• شروع
  • قبلی
  • 28 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 3172 / دانلود: 1862
اندازه اندازه اندازه
تربيت مذهبى کودک

تربيت مذهبى کودک

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تربيت مذهبى کودک

نویسنده: سيد مجتبى موسوى زنجان رودى

مقدمه

درباره تربيت، به ويژه تربيت کودک و جوان و نوجوان کتاب هاى متنوعى نوشته شده است. علما و دانشمندان زحمات فراوانى متحمل شده اند، تحقيق و تفحص در حد تخصص و در حيطه و حوزه کارى مربيان بى شمار انجام گرفته است. تا انسان هست، نظريه و تئورى مباحث تربيتى نيز پيوسته خواهد بود. جزء جداناپذير حيات علمى انسان است که به اين امر توجه کند.

آينده ى بشريت به تربيت نسل هاى جديد وابسته است، هر ملتى کوشش دارد که قوام و پايدارى جوامع خويش را با پرورش نسل خود استحکام بخشيده و آينده را به آنها بسپارند به نحوى که نه تنها زحمات گذشتگان نابود و ناديده گرفته نشود، بلکه به محصول زحمات آنها رونق و تکامل بيشتر ببخشند.

عصر حاضر با کمال تأسف با اهمال کارى ها و بى توجهى ها به تربيت زيربنايى و آغازين کودک مواجه است. قسمتى از دنيا تلاش دارد با تربيت مسموم خود نسل جديد را نابود کند و تربيت آنها را از شعاع وحى دور کرده و به قالب خُرد سودپرست مادى تهى کند. ابزارى از آنها بسازد که تنها در رشد و تکامل مادى به کار گرفته شود.

اين کار خيانت بارترين و خوفناک ترين خدمتى است که به نسل معاصر انجام مى گيرد و اثبات اين مدعا در اين چند سطر نمى گنجد. ولى اطلاعات موجود در جريده ها و کتاب ها اين را ثابت مى کند که وراى نيازهاى مادى، نسل جديد خواسته هاى ديگرى نيز دارد و آن تقويت بنيه معنوى و روحى است، و اين حقّ مسلم و خواست فطرى و ذاتى آنهاست ولى دنياى جديد تلاش مى کند تا آنان را از رسيدن به اين حق باز دارد.

اين مقدار که از عمر دنيا سپرى شده، تا آنجا که اطلاعات، يعنى تاريخ، مکتوبات و نشان مى دهد، بشر با اتکاى به انديشه و توانايى صرف خود نتوانسته است در ساختن و پرورش اوليه نسل نوين و شکوفايى فرهنگ بشرى و انسانى موفق باشد.

آن گاه انسان ها موفق بوده اند که دستى از غيب بيرون آمده و به يارى بشر شتافته است. از کتاب آسمانى قرآن که بگذريم - که سالهاست از تحريف و خيانت سالم و مصون مانده است - به همين انجيل و تورات تحريف شده توجه کنيم، طرفداران و معتقدان به آنها - انجيل و تورات - با همان وضع تحريف شده آياتش، با مراجعه به آنها يک آرامش درونى در خود احساس مى کنند، غرب پيشرفته نتوانسته با آن همه تبليغات و جنجال و هياهو اين احساس را از آنها کاملاً دور کند.

بايد تأسف خورد و از اينکه پيروان اسلام بخواهند همان کارها و فعاليت هاى اروپايى ها را تجربه کنند، در آن ينگه دنيا دختر رئيس بزرگ ملتى در پى مطالعات و تحقيقات اسلامى مى باشد؛ و در اين طرف دنيا فرزندان اسلام مى خواهند به گهواره ى آلوده تمدن غرب بغلتند.

بى شک بايد اذعان داشت، اسلام در تمام ابعاد خود در ميان ساير مکاتب، کامل ترين و سالم ترين و بافرهنگ ترين و غنى ترين مکتب است و براى نسل خود و پيروان خود و فرزندان نوين خويش انديشه کرده است و متضمن است که اگر پيروانش از همان آغاز طفوليت و پيش از آن با راهنمايى هاى مکتب پيش بروند، بهترين و سالم ترين نسل و انسان ها را تحويل جامعه خواهند داد. بزرگترين همت اسلام در عين بهره گيرى از مواهب طبيعت و دنيا تکامل بخشيدن به بعد روحى و معنوى اوست.

لازم به يادآورى است نوشتار حاضر در مقوله تربيت فقط تا هفت سالگى کودک را در بر مى گيرد و سعى شده از منابع اصلى يعنى آيات و روايات، که از زبان مستقيم وحى و پيشوايان معصومعليهم‌السلام است، مطالب بيان شود و کم تر به تفسير و تبيين شخصى پرداخته شود.

