مقام پدر و مادر در اسلام

مقام پدر و مادر در اسلام0%

مقام پدر و مادر در اسلام نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

مقام پدر و مادر در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: زين العابدين احمدى، حسنعلى احمدى
گروه: مشاهدات: 16467
دانلود: 2573

توضیحات:

مقام پدر و مادر در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 146 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 16467 / دانلود: 2573
اندازه اندازه اندازه
مقام پدر و مادر در اسلام

مقام پدر و مادر در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٧ - باعث لذّت زندگى است

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است:

لذّة العيش فى البرّ بالوالدين.(١١٥)

لذّت زندگى در نيکى به پدر و مادر است.

کسانى که در زندگى اجتماعى با پدر و مادر خود، نامهربانى مى کنند و با غيظ و غضب با آنان برخورد مى نمايند، نه تنها در آخرت مورد عذاب خداى سبحان واقع مى شوند، بلکه در دنيا هم هيچ لذّت و بهره اى از زندگى خود نمى برند. ما در زمان خود، شاهد هستيم کسانى که با پدر و مادر خود هيچ برخورد مناسبى نداشته اند، چطور گرفتار از هم پاشيدگى زندگى مى شوند و هميشه گرفتار سختى زندگى هستند. بنابراين، کسانى که مى خواهند در اين دنيا از زندگى راحت و مطلوبى برخوردار باشند، بايد با پدر و مادر با مهر و محبّت برخورد کنند و هميشه با خوشرويى با آنان رفتار کنند تا به زندگى خود، سامان ببخشند و شيرينى زندگى، در خانواده آنها همواره شعله ور بماند.

٨ - باعث راحتى مرگ است

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

من أحبّ أن يخفّف اللّه عزّ و جّل عنه سکرات الموت فليکن بوالديه بارّا.(١١٦)

کسى که دوست دارد موقع قبض روح جان او راحت گرفته شود، پس به پدر و مادر خود، نيکى کند.

٩ - بهترين اعمال است

امام صادقعليه‌السلام فرموده است:

أفضل الأعمال الصلاة لوقتها و برّ الوالدين و الجهاد فى سبيل اللّه.(١١٧)

بهترين اعمال نزد خداوند، نمازگزاردن در وقت آن و نيکى به پدر و مادر و جهاد در راه خداست.

١٠ - سپر آتش جهنّم است

در روايت آمده است:

انّ أبى قد کبر جداً و ضعف فنحن نحمله اذا اراد الحاجة فقال ان استطعت أن تلى ذلک منه فافعل و لقّمه بيدک فانّه جنة لک غدا.(١١٨)

شخصى به امام صادقعليه‌السلام عرض کرد: «پدرم به حدّى پير و ناتوان شده که او را براى قضاى حاجت، حمل مى کنم و مى برم. امام صادقعليه‌السلام فرمود: اگر قدرت دارى، خودت اين کار را انجام بده و خودت بر دهان او غذا بگذار تا اين عمل، سپر آتش فردايت باشد [و تو را به بهشت ببرد].

١١ - باعث نيکى فرزندان آنها در آينده به پدر مى شود

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

برّوا أبائکم يبرّ کم أبناؤکم.(١١٩)

به پدرانتان نيکى کنيد تا فرزندانتان به شما نيکى کنند.

١٢ - مورد رحمت خداوند واقع مى شود

پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

رحم الله امرءً اعان والده على برّه.(١٢٠)

خداوند، رحمت کند کسى را که کمک کند به پدرش بر نيکي.

١٣ - دعايش درباره فرزند، رد نمى شود

امام صادقعليه‌السلام فرموده است:

ثلاث دعوات لايحجبن عن الله تعالي: دعاء الوالد لولده اذا برّه.(١٢١)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: سه دعاست که رد نمى شود و يکى، دعاى پدر براى فرزندش است، زمانى که به او نيکى کند.

١٤ - باعث شناخت و معرفت انسان مى شود

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

برّ الوالدين من حسن معرفة العبد باللّه.(١٢٢)

نيکى به پدر و مادر، از نشانه هاى شناخت انسان نسبت به پروردگار است.

