حيات القلوب تاريخ پيامبران و بعضى از قصه هاى قرآن جلد ۱

حيات القلوب تاريخ پيامبران و بعضى از قصه هاى قرآن4%

حيات القلوب تاريخ پيامبران و بعضى از قصه هاى قرآن نویسنده:
گروه: سایر کتابها
صفحات: 808

جلد ۱ جلد ۲ جلد ۳ جلد ۴ جلد ۵
  • شروع
  • قبلی
  • 808 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 57502 / دانلود: 3362
اندازه اندازه اندازه
حيات القلوب تاريخ پيامبران و بعضى از قصه هاى قرآن

حيات القلوب تاريخ پيامبران و بعضى از قصه هاى قرآن جلد ۱

نویسنده:
فارسی

۱

۲

۳
۴

بسم الله الرحمن الرحیم

۵
۶

فهرست مطالب

پيشگفتار ۱۳

مقدمه ۲۷

كتاب اول: در بيان تاريخ، احوال و صفات و معجزات و علوم و معارف مقربان ساحت قرب حضرت ذوالجلال، از انبياء عظام و اوصياى كرام و بعضى از بندگان شايسته خداى تعالى و احوال بعضى از پادشاهان كه از زمان حضرت آدم تا قريب به زمان بعثت حضرت خاتم الانبياء بوده اند ۳۳

باب اول: در بيان امور و احوالى چند كه در ميان جميع پيغمبران و اوصياى ايشان مشترك است و در آن چند فصل است ۳۵

فصل اول: در بيان علت بعثت پيغمبران و معجزات ايشان است ۳۷

فصل دوم: در بيان عدد انبيا و اصناف ايشان ۴۰

فصل سوم: در بيان عصمت انبيا و ائمه عليهم‌السلام ۶۵

فصل چهارم: در بيان فضايل و مناقب انبيا و اوصيا و مشتركات و مجملات احوال ايشان است در حال حيات و بعد از فوت ايشان ۷۱

۷

باب دوم: در بيان فضائل و تواريخ و قصص آدم و حوا عليهما‌السلام و اولاد كرام ايشان است ۸۷

فصل اول: در بيان فضيلت حضرت آدم و حوا صلوات الله عليهما، و علت تسميه ايشان، و ابتداى خلق ايشان و بعضى از احوال ايشان است ۸۹

فصل دوم: در خبر دادن جناب مقدس ايزدى ملائكه را از خلق آدم و امر كردن ايشان را به سجده او، و امتناع نمودن ابليس لعين ۱۰۹

فصل سوم: در بيان ترك اولى كه از حضرت آدم و حوا عليهما‌السلام صادر شد وآنچه بعد از آن جارى شد تا فرود آمدن ايشان بر زمين ۱۳۸

فصل چهارم: در بيان فرود آمدن حضرت آدم و حوا عليهما‌السلام به زمين و كيفيت آن وتوبه ايشان، و ساير احوالى كه بعد از فرود آمدن بود تا هنگام وفات ايشان ۱۶۳

فصل پنجم: در بيان احوال اولاد آدم عليه‌السلام و كيفيت بهم رسيدن نسل از ذريه آدم ۱۹۲

فصل ششم: در بيان وحى هائى كه به آدم عليه‌السلام نازل شد ۲۱۳

فصل هفتم: در بيان وفات حضرت آدم عليه‌السلام ، و مدت عمر شريف آن حضرت ووصيت نمودن به حضرت شيث عليه‌السلام ، واحوال آن حضرت است ۲۱۴

باب سوم: در بيان قصص حضرت ادريس عليه‌السلام است ۲۲۷

۸

باب چهارم: در بيان قصص حضرت نوح على نبينا و آله و عليه‌السلام ۲۴۳

فصل اول: در بيان ولادت و وفات و مدت عمر و نامها و نقش نگين واحوال و اولاد و اخلاق پسنديده و بعضى از مجملات احوال آن حضرت است ۲۴۵

فصل دوم: در بيان مبعوث شدن حضرت نوح عليه‌السلام است بر قوم، و آنچه ميان او و قوم او گذشت تا غرق شدن ايشان، و سايراحوال آن حضرت ۲۵۴

باب پنجم: در بيان قصص حضرت هود عليه‌السلام و قوم آن حضرت و قصه شديد وشداد و ارم ذات العماد ۲۷۹

فصل اول: در قصه هود عليه‌السلام و قوم او عاد است ۲۸۱

فصل دوم: در قصه شديد و شداد و ارم ذات العماد است ۲۹۹

باب ششم: در بيان قصه هاى حضرت صالح عليه‌السلام و ناقه آن حضرت، و قوم اوست ۳۰۳

باب هفتم: در بيان قصه هاى حضرت ابراهيم خليل الرحمن عليه‌السلام و اولاد امجاد آن حضرت است ۳۲۱

فصل اول: در بيان فضايل و مكارم اخلاق و نامهاىجليل و نقش نگين آن حضرت است ۳۲۳

فصل دوم: در بيان قصه هاى آن حضرت عليه‌السلام از هنگام ولادت تا شكستن بتها،و آنچه گذشت ميان آن حضرت و ظالمان آن زمان خصوصا نمرود و آزر ۳۳۵

۹

فصل سوم: در بيان آنكه حق تعالى به ابراهيم عليه‌السلام نمود ملكوت آسمانها وزمين را، و سؤال كردن آن حضرت از خدا زنده كردن مرده را و آنچه وحى به آن حضرت رسيد، و علومى كه از او ظاهر شده است ۳۶۱

فصل چهارم: در بيان مدت عمر شريف و كيفيت وفات و بعضى از نوادراحوال آن حضرت است ۳۷۶

فصل پنجم: در بيان احوال خير مال اولاد امجاد و ازواج مطهرات آن حضرت و كيفيت بناكردن خانه كعبه و ساكن گردانيدن اسماعيل عليه‌السلام در آن مكان ۳۸۲

فصل ششم: در بيان مأمور شدن ابراهيم عليه‌السلام به ذبح فرزندش ۴۰۲

باب هشتم: در بيان قصص حضرت لوط عليه‌السلام و قوم آن حضرت است ۴۱۳

باب نهم: در قصص ذوالقرنين عليه‌السلام است ۴۳۷

باب دهم: در بيان قصه هاى حضرت يعقوب و حضرت يوسف عليهما‌السلام ۴۷۳

باب يازدهم: در بيان غرائب قصص ايوب عليه‌السلام ۵۵۳

باب دوازدهم: در قصه هاى حضرت شعيب عليه‌السلام ۵۶۷

باب سيزدهم: در بيان قصص حضرت موسى و حضرت هارون عليهما‌السلام است و در آن چند فصل است ۵۷۷

۱۰

فصل اول: در بيان نسب و فضايل و بعضى ازاحوال ايشان است ۵۷۹

فصل دوم: در بيان ولادت موسى و هارون عليهما‌السلام و سايراحوال ايشان است تا نبوت ايشان ۵۸۵

فصل سوم: در بيان مبعوث گردانيدن حضرت موسى و حضرت هارون عليهما‌السلام است بر فرعون و اصحاب او، و آنچه در ميان ايشان گذشت تا غرق شدن فرعون و اتباع او ۶۱۹

فصل چهارم: در بيان بعضى از فضائل و احوال آسيه زوجه فرعون و مؤمن آل فرعون، رضى الله عنهما است ۶۵۲

فصل پنجم: در بيان احوال بنى اسرائيل بعد از بيرون آمدن از دريا و حيران شدن ايشان در زمين، و ساير احوالى كه در اين مدت بر ايشان وارد شده ۶۶۰

فصل ششم: در بيان نازل شدن تورات و گوساله پرستيدن بنىاسرائيل و سؤ ال رؤ يت نمودن ايشان است ۶۷۹

فصل هفتم: در بيان قصه قارون است ۷۱۲

فصل هشتم: در بيان قصه گاو كشتن بنىاسرائيل و زنده شدن آن به امر الهى ۷۲۴

فصل نهم: در بيان قصه ملاقات موسى و خضر عليهما‌السلام و سايراحوال و قصص خضر عليه‌السلام است ۷۳۶