نوشتارى که پيش روست ابتدا به صورت سلسله مقالاتى در «مجله راه زندگي» ارائه و به چاپ رسيد، سپس به پيشنهاد مدير محترم انتشارات ميثم تمار قرار شد اين مجموعه به همان شيوه به صورت کتاب تدوين گردد تا مورد استفاده علاقه مندان قرار گيرد.

شايسته است از کليه دوستانى که زمينه چاپ و نشر اين کتاب را فراهم نمودند و زحماتى را متحمل شده اند، تقدير و تشکر نمايم.

سيد مجتبى موسوى زنجانرودى

شهريور ١٣٧٧

فصل اول

پيش از تولد

وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنى آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِى البَرِّ وَ البَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَيباتِ وَ فَصَّلْناهُمْ عَلى کثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْصيلاً ؛(١) ما بنى آدم را گرامى داشتيم و در دشت و دريا حرکتشان داديم و از غذاهاى پاک روزيشان داديم و در ميان مخلوقات خود به آنها برترى داديم.

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الانْسَ إلاَّ لِيعْبُدُونِ؛ (٢) نيافريدم جن و انس را، مگر اينکه پرستشم کنند.

همان طور که از آيات روشن قرآن کريم، اين کتاب آسمانى معلوم است، هدف از خلقت انسان مشخص مى شود اضافه بر آيات ديگرى که در کتاب مقدس اسلام در شرف و فضيلت و ارزش انسان آمده است که جايگاه و وظايف او را در ميان ساير مخلوقات نشان مى دهد. در اين راستا - راستاى پرستش - شريعت مقدس برنامه هايى را براى پيروان خود در آيات مختلف و در احاديثى که از پيامبر اسلام و از پيشوايان معصوم وارد شده و به ما رسيده ارائه داده است. برنامه هايى که از حين انعقاد نطفه ى انسان شروع مى شود تا روزى که به خانه ى ابدى و جاويدان منتقل مى شود، را در بر مى گيرد.

يک سلسله از آن برنامه ها شامل دوران کودکى و نوجوانى انسان مى شود. يعنى برنامه هاى تربيتى و فرهنگي.

اسلام براى اينکه پيروانش به سوى پرستش و تکميل شدن در بعد روحى و جسمى حرکت کنند و بتوانند از عهده ى مسئوليت و پرستش برآيند، از همان آغاز انعقاد نطفه ى کودک در رحم مادر، توجه و عنايت داشته و دستوراتى را به پيروانش داده است. بى توجهى به آن دستورات مساوى است با انحراف بشر از مسير انسانيت و پرستش. انسان در مکتب مقدس اسلام بيهوده و سرخود و يا تصادفى خلق نشده است، اين مکتب براى بشر يک آفريدگار قائل است و يک مبدأ و سرآغازى و يک معاد و سرانجامي.

از زمان حرکت از مبدأ و سرآغاز خلقت انسان تا پايان و انتقال به دنياى ديگر درس هاى بسيار خوب و آموزش هاى بسيار عالى در نظر گرفته است.

مسئوليت تربيت دينى و مذهبى و جسمى انسان را در بعد فرهنگى و شکل گيرى حيات معنوى اسلام به عهده پدر و مادر گذاشته است. والدين در هر يک از مراحل شکل گيرى نطفه، دوران کودکى و طفوليت و دوران بلوغ فرزند وظايفى را بر عهده دارند.

دوران بلوغ يعنى دوران تکليف و دوران مسئوليت پذيرى، دورانى که خود فرزند بايد پاسخ گوى اعمال و رفتار خويش باشد. پس از آن والدين نسبت به او هيچ مسئوليت قانونى و شرعى ندارند.(٣)

با توجه به توضيحات فوق محورهاى اين نوشته شامل سه بحث اصلى مى باشد: دوران انعقاد نطفه، دوران تولد و کودکى و دوران نوجوانى تا بلوغ. البته به اين قسمت آخر اندکى اشاره شده است، ولى اساس بحث همان دوران کودکى است.

اسلام، ريشه هاى اساسى تربيت انسان را در اين سه محور اصلى تبيين نموده است. سعادت و شقاوت انسان در دوران هاى بعد، وابسته به اين سه دوره است و سرنوشت او در آينده ريشه در اين سه اصل و محور دارد.