١٥ - باعث تأخير در مرگ مى شود

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است:

رأيت بالمنام رجلاً من أمّتى قد أتاه ملک الموت لقبض روحه، فجاء برّه بوالديه فمنعه منه.(١٢٣)

در خواب ديدم که ملک الموت مى خواهد يکى از امّتم را قبض روح کند. در اين هنگام، آن شخص به پدر و مادر نيکى کرد. لذا [خداوند] از قبض روح او منع کرد.

١٦ - ثواب حج دارد

از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت شده است:

ما من ولد بارّ ينظر الى والديه نظر رحمة الاّ کان له بکلّ نظرة حجّة مبرورة؛ فقالوا: يا رسول الله! و ان نظر فى کلّ يوم مأة» قال: نعم، الله أکبر و أطيب.(١٢٤)

[فرمود:]هر فرزندى که از روى رحمت و نيکى به پدر و مادر نگاه کند، به هر نگاهش [ثواب] يک حجّ قبول شده، داده مى شود. عرضه داشتند: «اى رسول خدا! اگر در هر روز صد بار نگاه مى کند». فرمود: آري! خداوند بزرگ است.

١٧ - هرگز فقير نمى شود

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

... فليکن بوالديه بارّاً فاذا کان کذلک لم يصبه فى حياته فقرا أبداً.(١٢٥)

هر کسى مى خواهد که خداوند، سکرات مرگ را بر او آسان گرداند، به پدر و مادر نيکى کند که در اين هنگام، هرگز در زندگى اش فقير نمى شود.

١٨ - نيکى به والدين، نعمت خداوند است

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

من نعمة الله على الرجل أن يشبه والده.(١٢٦)

از نعمتهاى خداوند بر انسان، آن است که پدرش را گرامى دارد.

١٩ - اطاعت خداوند است

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

فان صلتهما طاعة الله.(١٢٧)

نيکى به پدر و مادر، طاعت خداوند است.

٢٠ - حضرت موسى عليه‌السلام به چنين کسى غبطه مى خورد

در روايتى آمده است:

روى أنّ موسىعليه‌السلام لمّا ناجى ربّه رأى رجلاً تحت ساق العرش قائماً يصلّى فغبطه بمکانه، فقال: «يا ربّ بم بلّغت عبدک هذا ما أري؟» قال: يا موسي! انّه کان بارّاً بوالديه.(١٢٨)

وقتى حضرت موسى با پروردگارش مناجات مى کرد، مردى را ديد که مناجات مى کند. حضرت موسى به مقام و درجه او غبطه خورد. عرض کرد:

«پروردگارا! به چه وسيله بنده ات را به اين مقام رساندي؟». فرمود: اى موسي! اين مرد به پدر و مادر خود، نيکى مى کرد.

٢١ - بهترين افراد در روز قيامت است

در روايت آمده است:

سيد الأبرار يوم القيامه رجل برّ والديه.(١٢٩)

بهترين نيکوکار در روز قيامت، مردى است که به پدر و مادر خود، نيکى کند.

البته اين مرد، شخص نيکوکار در روز قيامت است و در دنيا هم، موجب خوشبختى و خرسندى و سعادت در زندگى اوست.

٢٢ - از صفات شيعه است

امام باقرعليه‌السلام مى فرمايد:

ما شيعتنا الاّ من أتقى اللّه و اطاعه و ما کانوا يعرفون الاّ بالتواضع و التخشع و أداء الأمانة و کثرة ذکر الله والصوم و الصلاة و البرّ بالوالدين.(١٣٠)

شيعه ما نيست، جز کسى که خدا را در نظر داشته باشد و او را اطاعت کند، و شيعه را نمى توان شناخت، جز با تواضع، افتادگى، اداى امانت، ذکر فراوان، روزه گرفتن، نماز خواندن و نيکى با پدر و مادر.

٢٣ - سبب ورود به بهشت است

امام صادقعليه‌السلام فرموده است:

قال يأتى يوم القيامة شى ء مثل الکبة فيدفع فى ظهر المؤمن فيدخله الجّنة، فيقال: هذا البرّ.(١٣١)

روز رستاخيز، چيزى مثل سپر آورده مى شود و در بهشت بر سر مؤمن افکنده گردد و او را داخل بهشت مى کند و گفته مى شود که اين، به سبب نيکى به والدين و خويشان و مؤمنان است.