فصل دهم: در بيان مواعظ و حكمتهايى است كه حق تعالى به حضرت موسى عليه‌السلام وحى نموده يا از آن حضرت منقول گرديده و بعضى از نوادراحوال آن حضرت است ۷۶۷

۱۱

فصل يازدهم: در بيان كيفيت وفات حضرت موسى و هارون عليهما‌السلام واحوال حضرت يوشع عليه‌السلام و ذكر قصه بلعم بن باعور است ۷۹۷

۱۲

پيشگفتار

اكنون كه نزديك به دوازده قرن از عصر ائمه معصومينعليهم‌السلام مى گذرد، و عالم در دوران غيبت كبراى حجت خدا و امام دوازدهم بسر مى برد، و امتها در انتظار آن مصلح حقيقى جهان نشسته و چشم به ظهور عدالت گستر گيتى مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف دوخته اند؛ آنچه كه در اين دوران طولانى توانسته است آن خلاء ظاهرى را تا حدودى جبران كرده و از گمراهى ها و انحرافات و همچنين از دلهره ها و نگرانيها بمقدار زيادى بكاهد و آرامش و سكون را جايگزين اضطراب و تشويش نمايد، سه عامل بوده است:

۱ - قرآن كريم كه انس گرفتن با آن و تلاوتش باعث نشاط روح و روان و شفاى جسم و جان مى گردد( وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْ‌آنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَ‌حْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارً‌ا ) .(۱)

۲ - گفتار و سخنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومينعليهم‌السلام كه در سخن و حديث آنان نورى وجود دارد كه بر اعماق جان انسانها مى تابد و زنگار آينه دل را مى زدايد ((كلامُكُم نُورٌ وَ اَمرُكُم رشدٌ))(۲)

۳ - علماء و دانشمندانى كه در دروان غيبت آمده و محصول عمر و ثمره وجود خود را براى آيندگان در قالب تأليفات و نوشته ها بجاى گذارده اند كه آنان با سيره و روش

____________________

۱- سوره اسراء: ۸۲.

۲- زیارت جامعه.

۱۳

خود در زمان حياتشان مرشد و هدايتگر جامعه و مردم بوده و نيز با تدوين و تأليف و كتبى كه از آنها به يادگار مانده است نسبت به نسلهاى آينده نقش هدايتى خود را ايفاء كرده اند.

اميرالمؤ منينعليه‌السلام به كميل بن زياد فرمود: (هلك خزان الاموال و هم احياء و العلماء باقون ما بقى الدهر، اعيانهمه مفقودة و امثالهم فى القلوب موجودة)(۱) جمع كنندگان ثروت اگر چه به ظاهر زنده اند، ولى در واقع آنان هلاك شدند بر خلاف دانشمندان كه جاويد هستند و هميشگى، پيكر آنان از ديده ها پنهان و خاطره و ياد آنها در دلها موجود است.

تلاشهاى علماء و دانشمندان شيعه در طول غيبت كبرى در زمينه هاى مختلف علوم مانند علم تفسير، كلام، فقه، حديث، اخلاق، رجال، درايه و تراجم امروز بصورت مجموعه اى وسيع و گسترده از نوشته ها و كتابهايى در اختيار علاقمندان و پيروان مكتب راستين اسلام و تشيع قرار گرفته است، براستى اگر كوششهاى شبانه روزى و بى وقفه محدثان و راويان و دانشمندان و علماء نبود، اين منابع كه امروز در اختيار ماست چه مى شد؟! از اين رو مى بينيم كه حضرت صادقعليه‌السلام فرمود: كسى را همانند زراره و ابوبصير و محمد بن مسلم و بريد بن معاويه نيافتم كه ذكر ما و احاديث پدرم را احياء نمايد.(۲)

و باز فرمود: خدا زراره را رحمت كند، اگر او نبود آثار نبوت و احاديث پدرم از ميان رفته بود.(۳)

بهر حال نقش علماء و راويان احاديث در حفظ و نگهدارى آثار دين و دفاع از آنها و رساندن اين آثار به آيندگان با تأليف و تدوين، نقشى است انكارناپذير، و حقوقى را براى آنان بر طالبان علم و حقيقت ايجاب مى كند.

____________________

۱- نهج البلاغه ، باب حكم اميرالمؤ منين عليه السلام ، شماره ۱۴۷.

۲- اختصاص شيخ مفيد ۶۱.

۳- اختصاص شيخ مفيد ۶۱.

۱۴

علامه مجلسى

در اين راستا از جمله دانشمندان و شخصيتهاى برجسته جهان تشيع و از چهره هاى بارز و مشهور علماء شيعه در قرن يازدهم و اوائل قرن دوازدهم هجرى، علامه مجلسى رضوان الله تعالى عليه است.

نام او محمد باقر ملقب به مجلسى است، و تاريخ ولادت او بنابر آنچه در مقدمه كتاب بحار الانوار از مرآة الاحوال نقل شده است، سال ۱۰۳۸ هجرى قمرى بوده است(۱) ، ولى مرحوم نورى در كتاب فيض القدسى از كتاب وقايع الايام و السنين تاريخ ولادت او را سال ۱۰۳۷ هجرى قمرى ذكر كرده است.(۲)

والد علامه مجلسى

والد علامه مجلسى مرحوم محمد تقى فرزند مقصود على است، او بنا بر گفته مرحوم اردبيلى يگانه عصر و زمان خود بوده است، شخصيت و جلالت و همچنين تبحر او در علوم نياز به بيان ندارد، و تعبيرات درباره منزلت او قاصر است از اينكه بتواند منعكس كننده شخصيت و مقام والاى آن عالم ربانى باشد.

او پرهيزكارترين، زاهدترين، متقى ترين و عابدترين اهل زمان خود بوده، و بيشتر اهل آن زمان از خواص و عوام از فيوضات دينى و دنيوى او بهره مى بردند، يكى از خدمتهايى كه به اهل بيتعليهم‌السلام انجام داد اين است كه اخبار ائمه معصومينعليهم‌السلام را در اصفهان نشر داد.

از تأليفات او: شرح عربى و نيز شرح فارسى بر كتاب من لا يحضره الفقيه؛ كتاب حديقة المتقين؛ شرح بعضى از كتابهاى تهذيب الاحكام؛ و رساله اى در افعال حج

____________________

۱- مقدمه بحار الانوار ۶۲.

۲- الفيض القدسى - بحار الانوار ۱۰۲ / ۱۴۹.

۱۵

و رساله اى در رضاع

او در سال ۱۰۷۰ در سن ۶۷ سالگى وفات يافت.(۱)

مرحوم ملا محمد تقى مجلسى از مكتب اساتيدى همانند شيخ بزرگوار بهاء الدين عاملى و علامه زاهد مولى عبدالله شوشترى بهره برد، و پس از فراغت از تحصيل راهى نجف اشرف گرديد و به رياضت نفس و تصفيه باطن و تهذيب اخلاق مشغول گرديد و براى او مكاشفات و رؤ ياهاى حسنه اى بوده است.

پدرش مولى مقصود على مردى بصير و پرهيزكار و مروج مذهب شيعه اثنى عشرى بوده و اشعار زيبا و بديعى سروده است، و چون داراى حسن محاضرت و مجالست بود لذا او را مجلسى لقب دادند، و اين لقب در فرزندان او باقى ماند.

مادر مولى محمد تقى عارفه مقدسه صالحه دختر عالم جليل كمال الدين درويش محمد بن الشيخ حسن عاملى كه از بزرگان ثقات علماء است و از محقق بزرگوار شيخ على كركى روايت مى كند، و از مناقب الفضلاء نقل شده است كه مولى كمال الدين اهل عبادت و زهد بوده است و در نطنز مدفون است و براى او قبه اى است معروف. مرحوم شيخ يوسف بحرانى گفته است: او اول كسى بود كه در عصر دولت صفويه حديث را در اصفهان نشر داد.(۲)

علامه مجلسى از ديدگاه علماء

از آنجا كه براى ارزيابى هر چيزى بايد به آگاهان و اهل خبره و كسانى كه تخصص در آن رشته دارند، مراجعه كرد، ما نيز براى دستيابى و نيل به ابعاد شخصيت والاى علامه مجلسى و آگاهى از مرتبه، علم، دانش و ديگر ويژگيهاى اين فرزانه دهر و عالم عاليمقام، به گفتار و اظهار نظر و تعبيرات زيادى كه از علماء و دانشمندان معاصر و يا پس

____________________

۱- جامع الرواة ۲ / ۸۲.