دوران انعقاد نطفه

پيش از پردختن به مسائل دوران انعقاد نطفه لازم است توجه خوانندگان را به مسائلى که در شکل گيرى فرزند اهميت دارد و اسلام به اهميت آنها اهتمام خاصى نشان داده است جلب نمايم. براى فرزندخواهى رهنمودهاى بسيار قابل توجهى از ناحيه دين مقدس اسلام به پيروان خود داده شده است. از جمله آنها انتخاب شوهر و يا زن مى باشد که انسان با چه افرادى ازدواج کند و در نتيجه فرزندان خوب و صالح و سالمى داشته باشد.

ريشه در ريشه

ازدواج، راه وصلت يک مرد و زن از طريق حلال با يکديگر است، يعنى از طريق دين و از طريق قانون. از همين روست که هر قوم و ملتى براى خود راهى براى وصلت دارد و ازدواج هر قومى و قبيله اى طبق قانون خودشان محترم است و در دين اسلام تنها از طريق عقد صحيح شرعى وصلت امکان پذير است، و قانون فقط آن را تأييد مى کند و ازدواج هم با کسانى که اسلام وصلت با آنها را مشروع دانسته است مفهوم و معنى دارد.

اضافه بر آنهايى که اسلام ازدواج با آنها را منع کرده - ازدواج با محارم - ازدواج با عده اى را هم زشت و ناپسند شمرده است. علت و حکمت آن هم براى اين است که اولاد انسان در بُعد فرهنگى و معنوى دچار مشکلات نشوند، و همين طور خود زن و شوهر در زندگانى مشترک مشکلى نداشته باشند.

انتخاب زن

انتخاب زن به عنوان همسر و شريک زندگى آينده، براى انسان از دشوارترين انتخاب هاست و همين طور انتخاب شوهر. اما اسلام اين مشکل را با توجه به چند مسئله بسيار آسان نموده است، و اين مسائل هم در مرد قابل توجه است و هم در زن که در جاى خود به آنها نيز اشاره خواهيم کرد.

آيين مقدس اسلام در آغاز به پيروان خود دستور داده است که با همکيشان خود وصلت کنند آن هم با همکيشان متدين، صالح و عفيف.

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:

ينْکحُ الْمَرْأَةُ لِمالِها وَ جَمالِها وَ حَسَبِها وَ دينِها، فَعَلَيک بِذاتِ الدّينِ تَربَتْ يداک؛(٤) زن را يا براى مالش مى خواهند، يا

براى جمالش، يا براى حَسَبش و يا براى دينش، بهتر است با آنکه دين دارد، ازدواج کنيد.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

طُوبى لِمَنْ کانَتْ أُمُّهُ عَفيفَةً؛(٥) خوشا به حال کسى که مادرش عفيفه باشد.

اينها دستوراتى است که در خصوص ازدواج با زن هاى شايسته وارد شده است و اين قبيل دستورات در منابع اسلامى ما فراوان به چشم مى خورد. همان طور که متذکر شديم اسلام، ازدواج کردن با يک عده از زن ها را منع کرده است.

مطالبى که در خصوص زن خوب بيان داشتيم از ديانت و عفت و خوش خلقى مقابل همين صفات بى دينى، بى عفتى و بدخلقى است که از ازدواج با آنها نهى شده است و نيز پيامبر اسلام و جانشينان معصوم او ازدواج با يک عده از زن ها را نکوهيده اند از جمله مى فرمايند:

إياکمْ وَ تَزويجَ الْحَمْقاءِ فَإنَّ صُحْبَتَهَا بَلاءٌ وَ وَلَدَها ضِياعٌ؛(٦) از ازدواج با زن هاى احمق بپرهيزيد، چون مصاحبتشان مصيبت است و فرزندانشان ضايع.

امام باقرعليه‌السلام : سؤال شد از حضرت که ازدواج با زن زيبا و مجنون چگونه است؟ حضرت فرمود: نه، درست نيست.

«بپرهيزيد از آميزش با زن ديوانه».(٧)

پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:

أَيها النّاسُ، إياکمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنْ، قيلَ: يا رسولَ الله، وَ ما خضراءُ الدَّمَن؟ قالَ: أَلْمَرْأةُ الحَسْناءٍ فى مَنْبَتِ السُّوءٍ؛(٨) بپرهيزيد از خضراء دمن، سؤال شد: خضراء دمن چيست؟ فرمود: زن زيبايى که در چمن زار و يا در گلستان بد، پرورش يافته باشد.

اينها مطالبى بود در خصوص زن و درباره ى انتخاب نوع شوهر نيز از جانب شريعت اسلام رهنمودهايى شده است.