در روايت ديگرى از امام باقرعليه‌السلام آمده است:

أربع من کنّ فيه بنى اللّه له بيتاً فى الجنّه: من آوى اليتيم، و رحم الضعيف و أشفق على والديه، و رفق بمملوکه.(١٣٢)

چهار دسته هستند که اگر اين چهار صفت در آنها باشد، خدا براى آنان در بهشت خانه آماده کرده است: ١) کسى که يتيمى را پناه دهد؛ ٢) به ضعيف ترحّم کند؛ ٣) به پدر و مادر، مهربان باشد؛ ٤) با مملوک خود مهربان باشد و با او مدارا کند.

در آيات قرآن و روايات ائمّه معصومينعليهم‌السلام ، مجموع صفات و اعمالى که سبب ورود انسان به بهشت مى شود و او را در جايگاهى رفيع قرار مى دهد، کاملاً مشخّص شده است که البته ما درصدد بررسى همه اين صفات نيستيم؛ ولى به مناسبت، اوصافى را بيان مى کنيم تا با عمل به آنها، از جمله کسانى باشيم که از اين نعمت جاويد خداوند، بهره مندند.

ايمان و عمل صالح

از شاخص ترين، بلکه از بارزترين و مهمترين عواملى که سبب ورود انسان به بهشت مى شود، ايمان و عمل صالح است. ايمان بدون عمل، اثرى ندارد، همان طورى که عمل بدون ايمان هم سودبخش نيست. با نگاهى کوتاه به آيات قرآن، در مى يابيم که سعادت و خوشبختى انسان و جامعه در گرو دو چيز است: ايمان و عمل صالح و زندگى با ايمان و عمل شايسته. خداوند در قرآن مى فرمايد:

مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَکرٍ اَوْاُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَ لَنَجْزِينَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانُوا يعْمَلُونَ .(١٣٣)

هر کس از مرد و زن، کار نيکى را به شرط ايمان براى خدا به جا آرد، ما او را در زندگانى، خوش و با سعادت زنده ابد مى گردانيم و اجرى بسيار از عمل نيکى که کرده به او عطا مى کنيم.

و در آيه ديگرى مى فرمايد:

وَ الّذينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِک اَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ .(١٣٤)

کسانى که ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آنها ياران بهشت اند و براى هميشه در آن خواهند ماند.

تقوا

در آيات قرآن، يکى از عوامل ورود انسانها به بهشت، تقوا بيان شده است. تقوا يعنى انجام واجبات و ترک محرّمات، و اگر کسى واجبات الهى را به جا آورد و چيزهايى که در شرع مقدس، حرام شمرده شده، ترک نمايد، آن شخص، متّقى است و جايگاه او در بهشت است:

تِلْک الجَنَّةُ الَّتى نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِيا. (١٣٥)

اين، همان بهشتى است که ما به ارث به بندگان پرهيزکار خود مى بخشيم.

استقامت در ايمان

ثبات بر ايمان و عدم انحراف از آن، از جمله اسباب ورود به بهشت است. چه بسا اشخاصى که در صدر اسلام از زمره اصحاب پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله شمرده مى شدند و در عبادت و اطاعت، از پيشگامان محسوب مى شدند؛ امّا از جاده مستقيم الهى منحرف شدند؛ ولى در مقابل، کسانى بودند که با تمام وجود، بر ايمان فطرى خود پا بر جا ماندند و تا آخرين لحظات زندگى در اين راه با نثار جان و مال خود ايستادگى کردند و اين، خود عامل ورود به بهشت گرديد:

اِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللّه ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَ لا هُمْ يحْزَنُونَ اُولئِک اَصْحابُ الجَنَّةِ خالِدينَ فيها جَزاءً بِما کانُوا يعْمَلُونَ. (١٣٦)

کسانى که گفتند: پروردگار ما «اللّه » است، سپس استقامت کردند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمي. آنان اصحاب بهشت هستند و براى هميشه در آن مى مانند. اين، پاداش اعمالى است که انجام دادند.

شهادت در راه خدا

در قرآن و روايات مقام شهادت، فوق العاده و والا بيان شده است و بى جهت نيست که در صدر اسلام و در طول تاريخ پربار اسلام، و در زمان ما جوانان، در ميدان شهادت، گوى سبقت را از هم مى ربودند تا به اين مقام برسند؛ و چه رستگار شدند آن عزيزانى که در راه اعتلاى کلمه توحيد و ماندگارى معارف ائمّه معصومينعليهم‌السلام و فرهنگ هميشه جاويد عاشورا، جانشان را در اين راه نثار کردند و جايگاه آنان در بهشت برين است:

اِنَّ اللّه اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمْ الْجَنَّةَ... (١٣٧)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى مى کند، و بهشت براى آنان است.

