط ضعف منبرش را برايش بگويند، از لحاظ سخنرانى، از لحاظ ورود و خروج در بحث و ديگر امورى كه مربوط به منبر است، زيرا واعظى كه استاد نديده است مانند طبيبى مى ماند كه جز كتاب دوره اى و استادى و دانشگاهى نديده است، همانگونه كه نمى توان به اينگونه دكترها اعتماد كرد، به اينگونه وعاظ هم كه استاد و دوره اى نديده اند، نمى توان اعتماد نمود، و اينگونه وعاظ خودرو معمولا با شكست مواجه خواهند شد.

رعايت حركات بدن

بعضى از گويندگان در وضع حركات خود و ژستى كه در منبر دارند توجه نمى كنند، چه اين حركات در اثر خستگى اعضاء بدن باشد، يا حركت سر و دست و پا يا حركات چشم و دهان و نظاير آن، گاهى در اثر عدم توجه از انسان حركات بسيار زشتى سر مى زند كه موجب تنفر شنوندگان مى گردد، و چه بسا كه توجه مستمعين به اين حركات جلب شده موجب حواس پرتى آنان شود، كه در نتيجه سخن او در شنونده اثر نگذارد.
در مورد اينگونه حركات و عادتها مى توان با خويشتن دارى آنرا ترك نمود، و براى پى بردن به اينگونه نقيصه ها مى توان از استاد منبر پرسيد، يا از برخى شنوندگانى كه توجه به اين قبيل ريزه كاريها دارند نقاط ضعف خود را در حركات جويا شوند تا بشما بگويند. (٧)
يكى از وعاظ معروف براى آنكه حركات خودش را ضبط كند هميشه در برابر آئينه تمرين سخنرانى مى كرد، و من او را ديده بودم، و داراى وقار و آرامشى فوق العاده بود، كه در روحيه شنوندگانش هيبت و تاثير بسزائى داشت.

سير تدريجى

يكى از چيزهائى كه در منبر فوق العاده اهميت دارد آن است كه واعظ به تدريج از مطلب ضعيف به سوى مطلب قوى حركت كند، زيرا انسان روحا اشتياق بسيارى نسبت به مطالب قويتر دارد، گاهى ممكن است واعظ اين برنامه را عكس كند، آن وقت است كه سخنش بى تأثير خواهد شد.
مثلا هرگاه واعظ مى خواهد براى شنوندگان خود جريان گرفتاريها و سختيهاى پيامبران را بيان كند، بايد اول سختى هاى هركدام كه كوچكتر است او را تشريح كند، سپس بسراغ پيامبرى رود كه از همه بيشتر در راه هدف و رسالت خود رنج و زحمت كشيده است.
من خودم واعظى را ديدم كه شروع كرد در بيان رنج و زحمت حضرت نوح آنگاه ناراحتيهاى پيامبر اسلام (ص) را تشريح كرد، ولى نتوانست مشكلات و رنجهاى پيامبر اسلام (ص) را آنطور كه بايد و شايد ترسيم كند، با اين وضع شنوندگان نتوانستند درك كنند كه ناملايمات و سختيهاى پيامبر اسلام (ص) بيش از حضرت نوح عليه السلام بوده است، و لذا اين پرسش بر لبان همگى نقش بسته بود كه: پس چرا پيامبر اكرم (ص) فرموده اند: (ما اوذى نبى بمثل ما اوذيت) يعنى (هيچ پيامبرى به آن اندازه كه من آزار ديده ام اذيت نديده است)؟

عمل بر طبق گفتار

اگر واعظ بخواهد كه سخنش در جامعه تأثير بگذارد، بايد خودش به آنچه ميگويد عمل كند، زيرا مردم آنقدر كه به گفته هاى انسان توجه دارند بيش از آن اعمال او را زير نظر دارند.
بنا بر اين هرگاه واعظ روى منبر شنوندگان را وادار به راستگوئى كرد، و از طرفى خودش دروغ گفت، مردم سخنش را بديوار مى كوبند. خداوند بزرگ در اين باره فرموده است: (يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتاً عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون) (١٢) يعنى: (از كسانى پيروى كنيد كه از شما اجر و مزدى درخواست نمى كنند و خودشان هم راه يافته هستند).
زيرا مردم ذاتا با افراد مادى ميانه خوبى ندارند، البته معنى اين سخن اين نيست كه واعظ نبايد از مردم مطالبه پول منبر كند، بلكه منظور ما آن است كه واعظ نبايد در مطالبه پول منبر خود بسيار اصرار و ابرام بخرج دهد، و در كارش هدف خود را ماديات قرار ندهد.
و در انظار مردم كار خود را به صورت شغل و كسب جلوه ندهد كه اين سبك رفتار موجب مى شود كه از نظر مردم سقوط نموده منبر و گفتارش بى ارزش شود، و سخنش در دلها تأثير ننمايد.
اين بود پاره اى از شرائط و نكاتى كه در طول چندين سال شخصا تجربه كرده يا از وعاظ با تجربه استفاده نموده ام، و مطالب ياد شده چه ايجابى چه سلبى محصول تجربيات عملى است كه صرفا جنبه طرح و پيشنهاد ندارد.
در پايان از درگاه خداوند بزرگ خواستاريم كه همگان را توفيق عطا فرمايد كه بتوانيم موجبات رضايت حضرتش را فراهم كنيم، و اين يادداشتهاى ما را وسيله اى براى هدايت و اصلاح قرار دهد، كه توفيق بدست او است.