چون زن و شوهر هر دو در ساختار جسمى و روحى فرزند تأثير دارند، لذا آيين اسلام در مورد انتخاب همسر، حساسيت ظريف و فوق العاده اى را نشان داده است. همان خصوصيات و ويژگى هايى را که درباره ى زن بيان داشته در خصوص مرد نيز عنايت نموده و يکى از آنها که در مرد مد نظر است هم کفو بودن در مسائل و ابعاد گوناگون مى باشد.

هم کفو بودن در دين، در اخلاق، در تحصيل و اصالت خانوادگى است و اهتمام اسلام در اين خصوص بيشتر به ديندار بودن مى باشد، نمونه هايى از فرمايشات پيشوايان اسلام را در اينجا ذکر مى کنيم.

علىعليه‌السلام فرمود:

إِذا کرَمَ الرَّجُلُ کرُمَ مَغيبَهُ وَ مَحْضَرَهُ؛(٩) وقتى که مرد کريم و خوب بود ظاهر و باطنش نيز خوب و کريم خواهد بود.

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

إذا جاءَکمْ مَنْ تَرضُونَ خُلْقَهُ وَ دينَهُ فَزَوَّجُوهُ...إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکنْ فِتْنَةٌ فى الأَرْضِ وَ فَسادٌ کبيرٌ؛(١٠) اگر فردى براى خواستگارى آمد، دينش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنيد و اگر اين کار را نکنيد، زمين پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

مَنْ زَوَّجَ کريمَتَهُ مِنْ شارِبِ خَمْرٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَها؛(١١) هرکس عزيز خود را به ازدواج مرد شرابخوار درآورد، قطع رحم کرده است.

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

شارِبُ الْخَمْرِ لايزَوَّجُ إذا خَطَبَ؛(١٢) اگر شرابخوارى به خواستگارى آمد، به او دختر ندهيد.

اينها نمونه هايى بود از سخنان و رهنمودهاى پيشوايان معصوم اسلام و علت اينکه در اين قسمت مطالب مورد نظر، انتخاب و آورده شد براى آن است که ارتباط تنگاتنگى در شکل گيرى فيزيکى و روحى کودک دارد و دانشمندان معاصر به اين مسائل توجه خاصى نشان داده اند و اثرات ژنتيکى آنها را در جنين بيان داشته اند.

در شريعت مقدس اسلام، بيشتر تکيه بر اصالت خانوادگى طرفين مى باشد، حسن خلق، خوى خوش و نجابت طرفين بيشتر مورد نظر است تا مسائل ديگر.

امام علىعليه‌السلام فرمود:

حُسْنُ الاَخْلاقِ بُرهانُ کرَمِ الاَعْراقِ؛(١٣) حسن اخلاق دليل است بر کرامت ريشه ها و عِرق ها.

انسان اگر به رهنمودهاى دين توجه کند، در آينده خود را سرزنش و ملامت نخواهد کرد. راه هايى که بشر غير از طريق اسلام انتخاب کند، راه هاى شيطانى و ندامتبارى خواهد بود. آن وقت است که شيطان نيز از او گريزان مى شود. قرآن با بيان زيبا و شيواى خود از زبان شيطان درباره ى کسانى که از او پيروى کرده اند و در نهايت بيدار گشته و خود را ملامت کنند و گناه را به گردن شيطان مى گذارند، مى گويد:

وَ قالَ الشَّيطانُ لَمَّا قُضِى الاَمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَاَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِى عَلَيکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أًنْ دَعُوتُکمْ فَاَسْتَجِبْتُمْ لى فَلاتَلوُمُونى وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أنَا بِمُصِرِخِکمْ وَ ما أنْتُمْ بِمُصْرِخى إنّى کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إنَّ الظّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ؛ (١٤) شيطان گفت: - به هنگامى که کار از کار گذشت - خداوند به شما به حق وعده داد و من نيز به شما وعده دادم، سپس از وعده ام سرپيچى کردم و مرا به شما تسلطى نبود، جز اينکه شما را خواندم و شما نيز اجابت کرديد، پس مرا سرزنش نکنيد و خود را ملامت نماييد...

از همان آغاز، اسلام انسان را راهنمايى مى کند که خشت اول درست گذاشته شود.

خشت اول گر نهد معمار کج

تا ثريا مى رود ديوار کج.