٢٤ - در سايه عرش خداست

در روايتى آمده است:

انّ موسى يناجى ربّه اذ رأى رجلاً تحت ظلّ العرش فقال: «يا ربّ من هذا الّذى قد أظلّه عرشک؟»، قال: هذا کان بارّاً بوالديه.(١٣٨)

حضرت موسىعليه‌السلام با پروردگارش مناجات مى کرد. در اين هنگام، مردى را در زير سايه عرش خدا مشاهده کرد. عرضه داشت: پروردگارا! اين چه کسى است که در سايه عرش تو سُکنا گزيده؟». فرمود: اين شخص، نسبت به پدر و مادرش مهربان بود.

نيکى به پدر و مادر بعد از دوران حيات

نيکى و محبّت به والدين، به دوران حيات آنان اختصاص ندارد؛ بلکه بايد پس از درگذشت آنان پيوسته به يادشان بود و از خداوند، براى آنها طلب مغفرت و آمرزش کرد.

فرزندان مى توانند حتى در زمان نبودِ والدين، نيکى را براى آنان فراموش نکنند، به اين طريق که ارسال کننده حسنات و آثار نيک براى آنها باشند.

از رسول گرامى اسلام، روايت وارد شده که مقام يکى را در بهشت بالا مى برند. مى گويد: «اين مقام از کجا براى من حاصل شده است؟». گويند: فرزندت براى تو طلب آمرزش کرد.(١٣٩)

قرآن مجيد، يادآور اين عمل نيک است در آنجا که مى فرمايد:

رَبِّ اغْفِر لى وَ لِوالِدَى وَ لِمَنْ دَخَلَ بِيتى مُؤْمِنا .(١٤٠)

پروردگارا! مرا بيامرز و همچنين پدر و مادر و تمام کسانى را که با ايمان وارد خانه من شدند.

و در جاى ديگر مى فرمايد:

رَبَّنَا اغْفِرْ لى وَ لِوالِدَى و لِلْمُؤْمِنينَ يوْمَ يقُومُ الْحِسابُ .(١٤١)

پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را روزى که حساب بر پا مى شود، بيامرز.

اينجاست که ارزش سخن امام صادقعليه‌السلام براى ما روشن مى گردد که فرمود:

ما يمنع الرجل منکم ان يبرّ والديه حيين أو ميتين يصلّى عنهما و يتصدق عنهما و يحج عنهما و يصوم عنهما فيکون الذى صنع لهما و له مثل ذلک.(١٤٢)

مرگ والدين نبايد سبب قطع رشته خدمات گردد؛ بلکه بايد پس از مرگ به آنها نيکى کرد؛ براى ايشان نماز گزارد و روزه گرفت و حج انجام داد که خداوند، همان ثوابى را که براى آنان مقرّر داشته است، براى فرزند هم عطا مى کند.

بنابر روايات ائمه معصومينعليهم‌السلام ، والدين بعد از مرگ، هر لحظه چشم انتظار حسنه و کار نيکى از فرزندان هستند؛ اعمالى که مى توانند باقيات صالحات باشند و در علوّ درجات آنها تأثير بگذارد. روح آنان در جهان برزخ، شاهد و ناظر بر اعمال ماست.

آمرزش و طلب رحمت و بخشش از سوى فرزندان، باعث شادى روح پدر و مادر مى شود و علاوه بر اين، در تربيت صحيح و شکل گيرى درست فرزندانشان نيز تأثير به سزايى دارد. وقتى فرزند مى بيند که پدرش براى والدين خود اين چنين طلب رحمت مى کند وهميشه به ياد آنان است و ارتباط معنوى خود را با آنان قطع نکرده است و به کنار آرامگاه پدر و مادرش مى رود و چراغ مزار آنها را هميشه روشن نگه مى دارد، مى آموزد که فردا خود او نيز بايد اين چنين در حقّ والدينش عمل کند.

