مقام پدر و مادر در اسلام

مقام پدر و مادر در اسلام0%

مقام پدر و مادر در اسلام نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

مقام پدر و مادر در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: زين العابدين احمدى، حسنعلى احمدى
گروه: مشاهدات: 16388
دانلود: 2526

توضیحات:

مقام پدر و مادر در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 146 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 16388 / دانلود: 2526
اندازه اندازه اندازه
مقام پدر و مادر در اسلام

مقام پدر و مادر در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

مقام پدر و مادر در اسلام

نویسنده: زين العابدين احمدى، حسنعلى احمدى

مقدمه

بخش اوّل: نيکى به پدر و مادر

سيماى والدين در قرآن

احسان به پدر و مادر بعد از پرستش خداوند

حدود اطاعت والدين

دعا و نيايش براى والدين

لزوم اطاعت از والدين

لزوم اطاعت از والدين در آيات و روايات

اثرات رضايت والدين در زندگى دنيوى

آثار اطاعت از والدين در خانواده و اجتماع

نيکى کننده به پدر و مادر، همنشين انبياست

قاتل پدر، جوانمرگ مى شود

عدم رضايت والدين، مرگ را دشوار مى کند

سفارش حضرت مهدى (عج) در نيکى به پدر

احسان به پدر و مادر، کفّاره گناهان است

احترام و نيکى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به والدين رضاعى

گريه امام سجادعليه‌السلام بر پدر بزرگوارش

آثار نفرين يا رضايت پدر

کسى که با پدر تندى کند، ذليل مى شود

کسى که به پدر احترام کند، مورد احترام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله است

مقام مادر

چند دستور درباره دوران شيرخوارگى

خاله به منزله مادر است

مادران چهارده معصومعليهم‌السلام

آمنه دختر وهب بن عبد مناف مادر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله

فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين على بن ابيطالبعليه‌السلام

خديجه مادر فاطمه زهراعليه‌السلام

فاطمه زهراعليه‌السلام

شهربانو مادر حضرت سجادعليه‌السلام

فاطمه مادر امام باقرعليه‌السلام

امّ فروه مادر امام صادقعليه‌السلام

حميده، مادر امام موسى بن جعفرعليه‌السلام

نجمه، مادر حضرت رضاعليه‌السلام

سبيکه نوبيه (خيزران)، مادر حضرت جوادعليه‌السلام

سمّانه، مادر امام هادىعليه‌السلام

حُدَيث، مادر امام حسن عسکرىعليه‌السلام

نرجس، مادر امام زمانعليه‌السلام

نيکى به پدر و مادر ستمکار

پدر و مادر کافر نيز بايد احترام شوند

لذّت زندگى، در خدمت کردن به والدين است

فوايد نيکى به پدر و مادر

1 - نگاه با محبّت به پدر و مادر، عبادت است

2 - جهاد در راه اسلام است

3 - بزرگترين واجب است

4 - باعث طول عمر و زيادتى روزى است

5 - بهترين خوبى هاست

6 - باعث خشنودى خداوند است

7 - باعث لذّت زندگى است

8 - باعث راحتى مرگ است

9 - بهترين اعمال است

10 - سپر آتش جهنّم است

11 - باعث نيکى فرزندان آنها در آينده به پدر مى شود

12 - مورد رحمت خداوند واقع مى شود

13 - دعايش درباره فرزند، رد نمى شود

14 - باعث شناخت و معرفت انسان مى شود

15 - باعث تأخير در مرگ مى شود

16 - ثواب حج دارد

17 - هرگز فقير نمى شود

18 - نيکى به والدين، نعمت خداوند است

19 - اطاعت خداوند است

20 - حضرت موسىعليه‌السلام به چنين کسى غبطه مى خورد

21 - بهترين افراد در روز قيامت است

22 - از صفات شيعه است

23 - سبب ورود به بهشت است

ايمان و عمل صالح

تقوا

استقامت در ايمان

شهادت در راه خدا

24 - در سايه عرش خداست

نيکى به پدر و مادر بعد از دوران حيات

زيارت قبر پدر و مادر

آفات عقوق والدين

1 - در دنيا عذاب مى بيند

2 - بزرگترين گناهانِ کبيره است

3 - مورد لعن رسول خداست

4 - مورد سخط خداوند است

5 - از بهشت محروم هستند

6 - به هنگام مرگ، زبانش از ذکر کلمه توحيد بسته است

7 - نمازش قبول نمى شود

8 - دعايش مورد استجابت واقع نمى شود

9 - وارد جهنّم مى شود

ترک اطاعت خداوند.