غرض از ازدواج و وصلت زن و مرد، تنها خاموش کردن غريزه و آتش شهوت نيست، بلکه به دنبالش زندگى مشترک و توليد مثل نيز مى باشد. فردى که با اهداف عالى و هدفدار فوق ازدواج مى کند و قدم بر حيات معقول مى گذارد ، ناگزير است که به پيام هاى سازنده ى مذهب توجه بکند. از همان آغاز زندگى مشترک طبق فرامين عالى آسمانى، زندگى خود را پايه گذارى کند و با هوى و هوس وارد اين عرصه نشود، چون اين ميدان محل بازى نيست، اين عرصه، گاو نر مى خواهد و مرد کهن و نه انسان نيرنگ باز و بوالهوس.

ترسم نرسى به کعبه اى اعرابى

اين ره که تو مى روى به ترکستان است.

انسان امروز که بيرون از دين فکر مى کند و به مذهب توجه ندارد در غفلتى بسيار گران و زيان بار قرار گرفته است، انسان امروز، منهاى مذهب مداران و دين پرستان در مهلکه ى عجيب خودپرستى و نفس پرستى به دام افتاده است. مهار حيات معقول و عنان فطرت از دستش گسيخته و رها شده است. او به سرنوشت و آينده ى فرزندان خود انديشه نمى کند، انديشه ى او فقط اشباع کردن شکم و مهيا کردن زمينه ى رفاه و تا حدودى تحصيل آن است و معيشت او تنها در ماديات خلاصه شده است. به نيازهاى روحى و فکرى و معنوى متعالى فرزندان توجهى نمى کند. غرب، امروزه نمونه ى تکامل يافته ى انسان مادى مى باشد که از دست فرزندان خود به ستوه آمده است.

ريشه هاى عميق اين فلاکت و بدبختى در باتلاق سُست و عفن ماديان قرار گرفته است، پس در راستاى پيشرفت و تکامل معنوى از چنين انسانى چه توقعى غير از درندگى و وحشى گرى و فسادانگيزى مى توان داشت.

آنهايى که در طول ساليان دراز، ساليانى که عمر طولانى از اسلام گذشته است و به پيام هاى آن توجه داشته اند و دستورات آن را سرلوحه ى زندگى خود قرار داده اند و حيات بلندآوازه و تکامل يافته آنها در لابه لاى تاريخ و سيره ها نهفته است. الگوهاى عالى بشرى و اسلامى که در متن مذهب اسلامى پرورش يافته اند و در ميان ميليون ها انسان چون ستاره هاى آسمان درخشيدند و خود را به ساحل نجات رساندند و مرتبه علمى و عملى و کمال معنوى آنها در هيچ توصيفى نمى گنجد. همه به خاطر اين بوده که ريشه در بيشه ى مذهب داشته اند.

فصل دوم

دستورهاى مقدماتى انعقاد نسل

پس از عنايت و توجه به مباحث پيشين در انتخاب نوع همسر، دين مقدس اسلام توجه پيروان خود را به مسائلى که ريشه در شکل گيرى و ساختار جسمى و روحى فرزند دارد، جلب مى کند. اين مسائل در سرنوشت و آينده فرزند نقش بسيار حياتى دارد و آنها يک سلسله دستورها و رهنمودهاى اخلاقى و در عين حال پراهميت و تحت عنوان مراقبت هاى ويژه مى باشند که در آستانه ى توليد مثل و آميزش بايد به آنها توجه کامل داشت.

جا دارد امروزه علما و دانشمندان ژنتيک بيشتر روى اين برنامه ها تحقيق و تفحص کرده آنها را مورد بررسى دقيق قرار دهند و به اعمال اين دستورهاى آسمانى پى ببرند و اثرات و نتايج خوب و بد آنها را مانند آنچه که در رابطه با تأثير زيانبار سيگار و مواد مخدر و مشروبات الکلى و تأثير تغذيه خوب بيان داشته اند، به جامعه ارائه دهند.

تغذيه از طريق پاک و حلال

اسلام اضافه بر آنچه که دانشمندان تغذيه آن را رد و يا قبول مى کنند عنايت و توجه دارد به يک سلسله مسائل تغذيه اى که تأثير نيک و يا بد دارند و در خلق و خوى فرزند در دوران شکل گيرى جنين مؤثراند و سرنوشت او را در آينده رقم مى زنند.

گمان نمى رود که اين تأثيرها و نتايج در آزمايشگاه علوم ظاهرى شناخته شود. طبق فرمايش پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شقاوت و سعادت انسان بستگى به رَحِم مادر و دوران جنينى کودک دارد. در اين دوران پدر و مادر بايد به اين مراقبت ها اهميت بيشترى بدهند.