در اين زمينه به بيان احاديثى از ائمه اطهارعليهم‌السلام مى پردازيم که نشان مى دهد نيکى و احسان به والدين، مختصّ زمان حيات ايشان نيست؛ بلکه بايد در زمان مرگِ آنان نيز استمرار داشته باشد:

ان العبد ليکون بارّا بوالديه فى حياتهما، ثم يموتان فلا يقضى عنهما ديونهما و لا يستغفر لهما فيکتبه اللّه عاقّا و انّه ليکون عاقا لهما فى حياتهما غير بارّ لهما فاذا ماتا قضى دينهما و استغفر لهما فيکتبه اللّه عزّ و جلّ بارّا.(١٤٣)

همانا بنده اى نسبت به پدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيکوکار است؛ سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد. لذا خدا او را عاق و نافرمان مى نويسد؛ و بنده ديگر، در زمان حيات پدر و مادر خود، مورد عاق آنهاست و نسبت به آنها نيکى نمى کند؛ ولى چون مُردند، بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداى عزّ و جل، او را نيکوکار مى نويسد.

پيامبر گرامى اسلام مى فرمايد:

سيد الأبرار يوم القيامه رجل برّ والديه بعد موتهما.

بزرگ نيکوکاران در روز قيامت، مردى است که به پدر و مادرش بعد از مرگشان نيکى کند.

زيارت قبر پدر و مادر

يکى از مستحبّاتى که به آن سفارش شده است، زيارت اهل قبور و طلب حوائج نزد قبر پدر و مادر است. امام صادقعليه‌السلام از اميرالمؤمنينعليه‌السلام نقل مى کند:

زوروا موتاکم فانّهم يفرحون بزيارتکم، و ليطلب أحدکم حاجته عند قبر أبيه و عند قبر اُمّه بما يدعو لهما.(١٤٤)

مردگان خود را زيارت کنيد (به زيارت اهل قبور برويد)، زيرا آنان از زيارت شما خوشحال مى شوند، و هر يک از شما حاجت خود را نزد قبر پدر و مادر خود بخواهد.

در روايات، سه معنا براى والدين وارد شده است:

١ - مراد از والدين، پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و علىعليه‌السلام است. در روايت از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمده است که فرمود:

أنَا و على أبوا هذه الاُمّة.

من و علىعليه‌السلام پدران اين امّت هستيم، و ماييم که در قرآن مجيد نيکى به آنها سفارش شده است.

و اگر پدر و مادر، سبب در به وجود آمدن هستند و علّت تولّدِ فرزند باشند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و علىعليه‌السلام سبب اعظم هستند. در حديث قدسى، خداوند مى فرمايد:

لولاک لما خلقت الافلاک.

اگر تو (رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ) نبودى، فلکها آفريده نمى شد.

پس اين دو وجود پاک و منوّر، سبب ايجاد عالم خلقت هستند.

از اين جهت است که پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ، پدر مؤمنين و همسران ايشان مادران مؤمنين گفته شده اند.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، پدران ما هستند. هر کس به آنان نيکى کند، مزد و پاداش نيکان را به او مى دهند، و کسانى که بعضى را بر اميرالمؤمنين مقدّم داشتند، يقينا از اهل عقوق شمرده مى شوند. پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

حقّ على على الناس کحق الوالد على ولده.(١٤٥)

حق علىعليه‌السلام بر مردم، همانند حقّ پدر است بر فرزند.

همان طور که بر تمام فرزندان لازم است حقوق پدران خود را رعايت کنند، بر امّت آنها نيز لازم، بلکه واجب است که حقّ اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، بلکه ائمه اطهارعليهم‌السلام را رعايت نمايند. در حديثى آمده است در ماه رمضانى که حضرت علىعليه‌السلام ضربت خورد، امام حسنعليه‌السلام به فرموده پدر بزرگوارش به مسجد رفت و به حمد و ثناى خداوند و ذکر و ياد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پرداخت. پس از بيانات گهربار حضرت، مردم دور ايشان جمع شدند و از ايشان راهنمايى خواستند. حضرت فرمود: پاسخ با پدر بزرگوارم اميرالمؤمنين است.