کفر و نفاق

پيروان از شيطان

فراموشى آخرت

ترک نماز

کفران نعمتهاى الهى

عيبجويى و غيبت

10 - ذليل مى گردد

11 - در قيامت از زيارت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله محروم است

12 - زشت ترين گناهان است

13 - بزرگترين گناهان است

14 - سبب کمى مال و باعث ذلّت است

15 - از مصيبتهاى آخرت است

16 - موجب سختى کشيدن به هنگام دفن مى شود

17 - سبب کوتاهى عمر مى شود

اثر نفرين پدر و مادر

دورى از نفرين پدر و مادر

بخش دوم : حقوق فرزند در اسلام

انتخاب نام نيکو براى کودک

تربيت شايسته

آموختن قرآن

سفارش به قرآن

آموزش قرآن

رواياتى چند درباره يادگيرى قرآن

فراهم کردن مقدمات ازدواج

تحصيل علم

تعليم ورزش

احترام و تکريم فرزندان

رعايت عدالت و مساوات

دعا در حقّ آنان

وفاى به عهد

آموختنِ آداب غذا خوردن

انفاق براى خانواده

اهمّيت دادن به نماز

اهمّيت دادن به روزه

آموزش مستحبّات و تشويق به آنها

آموزش دين شناسى و خداشناسى

جلوگيرى از افکار انحرافى

تشويق به کارهاى خير

کنترل دوستان

مسئوليت والدين در تربيت کودک

نقش رفتارهاى تربيتى والدين در محيط خانواده

1 - ايجاد عشق در کودک

2 - فضيلت ايمانى و اخلاقى

3 - آرامش روان

غريزه بازى در کودک

بازى پدر و مادر با کودک

نياز کودک به راهنما

احترام به کودک در اسلام

تکريم کودک با جواب سلام

خوشحال نمودن کودک

نوازش کودک و محبّت به او

عدالت در محبّت

بوسيدن کودک

پرورش ايمان در کودک

تشويق کودک به عبادت

ولايت پدر بر فرزندان

دختر، هديه ارزشمند الهى

احکام فرزند

1 - غسل يا شستن نوزاد

2 - گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ کودک

3 - برداشتن کام فرزند به آب فرات يا تربت کربلا

4 - نهادن نام نيکو

5 - عقيقه (ذبح و سربريدن حيوان)

کتابنامه

مقام پدر و مادر در اسلام

نویسنده: زين العابدين احمدى، حسنعلى احمدى

كتابخانه ›

کتابخانه زن و خانواده ›

خانواده و کودک

2012-08-21 08:17:44

مقدمه

مقام پدر و مادر در اسلام

نويسندگان : زين العابدين احمدى، حسنعلى احمدى

مقدمه

حمد و سپاس، آفريدگارى را سزاست که جهان آفرينش را هماهنگ با احتياجات و نيازهاى انسانها سامان داده و با تدبير حکيمانه خود، آن را تنظيم نموده است.

درود و تحياتِ بى پايان، بر بزرگترين معلّم و مربّى عالم بشريت، رسول معظّم و پيامبر گرامى اسلام، حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله که با وحى الهى و کتاب آسمانى، انسانها را هدايت کرد و به صراط مستقيم فراخواند و با فرهنگ غنى اسلامى آشنا نمود؛ و درود بى پايان بر ائمّه هدى و امامان بر حقعليهم‌السلام که همواره توجّه جامعه بشرى را به احکام هميشه جاويد متعالى اسلام معطوف ساخته و در تمام عصرها مردم را با زندگى دنيوى و اخروى اصيل اسلام آشنا نموده اند.

موضوع مقام والدين و حقوق آنان، از ديرباز مورد توجّه پيشوايان علم و دين بوده و در اين زمينه، مباحث زيادى از سوى علما و دانشمندان هر دوره به رشته تحرير در آمده است. کتابى که از نظر خوانندگان عزيز مى گذرد، شامل دو بخش است:

بخش اوّل، شامل بيان مقام پدر و مادر در اسلام است و صرفا مسائلى را مطرح مى سازد که درباره مقام و منزلت پدر و مادر از نظر قرآن و روايات است.