۲- الكنى و الالقاب ۳ / ۱۵۱.

۱۶

از او به ما رسيده است، مى پردازيم، و ابتدا به آنچه از علماى معاصر او درباره اين عالمه جليل بيان كرده اند مى نگريم:

۱ - مرحوم اربيلى صاحب كتاب جامع الرواة كه بنا بر تصريح خودش ۱۱ اجازه روايت دارد درباره او چنين مى گويد: محمد باقر فرزند محمد تقى مقصود على ملقب به مجلسى، استاد و شيخ ما و شيخ اسلام و مسلمين و خاتم المجتهدين است؛ او امام، علامه، محقق، مدقق، جليل القدر، عظيم الشأن، رفيع المنزله، وحيد العصر، فريد الدهر، ثقة، ثبت، عين، كثير العلم و جيد التصانيف است. امر او در علو قدر، عظمت شأن، بلندى مرتبه، تبحر در علوم عقليه و نقليه، دقت نظر، صائب بودن راءى، وثاقت، امانت و عدالت مشهورتر است از آنكه ذكر شود، و فوق اين تعبيرات است؛ فيض او و والدش چه در زمينه امور دنيوى و چه اخروى به اكثر مردم از عام و خاص رسيده است؛ جزاه الله تعالى افضل جزاء المحسنين. او داراى كتابهاى نفيس و بسيار خوبى است كه مرا اجازه داد از تمام آن كتابها روايت كنم.(۱)

۲ - معاصر ديگر او شيخ محمد بن حسن حر عاملى صاحب كتاب وسائل الشيعة درباره آن بزرگوار چنين مى گويد: محمد باقر فرزند مولاى ما محمد تقى مجلسى عالم، فاضل، ماهر، محقق، مدقق، علامه، فهامه، فقيه، متكلم، محدث، ثقة ثقة، جامع محاسن و فضائل، جليل القدر، عظيم الشأن اطال الله بقاءه؛ براى او مؤ لفات سودمند بسيارى است.(۲)

۳ - امير محمد صالح خاتون آبادى درباره او مى گويد: مولانا محمد باقر مجلسى نور الله ضريحه الشريف، او از بزرگترين اعاظم فقهاء و محدثين و علماى اهل دين است، و در فنون فقه، تفسير، علم حديث، رجال، اصول كلام و اصول فقه بر ساير فضلاء فائق آمد، و بر گروهى از علماء مقدم بود بطورى كه احدى از متقدمين از اهل

____________________

۱-جامع الرواة ۲ / ۷۸.

۲-اءمل الآمل ۶۰.

۱۷

علم و عرفان و متاءخرين آنان از نظر جلالت و عظمت به مرتبه او نرسيدند و جامعيت اين مرد الهى را نداشتند.(۱)

و اما از شخصيتهائى كه پس از علامه مجلسى آمده اند و از او با عظمت ياد كرده و مراتب علمى و كمالات او را اذعان داشته و بر شمرده اند، مى توان به بعضى از آنان اشاره كرد:

۱ - علامه طباطبائى بحر العلوم در اجازه اى كه به سيد بزرگوار سيد عبدالكريم داده است مرحوم علامه مجلسى را چنين ثنا گفته است: خاتم المحدثين و ناشر علوم شريعت، عالم ربانى و نور شعشعانى، خادم اخبار ائمه اطهار و غواص بحار الانوار دائى ما علامه محمد باقر كه شكافنده علوم دين است.(۲)

۲ - محقق كاظمى درباره علامه مجلسى مى گويد: او منبع فضائل و اسرار حكمت و غواص بحار الانوار و استخراج كننده گنجينه هاى اخبار و رموز آثار، شخصيتى كه همانند او در اعصار و ادوار ديده نشده است، او كشف كننده انوار تنزيل و اسرار تاءويل و حل كننده معضلات احكام و مشكلات فهم ها با بهترين طريق و نيكوترين دليل بوده است.(۳)

۳ - محدث نورى صاحب كتاب مستدرك الوسائل از علامه مجلسى چنين ياد مى كند كه: توفيقى كه براى اين شيخ معظم له حاصل شده است براى احدى در اسلام ميسر نگرديده است از ترويج مذهب و اعلاى كلمه حق و شكستن قدرت و صولت بدعتگزاران و قلع و قمع كننده دستاوردهاى ملحدين و زنده كننده سنتهاى فراموش شده دين و نشر دهنده آثار پيشوايان مسلمين به طرق و راههاى متعدد و شكلهاى مختلف كه بهترين آنها تصانيف و كتبى است كه در ميان مردم شايع و روز و شب اصناف از عالم و جاهل، خاص و عام، عربى و عجمى از آنها بهره مى برند، و از مجلس او گروه

____________________

۱- مقدمه بحار الانوار ۳۸.

۲- بحار الانوار ۱۰۲ / ۲۵.

۳- مقدمه بحار الانوار ۴۰.

۱۸

زيادى از فضلاء بيرون آمده اند كه تلميذ بزرگ او ملا عبدالله اصفهانى تعداد آنها را هزار نفر ذكر كرده است.(۱)

۴ - علامه نورى از بعضى از شاگردان صاحب جواهر رحمة الله نقل مى كند كه گفت: استاد ما شيخ الفقهاء صاحب كتاب جواهر الكلام روزى در مجلس بحث و تدريس خود فرمود: ديشب در عالم رؤ يا مجلس عظيم و با شكوهى را ديدم و جماعتى از علماء در آن حضور داشتند و دربانى كنار درب آن مجلس بود، من از او اذن گرفتم و او مرا وارد مجلس نمود، ديدم تمام علماء از متقدمين و متاءخرين در آن مجلس جمع بودند و علامه مجلسى در صدر آن مجلس بود، من در شگفت شدم و از آن دربان سؤ ال كردم از علت تقدم علامه مجلسى بر ديگران، او در پاسخ گفت: او نزد ائمهعليه‌السلام معروف است.(۲)

مشايخ و اساتيد او

از جمله مشايخ و اساتيد علامه مجلسى مى توان به اين علماى بزرگوار اشاره نمود:

۱ - - عالم و فاضل بزرگوار ابوالشرف اصفهانى.

۲ - مولى حسنعلى تسترى فرزند ملا عبدالله اصفهانى.

۳ - قاضى امير حسين.

۴ - مولى خليل قزوينى متوفاى ۱۰۸۹، شارح كتاب كافى.

۵ - فاضل صالح شيخ عبدالله فرزند شيخ جابر عاملى.

۶ - سيد شرف الدين على بن حجة الله بن شرف الدين طباطبائى شولستانى متوفاى ۱۰۶۰، مؤ لف كتاب توضيح المقال.

۷ - سيد نور الدين على بن على بن الحسين موسوى عاملى متوفاى ۱۰۶۸، كه بوسيله نامه اجازه اى را براى علامه فرستاده، و مجاور بيت الله الحرام بوده است؛ او صاحب

____________________

۱- الكنى و الالقاب ۳ / ۱۴۷.

۲- الكنى و الالقاب ۳ / ۱۵۰.

۱۹

كتاب الفوائد المكية مى باشد و شرحى بر مختصر النافع و شرحى بر اثنى عشريه شيخ بهائى دارد.

۸ - شيخ على فرزند شيخ محمد فرزند حسن فرزند شهيد ثانى، متوفاى ۱۱۰۳، صاحب شرح كافى و الدر المنثور.