فقال اميرالمؤمنينعليه‌السلام انّى کنت مع النّبىصلى‌الله‌عليه‌وآله فى صلاة صلاّها فضرب بيده اليمنى الى يدى اليمنى فاجتدبها فضّمها الى صدره ضمّا شديدا، ثمّ قال لي: «يا علي!» قلت: «لبّيک يا رسول اللّه !»، قال: أنا و أنت أبوا هذه الاُمّة، فلعن اللّه من عقّنا»، قل: «آمين!» قلت: آمين!(١٤٦)

اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: من با پيغمبر بودم، در نمازى که با ايشان خواندم. دست راستش را به دست راستم گذاشت و به سينه خود چسبانيد و فرمود: «اى علي!» عرض کردم: «بلى يا رسول خدا!». فرمود: من و تو پدران اين امّت هستيم. لعنت خدا بر کسى که عاق ما باشد، بگو آمين!». من هم «آمين» گفتم.

پذيرش ولايت اهل بيتعليهم‌السلام و محبّت نسبت به آنان، نه تنها فايده دنيوى دارد، به اعتبار اينکه پدرِ روحانى همه انسانهاست؛ بلکه سبب رهايى از آتش جهنّم است. در روايت است که:

قال جبرئيل للنبىصلى‌الله‌عليه‌وآله : و الذى بعثک بالحق نبيا لو انّ أهل الأرض يحبّون عليا کما تحبّه أهل السّماء ما خلق اللّه النّار.(١٤٧)

جبرئيل به پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: قسم به کسى که تو را به نبوّت برگزيد که اگر اهل زمين، على را چون آسمانيان دوست مى داشتند، خداوند هرگز جهنّم را خلق نمى کرد.

٢ - مراد از پدر، کسى است که علوم دينى را به انسان ياد داده است؛ چون او به عنوان معلّم سبب هدايت ما گرديده، و کسانى که انسانها را به واسطه تعليم و تربيت از ضلالت و گمراهى نجات مى دهند، علما و بزرگان دينى ما هستند که شبانه روز با آموزش و تأليف کتاب، بشر را از گرداب گمراهى به راه راست و طريق صحيح هدايت مى فرمايند و با معارف الهى و علوم هميشه جاويد اهل بيت عصمت و طهارتعليهم‌السلام آشنا مى نمايند؛ مورد احترام هستند. اگر پدر، سبب حيات دنيوى است، يقينا معلّمان بزرگوار، سبب در حيات معنوى ما هستند. پس بر همه ماست که نسبت به آنها نيکى کنيم و اگر مورد عاق آنها قرار گيريم، يقينا از اهل عقوق شمرده مى شويم که از گناهکاران محسوب شده اند.

در اينجا ذکر اين نکته ضرورى است که فقها و علما و بزرگان تشيع در طول تاريخ با وجود تحمّل سختى ها و زندانها و مصائب زياد، لحظه اى از تلاش و فعّاليت در ترويج مکتب امامت و ولايت، عقب نشينى نکرده اند و پى در پى به فعاليت هاى نورانى خود ادامه داده اند، و اگر امروز مکتب تشيع در دنيا نورافشانى مى کند، در اثر توجّهات ائمه اطهارعليهم‌السلام و زحمات فقهاى نام آور شيعه است و تاريخ پر فراز و نشيب آنها، گواه بر اين مدّعاست و تأليفات گهربار آن بزرگواران که مثل نور در دنيا مى درخشد و سبب هدايت ميليونها انسان است، شاهدى قوى بر اين گفتار است که ذکر آنها بحث جداگانه اى مى طلبد.

٣ - مراد از پدر و مادر، همين پدر و مادر ظاهرى و دنيايى است که احترام آنها بر همه ما لازم است و آزار آنها از محرّمات شمرده شده و درقرآن و روايات معصومانعليهم‌السلام ، اشارات بسيارى به اين موضوع شده که آن را در مطالب گذشته به طور مفصّل نقل کرديم.

آفات عقوق والدين

عقوق(١٤٨) به معناى عدم رعايت حقوق است و همان طور که در بحثهاى گذشته يادآور شديم، اطاعت پدر و مادر، لازم است. در مقابل، عقوق والدين هم حرام است:

العقل و النقل يدلاّن على تحريم العقوق، و يفهم وجوب متابعة الوالدين و طاعتهما من الآيات و الاَخبار.(١٤٩)

دليل عقلى و نقلى، بر حرمت عقوق و نافرمانى دلالت مى کند و وجوبِ پيروى از پدر و مادر، از آيات و روايات فهميده مى شود.