بخش دوم، شامل مسائل مربوط به حقوق پدر و مادر نسبت به فرزندان و همچنين حقوق فرزندان نسبت به والدين و مطالب مربوط به عقوق والدين و احکام اولاد است که روى هم رفته، اين بخش به گونه اى تنظيم شده است که مى تواند پاره اى از مسائل تربيتى را هم ارائه دهد و بنماياند که والدين در تربيت فرزندان، چه وظايفى را بر عهده دارند.

اهمّيت اين بحث به اندازه اى است که خداوند متعال در بيش از ٢٣ آيه در قرآن مجيد، صراحتا و يا به طور ضمنى فرزندان را به احسان و نيکى نسبت به پدر و مادر، امر نموده است:

وَ قَضى رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِياهُ وَ بِالْوالِدَينِ اِحْسانا. (١)

پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر، نيکى کنيد.

خداوند متعال در اين آيه شريف، بعد از اصل توحيد (که از اساسى ترين اصول اسلام است)، به يکى ديگر از تعليمات انبيا، يعنى نيکى به پدر و مادر اشاره مى کند. خداوند در آيه اى ديگر مى فرمايد:

وَ وَصَّينَا الاِْنْسانَ بِوالِدَيهِ حُسْنا .(٢)

ما به انسان توصيه کرديم که به پدر و مادرش نيکى کند.

همان طور که ملاحظه مى شود، احسان و تکريم به پدر و مادر، يک قانون کلّى براى تمام انسانهاست که اين قانون، مخصوص دسته يا گروه خاصّى نيست.

و نيز در گفتار و بيانات زيادى که از ائمّه معصومينعليهم‌السلام نقل شده، به فرزندان سفارش زيادى درباره نيکى به والدين شده است و لذّت زندگى و رونق نظام خانواده در خدمت به والدين است. پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

نظر الولد الى والديه حبّا لهما عبادة.(٣)

نگاه با محبّت و دوستانه به پدر و مادر، عبادت است.

اهمّيت اين عمل، به قدرى است که بزرگترين واجب شمرده شده است و همچنين باعث افزايش عمر و زيادى روزى دانسته شده است و در دنيا موجب راحتى انسان و خشنودى خداوند و به هنگام مرگ، باعث راحت جان دادن و در آخرت، سپر آتش جهنّم و سبب رحمت خداوند است. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

رحم اللّه امرءً أعان والده على برّه. (٤)

خداوند، رحمت کند کسى را که پدرش را بر نيکى، کمک کند.

اين مجموعه را به خوانندگان محترم، به ويژه به جوانان عزيز تقديم مى کنيم و خداوند متعال را شکر مى نماييم که توفيق عنايت فرمود تا با استفاده از آيات و رواياتى چند، به مقام و منزلت پدر و مادر در اسلام، نظرى داشته باشيم.

به اميد آنکه اين نوشتار، مورد رضاى حق قرار بگيرد و ذخيره اى باشد براى«يوْمَ لا ينْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللّه بِقَلْبٍ سَليمٍ». (٥)

در اينجا لازم مى دانيم از مسئول محترم مؤسسه انتشارات ميثم تمّار و ديگر عزيزانى که در آماده سازى اين کتاب ما را يارى کرده اند، تشکر نماييم.

هيجدهم ذى حجّه ١٤٢٠ - عيد سعيد غدير خم

زين العابدين احمدى - حسنعلى احمدى

بخش اوّل: نيکى به پدر و مادر

دين مبين اسلام، براى زنده ماندن ملّتها همبستگى خاصّى را بين افراد آنها لازم دانسته است و از افراد جامعه، نسبت به پدر و مادر که شعاع بستگى انسان به آنها نزديک تر است، بيشتر سفارش شده است.

پروردگار عالم در وجود فرزندان، عاطفه و علاقه خاصّى نسبت به والدين قرار داده است. اين علاقه خاص را ممکن نيست که بتوان از انسان سلب نمود و خداوند در آيات قرآن، به محبّت فرزندان نسبت به پدر و مادر، سفارش نموده است.

هيچ فداکارى يى بالاتر از خدمت نسبت به پدر و مادر نيست و خدمت به آنان بزرگترين خدمتى است که فرد مى تواند درباره کسى انجام دهد.

در کشورهاى غيراسلامى، بر اثر کم بودن عواطف، فرزندان بعد از بلوغ، محيط خانواده را ترک مى کنند و جدا از پدر و مادر زندگى مى کنند و اين چنين زندگى يى، کانون خانواده ها را سرد نموده است و گاه زمانى طولانى، پدران و مادران روى فرزندان خود را نمى بينند. لذا سپردن فرزندان به کودکستان(٦) و يا محيطهاى ديگر، ريشه عواطف را مى سوزاند و از رشد و نموّ آنها جلوگيرى مى کند.