۹ - سيد على خان فرزند سيد نظام الدين شيرازى، شارح صحيفه سجاديه و كتاب صمديه و صاحب كتاب سلافة العصر و درجات الرفيعة فى طبقات الامامية و انوار الربيع فى انواع البديع و ديگر تصانيف، او در سال ۱۱۲۰ وفات يافته است.

۱۰ سيد فيض الله فرزند سيد غياث الدين محمد طباطبائى قهپائى.(۱)

۱۱ مولى محمد تقى مجلسى والد معظم خود علامه، كه در سال ۱۰۷۰ وفات يافته است.(۲)

۱۲ سيد رفيع الدين محمد بن حيدر حسينى طباطبائى، صاحب حاشيه بر اصول كافى و حاشيه بر شرح اشارات و حاشيه بر مختلف و حاشيه بر صحيفه كامله و تأليفات ديگر.

۱۳ عالم فاضل امير محمد قاسم قهپائى.

۱۴ عالم صالح محمد شريف فرزند شمس الدين رويدشتى اصفهانى، او پدر حميده كه صاحب كتاب رياض العلماء او را از زنان عالمه و عارفه بر شمرده و گفته است كه آشنا به علم رجال بوده و حواشى و تدقيقاتى دارد بر كتب حديث مثل استبصار و ديگر كتب حديث كه دلالت بر دقت نظر و اطلاع و فهم او خصوصا آنچه مربوط به تحقيقات او در علم رجال مى شود.

۱۵ الامير محمد مؤ من بن دوست محمد استرابادى، عالم و محدث بزرگوار كه در سال ۱۰۸۸ در مكه بدست دشمنان دين به شهادت رسيد.

۱۶ سيد محمد مشهور به سيد ميرزا جزائرى فرزند شرف الدين على بن نعمة الله

____________________

۱- مقدمه بحار الانوار ۵۲.

۲- الكنى و الالقاب ۳ / ۱۵۱.

۲۰

موسوى جزائرى، صاحب كتاب جوامع الكلم.

17 مولى محمد طاهر فرزند محمد حسين شيرازى، صاحب شرح تهذيب و حكمة العارفين و كتاب الاربعين فى اثبات امامة اميرالمؤ منين و كتاب الجامع فى الاصول و رساله هاى بسيارى،

او در سال 1098 وفات يافته است.

18 عالم متبحر و حكيم عارف و محدث بزرگوار ملا محسن فيض كاشانى (فيض )، صاحب كتاب وافى و صافى و غير آن.(1)

شاگردان علامه

ميرزا عبدالله اصفهانى يكى از شاگردان برجسته علامه مجلسى مى گويد كه تعداد شاگردان او به يكهزار نفر مى رسيد،(2) و مرحوم محدث جزائرى در الانوار النعمانية تعداد آنها را افزون بر يكهزار نفر ذكر كرده است.(3)

با توجه به اينكه احصاء و ذكر نام تمام شاگردان علامه مجلسى ممكن نيست، اينك به ذكر برخى از مشاهير آنها و يا كسانى كه از او روايت كرده اند مى پردازيم:

1 - سيد جليل و محدث بزرگوار سيد نعمة الله جزائرى، صاحب تصانيف مشهوره.

2 - - سيد امير محمد صالح، داماد بزرگوار و مؤ لف كتابها و رساله هاى بسيارى.

3 - امير محمد حسين فرزند امير محمد صالح.

4 - فاضل كامل و متبحر خبير مرحوم حاجى محمد بن على اردبيلى صاحب كتاب جامع الرواة.

5 - عالم متبحر ميرزا عبدالله اصفهانى مشهور به افندى كه در اطلاع بر احوال علماء و مؤ لفات آنان بى نظير بوده است، صاحب كتاب رياض العلماء و صحيفه ثالثه از دعاهاى حضرت زين العابدينعليه‌السلام كه آن دعاهايى كه مرحوم شيخ حر عاملى در

____________________

1- الفيض القدسى - بحارالانوار 102 / 76.

2- الكنى و الالقاب 3 / 147.

3- الانوار النعمانيه 3 / 362.

۲۱

صحيفه دوم نياورده، ايشان در اين صحيفه ذكر كرده است.

6 - مولى ابوالحسن بن محمد طاهر مؤ لف تفسير مرآة الانوار و شرحى بر صحيفه كامله سجاديه كه به اتمام نرسيده است.

7 - سيد بزرگوار ميرزا علاء الدين گلستانه شارح نهج البلاغه.

8 - فقيه عالم حاج محمد طاهر ابن الحاج مقصود على اصفهانى.

9 - شيخ فاضل كامل فقيه محمد قاسم فرزند محمد رضا هزار جريبى.

10 عالم كامل محقق شيخ محمد اكمل پدر علامه وحيد بهبهانى

11 مولى محمد رفيع بن فرج جيلانى.

12 علامه ربانى شيخ سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى صاحب دو كتاب البلغة و المعراج در رجال و كتاب اربعين در امامت.

13 عالم فاضل شيخ احمد فرزند شيخ محمد بحرانى مؤ لف رياض الدلائل و حياض المسائل.

14 شيخ فقيه عابد صالح محمد بن يوسف بلادى، شاعر بزرگوار كه در سال 1031 در بحرين به شهادت رسيد.

15 فاضل صالح مولى مسيح الدين محمد شيرازى.

16 مولى محمد ابراهيم سريانى

17 عالم كامل سيد محمد اشرف صاحب كتاب فضائل السادات.

18 فاضل رضى زكى مولى عبدالله يزدى.

19 عالم عامل شيخ محمد فاضل كه او از شاگردان پدر علامه مجلسى نيز بوده است.

20 فاضل سعيد حاج ابوتراب.

تأليفات

از علامه بزرگوار تأليفات و آثار فراوانى بجاى مانده است كه بيشتر آنها مورد توجه اهل علم و دانشمندان و علاقمندان به علوم و آثار اهل بيت عصمت و طهارتعليهم‌السلام قرار

۲۲

گرفته است.

آن بزرگوار گذشته از اينكه از نقطه نظر كثرت تأليف، يكى از شخصيتهاى كم نظير و يا بى نظير بوده كه با توجه به عمر مباركش از موفقيت ويژه اى برخوردار بوده است، از جهت نفيس بودن آثار و تأليفات و حسن سليقه و اسلوب در رديف يكى از بهترين مؤلفين تاريخ تشيع محسوب مى شود.

اينك به بعضى از آثار آن عالم بزرگوار و فرزانه عاليمقدار اشاره مى كنيم:

تأليفات عربى

1- بحارالانوار

2- مرآة العقول فى شرح اخبار آل الرسول (شرح كافى )

3- ملاذ الاخيار فى شرح تهذيب الاخبار

4- شرح الاربعين

5- الفوائد الطريفة فى شرح الصحيفة.

6- الوجيزة فى الرجال

8- رسالة الاوزان

9- رسالة فى الشكوك

10- المسائل الهندية

12- رسالة فى الاذان

13- رسالة فى بعض الادعية الساقطة عن الصحيفة الكاملة.

7- رسالة الاعتقادات

تأليفات فارسى

1- عين الحيوة

2- مشكاة الانوار.

3- حق اليقين

4- حلية المتقين

5- حيوة القلوب

6- تحفة الزائر

7- جلاء العيون

8- مقباس المصابيح

9- ربيع الاسابيع

10- زاد المعاد.

۲۳

11- رسالة الديات.

12- رسالة فى الشكوك

13- رسالة فى الاوقات

14- رسالة فى الرجعة

15- رسالة فى اختيارات الايام

16- رسالة فى الجنة و النار.

17- رسالة مناسك الحج

18- رسالة اخرى

19- مفاتيح الغيب فى الاستخارة

20- رسالة فى مال الناصب

21- رسالة فى الكفارات

22- رسالة فى آداب الرمى

23- رسالة فى الزكوة

24- رسالة فى صلوة الليل

25- رسالة فى آداب الصلوة

26- رسالة السابقون السابقون

27- رسالة فى الفرق بين الصفات الذاتية و الفعلية

28- رسالة مختصرة فى التعقيب

29- رسالة فى البداء

30- رسالة فى الجبر و التفويض

31- رسالة فى النكاح

32- رسالة فى صواعق اليهود فى الجزية و احكام الدية.