پى نوشت ها

(1) - سوره نور: آيه36 .
(2) - سوره حج: آيه27.
(3) - منظور از آداب و رسومى است كه رعايت آن از نظر مذهب اشكالى ندارد.
(4) - سوره مجادله: آيه11.
(5) - و چنانچه كتابخانه داراى كتب خطى و نسخه هاى كمياب و منحصر بفرد باشد. مى توانند از دستگاههاى ميكرو فيلم استفاده كنند و تمام كتابهاى قيمتى را عكسبردارى كنند.
ضمنا بسيار ضرورى است براى كتابخانه هائى كه در مراكز علمى و حوزه هاى علميه است اطاقهاى متعددى براى نويسندگان تهيه كنند و در هر اطاق فهرست كتابهاى كتابخانه موجود باشد و اين معنى در حوزه هاى علمى بسيار ضرورى است كه متاسفانه هنوز عملى نشده است (مترجم).
(6) - بجزوه فتاوى العلماء رجوع شود.
(7) - سوره احزاب: آيه6 .
(8) - منظور آن است كه بايد از حركات نامربوط و زايد خوددارى كرد، نه آنكه روى منبر خشك و مستقيم و بدون هيچنوع توجه به جوانب مجلس و افراد صحبت كند، بلكه واعظ بايد بسيار طبيعى سخن بگويد و درموارد لزوم حركات و اشارات مناسب داشته باشد، و تمام اهل مجلس را زير نظر داشته، مجلس را كنترل كند، و تسلط داشته باشد (مترجم).
(9) - سوره صف: آيه2 و 3.
(10) - مسئله تدبير و اداره مجلس سخنرانى به خصوص مجالس پرجمعيت بسيار اهميت دارد، و بهتر است كه قبلا واعظ و بانيان مجلس افرادى را براى حفظ نظم مجلس در گوشه و كنار و حتى وسط مجلس و پاى منبر و بخصوص به منظور مراقبت از دستگاه بلندگو داشته باشند، و با همه اين پيش بينى هاى لازم گاهى حوادث غير مترقبه اى پيش مى آيد كه براى اصلاح آن بايد واعظ خودش از ابتكار و تدبير آنى استفاده كند.
مى گويند: جمعى از رندان خواستند منبر يك واعظ معروف را بهم بزنند، و لذا مقدارى پول بيك نان شيرمال فروشى دادند كه درست موقع گريز واعظ كه مردم حالى پيدا كرده اند وسط مجلس برود و با داد و فرياد شروع بفروختن نان شيرمال كند، نان شيرمال طبق نقشه در همان حال وارد مجلس شد و يكباره توجه مردم را به خود جلب كرد، واعظ فورا متوجه جريان شد، و نان شيرمالى را صدا زد كه آقاى نان شيرمالى بيا ترا بخدا بيا كه من خريدار نان تو هستم، نان ها را از دست او گرفت و آنها را جلو صورت خود قرار داد و با صدائى حزين فرياد كشيد آه كه اطفال گرسنه امام حسين از گرسنگى چه كشيدند، اى نان شيرمالى اى كاش در صحراى كربلا بودى و اين نانها را به آن اطفال گرسنه مى دادى!!
بدين ترتيب واعظ توانست علاوه بر آنكه نقشه برهم زنندگان مجلس را نقش برآب كند، حتى از نقشه آنان براى خود استفاده مهم نيز نمود.
(11) - مثلا چه اشعارى بايد بخواند، و يا مناسب مجلسش چه مصيبتى را بايد بخواند، كه در اصطلاح آنرا گريز مى گويند.
(12) - به اين معنى كه در بحث از يك موضوع در عين حال كه نبايد از موضوع خارج شد، بايد كارى كرد كه در منبر مطالب متنوع و مناسبى باشد، زيرا اگر در بحث از يك موضوع انسان تا آخر منبر تنها در جنبه علمى آن گفتگو كند، و بذكر داستان و تاريخ و شواهد و مؤيدات نپردازد منبر خسته كننده و خالى از تنوع خواهد شد (مترجم).
(13) - سوره يس: آيه21 . از اين آيه استفاده مى شود كه مطالبه نكردن اجرت در مقابل هدايت كار بسيار خوبى است كه جزء شرائط يك رهبر واقعى مى باشد، منبر و تبليغ رهبريت افكار مذهبى جامعه است، وضع فعلى بيشتر منبرها چندان تطبيقى با موازين شرعى ندارد، چه خوب بود مراكز روحانيت مى توانستند وعاظ را كاملا تأمين كنند، تا در مقابل منبر پولى از بانيان و صاحبان مجالس قبول نكنند، و اين نقص از محيط تبليغى برداشته مى شد، زيرا مردم بيش از وجوهات شرعيه اى كه مى دهند ملزم بپرداخت وجهى بعنوان پول منبر هم نيستند (مترجم)


۴