متأسفانه مى بينيم که بعضى از جوانان، پدر و مادر پيرِ خود را مزاحم و دست و پا گيرِ زندگى خويش مى بينند و سعى در دور شدن از آنها دارند.

در قطب مخالف اين بى حرمتى ها افرادى بوده اند و هستند که در سايه تربيت قرآنى، حتى والدين خود را در سنين پيرى بهتر از فرزندان خود نگه مى دارند که اين خود، يک نوعى از احساسات و عواطف الهى است. حتى اين روابط پس از مرگ هم با انسان همراه است و از پرجوش ترين احساسات انسانى، روابط والدين و اولاد است و همه اينها بدون جلب منفعت است،(٧) و همين ويژگى است که قداست خاصّى به اين علاقه مى بخشد.

هر چند فرزندان نمى توانند حق احترام به پدر و مادر را ادا کنند؛ ولى بايد به مقدار امکان، سعى کنند تا رضايت آنها را که رضاى الهى است، کسب کنند.

سيماى والدين در قرآن

اکنون براى روشن شدن چهره فروزانِ والدين، قبل از هر چيز دستِ مدد به سوى قرآن دراز مى کنيم؛ همان کتابى که رهگشاى زندگى انسانها در دنياست و اگر مسلمانان در تمام امور، چه فرهنگى و چه اقتصادى يا امور ديگر، قرآن را سرلوحه زندگى خود قرار بدهند، از سعادت دنيا و آخرت برخوردار خواهند شد.

قرآن مجيد، در آيات متعددى دستور مى دهد که به والدين نيکى کنيم که همه اينها به مقام والاى والدين اشاره دارد. اينک به برخى از اين آيات اشاره مى کنيم.

١ -وَ اِذْ اَخَذْنا ميثاقَ بَنى اِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللّه وَ بِالْوالِدَينِ اِحْساناً وَ ذِى الْقُرْبي... (٨)

و به ياد آوريد زمانى را که از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم که جز خداوند يگانه را پرستش نکنيد و نسبت به پدر و مادر و نزديکان و يتيمان، نيکى کنيد.

احسان به پدر و مادر بعد از پرستش خداوند

اينکه بعد از امر به عبادت خداوند، نيکى به پدر و مادر ذکر شده است، به چند جهت است.

اوّل نعمتهاى خداوند، بالاترين نعمتها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم، پدر و مادر، سبب وجود فرزند هستند.

دوم خداوند، مؤثّر واقعى و حقيقى در وجود انسان است و پدر و مادر به حسب ظاهر در وجود او مؤثّرند. در جايى که مؤثّر حقيقى ذکر شده است، بعد از آن، مؤثّر ظاهرى ذکر مى شود.

سوم خداوند، در مقابل نعمتهايش از بنده اش چيزى نمى خواهد. پدر و مادر هم در مقابل نعمت خود، از فرزند چيزى طلب نمى کنند؛ حتى پدر و مادر غير مسلمان به فرزند خود مهربانى مى کنند. لذا اين نعمت آنها شبيه نعمت خداوند است.

چهارم خداوند نعمت خود را از بنده اش دريغ نمى کند؛ اگر چه بنده داراى گناهان زياد باشد؛ همچنين پدر و مادر، فداکارى هاى خود را از فرزند دريغ نمى دارند، اگر چه به آنها بد کرده باشد.

پنجم پدر مهربان، در مال فرزند تصرف مى کند تا سود بيشترى عايد فرزندش شود و از ضايع شدن مال او جلوگيرى مى کند. خداوند نيز اعمال عبادى بنده اش را از آفت دور مى سازد و زياد مى کند و اعمال فانى او را جاودانى مى سازد.

ششم نعمت وجود خداوند، بالاتر از نعمت پدر و مادر است و با دليل و برهان، ثابت مى شود؛ امّا نعمت والدين از جهت ضرورت، معلوم و مشهود است؛ امّا در مقايسه به نسبتِ نعمت خداوند، کم است.(٩)

٢ - وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَيئاً و بِالْوالِدَينِ اِحْساناً .(١٠)

و خداوند را بپرستيد و هيچ چيز را شريک او قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيکى کنيد.

خداوند متعال، نخست، مردم را به عبادت و بندگى پروردگار، دعوت مى کند. سپس به حقّ پدر و مادر اشاره مى کند که نسبت به آنها نيکى کنيد.