33 رسالة فى السهام.

34- رسالة فى زيارة اهل القبور

35- مناجات نامه

36- شرح دعاى جوشن كبير

37- انشاءات

38 مشكاة القرآن فى آداب قراءة القرآن و الدعاء و شروطهما

39- ترجمه عهدنامه اميرالمؤ منينعليه‌السلام به مالك اشتر

40- ترجمه فرحة الغرى ابن طاووس

41- ترجمه توحيد مفضل

42- ترجمه توحيد الرضاعليه‌السلام

43- ترجمه حديث رجاء بن الضحاك

44- ترجمه زيارت جامعه

45- ترجمه دعاى كميل

46- ترجمه دعاى مباهله

47- ترجمه دعاى سمات

48- ترجمه دعاى جوشن صغير

49- ترجمه حديث عبدالله بن جندب

50- ترجمه قصيده دعبل

51- ترجمه حديث ستة اشياء ليس للعباد فيها صنع: المعرفة و الجهل و الرضا و الغضب و النوم و اليقظة

52- ترجمه الصلاة

53 اجوبة المسائل المتفرقة.

۲۴

و كتابهاى ديگرى نيز غير از آنچه ذكر شد به علامه بزرگوار نسبت داده شده است مانند كتاب اختيارات الايام و كتاب تذكرة الائمة و كتاب صراط النجاة و كتاب فى تعبير المنام كه به اثبات نرسيده است.(1)

للّه للّه حيوة القلوب للّه للّه للّه

از مرحوم سيد بحر العلوم علامه طباطبائى نقل شده است كه او آرزو مى كرد كه تصانيف و نوشته هاى خودش در ديوان علامه مجلسى ثبت شود و به جاى آنها يكى از كتابهاى علامه مجلسى كه ترجمه متون اخبار و به زبان فارسى مى باشد، در ديوان او نوشته شود.(2) و اين بدان جهت بود كه عصر علامه مجلسى عصر شكوفائى دين بويژه مكتب اهل بيتعليهم‌السلام بود و علاقمندان به خاندان اهل بيتعليهم‌السلام رغبت زيادى به آشنائى با تاريخ و آثار اين خاندان داشتند، ولى چون در آن عصر اكثر كتابها عربى بودند و كمتر كتابى در اين رابطه به فارسى ترجمه شده بود، از اين رو مرحوم علامه بزرگوار يكى از پيشگامان در اين جهت بود كه آثار و اخبار معصومينعليهم‌السلام را در قالب تأليفات فارسى بيان كرد كه از ميان آنها كتاب حيوة القلوب بود.

اين اثر يكى از تأليفات نفيس بجاى مانده از علامه مجلسى است، كه جلد اول آن درباره پيامبران گرامىعليهم‌السلام ، و جلد دوم در احوال پيامبر بزرگ اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، و جلد سوم آن در امامت مى باشد. و اين كتاب ارزشمند مورد توجه علاقمندان در عصر علامه مجلسى و پس از آن بوده است بويژه براى كسانى كه خواهان آشنائى با قصص انبياء عظامعليهم‌السلام و جانشينان آنان و بعضى از قصه هاى مذكور در قرآن، و آگاهى از سيره سيد البشر رسول گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و وقايع مربوط به عصر بعثت و قبل از آن و همچنين بعد از بعثت تا هجرت و از هجرت تا رحلت آن بزرگوار، و

____________________

1- مقدمه بحارالانوار 41.

2- بحار الانوار 102 / 19.

۲۵

نيز در جلد سوم مسئله امام شناسى و وجوب وجود ائمهعليهم‌السلام و آيات درباره امامت مورد توجه قرار گرفته است.

نكته اى كه قابل توجه مى باشد در اين كتاب، در برگرفتن تعداد بسيارى از روايات و اقوال مختلف در موضوعات مطرح شده در هر يك از جلدهاى آن، از اين رو در تحقيق سعى شده است كه از بيشتر مصادرى كه مؤ لف آنها را مد نظر داشته استفاده و به آنها ارجاع شود؛ و علاوه بر آنهايى كه خود او ذكر كرده، در بعضى موارد از مصادر ديگرى استفاده شده كه آن مطالب يا روايات در آنها آمده است چه از كتابهاى شيعه باشد و چه از كتابهاى اهل سنت، تا بهره بردن از كتاب كاملتر شود.

وفات

علامه مجلسى پس از عمرى تلاش و كوشش بى وقفه در جهت نشر و تبليغ و ترويج علوم آل محمدعليهم‌السلام و هدايت جامعه با تدريس و تأليف و خطابه و احياء سنتهاى الهى و اقامه حدود و از بين بردن بدعتها و مبارزه مستمر با منكرات، سرانجام در روز 27 ماه رمضان سال 1111 در سن هفتاد سالگى ديده از جهان فرو بست و به سراى باقى و جوار رحمت الهى منتقل شد، و به مناسبت تاريخ وفات آن علامه بزرگوار بعضى گفته اند:

ماه رمضان چه بيست و هفتش كم شد تاريخ وفات باقر اعلم شد(1)

علامه بزرگوار در كنار مسجد جامع اصفهان در جوار قبر والد معظمش ملا محمد تقى مجلسى در بقعه اى كه عده اى از علماى ديگر نيز مدفون هستند بخاك سپرده شد، مرقد شريف او هم اكنون در اصفهان ملجاء عام و خاص مى باشد.

____________________

1- الكنى و الالقاب 3 / 149.

۲۶

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

حيوة القلوب مرده دلان به وادى ضلالت و حرمان به حمد خداوند بى مانندى است كه مقربان درگاه احديتش به زبان بى زبانى اداى شكر نعمتهاى بى منتهاى او نموده اند. و به قدم اقرار به عجز و ناتوانى وادى نامتناهى ثناء او پيموده اند، و شفاء صدور مستمندان بيمارستان حيرت و هجران به نواى غم زداى عندليب چمن ستايش هدايت بخشى است كه در گلشن ايجاد هر غنچه را كتابى از معرفت خويش در جيب نهاده و هر شاخى را اوراق بسيار از دفتر شناسائى خود دست داده، اگر چنار است دستش به تضرع و افتقار به درگاه عالم اسرار گشاده، اگر بيد است واله قدرت بى زوالش گرديده و سر به سجده تعظيم و تمجيد نهاده و دريا به خروش حمد و ثنايش تر زبان گرديده، از صفحات امواج، سفينه از وصف جلالش در كف گرفته، براى مطالعه سواد خوانان خط صنايع جهان آفرين به سر انگشت نسيم ورق مى گردانند، صحرا كمر گشوده بر مسند كوه پشت داده، از مداد شجر و سبزه و شقايق مجموعه مفصل الحقايق در دامن گذاشته؛ به الوان نغمات دلنشين، بدايع خلق صانع سماوات مجموعه مفصل الحقايق در دامن گذشته؛ به الوان نغمات دلنشين، بدايع خلق صانع سماوات و ارضين را به مسامع قلوب ارباب يقين مى رساند، كما قال عز من قائل و( إِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ) .(1)

زهى لطف كامل و فضل شاملش كه براى هدايت سالكان مسالك نجات راهنمائى گم گشتگان مهالك ضلالت بر شوارع دين از انبياء عالى شأن، اعلام رفيعه ساخته، و بر مشارع يقين از اوصياء رفيع مكان، منابر منيعه پرداخته است، و هر يك را به حليه اخلاق

____________________

1- سوره اسراء: 44

۲۷

عليه و آداب سنيه زيور داده، براى دفع عساكر وساوس شياطين و شهاب ملحدين به جنود معجزات قاهره و براهين مؤ يد گردانيده، فله الحمد على ما اسبغ علينا من نعمائه و ارسل الينا من رسله و حججه فى ارضه و سمائه و له الشكر على ما عجزنا عن احصائه من قسمة آلائه.