يکى از آن مسائل، تغذيه پدر و مادر از غذاهاى پاک و حلال است. لقمه ناپاک و حرام، در گوشت و خون والدين نفوذ کرده و از طريق آميزش به جنين انتقال يافته و يک موجود مبتلا به ويروس و يک جنين مبتلا به امراض و ناپاکى شکل مى گيرد که پالايش و تهذيب و تزکيه او پس از تولد بسيار مشکل است. ناگفته نماند پدر نقش اول را ايفا مى کند. پدر هرچه پرهيزگارتر، فرزند شايسته تر، سالم تر، صالح تر، و مطمئن تر و بهتر و در مرحله ى دوم اين مادر است که بايد مراقبت هاى ويژه از جنين داشته باشد.

يک مدرک قابل توجه

در تاريخ زندگانى پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده است که پس از آنکه آن حضرت با خديجه (س) ازدواج کردند، پيش از انعقاد نطفه ى حضرت زهرا (س) از جانب خداوند به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستور داده شد که چهل شبانه روز بايد دور از خديجه باشد. در اين مدت شب ها به عبادت پرداخته و روزها در روزه باشد. در شب چهلم با خرما و انگور بهشتى و به نقلى با سيب بهشتى افطار کرد و به نزد خديجه رفت و نور فاطمه به رَحِم خديجه منتقل شد.(١٥)

فاطمه کيست و چگونه زنى است و حاصل آن گونه وصلت چه شد؟ و چگونه فرزندى براى پدر و مادرش و چگونه مادرى براى امامان شد؟ علاقه مندان براى کسب اطلاعات بيشتر مى توانند به کتاب هايى که در زمينه ى زندگانى پيشوايان و ائمه اطهارعليهم‌السلام تدوين يافته، مراجعه کنند.

البته در اين خصوص مدارک و شواهد حديثى و تاريخى فراوان است که در اينجا به عنوان الگو و نمونه به يک جريان تاريخى از زندگانى پيشواى عالى بشريت اشاره شد، که خود فرمود: من الگوى بسيار عالى براى شما هستم.

ريزه کارى ها و حساسيت هاى قابل توجهى که اسلام در اين باره دارد در حيات بشر و سرنوشت او بسيار مؤثر است و در هيچ مکتب و مسلکى ديده نشده است. چرا که او از يک مکان بسيار مقدس آمده و برگشت او هم بايد به همان جا به قداست و پاکى و تنزه باشد.

زمين شوره سنبل بر نيارد

در او تخم عمل ضايع مگردان

«سعدي»

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أَلشَّقى مَنْ شَقِى فى بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعيدُ مَنْ سَعِدَ فى بَطْنِ أُمِّهِ؛(١٦) انسانِ بدبخت، در شکمِ مادرش بدبخت است و انسانِ خوشبخت، در شکمِ مادرش خوشبخت است.

با توجه به مباحث ذکر شده، مراقبت در دوران انعقاد نطفه و در دوران باردارى براى والدين حائز اهميت است.

فصل سوم

پس از تولد

فرزندخواهى در فطرت بشر نهفته است. لذا پس از وصلت يک زن و مرد توسط دستان پرقدرت آفريدگار، اين موجود دوست داشتنى ريشه ى ايجاد و خلقتش در اعماق جان و روح مادر به بار مى نشيند، و پس از سپرى شدن دوران جنينى، کودک از عالم رَحِم به عالم بزرگتر يعنى دنياى پهناور و محل زندگى آنها قدم مى گذارد و اميد و ادامه ى زندگى بيشتر مى شود و حلاوت حيات در کام آنها افزون مى گردد.

اما او نوپاست، احتياج به غذا که عبارت از شير گواراى مادر است، دارد و همين طور احتياج به مراقبت.

کودک علاوه بر آنکه يک نعمت و رحمت است وجودش علت و حکمت نيز هست، بالاتر از آن امانت الهى است در دستان پدر و مادر، آنها در قبال او مسئوليت دارند، همان طور که ذکر شد در دوران انعقاد نطفه و باردارى مراقبت بيشترى دارد. مراقبت غذايى، مراقبت روحى، عمده وظايف پدر و مادر در اين دوران مى باشد.

اسلام دستور داده است که مادران از زمان تولد کودک، به مدت دو سال تمام - آن هم از شير خود - او را شير دهند.(١٧) سرپيچى و تخطّى از اين امر، فوق العاده به ضرر کودک تمام مى شود. هم چنين همراه بودن مادر در اين مدت با کودک الزامى است، به غير از زمانى که کودک در خواب است، خوب است مادر هميشه فرزند را در کنار خود داشته باشد.