١ - در دنيا عذاب مى بيند

رسول گرامى اسلام مى فرمايد:

ثلاثة من الذّنوب تعجّل عقوبتها و لا تؤخّر الى الآخرة: عقوق الوالدين، و البغى على النّاس، و کفر الإحسان.(١٥٠)

سه دسته از گناهان، در همين دنيا مورد عقوبت واقع مى شوند و عذاب آنها به آخرت نمى رسد: ١) کسى که عاق والدين باشد؛ ٢) کسى که بر مردم ستم مى کند؛ ٣) کفران کسى که نيکى و احسان نموده است.

اينک مهمترين نتايج عدم رعايت حقوق پدر و مادر بر شمرده مى شود:

٢ - بزرگترين گناهانِ کبيره است

از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت شده است:

أکبر الکبائر الشرک باللّه ، و عقوق الوالدين.(١٥١)

بزرگترين کبيره ها شرک به خدا و عقوق والدين است.

همان طور که در بحث اطاعت از والدين، احسان به پدر و مادر در کنار توحيد ذکر شده است، همين طور هم عقوق والدين در کنار شرک به خدا بيان شده و اين، نشان از اهمّيت عقوق والدين است. در جايى که بزرگترين گناهان، شرک به خداوند است، عقوق والدين هم از همين گناهان ذکر گرديده است. عبداللّه بن سنان از امام صادقعليه‌السلام چنين روايت مى کند:

انّ من الکبائر عقوق الوالدين و الياس من روح اللّه و الأمن من مکر اللّه(١٥٢)

از گناهان کبيره نارضايى پدر و مادر، نااميدى از رحمت خدا، و در امان بودن از عذاب الهى است.

در روايت ديگرى آمده است:

عقوق الوالدين من الکبائر.(١٥٣)

نافرمانى والدين، از گناهان کبيره است.

٣ - مورد لعن رسول خداست

در روايات آمده است:

و لعن رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله أربعه: و العاق.(١٥٤)

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ، چهار گروه را مورد لعن قرار داده است که يکى از آنان کسانى هستند که مورد عاق پدر و مادر واقع مى شوند.

در روايتى به نقل از اَنَس بن مالک آمده است:

کنت على بن ابى طالبعليه‌السلام فى الشهر الّذى اُصيب فيه و هو شهر رمضان فدعا ابنه الحسنعليه‌السلام ، ثمّ قال يا أبا محمّد اعل المنبر فاحمد اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله بأحسن الذّکر، و قل: لعن اللّه ولدا عقّ ابويه، لعن اللّه ولدا عقّ أبويه، لعن اللّه ولدا عقّ أبويه.(١٥٥)

نزد على بن ابى طالبعليه‌السلام بودم، در آن ماهى که به فيض شهادت رسيد، و آن، ماه رمضان بود. فرزندش امام حسن مجتبىعليه‌السلام را طلب کرد و فرمود: اى ابا محمّد!(١٥٦) بالاى منبر برو و حمد و ثناى خداى را بسيار بگو و ياد جدّت رسول خدا را به بهترين صورت بيان کن، و بگو خدا لعنت کند فرزندى که پدر و مادرش را آزار دهد.

٤ - مورد سخط خداوند است

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت شده است:

من أسخط والديه فقد أسخط اللّه ، و من أغضبها فقد أغضب اللّه(١٥٧)

هر کس پدر و مادر را به خشم درآورد، خدا را به خشم در آورده، و کسى که پدر و مادر را به غضب و خشم در آورد، خداوند را به غضب در آورده است.

رضا الله فى رضا الوالدين، و سخطه فى سخطهما.(١٥٨)

رضايت خداوند، در رضايت پدر و مادر و خشم خداوند، در خشم آنها (پدر و مادر) است.

٥ - از بهشت محروم هستند

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

اياکم و عقوق الوالدين، فان ريح الجنة يوجد من مسيرة ألف عام، و لا يجدها عاق...(١٥٩)

بپرهيزيد از عاقّ پدر و مادر. به درستى که بوى بهشت از مسيرى که هزار سال مسافت دارد، به مشام انسان مى رسد؛ ولى اين بو را کسى که مورد عاق پدر و مادر باشد، استشمام نمى کند.