ضياء بصاير ارباب يقين، جلاى مسامع مقربين، به مطالعه و استماع فضايل و مناقب سرورى است كه در طى مراحل و قطع منازل اصلاب طاهره و ارحام طيبه، افواج انبيا و رسل، ديده عرفان خويش را به كحل الجواهر غبار مركب همايونش جلا مى دهند، از وفور اشعه انوار جلالش ديده شان از مطالعه جبين اظهرش خيره گرديده، در مرآت عرش انور، عكس جمالش را مشاهده مى نمودند.

و درود متواتر الورود و صلوات نامعدود بر آن خلاصه عالم ايجاد و شفيع يوم معاد، اعنى مفخر انبيا و زبده اصفيا، محمد مصطفىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و آل بى مثالش، كه در يكتاى محبت و گوهر گرانبهاى ولايتشان درة التاج هر ملك مقرب و حرز بازوى هر پيغمبر مرسل گرديده، و عروق شجره معرفت قدر منزلتشان در رياض قلوب صافيه و حدائق صدور زاكيه ارباب عرفان و اصحاب ايقان دويده، اگر مسبحان افلاك و مهندسان تخته خاك در مقام عدد مناقب بى انتهاى ايشان در آيند، هر آينه سبحه انجم فرو ريزد و ريگ صحرا و قطره دريا و ذره هوا به آخر رسد، و هنوز عشرى از اعشار و اندكى از بسيار احصا نكرده باشند، پشت افلاك خميده احسان، و كره خاك غريق امتنان ايشان است، خشت زمين را به نام نامى ايشان ساختند، و سراپرده عرش را براى انوار ايشان افراختند فوج ممكنات را از ظلمت آباد عدم به روشنائى قنديل انوار ايشان قدم در ساحت وجود نهادند. و اگر وجود فايض الوجود ايشان نبودى، احدى از طفلان مواليد از آباء علوى و امهات سفلى نزادندى، فصلوات الله عليهم اجمعين ابد الآبدين و لعنة الله على اعدائهم دهر الداهرين.

اما بعد، خامه تراب اقدم طالبان شاهراه هدايت، و مجتنبان مهامه حيرت و غوايت محمد باقر بن محمد تقى عفى الله عن جرايهما، به زبان شكستگى و انكسار، بر صحايف ضماير صافيه ارباب يقين و مرآت قلوب نيره خلاصه مؤ منين، تحرير و تصوير مى نمايد كه:

۲۸

چون اين حقير خاكسار، ذره بى مقدار در عنفوان جوانى به رهنمونى هدايات ربانى از ظلمات علوم جهالت اثر،و كتب ضلالت ثمر، منزجر گرديده، عنان عزيمت به صوب عين الحياة جاودانى، يعنى تتبع اخبار و تفحص آثار اهل بيت اخيار سيد ابرار عليهم صلوات الله الملك الغفار، كه ينابيع علوم يزدانى و معارف سبحانى و معادن جواهر حقايق ربانى مصروف و معطوف گردانيدم و عمده احاديث و آثار ايشان كه بعد از تتبع بسيار بدست آمده بود در كتاب بحار الانوار جمع نمودم.

در اين ولا جمعى از برادران ايمانى و دوستان روحانى از اين قليل البضاعه استدعا نمودند كه آنچه از آن كتاب جامع الابواب متعلق به تواريخ، احوال و معجزات و مكارم اخلاق و محاسن صفات و احوال و غزوات حضرت سيد البشرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و دلايل امامت و خلافت و اطوار حميده و آداب پسنديده حضرات ائمه اثنا عشر و حضرت فاطمه زهرا صلوات الله عليهم اجمعين بوده باشد، به لغت فارسى ترجمه نمايم، تا جميع طوايف الانام سيما جمعى از عوام را كه از فهم لغت عربى عاجزند از آن بهره مند گردند، و براى تاءكيد حصول اين ماءمول و اجابت اين مسؤ ول، چنين تقرير مى كردند كه كتبى كه به لغت فرس در اين ابواب تأليف شده است، اكثر احاديث آنها را از كتب مخالفين دين اخذ نموده اند، نسبت خطاها و لغزشهاى عظيم به انبياى عظيم الشأن و اوصياى جليل القدر ايشان داده اند، كه اخبار معتبره اهل بيت رسالتعليهم‌السلام ناطق است بر برائت ساحت عصمت ايشان از امثال آنها، و بعضى با عدم تتبع وافى و تفحص شافى متوجه اين امر گرديده اند و از بسيار اندكى ايراد كرده، و از دريا به قطره اى قناعت نمودند، و رتبه تمييز ميان صحيح و سقيم و غث و سمين اخبار منقوله و احاديث متداوله و اقوال متنوعه و اكاذيب مختلفه را نداشته اند، و بر تو لازم است كه به جهت اداى شكر نعمت ايزدى، چنين كتاب عالى تأليف نمائى كه فيضش عام، و نفعش تمام بوده باشد.

بناء على هذا هر چند در اين وقت، به اعتبار وفور عدائق و كثرت شواغل و علايق، تمشيت اين امر از اين حقير در غايت صعوبت و اشكال مى نمود، اما چون اجابت مسؤ ول ايشان به جهت رعايت حقوق اخوت ايمانى لازم مى دانست كه تشييد اساس

۲۹

تصديق و يقين نبوت اشرف مرسلين و امامت ائمه طاهرين صلوات الله عليه و عليهم اجمعين كه عمده اصول دين مبين و اهم مقاصد مؤ منين است و تفكر در احوال و تواريخ انبيا و اوصيا كه مقربان درگاه احديت و محرمان سرادق صمديتند، و تذكر اخلاق سنيه و اطوار مرضيه و محن و مصايب و بلايا و نوايب ايشان و استماع معجزات وافيه و براهين شافيه ايشان در تقويت ايمان و يقين و رام گردانيدن نفس اماره و انزجار او از شهوات دنيه نشاءة فانيه، و ميل فرمودن او به متابعت سنن مرسلين و آداب صالحين تاءثير عظيم دارد، چنانچه جناب اقدس ايزدى تعالى شأنه در قرآن مجيد براى اصلاح متمردان و هدايت غاويان، اين طريقه مستقيمه را مسلوك داشته.

و ايضا موجب صرف قلوب، و استماع اكثر خلق از قصص باطله و اساطير كاذبه كه قلوب عامه جهال را تسخير نموده اند، مى گردد، لهذا استمداد توفيق از جناب اقدس ايزدى جل و علا و اقتباس هدايت از مشكاة انوار انبياء و اوصياء عليهم الصلوات و التحية و الثناء كرده، شروع در تأليف كتاب مزبور نموده، و چون ترجمه جميع آنچه در كتاب كبير مندرج گرديده بود،موجب تطويل كتاب و تكثير ابواب مى گرديد، و در اين زمان كه همت اكثر ناس از تحصيل كتب مطوله هر چند كثير الفايده باشد قاصر است، بنابراين اختصار مى نمايد بر ترجمه آنچه از احاديث، اوثق و اقوى بوده باشد، و با اتفاق اكثر مضامين چند روايت، به يكى اكتفا مى نمايد تا فايده اش جليل و مؤ ونت تحصيلش قليل بوده باشد.