پس از سپرى شدن دوران کودکى - يعنى دو سال شيرخوارگى - تربيت ها و مراقبت هاى ويژه اى را مى طلبد. پدر و مادر در زمانى که کودک به هوشيارى لازم رسيده است، بايد در اعمال و رفتار خود در محيط خانه و در کنار کودک محتاط و جانبدار باشند. حرکات و سکنات و رفتار توأم با حيا و حجب و عفاف، داشته باشند. البته مطالب بسيار ظريفى در اينجا هست که در کتب اخلاقى و فقهى شيعه به آنها اشاره شده است. علاقه مندان مى توانند به کتاب هاى مربوطه، مخصوصاً کتاب شهيد پاک نژاد(١٨) مراجعه کنند.

در اينجا فقط به اهميت تربيت کودک اشاره مى کنيم و از منابع اسلامى استمداد مى جوييم.

پيشتر بيان شد که فرزند در دستان والدين امانت الهى مى باشد. پس ضرورت ايجاب مى کند که از آن امانت به نحو احسن و طبق راهنمايى هاى مذهب، حراست و نگهدارى نموده و او را صحيح و سالم به صاحب اصلى يعنى خداوند تحويل دهد. خوب تربيت کردن آنها در پيشگاه خداوند پاداش خوب دارد و بد تربيت کردن آنها پاداش بد.

اينک به بعضى از ارشادهاى بزرگان اسلام اشاره مى کنيم:

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

أَلْزِمُوا أَوْلادَکمْ وَ أَحسِنُوا آدابَهُمْ، فَإِنَّ أَوْلادَکمْ هَدِيةٌ إِلَيکمْ؛(١٩) مراقب کودکان خود باشيد و آنها را خوب تربيت کنيد، چون آنها هديه اى هستند از جانب خداوند براى شما.

امام علىعليه‌السلام فرمود:

وَ إِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کالاَرْضِ الْخالِيةِ ما اُلْقِى فيها مِنْ شِيءٍ قَبِلَتْهُ؛(٢٠) پسرم! قلب فرزند نورس مانند زمين خالى است، خالى از بذر و گياه، هر تخمى که در آن بيفشانى، همان مى رويد.

پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

اکرِموا أَوْلادَکمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُمْ يغْفِرْ لَکمْ؛(٢١) فرزندان خود را عزيز بداريد و آنها را خوب تربيت کنيد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

إِنَّ اللهَ عَزَّوّجَلَّ لَيرْحَمُ الْرَّجُلَ لِشَّدَةِ

حُبِّهِ لِوَلَدِهِ؛(٢٢) خداوند به مردى که به فرزندش و کودکش محبت کند، رحم مى کند.

امام سجادعليه‌السلام فرمود:

وَ إِنَّک مَسْئُولٌ عَمّا وَلَّيتَهُ بِهِ مِنْ حُسنِ الادَبِ وَ الْدّلالَةِ عَلى رَبِّهِ؛(٢٣) تو در

مقابل کسى که ولايت او را به عهده گرفته اى، مسئول هستى، اينکه او را خوب تربيت کنى و به سوى خدايش راهنمايى کني.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

قالَ لُقْمانُ يا بُنَى إِنْ تَأَدَّبْتَ صَغيراً إِنْتَفَعْتَ بِهِ کبيراً وَ مَنْ عَنى بِالادَبِ إِهْتَمَّ بِهِ وَ مَنْ إِهْتَمَّ بِهِ تَکلَّفَ عِلْمَهُ وَ مَنْ تَکلَّفَ عِلْمَهُ إشْتَدَّ لَهُ طَلَبَهُ وَ مَنْ إشْتَدَّ لَهُ طَلَبُهُ أَدْرَک بِهِ مَنْفَعَتْهُ؛(٢٤) لقمان به فرزندش فرمود: فرزند! اگر کودکى را تربيت کردى در بزرگى از آن بهره خواهى برد و کسى که به تربيت کودک توجه کند به او کمک کرده است، و کسى که به او کمک کند

علم و دانش او را عهده دار شده است و کسى که علم او را به عهده گرفته، تلاش و کوشش او را افزون نموده سود آن را به وسيله ى آن درک کرده است.

امام سجادعليه‌السلام فرمود:

فَأَعْمَلْ فى أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَينِ بُحُسْنِ اَثَرِهِ عَلَيهِ فى عاجِلِ الدُّنْيا؛(٢٥) در امر کودک مانند کسى عمل کن که کار خود را براى بهتر کردن و باارزش جلوه دادن تزيين مى کند.