حقّ پدر و مادر، از مسائلى است که در قرآن مجيد، بسيار روى آن تکيه شده است و در چند مورد، در قرآن بعد از دعوت به توحيد قرار گرفته است.

از اين تعبيرهاى مکرّر استفاده مى شود که ميان اين دو، ارتباط و پيوندى است؛ چون بزرگترين نعمت، نعمت هستى و حيات است که در درجه اوّل، از ناحيه خداست و در مراحل بعد به پدر و مادر بر مى گردد. پس ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.

٣ - ألاّ تُشْرِکوا بِهِ شَيئاً وَ بِالْوالِدَينِ اِحْساناً .(١١)

چيزى را شريک خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيکى کنيد.

پروردگار عالم، از تحريم شرک شروع کرده است که در واقع، سرچشمه همه مفاسد اجتماعى و محرّمات الهى است و بعد بلافاصله، بعد از مبارزه با شرک، حقّ پدر و مادر در دستورهاى اسلامى آمده است. در اين آيه به جاى تحريمِ آزار پدر و مادر (که هماهنگ با ساير تحريمهاى اين آيه است) موضوع احسان و نيکى کردن ذکر شده؛ و جالب تر اينکه کلمه احسان به وسيله «ب» متعدى شده و آمده: و«بالوالدين احسانا» که معناى آن، نيکى کردن به طور مستقيم و بدون واسطه است. اين آيه تأکيد مى کند که موضوع نيکى به پدر و مادر، آن قدر اهمّيت دارد که شخصاً و بدون واسطه به آن اقدام شود.

٤ - وَ قَضى رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِياهُ وَ بِالْوالِدَينِ اِحْساناً .(١٢)

پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر، نيکى کنيد.

در اين آيه هم خداوند متعال بعد از فراخواندن به اصل توحيد، به يکى از اساسى ترين تعليمات انسانى انبيا، يعنى نيکى به پدر و مادر اشاره مى کند. که «قضي»، مفهوم مؤکدترى از «امر» دارد و فرمان قطعى و محکم را مى رساند و قرار دادن توحيد در کنار نيکى به پدر و مادر، تأکيدى است بر اهمّيت اين دستور اسلامي.

مطلق بودن احسان که هرگونه نيکى را در برمى گيرد و همچنين اطلاق والدين که مسلمان و کافر را شامل مى شود، اينها همه تأکيد در اين مسئله را مى رساند و نکره بودن احسان در اين گونه موارد (احساناً) براى بيان عظمت آيه مى آيد. قرطبى در تفسير خود، در ذيل آيه شريفه ٢٣ سوره اسراء شانزده مسئله را بيان کرده که ما بعضى از آنها را به طور اختصار بيان مى کنيم:

١ - کلمه «قضي» در آيه به معناى امر و لزوم و وجوب است. پس «قضي» به معناى امر است و خداوند، امر فرموده که نسبت به پدر و مادر، احسان و نيکى کنيد.

٢ - در اين آيه شريفه، خداوند سبحان به عبادت و توحيد امر فرموده و نيکى به پدر و مادر را قرين اين امر مهم قرار داده؛ کما اينکه شکر والدين را قرين شکر خودش قرار داده است:

ان اَشکر لى و لوالديک الى المصير.

و در روايتى آمده است:

سئلت النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله : «أى العمل احبّ الى اللّه عزّ و جلّ؟» قال:

«الصلاة على وقتها»، قال: «ثم اي؟»، قال: «ثم برّ الوالدين»، قال: «ثم اي؟»، قال: «الجهاد فى سبيل الله»؛ فأخبرصلى‌الله‌عليه‌وآله اَن برّ الوالدين أفضل الأعمال بعد الصلاة التى هى أعظم دعائم الاسلام، و رتّب ذلک «ثم» التى تعطى الترتيب و المهلة.

شخصى از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله سؤال کرد: «محبوبترين عمل نزد خداوند متعال کدام است؟». فرمود: «خواندن نماز در وقت خودش و بعد از آن، نيکى به پدر و مادر و بعد از آن، جهاد در راه خدا است»؛ و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله خبر داد که نيکى به پدر و مادر، افضل اعمال است بعد از نماز که نماز از بزرگترين ارکان اسلام است.

٣ - از نيکى به پدر و مادر و احسان نسبت به آنان، اين است که فرزند، آنان را دشنام نگويد و مورد عاق قرار ندهد که اين عمل، از گناهان کبيره محسوب مى شود.