و چون موضوع اين كتاب مستطاب، بيان فضائل و كمالات و مناقب و معجزات و تواريخ حالات اجداد كرام و آباء فخام عالى نسبى است كه چراغ دودمان عزتش از قنديل انوار( مَثَلُ نُورِ‌هِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ ) (1) افروخته، و فروغ اشعه جلالش در فضاى بى انتهاء توصيف قدرش طاير انديشه اجناح ارتباح سوخته، اعنى شاه آگاه و الا جاه، سپهر بارگاه، انجم سپاه، سليمان نشان، دارا دربان، رعيت پرور، عدالت گستر، نهال رعناى بوستان صفوت و خلافت، سرو زيباى چمن ابهت و جلالت،و جهان بخش دريا نوال، سايه

____________________

1 - سوره نور: 35

۳۰

رأفت حضرت پرورگار ذوالجلال در باب بيت الحرام، دولت و اقبالش آشيان كبوتران حرم، دعاهاى بيريائى ساحت حريم رفعت و جلالش معتكف دلهاى پاك طينتان خالص الولا، نسبت بحر بى انتها به كف دريا نوالش نسبت كف و دريا و نمايش خورشيد انور در فضاء راى اظهرش، چون نمايش ذره اى از بيضا، نسبت تيغ خورشيد مثالش هلال در اوج اقبال بر خويش مى بالد، و به گمان كمان رفيع مكانش قوس و قزح به رنگ آميزى خجلت مى كاهد، خورشيد پاك گوهر اگر از رشك چتر نيك اخترش غمگين نگرديدى، در فراش گلگون شفق به خون دل خويش ننشستى و سر اندوه بر بالين افق نگذاشتى و چرخ بى قرار كه از رفعت ايوان رفيع بنايش چاك در جگر نگذاشتى، روزى هزار دور بر گرد سر چاكران بزمش گرديده منت داشتى، اطلس افلك بطانه سايبان ايوان جلالش و منطقه بروج كمربند يساولان مجلس بهشت مثالش، سليمان شكوهى كه هدهد ناطقه در مديحش الكن و مرغ و ماهى را قلاده انقيادش در گردن است، وصيت قهرش بساط بر هوا گسترده، در اطراف جهان نداى روح رباى( أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ) (1) به مسامع سلاطين زمان رسانيده، و مرغان فصيح بيان توصيف لطفش نامهاى محبت طراز بر پر اقبال بسته، از روزنه دلها به جانهاى ساكنان اكناف جهان فرمانها دوانيده، طغراى يرليغ(2) بليغش انه من سليمان و انه( بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ ) (3) سرمشق طبع قويمش حريص( حَرِ‌يصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَ‌ءُوفٌ رَّ‌حِيمٌ ) (4) ، قدم عقل دانا بر صرح ممرد ثناى آن، نتيجه يكه تاز ميدان لافتى در تزلزل و انديشه دانشوران در احصاء فضايل بى انتهاء آن نوباوه بوستان( هَلْ أَتَىٰ ) (5) ، از روى عجز در تاءمل مفخر سلاطين زمان و مشيد قوانين عدل و احسان، رافع الويه ملت بيضا، و مؤ سس قواعد شريعت، غر الملك الملوك القاهره و كاسر اعناق اكاسره، رافع لواى

____________________

1- سوره نمل : 31.

2- يرليغ : فرمان پادشاه (فرهنگ عميد 3 / 2528).

3- سوره نمل : 30.

4- سوره نمل : 31.

5- سوره انسان : 1.

۳۱

دين، قامع اطماع الملحدين، مؤ سس اساس الايمان، قالع عروق الكفر و الطغيان، معدن الفتوة و الكرامة و سليل النبوة و الامامة السلطان ابن السلطان ابن السلطان و الخاقان ابن الخاقان ابن الخاقان ابوالفتح و النصر و الظفر السلطان سليمان، مد الله اطناب دولته الى ظهور صاحب الزمان و جعله من انصاره و اعوانه، عليه و آله آبائه صلوات الله الرحمن.

لهذا ديباچه آن را به نام نامى و القاب گرامى آن اعلى حضرت مزين و موشح گردانيد و با وجود عدم قابليت به نظر اقدس آن سليل نبوت رسانيد، تا موجب رفعت قدر و علو پايه اين تحفه فرومايه گردد، تا ظهور تاءثير صبح نشور ثواب خواندن و شنيدن و نوشتن و ديدن آن پروردگار فرخنده آثار، آن برگزيده رحيم غفور، عايد شود.

و چون مطالعه اين موجب حيات ابدى دلهاى اهل ايمان مى گردد، آن را به حيوة القلوب مسمى گردانيده، و مرتب به چهار كتاب ساخت، و على الله توكلت و حسبى الله و نعم الوكيل

۳۲

كتاب اول: در بيان تاريخ، احوال و صفات و معجزات و علوم و معارف مقربان ساحت قرب حضرت ذوالجلال، از انبياء عظام و اوصياى كرام و بعضى از بندگان شايسته خداى تعالى و احوال بعضى از پادشاهان كه از زمان حضرت آدم تا قريب به زمان بعثت حضرت خاتم الانبياء بوده اند

و در آن چند باب است

۳۳
۳۴

باب اول: در بيان امور و احوالى چند كه در ميان جميع پيغمبران و اوصياى ايشان مشترك است و در آن چند فصل است

۳۵
۳۶

فصل اول: در بيان علت بعثت پيغمبران و معجزات ايشان است

به سند معتبر منقول است كه: مردى از ملاحده به خدمت امام جعفر صادقعليه‌السلام آمد و سؤ الى چند كرد و به شرف اسلام مشرف شد، كه از جمله سؤ الهاى او اين بود كه: به چه دليل اثبات مى نمائى بعثت انبيا و رسل را؟

فرمود كه: ما چون اثبات كرديم به برهان كه ما را خالقى و صانعى هست كه بلندتر است از ما و از جميع آفريده ها، و او منزه است از آنكه خلق او را توانند ديد، يا او را لمس توانند كرد، يا بر او گفتگو توانند كرد، و دانستيم كه او صانع حكيم است و هر چه حكمت و مصلحت بندگان در آن است از او صادر مى گردد؛ پس ثابت شد كه بايد سفيران و رسولان از او در ميان خلق باشند كه كلام او را به بندگان او برسانند، و ايشان را دلالت نمايند بر آنچه مصلحت و منفعت ايشان در آن است، و بقاء ايشان به آن است، و ايشان پيغمبراننند و برگزيده هاى او از ميان خلق او كه حكيمان و دانايند، و حق تعالى ايشان را به علم و حكمت تاءديب نموده است و ايشان مبعوث به حكمت گردانيده است كه با ساير مردم شريك نيستند در احوال و صفات ايشان، هر چند به ايشان در خلقت و تركيب ايشان شبيه و شريكند، و مؤ يدند از جانب حكيم عليم به علم و حكمت و دلايل و براهين و شواهد و معجزات كه دلالت بر صدق دعوى ايشان نمايد، از مرده زنده كردن و كور و پيس را شفا بخشيدن و امثال آنها از امورى كه ساير مردم از اتيان آن عاجزند و به اين علت اين معنى

۳۷

مسمى و جارى است در هر عصر و زمان، پس هرگز زمين خدا خالى نيست از حجتى از خدا بر خلق، كه با او علم و معجزه اى باشد كه دلالت بر صدق مقال او، و پيغمبرى كه پيش از او بوده است بكند.(1)

مترجم گويد كه: حاصل اين حديث شريف آن است كه: چون ثابت شد وجود صانع و علم و حكمت و لطف و كمال او و آنكه عبث و بى فايده از او صادر نمى شود، پس ظاهر است كه اين خلق را عبث نيافريده است، از براى حكمتى عظيم خلق فرموده و اين حكمت فوايد و منافع نشاءه فانى دنيا كه منسوب به انواع المها و دردها و غمها و محنتها و مشقتهاست نمى تواند بود، پس بايد كه براى امرى از اين عظيم تر و فايده اى از اين بزرگتر آفريده باشد. ديگر منقول است كه: حسين بن صحاف(2) از آن حضرت پرسيد كه: آيا مى تواند بود كه مؤ منى كه ايمانش نزد خدا ثابت شده باشد خدا او را بعد از ايمان، به كفر متصل گرداند؟ فرمود كه: حق تعالى عادل است و پيغمبران را فرستاده است كه مردم را دعوت نمايند بسوى ايمان به خدا، و خدا كسى را بسوى كفر نمى خواند.

پرسيد كه: آيا كسى كه كفرش نزد خدا ثابت شده باشد، خدا او را از كفر به ايمان متصل مى سازد؟

فرمود كه: حق تعالى همه مردم را خلق كرده است براى خلقتى كه همه را بر آن خلق كرده است كه قابل ايمان هستند، و نمى دانستند ايمان به شريعتى را و نه كفر را به انكار ايمان، پس فرستاد پيغمبران بسوى ايشان كه بخوانند ايشان را به سوى ايمان به خدا تا حجت خود را بر ايشان تمام كند، پس بعضى به توفيق خدا هدايت يافتند و بعضى هدايت نيافتند.(3)

و در حديث معتبر منقول است كه: ابن السكيت از حضرت امام رضاعليه‌السلام يا

____________________

1- توحيد شيخ صدوق 249؛ احتجاج 2 / 213: علل الشرايع 120.