فصل چهارم

نامگذارى

نام و نامگذارى در فرهنگ عمومى دنيا جايگاه ويژه اى براى خود دارد. وجه تمايز انسان ها و ساير موجودات اين است که با اسم از يکديگر شناخته مى شوند. در اسلام، نامگذارى و انتخاب اسم، از يک ويژگى خاص برخوردار است. آيين و مراسم نامگذارى و انتخاب نوع اسم در اسلام، يک فرهنگ قابل توجه به شمار مى رود. از اولين روزى که کودک قدم به دنيا مى گذارد، در اسلام عنايت شده است که تا سه روز اسم کودک گذاشته شود.

سيره ى پيشواى بزرگ اسلام، پيامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اين بوده است که هنگام نامگذارى کودک، ابتدا اذان به گوش راست او، و سپس اقامه به گوش چپ او مى خواند و آن گاه نام کودک را مى نهاد و حضرت فرموده است: که پيروانشان يا نام ايشان را و يا نام يکى از پيشوايان معصوم اسلام را بر فرزندشان بگذارند.(٢٦) هم چنين فرموده است: بهترين و زيباترين نام را براى فرزندان خود برگزينيد و از انتخاب نام هاى زشت و مسخره آميز و ناپسند پرهيز کنيد،(٢٧) و شخص حضرت سيره اش اين بوده است که اگر نام کسى و يا شهرى، زشت بود اقدام به تغيير آن مى کرد و نام بهترى براى آن انتخاب مى فرمود.

به همين خاطر، اسلام يکى از وظايف پدر ومادر را نسبت به فرزند، انتخاب نام نيک قرار داده است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

اَوَّلُ ما يبرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أن يسَمَّيهُ بِاِسْمٍ حَسَنٍ فَلْيحْسنَ اَحَدُکمْ اِسْمِ وَلَدِهِ؛(٢٨) اولين قدم خوبى که انسان بر مى دارد اين است که نام نيک به فرزند خود بگذارد، پس در اين کار نيک کوتاهى نکنيد.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

مَنْ وُلِدَ لَهُ اَرْبَعَةُ اَوْلادِ لَمْ يسمَّ اَحَدهُمِ بِاِسْمى فَقَدْ جَفاني؛(٢٩) پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکس چهار فرزند داشته باشد و نام مرا بر يکى از آنها نگذارد بر من ستم کرده است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

أَنَ رَسُولَ اللهِ کانَ يغَيرُ الاَسْماءَ الْقَبيحَةَ فِى الْرِّجالِ وَ الْبُلدانِ؛(٣٠) رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نام هاى زشت را تغيير مى داد. هم نام شهرها را و هم نام انسان ها را.

اين مسائل علاوه بر اينکه يک برنامه ى ظاهرى و تشريفى که در اسلام و در ميان مسلمانان وجود دارد، حکايت از يک برنامه ى واقعى و معنوى و درونى نيز دارد، براى کسى که در دارالاسلام زندگى مى کند. يک هويت و کيش است و يک شعار مذهبى است و اعلان حضور و عرضه ى وجود و اظهار وجود و هستى و زنده بودن است و شعائر دينى است، بر کسى که عِرق مذهبى و دينى دارد و زنده نگه داشتن آثار نبوت است. پيش از نامگذارى، اسلام به يک برنامه ى ظريفى نيز مسلمانان را توجه داده است و آن، اين است که وقتى کودک به دنيا آمد کام او را با تربت امام حسينعليه‌السلام متبرک کنند.

فصل پنجم

بازى با کودک

طبيعت کودک مانند ساير موجودات که شروع به رشد مى کنند نياز به نوازش دارد. تحرک و جنب و جوش، اگر در طبيعت نباشد، امکان رشد وجود ندارد. لذا بازى با کودک، احتياج طبيعى اوست. تحرک، خنده، بازى و موجب رشد و بالندگى او مى شود و از نظر روحى و روانى تأثير فوق العاده اى دارد و از ناحيه ى دين اسلام به اين امر توجه و عنايت خاصى شده است.

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبّا؛(٣١) کسى که کودک دارد بايد در پرورش وى، کودکانه رفتار کند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

دَعْ إبْنَک يلْعَبُ سَبْعَ سَنينَ؛(٣٢) بگذار فرزندت تا هفت سالگى بازى کند.

سيره و روش پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى پيروانش درس بزرگى است. ايشان خود، امام حسن و امام حسين را به دوش مى گرفت و با آنها بازى مى کرد. اين کار لازمه ى دوران حيات کودکى با فرزند است.

بازى والدين با کودک به نحو مشروع و بدون افراط و تفريط بايد در برنامه ى زندگى روزانه قرار داده شود و هم چنين خريدن اسباب بازى مناسب و در خور شأن اقتصادى پدر و مادر و در خور شأن کودک لازم است.