٤ - نيکى و احسان به پدر و مادر، فقط به اين نيست که آنها مسلمان باشند، بلکه اگر کافر هم باشند، بايد به آنها مهربانى نمود.

٥ - محبّت و مودّت به والدين در سن پيرى بايد بيشتر باشد، چون در اين زمان به نيکى فرزند بيشتر نياز دارند.

٦ - گرچه در اين آيه خطاب به نبى اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله است؛ ولى مراد، امّت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله است.

٧ - در اين آيه، خداوند، تربيت فرزند را متذکر شده تا تذکرى باشد براى فرزند که پدر و مادر در تربيت او زحمت و مشقّت هاى زيادى متحمّل شده اند.

اهمّيت اين موضوع تا آنجاست که هم قرآن و هم روايات، توصيه مى کنند که اگر پدر و مادر کافر هم باشند، رعايت احترام آنها لازم است:

وَ اِنْ جاهَداک عَلى اَنْ تُشْرِک بِى ما لَيسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِى الدُّنْيا مَعْرُوفَاً. (١٣)

اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن؛ ولى در زندگى دنيا به نيکى با آنها معاشرت نما.

٥ - وَ وَصَّينَا الاِْنْسانَ بِوالِدَيهِ حُسْناً. (١٤)

ما به انسان توصيه کرديم که به پدر و مادرش نيکى کند.

خداوند متعال، نيکى به پدر و مادر را به صورت يک قانون کلّى براى همه انسانها بيان مى کند. لذا تعبير به انسان در اين آيه مى فهماند که اين قانون، مخصوص مؤمنان نيست؛ بلکه بر همه انسانهاست احترام و نيکى به آنها را در برنامه زندگى خود قرار دهند، هر چند با اين اعمال هرگز نمى توانند دِين خود را به آنها ادا کنند.

در دنبال اين آيه براى اينکه تصوّر نشود که پيوند با پدر و مادر مى تواند بر پيوند انسان با خدا حاکم گردد، يک استثنا را در اين زمينه روشن شده که:

وَ اِنْ جاهَداک لِتُشْرِک بى ما لَيسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما .(١٥)

اگر آنها (پدر و مادر) تلاش کنند که براى من شريکى قائل شوى که بر آن علم ندارى، از آنها اطاعت مکن.

در شأن نزول آيه مذکور آمده است که سعد وقّاص، نسبت به مادر خود خيلى مهربان بود و به او نيکى مى کرد. وقتى که خورشيد تابناک اسلام ظاهر شد، سعد هم از کسانى بود که برخلاف آيين مادرش بتها را ترک کرد و مسلمان شد؛ ولى باز هم به خدمت و نيکى به مادرش ادامه مى داد؛ امّا مادرش که از مسلمان شدن فرزندش ناراحت شده بود، هر چه اصرار کرد که پسرش دست از اسلام بردارد، سودى نبخشيد. او سرانجام دست به ابتکار تازه اى زد.

مادر سعد، وقتى ديد پسرش از اسلام بر نمى گردد، ولى نسبت به او خيلى مهربان است، از راه تحريک عواطف او وارد شد و دست به اعتصاب غذا زد و ديگر نه آب مى آشاميد و نه غذا مى خورد.

روز اوّل و دوم گذشت و چيزى نخورد و چون از گرسنگى بى حال شد، گفت: فرزندم! اکنون که از اسلام بر نمى گردى، من چيزى نمى خورم تا بميرم. آن وقت مردم تو را ملامت کنند که باعث مردن مادرت شده اي.

سعد که نور اسلام در دلش تابيده بود و سخت به اسلام علاقه داشت، با لحنى جدّى گفت: مادر جان! اگر صد جان داشته باشى و در اثر غذا نخوردن همه آنها را از دست بدهى و بميرى، من دست از اسلام بر نمى دارم.

مادر سعد وقتى اين استقامت فرزندش را در راه اسلام مشاهده کرد، اعتصاب خود را شکست و آب و غذا خورد. آن گاه اين آيه نازل شد.(١٦)

اساس دعوت انبيا بر اين است که انسانها را به توحيد و خداشناسى دعوت کند و آنها را از پرستش غيرخدا بپرهيزند. در مقام و عظمت پدر و

مادر مى بينيم که خداوند، در چند جا پس از دستور به يکتاپرستى، مسئله نيکى به پدر و مادر را پيش مى کشد و به آن فرمان مى دهد.