2- در مصدر ((حسين بن نعيم صحاف )) است ، و ترجمه اش در رجال نجاشى 1 / 119 و جامع الرواة 1 / 258 آمده است

3- علل الشرايع 121.

۳۸

امام على النقىعليه‌السلام سؤ ال نمود كه: به چه سبب حق تعالى حضرت موسى را با دست نورانى و عصا و چيزى چند كه شبيه به سحر بود فرستاد، و حضرت عيسى را با معجزه اى كه شبيه به طبابت طبيبان بود فرستاد، و محمد را به كلام فصيح و خطبه هاى بليغ مبعوث گردانيد؟ آن حضرت جواب فرمود كه: حق تعالى چون مبعوث گردانيد حضرت موسى را، غالب بر اهل عصر او سحر و جادو بود، پس آورد بسوى ايشان از جانب خدا معجزه اى چند را كه از نوع سحر ايشان بود و مثل آن در قوه ايشان نبود و جادوى ايشان را بر آنها باطل كرد و حجت را بر ايشان تمام كرد.

و حضرت عيسى را مبعوث گردانيد در وقتى كه ظاهر گرديده بود در آن زمان بيماريهاى مزمن و مردم محتاج به طبيب بودند، و طبيبان در ميان ايشان بسيار بود، پس آمد بسوى ايشان از جانب خدا با چيزى چند كه نزد ايشان مثل آنها نبود، از زنده كردن مرده ها و شفا بخشيدن كورهاى مادرزاد و پيس به اذن خدا، حجت را بر ايشان تمام كرد چون ايشان با نهايت حذاقت از مثل آنها عاجز بودند.

و حق تعالى حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در زمانى فرستاد كه غالب تر بر اهل عصرش خطبه هاى فصيح و سخنان بليغ بود، و پيشه و كمال ايشان هم چنين بود، پس آورد بسوى ايشان از كتاب خدا و مواعظ احكام و آنچه قول ايشان را باطل گردانيد، و عاجز گرديدند از اتيان به مثل آن، و حجت را بر ايشان تمام كرد.

ابن السكيت گفت: تا حال، چنين سخن شافى نشنيده بودم، پس امروز حجت خدا بر خلق چيست؟

فرمود: عقلى كه خدا به تو داده است كه تمييز مى توانى كرد ميان كسى را كه راست مى گويد بر خدا يا دروغ مى بندد بر او.

ابن السكيت گفت: و الله كه جواب اين است.(1)

____________________

1- علل الشرايع 121؛ عيون اخبار الرضا 2 / 79؛ احتجاج 2 / 437. و در هر سه مصدر سؤ ال از امام رضا عليه السلام شده است.

۳۹

فصل دوم: در بيان عدد انبيا و اصناف ايشان

با اسانيد معتبره از حضرت امام رضا و حضرت امام زين العابدينعليهما‌السلام منقول است كه رسول خدا فرمود كه: حق تعالى صد و بيست و چهار هزار پيغمبر خلق كرده است كه من از همه گرامى ترم نزد خدا و فخر نمى كنم، و خلق كرده روح صد و بيست و چهار هزار وصى كه على نزد خدا از همه بهتر و گرامى تر است.(1)

و به سند معتبر از حضرت صادقعليه‌السلام منقول است كه: ابوذر رضى الله عنه از رسول خدا پرسيد كه: خدا چند پيغمبر به خلق فرستاده است؟

فرمود كه: صد و بيست و چهار هزار پيغمبر؛ و به روايتى سيصد و بيست و چهار هزار پيغمبر.

پرسيد كه: چند نفر ايشان مرسلند؟

فرمود كه: سيصد و سيزده نفر.

پرسيد كه: چند كتاب فرستاده است؟

فرمود كه: صد و بيست و چهار كتاب؛ و به روايتى ديگر صد و چهار كتاب و به روايت اخير بر حضرت شيث پنجاه صحيفه فرستاده است، و بر حضرت ادريس سى صحيفه، و بر حضرت ابراهيم بيست صحيفه فرستاد، و چهار كتاب تورات و انجيل و زبور و فرقان.

____________________

1- خصال 641؛ امالى شيخ صدوق 196.

۴۰

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

81

82

83

84

85

86

87

88

89

90

91

92

93

94

95

96

97

98

99

100

101

102

103

104

105

106

107

108

109

110

111

112

113

114

115

116

117

118

119

120

121

122

123

124

125

126

127

128

129

130

131

132

133

134

135

136

137

138

139

140

141

142

143

144

145

146

147

148

149

150

151

152

153

154

155

156

157

158

159

160

161

162

163

164

165

166

167

168

169

170

171

172

173

174

175

176

177

178

179

180

181

182

183

184

185

186

187

188

189

190

191

192

193

194

195

196

197

198

199

200

201

202

203

204

205

206

207

208

209

210

211

212

213

214

215

216

217

218

219

220

221

222

223

224

225

226

227

228

229

230

231

232

233

234

235

236

237

238

239

240

241

242

243

244

245

246

247

248

249

250

251

252

253

254

255

256

257

258

259

260

261

262

263

264

265

266

267

268

269

270

271

272

273

274

275

276

277

278

279

280

281

282

283

284

285

286

287

288

289

290

291

292

293

294

295

296

297

298

299

300

301

302

303

304

305

306

307

308

309

310

311

312

313

314

315

316

317

318

319

320

321

322

323

324

325

326

327

328

329

330

331

332

333

334

335

336

337

338

339

340

341

342

343

344

345

346

347

348

349

350

351

352

353

354

355

356

357

358

359

360

361

362

363

364

365

366

367

368

369

370

371

372

373

374

375

376

377

378

379

380

381

382

383

384

385

386

387

388

389

390

391

392

393

394

395

396

397

398

399

400

401

402

403

404

405

406

407

408

409

410

411

412

413

414

415

416

417

418

419

420

421

422

423

424

425

426

427

428

429

430

431

432

433

434

435

436

437

438

439

440

441

442

443

444

445

446

447

448

449

450

451

452

453

454

455

456

457

458

459

460

461

462

463

464

465

466

467

468

469

470

471

472

473

474

475

476

477

478

479

480

481

482

483

484

485

486

487

488

489

490

491

492

493

494

495

496

497

498

499

500

501

502

503

504

505

506

507

508

509

510

511

512

513

514

515

516

517

518

519

520

521

522

523

524

525

526

527

528

529

530

531

532

533

534

535

536

537

538

539

540

541

542

543

544

545

546

547

548

549

550

551

552

553

554

555

556

557

558

559

560

561

562

563

564

565

566

567

568

569

570

571

572

573

574

575

576

577

578

579

580

581

582

583

584

585

586

587

588

589

590

591

592

593

594

595

596

597

598

599

600

601

602

603

604

605

606

607

608

609

610

611

612

613

614

615

616

617

618

619

620

621

622

623

624

625

626

627

628

629

630

631

632

633

634

635

636

637

638

639

640

641

642

643

644

645

646

647

648

649

650

651

652

653

654

655

656

657

658

659

660

661

662

663

664

665

666

667

668

669

670

671

672

673

674

675

676

677

678

679

680

681

682

683

684

685

686

687

688

689

690

691

692

693

694

695

696

697

698

699

700

701

702

703

704

705

706

707

708

709

710

711

712

713

714

715

716

717

718

719

720

721

722

723

724

725

726

727

728

729

730

731

732

733

734

735

736

737

738

739

740

741

742

743

744

745

746

747

748

749

750

751

752

753

754

755

756

757

758

759

760

761

762

763

764

765

766

767

768

769

770

771

772

773

774

775

776

777

778

779

780

781

782

783

784

785

786

787

788

789

790

791

792

793

794

795

796

797

798

799

800

801

802

803

804

805

806

807

808