همچنين در حديث ديگرى آن حضرت مى فرمايد:

ليعمل العاق ماشاء أن يعمل فلن يدخل الجنة.(١٦٠)

شخص عاق، هر کارى که مى خواهد، انجام دهد؛ زيرا او وارد بهشت نمى شود.

نيز از آن حضرت است که:

و الذى بعثنى بالحق ان العاق لوالديه مايجد ريح الجنة.(١٦١)

قسم به خدايى که مرا به حق مبعوث نموده، بوى بهشت را نمى يابد کسى که نسبت به پدر و مادر، عاق و نامهربان باشد.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

لا يدخل الجنة العاق لوالديه...

وارد بهشت نمى شود کسى که به پدر و مادر خود، غضب ورزد و مورد عاق آنها باشد.

٦ - به هنگام مرگ، زبانش از ذکر کلمه توحيد بسته است

در روايتى آمده است:

دخل رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله على الحارث فى مرضه الذى مات فيه، فقال: قل: «لا اله الا الله»، و قد احتبس لسانه، فعلم النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله انّه من العقوق، فدعا اُمه و تشفع اليها بالرضى عنه، فرضيت، ففتح الله لسانه حتى شهد أن لا اله الا الله، و مات على ذلک.(١٦٢)

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله روزى بر حارث که بيمار بود، وارد شد و فرمود: «کلمه توحيد (لا اله الاّ اللّه) را بر زبان خود جارى کن»؛ ولى حارث، زبانش از گفتن اين کلمه باز ماند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله متوجّه شد که مورد عاق مادر خود است. لذا مادر او را خواند و درخواست شفاعت و رضايت نسبت به فرزندش نمود و مادرش راضى شد. در اين هنگام، زبانش باز شد و شهادت بر وحدانيت خدا را ندا داد و با رضايت مادرش از دنيا رفت.

٧ - نمازش قبول نمى شود

در روايات آمده:

من نظر الى والديه نظر ماقت و هما ظالمان له، لم تقبل له صلاة.(١٦٣)

هر کس به پدر و مادر خود نگاهِ خشمناک کند، نماز او قبول واقع نمى شود.

٨ - دعايش مورد استجابت واقع نمى شود

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

...و التى ترد الدعاء و تظلم الهواء عقوق الوالدين.(١٦٤)

يکى از گناهانى که سبب ردّ دعاى انسان مى شود، عقوق والدين است.

يکى از موانع قبولى دعاهاى انسان، عدم اطاعت از والدين است.

شخص دعاکننده در مرحله اوّل بايد رضايت آنان را جلب نمايد. بعد با کمال تضرّع و خشوع در آستان ايزد متعال، دست به دعا برداشته، خواسته هاى مشروع خود را از خدا بخواهد.

٩ - وارد جهنّم مى شود

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است:

کن بارّاً و اقتصر على الجنة و ان کنت عاقاً فظّاً فاقتصر على النّار.(١٦٥) نسبت به پدر و مادر، مهربان باش که جايگاه تو در بهشت است؛ ولى اگر نسبت به پدر و مادر، عاق و بد اخلاق بودى، جهنّم و آتش نصيب توست.

همان گونه که بعضى از امور باعث ورود در بهشت است، که در بحثهاى گذشته به آنها اشاره کرديم، بعضى از چيزها نيز سبب ورود در جهنّم خواهند بود، که در آيات به بعض علل و عوامل آنها اشاره شده است.

ترک اطاعت خداوند.

وَ مَنْ يعْصِ اللّه وَ رَسُولَهُ فَاِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها اَبَدا .(١٦٦)

کسانى که خدا و رسولش را نافرمانى کنند، آتش دوزخ از آنِ آنهاست و هميشه در آن خواهند بود.

کفر و نفاق

از مهمترين و در حقيقت، سرچشمه گناه و آلودگى ها همين کفر و نفاق است و انسان تا چراغ ايمان در درون جان او روشن نگردد و انگيزه الهى در وجود او شعله ور نگردد، اصلاح در کار او به وجود نمى آيد و مهمترين سدّ راه انسانها همان کفر و نفاق است:

اِنَّ اللّه جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْکافِرينَ فى جَهَنَّمَ جَميعا .(١٦٧)

خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ جمع مى کند.

اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْک الاَْسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصيرا .(١٦٨)

منافقان در پايين ترين مرحله دوزخ اند و هرگز ياورى براى آنان نخواهى يافت.